فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۶۱ تا ۱٬۳۸۰ مورد از کل ۱۴٬۷۰۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
مفهوم خدا از دغدغه های بنیادی انسان است که حتی ذهن ملحدان را نیز به خود مشغول کرده است. نقش اساسی این مفهوم و نحوه باور به وجود یا عدم وجود خدا در همه ابعاد زندگی انسان آشکار است، یعنی نگرش موحدانه یا ملحدانه نسبت به خدا است که ماهیت هستی انسان را بطور عام، و معنای آزادی و مسئولیت اخلاقی او را از بطور خاص، تعیین می کند. همچنین نحوه باور به خدای ادیان الهی یا غیرالهی نیز در تعیین معنای آزادی و مسئولیت اخلاقی انسان تاثیر گذار است، زیرا چگونگی خدای مورد باور، حدود ماهیت و افعال اخلاقی انسان را معین می سازد. در ادیان توحیدی نیز نحوه باور به ابعاد توحید، مثل توحید ذاتی، صفاتی و افعالی و نیز توحید عملی بیانگر حدود آزادی و مسئولیت اخلاقی انسان است، زیرا نوع تلقی های انسان از مراتب مختلف توحید، تعیین کننده مناسبات خدا و انسان است. علاوه بر این بایستی به نوع نگرش انسان به صفات خدا نیز توجه داشت، یعنی نحوه نسبت دادن صفات متناهی یا نامتناهی چون علم، قدرت و اراده به خدا و تعیین نوع مناسبات صفات الهی و انسانی نیز در معنای آزادی و مسئولیت اخلاقی انسان تاثیر دارند. در این زمینه، نوع تعریف صفات مزبور در چگونگی تعیین اعمال جبری و اختیار انسان دارای نقش اساسی هستند. بنابراین کلیت نگرش خداباور یا ملحدانه و ابعاد اندیشه ما درباره چگونگی خدایی که باورداریم، تعیین کننده جایگاه و ماهیت افعال ما است که آزادی و مسئولیت اخلاقی از مهم ترین آنهاست. در این مقاله موارد مذکور مورد بررسی تحلیلی قرار گرفته و نتایج آنها آشکار می گردد.
هرمس الهرامسه، طرحی برای تطبیق دین، اسطوره و فلسفه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هرمس که در متون دینی به اخنوخ و ادریس و در اسطوره به تات و هوشنگ شهرت دارد، از اولین انبیا و نزد برخی، مؤسس بسیاری از علوم و حکمت نیز میباشد. شخصیت، آثار و تفکر هرمسی نه تنها در متون دینی، بلکه در متون تاریخی، اسطوره و فلسفی نیز مطرح و بر بسیاری از ملل و افراد و افکار تأثیر گذار بوده است. از اینرو میتوان هرمس را موضوعی برای تطبیق دین، اسطوره و فلسفه قرار داد و به بررسی پیدایش هر یک از این حوزه ها و تأثیر و تأثرشان بر یکدیگر پرداخت. برای این مقصود ابتدا هرمس در متون دینی بررسی میشود و به شباهتهای ادریس و اخنوخ اشاره میگردد. سپس هرمس، هوشنگ و تات در اسطوره های یونان، ایران و مصر بررسی میشود و هویت، همزمانی و نقشهای یکسان آنها بیان میگردد و در آخر با استفاده از متون هرمسی و فلسفی به اندیشه هایی اشاره میشود که نه تنها خاستگاه تفکر بشر را بیان مینماید، بلکه زبان و بیان آن با دین و اسطوره قرابت دارد.
