فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۱۰۱ تا ۲٬۱۲۰ مورد از کل ۶٬۳۱۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
رشد و توسعه بیش از حدِ شهرها در عصر حاضر و افزایش چالش های مرتبط با آن، باعث به خطر افتادن زندگی در شهرها شده است. زیست پذیری از جمله رویکردهایی است که به دنبال ایجادِ یک محیط امن و سالم برای جوامع انسانی است. این رویکرد از در هم تنیدگی ابعاد اقتصادی، اجتماعی، محیطی و کالبدی تشکیل یافته و می بایست برای پیشگیری از تک بعدی شدن و تقلیل گرایانه شدن آن، شبکه ای از روابط میان معیارهای مربوط به قلمروهای گوناگون زیست پذیری را در آن در نظر گرفت. هدف پژوهش سنجش زیست پذیری محلات شهری بر مبنای متون جهانی و کاربستِ این مؤلفه ها در رتبه بندی محلات هرندی، تختی و کوثر کلان شهر تهران از لحاظِ زیست پذیری است. روش تحقیق مقاله کمی است و با رویکرد توصیفی-تحلیلی انجام شده است. تجزیه و تحلیل داده ها با بهره گیری از Excel و برای استخراج امتیاز نهایی زیست پذیری از مدلElectre استفاده شده است. نتایج نشان می دهد بین محله های مورد مطالعه از لحاظِ زیست پذیری تفاوت وجود دارد. با توجه به این نتایج، محلة تختی از لحاظ شاخص های زیست پذیری در سطح بالاتری نسبت به سایر محلات قرار داشته و محله های کوثر و هرندی به ترتیب بعد از محله تختی قرار می گیرند. اگر چه در کم و کیفِ زیست پذیری محلات عوامل مختلفی نقش دارند، با این حال به نظر می رسد زیست پذیری پایین محله های مورد مطالعه ناشی از کم بودن حسِ تعلق شهروندان و گسترش کاربری های تجاری-خدماتی و انبارداری مربوط به عملکردهای بازار است. امری که به طور خاص در محلة هرندی به وضوح قابل مشاهده است.
بررسی پراکنده روی شهر بروجرد و راهکارهای توسعه درونی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گستردگی و گسیختگی کالبدی، بر سیمای بسیاری از شهرهای غربی کشور نمایان است. گستردگی کالبدی شهرها، در سالهای اخیر، می تواند ناشی از رشد طبیعی جمعیت، مهاجرت روستاییان به شهر و تمرکز گرایی جمعیت و فعّالیت و به طور کلی، به بهانه تامین نیاز مسکن و پیش بینی اراضی مسکونی باشد که از تبعات آن تجاوز به اراضی کشاورزی، باغات حاشیه شهر و نابودی چشم اندازهای طبیعی شهر است. هدف از پژوهش حاضر بررسی پراکنده روی شهر بروجرد با استفاده از روش های مختلف و بیان ظرفیت های توسعه درونی این شهر با رویکرد رشد هوشمند شهری می باشد. روش تحقیق در پژوهش حاضر توصیفی - تحلیلی از نوع کاربردی می باشد که روش گردآوری داده ها از نوع کتابخانه ای بوده و بنا به نیاز از روش میدانی نیز بهره گرفته شده است. در این تحقیق ابتدا با کمک داده ها و آمارهای رسمی و اسناد طرح های توسعه شهری و با به کارگیری مدل های کاربردی هلدرن، آنتروپی شانون و توزیع چارکی و... مساله وقوع پراکنده رویی و گسیختگی کالبدی شهر بروجرد تأیید و سپس با تعیین شاخص های توسعه درون شهری به بررسی قابلیت های مناطق دو گانه شهر بروجرد در راستای توسعه درونی شهر پرداخته شده است. با توجه به نتایج حاصل از تحقیق و وجود 223 هکتار اراضی بایر و 94 هکتار اراضی ناکارآمد(اراضی قهوه ای) و 479 هکتار گونه های بافت فرسوده مشخص شد که شهر بروجرد امکان توسعه از درون را دارد و می توان با بهره گیری از فضاهای نام برده شده، توسعه درونی را افزایش داد و مانع توسعه پراکنده و گسترش افقی شد.
