فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۸۴۱ تا ۲٬۸۶۰ مورد از کل ۱۷٬۸۱۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
"در این مقاله، امکان مشارکت اعضای هیات علمی در فرایند برنامه ریزی درسی دانشگاهی از دیدگاه اعضای هیات علمی مورد بررسی قرار گرفته است. هدف تحقیق یافتن پاسخ این سوال است که اعضای هیات علمی تا چه اندازه در فرایند برنامه ریزی درسی دانشگاهی مشارکت می کنند. در پرتو این پرسش اصلی، پاسخگویی به سوالات دیگری نیز مدنظر بوده است. این سوالات فرعی مرتبط با دیدگاههای موجود در باره مشارکت، زمینه های مشارکت، منابع و شرایط ضروری مشارکت، راهکارهای مشارکت، پیامدهای مثبت و منفی مشارکت و موانع احتمالی مشارکت می باشند. محقق برای یافتن پاسخ این پرسشها از یک پرسشنامه 62 سوالی بر مبنای مقیاس لیکرت در ارتباط با شش موضوع اصلی مندرج در سوالات فرعی استفاده کرده است، این پژوهش از نوع توصیفی است و آزمون های آماری مورد استفاده این پژوهش tتک نمونه ای، t مستقل و تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون فردمن می باشد. آن طور که نتایج این تحقیق نشان می دهد بین پاسخهای ارایه شده اغلب هماهنگی وجود دارد و بعضا تفاوتهایی هم مشاهده می شود. یافته های تحقیق بیانگر آن است که اعضای هیات علمی قائل به دیدگاههای موجود در باره مشارکت در برنامه ریزی درسی، زمینه های مشارکت، منابع و شرایط ضروری مشارکت، راهکارهای افزایش مشارکت، پیامدهای مثبت مشارکت و موانع احتمالی مشارکت می باشند، ولی برای پیامدهای منفی ارزشی قائل نیستند.
همچنین تجزیه و تحلیل داده ها در قالب آزمونt مستقل بر اساس جنسیت و محل اخذ مدرک نشان داد که جنسیت بر پیامدهای مثبت مشارکت اثرگذار است. و محل اخذ مدرک نیز بر زمینه های مشارکت، راهکارهای مشارکت و موانع مشارکت اثر می گذارد. و تجزیه تحلیل داده ها در قالب آزمون تحلیل واریانس یک طرفه بر اساس نوع دانشکده، رتبه دانشگاهی و سابقه تدریس نشان داد که نوع دانشکده بر هیچکدام از متغیرهای تحقیق اثری ندارد ولی رتبه دانشگاهی و سابقه تدریس بر زمینه های مشارکت تاثیر دارد.
"
عنصر فضا در جامعه شناسی شهری
حوزههای تخصصی:
معرفی و نقد کتابِ گزارش وضعیت اجتماعی زنان در ایران (1380-1390)
حوزههای تخصصی:
مسائل زنان، همانند مسائل بسیاری از گروه های خاص و آسیب پذیر در جامعه ایران، تنها چند دهه است که هدف تأمل و بحث قرار گرفته است. در این میان، پژوهش های اندکی را می توان یافت که فرصت و امکان خوبی برای ارائه بحث های راهگشا فراهم آورده اند. کتاب گزارش وضعیت اجتماعی زنان، به منزله کوششی درجهت شناخت وضعیت زنان در دهه 1380، یکی از این نوع اقدامات موفق به شمار می آید. این مجموعه دومین اثر ملی مؤسسه رحمان (رشد، حمایت، اندیشه) است که از سال 1386 با هدف شناخت علمی و رصد آسیب های اجتماعی ایران و آینده نگری درباره آن تشکیل شده است. اثر نخست این مؤسسه، کتاب گزارش وضعیت اجتماعی ایران[1] است که بررسی مسائل زنان و برخی گروه های آسیب پذیر دیگر را در اولویت قرار داده است. کتاب گزارش وضعیت اجتماعی زنان در ایران (1380-1390) در سال 1394 به کوشش نشر نی منتشر شد و در سال 1395 به چاپ دوم رسید.
