مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
شرح التعرف
حوزه های تخصصی:
کتاب «شرح التعرف لمذهب التصوف »، اثر مستملی بخاری، ازجملة نخستین آثار صوفیانة فارسی است که صبغة کلامی، ابعاد عرفانی و صوفیانة آن را تحت الشعاع قرار داده است. علی رغم جایگاه بلند این اثر در میان متون طراز اول متصوفه، تاکنون دربارة مبانی اعتقادی و جوانب کلامی آن پژوهش درخورِ اعتنایی به سامان نرسیده است. در این مقاله نشان داده ایم که وجهة نظر کلامی مؤلف و طرز استدلال و استنتاج وی در موارد متعدد - برخلاف آنچه در نگاه نخست به نظر می رسد- با مبانی و معتقدات اشاعره قابل انطباق نیست و قراین و شواهد گونه گون متنی، تأمل در جغرافیای تألیف کتاب و غلبة اعتقاد به مبانی و معتقدات کلامی ماتریدیه، در میان علمای ماوراءالنهر، مؤید آن است که مستملی در تألیف کتاب خویش، در عین استقلال رأی، از دیدگاه کلامی ماتریدیه بیش از اشاعره متأثر بوده است.
رویکرد شرح التعرف به داستان حضرت آدم(ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال یازدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۲۷)
37 - 50
حوزه های تخصصی:
اهل معرفت در تدوین آثار خود از قرآن بسیار استفاده کرده و به تناسب موضوع، به صورت آشکار و پنهان، آیات، داستانها، واژه ها و اصطلاحات آن را به منظور استناد و استشهاد و معمولاً با دیدگاهی تأویلی در متن خود آورده اند. از میان داستان های قرآنی، ماجرای خلقت آدم (ع)، نقض نهی او، رانده شدنش از بهشت و توبه کردن او و نقض امر شیطان در سجده کردن بر آدم، ابوالبشر ازجمله برجسته ترین مواردی است که با رویکردی تأویلی در متون تعلیمی عرفانی و ازجمله در شرح التعرف آمده است. مسئله مطرح در این پژوهش این است که مستملی با چه رویکردی به بخش های مهم این ماجرا توجه و اشاره کرده و دیدگاه تأویلی وی متناسب با چرخش و جابه جایی کنشگران چگونه است. نتایج به دست آمده در پاسخ به سؤالات مذکور به طورکلّی این است که در این اثر هرجا با دیدگاهی تأویلی، کنشگر حقیقی نقض نهی آدم (ع) خداوند است، به مواردی ازقبیل محبت و غیرت الهی اشاره و استناد شده است. در مواردی نیز کنشگری حوادث را آدم (ع) دانسته که با دو دیدگاه مثبت و منفی تفسیر و تبیین شده است. در مسئله نقض امر شیطان نیز رویکرد نویسنده کاملاً منفی است.
کارکرد بلاغی و ساختاری آیه 17 سوره انفال در شرح التعرف و مرصادالعباد با رویکرد بینامتنیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۳۴)
59 - 76
حوزه های تخصصی:
برخی شگردهای بلاغی در متون، به ویژگی های سبکی تبدیل شده اند. یکی از راه های بررسی این ویژگی های سبکی در متون مختلف تحلیل بینامتنی است. این موضوع در متون عرفانی اهمیت ویژه ای دارد؛ زیرا این متون زبانی تمثیلی و تأویلی دارند و با متون دینی و قرآنی در پیوندهای آشکار و پنهان هستند. این پژوهش در پی بررسی بینامتنی کارکرد بلاغی آیه 17 سوره انفال در شرح التعرف و مرصاد العباد است؛ به گونه ای که شگردهای سبکی هنری که نتیجه کارکرد بلاغی و اندیشگانی این آیه است- بررسی شده است. همچنین به دنبال آن بوده است که کارکرد و ساختار صور خیال در دو دوره سبکی متفاوت در متون عرفانی تا چه میزان مشابهت دارند و نوع خوانش عارفانه از این آیه، چگونه سبب شگردهای سبکی مشترک، در بیان آموزه های معرفتی آنان شده است. با تحلیل بُعد ساختاری و عناصر بینامتنی، سعی شد براساس نظریه ژنت، میزان استفاده این دو متن از یکدیگر و تطبیق آنها با بلاغت فارسی نشان داده شود. بر همین اساس درباره آیه مدنظر در دو متن اشاره شده، همه گونه های بینامتنی آشکار و ضمنی به صورت تضمین و تلمیح و تمثیل به کار رفته است.
