فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۰۱ تا ۴۲۰ مورد از کل ۱٬۳۷۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
رفتار زیست محیطی در جامعه ما با مشکلات جدی روبروست.زباله پراکنی بعنوان یکی از مسائل اجتماعی جدی در رفتار شهروندی در جامعه ایرانی می باشد. زباله پراکنی مصداقی از بی نظمی اجتماعیشهروندان، در حوزه شهروندی محیط زیست می باشد که در فضاهای شهری و عمومی موجب تشدید مسائل مربوط به زباله شده است. بدین منظور هدف تحقیق حاضر آسیب شناسی رفتار زیست محیطی شهروندان با تاکید بر زباله پراکنی می باشد. روش تحقیق از نوع پیمایشی و ابزار سنجش آن پرسشنامه محقق ساخته است. جامعه آماری شامل کلیه گردشگرانی داخلی است که در تابستان 1393 وارد استان مازندران شده اند. حجم نمونه ی آماری بر اساس فرمول کوکران تعداد 385 نفر برآورد شده است. اطلاعات با استفاده از پرسشنامه به طور تصادفی در بین گردشگران کنار ساحل، پارک های جنگلی استان مازندران جمع آوری گردید. طبق یافته های بدست آمده از آزمون همبستگی پیرسون، رفتار زباله پراکنی گردشگران با عادت، گمنامی، فقدان امکانات، محیط کثیف،عدم آگاهی،ضعف کنترل هنجاری و بی مسئولیتی فرد رابطه ی مستقیم و معناداری دارد. سپس نتایج مدل آزمون نظری تحقیق بر اساس مدل سازی معادله ساختاری نشان داد که شرایط محیطی تسهیل کننده و شرایط هنجاری تسهیل کننده بطور مستقیم و غیر مستقیم بر رفتار زباله پراکنی گردشگران تاثیر دارد. عوامل ذکر شده در مجموع توانستند 35/0 درصد از تغییرات متغیر وابسته(رفتار زباله پراکنی) را مورد تبیین قرار دهند.
تأثیر کیفیت نقشة ذهنی بر امنیت اجتماعی خانواده در فضاهای عمومی شهر مطالعه ای در کلان شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقشه ذهنی هر فردی که در فضای جغرافیایی قرار می گیرد مسبوق به نگرش ها، ارزش ها، عواطف، امیال و انگیزه هاست؛ به عبارت دیگر، فرایندهای روان شناختی روح به نوعی به بازنمایی ذهنی جهان بیرون منجر می شوند که پایه ای برای گزینشگری فضایی است. کیفیت نقشه ذهنی از فضاهای عمومی متأثر از عوامل اقتصادی-اجتماعی، فرهنگی و کالبدی است. حضور خانواده ها در فضاهای عمومی شهر ممکن است از بازنمایی متقابل نقشه ذهنی و امنیت اجتماعی متأثر باشد. هدف تحقیق به دست آوردن همبستگی معنی دار بین کیفیت نقشه ذهنی و امنیت اجتماعی خانواده ها در شهر تبریز است. این مقاله به روش پیمایشی و با استفاده از پرسش نامة بسته به دنبال تحلیل رابطه متقابل نقشه ذهنی از محله های شهری و امنیت حضور خانواده ها در فضاهای عمومی کلان شهر تبریز است. شهروندان نقشه های ذهنی متفاوتی از محله های مختلف شهر تبریز دارند که تأثیر مستقیمی بر امنیت اجتماعی حضور خانواده ها در فضاهای عمومی دارد. نقشه های ذهنی فضاهای متعلق به حاشیه نشینان شهر تبریز تصویر مطلوبی از امنیت اجتماعی حضور خانواده در فضاهای عمومی به دست نمی دهد. حضور خانواده ها در فضاهای عمومی شهر تبریز مسبوق به گزینشگری فضایی و نقشه ذهنی است.
بررسی تأثیر عوامل اجتماعی و معیشتی روستانشینان در تخریب اراضی (مطالعة موردی: حوضة آبخیز قوری چای در شمال استان اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تخریب زمین فرایندی فیزیکی است که ریشه های محکمی در علل اجتماعی و اقتصادی و محیط سیاسی و فرهنگی ای که استفاده کنندگان اراضی در آن عمل می کنند دارد. تخریب زمین و به ویژه فرسایش خاک به عنوان فرایندی فیزیکی، دارای سابقة طولانی مدت مطالعه است. از مدت ها پیش مشخص شده است که تمرکز انحصاری بر فرایندهای فیزیکی صرفاً توضیحی جزئی از علل تخریب به دست می دهد. پژوهش حاضر به بررسی تأثیر عوامل اجتماعی و اقتصادی بر فرایند های فرسایشی در حوضة آبخیز قوری چای پرداخته است. به منظور گردآوری اطلاعات موردنیاز از روش های بررسی اسنادی، مشاهده، مصاحبه، روش های پیمایشی و ارزیابی سریع روستایی برای تعیین شرایط اقتصادی- اجتماعی و معیشتی ساکنان حوضة آبخیز قوری چای استفاده شد. نتایج نشان می دهند که مسائل و مشکلات اقتصادی و اجتماعی حوضه در شیوة بهره برداری آنها از منابع طبیعی تأثیر گذاشته و منجر به تخریب اراضی شده است. به نظر می رسد اکثر مشکلات و تخریب اراضی در این حوضه ریشه در عوامل اقتصادی و اجتماعی دارند.
