فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۱۶۱ تا ۳٬۱۸۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
منبع:
انتظام اجتماعی سال یازدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
77 - 96
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: توانمندسازی نوعی مصون سازی در برابر مشکلات روانی- اجتماعی است و کارکرد مثبت زندگی را افزایش می دهد و می تواند به وسیله فراهم نمودن افزایش مهارت های اجتماعی تقویت گردد. هدف پژوهش حاضر، طراحی و آزمون الگوی توانمندسازی اجتماعی زنان مصرف کننده مواد مخدر در محله فوتبال اراک است. روش شناسی: پژوهش حاضر به روش آزمایشی با دو گروه آزمایش و گواه و مداخله آموزش در گروه آزمایش برای انتخاب الگوی مداخله با بررسی الگوهای مختلف موجود در جهان «الگوی توانمندسازی» انتخاب و اجرا شد. به منظور توصیف و تحلیل داده ها از آمارهای توصیفی و استنباطی (آزمون یومن ویت-نی و آزمون تی) استفاده شده است. جامعه ی مورد پژوهش، زنان معتاد محله فوتبال اراک است که برای آزمون، 120 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای سنجش روایی پرسشنامه از اساتید گروه علم اطلاعات و دانش شناسی استفاده گردید و برای سنجش پایایی از آلفای کرونباخ استفاده شده است که از پایایی قابل قبولی 89/0 برخوردار بوده است. یافته ها: یافته های حاصل از مقایسه دو گروه گواه و آزمایش نشان داد که انگیزه ی گرایش به مصرف مواد مخدر با 274/0 در گروه گواه تفاوت معناداری با گروه آزمایش دارد. بین دو گروه آزمایش و گواه در مؤلفه ی انگیزه ی گرایش به مصرف موادمخدر تفاوت معناداری وجود دارد، تفاوت بین دو گروه به این صورت است که میانگین رتبه ی انگیزه ی گرایش به مصرف موادمخدر در گروه گواه با میانگین (50/93) بیشتر از انگیزه ی گرایش به مصرف موادمخدر در گروه آزمایش با میانگین (50/31) می باشد. نتیجه گیری: نتایج حاضر نشان داد که الگوی توانمندسازی در جهت مثبت باعث کاهش انگیزه ی گروه آزمایش به گرایش مصرف مواد مخدر شده است. بنابراین با توجه به نتایج حاصل از این تحقیق می توان استدلال نمود که تمامی زنان معتاد نیاز به آموزش با الگوی توانمندسازی در خصوص انگیزه دهی به ترک مواد مخدر دارند، آنان نیاز دارند در این خصوص و طبق الگوی آزمایش شده در این تحقیق به آن ها آموزش داده شود و نیاز دارند بدانند که در جامعه می توانند مؤثر واقع شوند، نیاز دارند توانمند شوند و شیوه های توانمند شدن را یاد بگیرند، بعد از این همان گونه که نتایج نشان داد، آن ها با انگیزه به سمت ترک موادمخدر رفته و قصد دارند بعد از ترک مواد، فردی مفید و بهتر از قبل باشند. در پایان می توان بیان نمود که نتایج این پژوهش می تواند اطلاعاتی را فراهم آورد که زمینه ساز برنامه ریزی بهتر مدیران جهت ایجاد فضاهای مناسب برای ترک اعتیاد و جلوگیری از بازگشت به اعتیاد باشد.
رهیافتهای جامعه شناختی نقشهای اجتماعی زنان در نهادهای مدینه النبی در صدر اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نهادهای اجتماعی در جامعه اسلامیِ عصر نبوی، در حالی شکل گرفتند که ناظر به مکانت زنان و حضور آن ها در عرصه های مختلف بود. اعطای ارزش های انسانی به زنان و افزودن موقعیت اجتماعی آنان در جامعه اسلامی، سبب شد تا هنجارهای اسلامی منطبق با ارزش های قرآنی، متکی بر آموزه های الهی ناظر به ترفیع جایگاه زنان در جامعه مطرح شود. رفع موانع حضور اجتماعی زنان و برداشتن ممنوعیت های اجتماعی و تصحیح تصورات جاهلی درباره زنان سبب شد تا عرصه های اجتماعی جدیدی برای حضور فعال زنان گشوده شود و تحقیرهای عصر جاهلی، جا را به ارزش های انسانی و تشویق های فرهنگی دهد که همین عامل سبب شد تا در عرصه های مختلف اجتماعی اعم از علمی فرهنگی، حکومتی سیاسی و نظامی و اقتصادی بانوان حضوری همدلانه و فعال بیابند. بر این اساس، مقاله حاضر تلاش دارد تا با رهیافتی تاریخی و جامعه شناختی، ضمن بررسی نقش های محقق زنان در تاریخ عصر نبوی، با تصورات متکی بر نقش های محول قرآنی و نبوی، حضور آن ها را در توسعه نهادهای اجتماعی مدینه النبی معرفی و عوامل مؤثر بر رشد تکاپوهای فرهنگی و اجتماعی زنان در این عرصه را با روش توصیفی تحلیلی بازشنایی کند و به پرسش های مطرح پاسخ دهد.
