فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۰۱ تا ۷۲۰ مورد از کل ۲٬۵۲۸ مورد.
منبع:
پژوهش های روستایی دوره یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۴۳)
538 - 555
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین عواملی که باعث بهبود اغلب شاخص های فقر می شود، افزایش درآمد جامعه موردبررسی است. در بخش کشاورزی، این مهم از طریق مدیریت صحیح منابع و با انتخاب الگوی کشت مناسب قابل دستیابی است. مطالعه حاضر، به ارائه مدل برنامه ریزی ریاضی پرداخته که هدف آن بهینه سازی شاخص فقر فوستر، گریر و توربک (FGT) از طریق ایجاد درآمد بالاتر با ارائه الگوی کشت بهینه است. جهت بررسی توانایی مدل پیشنهادی، مناطق روستایی سردشت، لنگیرات، حومه، دودانگه و تشان از توابع شهرستان بهبهان انتخاب شدند. برای محاسبه خط فقر، از روش نیاز به کالری روزانه که از ماتریس عملکرد تغذیه ای برآورد می شود، استفاده گردید. داده های موردنیاز از طریق مراکز خدمات جهاد کشاورزی این شهرستان در سال زراعی 97-1396 و مرکز آمار ایران جمع آوری و توسط نرم افزارهای Excel و GAMS مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که در الگوی پیشنهادی، ضمن افزایش سود به میزان 47/10 درصد، سطح زیرکشت محصولات گندم و یونجه کاهش و سطح زیرکشت هندوانه و چغندرقند افزایش یافته است. در این الگو، میزان آب مصرفی نیز در حدود 5/0درصد کاهش یافت. همچنین با میانگین گیری از شاخص FGT در دو الگوی جاری و بهینه، مشخص گردید که مقدار عددی این شاخص (مقدار تابع هدف) در کل شهرستان از 47/3 به 03/0 واحد کاهش یافته است. بنابراین، الگوی بهینه ضمن افزایش درآمد کشاورزان، موجبات کاهش فقر و همچنین کاهش استفاده از نهاده کمیاب آب را فراهم نموده است. لذا ترویج الگوی بهینه به دست آمده در این مطالعه، از طریق سازمان جهاد کشاورزی توصیه می شود.
An Evaluation of Paddy Field Consolidation Project with a Sustainable Livelihood Approach to Rural Households (Case Study: Choobar Rural District, Shaft County)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose- Among the most important challenges in the agricultural sector are lack of optimal use of production factors, multiplicity of parcels and dispersion of agricultural lands. Land consolidation is one of the effective solutions which can change the size of fields and organize them to increase production, especially in paddy fields, which facilities agricultural development and ultimately achieves a sustainable livelihood in rural areas. The purpose of this study is to evaluate the success rate of paddy field consolidation project through the study of a group of farmers who are included in the land consolidation project. Design/Method/Approach- The population of the study consisted of 285 farmers from 11 villages of Choobar rural district in Shaft County who have been selected by regular sampling method. To collect the data, library and survey methods (observation and questionnaires) have been used. Cronbach's alpha was used to measure the reliability of the research tools, and in the analytical part, single-sample t-test was used to evaluate the success rate of the project in Choobar rural district; To investigate the relationship between land consolidation project and improvement in economic indicators of rural households, initially Spearman correlation coefficient was used, then simple regression test and coefficient of determination R2 were used to measure the effectiveness of the project on economic indicators. Finding- The research findings on the level of economic and social dimensions and the assessment of the success rate of the project in Choobar rural district showed the project was moderately to highly successful in the study area. The effects of the project in improving the socio-economic indicators of rural households in Choobar rural district are such that the highest correlations were found between the project and economic indicators in the use of machinery, land infrastructure, productivity, household employment, ease of access to machinery and manpower, income, and investment; At the level of social indicators the highest correlations were respectively found in interpersonal and generalized trust, objective participation, sense of physical security, insurance services, formal participation, conflict reduction and institutional trust. From farmers’ perspective, among the socio-economic indicators, the infrastructure indicator which is created by the government and the use of machinery after the implementation of the project, and the ease of access to machinery and manpower, interpersonal and generalized trust have had the greatest impact on the implementation of the project.
تحلیل عوامل مؤثر بر تنوع غذایی خانوارهای روستایی استان خراسان رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی وضعیت امنیت غذایی جامعه و شناسایی عوامل مؤثر برآن به ویژه در مناطق روستایی، اهمیت بسزایی دارد. تحقیق حاضر باهدف تحلیل وضعیت امنیت غذایی خانوارهای روستایی استان خراسان رضوی انجام گرفت. برای این منظور از شاخص فراوانی تنوع غذایی برای بررسی امنیت غذایی استفاده شد و سپس عوامل مؤثر بر امنیت غذایی با بهره گیری از شاخص ذکر شده و مدل لاجیت ترتیبی تعیین شد. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه خانوارهای روستایی استان خراسان رضوی در سال 1398 است که با استفاده از فرمول کوکران 400 خانوار براساس روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و داده های موردنیاز از طریق مصاحبه و تکمیل پرسشنامه استخراج گردید. نتایج تحقیق نشان داد که میانگین شاخص فراوانی تنوع غذایی در منطقه برابر 35/56 و خانوارها از نظر فراوانی مصرف گروه های غذایی در سطح پایین تنوع غذایی قرار دارد. همچنین نتایج نشان داد که افزایش متغیرهای جنسیت، تحصیلات، وضعیت مسکن، هزینه ماهیانه غذا، شاخص قدرت خرید خانوار و دسترسی به بازار احتمال این که خانوارهای با فراوانی تنوع غذایی پایین در گروه خانوارهای با فراوانی تنوع غذایی بالا قرار گیرد افزایش می دهد و افزایش متغیرهای فاصله تا مراکزخرید و تورم مواد غذایی احتمال این که خانوارهای با فراوانی تنوع غذایی پایین در گروه خانوارهای با فراوانی تنوع غذایی بالا قرار گیرد کاهش می دهد.
