فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۶۱ تا ۸۸۰ مورد از کل ۱۳٬۴۰۳ مورد.
منبع:
سراج منیر سال ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۵
217 - 244
حوزههای تخصصی:
توجه به معانی صحیح واژه های قرآن نقش مهمی در تفسیر و فهم مراد خداوند متعال دارد. از این رو معانی لغات قرآنی یکی از کلید واژه های مهمِ مفسران در فهم کلام الهی شمرده می شود که بر پایه ی آن، تفسیر سمت و سویی خاص به خود گرفته و ممکن است در آثار دیگر مفسران نیز تأثیرگذار باشد. یکی از این مفسران، زمخشری است که در تفسیر خود(کشاف)، معانی خاصی برای برخی از واژه ها برگزیده که مورد نقد دیگر مفسران از جمله علامه طباطبایی قرار گرفته اند. در این پژوهش به این سؤال پاسخ داده شده که علامه طباطبایی چه واژه هایی از تفسیر کشاف را مورد نقد قرار داده و اعتبار نقدهای ایشان چگونه است؟ این نوشتار، با روش توصیفی-تحلیلی و شیوه ی کتابخانه ای، ضمن گردآوری این واژه ها و ذکر معانی زمخشری و نقد طباطبایی، صحت این معانی و نقدهای صورت گرفته را نیز بررسی نموده تا معلوم گردد که کدام معانی؛ معانی مورد نظر زمخشری یا علامه طباطبایی درست است. نتیجه ی پژوهش چنین بیان می شود که گرچه غالباً نظرات نقادانه ی مؤلف المیزان صحیح است اما در مواردی نیز دیدگاه زمخشری معتبر و ارجح بوده و نقد طباطبایی بر آن وارد نیست.
چالش چندهمسری در گفتمان فکری مدرن؛ بررسی خوانش های عصری از آیه نساء/3 با تأکید بر المنار، المیزان و مِن وحی القرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۳ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۲
65 - 88
حوزههای تخصصی:
یکی از مهمترین آیات قرآن کریم که در انتقال به دوره مدرن، نوعی از نابرابری جنسیتی میان مردان و زنان را به اذهان متبادر ساخته، آیه شریفه نساء/3 است که بر مبنای آن، مردان اجازه یافته اند که مشروط به رعایت عدالت، تا چهار زن را به همسری بگیرند. در حالی که مفسرانِ سده های متقدم و میانه ی هجری به یادکرد از حکم شرع مبنی بر جواز چندهمسری بسنده کرده و همتشان را مصروفِ پاره ای از مباحث زبانی- ادبی در پیرامونِ آیه شریفه ساخته اند، با گذار به دوره معاصر و پیداییِ مجموعه ای از پرسش ها و شبهات نوظهور عصری، نسلی جدید از مفسران را شاهدیم که با فاصله گرفتن از سنت های تفسیری، به ارائه خوانش هایی توجیه پذیر متناسب با شرایط و اقتضائاتِ زمانه روی آورده اند. در این پژوهش تلاش می شود با تمرکز بر تفاسیر المنار، المیزان و مِن وحی القرآن، تغییرِ رویه یِ مفسران در مواجهه با آیه شریفه نساء/3 در انتقال به دوره معاصر تحلیل شود. این مطالعه نشان می دهد در حالی که عبده، طباطبایی و فضل الله از اصلِ تشریعِ تعدد زوجات در دین مبین اسلام جانب داری می کنند، شیخ محمد عبده با اثرپذیری از تفکرات نواعتزالی، از تداومِ عمل به آن در مصرِ معاصر نهی می نماید تا تفسیری سازوارتر با انتظارات و علایق مخاطبانِ دوره مدرن ارائه کرده باشد.
بررسی تفسیری آیه اکمال با تکیه بر ارزیابی دیدگاه ناسازگاری سیاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۰
۸۴-۶۳
حوزههای تخصصی:
آیه اکمال که از آیات شاخص در موضوع ولایت است در طول تاریخ معرکه آراء مفسران فریقین بوده است. برخلاف دیدگاه اکثر مفسران اهل تسنن، دیدگاه اکثر مفسران شیعی حاکی از دلالت آیه بر ولایت امیرمؤمنان علیه السلام است. البته روایات دال بر این معنا محدود در مصادر روایی شیعه نیست و در برخی مصادر روایی اهل سنت منعکس شده است. بر این پایه بعید نیست که اختلاف ها در مورد دلالت آیه، ریشه در امری غیر از روایات داشته باشد و آن چگونگی فهم ارتباط موجود میان آیه اکمال و آیه محرمات از طعام است. فهم نادرست این ارتباط، زمینه طرح دیدگاه ناسازگاری سیاقی در استدلال به آیه اکمال بر ولایت امیرمؤمنان× را فراهم آورده است. در این راستا نگاهی توصیفی تحلیلی به دیدگاه و خاستگاه آن نشان می دهد: آیه اکمال خواه پیوستگی نزولی با آیه محرمات طعام داشته باشد و خواه نداشته باشد، با توجه به متوقف نبودن دلالت آیه محرمات از طعام بر آیه اکمال و تغییر لحن در آیه اکمال، آیه ای معترضه است؛ آیه اکمال با دلالت بر ولایت امیرمؤمنان× به حسب معنا با آیه محرمات از طعام مرتبط است؛ روایات صادره از معصومان^ در خصوص آیه اکمال، کوششی هوشمندانه به منظور اثبات نادرستی این دیدگاه بوده است.
نور هدایت در تفسیر «برهان رب»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۰
۱۴۶-۱۲۵
حوزههای تخصصی:
«برهان رب» از موضوعات مطرح در قصه حضرت یوسف× و یکی از عبارت های مورد مناقشه در قرآن کریم است که مفسران، اظهارنظرهای گوناگونی درباره آن ارائه داده اند. برخی از مفسران مشاهده ناظر بیرونی را به عنوان «برهان رب» دانسته اند که برگرفته از روایات مجعول و دور از شأن مقام نبوت و عصمت حضرت یوسف× است. دیگر مفسران امداد غیبی، مشاهده جمال الهی و عصمت را به عنوان «برهان رب» معرفی کرده اند. از میان نظرهای متعدد ارائه شده، این نظرها پرتکرارترین و قابله عرضه ترین آنهاست؛ پژوهش حاضر در صدد است تا «عصمت» به عنوان مهمترین نظر مطرح شده از سوی اکثر مفسران خاصه را به تفصیل مورد نقد و بررسی قرار دهد. بر این پایه با استفاده از شواهد و قرائن عقلی و نقلی، ادله دیدگاه های بالا ناکافی هستند و «برهان رب» نور هدایت و توفیق است.
عوامل افزایش و کاهش پذیری ایمان از دیدگاه قرآن و احادیث (تحلیل کلامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایمان عبارت از تصدیق قلبی است که اقرار زبانی بیانگر آن و عمل جوارحی از آثار و نتایج آن است. یکی از ویژگی های مهمّ و اساسی ایمان، ویژگی افزایش و کاهش پذیری آن است که از نظر عدّه ای از متکلّمان مسلمان وصفی ذاتی برای حقیقت ایمان است، و از نظر عدّه ای دیگر وصفی متعلِّق به اعراض و امور زائد بر اصل ایمان بشمار می آید. کسانی که افزایش و کاهش پذیری ایمان را وصف ذاتی ایمان می دانند، این تحوّل پذیری را هم در حوزه عناصر مندرج در ماهیّت ایمان می پذیرند، و هم در حوزه ی اقوال و اعمال ایمانی به عنوان اعراض و نتایج آن . مقاله پیش رو با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی ماهیّت ایمان و عوامل افزایش و کاهش آن از منظر قرآن و احادیث می پردازد. این عوامل در دو قسمِ عوامل معرفتی، و عوامل اخلاقی رفتاری مورد بررسی قرار می گیرند. عوامل معرفتی افزایش ایمان؛ یقین و ظنّ عالمانه، و در مقابل، عوامل کاهش ایمان عبارت از؛ جهل و نادانی و تکیه بر ظنّ و گمان جاهلانه معرّفی گردیده و در ادامه عوامل اخلاقی-رفتاری افزایش و کاهش ایمان بررسی شده است. در بررسی نقش عوامل معرفتی در ایمان، به اثبات می رسد که افزون بر یقین نظری و نیز یقین روانشناختی یا شهودی، ظنِّ عالمانه نیز می تواند در ایمان ورزی انسانها نقش مهمّی را ایفاء کند و هر دو عناصری افزایش و کاهش پذیر برای ایمان بشمار آیند.
