فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۴۱ تا ۱٬۱۶۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
352 - 361
حوزههای تخصصی:
هدف: یکی از عوامل موثر در وضعیت مدارس، عملکرد مدیران آن به ویژه در دوره ابتدایی می باشد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی متغیرهای هنجاری و رفتاری موثر در عملکرد مدیران مدارس ابتدایی انجام شد.
روش شناسی: این پژوهش از نظر هدف و شیوه اجرا به ترتیب کاربردی و کیفی از نوع توصیفی- توسعه ای بود. جامعه پژوهش مدیران مدارس ابتدایی و متخصصان دانشگاهی در حوزه آموزش وپرورش بودند که تعداد 20 نفر از آنها با روش نمونه گیری هدفمند و بر اساس اصل اشباع نظری به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده ها با مصاحبه نیمه ساختاریافته انفرادی گردآوری (روایی مصاحبه با روش مثلث سازی تایید و پایایی آن با روش ضریب توافق بین دو کدگذار 8/77 محاسبه شد) و با روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی در نرم افزار MAXQDA تحلیل شدند.
یافته ها: یافته های پژوهش حاضر نشان داد که برای متغیرهای موثر در عملکرد مدیران مدارس ابتدایی 76 شاخص، 11 مولفه و 2 بعد شناسایی شد. بعد رفتاری موثر در عملکرد مدیران مدارس ابتدایی شامل 37 شاخص در 5 مولفه ارزش، رضایت شغلی، انگیزش، شخصیت و خلاقیت بود. همچنین، بعد هنجاری موثر در عملکرد مدیران مدارس ابتدایی شامل 39 شاخص در 6 مولفه ارتباطات سازمانی، فرهنگ سازمانی، ساختار سازمانی، سبک های تصمیم گیری، نقش ها و انتظارها و هدف ها و استراتژی ها بود. در نهایت، الگوی هنجاری و رفتاری موثر در عملکرد مدیران مدارس ابتدایی طراحی شد.
بحث و نتیجه گیری: طبق نتایج این پژوهش، جهت بهبود عملکرد مدیران مدارس می توان گام های موثری از طریق شاخص ها، مولفه ها و ابعاد شناسایی شده برای متغیرهای موثر در عملکرد مدیران مدارس ابتدایی برداشت.
تأسیس و توسعه ی مدارس بهایی مازندران در تاریخ معاصر ایران؛ فرایند و واکنش ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مازندران به عنوان یکی از کانون های اصلی جمعیتی و در عین حال هویتی- تاریخی بهائیت، مورد توجه ویژه ی رهبران بهایی قرار داشته است. جغرافیایی که بخش قابل توجهی از تاریخ و سرگذشت رهبران و پیروان و در نتیجه تعلقات جامعه ی بهایی در آن به وقوع پیوسته و به نوعی سرزمینی مقدس برای آنان محسوب می گردید. ایجاد و تأسیس نهادهای آموزشی و در رأس آن مدارس در نهایت اهتمام ازسوی محافل بهایی به طور اعم و در مازندران به طور اخص بوده است. ضمناً طولانی بودن دوره ی فعالیت مدارس بهایی مازندران و در قیاس با دیگر مدارس بهایی کشور، از دیگر وجوه متمایزه آن می باشد. لذا پژوهش با طرح این پرسش اساسی که تأسیس و توسعه ی مدارس بهایی مازندران در تاریخ معاصر ایران چه وضعیتی داشته است؟ به روش تاریخی و با رویکرد توصیفی-تحلیلی دریافته است که کانون های مهم جمعیتی بهائیت همچون ساری، بابل، بهنمیر و قائمشهر بیشترین مدارس بهایی را به خود اختصاص داده اند. ضمن آن که در دوره ی فعالیت طولانی مدت خود واکنش هایی را موجب گردیدند. بخشی از جامعه در این مقطع با توجه به جاذبه های آموزشی- مادی این گونه مدارس و شرایط روز بدان اقبال نشان داده و البته بخشی دیگر نسبت به آن نگاه انتقادی و گاهی مخالف داشته است که خود به نفوذ محافل بهایی و بالطبع اعمال ایدئولوژی فرقه ی بهایی در سیاستگذاری و اداره ی این گونه مدارس باز می گردد.
