فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۸۱ تا ۱٬۰۰۰ مورد از کل ۱٬۹۱۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
یُعتبر إمیل حبیبی من الروائیین الفلسطینیین الّذی عاش فى الأراضی المحتلة وکافح بقلمه ضدّ المحتلّین، وتُعتبر روایة ""الوقائع الغریبة فی اختفاء سعید أبی النحس المتشائل"" أشهر أعماله وهی روایة تتکوّن من عدة رسائل أرسلها السارد إلى الکاتب فی لغة سخریة أحیاناً وجادة أحیاناً أخرى مستخدماً الأسالیب البلاغیة المختلفة إلّا أن المغزى الرئیس هو محاولة لتصویر الصراع الدائر فى الأراضى المحتلة بین الإسرائیلیین والفلسطینیین. والروایة تهتمّ بالشخصیات الإسرائیلیة بوصفها أحد جانبی الصراع والعنصر الذی یحتلّ موطن الفلسطینی (الأنا) ویمارس العنف والقهر ضده وبما أنّه عنصر هام ّفی هذه الروایة بشکل خاصّ وفى الصراع الدائر فى الأراضی المحتلة بشکل عامّ تمّ اختیاره لدراسة صورته فی هذا المقال. فیحاول هذا المقال دراسة صورة الآخر الإسرائیلی الیهودی فی روایة المتشائل بوصفها روایة من روایات الأدب الفلسطینی المقاوم وینتهج المنهج الوصفی – التحلیلی فی تحلیل النصّ الروائی للوصول إلی خصائص الصورة المرسومة للآخر الإسرائیلی فی هذه الروایة. وتشیر النتائج إلی أنّ الکاتب رسم صورة سلبیّة للآخر معتمداً علی اللغة الرمزیة أحیاناً والسخریة أحیاناً أخری وبواسطة عدة عناصر مثل اللغة، والجسد، والمکان.
عناصر برجسته انسجام در باییه متنبی بر اساس نظریه هلیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات عربی پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۱۷
233-266
حوزههای تخصصی:
یکی از عواملی که زبان شناسی نقش گرا بدان می پردازد، روابط انسجامی میان عناصر زبانی است. این روابط میان عناصر زبانی از چنان اهمیت بالایی برخورداراست که موجب پیدایش نظریه انسجام توسط زبان شناس نقش گرای پیشگام، یعنی مایکل هالیدی گردید. گرچه پیش از وی، عبدالقاهر جرجانی به بررسی زبان به عنوان یک ساختار منسجم در نظریه معروف خود (نظریه نظم) پرداخته است. بنا به تعریف وی، انسجام مفهومی معنایی است که به روابط موجود میان عناصر یک متن اشاره می کند. نقطه مشترک جرجانی با هالیدی بررسی زبان به عنوان یک ساختار منسجم است که نقش کلمه به تنهایی و خارج از کیان جمله قابل بررسی نیست و این ساختار جمله است که بر اساس معنای مراد متکلم جایگاه کلمه را تعیین می کند. روشن است که موضوع انسجام با دقت فراوان و جزییات مربوط به آن اولاً با جرجانی آغاز شده است، ولی در نظریه هالیدی برخی عناوین مختلفی به چشم می خورد. پژوهش حاضر بر آن است تا با روشی توصیفی تحلیلی رویکرد زبان شناختی را بر مبنای نظریه انسجام بر باییه متنبی انطباق دهد و مشخص نماید که چه عواملی باعث منسجم شدن شعر او گشته است؟ از نتایج این پژوهش آن که متنبی از وابستگی لفظی، ارجاعی و معنایی بهره کامل گرفته است تا ماهیت انسجام را بر شعرش حاکم کند؛ این امر بر نظم منطقی ذهنی متنبی دلالت دارد که در زمان وی و به ویژه در این قصیده از جلوه فراوانی برخوردار بوده است.
