فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۴۱ تا ۷۶۰ مورد از کل ۹٬۱۵۱ مورد.
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۷
۱۷۸-۱۶۱
حوزههای تخصصی:
نظام اخلاقی هر مکتبی، متأثر از نوع نگاه به انسان و هویت و عقلانیت تعریف شده در آن مکتب است و تعریف ارائه شده از انسان، مفاهیم سعادت و فضیلت و خیر و لذت را جهت می دهد. بر این اساس، هدف از پژوهش پیش رو ارائه نظام اخلاقی علامه طباطبایی& با توجه به مبانی انسان شناختی ایشان است. این تحقیق به روش توصیفی تحلیلی و به کمک مبانی و اصول انسان شناختی علامه، ویژگی های نظام اخلاقی ایشان را تبیین نموده است. یافته های پژوهش، حکایت از آن دارد که بر اساس اصل مربوبیت انسان و نیز اصول غایت مندی، اراده، اختیار و حقیقی بودن کمال انسان، نظام اخلاقی واقع گرای فضیلت محور مبتنی بر عقل و وحی و در راستای سعادت بشر اثبات می گردد؛ به طوری که انسان در این نظام، نسبت به خود، خداوند، جامعه و طبیعت دارای مسئولیت اخلاقی است. پژوهش حاضر، به این نتیجه رهنمون گشت که تحت چنین نظام اخلاقی است که سعادت حقیقی دنیا و آخرت قابل وصول خواهد بود و حیات طیبه انسانی، ترسیم می گردد.
جایگاه اراده گرایی الهیاتی جدید در میان نظریات واقع گرایانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۸
157 - 180
حوزههای تخصصی:
اراده گرایی الهیاتی که رویکردی ریشه دار در فلسفه اخلاق است و در رساله اثیفرون نیز نمود یافته، به دنبال اثبات وابستگی اخلاق به خدا است. در این مقاله که با روشی تحلیلی و کتابخانه ای به بررسی مسائل پرداخته شده است، ابتدا با محور قرار دادن واقع گرایی حداقلی -که شامل ذهن گرایی، بین ذهن گرایی و عینیت گرایی است نظامی جامع برای طبقه بندی نظریات واقع گرایانه ارائه می شود. در ادامه با تبیین مؤلفه های اراده گرایی الهیاتی جدید روشن خواهد شد که اراده گرایی الهیاتی جدید در ارزش شناسی در زمره واقع گرایی حداکثری و یک نوع عینیت گرایی بدیع است. اراده گرایان الهیاتی جدید در حوزه ارزش شناسی مطابَق قضایای اخلاقی را یک ذات خارجی که همان ذات خوب خدا است، می دانند. اراده گرایان الهیاتی در حوزه وظیفه شناسی به هیچ وجه در زمره واقع گرایان حداکثری طبقه بندی نمی شوند. اراده گرایی الهیاتی جدید در بخش وظایف اخلاقی از نوعی ذهن گرایی خاص حمایت می کند که در آن، تمایلات و خواسته های خداوند محوریت دارد و نه گرایشات و ترجیحات انسانی.
معیارهای فراگیر عدالت اجتماعی در قرآن کریم(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۵ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۷)
31-56
حوزههای تخصصی:
لزوم دست یابی و توافق بر قواعد عام در عدالت پژوهی که به مثابه قوانین اساسی در رفتارهای فردی و اجتماعی سامان بخش تدوین دیگر قوانین و ارزیابی وضع موجود باشد، همواره در کانون توجه اندیشمندان عدالت پژوه و فیلسوفان سیاسی بوده است. این پژوهش که با هدف کشف نظر قرآن کریم درباره این اصول و به روش توصیفی ۔ تحلیلی و با تکیه بر گزاره های مرتبط در قرآن کریم انجام شده است، استخراج یازده اصل است که اصل برابری اوّلیه، اصل محاسبه پیامد های عمل و اصل شفافیّت وتوجه به میزان آگاهی به عنوان اصول مبنایی؛ اصل خود مسئولیتی، اصل تناسب وسع و تکلیف، اصل تناسب تلاش و پاداش، اصل توجه به نقش و تأثیر، اصل تناسب جُرم و جزا و اصل تعلیق احساسات به عنوان اصول اجرا و اصل جبران به عنوان اصلی ترمیمی و تصحیحی، در تمامی مراحل دست یابی به عدالت اجتماعی عمل خواهند کرد. برخی از این اصول مانند اصل تعلیق احساسات و برابری را، با توجه به همراهی دیگر اصول، در تمامی مراحل، «اصول زمینه ای» نام داده ایم و در پایان الگویی با پوشش مطلوب موضوعات مختلف جهت محاسبه و اقدام عادلانه، طراحی و عرضه شده است.
