فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۱۰۱ تا ۲٬۱۲۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
منبع:
آموزش عالی ایران سال سیزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
۲۰۱-۱۷۳
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، قرارگرفتن توسعه انسانی در برنامه های توسعه کشور، اهمیت شاخص توسعه انسانی را برای سیاست گذاری و برنامه ریزی کشور نشان می دهد. یکی از عوامل مهمی که می تواند در ارتقای شاخص توسعه انسانی نقش بسیاری داشته باشد، آموزش می باشد. در این راستا، پژوهش حاضر سعی بر این دارد تا به بررسی تأثیر مخارج آموزشی به تفکیک عالی، متوسطه و ابتدایی به عنوان متغیرهای مستقل بر شاخص توسعه انسانی به عنوان متغیر وابسته در ایران طی بازه 2001 تا 2018 بپردازد. برای برآورد تأثیر مذکور از روش خود توضیحی با وقفه های توزیعی (ARDL) استفاده شده است. قبل از برآورد مدل، آزمون مانایی متغیرها صورت گرفت. نتایج آزمون ایستایی بر اساس آزمون های دیکی- فولر تعمیم یافته و فیلیپس- پرون نشان داد که شاخص توسعه انسانی و مخارج آموزش عالی در سطح داده ها مانا بودند، اما متغیرهای مخارج آموزش متوسطه و ابتدایی در تفاضل اول داده ها مانا شدند، بنابراین، ازآنجاکه متغیرهای این پژوهش انباشته از درجه (0)I و (1)I بودند، از روش خود توضیحی با وقفه های توزیعی استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد مخارج آموزش عالی و متوسطه بر شاخص توسعه انسانی تأثیر مثبت و با معنی دار دارد، اما مخارج آموزشی ابتدایی اگرچه در کوتاه مدت رابطه مثبت با شاخص توسعه انسانی داشته است، ولی معنی دار نیست و در بلندمدت تأثیر آن بر شاخص توسعه انسانی منفی می باشد. ضریب متغیر تصحیح خطا، 30/0 و از نظر آماری در سطح اطمینان 99 درصد معنی دار است. این نشان می دهد که تعدیل انحرافات از رابطه تعادلی بلندمدت بیش از سه سال طول می کشد. با توجه به این که مخارج آموزش عالی بیشترین تأثیر را بر شاخص توسعه انسانی دارد، پیشنهاد می شود تا مسئولین به سرمایه گذاری در آموزش عالی توجه بیشتری کنند تا رشد اقتصادی و توسعه انسانی تسریع شود. همچنین با توجه به این که مخارج آموزش متوسطه بر شاخص توسعه انسانی تأثیر مثبت و معنی داری دارد پیشنهاد می شود در صورت عدم ادامه تحصیل فارغ التحصیلان مقطع مذکور، مسئولین زمینه اشتغال آن ها را با برگزاری دوره های آموزشی لازم مرتبط با حرفه موردعلاقه آن ها را فراهم نمایند تا با اشتغال آن ها تولید و درآمد ملی و درنتیجه شاخص توسعه انسانی ارتقا یابد.
بستر نهادی نظام سلامت و تحولات آن در ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۱ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۸۱
۱۲۷-۸۷
حوزههای تخصصی:
مقد مه: نظام سلامت به عنوان متولی اصلی بهداشت و درمان در ایران تاریخچه ای نزدیک به یک قرن دارد و در این بازه زمانی تغییرات زیادی را شاهد بوده است تا به شکل و ساختار کنونی درآمده است. این تحقیق با هدف بررسی عوامل مؤثر بر شکل گیری و تحولات نظام سلامت و روند سیاست گذاری در آن با دیدگاه بین رشته ای انجام شده است. روش: تحقیق به روش تاریخی انجام گرفته و متون تاریخی راجع به نظام سلامت و زیربخشهای آن اعم از بهداشت و درمان و آموزش با رویکرد نهادگرایی مرور و تحلیل شده است. یافته ها: دولت، جامعه مدنی، بخش خصوصی، خانواده و نهادهای بین المللی کارگزاران اصلی سیاست سلامت در ایران از ابتدا تاکنون بوده اند که در بستر عوامل موقعیتی، ساختاری، فرهنگی و خارجی به نظام سلامت و تحولات آن در ایران جهت داده و در موفقیتها و ناکامیهای آن مؤثر بوده اند. بحث: هرچند از همان ابتدا کارگزار اصلی سیاست سلامت در ایران دولت بوده است، اما عوامل نهادی زیادی بر کارایی و عملکرد آن درزمینه سلامت مؤثر بوده اند و این نهاد جهت تدوین سیاستهای سلامت و هموارکردن مسیر برقراری عدالت اجتماعی نیازمند توجه جدی تر به عناصر جامعه مدنی و ویژگیهای خانواده ها و سپردن امور به بخش خصوصی است و در این راه تعامل با نهادهای بین المللی و استفاده از تجارب آنها به خصوص درزمینه بهداشت از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