الضّرورة الشّعریة عند الرّضی الأسترآباذیّ فی شرح الکافیة(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یضطرّ الشعراء فی بعض الأحیان إلى الخروج من قواعد اللغة والشعر وأصولهما حتّى یستطیعوا أن یحفظوا موسیقى الشعر وجماله. قد سمّی هذا الاضطرار أو الاختیار الشاعریّ ب «الضرورة الشعریة». والرضی الأسترآباذی من أشهر العلماء الذین بذلوا جهدا کثیرا فی البحث والدراسة فی مجال الضرورة الشعریة. ویحاول هذا المقال دراسة الضرورة الشعریة عند الرضی الأسترآباذیّ فی کتاب شرح الکافیة، بناء على المنهج الوصفی التحلیلی لتحدید آراء الرضی حول الضرورة الشعریة وکیفیة معالجتها فی کتاب شرح الکافیة. فی رأی الرضی خروج الشاعر من قواعد اللغة ووزن الشعر، مسموح به. ولا یوجد هذا الخروج فی الشعر فقط بل یوجد فی الآیات القرآنیة والأحادیث الشریفة وکلام العرب، یعنی أنّ الشعراء والکتاب والمتکلمون، یحفظون جمال الکلام بالاستعانة من التغییر أو الزیادة أو النقص فی الکلمات وعدم مراعاة قواعد اللغة والشعر، وموسیقاه فی بعض الأوقات. والرضی یأتی بمثال من دواوین الشعراء لکل ضرورة شعریة ویشرحه ویفسّره بشکل دقیق.
موقع الراوی و تجلیاته فی روایه "قالت ضحی" لبهاء طاهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه نقد ادب عربی دوره هشتم پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۱۵ (پیاپی ۷۳)
179-216 صفحه
حوزههای تخصصی:
یتشکل النص السردی من شبکه من العلاقات السردیه القایمه علی أساس الراوی ودوره الرییس فی تبلورها. یتفق النقاد الیوم علی أن الراوی کاین الخطاب فی النص السردی والقوه المکونه له وهو الذی یقوم بفعل الحکی أو السرد ویعد حلقه الوصل بین المروی والمروی له فمن ثم نجد فی کل نص سردی حضورا ممیزا للراوی. فی الروایه الجدیده یتقلص حضورالروای فیما نری حضورا واسعا له فی الحکایات والقصص القدیمه حتی فی الروایه التقلیدیه. إن حضوره فی الروایه الجدیده غالبا ما یکون بسیطا وحیادیا لکنه فاعل ومتمیز بین المکونات السردیه. نسعى فی هذه المقاله إلی تحلیل موقف الراوی فی روایه "قالت ضحی" لبهاء طاهر ونتحدث عن موقعه وتجلیاته فی النص السردی علی ضوء المنهج الوصفی-التحلیلی. قد أفادت هذه الدراسه من آراء عدد من الباحثین فی السردانیه کجیرار جینیت، وتودورف، وعبدالرحیم الکردی وتوصلت إلی أن الراوی فی هذه الراویه یعد شخصیه دینامیه تتطور بفعل الأحداث وتتعرض لصیروره بین الهیمنه وعدمها والحیادیه واللاحیادیه والراوی هو نفس شخصیه الموظف المثقف الصغیر الذی یروی الأحداث بالاعتماد علی التبییر الداخلی وبمعونه شخصیات کضحی، وسید، وحاتم الذین لهم دور بارز فی تنسیق السرد
آلیّات الخطاب التهکّمی واتّجاهاته فی شعر «سمیح القاسم»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یستغرق موضوع المقاومة جزءا مهمّاً من الشّعر العربی الحدیث؛ ویعتبر سمیح القاسم أحد أشهر الشعراء العرب الذین ارتبط اسمهم بشعر الثورة والمقاومة من داخل أراضی عام 1948. یقوم شعره علی الواقعیة الثوریة، وفیه تحدّ ودعوة إلی الکفاح، ومعظم قصائده ذات مضامین ثوریة. والقارئ لشعر القاسم المقاوم یری أنّه وظّف آلیة مؤثّرة لا نجد مثیلاً لها لدی الشعراء الأخرین، وهی الخطاب التّهکّمی. هذه الدراسة ناقشت آلیّات الخطاب التهکّمی فی شعر سمیح القاسم وفقاً للمنهج الوصفی التحلیلی، وتوصّلت إلی بعض نتائج أهمّها أنّ موضوع المقاومة رغم أنّه یتعلّق بجمیع شعراء الأرض المحتلّة وخارجها، لکنّ الذی یمیّز القاسم هو رؤیته التهکّمیة فی مواجهة العدوّ وتحدّیه، وکذلک أسلوبه المتمیّز الذی جعله رائد لهذا الفنّ الشعری. هذا من جانب، ومن جانب آخر غیّر دلالات بعض الألفاظ والأعلام فی خطابه التّهکمی للنیل من العدوّ الصهیونی، ولاحظنا ذلک فی وقوفه وراء قناع الشنفری ومزج ذلک بمفارقة الموقف. وقد تهکّم فی خطابه السیاسی المقاوم علی ثلاث: الأوّل: الاحتلال الإسرائیلی والدّوال الموالیة له، والثّانی: قادة العرب وحکّامه، والثالث: الأنا الفلسطینی، فحمّلهم مسؤولیة الأوضاع المتأزمة فی الأراضی المحتلّة.