در دفاع از عقلانیت نظریه ناظر آرمانی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۵ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۷)
57-83
حوزههای تخصصی:
نظریه ناظر آرمانی نظریه ای است که تبیینی گرایشی از امور اخلاقی دارد. طبق تقریر های مختلف این نظریه برای تحلیل معنای قضایای اخلاقی، کسب معرفت اخلاقی و تبیین هستی شناختی اوصاف اخلاقی می توان به گرایش های ناظر آرمانی رجوع کرد. رودریک فرث شاخص ترین صورت بندی از این نظریه را ارائه داده است. او تقریری معناشناسانه از نظریه ناظر آرمانی ارائه می دهد و معتقد است عمده تلاش های فیلسوفان در باب تحلیل معنای خوبی با اشکال اساسی روبه رو است. فرث راه حل را رجوع به این نظریه مطلق گرای گرایشی می بیند. وی با برشمردن مؤلفه های محوری این نظریه و خصوصیات ناظر آرمانی می-کوشد راهکاری شهودی برای تحلیل معنای گزاره های اخلاقی فراهم کند. ویژگی هایی که فرث در مقاله خود به ناظر آرمانی نسبت می دهد متناسب با کارکرد معناشناسانه ای است که برای آن در نظر دارد. مؤلفه های اصلی و نیز خصوصیات ناظر آرمانی مورد نقد برخی فیلسوفان قرارگرفته است. در این مقاله ناظر آرمانی استعاره از عقل و گرایش های ناظر آرمانی همان گرایش های عقلانی در نظر گرفته شده است. بر مبنای همین پیش فرض با بررسی برخی نقدهای وارد شده به این نظریه کلیت تقریرهای معناشناسانه و معرفت شناسانه آن را عقلانی و قابل دفاع می یابیم. هرچند با اعمال برخی تغییرات در ویژگی های ناظر آرمانی می توان این نظریه را پذیرفتنی تر ساخت.
تحلیل معنایی فطرت به مثابه مبنا در تعلیم و تربیت اسلامی با تأکید بر دیدگاه علامه مصباح یزدی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در تعلیم و تربیت اسلامی، انسان با نگاه ویژه ای موضوع تربیت است. یکی از مهم ترین ویژگی های انسان در جهان بینی اسلامی، اعتقاد به وجود «فطرتی الهی» در نهاد اوست. این بعد مهم و پیچیده انسانی هنوز چندان شناخته نشده و معرکه آرای صاحب نظران است. اگرچه معنای «فطرت» در ابتدای امر تا حدودی مورد اتفاق است، درعین حال فهم دقیق این واژه مهم قرآنی همچنان محل نزاعِ به ویژه فیلسوفان مسلمان تعلیم و تربیت است. هدف این نوشتار بررسی و تحلیل مفهوم «فطرت» با رویکردی اکتشافی و با استفاده از روش توصیفی تحلیلی، از نگاه صاحب نظران، به ویژه علامه مصباح یزدی می باشد. حاصل این پژوهش نمایانگر این واقعیت است که گرچه غالب صاحب نظران در فهم اصل معنای فطرت کمتر به خطا رفته اند، اما دقت علامه مصباح یزدی به عنوان مفسر قرآن و انسان شناس و ظرافت ایشان در زوایای بحث، تقریری جدید از معنای فطرت ارائه داده است. در این تقریر، ایشان فطرت را اصطلاح خاص قرآنی دانسته، آن را در نوعی خاص از شناخت انسان از خداوند و گرایش او به خداوند منحصر می دانند که همان آفرینش ویژه انسان است. بنا بر این تقریر، یعنی منحصر بودن معنای فطرت الهی انسان در دو بعد معرفت و گرایش به خداوند، جایگاه این دو بعد تربیتی در نظام تربیتی اسلام دوچندان خواهد بود.
بررسی و تحلیل دیدگاه علامه مصباح یزدی در زمینه مفهوم «تربیت»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این نوشتار تبیین و تحلیل مفهوم تربیت و واژگان همسوی آن از دیدگاه استاد مصباح(ره) است. در این مقاله با استفاده از روش «تحلیلی انتقادی» پس از آشنایی اجمالی با دیدگاه برخی از صاحب نظران عرصه تعلیم و تربیت، دیدگاه استاد مصباح در این زمینه تبیین شده است. اندیشمندان غربی بدون توجه به عنصر فطرت و نقش اساسی آن در نهاد انسان به تربیت نگریسته اند، درحالی که در نگاه دین و اندیشمندان دینی، عنصر تربیت از جایگاه اساسی برخوردار است. نتیجه آنکه «تربیت» از منظر ایشان دارای دو معنای عام و خاص است. مفهوم خاص آن مختص انسان است که باید علاوه بر فراهم آوردن شرایط مساعد رشد، زمینه ای برای انتخاب صحیح او نیز فراهم شود. بنابراین تعلیم و تربیت فراهم کردن زمینه ها و عوامل برای به فعلیت رساندن و شکوفا کردن همه استعدادهای انسان و حرکت تکاملی او به سوی هدف مطلوب، به وسیله برنامه ای سنجیده و حساب شده است.
