مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
نومعتزلیان
حوزه های تخصصی:
سید قطب از برجسته ترین رهبران فکری جریان بنیادگرای اخوان المسلمین بود و حسن حنفی از شاخص ترین افراد جریان روشنفکری نومعتزلی به حساب می آید. این دو جریان که در سدة بیستم میلادی در مصر شکل گرفتند، در جستجوی راه حل برای معضلات عدیدة کشورشان، از جمله مشکلات و مباحث سیاسی، بودند.
در مقالة حاضر اندیشه های سیاسی سید قطب و حنفی به شیوه -ای توصیفی - تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته است. این بررسی نشان می دهد که اندیشة سیاسی سید قطب بر پایة قرائت از دین قرار داشت. او معتقد به تشکیل حکومت اسلامی و گسترش ایدئولوژی اسلامی و ضمناً مخالف استفاده از اندیشه ها و نظام های به عاریت گرفته شدة غربی در حکومت اسلامی بود. حنفی نیز بر لزوم تشکیل حکومت اسلامی و گسترش ایدئولوژی اسلامی بر اساس شیوه های تبلیغی - تعلیمی و البته در صورت لزوم بر اساس شیوه های انقلابی اصرار می ورزد. وی برخلاف سید قطب، موافق ارتباط با غرباست و بر استفاده از علوم، فنون و برخی از نظام های غربی به همراه نقد آن ها در کنار میراث اسلامی تأکید دارد.
نقد سنت و تجدد و نسبت آن با اندیشه سیاسی محمد عابدالجابری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۴ پاییز ۱۳۹۳ شماره ۳
589 - 608
حوزه های تخصصی:
محمد عابدالجابری که ازجمله نومعتزلیان است، با نگاهی عقلانی و انتقادی به دنبال استفاده از تفکرات جدید و میراث گذشته اسلامی خود بوده است و تحت تأثیر برخی از روش شناسی های پست مدرنِ جدید در غرب، فارغ از تفاوت های فلسفی و بنیادین، در پی برساختن نظام فکری معرفتی و سیاسی از طریق نقد سنت و تجدد است. اگرچه جابری از سویی با نقد جریان های فکری موجود که در آن ها اعتقاد بر همسازی سنت و تجدد است و با ناکارآمد خواندن آن ها درصدد است با نقد عقلانیت عربی اسلامی (که وی آن را در سه عرصه معرفتی بیان، برهان، و عرفان تشریح می کند) با روش های پست مدرن و از سوی دیگر با نقد وجوهی از تجدد، پیوند میان این دو وجه نظام معرفتی و فرهنگی را از میان بردارد. حاصل این تلاش در نظریه سیاسی، کاوش به منظور اثبات وجوهی از تجدد در سنت اصیل اسلامی و تلاش برای تبلور تجدد و نیز دموکراسی از درون سنتِ نقدشده است. نتیجه آنکه به باور جابری، اسلام دینِ سیاست است و بسیاری از ابعاد حقوق بشر را شامل می شود که جهان متجدد نیز به آن ها رسیده است. وی با ردّ سکولاریسم در اسلامِ حقیقی، معتقد است راه نجات جهان اسلام از نقد عقلانیت و برساختن دموکراسی بومی می گذرد.
نگاهی به کتاب «نحو تفعیل قواعد نقد متن الحدیث» با موضوع نومعتزلیان و نقد محتوایی صحیحین
حوزه های تخصصی:
کتاب «نحو تفعیل قواعد نقد متن الحدیث؛ دراسه تطبیقیه علی بعض احادیث الصحیحین» اثر اسماعیل کردی از نویسندگان سوری است که در شمار تجدیدنظر طلبان اعتدالی بوده و در کتاب مذکور، به دنبال کاربردی کردن قواعد نقد متن بر احادیث صحیحین است. این کتاب را باید در شمار نگارش های نقادانه ای دانست که مؤلف می کوشد در خلال آن، نقد متن را که در میان متأخران مورد غفلت واقع شده، عملی سازد. نویسنده نوشتار حاضر را با هدف معرفی کتاب مذکور به رشته تحریر درآورده است. وی در راستای این هدف، ابتدا موضوع ظهور جریان های حدیثی معاصر در اهل سنت را مورد توجه قرار داده و سپس، به معرفی مؤلف و کتاب وی می پردازد. بررسی مبانی فکری و دیدگاه های مبنایی اسماعیل کردی و قواعد نقد متن از نگاه کردی و تطبیق آن بر احادیث صحیحین، از دیگر مباحث مطرح در نوشتار می باشد.
سنخ شناسی جریان نومعتزلیان در شمال آفریقا براساس روش قصدگرای اسکینر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخ اسلام سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۷
۶۱-۳۷
حوزه های تخصصی:
جامعه اسلامی پس از مواجهه با مدرنیته، تحولات مهمی را تجربه کرد که شکل گیری انواع جریان های فکری نمونه ای از آن است. از جریان های مهم اسلامی که بر پایه مفاهیمی چون عقل گرایی و انسان گرایی شکل گرفت و به تدریج گسترش یافت، اعتزال نو است. اگرچه این جریان در جهان اسلام ریشه دواند، اما شاخه نواعتزالی های شمال آفریقا تنوع و تکثّر قابل توجهی پیدا کرد و شاخه های وابسته به آن دارای اصول فکری مختص به خود شدند. پژوهش حاضر درصدد است گونه های فکری نومعتزلیان شمال آفریقا را با کاربست روش قصدگرای اسکینر احصا کند و به بازنمایی زمینه های گفتمانی پدیدآوردنده آن بپردازد تا چارچوب های فکری گونه های نومعتزلی در آن حوزه جغرافیایی را تبیین کند. بررسی آثار نومعتزلیان نشان می دهد که سنخ های فکری نومعتزلی در شمال آفریقا از مقتضیات عصری و جغرافیایی، ساختارهای سیاسی و فضای فکری خود متأثر بودند و مطابق با تفاوت های ماهوی همچون تنوع بافت فکری و تعدد چارچوب معرفتی مشخص قابل تقسیم اند.
نقد دیدگاه نومعتزلیان پیرامون سنّت(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
یکی از شاخصه های تفسیری نواعتزالیونِ مغرب عربی معاصر، نقد همه جانبه سنّت است. ادله نومعتزلیان درباره نقد سنّت، دو گونه اند؛ پاره ای از دلایل با دیدگاه انتقادی آنان بر متن قرآن اشتراک دارد و پاره ای دیگر، اختصاص به سنّت دارد. در دسته اول دلایل انتقادی، نومعتزلیان مسئله سیالیت معانی متون مربوط به سنّت را مطرح کرده اند. در دسته دوم با پیش کشیدن مسئله رابطه دین و تجدد (سنت و مدرنیته) هم ادعای عدم قداست داشتن سنّت را مطرح کرده اند و هم به سمت تقلیل قلمرو سنّت معتبر رفته اند. حاصل پژوهش نشان می دهد که مبانی تفسیر عقل گرای نومعتزله از قبیل برداشت آنان از سنّت، اعتقاد به تاریخمندی و اصول هرمنوتیکی و قلمرو سنّت، همگی قابل انتقاد است. این تحقیق درصدد است با روش توصیفی - تحلیلی و انتقادی جریان نومعتزله مغرب عربی معاصر و رویکرد آنان به سنّت را تصویر کرده و آسیب های آن را بررسی کند.