شناسایی و تجزیه و تحلیل الگوهای تراز میانی جو موثر در آلودگی هوای شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش برای بررسی آلودگی هوای شهر اصفهان از داده های شاخص استاندارد آلودگی هوا (PSI) روزانه سه ایستگاه پایش کیفیت آلودگی (میدان لاله، آزادی و بزرگمهر) در محدوده شهر اصفهان طی سال های 1386-1384 استفاده شده است. رویکرد مورد نظر در این پژوهش محیطی به گردشی بوده، بنابراین، برای مشخص نمودن اثر گذاری و ارتباط بیشینه های PSI روزانه، طی دوره آماری روزهای با بیش از عدد120 انتخاب شده اند. بر این اساس، نقشه های الگوهای تراز میانی جو (500 هکتوپاسکال) برای مختصات 10 تا 70 درجه طول شرقی و 10 تا 70 درجه عرض شمالی از پایگاه اقلیمی NCEP/NCAR استخراج شد. نتایج این بررسی نشان می دهد که الگوهای گردشی تراز میانی جو تاثیر به سزایی در آلودگی هوای شهر اصفهان داشته، که در دوره های سرد و گرم سال، کانونی از پرفشارهای گسترده، بر روی قلمروی وسیعی از ایران و به خصوص منطقه مورد مطالعه مشاهده شده که حضور این کانون پرفشار، سبب پایداری و تراکم ذرات بر روی شهر اصفهان شده است.
شناسایی کانون های بحران شهری با تأکید بر مناطق نا امن شهری با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی: نمونه موردی سنندج (نواحی 6 و7)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش لجام گسیخته جمعیت شهری و بروز حاشیه نشینی باعث افزایش گرایش به مادی گرایی، کجروی، بی عاطفه گی و بروز بزهکاری می گردد. از آنجا که در شهرها افراد شناختی از یکدیگر نداشته و در نتیجه کنترل و نظارت اجتماعی برعملکرد آنان از میان رفته است، نابهنجاری های اجتماعی در شهرها بیشتر زمینه بروز پیدا می کنند. شهر سنندج در دهه های اخیر با رشد سریع شهرنشینی مواجه بوده و متأثر از آن مناطق زیادی به صورت حاشیه نشینی و اسکان های غیر رسمی در این شهر رشد کرده و در بسیاری از موارد اینگونه مناطق بسترهایی را برای بروز جرائم فراهم آورده است. این پژوهش با تأکید بر رابطه مکان با بروز جرم و با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی به شناسایی و تحلیل کانون های جرم خیز در دو ناحیه 6 و 7 شهر سنندج پرداخته است. در ابتدا ضمن بررسی ویژیگی های کالبدی، اجتماعی و اقتصادی شهر، نقاط جرم خیز در سطح نواحی 6 و 7 شناسایی گردید. سپس با روش تحلیل همبستگی و با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی به میزان ارتباط میان مکان و بروز اعمال مجرمانه پرداخته و نتایج آن به صورت تحلیلی و گرافیکی بیان گردیده است. برای تهیه نقشه ها با روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) ضرایب اهمیت هر کدام از معیارها تعیین و با تلفیق آنها در سامانه اطلاعات جغرافیایی نقشه نهایی میزان جرم خیزی در سطح مناطق 6 و 7 شهر سنندج تولید گردید.
سطح بندی مناطق نمونه گردشگری در استان کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری به عنوان یک صنعتی نوین، در سال های اخیر تأثیرات زیادی بر وضعیت اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جهان داشته است. و بسیاری از کشورهای جهان را بر آن داشته، که سرمایه گذاری های عمده ای را در سطوح محلی، به لحاظ درآمدزایی فراوان این بخش، اختصاص دهند. بنابراین، استفاده از روش های مناسب برای رتبه بندی و تعیین بهترین مناطق نمونه گردشگری به منظور گسترش و تخصیص منابع با مدد تعدادی از معیارها و شاخص ها، ضروری می باشد. هدف این پژوهش سطح بندی مناطق نمونه گردشگری استان کرمان بر اساس برخی از شاخص های مؤثر در جذب گردشگری است. روش بررسی در این پژوهش توصیفی- تحلیلی و از نظر هدف، کاربردی است. داده های این پژوهش به صورت کتابخانه ای و با مراجعه به سازمان گردشگری، شهرداری و فرمانداری استان کرمان جمع آوری گردیده است. برای تجزیه وتحلیل داده ها از مدل تحلیل عاملی و برنامه SPSS استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد از میان عامل های در نظر گرفته شده برای سطح بندی مناطق نمونه، عامل زیرساخت اقامتی- فرهنگی با مقدار 17.47 مؤثرترین و عامل تأمین سوخت با مقدار 1.41 کم اثرترین بوده اند. همچنین نتایج نشان می دهد از میان مناطق نمونه قلعه دختر با بار عاملی 7.46، جوپار با بار عاملی 6.92 و طوبی با بار عاملی 6.09 به ترتیب در سطح یک تا سه از نظر دارا بودن زیرساخت های گردشگری قرار دارند، در نتیجه بهترین شرایط را جهت سرمایه گذاری ها و عملیات عمرانی دارا می باشند و سایر مناطق در رده های بعدی قرار گرفتند.
