فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۴۱ تا ۴۶۰ مورد از کل ۷٬۵۱۴ مورد.
منبع:
بازیابی دانش و نظام های معنایی سال ۱۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۶
225 - 263
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف ارائه یک الگو جهت مدیریت بحران کووید 19 (کرونا ویروس) در کتابخانه های عمومی است. روش شناسی: پژوهش از نوع کاربردی است که به روش اکتشافی و با رصد فعالیت های کتابخانه های مختلف دنیا و مرور پژوهش های مرتبط در حوزه مدیریت بحران سعی بر آن بود که الگویی مناسب، مفهومی و جامع برای کتابخانه های عمومی طراحی و ارائه شود. یافته ها: الگوی پیشنهادی برای مدیریت بحران در سه فاز پیش از بحران، حین بحران و پس از بحران طراحی گردید. در فاز پیش از بحران فعالیت های عمده با عناوین پیش بینی، پیشگیری و آمادگی ارائه شد. در فاز شروع بحران هشدار و اطلاع رسانی، اقدامات عملیاتی و ارزیابی مداوم و پاسخگویی سریع به نیاز اطلاعاتی مراجعان مطرح شد و در فاز پس از بحران بازیابی، بازسازی و آموخته ها موردتوجه قرار گرفت. اصالت: بحران کرونا و تأثیر آن بر خدمات کتابخانه ای و رکود چندین ماهه این مراکز اهمیت و ارزش یک الگوی کاربردی که بتواند راهبرد امنی برای فعالیت کتابخانه های عمومی کشور ارائه دهد را نشان می دهد. این پژوهش می تواند بینش و راه حل های عملی برای پاسخگویی به بحران جهانی کووید 19 برای کتابخانه های عمومی ایران که دردسرساز شده است، ارائه دهد و از این لحاظ ارزشمند است. نتیجه گیری: در هر سه مرحله از الگوی مدیریت بحران کووید 19 ارائه شده در این پژوهش عنصر اطلاعات نقش اول و بسیار مهمی ایفا می-کند با داشتن اطلاعات کافی و مدیریت درست آن و اجرای بدون نقص برنامه های عملیاتی توسط متخصصان علم اطلاعات و کتابداران می توان تا حدود زیادی وضعیت بحرانی را کنترل کرد.
شناسایی نقش کتابخانه های عمومی در توسعه اقتصادی جامعه از دیدگاه متخصصان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش شناسایی نقش کتابخانه های عمومی در توسعه اقتصادی جامعه از دیدگاه متخصصان، کتابداران و مدیران کتابخانه های عمومی کشور است. روش : پژوهش حاضر از نوع اکتشافی-کاربردی است و با رویکرد کیفی و با روش نظریه داده بنیاد انجام شده است. در این پژوهش، 26 نفر از اعضای هیئت علمی دانشگاه ها، کتابداران، مدیران کتابخانه های عمومی مراکز استان کشور به صورت هدفمند مورد مصاحبه نیمه ساختاریافته قرار گرفتند. برای تحلیل داده های مصاحبه از روش استروس کوربین که شامل سه مرحله کد گذاری باز، محوری و انتخابی است استفاده شد. یافته ها: بر اساس داده های حاصل از این پژوهش، 6 مقوله اصلی و 36 مقوله فرعی با توجه به ماهیت و پتانسیل های موجود در کتابخانه های عمومی کشور به عنوان راهبردهایی که منجر به توسعه اقتصادی در جامعه خواهد شد مفهوم سازی شدند. این راهبردها به عنوان مؤلفه های توسعه اقتصادی شاملِ ایجاد شغل، کیفیت زندگی، توسعه نیروی انسانی، قدرت خرید، توسعه پایدار و توسعه گردشگری بودند. اصالت/ارزش: از طریق مؤلفه های شناسایی شده در این پژوهش می توان شاهد «جامعه دانش محور»، «رشد مشاغل موجود»، «شکوفایی کارآفرینان جدید»، «کمک به غنا و نشاط جامعه»، «توسعه اقتصاد دانش محور»، «توسعه اقتصاد محلی»، «آموزش مادام العمر»، «صرفه جویی اقتصادی» و «توسعه ساخت وساز کتابخانه های عمومی» که نشان دهنده توسعه یافتگی جامعه است بود.
اعتباریابی مدل برندسازی کتابخانه های دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: از ارزشمند ترین داشته های هر سازمان، برند آن است که کارکردهای گوناگونی برای بازنماییِ درخورِ سازمان، کارکنان و محصولات آن دارد. در این میان کتابخانه ها و به ویژه کتابخانه های دانشگاهی در هماوردی با رقیب های اطلاعاتی خود با چالش های بسیاری برای بازنمایی ارزش های کلیدی خود در عصر اطلاعات رویاروی هستند که می توانند با برندسازی با آن ها مقابله کنند. با همه پژوهش هایی که در جهان انجام شده اند، برندسازی و بایسته های درونی و بیرونی ساخت آن در کتابخانه ها، با کمبود پژوهش های پایه و کاربردی در این زمینه روبه رو هستند. بنابراین نیاز است که چگونگی برندسازی کتابخانه های دانشگاهی برای بازنگری در برند سنتی آن ها بررسی شود. برای این هدف، پیش تر پژوهشی با روش «نظریه داده بنیاد» انجام شده و مجموعه ای از عوامل درونی و بیرونی مؤثر بر ساخت برند کتابخانه های دانشگاهی در قالب یک مدل به دست آمده است. هدف این پژوهش سنجش اعتبار مدل برندسازی کتابخانه های دانشگاهی در بافت وزارت علوم، تحقیقات و فنّاوری (عتف) و ارائه مدل اعتباریابی شده برندسازی آن ها بود.روش: رویکرد این پژوهش، کمّی با روش پیمایشی و ابزار پرسشنامه بود. جامعه پژوهش مدیران، معاونان، کتابداران کتابخانه های مرکزی و نیز اعضای هیئت علمی علم اطلاعات و دانش شناسی دانشگاه های دولتی زیر پوشش وزارت عتف بودند. برای بررسی فرضیه های پژوهش آزمون ناپارامتریک دوجمله ای به کار رفت، چرا که داده ها نرمال نبودند. بررسی اعتبار مدل پژوهش نیز با کاربرد گونه دومِ روشِ «مدل سازی معادلات ساختاری»، یعنی «حداقل مربعات جزئی (پی ال اس)» و با دو روش «نظریه اندازه گیری» و «نظریه ساختاری» انجام شد.یافته ها: عامل های مؤثر بر ساخت برند کتابخانه های دانشگاهی در دو بُعد درون دانشگاهی و برون دانشگاهی جای می گیرند. در بُعد درون دانشگاهی، نخست ابعاد درونی کتابخانه ها مانند معماری ساختمان کتابخانه، منابع و خدمات اطلاعاتی کتابخانه، برندسازی کتابداران، فعالیت های بازاریابی و مدیریت کتابخانه مطرح هستند. سپس ابعاد بیرونی کتابخانه ها هستند که با نقش سازمان مادر کتابخانه و نقش نظام آموزش عالی نمود یافته اند. در بُعد برون دانشگاهی، نخست وضعیت پرورش علمی و رفتاری جامعه اطلاعاتی کتابخانه است که از نقش کتابخانه های دیگر در پرورش علمی نسل تازه و شخصیت رفتاری و اطلاع یابی ناهمسان جامعه اطلاعاتی تازه کتابخانه اثر می پذیرد. سپس وضعیت فضای اطلاعاتی جامعه است که از وضعیت اقتصاد ملی و وضعیت نشر دیجیتال کشور اثر می پذیرد. دستاوردهای ساخت برند کتابخانه های دانشگاهی نیز تصویرسازی برند، برتری برند و وفاداری رفتاری برند برای کتابخانه ها هستند.نتیجه گیری: رویکرد چیره در ساخت برند کتابخانه های دانشگاهی، «رویکرد هویتی» است؛ یعنی برند، ماهیتی در پیوند با هویت کتابخانه دارد. تصویر برند نیز بر پایه تجربه کاربران از کاربرد کتابخانه است و کتابخانه و کارکنانش مرکز ساخت برند و ارزش ویژه آن هستند. در این میان نیز نشانه هایی از «رویکرد اقتصادی» (به دلیل اهمیت کاربرد ابعاد آمیخته بازاریابی) و نیز «رویکرد مشتری پایه» (به دلیل نقش کلیدی بهره داران در ساخت برند) دیده می شوند.