تربیت اخلاقی فضیلت مند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۱
1 - 14
حوزههای تخصصی:
تربیت اخلاقی به عنوان یکی از مهم ترین ارکان یک نظام تربیتی، سهمی عمده در جهت گیری آن نظام دارد از این لحاظ منظری که ما بر مبنای آن مواجهه با مسائل اخلاقی را برمی گزینیم، به صورت کاملاً تعیین کننده ای نظام تربیتی را برمی سازد. از این رو تربیت اخلاقی فقط یک زمینه و ساحت تربیتی مشخص و منفک نیست، بلکه به یک معنا، عمق و جوهره ی نظام تعلیم و تربیت را نشان می دهد. در این میان اخلاق فضیلت گرا به عنوان بدیلی برای نظام های اخلاقیِ عمل محور، می تواند چشم انداز متفاوتی را در فهم ما از مسائل اخلاقی رقم زند و بنیاد تربیت اخلاقی را نیز دستخوش تحول بنیادین گرداند. هدف از این مقاله واکاوی و صورت بندی این نقش در نظام تربیتی کلان است تا مشخص گردد که تربیت اخلاقی فضیلت مند می تواند چارچوبی متفاوت برای کلیت نظام تربیتی باشد. در این مقاله تلاش بر این است تا اولاً به صورت فلسفی و نظر یک به اخلاق فضیلت در ارتباط با تأثیرگذاری بر نظام تربیتی پرداخته شود و از سوی دیگر تنها جنبه خاصی از این نظام مورد توجه نباشد، بلکه تأثیر اخلاق بر کلیت نظام تربیتی مورد بررسی قرار گیرد. مقاله نهایتاً با این رهیافت به پایان می رسد که: تربیت اخلاقی فضیلت مندانه در اساس نوعی نگرش متفاوت به ساحت تربیت اخلاقی را رقم خواهد زد، زیرا بسیاری از بنیان های تربیت اخلاقی در نظام رسمی تربیتی بر پایه رویکردی قاعده مدار و بیرونی استوار شده است که اجازه شکل گیری درونی شاکله های اخلاقی را از متربیان سلب می نماید. در تربیت اخلاقی فضیلت مند، هدف از تربیت اخلاقی دنبال نمودن کمال اخلاقی در ابعاد مختلف زندگی متربیان خواهد بود و نه پرداختن صرف به انجام تکالیف از سوی آنها.
مدیریت تربیتی مبتنی بر سیره پیامبر اکرم (ص) با تأکید بر آیات قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در علم مدیریت آموزشی، معمولاً سازمان های آموزشی مانند دیگر سازمان های خدماتی، تولیدی و صنعتی درنظر گرفته شده اند؛ درحالی که اگر مدیریت آموزشی به سمت مدیریت عناصر حاکم بر تربیت و آموزش حرکت کند، به اهداف غایی خود دست خواهد یافت. از طرف دیگر، اسلام به عنوان آخرین دین برای هدایت بشریت، برنامه ای کامل برای تربیت انسان دارد و بر این اساس، در پژوهش حاضر، درپی پاسخ گویی به این سؤال بوده ایم که مدیریت تربیتی در سیره رسول الله (ص) به عنوان کامل ترین انسان و آخرین پیامبر، چگونه است، تا بتوانیم از این شیوه مدیریت در نظام آموزش وپرورش بهره جوییم. برای انجام دادن این پژوهش از روش توصیفی- تحلیلی با به کارگیری روش تحلیل مضمون استفاده کرده ایم و تحقیق پیشِ روی درزمره پژوهش های کیفی قرار می گیرد. جامعه آماری پژوهش، مشتمل بر قرآن کریم و نمونه پژوهش، آیات مرتبط با سیره پیامبر اکرم (ص) درخصوص تربیت و آموزش در این کتاب آسمانی بوده است و به منظور اطمینان یافتن درباره برداشت از آیات، از تفسیر المیزان نیز استفاده کرده ایم. برای پاسخ گویی به سؤال های پژوهش، داده های اولیه کدگذاری شدند و طبقه بندی مضامین پایه، سازمان دهنده و فراگیر در سه محور اهداف غایی، اصول و روش ها صورت گرفت و بدین ترتیب، درحوزه اهداف غایی، یک هدف غایی هدایت (خروج از ظلمت به سمت نور) و یک هدف فرعی به نام بلاغ (اتمام حجت) به دست آمد. درحوزه اصول، پنج اصل انذار (بیدارکردن)، تذکر (یادآوری)، تبشیر (استقامت)، رجوع به منبع و اسوه سازی تعیین شد. درحوزه روش نیز چهار روش تلاوت آیات (انتقال حقایق و عینیت بخشیدن آن ها)، تزکیه (پاک سازی و رشد)، تعلیم کتاب و تعلیم حکمت شناسایی شد. مسئله موردتوجه در این پژوهش، نظام مندبودن، مرتبه ای و مرحله ای بودن آن، و کارکرد مضامین به دست آمده در تسریع رشد و دورکردن انحراف ها از نظام آموزشی است؛ به نحوی که همه اصول و روش ها درخدمت هدف غایی باشند.
