فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۸۱ تا ۴۰۰ مورد از کل ۳٬۸۹۵ مورد.
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۴ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
131 - 109
حوزههای تخصصی:
در این مقاله که به بررسی مفاهیم، اصطلاحات و استعارات مکتب ابن عربی اختصاص دارد؛ کوشش شده است تا با تکیه بر آثار شاه داعی شیرازی، یکی از تلفیق گرایان بزرگ ادب فارسی، به بازنگری و بررسی ساختارها و عناصر مکاتب عرفانی در آثار تلفیق گرایان قرن نهم هجری پرداخته شود. بررسی ها نشان می دهد که شاه داعی در رسائل و اشعار خویش، به دو جریان صورتگرای عاشقانه و جریان های معناگرای استدلالی-استعاری بعد از ابن عربی توجه بسیار نشان داده و در جهت همگام کردن آن ها با هم تلاشی وافر کرده است. وی علاوه بر شروح وحدتِ وجودی خود بر آثار شبستری و حمویه و مولوی، به تبیین علمیِ افکار ابن عربی نیز پرداخته؛ همچنین با بیان اصطلاحات عرفان نظری، موضوع وحدت وجود را به طریقی استدلالی نیز اثبات کرده است. داعی در موارد زیادی از اشعار دیگران، جهت تبیین معانی خود استمداد طلبیده و استدلال و ذوق را به گونه ای تلفیق ساخته است.
نفس در رسائل اخوان الصفاء(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۸
21 - 40
حوزههای تخصصی:
مسأله نفس یکی ازمسائل مهم فلسفی است که در طول تاریخ بشرموردتوجه فیلسوفان وحکیمان چه درغرب و چه درسرزمین های اسلامی قرارگرفته است. درطول تاریخ بشر درمورد ماهیت و وجود نفس نظریه های گوناگونی از جانب اندیشمندانی مختلف همچون ارسطو،افلاطون،ابن سینا،و دیگر حکمای بزرگ مطرح شده است. پژوهش حاضر بر آن است تا مسائل مربوط به نفس شناسی مانندتعریف نفس، تجرد نفس، قوای نفس، حدوث وبقا ء نفس ونحوه ارتباط نفس و بدن و سرانجام آن ازدیدگاه اخوان الصفاء مورد بررسی قرارگرفته است. اخوان الصفاء تحت تأثیر افلاطون و دیگر فلاسفه پیرو آن از قبیل نوافلاطونیان و در پی آن در جهان اسلامی تحت تأثیر فلاسفه اسلام، نفس راجوهری روحانی، آسمانی، نورانی، زنده به ذات خود، فعال بالطبع، قابل تعلیم، دانای بالقوه، فعال دراجسام وبه کارگیرنده آنها می دانند. کیفیت ارتباط نفس مجرد با بدن مادی مهم ترین مسأله ازمسائل نفس شناسی است. اخوان الصفاء نفس وبدن را دوجوهرمتمایز دانسته، نفس را مجرد و بدن رامادی می دانند.
بررسی دیدگاه ابن برّجان درباره «عبد کلّی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
514 - 499
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل مهم در فلسفه و عرفان، کیفیت صادر شدن کثرات از واحد و مسئله اولین مخلوق است. ابن برّجان (د.536 ق)، عارف اندلسی، نیز به این مسئله پرداخته و اصطلاح عبد کلّی را به کار برده است. هدف این پژوهش بررسی اصطلاح عبد کلّی از دیدگاه ابن برّجان است. یافته ها حاکی از این است که از دیدگاه ابن برّجان، عبد کلّی اولین مخلوق خداوند و واسطه خلقتِ مخلوقات است که به صورت خداوند خلق شده است. عبد کلّی موجودی جامع و واحد است که دربردارنده همه مخلوقات است. عبد کلّی مسبوق به عدم و حادث لنفسه و قدیم لغیره است. از نظر ابن برّجان عبارت قرآنیِ «کل شیء» ناظر به عبد کلّی است. ابن برّجان در توضیح عبد کلّی از تمثیل های انسانِ در حال عبادت، آدم(ع)(عبد جزئی) و کِشتی استفاده می کند. هرچند عبارت «عبد کلّی»، کاربرد قابل توجهی در آثارِ عرفانی ندارد، به نظر می رسد او در این موضوع تحت تأثیر اخوان الصفا بوده و بر ابن عربی تأثیرگذار بوده است.