به کارگیری تحلیل بازیگران در فرایند ساماندهی نظام مدیریت و برنامه ریزی توسعة روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مراحل مختلف برنامه ریزی، بازیگران متعددی نقش آفرینی می کنند که شناخت آنها، سهم و نقش هریک از آنان و روابط آنان با یکدیگر می تواند زمینة مناسب تری را برای تحقق اهداف برنامه فراهم کند. یکی از مراحل اولیه و اساسی برنامه ریزی، شناخت است. شناخت عوامل متعددی که دست در دست هم داده اند، کلیت هر پدیده (یا سیستم) را می سازند. معمولاً بدون شناخت این عوامل و سهم و نقش هرکدام از آنها و تنسیق روابط آنان نباید انتظار داشت که برنامه به اهداف خود برسد. پژوهش حاضر بر آن است که اهمیت توجه به نقش آفرینی بازیگران (ذی نفعان) متعدد و چارچوب به کارگیری آن را در فرایند برنامه ریزی توسعة روستایی به ویژه ساماندهی نظام مدیریت و برنامه ریزی توسعة روستایی (در آستانة تدوین برنامة ششم توسعه) کشور آشکار سازد. نتایج تحقیق که با استفاده از روش اسنادی و تجارب نگارندگان به دست آمدند، نشان دادند که تحلیل بازیگران به عنوان یک نظریه و رویکرد کاربردی می تواند در سطوح مختلف برنامه ریزی (کلان تا خرد)، از جمله برای ساماندهی نظام مدیریت و برنامه ریزی توسعة روستایی کشور به کار رود. در این تحقیق با استفاده از گام نخست این رویکرد، بازیگران و ذی نفعان توسعة روستایی ایران در دو سطح کلان و خرد مشخص شدند.
شناسایی و تبیین عوامل اجتماعی و اقتصادی مؤثر بر توانمندسازی زنان روستایی (مطالعه موردی: شهرستان رستم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی مطالعات زنان زن و اقتصاد توانمندسازی زنان
- حوزههای تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای روستایی جغرافیای جمعیت
- حوزههای تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای روستایی جغرافیای رفتاری و فرهنگی
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی شهری و روستایی جامعه شناسی روستایی و عشایر
هدف: تحقیق حاضر با هدف بررسی عوامل اجتماعی اقتصادی مؤثر بر توانمندسازی زنان روستایی و ارائه راهکارهایی در جهت بهبود وضعیت زنان روستایی شهرستان رستم (فارس) انجام شده است.
روش: جامعه آماری تحقیق، 10327 از خانوارهای روستایی شهرستان رستم بود که با استفاده از فرمول کوکران، نمونه ای به حجم 330 نفر انتخاب گردید. به منظور سنجش ضریب اعتبار پرسشنامه، آزمون پیش آهنگی انجام شدکه ضریب اطمینان کرونباخ آن بیش از 79% به دست آمد. در تجزیه و تحلیل داده ها نیز، از روش تحلیل عاملی، رگرسیون گام به گام،کای اسکوئر استفاده شده است.
یافته های تحقیق: نتایج تحقیق نشان می دهد که مهم ترین عوامل مؤثر بر توانمندسازی زنان روستایی، همکاری آنان در فعالیت های اقتصادی، عوامل فردی و اجتماعی است که مقدار واریانس تجمعی تبیین شده توسط این عوامل 80/55 می باشد. علاوه بر این، اساسی ترین موانع موجود در مسیر توانمندسازی زنان عواملی نظیر نبود فرصت های شغلی، پایین بودن میزان تحصیلات، وجود تعصبات خانوادگی و نبود حمایت های قانونی و شبکه ارتباطی می باشد که این چهار متغیر، در مجموع قادر به تبیین حدود 55% از تغییرات متغیر وابسته (عامل عدم توانمندی اجتماعی اقتصادی زنان) می باشند. در نهایت، متغیرهای مذکور، در سطح 99%، با موانع توانمندسازی زنان دارای رابطه مثبت و معنا داریمی باشند. بنابراین، برای ارتقاء توانایی زنان روستایی شهرستان رستم در فعالیت های اجتماعی، اقتصادی و برنامه ریزی جهت گسترش مشارکت آنان، حذف این موانع ضروری می باشد.
راهکارهای عملی: در برنامه ریزی های روستایی در آینده ، لزوم توجه به عوامل ذکر شده ضروری می باشد. به بیان دیگر، مسئولین باید به دنبال روش هایی برای افزایش انگیزه زنان روستایی، به منظور شکوفایی استعدادها و توانایی های آنان و ایجاد زمینه های لازم برای بکارگیری این استعدادها باشند.
اصالت و ارزش: در کشورهای در حال توسعه، با وجود این که زنان در اجتماعات روستایی نقش حیاتی ایفا می کنند، اما توانایی آنان به میزان بسیار کمتری ارزش گذاری شده است. بر این اساس، شناسایی عوامل مؤثر بر توانمندسازی زنان روستایی که تقریباً نیمی از جمعیت فعال جامعه را تشکیل می دهند، می تواند در جهت افزایش توانایی این زنان، مؤثر واقع شود.
