فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۷۶۱ تا ۶٬۷۸۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
گسترش شرکت های هرمی در دهه 1380 یکی از پدیده های اجتماعی جالب توجه در ایران بوده است. هدف این مقاله، شناسایی علل تداوم و گسترش فعالیت این شرکت ها بر اساس بررسی تجربه فعالان شرکت کوئست در ایران در یک پژوهش کیفی است. اطلاعات این تحقیق از مصاحبه های عمیق با 31 نفر از فعالان کوئست و همچنین تحلیل محتوای کتاب ها و فیلم های پرکاربرد در مباحث آموزشی کوئست به دست آمده است. نتایج نشان می دهد: تغییر نگرش افراد به موفقیت، شغل و درآمد، یکی از عوامل مهم در تداوم فعالیت اعضا بوده است. همچنین علاوه بر ساختار سلسله مراتبی کوئست که روابط افراد را در مجموعه ها تنظیم می کرده، مجموعه باورهای مشروعیت بخش قدرتمند در قالب فعالیت های جمعی و گروهی، انگیزه و انرژی لازم برای فعالیت اعضا را به وجود می آورده است.
علل و عوامل طلاق در جامعه و جنبه های مختلف آن
حوزههای تخصصی:
طلاق شوم ترین سرنوشتی است که ممکن است برای یک خانواده رقم بخورد. با این وجود گاه گریزی از آن باقی نمی ماند. با طلاق رشته ازدواج میان زن و شوهر قطع می شود و از آن پس برای باز کردن گروه علقه میان آن دو باید برخی اقدامات انجام شود. این پدیده یکی از مسائل اجتماعی عصر ماست که امروزه کمتر کسی در مورد مشکل و معضل بودن آن شک می ورزد. میزان بالای طلاق در جوامع امروزی جامعه شناسان را به کنکاش در مورد عوامل موثر بر آن داشته تا مکشوف گردد که چه چیزی موجب چنین تغییری در نرخ طلاق گردیده است. این پدیده جنبه های متعددی از زندگی افراد را تحت تأثیر قرار می دهد و به یک معضل اجتماعی تبدیل شده است. پدیده طلاق یک پدیده روان شناختی است و علل متفاوت روانی، اجتماعی و ... دارد و می بایست روحیه طلاق زدگی در افراد وجود داشته باشد.
سئوالات اصلی که این مقاله در پی پاسخگویی به آنهاست عبارتند از اینکه چه عواملی در جامعه منجر به طلاق می شود؟ و اینکه جنبه های طلاق چیست؟ می باشد. موضوع این مقاله، بررسی و شناخت علل یا عواملی است که در وقوع طلاق موثر می باشد و می خواهیم ببینیم، چه عواملی موجب می شود که طلاق صورت بگیرد اما اهمیت پژوهش حاضر در این است که علل و عوامل اصلی طلاق شناخته می شود و همین طور، عوارض روانی – اجتماعی ناشی از آن مشخص می شود. و با شناخت علل و عوارض آن مسئولان اجتماعی کشور می توانند با ارائه پیشنهادات و کاربرد روشهای صحیح تر در پیشگیری و کاهش این مشکل چاره ای بیندیشند. در نهایت این پژوهش در 4 بخش تنظیم شده است که به روش توصیفی – تحلیلی در دو بخش اول آن به ارزیابی مفهوم طلاق و بررسی آن در نظام های حقوقی مختلف می پردازد. و دو بخش پایانی آن هم به علل و عوامل طلاق در جامعه و جنبه های مختلف آن اختصاص یافته است.
قدرت سیاسی و هویت معنوی انسان
حوزههای تخصصی:
نسبیت گرایی، جوهر ستیزی و نفی هرگونه ذات مطلق که نقطه نهایی ارجاع است سه شاخصه اصلی نظریه گفتمان محسوب می شوند که لاجرم نگاهی غیرثابت و متحول به هویت انسانی دارد. با این حال نظر به مصرحات دینی نمی توان نقش زمان و مکان را آن گونه که در نظریه گفتمان مؤکد است در قوام هویت انسانی نادیده گرفت. لذا مقاله حاضر از یک سو مدافع جوهرگرایی در هویت انسانی و ارجاع آن به ذاتیات مطلق است و از سوی دیگر به نقش زمان و مکان درقوام هویت می پردازد . از نگاه مقاله حاضر این قدرتهای سیاسی مستقر هستند که نقش موسس و حافظان گفتمان ها را ایفا می کنند. مسأله اصلی این است که چگونه هویت معنوی انسان در عرصه گفتمان ها با اوصاف نسبیت گرایی، جوهر ستیزی و بنیان ستیزی متبلور شده و ماندگار می گردد. لذا مقاله حاضر ضمن ارائه تعریف مفاهیم، نظریه مختار خود که همان جمع بین گفتمان وجوهرگرائی است را ارائه می دهد و در نهایت به توصیف هویت معنوی انسان می پردازد.