الزامات و موانع اخلاقی جهاد تبیین در اندیشه مقام معظم رهبری با تکیه بر نقش روحانیت(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
اخلاق سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۵ (پیاپی ۶۸)
103 - 128
حوزههای تخصصی:
جهاد، عرصه های گوناگونی دارد و جهاد تبیین مهم ترین عرصه آن است. جهاد تبیین، نوعی مقابله با جریان تحریف محسوب می شود و ازاین رو، نیازمند کنشگری اجتماعی همه اقشار جامعه است. البته روحانیون، جایگاه مهم تری در این عرصه دارند؛ زیرا جهاد تبیین از یک سو، نوعی روشنگری است و با فعالیت مبلغان سنخیت بسیاری دارد و از سوی دیگر، روحانیون ارتباط گسترده تری با عموم مردم دارند و از اقتدار اجتماعی بیشتری برخوردارند. جهاد در عرصه تبیین مانند هر عرصه ای با موانع و آسیب های اخلاقی روبه رو است؛ از جمله غلبه هوای نفس و ترس از آبرو، مصلحت اندیشی، نبود درک صحیح از تفاوت میان انتقاد و بی اخلاقی، فتنه انگیزی دشمنان، بدبینی و ناامیدی مردم. الزام مجاهد به کسب فضایل اخلاقی متناسب برای مواجهه با هریک از این موانع، راهکار مقابله با آسیب های اخلاقی پیش روی این حوزه است. در نوشتار حاضر که از نوع تحلیلی توصیفی است و با روش اسنادی کتابخانه ای صورت گرفته است، اخلاص، توکل، شجاعت، بصیرت و انصاف، حسن خلق، اتقان در سخن، صدق و راست گویی و صبر و استقامت از الزامات اخلاقی جهاد تبیین شمرده شده است.
بررسی تفاوت های بین نسلی به لحاظ دین داری و هویت دینی: والدین جانباز و فرزندان ساکن در شهرستان بندر لنگه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه تفاوت های بین نسلی به لحاظ ابعاد دین داری و هویت دینی والدین جانباز و فرزندان شان انجام پذیرفت. روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش از نوع توصیفی- پس رویدادی بوده است. جامعه آماری شامل تمامی 460 جانباز ساکن در شهرستان بندرلنگه و تمامی فرزندان پسر 20 تا 30 ساله خانواده های آنان بود که از آن بین تعداد 25 نفر از پدران و 25 نفر از فرزندان پسر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و با دو پرسشنامه دین داری گلاک و استارک (1965) و همچنین پرسشنامه هویت دینی سراج زاده (1383) مورد سنجش قرار گرفتند و پس از جمع آوری داده ها از آزمون تی وابسته استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان دهنده آن است که میانگین هویت دینی فرزندان در دو بعد احساسی (6/21=M) و مناسکی (5/21=M) از میانگین بعد احساسی (4/20=M) و مناسکی (5/20=M) والدین خود بالاتر و والدین نیز در بعد اعتقادی (2/22=M) نسبت به فرزندان (5/16=M) در سطحی بالاتر قرار دارند. به علاوه نمرات میانگین جوانان در دو بعد فکری (5/16=M) و پیامدی دین داری (9/19=M) از والدین خود در بعد فکری (1/13=M)، و پیامدی (4/18=M) برتر و والدین نیز در بعد اعتقادی (3/20=M) در مقایسه با فرزندان (6/16=M) در سطحی بالاتر قرار دارند. نتیجه گیری: به طور کلی والدین پژوهش حاضر با فرزندان شان فضای فکری متفاوتی که بتوان شکاف نسلی خواند را تجربه نمی کنند.