این کتاب به همت فاطمه جواهری، مدیر طرح، و با گردهم آمدن چهل نفر از پژوهشگران و استادان دانشگاه درباره 24 موضوع مربوط به زنان تدوین شده است. این نوشتار بر آن است تا به اختصار نشان دهد که این کتاب چه تصویری از وضعیت و مسائل زنان ایران ترسیم کرده است و با دیگر آثار منتشرشده درباره زنان چه تمایزهایی دارد.
[1] این گزارش به همت دکتر سعید مدنی و همکاری پژوهشگران و صاحب نظران به نام کشور در سال 1390 منتشر شده است.
آموزش حقوق شهروندی به جوانان با تأکید بر مجمعهای محلی ارزیابی و پژوهش به عنوان یک راهکار عملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله ضمن مرور اجمالی مباحث نظری دربارة مقولة آموزش شهروندی، تلاش میشود مدلی تجربی برای آموزش حقوق و وظایف شهروندی به جوانان معرفی گردد. در این راستا، تأسیس «مجمعهای محلی ارزیابی و پژوهش» به عنوان نوعی برنامة عملی برای آشنا ساختن جوانان با حقوق و وظایف خود به عنوان شهروند و در نهایت وارد کردن آنها به زندگی شهروندی پیشنهاد میشود. در خاتمه نیز عملکرد چند نمونة تجربی از چنین مجامعی که در کشورهای آمریکا و انگلیس تأسیس شده و به فعالیت مشغولند برای مثال ذکر میگردند. روش تحقیق این مقاله روش اسنادی و کتابخانهای است. نتایج بحث نشـان میدهـد که درگیر کردن جوانان در امور و فعالیتهای مدنی از طریق مجمعهای محلی ارزیابی و پژوهش، میتواند ضریب مشارکت شهروندان را در جامعه افزایش داده و آنها را از کنشگرانی منفعل به شهروندانی فعال که خود مدیریت اجتماع شهری و سرنوشت خویش را در دست میگیرند، مبدل کند.
مبانی و مکانیزم همکاری های زیست محیطی ایران و همسایگان در حوزه آب های رودخانه ای مشترک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وجود رودخانه های متعدد و مشترک مرزی میان ایران و همسایگان از یک سو و کاهش منابع آبی و آلودگی های آب از سوی دیگر، موجب اهمیت این آب ها در سطح بین المللی و زمینه تبدیل آن به یکی از منابع اختلاف و تنش میان کشورهای ذی نفع در آینده را فراهم نموده است. حقوق بین الملل در دهه های اخیر در کنار تلاش برای نظام مند نمودن بهره برداری از آب های مشترک بین المللی، درصدد تدوین اصول و قواعدی برای جلوگیری از کاهش آلودگی و محافظت از آب های بین المللی به عنوان بخشی از محیط زیست منظقه ای بوده است. تصویب کنوانسیون 1997 گامی مهم و اساسی در توسعه حقوق بین الملل محیط زیست معاصر به شمار آمده و بسیاری از اصول حقوقی مطرح در حقوق بین الملل محیط زیست، از قبیل اصل «بهره برداری و استفاده منطقی و منصفانه از منابع»، اصل «ممنوع بودن وارد آوردن خسارت بر قلمرو سرزمینی دولت دیگر» و اصل «همکاری بین المللی» تدوین و ارائه گردیده است. در نبود توافق های دوجانبه و چندجانبه به نظر می رسد این کنوانسیون چارچوب مناسبی برای همکاری میان ایران و کشورهای همسایه در زمینه حفاظت، مدیریت و جلوگیری از آلودگی این آب ها بر اساس نظریه مدیریت مشترک در چارچوب رویکرد حقوقی به عنوان یکی از محورهای همکاری زیست محیطی میان ایران و همسایگان را فراهم نموده است.
