فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۰۱ تا ۲۲۰ مورد از کل ۱٬۰۶۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
این مقاله با بررسی چهار برنامة «پرگار» در تلویزیون بی بی سی فارسی دربارة «نسبت» دین و مدرنیته و به طور خاص، اسلام وسیاست، با روش تحلیل گفتمانی، نتیجه می گیرد که گفتار غالب پرگار، «سکولاریزم» فلسفی و اعتقادی،و سیاسی است. این دو گفتار، ضمن نفی و انکار پیوند دین و سیاست و طرد انگارة حکومت دینی، دست به حذف و خشونت نمادین علیه گفتمان اسلام سیاسی می زنند و به سبب برخورداری از قدرت و موقعیت و «دسترسی» به تریبون های عمومی، روش های شناخت خودشان از جهان را به شیوه ای گفتمانی اشاعه می دهند و به تمام امور و پدیده ها، معنای متناسب با «دال» مرکزی خود می بخشند.
گفتمان سکولار به منظور تعریف و توانمندسازی و نیز برای خاموش سازی و برون گذاری عمل می کند و افزون بر تجسم تهدید علیه سنت و ایمان اسلامی، به منظور یک اصل مشروعیت بخش برای سرکوب فعالیت های سیاسی در منطقه نیز به کار گرفته می شود.
بازنمایی شیطان در رسانه ملّی براساس آموزه های اسلامی (موردکاوی: سریالهای اغماء و اویک فرشته بود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیما و شخصیت شیطان به عنوان موجودی که از جانب پرودگار رانده شده است، همواره بحث برانگیز بوده است. شیطان در برابر پروردگار سوگند یاد کرده است که همواره تلاش خواهد کرد انسان ها را از صراط مستقیم دور سازد و آنها را به سمت خود یعنی به سوی کفر و شرک به پرودگار هدایت کند. قرآن کریم همواره انسان را از فریب و شیطان برحذر داشته است. با توجه به تأکیدات قرآن کریم و منابع دیگر همچون احادیث و روایات، شخصیت شیطان برای مسلمانان و مؤمنان منفور است. سینما و تلویزیون به عنوان مهمترین و پرمخاطب ترین رسانه جهانی، سعی در بازنمایی و مصور کردن دنیای نامرئی و ماورایی داشته اند. زیرا نه تنها برای انسان پرسش برانگیز است، بلکه بازنمایی چنین موجودات و جهانی، انسان را در شناخت و درک آنها یاری می دهد. اما بدون تردید این بازنمایی باید قبل از هر چیز بر آموزه های اسلامی تکیه کند. سریال تلویزیونیاغماء و او یک فرشته بود، که توسط رسانه ملّی تولید و پخش شده اند، ابلیس را به تصویر کشیده اند. پژوهش حاضر تلاش دارد به روش کیفی و توصیفی، ابتدا سیما و جایگاه ابلیس را در جهان مورد واکاوی قرار دهد و سپس با تحلیل موضوعی این دو سریال تلویزیونی به چگونگی بازنمایی ابلیس در رسانه بپردازد.
سنجش رابطة سرمایة اجتماعی با تساهل مذهبی (نمونه پژوهی: دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در جوامعی که چندگونگی مذهبی وجود دارد، زندگی مسالمت آمیز، جز در سایة تساهل مذهبی و به رسمیت شناختن تمامی مذاهب، امکان پذیر نیست. نبود تساهل مذهبی، پیامدهایی چون خشونت مذهبی را در پی دارد. همچنین تساهل مذهبی، تأثیر بسزایی نیز بر نگرش سیاسی افراد برجای می گذارد. پرسش های پژوهش حاضر عبارت اند از: 1. تساهل مذهبی شیعیان نسبت به مذاهب رسمی کشور، در چه سطحی است؟ 2. چه عواملی بر تساهل مذهبی تأثیرگذارند؟ بنابراین، هدف از این پژوهش- که به روش پیمایشی انجام گرفته است- سنجش تساهل مذهبی و عوامل مؤثر بر آن، در میان دانشجویان دانشگاه فردوسی است. با توجه به پیشینة نظری، متغیرهای سرمایة اجتماعی، تحصیلات، جنسیت و سن، به عنوان عوامل مؤثر بر تساهل مذهبی انتخاب شدند. نتایج نشان می دهد که تساهل مذهبی شیعیان نسبت به سایر مذاهب، وضعیت مطلوبی ندارد. همچنین آزمون فرضیه ها نیز نشان می دهد که سرمایة اجتماعی درون گروهی، بر تساهل مذهبی تأثیر منفی و سرمایة اجتماعی برون گروهی، تأثیر مثبت دارد. تحصیلات و جنسیت نیز تأثیر مثبت و سن، تأثیر منفی بر تساهل مذهبی دارند. تأثیر مثبت تساهل مذهبی بر تساهل سیاسی نیز تأیید شده است.