تأثیر استفاده از مستندسازی مشارکتی بر کیفیت رکوردهای کتاب شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: مستندسازی مشارکتی بخشی از فرایند فهرست نویسی مشارکتی است که با همکاری چند کتابخانه صورت می پذیرد. در این روش کتابخانه ها از مستندات ساخته شده توسط کتابخانه های همکار استفاده می کنند و از ساختن مستندات تکراری پرهیز می کنند. استفاده از این روش در استفاده از نیروی انسانی متخصص و نیز هزینه های کنترل کتاب شناختی در کتابخانه ها می کاهد و به آن ها کمک می کند تا از اطلاعات فهرست نویسی کتابخانه های دیگر استفاده کنند. کنترل کتاب شناختی مجموعه ای از فرایندها و رویه ها برای تنظیم و ثبت شکل های مختلف شناسه های مستند در رکوردهای کتاب شناختی است. به طوری که نقاط دسترسی به رکوردهای کتاب شناختی به صورت قراردادی تنظیم می شوند. زمانی که فهرست نویسان کار مستندسازی را انجام می دهند درواقع، در حال ایجاد مستندات از طریق شناسایی و اعتباربخشی به شناسه های کنترل شده یا مستندسازی شده نقاط دسترسی هستند. هدف از این پژوهش، سنجش تأثیر استفاده از مستندسازی مشارکتی بر کیفیت رکوردهای کتاب شناختی با استفاده از نظرات متخصصان فهرست نویسی و مستندسازی بود.روش: پژوهش حاضر از نوع کاربردی و روش آن پیمایشی تطبیقی بود. برای بررسی یافته ها، از آمار استنباطی استفاده شده است. ابزار پژوهش پرسشنامه ای بود که توسط پژوهشگران طراحی شد و روایی و پایایی آن بررسی و تأیید شد. برای تأیید روایی این پرسشنامه از نظرات 5 متخصص در حوزه فهرست نویسی استفاده شد. برای سنجش پایایی آن نیز آزمون آلفای کرنباخ به کار برده شد. جامعه پژوهش، متخصصان فهرست نویسی و مستندسازی بودند که با توجه به تخصص و تجربه خود امکان پاسخ دهی به پرسشنامه را دارا بودند. پرسشنامه به صورت آنلاین طراحی شد و در اختیار 100 نفر فهرست نویس و مستندساز قرار گرفت که تعداد 87 نفر به پرسشنامه پاسخ دادند. پاسخ های به دست آمده از پرسشنامه با استفاده از آزمون آماری t تک متغیر مورد آزمون قرارگرفته و تحلیل گردید.یافته ها: استفاده از روش های مختلف مستندسازی، استفاده از دانش متخصصان سازمان دهی کتابخانه های بزرگ، یکدست سازی اطلاعات مستند در فرایند مستندسازی مشارکتی توسط کتابخانه ملی و مشارکت متخصصان سازمان دهی کتابخانه های بزرگ در انجام کار مستندسازی مشارکتی به عنوان یک کارگروهی، به مثابه ویژگی های مستندسازی مشارکتی در نظر گرفته شده اند. همچنین سه ویژگی دقت، صحت و کامل بودن اطلاعات، مشخصه هایی هستند که برای کیفیت رکوردهای کتاب شناختی مدنظر قرارگرفته اند. به دلیل اینکه مقدار t به دست آمده برای همه گویه ها از مقدار t جدول بحرانی (1/96) بزرگ تر بود، بنابراین در پاسخ به پرسش اصلی پژوهش مبنی بر تأثیر مستندسازی مشارکتی بر کیفیت رکوردهای کتاب شناختی، می توان اذعان نمود که مستندسازی مشارکتی بر دقت، صحت و کامل بودن اطلاعات رکورد کتاب شناختی تأثیر مثبت و معناداری دارد.نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که استفاده از روش مستندسازی مشارکتی بر کیفیت رکوردهای کتاب شناختی تأثیر مثبت دارد و باعث ارتقاء سطح کیفی رکوردها می شود. براساس یافته های این پژوهش، استفاده از مستندسازی مشارکتی بر ویژگی های دقت، صحت و کامل بودن اطلاعات رکوردهای کتاب شناختی تأثیر مثبت دارد.
سازماندهی منابع غیرکتابی با استفاده از الگوی مرجع مفهومی سی داک (CIDOC-CRM)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کتابداری و اطلاع رسانی دوره ۲۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۳)
116 - 137
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف مقاله بررسی چگونگی کاربرد الگوی مرجع مفهومی سی داک برای سازماندهی منابع غیرکتابی است.
روش پژوهش: در این پژوهش از روش تحلیل محتوا با رویکرد تطبیقی استفاده شد. در این چارچوب بر روی استاندارد یونی مارک، ویرایش دوم قواعد فهرست نویسی انگلوامریکن و الگوی مرجع مفهومی سی داک مطالعاتی انجام شد. جامعه مورد بررسی را فراداده های 116 اثر در قالب 17 نوع منبع غیرکتابی از مجموعه منابع سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران تشکیل دادند. ابزار گردآوری داده ها یک سیاهه وارسی بود که به همین منظور تهیه شد و برای ترسیم نمودار از نرم افزار مایکروسافت ویزیو استفاده شد.
