فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۰۲۱ تا ۲٬۰۴۰ مورد از کل ۹٬۱۵۱ مورد.
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال یازدهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۴۰
107-126
حوزههای تخصصی:
بررسی عوامل مؤثر در شکل گیری شخصیت انسان ازجمله مسائل مهم و کلیدی در حوزه علوم تربیتی و روان شناسی و نیز در نگاه آیات و روایات است. در این میان نقش تغذیه جسمی انسان و تأثیر جدی آن بر بعد شخصیتی و روانی جای مداقّه و بررسی بیشتری دارد. این پژوهش ضمن بررسی اهمیت لقمه از نگاه آیات و روایات، به بررسی تأثیر حرام یا حلال بودن آن در شکل گیری و رشد شخصیت انسان می پردازد. بررسی آیات و روایات نشان می دهد که ازجمله مهم ترین روزنه های ورود شیطان و اخلال در شخصیت انسانی، حرام نمودن و یا حداقل شبهه دارکردن لقمه است. بنابراین انسان باید نقش لقمه را در مقایسه با سایر عوامل جدی تر بنگرد. پژوهش حاضر در بردارنده این نتایج شد که تأثیرگذاری لقمه حرام از سه جهت در شخصیت انسان حائز اهمیت است: الف) بعد معرفتی انسان و مانعیت در شناخت صحیح؛ ب) در قلب و روان انسان به صورت تاریک شدن، مهرخوردن و حتی مرگ قلب؛ ج) در رفتار به صورت تغییر شخصیت انسانی و تبدیل آن به حیوانیت و سبعیت. روش این پژوهش توصیفی تحلیلی است.
بررسی اثربخشی آموزش های پیش دبستانی مکتب القرآن بر مهارت های اجتماعی دانش آموزان شهرستان میاندوآب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش های پیش دبستانی مکتب القرآن در مقایسه با آموزش های پیش دبستانی سایر مراکز در زمینه مهارت های اجتماعی بوده است. روش پژوهش توصیفی از نوع پس رویدادی و از نظر هدف، کاربردی بود. جامعه آماری دانش آموزان پایه اول ابتدایی شهرستان میاندوآب بودند که آموزش پیش دبستانی را در مکتب القرآن و سایر مراکز پیش دبستانی گذرانده بودند. از این جامعه تعداد 280 نفر به روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسش نامه مهارت های اجتماعی کودکان پیش دبستانی(احمدی و نورانی، 1380) بود که روایی و پایایی آن مورد تایید متخصصان قرار گرفته است. داده های حاصل توسط آزمون تی مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های حاصل نشان داد که بین آموزش مکتب القرآن و بخشی از مهارت های اجتماعی دانش آموزان رابطه معناداری وجود دارد. بدین معنی که دانش آموزانی که آموزش های پیش دبستانی را در مکتب القرآن گذارنده بودند در مقایسه با دانش آموزانی که آموزش پیش دبستانی را در سایر مراکز آموزشی گذارنده بودند، در میزان راستگویی، اعتماد به نفس و نحوه ارتباط با خواهران و برادران و همسالان خود در سطح بالاتری قرار داشتند و تفاوت این دو گروه در این ویژگی ها معنادار بود. در حالی که در سایر مهارت های اجتماعی مورد مطالعه مثل حساسیت و زودرنجی، نشاط و تخیل تفاوت معناداری میان دو گروه مشاهده نشد.
نقش واسطه ای ارزش های شخصی در پیش بینی خویشتن داری جنسی براساس رابطه مادر- دختر، اخلاق اسلامی و هوش معنوی دانش آموزان دختر شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی نقش واسطه ای ارزش های شخصی در پیش بینی خویشتن داری جنسی بر اساس رابطه مادر- دختر، اخلاق اسلامی و هوش معنوی دختران دبیرستانی شهر اصفهان بود. به همین منظور 200 دانش آموز دختر به شیوه نمونه گیری خوشه ای انتخاب و به مقیاس زمینه یاب ارزشی شوارتز(2006)، مقیاس خویشتن داری جنسی احمدی(1397)، مقیاس بنیان های اخلاقی هاید و گراهام(2007) همسو شده با آموزه های اسلامی، مقیاس رابطه والد فرزندی فاین، مورلند و شوبل(1983) و مقیاس هوش معنوی کینگ(2008) پاسخ دادند. داده های پژوهش با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد بین رابطه مادر دختر، اخلاق اسلامی و ارزش های شخصی با خویشتن داری جنسی رابطه مستقیم وجود دارد، اما بین هوش معنوی با خویشتن داری جنسی رابطه مستقیم وجود ندارد. همچنین بین اخلاق اسلامی با خویشتن داری جنسی با واسطه گری ارزش های شخصی رابطه غیرمستقیم وجود دارد، اما رابطه غیرمستقیم هوش معنوی و رابطه مادر-دختر با خویشتن داری جنسی با میانجی گری ارزش های شخصی معنادار نیست. به نظر می رسد، آموزه های اخلاق اسلامی از طریق تأثیرگذاری بر ارزش ها می توانند بر خویشتن داری جنسی مؤثر باشند. اما ارزش ها، واسطه تأثیر رابطه مادر دختر و هوش معنوی بر خویشتن داری جنسی نیستند.