بررسی عوامل مؤثر بر میزان دینداری جوانان 15 تا 29 ساله شهر سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به شرایط در حال گذار جامعه و دگرگونی سریع ارزش ها و هنجارها، آگاهی از ابعاد مختلف دینداری جوانان و تأثیر عوامل مختلف بر آن و همچنین مقایسه آن با وضعیت دینداری والدین به منظور درک تفاوت های ارزشی در دو نسل، از اهمیت بسزایی برخوردار است. دینداری (سلامت معنوی) با سلامت روان و اجتماعی افراد رابطه مستقیم دارد و ارتقای بهزیستی و سطح سلامت افراد یکی از اهداف مددکاری اجتماعی است. در پژوهش حاضر از نظریه های یادگیری اجتماعی و نقش اجتماعی برای تبیین تفاوت جنسیتی، از نظریه های وبر و مارکس برای تفاوت میزان دینداری در بین طبقات مختلف اقتصادی و اجتماعی و از نظریه اینگلهارات برای تبیین شکاف نسلی به عنوان چارچوب نظری بهره گرفته شده است. روش پژوهش، پیمایشی و جامعه آماری آن، جوانان 15 تا 29 ساله شهر سنندج و والدین آن ها است. روش نمونه گیری از نوع تصادفی ساده است. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه خودساخته و سنجش دینداری کلاک و استارک استفاده شده است. اطلاعات به دست آمده با استفاده از آزمون های t و ضریب همبستگی پیرسون مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته است. یافته ها نشان می دهد که بین متغیرهای پایگاه اجتماعی – اقتصادی خانواده، میزان دینداری والدین و سن، با میزان دینداری جوانان رابطه معناداری وجود دارد. همچنین نتایج حاکی از آن است که بین مردان و زنان از نظر میزان دینداری تفاوت معناداری وجود دارد اما بین تحصیلات و میزان دینداری جوانان رابطه معناداری به دست نیامد. واژه های کلیدی : دینداری، پایگاه اقتصادی-اجتماعی، جوانان، شکاف نسلی و تحصیلات.
سیالیت و مناسک دینی (مطالعة موردی زیارت مزار سهراب سپهری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقالة حاضر، شرح یک پژوهش کیفی میدانی است که به بررسی یکی از مهم ترین تحولات حوزة مناسک دینی می پردازد؛ مقدس سازی اشخاص و مکان هایی که سنت دینی آنها را به عنوان چیز مقدس نشناخته است. مزار سهراب سپهری، یکی از نمونه های این «مکان های جدید» است که پژوهش حاضر مطالعه ای موردی در خصوص مناسک و جهان معنایی زائران این مکان است. زائران جوان مزار سهراب، تلاش می کنند تا گونه های جدیدی از دینداری را خلق و تجربه کنند؛ الگوهای متنوعی که هرکدام در عین فاصله داشتن از دین و مناسک سنتی، عناصری از آن را وام می گیرند و آنها را به نحو جدیدی نمایش می دهد. در ایران این پدیده را می توان به عنوان نوعی تلاش برای ابداع شکلی گشوده و منعطف از دین تفسیر کرد. تجربة اشکالی از معنویت و دینداری که کثرت گرایی، کم رنگ بودن وجوه سیاسی و سیال و منعطف بودن از ویژگی های اصلی آن است و درعین حال قادر به تولید تجربه های گرم و شورانگیز معنوی در قالب ایجاد تحول در مناسک دین عامه است.