نظریه اخلاق از دیدگاه دکارت
منبع:
آینه معرفت ۱۳۸۳ شماره ۴
ماهیت ذهنی ارزشها
منبع:
ارغنون ۱۳۷۹ شماره ۱۶
حوزههای تخصصی:
نوس:دانشِ علمی برهان ناپذیر و مَلَکه ی معرفتی ارسطو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارسطو در فصل پایانی کتاب دوم تحلیلات ثانوی (بعد از این ت. ث.) در باب آرخایِ دانش علمی (اپیستمه) دو پرسش می پرسد و سپس به هر دو پرسش پاسخ می دهد. نوس مفهوم محوری هر دو پاسخ اوست. اما از آنجا که سخن او در باب نوس به اندازه ی کافی روشن نیست درک منظور او مستلزم روشنگری در باب چیستی نوس است. در هر دو پاسخ او، و البته در جاهای دیگر نیز، نوس هکسیس نفس معرفی می شود اما او در پاسخ دوم به گونه ای سخن می گوید که نوس در ردیف مراحل و مراتب معرفت انسان قرار می گیرد. در این مقاله پس از مطرح کردن پرسش دوم و پاسخ ارسطو به آن در بخش اول، معناهای هکسیس در بخش دوم بررسی شده و برای آن سه معنای محوری معرفی شده است. از آنجا که بعضی از مفسران بنا بر دلایلی که دارند وسوسه شده اند هکسیس را در سراسر ت. ث. قوه (دونامیس) بفهمند بخش سوم مقاله به بررسی این مسئله اختصاص یافته است که آیا هکسیس قوه است؟ بخش اول مقاله با روشن شدن پاسخ این مسئله پایان می یابد. بررسی چیستی نوس در بخش دوم مقاله خواهد آمد.
بررسی تطبیقی ارزش ها در اسلام و لیبرالیسم و دلالت های تربیت اخلاقی آن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
اخلاق یکی از مولفه های اصلی دوام و قوام جوامع بشری است. استحکام نظام اخلاقی هر جامعه، وابسته به نظام ارزشی حاکم بر آن است. از این رو، مطالعه ارزش ها و بررسی نقاط ضعف و قوت آنها، گام مهمی در تبیین ساختار نظام اخلاقی و تربیت اخلاقی در جوامع مختلف است. هدف این نوشتار، که از نوع پژوهش های کیفی است، بررسی تطبیقی مقولة ارزش ها در دو مکتب فکری اسلام و لیبرالیسم است. از آنجایی که مبانی نظری انسان شناسی لیبرالیسم بر پایة اومانیسم استوار گردیده، ارزش هایی چون فردگرایی و آزادی فردی، برابری، تساهل و دموکراسی از ارزش های بنیادین این مکتب محسوب می شوند. در مقابل، در اسلام، که انسان شناسی آن، بر پایة «فطرت»، «عقل ورزی» و «کرامت ذاتی»، بنا شده، ارزش هایی چون خدامحوری، آزادی اجتماعی و معنوی، عدل، تساهل و مدارا و تئوکراسی، از ارزش های بنیادین آن محسوب می شود. گفت: گرچه در مواردی بین برخی ارزش ها در اسلام و لیبرالیسم مشابهت هایی دیده می شود، اما ماهیت خداگرایانه اسلام و انسان گرایانه لیبرالیسم، افتراق های عمیقی را در حوزه ارزش ها و تربیت اخلاقی بین این دو مکتب به وجود آورده است.