بررسی ظرفیت های مادران در تربیت اجتماعی فرزندان با تکیه بر یافته های دینی و علمی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
زن و مرد به عنوان ارکان اصلی خانواده، متناسب با ظرفیت های جسمی و روان شناختی نقش های ویژه ای در خانواده به عهده دارند. زنان و مادران به دلیل برخورداری از توانمندی های خاصی که دارند در بُعد تربیت اجتماعی فرزندان از جایگاه انحصاری برخوردارند. پژوهش حاضر با هدف تبیین و بررسی ظرفیت های مادران در تربیت اجتماعی و جامعه پذیر کردن رفتارهای فرزندان با تکیه بر یافته های دینی و علمی انجام شده است. روش پژوهش، توصیفی−تحلیلی و استنباطی است، به این منظور پس از شناسایی و استخراج ظرفیت های زنان و مادران و نقش آنان در نظام خانواده از نگاه متون دینی، به تحلیل محتوای آنها پرداخته و ظرفیت های مادران در تربیت اجتماعی فرزندان بررسی شد. مادران و زنان به دلیل برخورداری از ظرفیت های زیستی−اجتماعی منحصر به فرد، برخورداری از جایگاه عاطفی خاص، مجهز بودن به ظرفیت های کلامی و غیرکلامی، ایمنی بخشی به واسطه شوهرداری نیکو و بهره مندی از ظرفیت های یادگیری مشاهده ای، نقش تعیین کننده ای در تربیت اجتماعی و اخلاقی فرزندان دارند.
الگوی رفتار اشتراک دانش در شبکه اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شبکه های اجتماعی و مشارکت، مفاهیمی به شدت رایج در جهان معاصر به ویژه در میان دانشگاهیان است. اهمیت اشتراک دانش در این است که موجبات یادگیری را فراهم می سازد. در این میان نقش یادگیری به عنوان ظرفیتی بالقوه برای ایجاد توسعه پایدار جوامع انسانی در عصر فناوری دیجیتالی مورد توجه است. در این میان نقش یادگیری به عنوان ظرفیتی بالقوه برای ایجاد توسعه پایدار جوامع انسانی در عصر فناوری دیجیتالی مورد توجه است. هدف پژوهش حاضر ارائه الگوی رفتار اشتراک دانش دانشجویان در شبکه اجتماعی است. این پژوهش از نوع توصیفی- اکتشافی است و از روش پیمایش الکترونیک بهره مند است. 203 نفر از اعضای شبکه اجتماعی از جمعیت آماری شبکه اجتماعی دانشگاه تهران نمونه اتفاقی این پژوهش را تشکیل می دهد. پرسشنامه استاندارد رفتار اشتراک دانش از دو طریق ارسال ایمیلی و نمایش لینک پرسشنامه بر روی صفحه وب شبکه اجتماعی در مدت زمان 3 ماه و در دو نوبت توزیع گردید. برای بررسی کفایت حجم نمونه از شاخص KMO استفاده شده است. داده های به دست آمده از پیمایش، توسط تحلیل عاملی تاییدی با استفاده از نرم افزار LISREL مورد پردازش قرار گرفت. یافته ها نشان می دهد که به ترتیب عوامل گروهی، عوامل فردی و عوامل محیطی بر اشتراک دانش دانشجویان در شبکه اجتماعی اثرگذار هستند. بعلاوه، از عوامل گروهی: ارتباطات؛ از عوامل فردی: نگرش به منظور اشتراک دانش؛ و از عوامل محیطی: عامل محیط فرهنگی (آموزشی) بیشترین تاثیرگذاری را بر رفتار اشتراک دانش دانشجویان در شبکه اجتماعی داشته اند.