مبانی ارزش شناسی اخلاق تغذیه با رویکرد اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
منظور از مبانی ارزش شناسی اخلاق تغذیه، آن دسته از گزاره های مستخرج از متون دینی است که مفهوم و جایگاه ارزش ها را در اخلاق تغذیه، انواع ارزش ها، تقدم و ویژگی های آن ها نشان می دهد و تصویری کلی و جامع از ارزش های مطلوب در اخلاق تغذیه ارائه می دهد. هدف این پژوهش، معرفی مبانی ارزش شناسی اخلاق تغذیه با رویکرد اسلامی است. پژوهش حاضر با جمع آوری داده ها به شیوه کتابخانه ای و با بهره گیری از منابع دست اول دینی و تحلیل آن ها دریافت که مبانی ارزش شناسی اخلاق تغذیه با رویکرد اسلامی عبارت اند از: واقع گرایی ارزشی در سبک تغذیه؛ توجه به تفاوت ارزش های ذاتی و غیری در خوراکی ها؛ تفکیک ارزش های ابزاری از غایی؛ مطلق و ثابت بودن؛ فرازمانی و فرامکانی بودن ارزش ها؛ اثبات پذیربودن ارزش های واقعی در تغذیه؛ ارزش های اخلاقی تغذیه مبتنی بر واقعیت های عینی؛ ارتباط بین فعل اختیاری و آگاهانه تغذیه و نتیجه آن؛ تقسیم منافع ارزشی تغذیه به منافع معنوی و مادی.
منشاء عینی ارزش های اخلاقی از نظر افلاطون و ابن عربی با تکیه بر آموزه مثل و اعیان ثابته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۷
۱۴۰-۱۲۱
حوزههای تخصصی:
اعتقاد به جاودانگی و ثبات منشاء ارزش های اخلاقی تاثیرات مهمی بر نحوه تفکر و زندگی انسانها دارد. این پژوهش به شیوه تبیینی و تحلیلی آراء دو متفکر بزرگ عالم اسلامی و غرب را در این باره مقایسه کرده که بر اساس آن افلاطون طبق نظریه «مثل» تمامی پدیده ها و از جمله ارزش های اخلاقی مانند شجاعت و عدالت را دارای الگو، مثال و منشاء عینی در جهانی برین می داند و همچنین بنا بر نظر ابن عربی بر اساس نظریه اسماء و اعیان ثابته ، از آنجا که خلقت ظهوری از اسماء و صفات خداوند است، اخلاقیات نیز مظاهر اسماء و صفات خدا هستند که در مرتبه علم الهی به شکل اعیان ثابته اخلاقی وجود داشته و در انسان که محل ظهور جامع اسمای الهی است، به شکل اخلاق ظهور و تجلی می یابند.
نقش ارزش ها در علم اقتصاد و در تعیینِ «واقعیت»(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۵ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۶)
55-83
حوزههای تخصصی:
مسائل بنیادین در علوم مختلف و از جمله در اقتصاد است که ترابط آنها ناخواسته مغفول واقع شده و یا به عمد با اهدافی نظیر ترویج سکولاریسم یا تداوم سلطه اقتصاد سرمایه داری نادیده گرفته می شود. هنوز این باور در میان برخی از صاحب نظران وجود دارد که ارزش ها هیچ نقشی در علم اقتصاد یا در تعیین «واقعیت» نداشته و در بطن نظریه های علمی گنجانده نشده اند و خارج از قلمرو عینیت هستند. پژوهش حاضر بر این مبنا استوار شده که نمی توان تحقق اقتصاد فارغ از ارزش را پذیرفت. به تعبیر روشن تر ، تفکیک گزاره های اثباتی از گزاره های هنجاری ، نه ممکن است و نه مطلوب. از نقطه نظر کاربردی نیز این تفکیک نادرست است و پیامدهای ناگواری دارد. در این پژوهش که با روش توصیفی۔تحلیلی انجام پذیرفته ، مسیرهای مختلف ورود ارزش ها به گزاره های اثباتی اقتصاد ، تبیین شده و تلاش شده تا برخی از لوازم و تبعات این تفکیک ، مورد توجه قرار گیرد.