ساخت و اعتباریابی مقیاسی برای سنجش فرایند یادگیری سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یادگیری سازمانی فرایند به روز رسانی و تغییر الگوهای ذهنی مشترک سازمان است که از طریق اکتساب و به کارگیری اطلاعات، خلق دانش و نهادینه کردن آن در سازمان منجر به کسب مزیت رقابتی، افزایش سودآوری و در نهایت بهبود عملکرد سازمان می شود. به عبارت دیگر، کارکرد اصلی فرایند یادگیری سازمانی کمک به سازمان در تطابق بهتر و مؤثرتر با محیط خارجی و افزایش قدرت پایداری در محیط رقابتی است. در این مقاله، شاخص های اندازه گیری مراحل چهارگانه فرایند یادگیری سازمانی استخراج و روایی محتوی، روایی سازه و روایی همگرا و واگرای آن با استفاده از روش های دلفی، تحلیل عاملی تاییدی و تحلیل متغیر سنجیده شده است. شاخص های تایید شده در این مقاله اجزای تشکیل دهنده ابزار سنجش فرایند یادگیری سازمانی است که می تواند در اندازه گیری میزان یادگیری سازمانی شرکت ها و سازمان های مختلف مورد استفاده قرار گیرد.
بحرانهای ساختاری توسعه
حوزههای تخصصی:
توتم و توتمیسم
بررسی نقش میانجیگری کیفری در حل و فصل اختلافات قومی در استان کهگیلویه و بویراحمد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی نقش میانجیگری کیفری در حل و فصل اختلافات در بین عشایر استان کهگیلویه و بویراحمد با رویکرد عدالت ترمیمی صورت گرفته است. عدالت ترمیمی بر آن است که همه طرفین درگیر در جرم را در فرایند حل وفصل اختلافات مشارکت دهد و با ابزارهایی مانند میانجیگری جرم زدایی شود و اصل این است تا جایی که امکان دارد؛ متهم را تعقیب نکند. همچنین درصدد فراهم کردن تشفی خاطر بزه دیده هست. قانون آیین دادرسی کیفری در ماده 82 موضوع «میانجیگری» را در جرائم تعزیری درجه6،7،8 مطرح کرده که این امر موجب کاهش تراکم پرونده ها و کاهش هزینه های بزه دیده و در مورد متهم باعث فراهم شدن زمینه برای تسریع باز اجتماعی شدن او می شود. امروزه در میان نظریه پردازان حقوق کیفری اعتقاد بر آن است که میانجیگری کیفری به عنوان یکی از شیوه های حل وفصل اختلافات، باید از اصول و قواعد خاصی که تضمین کننده حقوق بزه کار و بزه دیده به صورت همزمان است، پیروی نماید. روش تحقیق در این مقاله کمی و تکنیک تحقیق پیمایشی است، جامعه آماری در این پژوهش شامل 160 نفر از خانوارهای عشایری استان کهگیلویه و بویراحمد است، ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه ای است که به صورت مصاحبه انجام شده و با استفاده از نرم افزار spss به تجزیه وتحلیل داده ها پرداخته شده است. نتایج کلی تحقیق نشان می دهد که میانجیگری کیفری از طریق نشست و گفتگوی بزرگان و ریش سفیدان عشایر در استان کهگیلویه و بویراحمد باعث حل وفصل اختلافات و جلوگیری از دعواها و نزاع می شود و می تواند به عنوان جلوه ای نوین از عدالت کیفری بازوی مناسبی برای دستگاه قضا باشد.