مروری بر اسلام و مقتضیات زمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از اثار استاد مطهری در خصوص نیازهای جامعه اسلامی اسلام و مقتضیات زمان است مساله عمده در این مقام توان اداره جامعه مدرن امرزو با تعالیم اسلام است تحول نیازها و شرایط بشر را چگونه می توان با آموزه ها روحی سازگار دانست آموزه های وحی سه قسم عقاید اخلاق و احکام و قوانین عملی است وتحول بشر در خصوص دو قسم اول مشکلی را به میان نمی آورد و لذا محور اصلی بحث در قسم سوم است امامت و نیز اجتهاد دو امری است که سازگاری احکام اسلام با مقتضیات زمان را تامین می کند
تحقیق در زمینه احکام ارکان وقف در فقه و حقوق بر اساس فقه استدلالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع این مقاله، تحقیق در احکام مهم فقهی «وقف» بر اساس فقه استدلالی و استنباط آن احکام از کلمات اهل بیت عصمت وطهارت(ع) است؛ احکامی که بسیار مورد ابتلاست. «وقف» عبارت است از این که عین مال حبس گردد؛ یعنی از تصرف مالکش و در برخی موارد از تصرف مالکانه دیگران منع شود و منافع آن، در جهتی که واقف تعیین می کند آزاد گذاشته شود. پس، حقیقت وقف، حبس می باشد. مهم ترین قاعده فقهی که در باب وقف استفاده می شود، قاعده «الوقوف علی حسب ما یوقفها اهلها» است. این قاعده بیان می کند که در استفاده از وقف باید از خطوط کلی ای که واقف در انشای وقف یا وقفنامه تعیین کرده است، متابعت شود. در این مقاله به تشریح این قاعده پرداخته شده است. از نتایج مهمی که از این تحقیق حاصل گردیده، عبارت است از جریان معاطات در وقف و صحت آن، عدم اشتراط قصد قربت در وقف، و اشتراط قبض با اذن واقف و احکام و مسایل مهم دیگر که در این مقاله بر اساس فقه استدلالی با استفاده از حدود 40 منبع اصلی فقهی و چندین منبع روایی بررسی و در موارد مهم به نظرات حقوقی نیز اشاره شده است.
خرد و سیاست
مسئولیت اخلاقی در اندیشه امانوئل لویناس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امانوئل لویناس با رویکرد پدیدارشناسانه خود، مسئولیت من در قبال دیگری را به مثابه بنیان اخلاقی بودن قلمداد می کند و بشریت را فرامی خواند تا به مسئولیت نامتناهی و بی واسطه خود اهتمام ورزد. مسئولیت اخلاقی، گشودگی و پروای هر من نسبت به دیگری یا دیگرانی است که شرط استعلای من می باشند. مسئولیت پذیری یا پاسخگویی، دلالت بر انفعال من از خطاب و فرمان دیگری دارد. سوژه اخلاقی لویناس همانند فاعل شناسای تاریخ فلسفه غربی فعال و سلطه جو نیست. من با سلطه جویی خود همواره کوشیده است که دیگری یا غیر را در ذیل تمامیتی کلی و عقلانی منقاد خود سازد. از این رو، خصومت و جنگ میان امر خودی و ناخودی درگرفته است. لویناس، گشایش گره کور این خصومت را به منزله انفعال ذاتی سوژه اعلان می کند و بر آن است که حساسیت اگزیستانس بشری، در پاسخ منفعلانه به فرمان دیگری قوام می یابد. مسئولیت اخلاقی من در قبال دیگری، ساختار منفعل سوژه ای را منکشف می سازد که پیش از این خود را با عمل و فعالیت ژرف آگاهی بازمی شناخت. در این مقاله، مسیر لویناس در زدودن غبار فعالیت خودمحور و سلطه جویانه از چهره سوژه عصر مدرن با مدد جستن از واژگان استعاری چون«جانشینی»و «گروگان»-که بر وجه مبالغه آمیز انفعال و پذیرندگی دلالت می کنند ترسیم خواهد گشت.
انسان شناسی در فلسفه اگزیستانسیالیستی مارسل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این نوشتار، دیدگاه گابریل مارسل در باب انسان شناسی در فلسفه اگزیستانسیالیسم، با بهره گیری از روش مطالعات کتابخانه ای و تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته است. وی برای شناخت حقیقت انسان، طریق راز، تأمل ثانویه و در خود فرو رفتن را پیش می گیرد و شرط اساسی انسان شدن را بودن در جهان، و حیات انسان را نیز در نسبت او با دیگر انسان ها می داند. همچنین نسبت «من تو» را که در ارتباط با دیگران جای دارد، در امتداد نسبتی اساسی، یعنی نسبت من و توی مطلق، یعنی خدا، برمی شمرد و برای دست یافتن به شناخت ملموس تر حقیقت انسان به برخی از ویژگی های اساسی او از جمله آزادی و اختیار، عشق، وفا و امید می پردازد و وجود اختیار را در تمامی عملکرد های انسانی به عنوان اصلی مسلم در نظر گرفته و آن را از مقوله های راز می داند.