ارائه روشی نوین برای مدلسازی تناسب اراضی مسکونی با استفاده از روش های تصمیم گیری گروهی فازی OWA و IOWA: مطالعه موردی ناحیه کرمانشاه
حوزههای تخصصی:
به کارگیری سامانه اطلاعات مکانی و تلفیق آن با روش های تصمیم گیری چندمعیاره، ابزارها و قابلیت های سودمندی برای مدلسازی در شاخه های مختلف علوم مکانی فراهم می کند. در طی سال های اخیر، تلفیق GIS و MCDM به طور وسیعی در قالب مدلهای تصمیم گیری انفرادی، در مدل سازی تناسب اراضی بکار گرفته شده، اما مدلهای مبتنی بر تصمیم گیری گروهی، به دلیل وجود اختلاف در نظرات انفرادی و لزوم مدلسازی این شرایط، به ندرت مورد استفاده قرار گرفته اند. در مدلسازی تناسب اراضی، به عنوان پیش نیاز برنامه ریزی کاربری اراضی، معمولاً فاکتورهای مختلف مانند اقلیم، ناهمواری، تیپ اراضی، کاربری و پوشش موجود، دسترسی به زیرساخت ها، عرض جغرافیایی، ازدحام جمعیت، پهنه بندی خطر زلزله، دسترسی به منابع آب و مناطق حفاظت شده را با استفاده از مدلهای MCDM و GIS تلفیق می نمایند. به دلیل وجود ذینفع های مختلف در فرآیند مذکور، لازم است که اختلاف نظرات گروههای مختلف به نوعی لحاظ شود که این مهم مسأله فوق را به یک تصمیم گیری گروهی تبدیل می نماید. در این مقاله از روش تصمیم گیری چند معیاره گروهی متوسط وزنی مرتب(OWA) فازی و IOWA در محیط GIS برای مدلسازی تناسب اراضی مسکونی ناحیه کرمانشاه که شامل شهرستانهای کرمانشاه، هرسین، کنگاور، صحنه و سنقر می باشد، استفاده شده و 10 فاکتورهای مذکور بر اساس نظرات 4 کارشناس و با استفاده از کمیت سنج های OWA، بر اساس استراتژی های مختلف کارشناسان، وزندهی شده اند. سپس وزن ها با استفاده از IOWA با تعیین حد آستانه 3/0، فیلتر شده و در نهایت تلفیق فاکتورها صورت گرفته و نظراتی که دارای تعارض بیشتری هستند با وزن کمتری در تلفیق نهایی، لحاظ شده اند. در منطقه مطالعه موردی 59249 هکتار از سطح ناحیه خیلی مناسب، 358502 مناسب، 439642 باتناسب متوسط، 175302 نامناسب و 124902 هکتار خیلی نامناسب، بدون احتساب مناطق حفاظت شده، بدست آمده است.
