فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۸۱ تا ۱٬۳۰۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
همسرگزینی و ازدواج اروتیک، یکی از شیوه های همسرگزینی است که با تغییرات اجتماعی و تغییر کارکردهای خانواده در حال افزایش است. در چنین شیوه ای، بدن و سرمایه بدنی مورد توجه بوده، همسران بر اساس جذابیت های مربوطه وارد بازار ازدواج می شوند. داده های آماری نشان می دهد که طی دهه های اخیر، میزان مشارکت والدین در فرایند انتخاب همسر و همسرگزینی کاهش یافته است. به نظر می رسد که تغییرات فرهنگی اجتماعی و اشاعه الگوهای جدید همسرگزینی و به ویژه فردگرایی از علل این تغییرات است. هدف اصلی مقاله حاضر، آسیب شناسی شیوه همسرگزینی بر اساس ظاهر و علاقه فردی (ازدواج اروتیک) بر ناپایداری خانواده با تأکید بر عوامل فرهنگی- اجتماعی است. نظریه کارکردگرایی ساختاری، رابطه ناب گیدنز و نظریه نوسازی، تبیین کننده مدل نظری تحقیق است. این مطالعه با روش پیمایش و با استفاده از ابزار پرسشنامه محقق ساخته به مصاحبه با 180 نفر زن نمونه متقاضیان طلاق پرداخته که به شیوه اروتیک ازدواج کرده و در سه ماهه چهارم سال 1400 به مجتمع قضایی خانواده شماره 2 تهران مراجعه کرده بودند و به این ترتیب به جمع آوری داده پرداخت. یافته ها نشان می دهد که 86% از پاسخگویان در سه سال اول زندگی مشترک دریافتند که قادر به ادامه آن نیستند. 41.7% هنگام ازدواج اصلاً با والدین مشورت نکرده و بر اساس تصمیم های فردی و بدون مشورت با دیگران به همسرگزینی پرداخته اند. بیش از نیمی از پاسخگویان (52%) در نخستین سال پس از ازدواج به جدایی و طلاق می اندیشیدند. یافته ها نشان می دهد که ماهیت ازدواج اروتیک به همراه افزایش فردگرایی و کاهش اقتدار والدین و مدرنیته از مهم ترین عوامل ناپایداری آن است. به نظر می رسد که با تداوم تغییرات اجتماعی و فردی، جامعه ایران در آینده با افزایش ناپایداری خانواده مواجه باشد.
شناسایی و ارزیابی محرکهای بروز طلاق عاطفی در میان زوجین تهرانی از دیدگاه متخصصان با رویکرد تصمیم گیری چندمعیارۀ گروهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال سی و سوم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۸۸)
145 - 178
حوزههای تخصصی:
طلاق عاطفی ازجمله مهمترین آسیبهای خانوادگی است که فروپاشی فردی، خانوادگی و اجتماعی را در پی دارد؛ طوری که آثار این وضعیت پرتنش گاهی تا مدتها بر جای میماند. باوجود تعدد بروز طلاق عاطفی، این نوع طلاق کماکان پدیده ای ناشناخته است و از آن در بسیاری از پژوهش های علمی به مرحله موقت طلاق رسمی یاد می شود. در سال اخیر گزارشها و آمارهای رسمی حاکی از افزایش میزان طلاق در شهر تهران است که به زعم کارشناسان، سهم طلاق عاطفی بیش از طلاق رسمی است؛ از این رو انجام پژوهش درباره محرکهای بروز طلاق عاطفی میان زوجین ضرورت می یابد. این مقاله در قالب پژوهشی کاربردی و پیمایشی، با هدف ارائه چارچوبی برای شناسایی و ارزیابی محرکهای بروز طلاق عاطفی در میان زوجین تهرانی ازنظر متخصصان نگارش یافته است. دادههای موردنیاز با دو دسته پرسش نامه محققساخته از نمونه 37 نفره از جامعه شناسان، صاحبنظران علوم اجتماعی، متخصصان جمعیتشناسی و مشاوران مجرب خانواده و زوج درمان در تهران گردآوری شد که به شیوه گلولهبرفی انتخاب شدند؛ سپس دادهها با آزمون آماری t تک جامعه و روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی گروهی تجزیهوتحلیل شدند. نتایج حاکی از شناسایی 29 محرک بروز طلاق عاطفی میان زوجین تهرانی بود که در چهار بُعد مهارت زندگی، شخصیتی و رفتاری، اجتماعی و جامعهشناختی و زمینهای، سازماندهی شدند که ازنظر خبرگان از میان آنها بعد اجتماعی و جامعه شناختی با وزن 0.35 از بالاترین اهمیت برخوردار بود و سهم بیشتری را در طلاق عاطفی زوجین تهرانی داشت. همچنین ملاحظه شد که در میان محرکهای طلاق عاطفی هریک از ابعاد، محرک «ضعف در مهارت ارتباط مؤثر» با وزن 0.0548 از بعد مهارت زندگی، محرک «خیانت و روابط خارج از ازدواج» با وزن 0.0482 از بعد رفتاری و شخصیتی، محرک «عدم کفویت و همسان همسری» با وزن 0.0545 از بعد اجتماعی و جامعهشناختی و محرک «موقعیت اقتصادی فرد» با وزن 0.0546 از بعد زمینهای، بالاترین درجه اهمیت را به خود اختصاص دادند؛ بنابراین نتیجه می شود که صاحبنظران و نهادهای متولی سرمایههای فکری، مالی و زیرساختی اختیار خود را در مواجهه با محرک های اولویتدار به کار ببندند. در انتها، گزیده ای از راهکارهای پیشنهادی و اقدامات اصلاحی در مواجهه با این محرک ها ارائه شده است.