بررسی میزان اعتماد اجتماعی و پایداری نسبت به تمایل مشارکت اجتماعی شهروندان شهر کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۳
101 - 132
حوزههای تخصصی:
مشارکت اجتماعی عنصری کلیدی در توسعه شهری است و اعتماد اجتماعی و پایداری از مهمترین عواملی هستند که بستر مشارکت اجتماعی را فراهم می کنند.این پژوهش با هدف ارزیابی تأثیر اعتماد اجتماعی و پایداری به تمایل مشارکت اجتماعی شهروندان شهر کاشان صورت پذیرفته است .جامعه آماری این پژوهش شهروندان شهر کاشان استشارکت اجتماعیت اجتماعی. ،روش این پژوهش با روش پیمایشی انجام شده و ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش 3 پرسشنامه استاندارد بوده است و حجم نمونه با استفاده از نرم افزار نمونه گیری SPSS SAMPLE POWER برابر با 187 نفر برآورد شده است، شیوه نمونه گیری در این پژوهش نمونه گیری دردسترس می باشد. ابزار تجزیه وتحلیل اطلاعات داده های این پژوهش نرم افزارآماریSPSS و نرم افرار مدلسازی AMOS می باشد. با توجه به یافته های این پژوهش 22 درصد از عامل تمایل به مشارکت اجتماعی مربوط به متغیر اعتماد اجتماعی می باشد. بنابراین اعتماد اجتماعی بر تمایل به مشارکت اجتماعی تأثیرگذار می باشد و می توان تمایل به مشارکت اجتماعی را بر اساس اعتماد اجتماعی در جامعه آماری پیش بینی نمود. 15 درصد واریانس متغیر وابسته (تمایل به مشارکت اجتماعی) توسط متغیر مستقل (پایداری) تبیین شده است. به عبارت ساده تر 15 درصد از عامل تمایل به مشارکت اجتماعی مربوط به متغیر پایداری می باشد. پس پایداری بر تمایل به مشارکت اجتماعی تأثیرگذار می باشد و می توان تمایل به مشارکت اجتماعی را بر اساس پایداری در جامعه آماری پیش بینی نمود. نتایج آزمون تی نشان داد که وضعیت اعتماد اجتماعی و مشارکت اجتماعی در بین شهروندان شهر کاشان متوسط و در حد مطلوب و وضعیت پایداری در بین شهروندان شهر کاشان در حد نامطلوب و ضعیف می باشد.
تبیین جامعه شناختی عوامل مؤثر بر شکل گیری فرهنگ فساد (مورد مطالعه: شهروندان نجف آبادی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهم ترین ویژگی هر فرهنگ، اکتسابی بودن و تأثیر تعاملات اعضای جامعه در تولید و بازتولید آن هست. گاهی این تعاملات می تواند در راستای مبارزه با فساد و گاهی نیز در راستای پذیرفتن رفتارهای مفسده آمیز و چشم پوشی نسبت به آن ها و در نتیجه از بین رفتن قبح فساد شکل بگیرد و حالتی را در جامعه نهادینه کند که با نام «فرهنگ فساد» شناخته می شود. هدف این پژوهش مشخص نمودن میزان سطح فرهنگ فساد در بین مردم شهر نجف آباد اصفهان و نیز تبیین چرایی شکل گیری آن می باشد. این پژوهش به صورت کمّی و به شیوه پیمایشی و با استفاده از ابزار پرسشنامه محقق ساخته به انجام رسیده است. نمونه گیری در این تحقیق به صورت نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای بوده است. تعداد نمونه ها براساس جدول تعیین حجم نمونه لین برابر با 370 نفر مشخص گردیده است. در این تحقیق برای تحلیل نتایج از نرم افزارهای SPSS و نرم افزار Smart PLS مورد استفاده قرار گرفته است. تحلیل آماری داده های این تحقیق نشان داد سه مؤلفه از بین رفتن قبح فساد، عدم تمایل به افشای فساد و به هنجار شمردن مصادیق فساد می تواند درمجموع 2/61% از واریانس متغیر فرهنگ فساد را تبیین کنند. آزمون فرضیات نیز نشان دادند که متغیرهای مستقل جمع گرایی، فرهنگ شهروندی، فرهنگ افشاگری و برابری جنسیتی اثر منفی بر تمایل افراد به فرهنگ فساد دارند و در مقابل عواملی چون فردگرایی و فرهنگ هدیه دادن و فردگرایی سطح تمایل مردم به فرهنگ فساد را افزایش می دهند. نتایج مدل سازی معادله ساختاری واریانس محور متغیرها نشان داد که متغیرهای مستقل این تحقیق می توانند 2/45% از واریانس تمایل مردم به فرهنگ فساد را تبیین نماید. روند افزایشی فساد در ایران و پیامدهای منفی آن، این نگرانی را ایجاد می کند که قبح و زشتی اعمال مفسده آمیز از بین برود و با بهنجار شدن آن ها، فساد تبدیل به یک ویژگی فرهنگی شود. براساس یافته های این مطالعه می توان با اعتلای روحیه جمع گرایی و کاهش تمایلات خودمحورانه در بین مردم، آشنا ساختن آن ها با تکالیف و مسئولیت های شهروندی، مبارزه با نابرابری های جنستی، حمایت از افشاکنندگان فساد و نیز تشویق آن ها مانع شکل گیری فرهنگ فساد شد؛ هم چنین می توان با قانونمند کردن فرهنگ هدیه و جبران نکویی ها به این مهم دست یافت. یافته های پژوهش حاضر مؤید نظریه آنومی دورکیم و نظریه فشار مرتون و نظریه آنومی رفیع پور در مورد شکل گیری فرهنگ فساد است.