تبیین تصمیم گیری اخلاقی در بستر مدیریت فناوری اطلاعات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره سوم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
29 - 46
حوزههای تخصصی:
پیشرفت فناوری اطلاعات و تاثیر آن بر سازمان ها، امر تصمیم گیری مدیران را بسیار پیچیده کرده است؛ همین امر، اهمیت تصمیم های اخلاقی در سازمان های فناوری اطلاعات را برجسته نموده و عدم رعایت آن می تواند در بردارنده ی تبعات سوء بسیاری باشد. پژوهش حاضر با پرداختن به تاثیر تصمیم گیری اخلاقیِ در حوزه فناوری اطلاعات با تاکید بر داده های کلان، مدل اخلاقی خود را ارائه داده است. بدین جهت، پژوهش حاضر از منظر نتایج، «کاربردی» و از نظر فرآیندِ اجرا و هدف، «کمی و توصیفی» است و با استفاده از سناریوهای اخلاقی، داده های آن گردآوری شده است. نمونه آماری این پژوهش را 163 نفر از متخصصان فناوری اطلاعات در رده ی رئیس گروه و مدیر که با داده های کلان تعامل دارند، تشکیل می دهد. نتایج پژوهش نشان می دهد متغیرهای اخلاقی نظیر «کانون کنترل و استحکام من» بر رفتار اخلاقی شرکت کنندگان تاثیرگذارند. از سوی دیگر، گرچه تاثیرگذاری مستقیم «عزت نفس و خودکارآمدی» بر نیت اخلاقی در سناریوها مشاهده نشد، ولیکن تاثیرگذاری هر دو متغیر بر «استحکام من» قابل اشاره است. همچنین بر مبنای تحلیل نتایج، متغیر «ادراک از احتمال فاش شدن» که برای اولین بار در این پژوهش پیشنهاد شده است، تاثیر بسزایی بر نیت اخلاقی دارد. در انتهای پژوهش نیز تلاش شده است در قالب راهکارهای اجرایی در جهت کاهش مخاطرات اخلاقی ارائه شود
واکاوی اصول تعلیم وتربیت اسلامی در اندیشه های عرفانی امام خمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پایه های تربیتی عرفان حضرت امام بر روی شریعت بنا شده، دراین نظام عرفانی فضایل دینی از فضایل تربیت عرفانی تفکیک نمی شود. این فضایل می تواند انسان را به اخلاق دینی و هم اخلاق عرفانی رهنمون سازد. در فضایل دینی است که فضایل تعلیم وتربیت عرفانی معنا می یابد موضوع تربیت عرفانی، از منزلت و جایگاهی بس رفیع برخوردار است. بی تردید یکی از ابعاد فکری بنیان گذار جمهوری اسلامی، امام ، که از بنیادی ترین رویکردهای ایشان می باشد،مقوله تعلیم و تربیت و تزکیه نفس است تأکید امام آن است که نفس تزکیه شده در راستای ارزشهای الهی قرار می گیرد و سر اطاعت در پیشگاه خداوند فرود می آورد و به قدرتهای غیر الهی بی توجه است؛ از این رو اهتمام بر این امر را بر همه ی آحاد جامعه لازم دانسته و ضرورت آن را برای کسانی که با تربیت مردم سر و کار دارند، افزون می شمرد.تعلیم وتربیت ،روش انبیای الهی که برای تربیت انسان ووصول وی به مقصد والای آفرینش ذکر شده است. تربیت عرفانی امام در ساختن انسان های متعالی نقش بسزایی ایفامیکند. اندیشه عرفانی امام در زمینه تعلیم وتربیت اسلامی وتهذیب نفس دلالت های را برای تربیت اخلاقی با تاکید بر اندیشه عرفانی امام ارائه دهد روش تحقیق مقاله ،کیفی واز نوع تحلیلی می باشد درمرحله اول با مراجعه به کتب عرفانی امام در زمینه تعلیم وتربیت اخلاقی وعرفانی اندیشه های ایشان استخراج گردیدکه نتیجه تربیت عرفانی امام ساختن انسان های که با تزکیه وتهذیب نفس که به تحول درونی ومعنویت پرداختند و به قرب الهی نائل آمدند.
واکاوی معنا شناختی "وفاداری" به مثابه یک فضیلت اخلاقی با مطالعه موردی در زندگانی ام المومنین خدیجه کبری علیها سلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال یازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۲۳)
177 - 207
حوزههای تخصصی:
مساله اصلی پژوهش حاضر درنگی در فضیلت اخلاقی وفاداری و تحلیل معناشناختی و بیان اقسام آن است و کوشش شده مصادیق آن در زندگی همسر پیامبر خاتم، حضرت خدیجه کبری ارزیابی شود و دلایل شاخص بودن ایشان بدین وصف واکاوی گردد. روش تحقیق این نوشتار تحلیلی _ کتابخانه ای است . نتایج و یافته های پژوهش که با تامل در میان منابع تاریخی ، روایی و اخلاقی بدست آمده است، حکایت از دو کاربرد و معنای کلان وفاداری دارد؛ یکی ماهیتی حقوقی و اجتماعی داشته و آن تعهد و سرسپردگی نسبت به پیمان، عهد و میثاق است. معنای دوم ثبات در محبت و ارادت و اتمام مودت و شفقت نسبت به محبوب است و البته اطلاق دوم از نتایج و توابع اطلاق اول است و هر دو معنا فضیلتی اخلاقی هستند . شخصیت حضرت خدیجه کبری، نمونه عالی وفاداری است در تمام معانی و مختصات آن ، از تقدیم سرمایه و گذشتن از مناسبات طایفه ای گرفته تا پشتیبانی و همراهی جسمی و روحی خالصانه و فروتنانه ، نسبت به دین و رسول خدا را در بر می گیرد.
