پژوهش های روستایی
پژوهش های روستایی دوره یازدهم زمستان 1399 شماره 4 (پیاپی 44) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
اهمیت کسب وکارهای روستایی، به خاطر تأثیری که در رشد و ایجاد تنوع در فعالیت های اقتصادی می گذارد، روزبه روز افزایش پیدا می کند. در این میان رویکردهای جدیدی برای توسعه اقتصاد روستایی و جوامع روستایی شناسایی شده است. یکی از این رویکردها، شناسایی فرصت های ملی و بین المللی است که منجر به رشد و توسعه کسب وکارهای روستایی شده است. ازاین رو توجه به عوامل مؤثر بر بین المللی سازی کسب وکارهای روستایی، ضروری و همسو با معانی و افزایش توسعه اقتصادی، صنعتی و ایجاد اشتغال گوناگون در جوامع است. روش پژوهش حاضر برحسب هدف، بنیادی و برحسب روش گردآوری اطلاعات، فراترکیب است. همچنین جامعه آماری، مطالعات مرتبط با موضوع پژوهش در پایگاه های داخلی، اسکو پوس و وب آو ساینس بوده و ابزار گردآوری اطلاعات، مطالعات داده های ثانوی کتابخانه ای است. در فرآیند این تحقیق ابتدا با استفاده از روش فراترکیب، ابعاد و مؤلفه های محتمل مؤثر بر بین المللی سازی کسب وکارهای روستایی یادشده شناسایی شد. سپس با بهره گیری ازنظر خبرگان، نتایج حاصل مورد تحلیل و راستی آزمایی قرار گرفت. بر این اساس 110 مقاله مورد تحلیل و بررسی و کدهای آن ها استخراج شد. سپس کدهایی که مفهوم مشترک را می رساندند در قالب 24 مفهوم دسته بندی شده و سپس در 7 زمینه اصلی طبقه بندی شدند. از 24 مفهوم، 17 مفهوم در 5 زمینه اصلی عوامل داخلی سازمان؛ سرمایه اجتماعی، ویژگی های مدیر، کیفیت منابع انسانی، سرمایه مالی، توانمندی استراتژیک سازمانی و 7 مفهوم در 2 زمینه اصلی عوامل محیطی سازمان، فاکتورهای مرتبط با کشور مبدأ، فاکتورهای مرتبط با کشور میزبان طبقه بندی شده اند.
سنجش و ارزیابی ابعاد مؤثر بر ارتقاء تاب آوری جوامع روستایی در مواجهه با خشکسالی (موردمطالعه: شهرستان سبزوار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افزایش تاب آوری مهم ترین عامل جهت حفظ انعطاف پذیری سیستم های اجتماعی-زیست محیطی و مقابله با خشکسالی است. هدف پژوهش حاضر، ارزیابی و تحلیل شاخص های مبتنی بر تاب آوری جوامع روستایی در مواجهه با خشکسالی در سه روستا با شدت های متفاوت خشکسالی است. در این راستا ابتدا با استفاده از نقشه های پهنه بندی خشکسالی بر اساس شاخص SPEI در دوره زمانی ده ساله روستاهای موجود در سه زون خشکسالی بسیار شدید، شدید و متوسط شناسایی و از هر زون یک روستا به صورت تصادفی انتخاب گردید. سپس با استفاده از رویکرد پیمایشی، روش مشاهده مستقیم و بازدید میدانی، کشاورزان به عنوان جامعه هدف شناسایی گردیده و موردبررسی قرار گرفتند. با توجه مجموع تعداد کشاورزان در سه روستا، طبق فرمول کوکران، حجم نمونه به تعداد 105 نفر برآورد گردید. بر اساس پرسشنامه های تاب آوری و آزمون های آماری به ارزیابی ابعاد و شاخص های مؤثر بر تاب آوری پرداخته شد. نتایج مدل اندازه گیری لیزرل بر اساس متغیرهای سطح اول ابعاد سنجش تاب آوری نشان داد بیشترین اثرگذاری و اهمیت ابعاد در میزان تاب آوری متعلق به بعد زیرساختی و فیزیکی و بعد طبیعی است. ابعاد اقتصادی و مالی، اجتماعی و فرهنگی، حکمرانی و مدیریت، انسانی و فردی به ترتیب در رتبه بعدی اهمیت قرار دارند. سنجش میزان ابعاد تاب آوری در روستاهای موردمطالعه نشان داد بعد اجتماعی و فرهنگی دارای بیشترین میزان و بعد طبیعی دارای کمترین میزان در روستاهای موردمطالعه در این منطقه هستند. ﺗﻘﻮیﺖ ابعاد تأثیرگذار ﻣی ﺗﻮاﻧﺪ ﺳﻄح ﺗﺎب آوری و انطباق پذیری ﺑﺎ ﺷﺮایط را اﻓﺰایﺶ دﻫﺪ و نقش مؤثری در به حداقل رساندن ضررهای احتمالی در شرایط بحرانی، ایفا نماید. در این راستا، لازم است به تصمیم گیری و تخصیص منابع به کشاورزان منطقه در مواجهه ﺑﺎ ﻣﺨﺎﻃﺮات، توجه ویژه ای معطوف شود.