کارل پوپر و فقر تاریخگرایی
منبع:
کیان ۱۳۷۳ شماره ۲۲
حوزههای تخصصی:
ملاحظاتی بر نظریه طبیعت گرایانه دیوید آرمسترانگ درباره کلیات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بر اساس دسته بندی مشهور متافیزیکی، موجودات به دو دسته کلی و جزئی تقسیم می شوند. موجودات جزئی اشیاء متباینی هستند که منحصر به فرد و تکرار ناپذیرند. هر یک از ما انسانها یک موجود جزیی محسوب می شویم. با این حال میان موجود های جزیی شباهت هایی وجود دارد که بر اساس این شباهت ها آنها را دسته بندی می کنیم. هر شیء جزیی دارای صفاتی مشترک و نسبت هایی تکرار پذیر با دیگر اشیاء است. این صفات و نسبت های مشترک مساله ای را پدید آورده که به مساله کلی ها معروف شده است. پرسش اصلی در باب کلی این است که آیا هویتی واقعی است؟ یا این که چیزی جز ساخته و پرداخته ذهن و زبان ما نیست. واقع گرایی، نام گرایی و مفهوم گرایی سه نظریه مشهور درباره کلی است. دیوید. م. آرمسترانگ از فیلسوفان طبیعت گرای معاصر پس از نقد نظریه های مختلف درباره کلی بر اساس طبیعت گرایی متافیزیکی خود نظریه ای ارایه کرده که آن را واقع گرایی علمی نامیده است. او با معرفی اوضاع امور در هستی شناسی خود کلیت و جزئیت را دو وجه از یک وضعیت امور می داند. این مقاله به بررسی و نقد نظریه آرمسترانگ درباره کلی می پردازد.
گفت و گوی دین و سیاست در ایران؛ اندیشه های سیاسی عبدالکریم سروش
منبع:
کیان ۱۳۷۶ شماره ۳۷
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه سیاسی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه اندیشه های فلسفی در ایران معاصر
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام کلام جدید رابطه دین، دنیا، اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی فقه سیاسی آثار واندیشمندان سیاسی مسلمان
نگرشی صدرایی به آزمایش های بنجامین لیبت درباره اراده آگاهانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت و فلسفه سال چهاردهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۵۴)
165 - 189
حوزههای تخصصی:
یکی از چالشهای جدید اختیار که بر پایه برخی یافته های علوم تجربی مطرح شده، آزمایشی است که بنجامین لیبت درباره فرآیندهای مغزی که به قصد و اراده انسان منجر می شوند، انجام داده است. او در این آزمایش به این نتیجه رسید که این چنین نیست که انسان ابتدا اراده کند و بعد مغز به کار بیفتد و فرمان اراده را اجرا کند و در نتیجه آن اندام ها حرکت کنند، بلکه این مغز انسان است که 400 میلی ثانیه قبل از عمل، به صورت ناآگاهانه فرآیند اراده را آغاز می کند و انسان تنها 150 میلی ثانیه قبل از عمل از تصمیم مغز آگاه می شود. ما در این مقاله، آزمایش لیبت درباره اراده آگاهانه انسان را مطرح کرده و با توجه به مبانی ملاصدرا نظیر هویت مجرد مادی نفس، عینت نفس با قوا و سریان آگاهی در تمام مراتب وجود از جمله مرتبه مادی، آگاهانه بودن اراده انسان را تبیین کرده ایم. نتیجه این پژوهش این است که در فلسفه ملاصدرا، آزمایش لیبت ( با فرض صحت آن) منافاتی با اراده آگاهانه انسان ندارد.