خطاب الأمل عند بشری البستانی دراسة ونقد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
إنّ من أهم مقومات الأدب الملتزم هو الوعی الممکن عند الشاعر والإیمان بتجاوز المرحلة الزمنیِّة المعیشة. الحقیقة الشعریِّة تتطلب من الشاعر أن یواکب تأسیس الوعی بالواقع الإنسانی عند المتلقی برؤیة مستقبلیِّة تکسبه الصدقیِّة فی التعبیر وفی المشاعر وفی التجریب الشعری والشعریِّة الحقیقیِّة تتجلّی فی الجمع بین الوعی الفعلی الذی یرتبط بإدراک الواقع والوعی الممکن الذی یرتبط بالرؤیة المستقبلیِّة فی الخطاب الشعری.بشری البستانی صوت شعری مسکون بالأمل لا یخفت أصلاً ولا یتزعزع أمام عوامل السلب والانفصال التی عمدت ولاتزال لتحطیم فاعلیات المکان. إنَّ الأمل بالمستقبل الزاهر الطافح بالحیویة والفاعلیة هو سلاحها الذی به تقاوم عوامل السلب والإنفصال المشتبکة بواقع الأمة وهو الذی یحقِّق الحضور ویفتح أبواب الخلاص من المحن والمکابدات المنثالة علی الأرض العربیِّة وإنسانها ویلمُّ بعثرة المکان ویردم الهوات التی تخلقها عوامل السب والانفصال علی وجه الأرض ویجعل الإنسان المعاصر أن یتمکن من التماسک والمقاومة والتشبث بالبقاء فی مواجهة عوامل السلب والانفصال. الرؤیة المستقبلیِّة التی تطغی مسحتها علی کلّ کلمة تقولها بشری البستانی تنمّ عن الوعی الشعری المتقدم للشاعرة حیث تری أنّه لولا الأمل والتفاؤل ما یصمد الشعب ولا یتمکّن من مواجهة العدوان. ینصبّ الاهتمام هنا إلی دراسة هذه الاستراتیجیة الفکریة فی خطاب بشری البستانی الثوری الذی تطغی علیه مسحة التفاؤل ومن هنا یتمّ الترکیز علی بعض الشواهد المناسبة والعکوف علی فحصها ودراسة دلالاتها ومکوناتها وبیان ما یشعُّ عنه من الإیحاءات المحدّدة لتقدیم دراسة نقدیة متکاملة لاستجلاء الرؤیة الفکریة والفنیة لهذا الخطاب الشعری والمنهج المختار هنا هو الوصفی التحلیلی والبحث اتخذ فی تحلیل الأشعار السیمائیة مساراً له لدراسة واستنطاق الرموز والدلالات التی تبعث علی الأمل والتفاؤل فی خطاب بشری البستانی الشعری.
