فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۸۱ تا ۱٬۱۰۰ مورد از کل ۳٬۹۴۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
امام خمینی(ره) و خوان دلاکروث، به عنوان دو پیر طریقت و مرشد کامل در عرفان اسلامی و مسیحی، سیر و سلوک عرفانی را دارای مراتب و مراحلی می دانند که در یک بررسی مقایسه ای می توان آن را در سه مرحله تطهیر، تنویر و اتحاد شرح نمود. از نظر ایشان، تطهیر که مهم ترین مرحله در سیر و سلو ک عرفانی است، طی دو مرحله تطهیر فعالانه (سالک مجذوب) و تطهیر منفعلانه (مجذوب سالک) صورت می پذیرد و کمال آن نیز از رهگذر عشق الوهی است. از دیدگاه هردو عارف، بهترین هادی و راهنما در طریق سلوک و مهم ترین عامل تزکیه و تطهیر نفس، عشق الوهی است که تنها نصیب بندگان مخلص خداوند می گردد و تنها ابزار نیل به جایگاه اتحاد با خداوند و دستیابی به مرتبه فنای فی الله است.
ویژگی عبادت در سلوک عرفانی رابعه عدویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش؛ «تأثیر سلوک عبادی رابعه عدویه بر وجوه عرفانی» او مورد بررسی قرار می گیرد. در باب زهد و عشق الهی این بانو و نیز کرامات وی سخن بسیار به میان آمده است ولیکن در منابع عرفانی چندان به نقش راهبردی عبادات در سلوک عرفانی رابعه، اشاره نگردیده و نیز در بررسی غالب مقالات و پایان نامه ها التفات و اهتمام پژوهندگان را در این خصوص نیافتیم، لذا در نظر داریم در این پژوهش مرحله به مرحله ابحاث تعبدی زندگی رابعه را مورد بررسی قرار دهیم تا به این نتیجه برسیم که: سلوک دینی رابعه مقدمه و قوام بخش سلوک عرفانی اوست. در این سیر معرفتی پس از مرحله فناء، اشتیاق و سعی رابعه برای زهد و تعبد مضاعف گشته و امتزاج عشق و بندگی به حد اعلای خود رسیده است. همچنین اهمیت رسالت رابعه در شناساندن حقیقت بندگی به مردم و ایجاد نهضتی عرفانی بر مبنای عشق الهی، ازجمله نتایج نوآورانه این پژوهش می باشد.
مبانی کلامی «شرح التعرف»: اشاعره و ماتریدیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کتاب «شرح التعرف لمذهب التصوف »، اثر مستملی بخاری، ازجملة نخستین آثار صوفیانة فارسی است که صبغة کلامی، ابعاد عرفانی و صوفیانة آن را تحت الشعاع قرار داده است. علی رغم جایگاه بلند این اثر در میان متون طراز اول متصوفه، تاکنون دربارة مبانی اعتقادی و جوانب کلامی آن پژوهش درخورِ اعتنایی به سامان نرسیده است. در این مقاله نشان داده ایم که وجهة نظر کلامی مؤلف و طرز استدلال و استنتاج وی در موارد متعدد - برخلاف آنچه در نگاه نخست به نظر می رسد- با مبانی و معتقدات اشاعره قابل انطباق نیست و قراین و شواهد گونه گون متنی، تأمل در جغرافیای تألیف کتاب و غلبة اعتقاد به مبانی و معتقدات کلامی ماتریدیه، در میان علمای ماوراءالنهر، مؤید آن است که مستملی در تألیف کتاب خویش، در عین استقلال رأی، از دیدگاه کلامی ماتریدیه بیش از اشاعره متأثر بوده است.
بررسی اندیشه های عرفانی- تربیتی کتاب کشف المحجوب هجویری بر اساس نظریه خودشکوفایی آبراهام مزلو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کشف المحجوب یکی از متون مهم عرفانی است. این کتاب و نیز سایر متون عرفانی به دلیل مطرح نمودن مفهوم انسان کامل، قابلیت بررسی از دیدگاه روان شناسی کمال و به طور ویژه، نظریه خودشکوفایی آبراهام مزلو را دارند. مزلو در نظریه خود، ملاک هایی برای افراد خود شکوفا برمی شمارد. این ملاک ها کمابیش در حالات و کردار عارفان قابل مشاهده است. به همین منظور در این پژوهش، پس از ذکر توضیحات لازم در مورد کتاب، مفاهیم و اصطلاحات مربوط به نظریه مزلو بیان شده و شواهدی از متن ذکر شده است. می توان گفت دیدگاه نویسنده کشف المحجوب با نظریه خودشکوفایی مزلو شباهت هایی دارد، اما هنوز تا تطبیق کامل با آن فاصله دارد. توزیع فراوانی عوامل فردی خودشکوفایی نسبت به عوامل اجتماعی آن نشان می دهد که شیوه تربیت عرفانی هجویری در کتاب کشف المحجوب، بیشتر یک شیوه خودسازی فردی است تا اجتماعی. بنابراین اگر چه هر دو نفر، ملاک های کمال یا خودشکوفایی را بیان می کنند، اما نوع نگاه هجویری نسبت به مسأله خودشکوفایی با نگاه مزلو متفاوت است.
نظریه گلوآن ها؛ مدلی برای وحدت وجود ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وحدت وجود ابن عربی حداقل در خوانشی اولیه داری تناقض هایی است. مهم ترین مثال از تناقض های وحدت وجود، در مورد رابطه حق و خلق است. ابن عربی بیان می کند که خلق حق است و حق نیست. گرچه فیلسوفان مختلف در طول چند صد سال سعی کرده اند تا این تناقض ها را رفع کنند و تبیینی سازگار و منطبق با اصل عدم تناقض از وحدت وجود ارائه دهند، بر خلاف این رویکرد، در این مقاله ما سعی خواهیم کرد تا تناقض های وحدت وجود را بپذیریم و نشان دهیم که می توان معناشناسی ای از نظریه وحدت وجود ابن عربی با حفظ تناقض های این نظریه ارائه کرد. برای این کار از نظریه گلوآن های پریست استفاده خواهیم کرد. نظریه گلوآن ها به مسئله وحدت پاسخ می گوید؛ یعنی این مسئله که چه چیز موجب وحدت اشیاء می شود و اجزای متکثر یک شیء چگونه کلی واحد را بر می سازند. این نظریه، نظریه ای تناقض باورانه است؛ یعنی حاوی تناقض هایی صادق است و اصل عدم تناقض در آن معتبر نیست. بنابراین معناشناسی آن مبتنی بر منطقی فراسازگار؛ یعنی LP است. پس از ارائه خوانشی تناقض باور از وحدت وجودِ ابن عربی و توضیح نظریه گلوآن ها، ترجمه ای از وحدت وجود ابن عربی به نظریه گلوآن های پریست ارائه خواهیم کرد و نشان خواهیم داد که چگونه نظریه گلوآن ها می تواند تناقض های وحدت وجود را توضیح دهد. در این مقاله دغدغه ما رابطه حق و خلق و یا به عبارت دیگر وجود و موجودات است. از این رو به جنبه های دیگر نظریه وحدت وجود نخواهیم پرداخت.
انسان کامل با تأکید بر کارکردهای دنیوی: بررسی دیدگاه ابن عربی و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات فلسفه تصوف و عرفان
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
نظریه انسان کامل که در آثار اندیشمندان اسلامی به صورت پراکنده مطرح بود، در عرفان ابن عربی به صورت موضوعی مستقل آغاز شد و به مرور زمان، شرح ها و حاشیه هایی بر آن نوشتند. جنبه هستی شناسانه این موضوع بارها بررسی شده، ولی نقش های این جهانی انسان کامل به طور مستقل کاویده نشده است. ابن عربی و صدرای شیرازی برخلاف دیدگاه برخی عرفا و صوفیه که انسان کامل را محدود به ممارست در سلوک معنوی می دانند، سیر الی الخلق و ارتباط با انسان های دیگر را مرحله ای از تعالی و کمال انسان به شمار می آورند. این پژوهش با تتبع در آثار این دو و با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی، نقش دنیوی چنین انسان هایی را برمی رسد که شامل نقش های تکوینی، سیاسی و اجتماعی، ارشادی و مرجعیت در مسائل شریعت است.
نقش مدارا در تعالی انسان و جامعه (سلوک فردی و اجتماعی) با رویکردی به اندیشه عرفانی و رفتار سیاسی امام خمینی(س)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق زیستی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی فقه سیاسی ولایت فقیه امام خمینی
: مدارا در فرهنگ مفاهیم سیاسی به معنای تسامح، دیگرپذیری، پذیرش امر غیر قابل قبول و نیز نوعی رواداری و عدم تداخل و تقابل با آرا، عقاید، نگرش، رفتار و ... دیگران علی رغم عدم پذیرش و مقبولیت آنهاست. از این رو تعریفی سلبی است و نتیجه آن تحمل دیگران و مدارا کردن با آموزه ها و باورهای افراد و مسلک های مختلف اجتماعی و دینی است و از منظر درون دینی نیز فضیلتی اخلاقی است که به گونة فردی و اجتماعی مطرح می شود. رفتاری مهربانانه و هدایتگرانه با خود به منظور انقیاد نفس و نیز هدایت افراد برای ساختن جامعة انسانی و متعالی است بدین ترتیب مدارا هم موجب شکوفایی انسانیت انسان و هم عامل تحقق جامعة انسانی می گردد. بدیهی است اتصاف به این صفت اخلاقی عرفانی و اجرای درست و معقول آن نیازمند سلوک علمی و عملی است. نگارنده در این پژوهش به تبیین مؤلفه ها، مبانی، ضرورت و تأثیر آن در تعالی فرد و جامعة متعالی با رویکردی به اندیشة عرفانی و سیرة امام خمینی می پردازد.
شناخت اندیشه ها و سیر و سلوک عرفانی بانوی عارف آلمانی مشتیلد ماگدبورگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عرفان زنانه پدیده ای است که در مسیحیت نسبت به دیگر ادیان ابراهیمی به شکل گسترده تری نشو و نما یافته است و فرقه ها و نهادهایی صرفاً زنانه در آن بروز و ظهور کردند که مأمنی برای عارفْ بانوان مسیحی شدند. مشتیلد ماگدبورگی یکی از این زنان عارف بود که سیر و سلوک عرفانی را بر خانه، خانواده، دارایی و ازدواج ترجیح داد و ابتدا به سلک بگین ها در بگین نشین درآمد و در انتها به عنوان راهبه وارد صومعه شد. کتابی به نام نور جاری الهیبه نظم و نثر نگاشت که نظرات و عقاید عرفانی، فلسفی، مذهبی و اخلاقی او را بازتاب می دهد؛ اثری که خود، آن را محصول کشف و شهوداتش می دانست. دیدگاه های وی ادبیاتی زنانه و گاه فمینیستی دارند. مشتیلدْ نظام روحانیت کلیساییِ زمانِ خود را نیازمند اصلاح می دید و از آن با الفاظی تند انتقاد می کرد که مغضوبیتش را در پی داشت. با بررسی توصیفی موارد تجربی، معرفتی و عقیدتی در کنار تاریخچة زندگی مشتیلد ماگدبورگی، به سوی شناختی از اندیشه ها و سیر و سلوک عرفانی او حرکت می کنیم که هدف این مقاله است.
تبیین نظریة جمع میان تشبیه و تنزیه عرفانی
حوزههای تخصصی:
«تشبیه» انسان وار دانستن خداوند، و «تنزیه»، دور دانستن خدا از نقایص مخلوقات است. بسیاری رابطة این دو را مانعة الجمع دانسته اند، و حال آنکه در متون دینی، تنزیه همراه با تشبیه است، بلکه در دل هر تنزیه، تشبه نهفته. در ابتدا، جمع میان تشبیه و تنزیه متناقض می نماید. خداوندی که از نقایصِ مخلوقات دور است، چگونه بدان ها از رگ گردن نزدیک تر است؟ عرفان نظری با ارائة نظامی وجودشناسانه، به تبیین این مسئله نشسته است. ذات حق به اطلاق مقسمی، نه تنها از تشبیه، بلکه از تنزیه نیز مبراست. مقام ذات را می توان فوق تشبیه و تنزیه دانست؛ زیرا در آن مقام، خلقی راه ندارد. بر اساس وحدت شخصی وجود، حق وجود بالذاتِ حقیقی است و همه جا را فراگرفته. پس از مقام ذات، ماسوای حق، تجلیات، و شئونِ حق هستند که وجودی بالعرض دارند و البته دارای نفس الامر هستند. وجود بی نهایت حق در دل هر ذره، موجود و فراتر از آن نیز هست. این وجود بی نهایت دارای تمایز احاطی است و بر همة تجلیاتش، احاطة وجودی دارد. بنابراین، در مقام کثرت، حقِ بی نهایت در دل هر ذره، وجود دارد و آن موطن را پرکرده است، اما در عین حال، از آن نیز فرا می رود و ماورای آن را نیز دربرمی گیرد. پس هر تجلی خداوند در عین حال که حق است، در همان حال حق نیست؛ به این معنا که خلق، حق است؛ اما حق فقط خلق نیست، بلکه ماورای خلق نیز هست.
بررسی تطبیقی کشف المحجوب و رساله قشیریه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پدیده بینامتنیت که در قرون اخیر از سوی نظریه پردازان مطرح شده عملاً تازگی ندارد و در همه متون گذشته می توان ردّ پای تأثیر و تأثر را مشاهده کرد. بینامتنیت دارای ابعاد بسیاری است و می توان بر اساس آن دو اثر را از جنبه های گوناگون مورد بررسی تطبیقی قرار داد. تأثیرپذیری متون از یک دیگر، گاهی کاملاً آشکار و گاه کاملاً پوشیده است. این نظریه دارای ابعادی است که بر روی متون مختلف قابل پیاده کردن است. با توجه به این که متون عرفان و تصوف بر اساس آیین اسلام پدیدار شده اند؛ مبتنی بر آیات و احادیث و اقوال بزرگان اند و بیش از هر متن دیگری می توان در آن ها روابط بینامتنی را جست وجو کرد. در این پژوهش که بر اساس نظریه بینامتنیت انجام می شود، اشتراکات و اختلافات دو کتاب رساله قشیریه و کشف المحجوب با توجه به اصول مکتب فرانسوی و آمریکایی ادبیات تطبیقی مورد بررسی قرار می گیرد. کشف المحجوب که به فاصله کمی پس از رساله قشیریه نوشته شده از برخی جهات دارای تشابهاتی با رساله قشیریه است، اما تفاوت های فراوانی نیز در میان دو کتاب دیده می شود. بر اساس نتایج به دست آمده، روابط بینامتنی این دو کتاب بیشتر از نوع اشتراک در سبک ادبی است و تفاوت مهم آن ها در نحوه بیان مطالب است به این معنی که قشیری بیشتر به نقل اقوال مشایخ پرداخته و هجویری به نقد آراء و بسط موضوع اهتمام داشته است. در این نقاط اشتراک نکاتی مورد اهمیت است: نزدیکی زمانی دو نویسنده، تأثیرپذیری از سبک زبانی دوره، و تأثیرپذیری از تعالیم قرآن و حدیث.
چند و چون نظریه وحدت وجود در هفت اورنگ جامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نورالدین عبدالرحمان جامی بزرگ ترین شخصیت فرهنگی و ادبی قرن نهم است که در عمر پر برکتش بر سراسر جریانات ادبی و اجتماعی قرن نهم سایه افکنده است. ویشارح بزرگ نظریه وحدت وجود ابن عربی و جزو بزرگ ترین تأثیرپذیران از وی است و در شمار کسانی از جمله شیخ فخرالدین عراقی و شیخ محمود شبستری قرار می گیرد. جامی با دریافت دقیق و شرح درست وحدت وجود ابن عربی، اتهام حلولیت را از افکار مولانا جلال الدین بلخی زدود ودرهای ابتذال و سوء استفاده از نظریه عرفانی وحدت وجود را بست. او از شاعران و عارفان کثیر التألیف زبان پارسی است و از وی آثار متعددی به یادگار مانده که هفت اورنگ ازبرجسته ترین آن ها، با بن مایه های عرفانی است. جامی هفت اورنگ را با تفسیر ضمنی از «وحدت وجود» آغاز می کند و پس از آن به طور صریح، دو جهان را مظهری از حق می داند که درک آن کار منتهیان است نه مبتدیان. از نظر او محمد عربی(ص)به عنوان رسول و پیر کامل و راهنمای کاملان است. ابزار مهم جامی در هفت اورنگ برای رسیدن به وحدت، مراتب ولایت از جمله قرب فرایض و قرب نوافل می باشد. در این مقاله موضوع وحدت وجود و چند و چون آن از دید گاه جامی، بر اساس هفت اورنگ بررسی و تحلیل شده است.
جلوه های عرفانی خطابه غدیر خم در کلام مولانا جلال الدّین محمّد بلخی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با وجود آن که پیرامون خطبه غدیر و مرد تکرارناپذیرِ تاریخ، حضرت علی(ع)، تاکنون کتاب های گرانسنگ و مقالات فراوانی به نگارش درآمده است، اما هنوز هزاران راز کشف نشده وجود دارد. سخنانی که در خطبه غدیر در شأن و منزلت حضرت علی(ع) توسّط پیامبر اسلام(ص) بیان شده، زمینه مساعدی را برای شاعران عارف فراهم آورده است، تا بتوانند بسیاری از مفاهیمِ عرفانیِ مندرج در این حدیث را، سرلوحه مباحث عرفانی خود قراردهند. مولانا جلال الدّین محمّد بلخی از شاعران سرآمد در این زمینه است که توانسته است با قالب ریزى ادبى غدیر، مبانى اعتقادى آن را بیان کند و در نشر و تداوم پیام غدیر سهم بزرگی داشته باشد. از آن جا که این خطابه سرشار از عرفان و معرفت است، این مقاله به چند جلوه عرفانی شاخص (ولایت، انسان کامل، علم شهودی و اتّحاد جان های اولیا) در کلام مولانا پرداخته است. تجلّی ولایت در آثار مولانا یکی از صدها و هزاران جلوه پر جاذبه از خطبه غدیر است. مولوی از مریدان و دلدادگانِ امام علی علیه السّلام، و به فضائل و مناقب آن حضرت به خوبی واقف است و آن حضرت را نور الهی، مظهر ولایت الهی، دانای علوم غیبی، سرمنشأ خوبی ها و مزیّن به صفات حمیده، نمونه اعلای انسان کامل، صاحب مکاشفات و مشاهدات عرفانی و پیشوای سالکان طریقت معرّفی کرده است.
وحدت وجود از نگاه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از اساسی ترین اعتقادات عرفا و فلاسفه صدرایی اعتقاد به وحدت وجود است. مهم ترین مساله ای که در فلسفه اسلامی بعد از مبحث اصالت وجود مورد بحث و بررسی قرار گرفته و موجب به وجود آمدن نحله های گوناگون فلسفی و عرفانی گشته است بحث از وحدت وجود و رابطه آن باکثرات موجود در عالم هستی می باشد. فهم صحیح این مساله موجب حل بسیاری از معضلات فلسفی شده است. فیلسوف بلند پایه قرن یازدهم، ملاصدرای شیرازی نیز از منادیان وحدت وجود است و پس از جامی یگانه کسی است که به این عقیده شهرت یافته است.
وی در کتاب کبیرالاسفار الاربعه، وجود را طبق برهان مانند «حکمای فهلوی» دارای وحدت تشکیکی دانسته، یعنی حقیقت یگانه ای که مراتب مختلفی دارد، او در همان کتاب (جزء دوم از سفر اول) نظر نهایی خود را در وحدت وجود بر وفق ذوق و عرفان آشکار ساخته و به اثبات وحدت شخصی وجود پرداخته است. بنابراین وی وجود ممکنات را «وجود فقری» خوانده که تماماً شعاع و پرتو یک حقیقت اند و اندیشه استقلال و کثرت درباره آن ها خیالی بیش نیست. و در نهایت علیت را به تشان برگردانده است. نگارنده در این مقاله کوشیده است نظریه نهایی ملاصدرا را به دست آورده و یگانگی وحدت وجود از دیدگاه حکمت متعالیه با وحدت وجود عرفانی را نشان دهد.
کتابشناسی فرقه اهل حق «یارسان»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرقه «اهل حق» یا «یارسان» که در قرن هفتم هجری به وسیله سلطان اسحاق (صحاک) بنیان نهاده شد، از کهن ترین فرقه های تصوف است که از لحاظ تخلیط مذاهب اساطیری و گنوسی کهن نظیر بودایی، برهمایی، مانوی، یزیدی، زروانی، مزدکی، زردشتی، خرمدینی و...با آیین ترسایی و داستان های اسراییلی و صوفیگری و درویشی و عرفان و فتوت و تعالیم باطنی فاطمی و صباحی و فرهنگ دروزی و حروفیگری و نقطویان و بکتاشی و نصیری و غالیگری شیعی، آیینی التقاطی به شمار می رود. تفکر غالب و مشترک آن ها با مذاهب اساطیری و باطنی آن است که در مورد خداوند، قایل به حلول و تجسد هستند و سیر تکامل صعودی و نزولی روح بشر را بعد از مرگ به صورت گردش های متوالی (تناسخی) و هزار و یک گانه در اجساد مختلف انسان و حیوان می دانند که اصطلاحاً به آن دونادون می گویند. این فرقه به «علی اللهی» نیز مشهورند چون به الوهیت امام علی(ع) معتقدند و در مراکزی به اسم «جم خانه» طی آداب و رسوم خاصی تشکیل جم می دهند و وجه مشخصه ظاهری آن ها داشتن «شارب» (سبیل) های پرپشت و آویخته روی لب است. مقاله حاضر تلاش دارد فهرستی از کلام ها و کتاب های چاپ و منشر شده اهل حق را به پژوهشگران معرفی نماید.
سیر تحول در تأملات مربوط به آموزه برگزیدگی قوم اسرائیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سنت یهودی باور به برگزیدگی قوم اسرائیل، یک باور اساسی است که در دوره های مختلف فکری-دینی با تأملات متفاوتی مواجه شده است. در دوره انبیا تا دوره کتب بین العهدین، بیشتر با توصیه اخلاقی به توبه از خودبرتربینی و گناهان ناشی از این ویژگی قوم اسرائیل و نیز با شکل گیری مفهوم «بقیه قوم» و «درستکاران» مواجهیم. از دوران ظهور مسیحیت تا قرون وسطی، مباحث الهیاتی مربوط به مصداق واقعی «قوم برگزیده» و دلایل (درون دینیِ) برگزیدگی، برجستگی می یابند. دیدگاه قبالایی ناظر به رسالت کیهانیِ قومِ در تبعید اسرائیل برای نجات جهان و انسان، نقطه عطفی در چرخش رویکرد به مسأله برگزیدگی این قوم به شمار می آید. در دوران مدرن، پرسش ها و تأملات عقلانی تر، و لذا برون دینی تر، راجع به اصل این آموزه بروز می کند که پاسخ ها از انکار برگزیدگی تا توجیهات به ظاهر عقل پسندتر را شامل می شود. روشنفکران سکولار در پی نفی این آموزه و دینداران تکثرگرا درصدد توجیه عقلانی آن اند. نتیجة این تلاش ها هم ایمانی بسیار متفاوت از مفهوم عهد عتیقی آن است: با تحول در تأملات مربوط به قوم برگزیده، معنای برگزیدگی و قوم برگزیده نیز دچار تغییر می شود.
مقامات عرفانی در اندیشة ابن سینا و سهروردی
حوزههای تخصصی:
«مقامات و احوال» از جمله مراحل اساسی سلوک عرفانی به سوی حقیقت است که اتحاد با حق را امکان پذیر می کند. ابن سینا و سهروردی بنا بر تجربیات عرفانی خویش، برای مقام، درجات و ترتیبی متفاوت با دیگران ذکر کرده اند. ابن سینا در نمط نهم «الاشارات» به مراحل نه گانه ای همچون «خلسه، توغل، استیفاز، انقلاب، تغلغل، مشیت، تعریج، تردد و وصول» اشاره می کند که به واسطة اراده و ریاضت سالک طی می شوند. وی در ادامه، مقامات را در چهار مرحلة «تفریق، نفض، ترک و رفض» جمع می کند. اما سهروردی در آثار خود، مراحلی را به صورت غیر منسجم بیان می دارد، لیکن در کتاب «الکلمات الذوقیه» به شش مرحلة «ذوق، شوق، عشق، وصل، فنا و بقا» به شکل موجز اشاره می کند. این نوشتار مقاماتی را که این دو فیلسوف عارف مشرب بیان کرده اند، به شیوة «تحلیل مفهومی» بررسی و مقایسه کرده است. از آن رو، که دیدگاه هر دو اندیشمند تحت تأثیر آموزه های دینی و موازین عرفان اسلامی بوده است، نقاط مشترکی همچون مراتب «خلسه، سکینه، توغل و وصل»، در آثار آنان مشاهده می شود و در بیشتر مراحل – دست کم - به لحاظ تعابیر و اصطلاح، تفاوت وجود دارد. سهروردی با افزودن دو مقام و مرتبة «فنا» و «بقا»، پس از مقام «وصل» که ابن سینا به آن ختم می کند، به نظر می رسد در جهت تکمیل کار ایشان گام برداشته است.
قاعده الواحد از منظر فلسفه و عرفان اسلامى با تأکید بر آراى ابن عربى و مشائیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
قاعده «الواحد»، یکى از قواعد مهم فلسفى است که بر طبق آن، از علت واحد جز معلول واحد صادر نمى شود: «الواحد لایصدر عنه الا الواحد». با وجود توافقى که میان فلاسفه نسبت به این قاعده وجود دارد، در کلمات عرفا، این قاعده با انکار و یا دست کم اصلاح روبه رو شده است. فارغ از قبول یا عدم قبول اصل قاعده، چالش اصلى تقریر فلسفى و عرفانى تعیین مصداق براى مصدر و صادر اول و همچنین تبیین چگونگى صدور کثرات از علت واحد است. این مقاله با روش تحلیلى توصیفى درصدد است با ارائه قرائت هاى فلسفى و عرفانى این قاعده و بررسى ایرادات عرفا به فلاسفه، مصادیق ارائه شده براى مصدر و صادر اول در دو دستگاه فکرى را معرفى کرده، تقریر ایشان را نسبت به چگونگى صدور کثرات بیان کند؛ همچنین ثابت نماید که اولاً، فارغ از اختلافات صغروى فلسفه و عرفان، اصل قاعده با مبانى عرفانى سازگار است و ثانیا، ایرادى که عرفا بر فلاسفه وارد کرده اند قابل پاسخ گویى است؛ اگرچه تقریر عرفانى مبتنى بر رد یا قبول اشکال مزبور نمى باشد.
تحلیل چگونگی تأثیرگذاری ویژگی های شخصیتی زن در سیر و سلوک عرفانی او(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به تحلیل نقش ویژگی های شخصیتی زن در سلوک عرفانی او می پردازد. در نگاه عرفانی، ویژگی های زنانه سبب تجلی آشکارتر اسماء جمال الهی و ویژگی های مردانه سبب ظهور بیش تر اسماء جلال الهی می گردد. بر این اساس می توان پرسید که آیا این تفاوت در تجلیات، می تواند تأثیری در سلوک عرفانی زن و مرد داشته باشد و آیا می توان نگاه فراجنسیتی عرفا را درباره تفاوت استعداد سالکان، به مسائل جنسیتی نیز تعمیم داد. پژوهش حاضر، با تلفیق مباحث عرفانی و دستاوردهای روانشناختی به ترسیم ارتباط ویژگی های شخصیتی زنانه با هفت منزل عرفانی می پردازد. چنین رویکردی در تحلیل مباحث سلوکی، دستاوردی جدید و دارای اهمیتی ویژه، هم در مباحث حوزه زنان و هم در مباحث عرفانی، است. در این بررسی روشن می شود که نقش ویژگی های زنانه در سلوک عرفانی وی گاه نقشی یاریگر و گاه بازدارنده است؛ به نحوی که سالک می تواند با آگاهی از نحوه تأثیرگذاری این ویژگی ها تدبیری عمیق تر برای چگونگی سلوک خود رقم زند.
میانه آرى و نه وجود و فطرت از منظر ابن عربى[1](مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله سعى دارد مفهوم کلیدى فطرت را با توجه به مبانى هستى شناختى، انسان شناختى و دین شناختى عرفان ابن عربى تحلیل و بررسى کند. از این منظر، تمامى حقایقْ تجلیات وجود واحدِ بسیط اند و ازاین رو، وجود در همه مواطن حضور دارد، هرچند در همه آنها با تمامى صفات خود ظهور نداشته باشد. اما انسان، حقیقتى متفاوت از همه حقایق است. مبتنى بر اندیشه دینى، انسان بر صورت خداوند خلق شده است؛ براین اساس، توان تجلى وجود را بتمامه دارد. و ازآنجاکه وجود عین علم و آگاهى است، توان تجربه وجود با تمام صفات را نیز دارد. این وجود و آگاهى در تمامى آدمیان به قوه و اندماج حضور دارد و به این حضور و آگاهى اجمالى، فطرت اطلاق مى شود. هدف خلقت آدمى آن است که این امر اجمالى را در خود هرچه بیشتر به فعلیت تبدیل کند. از دیدگاه مؤلف، این امر صرفا از طریق «عبودیت» یعنى تسلیم محض بودن به اراده خداوند محقق مى شود که تعبیرى است از فناى از غیر حق و بقاى به حق و این حق دقیقا همان وجود است که خود را در عبد متجلى کرده است.
مناسبات تصوف و الازهر با وهابیت در مصر (مطالعه موردی: رویکرد عبدالحلیم محمود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد روزافزون جریان وهابیت در سرزمین های اسلامی، به ویژه در مصر، از گذشته تا کنون یکی از مهم ترین دغدغه های عالمان الازهر بوده است. مشایخ الازهر برای تقابل با وهابیت براساس شرایط زمانی رویکردهای مختلفی را پی گرفته اند. در این میان نقش عبدالحلیم محمود، بسیار قابل تأمل است. رویکرد وی در تقابل با وهابیت، ایجابی و معطوف به تقویت جریان رقیب سلفیت، یعنی تصوف بوده است. عبدالحلیم محمودکوشیده است باترویج تصوف ازطریق نشان دادن صوفیان بزرگ به عنوان الگوی کامل، در قالبی همه فهم و جذاب، به مقابلة با وهابیت بپردازد. علاوه براین انتشار آموزه ها و تعالیم صوفیانه از راه های گوناگون، به ویژه در دورانی که خود با عنوان امام اکبر الازهر شناخته بود، نقش مهمی در گسترش و عمق بخشیدن به فرهنگ معنوی- اخلاقی و منعطف تصوف و کم کردن تأثیر وهابیت، رویکرد خشن و فرهنگ تکفیری آن داشت. واقعیاتی که باعث شد تا علاقة مردم به فرهنگ و آداب و رسوم صوفیانه همچون زیارت، توسل و برگزاری مراسم میلاد اهل بیت پیامبراکرم و اولیاء الهی که نقطه مقابل وهابیت بود، بیشتر و فرهنگ جامعه نسبت به وهابیت ایمن شود.