تخمین تقاضای غذا در بیستک های درآمدی در ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۱ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۸۱
۳۲۷-۲۸۷
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بی ثباتی های اقتصادکلان، نوسانات قیمت ارز، تورم و به تبع آن نوسانات قیمت غذا یکی از مسائل موردتوجه طی سال های اخیر در کشور بوده است. ناکارآمدی سیاست ها و نوسانات قیمت مواد غذایی بیش از هر چیز گروه های کم درآمد را تحت تأثیر قراردادِ و در فقر غذایی یا سوءتغذیه فرو برده است. مطالعه کشش های درآمدی و قیمتی اقلام غذایی به ویژه در گروه های مختلف درآمدی اطلاعات ارزشمندی را برای سیاستگذاری ارائه می کند. روش: در این مطالعه با تخمین سیستم تقاضای تقریباً ایده ال، به بررسی سبد غذایی خانوار و محاسبه کشش اقلام غذایی در سبدمصرفی خانوارها و نیز مقایسه گروه های مختلف درآمدی پرداخته شده است. داده های مورداستفاده داده های خام پیمایش هزینه ودرآمد خانوار برای سالهای 1395 و 1397 بوده است. به دلیل اثرات ناهمگن تغییرات قیمت بر تقاضا در گروه های مختلف درآمدی این مطالعه روی بیستک های مختلف درآمدی و با تأکید بر نان، گوشت و لبنیات انجام شده است. یافته ها: بر اساس نتایج، نان به عنوان یک کالای کم کشش شناسایی می شود. کشش قیمتی لبنیات و گوشت در هر دو سال موردبررسی مقادیر بزرگ تر از یک داشته و ازاین رو نشان دهنده پرکشش بودن این دو کالا است. مطالعه بیستک های درآمدی نشان می دهد در سال 1397 نان یک کالای پست و گیفن بوده و برای بیستک های سوم و پنجم یک کالای ضروری بوده است. بحث: نتایج بیانگر این است که میزان مصرف منابع پروتئین جانوری و لبنیات از حساسیت بالایی نسبت به قیمت این کالاها برخوردار است و افزایش قیمت این کالاها موجب محدود شدن مصرف این ریزمغذیها در سبد غذایی خانوار و چه بسا حذف آن در بیستکهای پایین درآمدی خواهد شد.
هم گرایی شهری-روستایی مرتبط با رویکردهای جمعیت شناختی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جامعه شناسی معاصر سال دهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۸
243 - 268
حوزههای تخصصی:
موضوع اصلی تحقیق حاضر، معطوف به بررسی الگوها و تعیین کننده های هم گرایی شهری-روستایی مرتبط با رویکردهای جمعیت شناختی است. پرسش کلیدی تحقیق و ضرورت و اهمیت مطالعه آن ریشه در این واقعیت دارد که از یک سو جهان معاصر شاهد تحولات بنیادین در جهت گیری های افراد نسبت به ارزش های جامعه و خانواده است (ویلیام گود، 1963؛ گیدنز، 1373؛ اینگلهارت، 1977؛ ون دکا 1987؛ لشتاگه و سورکین، 2008؛ رولاند، 2012)؛ و ازسوی دیگر، تکنولوژی پیشرفته ارتباطی و رسانه ای با ایجاد «جامعه جهانی» (می یر، 2010) و «دهکده جهانی» (مک لوهان، 1964) سبب شده است تا این قبیل تغییرات ارزشی و نگرشی همه جوامع و افراد در سرتاسر جهان را دربرگیرد. آیا این اصل بر نقاط شهری و روستایی نیز صدق می کند؟ بدین معناکه آیا روستاییان و شهرنشینان نیز به یک نوع هم گرایی و هم سویی رسیده اند و رویکردهای جمعیت شناختی آنان کمابیش همانند و مشابه هم دیگر است؟ به طور خلاصه، نتایج این تحقیق نشان داده است که منطبق با «فرآیند جهانی شدن» منبعث از پیشرفت های تکنولوژیک در عرصه های ارتباطی و رسانه ای، شهرها و روستاها به طور چشمگیری با تغییرات بنیادین در جهت گیری های افراد نسبت به ارزش های جامعه و خانواده مواجه شده اند؛ به طوری که رویکردهای روستاییان و شهرنشینان نسبت به مؤلفه های جمعیت شناختی، مانند الگوهای ازدواج، فرزندآوری، طلاق و مهاجرت بیشتر به سوی یک نوع هم سویی و هم گرایی سوق پیدا کرده است. علاوه براین، نتایج این تحقیق بر این نکته اساسی نیز صحّه می گذارد که لازم است تا نقش و تأثیرات سایر عوامل تعیین کننده، مانند متغیر سن و سطح تحصیلات نیز موردتوجه و مطالعه قرار گیرد تا زمینه مطلوب برای شناخت هرچه بهتر و بیشتر هم گرایی شهری-روستایی مرتبط با رویکردهای جمعیت شناختی فراهم گردد.