یافته ها: در پژوهش به عمل آمده تعداد 37 عنصر داده ای شناسایی شد. همچنین، در این راستا 20 موجودیت از الگوی سی داک انتخاب شد که به فراخور نیاز از طریق 23 ویژگی به هم مرتبط شدند. در نهایت، برای 37 عنصر داده ای، 24 توصیف بر اساس الگوی سی داک تعریف شد.
نتیجه گیری: بررسی به عمل آمده نشان داد که اغلب عناصری که در ساختارهای کتاب شناختی به کار رفته اند، قابل تطبیق با ساختار هستی نگاری و الگوی سی داک بودند. در نتیجه می توان اظهار داشت که برخی از موجودیت های الگوی سی داک و ویژگی هایی که ارتباط آن ها را تعریف کرده اند، بیانگر جنبه ای از سازماندهی منابع غیرکتابی بوده و توانسته اند توصیفی ساختاریافته و مرتبط با سازماندهی منابع غیرکتابی از دو جنبه فیزیکی و محتوایی ارائه دهند.
شناسایی عوامل تأثیرگذار بر استفاده مستمر کاربران از برنامه های کتابخوان الکترونیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام این پژوهش، شناسایی عوامل تأثیرگذار بر استفاده مستمر کاربران از برنامه های کتابخوان الکترونیکی است.
روش پژوهش: پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از نوع پیمایشی است. جامعه پژوهش شامل دانشجویانی است که از برنامه های کتابخوان الکترونیکی (طاقچه، فیدیبو، کتاب راه، و کتاب سبز) استفاده می کنند. از بین آن ها 300 نفر از کاربران فعال برنامه های نامبرده به عنوان نمونه آماری پژوهش انتخاب شدند. داده های گردآوری شده از طریق پرسشنامه، با روش مدل سازی معادلات ساختاری مورد تحلیل قرار گرفت. برای تحلیل داده ها از نرم افزار اس. پی. اس. اس. نسخه 25 و ایموس نسخه 22 استفاده شد.
یافته ها: شخصی سازی برنامه های کتابخوان الکترونیکی بر سودمندی درک شده کاربران اثر معنی دار دارد. همچنین شخصی سازی برنامه های کتابخوان بر سرگرم کنندگی درک شده کاربران مؤثر است. از دیگر یافته های این پژوهش می توان بر اثر معنی دار سودمندی و سرگرم کنندگی برنامه های کتابخوان بر رضایت کاربران اشاره کرد. اثر رضایت کاربران بر استفاده از برنامه های کتابخوان الکترونیکی نیز معنی دار گزارش شد.
نتیجه گیری: اگرچه بیش از یک دهه از ظهور و استفاده از کتابخوان های الکترونیکی در دنیا سپری شده، اما استفاده از این فناوری در کشور ایران به تدریج و در سال های اخیر رو به رشد بوده است. با توجه به رقابت شرکت های تولیدکننده، انتظار می رود تولیدکنندگان در طراحی برنامه های کتابخوان الکترونیکی، جنبه های شخصی سازی، سرگرم کنندگی، سودمندی و رضایت کاربران را در نظر گیرند. در این راستا مطالعه دقیق کاربران برنامه های کتابخوان الکترونیکی با تأکید بر ویژگی های دموگرافیک و همچنین اطلاع از نیازهای مطالعاتی آنان به مدیران در طراحی برنامه ای کاربرپسند کمک نموده و موجب تداوم استفاده کاربران شود.
بررسی وضعیت سرمایه روان شناختی کتابداران و رابطه آن با راهبردهای مدیریت تعارض(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: نیروی انسانی اصلی ترین دارایی سازمان ها است. استفاده بهینه از این سرمایه ارزشمند لزوم توجه به این ظرفیت عظیم را بیشتر نموده است. هدف از انجام پژوهش حاضر تعیین وضعیت سرمایه روان شناختی کارکنان کتابخانه ها و تعیین رابطه آن در پیش بینی راهبردهای حل تعارض بود.روش شناسی: پژوهش حاضر پژوهشی توصیفی از نوع همبستگی و دارای اهداف کاربردی است. جامعه آماری این پژوهش را کتابداران کتابخانه های عمومی استان سمنان تشکیل می دهند. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده، تعداد 89 نفر از این جامعه انتخاب شدند. برای گرد آوری داده ها از پرسشنامه سرمایه روان شناختی (PCQ) و پرسشنامه حل تعارض (CRQ) استفاده شد. برای تحلیل داده ها، از روش های آمار توصیفی و استنباطی شامل آزمون دوجمله ای و مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزارهای SPSS و Smart-PLS استفاده شد.یافته ها: نتایج حاکی از آن است که سطح سرمایه روان شناختی افراد نمونه به شکل معناداری بالاتر از متوسط و درزمینه راهبردهای حل تعارض سطح آگاهی افراد کمی بیش از متوسط است؛ همچنین در راهبردهای تعارض به عنوان امری طبیعی و مثبت، تمرکز بر آینده و ایجاد توافق مبتنی بر سود متقابل، سطح آگاهی افراد نمونه از این راهبردها فاصله معناداری از سطح متوسط نداشت. علاوه بر این در آزمون مدل های پژوهش نیز مشخص شد که سرمایه روان شناختی به طور مثبت و معناداری قادر به پیش بینی حل تعارض است. همچنین این متغیر از بین 10 مؤلفه حل تعارض، قادر به پیش بینی مؤلفه های دیدن تعارض به عنوان امری طبیعی و مثبت، ایجاد جو و موقعیت حل تعارض، شفاف سازی، و ارائه راهکار و هدف گذاری است.نتیجه گیری: تعیین سطح سرمایه روان شناختی کارکنان کتابخانه ها و بررسی نقش این ظرفیت درونی در تعیین راهکارهای مناسب جهت حل تعارضاتی که برای کارکنان در محیط شغلی به وجود می آید، به لحاظ نظری کاری بدیع و درعین حال، دارای فواید عملی و اجرایی است. درمجموع با بهره گیری از یافته های این پژوهش می توان به کمک نیروها و توانمندی های درونی افراد اقداماتی جهت حل مشکلات میان فردی و بهبود روابط در محیط های شغلی صورت داد.