خوانش ارزش ها و اصول مددکاری اجتماعی از منظر فلسفه اگزیستانسیالیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۴
53 - 83
حوزههای تخصصی:
انسان، نظامهای ارزشی و اخلاقی موضوع مشترک بین فلسفه اگزیستانسیالیسم و حرفه مددکاری اجتماعی است. بنابراین پژوهش حاضر به بررسی تطبیقی و پاسخ به پرسش اصلی پژوهش مبنی بر اینکه جایگاه وکاربرد فلسفه اگزیستانسیالیسم در ارزشها و اصول مددکاری اجتماعی چیست، مورد مطالعه قرار گرفته است. روش مطالعه با توجه به هدف پژوهش، بنیادی-نظری است. راهبرد استفاده شده، راهبرد تفسیرگرایی و استدلال منطقی است. روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای، اسنادی است. بر اساس مقایسه مفاهیم اصلی اگزیستانسیالیسم با ارزشها و اصول مددکاری اجتماعی می توان گفت این دو حوزه در مقوله های آزادی و اختیار، مسئولیت، فردیت، خودآگاهی، خودتصمیم گیری، مشارکت و تأکید بر تغییر و تحول پذیری و قادرسازی انسان، همگرا و همسو می باشند. این مقوله های مشترک بعنوان اصولی هستند که مددکاران اجتماعی در مداخلات خود به منظور بهبود کیفیت زندگی، افزایش سازگاری و حل مشکلات انسانها باید مورد توجه قرار بدهند.
نقش میانجی فرهنگ سازمانی در تأثیرگذاری دانش سازمانی بر پیشگیری اجتماعی از جرم (مورد مطالعه: فرماندهی انتظامی شهرستان بوشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
1 - 30
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: رویکرد جامعه محوری پلیس به دنبال آن است که همه آحاد جامعه، نهادهای دولتی و مردم نهاد در رویکرد پیشگیری اجتماعی پلیس، نقش آفرینی کنند. در این مسیر بهره گیری از دانش سازمانی در بستر فرهنگ سازمانی همسو با این رویکرد، امری ضروری و تضمین کننده حرکت در مسیر یادشده می باشد. هدف از تحقیق حاضر، شناخت تأثیر دانش سازمانی در پیشگیری اجتماعی از جرم از طریق فرهنگ سازمانی است. روش: این پژوهش از نظر نوع، کاربردی و از نظر روش تحقیق از نوع همبستگی است. جامعه آماری تحقیق، کارکنان فرماندهی انتظامی شهرستان بوشهر است که از این بین، 217 نفر نمونه آماری را تشکیل می دهند. روش نمونه گیری نیز تصادفی ساده است. گردآوری داده ها، توصیفی و ابزار تحقیق، پرسش نامه می باشد و روایی پرسش نامه های تحقیق توسط خبرگان و کارشناسان انتظامی مورد تأیید قرار گرفته است. با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی، ساختار کلی پرسش نامه های تحقیق مورد روایی سنجی محتوایی قرار گرفته است. روش تجزیه و تحلیل آماری مدل سازی معادلات ساختاری است و تحلیل عاملی با نرم افزار لیزرل نسخه 8/8 انجام گرفته است. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد، دانش سازمانی با پیشگیری اجتماعی از جرم رابطه مستقیم ندارد ولی دانش سازمانی با متغیر میانجی فرهنگ سازمانی رابطه مستقیم با ضریب همبستگی 0/51 دارد. همچنین فرهنگ سازمانی با پیشگیری اجتماعی رابطه مستقیمی با ضریب همبستگی 0/42 دارد. با انجام تحلیل مسیر مشخص شد که متغیر دانش سازمانی به طور غیرمستقیم به اندازه 0/21 با پیشگیری اجتماعی از جرم رابطه دارد. نتیجه گیری: با تقویت ابعاد متغیر میانجی فرهنگ سازمانی، می توان به طور مستقیم و از طریق دانش سازمانی به طور غیرمستقیم پیشگیری اجتماعی از جرم را تقویت کرد.
تورم و زیست اقتضائی در جامعه ایران: یک مطالعه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تورم و گرانی به عنوانی پدیده ای فراگیر در چند دهه اخیر، تغییرات قابل توجهی در جنبه های مختلف زندگی ایرانیان ایجاد کرده است. این پژوهش با هدف دستیابی به تفسیر و نحوه سازگاری مردم با پدیده تورم در جامعه ایران اجرا شد. سوال اصلی این است که تورم چه پیامدهایی برای زندگی اجتماعی مردم داشته و چگونه با تورم کنار می آیند. به منظور اجرای پژوهش و دستیابی به تفسیر مشارکت کنندگان و ساماندهی نظری آن، از نظریه داده بنیاد(گرانددتئوری) به عنوان یکی از روش های کیفی-تفسیری استفاده شد. مشارکت کنندگان شامل 60 نفر از شهروندان اصفهان در سنین، جنسیت ها و طبقات اجتماعی مختلف است که با روش هدفمند و با در نظر گرفتن تنوع انتخاب و با آنها مصاحبه شد. داده ها به منظور ساخت مفاهیم و دستیابی به یک مدل نظری، کدگذاری و ارائه شده است. مدل نظری برگرفته از داده ها، در قالب 6 مقوله اصلی شامل مناسبات جهانی، فشار و تغییر، ناکارآمدی نهادی، انفعال جمعی، تنگنای ذهنی/زیستی و تحولات هنجاری/تعاملی و یک مفهوم نظری نهایی یعنی زیست اقتضایی ارائه شد. زیست اقتضایی به عنوان مقوله نهایی برآمده از مصاحبه ها، سازوکار اجتماعی و فرهنگی سازگاری ایرانیان با تورم و فشار و تغییر ناشی از آن را نشان می دهد.