گفتگو/ استاد رندال کالینز
حوزههای تخصصی:
استاد رندال کالینز‘ جامعه شناس بزرگ آمریکایی است که به عنوان نظریه پرداز جدید و نوآور و خلاق پیرامون پارادیم ترکیبی تعریف اجتماعی و نظریه تقابل از شهرت پایداری برخوردار است. از طرف دیگر‘ مفسران و منتقدان آثارش بر این نکته تأکید دارند که او آغازگر فعالیتهای نظریه پردازی؛ در چارچوب نظریه کارکردگرایی ساختاری و نظریه کنش گرایی را مورد نقد عالمانه خود قرار داده است. با تأکید بر اهمیت اصول و مفاهیم نظریه پدیدارشناسی و کنش متقابل نمادین‘ نظریه خاص خود را مطرح کرده است. او با انتخاب قسربندی اجتماعی به عنوان اصلی ترین موضوع در جامعه شناسی‘ به چهره ای مدرن و نوآور در میان نظریه پردازان جدید مبدل شده است. علاوه بر شرح و توضیح کارکردهای عناصر و مؤلفه های طرح شده به وسیله مارکس‘ وبر‘ دورکیم‘ اوجنسیت‘ گروه های سنی و روابطشان را به منظور توصیف قشربندی اجتماعی مورد توجه خاص خود قرار داده است. برای اینکه با این چهره برجسته و شاخص در جامعه شناسی نو‘ بیشتر و دقیقتر آشنا شویم‘ همراه با مطالعه جامعی از اثر برجسته اش تحت عنوان "نظریه تقابل" که به شناخت ما کمک می کند‘ گفتگویی با ایشان شده است. از آنجایی که مصاحبه کننده با علاقه استاد در زمینه شرکت در مباحث علمی آشناست‘ در اینجا ضرورت دارد که از این استاد دانشنمند‘ برا ی خاطر حضور دراین گفتگوی گرم و عالمانه‘ تشکر کنیم.
بررسی تحلیل عاملی تاییدی و همسانی درونی مقیاس ارتباط و پیوستگی با طبیعت در دانشجویان ( مقیاسی در حوزه جامعه شناسی و روانشناسی محیط زیست)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی ساختار عاملی پرسشنامه ارتباط با طبیعت ( NR- scale ) نیسبت و همکاران (2009) با استفاده از رویکرد تحلیل عاملی تاییدی به اجرا درآمد. روش این پژوهش از نوع توصیفی – مقطعی است. نمونه تحقیق شامل300 نفر از دانشجویان کارشناسی دختر و پسر مشغول به تحصیل در دانشکده کشاورزی دانشگاه تبریز در سال تحصیلی 1390-1389بودند که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای بر اساس تعداد دانشجویان رشته های مختلف کشاورزی انتخاب شدند. برای ارزیابی کفایت مدل از شاخص ریشه دوم برآورد واریانس خطای تقریب، شاخص برازش تطبیقی، ریشه دوم میانگین مجذورات پس مانده های استاندارد شده، شاخص تاکر- لویز، شاخص خوبی برازندگی و شاخص تعدیل یافته خوبی برازندگی استفاده شد. نتایج تحلیل عاملی تاییدی نشان دهنده این است که الگوی سه عاملی برازش قابل قبولی با داده ها دارد. ضرایب آلفای کرونباخ نیز نشان داد که NR- scale از پایایی قابل قبولی بر خوردار است. در مجموع نتایج پژوهش حاضر منجر به تقویت این ایده گردید که مقیاس ارتباط با طبیعت نیسبت و همکاران به عنوان یک ابزار روا و پایا در پیش بینی رفتار های مراقبت از محیط زیست می باشد.
هویت مدنی
بررسی شیوع کودک آزاری در دو منطقه تهران
حوزههای تخصصی:
"بد رفتاری با کودک یک مشکل بهداشتی-روانی است که مورد بی توجهی زیادی قرار گرفته است. در ایران به دلیل فراوانی عوامل مستعد کننده و همچنین وجود شواهد گوناگون، به نظر می رسد میزان شیوع بدرفتاری با کودکان بالا باشد، ولی میزان گزارش قانونی آن بسیار کم است. هدف از این مطالعه، تعیین شیوع بدرفتاری جسمی با کودک در دو منطقه کاملا متفاوت تهران از نظر وضعیت اقتصادی اجتماعی و بررسی برخی از عوامل مخاطره آمیز بوده است .