رابطه معنایی میان انسان و طبیعت مبتنی بر بنیاد حکمت متعالیه (نقش گرایش های زیست دوستی انسان در تعالی و کمال او)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بازیابی دانش و نظام های معنایی سال ۱۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۶
115 - 155
حوزههای تخصصی:
هدف: عالم طبیعت، مظهر الوهیت و حرکت است. جوهر وجود انسان اگر با طبیعت عجین گردد، هم خود در سفری روحانی قرار خواهد گرفت و هم به ظهور علوم نوینی جهت ایجاد جهانی سبزتر و پاک تر قدم برخواهد داشت. انسان متأله به عنوان خلیفه الله طبیعت مقدس را حفظ می نماید. پژوهش انجام شده باهدف بیان نسبت الوهیت موجود در طبیعت با تعالی روح آدمی در پی ایجاد نسبت هایی فلسفی و علمی میان تعالیم صدرالمتالهین درباره طبیعت با فناوری های نوین زیست دوست، به جهت ارتقا کیفیت زندگی انسان ها می باشد. روش شناسی: پژوهش به روش کیفی (نظریه زمینه ای) با راهبرد تحلیل داده انجام شده است، کدگذاری سیستماتیک اشتراوس و کوربین انجام شده است. داده های پژوهش به صورت متنی و معنایی و از طریق هجده مصاحبه عمیق به دست آمده اند، سپس با منطق استقرایی و به صورت تحلیل تفسیری موردبررسی قرار گرفته اند و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار مکس کیو دی ای[1] انجام شد. یافته ها: پارادایم به دست آمده از نتایج، حاکی از نسبت مستقیم دو حوزه حکمی طبیعت و محیط زندگی عینی انسان می باشد که نشان می دهد، جوهر وجودی آدمی در مجاورت با طبیعت در حرکت رو به کمال قرار خواهد گرفت. نوآوری (ارزش): تحلیل معنایی رابطه انسان و طبیعت بر بنیاد حکمت متعالیه، به دو حوزه معماری زیست دوست و فلسفه حکمت متعالیه صدرالمتألهین پرداخته است. مطالعه میان رشته ای در این دو حوزه امری نوین می باشد که به تحلیل یک اندیشه فلسفی در دنیای طراحی جدید پرداخته است. نتیجه گیری: حکمت متعالیه صدرالمتالیهن در موارد بسیاری از جوهر موجود در طبیعت و نسبت آن با انسان یاد کرده است. زندگی در محیط های طبیعت دوست عاملی بر ارتقا کیفیت زندگی انسان می باشد. با صنعتی شدن زندگی، ضرورت وجود فناوری های نوینی گیاهی، در محیط زندگی انسان، احساس می شود. مقولاتی چون توسعه انسانی، بالندگی و تغییر انسانی، نتایج به دست آمده از پارادایم پژوهش می باشند که خود مبرهن تحولی در ارتقا کیفیت زندگی انسان ها هستند.
ارایه مدل مدیریت کیفیت داده برای حکمرانی داده با استفاده از روش فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تمام سازمان ها برای اجرای فرایندهایشان از داده ها استفاده می کنند. داده های سازمانی یا توسط خود سازمان تولید شده اند یا سازمان های دیگری آن ها را ایجاد کرده و در اختیارشان قرار داده اند. داده ها و اطلاعات نقش اساسی در تصمیم گیری ها و عملکردهای فرایندهای سازمانی دارند. به همین دلیل داده ها، بخشی از منابع سازمان و شاید مهم ترین منبع سازمان ها محسوب می شوند. از این رو، هدف از انجام این پژوهش ارائه مدل کیفیت داده برای حکمرانی داده می باشد. روش پژوهش به صورت فراترکیب به کار گرفته شد. لذا از 268 منبع یافت شده، طی مراحل فراترکیب، 62 مقاله با استفاده از کلید واژه هایی از جمله؛ داده، مدیریت داده، حکمرانی داده و مدیریت کیفیت داده در پایگاه های ایرانداک، Science Direct، Google Scholar، Springer، IEEE و ACM در بین سال های (1995-2022) انتخاب گردید. در این پژوهش ابتدا برای تمام عوامل استخراج شده از مطالعات پیشمشخص شدند. برای کنترل کدها و مقوله های استخراجی از دو کدگذار استفاده شد و شاخص موردنظر در این زمینه، شاخص کاپا است. بر اساس تحلیل های صورت گرفته به کمک روش تحلیل محتوا، در مجموع تعداد 12 مقوله اصلی («ویژگی داده، داده، فابل داده، ارزش داده، ارزش اولیه داده، الگوی داده، مجموعه داده، دسترسی به داده، ترکیب داده، قالب بندی داده، فراداده و عینی بودن داده») و 47 مقوله فرعی برای مدیریت کیفیت داده برای حکمرانی داده کشف و مشخص شدند. ین، کدی در نظر گرفته و سپس با در نظر گرفتن مفهوم هر یک از کدها، آن ها در یک مفهوم مشابه دسته بندی شد. به این ترتیب مفاهیم پژوهش
ترسیم نقشه موضوعی کووید 19 در ایران: مورد مطالعه شبکه اجتماعی اینستاگرام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بازیابی دانش و نظام های معنایی سال ۱۰ بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۴
31 - 57
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش ترسیم نقشه موضوعی کووید 19 در ایران در شبکه اجتماعی اینستاگرام است. این پژوهش کاربردی و از نوع علم سنجی است. برای ترسیم نقشه از سنجه های تحلیل شبکه ها اجتماعی مرکزیت، بینابینی، رتبه و روش تحلیل محتوا استفاده شده است. جامعه پژوهش اطلاعات منتشرشده در بازه زمانی یک ماه مرداد 1399 در شبکه اجتماعی اینستاگرام با محوریت موضوعی ویروس کرونا بود که با استفاده از نرم افزار سئوتولز و افزونه فانتوم، داده های مرتبط با نام کاربری، تعداد پست ها، میانگین تعداد لایک ها، هشتگ های مورداستفاده برای یک پست خاص استخراج شد. سپس با استفاده از روش مشاهده مستقیم از میان یک میلیون پست بازیابی شده، هزار پست مرتبط انتخاب و دسته بندی شد. در گام بعدی با استفاده از شاخص های مرکزیت شبکه و نرم افزار یوسی نت، داده های استخراج شده تحلیل شده و با نرم افزار وی.اُ. اس. ویور نقشه موضوعی ویروس کرونا ترسیم گردید. یافته ها حاکی از آن بود که هشتگ هایی با موضوع علائم کرونا؛ بیماری کرونا، تجهیزات پزشکی، تغذیه در دوران کرونا، کادر درمان، درمان کرونا، استان های درگیر بیماری و شکست کرونا جزء محبوب ترین و پراستفاده ترین هشتگ ها بوده اند. با توجه به سنجه های مرکزیت رتبه، بینابینی و نزدیکی، هشتگ های کرونا، کرونا در ایران، کرونا را شکست می دهیم، کرونا را جدی بگیریم، ماسک می زنیم و ماسک جزء پربحث ترین و داغ ترین هشتگ های مورداستفاده بوده است. در پایان می توان نتیجه گرفت برخلاف تأکید مردم بر اطلاع رسانی و بازنشر محتوا و اطلاعات مرتبط با کووید 19 باهدف پیشگیری و مراقبت، میزان ابتلا به بیماری افزایش یافته است؛ کاربران از اینستاگرام به عنوان یک مجرای اطلاعاتی استفاده کرده اند؛ و میزان مشارکت و فعالیت سازمان ها و مراکز بهداشتی و درمانی و متخصصان در انتشار اطلاعات و اخبار ناچیز بوده است.