تربیت اخلاقی از دیدگاه محمد مهدی نراقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال ششم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۱۴)
95 - 124
حوزههای تخصصی:
امروزه با توجه به اهمیت تربیت اخلاقی نسل جوان، طراحی و بهره گیری از مدل های کارآمد و بومی تربیت اخلاقی، امری ضروری به نظر می رسد. پژوهش حاضر نیز به همین منظور به انجام رسیده است. هدف این تحقیق، استخراج و تبیین دیدگاه تربیت اخلاقی محمدمهدی نراقی است؛ در نتیجه، مبانی، اهداف، اصول و روش های تربیت اخلاقی از دیدگاه ایشان تبیین و بررسی شده است. روش پژوهش، توصیفی تحلیلی است و داده ها عمدتاً از بررسی تحلیلی کتاب جامع السعادات جمع آوری شده اند. بر اساس یافته ها رویکرد تربیت اخلاقی نراقی به رویکرد تربیت منش نزدیک است. در دیدگاه تربیت اخلاقی نراقی، هدف غایی تربیت اخلاقی، تشبه به خداوند است؛ و بر این اساس، پیراستن نفس از رذایل، کسب معارف حقیقی و رسیدن به اعتدال در اخلاق، از هدف های میانی تربیت اخلاقی به شمار می آیند. همچنین بر اساس یافته ها، 9 مبنا و ۱۸ اصل تربیتی برای اخلاقی شدن متربیان، استخراج و تبیین شده است.
کارکردهای تربیت عقلانی از دیدگاه آیت الله جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی کارکردهای تربیت عقلانی از دیدگاه آیت الله جوادی آملی و با استفاده از روش توصیفی تحلیلی از نوع تحلیل محتوای کیفی انجام شده است. از دیدگاه استاد عقل انسان تربیت پذیر است و بار ارزشی دارد؛ زیرا از دید دیانت از یک سو به حق و باطل در حکمت نظری و از سوی دیگر به حسن و قبح در حکمت عملی مرتبط است و دارای ابعاد و اقسام نظری، عملی، دینی، برهانی، تجریدی، تجربی و کلامی و فلسفی است. تربیت عقلانی از دیدگاه جوادی آملی، کمال و اوصاف و ارزاق مورد نیاز انسان است تا او را به هدایت تشریعی برساند. از دیدگاه ایشان ربوبیت، سوق دادن شیء به سمت کمال آن است و رب کسی است که شأن او سوق دادن اشیا به سوی کمال و تربیت آنها باشد و این صفت به صورتی ثابت در او باشد. مفهوم تربیت عقلانی از دیدگاه جوادی آملی به تزکیه نفس و تهذیب روح است و این غرض همواره با پرورش و اصلاح عقل همراه است. در این راستا یافته های پژوهش دلالت دارد که استاد، تربیت عقلانی را پرورش قوه تفکر انسان برای انتقال از حیات معمول به حیات الهی می داند. تربیت عقلانی، علم و عمل انسان را عقال می بندد و با بستن پای هوی و هوس، شئون ادراکی و تحریکی انسان را تعدیل می کند. در پایان پس از گردآوری اطّلاعات و با بررسی آثار جوادی آملی به روش کتابخانه ای و تجزیه و تحلیل آنها به روش تحلیل محتوا به این نتایج دست یافته ایم که عبارت است از: رسیدن به حیات الهی، دوری از تعصب کورکورانه، وحدت درونی، هدایت عملی و سلوک به کوی حق.
بررسی فلسفه مرگ و دلالت های تربیتی آن بر سبک زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی ماهیت و ضرورت مرگ از دیدگاه قرآن کریم و بررسی تجربه زیسته معلمان درباره مرگ پرداخته است. هدف این پژوهش، مقایسه این دو دیدگاه در جایگاه نظر و عمل و استخراج اصول و روشهای تربیتی برای سبک زندگی است. بدین منظور از طرفی با استفاده از روش تحلیل مفهوم، ماهیت و ضرورت مرگ از دیدگاه قرآن کریم استخراج شده و سپس با تکیه بر روش استنتاجی، اصول و روشهای برآمده از تحلیل آیات قرآن در دسته بندیهایی ارائه شده است. از آنجا که در پژوهش به مرگ و سبک زندگی از دریچه نگرشی پرداخته شده است، اصول و روشهای تربیتی در سه نوع نگرش مورد استنتاج قرار گرفته که عبارت است از نگرش به هستی، نگرش به خود و نگرش به دیگران. از سویی دیگر، معلمانی که دارای سبک زندگی اسلامی بوده اند بر مبنای روش پدیدارشناسی، مورد مصاحبه نیمه ساختار یافته قرار گرفته اند. سپس تفاوتها و شباهتهای این دو دیدگاه با استفاده از روش مقایسه تطبیقی مورد بررسی قرار گرفته است. بر اساس یافته های این پژوهش، تعدادی از اصول تربیتی برگرفته از آیات قرآن در ادراکات معلمان قابل دریافت بوده و تعدادی دیگر نیز از ادراکات معلمان دارای سبک زندگی اسلامی دریافت نشده و یا با مشکلاتی روبه رو بوده است. در نتیجه بین فلسفه مرگ از دیدگاه قرآن و تجربه زیسته معلمانی که دارای سبک زندگی اسلامی بوده اند، شباهتهای بسیاری وجود داشته است؛ اما به نظر می رسد بسیاری از تشابهات در محدوده نظر همراه با تردید های بسیار بوده و به مرحله یقین نرسیده است.
اصول و روش های تربیتی مسئولیت پذیری در آموزه های اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئولیت پذیری از آموزه های مهم ادیان الهی به ویژه دین اسلام است. دامنه مسئولیت پذیری در اسلام حوزه وسیعی را شامل می شود. یک انسان مسلمان، در قبال خدا، خود، جامعه و محیط زیست مسئول معرفی شده است. برهمین اساس، این پژوهش به بررسی حیطه ها، اصول و روش های ترویج مسئولیت پذیری در آموزه های اسلامی اختصاص یافته است. برای این کار، ابتدا مسئولیت پذیری به عنوان یک هدف میانی به چهار قلمرو: مسئولیت پذیری در برابر خداوند، خود، جامعه و محیط زیست بخش گردید و به کمک الگوی فرانکنا- روش قیاسی - اصول و روش های تربیتی برای هر قلمرو استنتاج شده است. در این تحقیق از روش تحلیلی و استنتاجی استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش شامل منابع دست اول چون قرآن و کتب احادیث بوده است و به فراخور نیاز از منابع دست دوم نیز استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که تحقق مسئولیت پذیری در شاگردان، نیازمند وضع اصول و روش های متناسب با آنهاست. در این تحقیق متاسب با 4 حیطه مسئولیت پذیری 10 اصل و متناظر با آن 10روش تربیتی، پیشنهاد شده است.
واکنش رفتاری شهروندان به آسیب شناسی اجتماعی در مواجه با بحرانهای طبیعی و پهنه بندی شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمانیکه شرایط آسیب پذیری شکل می گیرد سوانحی مانند زلزله و سیل تبدیل به بحران های عظیم می گردند. امروزه این بحران های طبیعی از جمله مسائل و مشکلاتی هستند که پیش روی جوامع شهری قرار می گیرند و می توانند زندگی روزمره را از ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی و محیطی دچار بحران کنند. این پژوهش نیز به دنبال تبیین عوامل اجتماعی است که شرایط آسیب پذیری را فراهم می کنند. بر این مبنا از لحاظ ماهیت جز تحقیقات توصیفی- تحلیلی و به لحاظ هدف از نوع توسعه ای- کاربردی است. جامعه آماری آن منطقه 6 شهرداری تهران می باشد که بر مبنای قدمت و مرکزیت به عنوان نمونه انتخاب شده است. داده ها به دو صورت میدانی و کتابخانه ای با ابزارهایی چون پرسشنامه دیمتل و تحلیل شبکه، کتب، مقالات و نقشه های گوناگون، جمع آوری و با استفاده از نرم افزارهایEXCEL, MATLAB , IDRISI وARC GIS 10.1، مورد تحلیل واقع شده اند. نتایج بیانگر آن است که؛ بیشترین میزان آسیب پذیری مربوط به مرکز، جنوب و به ویژه جنوب شرقی محدوده است که جزو بافت های مسئله دار با عمر و قدمت بالا هستند، و همچنین بیشترین تراکم ساختمان، جمعیت و بعد خانوار را نیز دارا می باشند. وجود چنین عواملی در نحوه دسترسی مناطق مسکونی به مراکز آتش نشانی، درمانی و فضاهای باز در حین و بعد از وقوع بحران های طبیعی، اثر بسزایی دارد.