در این پژوهش مقطعی که در دو منطقه 20 و 3 آموزش و پرورش تهران در سال 1375 انجام شد، مجموعا 840 کودک با نسبت مساوی از دو منطقه، دو جنس و سه مقطع دبستان، راهنمایی و دبیرستان، با روش تصادفی سیستماتیک انتخاب شدند. کودکان دو منطقه از نظر بعد خانوار ،تحصیلات پدر و میزان اشتغال مادر تفاوت قابل ملاحظه ای داشتند اما از نظر سن پدر و مادر و میزان مهاجرت محسوسی نشان نمی داد.
میزان شیوع بدرفتاری جسمی با کودک با اطمینان 95 درصد در منطقه 20 ،با شیوع 37 تا 46 درصد و در منطقه 3 با شیوع 16 تا 24 درصد بوده است. عاملان بدرفتاری را در منطقه 20 بیشتر مادران و در منطقه 3 به نسبت مساوی مادران و پدران تشکیل می داند. مهمترین کودکان در معرض خطر بدرفتاری جسمی در منطقه 20، کودکان سنین راهنمایی (ابتدای سنین نوجوانی) و کودکان دارای پدر بیکار بوده اند. در منطقه 3، دختران دبیرستانی و کودکانی که تحصیلات پدرشان در حد دیپلم یا کمتر بود، بیشتر در معرض خطر بوده اند. این تحقیق با حمایت مالی ستاد ""شهر سالم"" و معاونت پیشگیری سازمان بهزیستی کشور انجام شده است.
"
فرهنگ حذف یا حذف فرهنگ
حوزههای تخصصی:
تحول نامگذاری فرزندان در شهر تهران
حوزههای تخصصی:
" روند تغییر و تحول نام های افراد می تواند نشان دهنده فرآیند تغییرات اجتماعی و فرهنگی در نظام اجتماعی باشد. در این تحقیق با مطالعه موردی نام گذاری فرزندان در شهر تهران، به مقایسه ارزش های نسل های پس از انقلاب پرداخته می شود. بر اساس نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، 400 نفر به عنوان جمعیت نمونه انتخاب شدند. با بررسی تاثیر دوره تاریخی، جنسیت و منطقه مسکونی در میزان تحول ارزش های نسل های پس از انقلاب به بررسی نام ها پرداخته و نتایجی که به دست آمد، مبین آن بود که مردان بیش از زنان دارای نام های اسلامی– مدرن اند. بر این اساس در دوره انقلاب، کودکان بیشتر نام های اسلامی داشته ولی در دوره اصلاحات، بر میزان نام های غربی افزوده شده است. علاوه بر آن، فرزندان مناطق جنوبی شهر تهران بیشتر دارای نام های اسلامی– سنتی و اکثر افراد ساکن در مناطق شمالی، برای کودکانشان نام های ایرانی–مدرن برگزیده اند.
"
اسکان عشایر و توسعه و بهبود حیات اجتماعی آنان در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله امکان توسعه و بهبود زندگی عشایر ایران در دو حالت کوچ و اسکان در قالب یک چارچوب مفهومی منسجم و با استفاده از یک مقیاس چند بعدی مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتایج به دست آمده بیانگر این واقعیت است که الگوی برخورد دولت های مدرن با جامعه سنتی عشایری مبتنی بر امکان شناسی صحیح اسکان و توسعه نبوده، بلکه بیشتر جنبه سیاسی داشته است. در زمانی که عشایر مایل به ادامه کوچه بوده اند حکومت پهلوی اول و دوم آنان را به اسکان اجباری و ناخواسته وادار کرده است. ولی در دهه های اخیر که نظام ایلی دچار فرو پاشی گردیده و عشایر داوطلب اسکان برای بهره مندی از امکانات جامعه مدرن بوده اند، دولت اسکان عشایر را به طور جدی برنامه ریزی و اجرا نکرده است. واقعیت این است که امروز با توجه به از شکل افتادگی نظام ایلی، عشایر ایران با مساله آنومی و پیامدهای منفی آن روبرو شده اند. در چنین شرایطی توسعه و بهبود زندگی عشایر در قالب نظام ایلی مقدور نیست. بنابراین دولت باید با درک این ضرورت نسبت به شناخت وضعیت موجود، ترسیم وضعیت مطلوب و امکان شناسی اسکان و توسعه عشایر اقدام و با اتخاذ سیاست اسکان داوطلبانه و برنامه ریزی شده ساماندهی زندگی آنان را با توجه به شرایط امروزی ایران و جهان و با مشارکت خود آنان در جهت کاهش تضادها و ارتقا انسجام ملی به فرجام رساند
شاخص ها و متغیرهای پیوست فرهنگی در الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت: عملیاتی نمودن این شاخص ها برای انجام پژوهش های میدانی
حوزههای تخصصی:
ارزیابی تأثیرات فرهنگی که در ادبیات نظری جامعه ایران، پیوست فرهنگی نامیده می شود، رویکردی جدیدی در حوزه پیشرفت و الزام های آن است. هدف بررسی حاضر، بررسی شاخص ها و متغیرهای پیوست فرهنگی بر اساس آموزه های الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت است. در پژوهش حاضر سعی شده است ضمن بررسی تعاریف و اهداف پیوست فرهنگی، شاخص های اصلی برای این ارزیابی از نظریه الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت استخراج گردد. در ادامه، شاخص های مذکور در ارزیابی سیاست ها، برنامه ها و طرح های شهری موردبررسی قرار گرفت. سپس تفاوت پیوست فرهنگی و ارزیابی تأثیرات فرهنگی در ادبیات جهان با یکدیگر مقایسه گردید. در بخش پایانی نیز به منظور تسهیل کار پژوهشگران حوزه پیوست فرهنگی سعی شده است الگوی عملیاتی ارزیابی تأثیر فرهنگی بر اساس الگوی جهانی آن توضیح داده شود.
بررسی تاثیر سرمایه اجتماعی بر موفقیت تحصیلی دانش آموزان شهر تهران
حوزههای تخصصی:
نگرشی سازه انگارانه به هویت ملی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"در این مقاله، تلاش شده تا با تکیه برنگرش سازه انگارانه، به عنوان یکی از نظریه های جدید و پرطرفدار مطالعات اجتماعی و روابط بین المللی، به بررسی اجتماعی مقوله هویت ملی در ایران پرداخته شود. بدین منظور، ابتدا به تشریح مبانی نظری سازه انگاری و ماهیت پدیده های اجتماعی و هویت از منظر این نظریه پرداخته و نشان داده شده که بر اساس این نگاه، چگونه ارزش ها و ایده های به هم پیوسته در عرصه اجتماعی، می توانند هویت های جمعی را برساخته و موجب تکوین آنها در عرصه بین المللی شوند.
سپس عناصر هویت ملی در ایران بررسی شده و با بهره گیری از آمار و ارقام و نگرش سنجی های مختلف تلاش می کنیم تا نشان دهیم که این عناصر چگونه در عرصه جهانی بازتاب داده شده اند. بر این اساس، عناصر هویت ملی ایران در دو شاخص اصلی یعنی احساس هویت جمعی و نگرش مذهبی، بررسی شده و ابعاد مختلف گرایش های اجتماعی ایرانیان را هم در عرصه های قومی و در زمینه های مذهبی مورد کنکاش قرار داده ایم. دریافت ما، در این مقاله، این بوده است که به رغم تنوع قومی، احساس تعلق به نوعی هویت جمعی موجب شکل گیری هویت ملی در ایران شده که با گرایش مردم ایران به مذهب درآمیخته است. هر چند که نوع گرایش به مذهب، به گونه ای است که لزوما به رادیکالیسم نمی انجامد. این امر در نوع نگاه ایرانیان به مسایل جهانی نیز مشهود است. در نهایت، به بررسی این مقوله نیز پرداخته ایم که این عناصر هویتی چگونه در زمینه ارزش های موجود در عرصه جهانی و نیز نوع نگاه و تلقی دیگران از جامعه ایرانی، بازتاب داده شده است."