نگاهی معرفت شناختی به غذای نور و نورخواری در آثار منظوم مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۴ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
64 - 43
حوزههای تخصصی:
در این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی ماهیت غذای نور و نورخواری در آثار منظوم مولانا و اهمیت آن در درک ماهیت معرفت صوفیانه پرداخته ایم. مسئله تحقیق ماهیت غذای نور و نور خوردن از دیدگاه پدیدارشناسی و هستی شناسی عرفانی، جایگاه آن در نظام خاص معرفتی مولانا و اهمیت آن در توصیف و تبیین ماهیت معرفت صوفیانه است. یافته های تحقیق نشان می دهد که هرچند چشیدن و نوشیدن نور تجلی الله، در آثار صوفیان قبل از مولانا، با اصطلاحاتی مانند «ذوق»، «شُرب» و «رَیّ» بیان شده است، غذای نور و نور خوردن تجربه خاص صوفیانه مولوی هستند که نباید به آن ها با نگاه ادبی- زیبایی شناختی مبتنی بر تخیل خلاق نگریست، بلکه باید به آن ها، به عنوان حقایق و پدیده های خاص روحانی و معنوی نگریست که در بستر و زمینه خاص صوفیانه شان قابل بررسی و تحلیل و از منظر توصیف معرفت صوفیانه مهم هستند.
عرفا و کرامت حلال خواری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۹
167 - 186
حوزههای تخصصی:
کرامات عرفا و حکایت های مربوط به آن ها حجم وسیعی از قصه های عرفانی را تشکیل می دهد و یکی از مباحث کلیدی متون عرفانی فارسی به شمار می رود. در یک طبقه بندی کلّی انواع مختلف کرامات به سه گونه اصلی اِخبار از غیب، اشراف بر ضمایر و تصرف در عالم هستی تقسیم بندی می شوند که هرکدام شامل چندین گونه فرعی می باشند. یکی از گونه های فرعی کرامات اِخبار از غیب، تشخیص ویژگی حرام یا شبهه ناک بودن لقمه و غذا از طریق فراست و با تعلیم الهی است. این کرامت برپایه این اعتقاد صوفیان بنا شده است که اگر همه عالم را خون مطلق فرا بگیرد مؤمن از آن جز حلال نمی خورد. در این کرامت، عارف بدون هیچ نشانه ای و گاه با نشانه هایی همچون جنبیدن رگ انگشت، دراز نشدن دست به سوی حرام، احساس سیری و پایین نرفتن لقمه حرام از گلو، ندارسیدن به دل، سخن گفتن طعام حرام، دیدن سیاهی، نجاست و خونابه در غذا و... همراه است. گاهی مخالفان عرفا از این شیوه برای امتحان و آزمودن حقانیت آن ها استفاده می کردند و غالباً پس از تشخیص عارف، استغفار کرده و از مریدان عارف می شده اند. در این مقاله سعی شده است ضمن گردآوری، دسته بندی و تحلیل این گونه از کرامات در کتب عرفانی متقدم، به نمونه هایی متأخر از این کرامت نیز اشاره شود.
تجلی عرفانی خدایان ودایی در اوستا و شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۹
359 - 386
حوزههای تخصصی:
دست یابی به معرفت، مهم ترین هدفِ تلاش های فلسفی، هنری و عرفانی دنیای دیروز و امروز بشر است که آگاهی از این حقیقت و رسیدن به آن، اگرچه متفاوت و دارای جلوه های گوناگون است، و هرچند گاه به مدد عقل، گاه به نیروی وحی و گاه با خیال انگیزی و تخیل انجام می پذیرد؛ اما می توان همسانی ها و اشتراکات فراوانی بین آن ها یافت. در این پژوهش، هدف بررسی اندیشه های عرفانی در دو اثری است که، ظاهراً با عرفان در تناقض اند اما تحقیقات درباره آن ها نشان داده است که، علی رغم تناقضات ظاهری، مشابهات و اشتراکات بسیاری در رسیدن به معرفت دارند. شاهنامه یک اثر عرفانی نیست اما، خاستگاه عرفان، فطرت خداجوی انسان است و هیچ دلی پیدا نمی شود که در آن نشانی از تمایلات و تفکرات عرفانی نباشد. تعدادی از شخصیت های اساطیری و حماسی شاهنامه ،خدایان نغمه های مذهبی ریگ ودا هستند؛ که پس از ظهور اشوزردشت و رواج یکتاپرستی، به صورت ایزدان و شاهان، در نخستین اثر حماسی یعنی اوستا جلوه گر شدند و پس از اسلام، به صورت شاهان و پهلوانان بزرگ شاهنامه درآمدند؛ در سرگذشت این مردان و نیز در برخی دیگر از داستان های شاهنامه به مباحثی برمی خوریم که در اثنای آن، شعر فردوسی بیشتر شبیه یک منظومه تمثیلی عرفانی می شود. در این تحقیق سعی بر آن است که ضمن معرفی این شخصیت ها به پیشینه اسطوره ها و تحول ایشان از وداها تا اوستا و شاهنامه و تحلیل عرفانی هریک اشاره شود.