بررسی اثر مذهب، مادی گرایی و ویژگی های جمعیت شناختی مصرف کننده بر درگیری ذهنی با پوشاک مد (مورد مطالعه: شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در میان عواملی که به منظور تسهیل زندگی روزمرة مصرف کننده با درگیری ذهنی بالا لازم است، پوشاک مد عاملی مهم و قابل توجه برای بسیاری از مصرف کنندگان است و در سال های اخیر توجه مصرف کنندگان به این حوزه بیشتر شده است. با توجه به ضرورت موضوع، این پژوهش بررسی اثر مذهب، مادی گرایی و ویژگی های جمعیت شناختی مصرف کننده بر درگیری ذهنی با پوشاک مد را در بین شهروندان یزدی مورد بررسی قرار داده است. روش تحقیق حاضر به صورت پیمایشی و از بُعد هدف، توصیفی است. در آمار تحلیلی این پژوهش برای تعیین نقش و جایگاه هریک از مؤلفه های پژوهش، با استفاده از نرم افزار Amos، روش تحلیل عاملی تأییدی به کار گرفته شده است. همچنین به منظور بررسی روابط بین درگیری پوشاک مد با ابعاد آن از آزمون همبستگی، و برای تعیین نحوة تأثیر درگیری با پوشاک مد و دانش ذهنی بر اطمینان در تصمیم گیری مد، از آزمون رگرسیون خطی استفاده شده است. جامعة آماری پژوهش شامل کلیة افراد بالای بیست سال در سطح شهر یزد است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 99 نفر محاسبه شد. نتایج تحقیق نشان داد که مذهب و مادی گرایی بر درگیری ذهنی با پوشاک مد تأثیر معنی داری دارند و درگیری بر اطمینان تصمیم گیری مد تأثیر مثبت و معنی داری دارد. همچنین درگیری ذهنی با پوشاک مد و دانش ذهنی تأثیر مثبت و معنی داری بر اطمینان تصمیم گیری مد دارد. در بررسی ارتباط عوامل جمعیت شناختی (جنسیت، سن، تحصیلات و درآمد) با متغیرهای مورد مطالعه مشخص شد که همبستگی بین آنها حتی در سطح اطمینان 95 درصد هم معنی دار نبود.
تکنولوژی های نوین و علمای حوزه علمیه، مورد مطالعه حوزه علمیه قم تحلیل جامعه شناختی براساس روش نظریه بنیانی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
طرح مسئله توسعه فناوری در گرو شناخت فناوری از یک سو و شناخت جامعه از سوی دیگر است. بی شک شناخت جامعه در گرو شناخت افکار، عقاید و رویکردهای نخبگان آن جامعه است. این رویکردها قانونمندی هایی را در جامعه به وجود می آورد که می تواند دلایل موفقیت یا ناکامی دستیابی به فناوری و انتقال آن را مشخص کند. در جامعه ایران پس از انقلاب اسلامی رویکردهای متفاوتی نسبت به فناوری وجود داشته است. این تحقیق قصد دارد تا در چارچوب مطالعات جامعه شناختی توسعه و استفاده از روش کیفی نظریه بنیانی،[1] به نظریات علما و اندیشمندان حوزه علمیه قم در خصوص پیشرفت فناوری های نوین دست یابد. بدین منظور برای گردآوری داده ها از تکنیک هایی مانند مصاحبه و بررسی اسناد و مدارک بهره گرفته شده است. براساس داده های به دست آمده چهار رویکرد نسبت به پیشرفت فناوری های نوین در بین علمای حوزه علمیه قم وجود دارد. این چهار رهیافت کلی عبارتند از: 1. رویکرد ضرورت ابزاری و محدودیت فناوری؛ 2. رویکرد ضرورت ابزاری و آگاهی رسانی؛ 3. رویکرد تعریف نرم افزاری و بدبینانه؛ 4. رویکرد ابزار توسعه مهارت و معرفت علمی. این چهار رویکرد پس از تحلیل نهایی به دو رویکرد کلی خوشبینانه و بدبینانه به فناوری تحویل گردید. در پایان نیز رهیافت فناوری مناسب به عنوان رهیافت مختار محقق بیان می شود.
بررسی مقایسه ای میزان پذیرش کلیشه های جنسیتی و رابطه ی آن با میزان دینداری (مطالعه زنان و مردان بالای 20 سال منطقه 6 تهران در سال 1392)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش به دست آوردن توصیف نسبتاً دقیقی از وضعیت پذیرش کلیشه های جنسیتی بین زنان و مردان و مقایسه ی این دو گروه است. هم چنین، در سطح تبیین به دنبال بررسی رابطه بین عوامل اجتماعی- فرهنگی (جنسیت، پایگاه اجتماعی- اقتصادی خانواده، میزان تحصیلات و وضعیت تأهل) و میزان پذیرش کلیشه های جنسیتی می باشد. بررسی رابطه بین میزان پذیرش کلیشه های جنسیتی افراد و میزان دین داری آن ها از دیگر اهداف این پژوهش بوده است. نظریه های مورد استفاده در این مقاله عبارت اند از: نظریه طرح واره جنسیتی، نظریه کلیشه های جنسیتی آندره میشل، نظریه جامعه پذیری جنسیت، نظریه یادگیری اجتماعی، نظریه نقش و نظریه دین و کارکردهای آن. روش مورد استفاده در این پژوهش، پیمایش می باشد. ابزار مورد استفاده، پرسش نامه و روش نمونه گیری، خوشه ای چند مرحله ای و تصادفی ساده است. جمعیت آماری این تحقیق را زنان و مردان بالای 20 سال منطقه 6 تهران تشکیل می دهند. با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران 400 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب گردید. یافته های پژوهش، گویای تفاوت جنسیتی معناداری در میزان پذیرش کلیشه های جنسیتی بوده است. هم چنین رابطه ی معناداری بین متغیر میزان تحصیلات با میزان پذیرش کلیشه های جنسیتی دیده شد؛ اما بین وضعیت تأهل و پایگاه اجتماعی-اقتصادی پاسخ گویان با میزان پذیرش کلیشه های جنسیتی آن ها ارتباط معناداری یافت نشد. هم چنین یافته های تحقیق، گویای رابطه ی معنادار بین میزان پذیرش کلیشه های جنسیتی و میزان دین داری افراد است. بر اساس یافته ها می توان 8 درصد از نوسان های نگرش افراد به کلیشه های جنسیتی را بر اساس میزان دین داری آن ها تبیین کرد.
معرفی کتاب: سبک زندگی رضوی/ نویسنده: محمدتقی فعالی
حوزههای تخصصی:
بررسی فقهی حق بر محیط زیست با تأکید بر منفعت جمعی و مسئولیت همگانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
بحث در زمینه"" حق بر محیط زیست در فقه ""، از جمله مباحث بنیادی و پایه ای در استنباط است که شناخت لازم نسبت به آن مبنای بسیاری از احکام و فتوا و قوانین مستنبط از ادله در خصوص نحوه بهره برداری از محیط زیست قرار می گیرد، این بحث نو پیدایی است که تاکنون در فقه امامیه بطور جدی بحث نشده، آنچه در این مقاله بررسی می شود؛ گام جدید جهت قراردادن محیط زیست در قالب یک حق از حقوق نسل سوم که یک منفعت جمعی و حق جمعی و عمومی است؛ این واژه را از نسل سوم حقوق بشر در حقوق بین الملل به امانت گرفته ایم و به دنبال آن در فقه امامیه هستیم که چگونه به حق بر محیط زیست باید رسید. قاعدتاً برای اثبات این حق باید به ادله و منابع و مبانی و اهداف و ضمانت اجرایی این حق در فقه امامیه بپردازیم چرا که این حق، یک حق حقوقی است نه یک حق اخلاقی، یافته مقاله این است که؛ آموزه های فقه امامیه در حق بر محیط زیست توان حق انگاری محیط زیست را دارد وقتی سخن از حق است؛ دیگر مثل حق نسل اول و دوم نیست که یک طرف محق و طرف دیگر مکلف، یک طرف بدهکار و طرف دیگر طلبکار باشد، بلکه حق بر محیط زیست در فقه امامیه یعنی؛ تحقق یک مسئولیت جمعی وحقوقی است نه مسئولیت اخلاقی؛ سخن از حلال و حرام بودن، مجازات کردن ومجازات داشتن متعدیان و متجاوزان به محیط زیست است. بنابراین با توجه به محق و مکلف بودن انسان، امانت الهی (تعهد، تکلیف و ولایت الهی) و حق جمعی بودن محیط زیست، منفعت جمعی و اینکه سود و زیان این حق متوجه جامعه بشری است؛ حقی است عمومی که در قالب امر به معرف و نهی از منکر به عنوان یک فریضه همگانی بالاترین ضمانت اجرایی شکل گیری مسئولیت مشترک است؛ علاوه بر ضمانت اجرایی بیرونی، ضمانت اجرایی درونی منبعث از حق حقوقی است و شخص خاطی و ظالم، ضامن و پاسخگو و مستوجب مجازات گردد.
بررسی رابطة فرایند جهانی شدن فرهنگی و هویت مذهبی در ایران (مطالعة موردی گروه های قومی لُر شهر نورآباد ممسنی و عرب شهر کنگان و توابع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حفظ و ارتقای هویت مذهبی از دغدغه های جامعة مذهبی ایران است. فرایند جهانی شدن در چند دهة گذشته ابعاد مختلف حیات فردی و اجتماعی ایرانیان را تحت تأثیر قرار داده است. این مطالعه تأثیر فرایند جهانی شدن فرهنگی را بر هویت مذهبی دو گروه قومی لُر ساکن شهر نورآباد ممسنی و عرب ساکن شهر کنگان و توابع مورد بررسی قرار داده است. در ابتدا تحقیقات پیشین مورد بررسی قرار گرفت. سپس با استفاده از چارچوب نظر ی مبتنی بر نظریة گیدنز شش فرضیه مطرح شد. نمونة مورد مطالعه 770 نفر از اهالی 15 تا 64 سالة ساکن این دو شهر بودند که به شیوة نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. با استفاده از تکنیک تحلیل عاملی اکتشافی، ده سبک زندگی در شهر شیراز یافت شد که بر اساس ماهیت متغیرها نام گذاری شدند. یافته های تحقیق نشان داد که بین دو گروه قومی لُر و عرب مورد مطالعه، تفاوت معنی داری از حیث هویت مذهبی وجود داشته است. همچنین نتایج حاصل از تکنیک رگرسیون چندمتغیره، نشان دهندة آن است که به ترتیب متغیرهای سبک مذهبی، سبک علمی آموزشی، بازاندیشی، سبک ورزشی، آگاهی از جهانی شدن، سبک مشارکت فرهنگی، سبک موبایلی بر روی هم 7/36 درصد تغییرات را متغیر هویت مذهبی را تبیین کرده اند.
نسبت دین و فرهنگ از منظر استاد مرتضی مطهری(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
فرهنگ از منظر استاد مطهری، در یک معنای خاص، به معنای اندوخته های معنوی اسلام است و نسبت با اسلام، که دینی فرهنگ ساز است، ذیل دین قرار می گیرد. اما فرهنگ در یک معنای عام، به عنوان بعد معنوی تمدن و با رویکردی انسان شناسانه، مجموعه اندوخته های معنوی یک ملت و جامعه است که دارای تعاملی دو سویه با دین است؛ تعاملی که مبتنی بر حقیقت و حقیقت جویی است. بر اساس این تعامل دو سویه، دین با تأیید مقوله هایی از فرهنگ های مختلف، فرآورده های صحیح و حقیقی را تغذیه می کند و چون خود نیز شعار هایش مبنی بر حقیقت است و نسبت به رنگ و نژاد و طبقه، بی رنگ و «لابشرط» است، اقوام و ملیت های مختلف بر اساس حقیقت جویی به استقبال معرفتی آن می روند. انسان شناسی مبتنی بر نظریة فطرت حقیقت جویانه، جامعه شناسی مبتنی بر نوع واحد جوامع، معرفت شناسی مبتنی بر ادراکات حقیقی و مطلق نیز مبانی این دیالوگ را تبیین می کنند. دین اسلام، دین حیات و زندگی است. بر اساس این حیات، دارای دانایی و توانایی است که مدار جذب و دفع فرهنگی اسلام را شکل می دهند. تقسیم فرهنگ به والا و عامیانه، بی مکانی و بی زمانی حقایق دینی، نخبه گرایی فرهنگی، نگاه مثبت به نقش مردم در مخاطب شناسی و فضای باز فرهنگی از دیگر ویژگی های اندیشه فرهنگی استاد مطهری است.