تأثیر روانشناسی محیطی بر طراحی مراکز دندانپزشکی
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره دوم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۵
149-162
حوزههای تخصصی:
محیط معماری به عنوان بستر فعالیت های انسان تأثیرات عمیقی را بر سلامت روان او می گذارد. استرس در انسان به عنوان یکی از شاخصه های سلامت روان تحت تأثیر این محیط است. استرس موجود در محیط های درمانی با اثرات منفی که در پی دارد، بهبودی بیماران را به تأخیر می اندازد. یکی از محیط های درمانی پر استرس، کلینیک دندانپزشکی است که به دلیل عدم توجه به روحیات کاربران، هنگام مراجعه برای انجام اعمال درمانی در این محیط ها نوعی ترس و اضطراب وجود دارد که باعث کاهش تأثیر درمان بر روی بیماران می شود. هدف اصلی این پژوهش شناخت عوامل استرس زا در کلینیک های دندانپزشکی و بررسی نقش طراحی داخلی و عوامل محیطی در کنترل آن است. این پژوهش از لحاظ هدف از نوع کاربردی و از حیث روش تحقیق، تطبیقی می باشد. نتایج حاصل ازاین پژوهش نشان می دهد که توجه به مولفه های تأثیر گذار در طراحی داخلی و خارجی این مراکز بر اساس روانشناسی محیط، کاهش استرس و اضطراب ناشی از حضور در این مراکز و افزایش آرامش را در پی خواهد داشت.
واکاوی مطلوبیت فضاهای عمومی شهری از دیدگاه زنان مطالعه ی موردی: منطقه 4 شهراصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فضاهای عمومی از جمله متغیّرهای مهمی است که بر رضایت شهروندان تأثیرگذار می باشد. هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی و شناخت عوامل و شاخص های مؤثر در ارتباط با مطلوبیت و رضایت از فضاهای عمومی با تأکید بر دیدگاه زنان می باشد که بر اساس یافته ها ونتایج یک بررسی پیمایشی از منطقه 4 شهر اصفهان تهیه شده است و با استفاده از تکنیک شاخص ساز، شاخص هایی جهت سنجش میزان رضایت شهروندان محدوده ی مورد مطالعه برای زنان استخراج گردید.این پژوهش از لحاظ ماهیّت و روش مبتنی بر رویکرد توصیفی- تحلیلی و بر اساس هدف از نوع کاربردی – توسعه ای می باشد. روش تحقیق ترکیبی از نوع میدانی و کتابخانه ای است و گردآوریداده ها از طریق پرسشنامه و جامعه ی آماری را زنان بالای 15 سال در فضاهای عمومی منطقه 4 شهرداری اصفهان شامل می شود. با استفاده از روش تحلیل عاملی تعداد 5 عامل از 27 شاخص فوق استخراج گردید که همگی دارای مقادیر ویژه بالای 1 بوده و جمعاً 50/68 درصد از واریانس را تبیین می کنند.با توجه به نتایج به دست آمده می توان گفت که مؤلفه های امنیت محیطی با ضریب همبستگی876/0، ایمنی با ضریب819/0، پاکیزگی محیط با 827/0، حس تعلق و وابستگی به مکان با ضریب 814/0 و زیبایی فضا 806/0 مؤثرترین عوامل در میزان رضایت مندی در فضاهای عمومی شهر از دیدگاه زنان می باشد و به عنوان مهمترین عوامل تأثیرگذار بر رضایت مندی شهروندان شناسایی شدند.
ارزیابی و مکان گزینی پارک های درون شهری منطقه ی 1 یزد با استفاده از روش بولین و روش دلفی در سیستم اطلاعات جغرافیایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش جمعیّت و رشد شتابان شهری در دهه ی گذشته، آثار سوئی را در پی داشته، تا آنجاکه امروزه، اغلب مردم احساس می کنند که مناطق شهری برای زندگی و فعّالیّت مطلوب نیست. رشد جمعیّت شهرها به نوبه ی خود مسائلی همچون ترافیک، سر و صدا، تولید سرب در هوا، افزایش کارگاه های صنعتی و مزاحمت شهری را در پی داشته است. شهر یزد نیز از این قاعده جدا نیست. یکی از راه حل ها برای حلِّ مسائل زیست محیطی و تبدیل هر چه بهتر محیط شهری به محلّی قابل زیست برای شهروندان، ایجاد فضای سبز شهری، به ویژه ایجاد پارک های درون شهری است. در این مقاله به وضعیّت کنونی و مقیاس عملکردی پارک ها و هچنین کمبودها و نیاز های منطقه در سه سطح ناحیه ای، محلّه ای و همسایگی پرداخته شده است. روش پژوهش، توصیفی تحلیلی از نوع کاربردی و ابزار پردازش و تحلیل و تصمیم گیری ها، مطالعات میدانی و نرم افزار GIS بوده است. نتایج پژوهش نشان می دهد، پارک ها در منطقه ی یک شهرداری یزد، از نظر کمّی، کیفی و توزیع فضایی با کمبودها و نارسایی هایی روبه رو است، وضعیّت موجود آن با استانداردهای جهانی و ملّی فاصله ی زیادی دارد و برنامه ریزی مناسب برای توزیع و مکان یابی بهینه ی فضای سبز، ازجمله مکان یابی پارک های جدید در این منطقه از ضرورت های حیاتی به شمار می رود. بنابراین، مکان بهینه برای احداث پارک های جدید با استفاده از روش بولین و دلفی در محدوده ی مورد مطالعه مشخّص شد.