تأثیر ابعاد تصمیم گیری در پیشگیری انتظامی ازجرم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال یازدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
89 - 114
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: توجه ویژه به تصمیم گیری صحیح، به موقع و اجرای سریع آن در مأموریت های محوله از جایگاه و اعتبار خاصی برخودار می باشد که می بایستی مورد لحاظ قرار گیرد، به گونه ای که مدنظر قرار دادن مباحث مدیریتی بویژه اصول و مبانی تصمیم گیری از جایگاه خاصی برخوردار است، لذا نیروی انتظامی می بایستی در راستای پیشگیری انتظامی از جرم با درک، شناخت و تصمیم گیری مناسب، و اجرای به موقع ابعاد و شاخص های آن در جامعه اقدام لازم را به عمل آورد. هدف این پژوهش بررسی تأثیر ابعاد تصمیم گیری در پیشگیری انتظامی از جرم (مورد مطالعه مدیران اجرایی سرکلانتری دوم تهران بزرگ) می باشد. روش شناسی: این پژوهش از نوع کاربردی و به روش کیفی، پس از جمع آوری اطلاعات اولیه از طریق مطالعه اسنادی، کتابخانه ای و میدانی، با استفاده از ابزار پرسشنامه انجام شده است. جامعه آماری پژوهش 42 نفر از اساتید و مدیران اجرایی شامل؛30 نفر از اساتید گروه پیشگیری انتظامی از جرم دانشگاه علوم انتظامی امین و 12 نفر از رؤسای سرکلانتری دوم فاتب بودندکه نظر به قابل دسترس و محدود بودن تعداد آنها، نمونه گیری به صورت تمام شمار انجام شد. یافته ها: با توجه به معادله رگرسیون و ضریب استاندارد وضعیت داده ها نرمال و برابر آزمون t تک نمونه ای با سطح معنی داری کوچک تر از 05/0 با اطمینان 95 درصد بین ابعاد تصمیم گیری و پیشگیری انتظامی ازجرم رابطه معنی دار مثبتی وجود دارد یافته ها نشان از آن دارد که بالاترین تأثیر مربوط به متغیر شناسایی و تشخیص مسئله در پیشگیری انتظامی از جرم است. نتیجه گیری: نتایج تحقیق نشان می دهد، بیشترین تأثیر ابعاد تصمیم گیری را به ترتیب متغیرهای، شناسایی و تشخیص مسئله، طراحی و ایجاد راه حل ها، انتخاب و گزینش راه حل ها و ارزیابی راه حل ها بر تصمیم گیری در پیشگیری انتظامی از جرم را دارند. یعنی با ارتقای یک واحد از متغیرهای مدل به ترتیب متغیرهای شناسایی و تشخیص مسئله (248/0)، طراحی و ایجاد راه حل ها (220/0)، انتخاب و گزینش راه حل ها (230/0) و ارزیابی راه حل ها (210/0) تأثیر را بر تصمیم گیری در پیشگیری انتظامی از جرم خواهد داشت.
شناسایی مؤلفه های کارآفرینی اجتماعی و بررسی نقش آنان بر توانمندسازی کودکان کار و خیابان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال نهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۲
155 - 194
حوزههای تخصصی:
بروز آسیب های اجتماعی گوناگون و فقدان برنامه ریزی های کلان در کشورها، امکان ادامه روند رشد طبیعی و زندگی برای برخی از کودکان را مختل و جوامع را با پدیده نوظهور کودکان کار و خیابان روبرو ساخته است. بر این اساس، پژوهش حاضر با هدف شناسایی مولفه های کارآفرینی اجتماعی، در پی تبیین نقش آن بر توانمندسازی کودکان کار و خیابان بر مبنای مطالعه ای توصیفی-همبستگی بوده است. جامعه آماری پژوهش شامل مدیران و کارکنان ستادهای توانمندساز شهر تهران است که تعداد 600 نفر می باشد. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه 27 سوالی است که روایی آن به دو روش محتوایی و سازه و پایایی پرسشنامه با روش آلفای کرونباخ (935/0) تأیید گردیده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار Amos 21 و به روش مدلسازی معادلات ساختاری انجام شده است. نتایج حاصل از بررسی فرضیه های پژوهش نشان داد که کارآفرینی اجتماعی به شکل مستقیم بر ارتقاء توانمندی های کودکان کار و خیابان تأثیرگذار است. همچنین در بین مؤلفه های کارآفرینی اجتماعی مؤثر در توانمندسازی کودکان کار-خیابان، مؤلفه «اصول اساسی کارآفرینی اجتماعی» با ضریب رگرسیونی 831/0 و مؤلفه «برنامه های کارآفرینانه اجتماعی» با ضریب رگرسیونی 691/0 به ترتیب بیشتر و کمتر از سایر مؤلفه های کارآفرینی اجتماعی بر توانمندسازی کودکان کار-خیابان در ستادهای توانمندساز تأثیرگذار بوده است.
بازنمایی شهر در رمان های فارسی دهه 40(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پرسش اصلی مقاله این است که تهران چگونه در دهه ۴۰ از خلال رمان ها تصویر شده است؟ و به طورکلی شهر تهران حول چه مضامینی و چگونه صورت بندی شده است؟ شش رمان شهری در سالهای دهه ۴۰بر اساس روش تحلیل کیفی مطالعه شده اند. تصویر شهر به عنوان نماد مدرنیته تحول یابنده با عناصر دیستوپیایی اش برجسته شده است، در همه این رمانها، شهر پلید، فرد معصوم را به آدمی بی عاطفه و دلال و در عین حال دلزده و ناراحت تبدیل می کند. ما این مطالعه را با کشف پنج مضمون اصلی شرح خواهیم داد: فضاهای شهری، گروه های اجتماعی، روابط انسانی، مسائل اجتماعی و نگرش ها و افکار شهری. در میان این مضامین فضاهای سرخوشانه چون خیابان نقشی کلیدی در بازنمایی شهر داشته است و از سویی دیگر فضاهای رنج چون بیمارستان و تیمارستان نیز صورتی دیگر از شهر را تجسم بخشیدند. این وجوه دوگانه شهر یعنی سرخوشی و رنج در سایر مضامین تکرار شده است و درمجموع فردی که درگیر شهر می شود را در تناقض هایی بی پایان گرفتار می سازد.
