فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۲۱ تا ۳۴۰ مورد از کل ۳٬۸۹۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
پدیده بینامتنیت که در قرون اخیر از سوی نظریه پردازان مطرح شده عملاً تازگی ندارد و در همه متون گذشته می توان ردّ پای تأثیر و تأثر را مشاهده کرد. بینامتنیت دارای ابعاد بسیاری است و می توان بر اساس آن دو اثر را از جنبه های گوناگون مورد بررسی تطبیقی قرار داد. تأثیرپذیری متون از یک دیگر، گاهی کاملاً آشکار و گاه کاملاً پوشیده است. این نظریه دارای ابعادی است که بر روی متون مختلف قابل پیاده کردن است. با توجه به این که متون عرفان و تصوف بر اساس آیین اسلام پدیدار شده اند؛ مبتنی بر آیات و احادیث و اقوال بزرگان اند و بیش از هر متن دیگری می توان در آن ها روابط بینامتنی را جست وجو کرد. در این پژوهش که بر اساس نظریه بینامتنیت انجام می شود، اشتراکات و اختلافات دو کتاب رساله قشیریه و کشف المحجوب با توجه به اصول مکتب فرانسوی و آمریکایی ادبیات تطبیقی مورد بررسی قرار می گیرد. کشف المحجوب که به فاصله کمی پس از رساله قشیریه نوشته شده از برخی جهات دارای تشابهاتی با رساله قشیریه است، اما تفاوت های فراوانی نیز در میان دو کتاب دیده می شود. بر اساس نتایج به دست آمده، روابط بینامتنی این دو کتاب بیشتر از نوع اشتراک در سبک ادبی است و تفاوت مهم آن ها در نحوه بیان مطالب است به این معنی که قشیری بیشتر به نقل اقوال مشایخ پرداخته و هجویری به نقد آراء و بسط موضوع اهتمام داشته است. در این نقاط اشتراک نکاتی مورد اهمیت است: نزدیکی زمانی دو نویسنده، تأثیرپذیری از سبک زبانی دوره، و تأثیرپذیری از تعالیم قرآن و حدیث.
عارف بزرگ نهاوندی
حوزههای تخصصی:
یکی از بزرگترین عرفای ایران و اسلام در نیمه دوم قرن چهارم هجری، احمدبن محمد بن فضل، معروف به شیخ ابوالعباس نهاوندی است که در شهر نهاوند (که امروز در استان همدان واقع شده است) به دنیا آمده و در همین شهر از دنیا رفته است. عطار نیشابوری او را «محتشم روزگار»، «کعبه مروت» و «قبله فتوت» خوانده و عبدالرحمن جامی از او به عنوان «پیر» و «مرشدی» که یگانه عهد بوده سخن گفته است. شیخ ابوالعباس با عارف نامدار بابا کوهی شیرازی (متوفی 442 هـ .ق) رابطه دوستانه داشته و پیر و مرشد شیخ اخی فرج زنجانی می باشد. او مرید شیخ جعفر خلدی از مشاهیر عرفاست. گفتارها و جملاتی چند از او در منابع کهن عرفانی نقل گردیده و حکایاتی از کرامات و حالات او نیز در منابع آمده که عطار نیشابوری در تذکره الاولیاء و جامی در نفحات الانس و دیگران آنها را نقل کرده اند.
بررسی رابطه سیر و سلوک عرفانی امام خمینی(ره) و حاکمیت دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در تلقی عمومی، طریق عارفان و منش سیاست مداران جمع ناشدنی مینماید؛ آن یکی تحنّث و عزلت و دیگری رندی و زیرکی میطلبد. نه عارفان با خلوص خود، سیاست مداری موفق توانند بود و نه سیاست مداران به پاکی و زلالی، حکومت داری توانند کرد. این مقاله بر آن است تا با توصیف ویژگیهای مشی حکومتی عارفی واصل نشان دهد میتوان عادلانه حکومت کرد و بر معادلات جهان اثر گذاشت و درعین حال جز خدا را ندید و همه چیز را از او دانست. ضرورت کاوش در این موضوع به لحاظ معرفی مدل آسمانی حکومت روشن است. مسئله مقاله حاضر به لحاظ گونه شناسی (Typology)، توصیفی (Descriptive) است و در آن نسبت طریق عارفان و جایگاه حاکمیت دینی از منظر امام خمینی(ره) واکاوی میشود.