«آموزش درباره ادیان» به مثابه بدیلِ «آموزش دین» از منظر فقه تربیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال هفدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۳۹
27 - 47
حوزههای تخصصی:
نوشتار حاضر باتوجه به نفوذ و ترویج ایده های سکولاریستی در تربیت درصدد است ایده «آموزش درباره ادیان» را −که هدفش آموزش صلح، رواداری، احترام به دیگران و آموزش ادیان به مثابه مقولاتی تاریخی و فرهنگی است و شناخت و التزام و ایمان و اعتقاد به یک دین مدنظر نیست− را از منظر فقه تربیتی بررسی نماید و با پای بندی به روش شناسی «تفقه تربیتی» تلاش کرده است هفت استدلال بر ممنوعیت و حرمت ایده فوق اقامه نماید و ایده/تجویز «آموزش درباره ادیان» را از منظر عقلی بخاطر قُبح إغراء به جهل و إضلال و ظلم، تقبیح نماید و نیز آن را مصداقِ ترک واجب، إضلال، شبهه افکنی، سلطه کفار، تسنین سنن حرام و در نهایت مصداقِ علمِ غیرنافع و علم مأخوذ از غیر اهل بیت به شمار آورد.
بررسی ادله نظریه امر الهی؛ با تأکید برنفی قوانین نفس الامری و وجود احکام به ظاهر غیر اخلاقی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
نظریه امر الهی، یکی از نظریات مهم و پرسابقه در باب چیستی ارزش های اخلاقی است. علل و ادله مختلفی موجب پیدایش چنین دیدگاهی شده است. وجود برخی احکام به ظاهر غیر اخلاقی در متون دینی، ازجمله دستور قتل کودک بی گناه، استناد به مالکیت مطلق الهی، استناد به اختیار مطلق خداوند متعالی و محدود نبودن وی در اوامر و نواهی خود به چارچوب های اخلاقی، استناد به عدم توانایی عقل، در درک حسن و قبح اعمال بدون کمک شرع و نسخ برخی احکام اخلاقی و نسبیت آنها، دلایلی است که موجب شده برخی متکلمان طرفدار این نظریه شوند. بررسی این امور نشان می دهد که عدم درک درست از وجه اخلاقی احکام دینی و نیز درک ناقص از صفات خداوند متعالی و تأثیری که بر نحوه آفرینش می گذارند، موجب چنین رویکردی شده است. مقاله حاضر با روش تحلیل عقلی و جمع آوری اطلاعات به روش کتابخانه ای، نشان می دهد که اخلاق دینی با تفسیر نظریه امر الهی نادرست است، گرچه می توان تفسیر درستی از آن ارائه داد که برتری قابل توجهی نسبت به اخلاق سکولار دارد.
بررسی تطبیقی الهیات عملی در اسلام و مسیحیت با تکیه بر اندیشه های آیت الله جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادیان الهی به دنبال راهنمایی پیروان خود،جهت تعالی زندگی دنیوی و اخروی و دست یافتن آنان به حیاتی ارزشمند و کارآمد می باشند.در سنت مسیحیت،الهیات عملی در پی مواجهه با مسائل روزمره زندگی آدمیان با رویکرد الهیاتی است تا از این رهگذر به الهیات تحول آفرین دست یابد.از سوی دیگر اسلام با توجه به ویژگی های خاص خود،همواره در ابعاد اجتماعی،سیاسی،فرهنگی،اقتصادی و...توصیه ها و دستورالعمل هایی داشته است؛اما این ظهور اجتماعی دین، دچار فراز و نشیب هایی در طول تاریخ شده است.هدف از این نوشتار مقایسه الهیات عملی در مسیحیت و اسلام با تکیه بر اندیشه های آیت الله جوادی آملی است.روش تحقیق، توصیفی–تحلیلی است. در میان آثار آیت الله جوادی آملی می توان گفت که کتاب مفاتیح الحیات به بهترین نحو ممکن نماینده الهیات عملی اسلامی است؛چراکه اولاً این کتاب آیینه حق محوری در تدبیر نظام اجتماعی با سه عنصر جهان دانی، جهان داری و جهان آرایی است؛ثانیاً موضوعات مورد بحث در این کتاب به نحویی است که از یک سو اشاره به معضلات زندگی بشر معاصر دارد و از سوی دیگر به تمامی شبکه زندگی انسان توسعه یافته است و شامل تبیین و تحلیل چگونگی تعامل انسان با خود،با همنوعان،با نظام سیاسی-اجتماعی حاکم،با حیوانات و در نهایت با محیط زیست می باشد.با بازخوانی کتاب مفاتیح الحیات از منظر الهیات عملی می توان به الهیاتی تحول آفرین دست یافت که قدرت تولید راهبرد، برنامه، فرآیند و حتی محصول را دارد.یافته های پژوهش حاکی از آن است که مولفه های الهیات عملی اسلامی از منظر آیت الله جوادی آملی، ابتناء بر زندگی توحیدی، جهان شمولی و جاودانگی، مشاهده حیات همه مراتب موجودات و در نهایت هماهنگی میان عقل و نقل در الهیات عملی اسلامی است.