رهیافتهای فقیهان به مداخله یا عدم مداخله در حوزه دگرباشی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۹ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۷۳
377-341
حوزههای تخصصی:
دگرباشی یا دگرزیستی بعنوان رفتاری انحرافی ، صرفا به معنای همجنسگرایی نیست ، بلکه به اشکال متفاوت دیگری نیز در جامعه نمایان می گردد. مقاله پیش رو در پی شناخت رویکرد نظام حقوقی اسلام و کشف ظرفیت های آن به منظور برقراری نظم و عدالت اجتماعی در مواجهه باچنین پدیده نوظهور اجتماعی است . روش: برای شناسایی رویکرد نظام حقوقی اسلام ، از روش توصیفی _ تحلیلی ومقایسه ای ، و در گرد آوری داده های آن از آیات ، احادیث ، تالیفات فقهای اسلام استفاده شده است. یافته ها : این نوشتار بواسطه دستاوردهای تحلیلی خود ، سه رهیافت متفاوت را ارائه می نماید . رهیافت تکلیف مدار که به دلایل مصلحت گرایی ، بر مداخله حداکثری حکومت در آزادی افراد تاکید دارد. رهیافت حق مدار که آزادی افراد در رفتار و چگونه زیستن را تا هنگامی که در تلاقی با حقوق دیگران قرار نگرفته ، پذیرفته است و بر مداخله حداقلی حکومت اصرار دارد و رویکرد تلفیقی که ضمن لحاظ نمودن حقوق و آزادی افراد و مصلحت جامعه ، حدود جرم انگاری این گونه رفتارها را مشخص کرده است . بحث : بنظر می رسد رویکرد تلفیقی با جوامع متکثر و باز امروزی همنوایی دارد ؛ زیرا رویکرد وظیفه بنیان و تکلیف مدار ، امنیت مدار ونتیجه آن تورم حقوق کیفری ومداخله در حریم خصوصی افراد است . رویکرد حق مدار نیز هرچند بر مسامحه و مدارا استوار است ، ولی ممکن است به بی بند وباری بیانجامد. مقدمه : دگرباشی یا دگرزیستی بعنوان رفتاری انحرافی ، صرفا به معنای همجنسگرایی نیست ، بلکه به اشکال متفاوت دیگری نیز در جامعه نمایان می گردد. مقاله پیش رو در پی شناخت رویکرد نظام حقوقی اسلام و کشف ظرفیت های آن به منظور برقراری نظم و عدالت اجتماعی در مواجهه باچنین پدیده نوظهور اجتماعی است . روش: برای شناسایی رویکرد نظام حقوقی اسلام ، از روش توصیفی _ تحلیلی ومقایسه ای ، و در گرد آوری داده های آن از آیات ، احادیث ، تالیفات فقهای اسلام استفاده شده است. یافته ها : این نوشتار بواسطه دستاوردهای تحلیلی خود ، سه رهیافت متفاوت را ارائه می نماید . رهیافت تکلیف مدار که به دلایل مصلحت گرایی ، بر مداخله حداکثری حکومت در آزادی افراد تاکید دارد. رهیافت حق مدار که آزادی افراد در رفتار و چگونه زیستن را تا هنگامی که در تلاقی با حقوق دیگران قرار نگرفته ، پذیرفته است و بر مداخله حداقلی حکومت اصرار دارد و رویکرد تلفیقی که ضمن لحاظ نمودن حقوق و آزادی افراد و مصلحت جامعه ، حدود جرم انگاری این گونه رفتارها را مشخص کرده است . بحث : بنظر می رسد رویکرد تلفیقی با جوامع متکثر و باز امروزی همنوایی دارد ؛ زیرا رویکرد وظیفه بنیان و تکلیف مدار ، امنیت مدار ونتیجه آن تورم حقوق کیفری ومداخله در حریم خصوصی افراد است . رویکرد حق مدار نیز هرچند بر مسامحه و مدارا استوار است ، ولی ممکن است به بی بند وباری بیانجامد.
پیش بینی کیفیت زندگی پناهندگان ایرانی بر اساس سرسختی روانشناختی و حمایت اجتماعی ادراک شده با میانجی گری امیدواری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۵ بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱
123 - 132
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر پیش بینی کیفیت زندگی پناهندگان ایرانی بر اساس سرسختی روانشناختی و حمایت اجتماعی ادراک شده با میانجی گری امیدواری بود. روش: روش پژوهش همبستگی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش حاضر همه ی پناهدگان ایرانی ساکن در کمپ های پناهنگی کشور آلمان بودند. از بین این افراد 200 نفر به صورت در دسترس انتخاب شده و پرسشنامه های پژوهش روی آنها اجرا شد. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش، مقیاس کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (1996)پرسشنامه امید اشنایدر و همکاران (1991)، پرسشنامه سرسختی روانشناختی کوباسا و همکاران (1979)، پرسشنامه حمایت اجتماعی ادراک شده چند بعدی زیمت و همکاران ( 1988) بودند. متناسب با سطح سنجش داده ها و مفروضات آماری، از روش تحلیل مسیر برای تحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل آماری نشان داد که سرسختی روانشناختی و حمایت اجتماعی ادراک شده اثر مستقیمی بر امیدواری داشته اند. رابطه امیدواری با کیفیت زندگی به صورت مثبت معنادار بود. اثر غیرمستقیم سرسختی روانشناختی بر کیفیت زندگی به واسطه ی امیدواری معنادار بود. همچنین اثر غیرمستقیم حمایت اجتماعی ادراک شده بر کیفیت زندگی به واسطه ی امیدواری معنادار بود(p<0.05).نتیجه گیری: سرسختی روانشناختی و حمایت اجتماعی ادراک شده می تواند کیفیت زندگی را پیش بینی کند. همچنین امیدواری نیز به عنوان فاکتوری مهم بر پیش بینی کیفیت زندگی نقش ایفا میکند.
