فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۸۱ تا ۱٬۴۰۰ مورد از کل ۵٬۹۹۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
پارادایم های معاصر هستی شناسی فضا و نسبت آن با شناخت شناسی معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هستی شناسی، شناخت شناسی و روش شناسی در هم تنیده اند و پرداختن به هر یک، به معنای مفروض داشتن پاسخ به دو دیگری از پیش است؛ از این سه، هستی شناسی در مرتبه نخست واقع می شود که مبنای دو پرسش بعدی واقع می شود. در این مقاله به هستی شناسی های فضا پرداخته می شود که سه انگاشت مطلق، نسبی و رابطه ای را در بر می گیرد. بحث خواهد شد که انگاشت های مطلق و نسبی فضا در محدوده علوم اثباتی باقی می مانند و بر مبنای جدایی فضا از زمینه اجتماعی استوارند. در شناخت شناسی، این دو یا فضا را ابزاری برای اصلاحات اجتماعی می بینند یا عکس آن را اثر پذیر و گیرنده اثر و معنا از سازوکارهای اجتماعی فرض می کنند. روی آوردن به انگاشت سوم یا فضای رابطه ای اما بر تولید هم زمان فضا و جامعه تأکید می کند که گویی صحنه ای است برای نمایش جامعه؛ با هر ترتیب فضایی نمی تواند پذیرای نمایش باشد و هر نمایشی هم در آن مقدور نیست. این انگاشت اخیر شناخت شناسی فضا را به سوی مطالعات بین- و ترا- رشته ای هدایت می کند که نظریه معماری در دهه اخیر به سوی آن خیز برداشته است
نظریه سیاسی فارابی
معرفت و باور در جمهورى 7 ـ 5
منبع:
معرفت ۱۳۸۱ شماره ۶۱
حوزههای تخصصی:
وجود در حکمت متعالیه و اگزیستانسیالیسم(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مفهوم «وجود» و جایگاه آن در تفکر فلسفی انسان و پیوندش با دیگر مفاهیم، راه پرفراز و نشیبی را در تاریخ اندیشه بشری می پیماید. جای شگفتی است مفهومی که در بسیاری از سنت های فلسفی، بدیهی و به تعبیری روشن ترین بدیهی شمرده می شود دچار چنین تطوری گردد. این مفهوم در برخی از دیرینه ترین سنت های فلسفی دوران باستان جایگاهی بس محوری داشته است، به گونه ای که موضوع فلسفه، وجود بماهو وجود دانسته می شود. در دوره های پسین این مفهوم در حاشیه مباحث فلسفی قرار گرفت. در سده های گذشته در حکمت متعالیه و اگزیستانسیالیسم غربی دیگربار احیا شد و افق های تازه ای بر اندیشه بشری گشود. گذری کوتاه بر مسائلی که در این دو جریان فلسفی ارائه می شود، از نزدیکی قابل توجهی درباره وجود پرده برمی دارد.
در این نوشتار با طرح پاره ای از مسائل مهم در باره وجود در حکمت متعالیه و نزد گروهی از بزرگان اگزیستانسیالیسم، روزنه ای را برای تطبیق و مقایسه جست وجو خواهیم کرد.
بررسی صفت علم به ذات حق تعالی از دیدگاه فلوطین و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم پساارسطویی افلوطین و نوافلاطونیان (3 و 4 ب.م)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی الهیات فلسفی
بررسی تطبیقی شهر خدای آگوستین و مدینه ی فاضله فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه سیاسی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی اندیشه سیاسی اسلام فلسفه سیاسی
مقاله ی حاضر پژوهشی تطبیقی است در زمینه ی فلسفه ی مدنی آگوستین و فارابی با تکیه بر کتاب شهر خدا اثر آگوستین و کتاب آراء اهل مدینه فاضله اثر فارابی. در ابتدا، مفاهیمی چون شهر، عدالت و سعادت مورد بررسی قرار گرفته و سپس مبانی نظری آن ها در این دو اثر مقایسه شده است. آگوستین شهر را به معنایی جدید معرفی نموده،فارابی معنای متداول آن را منظور داشته است. مبنای نظری آگوستین آموزه های کتاب مقدس درباره ی دو نوع طبیعت انسانی است و مبنای فارابی مدنی الطبع بودن انسان. این اختلافات منجر به اختلاف در نظام حاکم بر شهر یا مدینه شده است. آگوستین بر شهروندان تکیه دارد و فارابی بر رئیس مدینه. بررسی مبانی نظری و نظام حاکم نشان می دهد امکان تحقق شهر خدا نیز منوط به وجود شهروندان آن است و همواره از ابتدای تاریخ، شهر خدا وجود داشته است، اما تحقق تام آن در روز داوری واپسین خواهد بود، در صورتی که تحقق مدینه ی فاضله منوط به وجود رئیس فاضل است و تاکنون تحقق نیافته است. در پایان، فرجام شهروندان مورد بررسی قرارگرفته و این نتیجه حاصل شده است که برمبنای این دو کتاب، اندیشه ی آگوستین در فلسفه ی مدنی ییشتر صبغه ی کلامی و اندیشه ی فارابی صبغه ی فلسفی داشته است.
معناشناسى اوصاف الهى از دیدگاه صدرالمتالهین
حوزههای تخصصی:
چکیده
در این مقاله سعى شده است تا دیدگاههاى یکى از بزرگترین فیلسوفان مسلمان درباره تحلیل معنایى اوصاف الهى بیان شود . ملاصدرا، براساس مبانى خود در باب اصالت وجود، تشکیک وجود، اشتراک معنوى مفهوم وجود و . . . ، نتیجه گرفته است که همه اوصاف سلبى خداوند، در حقیقتسلب سلب بوده و همه آنها به سلب امکان از ذات خداوند بازگشت مىکنند . همه اوصاف ایجابى نیز گرچه به لحاظ مفهوم با یکدیگر متفاوت هستند، به حسب مصداق واحد بوده و همه آنها به وجود و شدت و کمال وجود قابل ارجاع هستند .
صدرالمتالهین معتقد است که علاوه بر مفهوم وجود، سایر مفاهیم کمالى چون علم، قدرت، حیات و . . . نیز به معناى واحدى (به نحو اشتراک معنوى) بر خالق و مخلوقات صدق مىنمایند و از این جهت تفاوتى بین خالق و مخلوقات وجود ندارد . اختلاف و تمایز وجودى خالق و مخلوق امرى حقیقى بوده و به مقام مصداق بازمىگردد .
صدرا سعى مىکند تا با ارائه نظریه «تشکیک» کثرتهاى مصداقى را با وحدت مفهومى سازگار کرده، توجیهى خردپسند از وحدت در معنا و کثرت تشکیکى در مصداق ارائه دهد . علاوه بر دیدگاه صدرالمتالهین، اشارهاى به دیدگاه حکیم سبزوارى و علامه طباطبائى نیز شده است .
ابن سینا و منطق مشرقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بدون تردید ابن سینا یکی از چهره های بارز و شاید بارزترین چهره فرهنگ و تمدن اسلامی- ایرانی است.ابن سینا به اذعان خود(در مقدمه منطق المشرقیین) پس از عمری تلاش در تشریح ، تبیین و تکمیل میراث عقلی یو نان، به ساحتی از فلسفه دست یافته است که از آن به « فلسفه مشرقی » تعبیر می نماید .
« منطق مشرقی » ابن سینا نیز بدون تردید، چه به لحاظ روش و چه به لحاظ محتوا در قیاس و در تناظر و تناسب با همین فلسفه مشرقی قابل تعریف و قابل تبیین است. اینکه شاخصه های این فلسفه مشرقی و به ویژه منطق مشرقی چیست؟ مسئله مورد بحث در این مقاله است . از آنجا که شواهد مستقیمی در سطح برای استناد وجود ندارد، مولف می کوشد با توسل به پاره ای قرائن و امارات در عمق ، دست به استنباط بزند. در این مقاله دو وجه و دو جلوه مختلف و درعین حال سازگار از منطق مشرقی ابن سینا استنباط و معرفی شده است.
بررسی تطبیقی اندیشه اخلاقی ارسطو و خواجه نصیرالدین طوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو ارسطو (384-322 ق.م)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
این مقاله بر مبنای بررسی تطبیقی نظرات اخلاقی ارسطو و خواجه نصیرالدین طوسی و بررسی شباهت دیدگاه های اخلاقی آنان نگاشته شده است. چنانکه نشان داده خواهد شد، فضایل اخلاقی نقش مهمی را در رسیدن به سعادت ایفا می کنند. سعادت برترین خیری است که هر کس فقط به خاطر خود سعادت، به دنبال آن است. خواجه نصیر همچون ارسطو می اندیشید که اخلاقیات، مبانی و پایه های عینی و واقعی دارند؛ اما برخلاف ارسطو، باور داشت که عقل انسان به تنهایی قادر نیست که به همه این مبانی برسد و علاوه بر عقل باید در به دست آوردن معرفت کامل در مورد ویژگی های اخلاقی، از شریعت یاری جست. همچنین شریعت با معرفی جهان آخرت چشمان ما را به روی یک زندگی پایان ناپذیر باز می کند که جزییات آن جهان توسط عقل شناخته نشده است. به هر روی، شریعت در نظر خواجه نصیر برای زندگی در متن چنین جهانی، لازم و ضروری خواهد بود. «عدالت» به عنوان منشأ فضایل و سعادت بشری، نقطه مشترک اندیشه اخلاقی ارسطو و خواجه نصیر است که هم در اخلاق ناصریو هم در اخلاق نیکوماخوسبر آن تأکید می کنند. عدالت در رویکرد آنان منشأ همه فضیلت ها (و نه جزیی از آن) است و تا عدالت نباشد، سعادت میسر نخواهد شد.
معرفتشناسی عرفا(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن ۱۳۷۹ شماره ۲
حوزههای تخصصی:
مباحث معرفتشناختی عرفا (اگر چه نه با همین عنوان) در متون عرفانی مطرح شدهاند. در این سلسله مقالات، این مسائل استخراج و طبقهبندی شده و البته در محدودة عرفان اسلامی معرفی خواهد شد.
در راستای این هدف، نگارنده نخست به نقل مطالبی از متون معتبر عرفانی پرداخته و سپس مقاله را با درج اظهارات عینالقضاة همدانی، عارف قرن ششم پی میگیرد.
همچنین در آغاز، مختصری درباره شیوه بحث توضیح داده شده و تا اندازهای به حدود و امکانات و مشکلات کار اشاره گردیده است.