بررسی معناداری مفاتح غیب و معرفت بخشی آن با رویکردی عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۷۰
130 - 152
حوزههای تخصصی:
مفاتح غیب» واژهای قرآنی و برگرفته از آیه 59 سوره انعام است. مفسران، فیلسوفان و عارفان در خصوص معنا، تفسیر و تأویل این آیه به بحث و بررسی پرداخته اند. نظرات عارفان درباره مفاتح غیب را می توان به دو دوره زمانی قبل و بعد از ابن عربی تقسیم کرد. در دوره پیشاابن عربی تبیین های معرفت شناسانه و انسان شناسانه از مفاتح غیب نمود بیشتری دارد و سپس با ظهور غزالی رویکرد وجودشناسانه به مفاتح غیب آغاز و قوت می گیرد، به طوری که او از آن به علم اسباب تعبیر می کند. ازاین رو، غزالی تنها صفت علم را مفاتح غیب می داند؛ اما با روزبهان بقلی این رویکرد نضج و تفصیل بیشتری می یابد. او تمامی صفات ازلی را به-عنوان مفاتح غیب معرفی می کند. با ظهور ابن عربی رویکرد وجودشناسانه به اوج خود می رسد. در دوره پساابن عربی رویکرد وجودشناسانه غالب است و از مفاتح غیب به اسمای ذاتی، مراتب وجود و سرِّ قدر تعبیر می شود. درباره امکان معرفت به مفاتح غیب نیز نظرات دو گونه است؛ برخی آن را حتی برای پیامبران و ملائکه مقرب غیرممکن دانسته اند و علم به آن را درانحصار خداوند می دانند و برخی نیز علم به آن را برای کمّلین انبیا و اولیا میسّر می دانند. برخی نیز با رویکردی شیعی از این نیز فراتررفته و از وجود حضرات معصومین(علیهم السّلام) به مفاتح غیب تعبیرکرده اند.
بررسی و تحلیل انتظار در شعر حسین منزوی از منظر مکتب اسلامی- عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۸
185 - 206
حوزههای تخصصی:
در میان عناصر فکری و اندیشه، مسأله انتظار و آزادیخواهی و ظلم ستیزی از اهمیت ویژه ای برخوردار است که برگرفته از مکتب شیعی و ادیان آسمانی، به ویژه اسلام است که قدرت خارق العاده ی آن و تأثیرات گسترده اش در مسیر حرکت اجتماعی و سیاسی جامعه ما و نگرش های معرفتی و اخلاقی و عرفانی در ادوار مختلف، انکار ناپذیر است. منزوی در مجموعه آثار خود در دو قالب شعری غزل و مثنوی بطور صریح به مسئله موعود و انتظار پرداخته است که این بیانگر آن است که وی نیز همانند دیگر منتظران ظهور حقیقت باور قلبی بر این امر داشته است و می توان گفت که حتی در سروده های عاشقانه وی نیز نوعی رابطه انتظار-امید، تأویل معشوق به مهدی (ع) و قطعی بودن آمدن منجی وجود دارد. در این مقاله تلاش می شود ماهیت مسأله انتظار و آزادی خواهی و مقاومت و ماهیت اعتراض مسئله انتظار در جریان فکری و ظلم ستیزی با تکیه بر غزلیات حسین منزوی مورد بررسی قرار گیرد.
چشم را ببند تا ببینی(فنای عاشقانه از نگاه خواجه قطب الدین بختیار کاکی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۸
1 - 20
حوزههای تخصصی:
خواجه قطب الدین بختیار کاکی یکی ازعارفان بزرگ طریقت چشتیه در هندوستان است. از وی دیوانی با 412 غزل باقی است که شیفتگی و شوریدگی وی را آیینگی می نماید. تمامی تذکره نویسان شیوه وی را در طریقت، ترک و تجرید می دانند. در افکار وی فنا و رفع تعین از وجود سالک و ازالت کثرات از جهان خارج، جایگاهی شاخص دارد. طالب با پشت سر نهادن عقبات در استهلاکی ارادی، تعینات وجودی خویش را مندک در هستی مطلق یافته، به مقام فنا نایل می گردد. عشق موهبت و میثاق ازلی است که بر اساس فیض عام در تمام ذوات سریان داشته و موجد وجود است. در مقاله حاضر به شیوه تحلیلی توصیفی برآنیم تا با معرفی دیوان وی دریابیم تعریف وی از فنا چیست؟ و سالک برای رسیدن به این مقام چه مراحلی را باید طی کند؟ دیدگاه وی در باره عشق، ارتباط آن با فنا و سریان آن در اعیان ثابته جیست؟و چگونه به عشق مجازی می نگرد؟ نتایج حاصل از دریافت و تشریح اشعار، متن عرفانی و اقوال منتسب به وی، با رویکرد تحلیل محتوایی، ناظر بر این حقیقت است که در گفتمان عرفانی او بر خلاف بسیاری از عرفا، فنا مقدمه عشق است و سالک بعد از استهلاک وجود موهوم خویش در ذات معبود، می تواند قدم در راه عشق بگذارد.
بررسی مؤلفه های گفتمان مدار کارگزاران اجتماعی در تذکرهالاولیا عطار براساس نقش عرفانی فضیل بن عیاض و باتکیه برالگوی ون لیوون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۹
257 - 276
حوزههای تخصصی:
در میان آثار ادبیات عرفانی، تذکره الاولیا، به عنوان یکی از آثار ارزشمند عطار نیشابوری به جهت پرداختن به حالات ،اندیشه ها و سخنان عارفان و مشایخ تصوف، طیف وسیعی از روابط و مناسبات اجتماعی را در خود جمع دارد . تأکید عطار براین امر سبب می شود که کارگزاران اجتماعی اثرش به شیوه های مختلف بازنمایی شوند. این بازنمایی ها هدفمند و در جهت القای ایدئولوژی عرفانی عطار بر مخاطب است. هدف اصلی این پژوهش، تحلیل گفتمان ذکر فضیل بن عیاض بر مبنای الگوی ون لیوون و بررسی شیوه های بازنمایی کارگزاران اجتماعی در آن است. از آن جا که عطار در این حکایت با کمرنگ سازی نظام گفتمانی سارق و حاکم و همچنین برجسته سازی نظام گفتمانی عارف در پی معرفت استعلایی و نمایش مقام معنوی فضیل است؛ لذا تحلیل گفتمان فضیل به عنوان گفتمانی برخاسته از قشر اجتماعی عرفای آن دوران، پرده از نتایج جدیدی بر می دارد. در پژوهش حاضر بر آن شدیم که به بیان مناسبات فعال سازی ها ومنفعل سازی های کارگزاران اجتماعی بپردازیم تا دریابیم که عطار چگونه در یک خلاقیت سبکی، مخاطب را با نام افراد، گروه ها، مکان ها و زمان هایی که کارگزاران اجتماعی در آن نقش فعال دارند آشنا می سازد و از چه تمهیداتی جهت تعیین نقش و فعال سازی کارگزاران اجتماعی پیرامون کنش فضیل بن عیاض و منفعل سازی مربوط به عملکرد مریدان او به ویژه هارون الرشید، بهره جسته است. این مهم با رویکردی تحلیل ادبی و عرفانی به انجام خواهد رسید.