امکان سنجی آسیب پذیری شهر سنندج در برابر زلزله با استفاده از مدل متوسط وزنی مرتب شده (OWA)
حوزههای تخصصی:
ایران در مرکز کمربند زلزله خیز دنیا واقع شده است. وقوع زلزله های مخرّب چند دهه اخیر نشان داده که هیچ نقطه ای از این کشور از خطر زلزله در امان نیست. این مخاطره برای توسعه جوامع شهری تهدید محسوب می شود. با شناخت متغیّرها و پهنه بندی مناطق می توان میزان آسیب های زلزله را کاهش داد. این پژوهش با هدف پهنه بندی میزان آسیب پذیری ناشی از این مخاطره در شهر سنندج بر اساس متغیّرهای تأثیرگذار، تدوین شده است. در این راستا، لایه های متغیّرهای طبیعی، کالبدی و انسانی- اجتماعی تهیه و به صورت رستری آماده شدند. مدل خطی وزنی مرتب شده با دو روش ریسک گریز و ریسک پذیر به کار گرفته شدند تا میزان آسیب پذیری شهر با دقت و جزئیات بیشتری آشکار و طبقه بندی شود. نتایج نشان داد که قسمت های شمال و شمال غربی از آسیب پذیری بالایی با منشأ کالبدی و انسانی برخوردارند درحالی که قسمت های جنوبی که در درجه بعدی از آسیب پذیری قرار دارد، منشأ طبیعی دارند. بر این مبنا چنین استنباط شده که می توان با محدود کردن توسعه به سمت جنوب و تغییر کالبدی و ویژگی های اجتماعی در قسمت های شمال و شمال غربی شهر؛ میزان آسیب پذیری ناشی از زلزله را کاهش داد.
پهنه بندی و تعیین تناسب اراضی جهت دفن پسماندهای شهری (مطالعه موردی: شهر کهنوج)
حوزههای تخصصی:
امروزه توسعه روز افزون مناطق شهری، افزایش جمعیت و افزایش مصرف مواد تجزیه ناپذیر سبب شده است که یکی از دغدغه های اصلی مدیریت شهری، چگونگی دفع پسماندها باشد. با توجه به پیچیدگی مسائل شهری استفاده از مدل ها و تکنیک های جدید به خصوص مدل های تصمیم گیری چندمعیاره و نیز تلفیق آن ها با سیستم اطلاعات جغرافیایی از ابزارهای کارآمد در جهت شناسایی پهنه های مناسب جهت دفن پسماند به شمار می آیند؛ لذا در این پژوهش از تکنیک تصمیم گیری چندمعیاره AHP به منظور وزن دهی و از مدل SAW جهت تلفیق لایه های مؤثر در مکان یابی محل دفن زباله در شهر کهنوج استفاده شده است. در این باره از ۱۶ معیار استفاده شد که عبارتند از: فاصله از اراضی کشاورزی و باغ ها، کاربری اراضی، فاصله از پهنه های سیل گیر، فاصله از مسیل، فاصله از قنات، فاصله از چاه های آب شرب، جهت باد، فاصله از شهر کهنوج، فاصله از مراکز روستایی و نقاط سکونتگاهی، فاصله از خطوط ارتباطی، فاصله از شهرک صنعتی، فاصله از خطوط انتقال نیرو، فاصله از گسل، نوع خاک، شیب و در نهایت جنس سنگ بستر استفاده شد. بر اساس نتایج تحقیق، اراضی شهرستان از نظر قابلیت دفن پسماند در ۴ طیف خیلی مناسب، نسبتاً مناسب، نسبتاً نامناسب و خیلی نامناسب طبقه بندی شد. اراضی با قابلیت خیلی مناسب ۲/۵۲۰۱ هکتار و اراضی با قابلیت نسبتاً مناسب ۴/۵۱۳۷ هکتار می باشد. در نهایت از بین پهنه های با قابلیت خیلی مناسب، دو مکان برای دفن پسماندهای شهر کهنوج پیشنهاد شد؛همچنین، نتایج نشان داد که از بین مکان های دفن فعلی شهر کهنوج، سایت شماره ۱ در طبقه خیلی نامناسب قرار دارد و اصلاً عاقلانه نیست که استفاده از آن برای دفن پسماند ادامه یابد و سایت شماره ۲ در طبقه خیلی مناسب قرار دارد.