هنر سازه ها در آیات تربیتی قرآن کریم (با تأکید بر نظریه تقابلهای دوگانه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توجه به هنر سازه های موجود در قرآن کریم با نگاه ساختارگرایانه و پساساختارگرایانه و تحلیل آن بر اساس نظریه های ادبی جدید، با تکیه بر آیات تعلیمی-تربیتی قرآن کریم، موضوع و محور اصلی این مقاله است. نظر به وسعت و گستره موضوع بناست تا هنر سازه تقابل را با نگاه به نظریه تقابل های دوگانه "نیکلای تروبستکوی" (1890-1938) در آیات تعلیمی و تربیتی قرآن کریم بررسی و تحلیل نماییم. سؤال اصلی مقاله این است که: جایگاه و چند و چون رویکرد تعلیمی و تربیتی در قرآن کریم چیست و جنبه های روساختی، ژرف ساختی و شالوده شکنانه هنر سازه تقابل های دوگانه در این آیات کدامند. در این مقاله مسائلی چون جایگاه ویژه فلسفه تعلیم و تربیت اسلام، اهداف تعلیمی – تربیتی و مفهوم آن با روش های خاص در آیات قرآن کریم به اثبات رسید و از حیث ساختار زیباشناختی به این نکته رسیدیم که آیات قرآن کریم مبتنی بر تقابل های دوگانه به ویژه تقابل های ژرف ساختی است. با توجه به اهمیت نقد نظریات ادبی غرب و بومی گرایی این نظریات از سویی و نبود این گونه بررسی ها ضرورت داشت تا به نقد نظریه تقابل های دوگانه "تروبستکوی" بپردازیم و در نهایت به نقد روش شالوده شکنی در این نظریه با توجه به نگاه نظریه پردازانی چون "دریدا" هم بپردازیم. در این مقاله به این سخن رسیدیم که اصل وارونگی تقابل های دوگانه به طور مطلق؛ و ترجیح عناصر منفی بر عناصر مثبت با نگاه شالوده شکنانه مورد نقد جدی است و با اتکاء به ارزش های دینی- الهی، این امر در فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی مردود است.
درونمایه های مقاومت در شعر هارون هاشم رشید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیّات پایداری فلسطین، درخت تناوری است که در دامان فرهنگی انقلاب فلسطین، علیه ظلم اسرائیل روییده است. این شاخة ادبی بر پایة ستیز با بیدادگران و ترسیم چهرة آنان و به منظور دفاع از هویّت فلسطینی در مقابل تاخت و تاز بیگانگان ظهور کرده است. مقاله حاضر که به صورت توصیفی- تحلیلی نگاشته شده است، تلاش می کند با بهره گیری از منابع کتابخانه ای و با تحلیل شواهد درون متنی، درون مایه های مقاومت را در شعر یکی از برجسته ترین شاعران مقاومت؛ هارون هاشم رشید، نشان دهد و مضامین شعری وی را در دیوان « غزة فی خطّ النار » مورد بحث قرار داده و از این طریق راهگشای نوعی نگرش تازه در برخورد با این اثر ادبی ارزنده باشد. هارون هاشم رشید، شاعر فلسطینی و از پیشگامان و توسعه دهندگان شعر پایداری در ادبیّات عرب و جهان اسلام است. وی شاهد اشغال فلسطین و اوضاع نابسامان کشورهای منطقه بوده و مدت ها انتظار حرکت انقلابی مردم را می کشد. وی نسبت به مظلومیّت کشورش واکنش نشان داده و برای رهایی از این وضع، فریاد برمی آورد و تنها راه را، مبارزه و امید به خداوند می داند و هرگونه سازش را رد می کند. وی با زیباترین و بدیع ترین و در عین حال جانسوزترین واژگان، توجّه ملت های جهان را به یتیمان فلسطینی معطوف می دارد. مظلومیّت کودکان فلسطینی، امدادهای غیبی خداوند، شکیبایی در مقابل مشکلات، یادآوری گذشته درخشان اعراب، بی هویتی صهیونیسم، استعمار ستیزی و ... از بارزترین مضامین قابل بررسی در اشعار این شاعر به شمار می رود.
دور علماء أصول الفقه فی تطوّر البحوث اللغویة؛ الجمل الإنشائیة والخبریة نموذجاً(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
التکرار فی دیوان الجرح الفلسطینی وبراعم الدّم لزینب حبش؛ دراسة فی البنیتین الإیقاعیة والدلالیة(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
التکرار ظاهرة أسلوبیة فی النصوص الأدبیة تؤدّی دوراً ممیّزاً فی البنیتین الإیقاعیة والدلالیة. زینب حبش من شواعر المقاومة الّتی ظهر التکرار جلیاً فی شعرها حیث اعتبر سمة أسلوبیة بارزة فی نتاجها الشعری. تناولنا فی هذه الدراسة تبیین أهمّ أشکال التکرار فی شعر زینب حبش والترکیز علی استنباط أهمّ الخصائص الدلالیة والإیقاعیة الماثلة فی تکرار الحروف والکلمات والجمل بناءا علی المنهج الأسلوبی الإحصائی. اخترنا ظاهرة التکرار موضوعاً للبحث لأنّها تعدّ من أهمّ الظواهر التی امتاز بها الشعر الفلسطینی المقاوم کما أنّ دراسة هذه الظاهرة تعتبر دراسة لجوانب النصّ الشعری اللغویة، والفنّیة والجمالیة. ونتائج البحث تبیّن أنّ التکرار فی دیوان الجرح الفلسطینی وبراعم الدمظهر فی قسمین: بسیط ومرکّب. التکرار البسیط هو تکرار الصوت، والکلمة، والتکرار المرکّب هو تکرار العبارة. لم یأت التکرار فی شعر الشاعرة الفلسطینیة اعتباطیاً بل جاء مقصوداً منتظماً مع الإیقاع والدلالة لإظهار حبّها لفلسطین وإظهار ألمها وحزنها لمصابها ولشهادة أصدقائها وأقربائها وبثّ روح المقاومة والثورة للقضاء علی الاحتلال.