بررسی نگرش نسبت به ادامه تحصیل پس از ازدواج و تأثیر آن بر تصمیم گیری درباره فرزندآوری (مطالعه زنان در شرف ازدواج شهرستان نیشابور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، تعیین نقش نگرش نسبت به تحصیلات و تصمیم به ادامه تحصیل بر تصمیم گیری درباره فرزندآوری در بین زنان در شرف ازدواج شهرستان نیشابور می باشد. روش تحقیق: این مقاله بر اساس داده های یک پیمایش بر روی 415 نفر از زنان در شرف ازدواج 10 تا 39 ساله که برای انجام آزمایشات و شرکت در کلاس های مشاوره ی قبل از ازدواج در آبان و آذرماه سال 1392 به آزمایشگاه مرجع سلامت این شهرستان مراجعه نموده و ازدواج اول آن ها بوده، صورت گرفته است. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه ای ساخت یافته است. متغیر وابسته قصد فاصله گذاری از ازدواج تا تولد فرزند اول، متغیر مستقل نگرش نسبت به تحصیلات و قصد ادامه تحصیل و متغیرهای مخدوش کننده عبارتند از مقیاس های نگرشی و برخی متغیرهای جمعیت شناسی.
یافته ها: نگرش زنان نسبت به تحصیلات و تصمیم آنها درخصوص ادامه تحصیل پس از ازدواج بعنوان یک متغیر مهم و تأثیرگذار بر قصد فاصله گذاری از ازدواج تا تولد فرزند اول می تواند در برنامه ریزی ها مورد توجه قرار گیرد. چرا که نگرش مثبت زنان نسبت به تحصیلات و تصمیم آنها برای ادامه تحصیل پس از ازدواج به رقم سن پایین ازدواج در جامعه ی مورد بررسی، رفتار باروری را از طریق فاصله گذاری بین ازدواج تا تولد فرزند اول تحت تأثیر قرار می دهد. به عبارتی تداخل بوجود آمده بین تحصیلات زنان و باروری آنها معمولاً با فاصله انداختن از ازدواج تا تولد فرزند اول پاسخ داده می شود که این پاسخ مستقیماً بر میزان و رفتار باروری جامعه مورد نظر اثر می گذارد. بنابراین سیاست های جمعیتی اگر بتوانند برنامه هایی را اجرایی کنند که موجب سازگاری نقش مادری با ادامه تحصیلات زنان پس از ازدواج شود می توانند بسیار مؤثرتر باشند.
بررسی پذیرش تمایز موقعیت جنسی بر نابرابری قدرت در خانواده (نمونه شهر خرم آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، بررسی رابطه بین پذیرش تمایز موقعیت جنسی و نابرابری قدرت در بین خانواده هاست. چارچوب نظریه پژوهش، نظریات تفاوت جنسی، نابرابری جنسی و ستمگری جنسی است. روش تحقیق پیمایش، جامعه آماری زنان شهر خرم آباد، حجم نمونه صد نفر از زنان و مردان خرم آبادی شیوه نمونه گیری تصادفی نظام مند و روش گردآوری اطلاعات پرسشنامه و مصاحبه است. نتایج و یافته های تحقیق نشان می دهد که نابرابری قدرت در بین خانواده های خرم آبادی وجود دارد و زنان تحت سلطه مردان قرار دارند؛ به گونه ای که زنان این نابرابری را همسان و تقریباً مانند مردان پذیرا هستند و تنها بین متغیر تحصیلات، با نابرابری قدرت در خانواده رابطه منفی وجود دارد و دیگر متغیرهای سن، شغل و مدت زندگی مشترک، هیچ یک بر ساختار قدرت اثرگذار نیست.