فطرت گرایی و اقتضائات آن در نظام هنجاری اسلام(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مبنای این اصل که دین دارای نظام هنجاری اخلاقی و حقوقی است و هیچ ساحتی از ساحات فردی و اجتماعی را فروگذار نکرده و دارای منطق و چارچوب نظری محکم عقلانی و فطری است؛ تلاش شده به اقتضائات این برداشت توجه شود. بر مدار این نگرش بحث دو گانه انگاری عاملیت−ساخت با ورود بحث حق الناس و حق اﷲ و در پی آن محبت و عدالت توجیه می یابد و نمود فطرت در دانسته ها و خواسته ها بحث عقل و محبت را رسمیت بخشیده و حرکت مدرج بر پایه نیازهای اساسی و پایه ای را اجتناب ناپذیر می کند. برای وصول به مطلوب در این مقال از روش کتابخانه ای و تحلیل محتوای متون دینی و اندیشه شناسی بهره برده شده است.
دو گونه طبقه بندی علوم در نگاه اِخوان الصّفا و خُلّان الوَفا(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در میان مسلمانان اِخوان الصّفا و خُلّان الوَفا، یکی از مهم ترین گروه هایی هستند که به موضوع طبقه بندی علوم توجه ویژه داشتند. هدف اخوان الصفا، ایجاد تحول فکری و بنیادی در جامعه بود تا از آن طریق، انسان ها را به سعادت برسانند. از این گروه بیش از پنجاه رساله در زمینه های گوناگون دانش و فرهنگ به جای مانده است که نمایانگر سهم قابل توجه ایشان در رشد و شکوفایی فرهنگ اسلامی باشد. چینش موضوعات و تربیب این رسائل که شباهت بسیارى به یک دایرة المعارف فلسفی- علمى دارد، یکی از مهم ترین منابع برای استخراج طبقه بندی مطلوب علوم از نگاه اخوان الصفا است. در کنار این طبقه بندی که بر اساس ماهیت سلسله مراتبی علوم به سامان آمده، در رساله هفتم این مجموعه رسائل و ذیل رساله «فی الصنائع العلمیه و الغرض منها»، طبقه بندی دیگری از علوم مطرح شده که با طبقه بندی به دست آمده از ترتیب رساله ها تفاوت فراوانی دارد. این مقاله می کوشد ضمن شرح دوگانگی این دو طبقه بندی، به تبیین دیدگاه و نقش اخوان الصفا در دسته بندی علوم اسلامی بپردازد.
اصول و روش های تعامل با دیگری: برگرفته از مبانی انسان شناختی مکتب اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پاپ شدن نوحه؛ ابزار نرم تقدس زدایی از عزاداری ( تحلیل تقارن محتوای نوحه پاپ)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عوامل زیادی در پاپ شدن نوحه دخالت دارند اما دو عامل از سایر عوامل مهم ترند؛ اولین عامل استفاده از موسیقی پاپ غربی در اجرای نوحه یعنی تغییر ریتم نوحه از ماژور به مینور است؛ این امر به معنای استفاده از اشعار و آهنگ هایی با ریتم تند و ضربی در اجرای نوحه هاست که نوحه را هیجانی می نماید در حالی که در نوحه سنتی ایرانی ریتم نوحه ماژور بود و از اشعار و آهنگ هایی با ریتم کند و آرام استفاده می شود که نوحه را دلنشین تر و حزین تر می نماید. دومین عامل استفاده از اصطلاحات خاص غیر دینی با سبک محاوره ای به مثابه آزاد نمودن عزاداری از تقیدات مذهبی است. هر دو عامل مذکور در سال های اخیر با هوشمندی خاصی از طریق قدرت نرم بر عزاداران اعمال شده است و عزاداران بی آنکه خود بدانند در دامن فرهنگ غربی افتاده اند. در مقاله حاضر تأثیر موسیقی پاپ به عنوان یکی از نمادهای قدرت نرم غربی در میزان پاپ نمودن نوحه و تقدس زدایی از آن بررسی شده است. 200 کلیپ (فارسی و ترکی) که در فاصله سال های 1382 تا 1392 اجرا شده بودند با استفاده از تکنیک تحلیل محتوای کمی بررسی گردید. این کلیپ ها با استفاده از روش تحلیل احتمال وقوع از جنبه تقارن در مفاهیم؛ آموزه های دینی، آموزه های اخلاقی، آموزه های معرفتی، عبارات عاطفی احساسی، عبارات سخیف، عبارات سلطنتی، عبارات موهوم، ریتم نوحه، عبارات مرتبط با تحریف تاریخی بررسی شده، از طریق آزمون خی دو تقارن مفاهیم فوق اندازه گیری شد. نتایج تحقیق نشان دادند؛ اولاً تقارن معنی داری بین مفاهیم مرتبط با نوحه عاری از تقدس در بین نمونه های آماری هر دو زبان مورد مطالعه وجود دارد که این امر نشانگر فاصله گرفتن نوحه از متن مذهبی و تقدس زدایی از نوحه است. ثانیاً همگرایی در بین نوحه های فارسی و ترکی در زمینه تقدس زدایی مشاهده شد.
تلویزیون و پایبندی مذهبی: بررسی رابطة میان تماشای تلویزیون با پایبندی مذهبی در بین جوانان شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقالة حاضر بر اساس پیمایشی است که در مورد رابطة تلویزیون با پایبندی مذهبی در بین جوانان ساکن شهر مشهد انجام شده است. جامعة آماری این تحقیق جوانان 18-24 سالة ساکن شهر مشهد است و نمونه با استفاده از روش نمونه گیری طبقه بندی با انتساب مناسب حجم نمونه انتخاب شده است. در تحلیل یافته های تحقیق از روش های آماری آزمون T، تحلیل واریانس یک طرفه، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیونی یک و چندمتغیره استفاده شده است. نتایج حاصل نشان می دهد که با افزایش میزان تماشای تلویزیون از سوی جوانان، میزان پایبندی مذهبی آنان نیز بیشتر می شود. همچنین با افزایش میزان تماشای برنامه های تفریحی و سرگرم کننده، برنامه های علمی آموزشی، برنامه های مذهبی و ارشادی و تماشای بخش های خبری، شاهد افزایش پایبندی مذهبی هستیم و با کاهش علاقه به این نوع برنامه ها از میزان پایبندی به مذهب کاسته می شود.
بررسی تأثیر سرمایه اجتماعی بر شادابی اجتماعی در حضور متغیرهای حمایت اجتماعی و دینداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شادابی اجتماعی به دلیل آنکه همواره با خرسندی، خوش بینی و امید و اعتماد همراه است می تواند به منزلة کاتالیزور، نقش تسریع کننده ای در فرایند توسعه یک جامعه داشته باشد. سؤال اصلی مقاله حاضر این است که؛ بنا به اهمیت و جایگاه سرمایه اجتماعی در توسعه آیا می توان از آن به منزلة عاملی اثرگذار بر شادابی اجتماعی سود جست؟ و تأثیر سرمایه اجتماعی بر شادابی اجتماعی در حضور متغیرهای حمایت اجتماعی و دینداری چگونه است؟
رویکرد مقاله حاضر اثبات گرایی و از نوع توصیفی تبیینی است. متغیر شادابی اجتماعی براساس شاخص های لیندنبرگ اندازه گیری و پرسش نامه پس از بررسی روایی و پایایی، با تلفیق روش نمونه گیری طبقه بندی و خوشه ای چند مرحله ای، با برآورد حجم نمونه از طریق فرمول کوکران، بین 810 خانوار در پنج منطقه شهر تهران در سال 1392 اجرا شد.
یافته های تحقیق حاکی از آن است که متغیر دینداری بر حمایت اجتماعی و دینداری و حمایت اجتماعی بر سرمایه اجتماعی موثرند و در نهایت سرمایه اجتماعی بر شادابی اجتماعی نیز موثر است.