واکاوی الگوهای ساختار رواییِ مقامات حریری براساس نظریه تزوتان تودوروف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقامات حریری ازجمله کتاب های روایی و داستانی است که مشتمل بر پنجاه مقامه است و ابوالقاسم حریری، بین سال های 495 تا 504 هجری قمری، آن را به زبان عربی نگاشته است. حکایت های مقامات حریری دارای الگوهای تکرارشونده روایی است. یک پی رنگ یا الگوی واحد، زیربنای تمامی این حکایت هاست و بقیه الگوها براساس آن ساخته می شوند. تودوروف یکی از روایت شناسان ساختارگراست که تلاش می کند دستور زبانی برای تمام روایت ها بنویسد. او مقولات و فعل ها و صفت ها را در نظام ساده نمادهایی کدگذاری کرده که می توان شکل واره هر داستان را با استفاده از آن بازتولید کرد. مطابق الگوی واحدی که در مقامات وجود دارد، ویژگی ها و افعال و شخصیت ها یا صفات می توانند جانشین یکدیگر شوند و ساختار پایه ایِ واحدی را با روساختی متفاوت در داستان های گوناگون ادامه دهند. براین اساس می توان با برجسته کردن کنش یا ویژگی خاص در پی رفت های حکایت ها، به تحلیل ساختاری پرداخت. در این مقاله نشان داده می شود که چگونه ساختار زیربناییِ حکایات در مقامات حریری، به واسطه دستور روایی داستان و با استفاده از چارچوب گزاره های تزوتان تودوروف، قابل تطبیق و تحلیل و ارزیابی است.
مفهوم الأداة النحویّة بین القدامى والمحدثین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یُعدُّ استعمال المفهوم أسلوباً متقدّماً فی فهم المسائل، ومظهراً من مظاهر الإدراک المنهجی العمیق لحقائق العلم وأصوله؛ وعلیه تناولت الدراسة مفهوم الأداة النحویّة، وتطورها بین النّحاة القدامى والمحدثین، خاصّة أنّها اختلطت عندهم بمصطلحات أخرى من مثل حروف المعانی، وبعض المحدثین عدّها قسماً من أقسام الکلم أغفله النّحاة القدامى، وقد توصّلت الدراسة إلى نتائج عدّة ربما کان أبرزها تخلیص مفهوم الأداة ممّا تشابه معه، والجمع بین رأی النحاة القدامى المحدثین من دون تغلیب أحدهما على الآخر، واستثناء الأفعال من الأدوات، لأنّها _ على الرغم من بنائها_ تدخل علیها العوامل النّحویّة، وتدلُّ على الزّمان، ولها جدول تصریفیّ. کما توصّلت الدراسة إلى تحدید مفهوم الأداة وخصائصها وعزلها عن سواها، وبذلک یکون البحث تأصیلاً فی مفهوم الأداة، ولیس تصنیفاً وتتبعاً لمفهوم الأداة تاریخیّاً، وإن جاء هذا التتبُع عرضاً ساهم فی تحدید المفهوم الذی ترمی الدراسة إلى تأصیله، وتوضیح خصائصه.