عوامل مؤثر بر حفظ و نگهداشت خادمیاران کتابخانه های آستان قدس رضوی بر اساس مدل سه شاخگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین عوامل مؤثر بر حفظ و نگهداشت خادمیاران مشغول به فعالیت در کتابخانه های وابسته به آستان قدس رضوی صورت گرفته است.روش شناسی: این پژوهش کاربردی به روش همبستگی صورت گرفت. جامعه آماری شامل 200 خادمیار مشغول به فعالیت در کتابخانه های آستان قدس رضوی است که با روش نمونه گیری تصادفی ساده و با فرمول کوکران تعداد 131 نفر به عنوان حجم نمونه تعیین شدند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه ای محقق ساخته است. روایی ابزار با نظر متخصصان علم اطلاعات و دانش شناسی و مدیران کتابخانه های دارای نیروی خادمیار صورت گرفت و هماهنگی درونی گویه های پرسشنامه با ضریب آلفای کرونباخ تأیید شد.یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که هر سه مؤلفه اصلی مورد مطالعه یعنی عوامل ساختاری، رفتاری و زمینه ای و زیرمؤلفه های آنان در حفظ و نگهداشت خادمیاران مؤثر هستند. از دیدگاه داوطلبان، عوامل رفتاری بیش از دو عامل دیگر اهمیت دارند و از این رویکرد، عوامل ساختاری در رتبه آخر قرار می گیرند. همچنین بین مؤلفه های فرعی مربوط به هر مؤلفه اصلی و همچنین بین خود سه مؤلفه اصلی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد.نتیجه گیری: تأثیر و ارتباط تمامی عوامل سازمانی بر حفظ و نگهداشت خادمیاران، نشان می دهد که مدیران مربوطه باید دیدگاهی جامع نسبت به مسئله مدیریت نیروهای خادمیار داشته باشند تا امکان استفاده از حداکثر ظرفیت آنان در کتابخانه های آستان قدس فراهم گردد. در غیر این صورت نیرویی که می تواند در کاهش هزینه های مختلف سازمان مؤثر باشد، پس از مدتی از ادامه فعالیت داوطلبانه منصرف می شود.
تبیین مفهوم و مدل های ادغام اطلاعات و کاربست آن در سیستم های مدیریت اطلاعات اصطلاحنامه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روش های مختلفی برای تجمیع، تلفیق و ادغام اطلاعات به عنوان فرایندی حیاتی در سیستم های مدیریت اطلاعات وجود دارد، اما رویکرد و الگوی مشخصی در حوزه سیستم های مدیریت اطلاعات مبتنی بر روابط (اصطلاحنامه ای) ارائه نشده است. هدف پژوهش حاضر تبیین مفهوم و مدل های مناسب ادغام اطلاعات و کاربست آن در سیستم های مدیریت اطلاعات مبتنی بر رابطه (اصطلاحنامه ای) است. پژوهش حاضر از نوع مفهومی با رویکرد تحلیلی است. جامعه پژوهش، متون و بروندادهای حوزه ادغام اطلاعات در پایگاه های اطلاعاتی مختلف بود. روش گردآوری داده ها، کتابخانه ای بود که به صورت هدفمند انتخاب گردید. یافته ها نشان داد که ادغام، تلفیق و ترکیب اطلاعات در سیستم های مدیریت اطلاعات اصطلاحنامه ای، نتایج و تأثیرات متفاوتی ایجاد می کنند. مدل های ادغام اطلاعات در چهار دسته کلی مدل های مبتنی بر گردش اطلاعات، گردش کار و فعالیت، نقش ها و عملکرد موجودیت ها، و درک مفاهیم قرار دارند. مدل گردش کار و فعالیت Omnibus و مدل مبتنی بر نقش ها و عملکرد موجودیت Endsley's به عنوان مدل های انتخابی با توجه به مدل پایه JDL جهت به کارگیری در سیستم های مدیریت اطلاعات مبتنی بر روابط نظیر اصطلاحنامه ها و هستی شناسی ها مناسب است و این قابلیت را دارند که با برخی تغییرات استفاده شوند. عیب اصلی مدل های ادغام اطلاعات، عدم توجه به ویژگی های ساختارهای اطلاعاتی مشخص نظیر اصطلاحنامه هاست. کم توجهی به کاربران خبره در سیستم های اطلاعاتی مبتنی بر تصمیمات کاربری که وظیفه استخراج اطلاعات تخصصی را دارند و نادیده گرفتن سیستم مشارکت جمعی برای حل مسائل پیچیده از جمله تشابه یابی و رفع آن در حجم انبوه اطلاعاتی، عدم شرح ریز عملکردهای مورد نیاز برای حل مسائل، مدیریت تأثیرات در صورت بروز اشتباهات سیستمی یا کاربری و بازگردانی اطلاعات تجمیعی و تلفیق، و همچنین عدم اجرای روش ها با نمونه های عملیاتی در چنین ساختارهایی را می توان از جمله این مشکلات برشمرد. به طور کلی، باید در هر مدل ادغام اطلاعات در سیستم های مدیریت اطلاعات اصطلاحنامه ای، فرایندهای کلی تشابه یابی، بررسی تشابهات، تجمیع پارامترها و ادغام اطلاعات و مدیریت تأثیرپذیری زیرسیستم ها مورد توجه قرار گیرد. بر خلاف روش های سنتی ادغام اطلاعات که بیشتر بر ترکیب داده ها تمرکز دارند، ادغام اطلاعات معنایی به جای ترکیب داده ها و اطلاعات، بر ترکیب دانش های مرتبط و مفاهیم ذخیره شده در اصطلاحنامه ها تأکید دارد. از این رو، توجه به رویکردهای معنایی در فرایند ترکیب و ادغام مدل های جدید پیشنهاد می گردد.