بررسی مفهوم «وقت» در متون صوفیانه از دیدگاه معنی شناسی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۴
۲۵۰-۲۳۳
حوزههای تخصصی:
«وقت» از اصطلاحات مهم و پرکاربرد عرفانی است که در کتاب های مختلف صوفیه آن را به کار برده اند. اصطلاحات عرفانی در دسته مفاهیم انتزاعی قرار دارند که صوفیه و عرفا بر اساس تجارب روحی و معنوی خود آن ها را وضع کرده اند و در بین آن ها رواج پیدا کرده است. این اصطلاحات اغلب حالتی رمزگونه داشته و صوفیان معتقد بودند که درک این مفاهیم نیازمند سلوک است؛ با این حال در برخی از کتاب های صوفیه این اصطلاحات را به صورت مختصر برای مبتدیان راه طریقت شرح داده اند. در این پژوهش تلاش می شود از دیدگاه معنی شناسی شناختی، اصطلاح وقت عرفانی بررسی شود. زبان شناسان شناختی معتقدند ذهن انسان بسیاری از مفاهیم مجرد و انتزاعی را با استفاده از سازوکار استعاره و بر اساس تجارب مادی و فیزیکی خود و برحسب اشیا و مفاهیم ملموس و شناخته شده درک می کند. هدف از انجام این پژوهش بررسی استعاره های مفهومی وقت در متون صوفیانه و تلاش برای درک این مفهوم از این دیدگاه است. بر اساس نتایج پژوهش، وقت در متون صوفیانه با حوزه های مبدأ حرکت، مکان، شیء، و قدرت/سلطه مفهوم سازی شده است که سه حوزه مبدا حرکت، مکان و شیء در هر دو مفهوم عمومی و اصطلاحی وقت مشترک است و حوزه مبدأ قدرت/سلطه فقط مختص مفهوم اصطلاحی وقت در مفهوم صوفیانه آن است. براین اساس، وقت به مثابه قدرت/سلطه ای است که بر صوفی وارد می شود و بر او غلبه می کند و صوفی ملزم است خود را در سیطره او قرار دهد. چنانچه صوفی پیوسته بر حکم وقت گردن نهد، وقت به مثابه موطنِ صوفی می شود و این مداومت در مقام موجب می شود، در نهایت صوفی خود صاحب وقت گردد.
بررسی جلوه های عرفانی در منظومه لیلی و مجنون نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۸
349 - 368
حوزههای تخصصی:
برخی از منظومه های عاشقانه ادب فارسی، تنها قصه دلدادگی های عاشقانی نیست که در راه وصال، مراحل سخت و پر فراز و نشیب عشق را پشت سر می گذارند و در این راه دچار حوادث و اتفاقات عجیب می شوند؛ بلکه به قرینه اشعار می توان به طور ضمنی به داشتن گرایش عرفانی شاعران پی برد. منظومه «لیلی و مجنون» نظامی، غمنامه ای عاشقانه و عارفانه است که روح درد و رنج سالکان حق را آشکارا می توان در آن دید. لیلی و مجنون دارای قابلیت های زیادی برای تحلیل مفاهیم و صفات عرفانی است که گاه به طور مستقیم، و گاه به طور غیر مستقیم، در پس سخنان شاعر جلوه گر می شود. این مقاله به روش توصیفی تحلیلی در پی این هدف است که شناخت عرفان نظامی از میان عاشقانه های وی امکان پذیر است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که افعال و اقوال و سخنان عاشقانه در لیلی و مجنون، قرابت بسیاری با حالات و مقامات عرفانی دارد و دقیقاً خصوصیات یک عشق عرفانی را بیان می کند. شاخصه های عرفانی لیلی و مجنون در قالب صفاتی چون؛ وحدت، فنا، نفی و اثبات، صبر، مناجات با خداوند، و سعه وجودی (ظرفیت) بررسی شده تا اوج کمال عشق در این منظومه به تصویر کشیده شود.
مقایسه تحلیلی رویکرد حاکم بر ترجمه قران ابوالفتوح رازی و گرمارودی با تفسیر عرفانی کشف الاسرار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۹
317 - 336
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم به عنوان کتاب آسمانی همواره مورد توجه اندیشمندان مسلمان بوده و هر یک از آنان تلاش کردند تا برداشت و تفسیر خود را به سبک خاصی به جامعه علمی خودشان ارائه دهند. ابوالفتوح رازی، رشیدالدین میبدی و موسوی گرمارودی از جمله کسانی هستند که در عرصه تفسیر و ترجمه قران گام های بزرگی برداشته اند. ابوالفتوح رازی یکی از برجسته ترین واعظان منطقه ری در قرن ششم هجری است. این سمت موجب گردیده است تفسیر او سبک واعظانه داشته باشد. از اقتضائات چنین سبکی توجه ویژه به روایات تفسیری است. رشیدالدین میبدی در کشف الاسرار آیات قرآن را در سه نوبت تفسیر می کند و در ضمن آن از قرائت، شأن نزول، اخبار و احادیث و غیره به تفصیل سخن می گوید و در نوبت ثالثه آیات را به مذاق صوفیان و عارفان توجیه و تأویل می کند. در این پژوهش که به شیوه توصیفی تحلیلی است، کوشش شده با مقایسه تفسیر کشف الاسرار و تفسیر روض الجنان ابوالفتوح رازی که هر دو در قرن ششم نوشته شده است تفسیر و ترجمه جدید موسوی گرما رودی و نیز تأثیر دیدگاه های عرفانی میبدی بر تفاسیر دیگر ن شان داده شود.
بازکاوی انواع نسبت میان دین و عرفان با تأکید بر رئوس ثمانیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۴ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
18 - 1
حوزههای تخصصی:
The relationship between religion and mysticism is a wide-ranging and challenging issue that has its roots in the history of Sufism and mysticism. Muslim mystics, along with religious scholars inclined to Islamic mysticism, have always emphasized the Islamic origin of mysticism. On the other hand, some religious scholars have denied any connection between mysticism and Islamic teachings. They have considered mystical teachings as heresy which is the result of mystics' connection with foreign cultures; Hence, have confronted them. It seems that this disagreement can be resolved to some extent by clarifying the various dimensions of mysticism, thus reducing the disagreement and increasing the consensus. In the present study, instead of presenting a specific relationship, the various relationships that exist between different dimensions of mysticism and religion will be discussed, so the dispute due to ambiguity in the relationship between these two will be clarified through analytical and phenomenological methods. Utilizing the "Ro'us thamaniyah" "eight vertices" of the science of logic as well as the comparison of mysticism with other sciences in this study reduces the ambiguity of relation between the two. Because by referring to some of "Ro'us thamaniyah" such as: subject and type, purpose and motive, author and compiler, benefit and interest, position and rank and also Segmentation of mysticism, brings us to different and numerous relations between religion and mysticism that in some similarities and in some other dimensions there will be contrasts. The result of this approach will negate the general view and the definite opinion in this regard and invite to a partial and dimensional view.
برکت در عهد جدید و ارتباط آن با میثاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۴ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
108 - 89
حوزههای تخصصی:
مفهوم برکت در عهد جدید ریشه در مفهوم میثاق در یهودیت دارد. در سفر پیدایش از حضرت ابراهیم (ع) خواسته شد تا وارد میثاق با خدا شود تا در نتیجه آن برکت الهی بر ابنای بشر عطا شود. مسئله اساسی در اینجا عبارت است از اینکه؛ برکت در عهد جدید چیست و چه ارتباطی میان آن و طرح میثاق وجود دارد؟ در عهد عتیق برکاتی چون سرزمین و ذریه عطیه الهی در برابر وفاداری بنی اسرائیل به مفاد میثاق هستند و این عطایا کاملاً مشروط هستند. در مسیحیت بر اساس میثاق جدید که میثاق لطف و فیض نامیده شده، نجات مبتنی بر ارتباط صمیمانه با مسیح (ع) به عنوان منجی است تا یک نظام دینی مبتنی بر یک سری احکام و آیین های معین. بر این اساس، در مسیحیت عیسی خود میثاق است؛ زیرا مسیح منبع همه برکات است. مطابق میثاق جدید، اگر انسان مسیح ایمان داشته باشد، ثمرات آن را در حیات درونی خود به دست خواهد آورد و او را در زندگی بهتر و نجات بعد از مرگ یاری خواهد کرد. در اینجا نقش مسیح به عنوان یک منجی، تنها محدود به بنی اسرائیل نمی شود، بلکه لطف او شامل همه انسان های روی زمین می گردد. در عین حال برکتی که از طریق مسیح ارائه می گردد، نعمت مادی نیست، بلکه برکت معنوی است و بیشتر ناظر به ملکوت الهی و برای زمان آینده است. این پژوهش مبتنی بر کتاب مقدس و منابع کتابخانه ای است و به شیوه تحلیلی به موضوع برکت در عهد جدید می پردازد.
نقش فراست و شهود صوفیانه مولوی در تکوین اشعار مثنوی و دیوان شمس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۳
۷۲-۲۹
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، تأثیر فراست و شهود صوفیانه مولوی در تکوین اشعار مثنوی و دیوان شمس به روش توصیفی تحلیلی بررسی شده است. سؤال اصلی تحقیق، آن است که آیا فراست و شهود صوفیانه مولوی در روند تکوین اشعار او تأثیری داشته است؟ رویکرد تحقیق، بررسی تکوینی و هدف از آن اثبات فراست و بصیرت صوفیانه مولوی و چگونگی تأثیر آن بر تکوین اشعار اوست. در متن مقاله نیز با ارائه شواهد، به بررسی مصادیق فراست و شهود صوفیانه مولوی در آثارش و نیز ارتباط مبتنی بر شهود صوفیانه مولوی با مخاطبان خاص و عام او و چگونگی تأثیر آن ها در تکوین ابیات مثنوی و دیوان شمس پرداخته شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که فراست و شهود صوفیانه مولوی در تکوین دیوان شمس به میزان بیش از نود درصد و در تکوین اشعار مثنوی به میزان بیش از شصت درصد مؤثر بوده است. ازاین رو در تفسیر یا نقد اشعار مولوی، نباید آن ها را بدون توجه به قراین و مقتضیات حالی، مقامی و مقالی و عوامل برون متنی، از جمله مخاطبان خاص و عام مولوی و ارتباطات متقابل صوفیانه آنها بررسی و تحلیل کرد.
تحلیل استعاره های مفهومی در حوزه شرم با تکیه بر آثار منظوم مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۴
۳۶۰-۳۳۳
حوزههای تخصصی:
این پژوهش درصدد تحلیل استعاره هایی است که در پیوند با احساس شرم در مثنوی و دیوان مولوی به کار رفته اند. بنیاد نظری پژوهش، استعاره های مفهومی است که استعاره را از کارکرد بلاغی به رویکردی برای شناخت برتری داده است. این پژوهش که با شیوه ای توصیفی تحلیلی انجام شده، سعی دارد پیوند میان استعاره با زیست جهان عرفانی مولوی را کشف و تبیین کند. برایند این پژوهش گویای آن است که مفهوم انتزاعی شرم در اشعار مولوی در حوزه های عینی و ملموسِ «اشیا و پدیده های طبیعی»، «انسان»، «خوراک»، «گیاه» و «حیوان» نمود یافته است، ازاین رو فرایند انتقال مفاهیم استعاری از حوزه مبدأ به مقصد، در قالب گزاره هایی نظیر «شرم شیء است»، «شرم انسان است»، «شرم خوراک است»، «شرم گیاه است»، «شرم حیوان است» قابل درک می باشد. بیشترین بسامد کلان استعاره شرم، مربوط به حوزه اشیاست که گویای اهمیت اشیا و پدیده های طبیعی در نظام ذهنی مولوی نسبت به دیگر حوزه هاست. همچنین الگوهای استعاری شرم در اشعار مولوی به واسطه حواس پنج گانه ظاهری، ملموس و قابل درک شده اند ازاین رو این احساس در نظام ذهنی مولوی امری «لمس کردنی»، «دیدنی»، «چشیدنی» و «شنیدنی» است. فراوان ترین بسامد تجربه حسی مربوط به حس لامسه است که گویای نقش ویژه تجربه بساوایی در عینی سازی مفهوم شرم در نظام فکری مولوی نسبت به دیگر تجارب حسی است. با این اوصاف، می توان اذعان کرد که بررسی استعاره به روش شناختی، مفهوم انتزاعی شرم را در نگرش عرفانی مولوی، به صورت امری عینی، محسوس و به شکل تجربه ای زیستی قابل درک کرده است. همچنین این رویکرد، به عنوان الگویی مناسب، نظریه وصف پذیر بودن دریافت های عرفانی را تقویت کرده است.
کارکرد بلاغی و ادبی حروف الفبا در اشعار عرفانی حروفی عمادالدین نسیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۴
۱۲۲-۹۵
حوزههای تخصصی:
عمادالدین نسیمی، شاعر بزرگ ترکی و فارسی سرای حروفی از مریدانِ فضل الله نعیمی شروانی (مؤسس فرقه حروفیه) در قرن هشتم، مفاهیم اعتقادی و زیربنایی تفکر عرفانی و حروفیه را با عنایت به جایگاه ویژه حروف الفبا رونق داد. فرقه حروفیه که ریشه در اندیشه های صوفیانه و عرفانی فِرق دیگر داشت، در روزگار تیموریه از شهرتِ بسیار زیادی برخوردار بود. ساختار فکری این فرقه که در صدر اسلام با تفسیر و تأویل حروف مقطعه، پایه ریزی شده بود، به واسطه قداست بخشیدن به حروف الفبا به این نام نامیده شد. این مقاله که به روش تحلیلی توصیفی و کتابخانه ای نگارش یافته، در پاسخ به این سؤال که عمادالدین نسیمی از جنبه های بلاغی و ادبی حروف الفبا در اشعار عرفانی و حروفی خود چگونه بهره برده است، به تحلیل اشعار عرفانی حروفی عمادالدین نسیمی در دیوان اشعار او پرداخته است. با بررسی و تحلیل مجموعه کامل شواهد شعری، مشخص شد که عمادالدین نسیمی در تبیین اندیشه های فرقه ای و مذهبی خود، یعنی حروفیه از زبان حروف الفبا، بهره فراوانی برده است و به رمز و اشاره، این اندیشه ها را در قالب و چهارچوب حروف به نمایش گذاشته است. اعتقاد به وحدت وجود، قداست حروف، سرمنشأ بودن نقطه و آفرینش الف از آن، مقام خدایی انسان، نامحسوس بودن خدا، تجلی خدا در کلمه و حروف و... از جمله مفاهیم اعتقادی حروفیه است که به کمک حروف الفبا، در قالب مضامین، فضاهای شاعرانه، تعابیر، ترکیبات و عبارات نغز و ظریف ادبی، دینی و عرفانی، در اشعار عمادالدین نسیمی بیان شده است. عمادالدین نسیمی از میان ۳۲ حرف الفبای فارسی، فقط به ۲۷ حرف از آن حروف، برای این هدف بهره جسته است. حرف الف، پُرکاربردترین حروف در بیان اندیشه های عرفانی حروفی عمادالدین نسیمی است. جنبه های عرفانی و دینی حروف ب، ک، ن، م، ل و... از پرکاربردترین حروف الفبا، بعد از حرف الف، در این زمینه به شمار می روند.