خوانش تطبیقی مفهوم مدرنیسم ادونیس ویوسف الخال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدرنیسم در وسیع ترین مفهوم آن ،با ایده های نوآوری ،پیشرفت،وبه روز بودن مقارن بوده است ونقطه ی مقابل ایده های کهن ،کلاسیسیسم وسنت است.مدرنیسم با دوچهره ی فناورانه واندیشگانی در تاریخ بشر ظهور کرده است.آن چه را که امروزه مدرنیسم می نامیم،همان دستاوردهای ژرف سیاسی ،اجتماعی،اقتصادی،فکری وفرهنگی در تمام حوزه های حیات فردی وجمعی است.هدف این پژوهش خوانش تطبیقی در مفهوم مدرنیسم در حوزه ادبیات معاصر عرب از دیدگاه دوشاعر ونظریه پرداز در این حوزه می باشد.حوزه پژوهش دیدگاه نوگرایانی چون ادونیس ویوسف الخال است .
روش بررسی تحلیل تطبیقی دو شاعر از خلال اظهاراتی است که این دو در آثارشان به آن اشاره کرده اند .حاصل ویافته ی این بررسی آن است که ادونیس والخال در باب لزوم مدرن شدن وحضور مدرنیسم ادبی در ادب معاصر به ویزه شعر اتفاق نظر دارندولی در کم وکیف این حضور اختلاف نظرهایی در دیدگاه آن دو یافت می شود.
مهم ترین وجه تمایز این دودیدگاه آن است که ادونیس رویکردی معرفت شناختی به مدرنیسم دارد ولی الخال
رویکرد وجود شناختی
بررسی و تحلیل ویژگی های حماسی در حماسه اُزریه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منظومه بلند ازریه، سروده شاعر توانمند عراقی شیخ کاظم ازری، از جایگاه ادبی و دینی والایی برخوردار است. این منظومه که قسمت اعظم آن در مدح امام علی (ع) و توصیف رشادت های ایشان می باشد، دارای سبکی فخیم و حماسی است؛ به گونه ای که نام حماسه بزرگ (الملحمة الکبرَی) را بر آن نهاده اند. ازری سعی نموده با هنر شاعری و تصاویر حماسی رشادت ها و دلاوری های حضرت امیر (ع) را هرچه بهتر و مؤثرتر برای مخاطبان ترسیم نماید. در این مقاله سعی بر آن است با روش توصیفی-تحلیلی مهم ترین ویژگی های حماسی ازریه بیان گردد و مواردی مانند: واژگان حماسی و فخیم، موسیقی و بحر حماسی، پرورش حریف و اغراق حماسی بررسی و تحلیل شود. در یک نگاه کلی می توان گفت این حماسه از ویژگی-های متعدد حماسی برخوردار است و مواردی مانند: توصیف حماسی قهرمانان، پرورش حریف، حوادث شگفت و خارق العاده، تغزّل و مفاهیم حکمی بر جنبه ادبی و حماسی آن افزوده اند
واکاوی احساس کهتری در شخصیّت «عنترة بن شدّاد» از رهگذر سروده هایش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث رایج در نقد ادبی، نحوه انعکاس دغدغه های روحی ادیب در اثر وی است و از آن جا که متون ادبی بخصوص شعر، بن مایه های خود را از عمق روح آدمی می-گیرد، می توان بر اثر پذیری آفرینش های ادبی از شرایط روانی حاکم بر شخصیّت ادیب، بیش ازپیش صحّه نهاد. با قبول این واقعیّت که ویژگی های روانی انسان از حیث انسان بودن اصلی ثابت است، باید اذعان کرد که این رابطهء دوسویه میان اثر ادبی و شرایط روانی ادیب در همهء دوره های تاریخی و ادبیات تمام ملل وجود دارد. پژوهش حاضر که با رهیافت توصیفی –تحلیلی صورت گرفته، قصد دارد نمود احساس کهتری و خودکم بینی را به عنوان یکی از فرآیندهای روانی شخصیّت «عنترة بن شدّاد» - شاعر بلندآوازه عصر جاهلی - مورد بررسی قرار داده و بازتاب این احساس را در جنبه های گوناگون شخصیّت وی از جمله جنگاوری، عشق و قدرت ادبی به تصویر بکشد. از مهم ترین دستاوردهای پژوهش حاضر این است که نیروی برانگیزنده و محرک رفتارهای «عنتره»، حس برتری جویی او و تلاش برای غلبه بر احساس حقارت است و رفتارها و منش های حماسی این شاعر، وسیله ای برای ظهور و اثبات جنبه های مثبت و متعالی شخصیّت وی می باشد.
التفرد الإبداعی عند الشریف المرتضى منهجا ورؤیة؛ قراءة فی کتاب طیف الخیال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یتناول هذا البحث مفهوم التفرد الإبداعی بوصفه هاجسا نفسیا وملمحا ذاتیا یدفع المبدع إلى التمیز عن أقرانه ومجایلیه رؤیة وتشکیلا لما اکتسبه من أدب وعلم.
ویتضح هذا المفهوم عند الشریف المرتضى فی کتابه (طیف الخیال) من ناحیتی نظم الشعر ونقده، وهو یرصد المعانی ذات الصلة بالطیف والخیال؛ محللا ألفاظه وتراکیبه، وموزعا أشکاله فی أربع صور: أولا، التفرد بالمؤاخذة والرد وثانیا، التفرد بالتمحیص والتأویل وثالثا، التفرد بالانحیاز ورابعا، التفرد بالسبق والصدارة.
تقابل الحضارات بین الأنا والآخر فی روایة ""واحة الغروب"" لبهاء طاهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الحضارة تعنی التقدم الشامل بما فیه العدل والعلاقات والمعاملات والثقافة بین الاثنین، وکل حضارة تعرض ما تمتلکه علی حضارات أخری عن وعی أو غیر وعی، وما یفتح الحوار بین الحضارات هو علاقة بعضها ببعض، أو تلاقیها عبر الفتوحات والحروب کما وقعت فی التاریخ وصورتها النصوص الأدبیة حینا بعد حین. صورولوجیا علم یقوم بعرض صورة بلد ما، أو أمة ما، أو شعب ما، حیث یعین الباحث علی أن یکتشف الصور التی عرضتها، ومن مکونات هذا العلم، هی: صورة الآخر التی تقابل الأنا التی تتکلم عن الآخر ویصوره. یعتبر بهاء طاهر روائیا مصریا معاصرا خصص قسما من روایته ""واحة الغروب"" بعرض جدلیة ثلاثیة بین الأنا (الحضارة المصریة)، والآخر (کل من الحضارات الیونانیة المتمثلة فی الإسکندر المقدونی والفارسیة المتمثلة فی دارا)، ویتکلم علی لسان الآخر حول المصریین (الأنا الجمعیة) ثم الفرس ودارا ملک الفرس وجیشه (الآخر السلبی). یتناول هذا البحث بالکشف عن الصور المعروضة لکل من الإسکندر المقدونی والمصریین والفرس فی روایة ""واحة الغروب"" لبهاء طاهر؛ وذلک عبر الحوار بین الشخصیات الروائیة، معتمدا علی المنهج الوصفی- التحلیلی، والتاریخی، والنتائج تقول بأن الآخر الغربی الإیجابی یتجلی فی شخصیة الإسکندر، والروائی قد عرض منه صورة ذات فضائل إنسانیة یحبه المصریون وهو فی أنانیته یوحد العالم بعد محاربة الفرس.
الثّنائیّة القصدیّة بین التّراث العربیّ والدّراسات الغربیّة(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یرصد هذا البحث بشکل موجز الأفکار الأولى لقضیة من قضایا القصد وهی: ""الثّنائیّة القصدیّة""، التی اکتسحت صفحات الدراسات العربیّة والغربیّة کونها تبرز قیمة العمل الإبداعی ورقیّه، لأنّها تمثّل: مجموعةً من الأهداف والأغراض والمرامی البعیدة المدى التی تستوطن النّص، والمتلقی علیه أن یتصیّدها ولا یقف عند القصد القریب بل یسعى إلى القصد البعید وبهذا ینتج عن ذلک ""ثنائیّةً قصدیّةً"". ولا شکّ أن معرفة هذه الأخیرة تحتاج إلى درایةٍ بها وهذا موطن الإشکال؛ فالقصد الأوّل ثابتٌ لأنّه ظاهرٌ سطحیٌّ وفی الغالب یدرکه کلّ قارئٍ، والقصد الآخر متعدّدٌ ومتغیّرٌ لأنه باطنیٌّ تلمیحیٌّ ولا یدرکه کلّ قارئٍ عدا الذکی والمثقّف والواعی من خلال تمعّنه فی النّص وتوظیف إمکاناته المعرفیّة والسیاقیّة.