مشارکت اجتماعی و نشاط اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش به بررسی رابطه بین مشارکت اجتماعی و نشاط اجتماعی پرداخته می شود. روش پژوهش از نوع پیمایش و جامعه آماری آن کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد اردبیل در سال تحصیلی 92-91 هستند که تعداد آنها برابر با 10223 نفر است. برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شد و 370 نفر دانشجو به شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه بوده که در مورد متغیر نشاط اجتماعی با پنج بعد از پرسشنامه استاندارد آکسفورد استفاده شده و پرسشنامه مشارکت اجتماعی با سه بعد از نوع پرسشنامه محقق ساخته بوده است. روایی پرسشنامه از طریق اعتبار صوری و محتوایی و پایایی آن نیز از طریق آلفای کرونباخ به دست آمد. اطلاعات به دست آمده با استفاده از نرم افزار آماری SPSS تجزیه و تحلیل شد. نتایج تحقیق حاضر نشان می دهد که میزان نشاط اجتماعی در حدّ متوسط به بالا و میزان مشارکت اجتماعی در حدّ متوسط به پایین است. در ابعاد مشارکت اجتماعی روحیه مشارکتی و در ابعاد نشاط اجتماعی بعد رضایت از خود بیشترین میانگین را در بین دانشجویان به خود اختصاص می دهند. میزان نشاط اجتماعی با مشارکت اجتماعی و ابعاد سه گانه آن دارای همبستگی مستقیم معنی دار بود؛ ولی مشارکت و نشاط اجتماعی براساس جنس، وضعیت تأهل دانشجویان معنی دار نبودند. دانشجویان رشته های علوم انسانی و پزشکی با نشاط تر بوده و دانشجویان فنی در بین دانشجویان مورد مطالعه از کمترین میزان نشاط برخوردار بودند. در نهایت، تحلیل رگرسیون نشان داد که 17 درصد از تغییرات متغیر نشاط اجتماعی از روی ابعاد سه گانه مشارکت اجتماعی قابل تبیین است. همچنین، وجود روحیه مشارکتی بیشترین تأثیر را در میزان نشاط اجتماعی دانشجویان دارا بوده است.
رابطه مشارکت در تصمیم گیری و حمایت ادراک شده سرپرست بر رفتارهای شهروندی سازمانی در میان کارکنان، با توجه به نقش میانجی گر عدالت رویه ای و توزیعی ادراک شده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی مدل پیشنهادی مبنی بر میانجی گری عدالت رویه ای و توزیعی ادراک شده در رابطه میان حمایت ادراک شده سرپرست و مشارکت در تصمیم گیری با رفتارهای شهروندی سازمانی انجام گرفته است. جامعه آماری پژوهش، کلیه کارکنان جهاد کشاورزی استان کهگیلویه و بویراحمد (490 نفر) در سال 1391 است که از بین آنان 120 نفر به صورت تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های مشارکت در تصمیم گیری (پارنل و کرندال، 2001)، بعد حمایت سرپرست از پرسشنامه حمایت اجتماعی ایزنبرگر و همکاران (1986)، رفتار شهروندی سازمانی اسمیت و همکاران (1983 )، عدالت توزیعی کالیت (2001) و عدالت رویه ای نیهوف و مورمان (1993) است. داده های حاصل از پرسشنامه های پژوهش از طریق روش الگویابی معادلات ساختاری (SEM)، روش بارون و کنی (1986) و آزمون معنی داری سوبل (1982) مورد تحلیل قرار گرفتند. شواهد حاصل از تحلیل داده ها ، برازش خوب الگوی پیشنهادی را مورد حمایت قرار دادند. نتایج نشان می دهد که هم عدالت رویه ای و هم عدالت توزیعی، نقش میانجی گر در رابطه میان مشارکت در تصمیم گیری و رفتارهای شهروندی سازمانی دارند ولی در رابطه بین حمایت ادراک شده سرپرست و رفتارهای شهروندی سازمانی تنها عدالت رویه ای، نقش میانجی گر دارد و میانجی گری عدالت توزیعی در این رابطه معنی دار نیست.
علل تکوین جنبش ملی شدن صنعت نفت براساس نظریه محرومیت نسبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین وقایع بعد از جنگ جهانی دوم در ایران، ملی شدن صنعت نفت به واسطه حضور مردم در صحنه سیاست و بحرانی است که سبب قطع روابط سیاسی ایران و انگلیس شد؛ به همین دلیل جنبش ملی شدن صنعت نفت در ایران را می توان سرآغاز فصل نوینی درجهت مطالبات مردم مبتنی بر استقلال خواهی و استبدادستیزی به حساب آورد. تاکنون نویسندگان متعددی از ابعاد گوناگون، علل و عوامل شکل گیری و ناکامی جنبش ملی شدن صنعت نفت را بررسی کرده اند. مقاله پیش رو درصدد است تا ضمن افزودنِ زاویه جدیدی در تحلیل جنبش صنعت نفت با تمهید پشتوانه نظری مبتنی بر محرومیت نسبی، در مقام پاسخ گویی به این سؤال برآید که چه عواملی موجب شد تا مردم و رهبران ایران در برپایی جنبش ملی شدن صنعت نفت پافشاری و مشارکت داشته باشند. پژوهش پیش رو با روش توصیفی و تحلیلی صورت گرفته و گردآوری اطلاعات به صورت مطالعات کتابخانه ای و اسنادی شامل کتاب ها، مقاله های تخصصی و اینترنت بوده است. نتایج تحقیق نشان می دهد، عناصر بین الاذهانی استقلال خواهی و استبدادستیزی موجود در فرهنگ سیاسی ایران، محرومیتی را که حاصل انتظارها و توانایی های مردم و رهبران ملی- مذهبی به منظور رسیدن به پیشرفت است، باعث شده تا ایرانیان بر حقوق خود اصرار ورزیده و زمینه های ملی کردن صنعت نفت را فراهم کنند.
ارتباط میان نرخ جرم و جنایت با تورم و بیکاری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه، با توجه به اهمیت موضوع جرم و اثرهای زیانبار اجتماعی اقتصادی آن، به بررسی عوامل اقتصادی (بیکاری و تورم) مؤثر بر جرم و جنایت در ایران می پردازد. اگر مطلوبیت مورد انتظار ناشی از جرم، از مطلوبیت مورد انتظار کار قانونی بیشتر باشد، جرم انجام می شود که براین اساس، شرایط اقتصادی مانند: بیکاری، تورم و فقر موجب افزایش نرخ ارتکاب جرم می شوند، چون این عوامل تفاوت میان جرم و کار قانونی را افزایش می دهند. بدین منظور، با استفاده از آزمون دیکی فولر تعمیم یافته (ADF)، آزمون هم جمعی یوهانسن و مدل تصحیح خطای برداری (VECM) در قالب خود توضیح برداری ارتباط میان دو شاخص مهم اقتصاد کلان و نرخ جرم در طول سال های1360-1390در محدوده جغرافیایی ایران بررسی شد. نتایج حاصل نشان می دهد که نرخ بیکاری و تورم اثر مثبتی بر میزان جرم و جنایت در ایران دارد؛ به طوری که با یک واحد افزایش نرخ بیکاری و تورم، میزان جرم و جنایت به ترتیب 02/2 و 58/1واحد افزایش می یابد. لذا با توجه به این که در طول چند سال اخیر، میزان تورم اقتصادی به شدت افزایش یافته و نرخ بیکاری به نحو نگران کننده ای بالا رفته و گرانی کالا ها و خدمات به یکی از بزرگترین مشکلات افراد و خانواده ها تبدیل شده است، لازم است فعالیت های مجرمانه فقط از حیث مفهوم مجرد قانونی ملا حظه نشوند؛ بلکه در برخورد با این گونه جرایم، باید علل و عوامل ارتکاب آن ها نیز که در واقع رشد نقدینگی، افزایش تورم، گرانی کالا ها و خدمات و بیکاری فزاینده است، مورد ملا حظه قرار گیرند.
انقلاب اسلامی و انکشاف منطق تاریخ ایران (تأملی در نسبت انقلاب اسلامی با ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در تجربه انقلاب اسلامی وحدت اقوام ایرانی چشمگیر و بی سابقه بود. چه چیزی اقوام به غایت متفاوت را به غایت متحد ساخت؟ پاسخ این مقاله آن است که ظهور اصل سامان بخش تاریخ ایران و به عبارتی، «میل اتصال جمعی به امر مطلق» در انقلاب ایران آنقدر جاذب و دربرگیرنده بود که توانست وحدت تحیرآور و «مطلقاً بی سابقه» اقوام ایرانی را باعث گردد. در واقع، ظهور نامنتظر اراده عمومی اجتماع ایرانی برای اتصال به مطلق، بنیاد تأملات پیرامون ایران در این مقاله است. انقلاب اسلامی به دلیل اینکه یگانه و بی سابقه، سراسری و کلی و یکباره و قیام گونه است، امری استثنایی است، در این معنا که سرریزِ ناهشیار محتوای یگانه تاریخ ایران (ایده مطلق) به درون زمان حال است. در این صورت، تاریخ ایران از طریق انقلاب ایران قابل درک و تعریف می شود، نه انقلاب ایران از طریق تاریخ ایران، آنگونه که گرایش های پژوهشی رایج متضمن آن هستند. انقلاب ایران زمینه سیاسی اجتماعی لازم برای برای تعقل فلسفی درباره تاریخ ایران را فراهم می آورد، چراکه انقلاب اسلامی روایتگر پایان صیرورت تاریخ ایران است.
توان مندسازی مبتنی بر کارآفرینی اجتماعی: ارائه یک نظریه زمینه ای (مطالعه موردی ستاد توان مندسازی زنان سرپرست خانوار شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توان مندسازی زنان سرپرست خانوار فقیر با توجه به رشد فزاینده آمار آن ها در سال های اخیر تبدیل به چالشی مهم در ایران شده است. در بین تجربه های متعددی که در این راستا صورت گرفته است، توجه به کارآفرینی به طور عام و کارآفرینی اجتماعی به طور خاص در حال افزایش است. این پژوهش پیرامون بررسی یکی از این تجارب و با هدف تبیین شرایط لازم برای موفقیت چنین تجاربی انجام شده است. روش انجام پژوهش کیفی و مبتنی بر نظریه زمینه ای بوده است. داده های مورد نیاز نیز عمدتاً از طریق بحث های گروهی متمرکز و مصاحبه های انفرادی نیمه ساختار یافته با نیروهای ذی نفع در سازمان شامل مدیران، کارشناسان و کارآفرینان گردآوری شده است. پس از پیمودن مراحل سه گانه کدگذاری مطابق الگوی پیشنهادی اشتروس و کوربین، پدیده مرکزی تحقیق با عنوان «توان مندسازی مبتنی بر کارآفرینی اجتماعی به مثابه یک رویکرد سازمانی» شناسایی و مدل پارادایمی متناظر با آن تدوین شد. پدیده مذکور در زمینه ای مشتمل بر ویژگی های نظام مدیریتی کشور، به ویژه سازوکارهای رایج برای حمایت از اقشار آسیب پذیر و نیز خصوصیات فضای کسب و کار در کلان شهر تهران رخ داده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد مدیریت تحوّل خواه، نیروی انسانی توان مند، ساختار سازمانی انعطاف پذیر، حاکمیت اخلاق حرفه ای و روحیه کارآفرینی مهم ترین شرایط علّی مؤثر بر پدیده مذکور هستند. همچنین، سه پیامد اصلی رخداد پدیده مورد اشاره توان مندسازی مقتصدانه، توان مندسازی باثبات و توان مندسازی متقابل بوده است.
تبیین جامعه شناختی نقش نیروهای اجتماعی و اقتصادی در وقوع انقلاب اسلامی ایران براساس نظریه به رسمیت شناسی هونث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر با استفاده از روش تاریخی و تکنیک تحلیل فرایند، به آزمون نظریه هونث در زمینه تحلیل نقش نیروهای اجتماعی- اقتصادی در وقوع انقلاب اسلامی ایران طی دهه های چهل و پنجاه پرداخته ایم. تحقق انقلاب ایران با توجه به این رویکرد نظری، به ناکامی شاه در اجرای برنامه مدرنیزاسیون برمی گردد که دارای ابعاد سکولاریسم، ناسیونالیسم و کاپیتالیسم بود. تحلیل داده های تاریخی با توجه به این نظریه نشان می دهد هم زمان با احساس تحقیر، اختلال در به رسمیت شناسی و انکار و بی عدالتی توسط برخی نیروهای اجتماعی، تحولی اساسی در رویکرد حوزه علمیه به سیاست شکل گرفت. گرایش روحانیون به سمت جامعه پذیریِ استحاله گرایانه این امکان را فراهم آورد تا آنان بتوانند به شکل مؤثری طبقات اجتماعی مختلف را علیه رژیم شاه بسیج کنند. روحانیون درنتیجه اجرای طرح سکولاریسم در زمره گروه هایی قرار گرفتند که تحقیر شده بودند. احزاب سیاسی و ناراضیانِ طبقه متوسط شهری اعم از دانشگاهیان، نویسندگان و روشن فکران چپ به دلیل تأکید رژیم بر ناسیونالیسم شاهنشاهی دچار اختلال در به رسمیت شناسی شدند. انگیزه براندازی رژیم برای این گروه از نیروها بیشتر وجه اجتماعی داشت؛ اما انقلاب اسلامی در ایران تابع نقش نیروهای اقتصادی نیز بود. بازاریان سنتی، مهاجران و حاشیه نشینان شهری بازندگان طرح مدرنیزاسیون بودند. این گروه برنامه کاپیتالیسمشاه را ناعادلانه و به ضرر خود می دانستند؛ به همین دلیل با پیوستن به ائتلاف روحانیون، انقلاب 1357 در ایران به وقوع پیوست. براساس نتایج این تحقیق، به رسمیت شناسی یکی از مهم ترین عوامل ایجاد گروه های ناراضی است که امکان بسیج توده ها را علیه قدرت فراهم می کند.
الگویی برای بررسی نقش دولت در تحولات سیاسی و اجتماعی ایران پس از انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله ارتباط تغییرات گفتار و عمل کرد دولت های جمهوری اسلامی را با تحولات سیاسی و اجتماعی ایران در طول سه دهه پس از انقلاب اسلامی بررسی کرده ایم. مسئله اصلی پژوهش، دگرگونی های دولت ها به گفتارهای مخالفشان است و پرسش این است که چگونه می توان این تحول ها را توجیه کرد. در پاسخ به این پرسش، روایت ها و تحلیل های تاریخی را با ارجاع به الگویی سه سطحی بررسی کرده ایم تا ساختار حکومت، ارتباط خرده نظام ها و روح کنش متقابل مرتبط شوند. در سطح بیرونی، تغییرات دولت ها را با روایت حسین بشیریه در ساختار سه گانه حکومت ایران پی گرفته ایم؛ در سطح میانی، به برداشت مسعودکوثری از نظریه پارسونز در آسیب شناسی چیرگی خرده نظام سیاسی و در سطح درونی، به تفسیر تنهاییو عبدی از کنش متقابل افراد و مفهوم مراحل تکامل جوامع هربرتمید توجه کرده ایم. به جای روی دادها، از روایت ها و تحلیل های موجود به عنوان شواهد الگو استفاده کرده ایم.
درنتیجه، تغییرات ایدئولوژیک دولت در بستری از چیرگی خرده نظام سیاسی، عامل مهمی در تحول اجتماعی ایران دانسته شده و کنش فردی، تعمیم نیافته ارزیابی شده است. با این نگاه، برای پیش گیری از تحولات اجتماعی واگرا، کم رنگ کردن نقش دولت در تحولات اجتماعی با سیاست زدایی از خرده نظام های دیگر و آزادسازی کنش های اجتماعی از ملاحظات ایدئولوژیک را پیش نهاد کرده ایم.
تأثیر احساس استیگما (داغ اجتماعی) در سلامت روان مادران کودکان با اختلالات طیف اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال یازدهم بهار ۱۳۹۴ شماره ۴۱
123-139
حوزههای تخصصی:
مراقبت از کودک اتیسم طاقت فرسا است و استرس زیادی برای والدین ایجاد می کند. یکی از منابع مهم استرس که سهم قابل ملاحظه ای در پایین آوردن سلامت روان دارد، شدت علائم اتیسم (اتیسم بهر) و احساس استیگما است. هدف از تحقیق حاضر، بررسی تأثیر احساس استیگما، سن و اتیسم بهر کودک در سلامت روان مادران با کودکان دارای اختلالات طیف اتیسم (ASD) بود. 94 تن از مادران کودکان اتیسمی که در مراکز آموزشی و توانبخشی ویژه کودکان اتیسم آموزش می دیدند. پرسش ن امه های سلام ت روان ی عموم ی (GHQ)، احساس استیگما که توسط محققان تهیه و هنجاریابی شد و مقی اس درج ه بندی اتیسم گیلیام (GARS) را پر کردند. مدل معادله ساختاری برای تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج نشان داد که احساس استیگما تأثیر مستقیم و اتیسم بهر و سن کودک تأثیر غیرمستقیم به واسطه احساس استیگما بر سلامت روان مادران داشت. بر اساس این مدل 70% تغییرات فردی در سلامت روان مادران را می توان بر اساس احساس استیگما پیش بینی کرد. طبق یافته های این تحقیق، به منظور بالا بردن سطح سلامت روان مادران کودکان اتیسم، برنامه های آموزشی برای قدرتمندسازی در برابر استیگما به شدت توصیه می شود.
انزوا و سلامت: بررسی ارتباط میان انزوای اجتماعی و سلامت روان شهروندان 18+ سال تهرانی با عطف توجه به نقش میانجیگرانه ی حمایت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سلامت روان به عنوان یکی از اساسی ترین اجزاء رفاه اجتماعی، صرفاً واقعیتی زیست شناختی و یا روانشناختی نیست، بلکه دارای ابعاد و ماهیت اجتماعی بوده و متأثر از عواملی چون انزوای اجتماعی و حمایت اجتماعی می باشد. لذا هدف این مطالعه بررسی تأثیر انزوای اجتماعی بر سلامت روان شهروندان تهرانی با توجه به نقش میانجیگرانه ی حمایت اجتماعی می باشد. روش تحقیق، پیمایش و ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه می باشد. جهت انتخاب حجم نمونه، از فرمول کوکران استفاده شده و 524 نفر از شهروندان 18+ سال تهرانی در سال 1393 به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای گزینش شدند. یافته های توصیفی نشان داد که 59% از شهروندان تهرانی، انزوا را در سطح متوسط به بالا تجربه می کنند، 69% افراد در وضعیت سلامت روانی مطلوبی قرار داشته و میانگین دریافت حمایت اجتماعی، 60/61 ارزیابی شد. در بُعد تحلیلی، آزمون فرضیات نشان داد که رابطه معنادار و منفی میان انزوای اجتماعی با حمایت اجتماعی و سلامت روان وجود داشته و حمایت اجتماعی نیز رابطه ای معنادار و مثبت با سلامت روان دارد. همچنین نتایج تحلیل مسیر مدل تحقیق بیانگر این بود که متغیر انزوای اجتماعی در مقایسه با متغیر حمایت اجتماعی، تأثیر مستقیم و غیرمستقیم بیشتری (45/0-) بر میزان سلامت روان شهروندان تهرانی دارد. در مجموع، نتایج مطالعه حاضر دلالت بر این دارد که با افزایش میزان انزوای اجتماعی، از سطوح حمایت اجتماعی کاسته شده و وضعیت سلامت روان شهروندان در حالت آسیب پذیر قرار می گیرد.
تعیین نشانه های غفلت در کودکان شهر تهران (نشانه های جسمانی و رفتاری کودک)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۵ بهار ۱۳۹۴ شماره ۵۶
251-227
حوزههای تخصصی:
مقدمه: غفلت از کودکان یکی از مهم ترین و شایع ترین انواع بدرفتاری با کودکان است و تعریف و تعیین حدود آن بسیار وابسته به شرایط بومی هر منطقه است. این پژوهش به منظور تشخیص کودکان مورد غفلت واقع شده، به تعیین نشانه های غفلت از کودکان در شهر تهران با تمرکز بر نشانه ها ی جسمانی و رفتاری با استفاده از نظرات متخصصان این حوزه پرداخته است. روش: در این پژوهش از تکنیک دلفی در سه مرحله، همراه با نمره دهی به شیوه لیکرت و تحلیل نظرات کیفی متخصصان استفاده شده است. یافته ها : پس از طی سه مرحله دلفی، 66 نشانه در دو گروه نشانه های جسمانی (20نشانه) و نشانه ها ی رفتاری (46 نشانه) غفلت از کودکان مورد اجماع واقع شدند. بحث: در بررسی و مقایسه ای که بین نشانه ها ی به اجماع رسیده با نیازهای اساسی کودکان و نشانه ها ی سایر کشورها صورت گرفت، این نشانه ها دربرگیرنده نیازهای اساسی کودکان بودند، همچنین به اغلب نشانه ها ی به اجماع رسیده، در منابع سایر کشورها نیز اشاره شده است، ولی تفاوتها ی جزئی نیز وجود دارد که می تواند ناشی از اولویت بالاتری باشد که مشارکت کنندگان این پژوهش به نشانه ها ی نهایی داده اند.