کاوشی در لزوم و نتایج تزکیه نفس، با تکیه بر نهج البلاغه و عوارف المعارف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۷۰
353 - 372
حوزههای تخصصی:
عرفان عملی با تزکیه و مجاهده شروع می شود. سالکان الی الله باید رسیدن به مقصد و انجام سیر عروجی،کدورت های جسم و نفس را از عذار روح بزدایند تا بتوانند به صفای نخستین نایل گردندد. رها ساختن نفس و عدم دست یازیدن به تصفیه ی آن ره آوردهای نا مبارکی را برای آدمی به همراه خواهد داشت. اما انسانی که به تخلیه نفس از رذایل و تحلیه ی آن به فضایل همت گمارد، از امارگی نفس کاسته و به سوی نفس مطمئنه گام بر می دارد. نهج البلاغه یکی از عالی ترین متونی است که از ناحیه امام معصوم صادر شده است و دارای نغزترین اندیشه های عرفان عملی است. از دیگر سو، عوارف المعارف نیز یکی از متون قابل اعتنا در عرفان عملی است که قرن های متمادی مورد توجه عارفان بوده است. بررسی بینامتنی هر دو متن نشان می دهد که تزکیه نفس برای نویسندگان هر دو اثرجایگاه ویژه ای داشته است. این پژوهش به روش تحلیلی و توصیفی تهیه شده است و روش گرد آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای می باشد. هدف پژوهش حاضر، مقایسه لزوم و نتایج تزکیه نفس در دو متن فوق الذکر می باشد. نتایج حاصله نشان می دهد که نهج البلاغه و عوارف المعارف اهمیت فوق العاده ای به تربیت نفس داده اند.
معرفت شناسی روح براساس منارات السائرین و آثار شاخص عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۷ بهار ۱۴۰۰ شماره ۶۷
169 - 184
حوزههای تخصصی:
منارات السائرین نوشته نجم الدین ابوبکر عبدالله بن محمد شاهاور بن انوشروان رازی، معروف به نجم دایه است. این کتاب در قرن هفتم در یک فاتحه و ده باب و یک خاتمه که هر یک از باب ها دارای چند فصل است به زبان تازی نوشته شده است. نویسنده شبلی دوکاهی در قرن نهم آن را به زبان فارسی برگردانده است که تاکنون تحقیقی در این زمینه صورت نگرفته است. نجم دایه در نوشتن اثر عرفانی خود، به قرآن و احادیث پیامبر و کتب عرفانی پیشین نظر داشته است. یکی از مطالب بسیار مهم این کتاب معرفت روح و مقامات آنست که حضرت شیخ، پخته و سنجیده و بسیار علمی تعریفی نکو از ماهیت روح فرموده که آمیخته ای است از عرفان و آیات و روایات شریعت. این جستار به شیوه کتابخانه ای به بررسی معرفت روح در ادیان الهی و برخی کتب عرفانی قبل از نجم دایه پرداخته است و سپس نشان می دهد که نویسنده چگونه از آیات قرآن تاثیر پذیرفته است و از طرفی مشابهت های بسیاری در عقاید ادیان، مربوط به روح وجود دارد که این جستار حاکی از ارتباط ادیان با یکدیگرست و می توان به یکی بودن منبع تعالیم ادیان که همانا وحی پروردگارست پی برد.