تعیین اولویت های سرمایه گذاری در مناطق اکوتوریستی شهرستان ارومیه
حوزههای تخصصی:
رشد روزافزون جمعیت و مهاجرت روستاییان به شهرها، تنوع بخشیدن به اقتصاد روستایی را اجتناب ناپذیر کرده است. هدف این تحقیق کمک به سیاس تگذاران، تصمیم گیرندگان و دست اندرکاران در عرصه اقتصاد روستایی و تعیین اولویت سرمایه گذاری در مناطق اکوتوریستی شهرستان ارومیه است. یکی از بخش هایی که در مناطق روستایی دارای پتانسیل کافی برای سرمایه گذاری و رشد صنعت اکوتوریسم است، که می تواند باعث ایجاد تقاضا برای فرآورده های کشاورزی و صنایع روستایی شود. از سوی دیگر، با انتقال نیروی مازاد کشاورزی به بخش خدماتی توریسم، بیکاری فصلی و دائمی کاهش یافته و از میزان مهاجرت روستاییان به مناطق شهری کاسته می شود. در این پژوهش که به صورت پیمایشی انجام گرفته است، برای تعیین اولویت های سرمایه گذاری چهار معیار، اجتماعی، زیرساختی، امنیت و طبیعی به کارگرفته شده است.
جامعه آماری شامل مناطق روستایی شهرستان ارومیه و جامعه نمونه آن، هشت منطقه اکوتوریستی منتخب در این شهرستان است. به منظور گردآوری داده ها و اطلاعات موردنیاز از مصاحبه و پرسشنامه محقق ساخته و برای که از روش های ارزیابی چند معیاری است، (AHP) تجزیه و تحلیل داده ها، از تکنیک فرایند تحلیل سلسله مراتبی استفاده شده است. نتایج حاصله نشان می دهد که چهار معیار یاد شده برای سرمایه گذاران به ترتیب اهمیت 0 و / 0 ؛زیرساختی با ضریب 201 / 0؛ اجتماعی با ضریب 225 / عبارتند از معیارهای: امنیت با ضریبی معادل 552 .0/ معیار طبیعی با 052 نتایج همچنین نشان م یدهد که در میان مناطق اکوتوریستی روستایی، جاده شهید کلانتری، جزایر دریاچه ارومیه، و سیرداغی، به ترتیب مستعدترین مناطق اکوتوریستی شهرستان ارومیه برای سرمایه گذاری شناسائی شدند
تاثیرات بیولوژیکی جدایی و تفکیک فضاهای باز شهری(نمونه موردی: شهر مشهد)
حوزههای تخصصی:
فضاهای باز، از جمله معیارهای اصلی دست یابی به شهرهای پایدار و زیست پذیر هستند. اما با افزایش شهرنشینی، مکان ها و محیطهای طبیعی داخل و پیرامون شهرها، بیشتر در معرض خطر قرار گرفته و نابود می شوند. هدف اصلی این تحقیق، توجه به عملکرد و جداسازی فضاهای باز شهری است. به این منظور، سعی شده است با روش توصیفی و تحلیلی، محیط های طبیعی شهر مشهد به عنوان نمونه، براساس شاخص های زیر بنایی و با بهره گیری از ابزارهای تحلیلی و مفهومی مختلفی چون شاخص جدایی، شاخص ساخت چشم انداز و معیار موقعیت سنجی قطعات، مورد ارزیابی و تحلیل قرار گیرد. داده های مورد نیاز از طریق مشاهدات و اندازه گیری های میدانی و آزمایشگاهی بر روی تصاویر ماهواره ای و عکس های هوایی به دست آمده است. این داده ها با نرم افزار SPSS و GIS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد که به دلیل تفکیک و قطعه بندی فضای باز و ساخت و سازهای بدون برنامه و فاقد انسجام، مشهد محیط های سالم خود را از دست داده است. زیرا فضاهای باز موجود، فاقد ارتباط، پیوستگی و یگانگی و در نتیجه فاقد کارکرد واقعی هستند. برای رفع این مشکل علاوه بر افزایش و گسترش فضاهای سبز ضروری است تا از افتراق و جدایی اکولوژیکی بیشتر فضاهای طبیعی موجود جلوگیری به عمل آید.