شناسایی عوامل موثر بر مدیریت استعداد معلمان دوره متوسطه دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۷ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
310 - 318
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل موثر بر مدیریت استعداد معلمان دوره متوسطه دوم انجام شد.روش شناسی: مطالعه حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی بود. جامعه پژوهش خبرگان مدیریت استعداد شهر تهران در سال 1400- 1399 بودند که از میان آنان طبق اصل اشباع نظری 16 نفر با روش های نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته بود که روایی آن با روش مثلث سازی تایید و پایایی آن با روش ضریب کاپای کوهن 62/0 بدست آمد. داده ها با روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی در نرم افزار MAXQDA 2020 تحلیل شدند.یافته ها: یافته ها نشان داد که عوامل موثر بر مدیریت استعداد معلمان دوره متوسطه دوم شامل 17 مفهوم، 6 مقوله فرعی و 3 مقوله اصلی بود. مقوله های اصلی شامل ساختار مدرسه (با دو مقوله فرعی سیستم پاداش دهی و قدردانی از تلاش های معلمان و شرایط استخدامی و اصول اخلاقی در فرایند آن)، مأموریت و چشم انداز شفاف مدرسه (با دو مقوله فرعی تدوین برنامه استراتژیک و تدوین مشخص اهداف، رسالت ها، ارزش ها و چشم اندازها) و قوانین، مقررات و سیاست گذاری ها (با دو مقوله فرعی انعطاف پذیری در فرایندهای انتخاب و جذب معلمان مستعد و برداشتن محدودیت های ادامه تحصیل معلمان) بودند.نتیجه گیری: با توجه به عوامل موثر شناسایی شده بر مدیریت استعداد معلمان دوره متوسطه دوم، برنامه ریزی جهت ارتقای مدیریت استعداد آنان ضروری است که آن از طریق بهبود عوامل شناسایی شده محقق می شود.
شناسایی عوامل موثر بر تعالی منابع انسانی در آموزش وپرورش (معلمان مقطع ابتدایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۷ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
332 - 341
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل موثر بر تعالی منابع انسانی در آموزش وپرورش انجام شد.روش شناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی بود. جامعه پژوهش شامل اسناد و مدارک تعالی منابع انسانی و خبرگان آموزش وپرورش استان البرز در سال تحصیلی 99-1398 بودند. نمونه طبق اصل اشباع نظری 15 نفر در نظر گرفته شد که با روش های نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی انتخاب شدند. داده ها با مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری که روایی آن را روش مثلث سازی تایید و پایایی آن از طریق ضریب توافق بین دو کدگذار 84/0 محاسبه شد. در نهایت، داده ها با روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل شدند.یافته ها: یافته ها نشان داد که تعالی منابع انسانی در معلمان مقطع ابتدایی دارای 79 کد باز، 41 کد محوری و 19 کد انتخابی بود. کدهای انتخابی شامل مدیریت و رهبری پشتیبان، تأمین امکانات و نیازهای دوره ابتدایی، ارتباط موثر و روابط انسانی معلم، فرهنگی بالنده مدرسه، انگیزه شغلی، باور و نگاه به نقش معلم، رضایت شغلی، حقوق و رفاه، دانش و مهارت فناورانه، ویژگی های فردی، فضای مجازی، دانش تخصصی و مهارت های فردی دوره ابتدایی، استراتژی های آموزشی و بالندگی، نقش ذینفعان (دانش آموزان و اولیا)، جذب و تربیت افراد شایسته، ارتقای کیفیت ارزشیابی، سیاست های سازمانی تسهیل کننده، شایستگی های شغلی معلم و مهارت پژوهشی معلم بودند.بحث و نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش عوامل موثر شناسایی شده تعالی منابع انسانی در معلمان مقطع ابتدایی برای متخصصان آموزش و پرورش تلویحات کاربردی دارد و آنان می توانند جهت بهبود عملکرد و اثربخشی سازمان عوامل شناسایی شده را ارتقاء ببخشند.
تحلیل رابطه مهارت های ارتباطی مدیران و میزان اثربخشی مدیریت کلاس درس معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطه مهارت های ارتباطی مدیران با اثربخشی مدیریت کلاس درس معلمان بود.روش شناسی: روش پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری شامل 28 نفر مدیر و 976 نفر دبیر مدارس مقطع دوم متوسطه شهرستان آمل بود. جهت انتخاب نمونه آماری از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای استفاده شد. بر این اساس تعداد 24 نفر مدیر و 278 نفر دبیر به عنوان نمونه آماری پژوهش انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه های مهارت های ارتباطی بارتون (1990) و پرسشنامه اثربخشی مدیریت کلاس ایمار و هیکمان (1991) بود. پرسشنامه مهارت های ارتباطی دارای 18 گویه با سه مولفه «مهارت کلامی، مهارت شنود و مهارت بازخورد» بود. پرسشنامه اثربخشی مدیریت کلاس نیز شامل 35 سوال بود که سه مولفه «برقراری انضباط در کلاس درس، اثربخشی آموزش والدین و اثربخشی آموزش شخصی معلم» را می سنجید. روایی پرسشنامه ها با استفاده از روش روایی صوری و محتوایی تایید شد. پایایی پرسشنامه ها نیز با استفاده از روش آلفای کرونباخ مناسب گزارش شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر استفاده شد.یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که بین مهارت های ارتباطی مدیران و مؤلفه های آن با مؤلفه برقراری انضباط کلاس درس رابطه معنی داری وجود ندارد، اما بین نمره کل مهارت های ارتباطی مدیران و مؤلفه های آن با دیگر نمره کل مدیریت کلاس درس و مؤلفه های اثربخشی آموزش والدین و اثربخشی آموزش شخصی معلم رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. نتایج تحلیل مسیر حاکی از این است که تأثیر مهارت کلامی بر انضباط کلاس درس غیرمعنادار و بر اثربخشی آموزش والدین و اثربخشی آموزش شخصی معلم معنادار می باشد. هم چنین، مهارت شنود می تواند اثربخشی آموزش والدین و اثربخشی آموزش شخصی معلم را به طور معنادار و انضباط کلاس درس را به صورت غیرمعنادار تبیین کند. در نهایت مهارت بازخورد قادر است اثربخشی آموزش والدین و اثربخشی آموزش شخصی معلم را به شکل معناداری و انضباط کلاس درس را به صورت غیرمعنادار تبیین کند.بحث و نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت تقویت مهارت های ارتباطی مدیران می تواند در غنی سازی ارتباطات کلامی و غیرکلامی با والدین دانش آموزان و نیز کمک به معلمان در کیفیت بخشی مدیریت کلاس درس تاثیرگذار باشد.
ارائه مدل روابط بین ادراک جو کلاس، خودتنظیمی، دانش اموزشی و اضطراب ریاضی در دانش آموزان مقطع متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
320 - 333
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر در پی آن است که با استفاده از روش الگویابی معادلات ساختاری به آزمون مدل پژوهش حاضر پرداخته و روابط بین ادراک جو کلاس، خودتنظیمی، دانش اموزشی و اضطراب ریاضی را بررسی کند.روش شناسی: پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی و تحلیل مسیر بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را دانش آموزان دوره ی دوم متوسطه دبیرستان های دولتی شهر تهران در سال تحصیلی 1399-1400تشکیل دادند که تعداد آن ها بنابر گزارش آموزش و پرورش استان تهران در سال تحصیلی مذکور برابر 36858 نفر بود. حجم نمونه برابر 150 نفر (18 نفر برای هر 8 متغیر) برای هر یک از گروه ها(دختر و پسر) و در کل 300 نفر برای تأمین معناداری همبستگی پیشنهاد شد. در پژوهش حاضر برای جمع آوری اطلاعات از 4 پرسشنامه ادراک از جو کلاس، پرسشنامه دانش و مهارت اموزشی، پرسشنامه خودتنظیمی در یادگیری و پرسشنامه سنجش اضطراب ریاضی استفاده شد. مدل مفهومی پیشنهادی پژوهش دردو بخش مدل اندازه گیری و مدل ساختاری با استفاده از مدلسازی معادلات ساختاری با روش کوواریانس محور و به کارگیری نرم افزار LISREL ارزیابی قرار گرفته شدند.یافته ها: با استفاده از آزمونهای مدل ساختاری نشان داده شد که ادراک جو کلاس با مقدار 9768/2 تاثیر مثبت و معناداری بر خودتنظیمی در سطح 99% دارد. دانش آموزشی با مقدار9597/2 تاثیر مثبت و معناداری بر خودتنظیمی در سطح 99% دارد. ادراک جو کلاس با مقدار 1596/2 تاثیر منفی و معناداری بر اضطراب ریاضی در سطح99% دارد. دانش آموزشی با مقدار9697/1- تاثیر منفی و معناداری بر اضطراب ریاضی در سطح 95% دارد. خودتنظیمی با مقدار9674/1 تاثیر منفی و معناداری بر اضطراب ریاضی در سطح 95% دارد.بحث و نتیجه گیری: براساس نتایج بدست آمده ادراک جو کلاس بر خودتنظیمی تاثیر مثبت و معنادار دارد، دانش آموزشی بر خودتنظیمی تاثیر مثبت و معنادار دارد، ادراک جو کلاس بر اضطراب ریاضی تاثیر مثبت و معنادار دارد، دانش آموزشی بر اضطراب ریاضی تاثیر مثبت و معنادار دارد خودتنظیمی بر اضطراب ریاضی تاثیر مثبت و معنادار دارد
بررسی نقش حمایت اجتماعی در سازگاری زناشویی زنان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مشاهده زندگی زناشویی در طی چند سال اخیر در سطح جامعه، و همچنین پژوهش های موجود در این زمینه، بیانگر این نکته است که در همه زندگی های خانوادگی، فضای آرامش، محبت و عشق برقرار نیست و تفاهم بین همه زوجین وجود ندارد. بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش حمایت اجتماعی در سازگاری زناشویی زنان انجام شد. چارچوب نظری با استفاده از نظریه های نظریه پردازانی چون گافمن، نای، بات، آندره میشل و بوردیو ارائه شد. این پژوهش به روش پیمایشی انجام شد و برای روایی سنجه های پرسشنامه از اعتبار صوری و قابلیت اعتماد نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ که برای همه متغیرها بالاتر از 70/0 به دست آمد. جامعه آماری این پژوهش زنان متأهل مناطق2، 6و 18 شهر تهران به تعداد 133180 نفر می باشند. حجم نمونه در این تحقیق شامل 574 نفر می باشد که با استفاده از فرمول کوکران و با روش نمونه گیری تصادفی ساده تعیین گردید. یافته های پژوهش نشانگر این بودند که بین متغیرهای مستقل دریافت حمایت عاطفی(635/0R=)، دریافت حمایت ابزاری (285/0R=)، دریافت حمایت اطلاعاتی(449/0R=)، عضویت گروهی(494/0 R=) و داشتن پیوند قوی با اعضای شبکه اجتماعی شخصی(264/0 R=)، با متغیر وابسته سازگاری زناشویی رابطه معنی داری وجود دارد.
سنخ شناسی و دلایل تعاملات اقتصادی مهاجران ایرانی در آلمان با ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: امروزه متخصصان دیدگاه منفی نسبت به مهاجرت را به چالش کشیده و نگاه مثبت تری به این مسأله دارند. از منظر آنان مهاجرت می تواند برای هر دو کشور مبدأ و مقصد مزایایی به همراه داشته باشد. یکی از مزایای مطرح شده تعاملات اقتصادی آنان با کشور مبدأ است که می تواند منجر به توسعه اقتصادی، فرهنگی در کشور مبدأ شود. با توجه به فقدان تحقیق جامع در این زمینه، هدف این پژوهش شناخت انواع تعاملات اقتصادی مهاجران مقیم آلمان با ایران و دلایل آنان نسبت به آن است. روش مطالعه : جامعه آماری تحقیق حاضر عبارت است از کلیه مهاجران قانونی بالای 18 سال مقیم کشور آلمان که بیش از 2 سال سابقه اقامت در این کشور دارند. ازآنجایی که چارچوب پیشینی برای بررسی این مسأله وجود نداشته است از روش کیفی و مصاحبه نیمه ساخت یافته استفاده شد. بر اساس نمونه گیری نظری، با 30 نفر از مهاجران مصاحبه انجام شد. یافته ها: یافته های تحقیق حاضر نشان می دهد در انتقال کالا و وجه از آلمان به پنج دسته اصلی ارسال هدیه، سرمایه گذاری، کنش های خیرخواهانه، ارسال کالای کمیاب و خرید خدمات گنجانیده وجود دارد.نتیجه گیری: این پنج دسته اصلی تابع ادغام فرهنگی، ادغام اقتصادی، نگرش به ایران و آلمان و همچنین تعداد سال های اقامت مهاجران در آلمان است.
بررسی نگرش اعضای هیأت علمی در خصوص کارکردهای دانشگاه (مطالعه موردی: دانشگاه شهید چمران اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش کاربردی حاضر، بررسی نگرش اعضای هیأت علمی دانشگاه شهید چمران اهواز در زمینه کارکردهای دانشگاه است. طرح کلی این پژوهش از نوع آمیخته اکتشافی متوالی ناهمزمان (کیفی- کمی- کیفی) است. در بخش کیفی، از روش پدیدارشناسی؛ در بخش کمی، از آمارهای توصیفی میانگین و در بخش کیفی آخر، از روش گروه های کانونی استفاده شده است. جامعه آماری، شامل اعضای هیأت علمی دانشگاه شهید چمران اهواز (600 نفر)، که مرحله مصاحبه اکتشافی اولیه، با انتخاب هدفمند 54 عضو؛ بخش کمی با انتخاب تصادفی 225 عضو؛ و بخش کیفی آخر (گروه کانونی) با انتخاب هدفمند مطلوب 8 نفر از خبرگان دانشگاه انجام شد. ابزار جمع آوری اطلاعات به ترتیب در سه مرحله کیفی- کمی- کیفی، به شیوه مصاحبه نیمه ساختمند، پرسشنامه محقق ساخته مستخرج از مصاحبه ها و مرحله آخر مصاحبه گروه کانونی است. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه، تأیید شد و پایایی آن با محاسبه ضریب آلفای [1]کرونباخ برای کل پرسشنامه (78/0=a) بدست آمده که نشانه پایایی مطلوب است. برای تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کیفی از روش کد گذاری اشتروس و کوربین (1990)، و در بخش کمی نیز از آماره های توصیفی متناسب با سؤالات پژوهش، استفاده شده است. نتایج بدست آمده بر اساس مصاحبه ها در بخش کیفی پژوهش، حاکی از آن بود که مقوله کارکردهای دانشگاه، دارای 5 حوزه آموزشی، پژوهشی، فرهنگی، کارآفرینی، تجاری سازی و کارکرد اجتماعی است. نتایج بدست آمده از بخش کمی حاکی از آن بود که در دانشگاه شهید چمران اهواز، کارکرد آموزشی مهم ترین کارکرد تلقی می شود و کمترین میانگین، نشان دهنده این مهم است که به کارکرد کارآفرینی در دانشگاه کمتر توجه شده است. مشارکت کنندگان بخش کانونی هم یافته های دو مرحله قبل را تأیید کردند. بنابراین توصیه می شود دانشگاه زمینه را برای پرداختن به کارکردهای جدید از جمله کارآفرینی و تجاری سازی فراهم کند.
بررسی عوامل اجتماعی مرتبط با احساس امنیّت اجتماعی (مطالعه موردی: ساکنان ناحیه 2 شهر اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
185 - 216
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از نیازهای مهم بشری که بعد از رفع نیازهای فیزیولوژیک از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است، امنیّت اجتماعی است؛ بنابراین هدف از انجام این پژوهش، بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر میزان احساس امنیّت اجتماعی در شهر اهواز است.روش: تحقیق حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و از حیث موضوع و شیوه اجرا، تبیینی - پیمایشی است. جامعه آماری شامل تمام ساکنان ناحیه دو شهر اهواز است که براساس فرمول کوکران به روش نمونه گیری تصادفی ساده 380 نفر از آن ها انتخاب شد. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه محقق ساخته و برای روایی گویه های مربوط به متغیرها از روایی صوری (مراجعه به متخصصان و خبرگان) استفاده شده است. پایایی تحقیق بر اساس تکنیک آلفای کرونباخ برای تمام متغیرها در حد مطلوب (0/82) بوده است. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از آزمون های تی، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون با به کارگیری نرم افزار spss انجام شد.یافته ها: یافته ها بیانگر رابطه معنی دار بین میزان احساس امنیّت اجتماعی و متغیرهای اعتماد اجتماعی (0/541)، اوضاع فیزیکی - اجتماعی شهر (0/296)، داشتن تجربه مستقیم یا غیرمستقیم از جرم (0/487-) و جنسیت (4/32-) و عدم رابطه معنی دار بین میزان احساس امنیّت اجتماعی و متغیرهای پایگاه اجتماعی - اقتصادی (0/173) و میزان استفاده از رسانه ها (0/116) در جامعه موردمطالعه است. نتایج رگرسیونی حاکی از آن است که از میان متغیرهای اثرگذار (پایگاه اجتماعی - اقتصادی، میزان استفاده از رسانه ها، اعتماد اجتماعی، اوضاع فیزیکی - اجتماعی شهر، داشتن تجربه مستقیم یا غیرمستقیم از جرم و جنسیت) بر میزان احساس امنیّت اجتماعی، متغیرهای اعتماد اجتماعی (با مقدار بتای 0/325) و پایگاه اجتماعی - اقتصادی (با مقدار بتای 0/094) به ترتیب بیشترین و کمترین تأثیر را بر میزان احساس امنیّت اجتماعی شهروندان جامعه مورد تحقیق داشته اند.نتیجه گیری: با فراهم کردن مؤلفه هایی چون اعتماد اجتماعی، بهبودی در کیفیّت و اوضاع فیزیکی - اجتماعی شهر و همچنین توجه و تأکید بیشتر بر امنیّت زنان می توان احساس امنیّت اجتماعی را بین شهروندان به مراتب افزایش داد.
مرورکتاب: «نژاد و تاریخ»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش عالی ایران سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
۱۵۰-۱۴۵
حوزههای تخصصی:
در سال 1952، سازمان بین المللی یونسکو به انتشار مجموعه ای در خصوص تبیین و شفاف سازی نقش فرهنگ در جامعه پرداخت و نگارش کتابی در خصوص مسئله ی نژاد در درازای تاریخ را به کلود لوی استروس، مردم شناس برجسته فرانسوی پیشنهاد کرد؛ حاصل تلاش و زحمات وی، انتشار کتابی به نام «نژاد و تاریخ» است. نژاد و تاریخ، یکی از کتاب هایی است که در سال 1358 با کوشش ابوالحسن نجفی، مترجم و زبان شناس برجسته ایرانی ترجمه و توسط پژوهشکده علوم ارتباطی و توسعه ایران انتشار یافت. کتاب نژاد و تاریخ، نخستین کتابی است که از لوی استروس به فارسی ترجمه شده است و در ده فصل گوناگون با عناوین (نژاد و فرهنگ؛ گوناگونی فرهنگ ها؛ تفاخر نژادی؛ فرهنگ های باستانی و فرهنگ های ابتدایی؛ مفهوم پیشرفت؛ تاریخ ایستاده و تاریخ انباشته؛ مقام تمدن غرب؛ تصادف و تمدن؛ همکاری فرهنگ ها و جهت دوگانه پیشرفت) نگارش شده است. با توجه به استقبال روزافزون جامعه علمی و دانشگاهی به مطالعه و پژوهش در زمینه پدیده فرهنگ و نقش آن در جامعه؛ این نوشتار کوتاه، کوششی در جهت معرفی و بررسی کتاب «نژاد و تاریخ» است.
فرهنگ مصرفی و تخریب طبیعت: رویکرد انجمن های زیست محیطی به بحران زیست بوم (مطالعه موردی: انجمن سبز چیا، مریوان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره سوم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
148 - 123
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر تلاشی است در جهت واکاوی انتقادی سیاستِ سبز که مبنای رویکرد انجمن های زیست محیطی به بحران زیست بوم است. استدلال اصلی این است که انجمن های زیست محیطی در تحلیل ریشه های بحرانِ زیست بوم و ارایه راهکارهای مقابله با آن از نقش سازوکارهای جهانشمولِ سرمایه داری غفلت می ورزند و با تمرکز بر عوامل جزییِ محلی به دام نوعی کیش حاشیه گرایی می-افتند. از منظر این پژوهش، تخریب طبیعت در جهان کنونی چیزی جدا از مناسبات اجتماعی و سیاسی نیست و فقط با تأمل در نشانگانِ متون و اسناد و نیز با تحلیل نگرش ها و فعالیت های کنشگران مربوطه می توان این پیوند را آشکار ساخت. میدان مطالعه انجمن های زیست محیطی کردستان و به طور مشخص انجمن سبز چیا در شهر مریوان است. داده ها در دو سطح گردآوری شده اند: متون و اسنادی که این انجمن تولید و منتشر کرده است و مصاحبه با اعضای فعال این انجمن درباره نگرش ها و رفتارهای آن ها در قبال محیط زیست. داده های نوع اول از طریق روش خوانش نشانه گرایانه تحلیل شده اند و داده-های حاصل از مصاحبه ها از طریق روش تحلیل مضمونی. نتایج بیانگر آن است که فرهنگ سازی، ساده زیستی، زاگرس، زریبار، جمعیت، خشونت، کمپین، مدیریت، حقوق بشر، نوستالوژی و اکوتوریسم محوری ترین نشانه های مورد استفاده این انجمن در اسناد نوشتاری است. همچنین قانون گرایی، هویت طلبی و واقع گرایی عمده ترین مضامین مرتبط با سیاستِ سبز در انجمن چیا هستند. به طورِ کلی تأملِ انتقادی بر داده ها حاکی از آن است که تمهیدات نشانگانی چیا در جهت بازنمایی محیط زیست ذیل سیاست پدیدار مفصل بندی شده که نتیجه ی آن نامرئی کردن کلیت اجتماعی در تحلیل بحران زیست بوم است.
Interactive Model of Digital Marketing in Online Service Startups based on Mobile Commerce in Modern Sociology(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The present research was performed to design interactive model of digital marketing in the area of online service startups based on mobile commerce in modern sociology. Methodology: This study was of fundamental type regarding the objective, and combined type regarding the method of implementation (qualitative and quantitative). The research population consisted of experts familiar with the issue in Hormozgan province in 2020, out of whom 20 were chosen as the sample through purposeful sampling method as the sample. The research instrument of the qualitative part was based on domestic and international research, wide the research instrument for the quantitative section was a 20- item questionnaire based on the qualitative part. In the qualitative section, using fuzzy Delphi method, the factors were identified and confirmed or screened, while they were ranked in the quantitative section using fuzzy DANP method. Findings: The results indicated that after three rounds of fuzzy Delphi, 15 indices were identified across six elements including technical/technological, personal user, social, customer orientation, perceived value, and reliability. Other results based on the fuzzy DANP method indicated that the user personal elements, plus social elements, reliability, perceived value, technological/technical, and customer orientation had the largest weights respectively. In addition, validity, personal innovation, and online experience claimed the first to third ranks in terms of weight. Conclusion: The results indicated the effective role of three elements of personal user, social, and reliability in comparison to other elements, which could be exploited by managers and planners to improve digital marketing based on mobile commerce.
بررسی منحنی کوزنتس شادی و محاسبه شاخص شادی در استان های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی اقتصادی و توسعه سال دهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
133 - 157
حوزههای تخصصی:
نبود رابطه نزدیک بین رفاه اقتصادی و رفاه ذهنی توجه بیش از پیش اقتصاددانان را به منظور جایگزینی رویکرد ذهنی برای اندزاه گیری و ارزیابی رفاه فردی و اجتماعی به جای رویکرد عینی به خود جلب نموده است؛ برای این منظور شاخصی با عنوان شادکامی معرفی شده است در این مطالعه، براساس متغیرهای شاخص شادی ناخالص ملی، شاخصی متناظر برای استان های ایران معرفی و با استفاده از تکنیک تصمیم گیری چندمعیاره و روش تاپسیس طی دوره 1394-1384 محاسبه و رتبه بندی شد. نتایج این رتبه بندی نشان می دهد، به طور متوسط در طول دوره زمانی مورد بررسی، استان های تهران، کهگیلویه و بویراحمد و اصفهان به ترتیب دارای بالاترین میزان شادی در کشور بودند و استان های سیستان وبلوچستان، خراسان جنوبی و کرمانشاه به ترتیب در رتبه های پایین شادی قرار گرفته اند. نکته حائز اهمیت در محاسبات شادی، قرار گرفتن استان های مرکزی در رتبه-های بالاتر از استان های مرزی کشور است که این موضوع نشان دهنده تمرکززایی شادی در مرکز کشور به دلیل تسهیل امکانات رفاهی در این مناطق می باشد. همچنین به جهت بررسی توزیع نابرابری شادی در ایران، از رابطه کوزنتس به دو روش حداقل مربعات معمولی (OLS) و حداقل مربعات پایدار (RLS) برای اطلاعات مقطعی 30 استان کشور استفاده شد که نتایج آن گویای رابطه U شکل معکوس بین شادی و نابرابری آن است. به عبارتی در ابتدا با افزایش شادی، نابرابری شادی افزایش می یابد، ولی از یک نقطه به بعد به دلیل فراگیر شدن امکانات رفاهی برای عموم مردم، با افزایش شادی، نابرابری حاصل از آن کاهش می یابد.
تبیین مدل ارتباطی فرهنگ شهروندی و سبک زندگی سلامت زیست محیطی (جامعه مورد مطالعه شهروندان بالای 18 سال ساکن در استان همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۶
31 - 93
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تبیین مدل ارتباطی میان متغیر فرهنگ شهروندی با سبک زندگی سلامت زیست محیطی در بین شهروندان 18- 70 سال ساکن استان همدان انجام شده است. تحقیق به روش پیمایشی با استفاده از تکنیک پرسشنامه محقق ساخته به اجرا درآمده است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران کمی برابر با 660 نفر در بین شهروندان ساکن در سه شهر استان همدان و به شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای و تصادفی ساده انتخاب شده اند. با بررسی اطلاعات و همچنین تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار spss و Amos سعی در تبیین مناسب داده ها و مدل ارتباطی شده است. بر مبنای نتایج آموس پس از بررسی و تأیید الگو برای آزمون معناداری فرضیه ها از دو شاخص جزئی نسبت بحرانی CR و P استفاده شده است. بر اساس سطح معناداری05/0 مقدار بحرانی بیشتر از 96/1 بدست آمده است. که نشان دهنده تایید فرضیه ها می باشد. همچنین نسبت کای اسکوئر به درجه آزادی برابر با 796/5 است که دلالت بر مطلوب بودن مدل دارد. نتایج آزمون همبستگی نشان از معنادار بودن رابطه بین فرهنگ شهروندی (36/0) و سبک زندگی سلامت زیست محیطی دارد. مطابق نتایج رگرسیونی متغیر برخورداری از حقوق اجتماعی با مقدار ضریب بتا 270/0 به بهترین وجه متغیر وابسته سبک زندگی سلامت را تبیین می کند.
طلاق توافقی از دیدگاه زنان: مطالعه ای پدیدارشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۷
191 - 224
حوزههای تخصصی:
تصمیم به جدایی و انحلال رابطه زنا شویی به عنوان یکی از سخت ترین وقایع یک بزرگ سال می باشد که با آن موا جه می شود و می تواند پیوند های احساسا تی فرد را مختل نما ید. در این راستا ﭘﮋوﻫﺶ حاضر با هدف درک و تفسیر زنان از پدیده طلاق توافقی در شهر دیلم انجام شد ه اﺳﺖ. محققان در این پژوهش کیفی از روش پدیدار شناسی، نمونه گیری هدف مند و تکنیک مصاحبه عمیق با 19 زن مطلقه برای جمع آوری اطلاعات بهر ه جسته اند. تمامی مصاحبه ها ضبط و بلا فاصله روی کاغذ نگاشته و با رویکرد تفسیری تحلیل شد. یافته های پژوهش که حاصل استخراج از مصاحبه ها است، شامل 25 مفهوم بود که در قالب 6 مقوله اصلی دسته بندی گردید. این مقوله ها شامل نا بسامانی فرهنگی-اجتماعی خانواده، فقدان دل بستگی عاطفی، اختلا لات شخصیتی و رفتاری، سستی روابط زناشویی، دخالت و فشار هنجاری اطرافیان، مشکلات اقتصادی و معیشتی می با شند. نتایج پژوهش بیان گر تعامل ابعاد مختلف فرهنگی- طبقاتی، اقتصادی و روانی در فرایند اقدام به طلاق توافقی زنان و موقعیت مند بودن این ابعاد است. در آخر، پیشنهاد هایی متناسب با ظرفیت های مو جود ارا ئه شد.
مقایسه استانداردها و اسنادهای رابطه در افراد متأهل با و بدون سابقه طلاق والدین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال هفدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۶۵
23 - 43
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش برسی سهم طلاق والدین در شکل گیری اسنادها و استانداردهای ناسازگار رابطه است. جامعه آماری این پژوهش تمامی افراد متأهل با و بدون تجربه طلاق والدین است. نمونه گیری پژوهش حاضر در دو مرحله صورت گرفته است که در مرحله اول 69 نفر از افراد متأهل باتجربه طلاق والدین به روش در دسترس انتخاب شدند؛ و سپس 69 نفر از افراد متأهل بدون تجربه طلاق والدین که بر اساس متغیرهای جنسیت، بازه سنی، شهر و تحصیلات با گروه اول همتاشده بودند نمونه گیری و وارد پژوهش شدند. به منظور بررسی استانداردها و اسنادهای رابطه در متأهلین به ترتیب از پرسشنامه استاندارد زندگی مشترک (SRSI) و پرسشنامه اسنادهای رابطه (RAM) استفاده شد. یافته ها: داده ها با استفاده از آزمون t مستقل و تحلیل واریانس چند متغیره تحلیل شده اند نتیجه گیری:تجربه طلاق والدین به طورکلی تعیین کننده استانداردهای زندگی مشترک افراد نخواهند بود و تنها منجر به کاهش معیارهای سرمایه گذاری ابرازی فرزندان خواهد شد. بنابراین این فرزندان تمایل کمتری به ابراز عاطفه و ارتباط با همسر خود دارند. همچنین طلاق والدین می تواند منجر به اسنادهای منفی رابطه به ویژه در ابعاد مسئولیت شود.
نقد آینده پژوهی در علوم اجتماعی (با تأکید بر ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال ۲۲ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
67 - 51
حوزههای تخصصی:
اجتماعی را بررسی و نقد کند. از دو منظر کلی به این نقد پرداخته می شود. نقد روش شناختی که مباحث روش شناسی و فلسفه علوم اجتماعی با تأکید بر رویکرد رئالیسم انتقادی را پیش می کشد و نقدی با رویکرد جامعه شناسی مردم مدار. از این رو می توان این دو پرسش را مطرح کرد: نخست این که آیا آینده پژوهی در مقام یک شاخه یا رویکرد علمی قادر است علم معتبر به دست دهد؟ دوم این که از رویکرد جامعه شناسی مردم مدار چه نقدی بر آینده پژوهی وارد است؟ خلاصه یافته های مقاله این است که در پاسخ به پرسش اول باید گفت آینده پژوهی در علوم اجتماعی که موضوعش سیستم های باز و کلان، ساختارهای پیچیده و کنشگران نیت مند و بااراده است کارایی اندکی دارد و در نقد جامعه شناسی مردم مدار بر آینده پژوهی باید گفت به رغم ادعای آشکار آینده پژوهی و آینده پژوهان برای ساخت جهانی بهتر و عادلانه تر، آن ها همواره در خدمت دولت و بازاری بوده اند که وضع کنونی را به وجود آورده اند.