اخلاق جنسیتی از منظر اسلام و رابطه آن با نسبیت اخلاقی(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
اخلاق سال هشتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۱ (پیاپی ۵۳)
33 - 54
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل نوپدید در تحقیقات تفسیری و حدیثی معاصر، بازخوانی اخلاق اسلامی از جنبه «جنسیت» و استناد «اخلاق جنسیتی» به منابع وحیانی اسلام است. مسئله اصلی این نوشتار، در گام نخست، اثبات اصل گزاره های اخلاقی خطاب به یکی از دو جنس انسانی در آیات و روایات و در گام دوم، یافتن مبانی و مبادی استنباط اخلاق جنسیتی از معارف وحیانی اسلام و ابطال اشکال نسبیت اخلاقی درباره آن است. براساس یافته های این تحقیق، وجود گزاره های اخلاق جنسیتی در آیات و روایات انکارناپذیر است و تناظر دو مبنای قرآنی «زوجیت» و «تطابق نظام تشریع و نظام تکوین»، بستر نفس الامریِ صدور این گزاره ها را از جانب شارع مقدس نمایان می سازد. در نهایت، بعد از پاسخ دادن به اشکال نسبی شدن احکام اخلاقی در صورت پذیرش «اخلاق جنسیتی» در اسلام، این نتیجه حاصل شد که ادعای اطلاق کامل گزاره های اخلاقی به دو جنس انسانی در شریعت اسلامی، قابل استناد به منابع دینی نیست. بدین ترتیب، در استنباط گزاره های اخلاقی اسلام در نظام خانواده، توجه به بُعد جنسیتی زن و مرد، امری ضروری است و در بعضی موارد موجب تفاوت یا تعارض احکام اخلاقی زنانه و مردانه می شود. روش این پژوهش، ترکیبی از رویکردهای درون دینی و برون دینی است.
سیمای فروع دین در محتوای کتاب های درسی فارسی دور های ابتدایی و متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف تحلیل محتوای کتاب های درسی فارسی دوره های ابتدایی و متوسطه ازحیث توجه به فروع دین به رو ش توصیفی و از نوع تحلیل محتوا انجام شد. جامعه پژوهشی، کتاب های درسی فارسی دوره های ابتدایی و متوسطه (پایه های اول تا دوازدهم) سال تحصیلی 1396 است که باتوجه به ماهیت موضوع پژوهش و محدودیت جامعه آماری از نمونه گیری صرف نظر شد و کل جامعه آماری به عنوان نمونه درنظر گرفته شد. ابزار اندازه گیری، چک لیست تحلیل محتوای محقق ساخته مشتمل بر فروع دین بوده که به لحاظ روایی، مقبولیت علمی داشته و پایایی آن نیز با استفاده از روش توافق ارزیابان 93/0 محاسبه شد. نتایج پژوهش با استفاده از شاخص های آمار توصیفی در فرایند تحلیلی آنتروپی شانون مورد بررسی قرار گرفت. عمده ترین یافته های پژوهش بیانگر آن بود که کتاب های فارسی 411 مرتبه به فروع دین، توجه کرده اند که توزیع ضریب اهمیت آن در نماز، روزه، خمس، زکات، حج، جهاد، امر به معروف، نهی از منکر، تولی و تبری به ترتیب 0/148، 0/059، 0/001، 001/0، 0/079، 0/144، 0/151، 0/142، 0/153، 123/0 بوده است.