صورت بندی جامعه شناختی تئوری کاریزمای وبر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش سعی شده است شکاف های مفهومی و نظری تئوری رهبری کاریزمای وبر مشخص شود و سپس، براساس روش تیپ ایده آل وبری به برساخت تیپ ایده آلی از رهبری کاریزمایی اقدام شود که در حوزه جامعه شناسی بوده و قابلیت آزمون تجربی-تاریخی داشته باشد. براین اساس، ابتدا به بررسی چرایی وجود ابهام های نظری در تئوری کاریزمای وبر پرداخته شده است. سپس، براساس آرای وبر و شارحان اصلی او سعی شده است دو رویکرد اصلی به مسئله کاریزما به صورتی منسجم سنخ بندی و برساخت شود: رویکرد اول مطالعاتی هستند که بیشتر به صفات و ویژگی های فردی پرداخته اند و سعی کرده اند دلایل ظهور کاریزما را در فرد صاحب کاریزما بجویند؛ رویکرد دوم مطالعاتی هستند که بیشتر به دریافت های پیروان و پاسخ نگرشی و رفتاری آن ها به کاریزما و همچنین، شرایط عینی و ذهنی شکل گیری کاریزما پرداخته اند. در انتها استدلال شده است که رویکرد پیرومحور، رویکردی جامعه شناختی است و به لحاظ تجربی قابل بررسی است. در این رویکرد اساس بحث بر تلقی پیروان از رهبر کاریزمایی قرار دارد و اعتبار کاریزما از تأیید و قبول پیروان نشأت می گیرد. افزون بر این، پیروان در شرایط خاصی از نظر روحی و روانی به دنبال منجی و کاریزما هستند و وضعیت روانی خود را ناشی از شرایط بحرانی اجتماعی می دانند؛ بنابراین، تغییرات، بحران های اجتماعی و تحولات ساختاریِ اجتماعی و نهادهای ناشی از آن، زمینه و علت اصلی ظهور رهبران کاریزماتیک قلمداد می شوند.
واکاوی عوامل پیدایش شخصیت جاهل کلاه مخملی در سینمای عامه پسند ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره اول زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱
92 - 72
حوزههای تخصصی:
در تعداد قابل توجهی از فیلم های داستانی تاریخ سینمای ایران شخصیتی وجود دارد که غالبا از او به عنوان «جاهل» یاد می شود، شخصیتی که می توان گفت پیش از انقلاب همواره محبوب بوده است. این شخصیت از اواسط دهه سی به فیلم های ایرانی راه پیدا می کند. ما در این پژوهش در بستر کلی تاریخی- اجتماعی و با توجه به وضعیت سینما و فیلم سازی در دوره مورد بحث پدیدار شدن این شخصیت در سینمای ایران را مورد کنکاش قرار داده ایم. نتایج این پژوهش نشان می دهد که آنچه باعث عطف نظر و محبوبیت جاهل شده است، ناامیدی و اکراه از مظاهر تمدن غرب و در نتیجه آن سیطره جستجو برای راه حل های بومی چه در میان توده ها و چه در میان روشنفکران بوده است. چنین ناامیدی برآیند اشغال کشور در جنگ جهانی دوم و همچنین تلاش حکومت در شبه غربی سازی ایران در آن سال ها بوده است. از سوی دیگر فیلم سازان ایرانی که توان رقابت تکنیکال با فیلم های خارجی توزیع شده در سینماها را نداشتند، مجبور بودند در مضامین، شخصیت پردازی و دیالوگ نویسی به فرهنگ و زبان کوچه و خیابان نزدیک شوند. بدین ترتیب شخصیت جاهل که با داستان« اسمال در نیویورک» به محبوبیت رسیده بود مورد توجه سینماگران و اقبال از سوی مخاطبان قرار می گیرد.
عوامل مرتبط با فقر مطلق در خانواده های تحت پوشش نهادهای حمایتی استان فارس(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۹ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۷۴
۹۶-۴۷
حوزههای تخصصی:
مقدمه: فقر پدیده ای است هولناک که زندگی بشر را تهدید می کند و فرایندی است پیچیده که باید آن را ماحصل نوع روابط اجتماعی، ساختار نظام سیاسی و راهبردهای اقتصادی-اجتماعی آن و همچنین عملکرد خود فرد دانست. فقر، معضلات اجتماعی و اقتصادی مختلفی را به همراه می آورد و ثبات سیاسی، همبستگی میان افراد جامعه و فرهنگ ملتها را تهدید می کند؛ به همین دلیل پرداختن به موضوع فقر و علل و عوامل به وجود آورنده آن یکی از مهم ترین وظایف دولتهاست. روش: این پژوهش از نظر روش شناختی، تحقیقی کیفی است که در آن از شیوه تحلیل مضمون استفاده شده است. همچنین از نظر هدف، اکتشافی و از نوع کاربردی است. مشارکت کنندگان در این پژوهش 17 نفر از مددکاران خانواده کمیته امداد امام خمینی «ره» استان فارس و اساتید رشته های مرتبط در دانشگاههای شهر شیراز بودند که از طریق روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. اطلاعات موردنیاز با استفاده از شیوه مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری و در یک فرایند مقایسه مداوم مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: در این پژوهش 14 مضمون سازمان دهنده و 6 مضمون فراگیر به عنوان عوامل اصلی مؤثر بر بروز فقر در خانواده های تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی یافت شد. مضامین فراگیر و مضامین سازمان دهنده در این پژوهش عبارتند از: «عوامل مرتبط به سرپرست خانواده (فرد مقصر و ناخواسته)»، «عوامل مرتبط به خانواده (قابل کنترل و غیرقابل کنترل)»، «عوامل حاکمیتی (سیاسی، قانونی، خدمات شهروندی، شیوه اداره نهادهای حکومتی)»، «عوامل فرهنگی (اجتماعی، اعتقادی)»، «عوامل جغرافیایی (اقلیمی، منابع طبیعی)» و «عوامل اقتصادی (داخلی، خارجی)». بحث: فقر پدیده ای چندبعدی، پیچیده و مزمن است که آسایش و رفاه فردی و اجتماعی انسانها را تباه می سازد. عوامل متعددی در پیدایش فقر نقش دارند که به دلیل تنوع علل، نمی توان صرفا با تأکید بر رفع یک یا چند عامل، فقر را مهار ساخت. مهار فقر در جامعه مستلزم شناسایی کلیه عوامل مؤثر بر بروز فقر، دسته بندی صحیح و معنادار این عوامل و برنامه ریزی جامع و یکپارچه برای رفع آن است.
Reliability, Validity, and Factor Structure of Teachers’ Success Evaluation Questionnaire(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The purpose of this study was to design and test the structural model of the effects of life experiences, personality traits and thinking styles on the success of teachers with the mediation of job interests. Methodology: In order to achieve this goal, 234 teachers were selected using a cluster sampling method among high school teachers in Bojnourd city as the sample of this study. At first, their success rate was assessed by managers and students through a researcher-made questionnaire. Then Sternberg-Wagner Stress Thinking Styles Questionnaire, Five Factor Questionnaire, Short Form Personality Traits, Job Awareness Questionnaire and Researcher-made Life-Exercise Questionnaire were completed by the teachers. At first, the descriptive characteristics of the data from the research sample were examined. In the next step, based on the path analysis method, the research model was extracted based on the relationships between the variables and finally, the fit of the extracted model with the experimental data was evaluated using the structural equation modeling method. Findings: The results indicated that the personality traits of psychosis, extroversion and direct consistency, and personality trait of conscientiousness indirectly through external job interests, have a significant effect on the prediction of teachers' professional success. Also, Kurds of thinking styles, cognitive thinking, forms of thinking styles, group thinking, levels of thinking styles, holistic thinking, and the domains of thinking styles, external thinking, and the forms of thinking, thinking, and marital styles are also Both indirectly and indirectly through interpersonal and interpersonal interests, and the work of thinking styles, peer-to-peer, indirectly through external job interests, coefficients have a significant effect on the prediction of the professional success of teachers. Conclusion: successful teachers include content knowledge, teaching skills, classroom management, communication skills and motivation, creativity development, interaction power.
هم گرایی ملی در میان دانشجویان کرد و بلوچ ایرانی: فراتحلیل و مرور نظام مند(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۹ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۷۵
۲۵۱-۲۰۳
حوزههای تخصصی:
مقدمه: این پژوهش به بررسی موقعیت هم گرایی ملی / واگرایی در میان دانشجویان کرد و بلوچ می پردازد. روش: جستجوی پایان نامه ها و طرحهای پژوهش انجام شده از طریق پایگاههای اطلاعاتی شامل، کتابخانه ملی و کتابخانه های دانشگاه تهران، شورای عالی انقلاب فرهنگی و همچنین مقالات نیز از طریق پایگاههای داده پرتال جامع علوم انسانی، Noormags, Irandoc، Magiran، SID، Civilica، Google Scholar، Scopus, Web of Science و با استفاده از کلیدواژه های «هم گرایی یا واگرایی ملی، هویت ملی یا هویت جمعی» و «دانشجو یا دانشگاهی» و «کرد یا بلوچ یا بلوچستان یا کردستان یا سیستان وبلوچستان یا زاهدان یا ایلام» و معادل انگلیسی آنها در مراکز بین المللی انجام شد. درنهایت، هشت مطالعه ملاک ورود به فراتحلیل را دارا بودند. سپس داده ها با استفاده از چک لیست محقق ساخته جمع آوری و به روش فراتحلیل و نرم افزار CMA-2 تحلیل شد. یافته ها: آزمون همگنی نیز نشان داد که متغیرهای مستقل نقش تعدیل کننده ایفا می کنند اما متغیر قومیت نقش تعدیل کننده نداشت. در این میان، بیشترین اندازه اثر مربوط به متغیرهای انسجام اجتماعی، سرمایه اجتماعی، رضایت از زندگی، ویژگیهای شخصیتی، هویت دینی، مشارکت سیاسی و تعامل و هم گرایی در خانواده بود. میانگین اندازه اثر مطالعات در قوم کرد برابر 245/0 و در قوم بلوچ برابر 145/0 به دست آمد. بر مبنای کل داده های تحلیل شده می توان اظهار داشت که مهم ترین عوامل مثبت مؤثر بر هم گرایی ملی مربوط به متغیر انسجام اجتماعی (505/0)، سرمایه اجتماعی (337/0)، رضایت از زندگی (332/0) و همچنین عوامل منفی مؤثر مشتمل بر احساس محرومیت (0.184) و میزان مصرف رسانه ای از شبکه های ماهواره ای (0.16-)، است. بحث: درواقع در سیاست گذاری برای ارتقای همگرایی ملی باید به بهبود انسجام اجتماعی، ارتقای سرمایه اجتماعی، کاهش احساس محرومیت و اصلاح مصرف رسانه ای جمعی اقدام کرد. از طرف دیگر، با افزایش احساس محرومیت، تعلق به هویت قومی به مثابه یک سپر محافظتی افزایش یافته و در مقابل، احساس هویت ملی کاهش می یابد، امری که می تواند با سیاست گذاری صحیح و رفع احساس محرومیت و برطرف کردن موانع محلی و ملی برای کسب امتیازات اجتماعی، مرتفع شود.
بازسازی معنایی کیفیت زندگی زنان سرپرست خانوار در کردستان: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال سی ام بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۷۳)
143 - 166
حوزههای تخصصی:
زنان سرپرست خانوار ازجمله گروه های اجتماعی آسیب پذیر در جامعه اند و زندگی اجتماعی آنان به دلیل نبودن یا ضعف سرپرستی مرد با چالش هایی روبه روست. هدف این پژوهش مطالعه کیفی کیفیت زندگی این قشر از زنان از نگاه خودشان در شهر مرزی بانه در کردستان است؛ شهری که در یک و نیم دهه گذشته به دلیل تحولات اقتصادی، تغییرات اجتماعی زیادی را تجربه کرده و وجود شماری از این زنان، معلول همین تحولات است. روش این پژوهش کیفی است. با 23 نفر از زنان سرپرست خانوار در این شهر مصاحبه عمیق انجام شد. حجم نمونه براساس معیار اشباع نظری تعیین شد. از روش تحلیل محتوای کیفی برای تحلیل داده های مصاحبه ای استفاده شد. تحلیل ها درنهایت سبب ظهور چهار مقوله اصلی زیر شد: فرسودگی تدریجی، طرد و حاشیه نشینی، بازتعریف جایگاه زنانگی و حمایت برای بقا. این یافته ها نشان می دهند با وجود وضعیت دشوار و کیفیت نامطلوب زندگی این دسته از زنان، کمک های مالی و حمایتی نهادهای رسمی حتی در سطوحی پایین در کنار کمک های مردمی نقش مهمی در زندگی آنها دارند. نکته مهم این است که این حمایت های رسمی و غیررسمی در بسیاری از موارد تنها به حفظ وضعیت موجودشان کمک کرده و به ندرت سبب توانمندی آنها شده است؛ یعنی تنها بقای وضعیت کنونی آنان با ویژگی های مذکور را تضمین می کند و هدایت حمایت ها به ویژه به حوزه اشتغال آنان بسیار مؤثرتر است.
تأثیر دشواری های تنظیم هیجان و تکانشگری ناکارآمد بر اخلاق ترافیک شهروندی رانندگان تاکسی های درون شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال یازدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
17 - 36
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: عوامل متعددی از جمله عوامل انسانی، راه، وسیله نقلیه و محیط در ترافیک تأثیر دارند که در این بین، عامل انسانی بیشترین نقش را دارد و یکی از مهم ترین عوامل انسانی اخلاق ترافیک شهروندی رانندگان است پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر دشواری های تنظیم هیجان و تکانشگری ناکارآمد بر اخلاق ترافیک شهروندی رانندگان تاکسی های درون شهری، مطالعه گردید. روش شناسی: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ ماهیت، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه پژوهش رانندگان تاکسی های درون شهری خرم آباد در سال 1397 بودند، که از میان آنها 129 نفر با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. داده ها با کمک پرسشنام های اخلاق ترافیک شهروندی، دشواری های تنظیم هیجان و تکانشگری ناکارآمد جمع آوری گردید. داده ها با روش های همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه با مدل همزمان تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان می دهد که دشواری های تنظیم هیجان (0.55-=r) و تکانشگری ناکارآمد (0.42-=r) با اخلاق ترافیک شهروندی رانندگان تاکسی همبستگی منفی، معکوس و معنادار داشتند. همچنین متغیرهای دشواری های تنظیم هیجان30/0و تکانشگری ناکارآمد 18/0 درصد از تغییرات اخلاق ترافیک شهروندی رانندگان را پیش بینی کردند (01/0>p). نتیجه گیری: دشواری های تنظیم هیجان و تکانشگری ناکارآمد با اخلاق ترافیک شهروندی رانندگان تاکسی های درون شهری همبستگی مثبت و معنادار داشتند و متغیرهای پیش بین به طور معناداری توانستند اخلاق ترافیک شهروندی را پیش بینی کنند. بنابراین نتایج حاکی از اهمیت متغیرهای دشواری های تنظیم هیجان و تکانشگری ناکارآمد در پیش بینی اخلاق ترافیک شهروندی رانندگان تاکسی های درون شهری می باشند.
تحلیل تطبیقی عوامل مؤثر بر قانون گریزی و قانون شکنی در استان های ایران مبتنی بر منطق فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال بیستم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
3 - 32
حوزههای تخصصی:
براساس آمارها، پژوهش ها و نظرسنجی های متعدد، در کشور ایران میزان قانون شکنی و قانون گریزی زیاد است. در این پژوهش در صدد شناسایی و تبیین عوامل مؤثر بر قانون شکنی و قانون گریزی در بین استان های ایران هستیم. چارچوب نظری پژوهش براساس نظریه های کج رفتاری و توسعه اجتماعی است؛ براین اساس، عوامل تبیین کننده قانون گریزی و قانون شکنی به دو دسته عوامل نگرشی و عوامل ساختاری تقسیم بندی شدند. سپس، از تابع رفتار چلبی برای شناسایی و تبیین ترکیب هایی از عوامل مؤثر بر قانون گریزی و قانون شکنی در بین استان های ایران استفاده شده است؛ بنابراین، رویکرد این پژوهش تحلیل تطبیقی-فازی و تکنیک جمع آوری داده ها به دلیل وسعت موضوعی و نظری پژوهش، تحلیل داده های موجود (ثانویه) است. براساس نتایج، با بررسی شروط عِلّی مؤثر بر قانون گریزی در کل استان های کشور، دو مسیر (ترکیب) منجر به قانون گریزی مشاهده شد. در مسیر اول، چهار شرط گرایش به نظم کم، سردرگمی اجتماعی، میزان سواد و بیکاری در ترکیب با یکدیگر به قانون گریزی منجر شدند، اما مسیر دوم از ترکیب پنج شرط احساس عدالت کم، گرایش به نظم کم، سردرگمی اجتماعی، سواد و شهرنشینی شکل گرفته است. همچنین، ضریب سازگاری کل در این دو مسیر عِلّی برابر با 95/0 بود. این میزان سازگاری همراه با شاخص پوشش برابر با 59/0 بیانگر اهمیت نظری و تجربی این دو مسیر است.
تیپولوژی مناطق 15 گانه شهری اصفهان با تأکید بر آسیب های اجتماعی محله های فوق بدخیم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال سی ام تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۷۴)
117 - 136
حوزههای تخصصی:
کلان شهرهای ایران در آستانه بلعیده شدن ازسوی حاشیه های شهری اند و اگر اقدامات پیشگیرانه ای صورت نگیرد، به زودی متن شهرها ممکن است در معده حاشیه های شهری هضم شوند. اصفهان در یک صد سال اخیر بالاترین میزان صنعتی شدن و سریع ترین رشد جمعیت را داشته است. به گونه ای که جمعیت اصفهان در صد سال اخیر از هشتاد هزار نفر به دو میلیون نفر رسیده است. این میزان از صنعتی شدن افسارگسیخته و شهرنشینی بدون شهرگرایی و توسعه پایدار سبب ایجاد محله هایی شده است که می توان آنها را محله های فوق بدخیم دانست؛ محله هایی که در آنها بسته ای از آسیب های اجتماعی به همراه جرائم خشن و احساس امنیت پایین وجود دارد. در کنار این مسائل، فقر، بیکاری، وجود بافت های فرسوده و امکانات ناچیز رفاهی و خدماتی، هرگونه امید به بهبود وضعیت آنها را از بین برده است. داده های پژوهش ازطریق روش اسنادی و کتابخانه ای جمع آوری شده اند و از فن جبر بولی در تحلیل تطبیقی استفاده شده است. نتایج تحلیل بولی نشان می دهند با وجود آنکه تقریباً در همه مناطق شهری اصفهان آسیب های اجتماعی بالاست، در محله های فوق بدخیم منطقه 14 این مسائل با وضعیت نامناسب اقتصادی، مهاجرت افراد کم درآمد و وقوع جرائم خشن در هم تنیده شده است. همچنین، براساس همگنی فرهنگی - اجتماعی، شش تیپ مختلف مناطق شهری شناسایی شدند که عبارت اند از: مناطق تاریخی (مناطق 1 و3)، مناطق حاشیه نشین روستایی - شهری (مناطق 2، 9 و 11)، مناطق مدرن (مناطق 5 و 6)، مناطق حاشیه نشین مهاجر و محله های فوق بدخیم (منطقه 14) که بیشتر در بخش های شرق و شمال شرق اصفهان متمرکز و در حال گسترش اند.
تحلیل جنسیتی سیاست گذاری اشتغال در ایران پساانقلاب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۸
1 - 34
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله شناسایی رویکردهای جنسیتی حاکم بر مجموعه سیاست های اشتغال بعد از انقلاب اسلامی با استفاده از تحلیل محتوای کیفی است. نتایج مطالعه نشان می دهد که گزاره های مختلفی از گفتمان های جنسیتی رقیب در مجموعه اسناد قابل شناسایی است که به لحاظ دوره زمانی، مرجع تصویب کننده و حوزه های اشتغال، تنوع و تحول داشته اند. به عبارت دیگر، درحالی که مقولات بازتاب دهنده رویکرد ذات گرا در مجموعه اسناد و در گفتمان های سیاسی مختلف چون اولویت مادری و همسری، خانواده مرد سرپرست، اشتغال مضر، حوزه خصوصی مهم، تکالیف و حقوق متفاوت و خانواده محوری سیطره دارد. اشتغال مشروط برای گروه زنان نخبه نیز مورد نظر سیاست گذار بوده است و از منظر غیرذاتگرایانه نیز مقولاتی چون برابری دستمزد، مهارت محوری و توانمندسازی و تغییرات ساختاری نیز مدنظر بوده است. در مجموع با استفاده از مدل مک فیل می توان وجود رویکردهای ذات گرایانه و غیرذات گرایانه مختلف در اسناد را شناسایی کرد که نشان دهنده تناقضات اساسی و مواضع متناقض در سطح کلان نسبت به اشتغال زنان هستند.
واکاوی پدیده مزاحمت های خیابانی فیزیکی با رویکرد مردم نگاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر، با تأکید بر شباهت مزاحمت های خیابانی فیزیکی با پدیده «تجاوز جنسی» و تأثیر زیان بارتر این مزاحمت ها به ویژه برای زنان، این پدیده را واکاوی کرده است. این مقاله، با رویکرد مردم نگاری انجام شده و در طیِ آن، اطلاعات گردآوری شده از 45 مصاحبه عمیق با قربانیان، عاملان و شاهدان مزاحمت های خیابانی فیزیکی و نیز داده های حاصل از مشاهده رفتارهای 44 نفر از این مزاحمان، در قالب متن های مشاهده و مصاحبه پیاده سازی و درنهایت، با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی تجزیه وتحلیل شده است. نتایج حاصل شده، 5 مقوله اصلی سیمای کنشگران، آیین عضویت، مطلوبیت زمان و مکان، قواعد رفتار و تجارب مشترک، را در برمی گیرد و به کمک آنها «خرده فرهنگ مزاحمت جنسی» را ارزیابی می کند. طبق نتایج، عاملان مزاحمت های فیزیکی در 2 تیپ «فرصت طلب ها» و «پوست کلفت ها» و قربانیان در 5 تیپ شاملِ «معترض پرخاشگر»، «معترض محترم»، «معترض محافظه کار»، «معترض منفعل» و «قربانی بی اعتنا» مقوله بندی شده اند (سیمای کنشگران). عاملان مزاحمت های فیزیکی در طی فرایند جستجوی راه برای ارضاء غریزه تا تبدیل شدن به یک مزاحم خیابانی پوست کلفت، به عرصه ای از کنش های متقابل وارد می شوند (آیین عضویت) که در آن «کنش های جنسی» و «رفتارهای جنسیتی» آنها در اماکن عمومی با پاسخ هایی از جنسِ «برخورد آشکار»، «برخورد ضمنی»، «فرار از موقعیت»، «انفعال» و «بی اعتنایی» قربانیان مواجه می شود (قواعد رفتار). در این عرصه، مطلوبیت فضا و زمان معنای متفاوتی دارد و بر مبنای اختلاط و ازدحام جمعیت تعریف می شود (مطلوبیت زمان و مکان). همچنین، در این عرصه تجارب مشترک کنشگران به مثابه عامل پیونددهنده و هویت بخش عمل می کند (تجارب مشترک).
The impact of university education on women social resilience for development of small and medium enterprises(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Introduction: This research aimed the effectiveness the dimensions of university education on women's social resilience to develop small and medium enterprises. Methodology: The research was applied in terms of purpose and an exploratory blend in terms of the method type. The statistical population of the study in the qualitative section of the research included all faculty members, and in the quantitative phase, all female graduates of the Governmental and Azad universities in Babolsar, Ramsar, Babol, Behshahr, Joybar, Chalous, Sari, Savadkouh, Noor, Noshahr, Neka, Amol, Tonekabon, Ghaemshahr, and محمودabad. Through the qualitative section, the purposeful sampling method was utilized and the sample size was determined based on the saturation law of 15 individuals. In the quantitative section regarding the unlimited size of the society, 384 individuals were selected as sample using the cluster random sampling method. The measurement tool consisted of two researcher-made questionnaires based on the data obtained from theoretical foundations and interviews with the due experts in which included a 28 questions on university education with the aim of identifying small and medium enterprises and 35 questions on social resilience. In order to analyze the data, in addition to the encoding, the descriptive statistics indices (mean and standard deviation) and the inferential statistics indices (confirmatory and exploratory factor analysis) were used in the framework of structural equations using the SPSS21 and Amos software. Findings: The results of structural equations showed that entrepreneurship education, university in-service training programs, virtual education, formal education, side skills training, and basic work and theoretical education affect the social resilience of graduated women. In addition, according to the standardized regression coefficients (β), in-service training programs with an impact level of 0.510 had the most impact and formal education with the effect of 0.264 had the least effect on the social resilience of female graduates of Universities of Mazandaran. Conclusion: Based on the findings of the research, the decision makers and the appropriate policies of the university administrators help to make more and better university education to promote social resilience of their students.
بررسی تاثیر بازارگرایی و کیفیت خدمات بر توان رقابتی باشگاه های ورزشی با توجه به نقش میانجی عملکرد بازار
منبع:
مطالعات فرهنگی - اجتماعی المپیک سال اول زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱
157 - 174
حوزههای تخصصی:
هدف از نگارش تحقیق حاضر، تعیین تاثیر بازارگرایی و کیفیت خدمات بر توسعه توان رقابتی باشگاه های ورزشی شمال غرب تهران با توجه به نقش میانجی عملکرد بازار می باشد. این تحقیق، از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ گردآوری داده ها، توصیفی- پیمایشی محسوب می شود. ابزار گردآوری داده ها نیز پرسشنامه بوده که برای تدوین آن، از مطالعات کتابانه ای و میدانی استفاده شد. جامعه آماری تحقیق حاضر، مدیران و مربیان باشگاه های ورزشی شمال غرب تهران به تعداد 474 نفر می باشند که با بهره گیری از فرمول حجم نمونه کوکران، 213 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. روش نمونه گیری نیز تصادفی طبقه ای بود. در این تحقیق، بازارگرایی و کیفیت خدمات به عنوان متغیرهای مستقل، عملکرد بازار به عنوان متغیر میانجی و توان رقابتی نیز به عنوان متغیر وابسته در نظر گرفته شدند. پرسشنامه مورد نظر نیز از نوع استاندارد بوده که پس از تائید روایی (صوری و محتوا) و پایایی (آلفای کرونباخ) میان افراد جامعه آماری توزیع شد. نتایج حاصل از بکارگیری مدلسازی معادلات ساختاری در محیط نرم افزار لیزرل، بیانگر تاثیر مثبت و معنادار بازارگرایی و کیفیت خدمات بر توسعه توان رقابتی باشگاه ها به طور مستقیم و غیرمستقیم (از طریق نقش میانجی عملکرد بازار) بود.