ارزیابی کیفیت خدمات مراکز آرشیوی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: مراکز آرشیوی و مراکز اطلاع رسانی از سازمان های ارائه دهنده خدمات آرشیوی هستند که نقشی اساسی در فرایند توسعه پایدار بر عهده دارند، به نحوی که می توان ادعا کرد که بدون وجود مراکز آرشیوی و مراکز اطلاع رسانی قوی و معتبر، دستیابی به توسعه پایدار امکان پذیر نخواهد بود. مراکز آرشیوی این نقش اساسی را از طریق فراهم ساختن اطلاعات مورد نیاز بخش تحقیق و توسعه ایفاء می کنند. بنابراین، بررسی کیفیت خدمات آنان می تواند معیار مناسبی برای ارزیابی میزان موفقیت این مراکز آرشیوی و اطلاع رسانی باشد. ازاینرو هدف این پژوهش، شناسایی کیفیت خدمات مراکز آرشیوی ایران و مقایسه و رتبه بندی آنهاست.روش پژوهش: پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی و به روش علّی مقایسه ای انجام شده است. جامعه آماری پژوهش، کارکنان مراکز آرشیوی ایران بودند که نمونه ای 250 نفره از بین آنها انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده پرسش نامه محقق ساخته است؛ و آزمون های آماری مورد استفاده شامل T تک نمونه ای، ANOVA و آزمون فریدمن بود.یافته ها: با توجه به پاسخ پرسش های پژوهش در ارتباط با هر یک از مراکز آرشیوی ایران و در مجموع، در مورد کیفیت خدمات آرشیوی، بین میانگین وزنی به دست آمده و میانگین تجربی (5) تفاوت معناداری در سطح معناداری 0.05 وجود دارد. مقدار t و درجات آزادی مربوط به هر یک از مراکز آرشیوی ایران، دال بر معنادار بودن این تفاوت در سطح 0.05 است. در واقع، وضعیت کیفیت خدمات مراکز آرشیوی ایران بالاتر از حد مطلوب است. نتایج آزمون تعقیبی توکی دال بر آن است که بین مراکز آرشیوی ایران با مرکز اسناد آستان قدس این تفاوت مشهود است. با توجه به نتایج به دست آمده آزمون فریدمن از نظر کیفیت خدمات آرشیوی رتبه بندی مراکز مطالعه شده به ترتیب زیر است: 1. مرکز اسناد آستان قدس؛ 2. آرشیو ملی ایران؛ 3. مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی؛ 4. اداره اسناد و دیپلماسی وزارت امور خارجه؛ 5. مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر و 6. مرکز اسناد انقلاب اسلامی.نتیجه گیری: نتایج حاکی از آن است که وضعیت کیفیت خدمات مراکز آرشیوی از منظر کارکنان این مراکز در حد مطلوبی قرار دارد و کیفیت این خدمات در بین مراکز آرشیوی متفاوت است؛ به نحوی که مرکز آستان قدس در رتبه اول و مرکز اسناد انقلاب اسلامی در رتبه آخر قرار دارد. همچنین، بین مراکز آرشیوی ایران از نظر کیفیت خدمات آرشیوی تفاوت معناداری وجود دارد که این تفاوت بین مراکز آرشیوی ایران با مرکز اسناد آستان قدس مشهود است.
شناسایی موانع مسئله یابی پژوهش از دیدگاه اعضای هیئت علمی دانشگاه های دولتی تهران (پژوهشی کیفی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بازیابی دانش و نظام های معنایی سال ۱۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۶
85 - 114
حوزههای تخصصی:
هدف: یافتن و فرموله کردن مسئله، پایه ی تحقیق علمی است. با توجه به مشکلات فراوان دانشجویان مقاطع تحصیلات تکمیلی در زمینه مسئله یابی، این پژوهش باهدف شناسایی موانع مسئله یابی پژوهش انجام شد. روش: این پژوهش، ازنظر هدف، بنیادی و ازنظر گردآوری اطلاعات، پژوهشی کتابخانه ای است که از تکنیک های میدانی نیز بهره برده است. این پژوهش ازنظر روش نوعی تحلیل محتوا است که با روش کلایزی انجام شده است. جامعه آماری این تحقیق را اعضای هیئت علمی دانشگاه های دولتی استان تهران تشکیل دادند. 10 نفر به عنوان نمونه و با روش نمونه گیری تلفیقی متوالی انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از روش مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. چهار معیار اعتبار یا مقبولیت، اطمینان-ثبات، قابلیت تأیید و قابلیت انتقال یا تناسب برای ارزیابی روایی و دقت و استحکام داده ها مورداستفاده قرار گرفت. یافته ها: حاصل تحلیل 10 مصاحبه، 16 مضمون کلی یا طبقه و 77 مفهوم اولیه بود. در ابتدا 386 مفهوم اولیه به دست آمد که پس از بررسی دقیق و حذف مترادفات، تعداد مفاهیم به 77 کد کاهش یافت. یافته ها حاکی از آن است که در ابعاد فردی، آموزشی، فرهنگی، ساختاری و نهادی تعدادی مانع دانشجویان را در زمینه مسئله یابی با مشکلاتی مواجه می کند. اصالت/ارزش: \ این پژوهش ماهیت بین رشته ای علم اطلاعات و دانش شناسی را بیش ازپیش نمایان کرده است. پژوهش حاضر ازنظر موضوع و روش دارای اصالت است.
تأثیر اطلاع درمانی بر نوموفوبیا در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی تأثیر اطلاع درمانی بر نوموفوبیا (بی موبایلی هراسی) در دانشجویان است.
روش شناسی: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون پس آزمون است. جامعه آماری این پژوهش شامل دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه شهید باهنر کرمان در سال تحصیلی 1402-1401 است. 40 نفر از این دانشجویان که براساس فهرست موجود بیشتر از بیست ساعت در کتابخانه مرکزی حضور فیزیکی داشته و بعد از پاسخ به پرسشنامه کوتاهی که براساس معیارهای نوموفوبیا طراحی شده بود، حائز شرایط برای ورود به آزمودنی ها شدند؛ به عنوان نمونه این پژوهش مورد آزمون قرار گرفتند که به صورت تصادفی در 3 گروه آزمایش (با دریافت اطلاعات درمانی از راه های مختلف) و 1 گروه گواه تقسیم شدند. اطلاع درمانی طی شش جلسه دوساعتی روی گروه های آزمایش انجام شد. هر 4 گروه در پیش آزمون و پس آزمون با پرسشنامه نوموفوبیای یلدریم و کوریا (2015) مورد سنجش قرار گرفتند.
یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که اطلاع درمانی در کاهش بی موبایلی هراسی دانشجویان مؤثر بوده و این تأثیر در گروه آزمایشی مطالعه متون و مشاهده فیلم بیشتر دیده شده است. اختلاف بین گروه آزمایش دیدن فیلم، گروه های مطالعه متون و جلسات مشاوره با گروه کنترل به ترتیب 30/0، 90/1 و 50/1 بوده است.
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان می دهد که سطح بی موبایلی هراسی دانشجویان پس از اطلاع درمانی به صورت معنی داری کاهش یافته و تأثیر دیدن فیلم و مطالعه متون در کاهش بی موبایلی هراسی به یک اندازه ولی بیشتر از روش جلسات مشاوره بوده است؛ بنابراین می توان گفت اطلاع درمانی می تواند باعث افزایش سطح سواد سلامت افراد و ضامنی برای دسترسی افراد به اطلاعات هدفمند بوده و بر کاهش نوموفوبیا دانشجویان اثربخش باشد.
بررسی عوامل مؤثر بر تمایل به ادامه استفاده کاربران از صفحات اینستاگرام کتابخانه های عمومی استان آذربایجان غربی در دوران همه گیری کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات اطلاع رسانی و کتابخانه های عمومی دوره ۲۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۴) ویژهنامه کووید-۱۹
۳۹۴-۳۷۴
حوزههای تخصصی:
هدف: صفحات اینستاگرام کتابخانه های عمومی بستری مناسب برای برقراری و حفظ ارتباط با کاربران و ارائه خدمات و اطلاعات مورد نیاز آ ن ها به خصوص در دوران همه گیری بیماری هایی از قبیل کووید 19 بودند. هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل مؤثر بر تمایل به ادامه استفاده کاربران از صفحات اینستاگرام کتابخانه های عمومی استان آذربایجان غربی در دوران همه گیری بیماری کووید 19 بود. روش: پژوهش حاضر ازلحاظ هدف، کاربردی و ازلحاظ شیوه گردآوری داده ها، توصیفی-پیمایشی از نوع هم بستگی است. زمان انجام پژوهش سال های 1399-1400 بود. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه ای محقق ساخته بود که روایی صوری آن توسط متخصصان این حوزه تأیید شد و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ به میزان 72 درصد محاسبه شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دنبال کنندگان صفحات اینستاگرام کتابخانه های عمومی استان آذربایجان غربی در دوران همه گیری کووید 19 بود که از میان آن ها 20 صفحه فعال انتخاب شدند و پرسش نامه پژوهش ازطریق خصوصی توسط مدیران صفحات در اختیار آن ها قرار گرفت و در نهایت 212 پرسش نامه برگشت داده شد. در بخش آمار توصیفی، برای تعیین فراوانی، درصد فراوانی، انحراف معیار و میانگین از نرم افزار SPSS، و برای بررسی روابط میان متغیرها و آزمون فرضیه های پژوهش از مدل سازی معادلات ساختاری به روشِ حداقل مربعات جزئی در نرم افزار SmartPLS استفاده شد. یافته ها: یافته های تحلیل ضرایب مسیر نشان داد سودمندی درک شده، پاسخ گو بودن، فواید اجتماعی و رضایت با تمایل به استفاده مداوم از صفحات اینستاگرام کتابخانه های عمومی استان آذربایجان غربی، رابطه ای مثبت و معنادار دارد. رضایت با ضریب مسیر 446/0 قوی ترین عامل در پیش بینی تداوم استفاده از صفحات اینستاگرام کتابخانه های عمومی استان آذربایجان غربی در دوران همه گیری کووید 19 بود. بعد از رضایت، به ترتیب پاسخ گو بودن، سودمندی و فواید اجتماعی، بیشترین تأثیر را بر تمایل به استفاده مداوم از این صفحات داشتند. جالب توجه اینکه متغیرهای سهولت استفاده، انتظارات، لذت درک شده، نوع پست بارگذاری شده، زمان بارگذاری پست، محتوا، نفوذ اجتماعی و هم بستگی با تمایل به استفاده مداوم از صفحات اینستاگرام کتابخانه های عمومی رابطه ای معنادار نشان ندادند. نتایج مربوط به ضرایب مسیر نشان داد که تأثیر عوامل نوع پست بارگذاری شده، زمان بارگذاری پست، سهولت استفاده و محتوا بر سودمندی درک شده کاربران از صفحات اینستاگرام کتابخانه های عمومی استان آذربایجان غربی مثبت و معنادار است و نوع پست بارگذاری شده با ضریب مسیر 290/0، قوی ترین عامل پیش بینی سودمندی درک شده است. همچنین، تحلیل ضرایب مسیر نشان داد که ضرایب تأثیر لذت درک شده و سودمندی درک شده بر رضایت کاربران رضایت کاربران از صفحات اینستاگرام کتابخانه های عمومی استان آذربایجان غربی معنادار نیست، اما ضرایب تأثیر سهولت استفاده و انتظارات بر رضایت کاربران مثبت و معنادار است. در کل، مقدار معیار نیکویی برازش، ۶۴۱/0 به دست آمد که نشانگر مناسب بودن برازش کلی مدل است. اصالت/ارزش: با توجه به اینکه داشتن تمایل و قصد ادامه استفاده از رسانه های اجتماعی یک عمل بعد از پذیرش است و تاکنون مطالعات اندکی به شناسایی عوامل مؤثر بر تمایل به ادامه استفاده از رسانه های اجتماعی به ویژه صفحات اینستاگرام در کتابخانه های عمومی پرداخته اند، نتایج این مطالعه می تواند دلالت های علمی و عملی ارزشمندی برای مدیران و سیاست گذاران این حوزه داشته باشد.
شناسایی و اولویت بندی صلاحیت های حرفه ای کتابداران کتابخانه های عمومی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر شناسایی و استخراج صلاحیت های حرفه ای کتابداران کتابخانه های عمومی ایران و تعیین میزان اهمیت هریک از آن ها برای اولویت بندی و رتبه بندی صلاحیت ها است. روش : این پژوهش با رویکرد کاربردی و روش آمیخته اکتشافی انجام شده است. در بخش کیفی، با روش فراترکیب، تعداد 61 مقاله از میان متون انگلیسی فارسی به صورت هدفمند انتخاب و بررسی شد. سپس با استفاده از نظرات خبرگان، 104 کد شناسایی شد، و اعتبار این کدها ازطریق روایی محتوایی و پایایی آن ها با آزمون کاپای کوهن تأیید شد. در بخش کمّی، هریک از عوامل ازطریق توزیع پرسش نامه در میان 62 نفر از متخصصان و با استفاده از روش آنتروپی شانون رتبه بندی شدند. یافته ها: چهار عامل 10 مؤلفه اصلی و 72 مؤلفه فرعی به عنوان صلاحیت های حرفه ای کتابداران کتابخانه های عمومی شناسایی شدند. عامل «توانایی» شامل دو مؤلفه اصلی توانایی تخصصی و توانایی فکر است که در ۹ مولفه فرعی مفهوم پردازی شده است. عامل «ویژگی» شامل دو مؤلفه اصلی ویژگی های شغلی و رفتاری است که در 19 مؤلفه فرعی مفهوم پردازی شده است. عامل «مهارت ها» شامل چهار مؤلفه اصلی مهارت های مدیریتی، اجتماعی، شغلی و فناوری است که در 32 مؤلفه فرعی مفهوم پردازی شده است. در نهایت، عامل «دانش» شامل دو مؤلفه دانش مربوط به جامعه و دانش تخصصی است که در 12 مؤلفه فرعی مفهوم پردازی شده است. تجزیه و تحلیل داده ها نشان می دهد که به ترتیب عومل دانش، مهارت، توانایی و ویژگی مهم ترین صلاحیت برای کتابداران کتابخانه های عمومی ایران شناخته می شوند. اصالت/ارزش: این پژوهش با شناسایی نظام مند و اولویت بندی صلاحیت های حرفه ای کتابداران کتابخانه های عمومی ایران، به سهم خود می تواند خلأ این حوزه را پوشش دهد. فرایند اعتبارسنجی جامع، شامل ارزیابی های اعتبار محتوا و قابلیت اطمینان، استحکام شایستگی های شناسایی شده را تضمین می کند. تأکید بر توانایی تخصصی، توانایی تفکر، ویژگی های شغلی و رفتاری، مهارت های مدیریتی، اجتماعی، شغلی و فناوری و همچنین دانش مرتبط با جامعه و دانش تخصصی، درک دقیقی از ماهیت چندوجهی کتابخانه های عمومی را نشان می دهد. به طور خلاصه، این پژوهش چهارچوبی ارزشمند برای ارتقای صلاحیت های کتابداران کتابخانه های عمومی ایران ارائه داده و نه تنها به درک علمی کتابداری کمک می کند، بلکه بینش های عملی برای ارتقای مهارت کتابداران کتابخانه های عمومی ایران ارائه می دهد. همچنین، طبقه بندی و اولویت بندی دقیق ارائه شده، چهارچوبی ارزشمند برای توسعه مداوم صلاحیت های حرفه ای کتابداران کتابخانه های عمومی فراهم می کند.