تحلیل فضایی توسعه کشاورزی در شهرستان بهبهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از اهداف مهم برنامه ها و سیاست هایی که در راستای توسعه هر منطقه اجرا می گردد، دستیابی به توسعه جامع و پایدار است. به طوری که باعث کاهش نابرابری های موجود و ایجاد تعادل و توازن در آن منطقه گردد. این تحقیق به منظور بررسی و تحلیل فضایی توسعه کشاورزی در شهرستان بهبهان صورت گرفته است؛ هدف اصلی آن بررسی و سنجش سطح نسبی توسعه-یافتگی بین روستاها در بخش کشاورزی است. جامعه آماری این تحقیق را مجموع دهستان های شهرستان بهبهان تشکیل می دهد و سعی شده از شاخص های کلی که نشان دهنده وضعیت توسعه یافتگی بخش کشاورزی مناطق باشد، استفاده گردد. از مدل تاکسونومی عددی برای همگن سازی مناطق و تعیین سطح نسبی توسعه یافتگی مناطق در بخش کشاورزی استفاده شده است. نتایج نشان داد که هر چند طی سال های اخیر رشد چشمگیری در بخش کشاورزی شهرستان بهبهان صورت گرفته است، با این وجود شکاف زیادی بین دهستان های این شهرستان در بخش کشاورزی ایجاد شده است. دهستان دودانگه توسعه یافته ترین منطقه به لحاظ توسعه یافتگی بخش کشاورزی با دهستان تشان غربی که در رتبه آخر قرار گرفته است، فاصله زیادی دارد و شکاف عمیقی مشاهده می گردد. پیشنهاد می شود برای رسیدن به توسعه یکپارچه و پایدار در مناطق روستایی، برنامه ها و سیاست های توسعه روستایی در جهت رشد متوازن مناطق و کاهش شکاف و نابرابری های منطقه ای موجود حرکت نمایند؛ همچنین مناطقی که دسترسی به منابع کمتر و فاصله بیشتری از مرکز شهر دارد نیز در برنامه ریزی ها اولویت دار باشد.
الزامات توسعه تجارت الکترونیک در شرکت های تعاونی روستایی استان خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه تجارت الکترونیک از راهبردهای مهم مزیت رقابتی در توسعه شرکت های تعاونی محسوب می شود. هدف از انجام این تحقیق اولویت بندی الزامات توسعه تجارت الکترونیک در شرکت های تعاونی روستایی استان خوزستان است. این پژوهش از نوع تحقیقات کاربردی و از لحاظ روش تحقیق، توصیفی و از نظر جمع آوری داده ها پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش دربرگیرنده 160 نفر از مدیران عامل شرکتهای تعاونی روستاییدر سطح استان خوزستان بود. شمارافراد نمونه مورد نظر با استفاده از جدول مورگان، 113 نفر تعیین شد. ابزار گردآوری اطلاعات در این تحقیق، پرسشنامه بود. روایی ظاهری پرسشنامه با استفاده از روش نظرسنجی از متخصصان مطلوب ارزیابی و پایایی آن نیز با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ، حداقل 771/0 برآورد شد. به منظور تعیین وزن هر یک از معیارها و زیر معیارها در سطوح مختلف و انجام مقایسه زوجی مربوط به فرآیند سلسله مراتبی، از نرم افزارهای SPSS 20 و Expert Choice استفاده شد. بر پایه فرآیند سلسله مراتبی، در خصوص امکان کاربرد تجارت الکترونیک در تعاونی های روستایی، معیارهای سنجش به ترتیب تمایل بازار و مشتریان، اطلاعات و امکانات فنی، دسترسی کافی، قوانین و رویه ها و تمایل مدیران و سازمان با وزن های 385/0، 225/0، 223/0، 089/0 و 078/0 در اولویت اول تا پنجم قرار گرفتند. بر اساس نتایج حاصل از بین الزامات توسعه تجارت الکترونیک، عامل فنی با وزن 326/0 در اولویت اول، عامل سیاستگذاری (179/0) در اولویت دوم، عامل اقتصادی (144/0) در اولویت سوم، عامل آموزشی (126/0) در اولویت چهارم، عامل اجتماعی (119/0) در اولویت پنجم و عامل مدیریتی ( 107/0) در اولویت ششم قرار گرفتند.
رویکردی تطبیقی به ارزیابی و تحلیل محتوای مقالات علمی فقر روستایی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فقر پدیده چندبعدی و گسترده ای است که همواره دولت ها و سازمان های بین المللی جهت کاهش آن تلاش می کنند. بااین حال، فقر روستایی نمود بارزتری دارد. یکی از چالش های مهم جوامع روستایی مسئله فقر است که اندیشه بسیاری از صاحب نظران مسائل روستایی را به خود معطوف داشته است. در روستاها به علت شرایط جغرافیایی، نوع معیشت و توانایی کمتر در مقابله با حوادث، فقر قلمرو گسترده تری دارد. فقر در نواحی روستایی مسائلی چون ایجاد نابرابری، مهاجرت به شهرها، تخلیه روستاها، آسیب پذیری محیطی روستاها، افزایش بیکاری و بسیاری از مسائل دیگر را در پی دارد. تحقیق حاضر باهدف بررسی تطبیقی پژوهش های انجام شده در زمینه فقر روستایی و همچنین شناخت ابعاد و متغیرهای مؤثر بر فقر روستایی در دهه های 1380 و 1390 انجام شده است. این تحقیق بر اساس هدف کاربردی و بر اساس روش مبتنی بر فراتحلیل کمی مقالات است. جهت گردآوری اطلاعات از روش کتابخانه ای و مرور مقالات منتشرشده در زمینه فقر روستایی استفاده شده است. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد که بعد اقتصادی و متغیرهای مربوط به آن بیشتر از سایر ابعاد موردتوجه واقع شده است. همچنین در میان مقالات موردبررسی در مجلات مختلف، مقالات جغرافیایی با توجه به ماهیت بین رشته ای آن ها، ابعاد گسترده تری را موردبررسی قرار داده اند.
ارزیابی عوامل مؤثر بر کاهش فقر با تأکید بر شاخص های نو منطقه گرایی مورد: شهرستان کوهدشت- استان لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دردهه های اخیر رویکرد های مختلفی جهت کاهش فقر در سطوح مختلف جغرافیایی پیشنهادشده است. رویکرد نو منطقه گرایی به عنوان یکی از رویکرد های جغرافیایی و فضایی به توسعه محلی و کاهش فقر شهری و روستایی توسط جغرافیدانان و سیاست گذاران پیشنهادشده است. نو منطقه گرایی، ماهیتاً بیانگر سیر تکاملی منطقه گرایی، به دوراز رویکرد های دولت محور، برای تأسیس نوع جدیدی از منطقه که نهاد های مدیریتی همیاری می کنند، در موضوعاتی از قبیل رشد اقتصادی، رقابت پذیری منطقه ای، موضوعات محیط زیستی و ایجاد شبکه ها می باشد. هدف اصلی این پژوهش تحلیل نقش رویکرد نو منطقه گرایی در کاهش فقر شهرستان کوهدشت است. داده های پژوهش از طریق پرسشنامه در سطح نواحی شهری و روستایی جمع آوری شده است. برای تحلیل داده ها از ابزار ها و مدل های آماری ازجمله تحلیل همبستگی و تحلیل مسیر استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که شهرستان کوهدشت به لحاظ شاخص های نو منطقه گرایی وضعیت مناسبی دارد که می تواند با تقویت آن ها و هدایت کردن سرمایه های اجتماعی در قالب مشارکت های اجتماعی و تعاونی های تولیدی در نواحی شهری و روستایی فرآیند سرمایه به ثروت اتفاق بیافتد. همچنین نتایج نشان می دهد که عوامل دانش کارآفرینی (81/0)، مشارکت اجتماعی (217/0)، جنسیت (133/0)، اعتماد عمومی (126/0) و اعتماد نهادی (124/0) بیشترین تأثیر را بر ظرفیت کارآفرینی (شاخص کاهش فقر شهری و روستایی) دارد. بنابراین جهت بهبود وضعیت اقتصادی و محرومیت در نواحی شهری و روستایی شهرستان کوهدشت لازم است شاخص های مربوطه موردتوجه قرار گیرد. در یک نتیجه گیری کلی می توان چنین بیان کرد که تغییر رویکرد منطقه گرایی به نو منطقه گرایی در برخورد با توسعه اقتصادی محلی و نواحی محروم می تواند به آزادسازی ظرفیت های اجتماعی و انسانی شده و اقدام اجتماعی و محلی را در پی خواهد داشت.
شناسایی و ارزیابی چرخه عمر کسب وکارها با قابلیت برندسازی در مناطق روستایی مورد: منطقه ترکمن صحرا(استان گلستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی کسب وکارهای روستایی بر مبنای دو رویکرد برندسازی و چرخه عمر پرداخته است تا راهی برای فعال کردن کسب وکارها جهت افزایش بهره وری و دستیابی به توان رقابتی باشد . این مقاله از نوع توصیفی – تحلیلی مبتنی بر روش های احتمالی و هدفمند در نمونه برداری و جمع آوری داده هاست. جهت تجزیه وتحلیل داده ها نیز از مجموع نمرات میانگین، انحراف معیار، تکنیک وزن دهی جمع رتبه ای، تصمیم گیری چند شاخصه ارس( ARAS ) وآزمون T تک نمونه ای استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق را 220 نفر از استادان دانشگاه های استان گلستان، کارشناسان ادارات دولتی، مدیران روستایی شامل؛ بخشداران ، نمایندگان شوراهای بخش، دهیاران و صاحبان مشاغل تشکیل داده اند. جمع آوری داده ها از نمونه ها نیز از طریق پرسشنامه های محقق ساخته انجام گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که از میان شاخص های تبیین کننده محصولات برند در سطح مناطق روستایی ، شاخص رضایتمندی با وزن 095/0 در رتبه اول، انطباق پذیری با وزن 091/0 در رتبه دوم، کیفیت گرایی با وزن 086/0 و ارزشمندی با وزن 081/0 در رتبه های بعدی قرارگرفته اند. همچنین از میان کسب وکارها و محصولات رایج منطقه ؛ زراعت پنبه با ضریب 971/0 در اولویت اول، قالی بافی با ضریب 966/0 در اولویت دوم، غذاهای سنتی با ضریب 952/0 در اولویت سوم ، پرورش اسب ترکمن با ضریب 943/0 در اولویت چهارم و اقامت گاه های بوم گردی با ضریب 924/0 در رتبه پنجم جهت برنامه ریزی برندسازی محصولات و خدمات قرار داشته اند. در نهایت نتایج حاصل از بررسی چرخه عمر کسب وکارهای با قابلیت برندسازی با مقایسه میانگین وضع موجود و میانگین پیش بینی شده جهت رشد و توسعه کسب وکارها( T-value=3 ) نشان می دهد که کسب وکارهای موردبررسی در مرحله ای پایین تر از رشد و توسعه خود یعنی در مرحله درگیری قرار دارند.