تحلیل مؤلفه های اجتماعی اثرگذار بر تاب آوری سکونتگاه های روستایی در مواجهه با سیلاب (موردمطالعه: روستاهای شرق استان گیلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاب آوری نقش مهمی در توانمندسازی اجتماعات روستایی در برابر مخاطره سیل دارد. از این رو تاب آوری به عنوان راهبرد مناسب در کاهش آسیب پذیری و مدیریت بحران بلایای طبیعی در کانون توجه بسیاری از کشورها قرار گرفته است. پژوهش حاضر به دنبال تحلیل مؤلفه های اجتماعی اثرگذار بر تاب آوری نواحی روستایی شرق استان گیلان در برابر مخاطره سیل است. هدف تحقیق کاربردی و داده ها با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی با استفاده از منابع اسنادی و مطالعات میدانی (پرسشنامه) گردآوری شده است. واحد تحلیل پژوهش سرپرستان خانوار روستایی ساکن در محدوده موردمطالعه است که با استفاده از روش کوکران 379 نفر انتخاب شده اند. در این پژوهش از آزمون T تک نمونه ای برای ارزیابی معناداری و قابلیت تعمیم نتایج و از ضریب همبستگی و روش رگرسیون جهت تحلیل داده ها و میزان اثرگذاری مؤلفه های اجتماعی بر تاب آوری استفاده شده است. نتایج نشان می دهد، مؤلفه مشارکت جمعی بیشترین تأثیر را در ارتقای تاب آوری جوامع روستایی نسبت به مؤلفه های وابستگی مکانی، اعتماد اجتماعی و دانش و آگاهی دارد. درنهایت سطوح تاب آوری حاصل از محدوده مطالعاتی بیانگر آن است که دهستان های اشکور سفلی و دیوشل در پایین ترین سطح تاب آوری در بعد اجتماعی و دهستان های دهگاه، دریاسر و کجید در بالاترین سطح تاب آوری در بعد اجتماعی در برابر مخاطره سیل قرار دارند.
تحلیل رفتارهای محیط زیستی روستائیان بر اساس نظریه انگیزه حفاظت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این تحقیق بررسی میزان مسئولانه بودن روستاییان نسبت به رفتارهای محیط زیستی و شناسایی عوامل اجتماعی مؤثر بر آن بود. برای تبیین این مسئله از چهارچوب نظری انگیزه حفاظت استفاده شد. از نظر روش شناسی، از روش پیمایش و پرسشنامه برای گردآوری داده ها استفاده شد. جامعه آماری تحقیق حاضر را روستائیان استان مازندران تشکیل دادند که با استفاده از نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای 536 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. از ضریب آلفا کرونباخ برای ارزیابی پایایی و اعتبار صوری و اعتبار سازه برای سنجش روایی استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد که رفتارهای مسئولانه محیط زیستی روستائیان در سطح متوسط است. افراد موردبررسی از نظر این رفتارهای مسئولانه برحسب سن، جنس و تأهل، مدت اقامت در روستا، تحصیلات و اشتغال، تفاوتی با هم نداشتند. همچنین، نتایج تحقیق نشان داد که خودکارآمدی و شدت خطر درک شده، بیشترین تأثیر را روی رفتار مسئولانه محیط زیستی داشتند. با توجه به چهارچوب نظری تحقیق- انگیزه حفاظت- می توان نتیجه گرفت که عناصر ارزیابی مقابله (خودکارآمدی) بیش از عناصر ارزیابی تهدید (شدت خطر درک شده) روی رفتار مسئولانه محیط زیستی تأثیر داشتند.