اصول تربیت توحیدی در دوره کودکی (مرحله سیادت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی و استخراج اصول تربیت توحیدی در هفت سال نخست زندگی فرد است. در این پژوهش با استفاده از روش های توصیفی، تحلیلی و استنتاجی به واکاوی متون اسلامی در رابطه با تربیت توحیدی در هفت سال نخست زندگی که در تعالیم دینی از آن با عنوان «دوره سیادت» نام برده می شود، پرداخته شد. ازآنجاکه بنابر اعتقاد بسیاری از روان شناسان و علمای تعلیم وتربیت، این دوره در بنیان گذاری شخصیت فرد از اهمیت ویژه ای برخوردار است و نیز اولین مواجهه فکری و عاطفی انسان با خدا در این مرحله از حیات وی صورت می گیرد، پرواضح است که کیفیت این مواجهه و رابطه نخستین و نیز چگونگی گذران این دوره طلایی تربیت، از چه اهمیت اساسی و تأثیر شگرفی در سراسر زندگانی آدمی و جهت گیری نهایی او برخوردار خواهد بود. در این پژوهش، با هدف بسترسازی و ایجاد آمادگی روحی و روانی در کودک به منظور ایجاد مبنایی برای استقرار و بنیان نهادن نگرش توحیدی در مراحل دیگر رشد، تربیت توحیدی در سه بعد شناختی، عاطفی و ارادی (عمل) مورد بررسی قرار گرفت که از مهم ترین یافته های آن می توان به آموزش توحید به عنوان اولین آموزش رسمی در اسلام، تصحیح تفکر خام کودکان در رابطه با خدا، معرفی اسماء و صفات خداوند به جای تلاش درجهت اثبات وجود خدا، اجتناب از ارائه توضیحات ناقص و گمراه کننده، استفاده از زبان و ادبیات متناسب با فهم کودک، تقلید و الگوگیری از والدین، تربیت بر مدار محبت، ترسیم چهره صمیمی و مهربان از خدا در ذهن کودک، پرورش گرایشات ویژه درونی ازجمله کنجکاوی و زیبایی شناسی، تناسب فعالیت های عملی با امیال و آزادی کودک و به کار گیری اصول سهل گیری و تکرار در تربیت اشاره کرد.
بررسی وجوه سه گانه غیر واقع گرایی اخلاقی؛ مبتنی بر پوزیتیویسم منطقی و فلسفه تحلیلی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
امرگرایی کارناپ، احساس گرایی آیر و استیونسن و هدایت گرایی یا توصیه گرایی هیر، مکاتبی غیرواقع گرا هستند که علی رغم تفاوت های شان، در انکار واقعیت ارزش های اخلاقی، بر اساس رویکرد پوزیتیویستی و فلسفه تحلیلی با یکدیگر هم نظرند. امرگرایی کارناپ، احساس گرایی آیر و استیونسن، وجوه مختلف یک طرز تلقی فکری هستند که با اصرار بر اصل تحقیق پذیری تجربی از یک سو، و تحلیل معنای واژه ها با رویکرد تجربی از سوی دیگر، به تبیین واقعیت داری یا عدم واقعیت امور مختلف دست می زنند. همین امر، در حوزه اخلاق موجب سقوط آنها به ورطه غیرواقع گرایی اخلاقی شده است. هیر نیز گرچه پوزیتیویست نیست و طرفدار فلسفه تحلیلی است، اما رویکرد تجربی در موضع گیری های اخلاقی این فیلسوف نیز نمایان است. اساساً همه فلاسفه تحلیلی، چنین رویکردی دارند. عدم توجه به واقعیت های انتزاعی، که ارزش های اخلاقی، از آن قبیل اند، از عوامل اصلی اشتباه فوق و بلکه اغلب اشتباهات فلاسفه غرب است. در این مقاله، با توضیح مکاتب سه گانه فوق، به نقد و بررسی آنها پرداخته و نشان داده ایم دچار چه اشکالات و نقدهایی هستند.
طراحی مدل اخلاق مدارانه توسعه منابع انسانی در سازمان های دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اقبال به جهت گیری اخلاقی، در توسعه اقتصادی راهی برای تبدیل تهدید به فرصت تلقی می شود. مدیران ایرانی نیز علاوه بر توجه به جایگاه راهبردی اخلاق در موفقیت سازمانی، بر اساس دغدغه های دینی و ارزشهای جامعه به اخلاق کسب و کار اقبال میکنند. توسعه منابع انسانی یکی از ضروریات سازمان است که لزوم پیوند آن با ارزشهای اخلاقی اجتناب ناپذیر است چرا که سهل انگاری و بی عدالتی در اجرای آن منجر به عدم توسعه فردی و سازمانی میگردد.این مقاله با هدف ارائه مدل اخلاق مدارانه توسعه سرمایه انسانی در سازمان های دولتی ایران انجام شده است. پژوهش از نظر هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت پیمایشی با رویکرد ترکیبی (کمی و کیفی) است. در طراحی مدل به الگوی توسعه انسانی فیلیپس و بندورا با رویکرد بوم شناسانه توجه شده است. توسعه سرمایه انسانی در سه بعد توانمندسازی، مدیریت استعداد و مدیریت دانش و به منظور دستیابی به ترکیب بهینه بررسی شده است. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه با خبرگان و تکنیک دلفی فازی و برای تحلیل از توابع ریاضی چند هدفه و نرم افزار گمز استفاده شده است. بر اساس یافته ها در وضع موجود سطح متغیر توانمندسازی 50/0، مدیریت دانش 40/0 و مدیریت استعداد 40/0 می باشد. در وضع مطلوب و در سطح اثر بخشی 100 درصد باید میزان توانمندسازی 610/0، مدیریت دانش 560/0 و مدیریت استعداد 530/0 باشد.همچنین 11 عامل به عنوان موانع اخلاقی و فرهنگی بر سر راه توسعه منابع انسانی نیز شناسایی و احصاء گردید. نتایج نشان داد که اختلاف معناداری بین وضعیت مطلوب و موجود توانمندسازی، مدیریت استعداد و مدیریت دانش وجود دارد.