برساخت بدن و هویت یابی دختران در رمان نوجوان ایرانی؛ بررسی موردی: آثار عباس جهانگیریان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره چهارم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
40 - 55
حوزههای تخصصی:
بدن همواره به مثابه رابطی میان انسان و تجربه ی او از جهان قرار دارد و عاملی هویت ساز در زندگی اجتماعی اوست. اما تجربه ی بدنمندی، نمی تواند آزادانه و بدون دخالت مسائل اجتماعی، روابط قدرت و گفتمان ها اتفاق بیفتد؛ به ویژه برای سوژه ی نوجوان که در ابتدای درک اجتماعی خود از جهان، در ارتباط با مجموعه ای از روابط قدرت، مانند خانواده، مدرسه، همسالان و متأثر از مسائل اقتصادی، فرهنگی، سنی و جنسیتی است. در این پژوهش، براساس دیدگاه فوکو درباره ی نقش قدرت و گفتمان ها در برساخت بدن، دو رمان نوجوان واقع گرا از عباس جهانگیریان، بررسی شده اند؛ «سایه هیولا» و «جنگ که تمام شد بیدارم کن». تمرکز بر بدنمندی سوژه های اصلی دختر و شیوه های بازنمایی جنسیتی و هویت یابی آنان در این رمان ها بوده است. تمرکز بر بدنمندی سوژه های اصلی دختر و شیوه های بازنمایی جنسیتی و هویت یابی آنان در این رمان ها بوده است.روش پژوهش حاضر کیفی است و با استفاده از استراتژی داده کاوی استقرایی و روش نشانه شناسی اجتماعی انجام شده است. در این مسیر، بدنمندی دختران در سه دسته ی اصلی نشانه های جسمانی (ظاهری)، نشانه های زبانی و نشانه های بهنجارساز بررسی شده اند. یافته های پژوهش نشان می دهد که این نشانه ها در ژرف ساخت و روساخت اثر، متأثر از گفتمان جنسیتی شکل گرفته اند و گونه ای ناسوژگی زنانه، انقیاد بدن را در کنار بی کنشی و انفعال سوژه ی زن نشان می دهند.
شهر و رمان؛ مطالعه ای جامعه شناختی پیرامون شکل گیری رمان فارسی در فضای شهری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با رهیافت جامعه شناسی رمان و در چارچوب روش شناختی پارادایم کیفی (روش اسنادی) انجام شده است. نمونه های مورد مطالعه نیز با تکنیک نمونه گیری هدفمند و با استفاده از روش شناسی کیفی انتخاب شده اند. پرسش محوری پژوهش این است که آیا بین شهرنشینی در ایران با شکل گیری رمان فارسی مناسبتی وجود داشته است یا خیر؟. مبانی تئوریکی تحقیق اقتباسی است از تئوری های جامعه شناسانه مارکس، زیمل، گلدمن و لوکاچ؛ تئوری هایی که هر دو مفهوم محوری تحقیق (رمان و شهر) را بررسی کرده اند. برای بررسی موضوع، نُه رمان مشهور از میان رمان های معاصر انتخاب شدند. معیار انتخاب این نُه نمونه، بازنمایی و انعکاس دو پدیده شهر و رمان در آن ها بوده است. نتایج نشان می دهند که به میانجی عوامل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، بین گسترش شهرنشینی (به خصوص پس از آغاز حکومت پهلوی اول و دوم) از یک طرف، و شکل گیری و تکامل رمان فارسی از طرف دیگر، مناسبت و هم راستایی وجود داشته است.
انتخاب همسر در افراد دارای معلولیت جسمی- حرکتی شهرستان بروجن: اهداف، ملاک ها و چالش ها؛ یک مطالعه پدیدارشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال هجدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۷۰
333 - 354
حوزههای تخصصی:
مطالعه کیفی حاضر در جست وجوی اهداف، ملاک ها و چالش های انتخاب همسر در افراد دارای معلولیت جسمی- حرکتی شهرستان بروجن به شیوه پدیدارشناختی انجام شد. بدین منظور با چهارده نفر از افراد مجرد دارای معلولیت جسمی- حرکتی مرکز بهزیستی شهر بروجن مصاحبه نیمه ساختاریافته صورت گرفت. داده ها با استفاده از روش کلایزی تحلیل شد. شش مضمون اصلی (هدف از ازدواج، ملاک های انتخاب همسر، نگرانی های مرتبط با ازدواج، ضعف آگاهی خانواده، انگ اجتماعی و فقدان منابع حمایتی)، 22 مضمون فرعی (رفع نیازهای جنسی، فرار از شرایط آزار دهنده خانواده، مسیری برای کسب امنیت در مواجه با آینده ای مبهم، رهایی از احساس خلاء در مقایسه با همشیرهای متأهل، وضعیت جسمانی همسر آینده، سن مناسب همسر، ازدواج دائم، داشتن قدرت درک و همدلی و داشتن صداقت، ترس از رها شدن از سوی همسر، به دنیا آوردن فرزند معلول، عدم پذیرش از سمت خانواده همسر، نگرانی از عدم توانایی در تأمین نیازهای مادی همسر، انکار معلولیت به خاطر نگرانی از پذیرفته نشدن، ایجاد موانع در فرایند ازدواج از سمت خانواده معلول، انکار ضرورت ازدواج فرزند معلول، باور نداشتن به توانایی فرزند معلول در تشکیل خانواده، ترس از مجرد ماندن فرزند معلول، دیدگاه منفی جامعه نسبت به معلولان، عدم حمایت های دولتی، اشتغال موقت، عدم اشتغال یا عدم تناسب شغل با وضعیت جسمانی، عدم استخدام افراد معلول در آزمون های استخدامی) و یک درون مایه (امید برای کسب پذیرش و همدلی، حمایت، امنیت عاطفی و اجتماعی، و در هاله ای از احساس درماندگی، ناامیدی، نادیده گرفته شدن، حسرت و نیاز به توجه و آگاهی بخشی) استخراج شد.
ارائه الگوی عناصر برنامه درسی تلفیقی تربیت هنری در دانشجویان دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به نقش برنامه درسی تلفیقی تربیت هنری در موفقیت و عملکرد تحصیلی، هدف این پژوهش ارائه الگوی عناصر برنامه درسی تلفیقی تربیت هنری در دانشجویان دانشگاه فرهنگیان بود.روش شناسی: نوع تحقیق بر اساس هدف، کاربردی و بر اساس روش اجرا اکتشافی از نوع کیفی بود. جامعه پژوهش اسناد و متون برنامه درسی تلفیقی تربیت هنری و خبرگان برنامه درسی دانشگاه فرهنگیان در سال 1399 بودند. نمونه پژوهش 20 مورد از اسناد و متون مرتبط با عنوان و 28 نفر از خبرگان بودند که پس از بررسی ملاک های ورود به مطالعه و طبق اصل اشباع نظری با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از روش های فیش برداری و مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده که روایی مصاحبه ها با روش مثلث سازی و پایایی آن با روش ضریب توافق بین دو کدگذار (76/0=r) تایید شد. در نهایت داده ها با روش تحلیل محتوا با رویکرد قیاسی تحلیل شدند.یافته ها: بر اساس مبانی نظری و پیشینه پژوهشی عناصر برنامه درسی تلفیقی تربیت هنری شامل چهار بخش اهداف، محتوی و فعالیت های یادگیری، روش های تدریس و ارزشیابی شناسایی شد. همچنین، بر اساس مصاحبه ها نیز عناصر برنامه درسی تلفیقی تربیت هنری برای هر چهار بخش استخراج شد. در نهایت عناصر شناسایی شده هر دو بخش مبانی نظری و پیشینه پژوهشی و مصاحبه ها با هم ادغام و بر اساس آن الگوی عناصر برنامه درسی تلفیقی تربیت هنری در دانشجویان دانشگاه فرهنگیان طراحی شد.بحث و نتیجه گیری: با توجه به الگوی عناصر برنامه درسی تلفیقی تربیت هنری در دانشجویان دانشگاه فرهنگیان بر اساس مبانی نظری و پیشینه پژوهشی و مصاحبه ها، متخصصان و برنامه ریزان برنامه درسی برای بهبود نظام آموزشی می توانند از آن در طراحی اهداف، محتوی و فعالیت های یادگیری، روش های تدریس و ارزشیابی بهره ببرند.
ارائه الگوی رهبری خلاق در آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: رهبری خلاق نقش مهمی در بهبود و ارتقای جایگاه سازمان و ایجاد مزیت رقابتی دارد. در نتیجه، پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی رهبری خلاق در آموزش عالی انجام شد.روش شناسی: این مطالعه از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه اجرا، توصیفی از نوع کیفی بود. جامعه پژوهش صاحب نظران و خبرگان رهبری خلاق در آموزش عالی دانشگاه آزاد اسلامی بودند که طبق اصل اشباع نظری تعداد 12 نفر از آنها با روش های نمونه گیری دردسترس و گلوله برفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان بود که روایی آن با روش های مثلث سازی و روایی صوری تایید و پایایی آنها با روش ضریب توافق بین دو کدگذار 85/0 محاسبه شد. داده های حاصل از اجرای مصاحبه نیمه ساختاریافته با روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی بر اساس نظریه داده بنیاد در نرم افزار MAXQDA تحلیل شدند.یافته ها: یافته ها نشان داد که برای الگوی رهبری خلاق در آموزش عالی بر اساس نظریه داده بنیاد 29 مولفه در 16 بعد شناسایی شد؛ به طوری که در مقوله شرایط علّی 4 مولفه در 2 بعد الزامات مدیریت دانشگاهی و فرهنگ سازی (به ترتیب هر کدام با 2 مولفه نوآوری سازمانی، دانش افزایی، مدیریت مشارکتی و جو اخلاقی)، در مقوله شرایط زمینه ای 2 مولفه در 2 بعد بلوغ مدیریتی و نظام پرورش خلاقیت (به ترتیب هر کدام با 1 مولفه ارزیابی و اعمال سیاست هایی برای رهبری خلاق و نگرش راهبردی و گسترش روابط بین فردی و دانشگاهی)، در مقوله شرایط مداخله گر 2 مولفه در 1 بعد واکنش مناسب به نیازهای داخلی و خارجی و اصلاح ساختار (با 2 مولفه هنرمندی اجتماعی و توسعه زیرساخت ها و توجه به منابع اقتصادی)، در مقوله پدیده محوری 14 مولفه در 7 بعد رهبری کارآفرین، رهبری تحول آفرین، رهبری اثربخش، رهبری هوشمند، هوش سازمانی، رهبری آموزشی و هوش هیجانی (به ترتیب هر کدام با 2 مولفه کارآفرینی، توسعه استراتژی ها، مشارکت، اعتماد شناختی و عاطفی، بینش و بصیرت، نوآوری فرهنگی، تفکر استراتژیک و هدف گذاری مشترک، بکارگیری تکنولوژی های نوین و بکارگیری مدیران شایسته و توانمند، آگاهی بخشی، انگیزش و تغییر نگرش، خودانگیزی و خودمدیریتی)، در راهبردها 4 مولفه در 2 بعد توجه به شرایط و ملزومات و خودآگاهی و مسئولیت پذیری (به ترتیب هر کدام با 2 مولفه سیاست گذاری منعطف و خلاق و بکارگیری روش های نوین مدیریتی، خودمدیریتی و داشتن برنامه مشخص برای عملی کردن رهبری خلاق) و در پیامدها 3 مولفه در 2 بعد الزامات درون و برون سازمانی و توسعه اجتماعی (بعد اول با 2 مولفه توسعه شایستگی فردی و توسعه و بالندگی دانشگاه و بعد دوم با 1 مولفه شکل گیری منش اجتماعی و پاسدار توسعه و تحول) وجود داشت. با توجه به ابعاد شناسایی شده در پژوهش حاضر، الگوی رهبری خلاق در آموزش عالی بر اساس نظریه داده بنیاد ترسیم شد.بحث و نتیجه گیری: با توجه به ابعاد و مولفه های شناسایی شده برای رهبری خلاق در آموزش عالی، برنامه ریزی برای تحقق رهبری خلاق در نظام آموزش عالی ضروری است.
ارائه الگوی فرهنگ یادگیری مجازی در مراکز آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
323 - 333
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این مطالعه ارائه الگوی فرهنگ یادگیری مجازی در مراکز آموزش عالی بود.روش شناسی: این مطالعه از نظر هدف و شیوه اجرا به ترتیب کاربردی و توصیفی از نوع کیفی بود. جامعه مطالعه حاضر خبرگان موسسه های آموزش عالی آگاه از حیطه تحقیق بودند که تعداد 12 نفر از آنها طبق اصل اشباع نظری و با روش های نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته بود که روایی آن با روش مثلث سازی تایید و پایایی آن با روش ضریب کاپای کوهن 89/0 محاسبه شد. برای تحلیل داده های این مطالعه از روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی استفاده شد.یافته ها: یافته های این مطالعه حاکی از آن بود که برای فرهنگ یادگیری مجازی در مراکز آموزش عالی 49 مفهوم، 8 مولفه و 2 مقوله شناسایی شد. در پژوهش حاضر مقوله ها شامل مقوله عوامل ساختاری با پنج مولفه زیرساخت های نرم افزاری و سخت افزاری، طراحی و مدیریت تعاملات یادگیری مجازی، بسترسازی و محیط یادگیری مجازی، توسعه یادگیری مجازی و توانایی پشتیبانی عملیاتی و مقوله عوامل رفتاری با سه مولفه فرهنگ سازی، نگرش فردی و انگیزش فراگیران بودند. در نهایت، الگوی مقوله ها و مولفه های فرهنگ یادگیری مجازی در مراکز آموزش عالی ترسیم شد.نتیجه گیری: نتایج مطالعه حاضر می تواند به آگاهی و شناخت بهتر فرهنگ یادگیری مجازی در مراکز آموزش عالی کمک نماید و متخصصان و برنامه ریزان آموزش عالی بر اساس مقوله ها، مولفه ها و مفهوم های آن گام موثری در جهت بهبود فرهنگ یادگیری مجازی بردارند.
تحلیل استراتژیک گفتمان سازی اقتصاد مقاومتی با تاکید بر نقش شبکه های اجتماعی نوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
229 - 248
گفتمان سازی اقتصاد مقاومتی از طریق رسانه های نوین اجتماعی چنانچه با رویکردی استراتژیک صورت گیرد ضمن آگاهی بخشی عمومی و تقویت درون زای اقتصاد در عرصه بین الملل نیز می تواند بی فایده بودن سیاست تحریم های یک جانبه را نشان دهد. این مقاله با هدف تحلیل استراتژیک گفتمان سازی اقتصاد مقاومتی با تاکید بر نقش شبکه های اجتماعی نوین انجام شد. تحقیق حاضر از منظر هدف کاربردی-توسعه ای و از منظر روش گردآوری داده ها یک تحقیق توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری شامل نمایندگان مجلس شورای اسلامی، مدیران وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و اساتید دانشگاهی است و به روش نمونه گیری هدفمند در نهایت 17 نفر در این مطالعه مشارکت کردند. گردآوی داده ها با استفاده از مصاحبه های تخصصی نیمه ساختاریافته و ابزار سوات انجام شد. جهت تحلیل داده ها از روش تحلیل مضمون و رویکرد ترکیبی سوات و برنامه ریزی کمی استراتژیک استفاده شد. دستاوردهای تحقیق نشان داد استراتژی مناسب برای گفتمان سازی اقتصاد مقاومتی با استفاده از شبکه های اجتماعی باید با تمرکز بر استفاده بهینه از فرصت های موجود بر تقویت هرچه بیشتر نقاط قوت و کمینه سازی نقاط ضعف داخلی تاکید نماید. تبیین ابعاد اقتصاد مقاومتی و گفتمان سازی آن بویژه در محیط های علمی، آموزشی و رسانه ای و تبدیل آن به گفتمان فراگیر و رایج ملی بهترین راهکار در عملیاتی ساختن این هدف است. برای شکل دادن افکار عمومی و آمادگی روانی آحاد جامعه در راستای مقاوم سازی درون زای اقتصاد می توان از ظرفیت های شبکه های اجتماعی استفاده کرد..
بررسی رابطه رهبری زهرآگین با فرسودگی شغلی معلّمان به واسطه نقش میانجی انسداد و سکوت سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر هدف بررسی رابطه رهبری زهرآگین با فرسودگی شغلی معلّمان بواسطه نقش میانجی انسداد و سکوت سازمانی است. روش پژوهش کمّی، توصیفی و از نوع مطالعات همبستگی است. جامعه پژوهش، معلّمان ناحیه سه شیراز در سال تحصیلی 1400-1399 بودند که از این جامعه با روش نمونه گیری تصادفیِ نظام دار و بر مبنای فرمول کوکران نمونه ای به حجم 324 نفر انتخاب شد. برای گردآوری داده های پژوهش از پرسشنامه های رهبری زهرآگین اشمیت[1] (2008)، انسداد سازمانی گیبنی و همکاران [2](2009)، سکوت سازمانی دیمیترس و وکولا[3] (2007) و فرسودگی شغلی مسلش و جکسون[4] (1981) استفاده و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از الگوی معادله های ساختاری و به کمک دو نرم افزار Spss و lisrel انجام شد. نتایج تحلیل نشان داد که متغیرهای رهبری زهرآگین، انسداد سازمانی و سکوت سازمانی اثر مستقیم، مثبت و معنادار در سطح 05/0 بر فرسودگی شغلی معلّمان دارند. همچنین، رهبری زهرآگین با نقش میانجی انسداد سازمانی و سکوت سازمانی اثر غیرمستقیم، مثبت و معنادار در سطح 05/0 بر فرسودگی شغلی معلّمان دارد. یافته های پژوهش نشان داد که وجود رهبران زهرآگین در رأس سازمان های آموزشی و مدرسه ها باعث انسداد سازمانی، سکوت سازمانی و در نهایت، فرسودگی شغلی معلّمان می شود. [1] Schmidt [2] Gibney et al [3] Dimitris & Vakola [4] Maslach & Jackson
بررسی رابطۀ رهبری استثماری با عملکرد نوآورانه به واسطۀ نقش میانجی پنهان سازی دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال سی و سوم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۸۸)
123 - 144
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه رهبری استثماری با عملکرد نوآورانه، به واسطه نقش میانجی پنهان سازی دانش است. جامعه پژوهش را معلمان ناحیه دو شیراز به تعداد 1945نفر تشکیل می دهند، که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده و بر مبنای فرمول کوکران، نمونه ای به حجم 319 معلم از این جامعه انتخاب شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های رهبری استثماری اشمید و همکاران (2019)، پنهان سازی دانش کانلی و زویگ (2015) و عملکرد نوآورانه هوانگ و لی (2018) استفاده شد که ضریب آلفای کرونباخ آنها به ترتیب 97/0، 94/0 و 92/0 به دست آمد. روایی سازه پرسشنامه ها نیز به وسیله تحلیل عاملی تأییدی تعیین شد. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری و به کمک دو نرم افزار Spss و lisrel انجام شد. یافته های پژوهش نشان داد رهبری استثماری رابطه منفی و معناداری با عملکرد نوآورانه در سطح 05/0 دارد؛ پنهان سازی دانش نیز رابطه منفی و معناداری با عملکرد نوآورانه در سطح 05/0 دارد؛ رهبری استثماری به واسطه نقش میانجی پنهان سازی دانش رابطه غیرمستقیم، منفی و معناداری با عملکرد نوآورانه دارد. درنهایت برای ارتقای خلاقیت و عملکرد نوآورانه، به مسئولان آموزش و پرورش پیشنهاد می شود با انجام مصاحبه دقیق و تخصصی و همچنین بررسی رزومه کاری افرادِ متقاضی مدیریت مدارس، اطمینان حاصل کنند برای مدارس مدیری انتخاب می شود که خصایص رهبری استثماری را نداشته باشد و مدیران مدارس نیز با برقراری ارتباطات باز و تعامل صمیمانه با معلمان خود، احساس امنیت را برای به اشتراک گذاشتن دانش در آنها ایجاد کنند.
Validation of a Model for the Quality of Education in Multi-Grade Classrooms in Primary Schools(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: Quality of education in multi-grade classrooms is important in the education system, neglect of which is associated with the weakness of the education model and related factors. Methodology: The present study was conducted to validate a model for the quality of education in multi-grade classrooms in primary schools as exploratory research. In qualitative study, thematic analysis was used by an inductive approach, and in quantitative study, descriptive survey was used. Given the components, an 81-item questionnaire was provided. To validate the questionnaire, convergent validity, content validity and construct validity were used. The statistical population of the research included teachers, principals and educational leaders of multi-grade classrooms in all the cities of North Khorasan Province, including 1203 multi-grade classrooms. By Cochran's formula, 349 people were selected as the research sample. The structural model of the research was fitted and the path coefficients of the research model were analyzed by the bootstrap method (resampling and sequential sampling) and the Student's t-test statistic. Findings: According to the results, 0.823% of the changes in the quality of multi-grade classrooms have been predicted by the sub-components of teachers' professional competence and characteristics, macro policies, the state of schools, family model and themes related to the students. Conclusion: All questions were confirmed due to a factor load above 0.5, and the model had a good fit.
برساخت گفتگو میان زوجین یزدی: به سوی یک نظریه زمینه ای(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۸۴
۱۴۵-۱۰۹
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با توجه به اهمیت برقراری روابط سازنده در میان خانواده ها؛ پژوهش حاضر به مطالعه و تبیین فهم و تجربه گفتگو در میان زوجین در خانواده های شهر یزد پرداخته است. روش: در این پژوهش از رویکرد کیفی و روش نظریه زمین ه ای و همچنین نمونه گیری نظری و هدفمند استفاده شد و 31 نفر از زوجین خانواده های متعارف شهر یزد انتخاب شدند و با آن ها مصاحبه عمیق صورت پذیرفت. یافته ها: اطلاعات گردآوری شده با استفاده از کدگذاری باز، محوری و گزینشی در قالب 168 مقوله فرعی و 17 مقوله اصلی دسته بندی شد و در قالب یک مقوله هسته ای با عنوان «پروبلماتیک گفتگو- تک گویی در خانواده ها» ارائه گردید. در این میان محدودیت های ساختاری، عاملیت محور و ارتباطات تحریف شده باعث می شود گفتگو به تجربه ای غامض در میان خانواده ها تبدیل شود. نیاز انسان به گفتگو، موضوعات گفتگوناپذیر و عدم شناخت گفتگو به مثابه اوقات فراغت و همچنین ناهمسانی های گفتگویی در میان خانواده ها این وضعیت مسئله مند را تقویت می نمود. همین موضوع به استراتژی های مثبت و منفی در راستای کنش های گفتگو محور و زوال عاملیت منجر شد و آسیب های روانی و ارتباطی و ارتقا روابط خانوادگی و سلامت جامعه را به دنبال داشت که در قالب مدل پارادایمی ارائه گردید. بحث: نتایج این پژوهش نشان داد گفتگو در میان خانواده ها در قالب دوگانه گفتگو- تک گویی تجربه ای غامض و مسئله مند می باشد و با توجه به اهمیت آن در بهبود وضعیت خانواده و جامعه و نیازمندی اعضای خانواده به گفتگو، گفتمان سازی و آگاهی بخشی در این زمینه بسیار ضروری می باشد.
ارائه الگوی آسیب شناسی برنامه ریزی مسیر شغلی با رویکرد عملکرد بالا با استفاده از تکنیک دلفی فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
373 - 385
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به اهمیت برنامه ریزی مسیر شغلی و آسیب شناسی آن، هدف این مطالعه ارائه الگوی آسیب شناسی برنامه ریزی مسیر شغلی با رویکرد عملکرد بالا با استفاده از تکنیک دلفی فازی بود.روش شناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی از نظر شیوه اجرا توصیفی از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری این مطالعه همه کارکنان منطقه ده عملیات انتقال گاز ایران بودند. حجم نمونه بر اساس جدول کرجسی و مورگان 323 نفر برآورد، اما برای اطمینان حجم نمونه 350 نفر در نظر گرفته شد که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش حاضر پرسشنامه محقق ساخته آسیب شناسی برنامه ریزی مسیر شغلی با 132 گویه بود که روایی و پایایی آن مناسب ارزیابی شد. داده ها با روش های دلفی فازی، تحلیل عاملی اکتشافی و مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزارهای SPSS و Lisrel تحلیل شدند.یافته ها: گویه های پرسشنامه محقق ساخته آسیب شناسی برنامه ریزی مسیر شغلی با مقیاس هفت درجه فازی مورد بررسی قرار گرفتند و بررسی ها نشان داد که پس از دو دور دلفی تعداد 128 گویه دارای ضریب توافق بالاتر از 70/0 بودند. همچنین، مقوله های الگوی آسیب شناسی برنامه ریزی مسیر شغلی با رویکرد عملکرد بالا دارای بار عاملی بالاتر از 50/0 و پایایی کرونباخ و ترکیبی بالاتر از 80/0 بودند. الگوی مذکور دارای برازش مناسبی بود و در این الگو عوامل علّی بر پدیده محوری، پدیده محوری، شرایط زمینه ای و شرایط مداخله گر بر راهبردها و راهبردها بر پیامدها اثر مستقیم و معنادار داشت (001/0P<).بحث و نتیجه گیری: با توجه به نتایج این مطالعه و الگوی طراحی شده آسیب شناسی برنامه ریزی مسیر شغلی با رویکرد عملکرد بالا، برنامه ریزی متناسب با آن برای بهبود مسیر شغلی ضروری است.
مقایسه اثربخشی آموزش غنی سازی زندگی زناشویی براساس تئوری انتخاب و نظریه گاتمن بر گذشت در زندگی زناشویی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال هجدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۹
39 - 56
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی آموزش غنی سازی زندگی زناشویی براساس دو رویکرد تئوری انتخاب و گاتمن بر گذشت زنان در زندگی زناشویی است. روش پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش شامل زنان متأهل دارای مشکلات زناشویی مراجعه کننده به مرکز مشاوره تسنیم در شهرستان شوش در سال 98 بودند که از میان آن ها 60 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه مساوی جای گرفتند. گروه اول در 9 جلسه 60 دقیقه ای غنی سازی براساس تئوری انتخاب و گروه دوم در 8 جلسه 60 دقیقه ای غنی سازی براساس نظریه گاتمن را آموزش دیدند. و گروه کنترل نیز پرسش نامه گذشت را در هر دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند و هیچ گونه آموزشی دریافت نکردند. آزمودنی ها پرسش نامه گذشت ری (1988) را در مراحل پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند. برای تحلیل داده ها، روش تحلیل واریانس مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی به کار رفت که نتایج نشان داد هر دو روش تئوری انتخاب و نظریه گاتمن بر افزایش گذشت زنان در زندگی زناشویی مؤثر است و غنی سازی براساس تئوری انتخاب اثربخشی بیشتری دارد. همچنین، نتایج آزمون تعقیبی بونفرونی نشان داد آموزش غنی سازی بر اساس هر دو روش بر گذشت مؤثر است و روش تئوری انتخاب ماندگاری بالاتری دارد .
پیش بینی اعتیاد به اینترنت بر پایه مهرورزی والدین و مهارت های اجتماعی با در نظر گرفتن نقش واسطه ای احساس تنهایی در دانش آموزان شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال هجدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۹
121 - 134
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پیش بینی اعتیاد به اینترنت بر پایه مهرورزی والدین و مهارت های اجتماعی با توجه به نقش واسطه ای احساس تنهایی در دانش آموزان پایه نهم شهر یزد بود. جامعه آماری شامل تمام دانش آموزان پایه نهم شهر یزد در سال تحصیلی 98-97 بود که از میان آن ها با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای به صورت تصادفی تعداد 260 نفر انتخاب شدند. پرسش نامه های اعتیاد به اینترنت یانگ، مهرورزی والدین بوری، مهارت های اجتماعی ایندربیتزن و احساس تنهایی دهشیری بر روی آزمودنی ها اجرا شد. سپس داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS-16 و Amos-21 و آزمون های همبستگی، معادلات ساختاری و t مستقل تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که احساس تنهایی در رابطه مهرورزی والدین با اعتیاد به اینترنت نقش واسطه ای معناداری دارد اما در رابطه مهارت های اجتماعی با اعتیاد به اینترنت، نقش واسطه ای احساس تنهایی، معنادار نبود. همچنین اعتیاد به اینترنت و احساس تنهایی در پسران به صورت معناداری بیش از دختران و مهارت های اجتماعی در دختران به صورت معناداری بیش از پسران بود، ولی در مهرورزی والدین بین دختران و پسران تفاوت معناداری مشاهده نشد. لذا از طریق مهرورزی والدین و افزایش مهارت های اجتماعی و همچنین پر کردن خلأ احساس تنهایی در دانش آموزان می توان از اعتیاد به اینترنت تا حدودی جلوگیری کرد.
رابطه نوع هویت قومی با رفتار سیاسی و ارزش های فردی دبیران (مطالعه موردی: دبیران مقطع متوسطه شهرستان کامیاران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه پژوهی فرهنگی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۴۳)
133 - 158
حوزههای تخصصی:
آموزش وپرورش یکی از نهادهای اصلی اجتماعی است که معلمان جزو کارگزاران اصلی آن به شمار می روند. این نهاد اصلی گرچه خصلتی محافظه کارانه در غالب جوامع دارد اما مشارکت و رفتار سیاسی معلمان در ایران و در سال های گذشته در راستای بازتولید ساختار سیاسی نبوده است. به علت ساختار چند قومی کشور ایران، رفتار سیاسی معلمان در مناطق قومی ممکن است تحت تأثیر هویت قومی قرار گیرد. این هویت همچنین بر موضوعات مهمی ازجمله ارزش های فردی تأثیرگذار است. ارزش های فردی(مادی و فرا مادی) از شاخص های مهم پویایی اجتماعی است. هدف این تحقیق بررسی رابطه نوع هویت قومی با رفتار سیاسی و ارزش های فردی در میان معلمان مقطع راهنمایی شهرستان کامیاران هست. مبانی نظری تحقیق ریشه در نظریه رومانو، راش و اینگلهارت دارد. اجرای تحقیق به روش پیمایشی و تکنیک جمع آوری اطلاعات پرسشنامه خود اجرا بوده است. جامعه آماری پژوهش دبیران مقطع متوسطه شهرستان کامیاران بوده اند. نتایج تحقیق نشان داد متغیرهای جمعیت شناسی مانند جنسیت، مذهب و نوع لهجه با هویت قومی رابطه معناداری دارند. این هویت قومی که خود متأثر از عوامل زمینه ای است با رفتار سیاسی و ارزش های فردی معلمان رابطه مثبت و معناداری دارد. این تحقیق نشان داد رفتار سیاسی معلمان ممکن است سیاسی باشد یا نباشد و رفتار سیاسی آن ها لزوما قومی نیست.
مرور نظام مند مطالعات تعارض کار- خانواده در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خانواده همانند سایر نهادهای اجتماعی ممکن است با گذشت زمان مسائل متعددی را تجربه کند. از جمله مسائل مرتبط با این نهاد که بیش از چنددهه مورد توجه محققان علوم اجتماعی قرار گرفته پدیده ی «تعارض کار- خانواده» است. با توجه به وجود پیشینه ی مناسب، هدف اصلی در پژوهش حاضر بررسی و نقد مطالعاتی است که در داخل کشور و با تمرکز بر این موضوع صورت گرفته است. بدین منظور و با اتکا بر روش مرور نظام مند تعداد 20 مقاله ی علمی-پژوهشی منتشرشده در حدفاصل سال های 1399-1389 از دو پایگاه معتبر داخلی برگزیده شدند. نتایج پژوهش پس از بررسی مقالات بر دو محور روش شناختی و نتیجه شناختی نشان داد که اکثر پژوهش ها بر نقش عوامل اجتماعی در سطوح خرد و میانه به عنوان عوامل اثرگذار بر این پدیده تأکید داشتند. همچنین، دیگر نتایج پژوهش نشان داد که مطالعات صورت گرفته از عدم توجه به نوع مشاغل و مکانیسم اثرگذاری آن ها، استفاده ی مکرر از شاخص های پیشین و همچنین بی توجهی آشکار به کاربرد رویکردهای ترکیبی و کیفی در بررسی این موضوع رنج می برند. با این وجود، دستیابی به برخی از مهم ترین علل و عوامل اثرگذار بر خلق و تداوم این پدیده می تواند دست اندرکاران حوزه های اشتغال و خانواده را در امر برنامه ریزی و اتخاذ سیاست های بهینه در جهت رفع این مسأله یاری رساند.