تحلیلی بر قابلیت ها و محدودیت های توسعه فیزیکی شهر نورآباد ممسنی؛ با تأکید بر شاخص های شهر سالم در مدل SWOT(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش روزافزون جمعیت شهرنشین و در پی آن رشد شهرها در کشور، توجه به چگونگی کنترل گسترش شهرها و گام برداری در راستای توسعه پایدار به منظور ایجاد شهر سالم را ضروری ساخته است. شهر نورآباد ممسنی در سال های اخیر با افزایش سریع جمعیت مواجه بوده که این امر سبب گسترش و دست اندازی شهر به محیط های پیرامونی شده است. بدین منظور ضرورت توجه به رشد آتی آن، تدوین برنامه ای مناسب به منظور توسعه مناسب این شهر را دوچندان می نماید. در این پژوهش سعی شده است با شناسایی عوامل تأثیرگذار و ارزیابی آن، جهات بهینه توسعه فیزیکی شهر نورآباد ممسنی با استفاده از مدل SWOT مشخص شود. در این مرحله توسعه شهر را با توجه به شاخص های طبیعی توسعه فیزیکی و شاخص های مصنوعی مورد ارزیابی قرار گرفته است. روش تحقیق از نوع توصیفی تحلیلی و جمع آوری داده ها مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و بازدید میدانی است. استنتایج حاصل از این تحقیق حاکی از آن است که اراضی واقع در مشرق و جنوب شرقی، زمین های بایر درون بافت شهر و همچنین برخوردار بودن از مراکز دانشگاهی، بهترین نقاط قوت توسعه فیزیکی شهر محسوب می شود. کمبود شدید کاربری فضای سبز در شهر، مناسب نبودن سیستم شبکه بندی شهر، نبود ساخت و ساز عمودی به نسبت تمرکز بیشتر جمعیت در مرکز شهر و فقدان سیستم فاضلاب شهری در سطح کل شهر از نقاط ضعف به شمار می رود
نارسائی های توزیع فضایی تاسیسات شهری دو گنبدان (گچساران)
حوزههای تخصصی:
پهنه بندی مناطق مستعد ایجاد خدمات اقامتی در کلانشهر مشهد (با استفاده از مدل AHP)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گسترش گردشگری مذهبی و سفرهای زیارتی در جهان و در ادیان مختلف، جایگاه مقاصد اینگونه از گردشگری را افزایش داده و به تبع بر مسائل و مشکلات آنها در برآورد خدمات اقامتی مورد نیاز گردشگران و زائران افزوده است. شهر مشهد نیز به عنوان یکی از مقاصد گردشگری مذهبی و زیارت در این مجموعه قرار می گیرد. تراکم مراکز اقامتی و اسکان زائران و گردشگران در مناطق پیرامونی حرم مطهر امام رضا (ع) سبب شکل گیری یکسری از مشکلات کالبدی، اجتماعی فرهنگی و زیست محیطی گردیده که با توجه به نرخ رشد در حال افزایش تعداد زائران و گردشگران این کلانشهر در سال های آتی ضروت اخذ سیاست های بازساختی را در پخشایش مراکز اقامتی در سطح این شهر شکل داده است. از این رو، مقاله حاضر بر مبنای مدل AHP به تعیین پهنه های دارای قابلیت ایجاد خدمات اقامتی در چارچوب شاخص های همچون دسترسی، ریزدانگی و درشت دانگی، معابر، سازگاری و... پرداخته است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که وضعیت کاملا مطلوب سطح شهر است که بیشتر در محور سمت توسعه شهر مشهد و محدوده شمال غرب این شهر قرار دارد. این امر در واقع با آنچه که در وضعیت موجود طرح های فرداست در زمینه طرح جامع و طرح توسعه و عمران کلانشهر مشهد مشاهده می شود دارای قابلیت همپوشی بوده به گونه ای که توسعه شهری و فضاهای لازم سمت توسعه شهر مهیا بوده و علاوه بر آن شعاع های دسترسی با توجه به حجم بالای مراکز اقامتی در محدوده منطقه ثامن تراکم بالایی را دارا بوده و از نظر وجود مکان های دارای قابلیت دارای محدودیت است.
