فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۰۱ تا ۲۲۰ مورد از کل ۵٬۴۵۴ مورد.
منبع:
علوم حدیث سال ۲۷ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۴)
51 - 66
حوزه های تخصصی:
عمار ساباطی یکی از روات پرکار در نقل احادیث فقهی است. عمل به احادیث عمار در میان فقهای متقدم، همواره مسأله ای چالشی بوده است. در این نوشتار ابتداء عوامل تردید فقهاء در عمل به احادیث عمار ساباطی را بر شمرده ایم؛ سپس با احصاء کامل احادیث عمار ساباطی در کتاب طهارت، آن ها را بر اساس شیوه ی تعامل فقهای متقدم دستهبندی کرده ایم. آن گاه به بررسی شیوهی تعامل ایشان با هر دسته از مجموعه احادیث او پرداخته ایم. نشان داده ایم که مواجههی فقهاء با احادیث عمار، بینِ اعراض و قبول، متغیر است، و در پایان اثبات کرده ایم که قبولِ احادیث عمار توسط فقهاء، همواره در سایهی مؤیداتِ خارج از خود حدیث بوده است. این سبک از مواجهه می تواند در کنار بررسی های سندی، برای سنجش احادیث، کارآمد باشد.
دلایل بایستگی اعتبار سنجی احادیث در پرتو قرآن مجید(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
حدیث و اندیشه بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۳
131 - 155
حوزه های تخصصی:
رهیافت آسیب های فراوان به سپهر احادیث، نقد سند و محتوای آنها را بایسته می نماید. در فرآیند اعتبار سنجی حدیث، بسنده کردن به بررسی سند حدیث، برای داوری درباره آن به سبب وجود مؤلفه هایی چون وجود راویان مسکوتٌ عنه، مختلفٌ فیه و مجهول و نیز آسیب های دیگری در زنجیره نقل حدیث، ناکارآمد می نماید. در میان گونه های نقد محتوایی نیز عرضه حدیث به قرآن نتیجه ای برای داوری استوارتر فراهم خواهد آورد. پژوهش حاضر به روش توصیفی- تحلیلی و با بهره از منابع کتابخانه ای درپی یافتن دلایل نیازمندی فرآیند اعتبارسنجی حدیث بوسیله قرآن است. دلایل عقلی ضرورت بهره ازین فرآیند بر مقایسه سند، متن، جهت صدور، دلالت و دلایل حجیّت قرآن با حدیث استوار هستند. این دلایل به نحو تضمنّی بر عرضه حدیث به قرآن رهنمون هستند. اما دلایلی چون نقش مرجعیت قرآن برای معارف دینی دلالتی مستقیم، بر بایستگی پیش گفته دارند. دلایل نقلی مورد بهره درین پژوهش، گزاره های برآمده از قرآن و سنّت هستند که از انواع دلالتهای مطابقی و التزامی آنها در راستای اثبات بایستگی عرضه حدیث به قرآن بهره گرفته شده است. این دلایل عبارتند از: آیات دربردارنده ویژگی های فرازمندی قرآن برای سنجش رهیافتها ونیز رجوع به قرآن در هنگامه کشمکش ها، روایات مشهور به ثقلین و اخبار عَرض.
بازپژوهشی در تضعیف حمّاد بن عیسی از سوی اهل سنت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال چهاردهم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۸
153 - 174
حوزه های تخصصی:
مبحث جرح و تعدیل در علم رجال یکی از مباحث مهم است که اهمیت آن به ویژه در علم حدیث، نمود فراوانی می یابد؛ به نحوی که در بررسی صحت و سقم یک روایت، هر اندازه که درجه اعتبار سند آن روایت بالاتر باشد به همان میزان احتمال پذیرش و نیز دور ماندن آن از آسیب های حدیثی(از قبیل جعلی و موضوع بودن و ...) افزایش می یابد. راویان فراوانی از سوی رجال اهل سنت تضعیف شده اند که به تبع این تضعیفات، تعداد فراوانی از احادیث صحیح، از درجه اعتبار ساقط شده و به مرتبه پایین تری از اعتبار تنزّل یافته اند. بسیاری از این تضعیفات به دلایلی از قبیل تعصب در مذهب، سخت گیری و مشدّد بودن و مسائلی از این قبیل است. مقال حاضر بر آن است تا با استفاده از منابع کتابخانه ای و نرم افزاری، چگونگی اعمال جرح مبهم در مورد حمّاد بن عیسی که صرفاً به سبب اعمال جرح مبهم بر وی، تضعیف شده است را بررسی نموده و با توجه به غیرقابل پذیرش بودن جرح مبهم از سوی خود اهل سنت، تضعیف آن ها بر این راوی را مردود شمرده و موثق بودن این راوی را اثبات نماید و امکان تعمیم این مبحث در مورد راویان فراوان دیگری که از سوی اهل سنت با همین طریقه تضعیف گردیده اند نیز محتمل بداند به نحوی که این تعمیم، لزوم بازنگری در برخی جرح و تعدیل های اهل سنت الزامی می نمایاند.