واکاوی جایگاه پیوندهای روستایی- شهری در توانمندسازی بهره برداران کشاورزی در راستای امنیت غذایی پایدار (موردمطالعه: سکونتگاه های روستایی جنوب شرق استان تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بین کانون های شهری و روستایی انواع گوناگون جریان ها و تعاملات فضایی وجود دارد. قوت و کم توانی، نوع و کیفیت تعامل روستایی - شهری همواره دچار تحول بوده و از پتانسیل های پنهان و آشکار فراوانی برخوردار است. سال های طولانی است که آگاهی بسیار از مسئله پیوندهای روستایی - شهری به گونه ای فراگیر وجود داشته است؛ اما پتانسیل های نهفته در جریان ها و تعامل فضایی آن ها بیشتر ناشناخته، رهاشده و نادیده انگاشته شده است. بر این شالوده، این مقاله رابطه بین بهبود پیوندهای روستایی - شهری برای توانمندسازی بهره برداران کشاورزی در امنیت غذایی پایدار روستاهای جنوب شرق استان تهران را آشکار می سازد. برای تبیین این موضوع، 400 پرسشنامه در بین بهره برداران کشاورزی به روش نمونه گیری تصادفی ساده تکمیل شد. یافته های این پژوهش که به روش توصیفی - تحلیلی است، بیانگر تأثیر مثبت این پیوندها بر مشارکت بهره برداران کشاورزی در سرمایه گذاری، دسترسی به منابع، بازاررسانی محصولات است. یافته ها بهبود شاخص های جریان فضایی برای توانمندسازی و امنیت غذایی را آشکار ساخت. به سخن دیگر، بهبود شاخص های جریان های فضایی، مشارکت بهره برداران کشاورزی را برای تولید در زمینه های گوناگون و فعالیت های متنوع کشاورزی و غیر کشاورزی تسهیل می کند که پی آیند آن بهبود میانگین ابعاد امنیت غذایی پایدار است. در این ارتباط اتخاذ سیاست های مناسب و بازنگری در نظام سیاست گذاری در راستای توجه بیشتر به پتانسیل پیوندهای روستایی شهری برای بهبود امنیت غذایی پایدار پیشنهاد می شود.
شناسایی عوامل اثربخش بر توسعه گردشگری خلاق و تأثیر آن بر پایداری رفتار از دیدگاه گردشگران در مناطق روستایی شهرستان بروجن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقصدهای گردشگری روستایی به علت بهره مندی از قابلیت های متنوع طبیعی و انسانی می تواند به عنوان مقصدی خلاق محصولات و خدمات خلاق به گردشگران ارائه نماید. هدف از پژوهش حاضر شناسایی عوامل اثربخش بر توسعه گردشگری خلاق در مناطق روستایی شهرستان بروجن است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی مبتنی بر بررسی های میدانی است. ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته با 102 سؤال و جامعه آماری پژوهش گردشگران روستایی به تعداد 159000 نفر است. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 380 نفر برآورد و به روش تصادفی توزیع گردید. تحلیل های توصیفی و استنباطی با بهره گیری از نرم افزار SPSS و آزمون های آماری تی تک نمونه ای و تحلیل عاملی صورت گرفته است. همچنین مدل سازی معادلات ساختاری برای شناسایی رفتارهای پایدار و بررسی اثر گردشگری خلاق بر آن در نرم افزار AMOS مورداستفاده قرار گرفته است. نتایج رتبه بندی عوامل اثرگذار بر توسعه گردشگری خلاق در مناطق روستایی شهرستان بروجن بیشترین پتانسیل را با بار عاملی 90/0 به شاخص اطلاع رسانی و تبلیغات اختصاص داده است. رفتارهای پایدار گردشگران با استفاده از آزمون تحلیل عاملی در سه بعد عوامل فرهنگی، زیست محیطی و اقتصادی مشخص شده است که به ترتیب پایداری فرهنگی 9/33 درصد، پایداری اقتصادی 8/14 درصد و پایداری زیست محیطی 75/11 درصد رفتارهای پایدار گردشگران را تبیین نموده است. البته باید متذکر شد وجود زمینه های گردشگری خلاق در منطقه اثری بر بروز رفتارهای پایدار گردشگران روستایی نداشته است.
عوامل مؤثر بر توسعه گردشگری تجربه محور در مناطق عشایری (موردمطالعه: عشایر قشقایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به دنبال تحلیل عوامل مؤثر بر توسعه گردشگری تجربه محور در مناطق عشایری قشقایی است. جامعه آماری تحقیق شامل گردشگران داخلی و خارجی که در بازه زمانی فروردین ماه تا تیرماه 97 از مناطق موردمطالعه بازدید داشته اند، به کمک جدول مورگان، حجم 400 نمونه ای انتخاب شد که 384 پرسشنامه صحیح از آن استخراج شد. این پژوهش دارای هدف کاربردی است، و از روش توصیفی - تحلیلی و از ابزار مصاحبه باز و پرسشنامه محقق ساخته در آن استفاده شد که روایی نیز توسط 15 نفر از کارشناسان مربوطه (استادان دانشگاه و فعالان صنعت) تائید شد. تجزیه وتحلیل داده ها به روش مدل سازی معادلات ساختاری (SEM) با رویکرد روش حداقل مربعات زوجی (PLS) و به کمک نرم افزار SMART PLS انجام شده است. پژوهش حاضر در قالب مدل محقق ساخته تأثیر عوامل ملموس فرهنگی، ناملموس فرهنگی، کیفیت ادراک شده و ادراک حس مکان بر تجربه ادراک شده گردشگران عشایری را مورد واکاوی قرار داده است . برای استنباط علمی با استفاده از تحلیل عامل تأییدی در قالب مدل سازی معادلات ساختاری، میزان تبیین واریانس و ضریب تأثیر عامل های مستقل به کار گرفته شد. نتایج پژوهش حاکی از رابطه معناداری مثبت هر چهار مؤلفه مذکور بر تجربه ادراک شده گردشگران است و همچنین ضریب اثر مؤلفه های ملموس فرهنگی (33/0)، ادراک حس مکان (29/0)، ناملموس فرهنگی (08/0) و کیفیت ادراک شده (07/0) هستند و هم چنین میزان تبیین واریانس عوامل ذکرشده بر تجربه ادراک شده برابر 34 % محاسبه شده است.
بومی سازی نشانگرهای منظر پایدار در زیست بوم روستایی ایران با تاکید بر منظر ذهنی- ارزیابانه ذی اثران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منظر روستایی مبین تعامل و تفاهم انسان و طبیعت بوده و در عین سادگی ظاهری، موزون، پیچیده و جذاب است. ماهیت منظر روستایی در ارتباطی تنگاتنگ با محیط طبیعی و بستر زمینه ای و در عین حال متأثر از تعامل عمیق انسان با طبیعت است. منظر اصیل و با هویت روستایی ایران، در سال های اخیر دستخوش دگرگونی شده است، به طوری که در بسیاری از روستاها، شاهد تخریب بستر طبیعی، دگرگونی بافت و عناصر باارزش کالبدی و به تبع آن، تغییر ارزش های فرهنگی آن هستیم. به دلیل وجود تفاوت های شرایط زمینه ای روستاهای ایران با پیشینه پژوهش های قبلی، ضروری است، ابعاد منظر روستایی بر اساس تجربیات زیست بومی ذی اثران و در انطباق با شرایط زمینه ای روستا بررسی شود. پژوهش به روش تحلیلی و پیمایشی و با هدف یافتن نشانگرهای منظر پایدار و عوامل تأثیرگذار بر آن متناسب با شرایط زمینه ای زیست بوم روستایی ایران انجام شده است. به این منظور ضمن مشاهده مشارکتی، با دو گروه از جامعه روستایی (مصاحبه اصلی- نیمه ساختاریافته- جهت پاسخگویی ساکنین روستا و مصاحبه تکمیلی- با سؤالات باز- جهت اخذ نظرات آگاهان محلی) مصاحبه شده است. به علاوه از مصاحبه شوندگان خواسته شده نقشه های ذهنی (ذهنیت خود از منظر مطلوب روستایی) را ترسیم کنند. نتایج پژوهش نشان می دهد که منظر بومی روستاها به رغم وجود تنوع و تمایز، دارای نوعی وحدت و همخوانی هستند و بر اساس تحلیل یافته ها، برخی نشانگرهای پراهمیت که به منظر روستایی وحدت و تنوع بخشیده و آن را پایدار ساخته اند، و همچنین عوامل ثانویه ای که به طور غیرمستقیم بر منظر روستایی تأثیرگذار بوده اند، مشخص شدند.
تأثیر اقلیم بر سازمان فضایی مسکن روستایی بر اساس نظریه نحو فضا (مورد مطالعه: روستاهای استان آذربایجان شرقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مساکن روستایی جدید به سرعت درحال تغییر چهره دادن و شبیه شدن به معماری شهری هستند. دراین روند تنوع اقلیمی حاکم بر سطح مناطق مختلف نادیده گرفته شده و عموماً مساکن روستایی با سازمان فضایی یکسان برای مناطق اقلیمی متنوع ساخته می شود. هدف از این پژوهش، شناخت سازمان فضایی مسکن روستایی استان آذربایجان شرقی بر اساس تنوع اقلیمی حاکم بر این استان است. در پژوهش اخیر از روش تحلیلی نحو فضایی (چیدمان فضایی)، به منظور بررسی سازمان فضایی مسکن روستایی استفاده شده است. برای انتخاب نمونه های مورد بررسی، ابتدا روستاهای مورد مطالعه بر مبنای پهنه بندی اقلیمی استان به روش خوشه ای به تعداد 9 مورد گزینش شده و سپس تمام خانه های بومی موجود در روستاهای منتخب مورد برداشت دقیق میدانی قرار گرفته اند. تجزیه و تحلیل اطلاعات حاصل از مطالعات میدانی این خانه ها به وسیله نرم افزار «دپت مپ» و «ای-گراف» بوده است. برخلاف تصور رایج مبنی بر حضور همزمان سه الگوی فضای باز، نیمه باز و پوشیده در مساکن روستایی استان، الگوی حاکم بر ارتباط فضایی خانه های روستایی استان از ترکیب فضاهای باز و پوشیده تشکیل شده است که به ندرت و با معتدل شدن شرایط اقلیمی در برخی از مناطق خاص، الگوی فضای نیمه باز به این سازمان افزوده می شود. شرایط اقلیمی بیشترین تاثیر را بر روی مولفه هم پیوندی و عمق فضایی مساکن روستایی داشته است به طوری که گونه های مساکن روستایی از منظر میزان عمق و اندازه هم پیوندی به شرایط اقلیمی مختلف پاسخ می دهند. همچنین کمترین تأثیر شرایط اقلیمی مربوط به مؤلفه عرصه بندی خانه های روستایی است که سلسله مراتب استقرار فضاهای مختلف در آن ها تقریباً در سراسر استان یکسان است.
روستا دَرِ- قدرت و دَر- قدرت؛ دیرینه شناسی روابط شهر و روستا در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روستاها با تولید و انتقال قدرت به شهرها و شهرها با مصرف و اِعمال قدرت به روستاها، روابط پیچیده و طولانی در طول زمان داشته اند. درک این روابط نیازمند مطالعه روند اثرگذاری نیروهای تولیدکننده و مصرف کننده قدرت است. لذا در این مطالعه از روش کیفی دیرینه شناسی فوکو استفاده شد. بر این اساس روابط قدرت بین تولیدکنندگان و مصرف کنندگان به دوره های چهارگانه ی: قبل از صفویه، صفویه تا مشروطه، مشروطه تا انقلاب اسلامی، انقلاب اسلامی و بعد از آن تقسیم شدند. طبق یافته ها در مراحل اولیه، روابط روستا با شهر به شکل انتقال مالیات و تأمین سرباز بوده اما به مرور زمان و با مداخله عوامل مختلف داخلی-پیدایش نفت، اصلاحات ارضی - و خارجی-تجارت بین المللی، دگردیسی در شکل انتقال قدرت به وجود آمد و با ورود دولت و برقراری روابط سرمایه داری در روستاها و ورود کالاهای تجملی، باعث تهی شدن روستاها از قدرت گردید. بنابراین شهرها به عنوان پایگاه قدرت از زمان پیدایش همواره عاملی در جهت تضعیف قدرت روستاها بوده اند و در این مسیر از شگردهای متعددی بهره گرفته اند که در آغاز بیشتر ماهیت آشکار داشت و امروزه در قالب خدمت به نواحی روستایی جلوه نمایی می کند. برای تغییر در روابط قدرت بین شهرها و روستاها و ایجاد توازن قدرت منطقی می توان: -اختلافات قدرت بین شهرها و روستاها را تعدیل و دسترسی به قدرت را برای همگان ممکن نمود. -از توزیع متناسب قدرت میان ذی نفعان اطمینان حاصل کرد. -ساختار مناسب برای نهادینه سازی فرآیند قدرت بین شهرها و روستاها و توزیع مجدد آن انجام داد.
شناسایی انگاره های ذهنی بهره برداران استان خراسان جنوبی در زمینه مدیریت پایدار منابع چاه آب کشاورزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افزایش کمبود آب کشاورزی نه تنها گسترش سطح آبیاری را محدود می کند بلکه مستقیماً تولیدات کشاورزی را کاهش می دهد و امنیت غذایی و درآمد روستاییان را تهدید می کند. تحقیق حاضر با هدف شناسایی و تحلیل انگاره های ذهنی بهره برداران خراسان جنوبی در زمینه مدیریت آب کشاورزی با استفاده از روش شناسی کیو انجام شده است. این پژوهش، ازنظر هدف کاربردی بوده و از نوع تحقیقات اکتشافی است و ازلحاظ روش گردآوری داده ها، کمی - کیفی است. در پژوهش حاضر تعداد 21 بهره بردار با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و تکنیک گلوله برفی انتخاب شدند. بر اساس یافته های به دست آمده ذهنیت بهره برداران چاه آب در چهار گروه ذهنیت برابر نگر، تقدیر نگر، دانش نگر و مصرف نگر دسته بندی شدند که به ترتیب 7/22 درصد، 10/165 درصد، 35/14 درصد، و 13 درصد از واریانس کل را تبیین کردند. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که توجه به مباحث مدیریت تعارض و فنون مذاکره و رسیدن به توافق جمعی در استفاده پایدار از آب کشاورزی مهم ترین عامل در راستای نیل به یک ذهنیت مشترک نسبت به مدیریت پایدار آب کشاورزی در بین بهره برداران چاه آب است. لذا پیشنهاد می شود دست اندرکاران مربوطه با در نظر داشتن این مهم زمینه برنامه ریزی و اجرایی شدن آن را فراهم آورند.
شناسایی و تحلیل انواع ریسک های مرتبط با کشت زعفران (موردمطالعه: استان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی و تحلیل منابع ریسک کشت زعفران در استان کرمانشاه با روش کمی انجام شد. جامعه آماری پژوهش زعفران کاران استان کرمانشاه به تعداد114 نفر بودند که به صورت تمام شماری از آن ها اطلاعات گردآوری شد. ابزار پژوهش پرسش نامه محقق ساخته دو قسمتی، شامل ویژگی های فردی و حرفه ای بهره برداران و گویه هایی جهت سنجش ریسک بوده است. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از نظرسنجی و فرمول های مرتبط استفاده شد. از نظر زعفران کاران مهم ترین ریسک های تولید(عرضه نشدن به موقع نهاده ها بخصوص بنه های زعفران، وجود حیوانات و جوندگان و عدم شناخت سموم مختلف جهت مبارزه با علف های هرز)؛ ریسک انسانی (کمبود نیروی انسانی در دسترس برای برداشت زعفران، بیماری و مهاجرت افراد جوان خانواده و سرقت محصول و ادوات کشاورزی)؛ ریسک بازار(تضمین فروش، عدم وجود تجهیزات و امکانات بسته بندی و فروش فله ای محصول و قیمت گذاری سلیقه ای)؛ ریسک های مالی(دسترسی نداشتن به تسهیلات بانکی، عدم وجود نقدینگی کمبود سرمایه و فاصله زمانی کوتاه بین دریافت و بازپرداخت وام) و ریسک های نهادی(فقدان حمایت و کمک دولت در فروش و بازاریابی زعفران با قیمت مناسب، عدم وجود پوشش بیمه ای توسط دولت، عدم وجود شبکه ارتباطی بین زعفران کاران در سطح محلی و منطقه ای) هستند که لازم است به منظور توسعه کشت زعفران تلاش در جهت رفع ریسک های مربوطه صورت پذیرد.