بررسی تأثیر فرهنگ شهروندی بر میزان گرایش به قانون گریزی (مورد مطالعه شهر یاسوج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسأله: قانون گرایی در هر جامعه سبب ایجاد استحکام و ثبات در مناسبات و روابط اجتماعی بین فردی و برقراری آرامش و احساس امنیت جامعه می شود و قانون گریزی مترادف با نظم گریزی است که عوارض آن قانع نبودن شخص به حقوق خود، تعرض به حقوق دیگران، عدم انجام تکالیف، گریز از مسؤولیت و رسیدن به مقصود به هر طریق ممکن است که می تواند ارکان سلامت روانی و اجتماعی جامعه را تهدید کند. با افزایش شهرنشینی انواع ناهنجاری ها و آسیب های اجتماعی پدیدار می شود. بی توجهی به قوانین شهرنشینی و رعایت نکردن حقوق شهروندی موجب هرج و مرج و بی نظمی اجتماعی می شود. بنابراین، هدف این مقاله بررسی تأثیر فرهنگ شهروندی بر میزان گرایش به قانون گریزی بوده است. روش: روش انجام پژوهش پیمایش بوده است. جامعه آماری، ساکنان 45-18 ساله شهر یاسوج بود که با استفاده از جدول لین تعداد 381 نفر به عنوان نمونه، تعیین و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی از نوع طبقه ای- چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته بود که برای تعیین اعتبار آن از اعتبار سازه به روش تحلیل عاملی و برای تعیین پایایی از همسانی درونی به روش آلفای کرونباخ استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بین فرهنگ شهروندی و گرایش به قانون گریزی، رابطه معکوس و معناداری وجود دارد. همچنین، بین هر یک از ابعاد فرهنگ شهروندی (مسؤولیت پذیری اجتماعی و مشارکت اجتماعی) و گرایش به قانون گریزی رابطه معناداری وجود دارد. مردان و افراد مجرد گرایش بیشتری به قانون گریزی، نسبت به زنان و افراد متأهل دارند.
بررسی اثرات کشت زعفران بر درآمد و اشتغال بهره برداران در استان لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بهره برداران محصولات کشاورزی می توانند با انتخاب محصولات متناسب با شرایط طبیعی، اقتصادی و اجتماعی خود، به اشتغال و درآمدی پایدار دست یابند. پژوهش حاضر به بررسی اثرات کشت زعفران بر درآمد و اشتغال بهره برداران پرداخته است. طرح پژوهشی حاضر از روش پیش آزمون و پس آزمون با یک گروه (در دو زمان متفاوت) سود جست که بر این مبنا، اثرات کشت زعفران بر میزان درآمد و اشتغال از طریق مقایسه این متغیرها قبل و بعد از کشت زعفران بررسی شد. جامعه آماری پژوهش، از طریق سرشماری، شامل کلیه تولیدکنندگان و بهره برداران کشت زعفران در استان لرستان (به تعداد 196 نمونه) در سال 1391 بود. به منظور آزمون فرضیات، از آزمون ناپارامتریک ویلکاکسون بهره گیری شد. نتایج پژوهش نشان داد که با وجود کم بودن وسعت مزارع زعفران و میزان برداشت از آنها, در مقایسه با کشت سایر محصولات کشاورزی, میزان درآمد و اشتغال بهره برداران، قبل و بعد از کشت زعفران، تفاوت هایی دارد که در سطح 99 درصد معنی دار است.
سنجش و تبیین طرد اجتماعی مهاجران خارجی در کلانشهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرآیند طرد/ ادغام اجتماعی مهاجران خارجی همواره عامل مهمی در نظم اجتماعی کشور میزبان است و در صورت عدم ادغام مناسب در جامعه، این گروه ها به طور بالقوه تهدیدی برای نظم و امنیت خواهند بود. از اینرو، بررسی وضعیت طرد/ ادغام اجتماعی آنها و عوامل مؤثر بر آن می تواند در تدوین بهتر سیاست های مرتبط با مهاجران اثرگذار باشد. به این منظور، طرد/ ادغام مهاجران افغانی و عراقی مقیم کلانشهر اصفهان در پیوند با دسترسی به فرصت های اجتماعی اقتصادی و در مقایسه با ساکنان بومی این شهر سنجش و تبیین گردید. جامعه آماری تحقیق شامل خانوارهای مهاجر و غیر مهاجر ساکن مناطق چهارده گانه شهر اصفهان است. روش تحقیق کمی- کیفی و شیوه نمونه گیری ترکیبی از نمونه گیری های نظری، خوشه ای چند مرحله ای و هدفمند است. حجم نمونه منتخب شامل232 خانوار( مهاجر خارجی و بومی) می باشد و در تحلیل آماری داده ها، آزمونهای تفاوت، همبستگی و معادلات ساختاری در نرم افزارهای spss و لیزرل به کار گرفته شد.
یافته های تحقیق نشان داد مهاجران دسترسی کمتری به منابع دارند و در مقایسه با بومی ها تبعیض و طرد اجتماعی شدیدتری دارند و نه تنها به رغم گذر زمان، تبعیض های اجتماعی قومی از بین نرفته بلکه مهاجران با سکونت در محله های محروم، طرد اجتماعی را با طرد فیزیکی تجربه کنند. با این اوصاف، لازم است دولت با حمایت های اقتصادی و آموزشی مهاجران، کاهش فاصله اقتصادی اجتماعی مهاجران- غیرمهاجران و فرهنگ سازی در راستای پذیرش اجتماعی آنها از ایجاد بی نظمی های اجتماعی و سیاسی ممانعت به عمل آورد.