عوامل مؤثر بر توسعه گردشگری تجربه محور در مناطق عشایری (موردمطالعه: عشایر قشقایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۴۴)
712 - 727
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به دنبال تحلیل عوامل مؤثر بر توسعه گردشگری تجربه محور در مناطق عشایری قشقایی است. جامعه آماری تحقیق شامل گردشگران داخلی و خارجی که در بازه زمانی فروردین ماه تا تیرماه 97 از مناطق موردمطالعه بازدید داشته اند، به کمک جدول مورگان، حجم 400 نمونه ای انتخاب شد که 384 پرسشنامه صحیح از آن استخراج شد. این پژوهش دارای هدف کاربردی است، و از روش توصیفی - تحلیلی و از ابزار مصاحبه باز و پرسشنامه محقق ساخته در آن استفاده شد که روایی نیز توسط 15 نفر از کارشناسان مربوطه (استادان دانشگاه و فعالان صنعت) تائید شد. تجزیه وتحلیل داده ها به روش مدل سازی معادلات ساختاری (SEM) با رویکرد روش حداقل مربعات زوجی (PLS) و به کمک نرم افزار SMART PLS انجام شده است. پژوهش حاضر در قالب مدل محقق ساخته تأثیر عوامل ملموس فرهنگی، ناملموس فرهنگی، کیفیت ادراک شده و ادراک حس مکان بر تجربه ادراک شده گردشگران عشایری را مورد واکاوی قرار داده است . برای استنباط علمی با استفاده از تحلیل عامل تأییدی در قالب مدل سازی معادلات ساختاری، میزان تبیین واریانس و ضریب تأثیر عامل های مستقل به کار گرفته شد. نتایج پژوهش حاکی از رابطه معناداری مثبت هر چهار مؤلفه مذکور بر تجربه ادراک شده گردشگران است و همچنین ضریب اثر مؤلفه های ملموس فرهنگی (33/0)، ادراک حس مکان (29/0)، ناملموس فرهنگی (08/0) و کیفیت ادراک شده (07/0) هستند و هم چنین میزان تبیین واریانس عوامل ذکرشده بر تجربه ادراک شده برابر 34 % محاسبه شده است.
مدل سازی الگوی پخش فضایی ویروس کووید-19 در مناطق روستایی و شهری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ظرفیت مدل سازی مکانی در GIS اهمیت فراوانی در درک تفاوت توزیع جغرافیایی بیماری های واگیردار و عفونی و نیز مطالعات اپیدمیولوژیکی و بهداشت جامعه دارد. یکی از این بیماری های واگیردار و عفونی در قرن 21، ویروس کرونا (کووید-19) است که از اواخر دسامبر سال 2019 به صورت شیوع پنومونی از ووهان چین به سراسر جهان در حال گسترش است. از این رو بررسی جغرافیایی این بیماری در جهت کنترل و پیشگیری آن امری ضروری است؛ بنابراین در پژوهش کاربردی و توصیفی- تحلیلی حاضر، با استفاده از آمار فضایی به مدل سازی پخش فضایی اپیدمیولوژی ویروس کرونا درروستاها و شهرهای کشور به صورت توزیع منطقه ای و استانی کشور پرداخته است. جامعه آماری پژوهش حاضر، 31 استان کشور است که داده های مبتلایان به ویروس کرونا در بازه زمانی 3 اسفند 1398 الی 3 فروردین 1399 (21638 نفر) و با استفاده از نرم افزار ArcGIS مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته است. نتایج حاصل از کاربرد شاخص موران درباره توزیع فضایی ویروس کرونا در تاریخ 3 اسفند 98، مقدار z-score برابر 485/1 و الگوی آن از نوع تصادفی بوده اما در تاریخ 3 فروردین 99، مقدار z-score برابر 039/3 و خوشه ای بودن توزیع بیماری را در نواحی کشور نشان می دهد. تحلیل خودهمبستگی فضایی براساس فاصله نشان می دهد که در فاصله 8/383 کیلومتری از استان قم ، ضریب موران برابر 136627/0 و مثبت است؛ اما در فاصله 6/762 کیلومتری از استان قم، ضریب موران برابر 040246/0- و منفی بدست آمده و بیانگر این است که از این فاصله به بعد، تعداد مبتلایان به کرونا کاهش یافته است. همچنین تحلیل لکه های داغ در خصوص تعداد مبتلایان به ویروس کرونا نشان داد که استان های (قم، تهران، گلستان، سمنان، اصفهان، مازندران و البرز) به عنوان مناطق با جمعیت روستایی و شهری بالا، در خوشه های داغ و استان های (بوشهر، ایلام و کرمانشاه) به عنوان مناطق با جمعیت روستایی و شهری کمتر، در خوشه های سرد قرار دارند. نتایج حاصل از تحقیق بیانگر آن است که مهمترین عامل جغرافیایی انتشار ویروس کرونا در کشور، فاصله و مجاورت مکانی استان های درگیر با این بیماری بوده و از الگوی پخش فضایی سازش پذیر تبعیت می کند.