تحلیلی بر گزاره قرآنی «سبّح بحمد ربّک» با روش ریشه شناسی واژگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گزاره «سبّح بحمد ربّک» و مفهوم «تسبیح به حمد» بارها در قرآن کریم تکرار شده است و این تکرار، نشان از اهمیت بالای آن در بینش و منش قرآنی دارد. پرسش از معنای تسبیح به حمد، از ابتدا موردتوجه عالمان و مفسران بوده و آنچه درباره این تعبیر قرآنی بیان شده، عمدتاً مبتنی بر پیش فرض ها در علم کلام و مبحث صفات الهی بوده است. از این رو نمی توان فهمی متأخر مبتنی بر دانش کلام را به کلام خداوند نسبت داد. این پژوهش در پی پاسخ به این مسأله است که تسبیح به حمد در قرآن کریم و متناسب با فرهنگ دینی عرب، چه معنای دقیقی داشته است. این پژوهش مبتنی بر روش ریشه شناسی و با استفاده از داده های زبا ن های سامی و متون مقدس، پیشینه دو مفهوم تسبیح و حمد را مرور کرده و از این رهگذر به بازخوانی معنای تسبیح به حمد در قرآن کریم پرداخته است. در پایان مشخص شد حمد در گزاره قرآنی «سبّح بحمد ربّک»، نه معنای ستایش که معنای شوق و علاقه را دارد و تسبیح به حمد، حاکی از نوعی ستایش و مناجات مبتنی بر عشق ورزی و توجه قلبی است. همچنین تسبیح به حمد برخلاف تسبیح (مطلق)، اشاره به ستایشی غیرمناسکی دارد.
چیستی «تفسیر فلسفی» و ارزیابی تلقّی های ناصواب از آن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
«تفسیر فلسفی»، تعبیر مستحدثی است که فارغ از صحت و سقم این ترکیب، گاه به معنای «تحمیل باورهای فلسفی بر قرآن» و گاه به معنای «کاربرد معلومات فلسفی در فهم و تفسیر قرآن» و گاه به معنای «تفسیر موضوعی آیات فلسفی» و امثال آن به کار می رود. این مقاله به روش توصیفی تحلیلی و در بخش هایی به روش «تاریخی تطبیقی» تلقی های گوناگون از عنوان «تفسیر فلسفی» را بررسی و نیز منطق به کارگیری آنها در مقام تفسیر آیات قرآنی را به اجمال ارزیابی کرده است. حاصل پژوهش نشان می دهد: تعبیر «تفسیر فلسفی» مسامحی بوده و تلقی آن به عنوان گونه یا روشی تفسیری موجه نیست. در میان اندیشمندان مسلمان، صدرالمتألهین با اصرار بر «ظاهرگرایی طریقی»، ظاهر را به کمک معلومات فلسفی، طریقی به سوی کشف حقایق قرآنی قرار داد و بدین سان، هم بر ضرورت کاربرد معلومات فلسفی تأکید کرد و هم با تحفظ بر ظواهر قرآن، گرایش به تحمیل آراء فلسفی بر آیات را نفی نمود. او به تفسیر موضوعی آیات فلسفی غنای جدیدی بخشید و معلومات فلسفی را قرینه ای برای فهم مقصود و مراد برخی آیات قرآنی قرار داد. علامه طباطبائی در تفسیر «المیزان» در جهت روشمند کردن آن کوشید. ایشان معلومات فلسفی را طریقی به سوی فهم لایه های معارف قرآنی می دانست و بر ضرورت بهره مندی از معلومات فلسفی در کشف دلالت ها و فهم معنای مراد برخی آیات، بدون تحمیل و ضمیمه کردن تأکید داشت. حکمای مفسر از معلومات فلسفی در جهت یافتن موضوعات فلسفی در آیات و انسجام بخشی به آنها و نیز به عنوان «قرینه صارفه» در کشف تحلیل منطقی مضامین قرآنی و استنباط لایه های معنایی برخی آیات و کشف استلزامات معنایی تعدادی از آیات استفاده کرده اند. نیز لزوم پرهیز از تحمیلِ آراء فلسفی بر آیات قرآنی و بهره مندی از حقایق وحیانی در تنقیح و تکمیل اندیشه ورزی های فلسفی از دستاوردهای جانبی این پژوهش است.