مسئولیت مدنی و اخلاقی دولت در اعمال سیاست های مالی بر مبنای ضابطه تقصیر سنگین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئولیت مدنی دولت امری است که از بدو تشکیل دولت های مدرن محل چالش بوده و فراز و فرودهای فراوانی را تجربه کرده است. یکی از عرصه های نسبتا جدیدتر در این زمینه، مسئولیت مدنی ناشی از سیاست های مالی دولت می باشد. این سیاست ها به نحو قابل توجهی بر سرنوشت افراد جامعه و فعالان اقتصادی موثر بوده و بعضا موجب خسارت های فراوانی به ایشان شده است. بر این اساس لازم است تا ضمن بررسی ماهیت این سیاست ها از حیث قرارگیری در دسته اعمال حاکمیتی یا تصدی، امکان جبران خسارات ناشی از آن و مبنای این جبران خسارت مورد بررسی قرار گیرد. در انتهای این تحقیق مشخص خواهد که اعمال سیاست های مالی، در صورتی که به موجب تقصیر سنگین دولت و یا مامورین آن باشد، می تواند موجب مسئولیت مدنی دولت باشد. مبنای این جبران خسارت بر اساس نظریه عمومی تقصیر استوار است. لذا در مصادیق تقصیر سنگین دولت در زمینه سیاست های مالی همچون اعمال سیاست های مالی بدون در نظر گرفتن وضعیت کشور و یا عدم اعمال نظارت بر اجرای سیاست ها و مواردی از این دست، نباید هزینه های اینچنین اقدامات دولت را بر افراد بار نمود.
بررسی انتقادی دیدگاه اکوفمینیسم رادیکال درباره جواز سقط جنین از منظر اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال یازدهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴۲
95-112
حوزههای تخصصی:
به اعتقاد اکوفمینیست ها میان مسائل زنان و مشکلات طبیعت نوعی ارتباط و تناسب وثیق وجود دارد. برخی از آنها نظیر فرنسواز دوبون، رزماری رویتر و مری دیلی معتقدند یکی از عوامل ستم بر زنان و تخریب طبیعت، فرهنگ مردسالاری و تسلط مردان بر تمامی امور است. به ادعای آنان، الهیات مردسالارانه کتب مقدس، فرهنگ مردسالاری را تقویت و نهادینه کرده، اختیار امور زنان ازجمله حفظ یا سقط جنین را به مردان سپرده است تا زنان را زیر سلطه و نظارت خود نگه دارندکه موجب ظلم جنسیتی به زنان شده است. به علاوه عدم جواز سقط جنین برای زنان به دلیل افزایش جمعیت که از سوی ادیان مقدس تبلیغ و ترویج می شود، موجب تخریب بیشتر منابع طبیعی شده، به محیط زیست آسیب می رساند. آنان دفاع از جواز سقط جنین را به منظور مبارزه با سلطه مردان بر زنان و طبیعت ضروری دانسته اند. هدف مقاله حاضر بررسی و نقد ادله این طیف از اکو فمینیست های رادیکال درباره جواز سقط جنین به روش تحلیلی و علّی است. در نقد ادعای آنان به نادرستی ادعای سقط جنین به دلیل احترام به طبیعت یا روحیه طبیعت دوستی همه زنان پرداخته می شود، همچنین ادعای جواز سقط جنین به دلیل حق تصمیم گیری زن و آزادی مطلق و حداکثری برای زنان نقد می گردد؛ به علاوه ضمن بیان ارزش ذاتی حیات انسان در الهیات قرآن کریم به ارزشمندی حیات جنین نیز پرداخته می شود.
الگوی ساختاری نابرابری آموزشی در مناطق آموزشی شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، شناسایی ابعاد و مؤلفه های نابرابری آموزشی از دیدگاه مدیران و دانش آموزان مناطق آموزشی شهر مشهد است. نوع پژوهش کمی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری به روش همبستگی است. جامعه آماری شامل 205 هزار و 336 دانش آموز و 2 هزار و 19 مدیر است که با شیوه نمونه گیری طبقه ای نسبتی و فرمول کوکران، 384 دانش آموز و 323 مدیر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته می باشد، تحلیل داده ها با روش ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه و آزمون تی (t) انجام شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد رابطه مستقیم و معناداری بین شاخص های متغیرهای مستقل «عوامل زمینه خانوادگی»، «فرایند مدرسه»، «برونداد و نتایج» و «درونداد» با متغیر وابسته نابرابری های آموزشی وجود دارد. مهمترین مؤلفه های نابرابری آموزشی عبارت از زمینه خانوادگی، فرایند مدرسه، درونداد و برونداد غیرشناختی است که با ارتقای شاخص های چهارگانه زمینه خانوادگی، فرایند مدرسه، برونداد و نتایج و درونداد، نابرابری آموزشی در مناطق هفت گانه آموزشی کاهش می یابد. همچنین نتایج الگوسازی معادلات ساختاری حکایت از رابطه بین متغیرهای مستقل و وابسته دارد. باتوجه به شاخص های الگوسازی می توان استدلال کرد مدل ارائه شده از برازش خوبی برخوردار بوده و انطباق مطلوبی بین مدل به تصویر آمده یا مدل ساختاری شده با داده ها فراهم آمده است. به عبارتی متغیرهای فوق صلاحیت لازم را برای استفاده در قالب یک مدل نهایی پژوهش دارا هستند.
بررسی عوامل مؤثر بر تربیت دینی دانشجویان دانشگاه کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل مؤثر بر تربیت دینی در میان دانشجویان دانشگاه کاشان انجام شده است. روش تحقیق، پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش دانشجویان دانشگاه کاشان در سال تحصیلی 96-1395 بوده است، که از میان آن ها تعداد 300 نفر با استفاده از روش نمونه گیری سهمیه ای به عنوان نمونه انتخاب شده اند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که دختران دانشجو در زمینه تربیت دینی نمره بیشتری را دریافت کرده اند. اما مقایسه میانگین های به دست آمده در مورد میزان تربیت دینی بر حسب سن، وضعیت تأهل، محل سکونت، مقطع تحصیلی، دانشکده و مذهب، نشان داد که میزان تربیت دینی برحسب این متغیرها تفاوت ندارد. علاوه بر این، یافته های به دست آمده نشان دادند که میان ویژگی های شخصیتی و علمی اساتید، عوامل خانوادگی، ساختار قانونی دانشگاه، روش های تربیت دینی، محتوای متون دینی، جو کلی حاکم بر دانشگاه و تربیت دینی دانشجویان رابطه معنادار و مستقیم وجود دارد، اما میان عوامل فرهنگی - اجتماعی و پایگاه اقتصادی - اجتماعی و تربیت دینی دانشجویان رابطه معنادار وجود ندارد.
ارتباط رهبری فضیلت گرا با یادگیری سازمانی: تبیین نقش واسطه ای استقلال شغلی معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش شناسایی تأثیر رهبری فضیلت گرا بر یادگیری سازمانی معلمان با میانجیگری استقلال شغلی در سال تحصیلی 96 1395 بود. روش تحقیق توصیفی همبستگی و از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل تمام معلمان مدارس ابتدایی استان همدان به تعداد 8567 نفر بود و حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران به تعداد 368 آزمودنی انتخاب شد. برای گردآوری داده ها از سه پرسش نامه رهبری فضیلت گرا وانگ و هکت (2015)، استقلال شغلی ادوارد (2005) و یادگیری سازمانی گارسیامورالس و دیگران (2006) استفاده شد. برای تعیین روایی پرسش نامه ها از تحلیل عاملی تأییدی و برای سنجش میزان پایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد که به ترتیب 93/0، 84/0 و 85/0 برآورد گردید. داده های تحقیق پس از جمع آوری با استفاده از نرم افزارهای آماری اس پی اس اس و لیزرل تحلیل شد. یافته ها نشان داد اثر مستقیم رهبری فضیلت گرا بر استقلال شغلی و یادگیری سازمانی، مثبت و معنادار است. به علاوه، اثر غیرمستقیم رهبری فضیلت گرا بر یادگیری سازمانی معلمان با میانجیگری استقلال شغلی، مثبت و معنادار است. از این نتایج چنین استنباط شد که مدیران مدارس می توانند با به کارگیری سبک رهبری فضیلت گرا و دادن استقلال شغلی، سبب ارتقای یادگیری سازمانی معلمان شوند.
چیستی و آسیب شناسیِ لذت و موانع تشخیص آن از دیدگاه علامه جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انسان ها فطرتاً طالب لذت و خوشی هستند و از رنج، گریزان. این جستار به مدد «روش توصیفی»، دیدگاه علامه جوادی آملی درباره لذت، چیستی و چندگونگی آن و آسیب شناسی و موانع ادراک آن را تبیین کرده است. یافته ها نشان می دهند که آیت الله جوادی، لذت را «ادراک ملایم» می داند و از آن جا که ایشان پیرو مکتب ملاصدرا است، لذت را امری وجودی می داند، نه همچون برخی از فلاسفه که فقدان درد را لذت دانسته اند. ایشان بر این باور است که شناخت و رفع حجاب ها و موانع ادراک لذات برتر، به انسان کمک می کند که زیست اخلاقی توأم با بهجت و سرور داشته باشد؛ چراکه رسیدن به لذت و خوشی، مستلزم نیل به کمال حقیقی و رسیدن به قرب ذات کبریایی حضرت حق است. آیت الله جوادی آملی با تبیین لذت و موانع ادراک آن، قصد عبور از لذات جسمانی به لذات روحانی و قرب الهی را دارد؛ چیزی که در فلسفه های گذشته چندان مدنظر نبوده است. مطابق نگرش وی، بین ادراک لذات با قوای ادراکی و عوالم متعدد، ارتباط وجود دارد؛ به گونه ای که لذت حسی با ادراک در قوه حس و عالم ناسوت مرتبط است، و هر چه سطح ادراکی انسان بالاتر رود، ادراک و نوع لذت نیز برتر از آن عالم خواهد بود. از سوی دیگر، نشان داده می شود که ایشان درباره درک هر چه بیش ترِ لذات برتر و پایداری آن ها معتقد است که اگر انسان در شناخت صحیح مصادیق لذت ها و رفع موانع آن ها تلاش کند، به لذت های پایدار و برتر می رسد. مقاله پس از بیان تعریف لذت با نگاه ویژه صدراییِ ایشان، آن را از چهار جهت مختلف «فعل و انفعال»، «تعلق به نشئه طبیعت یا آخرت»، «مطابقت با واقع»، و «میزان ادراک» تقسیم کرده است. با در نظر گرفتن دیدگاه های مختلف، می توان موانع و حجاب های ادراک لذات برتر را نیز این گونه برشمرد: «ظلمانی»، «نوری»، «مستور»، «باطن»، «متقابل»، «خودی»، «معرفت نفس»، و «شهود». پس از تعریف، چندگونگی لذت، و موانع درک آن، مقاله در بحث پایانی، به آسیب شناسی شناخت مصادیق حقیقی لذت پرداخته و عوامل «عدم تهذیب نفس» و «جهل» را مهم ترین موانع درک برشمرده است.
تبیین و نقد اهداف تربیت فرهنگی بوردیو (بر اساس دیدگاه های امام خمینی(ره))(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی و نقد اهداف تربیت فرهنگی بوردیو بر اساس دیدگاه های امام خمینی(ره) است. روش این پژوهش تحلیلی و استنتاجی است. بر اساس یافته های پژوهش، مفاهیم عمده اندیشه بوردیو شامل عادت واره، خشونت نمادین، ذائقه، میدان، سرمایه و مفاهیم توحیدمحوری، حق محوری و فطرت با اتکا به مبانی انسانشناسی و هستی شناسی امام در تبیین تربیت فرهنگی لحاظ شده است. نتایج نشان داد که اهداف تربیت فرهنگی در دیدگاه بوردیو بر رویکرد انسان مدارانه و موقعیتی متکی و در دیدگاه امام نشأت گرفته از حق مداری و غایت گرایی است. بوردیو ذیل هدف سلطه زدایی بر نقد روابط سلطه بین نظام آموزشی و جامعه، بر بعد اجتماعی و کاهش نابرابریهای طبقاتی تأکید می کند در حالی که امام روابط سلطه جامعه و نظام کشورهای سلطه گر را نقد، و بر بعد اجتماعی (جامعه توحید محور) و بعد فردی (تزکیه) و کاهش نابرابریهای طبقاتی تأکید می کند. در هدف آگاهی بخشی، نگاهی سلبی به جامعه، ابزار کشف روابط پنهان، تهدید دولتمردان و پرورش افراد منتقد مدنظر بوردیو است؛ ولی امام در هدف آگاهی بخشی، نگاه ایجابی به جامعه، ابزار رشد، تقویت و تثبیت حکومت، یاری رساندن به دولتمردان، ویژگی اقتدار و پرورش افراد با بصیرت را مطرح می کند. احترام به تنوع فرهنگی هدف مشترک دو دیدگاه است که از دیدگاه امام در پرتو تحقق اهداف الهی پذیرفتنی است.