پیش بینی معیشت پاید ار خانوارهای روستایی بر مبنای شاخص توانمند سازی زنان د ر بخش کشاورزی استان همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۴۳)
524 - 537
حوزههای تخصصی:
زنان روستایی به عنوان یکی از مهم ترین گروه های اجتماعی، نقش به سزایی د ر روند توسعه روستایی د ارند. به طوری که از جنبه اقتصاد ی، علاوه بر تولید محصولات کشاورزی با کنترل منابع و د رآمد خانوار، می توانند موجبات معیشت پاید ار خانوار روستایی را نیز فراهم آورند. هد ف از این پژوهش، بررسی شاخص توانمند سازی کشاورزی زنان و نقش آن د ر بهبود معیشت پاید ار خانوار روستاییان بود. پژوهش حاضر، از نظر ماهیت از نوع پژوهش های کمی و از نظر هد ف از نوع مطالعات کاربرد ی است. همچنین به لحاظ نحوه گرد آوری د اد ه ها، از نوع تحقیقات پیمایشی و از نظر شیوه تحلیل د اد ه ها از نوع تحقیقات توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری این تحقیق، زنان روستایی مشارکت کنند ه د ر کشاورزی د ر شهرستان تویسرکان از استان همد ان (20 روستا) بود ند که 140 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب و به صورت تصاد فی ساد ه نمونه گیری شد ند. د اد ه ها با استفاد ه از پرسشنامه محقق ساخته، جمع آوری شد که روایی آن با نظر متخصصان و پایایی آن با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت. تحلیل د اد ه ها د ر محیط نرم افزار IBMSPSS انجام و نتایج نشان د اد که توانمند سازی کشاورزی زنان روستایی تأثیر مثبت و معناد اری بر معیشت پاید ار خانوار روستایی د ارد. همچنین همه مؤلفه های شاخص توانمند سازی کشاورزی زنان به جز مؤلفه رهبری، با معیشت پاید ار خانوار روستایی رابطه معنی د اری د اشتند و د رآمد، قوی ترین بعد توانمند سازی کشاورزی زنان برای پیش بینی معیشت پاید ار خانوار روستایی شناخته شد.
تحلیل اثرات عملکرد اقتصادی-اجتماعی روستا-شهرها بر توسعه منطقه ای مورد: استان مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تحلیل نظام شهری استان مرکزی طی سال های 1355 تا 1395 و شناسایی عوامل مؤثر بر توسعه شهرهای کوچک و روستا-شهرها است. این پژوهش به شیوه تحلیلی انجام شده و از سنت های روش پژوهش کمی بهره برده است . برای تحلیل نظام شهری از شاخص های نخست شهری، شاخص توزیع متعادل(آنتروپی) و شاخص تمرکز هرفیندال، توزیع جهت دار و تراکم فضایی کرنل استفاده شده است. برای شناسایی عوامل مؤثر بر توسعه منطقه ای با رویکرد تقویت روستا-شهرها، از نظرات نخبگان و متخصصان در قالب روش دلفی و 23 پرسشنامه استفاده شده است. پرسشنامه مذکور در راستای ابعاد فضایی و غیر فضایی و مؤلفه های چهارگانه مربوط، شامل سیاست گذاری و قوانین ، اقتصادی – فعالیتی ، اجتماعی و فرهنگی ، و درنهایت کالبدی و ارتباطی و 26 معیار مربوط تدوین شده است. به منظور اولویت بندی مؤلفه ها و معیارها، از مدل ویکور و همچنین برای شناسایی عوامل نهایی و زیرمعیارهای مربوطه از آزمون تحلیل عاملی استفاده شد . نتایج پژوهش حاکی از آن است که تمرکز فزاینده جمعیت شهری در دو شهر اراک و ساوه و کثرت روستا-شهرها (28 شهر از 33 شهر استان)، از ویژگی های اصلی نظام شهری استان مرکزی است، اما این وضعیت طی سال های 1375 تا 1395 به دلیل جمعیت پذیری شهرهای دوم، سوم و چهارم استان، تا حدودی به سمت عدم تمرکز گرایش یافته و به لحاظ توزیع فضایی، جابه جایی جمعیت به سمت شمال و جنوب شرقی استان بوده است. همچنین بر اساس نتایج مدل ویکور، مؤلفه " سیاست گذاری و قوانین" به عنوان مهم ترین و تأثیرگذارترین عامل بر تقویت روستا-شهرها و توسعه منطقه ای استان شناسایی شده و مؤلفه های " کالبدی و ارتباطی"، "اقتصادی-فعالیتی" و در نهایت مؤلفه "اجتماعی-فرهنگی"، در اولویت بعدی قرار دارند. در نهایت نتایج آزمون تحلیل عاملی نشان داد که معیارها در هشت عامل اصلی دسته بندی شدند که 84.63 کل واریانس تجمعی را شامل می شوند و در بین این عوامل، عامل نخست با زیرمعیارهای قانون گذاری و اقتصادی، از اهمیت ویژه ای در توسعه روستا-شهرها برخوردار هستند.
Spatial Analysis of the Indicators of Rural Eco-resorts (Case Study: Sari County, Iran)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۱
41 - 57
حوزههای تخصصی:
Purpose: The development of eco-resorts is important for accommodation of domestic and foreign tourists, so their quality of indicators should be improved, regardless of its economic approach. The purpose of this study is to spatially analyze the status of rural eco-resorts in Sari, so the present study seeks to answer these key questions: 1- What is the current status of rural eco-resorts indicators? 2- What is the level of the studied villages in terms of eco-resorts indicators? Methodology: The current study is descriptive-analytical and applied in terms of approach and aim, respectively. Documentary and field study methods were used to obtain the required data. The statistical population of this study consists of two groups, the first group, included experts in tourism who were selected with census method, and consequently, 15 people in total. The second group included tourists who have stayed in these eco-resorts. According to the Cochran's formula, with an error value of 0.07, 181 questionnaires were completed randomly. In order to analyze the data, descriptive statistics (mean, standard deviation and variance), inferential (one-sample t-test) and VIKOR method were used. Findings/results: Findings of the study showed that based on the significance level of the one-sample test, there is a significant relationship and difference between 7 indicators of the research. Late Letkan & Late Leteka, Tapurestan and Miansheh ranked first to third, and eco-resorts in Mah Joon (Q = 0.785), Senam and Saray Khan (Q = 0.828) had the lowest ranks. Therefore, it can be said that the resorts, which are at an acceptable level in terms of the studied indicators, have appropriate facilities and services in eco-resorts.
نقش عوامل مکانی- فضایی در توسعه گردشگری مذهبی سکونتگاه های روستایی (مورد مطالعه: حوزه نفوذ گردشگاهی کلان شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بر مبنای اصول علم جغرافیا، بین دو عنصر مهم مکان - فضا و کارکردهای انسانی اثرات متقابل رو به تزایدی حکمفرما است. در واقع، ادراک انسان از شرایط محیطی بر تصمیمات و رفتارهای او اثرگذار می باشد. تحقق رفتارها موجب خلق شرایط جدیدی خواهد بود که تصویری نو از محیط به نسل حاضر و آینده ارائه می کند. وظیفه بسیاری از علوم دخیل در برنامه ریزی توسعه، کمک به ایجاد شرایط مکانی- فضایی مطلوب برآمده از تلاشی منسجم ، هم افزا و مکمل است. در این میان، علم جغرافیا توانسته است به دلیل اشراف نسبی بر شرایط و مسائل محیطی، نقش مفیدی ایفاء نماید، به ویژه در زمینه توسعه گردشگری که در جهان امروز به دلیل ابعاد و اثرات مکانی- فضایی روبه گسترش آن، از اهمیت زیادی برخوردار شده است. تحقیق حاضر به بررسی نقش عوامل مکانی- فضایی بر توسعه گردشگری مذهبی در نواحی روستایی کلان شهر مشهد با هدف کاربردی و در قالب روش توصیفی– تحلیلی پرداخته است. متغیر وابسته تحقیق، (گردشگری مذهبی) متشکل از 9 مؤلفه و متغیر مستقل، (عوامل مکانی- فضایی) شامل 7 مؤلفه به تفکیک عوامل تغییرپذیر و تغییرناپذیر هستند. پس از کاربرد الگوی راپرت برای تعیین حوزه نفوذ گردشگری مشهد 10 روستا به عنوان نمونه انتخاب گردید و حجم نمونه طبق فرمول کوکران 196 نفر تعیین شد. واحد تحلیل پژوهش، "روستا" و اطلاعات به دست آمده از ابزار پرسشنامه با استفاده از روش های تحلیل آماری در نرم افزار SPSS مورد بررسی قرار گرفته اند. یافته ها نشان می دهد که با بهبود عوامل مکانی- فضایی، خصوصاً عوامل تغییرپذیر شاهد توسعه بیشتر گردشگری مذهبی به میزان 0.82 خواهیم بود. با توجه به نتایج تحقیق توسعه عوامل تغییر پذیری مانند کیفیت راههای دسترسی به بقاع متبرکه و خدمات بر توسعه گردشگری مذهبی اثرگذار است.
تحلیل رفتارهای محیط زیستی روستائیان بر اساس نظریه انگیزه حفاظت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۴۴)
662 - 673
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این تحقیق بررسی میزان مسئولانه بودن روستاییان نسبت به رفتارهای محیط زیستی و شناسایی عوامل اجتماعی مؤثر بر آن بود. برای تبیین این مسئله از چهارچوب نظری انگیزه حفاظت استفاده شد. از نظر روش شناسی، از روش پیمایش و پرسشنامه برای گردآوری داده ها استفاده شد. جامعه آماری تحقیق حاضر را روستائیان استان مازندران تشکیل دادند که با استفاده از نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای 536 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. از ضریب آلفا کرونباخ برای ارزیابی پایایی و اعتبار صوری و اعتبار سازه برای سنجش روایی استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد که رفتارهای مسئولانه محیط زیستی روستائیان در سطح متوسط است. افراد موردبررسی از نظر این رفتارهای مسئولانه برحسب سن، جنس و تأهل، مدت اقامت در روستا، تحصیلات و اشتغال، تفاوتی با هم نداشتند. همچنین، نتایج تحقیق نشان داد که خودکارآمدی و شدت خطر درک شده، بیشترین تأثیر را روی رفتار مسئولانه محیط زیستی داشتند. با توجه به چهارچوب نظری تحقیق- انگیزه حفاظت- می توان نتیجه گرفت که عناصر ارزیابی مقابله (خودکارآمدی) بیش از عناصر ارزیابی تهدید (شدت خطر درک شده) روی رفتار مسئولانه محیط زیستی تأثیر داشتند.
اثربخشی کارآفرینی اجتماعی در توانمندسازی زنان روستایی مورد: مناطق حاشیه نشین چابهار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف ارائه الگوی اثربخشی کارآفرینی اجتماعی در راستای توانمندسازی زنان جامعه محلی ارائه شده است. جامعه آماری این پژوهش تمامی زنان بلوچ مناطق حاشیه نشین چابهار در محله های رمین، عثمان آباد، کمب، قدس، مرادآباد و تیس که از آن ها نمونه ای 266 نفری به روش نمونه گیری سهمی انتخاب شد. این پژوهش با روش آمیخته انجام گرفت. در بخش کیفی این روش، باتوجه به استراتژی فراترکیب عوامل مؤثر بر توانمندسازی زنان شناسایی شد و در بخش کمی با پخش دو پرسشنامه، این عوامل در جامعه آماری گفته شده ارزیابی و رتبه بندی شدند. نتایج حاصل از روش کیفی فراترکیب این عوامل را در 21 شاخص دسته بندی کرد. در بخش کمی، نتایج حاصل از تحلیل نرم افزار SMART PLS نشان داد که تمامی شاخص های حاصل از روش کیفی فراترکیب به جز شاخص برخورداری از مهارت کافی اثر معناداری بر توانمندسازی زنان بلوچ مناطق حاشیه نشین چابهار داشتند و مهم ترین این شاخص ها، شاخص اعتمادبه نفس است و شاخص های انگیزه ایجاد اشتغال، میزان تحصیلات، رفع تبعیض از بازار کار، سیاست های حمایتی دولت به ترتیب در رتبه های دوم تا پنجم ازنظر اهمیت توانمندسازی زنان این منطقه برخوردارند.
شناسایی موانع توسعه کارآفرینی فناورانه منطقه ای (موردمطالعه: شهرستان سرباز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره یازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۴۱)
124 - 139
حوزههای تخصصی:
سرعت بی وقفه و روبه رشد علم و فناوری و به نسبت آن نیاز اقتصادی جوامع مختلف به کارآفرینی فناورانه انکارناپذیر است و این مهم به ویژه برای کشورهای کمتر توسعه یافته بیشتر احساس می شود. اما توسعه کارآفرینی فناورانه در مناطق مختلف همواره با موانع و مشکلات مختلفی رو به رو بوده است و مهم ترین کاربرد آن که نوسازی اقتصادهای درحال توسعه است را دچار چالش کرده است. منطقی است که از بین بردن این موانع، مستلزم شناسایی دقیق و موشکافانه آن هاست. ازاین رو در این پژوهش با روش تحقیق کیفی و ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته، به تحلیل موانع کارآفرینی فناورانه در منطقه سرباز از توابع استان سیستان و بلوچستان پرداخته ایم. تحقیق پیش رو از نوع مطالعه موردی بوده و جامعه آماری خود را از صاحب نظران مشغول به کار در سازمان های مربوط به کارآفرینی و البته کارآفرینی فناورانه و سایر فعالیت های اقتصادی در مناطق مختلف استان سیستان و بلوچستان که در منطقه موردنظر نیز فعالیت داشته اند و یا در حال فعالیت هستند، انتخاب کرده است. پس از جمع آوری داده های حاصل از مصاحبه نیمه ساختاریافته، با روش تحلیل تِم تجزیه وتحلیل شدند و درنهایت با تحلیل مصاحبه ها و داده ها، موانع و مشکلات توسعه کارآفرینی فناورانه منطقه سرباز احصاء گردید. این موانع عبارت اند از: موانع اقتصادی (13 مؤلفه)، موانع آموزشی (12 مؤلفه)، موانع روان شناسی (8 مؤلفه)، موانع زیرساختی (7 مؤلفه)، موانع فرهنگی (9 مؤلفه)، موانع سیاسی (6 مؤلفه)، موانع مدیریتی (7 مؤلفه)، موانع فناورانه (7 مؤلفه) و موانع حوزه منابع و سرمایه های انسانی (7 مؤلفه).
نقش اقامتگاه های بوم گردی در توسعه گردشگری روستایی در نواحی روستایی شهرستان خور و بیابانک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اقامتگاه های بوم گردی از طریق سازگاری با محیط طبیعی و جوامع محلی و اقتصاد می توانند پایدار بمانند و با جایگزین کردن هتل های معمولی به تعداد بیشتری از اقامتگاه های بوم گردی تأثیر کلی صنعت گردشگری را کاهش دهند و از این طریق به توسعه پایدار گردشگری نایل شوند. بدین ترتیب، پژوهش حاضر به شیوه توصیفی- تحلیلی به نقش اقامتگاه های بوم گردی در توسعه پایدار گردشگری روستایی، در شهرستان خور و بیابانک پرداخته است. جامعه آماری این پژوهش سه گانه است و شامل گردشگران اقامتگاه ها و صاحبان اقامتگاه ها و ساکنین محلی بوده اند که به ترتیب 143 گردشگر، 11 مالک و 330 خانوار محلی در 5 روستای گردشگری شهرستان خور و بیابانک به صورت نمونه گیری خوشه ای و تصادفی انتخاب شده و مورد سنجش قرار گرفتند. داده های گردآوری شده در محیط نرم افزاری spss با استفاده از آزمون های T تک نمونه ای، تحلیل واریانس یکطرفه وآزمون دانکن و آزمون ضریب همبستگی اسپیرمن تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان داد که کیفیت اقامتگاه های بوم گردی در مناطق روستایی موردمطالعه در وضعیت مطلوبی قرار دارد و منطبق بر شاخص های پایداری اقامتگاه های بوم گردی و استاندارد ها است. همچنین نتایج حاصله از آزمون دانکن نشان داد که بین کیفیت اقامتگاه ها به تفکیک روستاها تفاوت معناداری وجود دارد به گونه ای که روستای گرمه بالاترین امتیاز را با مقدار 4.19 را دارا هست و روستای ایراج پایین ترین امتیاز را با مقدار 2.96 به خود اختصاص داده است. نتایج آزمون ضریب همبستگی اسپیرمن نشان داد که بین اقامتگاه های بوم گردی و توسعه پایدار گردشگری با ضریب همبستگی 0.90 ارتباط معنی دار وجود دارد و بیانگر آن است که الگوی اقامتگاه بوم گردی در منطقه مورد مطالعه و دیگر مناطق روستایی و بکر طبیعی به عنوان یک کسب وکار کوچک گردشگری با مالکیت بومی و مدیریت خانوادگی، هماهنگی بیشتری با توسعه پایدار گردشگری دارد.
Investigating the Host Community Support for Rural Tourism Development (Case Study: Central District of Firoozabad County)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose- This survey research was conducted with the aim of assessing the rural residents' support for tourism development and their effective factors in the tourism target villages in the Central District of Firoozabad County. Design/methodology/approach- The statistical population of this study was resident household heads. Using Bartlett Table, 155 households were studied by simple random sampling method. The data gathering tool was a researcher-made questionnaire which its validity and reliability were confirmed. Findings- Based on the findings, the residents were categorized into two groups of committed supporters and passive supporters according to their support for tourism. The results of the logistic regression model showed that the perception of social, economic and environmental impacts is directly (positively) significantly predictive of the residents' support for tourism development. The highest coefficient of the logistic regression model was related to the perception of social impacts (with a coefficient of 10.661) as compared to the economic impacts (with a coefficient of 8.659) and the environmental (with a coefficient of 7.683). In addition, in 95.5% of the cases, the function can correctly measure levels of support for rural tourism. The accuracy of the model was also confirmed through the ROC curve. Research limitations/implications- Difficulties in completing the questionnaires due to the number of the tourist arrivals and people's occupations, the reluctance of some households to respond because of the distrust resulting from the location of the village in the palace privacy, and the problems encountered in this regard, which were resolved by the researchers' frequent visits to the area and acquiring the villagers' trust. Practical implications- In addition to improving the resident's perceptions of environmental impacts, further attention must be paid to improving the residents' perceptions of economic and social impacts. Originality/value- The development of tourism industry is heavily dependent on the participation and support of local residents. Improving the residents' perceptions of the impacts of tourism will lead to more residents' support for the industry, thereby, be paid more by tourists in the area, and recommend destinations to others and their desire to return to the area.
ترانزیت جاده ای و اثرات آن بر توسعه اقتصاد روستایی منطقه سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه ی اقتصادی هر منطقه بر اساس ظرفیت های مختلفی صورت می پذیرد، که یکی از مهمترین آنها زیرساخت های ارتباطی و حمل و نقل جاده ای می باشد . در این میان در استان سیستان و بلوچستان بیش از 90 درصد جابجایی کالاها از طریق ناوگان حمل و نقل جاده ای انجام می شود. همچنین با توجه به موقعیت استراتژیک استان و بهره بردن از ظرفیت های اقیانوسی و ریلی، کشورهای همسایه به دنبال بهره بردن از این ظرفیت ها هستند. یکی از مهمترین محورهای ارتباطی در منطقه محور ترانزیتی میلک (سیستان) به چابهار است. موقعیت جغرافیایی ویژه و مناسب مرز بین المللی میلک به لحاظ همجواری با کشور افغانستان، قابلیت های اقتصادی بسیاری در بازرگانی ملی و ترانزیت خارجی میان اروپا، آسیای مرکزی و شرقی ایجاد کرده است. هدف پژوهش حاضر بررسی ترانزیت جاده ای و تأثیر آن بر توسعه اقتصادی منطقه سیستان با تأکید بر اقتصاد روستایی بوده است. پژوهش حاضر، تحقیقی تحلیلی-کاربردی است. روش مورد استفاده در مرحله جمع آوری داده ها، مبتنی بر مرور منابع معتبر خارجی و داخلی و میدانی (پرسشنامه) می باشد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات، توصیفی و استنباطی از نرم افزار های ( SPSS ) و ( Expert Choice ) استفاده شده است. نتایج نشان داد که از بین شاخص های توسعه اقتصاد روستایی، متاثر از تزانزیت جاده ای مولفه ایجاد اشتغال با مقدار وزن به دست آمده (112/0)، بالاترین امتیاز را به خود اختصاص داده است. نتایج آزمون T تک نمونه ای، گویای تاثیر زیاد ترانزیت جاده ای بر توسعه اقتصاد روستایی شهرستان های منطقه سیستان می باشد. همچنین نتایج آزمون کای اسکویر نشان داد که ارتباط معنادار و مثبت بین ترانزیت جاده ای و توسعه اقتصاد روستایی منطقه سیستان وجود دارد. در نهایت نتایج آزمون فریدمن نشان داد، از بین شهرستان های مورد مطالعه، شهرستان های زابل با امتیاز (78/4)، نیمروز با امتیاز (11/3)، بالاترین و پایین ترین امتیاز را به لحاظ توسعه اقتصاد روستایی با تأکید بر ترانزیت جاده ای به خود اختصاص داده اند.