ارزیابی و تحلیل گسترش ف ضائی کلانشهر تبریز با استفاده از تصاویر ماهواره ای چندزمانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گسترش کلانشهر تبریز باعث شده بخش وسیعی از با ارزش ترین اراضی بلافصل شهرها به زیر ساخت و ساز برود. بنابراین این تحقیق کاربردی تجربی با هدف بررسی پراکنش شهری و تغییرات کاربری اراضی در محدوده کلانشهر تبریز با استفاده از تصاویر ماهواره ای لندست برای یک مقطع 27 ساله و با استفاده از تکنیک طبقه بندی شی گرا صورت گرفته است. در این مقاله با اتکا به روش تحقیق تاریخی علی با اخذ تصاویر ماهواره ای چندزمانه لندست 5 و 7 از سازمان زمین شناسی امریکا و استفاده از تکنیک های پردازش تصاویر ماهواره ای شی گرا تغییرات کاربری اراضی در مقطع زمانی 2011-1984 با تأکید بر گسترش فضائی کلانشهر تبریز مورد ارزیابی قرار گرفته است. بر اساس نتایج حاصله مقدار مساحت کلانشهر تبریز (مادر شهر تبریز و شهرهای اقماری) از 34/7220 هکتار در سال 1984 به 82/22346 هکتار در سال 2011 رسیده است. مساحت قابل توجهی از توسعه اخیر بر روی اراضی زراعی و باغی صورت گرفته که کاهش 6470 هکتاری کاربری های مذکور لزوم مدیریت توسعه آتی شهرها با سیاست های های انبوه سازی و بلندمرتبه سازی (شهر فشرده)، استفاده از زمین های بایر و خالی موجود در داخل شهر (توسعه میان افزا)، هدایت سمت توسعه شهر در جهاتی غیر از زمین های کشاورزی محدوده را می طلبد.
تحلیلی بر وضعیت مسکن استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر، تحلیل و بررسی وضعیت مسکن استان اصفهان با استفاده از شاخص های کمی و کیفی مسکن، و نیز تعیین عوامل مؤثر در بهبود شاخص های مزبور و رتبه بندی و سطح بندی نواحی استان براساس مدل های کمی برنامه ریزی منطقه ای می باشد. نوع پژوهش کاربردی و روش مطالعه تحلیلی و توصیفی است. آمار و اطلاعات مورد نیاز تحقیق از نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1390 گردآوری شده است. سپس با استفاده از 26 متغیر، نسبت به ایجاد 22 شاخص انتخابی اقدام گردید. تعداد 22 شاخص انتخابی با روش تحلیل عاملی به 4 عامل تقلیل یافت که این عوامل جمعاً 62/97 درصد از واریانس را در بر می گیرند. در نهایت به منظور رتبه بندی و سطح بندی شهرستان های استان از تکنیک ویکور استفاده شده است. نتایج نشان دهنده این است که در بین4 عامل، عامل زیربنایی با مقدار ویژه ی 71/16، به تنهایی 02/76 درصد از واریانس را در برمی گیرد و بیشترین تأثیر را در بین چهار عامل مؤثر دارد. و به منظور سطح بندی نواحی از روش VIKOR استفاده و شهرستان های استان به 5 گروه طبقه بندی شده اند که بر اساس آن شهرستان اصفهان با ضریب صفر رتبه اول و شهرستان فریدونشهر با ضریب 1 در رتبه آخر قرار دارد. به عبارتی 4/17 درصد شهرستان های استان در سطح بسیار برخوردار، 4/17 درصد در سطح برخوردار، 69/8 در سطح نسبتاً برخوردار، و 43/30 درصد در سطح محروم و 08/26 درصد سطح بسیار محروم را به خود اختصاص داده اند.