وتتجسّد الدّراسة وفق مفاصل محدّدة هی، أوّلاً: تعریف القصد والثّنائیّة القصدیّة، وثانیاًّ: الثّنائیّة القصدیّة فی الدراسات العربیة التراثیة، وثالثاً: الثّنائیّة القصدیّة فی الدراسات الغربیة، فهذین العنصرین الأخیرین رسما معالم الثنائیة من ناحیة تسمیتهما المختلفة من عالم لآخر، بل حتى عند العالم نفسه، وأیضا التعریف بهما، والتمثیل لهما بنماذج متنوعة اللغة والمضمون، ورابعاً: المقارنة بین الدرسیْن، الذی تمّ التطرّق فیه لنقاط الاتفاق والاختلاف.
وقد توصّلت الدراسة إلى أنّ فکرة الثّنائیّة القصدیّة تظهر عند العلماء القدامى من دون ذکرٍ لهذا المصطلح، بل اقتصروا بتقسیم المعنى إلى قسمین اثنین مثلهم فی ذلک مثل الدارسین الغربیین. کما أنّه یمکن أن نلمس أثناء المقارنة بین الدرسیْن، وجود نقاط اتّفاق أکثر من نقاط الاختلاف، وهذا دلیل على وجود علاقة فکریة وطیدة بینهما، لأنّ الهدف فی النهایة واحد، هو عرض النّص وتحلیله دلالیًا ومقصدیًا سواء الظاهر منها أو الباطن.
تحلیل و بررسی کتاب بنیه النص السردی من منظور النقد الإدبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه نقد ادب عربی دوره ششم بهار و تالستان ۱۳۹۵ شماره ۱۲ (پیاپی ۷۰)
135-157 صفحه
حوزههای تخصصی:
چکیده در این نوشتار تلاش شده است تا با معرفی کتاب «بنیه النص السردی من منظور النقد الأدبی» و بررسی انتقادی ساختار و محتوای آن، جایگاه این اثر در میان پژوهش های صورت گرفته در زمینه ادبیات داستانی و نظریه های روایت، مورد ارزیابی کمی و کیفی قرار داده شود. بر این اساس در گام نخست با بهره گیری از رویکردی علمی و کاملا منصفانه جایگاه این اثر در فضای علمی روایت شناسی، نوآوری و دستاوردهای آن بر صاحبان اندیشه مورد بررسی قرار گرفته و در گام بعدی با نگاهی عمیق و موشکافانه به محتوا و درونمایه این کتاب، کانونی ترین موضوعات، اهداف، پیش فرض ها و مبانی نظری همراه با دستاوردهای آن مورد تحلیل قرار گرفته است و پس از تبیین و تحلیل ساختاری و محتوایی این اثر تلاش شده است کتاب مورد بحث از دو منظر درون ساختاری و برون ساختاری در ترازوی ارزیابی و نقد علمی قرار گیرد.
نقد آراء النُقّاد المعاصرین فی أبی نواس وخمریاته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
لأبی نواس شخصیة فذّة أثارت جدلاً حاداً بین النقّاد من القدامى والمعاصرین والتّی ما تزال تُثیر حوله الکثیرَ من الجدل؛ فلایمکن التعرف علی حقیقة شخصیّته وشخصیّته الحقیقیّة إلا بعد إعادة القراءة فی أغلب ما قیل حوله؛ وللوصول إلی هذا الغرض نحن بحاجة إلى نوع خاص من الحزم والحذر فی قبول ما قیل عنه وما نُسِبَ إلیه، وکذلک بحاجة إلى تقویم جدید لنهج حیاته وطریقة تفکیره التی لاتُفهم من خلال ظاهر أشعاره، فی کثیر من الأحیان، ولاسیما أشعاره الخمریة. المقال الذی بین أیدیکم قد تناول آراء النقاد القدامی بصورة عابرة وقام بمعالجة آراء النقاد المعاصرین بشیئ من التفصیل لتبیین مقدار إفراطهم علیه بسبب التحالیل النفسیة التی لا أثر لها فی تحالیل النقّاد القدامی ولا أساس لها من أصل. ولإنجاز هذه المهمّة تمّ الاستناد إلی بعض الأخبار والأشعار التی سببت أن تتزاید أخبار السوء حوله وحول أمّه وإلی بعض الأبیات والقصائد التی تشیر إلی الأجواء السائدة علی تلک الفترة والأبیات التی تدل علی بعض معتقداته من وجهة النظر السیاسیة والدینیة.