تعارض العدالة في الصحة الروحية للمرضى ذوي الأمراض المستعصية، بالترکيز على نهج البلاغة(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تُسَبِّبُ الأمراضُ المستعصیه تغییرات حاده لدى المریض على مختلف الأبعاد الاقتصادیه والأسریه والاجتماعیه والنفسیه. تؤدی هذه التغییرات فی معتقدات المریض الدینیه إلى صراعات روحیه واسعه النطاق. لقد خَلَقَتِ الصراعات الروحیه معتقدات جدیده فی مجال الأمراض المستعصیه. إن تأکید منظمه الصحه العالمیه على وجود الصحه الروحیه باعتبارها البعد الرابع للصحه، إلى جانب أبعاد الجسد والعقل والمجتمع، یضاعف ضروره إعاده قراءه أوامر الإمام علی (علیه السلام) فی حل الصراعات الروحیه الناشئه. وفی الوقت نفسه، تلعب قضیه "العداله" دوراً کبیراً فی خلق هذه الصراعات. إنّ تجارب المؤلفین السریریه فی دراسه هذه الفئه من الموضوعات الفرعیه التی ترتبط بالصحه الروحیه، مثل سبب المرض، الله والمرض، حکمه المرض، الطبیعه الشریره للمرض، أفعال الإنسان والمرض، والتی تُظهرُ نفسها فی شکل أسئله مثل «لماذا أنا؟، لماذا أنا وقد کنت جیدًا؟ لماذا الان؟ لماذا طفلی؟» یدلّ علی أنّ الإجابه المنطقیه على هذه الأسئله المذکوره أعلاه، لها تأثیر خطیر للغایه فی مجال الصحه الروحیه. وقد تمت دراسه التحلیل الفلسفی والدینی لمسأله العداله والمرض، ضروره القوانین الطبیعیه، العلاقه بین الشر والمرض، أحکام الله الثابته فی المرض من وجهه نظر نهج البلاغه وعلى ضوء الصراعات الروحیه، بما یتوافق مع الصحه الروحیه للمرضی.
مختصرسازی کتاب های حدیثی با پیش فرض های کلامی – فقهی در نقد(مطالعه موردی مختصر تفسیر قمی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ناقدان حدیث در نقد حدیث معیارهای دارند، از جمله ناقدان حدیث دانشمند صاحب فضل و در عین حال گمنام عبدالرحمن بن محمدبن ابراهیم معروف به ابن عتائقی از دانشمند برجسته اهل حله است، وی معیارهای متعددی در نقد احادیث در کتاب مختصرتفسیر علی بن ابراهیم قمی به کار بسته است. برای بازیابی معیارهای نقد حدیث توسط ابن عتائقی به نحو موردی تمام نقدهای وی در کتاب مختصر تفسیر قمی مورد بررسی قرار گرفته است. از جمله معیارهای که مورد توجه ابن عتائقی در نقد روایات است، می توان به مباحث کلامی، فقهی، فقه الحدیث و ادبیات عرب اشاره کرد. یکی از مهم ترین معیارهای وی در نقد پیش فرض های کلامی و فقهی است، برای نمونه، وی احادیثی که با اصول مذهب و عقل سلیم سازگاری ندارد، کنار گذاشته و نقد می نماید، یکی از مواردی که بیشتر مورد نقد ایشان است، روایاتی است که در عدم عصمت انبیاء و ائمه علیهم السلام در کتاب تفسیر قمی آمده است، وی به شدت این روایات را نقد و رد می نماید.