عشق نفسانی و عشق حیوانی از دیدگاه عرفان و دین
حوزههای تخصصی:
از دیدگاه عارفان مسلمان حقیقت عشق، غیرقابل تعریف است، یافتنی است نه دانستنی. معنای شزح اللفظی آن عبارت است از: محبت مفرطه و منشأ عشق ریشه در ابعاد گوناگون وجودی انسان دارد. بالاترین مرتبه آن، عشق حقیقی است که شامل عشق به خداوند و اسماء و صفات اوست. عشق به ماسوی الله با انواع مختلف آن، عشق مجازی است. مهم ترین آنها، نفسانی و حیوانی است. عشق نفسانی، عشقی است که مختص انسان است و ریشة آن ملائمت نفسانی بین عاشق و معشوق است و مقتضای فطرت جمالگرای انسانی است. این عشق، اگر شائبه و ریبه حیوانیت نداشته باشد و پاک بماند، می تواند پلی به سوی حقیقت باشد. در روایات اسلامی، نشانه هایی بر تأیید این عشق پاک و عفیف وجود دارد. عشق شهوانی و حیوانی، حقیقتاً عشق نیست، هیجان شهوت است و ریشه در بعد جسمانی و حیوانی انسان دارد. بسیار فناپذیر و از بین برنده ارزش های وجودی انسان است و موجب زمین گیری وی در حرکت تکاملی اش می شود. البته ابتلا به همین عشق هم اگر اختیاری نبود و انسان ناخواسته در آن گرفتار آمد، به تأیید دین به شرط کتمان و عفت موجبات نجات انسان را فراهم می آورد.
تاثیر آموزه های عرفانی اسلامی بر نهاد خانواده
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بررسی تاثیر تعالیم نظری و عملی عرفان بر نهاد خانواده است.در مقدمه بحث به مبانی عرفان، عرفان و هدف زندگی و ازدواج از منظر عرفان پرداخته شده است، سپس نقش تربیتی آموزه های نظری عرفان در زندگی انسان: عنصر معنویت، وسعت دید، تغییر نگاه به زندگی و انسان ها، مخالفت با نفس، تزکیه نفس، مراقبه و محاسبه احوال و تاثیر صحبت مطرح شده اند. عوامل تقویت و تداوم زندگی خانوادگی از نظر عرفان: آرامش باطنی، تلطیف روح، خوش خلقی، نشاط و شادی، اعتدال در معیشت و غیرت ورزی بیان شده اند. در بحث سیر وسلوک عارفانه و تاثیر آن در زندگی خانوادگی به مبادی سیر و سلوک احوال و مقامات عرفانی نظیر زهد، ورع، تواضع، صبر، توکل، عشق، و تاثیر آنها بر بنیاد خانواده پرداخته شده است.
نظریه انسان کامل در عرفان اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عرفان اسلامی در بعد معرفتی، نوعی هستی شناسی شهودی است که از راه سلوک عرفانی حاصل می شود. در این دیدگاه، هستی حقیقی همان وجود مطلق یا خدای متعال است که واحد، نامتناهی و کامل مطلق است. در میان موجودات عالم، انسان از جایگاه ویژه ای برخوردار است. او از جسم طبیعی و روح الهی ترکیب یافته است. آنچه در عالم هست، در انسان یافت می شود؛ از این جهت انسان را عالم صغیر و کون جامع می دانند. همه عالم برای اوست و او غایت خلقت است. انسان برخوردار از عقل و اختیار و تمایلات و شهوات حیوانی است. انسان با تبعیت از عقل و بندگی خدا می تواند عالی ترین مدارج کمال را طی کند؛ چنان که با پیروی از تمایلات حیوانی می تواند به نازل ترین مراتب سقوط کند. انسان کامل مظهر اتم همه اسماء و صفات حق تعالی است. ولایت گاه با نبوت همراه است و گاه با وصایت و امامت. قرب به خدا و طی طریق کمال، در گرو شناخت ولی و پیروی از نور هدایت اوست.
رویکرد ملک الشعرای بهار به دین و عرفان
حوزههای تخصصی:
این مقاله که گوشه ا ی از یک پژوهش دانشگاهی با عنوان «جامعه شناسی ادبیات در دیوان ملک الشعرای بهار» است، از چگونگی بازتاب مسایل دینی و عرفانی در شعر بهار سخن می گوید.
بهار در آغاز شاعری، به اقتضای وظیفه ملک الشعرایی آستان قدس رضوی، قصاید دینی بسیاری سروده است. اما بعدها هم که به تهران تبعید و در آن جا ساکن می شود، به رغم غلبه گرایش های سیاسی و کم رنگ شدن عنصر دین در ساختار فکری اش، بر باورهای دینی تاکید می ورزد و هم چنان «دین را اساس تمدن جهانی بشر می داند».
او به خدایی که «بیرون ز حد» است و «ارغنون جهان را می نوازد» باور دارد و از ما می خواهد که «یک لحظه در هر کار» از وی غافل نشویم. به قرآن که می تواند ابزار اتحاد و اتفاق مسلمانان باشد ولی اینک فروغی ندارد هم اعتقاد دارد.
بهار به مثابه مسلمانی شیعه، غالب حساسیت های شیعه را دارد. او در بلندترین قصیده دیوانش به حاکمیت شیعه در عصر صفوی اشاره کرده، آن را« رسمی همایون» دانسته است.