ارزیابی ترجیحات و برآورد تمایل به پرداخت شهروندان اصفهانی به منظور استفاده از هوای پاک: رویکرد مدلسازی انتخاب و مدل لاجیت شرطی
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با استفاده از رویکرد الگوسازی انتخاب و بهره گیری از مدل لاجیت شرطی، ترجیحات افراد برای ویژگی های مختلف هوای شهر اصفهان را مبتنی بر تئوری ارزش لاکنستر و تئوری تابع مطلوبیت تصادفی مورد ارزیابی قرار می دهد. با استفاده از مقادیر تمایل به پرداخت های برآورد شده برای سطوح ویژگی های مختلف هوای پاک، می توان مقادیر رفاه را برای هر یک از سیاست های پیشنهادی محاسبه کرد. داده های این مطالعه از 500 پرسشنامه آزمون انتخاب که در شش ماه اول سال 1392 در شهر اصفهان تکمیل شد، بطوریکه پس از حذف پرسشنامه های ناقص و مرحله پیش آزمون، 7218 ردیف داده نهایی از تعداد 401 پرسشنامه آزمون انتخاب در قالب 6 پرسشنامه مختلف و 2406 مجموعه انتخاب که هر مجموعه انتخاب دارای دو گزینه (سیاست فرضی) بعلاوه یک گزینه (سیاست فرضی) وضعیت کنونی بود، استخراج شد. نتایج حاکی از آنست که افراد برای سیاست های حفظ و بهبود کیفیت ویژگی های مختلف کالای اکوسیستمی هوای پاک تمایل به پرداخت های نسبتاً بالایی دارند، بطوریکه افراد برای بهبود یک سطح ویژگی های کاهش بوی نامطبوع هوا، کاهش ریزش گرد و غبار سیاه، بهبود میدان دید و کاهش اثرات ضد سلامتی، 7500 تومان تمایل به پرداخت مثبت و معنی دار در یک فصل دارند. متغیرهای اقتصادی– اجتماعی مانند سن، متاهل بودن، فرزنددار بودن، تحصیلات، میزان مخارج ماهیانه خانوار و بومی بودن باعث افزایش تمایل به پرداخت ها شده است.
احساس امنیت زنان در شهرهای توریستی با تأکید بر طراحی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مقالة حاضر شاخص های کالبدی مؤثر در امنیت زنان در فضاهای شهری بررسی شده و با تحلیل داده های مد نظر تحقیق، در راستای شناسایی عوامل مؤثر در امنیت زنان در فضای شهری، چشم اندازی از توجه به عوامل کلیدی حفظ امنیت زنان در شهر ارائه داده شده است. روش تحقیق این مقاله توصیفی تحلیلی است، که به نحوی ویژگی های کالبدی و طراحی فضاهای شهری را به تصویر می کشد. برای گردآوری داده های مد نظر تحقیق از روش ارائة پرسش نامه و منابع اطلاعات ثانویه استفاده شده است. بخش اصلی داده های تحقیق به منظور تحلیل احساس امنیت زنان در محیط کالبدی شهر در چهارچوب شاخص های تعریف شده، کیفیت معابر، پوشش گیاهی، روشنایی، مبلمان شهری، فشردگی بافت و در نهایت باز یا بسته بودن فضا انجام شده است.
نقش سرمایه اجتماعی در توسعه شهری با تاکید بر کیفیت زندگی نمونه موردی شهر زنجان
حوزههای تخصصی:
رشد سریع شهر و شهرنشینی و افزایش جمعیت شهری در کشور یکی از مشکلات شهرها می باشد. یکی از راه حل های که امروزه، می تواند از مشکلات شهری بکاهد تقویت نقش سرمایه های اجتماعی در جوامع شهری می باشد این مفهوم به عنوان یکی از عوامل تقویت کننده روابط جمعی، شبکه ها و انسجام بخش «میان انسان ها»، «انسان ها و سازمان ها» و «سازمان ها با یکدیگر» در توسعه شهری محسوب می شود و زیربنای توسعه فرهنگی، اقتصادی، سیاسی یک شهر، کلان شهر و حتی یک کشور را تشکیل می دهد. هدف از این پژوهش بررسی نقش سرمایه های اجتماعی در توسعه شهر زنجان می باشد و در پی پاسخ گویی به این سوال می باشد:آیا سرمایه اجتماعی توانسته است منجر به بهبود کیفیت زندگی در منطقه مورد مطالعه شود. نوع تحقیق کاربردی و روش مورد استفاده توصیفی- تحلیلی می باشد. برای گردآوری داده ها از روش کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه، مشاهده و مصاحبه) استفاده شده و برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش های (t تک نمونه ، فریدمن، اسپیرمن و تحلیل مسیر)استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که عامل های اعتماد اجتماعی، مشارکت اجتماعی، انسجام اجتماعی، سرمایه گذاری اجتماعی و ناهنجاری های اجتماعی به عقیده مردم بیشترین تاثیر بر توسعه شهری و کیفیت زندگی شهر زنجان داشته است که در این بین بیشترین تاثیر مربوط به میزان اعتماد اجتماعی با 63/38 درصد و کمترین عامل مربوط به ناهنجاری های اجتماعی با 2/4 درصد بوده است.
کاربرد فن ارزیابی مشارکت روستایی در برنامه ریزی سکونتگاه های غیررسمی شهری (پژوهش موردی: سکونتگاه اسلام آباد، منطقة 2 شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه سکونتگاه های غیررسمی به عنوان یک مسئله و واقعیت شهری فراروی مدیریت شهری و منطقه ای کشورهای مختلف دنیا، در شهرهای بزرگ و کوچک پذیرفته شده است. براساس تجربه های گذشته و تحول های بسیار امروز، جست وجوی راه حل های نوین و کارآمد به منظور کاربرد در ارتقای کیفیت این سکونتگاه ها و تبدیل آن ها به بخش قابل زیست کالبد و جامعة شهری، به یکی از دغدغه های اصلی برنامه ریزان، مدیران شهری و نیز یکی از مباحث مهم پژوهشی مبدل شده است. هدف اصلی این مقاله، بررسی کاربرد فن ارزیابی مشارکتی روستایی در فرایند ارتقای کیفیت محیطی در سکونتگاه غیررسمی اسلام آباد در منطقة 2 شهرداری تهران است. روش پژوهش، کیفی و نوع آن کاربردی است. برای انجام پژوهش از ابزارهای پرسشنامه، مشاهدة میدانی و تکنیک گلوله برفی بهره گرفته شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که فن ارزیابی مشارکتی روستایی در مورد سکونتگاه مورد مطالعه، کاربرد مناسبی دارد و از طریق این فن، ضمن رسیدن به چشم اندازهای مشترک در مورد وضعیت موجود، میزان انحراف های میان دیدگاه ساکنان با دیدگاه های رسمی برنامه ریزان و مسئولان شهری به خوبی نشان داده می شود. با وجود این، می توان با تدوین سناریوهایی که هم احکام فرادست را درنظر بگیرد و هم به شکاف بین نیازها، انتظارهای ساکنان و دیدگاه مسئولان شهری توجه کند، به شرط اجرای صحیح سناریوها به نتایج مطلوبی دست یافت.
زندگی در مناطق مرزی: مطالعه پدیدار شناختی مرزنشینان شهر نوسود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مرزها به عنوان زمینه هایی برای کنش های انسانی، زندگی روزمره مردمان مناطق مرزی را به شدت تحت تأثیر قرار داده و تجربیات ویژه ای را در ابعاد مختلف اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی برای مردمان ساکن در این مناطق رقم زده اند. ادراک مفهوم مرز برای مردمان منطقه مرزی همراه با درگیری با چنین وضعیت هایی است و با توجه به این نوع تجربیات است که ادراک آن ها از زندگی شکل می گیرد. هدف این پژوهش این است تا با استفاده از پارادایم تحقیق پدیدارشناسی تفسیری به بررسی معانی و ادراکات مردمان شهر نوسود از زندگی در منطقه مرزی پرداخته و چگونگی زندگی مرزنشینی را در بیناذهنیت های آن ها بررسی کند. واحدهای نمونه در این پژوهش با استفاده از نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند که پس از انتخاب 33 مصاحبه شونده، حجم نمونه به اشباع رسید. تکنیک گردآوری داده ها در این پژوهش، مصاحبه های عمیق-ساختارنیافته، مشاهده مشارکتی و یادداشت های میدانی بوده اند. در نهایت با استفاده از روش تحلیل داده ها بر مبنای طرح ون مانن، شش تم اصلی برای بیان تجارب زیسته مردمان منطقه مرزی شهر نوسود و نحوه معنایابی آنها، از داده ها بیرون کشیده شدند. تم های اصلی در این پژوهش شامل: «در مرکز سیکل دلهره و اضطراب بودن(به واسطه شرایط اضطراب زا احاطه شدن)»، «کنترل نداشتن بر اوضاع و احساس سردرگمی»، «از مرکز توجهات دور بودن(احساس فراموش شدگی)»،«درگیر بودن با نگرش های عمومی»،«استراتژی های سازگاری»، «تلاش برای فهم عوامل اثر گذار» می شوند.به طور کلی، یافته های این پژوهش بیانگر این است که تجربه زندگی مرزنشینی برای شرکت کنندگان در این پژوهش، از تفاوت های فرهنگی و زبانی که چالش ها، مشکلات و نگرانی ها را تشدید می کنند، الهام می گیرد. وارد شدن این عناصر در گستره معانی پاسخ گویان موجب می شوند تا مشکلات و نگرانی ها این امکان را پیدا کنند که در موقعیتی دیگر مطرح شوند. پاسخ گویان در تلاش برای فهم مشکلات و سختی های زندگی شان معنای جدیدی به آن ها می دهند و از این طریق روابطی را بین خود و دیگران شکل می دهند که در نهایت مرزهای هویت قومی آن ها را بازنمایی می کنند.
دانش بومی پدافند (دفاع) غیرعامل در معماری و شهرسازی دوره های تاریخی ایران و نمونه های تکامل یافته این تجربه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دفاع شامل دو وجه عامل و غیرعامل بوده که نوع اول مرتبط با سلاح های جنگی و نوع دوم، مجموعه تمهیداتی است که آسیب پذیری مجتمع های زیستی را در مقابل تهاجم به حداقل می رساند. محدوده این پژوهش بررسی پدافندغیرعامل در گذشته تاریخی ایران را در برگرفته و هدف از این نوشتار، نشان دادن چگونگی اجرای این تمهیدات در گذشته تاریخی ایران و در برخی موارد، چگونگی بهره گیری روش های نوین جنگی از این ایده هاست. دانش بومی در هر حیطه، به راه حل های تجربی انسان برای حل مسائل بر پایه آموزه هایی از گذشتگان گفته می شود که در هر محیطی با توجه به شرایط ویژه آن، می تواند متفاوت باشد. در حوزه دفاع نیز با وجود بهره گیری جنگ های امروزی از سلاح های مدرن، بسیاری از ایده های گذشتگان قابل ارتقا و استفاده است.
برای نیل به هدف مذکور الزامات معماری پدافندغیرعامل تبیین شده و ریشه های آن در گذشته ایران بررسی می گردد و در مواردی نوع الگو برداری کشورهای دیگر از روش ها و ریشه های گذشته بررسی شده است که این مورد در واقع کاربرد عملی این پژوهش است. ماحصل این ریشه یابی کمک به بومی نمودن مبحث دفاع غیرعامل و استفاده از تجربیات پیشین در طرح-های آمایش دفاعی کلان است.
بررسی رابطه مشارکت مردمی و توسعه یافتگی روستایی (نمونه موردی: شهرستان های سیروان و چرداول)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه، اهمیّت مشارکت مردم و نقش مؤثر آنها در حرکت به سمت توسعه پایدار روستایی بر کسی پوشیده نیست و روشن است که آنها برای حرکت به سمت توسعه ای پویا و پایدار که متعلق به نسل های امروز و آینده باشد، باید از دسترسی به فواید توسعه، احساس رضایت کنند. در این تحقیق با استفاده از روش اسنادی و میدانی، رابطه مشارکت مردمی و توسعه روستایی در روستاهای نمونه شهرستان های سیروان و چرداول - از توابع استان ایلام - بررسی شده است که در آن 316 نفر از سرپرستان خانوار، در 6 روستای نمونه، مورد مطالعه قرار گرفتند. برای گردآوری اطلاعات و شناسایی وضعیت مشارکت در روستاهای نمونه، از تکنیک تکمیل پرسش نامه، استفاده شد و برای دستیابی به این هدف، پرسش نامه ها پس از تهیه و بررسی اعتبار و روایی، در بین افراد نمونه، توزیع و از نتایج آنها برای تأیید یا رد فرضیه ها استفاده گردید. اطلاعات گرد آوری شده در بخش توصیفی به وسیله نرم افزار Excel و در بخش تحلیلی با استفاده از آماره تحلیلی (یومان ویتنی و ویلکاکسون) در نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شد. یافته های تحقیق نشان می دهد که در مؤلفه مشارکت های سنتی - اجتماعی، تعداد 5 شاخص، از مجموع 6 شاخص، رابطه معناداری با توسعه روستایی نداشتند و در مؤلفه های مشارکت در امور سیاسی و مشارکت در امور اجرایی (از نوع مشارکت های جدید)، به غیر از یک شاخص، در تمامی شاخص های دیگر، رابطه معنادار با توسعه روستاهای شهرستان های سیروان و چرداول مشاهده شد.
زنانه شدن فضای شهری در ایران امروز، با تکیه بر فضای کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش به مناسبات زن و شهر از منظر زنانه شدن فضاهای شهری پرداخته شده است؛ زیرا فضای امروزِ شهرِ تهران زنانه شده است و زنان با پیش رویِ آرام حضورشان را در شهر تثبیت می کنند.
روش ِ تحقیق کیفی و میدانِ تحقیق بر اساس تجربة زیستة نگارنده در شهر تهران شکل گرفته است. شهروندان تهرانی روزانه شاهد حضور زنان در عرصه های گوناگون اداری، بازار، آموزشی و فراغتی اند. رمزگذاری و رمزگشایی شهر به دست این زنان، به زنانه شدن فضای شهر انجامیده است. هرچند این یافته ها با انتقادهایی از طیف زنان در گروه های فمینیستی مواجه خواهد شد، اما بی شک نمی توان تغییرات زنانه شدن یک صد سال اخیر در فضاهای شهری را نادیده انگاشت.
بررسی تغییرات ساختار اشتغال و پیامدهای اقتصادی- اجتماعی در استان لرستان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
از آنجایی که مسأله اشتغال نیروی انسانی در برنامه های توسعه اقتصاد ایران از دغدغه های اصلی سیاست گذاران اقتصادی است، بنابراین تجزیه و تحلیل روند اشتغال و ساختار آن، مستلزم شناخت دقیق استعدادها و توان بالقوه بخش ها و ترکیب آن در در مناطق مختلف کشور می باشد. استان لرستان، با وجود منابع غنی طبیعی، تنوع آب و هوایی، آب فراوان، دشت های وسیع، معادن متنوع، نیروی کار جوان و فراوان و سرشار از قابلیت های گردشگری در بین استان های کشور و در اقتصاد ملی موقعیت ضعیفی داشته و طی سال های گذشته، نتوانسته است به تناسب توانمندی ها و فرصت های خود از اقتصاد ملی سهم مناسبی کسب کند. هدف از این مطالعه، تحلیل وضعیت اشتغال در بخش های عمده اقتصادی استان لرستان طی سال های1390-1380 است. برای این منظور از داده های مربوط به نتایج طرح آمارگیری نیروی کار سال های 1380 و1390 استفاده شد تا با بکارگیری دو مدل اقتصاد پایه و تغییر- سهم، به بررسی علل رشد متناسب یا نامتناسب شاغلان استان لرستان نسبت به کل کشور (اقتصاد مرجع) و همچنین تشخیص بخش های دارای مزیت نسبی و قدرت رقابتی استان بپردازیم. نتایج حاصل از پژوهش، نشان دهنده نامتناسب بودن وضعیت رشد شاغلان استان لرستان نسبت به شاغلان کشور در دوره مورد بررسی است، به طوری که مدل تحلیل تغییر- سهم، علت این عدم تناسب را تغییرات رقابتی و ساختاری منفی بیان می کند. همچنین نتایج حاصل از بکارگیری ضریب نسبت مکانی، بیانگر پایه ای بودن بخش کشاورزی با ضریب81/1 و غیرپایه ای بودن بخش های صنعت و خدمات با ضرایب 79/0 و 85/0، طی دوره مورد بررسی است و به عنوان یک توصیه سیاستی می توان نتیجه گرفت که حرکت بخش کشاورزی استان در جهت مزیت نسبی کشور و حرکت بخش های صنعت و خدمات برخلاف جهت مزیت نسبی کشور طی دوره بررسی بوده است.
درآمدی بر مفاهیم ""بالاشهر"" و ""پایین شهر"" با تأکید بر حوزه های معنایی و تحلیل محتوای نگرش های مردمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با نگاهی به شهر، می توان نمود اختلافات طبقاتی، شکاف های اقشار مختلف جامعه، نابرابری ها و تفاوت های اجتماعی-اقتصادی، فاصله بین دهک های اقتصادی و مسایلی از این دست را در تمام اجزای آن از مردم و فرهنگ ها و خرده فرهنگ ها گرفته تا کالبد آن مشاهده کرد. مفاهیمی همچون بالا و پایین، شمال و جنوب شهر، این طرف و آن طرف رودخانه و ... هم مولود و هم مولد مسایل یاد شده اند که خود به مشکلاتی بزرگ در شهر و زندگی شهری بدل شده اند. این مفاهیم واژگانی آشنا در ادبیات روزمره مردم و مسئولین است؛ از نشانه ای برای بیان پایگاه اقتصادی-اجتماعی افراد تا موضوعی برای وعده و وعید. با این وجود، تاکنون در ادبیات علمی شهرسازی ایران به مفهوم شناسی این پدیده پرداخته نشده است. این پژوهش تلاشی است برای تحلیل محتوای مفاهیم بالاشهر و پایین شهر از جنبه های مختلف و سازمان دهی چارچوبی نظری و مبنایی برای تحقیقات آینده. بر این مبنا، پرسش های اصلی این پژوهش عبارتند از این که ""مفهوم بالاشهر و پایین شهر در حوزه معنایی زبان فارسی چیست؟"" و ""چه چیزی بالاشهر و پایین شهر را در ذهن مردم می سازد؟"".
برای نیل به اهداف تحقیق، سعی شد تا با دیدی همه جانبه نگر، به واکاوی این مفاهیم پرداخته شده و از پوسته های رویین و سطحی تا لایه های زیرین و عمقی آن شکافته شود. بنابراین با تکیه بر نظریات زبان شناسی پدیدارشناسانه، دو مقوله برای این بررسی در نظر گرفته شد؛ یکی «عناصر مفهومی» سازنده معنا و دیگری «معیارها»ی سازنده آن از دیدگاه مردم. در بررسی مفاهیم، چهار جنبه واژه شناسی، اصطلاح شناسی، استعاره شناسی و اسطوره شناسی، مورد توجه قرار گرفت. به منظور شناسایی عوامل و زمینه های مؤثر بر شکل گیری مفاهیم بالاشهر و پایین شهر از منظر مردم، از روش تحلیل محتوا بهره گرفته شد. اطلاعات این قسمت، از طریق مصاحبه شفاهی در شهر اصفهان، جمع آوری و از طریق تداعی معنا، تحلیل شدند.
نتایج بررسی بخش «عناصر مفهومی»، نشان داد که مفهوم محوری و درونی واژگان بالا و پایین در زبان فارسی، نوعی ارزش گذاری برای بیان انواع مقام ها و منزلت هاست. همچنین در بخش «معیارها»ی سازنده، با تحلیل محتوای نگرش های مردم، دو دیدگاه کلی تفکیک شد؛ یکی آن که وجه تمایز بالاشهر و پایین شهر را ناشی از عوامل محیطی می داند و دیگری، این تفاوت را از طریق معیارهای غیرمحیطی و مربوط به مردم محیط می داند. نتایج نشان داد که مردم برای تشخیص بالاشهر و پایین شهر، اغلب به معیارهایی اشاره می کنند که آنها را کمتر می توان به محیط نسبت داد.
بنابراین مفهوم بالاشهر و پایین شهر در تناظر با ارزش ها، مفهومی کاملاً نسبی است و یک تعریف ثابت از متغیرها و معیارها، نمی تواند همواره بر آن دلالت کند. این پژوهش، تلاش می کند تا از رهگذر بیان سیستمی و شامل «عناصر مفهومی» و «معیارها»، که در روابط متقابل با هم هستند، پدیده بالاشهر و پایین شهر را تشریح کند.
تحلیلی بر پدیده دستفروشی در شهر و تاثیرات آن در حجم ترافیک پیاده و سواره شهری (مطالعه موردی شهر لنگرود)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی مدیریت مدیریت دولتی مدیریت شهری جامعه شناسی شهری و آسیب شناسی شهری
- حوزههای تخصصی مدیریت مدیریت دولتی مدیریت شهری مدیریت ترافیک
- حوزههای تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای شهری جغرافیای اقتصادی
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی شهری و روستایی جامعه شناسی شهری
- حوزههای تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای شهری حمل و نقل شهری
امروزه پدیده دستفروشی که از جمله مشاغل بخش غیررسمی شهر می باشد، پدیده ای شناخته شده و در عین حال پیچیده به نظر می رسد. گذشته از مسائل و مشکلات به وجود آمده توسط دستفروشان، این دسته از فروشندگان فرصت های ارزشمندی را نیز برای شهر و شهروندان مهیا می سازند. ایجاد اشتغال هرچند موقت برای افراد بیکار جامعه و به تبع آن کاهش انحرافات اجتماعی، کاستن فشار اقتصادی بر اقشار کم درآمد جامعه و ... نمونه هایی از این فرصت ها می باشند. اما مهم ترین مسئله ای که بسیاری از شهرها در این رابطه با آن مواجه هستند، مشکل حضور دستفروشان در پیاده روهای مراکز شهرهاست که موجبات ترافیک پیاده و سواره و ازدحام جمعیت در بخش مرکزی شهر را فراهم می نمایند. از همین رو در بسیاری از شهرها - از جمله شهر لنگرود - مکان هایی ویژه در قالب طرح های ساماندهی دستفروشان شهری جهت حضور این دسته از فروشندگان در نظر گرفته شده است. این تحقیق به دنبال آن است که علاوه بر برررسی پدیده دستفروشی در شهر، تأثیرات حضور یا عدم حضور دستفروشان در شهر را بر ترافیک پیاده و سواره شهری مورد بررسی قرار دهد. روش تحقیق از نوع مطالعات توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر دو روش مطالعات کتابخانه ای و میدانی می باشد. برای بررسی روابط بین متغیرهای مورد مطالعه نیز از آزمون های همبستگی پیرسون و همبستگی جزیی استفاده شده است. نتایج این تحقیق حکایت از رابطه همبستگی مستقیم بین تعداد دستفروشان در مرکز شهر و حجم ترافیک پیاده و سواره در مرکز شهر و نیز رابطه همبستگی مستقیم بین تعداد دستفروشان در بازارهای حاشیه شهر و حجم ترافیک پیاده و سواره در حاشیه شهر و از سوی دیگر رابطه همبستگی معکوس میان تعداد دستفروشان در بازارهای حاشیه شهر و حجم ترافیک پیاده در مرکز شهر و درنهایت عدم رابطه همبستگی معنادار بین تعداد دستفروشان در بازارهای حاشیه شهر و حجم ترافیک سواره در مرکز شهر دارد.
راهبردهای بهبود احساس امنیت اجتماعی (مورد مطالعه: شهروندان شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
احساس امنیت اجتماعی از مؤلفه های مهم انسجام اجتماعی و پیشرفت هر جامعه است. از این روی با توجه به نقش برجسته ی احساس امنیت اجتماعی در برنامه ریزی های کشوری و مدنظر قرر دادن این مهم که دستیابی و پایدارسازی این احساس در شهروندان هر جامعه معلول زمینه ها و عوامل متفاوتی است، شایسته است که ابعاد و زوایای ناهنجاری های اجتماعی شناسایی و سیاست ها و راهکار های کنترل و مهار آنها، تدوین گردد .از این رو با توجه به اهمیت مطالعه ی مبحث امنیت اجتماعی و احساس آن در بستر اجتماعی جامعه ی مورد مطالعه و نقش بسزای پارادایم های تحلیلی مختص هر جامعه در تحلیل و طراحی استراتژی های توسعه ی امنیت پایدار آن جامعه، در پژوهش حاضر تلاش گردیده تا با بررسی اسنادی و پیمایشی مؤلفه های احساس امنیت اجتماعی در شهر شیراز، راهکارهایی برای ارتقای احساس امنیت در شهروندان شهر شیراز ارائه گردد. لازم به ذکر است که پژوهش حاضر در شش ماهه ی دوم سال 1392 و در چارچوب نظریه ی پارسونز انجام گردیده؛ پارسونز در نظریه ی سیستمی خود، هنجارهای اجتماعی را به عنوان یک سیستم در نظر گرفته و کارکرد نظام اجتماعی را ایجاد و حفظ یکپارچگی کل نظام تلقی نموده است. وی برای هر سیستم چهار ضرورت کارکردی مستقل از یکدیگر را که باید به میزان کافی پاسخ گیرند تا تعادل و تداوم هستی جامعه حفظ شود معرفی نموده است. همچنین با توجه به گستردگی جامعه ی آماری مورد مطالعه، حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 700 نفر تعیین گردیده است. یافته ها حاکی از آن است که متغیرهای مستقل سرمایه ی فرهنگی با (548/0=r)، سرمایه ی اجتماعی با (540/0=r) و بی سازمانی اجتماعی با (471/0=r) دارای قوی ترین میزان همبستگی و متغیر حمایت اجتماعی با (096/0=r) دارای کمترین میزان وابستگی با متغیر وابسته ی احساس امنیت اجتماعی در شهروندان شیرازی هستند. با این رویکرد و با نگاهی کلان پژوهشگران، مدل تجربی مدیریت راهبردی ارتقای احساس امنیت اجتماعی در شهروندان شهر شیراز را طراحی نموده اند.