تحلیل معنایی صفت «انزع بطین» در منابع فریقین(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه علوم حدیث تطبیقی سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۱شماره ۱۶
167 - 180
حوزه های تخصصی:
یکی از بایسته های پژوهش، شرح و تفسیر صفات و فضائل امیرالمؤمنینg است. «انزع بطین» یکی از صفات امام علیg که در متون تاریخی، روایی و زیارات مأثوره به کار رفته است. اخیرا برخی محققان این دو کلمه را به معنای صفت مذمت و نکوهش دانسته و از همین روی این فرضیه را مطرح کرده اند که این دو صفت توسط دشمنان امیرالمؤمنینg جعل و به ایشان نسبت داده شده است. چنین رویکردی این مسأله را ایجاد می کند که این دو صفت در ادب و فرهنگ عربی به چه معنایی است؟ مقاله پیش رو با بررسی این دو واژه در زبان و فرهنگ عربی و منابع فریقین به معنای واقعی آن پرداخته و اثبات کرده است که «انزع» و «بطین» معنای مدح دارند و از صفات اصیل امیرالمؤمنینg هستند.
دراسة الفرضيات العلمية للجيولوجيا في کلام الأمير(ع) وملاءمتها لعلوم الأرض(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یعتبر نهج البلاغه کنزاً ثمیناً فی مجال معرفه الله، وهو عباره عن إجابات علمیه دقیقه للإمام علی (ع) عن مجاهیل العالم التی حدثت للعقل البشری. و هی الموسوعه التی تحتوی علی کنوز جمیع العلوم، حیث یجیب الإمام بالعلم على الشکوک المثاره، استناداً إلى کلام الوحی والرسول الکریم (ص) مستشهداً بالوثائق العلمیه. من فروع العلم ما یسمّى الیوم بالجیولوجیا الذی یقوم على دراسه کوکب الأرض ویناقش تعقیدات نشأه الأرض وفروع الجیولوجیا. لقد طرح علماء علوم الأرض فی عصرنا الحالی الطروحات المختلفه؛ والذین قدموا البراهین على هذه الطروحات العلمیه من خلال الوثائق المستمده من الأجهزه الحدیثه والأدوات المتخصصه. وذلک عندما أوضح الإمام علی (ع) هذه المواضیع ببلاغه بلیغه فی عده أجزاء من خطب نهج البلاغه مستعیناً بالقرآن وعلمه الإلهی. فی هذا المقال، ومن خلال دراسه الطروحات العلمیه للجیولوجیا ومطابقه قطعیتها مع علاقات السبب والمسبّب فی کلام الأمیر (ع)، تمّ تحقُّقِ الإیمان بمکانه الإمام المعصوم (ع)، ونتیجه لذلک، وبزیاده البصیره والمعرفه، یمکن للمرء أن یؤمن بقدره الخالق، وخَلقِهِ الحکیم، ونظامه المتماسک المهیمن علی الکون، ویحصل علی التوحید الواعی، وهذا هو الکمال والسعاده القصوى للإنسان.
شیوه استخراج اصل ثابت رفتاری از سیره و گفتار معصومین علیهم السلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۷ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۶)
212 - 230
حوزه های تخصصی:
کتاب های تاریخی، منابع حدیثی و نیز کتاب های تراجم و برخی منابع رجالی از مصادر شناخت رفتار معصومین علیهم السلام هستند. اما علیرغم وجود گزارش های فراوان از سیره معصومان علیهم السلام ، کاربرد برخی سیره های رفتاری در زمان حاضر با چالش روبروست. مسئله اصلی چگونگی دستیابی به اصول ثابت در رفتار معصومین علیهم السلام است به گونه ای که برای همه زمان ها ومکان ها به کار آید. برای پاسخ به این مسئله ، از شیوه گردآوری روایات و تحلیل آن ها بهره برده ایم. یافته های پژوهش نشان می دهد که امکان دست یابی به اصول ثابت نزد همه پژوهشیان میسر نیست ولی با تاکید بر برخی معیارها ، می توان شیوه ای برای استخراج اصول ثابت رفتاری به دست آورد. تصریح معصومان به اصل بودن برخی رفتارها ، فراوانی رفتاردر طول مدت حضور معصومین ، اصول ثابت رفتاری در قرآن و سر انجام تبیین متن چهار معیاری است که بر پایه آن ها به اصول ثابت رفتاری معصوم دست می یازیم به گونه ای که می توان در هر زمان و مکانی ، رفتار پسندیده در عصر معصوم را بازآفرینی کرد.
نقد انگاره ادراج زهری در حدیث فدک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال چهاردهم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۸
39 - 56
حوزه های تخصصی:
از حقایق مسلّم تاریخ اسلام، غصب فدک و غضب حضرت زهرا B بر ابوبکر و سخن نگفتن آن حضرت با وی تا زمان شهادت است. اما دیرزمانی نیست که شبهه ای با عنوان ادراج زهری در روایات مربوط به این غضب، از سوی برخی عالمان سلفی مطرح شده است که روایات غضب آن حضرت بر ابوبکر را از ادراجات زهری دانسته، آن ها را مردود اعلام می کنند. نوشتار حاضر به روش کتابخانه ای و با رویکردی تحلیلی در پی ارزیابی و پاسخ به این شبهه نگاشته شده است. یافته ها از آن حکایت می کند که برخلاف ادعاهای مطرح شده، عبارات غضب و هجران از ادراجات زُهری نیست و در غالب متون این روایات، ناقل ماجرای غضب و هجران، عایشه است و خبری از ادراج نیست. علاوه بر آن، ماجرای سخن نگفتن حضرت زهرا B و غضب ایشان بر ابوبکر از طریق غیر زهری نیز نقل شده است. اضافه بر آن عالمان اهل سنت ادراج در حدیث را عملی حرام و سبب ساقط شدن راوی از عدالت می دانند. همچنین این حدیث را از جمله احادیث دارای ادراج ذکر نکرده بلکه به محتوای آن اعتراف و سعی در توجیه غضب آن حضرت بر ابوبکر کرده اند.
واکاوی روایت «الْفَارُّ مِنَ الطَّاعُونِ، کَالْفَارِّ مِنَ الزَّحْفِ، وَالصَّابِرُ فِیهِ لَهُ أَجْرُ شَهِیدٍ» در جوامع روایی اهل سنت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال چهاردهم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۸
175 - 196
حوزه های تخصصی:
روایت «الْفَارُّ مِنَ الطَّاعُونِ، کَالْفَارِّ مِنَ الزَّحْفِ، وَالصَّابِرُ فِیهِ لَهُ أَجْرُ شَهِیدٍ» روایت مطرح در کتب روایی اهل سنت است که به طرق گوناگون از عایشه و جابر بن عبدالله انصاری نقل شده است. ظاهر روایت بدون در نظر گرفتن جهت صدور آن و با تغییر در محتوا، از سوی خلفا جهت دستیابی به مقاصد آنان مورد بهره برداری سوء قرار گرفته است. نوشتار حاضر، از وجوه مختلفی به واکاوی روایت فرار از طاعون پرداخته است. تفرد عایشه در نقل روایت، وجود راویان ضعیف، اضطراب در سند و متن روایت، همچنین تضاد و تعارض آشکار آن با آیات قران از عواملی هستند که تحریف روایت را بیان می کنند. لذا بررسی و اعتبارسنجی این روایت امری ضروری به نظر می رسد. بررسی ها نشان می دهد این روایت نبوی در مصادر اهل سنت به درستی ضبط نشده و نقل تحریف یافته روایت، ضمن اشاره به روحیه جبرگرایی و فساد حاکمان، بیانگر موضع و اغراض خاص آنان است.
بررسی حدیث «الخلافه بعدی ثلاثون» از منظر فریقین(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
حدیث «الخلافه بعدی ثلاثون سنه» با تعدد نقل و مضمون واحد در منابع اهل سنّت مورد قبول واقع شده و در کتب کلامی، تفسیری، حدیثی و تاریخی طرح شده و مستند برخی از اعتقادات اهل سنّت از جمله مشروعیت و تربیع خلفا قرار گرفته است. سوال این است که آیا این حدیث می تواند مستند قابل قبولی برای اهل سنّت در بحث امامت باشد؟ با استفاده از قواعد مقبول فریقین در بررسی سندی و دلالی این حدیث مخدوش است؛ هرچند امامیه به صورت موردی در مناظرات به عنوان عنصر جدل از آن بهره جسته اند. این حدیث با اعتقادات اهل سنت ناسازگار است؛ مانند محدودنمودن مدت زمان خلافت به سی سال و عدم مشروعیت خلفای بعد از امیرالمومنین علی بن ابی طالبg و نیز تعارض با احادیث امامان دوازده گانه که مورد اتفاق فریقین است. نویسندگان اهل سنت برای حل این ناسازگاری ها به چاره جویی برخواسته اند و مباحثی مانند جعل دو دوره برای خلافت یعنی تا سی سال خلافه النبوه و بعد از آن خلافه الملک را بیان کرده اند.
عرضه حدیث «وصیت» بر احادیث متواتر «اثناعشر»(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه علوم حدیث تطبیقی سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۱شماره ۱۶
129 - 146
حوزه های تخصصی:
روایات بسیاری در باب اثبات و وجود دوازده امام بعد از پیامبر گرا می اسلام در کتب معتبر شیعی و اهل سنّت گزارش شده است. این احادیث به احادیث «اثناعشر» معروفند که با قیودی همچون «اثناعشر اماما»، «اثناعشر خلیفه»، «اثناعشر امیرا» و... و اوصافی چون «من اهل بیتی»، «کلهم من قریش»، «کلهم من بنی هاشم» و... وارد شده اند از طرفی، امروزه جریانی نوظهوری بنام جریان یمانی به رهبری شخصی به نام احمد اسماعیل بصری معروف به احمدالحسن، مدعی است که مطابق حدیث وصیت که از پیامبرa نقل شده، بعد از پیامبرa بیست وچهار امام و وصی خواهند آمد و بعد از امام دوازدهم، دوازده امام دیگر (با وصف مهدی) خواهند آمد و احمد بصری امام سیزدهم است. نوشتار پیش رو با بررسی حدیث «وصیت» از حیث سند و دلالت و تطبیق روایات اثناعشر با آن، عدم صحت ادعای مورد نظر را به اثبات می رساند؛ روش کار در این مقاله به صورت توصیفی تحلیلی است.
فرایند ارزیابی روایات تفسیری با قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه علوم حدیث تطبیقی سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۱شماره ۱۶
249 - 270
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم از جمله معیارهای اصلی ارزیابی متون روایی به ویژه روایات تفسیری است. محققان در این محور، بیشتر بر ضرورت عرضه به قرآن کریم تاکید داشته اند اما درباره چگونگی عرضه بر قرآن کمتر پرداخته شده و در این باره الگوی جامع، به ویژه در عرضه روایات تفسیری بر قرآن کریم ارائه نشده است. در این تحقیق با روش توصیفی- تحلیلی، الگوی جامعی برای ارزیابی روایات تفسیری با قرآن ارائه می شود. الگوی پیشنهاد ی در این پژوهش عبارت اند از: 1. به دست آوردن مفاد؛ 2. پرهیز از پیش داوری؛ 3. روشن ساختن مفردات آیه؛ 4. بررسی سیاق آیات هم جوار؛ 5. فرازبندی آیه مشخص نمودن نقاط روشن و مجمل؛ 6. شرح آیه به کمک دیگر آیات؛ 7. دسته بندی روایات و به دست آوردن مفاد؛ 8. استنباط نسبت روایات با آیه؛ 9. عرضه روایات به قرآن عرضه.
روش شناسی اسلوب مبالغه در ترجمه قیود منصوب در نهج البلاغه بر اساس نظریه تغییرات صوری ساختاری کتفورد (مطالعه موردی ترجمه شهیدی و فولادوند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اسلوب مبالغه به عنوان یکی از پربسامدترین اسلوب های نحوی، با نهفته های معنایی فراوان، همواره مورد توجه مترجمان بوده است. بررسی ترجمه این اسلوب در نهج البلاغه که کتابی آمیخته با عباراتی فصیح و بلیغ است، اهمیت به سزایی دارد؛ از سوی دیگر نظریه کتفورد به عنوان نظریه ای دقیق و موشکافانه در ترجمه، می تواند معیار و مقیاس مطلوبی برای واکاوی معنایی ترجمه های نهج البلاغه در اسلوب مبالغه باشد. این اسلوب در ساختارهای صرفی، نحوی و بلاغی کاربرد دارد؛ اما از آن جا که یکی از موارد استفاده در ساختارهای نحوی، در قیود منصوبیِ حال و تمییز و مفعول مطلق است، این پژوهش کوشیده است، با روش توصیفی-تحلیلی، این ساختارها را از دل نهج البلاغه استخراج و بر این نظریه تطبیق دهد تا میزان مطابقت یا عدم مطابقت برابر نهادهای موجود در زبان فارسی، در برابر ساختارهای تأکیدی زبان عربی، در دو ترجمه شهیدی و فولادوند - به عنوان دو ترجمه که از نظر ادبی جایگاهی ویژه دارند- مشخص شود. پس از واکاوی های انجام شده در ترجمه این دو ساختار، مشاهده شد، با وجود موارد بی شماری از تمییز محول از فاعل یا مفعول، حال مؤکد و مفعول مطلقِ موجود در نهج البلاغه، با بار معنایی مبالغه، مترجمان نتوانسته اند بر مبنای این نظریه، معنای مبالغه را از زبان مبدأ به زبان مقصد به خوبی، منتقل کنند. گرچه در ارکان زبان فارسی، ساختارهای مبالغه؛ همچون زبان عربی وجود ندارد؛ اما در برخی موارد، با کمک ترکیب های مبالغه ساز و استفاده از قیود تأکیدی، سعی شده است تا اندازه ای این مبالغه بیان شود؛ ولی در مجموع، بازتاب معنای مبالغه در این ساختارهای نحوی، به نوعی ابتر باقی مانده است.
دلاله مفرده (الجنّه) عبر منهج الاستبدالی فی القرآن ونهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات حدیثه فی نهج البلاغه السنه الخامسه ربیع و صیف ۱۴۰۱ (۱۴۴۳ق) العدد ۲ (المتوالی ۱۰)
131 - 143
حوزه های تخصصی:
تحلل معرفه دلالات الکلمات معنى الکلمات وفقًا لنظامها الدلالی. من أهم الطرق فی علم دلالات الألفاظ الاعتماد على علاقات التعایش. لأنه من خلال الشبکه الدلالیه وفحص الکلمات ، یمکنک فهم الکلمه المعصومه والتشکیل الصحیح للهندسه المعرفیه. کلمه "الجنه" من أکثر الکلمات شیوعًا فی القرآن ونهج البلاغه. البحث الحالی بالمنهج الوصفی والتحلیلی یسعى للإجابه عن السؤال: ما أهم رفقاء کلمه الجنه؟ وبتفحص کلمه الجنه فی القرآن ونهج البلاغه بمقاربه متزامنه تبین أن الجنه فی القرآن تتحد مع کلام التقوى والرضا والإیمان والعلم والعمل الصالح. هذه العوامل هی أساس دخول الجنه. فی نهج البلاغه ، کلمه الجنه مرادفه للإسلام ، وعلم الله ، وطاعه وصایا الله ، وأوامر النبی صلى الله علیه وسلم ، وعون وصداقه أهل البیت ، والتقوى ، والتوافق مع العمل. الإیمان والنیه الخالصه. لذلک ، مع الأخذ فی الاعتبار أن القرآن ونهج البلاغه لهما فصاحه فریده وارتباط عمیق ، استخدم الإمام (ع) کلمات القرآن وتفسیراته ومفاهیمه على نطاق واسع ، وأصحاب کلمه الجنه فی نهج الجنه. ترتبط البلاغه بالقرآن ، وهذا الارتباط فی طرق العلاقات بین النص ، الموضوعی والمعجمی.
بررسی و نقد حدیث «ولد الزنا لا یدخل الجنه»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۷ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۳)
141 - 162
حوزه های تخصصی:
حدیث «ولد الزنا لا یدخل الجنه» در برخی منابع روایی شیعه و اهل سنّت نقل شده است. این حدیث در منابع شیعی به صورت مرسل نقل شده و در منابع اهل سنّت به جهت قرارگیری افراد غیر موثق و ضعیف در سلسله راویان، ضعیف به شمار رفته است. حدیث از جهت محتوا نیز دچار ضعف است. محتوای حدیث با برخی آیات قرآن کریم، مانند آیاتی که هر کس را مسؤل کارهای خود معرفی می کنند و آیاتی که عوامل ورود به بهشت و جهنم را بیان می کنند، ناساگار است. همچنین در مقابل این حدیث روایاتی با سند قوی تر وجود دارند که ولد الزنا را بی گناه معرفی می کنند. این حدیث به گونه ای ظلم نیز به شمار می رود و با حکم عقل به قبح ظلم نیز سازگاری ندارد. نقل حدیث در کتب موضوعات نیز نشانه ای بر ضعف آن است. با توجه به این که توجیهات ارائه شده برای آن نیز استحکام و استناد لازم را برای حل مشکلات ندارند، باید گفت که در صدور آن از پیامبر اکرم ۹ تردید جدی وجود خواهد داشت.
مادرت به عزایت بنشیند! تاملی در مشتقات تعبیر روایی «ثَکِلَتکَ أمُّک»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۷ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۵)
117 - 140
حوزه های تخصصی:
اهمیت توجه به مفاهیم کهنِ متون متقدم در فهم و معادل گزینی صحیح امروزی آن، بر کسی پوشیده نیست؛ به ویژه آنگاه که آمیخته با مجازگویی باشد و نیز در زمره متون مقدس، که در باور پروری مخاطبان اثر دارند، به شمارآید.! با اینکه دانشوران زبانی، بسیار بر این مهم تأکید دارند اما در عمل، بی توجهی به کاربست این صنف از صنایع ادبی در برخی متون روایی، دستیابی به معنای دقیق این گزاره ها را مشکل ساخته است. عبارات کنایی «ثَکِلَتکَ أمُّک» در صیغ مختلف بیانی، از این دسته است که فهم مقصود اصلی آن تنها از رهگذر توجه به شاخصه هایی همچون سیاق کلام، فرهنگ زمانه، فضای صدور و ... میسر است. نگرش تک بعدی به این تعبیر، موجب منفی گزینی در مفهوم امروزی این عبارات شده است. اهتمام نوشتار حاضر، تصحیح این نگرش و اثبات چندکاربردی بودن این مفهوم است؛ به گونه ای که در خلال توجه به شاخصه های مذکور، کاوش در آرا ادیبان و مراجعه به متون اصیل عرب و نیز با روش توصیفی استنتاجی در گردآوری و مقایسه تحلیلی داده ها، به کاربرد روایی مثبت این کنایات در کنار مفاهیم منفی دست یافته میشود که «تأکید، تعجب، تعظیم، تحضیض، انکار، هشدار و ... »از جمله آنهاست و تعدد کاربرد این عبارت کنایی اثبات میگردد
فرآیند تمییز مشترکات و توحید مختلفات و تطبیق آن بر تعبیرهای به کار رفته برای ابوالمفضل شیبانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۷ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۴)
139 - 159
حوزه های تخصصی:
ابوالمفضل شیبانی از محدثان فعالی است که نام وی در انبوهی از سندهای احادیث فریقین آمده است. یکی از مسئله های مهم در رابطه با وی، مسئله "تمییز مشترکات" و "توحید مختلفات" است؛ زیرا تعبیرهای بسیار گوناگونی برای نام بردن از او به کار رفته است، به گونه ای که اگر دقت نشود، بخشی از آنها مجهول می مانند و به اتحاد آنها با ابوالمفضل پی برده نخواهد شد. در این مقاله، با واکاوی نام و نَسَبِ ابوالمفضل، توجه به سنّت اختصارگویی در ذکر نَسَبِ اشخاص، توجه به راوی و مروی عنه و تحلیل تصحیف های انجام شده در نام وی، شمار قابل توجهی از این تعبیرها از جهالت به درآمده اند و هم زمان، محدثانی که شباهت های بسیاری با ابوالمفضل داشته و ممکن است با وی اشتباه گرفته شوند، مشخص شده اند و قرینه هایی برای تشخیص آنها بیان شده است.
تحلیل انتقادی روش فقه الحدیثی سیوطی در تنویر الحوالک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال چهاردهم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۸
197 - 224
حوزه های تخصصی:
تنویر الحوالک شرح مختصر سیوطی بر موطأ مالک است. سیوطی به طور عمده در این اثر به شرح و بسط مفهوم متن احادیث پرداخته است؛ ازاین رو می توان نوشته مذکور را مجموعه ای فقه الحدیثی به حساب آورد. شناخت فقه الحدیث ثمره سایر علوم حدیث بوده و آگاهی از شیوه پیشینیان به خصوص شارحان جامع نگاری همچون سیوطی در فهم احادیث می تواند به تصحیح یا تعمیق فهم ما بینجامد. لذا این جستار درصدد است با استفاده از روش توصیفی تحلیلی به واکاوی انتقادی روش فقه الحدیثی سیوطی در تنویر الحوالک بپردازد. به رغم آنکه سیوطی تلاش کرده تا روایات موطأ را در زمره روایات صحیح جلوه دهد، توجه به اوضاع نابسامان نقل و نگارش حدیث و شکل گیری روایات جعلی فراوان در زمانه مالک و تجدیدنظرهای مکرر وی، نمایانگر آن است که حتی آخرین نسخه موطأ نیز انتخاب نهایی و قطعی مالک نبوده است. اشتمال موطأ بر روایات موقوف و مقطوع و عنایت به عدم حجیت آراء و فتاوای صحابه و تابعین، دلیل دیگری بر بطلان دیدگاه سیوطی است. وی پس از طرح مباحث سندی، از طرق گوناگون به شرح احادیث پرداخته است. طرح مباحث بلاغی و توجه به مفاهیم حقیقت و مجاز و دوری از تجسیم و ظاهری گری، جمع میان احادیث متعارض تا حد امکان و اندک شمردن مصادیق وقوع نسخ، عدم رعایت انصاف در تبیین مسائل کلامی مانند مسئله ارث گذاشتن انبیا و بهره نیافتن کافی و وافی از آیات قرآن در شرح احادیث از جمله محاسن و معایب روش فقه الحدیثی سیوطی است.
خلوت گزینیِ انتخابی در آموزه های قرآن، حدیث و روا ن شناسی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه علوم حدیث تطبیقی سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۱شماره ۱۶
271 - 292
حوزه های تخصصی:
خلوت گزینی به معنای انقطاع از خلق و اشتغال به خود می باشد که در نهاد انسان با مقایسه و ارزیابی تعاملش با دیگران صورت می پذیرد؛ ازاین رو زمانی که فرد روابط خانوادگی و اجتماعی خاصی نداشته باشد، خلوت را برگزیده است. روان شناسان موضوع خلوت گزینی را در دو نوع مثبت و منفی جای داده اند. شکل مثبت خلوت گزینی که به صورت انتخابی صورت می پذیرد، در آموزه های قرآن، حدیث و روان شناسی از فواید بسیاری برخوردار است. جستار پیشِ رو با روش توصیفی- تطبیقی، نظرات برخی روان شناسان را بر اساس آموزه های قرآن و حدیث، مورد ارزیابی قرار داده است. مطابق یافته های این پژوهه، برای خلوت گزینیِ انتخابی شش فایده توصیف شده است که عبارت اند از: خودآگاهی عمیق تر، ارتباطی ژرف تر با خداوند، تأمّل در طبیعت، یادگیری و سرعت بیشتر برای انجام امور، افزایش خلّاقیت و احساس آزادی کامل تر. با بررسی صورت گرفته می توان هم راستا و هم جهتی برخی نظرات روان شناسی و آموزه های قرآن و حدیث را تأیید نمود و بر عدم تهافت، بلکه هم سویی و مکمّل یکدیگر بودن آنها تأکید ورزید. گفتنی است در آیات و روایات معصومانb آثار اخروی خلوت گزینی تبیین شده و زمان، اعمال، برنامه و محتواهای خاصی برای آن، ذکر گردیده که در روان شناسی معاصر، کمتر به آن پرداخته شده است.