مقایسه تأویل عرفانی آیات در شرح التعرف ربع اول با کشف الاسرار نوبت الثالث(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۴
۳۸۲-۳۶۱
حوزه های تخصصی:
شرح تعرف نوشته مستملی بخاری یکی از قدیمی ترین کتاب های تصوف در زبان فارسی است که اهالی این علم اهمیت ویژه ای برای آن قائل بوده اند. از آنجا که مؤلف این کتاب، مفسر قرآن است، تأویلات عرفانی ربع اول شرح التعرف که برای آیات بیان کرده، از خود او نیست؛ این امر از مقایسه اثرش با نوبت الثالث کشف الاسرار روشن می شود. همچنین از آنجا که مفاهیم هر دو تأویل یکسان و نزدیک به هم می باشد و یکی دیگر از شارحان کتاب التعرف کلابادی، خواجه عبدالله انصاری است، نتیجه تحقیق حاضر نشان می دهد که این دو شارح از یکدیگر تأثیر پذیرفته اند.
رویکرد مستملی بخاری در بهره گیری از داستان "حضرت موسی" برای بیان مباحث عرفانی شرح التّعرّف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی سال ۲۲ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۰
239 - 270
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم در میان منابع مورد استفاده اهلِ معرفت برای تألیف کتب عرفانی، منبعی بنیادین و اساسی به شمارمی آید. نویسندگان آثار صوفیه به تناسب موضوع مورد بحث خود و به منظور روشن ترکردن برخی مسائل برای مخاطب، به صورت مستقیم یا غیرمستقیم از واژه ها، اصطلاح ها و آیات قرآنی و یا قصّه های این منبع گرانقدر بهره می جویند. اسماعیل مستملیِ بخاری (وفات: 434 ه . ق) نیز، در شرح خود بر کتاب «التَّعَرُّفُ لِمذهبِ اهلِ التَّصَوُّف»، با بهره گیری از داستان حضرت موسی و آیات قرآنی مرتبط با آن، به شرح و تبیین و تأویل مباحث عرفانی و دینی و بعضاً کلامی پرداخته است. مسأله مطرح شده در این پژوهش پی بردن به رویکرد مستملی در بهره گیری از سرگذشت حضرت موسی برای بیان مباحث کتاب شرح التّعرّف است و یافته های به دست آمده نیز از رویکرد دو وجهی مستملی به این داستان حکایت دارد. در رویکرد نخست، حضرت موسی بویژه در واقعه تجلّی خداوند بر کوه طور، نماد سالکی است که به فنای صفات رسیده است و بسیاری از مقام های سیر و سلوک را در قالب سالکی که در مقام سکر و فنا و وجد و غلبه و تفرید و تفرقه بوده پشت سرگذاشته است. این رویکرد گره خوردگی داستان حضرت موسی را به عنوان نمونه ای در تبیین مباحث عرفانی مطرح می کند. و در رویکرد دوّم، داستان حضرت موسی نمونه و شاهدی برای تبیین مسائل مربوط به شریعت می شود. در این رویکرد، مستملی حضرت موسی را پیامبری معرفی می کند که در مباحثی مانند معجزه، امّت، کلام با خداوند، قرب و... در مرتبه پایین تری از پیامبرخاتم قرار دارد.
مقابله مقامی و کنشی حضرت محمد(ص) با دیگر پیامبران در شرح التعرف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۸
85 - 110
حوزه های تخصصی:
شرح التعرف، از جمله آثار پدید آمده در حوزه عرفان تعلیمی به زبان فارسی است که مستملی آن را بر التعرف کلابادی نوشته است. وی در این اثر، جهت تبیین دیدگاه ها و تشریح مبانی فکر و نظری خود، اثر خود را در پیوند بینامتنی با قرآن کریم قرار داده و از آیات و روایات قرآنی داستان انبیاء استفاده کرده است. داستان ها و روایات منسوب به پیامبر(ص) از برجسته ترین موارد کاربردی در این اثر است که در بیشتر موارد به صورت تقابلی و مقایسه ای با داستان سایر پیغمبران آورده شده است. در این نوع کاربرد، مقایسه در دو حوزه کنش و مقام انجام شده که نوع مقابله مقامی با بسامد بیشتری در این اثر آورده شده است. نویسنده در التعرف، بسیاری از پیامبران را در نقطه مقابل پیامبر(ص) قرار داده که این میزان تقابل با این دامنه تنوع در این اثر تقریباً کم نظیر است. هدف نهایی مستملی در استفاده از این شیوه، بیش از آنکه به منظور تشریح و تبیین اصول و مبانی و اصطلاحات عرفانی باشد تأکید صریح یا ضمنی بر برتری و فضیلت حضرت محمد(ص) بر سایر پیامبران و در نتیجه برتری امت او بر دیگر امت ها است.