بررسی عمومیت شیوه های مدیریت اقتصادی خانواده در مشهد و عوامل مؤثر بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال سی و سوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۸۵)
111 - 132
حوزههای تخصصی:
چگونگی اداره امور خانواده دغدغه بسیاری از افراد جامعه است؛ در واقع، مدیریت مناسب اقتصاد خانواده مهارتی است که افراد تلاش می کنند بدان دست یابند. این موضوع نیز مانند سایر پدیده های انسانی - اجتماعی به عوامل گوناگونی مرتبط است و بین خانواده ها به اشکال متفاوتی ظاهر می شود. در مقاله حاضر دو هدف اساسی در نظر گرفته شده است؛ نخست شناسایی میزان عمومیت سبک های مختلف مدیریت اقتصادی خانواده و دوم عوامل مرتبط با انتخاب این سبک ها بین خانواد های مشهدی. روش پژوهش استفاده شده، پیمایش و ابزار آن، پرسش نامه است. جامعه آماری، همه سرپرستان خانوار ساکن در شهر مشهد در سال 1398 است. حجم نمونه با فرمول کوکران برآورد شد و در مجموع 369 نفر بررسی شدند. براساس شاخص های این پژوهش، بیش از نیمی از خانواده های مشهدی (54 درصد) در مدیریت اقتصادی خانواده خود عقلانی عمل می کنند. متغیرهای نوع روابط در خانواده، تحصیلات سرپرست خانواده، وضعیت اقتصادی، وضعیت فرهنگی، وضعیت اجتماعی و طبقه اجتماعی رابطه مثبت و معناداری با سبک مدیریت اقتصادی خانواده دارند. براساس نتایج تحلیل مسیر، مهم ترین متغیر تأثیرگذار، تعداد منابع درآمدی خانواده ها بوده است؛ به این معنا که در صورتی که بیش از یک نفر در خانواده درآمد داشته باشد، مدیریت خانواده به سمت سبک های غیر عقلانی گرایش پیدا می کند؛ ازاین رو، بسیج منابع (پرهیز از تک روی های اقتصادی) بدون ایجاد روابط چندحاکمیتی در خانواده می تواند تأثیر مهمی در اصلاح الگوی مدیریت در خانواده ها داشته باشد و سطح مطلوبیت و رضایتمندی را در خانواده ها افزایش دهد.
مفهوم ظل اللهی در عصر نادرشاه و تحولات اجتماعی- سیاسی براساس تکوین مناسبات جدید دانش- قدرت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفاهیم متعددی جهت توجیه حکومت خلق شده و نظام دانش که اغلب توسط علمای دینی تولید می شد، تلاش کرده است آن را متناسب با شرایط تاریخی در ارتباط با خداوند تعریف و تثبیت کند. مفهوم ظل الله یکی از این مفاهیم است که در قالب نظام باورها برای حاکمان تعریف شده و به کار رفته است. این مفهوم اغلب در پیوند با مفاهیم مشروعیت بخش دیگر چون فره ایزدی و ... به یک معنا درنظر گرفته شده درحالی که به گسست های معنایی آن در بستر تاریخی توجه نشده است. بنابراین این پژوهش به دنبال پاسخ به این پرسش است که مفهوم ظل اللهی در زمانه نادرشاه در نظام دانش قدرت چگونه تعریف شده و چه کارکردی داشته است؟ این پژوهش با استفاده از مباحث نظری دانش قدرت فوکو و رویکرد «تاریخ مفهوم» به تبیین مفهوم ظل اللهی، در عصر نادرشاه و پیامدهای آن خواهد پرداخت. نتایج این پژوهش نشان از آن دارد که در عصر نادری گسستی در نظام دانش صورت گرفته و دیوان سالاران مورخ به عنوان تولیدکنندگان دانش تلاش کردند با توجه به جدایی نادر از نظام مشروعیت ساز عصر صفوی برای او جایگاه متفاوتی تعریف کنند. به همین دلیل مفهوم ظل الله در این عصر به معنای موقعیتی مستقل و در ارتباط مستقیم با خدا در نظام دانش و قدرت تبیین شده و برای نادر به کار رفته است. این نظام جدید دانش قدرت که در عصر نادری شکل گرفت، بعدها به تغییری بزرگ در تاریخ ایران منجر شد و در تحولات و تطورات نظم اجتماعی سیاسی ایران یاری رساند.
فراتحلیل عوامل جامعه شناختی مؤثر بر گرایش به جراحی زیبایی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جامعه شناسی معاصر سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۰
225 - 260
حوزههای تخصصی:
با توجه به آمار بالای جراحی زیبایی در کشور ایران در منطقه خاورمیانه، تحقیقات داخلی فراوانی در حوزه جامعه شناختی در رابطه با گرایش به جراحی زیبایی، در بین گروه های مختلف و با روش های متفاوت، انجام شده است. از آنجا که این تحقیقات به صورت منفرد و پراکنده هستند، هدف از پژوهش حاضر، به کارگیری روش فراتحلیل به منظور تحلیل و ترکیب نتایج مطالعات صورت گرفته پیرامون گرایش به جراحی زیبایی در ایران است. روش پژوهش جستار حاضر فراتحلیل است. به منظور انجام فراتحلیل، 55 مقاله معتبر علمی که در بینِ سال های (1380- 1399 ه .ش.) با موضوع گرایش به جراحی زیبایی در ایران منتشر شده و مناسب این تحلیل بودند؛ انتخاب و با استفاده از نسخه دوم نرم افزار CMA تحلیل شدند. نتایج اندازه اثرها نشان داد که «احساسِ کهتری» بیشترین تأثیر را بر گرایش به جراحی زیبایی (59/0= r) دارد؛ به طوری که، اندازه اثر آن مثبت و قوی است. بعد از آن، بیشترین عوامل تأثیرگذار بر گرایش به جراحی زیبایی به ترتیب فشارهنجاری، تصویر بدنی منفی، گروه مرجع، رسانه و مدیریت بدن با اندازه اثر مثبت و متوسط بوده اند. این پژوهش تأکید بر اثربخشی متغیرهای جامعه شناختی بر موضوع مورد بررسی داشته است.
طراحی و ارائه الگوی مسئولیت اجتماعی مدارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: مسئولیت اجتماعی در مدارس نقش موثری در عملکرد و موفقیت مدارس دارد. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف طراحی و ارائه الگوی مسئولیت اجتماعی مدارس انجام شد.روش شناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی مبتنی بر نظریه اشتراوس و کوربین (1998) بود. جامعه پژوهش خبرگان مسئولیت اجتماعی مدارس کشور ایران در سال 1399 بودند. حجم نمونه طبق اصل اشباع نظری 15 نفر برآورد که با روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند. داده ها با مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری و با روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی در نرم افزار MAXQDA-12 تحلیل شدند.یافته ها: یافته ها نشان داد که مسئولیت اجتماعی مدارس دارای 98 مفهوم و 28 مقوله فرعی در 8 مقوله اصلی شامل مسئولیت های قانونی و مسئولیت های اخلاقی (شرایط علی)، مسئولیت های عمومی و بشردوستانه (پدیده محوری)، مسئولیت های اجتماعی و سیاسی (شرایط مداخله گر)، مسئولیت های اقتصادی (شرایط زمینه ای)، مسئولیت های زیست محیطی و دانش افزایی ذینفعان (راهبردها) و آگاهی و همکاری (پیامدها) بود.بحث و نتیجه گیری: بر اساس یافته ها الگوی پژوهش حاضر می تواند یک راهنما برای متخصصان و برنامه ریزان باشد و آنان بر اساس آن برنامه هایی جهت ارزیابی و بهبود مسئولیت اجتماعی مدارس طراحی و اجرا نمایند.
بررسی وجود روابط اجتماعی گمنشافتی (خانوادگی، دوستی و همسایگی) در محلات شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جامعه شناسی معاصر سال ۱۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۱
231 - 257
حوزههای تخصصی:
شهر عموماً با روابط اجتماعی غیرشخصی، گمنامی، خویشتن داری و روابط سطحی و گذرا شناخته می شود؛ اما شهر ویژگی های دیگری چون پیوند های خانوادگی و خویشاوندی، همسایگی و روابط بین دوستان را نیز به طور آشکار و پنهان در بستر خودپرورش می دهد. رویکرد «زیمل» و «ورث» به روابط غیرشخصی و فردگرایانه شهر اشاره دارد و رویکرد «گانز» و «فیشر» به پیوندهای خانوادگی و دوستان، و رویکرد «جاکوبز» به روابط اجتماعی محلات توجه دارد. این پژوهش به دنبال آن است نشان دهد که در محلات شهر همدان روابط اجتماعی گمنشافتی وجود دارد و می توان این فرضیه نظریه پردازان مدرن شهری را مورد مناقشه قرار داد. بدین منظور از تحلیل ساختاری برای تجزیه و تحلیل روابط اجتماعی استفاده شده است. روش پیمایشی با نمونه گیری خوشه ای در چهار منطقه مختلف شهری با 400 پرسشنامه آزموده شده به کار گرفته شد. ابعاد روابط اجتماعی شامل: دوری و نزدیکی (اندازه رابطه)؛ میزان رفت و آمد، تمایل به رفت و آمد (تعداد رابطه)؛ اعتماد، احساس دوستی و کمک (شدت رابطه) است. این ابعاد در بین خانواده، خویشاوندان، دوستان، همسایه ها و اهالی محل و دوستان سنجیده شده اند. واحد تحلیل خانواده است. خانواده ها در رفت وآمد، تمایل به رفت وآمد، اعتماد، احساس دوستی و کمک کردن به اعضای خانواده خود، خویشاوندان نزدیک و بستگان میزان بسیار بالایی را به نمایش می گذارند. میزان اعتماد، احساس دوستی خانواده ها با دوستان هرچند در مقایسه با روابط خانوادگی و بستگان نزدیک خیلی بالا نیست، ولی در مقایسه با اهالی محل و همسایه ها وضعیت به مراتب بهتری دارند. همین امر فرضیه تحقیق مبتنی بر این که روابط اجتماعی گمنشافتی در محلات شهر وجود دارد، تأیید می کند. درضمن بین ابعاد روابط اجتماعی مورد اشاره بین مناطق چهارگانه شهری تفاوت های معنی داری دیده می شود. منطقه مرفه نشین ازنظر روابط گمنشافتی در سطح پایینی قرار دارد و با سه منطقه دیگر متفاوت است.
فولکلور و تاریخ اجتماعی؛ مطالعه موردی: «ترانه رعنا»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ترانه ها بخشی مهم از دانش و فرهنگی را تشکیل می دهند که از آن به فولکلور (فرهنگ مردم) تعبیر می کنیم. آثاری که خالقان و سرایندگانی ناشناخته دارند و عمدتاً، به صورت شفاهی و سینه به سینه از نسلی به نسل دیگر منتقل شده اند. ترانه های فولکلور به نظر اغلب محققان، صدای توده های فرودستی هستند که از اعماق تاریخ با ما سخن می گویند. سادگی و بی پیرایگی آثار فولکلور، این امکان را فراهم می کند که در کنار دیگر اسناد و منابع تاریخی، دیدی به مراتب واقعی تر و دقیق تر از تاریخ اجتماعی توده های مردم به دست آید. مقاله پیش رو با تمرکز بر مضمون و محتوای «ترانه رعنا» به شیوه توصیفی تحلیلی مبتنی بر استفاده از منابع کتابخانه ای و پژوهش میدانی، درپی پاسخ به این پرسش است که پژوهش در فولکلور نواحی و مناطق، واجد چه ظرفیت و بهره هایی برای تحقیقات تاریخ اجتماعی است؟ نتایج حاصله از پژوهش، مبین آن است که ترانه فولکلور رعنا که مویه ای بر زندگانی پرماجرای زنی از کوهپایه های شرق گیلان است؛ جدا از جنبه های ادبی و هنری آن، اشارات مهمی به تاریخ اجتماعی توده های مردم و ساختار اجتماعی سیاسی این ناحیه در دوره موسوم به ارباب رعیتی دارد که آن را واجد اهمیت در مطالعات تاریخ اجتماعی می کند.
بهزیستی روانی-اجتماعی کودکان مراکز نگهداری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳۳
201 - 238
حوزههای تخصصی:
بررسی بهزیستی روانی-اجتماعی گرچه برای تمامی سنین واجد اهمیت زیاد است ولی کنکاش آن در دوره کودکی به دلیل پی ریزی شخصیت در این سنین، اهمیت دو چندان دارد. گروه مورد نظر در مقاله حاضر کودکان مراکز نگه داری است که چالش های بهزیستی آنها بیشتر و بررسی شان ضروری تر است. در اینجا منبع جمع آوری داده ها و یا به عبارتی جامعه پژوهشی نیز 16 نفر از مربیان مراکز نگهداری کودکان بوده که در بهار 1401 با آنها مصاحبه شده است. روش پژوهش به صورت کیفی با استراتژی استخراج داده ها از طریق تحلیل مضمونی و ابزار گردآوری اطلاعات، مصاحبه به شیوه مصاحبه گروهی بوده است. در مطالعه حاضر از 4 مصاحبه گروهی متمرکز نیمه ساخت یافته استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق کدگذاری سه مرحله ای مطابق روش اشتروس و کوربین بوده است. مطابق آموزه های روش کیفی برای اعتبار و صحت کار از معیارهای چهارگانه لینکلن و گوبا مشتمل بر اعتماد پذیری، انتقال پذیری، مقبولیت و تصدیق پذیری استفاده شده است.یافته های به دست آمده در 40 مفهوم دسته بندی و در نهایت به سه مقوله نهایی تبدیل شده اند که مضمون اولیه از آنها انتزاع شد و در نهایت سه مضمون نهایی بن بست های احساسی- روانی، بهزیستی اجتماعی شکننده و غلبه واقعیت منفی بر انتظار مثبت می باشند. برآمده از یافته ها می توان گفت؛ بهزیستی روانی اجتماعی کودکان مراکز شبانه روزی وضعیت مطلوبی ندارد و مراقبت از آنها به نیازهای اولیه تقلیل پیدا کرده است و وضعیت مطلوب اکنون و آینده را در نظر نمی گیرند، لذا ضرورت دارد برنامه هایی به صورت جامع با لحاظ تمامی نیازهای کودکان و توانمندی آنها بازطراحی شوند.
تبیین و تحلیل شکاف میان پژوهش دانشگاهی و کنش سیاست گذاری؛ مطالعه موردی مقالات حوزه سیاست گذاری: مطالعه موردی مقالات حوزه سیاست گذاری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد فرهنگ سال پانزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۰
75 - 104
حوزههای تخصصی:
راهکار های متعددی برای پر کردن شکاف پژوهش های دانشگاهی و کنش های سیاست گذاری و در نتیجه بالا بردن نقش پژوهش های دانشگاهی در فرایند سیاستگذاری ارائه شده است. یکی از این راهکار ها تغییر رویکرد محصولات پژوهشی از تولید دانش توصیفی تبیینی به دانش تجویزی است. تغییر رویکرد از توصیفی تبیینی به تجویزی و توجه به سرشت تجویز و روش های اعتباربخشی آن می تواند حلقه اتصالی میان پژوهش های سیاست گذاری و کنش سیاست گذاری را ایجاد کند. ما در این مقاله در گام نخست اهمیت این راهکار را در کنار دیگر راهکار ها تبیین خواهیم کرد و با تفکیک پژوهش تجویزی از پژوهش حاوی تجویز، تحلیل دقیق تری از مفهوم تجویز ارائه خواهیم کرد. در گام دوم، در چهارچوب یک مطالعه موردی و از طریق روش تحلیل مضمون، به بررسی 100 مقاله انتشاریافته در سه مجله اختصاصی سیاست گذاری در ایران خواهیم پرداخت و رویکرد ها و اهداف پژوهشی آنها را با توجه به دغدغه اصلی این پژوهش بررسی خواهیم کرد. طبق یافته های این مطالعه، اکثر مقالات بررسی شده رویکردی توصیفی تبیینی داشته اند و بیشتر مقالاتی نیز که حاوی گزاره های تجویزی بوده اند معیار های لازم یک پژوهش تجویزی را نداشته اند.
فراتحلیل عوامل مؤثر بر آگاهی از حقوق شهروندی در بین ایرانیان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۲ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۸۶
312-269
حوزههای تخصصی:
مقدمه: حقوق شهروندی مجموعه ای از قواعد حاکم در اجتماع در ارتباط با سیاست، نهادها، دولتها و جامعه مدنی است. هدف اصلی این پژوهش، بررسی عوامل مؤثر بر آگاهی از حقوق شهروندی با استفاده از شیوه فراتحلیل است. روش: روش اجرای پژوهش فراتحلیل کمی با هدف انسجام بخشی، مرور نظام مند و یکدست سازی مطالعات صورت گرفته در یک زمینه حقوق شهروندی بود. جامعه آماری این پژوهش 32 پژوهش از پژوهشهای صورت گرفته در سالهای 1400-2004 بود که 28 نمونه سند پژوهشی متناسب با ملاکهای فراتحلیل کمی (ضریب همبستگی، حجم نمونه، سطح معنی داری، کیفیت پژوهش، اعتبار و روایی پژوهش و پیمایش)، با هدف ترکیب و شناسایی میزان تأثیر آن انتخاب شدند. یافته ها: بین عوامل سیاسی (مشارکت سیاسی، گرایش سیاسی، آگاهی سیاسی، اعتماد سیاسی)، فرهنگی (آگاهی اجتماعی از حقوق، آموزش حقوق شهروندی، مصرف رسانه ای، سرمایه فرهنگی)، اجتماعی (اعتماد اجتماعی، مشارکت اجتماعی، انسجام اجتماعی) و متغیرهای زمینه ای (سطح تحصیلات، سن، پایگاه اقتصادی- اجتماعی) با میزان آگاهی از حقوق شهروندی رابطه وجود دارد. اندازه اثر عوامل اجتماعی، زمینه ای، فرهنگی و سیاسی بر آگاهی از حقوق شهروندی به ترتیب بیشتر است که مجموع این عوامل توانسته اند 0.20 درصد از تغییرات آگاهی از حقوق شهروندی را تبیین کنند. بحث: افزایش میزان مشارکت مردم در حوزه های سیاسی و اجتماعی زمینه را برای گسترش آگاهیهای سیاسی شهروندان فراهم می کند. تقویت اعتماد سیاسی شهروندان به نظام سیاسی، توسعه حقوق شهروندی را به همراه خواهد داشت. آموزش حقوق شهروندی زمینه افزایش آگاهیهای سیاسی- اجتماعی را فراهم می کند. بهره مندی از رسانه های جمعی و تقویت سرمایه های فرهنگی موجب تقویت اعتماد اجتماعی، افزایش مشارکت و انسجام اجتماعی می شود و بستر لازم را برای توسعه حقوق شهروندی و برقراری و افزایش مؤلفه های حقوق شهروندی فراهم می کند. در کنار همه این ضرورتها، تحصیلات، سن و پایگاه اقتصادی- اجتماعی افراد هم در افزایش آگاهی مردم از حقوق شهروندی و برقراری مؤلفه های حقوق شهروندی موثر است که لازم است مورد توجه قرار گیرد.
مقایسه تأثیر زیرشاخص های حکمرانی بر هزینه های سلامت در کشورهای فقیر و ثروتمند(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۲ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۸۶
۳۸۹-۳۵۳
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سلامت یکی از شاخصهای اصلی توسعه یافتگی در هر کشوری محسوب می شود و سرمایه گذاری در این بخش تأثیر مستقیم بر رفاه جامعه و رشد اقتصادی دارد. کمبود و نارسایی در ارائه خدمات سلامت از نشانه های ضعف دولتها محسوب می شود. ازاین رو بررسی عملکرد دولتها بر بخش سلامت، از اهمیت خاصی برخوردار است. پژوهش حاضر به بررسی اثر زیرشاخصهای حکمرانی بر هزینه های سلامت برای دو گروه از کشورهای با درآمد و با درآمد بالا پرداخته است. روش: برای انجام این پژوهش از مدل داده های ترکیبی از نوع متوازن استفاده شد. هزینه سلامت کل به عنوان متغیر وابسته و زیرشاخصهای حکمرانی شامل شش زیرشاخص به عنوان متغیرهای مستقل و شاخص توسعه انسانی به عنوان متغیر کنترل مورداستفاده قرار گرفتند. برای انجام محاسبات از نرم افزار Eviews10 بهره گرفتیم. یافته ها: یافته ها در گروه کشورهای پایین درآمدی اثر زیرشاخصهای حکمرانی بر هزینه های سلامت را تأیید کرد. بعلاوه همه ضرایب متغیرها در گروه با درآمد بالا در سطح اطمینان 90 درصد معنادار بوده است. به این معنی که هرچه شاخص حکمرانی از وضعیت بهتری برخوردار باشد هزینه های سلامت افزایش می یابد. الگوی مورداستفاده در پژوهش نیز از برازش مناسب برخوردار بود. بحث: با استدلال از نتایج پژوهش، به نظام حکمرانی کشورهای با درآمد پایین که دارای ضعف در حکمرانی هستند توصیه می شود که برای کاهش بی ثباتیهای سیاسی و کاهش قوانین بازدارنده بیشتر تلاش کنند. بعلاوه اینکه رفع موانع تجاری و ایجاد محیط رقابتی در این کشورها موضوعی کلیدی و اجتناب ناپذیر است. طبقه بندی (JEL): I18, O57
فشار همتایان در استعمال دخانیات و تأثیر آن بر رفاه اجتماعی؛ یک بررسی با مدل سازی و شبیه سازی مبتنی بر عامل(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۸۴
۷۱-۳۹
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سالیانه بسیاری از مردم به علت استعمال دخانیات، جان خود را از دست می دهند. فشارهای اجتماعی از جمله فشار همتا که در تعاملات فرد با همتایان خود آشکار می شود از عوامل بسیار مؤثر در گرایش افراد به استعمال دخانیات است. در پژوهش سعی بر آن بود تا با استفاده از روش مدل سازی و شبیه سازی مبتنی بر عامل، فشار همتایان در استعمال دخانیات و تأثیر آن بر برخی از شاخص های رفاهی شامل میزان مرگ ومیر ناشی از گرسنگی، میانگین ثروت عامل ها و ضریب جینی مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد. روش: این پژوهش از روش مدل سازی و شبیه سازی مبتنی بر عامل استفاده کرد و از مطالعات کتابخانه ای نیز بهره برد. با استفاده از ابزار نرم افزاری NetLogo و استفاده از مدل های پایه و با در نظر گرفتن سایر نیازمندی ها، مدلی توسعه یافت و آزمایش هایی به انجام رسید. یافته ها: یافته های حاصل از آزمایش ها نشان داد که در هر دو وضعیت؛ عدم وجود فشار همتایان در استعمال دخانیات و وجود فشار همتایان در استعمال دخانیات، با افزایش تعداد عامل های دخانی در جامعه، میزان مرگ و میر ناشی از گرسنگی و میانگین ضریب جینی افزایش و میانگین ثروت عامل ها کاهش می یابد. یافته های آزمایش ها در وضعیت عدم وجود فشار همتایان در استعمال دخانیات، حکایت از وجود جامعه ای ثروتمند تر در مقایسه با وضعیت وجود فشار همتایان در استعمال دخانیات دارد. بحث: افزایش تعداد عامل های دخانی در جامعه می تواند کاهش رفاه اجتماعی را در پی داشته باشد. همچنین وجود فشار همتایان در استعمال دخانیات می تواند منجر به کاهش میانگین ثروت و افزایش میزان مرگ ومیر ناشی از گرسنگی عامل ها شود. در راستای مواجهه درست و اصولی با فشار همتایان برای استعمال دخانیات و جلوگیری از پیامدهای ناشی از آن نیاز به بررسی بیشتر این مسئله و بکارگیری راهبردها و راه کارهای مناسب و موثر تقابل با آن است.
تجارب زیسته دانشجویان از پیامدهای قرنطینه خانگی در همه گیری کووید-19(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۲ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۸۵
۷۹-۴۹
حوزههای تخصصی:
مقد مه: روایت بیماری انسان، روایت هراسها، تنهاییها و تهدیدهایی است که بسان طاعون بر زندگی آوار می شوند و انسان هراسان را به کنج انزوا و فاصله گیری از جامعه و تن دادن به قرنطینه سوق می دهند. یکی از بیماریهای نوپدید عصر حاضر ویروسی از خانواده کروناویروسها به نام کووید-19 است. گسترش بسیار سریع این بیماری از مهم ترین ویژگی این ویروس بوده و تعداد زیادی از کشورهای دنیا را با چالشهای بزرگ روان شناختی، اقتصادی، مذهبی و سیاسی مواجه کرده است. روش: پژوهش حاضر با هدف شناسایی پیامدهای قرنطینه خانگی در همه گیری کووید-19 انجام شد. مشارکت کنندگان تحقیق دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه علامه طباطبائی تهران بودند. این پژوهش با رویکرد کیفی و روش تحلیل روایت انجام گرفت. اطلاعات پژوهش از طریق مصاحبه های روایتی نیمه ساختاریافته در فضای مجازی با 24 نفر از دانشجویان که تجربه حداقل 10 روز قرنطینه در خانه را داشتند و از اطلاعات کافی درباره موضوع پژوهش برخوردار بودند، جمع آوری شد. روش نمونه گیری در این پژوهش، نمونه گیری هدفمند بود. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل مضمون براون و کلارک (2006) استفاده شد. یافته ها: چهار مضمون اصلی ترس از بیماری، محرومیت و ملال، تردیدهای فکری و عملی و دغدغه های تحصیلی و شغلی از پیامدهای قرنطینه خانگی بودند. بحث: گرچه قرنطینه خانگی یکی از روشهای کنترلی و پیشگیرانه از گسترش بیماریهای عفونی در کنار سایر روشها است؛ اما همواره از مهم ترین چالشهای پیش روی افراد در زمان شیوع این نوع بیماری و از جمله دلایل نگرانیها و مشکلات افراد در قرنطینه خانگی است.
فراتحلیل مطالعات خودکشی در ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۲ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۸۵
۳۰۰-۲۷۱
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر، فراتحلیل مطالعات انجام شده در خصوص عوامل موثر بر خودکشی در غرب کشور می باشد. روش: با استفاده از روش فراتحلیل، مطالعاتی که به عوامل موثربر خودکشی پرداختند گردآوری شدند. برای گردآوری مطالعات از کلیدواژه های مرتبط استفاده شده و جستجو در سایت ها و پایان نامه های تحصیلات تکمیلی دانشگاهها صورت پذیرفت. در نهایت مطالعاتی که با معیارهای ورود به فراتحلیل همخوانی داشتند گزینش شده و اطلاعات مورد نظربرای آزمون فرضیات با پرسشنامه معکوسی که توسط نویسنده تهیه شده بود، استخراج گردید. از 15مطالعه گزینش شده آماره های مناسب برای محاسبه اندازه اثر و اطلاعات مورد نیاز دیگر ثبت شده و با نرم افزار CMA2 به محاسبه اندازه اثرها و تجزیه و تحلیل فرضیات اقدام گردید. یافته ها: در مجموع متغیرهای مستقل شناسایی شده برخودکشی موثر بودند. مقدار اندازه اثر تلفیق شده 0.660 بود و به لحاظ آماری نیزمعنادار می باشد. از آنجایی که این مقدار در دامنه ای بین 0.8 تا 0.5 قرار دارد، طبق دسته بندی کوهن متوسط ارزیابی می شود. همچنین، مقدار آماره Q (223.903) با درجه آزادی 36 معنادار بود که حاکی از ناهمگون بودن اندازه اثرها می باشد. لذا توصیه صاحبننظران فراتحلیل استفاده از نتایج مدل اثرتصادفی و بررسی دلایل این ناهمگونی می باشد. مقدار اندازه اثر مدل اثر تصادفی برابر با 0.408 و به لحاظ آماری نیز معنادار بود. در واقع پاسخ به سوال مذکور بر اساس یافته های تحقیق «مثبت» می باشد. بعبارت دیگر می توان با بیش از 95 درصد اطمینان آماری گفت که متغیرهای شناسایی شده بر خودکشی اثربخش هستندو میزان تاثیر آن نیز 0.508 می باشد که به لحاظ اندازه مقدار آن متوسط می باشد. بحث: فراتحلیل نشان داد متغیرهایی نظیر داشتن مبنای تئوریک،سطح تحصیلات،تاهل،عزت نفس،انسجام خانوادگی، ازدواج زودهنگام، اضطراب ، ،وضعیت اقتصادی خانواده، به لحاظ آماری تاثیر معناداری بر خودکشی داشته است. بخشی از یافته های پژوهش حاکی از آن است که درمحور مقولات اجتماعی،متغیر ازدواج زودهنگام بیشترین رابطه را با گرایش به خودکشی با اندازه اثر 3721/0 ، در محور های روانشناختی پژوهش عزت نفس بیشترین رابطه را با خودکشی با اندازه اثر 6921/0 دارد.
Conceptualizations of Family Structure in Nigeria(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Given that social institutions are the basis of any society, they must ideally operate in unison with functional necessities for any society to function and then flourish. The plethora of issues confronting Nigeria as a country may be traced back to weak, incompetent, and dysfunctional social institutions that have failed to alter the status quo. According to Talcott Parsons, society is analogous to the human body, and in order for the body to thrive, all of its elements must collaborate. For Nigeria to advance, all social institutions, including family, school, religion, politics, and the economy, must work together to create repeatable results. It is against this background that this paper sought to examine the role of family structure in Nigeria and their pro-activeness in propelling national development. Literature was extensively reviewed from relevant publications and journals and it revealed that the family structure in Nigeria is gradually becoming weak and dysfunctional. This is attributed to a lot of changes that are taking place in the institution of family which quite often poses a threat to the very survival of family system universally. It was then concluded that there is need for every family to hold with uttermost importance the place or morals, socialization and regulation of individual member of the family’s behaviour.
Conflict Management Model based on the Professional Experiences of Secondary School Teachers in North Khorasan: A Qualitative Study(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The ability to manage conflict plays an important role in the teaching profession. Therefore, the purpose of the current research was to design a conflict management model based on the professional experiences of secondary school teachers in North Khorasan schools. Methodology: This was an applied study in terms of its purpose and qualitative in terms of its method. The research population included secondary school teachers of North Khorasan province in the academic year of 2018-2019. A total of 17 people were selected by purposive sampling method and according to the theoretical saturation, and were subjected to semi-structured interviews. Content validity and reliability was 0.86 based on the expert's opinion and 0.93 using inter-rater agreement coefficient. Open, axial and selective coding methods were used for data analysis. Findings: Data analysis led to the emergence of 209 primary concepts and 18 secondary concepts in 5 categories for the conflict management model based on the professional experiences of secondary school teachers in North Khorasan schools. The categories include active coping (with 5 secondary concepts of problem solving, information acquisition, seeking social support, negotiating and technology management), passive coping (with 5 secondary concepts of acceptance, emotional adjustment, keep work and home life separate, reframing and avoidance), reinforcement and management of relationships (with 4 secondary concepts of strengthening interpersonal communication, meeting expectations, paying attention to emotional needs and creating fun and entertainment), strengthening religious beliefs (with 2 secondary concepts of resorting to spirituality and developing morals and values) and developing personal growth (with two secondary concepts of self-analysis and going beyond personal needs). Finally, the conflict management model was designed based on the professional experiences of secondary school teachers in North Khorasan. Conclusion: According to the concepts and categories identified for the conflict management model based on the professional experiences of secondary school teachers, they can be used to improve conflict management and improve the position of the organization.