طراحی مدل خلق مجموعه ارزش شرکت، با در نظر گرفتن ارزش اخلاقی مشتری و ارزش اخلاقی اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۴۸)
235 - 256
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به دنبال بررسی نقش ارزش اخلاقی مشتری و ارزش اخلاقی اجتماعی در تقویت اثرات مثبت ارزش دریافت شده مشتری و رضایت از تأمین کننده است. سازمان زمانی ارزشمند، قابل احترام و تأثیرگذار است که مشتریان، ارزش اخلاقی و عملکردی از اقدامات سازمان دریافت کنند. طرح ارزش آفرینی اخلاقی رویکردی یکپارچه است که نشان می دهد سازمان چگونه می تواند و باید در منظر ذینفعان و بویژه مشتریان، ارزش اخلاقی خلق کند. افزایش نگرانی نسبت به محیط زیست و همچنین مقررات دولتی و افزایش آگاهی مصرف کنندگان، شرکتها را بر آن داشت که در سلامت جسمانی و روانی و پاکیزگی محیط مصرف کنندگان (ضمن تاکید بر اخلاقیات) نیز تأمل کنند و به مرور زمان مفاهیمی نظیر بازاریابی سبز، بازاریابی محیطی و اجتماعی برای عمل به مسئولیت های اخلاقی اجتماعی بنگاه ها وارد ادبیات بازاریابی شد . به دلیل نقش مهم صنعت بیمه در اقتصاد کشور و باتوجه به قابلیت به کارگیری تئوری بازاریابی مثبت در این صنعت ، هدف کلی این پژوهش ارائه مدلی برای خلق مجموعه ارزش شرکت، ارزش اخلاقی مشتری و ارزش اخلاقی اجتماعی با رویکرد بازاریابی مثبت است. این پژوهش از نظر داده در زمره تحقیقات آمیخته اکتشافی (کیفی- کمی) قرار دارد. این فرآیند در دو فاز انجام می شود. تکنیک مورد استفاده برای گردآوری اطلاعات و تجزیه و تحلیل داده ها، در فاز کیفی از روش مبتنی بر تئوری داده بنیاد و در فاز کمی روش مدل سازی معادلات ساختاری جهت سنجش برازش الگو تحقیق استفاده شد. در این فاز اول این مطالعه جهت ساخت و ارائه الگو با استفاده از روش آمیخته اکتشافی، با بهره گیری از نظر 15 نفر از خبرگان و کارشناسان و تکیه بر منابع مطالعاتی، چارچوب الگو ارائه و اعتبارسنجی شد. جامعه آماری در فاز دوم تحقیق جهت سنجش و آزمون مدل، گروه مشتریان خدمات بیمه کارآفرین است. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران در جامعه تعداد 384 نفر مشخص شد. ابزار گردآوری اطلاعات میدانی نیز پرسشنامه بسته پنج گزینه ای طیف لیکرت است. در بخش اول در سنجش روابط متغیرهای مستقل و میانجی، نقش و تاثیر «بازاریابی سببی»، «بازاریابی سبز» و «بازاریابی اجتماعی» بر روی «بازاریابی مثبت» به لحاظ آماری مورد تایید قرار گرفت که بر اساس نتایج بازاریابی اجتماعی بیشترین تاثیر و نقش را بر روی بازاریابی مثبت دارد. در بخش دوم مدل یعنی رابطه متغیر میانجی و متغیرهای وابسته، نقش و تاثیر «بازاریابی مثبت» بر « ارزش شرکت»، «ارزش اخلاقی مشتری» و «ارزش اخلاقی اجتماعی» به لحاظ آماری مورد تایید قرار گرفت که بر اساس نتایج بازاریابی مثبت بیشترین تاثیر و نقش را بر روی ارزش شرکت دارد. همچنین می توان چنین انتظار داشت که اعتماد مشتری به فروشنده ناشی از ارزش اخلاقی مشتری و فروشنده است و نشان از پذیرش ارزش های اخلاقی سازمان ارائه دهنده خدمات توسط مشتری دارد.