نقد دیدگاه المنار درباره معجزات حضرت عیسی (ع) با تکیه بر آرای آیت الله جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین پدیده های فرا طبیعی در قرآن از سوی پیامبران و اولیای الهی که به عنوان معجزه یا کرامت به وقوع پیوسته، یکی از موضوعات اختلافی مفسران است؛ در این پژوهش معجزات حضرت عیسی (ع) از دیدگاه دو مفسر معاصر جوادی آملی در تسنیم و عبده و رشید رضا در المنار و با محوریت آیه ۴۹ آل عمران به روش تحلیل و توصیف مورد نقد و بررسی قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد همه مفسران بر این عقیده اند که معجزات یادشده در آیه از حضرت عیسی (ع) صادرشده اند اما عبده با رویکرد عقل گرا به انکار این معجزات پرداخت. این در حالی است که استدلال وی در انکار معجزات حضرت عیسی (ع) تمام نیست، علاوه بر این وجود تناقض در دیدگاه رشید رضا در ردّ معجزات حضرت عیسی (ع) و دلایلی در بیان آیت الله جوادی آملی مبنی بر خلاف ظاهر آیه یا خلاف ظهور لفظی آیه بودن و این که حکایت حال ماضی در آیه سوره مائده دلالت بر وقوع دارد و فعل های مضارع بر استمرار دلالت دارند، آمده اند، مورد پذیرش قرار نگرفته اند.
بررسی تطبیقی چیستی «تأویل» از دیدگاه آیت الله جوادی وآملی وآیت الله معرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تطبیقی قرآن پژوهی سال ۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۴
150 - 165
حوزههای تخصصی:
واژه «تأویل» در قرآن به معانی مختلف به کار رفته است. اکثر مفسران ذیل آیه هفت سوره آل عمران به معنا شناسی آن پرداخته اند. این مقاله، با هدف بررسی تطبیقی دیدگاه علامه جوادی و آیت الله معرفت درباره چیستی «تأویل» به روش توصیفی- تحلیلی سامان یافته و به این نتیجه رسیده است که: هر دو مفسر تأویل را به «ارجاع و بازگشت» معنا کرده اند. منتها محل ارجاع هر کدام متفاوت است. بنابراین، هر یک از ایشان، معنای متفاوتی از چیستی تأویل در قرآن ارائه داده اند. با وجود این که در اکثر نوشته هایشان هر دو معتقدند همه آیات قرآن دارای تأویل هستند، اما آیت الله معرفت، تأویل را مقابل تفسیر و معنایی، خلاف ظاهر آیه می داند، اما علامه جوادی تأویل را حقیقت عینی خارجی می داند. به نظر ایشان، تأویل آیات قرآن، رسیدن از راه مثال به ممثل است.
تناسب فواتح با خواتم سور در تفاسیر فریقین با محوریّت سور مسبّحات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تطبیقی قرآن پژوهی سال ۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۴
230 - 250
حوزههای تخصصی:
از موضوعات علوم قرآنی، مسأله تناسب آیات و سور قرآن کریم می باشدکه درموضوع تناسب میان آیات و سور دربین محققان اختلاف نظر است؛ از یک سو مفسرانی همچون کشّاف که اصلی ترین وجه إعجاز قرآن را در نظم وپیوستگی آن می جوید و از سوی دیگر برخی از محققان آن را إنکار کرده ویا مستشرقانی همچون ریچارد بل وآرتور آربری قرآن راکاملا جدا ازهم دانسته وبرعدم پیوستگی آن معتقدند. تحقیق حاضر به واکاوی تناسب میان فواتح با خواتم سور مسبّحات قرآن پرداخته تا از این رهگذر به تناسب و ارتباط این سور دست یابد. مقاله پیش روبا رویکرد توصیفی - تحلیلی درصدد آن است که دیدگاه مفسران و دانشمندان علوم قرآنی (موافقان ومخالفان) رادررابطه با تناسب آیات آغازین باآیات پایانی در سور مسبّحات را مورد پژوهش قرار دهد. یافته ها و نتایج پژوهش حاکی از آن است که در بررسی تناسب میان فواتح با خواتم سور مسبحّات چنین برداشت می شود که: در سوره های إسراء، صف، جمعه، أعلی؛ تناسب از نوع معنوی ودر سوره های حدید، حشر، تغابن ازنوع لفظی ومعنوی می باشد و بنابر نظر برخی از مفسران از بین این سور تنها در سوره حشر، تناسب از باب ردّ العجز إلی الصدراست.
بررسی ویژگی های معجزه از دیدگاه قرآن و تطبیق آن با قرآن
منبع:
تفسیرپژوهی سال ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۸
243 - 277
حوزههای تخصصی:
بیشتر پژوهشگران مسلمان معتقدند قرآن کریم مهم ترین و جاودانه ترین معجزه پیامبر مکرم اسلام (ص) است. معجزه در اصطلاح علمای اسلام بر هر امر خارق العاده ای اطلاق می شود که توسط مدعی منصب الهی ارائه می شود و همراه با تحدی و سالم از معارضه است. البته باید توجه داشت که در قرآن، واژه معجزه (یا سایر مشتقات آن) در معنای اصطلاحی آن به کار نرفته است؛ لذا ممکن است این سؤال مطرح شود که آیا معجزه خواندن قرآن صحیح است؟ با تأکید بر این مطلب، در این پژوهش برای پاسخ به این سؤال به روش توصیفی - تحلیلی، اسامی، اوصاف، ویژگی ها و هدف هایی که قرآن برای کارهای خارق العاده انبیا بیان داشته است، مورد بررسی قرار گرفت و مشخص شد که تمام این اوصاف و ویژگی ها، بر قرآن نیز قابل انطباق است. لذا این نتیجه حاصل شد: از منظر قرآن همان طور که معجزه خواندن کارهای خارق العاده انبیا صحیح است، معجزه پنداشتن قرآن نیز درست است.
واکاوی مراد از استوای الهی بر عرش با توجه به ویژگی های آن در آیات قرآن
منبع:
تفسیرپژوهی سال ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۸
335 - 365
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین مسائل تفسیری، مسأله عرش و ویژگی های آن در قرآن کریم است که از جهات مختلف قابلیت بررسی و نظریه پردازی دارد. از این رو نظرات مختلفی در این زمینه وجود دارد؛ برخی از دانشمندان عرش را صرفاً مادی و جسمانی دانسته، استوای الهی بر عرش را مانند نشستن بر تخت پادشاهی می دانند؛ این در حالی است که برخی دیگر عرش را فرامادی و از عالم مجردات می دانند. همچنین بعضی از علما عرش را به معنای علم و مرکز تدبیر نیز می دانند. هدف از این تحقیق این است که مفهوم حقیقی عرش را با بررسی و دقت در آیات تبیین نموده، این مسأله را که یکی از معارف الهی است و تأثیر بسیار زیادی در نوع شناخت ربّانیت و عظمت الهی دارد، شناسایی کنیم تا ابهامات در خصوص جهان شناسی و خداشناسی پاسخ داده شود. پژوهش حاضر با روش توصیفی – تحلیلی و با استناد بر منابع کتابخانه ای انجام شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد عرش الهی حقیقتی مستقل و در مرتبه عوالم مجردات است. مراد از حقیقت عرش، جایگاهِ تدبیر و مدیریت و ربوبیت الهی می باشد. مقامی است که منشأ صدور اح کام ع الم است و همه اوامر و نواهی الهی به آن منتهی می شود.
تحلیل دیدگاه جوادی آملی نسبت به المیزان در بررسی نسخ آیه ۱۰۹ بقره با ۲۹ توبه(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های قرآنی سال ۲۷ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۵)
107 - 120
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر عهده دار ارزیابی نقد علامه جوادی آملی در تفسیر تسنیم بر آرای تفسیری علامه طباطبایی در تفسیر المیزان است. این دو تفسیر، در تراز تفاسیر گرانسگ شیعه است. اهمیت مقاله حاضر از جهت نمایاندن تفاوت آراء و نظر تفسیری دو مفسر برجسته، در پی تحلیل دیدگاه انتقادی تفسیر تسنیم نسبت به المیزان است، تا راز تفاوت این دو تفسیر نمایانده و راهی برای ارزیابی بهتر آنها گشوده شود. از نکات قابل توجه در تفسیر تسنیم، نقد دیدگاه های تفسیری است. گاهی مفسر تسنیم، در عرصه نظر، آزاداندیشی خود را پنهان نمی دارد؛ حتی به نقد دیدگاه استاد خود نیز می پردازد. پژوهش پیش رو با روش تحلیلی- انتقادی، به مهم ترین محور نقد ایشان در باب قاعده نسخ در آیات ۱۰۹ بقره با ۲۹ توبه پرداخته است. ازاین رو بر اساس ارزیابی صورت گرفته در هر دو تفسیر، با استناد به قواعد و مدارک تفسیری، این نتیجه حاصل شد که در آیات مورد بحث، دیدگاه علامه طباطبایی از اتقان بیشتری برخوردار بوده و به واقع نزدیک تر به نظر می رسد.
بررسی زمینه ها و عوامل بهانه جویی های اجتماعی در برابر اوامر الهی از منظر قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از ناهنجاریها و آسیب های بزرگ در حوزه رفتار اجتماعی، بهانه جویی در برابر اوامر الهی است که به صورت درخواستها و پرسشهای جاهلانه و بعضاً ستیزه جویانه در مقابل سفیران الهی مطرح می گردد. این موضوع بازتاب وسیع در آیات به ویژه قصص قرآن دارد. این مقاله با عنوان بررسی زمینه ها و عوامل بهانه جویی های اجتماعی در برابر اوامر الهی، با محوریت آیات مربوط به قوم حضرت موسی(ع) و امت حضرت محمد(ص)، به صورت توصیفی- تحلیلی و با رویکرد تحلیل محتوای کیفی، عوامل و زمینه سازهای این رفتار اجتماعی نامطلوب را مورد بررسی قرار داده است. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد، در رهیافت قرآنی، بهانه جویی ریشه در عوامل متعددی دارد که برخی مربوط به ساختار درونی انسان(بینشی-گرایشی) و برخی متأثر از عوامل بیرونی است. عوامل مربوط به ساختار وجودی در حوزه بینشی: جهل، مادی نگری و سوءظن به خدا و در حوزه گرایشی: تفو ق طلبی، تنوع طلبی، راحت طلبی، فرصت طلبی و مسئولیت گریزی می باشد. از عوامل زمینه ساز بیرون از ساختار وجود انسان که نقش جهت دهنده و سوق دهنده به بینش ها و گرایش ها دارد، می توان به عوامل فیزیکی و متافیزیکی(غیر محسوس) و زمینه سازهای اجتماعی- فرهنگی مانند ساختار اجتماعی آسیب زا و نقش همنشینی اشاره کرد. همچنین با تدبر در آیه ی130 بقره و توجه به صنعت تضمین بکار رفته در آن، در می یابیم ریشه اصلی اعراض از فرمانهای الهی با بهانه جویی، میل و رغبت عامدانه به غیر خدا و دل در گرو غیر او داشتن است.
نقش شناخت در ترجیح امیال متعالی انسان از دیدگاه قرآن با تأکید بر دیدگاه علامه مصباح یزدی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی نقش شناخت در ترجیح امیال متعالی انسان با تأکید بر دیدگاه علامه مصباح یزدی پرداخته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که شناخت های بنیادین بر حسب متعلقاتش در شناخت مبدأ، معاد، راهنما و انسان خلاصه می شود. انسان با شناخت اسما و صفات الهی، تمسک به آنها، شناخت رابطه بین خالق و مخلوق و در نتیجه افزایش محبت به خداوند، هنگام تزاحم امیال، انتخاب صحیح تری خواهد داشت. شناخت ماهیت و ویژگی های زندگی اخروی، مثل آگاهی از ارجحیت حیات اخروی، بروز ملکات در آن عالم و تجسم اعمال و نیز آگاهی نسبت به ثواب و عقاب الهی موجب ترجیح امیال متعالی خواهد بود. آگاهی از جایگاه راهنمایان دین و شاهد بودن آنان نسبت به اعمال جوانحی و جوارحی و نیز آگاهی از تعالیم آنان زمینه ترجیح امیال عالی را برای انسان فراهم می سازد. کسب آگاهی نسبت به سرشت مشترک انسان و کرامت ذاتی و اکتسابی او نقش بسزایی در هنگام تزاحم امیال ایفا می نماید. این مقاله به شیوه مطالعه کتابخانه ای و روش توصیفی و تحلیلی این موضوع را بررسی می کند.
بررسی تطبیقی «اعتراف به ظلم» در لسان پیامبران در قرآن کریم از دیدگاه آیت الله جوادی آملی و فخرالدین رازی
منبع:
مطالعات علوم قرآن سال چهارم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۴)
119 - 147
حوزههای تخصصی:
«عصمت» به معنای پاکی از هرگونه گناه و نیز مصونیت از خطا در دریافت و ابلاغ وحی، از امتیازات و ویژگی های خاص و لازمه رسالت پیامبران الهی می باشد که به دلیل اهمیت بالایی که دارد، مورد بحث و توجه بسیاری از عالمان و اندیشمندان مکتب های مختلف کلامی قرار گرفته است. یکی از مسائلی که بحث های زیادی را برانگیخته، آیاتی از قرآن کریم است که حاوی عبارات «اعتراف به ظلم» از لسان پیامبرانی چون حضرت آدم، حضرت موسی و حضرت یونس(ع) می باشد که برخی با استناد به این آیات عدم عصمت پیامبران الهی را نتیجه گرفته اند. این پژوهش با روش توصیفی و تحلیلی و به صورت تطبیقی، در پی پاسخ به این پرسش است که منظور از «ظلم» و اعتراف به آن از دیدگاه آیت الله جوادی آملی و فخرالدین رازی چیست و چه ارتباطی با «عصمت» پیامبران دارد؟ نتایج پژوهش حاکی از آن است که آیت الله جوادی آملی به عنوان نماینده مکتب کلامی شیعه، «عصمت» را برای تمام دوران پیامبران ثابت می کند و «ظلم» را با ذکر ادله و شواهد متعدد، بر معنای لغوی آن یعنی ستم، نقص و محرومیت حمل می کند؛ اما فخرالدین رازی به عنوان نماینده مکتب کلامی اشاعره، در تحلیل خود «عصمت» را به دوران پس از نبوت و «ظلم» را به پیش از نبوت مربوط می شمارد.
کارکرد «توحید اجتماعی» در فلسفه دانش تفسیر
منبع:
مطالعات علوم قرآن سال چهارم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۴)
183 - 213
حوزههای تخصصی:
توحید اجتماعی به لحاظ هویت اعتقادی- اجتماعی اش، کارکردهای مهمی در فلسفه های مضاف به علوم و در نتیجه تحول آنها دارد که فلسفه دانش تفسیر از زمره آنهاست. اهمیت بحث از فلسفه دانش تفسیر، در ضرورت پاسخ گویی به شبهات نوپدید اجتماعی و نارسایی توحید اعتقادی با مفهوم رایج آن در قبال این شبهات، بسامد آیات اجتماعی و حاکمیت روح توحید بر قرآن است. مقاله حاضر که با هدف تبیین کارکرد توحید اجتماعی بر فلسفه این دانش با رویکرد تحلیلی-استدلالی سامان یافته، نشان می دهد برآیند خوانش اجتماعی از توحید در شناسایی بهتر خداوند به عنوان مصدر قرآن موثر است و با القاء رویکرد اجتماعی به صفات خداوند ازجمله علم، حکمت، خالقیت و ناظر بودن او، به تفسیر آیات مرتبط با اسما و صفات خداوند جهت جدید اجتماعی خواهد داد. شناخت درست ساختار جامعه و فضای زمان نزول و فهم صحیح آیات ناظر به آن زمان مانند مفهوم عبادت و تفسیر آیات مرتبط با آن، کارکرد توحید اجتماعی در مبادی دانش تفسیر است. با خوانش اجتماعی از توحید، منطق جدیدی در فهم آیات تولید شده و قلمرو دلالی آیات قرآن توسعه می یابد و ظرفیت این دانش در مرجعیت علوم انسانی و ضعف تفاسیر صوفیانه یا لیبرال آشکار می شود. براین اساس می توان پیشنهاد گرایش تفسیر اجتماعی با محوریت توحید اجتماعی را داد. به صحنه اجتماع آوردن قرآن و تفسیر آن همسو با نیازهای عینی زندگی اجتماعی زمانه و زمینه سازی برای گسترش مفهوم متعالی توحید قرآنی در بدنه زندگی و تبدیل قرآن به روش زندگی اجتماعی براساس آیات توحیدی تغییراتی است که در نهایت دانش تفسیر ایجاد می شود
نقش واژه شناسی در حل شبهات قرآنی: بررسی موردی واژه های «یُطیقونه»، «ترائب»، «صبیّ»
حوزههای تخصصی:
بررسی شبهات مطرح شده علیه قرآن نشان می دهد که منشأ و محور بسیاری از مباحث ادبی به ویژه نوع واژه شناسی کلمات قرآن است، از این رو مقاله حاضر در صدد است با بررسی چند شبهه ای که محور آنها واژه شناسی است، با روش توصیف و تحلیل بر ضرورت تحقیق در مباحث زبانی و واژه-شناسی قرآنی و بهره گیری از قواعد صحیح و متقن واژه شناسی برای تفسیر قرآن و پاسخ به شبهات تأکید کند. در این تحقیق به دست آمد که منشأ شبهه سه روز بودن روزه ماه رمضان، ناسازگاری آفرینش انسان از ترکیب آب جهنده صلب مرد و میان سینه زن، با کشفیات علمی و شبهه ناسازگری سخن گفتن عیسی (ع) در گهواره با منابع مسیحی ریشه در عدم شناخت صحیح معنای واژگان: «یطیقونه» و «أیاما معدودات» در آیه 184 بقره، «ترائب» در آیه 7 طارق و «صبیّ» در آیه 24 مریم بوده است و می توان با تکیه به منابع لغوی معتبر، بهره گرفتن از خود قرآن و گزینش معنای موافق با حقایق علمی و تاریخی این واژگان از میان معانی متعدد و مختلفشان به شبهات یاد شده پاسخ داد.
بررسی اتهام اسارت و برده گیری به منظور شهوت رانی بر پیامبر(ص) از سوی دکتر سها در کتاب نقد قرآن
حوزههای تخصصی:
متهم ساختن پیامبر اکرم به اتهامات واهی و بی اساس، از جمله اشکالات و شبهاتی است که خاور شناسان یا دگر اندیشانی همچون دکتر سها-در کتاب نقد قرآن- بر دامن پاک و پیراسته ی رسول مکرم اسلام وارد ساخته اند. پاسخ دهی به این گونه شبهات از ضروریات پژهشی هر عصر و دورانی است. در این مقاله از سه منظر تفسیری، تاریخی و فقهی، با روش توصیفی-تحلیلی و بدون برخورداری از پیشینه ی اختصاصی، با ارائه ی تبیین روشنی از مفهوم و اسباب بردگی، به اتهام دکتر سها بر رسول خدا (برده گیری به منظور شهوت رانی) از طریق ارائه ی راهکار و شیوه ی مشروع برده گیری پاسخ داده شده که عبارت است از: سلب آزادی عمل از دشمنان دین و محاربان جامعه اسلامی، کشاندن آنان به درون جامعه ی اسلامی، وادار نمودن آنان را به زندگی در زیّ بردگی تا تربیت دینی بیابند و به تدریج آزاد گردند؛ لغو شدن برده گیری از طریق قلدری و ولایت و منحصر شدن سبب آن در غلبه ی جنگی، آن هم در جنگ مسلمانان با کفار، بعد از اتمام حجت و پذیرفته نشدن پیشنهاد جزیه و معاهده؛ مشروط شدن جواز وطی به استبراء
ویژگی ها وشاخصه های لفظی و محتوایی استخراج اصول اخلاقی با تاکید بر قرآن و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اصول اخلاقی در نظام های اخلاقی ضمن آن که می تواند خط و مشی اخلاقی آن نظام را سامان دهد در حل چالش های اخلاقی نیز کارگشاست. نظام های اخلاقی بر اساس نوع نظریه اخلاقی خود اصول اخلاقی را پیشنهاد می دهند که گاهی اصول مشترک همه نظام های اخلاقی است. این مقاله با هدف استخراج اصول اخلاقی قرآن با رویکرد فرا اخلاقی سامان یافته است. بررسی و تحلیل آموزه های قرآن و روایات اسلامی – که به روش توصیفی – تحلیلی صورت گرفته است- نشان می دهد می توان بر اساس شاخص های لفظی چون هیئت و ماده وشاخصه های محتوایی چون تاکید، فراوانی ، تکرار و تقدیم، به مهم ترین اصول اخلاقی مورد نظر آموزه های دینی دست یافت. این اصول ضمن برخورداری از ویژگی هایی چون جامعیت ، هدفداری، سازگاری، برخورداری از اولویت و پایه ای بودن برای اخلاق نقش هدایت گری اخلاقی مومنان را ایفاکرده در برخی چالش ها و موقعیت های دشوار اخلاقی کارگشا هستند.