مطالب مرتبط با کلیدواژه

علم اطلاعات و دانششناسی


۱.

شناسایی ساختار محتوایی مطالعات علم اطلاعات و دانششناسی بر اساس واژگان و مفاهیم مقالات آن در پایگاه اطلاعاتی وب آوساینس (2009-2013)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحلیل محتوا علم اطلاعات و دانششناسی تحلیل همواژگانی خوشهبندی مفاهیم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳۲ تعداد دانلود : ۴۰۸
هدف پژوهش حاضر شناسایی و تحلیل ساختار واژگان و مفاهیم مقالات «علم اطلاعات و دانش شناسی» با استفاده از نگاشت های علمی هم واژگانی در پایگاه «وب آوساینس» است. روش به کاررفته در پژوهش حاضر تحلیل محتوای واژگان و مفاهیم متون است. در پژوهش حاضر از فنون رایج در علم سنجی شامل توزیع فراوانی قانون «برادفورد» و خوشه بندی سلسله مراتبی با رویکرد Between-Groups Linkage ، و همچنین، از تحلیل های آماری شامل فراوانی، درصد، و رگرسیون در نرم افزارهای SPSS و Excel بهره گرفته شده است. جامعه پژوهش شامل کلیه مقالات (16475 مقاله) منتشرشده در پایگاه «وب آوساینس» طی سال های 2009-2013 است. در فرایند انجام پژوهش جهت یکدست سازی واژگان و مفاهیم عناوین مقالات از نرم افزار علم سنجی Ravar Premap استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد که واژگان «اطلاعات»، «وب»، «پژوهش»، «تحلیل استنادی»، «دانش»، «کتابخانه»، «مجلات»، و «فناوری» محور اصلی مفاهیم مورد مطالعه در این رشته را تشکیل داده اند. همچنین، مفاهیم مورد مطالعه در 13 خوشه قرار گرفته اند که محورهای اصلی مطالعات شامل «آموزش و یادگیری، سواد اطلاعاتی»، «سازماندهی اطلاعات و دانش»، «منابع اطلاعاتی تحت وب و شبکه های اجتماعی»، «اخلاق حرفه ای در علم اطلاعات»، «انفورماتیک، ارتباطات و خدمات اطلاعات سلامت»، «مدیریت اطلاعات، نظام های اطلاعاتی، مدیریت دانش و نوآوری»، و «مطالعات و شاخص های علم سنجی و اطلاع سنجی» است. بررسی هم واژگانی مفاهیم علم اطلاعات و دانش شناسی بیانگر پدیداری حوزه های مطالعاتی نوظهور در مطالعات علم اطلاعات و دانش شناسی است. همچنین، شاهد حضور مطالعات میان رشته ای در بطن برون دادهای علمی علم اطلاعات و دانش شناسی هستیم.
۲.

چه باشد آنچه خوانندش اُنتولوژی: تلاشی برای معادل گزینیِ یک مفهوم(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۱۴۹ تعداد دانلود : ۹۴
: برای اصطلاح «اُنتولوژی» مأخوذ از فلسفه، معادل های مختلفی در متون غیرفلسفی (هوش مصنوعی، علوم اطلاعات، وب معنایی و جز آن) انتخاب شده است. گذشته از انتخاب شکل آوانگاری شده این اصطلاح، نگاهی به معادل ها نمایانگر آشفتگی واژگانی برای هر دو بخش آن («هستی» و هستان» در قسمت نخست، و « شناسی»، « نگاری» و «نگاشت» در قسمت دوم) است. هدف پژوهش حاضر بررسی وضعیت موجود این آشفتگی، چرایی انتخاب معادل های مختلف، و سرانجام، رسیدن به معادلی مناسب، دقیق و مستند است. برای تعیین وضعیت و نیز درستی معادل های اُنتولوژی از روش سندی-کتابخانه ای به شیوه کمّی و کیفی استفاده شد. در این راستا دو نوع متن کاویده شد: 1) متون غیرفلسفی فارسی تألیفی یا ترجمه ای با موضوع اُنتولوژی در حوزه هایی چون هوش مصنوعی، علوم اطلاعات، وب معنایی و 2) متون فلسفی دربردارنده آرای «مارتین هایدگر» درباره هستی . با بررسی 112 متن فارسی غیرفلسفی، نتیجه قابل انتظارِ اختصاص بیش از نیمی از معادل ها به «هستی شناسی» به دست آمد که ترجمه دقیق «اُنتولوژی» است، اما سیر نزولی انتخاب این معادل و تمایل بیشتر نگارندگان به استفاده از «هستان شناسی» و «هستان نگاری» در سال های اخیر، نشانگر درک تفاوت معنای این مفهوم در دو حوزه فلسفی و غیرفلسفی است؛ اما اغلبِ نگارندگان متون فارسی، از اشاره کوتاهی به این مضمون که «هستی شناسی» از فلسفه آمده، فراتر نرفته و انگشت شمار، سببِ انتخاب معادل را بیان کرده اند. در مورد قسمت دوم اصطلاح، دلایل «حرّی»، «فدایی» و «لینچ» تردیدی در پذیرش «نگاری» و ترجیح آن بر «شناسی» باقی نمی گذارد. اما درباره قسمت اول اصطلاح، با توجه به تأکید «هایدگر» بر تفاوت «هستی یا وجود» در فلسفه با «هستنده یا موجود » در علم، همچنین، کاربرد همزمان «هستان» و «هستی» با معنای متفاوت در ابیات برخی شاعران و نیز استفاده قابل توجه از «هستان» در کنار کاربرد بسیار «هستی» در متون فارسی غیرفلسفی، شاید بتوان «هستان» را به «هستی» ترجیح داد و «هستان نگاری» را برای متون غیرفلسفی پیشنهاد کرد. نقد «هایدگر» به مقوله بندی «ارسطو» برای یکپارچه سازی همه حالت های ممکن «هستی»، دقّت بیشتری را در بهره گیری و استناد به نظریه «ارسطو» در نوشته های غیرفلسفی می طلبد. نگارنده با وجود دلایل پیش گفته و حتی وجود منابع چشمگیر در زمینه مطالعات علم و فناوری و «چرخش به هستی شناسی»، سؤالی را مطرح می کند: آیا اساساً این اصطلاح برای آنچه در رشته های غیرفلسفی انجام می شود، مناسب است؟ آیا نمی توانستیم بدون وام گیری از فلسفه اصطلاح مستقلی برگزینیم؟ پاسخِ به این سؤال، پژوهشی مستقل را در منابع مرتبط انگلیسی و فارسی و به ویژه زبان شناسی و نیز متون نثر و نظم فارسی می طلبد.