چارچوبی برای تبدیل و انتشار سرعنوان های موضوعی فارسی به داده های پیوندی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ظهور وب معنایی در جهت تحقق بازیابی معنایی اطلاعات است و در حال حاضر در داده های پیوندی تجلی یافته است. کتابخانه ها در تولید و مدیریت داده های مستند و معتبر فراوانی نقش دارند و می توانند نقشی مؤثر در نظام های اطلاعاتی پیش رو ایفا کنند و می توانند با اجرایی کردن داده های پیوندی گامی در این مسیر بردارند. هدف از انجام این پژوهش ارائه چارچوبی برای انتشار و تبدیل سرعنوان های موضوعی فارسی مورداستفاده کتابخانه ملی ایران به صورت داده های پیوندی و ایجاد پیوند با مجموعه داده ای مشابه است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی است؛ با استفاده از روش کتابخانه ای به طراحی چارچوبی برای انتشار سرعنوان های موضوعی پرداخته و برای اطمینان از امکان انتشار داده ها، روش موردنظر مورد پیاده سازی قرار گرفته است. بدین ترتیب ابتدا داده های موضوعی فارسی مورد پاک سازی و ویرایش قرار گرفتند، سپس با نرم افزار اپن ریفاین به آر.دی.اف تبدیل شدند و با سرعنوان های موضوعی کتابخانه کنگره پیوند دریافت کردند. داده های موردمطالعه پس از نگاشت به اسکاس به یک فایل آر.دی.اف در قالب ترتل تبدیل شدند. فایل تبدیل شده ابتدا وارد مخزن آر.دی.اف جینا فوسکی شد و سپس در رابط کاربری اسکاسموس در محیط وب نمایش داده شد. به طورکلی این چارچوب می تواند در فرایند انتشار داده های مستند کتابخانه ملی در قالب داده های پیوندی مورداستفاده قرار گیرد. در این چارچوب امکان برقراری پیوند با مجموعه داده های مشابه نیز در نظر گرفته شده است و پیاده سازی نمونه ای از داده ها با موفقیت انجام پذیرفت.
بررسی میزان آشنایی اعضای هیأت علمی نسبت به پایگاه های استنادی، شاخص های علم سنجی و شیوه ارزیابی تولیدهای علمی (مورد مطالعه: دانشگاه صنعتی جندی شاپور دزفول)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
دانش شناسی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۰
50 - 67
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش بررسی میزان آشنایی اعضای هیأت علمی دانشگاه صنعتی جندی شاپور دزفول نسبت به پایگاه های استنادی، شاخص های علم سنجی و شیوه ارزیابی تولیدهای علمی است. روش پژوهش: روش پژوهش توصیفی- پیمایشی و بر اساس پرسشنامه محقق ساخته می باشد. جامعه آماری شامل کلیه اعضای هیأت علمی تمام وقت حاضر در دانشگاه صنعتی جندی شاپور دزفول (80 نفر) می باشد و نمونه گیری انجام نشده است. داده های به دست آمده در نرم افزارهای اکسل و SPSS نسخه 26 تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد بیش از 73 درصد اعضای هیأت علمی دانشگاه صنعتی جندی شاپور دزفول با پایگاه های استنادی و 54 درصد با شاخص های علم سنجی، 6/61 درصد با شیوه ارزیابی تولیدهای علمی و 61 درصد با سامانه های اشتراکی دانشگاه آشنایی دارند و این میزان در همه موارد از سطح متوسط بالاتر و رابطه مستقیمی با مرتبه علمی آنان دارد. از نظر جنسیت نیز میزان آشنایی گروه زنان در پایگاه های استنادی و شیوه ارزیابی تولیدهای علمی بیش از گروه مردان و در شاخص های علم سنجی درصد میانگین گروه مردان بیشتر از گروه زنان است. نتیجه گیری: سیاستگذاری های اصولی در خصوص ایجاد نگرش های نوین جهت دانش پژوهی و برگزاری کارگاه های آشنایی با پایگاه های استنادی و شاخص های علم سنجی در رؤیت پذیری و اثرگذاری بیشتر تولیدهای علمی، ارتقاء اعضای هیأت علمی و به تبع آن ارتقاء رتبه دانشگاه تأثیر بسزایی خواهد داشت.
رفتار جست وجو و بازیابی اطلاعات دانشجویان دکتری بر اساس انتظار (مطالعه موردی دانشجویان دکتری دانشگاه محقق اردبیلی)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
دانش شناسی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۰
109 - 124
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام این مطالعه بررسی انتظار دانشجویان دکتری دانشگاه محقق اردبیلی از فرایند جست وجو و بازیابی اطلاعات و شناسایی الگوهای اطلاع یابی آنهاست.روش پژوهش: پژوهش حاضر کاربردی است و به روش ترکیبی(کمی و کیفی) اجرا شده است. در بخش کمی از روش نیمه تجربی و در بخش کیفی از روش تحلیل محتوا استفاده شده است. ابزار گردآوری داده ها در بخش کمی پرسشنامه و مشاهده و در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختاریافته است. جامعه آماری شامل 48 نفر از دانشجویان دکتری است که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. داده ها با استفاده از آمار توصیفی، فراوانی، انحراف معیار و آزمون تی تک متغیره تحلیل و در آزمون فرضیه از همبستگی پیرسون استفاده شده است.یافته ها: انتظار دانشجویان از توانمندی و موفقیتشان در جست وجو و بازیابی اطلاعات بالاتر از سطح متوسط (3) است. دانشجویان با انتظار بالا از جست وجو و بازیابی اطلاعات استراتژی ها و فنون مرتبط و دانشجویان با انتظار پایین استراتژی و فنون بیشتر، غیر مرتبط و تکراری استفاده می کنند و زمان بیشتری صرف می شود تا نتایج بازیابی شده بررسی شوند.نتیجه گیری: نظام های اطلاعاتی انگیزشی نظام هایی هستند که بر مبنای انتظارات افراد طراحی می شوند. انتظار فرد از نظام های اطلاعاتی بر مبنای خواسته های ذهنی وی از نتایجی است که از رفتار احتمالی او نشات می گیرد. انتظارات مطلوب سبب بروز رفتار اطلاع یابی انگیزه مند و انتظارات کم از جست وجو و بازیابی اطلاعات بروز رفتار انگیزه مند اطلاعاتی را به حداقل می رساند.