فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۲۱ تا ۱٬۰۴۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: رفتارهای غیرمولد تحصیلی، رفتارهایی عمدی است که هنجارهای یک گروه یا سازمان را به خطر می اندازد و سلامت گروه یا سازمان را کاهش می دهد. در نتیجه، هدف این پژوهش تعیین اثربخشی آموزش مبتنی بر مسئولیت پذیری اجتماعی بر رفتارهای غیرمولد تحصیلی دانش آموزان بود.روش شناسی: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا نیمه تجربی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری 45 روزه با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش دانش آموزان پسر پایه نهم شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1400 بودند که 34 نفر از آنها با روش نمونه گیری دردسترس انتخاب و با روش تصادفی در دو گروه مساوی (هر گروه 17 نفر) شامل گروه های آزمایش و کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش 10 جلسه 45 دقیقه ای تحت آموزش مبتنی بر مسئولیت پذیری اجتماعی قرار گرفت و در این مدت گروه کنترل آموزشی ندید. داده ها با مقیاس رفتارهای غیرمولد تحصیلی (Rimkus, 2012) جمع آوری و با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی در نرم افزار SPSS-24 تحلیل شدند.یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش مبتنی بر مسئولیت پذیری اجتماعی باعث کاهش رفتارهای غیرمولد تحصیلی دانش آموزان و همه مولفه های آن از جمله تقلب و سرقت ادبی، مصرف الکل، مصرف مواد، رفتار تبعیض آمیز، غیبت، اهمال کاری، رفتار انحرافی و رخوت شد و نتایج در مرحله پیگیری نیز باقی ماند (05/0P
مقایسه اثربخشی بازی درمانی و آموزش حل مساله بر مسئولیت پذیری، تحمل پریشانی و سازگاری کودکان 5 تا 7 سال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
207 - 218
حوزههای تخصصی:
هدف: روش های مداخله بسیاری برای بهبود ویژگی های روانشناختی کودکان وجود دارد که در این مطالعه تلاش می شود تا دو روش بازی درمانی و آموزش حل مساله با هم مقایسه شوند. در نتیجه، هدف این مطالعه مقایسه اثربخشی بازی درمانی و آموزش حل مساله بر مسئولیت پذیری، تحمل پریشانی و سازگاری کودکان 5 تا 7 سال بود.روش شناسی: این مطالعه نیمه تجربی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو ماهه با گروه های آزمایش و کنترل بود. جامعه پژوهش کودکان 5 تا 7 سال مراجعه کننده به مراکز و کلینیک های مشاوره و خدمات روانشناختی شهر تهران در سال 1400 بودند. از میان اعضای جامعه تعداد 45 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی ساده با کمک قرعه کشی در سه گروه مساوی شامل گروه های بازی درمانی، آموزش حل مساله و کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش اول، 10 جلسه با روش بازی درمانی و گروه آزمایش دوم، 10 جلسه با روش آموزش حل مساله آموزش دید و گروه کنترل در این مدت آموزشی دریافت نکرد. داده ها با سیاهه مسئولیت پذیری کالیفرنیا (گاف، 1951)، مقیاس تحمل پریشانی (سیمونز و گاهر، 2005) و مقیاس سازگاری (ماتسون و همکاران، 1983) گردآوری و با روش های تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی در نرم افزار SPSS تحلیل شدند.یافته ها: یافته ها نشان داد که هر دو روش بازی درمانی و آموزش حل مساله در مقایسه با گروه کنترل باعث بهبود مسئولیت پذیری، تحمل پریشانی و سازگاری کودکان 5 تا 7 سال شد و نتایج در مرحله پیگیری نیز باقی ماند (001/0P<). همچنین، بین دو روش بازی درمانی و آموزش حل مساله در بهبود مسئولیت پذیری، تحمل پریشانی و سازگاری کودکان 5 تا 7 سال در مراحل پس آزمون و پیگیری تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0P>).بحث و نتیجه گیری: نتایج این مطالعه حاکی از اثربخشی هر دو روش بازی درمانی و آموزش حل مساله بر بهبود مسئولیت پذیری، تحمل پریشانی و سازگاری کودکان 5 تا 7 سال بود. بنابراین، درمانگران، روانشناسان و مشاوران می توانند در کنار سایر روش های درمانی از هر دو روش بازی درمانی و آموزش حل مساله برای مداخله های خود استفاده کنند.
اثربخشی آموزش مهارت های مقابله ای بر تاب آوری دانش آموزان بهبود یافته از کووید (COVID-19)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
285 - 294
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی آموزش مهارت های مقابله ای بر تاب آوری دانش آموزان بهبودیافته از اپیدمی کووید بود.
روش شناسی: روش مطالعه از نوع نیمه آزمایشی در قالب طرح پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری با دو گروه آزمایش و گواه بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر 12 تا 17 ساله بهبود یافته از بیماری کووید مشغول به تحصیل در سال تحصیلی 1400-1399 شهر بم بود. روش نمونه گیری در دسترس بود که با این روش تعداد 30 دانش آموزان که به تشخیص پزشک به بیمارستان ها به دلیل بیماری کووید مراجعه نموده و بهبودیافتگی آنها توسط آزمایشات و پزشک تأیید شده بود، به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفری آزمایش و گواه قرار گرفتند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه تاب آوری کانر و دیویدسون (CD-RISC) بود. داده ها در محیط نرم افزار SPSS و با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج نشان داد تفاوت معنی داری بین میانگین نمرات پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری در متغیر تاب آوری وجود داشت.
بحث و نتیجه گیری: براساس یافته ها، آموزش مهارت های مقابله ای به عنوان روش مداخله ای مؤثر در بهبود مشکلات افرادی می تواند مورد استفاده قرار گیرد که از بیماری های مختلف رها شده یا درگیر آن می باشند و می تواند از مشکلات روانشناختی آنان بکاهد.
مقایسه اثربخشی آموزش ذهن آگاهی و شفقت درمانی بر ویژگی های شخصیتی تاریک و سازش یافتگی روانشناختی در دختران آسیب دیده اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
361 - 374
حوزههای تخصصی:
هدف: افراد آسیب دیده اجتماعی دارای مشکلات روانشناختی زیادی به ویژه در زمینه افزایش ویژگی های شخصیتی تاریک و افت سازش یافتگی روانشناختی هستند. بنابراین، مطالعه حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش ذهن آگاهی و شفقت درمانی بر ویژگی های شخصیتی تاریک و سازش یافتگی روانشناختی در دختران آسیب دیده اجتماعی انجام شد.روش شناسی: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری یک ماهه همراه با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش دختران نوجوان آسیب دیده اجتماعی در خانه های سلامت تحت نظارت سازمان بهزیستی استان خراسان شمالی در شش ماهه دوم سال 1400 بودند. نمونه پژوهش 45 نفر در نظر گرفته شد که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و با روش تصادفی ساده در سه گروه مساوی شامل دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل جایگزین شدند. هر یک از گروه های آزمایش 8 جلسه 60 دقیقه ای (هفته ای یک جلسه) به تفکیک با روش های آموزش ذهن آگاهی و شفقت درمانی آموزش دیدند و گروه کنترل در این مدت هیچ آموزشی دریافت نکرد. ابزارهای پژوهش پرسشنامه ویژگی های شخصیتی تاریک (جوناسون و وبستر، 2010) و مقیاس سازش یافتگی روانشناختی (بیسکر و همکاران، 2013) بودند و داده های حاصل از اجرای آنها با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی در نرم افزار SPSS تحلیل شدند.یافته ها: یافته ها نشان داد که هر دو روش آموزش ذهن آگاهی و شفقت درمانی در مقایسه با گروه کنترل باعث کاهش معنادار ویژگی های شخصیتی تاریک (و سه مولفه آن شامل خودشیفتگی، ماکیاولیسم و جامعه ستیزی) و افزایش معنادار سازش یافتگی روانشناختی (و سه مولفه آن شامل آزمودگی، ژرف نگری و یکپارچگی اجتماعی) در مراحل پس آزمون و پیگیری یک ماهه در دختران آسیب دیده اجتماعی شد (001/0P<). دیگر یافته ها نشان داد که بین دو روش آموزش ذهن آگاهی و شفقت درمانی در کاهش ویژگی های شخصیتی تاریک و سازش یافتگی روانشناختی و مولفه های هر یک از آنها در مراحل پس آزمون و پیگیری یک ماهه در دختران آسیب دیده اجتماعی تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0P>).نتیجه گیری: با توجه به نتایج این مطالعه، متخصصان و درمانگران سلامت می توانند در مداخله های روانشناختی خود از هر دو روش آموزش ذهن آگاهی و شفقت درمانی برای بهبود ویژگی های مرتبط با سلامت از جمله کاهش ویژگی های شخصیتی تاریک و افزایش سازش یافتگی روانشناختی استفاده نمایند.
طراحی و ساخت ابزار سنجش فرهنگ زیست محیطی شهروندان و برآورد پایایی و روایی آن (مورد مطالعه: شهر بوشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی اقتصادی و توسعه سال ۱۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
119 - 146
حوزههای تخصصی:
زمینه وهدف:یکی از موضوعات موردمطالعه اندیشمندان در حوزه های علوم اجتماعی و رفتاری، ابزارسازی برای مفاهیم اصلی مرتبط است. فرهنگ زیست محیطی که ناشی از نگرش های مسئولانه در قبال محیط زیست باشد، یکی از عناصر کلیدی در فرایند توسعه پایدار جوامع مدرن و در حال توسعه است. بنابراین درک ماهیت آن، در گرو سنجش دقیق آن موضوع است. مطالعه حاضر با هدف طراحی و ساخت ابزار سنجش فرهنگ زیست محیطی شهروندان و برآورد پایایی و روایی آن با تاکید بر شهر بوشهر انجام گرفت. روش بررسی:روش مطالعه در این پژوهش پیمایشی و ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه است. برای این منظور از کل جامعه آماری، نمونه ای 374 نفری از شهروندان بالای ۱8 سال شهر بوشهر به روش تصادفی انتخاب و آن را تکمیل نمودند. برای هنجاریابی و تعیین اعتبار و روایی این ابزار، از آزمون های متعدد روایی مانند تحلیل عاملی و برای پایایی آن از هماهنگی درونی گویه ها و روش آلفای کرونباخ استفاده و تحلیل های آماری با استفاده از دو نرم افزار SPSS و AMOS انجام گرفت. یافته هاروش تحلیل عامل نشان دهنده ساختار سه مؤلفه ای مقیاس فرهنگ زیست محیطی (دانش، نگرش و رفتار زیست محیطی) در نمونه مورد مطالعه است. به این ترتیب مولفه دانش با ارزش ویژه 17/8 بیشترین درصد واریانس(76/10)، مولفه نگرش با ارزش ویژه 68/4 درصد واریانس(16/6)، مولفه رفتار با ارزش ویژه 97/3 درصد واریانس(22/5) کل را تبیین می کنند. نتایج حاصل از مدل اندازه گیری (AMOS) نشان می دهد مقدار ریشه میانگین مربعات باقیمانده (RMR) برابر 627/0، شاخص ریشه میانگین مربعات خطای برآورد (RMSEA) برابر با 041/0، شاخص کای اسکوئر بهنجار (نسبی) (CMIN/DF) برابر 626/1 و شاخص های برازش تطبیقی (CFI) و شاخص برازش شده تطبیقی مقتصد (PCFI) با مقادیر 956/0 و 646/0 در حد قابل قبولی مدل را مورد تأیید قرار می دهند.
عوامل اجتماعی و جمعیت شناختی مرتبط با مراقبت غیردستمزدی در مناطق شهری ایران: شواهدی از پیمایش گذران وقت (1398- 1399)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع مراقبت های خانوادگی یا غیردستمزدی در مطالعات داخلی از جنبه مراقبت های دریافتی از سوی سالمندان بررسی شده و تاکنون تلاشی برای شناسایی عوامل مؤثر بر ارائه این نوع مراقبت ها و ویژگی های مراقبان در سطح ملی صورت نگرفته است. بر همین اساس، پژوهش حاضر به بررسی عوامل اجتماعی-جمعیتی مرتبط با مقدار زمان اختصاص یافته افراد به مراقبت غیردستمزدی از کودکان، بزرگسالان و هر دو گروه (ساندویچی) در مناطق شهری کشور پرداخته است.این مقاله تحلیلی ثانویه است و داده ها برگرفته از موج سوم پیمایش گذران وقت در مناطق شهری ایران در سال 1398-1399 است.شایع ترین نوع مراقبت مختص به کودکان (73 درصد) است و سهم مراقبت از بزرگسالان (18 درصد) و مراقبت های ساندویچی (5 درصد) در جایگاه های بعدی قرار گرفته اند. درمجموع مؤثرترین عامل، مربوط به متغیر جنس بود و زنان در مقایسه با مردان با اختلاف، زمان بیشتری را صرف مراقبت از اعضای خانوار کرده اند؛ هرچند این شکاف در مراقبت از بزرگسالان به حداقل می رسد. مراقبت از کودکان در سنین فرزندآوری برای زنان و مردان به اوج می رسد، اما با افزایش سن کاهش می یابد تا اینکه در سال های پایانی عمر، مراقبت از بزرگسالان (به احتمال زیاد همسران) نوع غالب مراقبت است.با توجه به اهمیت اقتصادی ارائه مراقبت های غیردستمزدی در سطح خانوار و شکاف جنسیتی چشمگیر در مراقبت از کودکان که یکی از موانع احتمالی تحقق سود جنسیتی در ایران است، تحقیق حاضر می تواند به تعمیق دانش موجود و سیاست گذاری های آتی در این زمینه کمک کند
مقدمه ای بر بازسازی انتقادی نظریات مربوط به کشورهای غنی از نفت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۵
217 - 262
حوزههای تخصصی:
مقدمه ای بر بازسازی انتقادی نظریات مربوط به کشورهای صادر کننده نفتمهدی امیدی :مقاله حاضر ضمن مروری کلی بر نظریاتی که طی دهه های اخیر در باب کشورهای صادز کننده نفت در جهان تدوین شده اند، به دنبال برجسته سازی نقش مفاهیمی است که در این نظریات کمتر مورد توجه یا حداقل تاکید قرار گرفته اند. بر این مبنا با تکیه بر آرای چند تن از متفکران در حوزه های تاریخ، جامعه شناسی، اقتصاد و روابط بین الملل، به اهمیت نقش امنیت در شکل دادن به نظم های اجتماعی متفاوت در رژیم های نفتی مناطق مختلف اشاره خواهیم کرد و با نقد روایت های استاندارد محور و سلبی از این کشورها، بر مساله فرایند شکل گیری میدان دولت در ارتباط با سایر میدانها برای ارائه تفسیری ایجابی از این نظام ها تاکید خواهیم نمود. این مقاله صرفا به دنبال برجسته سازی مفاهیم و تحلیل های مشخص است و ادعای نظریه پردازی در زمینه نظام های سیاسی و اقتصادی نفتی را ندارد. با این حال ادامه تاکید بر نقش مفاهیم دیگری که در آثار مربوطه مورد توجه قرار نگرفته یا کم رنگ بوده اند، می تواند به بازسازی نظریات مربوط به این کشورها کمک کند. با این حال ادامه تاکید بر نقش مفاهیم دیگری که در آثار مربوطه مورد توجه قرار نگرفته یا کم رنگ بوده اند، می تواند به بازسازی .
جایگزینی نسلی و خانواده گرایی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی نهادهای اجتماعی دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۱
127 - 158
حوزههای تخصصی:
اهداف: خانواده گرایی به عنوان ویژگی بارز جامعه ایرانی طی دهه های اخیر با تغییراتی همراه بوده است. هدف مطالعه حاضر، بررسی تأثیر جایگزینی نسلی بر وقوع این تغییرات با استفاده از تحلیل داده های پیمایش ارزش های جهانی طی دوره 1399-1379 است. هرم های جمعیتی بر حسب تحصیلات نشان داد جایگزینی نسلی سبب ایجاد تغییرات گسترده ای در ساختار جمعیتی ایران شده است. روش مطالعه: پژوهش حاضر به روش کمی و با استفاده از تکنیک تحلیل ثانویه انجام گرفته است. داده های مورد استفاده برای این مطالعه از پیمایش ارزش های جهانی اقتباس شد. جامعه ی آماری شامل همه ی ایرانیان 15 ساله و بالاتر است. نمونه گیری نیز با روش خوشه ای چند مرحله ای انجام گرفته است. یافته ها: ماهیت کلّی خانواده، اهمیت و اعتماد به آن در همه نسل ها مشابه است. اما در مورد رفتارهای درون خانواده، تفاوت ها آشکار است. نسل های جوان تر دیدگاه های رادیکال تری دارند. پذیرش طلاق و سقط جنین، منسوخ دانستن ازدواج و مخالفت با مراقبت از والدین توسط فرزندان در بین آن ها بیشتر است. تفاوت های معناداری در میزان خانواده گرایی نسل ها مشاهده شد و تفاوت متولدین 1370 و پس از آن با پیشینیانشان چشمگیرتر است. دلیل آن می تواند دوران جامعه پذیری متفاوت آن ها باشد که مشخصه ی اصلی آن گسترش رسانه های جمعی و اینترنت است که بر شکل گیری اندیشه های مدرن جوانان اثرگذار است. سکولاریسم، ارزش های پسامادی گرایانه و بی اعتقادی مذهبی که تاثیر منفی بر خانواده گرایی داشتند، در بین آن ها بیشتر است. نتیجه گیری: انتظار می رود با گسترش این ارزش ها و تداوم روند جایگزینی نسلی، میزان خانواده گرایی در آینده کاهش بیشتری داشته باشد. هرچند سیاست ها و برنامه های دولت می تواند این روند را تسریع یا آهسته سازد.
پیش بینی کمال گرایی بیمارگون (بیشینه خواهی) بر اساس بخشش، قدردانی و وابستگی در متأهلین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۴
327 - 344
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین بیشینه خواهی بر اساس متغیرهای بخشش، قدردانی و وابستگی در متأهلین بوده است. روش پژوهش حاضر توصیفی، از نوع همبستگی، از انواع روش های پیش بینی بوده است. جامعه آماری پژوهش دربرگیرنده متأهلین ساکن شهر تهران بوده است. برای این منظور، 220 نفر به روش نمونه گیری غیرتصادفی در دسترس و داوطلبانه انتخ اب ش دند و ب ه پرسش نامه بیشینه خواهی شوارتز و همکاران، (M S، ۲۰۰۲)، پرسش نامه بخشش احتشام زاده و همکاران (IFI-25، 1389)، پرسش نامه قدردانی مک کالوف و همکاران (GQ -6، 2002) و پرسش نامه وابستگی بین فردی هیرشفلید و همکاران (BDI، 1997) پاسخ دادند. نتایج به دست آمده از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره نشان داد که مؤلفه های بخشش، قدردانی، و وابستگی، در مجموع 55/31 درصد بیشینه خواهی را در سطح معناداری 001/0>p پیش بینی می کنند. مؤلفه های بخشش با ضریب بتای برابر با 189/0، در سطح ۰۱/۰ معنادار است. با این حال، ضریب بتای قدردانی برابر با 044/0- محاسبه شده که معنادار نیست و ضریب بتای وابستگی نیز برابر با 435/0 است که در سطح ۰۱/۰ معنادار است. نتایج نشان می دهد متغیرهای بخشش، قدردانی و وابستگی بیشینه خواهی را پیش بینی می کنند.
اثربخشی خودِ رستگاربخش بر سلامت روان در افراد ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد فرهنگ سال ۱۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۱
135 - 154
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی این موضوع بود که اولاً بزرگسالان ایرانی خود رستگاری بخش را تجربه می کنند به عبارت دیگر روایات زندگی خود را به صورت رستگاری بخش بیان می نمایند. ثانیاً رابطه بین خود رستگاری بخش و مولد بودن و در نتیجه سلامت روان در جامعه ایران مورد بررسی قرار گرفت. در این مطالعه روایتی، 57 بزرگسال ایرانی در دامنه سنی 22-65 سال به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. پس از تکمیل فرم رضایت نامه برای شرکت در پژوهش، از آنها خواسته شد پرسشنامه داستان زندگی مک آدامز و مقیاس مولد بودن لویالا را تکمیل کنند. پاسخ های افراد به سؤالات پرسشنامه داستان زندگی با استفاده از روش کدگذاری مک آدامز و داده های پرسشنامه مولد بودن با استفاده از مقیاس لیکرت نمره گذاری و با روش همبستگی پیرسون تحلیل شدند. نتایج همبستگی پیرسون نشان داد که در جمعیت بزرگسال ایرانی، بین نمرات خودرستگاری بخش و مولد بودن رابطه معنی دار وجود دارد. (0/05>P) جمعیت بزرگسال ایرانی عمدتاً داستان های خود را در تم خودرستگاری بخش تعریف نکردند، همچنین آنها در آزمون مولد بودن نیز نمرات کمی را کسب کردند.
تبیین های اجتماعی- فرهنگی جمعیت در اندیشه علامه مصباح یزدی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
«جمعیت» موضوعی چندبعدی است که به مثابه مسئله ای راهبردی و عاملی مهم در پایایی و پویایی جوامع، مدنظر اندیشمندان اجتماعی قرار گرفته است. در این زمینه علامه مصباح یزدی، فلیسوف اجتماعی برجسته، به ارائه تحلیل های اجتماعی و فرهنگی درخصوص جمعیت پرداخته است. پرسش کانونی این نوشتار از تبیین های اجتماعی و فرهنگی علامه مصباح یزدی درباره جمعیت است. روش گردآوری داده ها «اسنادی و کتابخانه ای» بوده و پردازش داده ها به صورت توصیفی و تحلیلی صورت گرفته است. یافته ها بیانگر آن است که علامه مصباح یزدی اسلام را طرفدار افزایش جمعیت می داند، اما حکم آن را متأثر از شرایط اجتماعی معرفی می کند. از نظر ایشان، جمعیت موضوعی چندبعدی است که برای حل مسائل آن باید کارشناسان علوم گوناگون با یکدیگر همگرایی داشته باشند. ایشان عمده ترین عوامل شکل گیری چالش جمعیت را دو چیز می داند: نخست توطئه دشمنان؛ و دوم گسترش فرهنگ راحت طلبی. از نظر ایشان روحانیت برای جبران کاستی های گذشته دو وظیفه عمده دارد: انجام فعالیت های فرهنگی و علمی؛ و معرفی نتایج تحقیقات به عموم مردم. وی گره اصلی چالش جمعیت را «فرهنگ» و «ضعف دینداری» دانسته است که برای حل آن باید دین و آموزه های دینی تقویت شوند.
کیفیت رابطه مادرشوهر-عروس و کیفیت رابطه زناشویی: نقش تعدیل کننده تمایزیافتگی و همدلی زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۶
688 - 701
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین نقش تعدیل کننده تمایزیافتگی و همدلی زناشویی در رابطه بین کیفیت رابطه مادرشوهر-عروس و کیفیت رابطه زناشویی در زنان متأهل شهر اهواز بود. پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش زنان متأهل ۲۰ تا ۵۰ ساله شهر اهواز بودند که حداقل یک سال از ازدواجشان گذشته بود و بر این اساس، ۲1۰ نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان این پژوهش مقیاس تمایزیافتگی (DSI_R)، مقیاس کیفیت رابطه مادر شوهر و عروس (QMDRS)، مقیاس همدلی زناشویی(BEA) و مقیاس کیفیت روابط زناشویی(MMQ) را تکمیل کردند. تجزیه وتحلیل داده ها از طریق همبستگی ساده و رگرسیون خطی چندگانه با استفاده از نرم افزار 22SPSS/ انجام شد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که بین کیفیت رابطه عروس و مادرشوهر و کیفیت رابطه زناشویی، همبستگی مثبت وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد همدلی زناشویی کیفیت رابطه عروس و مادرشوهر و کیفیت رابطه زناشویی را تعدیل می کند؛ اما تمایزیافتگی تعدیل کننده رابطه بین کیفیت رابطه مادرشوهر-عروس و کیفیت رابطه زناشویی نیست. بر اساس نتایج پژوهش می توان نتیجه گرفت به رغم اینکه کیفیت رابطه زناشویی با متغیرهای مختلفی مرتبط است و از آن ها اثر می پذیرد، همدلی زناشویی در رابطه مادرشوهر-عروس و کیفیت رابطه زناشویی به عنوان یک عامل مؤثر و تسهیل کننده عمل می کند و باعث کمترشدن تعارض ها در این رابطه می شود.
Design and Efficiency Measurement of Social Responsibility Model of Companies Active in Capital Market Affected by the Epidemic of Covid-19(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The purpose of this research is to design and evaluate the effectiveness of the social responsibility model of companies active in the capital market affected by the epidemic of the Covid-19 disease. Methodology: The current research is a mixed research (qualitative-quantitative) and is practical in terms of purpose. In the qualitative part, nineteen members of the expert panel were determined using the snowball method. At the same time, G_Power software was used to determine the size of the statistical sample in the quantitative section, which determined it to be 120 cases. In order to analyze the data to reach the research objectives, Delphi technique was used in the qualitative part. Also, in the quantitative section, structural equation modeling using SmartPLS software was used to measure the efficiency of the model. In the qualitative section, after reviewing the research literature, 19 primary indicators were identified in the form of three main components, and the opinions of the expert panel members were used to measure their effectiveness using the Delphi technique. Finally, after two rounds, this technique reached the saturation stage. Findings: In the quantitative part, using the PLS technique, it was found that all three main components have a positive and significant effect on social responsibility, and at the same time, in terms of the severity of the order of the factors, it is internal factors, macro factors and company characteristics. Conclusion:The results of this section show the removal of three indicators from the primary indicators and at the same time the addition of four secondary indicators, which led to the identification of three final components and twenty sub-components.
عوامل فردی و خانوادگیِ وندالیسم در دانش آموزان نوجوان با استفاده از مدل رگرسیون چندگانه (مطالعه موردی: دانش آموزان 12 تا 17ساله)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: وندالیسم نوعی رفتار نابهنجار اجتماعی است که به اشکال مختلف در بین نوجوانان بروز و ظهور پیدا می کند. از اینرو هدف اصلی این پژوهش، شناسایی عوامل فردی و خانوادگی موثر بر رفتار وندالی دانش آموزان نوجوان بود.روش شناسی: روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی و حجم جامعه 27519 نفر از دانش آموزان متوسطه اول و دوم ناحیه 2 شهر رشت در طی 1396 تا 1397 بودند. طبق جدول مورگان، 377 نفر نمونه با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و پرسشنامه نیز از نوع محقق ساخته بوده است. پایایی گویه های فردی، خانوداگی و وندالیسم با آزمون آلفای کرونباخ برابر 85/0، 894/0 و 873/0 و روایی آن با روش HTMT نیز برابر با 21/0-، 39/0، و 27/0- محاسبه شد. از ضریب همبستگی اسپیرمن و رگرسیون چندجانبه با نرم افزار Spss نسخه 23 جهت تحلیل استفاده شد.یافته ها: مقدار ثابت B گویه های فردی برای تمامی گویه های رفتار وندالی مثبت بوده و معنی داری آماری آن با آزمون t و نشان داد که مقدار P value از مقدار کوچکتر است. اما اکثر ضرایب تا گویه های وندالیسم منفی بوده و بیانگر کاهش رفتارهای تخریبی با کاهش مشکلات فردی می باشند. همچنین مقدار ثابت B گویه های خانوادگی برای گویه های وندالیسم مثبت بوده و معنی داری آماری آزمون t نشان داد که مقدار P value در همه موارد از مقدار کوچکتر می باشد. ولی بیشتر ضرایب تا موثر در رفتار تخریب گرایانه منفی بوده و بیانگر کاهش وندالیسم در ازای کاهش اثر مشکلات خانوادگی می باشند.بحث و نتیجه گیری: در نتیجه برای کاهش رفتارهای وندالی باید حل مشکلات فردی و خانوادگی در راستای کاهش رفتارهای وندالی در اولویت قرار گیرد.
اثربخشی درمان شناختی رفتاری کوتاه مدت بر پرخاشگری در نوجوانان پسر مبتلا به اعتیاد به بازی PUBG(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
139 - 148
حوزههای تخصصی:
هدف: پرخاشگری در نوجوانان پسر پدیده ای شایع است و اعتیاد به بازی های الکترونیکی می تواند سبب افزایش پرخاشگری آنان شود. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان شناختی رفتاری کوتاه مدت بر پرخاشگری در نوجوانان پسر مبتلا به اعتیاد به بازی PUBG انجام شد.روش شناسی: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه اجرا، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش نوجوانان پسر مراجعه کننده به کلوپ های بازی های کامپیوتری شهر ساری در سال 1400 بودند که از میان آنها تعداد 30 نفر پس از بررسی ملاک های ورود به مطالعه با روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب و با روش تصادفی ساده با کمک قرعه کشی در دو گروه مساوی (هر گروه 15 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای به مدت دو ماه (هفته ای یک جلسه) درمان شناختی رفتاری کوتاه مدت را بر اساس مدل استارک و کندال (1996) دریافت کرد و در این مدت گروه کنترل آموزشی ندید. ابزارهای پژوهش شامل آزمون اعتیاد به پابجی دسوزا و همکاران (2019) و پرسشنامه پرخاشگری باس و پری )1992) بودند که شاخص های روانسنجی آنها مناسب و مطلوب بودند. داده ها با روش تحلیل کوواریانس تک متغیری در نرم افزار SPSS نسخه 26 تحلیل شدند.یافته ها: یافته های پژوهش حاضر نشان داد که میان گروه های آزمایش و کنترل از نظر پرخاشگری در نوجوانان پسر مبتلا به اعتیاد به بازی PUBG تفاوت معناداری وجود داشت. به عبارت دیگر، درمان شناختی رفتاری کوتاه مدت باعث کاهش پرخاشگری در نوجوانان پسر مبتلا به اعتیاد به بازی PUBG شد (001/0P<).بحث و نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر یعنی اثربخشی درمان شناختی رفتاری کوتاه مدت بر کاهش پرخاشگری در نوجوانان پسر مبتلا به اعتیاد به بازی PUBG، برای کاهش مشکلات هیجانی نوجوانان از جمله پرخاشگری می توان از روش درمان شناختی رفتاری کوتاه مدت در کنار سایر روش های درمانی استفاده کرد.
بررسی آموزش درس عربی براساس رویکرد تماتیک بر پیشرفت دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
487 - 494
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این مطالعه بررسی تأثیر رویکرد تماتیک در آموزش درس عربی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر پایه نهم بود. این مطالعه به دنبال تعیین این موضوع بود که آیا آموزش با رویکرد تماتیک به طور معناداری پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در درس عربی را افزایش می دهد. روش شناسی: این پژوهش کاربردی از یک طرح شبه آزمایشی با ارزیابی های پیش آزمون و پس آزمون و شامل گروه های کنترل و آزمایش استفاده کرد. جامعه آماری این پژوهش شامل دانش آموزان دختر پایه نهم دبیرستان حافظ در سال تحصیلی 1401-1400 بود. دو کلاس به صورت تصادفی به عنوان نمونه های در دسترس انتخاب شدند که یک کلاس به گروه آزمایش و کلاس دیگر به گروه کنترل اختصاص یافت. حجم نمونه شامل 55 دانش آموز بود که 27 نفر در گروه آزمایش و 28 نفر در گروه کنترل قرار داشتند. داده ها با استفاده از یک پرسشنامه محقق ساخته مربوط به دروس پنجم و ششم کتاب عربی جمع آوری شد. روایی پرسشنامه توسط پنج نفر از مدرسان عربی و سه نفر از اساتید زبان عربی تأیید شد. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS24 و آزمون کواریانس (ANCOVA) برای بررسی تأثیر رویکرد تماتیک بر پیشرفت تحصیلی انجام شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که پیشرفت تحصیلی دانش آموزانی که با استفاده از رویکرد تماتیک آموزش دیده بودند، به طور معناداری افزایش یافته است. نمرات پس آزمون گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل افزایش قابل توجهی را نشان داد. نتایج آزمون کواریانس نشان داد که روش تدریس تماتیک تأثیر معناداری بر پیشرفت تحصیلی دارد. اثر پیش آزمون با مجموع مربعات 241.26 (F = 3.71، p = 0.001، ضریب اتا = 0.318) و اثر بین گروهی با مجموع مربعات 2.67 (F = 21.52، p = 0.001، ضریب اتا = 0.384) تأثیر معناداری را نشان دادند. بحث و نتیجه گیری: این مطالعه نتیجه گیری کرد که رویکرد تماتیک در آموزش درس عربی تأثیر مثبت و معناداری بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دارد. این روش به دانش آموزان کمک می کند تا اطلاعات را به صورت معنادار و کاربردی درک و حفظ کنند و انگیزه و نگرش آن ها نسبت به یادگیری را افزایش می دهد. نتایج نشان می دهد که استفاده از رویکردهای تماتیک در برنامه های آموزشی می تواند کیفیت آموزش و نتایج یادگیری دانش آموزان را بهبود بخشد.
تبیین جامعه شناختی مصرف فیلم در شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
55 - 70
حوزههای تخصصی:
مصرف نه صرفاً یک روند اقتصادی منفعت گرایانه، بلکه امری اجتماعی و شامل نشانه ها و نمادهای فرهنگی است. به همین نسبت مصرف فیلم و سینما متمایز از تعینات اجتماعی و فرهنگی نیست. هدف مقاله حاضر آن است که به تبیین جامعه شناختی مصرف فیلم و سینما در شهر اصفهان بپردازد. چارچوب نظری مقاله با محوریت نظریه فرهنگی پی یر بوردیو و اضافه کردن برخی از متغیرهای مغفول در اندیشه وی تدوین شده است. برای نیل به هدف اصلی، روش پیمایشی در پارادایم پوزیتویسیتی اقتباس می گردد. جامعه آماری شامل 1972660 نفر، حجم نمونه برابر با 401 نفر و شیوه نمونه گیری از نوع سهمیه ای است. به منظور آزمون فرضیات و تعمیم نتایج به دست آمده از حجم نمونه به جامعه آماری، از مدل های رگرسیونی ساده و چندگانه با متغیر پنهان، ضریب همبستگی پیرسون و مدل همبستگی، آزمون تحلیل واریانس یا آنوا و آزمون تی نمونه های مستقل برای بررسی فرضیه های پژوهش استفاده شده است. با توجه به یافته های این پژوهش سرمایه فرهنگی و مؤلفه های آن (عینیت یافته، تجسم یافته، نهادینه شده)، دانش سینمایی، گروه های مرجع و سرمایه اقتصادی بر مصرف فیلم و سینما تأثیرگذار بوده اند، اما متغیرهای جنسیت، قومیت، وضعیت تأهل و میزان تحصیلات بر مصرف فیلم و سینما تأثیر معناداری نداشته اند. متغیر دانش سینمایی نقش میانجی جزئی در رابطه بین سرمایه فرهنگی و مصرف فیلم و سینما داشته اما متغیر سرمایه فرهنگی به عنوان میانجی، نقشی در رابطه بین سرمایه اقتصادی و مصرف فیلم و سینما نداشته است. با توجه به مدل کلی پژوهش نیز می توان چنین استنباط نمود که به طورکلی 40 درصد واریانس متغیر مصرف فیلم و سینما توسط متغیرهای مستقل این پژوهش تبیین شده است.
فراتحلیلی بر مطالعات زنانگی و توسعه در ایران (با تمرکز بر توسعه اقتصادی)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
نخستین تعلیم دهنده در یک جامعه و آماده کننده یک نسل آگاه و برخوردار از دانش برای ایجاد و فراهم نمودن بسترهای پیشرفت و توسعه در یک کشور و یک ملت زنان هستند. بنابراین همین امر کافی است که پیشرفت و توسعه زنان یک جامعه را برابر با پیشرفت وتوسعه آن کشور نیز بدانیم. لذادر این پژوهش با هدف ترکیب مطالعات انجام شده در حوزه زنانگی و توسعه انجام گردیده است. روش مورد استفاده در این پژوهش فراتحلیل است. جامعه آماری شامل مطالعات در دسترس مرتبط بود که در فاصله سال های 1385 تا 1401 در ایران و به زبان فارسی به صورت مقاله در دسترس بودند. پس از بررسی ملاک های ورود و خروج، 59 اندازه اثر از 17 مطالعه دارای شرایط فراتحلیل، به دست آمد. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از تحلیل حساسیت، نمودار قیفی، مدل های تصادفی، و تحلیل ناهمگنی با استفاده از نرم افزار 2CMA استفاده شده است. تحلیل اطلاعات حاصل از پژوهش ها نشان داد که مقدار اندازه اثر ترکیبی برای مدل تصادفی (مدل انتخاب شده برای این فراتحلیل) طبق جدول تفسیر اندازه کوهن، متوسط محاسبه شد.همچنین با در نظر گرفتن توسعه اقتصادی بعنوان متغیر تعدیل کننده نیزمتوسط محاسبه می شود .
نقش ابعاد رهبری توانمند ساز مدیران مدارس در مالکیت روان شناختی معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مدل یابی نقش ابعاد رهبری توانمند ساز مدیران مدارس در مالکیت روان شناختی معلمان بود. جامعه پژوهش کلیه معلمان دوره ابتدایی شهرستان قروه، به تعداد 548 نفر بودند که از این جامعه با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی و بر مبنای جدول مورگان، نمونه ای به حجم 225 نفر انتخاب شد. روش پژوهش، کمی و از نوع همبستگی بود. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه استفاده شد. برای تحلیل داده ها از مدل یابی معادلات ساختاری با نرم افزار Lisrel v. 10.20 استفاده شد. نتایج نشان دادند که ابعاد رهبری توانمند ساز مدیران مدارس اثر مثبت و معناداری بر مالکیت روان شناختی معلمان دارند و دامنه اثر ابعاد رهبری توانمند ساز مدیران مدارس 13/0 تا 24/0 است که بیشترین اثر مربوط به بعد مشارکت در تصمیم گیری و کمترین اثر مربوط به بعد معناداری است. ابعاد چهارگانه رهبری توانمند ساز مدیران مدارس قادر به تبیین 33درصد واریانس مالکیت روان شناختی معلمان به طور معنادارند. برای تعیین اهمیت نسبی سازه ها در الگوی ساختاری، از تحلیل ماتریس اهمیت – عملکرد استفاده شد. نتایج نشان داد ابعاد چهارگانه رهبری توانمند ساز دارای اهمیت- عملکرد بالایی اند و در ناحیه تحکیم قرار دارند؛ بنابراین ایجاد، رشد و تقویت مالکیت روان شناختی معلمان تحت تأثیرات مدیران مدارس و رهبری آنان قرار دارد؛ پس بهره گیری از رهبری توانمند ساز به وسیله مدیران مدارس با تأکید بر کاربست فعال ابعاد آن، تأثیرات مثبتی بر مالکیت روان شناختی معلمان دارد.
بررسی جامعه شناختی تقلب دانشگاهی در میان دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر، بررسی جامعه شناختی تقلب دانشگاهی در میان دانشجویان است. این پژوهش در پرتو نظریه های انتخاب عقلانی و بازدارندگی، موضوع تقلب دانشگاهی دانشجویان را بررسی کرده است. روش این تحقیق بر پایه روش پیمایشی و شیوه نمونه گیری آن تصادفی طبقه ای متناسب با حجم است. جامعه آماری این تحقیق، دانشجویان دانشگاه مازندران اند و برای گردآوری اطلاعات از ابزار پرسش نامه استفاده شده است. حجم نمونه این تحقیق برابر با 401 دانشجو است که اطلاعات به دست آمده از آنان با استفاده از نرم افزار spssتجزیه و تحلیل شد. نتایج این پژوهش نشان داده است که متغیرهای نیازهای منفعت گرایانه، باورهای اخلاقی، مجازات غیررسمی و خودکنترلی، قابلیت پیش بینی متغیر تقلب دانشگاهی را دارند. تقلب دانشگاهی در میان دانشجویان، تحت تأثیر میزان ادراک از مجازات غیررسمی، یعنی احساس گناه، شرمساری و طرد شدن به وسیله ی اشخاص مهم، کاهش پیدا می کند. هنگامی که باور اخلاقی فرد، تقلب را به عنوان تقابل با ارزش ها تلقی کند نیز، از آن پرهیز می شود. از طرفی، گاهی افراد براساس اینکه تقلب چه هزینه و یا فایده ای به همراه دارد، دست به تقلب یا پرهیز از آن می زنند. در نهایت دستاورد نظری این پژوهش، حمایت تجربی نسبی از تئوری های انتخاب عقلانی و بازدارندگی در تبیین تقلب دانشگاهی است.