در باور بهار «مسند شرع و سریر حکم» توامان اند و با جدایی «دین که هم کاسه سیاست بود و به قهر از آن جدا شد»، موافقت ندارد. او عامل اصلی این جدایی را سرمایه داری دانسته، معتقد است اینان سبب شدند که دین به دست عوام که «عدوی دین و کتاب پیمبر» و «بدعت آوردند»، بیفتد.
او در یک قصیده طنز آمیز، استفاده ابزاری از دین را محکوم می کند و از کسانی که به مخالفان خود به جرم پرداختن به «کار ادارات دولتی» «وکیل شدن و از مشروطه حرف زدن» یا «روزنامه نویس و چیز فهم شدن» حمله می کنند، انتقاد می کند. او در جای جای دیوانش به اختلاف مسلمانان اشاره می کند و از «اخلاق تباه مرد و زن» سخن می گوید.
بهار، به رغم مشغله های سیاسی بسیارش که او را به آدمی برون گرا و اجتماعی تبدیل می کند. به مثابه انسانی متامل از لحظه های شهودی و عارفانه غافل نمی ماند و هرگاه فرصتی می یابد، چونان «سلطانی نامور بر تختگاه تجرد» تکیه می زند و خود را «سلطان ملک فنا و منصوردار بقا» می یابد و « از دیده، طریق دل می بندد و از اشک روان به گِل» می نشیند.
جمال شناسی شعر مولانا در مثنوی شریف
حوزههای تخصصی:
این مقاله که از یک پژوهش دراز دامن درباب زیبایی شناسی سخن مولانا در مثنوی شریف، برگرفته شده، بر آن است تا نحوه سخن گفتن و شیوه انتقال معانی بلند عارفانه مولانا را از رهگذر تصویرهای شاعرانه نشان دهد.
بنابراین پس از یک در آمد کوتاه، طرز تلقی مولانا را از زیبایی یا به سخن دیگر نگرش زیبایی شناسانه او را به اختصار بررسی کرده ام و سپس «تصویر» را به مثابه یگانه ابزار نمایش صورت های ذهنی شاعر، معرفی کرده، آن گاه برای نمودن توانایی مولانا در این امر، ابزارهای تصویر آفرینی او را در مثنوی نشان داده ام. در این بخش نگاهی گذرا به زیباشناسی حکایت های مثنوی، افکنده و سپس تشبیه، استعاره، کنایه، پارادوکس و حسامیزی های این اثر تعلیمی را با نمونه هایی معدود، معرفی کرده ام.
آموزه هماهنگی با نظام کیهانی در فلسفه اشراق سهروردی
حوزههای تخصصی:
چکیده
یکى از مهمترین جریانهاى فکرى در ایران اسلامى، جریان «حکمت اشراق» است. بنیانگذار این مشرب فکرى، «شهاب الدین سهروردى» است که پیوندى بین اندیشه ایران باستان و اندیشه اسلامى ایجاد کرده است. سهروردى هماهنگى و سازگارى انسان و جامعه را با نظام کیهانى لازم مىداند، چرا که معتقد است در پرتو آموزه هماهنگى با نظام کیهانى، وجود آدمى مشرقى و نورانى مىشود. سهروردى همانند ایرانیان باستان، وجود را به عنوان «نور» تعبیر مىکند. مفهوم نور از یک سو، با مفهوم «خرّه» و از سوى دیگر، با آیات سوره نور در قرآن کریم پیوند پیدا مىکند. وى «خرّه» را نورى مىداند که نفس و بدن به آن روشن مىشوند. او در کتاب هیاکل النور، از آرمان رهایى نور اسیر شده در جسم سخن مىگوید. همچنین «عشق» را به مثابه اساس نظام کیهانى مىداند که در تمام پدیدههاى جهان هستى جارى و سارى است. «هانرى کربن»، حکمت اشراق را گذار از «حماسه پهلوانى» ایران باستان به «حماسه عرفانى» ایران در دوره اسلامى مىداند.
جستجو در تصوف ایران
عرفان متعهد
منبع:
حضور ۱۳۷۶ شماره ۲۲
حوزههای تخصصی:
چشم از دیدگاه مولانا در مثنوی معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الف – در مثنوی مولانا ((چشم )) تعبیرهای گوناگونی دارد ‘ یا دیده ظاهری است که تنها مظاهر و تعینات جهان مادی را می بیند و از جهان غیب بی خبر است ‘ و یا دیده باطنی که ابزار شهود و ادراک حقایق است . ب- پیامبران الهی نمونه های کامل دیده وران باطنی محسوب می شوند . ج- تلقی مولانا از شور چشمی با برداشت عوام تفاوت دارد ... د- جمادات نیز از دیدگاه مولانا نوعی ادراک و دیده وری دارند . و- معانی ((نظر )) در مثنوی با ((چشم )) یکسان نیست ‘ و مولانا برداشت خاصی از آن دارد ...
رنجوری عشق مجازی در معنویت گرایی انسان محور
حوزههای تخصصی: