ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۸۱ تا ۴۰۰ مورد از کل ۵٬۹۴۷ مورد.
۳۸۱.

منطق قضایای خارجیه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: قضیه حقیقیه قضیه خارجیه فرمول بارکن فرمول بوریدان منطق آزاد منطق محمول ها

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۸ تعداد دانلود : ۲۰۱
برای تفسیر و تحلیل قضایای حقیقیه و خارجیه، دو روش کلی وجود دارد: نخست تحلیل آن ها درون یک منطق واحد، دوم اختصاص منطق های جداگانه به آن ها. تاکنون بیشتر تفسیرها و تحلیل های قضایای خارجیه و حقیقیه به روش نخست، و درون منطق قدیم یا شاخه ای از منطق جدید صورت گرفته و به ندرت از روش دوم برای این منظور بهره برداری شده است. در این مقاله، می خواهم روش دوم را به کار ببرم و نشان دهم که هرچند منطق مناسب برای قضایای حقیقیه، منطق کلاسیک محمول ها است، منطق مناسب برای قضایای خارجیه، منطق آزاد محمول ها است. نشان می دهم که منطق آزاد محمول ها، که منطقی ناکلاسیک و غیراستاندارد است، قواعد معرفی و حذف سورها را به وجود خارجی اشیا مقید می سازد؛ ازاین رو، مناسب ترین منطق برای قضایای خارجیه است، برخلاف منطق کلاسیک محمول ها که تقیدی به وجود خارجی اشیا ندارد و ازاین رو، برای قضایای حقیقیه مناسب تر است. هم چنین، نشان می دهم که با افزودن منطق موجهات و منطق زمان به منطق های کلاسیک و آزاد محمول ها، تمایز اصول و قواعد قضایای حقیقیه و خارجیه بیشتر می شود و درنتیجه، منطق هایشان متمایزتر می شوند. به طورویژه، نشان می دهم که فرمول های بارکن، بوریدان و عکس بارکن برای قضایای حقیقیه صادق اند و در منطق موجهات و منطق زمان کلاسیک اثبات می شوند؛ درحالی که برای قضایای خارجیه کاذب اند و در منطق موجهات آزاد و منطق زمان آزاد اثبات ناپذیرند.
۳۸۲.

تمایز و تلفیق مراتب «تحقیق پذیری» و «فرایند تعالی» در احراز عینیت «متعالی» تحلیل و ترکیب اندیشه نورمن ال. گیسلر و علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: علامه طباطبایی نورمن ال گیسلر عینیت امر متعالی وجود متعالی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۵ تعداد دانلود : ۱۸۱
یکی از مباحث مهمی که اندیشمندانِ حوزه فلسفه دین را به اندیشه و تأمل واداشته است، بحث واقعی بودن و به عبارت علمی تر، عینیت «متعالی» است. واقعی بودن بدین معنا که متعالی، حقیقتی مستقل از ذهن دارد. این مسئله در تجربه دینی، با عنوان ذات گرایی طرح شده است که در برابر آن، اندیشه ساخت گرایی مطرح می شود. نورمن گیسلر و علامه طباطبایی دو اندیشمند با رویکرد ذات گرایانه هستند که تلاش کرده اند تا با براهین خود، عینیت امر متعالی را به اثبات برسانند. مقایسه تطبیقی این دو اندیشه که امری بدیع است، موضوع این نوشتار است که وجوه تمایز و تشابه آن مورد تبیین قرار گرفته است. علامه از واژه «وجود متعالی» و گیسلر از واژه «امر متعالی» استفاده کرده اند. در مبنای گیسلر، جمع عقل فلسفی و تجربه دینی و در اندیشه علامه عقل گرایی اعتدالی مشاهده می شود. روش گیسلر تجربی و فلسفی و روش علامه گسترده و مشتمل بر روش فلسفی، جهان شناختی، شهودی- عرفانی و وحیانی است. نتیجه چنین تطبیقی، این است که مبانی و روش و مفاهیم در دو اندیشه متمایز هستند، اما در نتیجه، بیان مشابهی (عینیت خداوند) ارائه شده است. بنابراین، به فرضیه نهایی رسیدیم که حاصل جمع دو اندیشه است و بر اساس آن با تمایز مراتب «تحقیق پذیری» و «فرایند تعالی»، رویکرد علامه در امر «تحقیق پذیری» و رویکرد نورمن در «فرایند تعالی» ترجیح داده شده است. 
۳۸۳.

رویکردی نو در معناشناسی «اتحاد عقل و عاقل و معقول» ازدیدگاه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ابن سینا اتحاد ماده و صورت دریافت دفعی معقولات عاقل و معقول عالَم عقلی معناشناسی اتحاد نفس و معقولات

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۷ تعداد دانلود : ۱۳۶
برخی از عبارات ابن سینا درباره نفس ناطقه و رابطه آن با معقولات، به اثبات اتحاد عاقل و معقول تصریح دارد و برخی دیگر، آشکارا بیانگر بطلان این نظریه است. همین امر، موجب اختلاف میان فیلسوفانِ پس از وی درخصوص نظر نهایی او درباره این مسئله شده است. عده ای از ایشان بیان ابن سینا را درباره این مسئله متناقض دانسته، و رویکردی انتقادی نسبت به آن داشته اند. گروهی دیگر سعی کرده اند تا به گونه ای این تناقض را رفع کنند؛ اما ظاهراً هیچ یک از دو دسته مذکور، راه صواب را نپیموده اند. در این مقاله، پس از ارزیابی آراء مطرح شده، اولاً: با نگاهی جامع به آثار ابن سینا به بیان معانی اصطلاحات مهم در مسئله اتحاد عاقل و معقول پرداخته ایم؛ ثانیاً: رابطه نفس با قوای عقلی را کاویده ایم؛ ثالثاً: معناشناسی اتحاد عقل، عاقل و معقول ازدیدگاه ابن سینا را تبیین کرده، و در ضمن آن، کیفیت اتحاد نفس با معقولات را در معیت بدن و در مفارقت از آن توضیح داده ایم. درمجموع، چنین به نظر می رسد که عبارات ابن سینا درخصوص نظریه اتحاد، هیچ تناقضی باهم ندارند و بی توجه به معانی مختلف اتحاد در آثار او و نیز تفکیک نکردن مواطن گوناگونی که ابن سینا درخصوص رابطه نفس با معقولات بیان کرده است، به توهم تناقض در مسئله مذکور انجامیده است. ابن سینا اتحاد نفس با معقولات را اثبات می کند و آن را از جهتی شبیه اتحاد ماده و صورت می داند. ازدیدگاه وی این اتحاد، در نفسِ همراه با بدن، با صورت معقول خاص تا زمان عدم اِعراض نفس از آن برقرار است؛ اما نفس با پیمودن مراحل کمال و مفارقت از بدن می تواند با دریافت دفعی همه معقولات و اتحاد با آن ها عالَمی عقلی مطابق با عالَم عینی شود.
۳۸۴.

تحلیل اختیار به مثابه علم فاعل و نسبت آن با «علم عملی»، از منظر علامه طباطبائی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: علم عملی اختیار اعتباریات احساس ملائمت احساس منافرت فاعل علمی کنشگری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۹ تعداد دانلود : ۱۲۴
The relation of science and practice is one of the most important questions in the field of anthropology. Dividing the agent into with knowledge and without and taking into consideration the role of knowledge in issuing an act, Muslim philosophers and theologians have explained it mostly with an ontological approach though and thus failed to explain how its role is. Along with his definition of the reality of free will basing it on the knowledge of the agent from one side, and his explanation for "practical knowledge" from another side, Allameh Tabatabai did not fail to explain how knowledge plays its role in issuing an act thus he proposed a fairly comprehensive analysis of the relation between knowledge and practice. He believes that free will, as the agent's knowledge, which is involved in the process of issuing an act, is of the "practical knowledge" type, and is concerned with the agent's benefits and harms. Knowing the benefits and harms of things is different from what they are (theoretical wisdom) and different from their intrinsic goodness and evilness (practical wisdom). This knowledge is rooted in the agent's inner feelings and emotions; these feelings and emotions may refer to the two states of agreeable and disagreeable. Therefore, practical knowledge is quite personal and may thus be different for every particular agent's point of view.
۳۸۵.

نقد حصرانگاری معرفت شناسانه از «انسان معلّق در فضا» در پرتو فهم مبانی ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابن سینا انسان معلق هستی شناسی معرفت شناسی حضور علم حضوری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۸ تعداد دانلود : ۸۲
مسأله: «انسان معلق در فضا» از نگاه ابن سینا برای اثبات وجود نفس، تجرد آن و مغایرت نفس با بدن طراحی شده است و حیث وجودی دارد؛ هر چند بسیاری پس از ابن سینا، این طرح را در حیث معرفتی به کار برده و آن را چنین تفسیر کرده اند: انسان معلق در فضای ابن سینا «علاوه بر اینکه هست، می داند که هست». به نظر می رسد چنین برداشتی با مبانی ابن سینا، عبارات وی در آثار گوناگون و آن چه که خود او با انسان معلق در پی اثبات آن است، ناسازگار است. روش: این پژوهش مبتنی بر رویکرد توصیفی و تحلیلی است. یافته ها: ابن سینا که ادراک را از حس آغاز می کند و اولین مرحله عقل انسان را عقل هیولانی و قوه محض می داند، میان «شعور» که از همان آغاز برای انسان بالفعل است با «شعور به شعور» تفاوت قائل است؛ او «شعور به شعور» را بالقوه می خواند که نیاز به اکتساب دارد، درحالی که «شعور» اولیه ما به نفس، همان وجود نفس ماست. ازاین رو «انسان معلق در فضا» صرفاً هستی و حضور و وجود نفس پیش از هر آگاهی بالفعل است.نتایج: با توجه به اینکه انسان معلق در فضا در ابتدای خلقت خود بوده و ابن سینا نفس انسانی را حادث به حدوث بدن و در مرتبه عقل هیولانی و قوه محض می داند که فاقد هرگونه ادراکی است و با ادراک حسی بالفعل می شود، باید گفت: انسان معلق در فضای ابن سینا می تواند صبغه وجودی داشته باشد و درواقع ناظر به مقام حضور و وجود و هستی صرف است. علاوه براین، ابن سینا با تأکید بر دو مقام شعور و شعور به شعور، بر این باور است که شعور در انسان معلق بالفعل و دائمی بوده، اما شعور به شعور در آن بالقوه است. ازاین رو به نظر می رسد نفس در ابتدای خلقت گرچه حضور و ثبوت دارد، اما نمی توان گفت که علم به خویش دارد؛ یعنی نفس در ابتدا فاقد توجه به خویش است و همین عدم توجه، مانع هرگونه ادراک نفس به خود است. نوآوری: درواقع درباب «انسان معلق در فضای ابن سینا» صرفاً می توان گفت «انسان آگاه مند (بدون هرگونه آگاهی بالفعل) هست»، اما نمی توان گفت: «علاوه براینکه این انسان آگاه مند هست، می داند که اینگونه هست».
۳۸۶.

«وجدان خویشتن» و خطاناپذیری آن از منظر فیلسوفان مسلمان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: علم حضوری معرفت بی واسطه معرفت وجدانی خطاناپذیری خودآگاهی مراجعه به علم حضوری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۵ تعداد دانلود : ۹۱
«خودآگاهی» یکی از مصادیق علم حضوری است. دو پرسش مهم معرفت شناختی در مورد این مصداق وجود دارد: اول این که آیا ما واقعیتی به نام «من» را وجدان می کنیم؟ دوم این که آیا این وجدان، خطاناپذیر است و واقعیت «من» را آن گونه که هست نشان می دهد یا ممکن است «وجدان من» مغایر «من عینی» باشد. دو نکته نوآورانه اساسی در پاسخ به این دو مسئله وجود دارد که در مقاله پیشِ رو مدنظر قرار گرفته است. اول این که فیلسوفان مسلمان برای شناخت «من» سلسله مراتب قائل اند، به طوری که در این سلسله، ابتدایی ترین و بنیادی ترین چیزی که درباره «من» وجدان می شود، همانا «درک کنندگی خویشتن» است. این رویکرد نقش مهمی در پاسخ به منکران وجدان «من خودآگاه» دارد. دوم این که از نگاه ایشان، یگانه روش بحث درباره بنیادی ترین سطح شناخت «من» (درک کنندگی من) همانا توصیف وجدان خویشتن به کمک عقل توصیفی است. در چهارچوب این دو نکته می توان گفت که اولاً وجدان «من درک کننده» وجود دارد و ثانیاً فیلسوف مسلمان به عنوان یک مبناگرای عمیق، این وجدان را به مثابه یک «واقعیت» در نظر می گیرد و به سبب یگانگی وجدان و واقعیت، حکم به امتناع تخلف «معرفت وجدانی به من» از «واقعیت من» می کند. ضمناً یگانه دانستن «معرفت وجدانی به من» و «واقعیت من» ناشی از یک اعتبار صرف نیست، بلکه متکی به محتوای «وجدان من» (درک کنندگی من) است.
۳۸۷.

بازنشانی موضع تشکیک نسبت به موضوع فلسفه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تشکیک وجود جایگاه تشکیک وحدت و کثرت چینش مسائل فلسفه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۴ تعداد دانلود : ۶۳
مسائل علم از عوارض و احکام موضوع مختص به همان علم بحث می کند. تحفظ بر موضوع، حفظ بحث در حیطه عوارض و تعیین جایگاه مناسب هر مسئله در ترتیب صناعی مباحث، از نقاط قوّت علم و طرح مسائل علمی در متون آموزشی است. در متون تعلیمی رایج فلسفه، مسئله تشکیک وجود معمولاً در آغاز مباحث کتاب و در عداد احکام مصداقی وجود، مورد بحث قرار می گیرد و تقریر، ادله و اشکالات آن در همین موضع بحث می شود. سؤال این است که آیا می توان موضع و جایگاه مناسب تری برای بحث تشکیک وجود پیشنهاد کرد؟ با توجه به ماهیت و محتوای تشکیک، به نظر می رسد بهتر است مباحث تشکیک را در ذیل مسئله وحدت و کثرت تعبیه نمود تا از رهگذر وحدت و کثرت که از احکام و عوارض وجود است، هم پیوند مناسب با موضوع فلسفه را پیدا کند، هم جایگاه شایسته در مسائل فلسفه را به دست آورد و هم مباحث آن مرتبط با مباحث وحدت و کثرت به صورت منطقی تری ساماندهی شوند. در این مقاله به روش تحلیلی نشان دادیم که مباحث تشکیک وجود در ضمن مباحث وحدت و کثرت، ترتیب منطقی و تقریر فلسفی بهتری پیدا خواهند کرد.
۳۸۸.

حکمت متعالیه و مسئله معناداری و عدم معناداری در زندگی بشری(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: معناداری عدم معناداری زندگی حکمت متعالیه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹ تعداد دانلود : ۳۳
معناداری و عدم معناداری یکی از مسائل فلسفی جدیدی است که پیش روی فیلسوفان قرار دارد. فلسفه اسلامی به عنوان فلسفه ای که دغدغه شناسایی حقایق عالم را دارد نیز از این قاعده مستثنا نیست و باید جوابی برای این مسئله ارائه دهد. هدف از تحقیق پیش رو، بازسازی نظرگاه حکمت متعالیه بر اساس روش توصیفی - تحلیلی در باب این مسئله بوده است. یافته های تحقیق بر اساس مبانی حکمت متعالیه را می توان این گونه تبیین کرد که حکمت متعالیه معناداری و عدم معناداری را از مفاهیم و معقولات ثانیه فلسفی دانسته که از حیات انسانی قابل انتزاع هستند و اهداف موجود در زندگی بشری سبب انتزاع این مفاهیم می شود. حکمت صدرایی مدعی است هر چه اهداف، واقع تر و هماهنگ تر با حیات انسانی باشد زندگی انسان به همان میزان، زندگی معناداری خواهد بود. راهکار حکمت متعالیه دراین باره بازگشت به فطرت و بازتعریف اهداف توحیدی و حیات ابدی برای انسان است که این مفاهیم سبب معنادار شدن حیات انسانی می شود.
۳۸۹.

نسبت سنجی حقوق و اخلاق در اندیشه حکمت متعالیه با مکاتب حقوق طبیعی و اپوزیتویسم حقوقی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: ارتباط حقوق واخلاق حقوق اساسی فلسفه حقوق حکمت متعالیه حقوق طبیعی اثبات گرایی حقوقی حقوق-اسلامی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۳ تعداد دانلود : ۱۷۲
اگرچه مکتب اثبات گرایی حقوقی به عنوان گفتمان مطرح در فضای علمی دنیا جای گرفت؛ اما مکتب حقوق طبیعی نیز همواره مورد اقبال بسیاری از اندیشمندان جهان قرار دارد. با بیاناتی که از اندیشمندان حقوق طبیعی عنوان شده است، می توان تشابهات میان این نگرش با مبانی اندیشمندان حکمت متعالیه درزمینه ارتباط حقوق و اخلاق عنوان نمود. از مهم ترین این تشابهات به پایبندی هرکدام ازدو گروه فوق به اصول ثابت اخلاقی در حقوق و اذعان به وجود ارتباط تنگاتنگ این دو دانش می توان اشاره نمود. این پژوهش درصدد پاسخگویی به این پرسش است که چه نسبتی میان نگرش اندیشمندان در حکمت متعالیه و حقوق بشرغرب وجود دارد؟ فرضیه این پژوهش بر این قرار است که اندیشمندان حقوق طبیعی به وجود نوعی حقوق ثابت در نظام های حقوقی-بشری هستند که آن را فراتر از توافق قراردادی می داند و اندیشمندان حکمت متعالیه نیز علاوه بر الهی دانستن حقوق، بر ثابت-بودن اصول اخلاقی در نظام بشری اعتقاد دارند و مانند حقوق طبیعی، عقل را به عنوان یکی از منابع سنجش و دریافت این اصول ثابت عنوان می کنند اما قانون الهی که جامع اخلاق و حقوق است، را در جهت رستگار ساختن انسان جامع تلقی می نماید. مکتب-اثبات گرایی نیز برای تشخیص درستی قوانین، نیازی به تطبیق قواعد با معیارهای ثابت اخلاقی نیست بلکه تنها اراده قانون گذار بیانگر صحت یک قانون است. این پژوهش بر اساس روش تحلیلی-توصیفی و بر اساس منابع کتابخانه ای گردآوری شده است.
۳۹۰.

دفاع صدرالمتألهین از دو چالش تناقض باورانه در حرکت جوهری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حرکت جوهری اینهمانی ابهام تناقض باوری ملاصدرا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۸ تعداد دانلود : ۱۷۴
هرچند اصل مسئله حرکت نیز چالشهای متعددی را در تاریخ فلسفه رقم زده، اما حرکت جوهری بعنوان نقطه عطف حکمت متعالیه، آبستن مناقشات مضاعفی است که قابل پیگیری در مانیفست تناقض باوری است. یکی از این چالشها از دست رفتن اینهمانیِ موضوع در بستر حرکت و بتبع آن، تحقق حالتهای مرزی و بوجود آمدن معمایی است که در ادبیات فلسفی به دشواره ابهام شهرت یافته است. این مناقشات، خود زاینده پارادوکسهایی هستند که تناقض باوران معاصر، آنها را شواهدی بر وجود تناقض در جهان خارج میدانند. نمود این چالشها و ارتباط آنها با حرکت جوهری، مسئله نوشتار حاضر است. از آنجا که تغییر و تبدلِ صور نوعی در بستر حرکت جوهری نه دفعی بلکه از نوع تدریجی و اتصالی است، فقدان مرز در مراحل مختلف حرکت، زمینه ساز صدق دو ماهیت مختلف در آنِ واحد، بر موضوع واحد میگردد که این خود، مستلزم تناقض است. این پژوهش با روش توصیفی و تحلیل انتقادی نشان میدهد که صدرالمتألهین به هر دو چالش پاسخ داده است. او چالش اینهمانی را با ایده «ماده مع صوره مّا» پاسخ داده و چالش ابهام را به قصور ادراک ما از تطابق ماهیت با همه انحاء هستی، ارجاع داده است.
۳۹۱.

تمایز اولیات با داده های هوش مصنوعی با تکیه بر مبانی فلسفی علامه مصباح یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اولیات مفهوم دلالت حکایت هوش مصنوعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۳ تعداد دانلود : ۱۳۰
After adopting a fundamental approach in epistemology, one important issue is to explain why basic and self-evident propositions are true. From among self-evident propositions, the first (analytical) theorems are of special importance. Referring to many problems and contrary to the approach attributed to the early philosophers, Allameh Misbah Yazdi does not embrace the possibility that first theorems should imitate the external instances and instead seeks for their referents in the relations between concepts in the mind. Despite mind's intuitive dominance over relations between the concepts in the first theorems and the fact that its explanation for the criterion of the truth of first theorems is provided through reference to the present knowledge, this theory still faces an important question. Assuming that first theorems indicate the relation between the concepts in the mind, how can these mental correlations be considered as a criterion for the identity of instances outside? How can we leave out mind's structure and intervention in the process of establishing such relations? How can we be sure that if our mind were created otherwise or if a different structure was defined for it like the artificial intelligence, it would not consider other propositions as first theorems? It goes without saying that the lack of a proper answer to the above question leads to relativism in the foundations of human knowledge and then to relativism in all sciences. In their article and through a descriptive method, the authors intend to first explain the foundation of Allameh Misbah Yazdi on how concepts express something and then their difference from how artificial intelligence data signify things. They then provide an appropriate answer to the aforementioned question through the analytical method.
۳۹۲.

تأملی در موقعیت مرزی انسان برحسب قوه خیال در فلسفه کانت و فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انسان شناسی فارابی قوه خیال کانت معرفت شناسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۸ تعداد دانلود : ۱۲۷
انسان در سنت اسلامی موجودی میانی و مرزی تعریف شده است؛ به این معناکه انسان موجودی است در میانه حیوان و فرشته و در مرز میان آن دو، که هر لحظه امکان سقوط یا عروج وی به یکی از این مراتب هستی وجود دارد. در این مقاله کوشش شده تا براساس تصویر قوه خیال در فلسفه فارابی و کانت، تبیینی فلسفی از این وضعیت میانی و مرزی انسان صورت بگیرد؛ بنابراین مسئله خاص این نوشتار این است که ببینیم چگونه نزد این فیلسوفان، معرفت شناسی، بستری برای ارائه تبیینی هستی شناسی از موقعیت مرزی انسان می شود. این مقاله صرفاً مطلع و گامی نخست برای این مسئله است. ازآنجاکه اهمیت و جایگاه قوه خیال نزد کانت در ضمن بحث استنتاج استعلایی به شکل برجسته ای خود را نشان می دهد، ابتدا تلاش می شود تا استنتاج استعلایی در همان مسیری که قوه خیال نقش خودش را آشکار می کند، پِی گرفته شود و بر دوسطح خیال مولد و بازتولیدی تأکید شود. در گام بعدی سعی  می شود تا بدون تطبیق سازی خام یا ایجاد این همانی میان دو فیلسوف، همین دو سطح خیال در اندیشه های فارابی پیگیری، و با اتکاء به روش تحلیلی، بنیاد انسان شناسی ای برحسب قوه خیال، در اندیشه این دو فیلسوف جست وجو شود. نقش میانجیگری خیال در تحقق معرفت نزد دو فیلسوف امکان پِی ریزی چنین ایده ای را فراهم آورد.
۳۹۳.

شناسایی و تبیین مؤلّفه های موانع تربیت عقلانی از دیدگاه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابن سینا تربیت عقلانی موانع شناختی موانع عملی موانع نگرشی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۶ تعداد دانلود : ۱۲۶
تربیت عقلانی پرورش نیروی عقل است. عقل در قدرت استدلال و تجزیه و تحلیل و ترکیب امور در نظام تعلیم وتربیت نقش مهمی ایفا می کند؛ ازاین رو هدف مقاله حاضر، شناسایی و تبیین مؤلّفه های موانع تربیت عقلانی ازمنظر ابن سینا و بیان راهکارهای تربیتی در مواجهه با آن ها برای بهره گیری در نظام تعلیم وتربیت است. روش پژوهش، روش کیفی است که به شیوه تحلیل داد ه ها از مدل کلایزی بهره گرفته است. جامعه تحلیل، مجموعه کتاب ها و شرح ها و مقالات نگاشته شده درزمینه آراء ابن سینا است. به اعتقاد ابن سینا تربیت عقلانی، به معنای پرورش قوه عقلانی جهت رسیدن به قرب الهی است که با شناخت موانع و عبور از آن ها می توان عقل متربی را بالنده کرد. یافته های مقاله در بخش موانع در سه محور شناختی و نگرشی و مهارتی شناسایی شد. در محور شناختی مؤلّفه های وهم، ستیزه جویی با حقیقت، اختلال در حواس، طغیان های نفسانی، در محور نگرشی مؤلّفه های عدم تمایز میان خوبی ها و بدی ها (فضائل و رذائل)، خشم و غضب، عدم خلوص نیت، وابستگی به امور دنیوی، و در محور عملی مؤلّفه های سرکشی دربرابر فرامین الهی، تحریکات شیطانی، افزون خواهی (حرص)، شهوت رانی بررسی شد و به همراه شرح هر مؤلفه به تبیین راهکارهای جدید تربیتی در مواجهه با موانع تربیت عقلانی پرداخته شد.
۳۹۴.

حل تناقض در دیدگاه ابن سینا درباره معاد جسمانی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ابن سینا اضحویه معاد جسمانی معاد روحانی تناسخ

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۵ تعداد دانلود : ۱۵۰
یکی از اصول دین مسلمانان، مسئله معاد است که متکلمان و حکمای مسلمان به بررسی آن و نحوه چگونگی وقوع آن پرداخته اند. آنچه در بحث معاد اهمیت دارد، بحث روحانی بودن معاد یا جسمانی بودن آن است. از یقینیات دینی مسلمانان جسمانی بودن معاد است؛ زیرا آیات و روایات فراوانی بر آن دلالت می کنند. علمای مسلمان تاحدی به این عقیده یقین دارند که برخی از آن ها منکر معاد جسمانی را کافر دانسته اند. در این میان آنچه مسئله برانگیز است، نظریه ابن سینا درباره معاد است؛ به گونه ای که برخی با استناد به دسته ای از آثار ابن سینا، او را از قائلان به معاد جسمانی دانسته اند و برخی دیگر با استناد به کتاب اضحویه، او را از مخالفان معاد جسمانی دانسته، و به کفر او حکم کرده اند. ابن سینا در برخی از آثار خود معاد جسمانی را پذیرفته، و حکم آن را به شرع محول کرده است؛ اما در کتاب اضحویه ظاهراً به صراحت معاد جسمانی را انکارکرده است و حتی آن را مخالف با استدلالات عقلی می داند. این نوشتار با روش تحلیلی کتابخانه ای درصدد است تناقض موجود در دیدگاه ابن سینا در کتاب اضحویه و دیگر آثارش را حل کند.
۳۹۵.

نسبت فاعلیت با علم ذاتی فعلی و تاثیر آن بر هستی شناختی سینوی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: سنخیت فاعلیت علم ذاتی هستی شناسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۴ تعداد دانلود : ۱۰۰
فاعلیت در فلسفه مشاء از حیث هستی شناسی بر پایه اصل سنخیت استوار گردیده است و به نظر می رسد تفسیر سینوی از سنخیت مبتنی بر علم ذاتی در رابطه وجودی میان کلیه مبادی عالی و موجودات سافل به ویژه میان باری تعالی و نظام آفرینش و میان نفس مجرد انسانی و قوای نباتی و حیوانی آن تأثیرگذار بوده است. مطابق با قواعد کلان هستی شناختی سینوی، علم فعلی ذاتی مبتنی بر اصل سنخیت است و نسبت میان فاعلیت ایجادی و علم ذاتی فعلی مقتضی وجود رابطی علت و معلول است و فاعلیت باری تعالی و نفس انسانی را فاعل بالعنایه کرده، به آفرینش و قوای انسانی وجود مستقل غیربیگانه از علتشان می بخشد. بدین ترتیب این قاعده کلان در حکمت سینوی به معنای شمولیت ذاتی علت نسبت به صفات کمالی و وجود اندماجی معلول نیست تا بتواند وحدت شخصی وجود علت و کثرت شأنی معلول را به اثبات رساند؛ بلکه این قاعده، نوعی وحدت تشکیکی به معنای وحدت وجود و کثرت موجود در مورد وجود واجب تعالی و موجودات امکانی و واقعیت عینی نفس انسانی و قوای بدنی آن را نتیجه می دهد. این تفسیر مشترک در قاعده سنخیت موجب شده است معرفت نفس انسانى از اهمّ معارف در معرفت خدا و وسائط فیض او باشد.
۳۹۶.

بازخوانی انتقادی ماهیت فلسفه اسلامی از دیدگاه علامه طباطبایی و آیت الله جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فلسفه اسلامی فلسفه الهی حق طباطبایی جوادی آملی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۳ تعداد دانلود : ۸۷
علامه طباطبایی فلسفه را به الهی و غیرالهی و فلسفه الهی را به فلسفه اسلام و غیر آن تقسیم می کند. از دیدگاه ایشان الهی بودن فلسفه به اثبات وجود خداوند است، ولی فصل ممیز فلسفه الهی اسلام از غیر آن، به مفهومی است که از خداوند اثبات می شود. به اعتقاد ایشان اگر فلسفه الهی به اثبات توحیدِ اطلاقی برسد و بپذیرد که وجود خداوند که صرف است و هیچ حدی آن را محدود نمی کند و حتی از قید اطلاق هم مبراست، فلسفه الهی مربوط اسلام خواهد بود و در غیر این صورت، چنین نیست. اما آیت الله جوادی آملی، اسلامی بودن علوم، از جمله فلسفه  را به معنای عام آن می داند. اسلام به معنای عام یعنی حق جویی و حق پذیری. بنابراین، به اعتبار فیلسوف یا کتابِ فلسفی نمی توان به اسلامی بودن یک فلسفه فتوا داد، بلکه باید هر مسئله فلسفی یا علمی، جداگانه بررسی شود تا اگر حق و مطابق با واقع باشد، اسلامی شمرده شود وگرنه خیر. مسئله اصلی این پژوهش تعیین مصداق برای فلسفه اسلامی از میان فلسفه های شناخته شده موجود است. این پژوهش که در جمع آوری مطالب به شیوه اسنادی و در پردازش به شیوه تحلیلی و منطقی نگارش یافته است، به لوازم این دو دیدگاه و بررسی آنها می پردازد.
۳۹۷.

تحلیل سندی و دلالی روایت رضوی برهان احتیاط عقلی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: روایت رضوی برهان احتیاط عقلی برهان معقولیت بررسی سندی و دلالی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۸ تعداد دانلود : ۳۰
خداشناسی مهم ترین مسئله از معارف دینی است که در روایات متعددی به زوایای مختلف آن پرداخته شده است. این نوشتار به تحلیل سندی و دلالی یکی از احادیث امام رضا(ع) که در آن، برهان احتیاط عقلی یا معقولیت، به زیبایی تبیین شده پرداخته است. با توجه به خلأ موجود در تحقیقات پیشین که بیشتر به بیان کلیات پرداخته و کمتر به بررسی جامع سندی و دلالی این روایت توجه کرده اند، این پژوهش تلاش دارد تا با روش توصیفی - تحلیلی، اعتبار سندی و دلالی روایت را بررسی کند. نتایج تحقیق نشان می دهد که روایت مذکور به لحاظ سندی، گرچه به اصطلاح متأخران، ضعیف به حساب می آید، اما با توجه به قراین وثوق به صدور، معتبر و قابل پذیرش است. همچنین به لحاظ دلالی، با استفاده از استدلال منطقی و برهان احتیاط عقلی، به خوبی نشان داده شده که انتخاب ایمان به خداوند و عمل به دستورات دینی، حتی در شرایط عدم قطعیت، از نظر عقلانی بهترین گزینه است و بر سرنوشت نهایی انسان ها تأثیر بسزا دارد. این انگاره می تواند به عنوان نقطه قوت در مباحث اعتقادی استفاده شود و به تقویت ایمان مؤمنان و پایبندی آنان به اعتقاداتشان و استفاده از آن در مباحث خداشناسی کمک کند.
۳۹۸.

خوانشی نو از نمادها و مفاهیم آیین مهرپرستی در آراء سهروردی براساس حکمت خالده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مهر سهروردی حکمت خالده هورخش خورشید کیان خره

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۴ تعداد دانلود : ۱۰۵
سهرودی براساس حکمت خالده (حکمت جاویدان، جاویدان خِرد) معتقد است حکمت حقیقی در همه زمان ها و مکان ها امری واحد است. بر همین اساس، سهروردی از برخی حکمت ها و آیین های پیش از خود مانند آیین مهرپرستی بهره برده است. در این پژوهش با نگاهی دوباره به تأثیر آیین مهرپرستی بر آراء سهروردی، مسئله جایگاه «مهر» در نظام هستی شناسی سهروردی و تبیین آفرینش براساس مهر و قهر در پرتو حکمت خالده بررسی شده است. همچنین، نشان داده شده است سهروردی براساس گرایش به حکمت خالده از مفاهیمی همچون مهر، عشق، هورخش و خره کیانی استفاده کرده و معتقد است حقیقت واحد با تعابیر مختلف در میان اقوام و ملت ها ظهور کرده است. او خود را میراث دار حکمای ایران و یونان و مصر باستان و ... می داند و در سایه تعالیم اسلامی تلاش کرده است حقیقت واحد که در طول تاریخ با تعابیر گوناگون مطرح شده است را در قاب زمانه خویش بیان کند.  
۳۹۹.

تحلیل و نقد نظریۀ وجود رابط معلول در حکمت صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: علت معلول وجود رابط وجود مستقل صدرالمتألهین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۷ تعداد دانلود : ۲۰۵
نظریه وجود رابط معلول در حکمت متعالیه و برهان صدرالمتألهین بر آن، از ابتکارات و شاخصه های مهم فلسفه او به شمار می آید و نقش اساسی در ساختار تشکیک وجود صدرایی و پیوند زدن حکمتِ او با نظریه وحدت شخصی وجود دارد. لذا تحلیل درست از این نظریه و امعان نظر در برهان آن، با هدف کشف ابعاد و زوایای این مسئله مهم و آشکار شدن نقاط قوت و ضعف احتمالی آن، که منجر به فهم کامل تری از ساختار حکمت متعالیه خواهد شد، از ضروریات پژوهش فلسفی است. پژوهش حاضر درصدد است با روشی تحلیلی انتقادی و با نگاه دقیق به تشابهات و تمایزات دیدگاه صدرالمتألهین و حکمای پیشین در باب وجود معلول و سپس تبیین و تقریر تفصیلی برهان او بر وجود رابط معلول و آنگاه نقد و بررسی یکایک مقدمات برهان، کاستی و نارسایی آن را برای اثبات مقصود صدرا آشکار نماید که مهم ترین آن، خلط میان معنای اسمی یا وصفی ربط با معنای حرفی آن است.
۴۰۰.

کراهت یا ترس از مرگ و درمان آن از دیدگاه ملاصدرا و مقایسه آن با ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ملاصدرا ابن سینا ترس از مرگ مرگ طبیعی شناخت مرگ

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۵ تعداد دانلود : ۱۸۶
ترس از مرگ امری است ضروری و همچون خود مرگ از حکمت های الهی است. دلایل فلسفی و وجودی مبتنی بر علل فاعلی و غایی که از اختصاصات ملاصدرا است، دو دلیل اصلی وی در تبیین این ترس است. نفس، فاعل ترس است چون دوستدار خدا و صفت جاودانگی او است و هم به دلیل غلبه احکام بدن زوال دنیوی را ناخوش می دارد. غایت وجودی این ترسِ نهفته در نفس نیز محافظت از بدن برای رسیدن به کمال لایق است. دلایل غیروجودشناسانه صدرا برای ترس نفس از مرگِ بدن، ارزش شناختی (اخلاقی)، معرفت شناختی و روان شناختی است. راه حل های استنباط شده از آثار وی برای غلبه براین ترس،افزایش آگاهی است؛ چراکه اصولاً ترس از مرگ، بی فایده و فرار از آن ناسودمند است. برای غلبه بر این ترس، باید به معرفت خدا و شناخت راز تقدیرات الهی نائل شد.در حالی که ملاصدرا با طرح دلایل وجودشناسانه، وجود این ترس را ضروری می داند؛ اما ابن سینا با طرح دلایل صرفاً غیروجودشناسانه، این ترس را ناموجّه تلقّی می کند. درمان این ترس از نگاه ابن سینا همچون ملاصدرا مجموعا افزایش معرفت و آگاهی است؛ هرچند چاره ساز بودن این راه حل برای اکثریت مردم، محل تردید و ابهام است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان