فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۰۸۱ تا ۲٬۱۰۰ مورد از کل ۲٬۵۲۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
مسکن به عنوان پناهگاه و اقامتگاه انسانی، زائیده مهم ترین احتیاجات انسان است. در این میان مساکن روستایی، تجلی گاه شیوه های زیستی، معیشتی و در نهایت نیروها و عوامل موثر محیطی و روندهای اجتماعی- اقتصادی تاثیر گذار در شکل بخشی به آن است. به طوری که یکی از عناصر اصلی تشکیل دهنده کانون زندگی فرد درآمده است. یکی از عواملی که می تواند نقش مهمی در توسعه مساکن روستایی داشته باشد، اعتبارات خرد است. هدف از این پژوهش ارزیابی رضایتمندی روستاییان دریافت کننده تسهیلات بنیاد مسکن از کیفیت واحدهای مسکونی در محدوده مورد مطالعه است. نوع تحقیق کاربردی، روش مورد استفاده توصیفی- تحلیلی و برای گردآوری اطلاعات از بررسی های میدانی و کتابخانه ای استفاده شده است. جامع آماری این تحقیق، شامل 889 نفر است که در بازه زمانی1384-1393 از دریافت وام بهره برده اند. طبق فرمول اصلاح شده کوکوان 110 پرسشنامه بین دریافت کنندگان وام ها توزیع شده است. یافته-های تحقیق نشان داد که دریافت وام از بنیاد مسکن روستایی توانسته اثرات قابل توجهی بر واحدهای مسکونی روستایی داشته باشد. همچنین تحلیل نا پارامتری همبستگی میان معیارهای شش گانه در روستاهای موردمطالعه نشان دهنده وجود رابطه مستقیم میان این شاخص ها است؛ به طوری که، با افزایش تأثیر هر یک از شاخص های مدنظر تحقیق، سایر شاخص ها و تأثیرات آن ها نیز روند افزایشی را نشان می دهد. همچنین مدل وایکور نشان داد که روستای گاو دره و الگزیر با میزان(07/0) و(16/0)، دارای بالاترین رتبه و روستای ارهان و کوه زین با میزان(96/0) و (64/0) دارای پایین ترین رتبه به لحاظ برخورداری از میزان اثرگذاری از دریافت وام های بنیاد مسکن در بین روستاهای محدوده موردمطالعه بوده است.
ارزیابی تاثیر روش های رایج اجرای نمای ساختمان های مسکونی شهر تهران در مصرف انرژی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۸۲
۳۲-۱۷
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش که با تمرکز بر مناطق شرق، غرب و جنوب شهر تهران انجام شده، میزان بار سرمایشی و گرمایشی در ساختمان های رو به جهات مختلف جغرافیایی مقایسه شده و در رابطه با بخش صلب جداره، در میان مصالح و روش های ساخت متداول، جنس نما و جزئیات ساخت مناسب جداره های جداکننده خارجی در هر جهت جغرافیایی مشخص شده است. به این منظور از ابزار شبیه سازی با استفاده از نرم افزار Energy plus با واسط گرافیکیDesign builder جهت تحلیل حرارتی و مصرف انرژی ساختمان استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که واحدهای جنوبی کمترین مجموع بار سرمایشی و گرمایشی مصرفی را دارند و بعدازآن به ترتیب واحدهای شرقی (16 درصد بیشتر از واحدهای جنوبی)، غربی (17 درصد بیشتر واحدهای جنوبی) و شمالی (20 درصد بیشتر از واحدهای جنوبی) قرار دارند. نتایج شبیه سازی در نماهای مختلف نشان می دهد که به طورکلی، بار گرمایشی ساختمان در واحد شمالی 30 تا40 درصد در نماهای دارای مصالح مختلف بیشتر از واحد جنوبی است. این درصد در واحدهای غربی 20 تا 25 درصد و در واحدهای شرقی 19 تا 22 درصد بیشتر از واحد جنوبی است. در واحدهای رو به شمال با توجه به نوع نما بار سرمایشی ساختمان 5/0 تا 5/7 درصد در نماهای با مصالح مختلف بیشتر از واحد جنوبی است. این درصد در واحدهای غربی 5/6 تا 7 درصد و در واحدهای شرقی 5/10 تا 11 درصد بیشتر از واحد جنوبی است. علاوه بر این تأثیر استفاده از انواع مختلف مصالح رایج در نماهای شهر تهران شامل نماهای کامپوزیت فلزی، سرامیک با روش اتصال خشک، سرامیک با روش اتصال چسبیده، سیمانی، پانل های بتنی با روش اتصال خشک، آجری با روش اتصال خشک، آجری با روش اتصال چسبیده، سنگی با روش اتصال خشک (سنگ گرانیت، مرمر، کوارتزیت و ماسه سنگ)، سنگی با روش اتصال چسبیده بر مصرف انرژی ساختمان بررسی شده و نتایج تحقیق نشان می دهد که بهترین مصالح نما در میان مصالح متداول، آجر و بعدازآن پانل بتنی و بهترین نحوه اجرا، اجرای خشک این مصالح است.
تحلیل کیفی آسیب های همه گیری کووید ۱۹ بر اقامتگاه های بوم گردی استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بوم گردی مانند هر نوع کسب وکار دیگر در گردشگری از پیامدهای منفی بحران کرونا مصون نماند. معمولاً، بوم گردی به عنوان یکی از راهکارهای توسعه پایدار نواحی روستایی قلمداد می شود. البته بوم گردی نیز همانند سایر انواع گردشگری، امروزه تحت تأثیر ویروس کرونا و پیامدهای منفی آن است. هدف از پژوهش حاضر، شناسایی آسیب های ناشی از بحران کرونا بر کسب وکار بوم گردی، بسترهای تشدیدکننده آن و پیشنهادهایی برای کاهش آسیب ها در مناطق روستایی مازندران است. این پژوهش با رویکرد کیفی و با ابزار مصاحبه انجام شده است. نمونه گیری هدفمند انجام شد که بعد از انجام 21 مصاحبه با صاحبان اقامتگاه های بوم گردی اشباع نظری صورت گرفت. مصاحبه ها در مناطق روستایی استان مازندران انجام شد. در تحقیق حاضر، باورپذیر کردن گزینشی به عنوان روش سنجش اعتبار استفاده شد. با نقل قول های مستقیم و مختلف، به صورتی مستند، باورپذیری نتایج تحقیق از سوی محققان از طریق مستدل شدن متن با نقل قول هایی قابل قبول، قابل فهم شد. برای تأیید روایی ابزار سنجش، از گونه های روایی و راهبرد استفاده شد. در بخش استخراج و کدگذاری، 57 مفهوم اولیه حاصل شد که در 5 مقوله اصلی (آسیب های اقتصادی)، 2 مقوله اصلی (آسیب های اجتماعی)، 3 مقوله اصلی (آسیب های روانی) جای گرفتند. بسترهای تشدیدکننده آثار کرونا در 2 مقوله اصلی قرار گرفتند. هم چنین، کاهش درآمد مهم ترین آسیب اقتصادی و کاهش شاخص های تضمین و قابلیت اطمینان خدمات گردشگری مهم ترین آسیب شغلی بود. نهایتاً، از دیدگاه صاحبان اقامتگاه های بوم گردی مهم ترین بستر تشدید آثار کرونا بر بوم گردی، مدیریت اجرایی ناکارآمد و فقدان مهارت های شغلی شناسایی شدند.
Unproductive Activities and Their Affecting Factors in Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
P urpose- Unproductive activities refer to economic activities which do not have a positive effect on GDP, but have high profit and returns, which can eliminate productive activities. This is a phenomenon that has occurred in Iran in the last three decades. The aim of the present study is to analyze the factors causing and spreading unproductive activities using Fumanat area as the context. Design/methodology/approach- The study area is Fumanat, one of the historical regions of Gilan. The type of research is qualitative. In order to collect the required data and information, we conducted the various steps: First, using secondary data, the study illustrated changes in the share of employment in the economic sectors of the region, changes in the area of agricultural land use, as well as changes in the level of built land use. Second, conducting interviews with different business owners of each household, the common activities of households were studied to determine the evolution of productive activities in the sample villages. The common activities of households and among them unproductive activities were identified by inductive method. In order to understand the factors affecting the creation and expansion of unproductive activities, the qualitative approach of grounded theory was used. Findings- The study indicates that in the mountain zone, 39.1 percent of jobs, in the foothill zone, 32.3 percent of jobs, in the plain zone, 41.9 percent of jobs and in the coastal zone, 30.2 percent of jobs, can be categorized as unproductive activities. The existence of uncertainty, lack of support for productive activities, the property rights issue, inadequate privatization and dysfunctional institution system affect the expansion of unproductive activities in the region. Originality/value- Various studies have examined productive and unproductive sides in economic endeavors, most of which considered them with a macro point of view. The present study tries to investigate the contextually of the factors underlying these changes in a rural space and community.
بازدارنده های کلیدی رشد و تحول اقتصاد فضا (با تأکید بر روستاهای خراسان جنوبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه فضاهای جغرافیایی نیازمند درک واقعی و برنامه ریزی هوشمندانه است. تدبیر چالش ها و مسائل روستایی و به ویژه اقتصاد آن، یک گام راهبردی در توسعه اقتصاد فضا است. استان خراسان جنوبی به عنوان یکی از نواحی جغرافیایی شرق کشور که از ظرفیت ها و توان های قابل توجهی برای توسعه برخوردار است، با این وجود معمای کم رشدی و عقب ماندن از توسعه در مقایسه با سایر استان های کشور، حل نشده باقی مانده است. از این رو، در این تحقیق سعی گردیده ضمن درک موانع رشد و تحول اقتصاد، به الگویابی ساختار اثرگذاری این چالش ها در فضاهای روستایی خراسان جنوبی پرداخته شود. این تحقیق به لحاظ هدف کاربردی و از حیث ماهیت و روش، توصیفی-تحلیلی است. داده ها با مطالعات اسنادی و دریافت نظرات نخبگان (محلی و منطقه ای) گردآوری شده است. شناخت و تعیین وزن موانع رشد اقتصاد فضا از ترکیب روش طوفان مغزی و تحلیل سلسله مراتبی AHP انجام شده است. به منظور شناسایی الگوی روابط میان ابعاد (مقوله های شناسایی شده) از روش دیمتل استفاده گردید. داده های اولیه با انجام مصاحبه با اعضای شورای اشتغال و توسعه اقتصادی در سطح شهرستان ها و استان خراسان جنوبی استخراج گردید. یافته ها نشان داد 103 عامل دارای نقش بازدارنده ی رشد اقتصاد فضا به ویژه در عرصه های روستایی استان خراسان جنوبی بوده است. موانع مذکور، در هفت گروه "فنی"، "انسانی و اجتماعی"، "نهادی"، "مالی و تجاری"، "محیط طبیعی"، "زیرساختی" و "جغرافیایی (مکانی)" تقسیم بندی شده است. به لحاظ میزان تأثیرگذاری متغیرها، موانع بُعد جغرافیایی از بیشترین اثرگذاری برخودار بوده است. همچنین از حیث میزان تأثیرپذیری متغیرها نیز بُعد فنی از بیشترین تأثیرپذیری برخوردار است. به لحاظ شاخص "تعامل با سایر ابعاد شناسایی شده"، بررسی ها موید این بوده است که عوامل بُعد انسانی- اجتماعی در بیشترین سطح تعامل با دیگر ابعاد قرار داشته است. از حیث علت و معلول بودن ابعاد شناخته شده نیز، خروجی روش دیمتل نشان داد که ابعاد محیط طبیعی، جغرافیایی و نهادی "علّی" بوده و ابعاد انسانی-اجتماعی، زیرساختی، فنی و مالی و تجاری "معلول" به شمار می آید. در نهایت اینکه، در خراسان جنوبی تنوع چالش ها و موانع بر سر راه رشد و توسعه اقتصاد روستایی بسیار است هر چند که وزن اثرگذاری عوامل چالش زا، از موقعیت جغرافیایی تبعیت می کند؛ با این وجود گستردگی "موضوعی" و "مکانی" موانع پیش روی رشد و توسعه اقتصادی روستاها و همچنین اثرات فزاینده این عوامل بر یکدیگر سبب شده تا بافت اقتصادی روستاها را مختلف و به زوال بکشاند.
An Evaluation of Niche Tourism Potentials in Ghaleh-Rudkhan Tourism Target Village Using Activity-Based Segmentation(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose - Niche tourism refers to how to use a particular tourism product tailored to the needs of a particular segment of the market. Places with niche tourism products are able to achieve a high position and consolidate their future position in the tourism market. This type of tourism helps distinguish tourism products by creating an image of the destination and helping compete in the increasingly crowded environment of the tourism market. This paper investigates and analyzes the niche tourism attractions in Ghaleh Rudkhan tourist destination village using activity-based segmentation, the attitudes of the host community in dealing with niche tourism development, and the ability to implement tourism projects and socio-economic factors influencing tourism development in the region, which eventually offers solutions to overcome the current and potential challenges in the study area. To collect the data, interview-based methods, focus group interviews, individual observations and analysis of the documents obtained from different sources were used. Design/methodology/approach - A questionnaire was designed and distributed among 383 tourists and 190 rural employees. The data of this study were mainly evaluated using thematic and content analysis methods. Besides, we have also introduced the niche tourism potentials and tourism activities in the region. Finding - The results show that thanks to the economic and social opportunities, local communities support tourism development in Ghaleh Rudkhan; however, the challenges associated with tourism marketing, event management, uncertainty of private sector investors and environmental issues must be addressed through a participatory approach.
اثرات توسعه یافتگی بر جایگاه زنان در فرآیند توسعه روستایی (مورد مطالعه: روستاهای شهرستان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه روستایی مفهومی جامع و چند بعدی بوده که در برگیرنده رشد کشاورزی و فعالیت های وابسته به آن (صنایع دستی و صنایع روستایی)، زیربناهای اقتصادی اجتماعی، خدمات اجتماعی و تسهیلات مربوطه و مهمتر از همه توسعه منابع انسانی در مناطق روستایی است. بدین ترتیب زنان روستایی با توجه به نقش و مسئولیت هایی که در محیط مزرعه و منزل دارند عهده دار وظایف تولیدی و خدماتی مختلفی بوده که مسلما نیل به توسعه روستایی بسیار موثر است. در تحقیق حاضر به بررسی اثرات توسعه یافتگی بر جایگاه و نقش زنان در فرآیند توسعه روستایی به صورت مطالعه موردی در روستاهای کرمانشاه پرداخته شده است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر روش پیمایشی است. جامعه آماری مشتمل بر 81345 نفر از زنان در مناطق روستایی شهرستان کرمانشاه بود که با استفاده از جدول تعیین حجم نمونه کرجسی و مورگان تعداد 382 نفر به عنوان نمونه تعیین و به طور تصادفی انتخاب شد. ابزار مورد استفاده برای جمع آوری داده ها پرسشنامه بود که روایی محتوایی آن توسط اساتید و متخصصین، بررسی و تأیید شد و جهت تعیین پایایی پرسشنامه نیز تعداد 30 پرسشنامه توسط زنان روستایی در فرآیند پیش آزمون تکمیل و ضریب آلفای کرونباخ88/0 α = به طور میانگین برای بخش های مختلف پرسشنامه بدست آمد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها، از آزمون های آماری آنالیز واریانس دو طرفه و آزمون T-Test استفاده شد. یافته ها نشان داد توسعه روستایی اثر مثبت بر افزایش دسترسی به اعتبارات، مشارکت در کلاس های ترویجی و همچنین منجر به کاهش مشارکت زنان در فعالیت های دامی و فعالیت های کشاورزی داشته است؛ همچنین توسعه روستایی بر مشارکت زنان در تصمیم گیری، مشارکت در تولید و فعالیت های خانگی بدون اثرگذاری بوده است.
A Regional Analysis of the Entrepreneurship Ecosystem in Rural Areas of Northern Iran (Case Study: Watershed of the Haraz Plain)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose - Having an appropriate and integrated entrepreneurial ecosystem in rural areas largely guarantees the sustainability of rural businesses. Therefore, this study was conducted with the purpose of classification of the rural regions of Haraz plain watershed in terms of entrepreneurial ecosystem. Design/methodology/approach - This is a descriptive study that was done using a survey. The questionnaire was the key instrument for gathering data. The study samples were 182 pluriactive rice farmers and 50 rural experts. Findings - The results showed that the studied regions are in an inappropriate situation in term of rural entrepreneurship ecosystem. Relative assessment using Shannon's entropy showed support component ranked at the highest level by a large difference compared to other components. The financial component ranked at the lowest level in comparison with other components. The results using the ORESTE and hierarchical cluster analysis techniques showed that Nour and Babolsar regions are the most appropriate regions in term of the rural entrepreneurship ecosystem for rural business development, respectively. Research implications/limitations - The improvement of REEs in the six regions should be seriously considered and pursued by policy makers. At the same time according to this research and creating mental ideas for the authors, it is suggested that researchers study the REE and introduce the types of rural businesses appropriate to the situation of the EE in all region of the world; the subject that is not covered in this article. In addition, the method, model, and strategy used in this study provide an appropriate pattern for future researches in entrepreneurial activities development in different regions of the world.
تبیین نگرش زیست محیطی زنان روستایی در حوزه جنگل های زاگرس استان لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره سیزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۴۹)
162 - 181
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف کلی تبیین نگرش زیست محیطی زنان روستایی در حوزه جنگل های زاگرس انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی زنان روستایی بالای 15سال حاشیه نشین جنگل های زاگرس در استان لرستان بودند که معیشت آن ها به طور مستقیم و غیرمستقیم وابسته به جنگل های زاگرس بود (231000= N). حجم نمونه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان 415 نفر تعیین شد. روش نمونه گیری، خوشه ای چندمرحله ای با انتساب متناسب (بر اساس مساحت جنگل در هر شهرستان) بود. ابزار اصلی پژوهش پرسش نامه ای بود که روایی آن توسط پانل متخصصان و پایایی آن توسط ضریب آلفای کرونباخ (698/0 تا 880/0) تأیید و تجزیه وتحلیل داده ها توسط نرم افزار SPSS انجام شد. نتایج تحلیل همبستگی نشان داد که سطح تحصیلات، میزان وابستگی به جنگل، هنجارهای اجتماعی، احساس تعلق، مسئولیت پذیری اجتماعی، مشارکت اجتماعی، محیط زیست گرایی اجتماعی، خودکارآمدی و دانش و اطلاعات محیط زیستی با نگرش زنان روستایی نسبت به حفاظت از جنگل رابطه مثبت و معنی داری دارد. علاوه بر این، نتایج رگرسیون نشان داد که چهار عامل خودکارآمدی، مسئولیت پذیری اجتماعی، محیط زیست گرایی اجتماعی و میزان وابستگی به جنگل اثر مثبت و معنی داری بر نگرش زنان روستایی دارند و این عامل ها قادر هستند 3/60 درصد از واریانس متغیر وابسته تحقیق را تبیین نمایند. با توجه به اهمیت بالای متغیر خودکارآمدی در تبیین نگرش حفاظتی زنان روستایی نیاز است با آموزش صحیح روش های حفاظت از جنگل در میان زنان روستایی، مهارت های حرفه ای آنان تقویت شود. همچنین می توان با تصویر کشیدن آثار تخریب جنگل در بلندمدت بر معیشت خانوارهای روستایی و محیط زیست به تقویت نگرش آنان در راستای انجام رفتارهای دوستدارانه در محیط زیست اثر گذاشت.
نقش مدیریت منابع آب بر توسعه اقتصادی روستاهای جلگه ای ناحیه مرکزی استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در توسعه اقتصادی روستاهای کشور ایران، آب نقش محوری و غیر قابل انکاری دارد. حجم قابل توجهی از منابع آبی کشور در بخش کشاورزی مورداستفاده قرار می گیرد و به همین جهت دسترسی به منابع آبی دارای اهمیت است. در واقع مدیریت منابع آب بر توسعه اقتصادی مناطق روستایی شمال کشور نقش بسیار مهمی دارد. به همین جهت در این پژوهش به تحلیل تاثیر مدیریت آب بر توسعه اقتصادی مناطق روستایی پرداخته شد. مقاله حاضر از نوع پژوهش های پیمایشی - تحلیلی به شمار می آید. بنابراین مانند اغلب پژوهش های پیمایشی بر روی نمونه محدودی از کل جامعه متمرکز شده و با استفاده از پرسشنامه اطلاعات مورد نیاز از جامعه نمونه (مسئولان روستایی و خانوارهای بهره بردار کشاورز روستاهای منطقه مورد مطالعه) گردآوری شده است. جامعه آماری تحقیق روستاهای جلگه مرکزی گیلان است که شامل مسئولان روستایی و خانوارهای بهره بردار کشاورز روستاهای منطقه مورد مطالعه بوده و تعداد 384 پرسشنامه بصورت تصادفی تکمیل شد. داده های فراهم شده، با استفاده از نرم افزار SPSS و با آزمون های آماری مربوطه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین مدیریت منابع آب کشاورزی بخش جلگه ای ناحیه مرکزی استان گیلان و توسعه اقتصادی روستاهای آن رابطه مستقیم وجود دارد. مدیریت منابع آب توانسته است تا موجب ارتقاء شاخص های اقتصادی در جوامع روستایی مورد مطالعه شده و در اشتغال و درآمد و سطح رفاه جامعه روستایی تاثیر گذار بوده است.
تحلیل مؤلفه های اجتماعی اثرگذار بر تاب آوری سکونتگاه های روستایی در مواجهه با سیلاب (موردمطالعه: روستاهای شرق استان گیلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۴۴)
646 - 661
حوزههای تخصصی:
تاب آوری نقش مهمی در توانمندسازی اجتماعات روستایی در برابر مخاطره سیل دارد. از این رو تاب آوری به عنوان راهبرد مناسب در کاهش آسیب پذیری و مدیریت بحران بلایای طبیعی در کانون توجه بسیاری از کشورها قرار گرفته است. پژوهش حاضر به دنبال تحلیل مؤلفه های اجتماعی اثرگذار بر تاب آوری نواحی روستایی شرق استان گیلان در برابر مخاطره سیل است. هدف تحقیق کاربردی و داده ها با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی با استفاده از منابع اسنادی و مطالعات میدانی (پرسشنامه) گردآوری شده است. واحد تحلیل پژوهش سرپرستان خانوار روستایی ساکن در محدوده موردمطالعه است که با استفاده از روش کوکران 379 نفر انتخاب شده اند. در این پژوهش از آزمون T تک نمونه ای برای ارزیابی معناداری و قابلیت تعمیم نتایج و از ضریب همبستگی و روش رگرسیون جهت تحلیل داده ها و میزان اثرگذاری مؤلفه های اجتماعی بر تاب آوری استفاده شده است. نتایج نشان می دهد، مؤلفه مشارکت جمعی بیشترین تأثیر را در ارتقای تاب آوری جوامع روستایی نسبت به مؤلفه های وابستگی مکانی، اعتماد اجتماعی و دانش و آگاهی دارد. درنهایت سطوح تاب آوری حاصل از محدوده مطالعاتی بیانگر آن است که دهستان های اشکور سفلی و دیوشل در پایین ترین سطح تاب آوری در بعد اجتماعی و دهستان های دهگاه، دریاسر و کجید در بالاترین سطح تاب آوری در بعد اجتماعی در برابر مخاطره سیل قرار دارند.
سطح بندی میزان توسعه فضاهای روستایی در استان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سطح بندی مناطق روستایی به لحاظ برخورداری از مولفه های توسعه در راستای تعیین وضعیت موجود و همچنین برنامه ریزی متوازن منطقه ای از اهمیت بالایی برخوردار است.پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی است و با توجه به مؤلفه های مورد بررسی، رویکرد حاکم بر آن ترکیبی از روش های اسنادی و تحلیلی می باشد، پایه تجزیه و تحلیل بر اساس اطلاعات آماری مندرج در جداول و ساختارهای اطلاعاتی بوده که به صورت ماتریسی، جهت تجزیه و تحلیل نهایی بر اساس مدل تاپسیس استفاده شده است. تحلیل داده ها در مقیاس هفت شهرستان استان کرمانشاه (سر پل ذهاب، اسلام آباد غرب، گیلان غرب، جوانرود، دالاهو، ثلاث باباجانی و قصرشیرین) می باشد. برای محاسبه توسعه یافتگی روستاهای نمونه تحقیق از شاخص های جمعیتی، بهداشتی، زیرساختی، خدماتی و فرهنگی استفاده شده است. نتایج بیانگر آن است که بر اساس شاخص های مورد نظر، دهستان های حمیل، بان زرده، شیان، حومه جنوبی، قلعه شاهین، کلاشی، حومه شمالی ، نصرآباد و گورانی در جایگاه دهستان های بسیار توسعه یافته ، دهستان های حومه سرپل، بشیوه پاطاق، حومه کرند، شروینه، هرسم، دشت ذهاب، حیدریه، منصوری و دیره در جایگاه دهستان های توسعه یافته، دهستان های دشت حر، زمکان، پشت تنگ، چله، پلنگانه، قلخانی، حومه و خانه شور در جایگاه دهستان های کمتر توسعه یافته و دهستان های بازان، فتح آباد، ویژنان، بیونیج، جیگران، گوآور ، ازگله و سرقلعه که بیشتر در فاصله دور از مرکز شهرستان قرار گرفته اند، در جایگاه دهستان های توسعه نیافته قرار می گیرند.
عوامل مؤثر بر انگیزه مهاجرت جوانان روستایی بخش کشاورزی به شهر مورد: دانشجویان رشته های کشاورزی دانشگاه زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهاجرت جوانان روستایی تحصیل کرده به شهر در کنار افزایش میانگین سنی نیروی انسانی شاغل در بخش کشاورزی مشکلاتی هستند که آینده نیروی انسانی شاغل به کشاورزی در روستاها را با چالش مواجه می کنند. مطالعه حاضر به دنبال بررسی عوامل اثرگذار بر انگیزه مهاجرتی جوانان روستایی دارای تحصیلات دانشگاهی کشاورزی بود. تحقیق کاربردی حاضر با استفاده از روش تحقیق توصیفی- همبستگی انجام گردید و جمع آوری اطلاعات در این تحقیق با استفاده از پرسشنامه انجام گرفت. روایی پرسشنامه با استفاده از نظرات اعضای هیئت علمی مرتبط تأیید شد. برای تعیین پایایی ابزار تحقیق از پیش آزمون و محاسبه ضریب کرونباخ آلفا (72/0 تا 86/0) استفاده شد. جامعه آماری تحقیق را جامعه دانشجویان روستایی شاغل به تحصیل در رشته های کشاورزی دانشگاه زنجان در سال تحصیلی 96-97 تشکیل دادند (210= N) که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان 132 نفر ب از آنها با روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی با انتساب متناسب انتخاب شدند. نتایج رگرسیون لجستیک نشان داد که هفت متغیر تعداد اعضای خانواده ساکن در شهر، میزان تمایل به زندگی در روستا، میزان رضایت از زندگی، میزان مشارکت در کشاورزی، میزان زمین آبی تحت مالکیت خانواده، امکانات رفاهی و اقتصادی شهر و دشواری ایجاد اشتغال در روستا از مهم ترین دلایل در تمایل به مهاجرت دانشجویان شاغل به تحصیل در رشته های کشاورزی بودند که 3/59 تا 1/72 درصد از تغییرات متغیر تمایل به مهاجرت را تبیین کردند. با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی راهکارهای تقویت اقتصاد روستایی از طریق افزایش تمایل جوانان روستایی برای زندگی و اشتغال در روستا پس از اتمام تحصیلات دانشگاهی در دو عامل تسهیل بازار فروش محصولات و اشتغال در روستا و توسعه سرمایه گذاری دولتی و خصوصی در روستا و کشاورزی خلاصه شدند.
بررسی آثار اقتصادی، اجتماعی و محیط زیستی شهرک صنعتی علویجه بر روستاهای پیرامون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره سیزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۴۹)
104 - 121
حوزههای تخصصی:
فقر، بیکاری و مهاجرت از ویژگی های عمده مناطق روستایی در کشورهای درحال توسعه است و صنعتی سازی روستاها از جمله راهکارهای مواجهه با این قبیل مشکلات بوده و هست. در همین راستا طی چند دهه اخیر، سیاست توسعه روستایی از مسیر صنعتی سازی و گسترش قطب های صنعتی در نواحی روستایی پیگیری شده است. با این وجود تأثیر تأسیس مراکز صنعتی در مجاورت نواحی روستایی همچنان مغفول مانده است. تحقیق حاضر به شناسایی و تجزیه وتحلیل ابعاد مختلف (اقتصادی، اجتماعی - کالبدی و محیط زیستی) تأثیر شهرک صنعتی علویجه واقع در شهرستان نجف آباد در استان اصفهان بر نواحی روستایی هم جوار پرداخته است. جامعه آماری این تحقیق خانوارهای روستایی واقع در پیرامون شهرک صنعتی علویجه بودند که بر اساس آخرین آمار رسمی (1395) 7183 خانوار را شامل می شدند که از این میان تعداد 210 خانوار برای مطالعه انتخاب شدند. این تعداد با استفاده از فرمول کوکران تعیین گردید. انتخاب خانوارها بر اساس روش نمونه گیری طبقه ای با انتساب متناسب بود. ابزار جمع آوری داده ها یک پرسشنامه محقق ساخت بود. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS و LISREL تجزیه وتحلیل شدند. برای تجزیه وتحلیل از روش های توصیفی و استنباطی نظیر فراوانی، میانگین، ضریب تغییرات و تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. بر اساس یافته های تحقیق، احداث این شهرک هم دارای آثار مثبت و هم دارای آثار منفی بوده است که به ترتیب آثار اقتصادی، اجتماعی - کالبدی و محیط زیستی، با ضرایب مسیر 96/0، 92/0 و 83/0، مهم ترین آثار بوده اند و جنبه های منفی این احداث بیشتر در بعد محیط زیستی و اجتماعی - کالبدی بوده است.
تحلیل فضایی منابع آب زیرزمینی در نواحی روستا یی به منظور شناخت پهنه های بحرانی مورد: حوضه آبریز ماهیدشت استان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هر ساختاری در فضا دارای کارکرد یا کارکرد هایی مشخص است. در رویکرد «پویش ساختاری-کارکردی» پیوند این دو در بررسی تمامی پدیده های جغرافیایی مورد اهمیت و توجه قرار می گیرد. اگر بتوان یک حوضه آبریز را به عنوان یک ساختار فضایی-مکانی در نظر گرفت، چاه های موجود در آن حوضه می توانند نماینده یکی از کارکرد های آن در زمینه بهره برداری از آب های زیرزمینی باشند. تعداد چاه های حفر شده در حوضه آبریز ماهیدشت در استان کرمانشاه طی چهار دهه اخیر 23 برابر شده است. افزایش تعداد چاه در منطقه منجر به افزایش مصرف آب های زیرزمینی و در نتیجه پایین تر رفتن عمق چاه ها و ایجاد پهنه هایی شده که به لحاظ برداشت بی رویه آب به پهنه های بحران کم آبی معروف هستند. در این پژوهش، برای تعیین و ترسیم نقشه ی چنین پهنه هایی از دو مبنای اصلی تحلیل فضایی یعنی «موقعیت» و «فاصله» و داده های مربوط به چاه های منطقه به همراه تکنیک ها و ابزار های متداول در سیستم های اطلاعات جغرافیایی ( GIS ) استفاده شده است. نتایج این پژوهش تعیین و ترسیم نقشه ی پهنه های بحرانی حوضه آبریز ماهیدشت است که اراضی حدود 60 روستای منطقه را در بر گرفته و نیازمند توجه بیشتر و اعمال و اجرای سیاست ها و راهبرد های سخت گیرانه تر در زمینه حفر چاه جدید در این گونه پهنه ها است. روش های مورد استفاده در این پژوهش می تواند برای تعیین پهنه های بحرانی برداشت آب در سایر حوضه های آبریز توصیه شود.
تحلیل نقش موقوفه های زهان در توسعه پایدار روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه پایدار فضا دوره اول بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
39 - 50
حوزههای تخصصی:
روستاشهر زهان در منطقه قاینات دست کم از عهد صفوی به بعد موقوفه های مهمی داشته است که در توسعه روستا به لحاظ فرهنگی، آموزشی و رواج برخی هنجارهای اجتماعی موثر بوده است. توجه به نسخ کتب مورد توجه مدرسه علمیه، وقف کتاب بر آن مدرسه، ساخت و تعمیر مسجدجامع و مساجد محلات مختلف، وقف بر مخارج بناهای عام المنفعه نظیر حمام و غسال خانه و نیز توجه به فقرا و غرباء همگی حکایت از جایگاه شایسته موقوفه ها در توسعه روستایی زهان دارد. نکات اجتماعی مطرح شده در وقف نامه ها نیز شرایط مطلوب زهان در آن عهد و توسعه آن به نسبت روستا بودنش را نشان می دهد. تاکید بر برخی واژگان علمی و واحدهای اندازه گیری، نگارش برخی موقوفه ها به دو زبان عربی و فارسی استفاده از آیات، روایات، اشعار متناسب با متن هم رشد اجتماعی و مذهبی زهان در اعصار صفوی تا قاجار را نمایان می سازد. با این که بخش زهان 113 موقوفه ثبت شده دارد، موقوفه های مدنظر در این مقاله مربوط به مرکز بخش می شود و هم این که تنها موقوفه هایی که زمان وقفش مربوط به قبل از تغییر جایگاه سیاسی زهان بوده، مورد بررسی قرار گرفته است.
Analyzing the International Studies in the Field of Rural-local Marketing(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose- Rural-Local Marketing is a significant knowledge that has been associated with agricultural marketing, so the purpose of this concept is to separate the marketing of agricultural products and its lexical depth with a concept beyond the value chain in agriculture. Therefore, the event of rural-local marketing is not involved in production and supply and seeks to discover the dominant spatial patterns on distribution of rural products. Design/Method/Approach- According to this approach, 230 scientific sources (as a sample society) have been examined from the English language sources continuously and focusing on rural-local marketing. From the evaluation of the obtained research sources, a description of the literature in the field of rural-local marketing was presented, and then the communication between rural settlements among these societies with the suburbs and the center with the periphery was explored. Among the set of sources, 22 scientific concepts with the highest frequency were obtained, which were extracted and categorized by the statistical method of confirmatory factor analysis, including: rural marketing, local marketing, spatial model, network model, and integration. In the next steps, the content of all 230 scientific sources was measured with five factors, which tells the distribution learner of time periods and their spatial distribution. Findings- In abstracting the extracted concepts from the research, the details of ten-year and annual time periods, their spatial distribution on the scale of continents and countries have been dealt with in detail and can be identified by drawing the indicator spectrum on the world map, then the mentioned concepts which extracted from scientific sources were criticized and interpreted. In this regard, the leading countries in the field of rural-local marketing include India, the United States, England, and China, and in the next stage, Iran. One of the emphasis of this common study was the Integrated Marketing Communication (IMC).
اثربخشی کارآفرینی بر مؤلفه های اقتصادی روستاهای مقصد گردشگری مورد: بخش الموت قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کارآفرینی یکی از رویکردهای توسعه مناطق روستایی در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی است و نقش مهمی به عنوان یک راهبرد در بخش گردشگری دارد. فعالیت های کارآفرینی می تواند تأثیرات مهمی در بخش های مختلف نواحی روستایی و مقصدهای گردشگری روستایی داشته و تغییر و تحولات مهمی در این مقصدها ایجاد نماید. بخش الموت شهرستان قزوین با داشتن منابع و توان های گردشگری روستایی همراه با ظرفیت های گردشگری بوم گردی و فرهنگی، یکی از مناطقی است که در یک دهه گذشته با رشد گردشگری و فعالیت های کارآفرینی همراه بوده است. هدف اصلی پژوهش، سنجش میزان و دامنه تأثیرات و پیامدهای برنامه های کارآفرینی بر تغییر و تحولات مقصدهای گردشگری روستایی در ابعاد مختلف است. این تحقیق از نوع کاربردی و ازنظر ماهیت داده ها، یک پژوهش ترکیبی کمی- کیفی است. برای این منظور ابتدا از طریق مجموعه مطالعات کتابخانه ای و میدانی، فعالیت های کارآفرینی انجام شده در یک دهه گذشته شناسایی شده و سپس تغییرات مقصدهای گردشگری روستایی در چهار بعد اقتصادی، مدیریتی- انسانی، اجتماعی- فرهنگی و کالبدی-فیزیکی مشخص شد. جامعه آماری اصلی پژوهش، گروه کارشناسان شامل دهیار و شوراهای مقصدهای گردشگری روستایی، محققان و پژوهشگران آشنا با منطقه و صاحبان کسب وکارهای گردشگری بودند که با توجه به محدود بودن تعداد آن ها، کلیه این جامعه که 30 کارشناس مسلط بودند، در نظر گرفته شد. همچنین مردم محلی نیز به عنوان جامعه آماری مکمل به صورت کیفی و شیوه اشباع نظری جهت تکمیل اطلاعات بررسی شد. تجزیه وتحلیل داده ها نیز با استفاده از شاخص ها و آزمون ها و تحلیل های آماری در کنار تحلیل های کیفی انجام شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد فعالیت های کارآفرینی دارای تنوع مطلوبی است و می تواند بر کلیه بخش های مقصدهای روستایی تأثیرگذار باشد و ابعاد مختلف را پوشش دهد. با این وجود سطح تأثیرات و پیامدهای کارآفرینی بر تغییرات مقصد عمدتاً در سطح متوسط رو به بالا بوده و میزان تأثیرپذیری مقصدها از برنامه های کارآفرینی، نسبی است.
Impact of Targeted Subsidies Implementation on Inequality in Iranian Rural Area (Case Study: Villages of Neishabour County)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose-The implementation of targeted subsidies policy in Iran is among the actions that, have been taken with the aim of reduction of poverty, reducing social class differences between different deciles of society and specially upgrading rural indicators in rural areas. The present study has been conducted with the purpose of evaluating the impacts of targeted subsidies on expansion of inequality in rural areas. Design/methodology/approach -This fundamental-exploratory research has been done by descriptive-analytical method. The required data were collected through both field and documentary methods. In this study, first, the research indicators were investigated during two six-year courses before targeted subsidies (2005-2010) and after targeted subsidies (2011-2016) at the level of all villages in the country and the average of each indicator was compared between the two periods before and after targeted subsidies and then the obtained results of this part were compared with the results of field research in the study sample. In this study, 22 villages of Neishabour county were selected as a sample by systematic random method using Cochran's formula. Finding- Findings of this study show that cash subsidies accounted for 7.56% of a household income portfolio in the case study in 2019. But the Gini coefficient in the period after targeted subsidies was higher than the period before the targeted subsidies, while the ratio of 10% 0f the wealthiest to 10% of the poorest population in the rural areas of the sample in 2018 was equal to 20.67. Also, despite the original goal of targeted subsidy plan, the lower deciles are far more pressured by rising energy prices, and household food expenditures are spent on food groups. However, the average caloric intake of each person in the tenth decile is seven times that of the first decile. Also, in 70% of the households of the first decile, there were no employed people. In general, the villages of the country have faced a worsening situation in seven indicators, both in the macro dimension and in a case study, but an improvement has been observed in case of one indicator.
Environmental Analysis of Villages on the Skirt of Farsan City based on the Urban and Rural Relationship(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۵
59 - 76
حوزههای تخصصی:
Purpose - The rural-urban integration refers to an optimal combination of natural, economic, social, and spatial factors. The scale of this integration depends on the extent to which urban and rural systems (economic, social, and environmental) influence, interconnect, complement, and share benefits. The main goal of this study is the environmental analysis of villages in the periphery of Farsan city based on the rural-urban relationship. Design/methodology/approach- This is an applied study that uses a descriptive-analytical method. Data were collected using a questionnaire. The statistical population of the study consists of the four villages in Farsan county with a population of over one thousand people. Together, these four villages are home to about 4285 households (14972 people) from which a sample of n=375 was selected using Cochran's formula. Finding - The results of the research based on the one-sample t-test indicate an environmental relationship between Farsan county and its nearby villages. The environmental indicators such as noise pollution and non-expansion of green space, the change of cultivation pattern, the intensified land abuse and brokerage, the reduced share of water in agriculture, and the limited environmental knowledge of villagers suggested adverse effects whereas other variables manifested the positive effects of the connection with Farsan on improving the environment of the nearby villages. The results of regression analysis showed that the environmental relationship of Farsan with its surrounding villages explained 17% of study indices (environmental health, land-use change, water and soil resources, knowledge and importance of environmental issues) and the remaining 83% was explained by other factors not addressed in this study. Research limitations/implications - The main limitation of the study was the scant literature on the environmental effects of the urban-rural relationship. Practical implications - Implementing a suitable cultivation model for agricultural products, expanding new irrigation systems, maintaining and reviving orchards, and raising awareness of environmental issues among villagers should be put on the agenda. Originality/value - Investigating environmental effects of the urban-rural relationship as a way of ensuring sustainable rural settlement and environmental protection in the study area.