پژوهش و برنامه ریزی شهری
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال نهم زمستان 1397 شماره 35 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
امروزه توجه به مفهوم نشانه ها در شهر، به عنوان یکی از دغدغه های نظریه پردازان شهری تبدیل شده است. هر شهر برای اینکه در ذهن ساکنان و یا بازدیدکنندگان خود تصویر واضح و خوانایی پدید آورد نیازمند وجود نشانه شهری است. شهرها تنها نقطه های بی تحرک روی نقشه ها نیستند، بلکه آنچه که یک شهر را پویا و جذاب ساخته و سبب ایجاد رضایت در بین شهروندان می شود، تاریخ، فرهنگ غنی، زیبایی و کیفیت بصری فضای شهری است که نمود ویژه آن در المان و نشانه های شهری به وضوح قابل رؤیت است. در ساختار هر شهر، نشانه شناسی برای تحلیل هویت شهر بسیار قابل توجه می باشد. هدف از این پژوهش تعیین میزان اهمیت نشانه های شهری بر شناسایی هویت فضا و خوانایی در یک شهر و ارائه راهکارهایی لازم جهت تقویت و جانمایی دقیق نشانه های شهری در بلوار چمران شهر شیراز می باشد. روش تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی و میدانی و برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار spss و با روش های آزمون ضریب همبستگی پیرسون و اسپیرمن تحلیل شدند. نتایج نشان می دهد که نشانه های شهری از مهم ترین عناصر یاری رسان در امر خوانش شهر و از عناصر مهم هویت بخشی در جامعه است. بیشترین تأثیر را ضریب همبستگی شهروندان با فضای شهری مربوط به جنبه های کارکردی و کمترین تأثیر را مواجهه و خوانش دارد، بنابراین با استفاده از نماد و نشانه ها می توان به تقویت خوانایی و هویت بلوار چمران شیراز کمک خواهد نمود.
اولویت بندی شاخص ها در فرایند هوشمندسازی شهرها (مطالعه ی موردی: شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرآیند هوشمند سازی در شهرهای دنیا شامل ایجاد شهرهای جدید و هوشمند کردن شهرهای موجود است. شهر هوشمند دارای شش مؤلفه ی اقتصاد، مردم، حکمرانی، محیط زیست، پویایی و زندگی هوشمند است. مجموع این مؤلفه ها دارای 33 معیار و مجموع معیارها دارای 74 شاخص است. به استناد پروژه های هوشمندسازی شهرهای دنیا، کمتر شهری را می توان یافت که به یکباره و یکجا شرایط هر شش مؤلفه از شهر هوشمند را دارا باشد؛ لذا اولویت بندیِ شاخص های هوشمندسازی مذکور در فرایند هوشمندسازی شهر کرمان از نگاه کارشناسان خبره ی این حوزه، مسأله ی اصلی این تحقیق است که از نوع تحلیلی- توصیفی بوده، تحلیل های آن ترکیبی از تحلیل های کیفی و کمّی است. اطلاعات به دست آمده به ترتیب از طریق فرآیند سه مرحله ایِ عملیات کتابخانه ای- اسنادی، مصاحبه ی هدفمند اوّل و مصاحبه ی هدفمند دوم به روش فوکوس گروپ صورت گرفت و نتایج مصاحبه ی دوم با استفاده از آزمون رتبه بندی فریدمن تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد رتبه های 1 تا 4 مربوط به شاخص نرخ فقر و شاخص میزان آمادگی در برابر فقر (هر دو زیر مجموعه ی مؤلفه ی زندگی هوشمند)؛ شاخص میزان اشتغال و شاخص نرخ بیکاری (هر دو زیرمجموعه ی مؤلفه ی اقتصاد هوشمند) است. این چهار شاخص، همگی دارای ضریب فریدمن 15/63 و انحراف معیار نزدیک به صفر بوده اند. این وضعیت نشان می دهد مسائل اقتصادی و معیشتی مردم باعث شده تا اولویت های اصلی هوشمندسازی شهر کرمان از نگاه کارشناسان خبره ی حوزه های مرتبط با هوشمندسازی کرمان بر این شاخص ها متمرکز شود و این همان واقعیتی است که در هوشمندسازی شهرهای جهان سوم خصوصاً در شهر مورد مطالعه باید در نظر گرفته شود. این در حالی است که شاخص میزان اهمیت و فعالیت های سیاسی شهروندان و شاخص اهمیت سیاست برای ساکنان (هر دو با ضریب فریدمن 68/6 و انحراف معیار 51/0)، شاخص تعداد رایانه های شخصی (با ضریب فریدمن 9/5 و انحراف معیار 51/0) و شاخص میزان ساعت آفتابی (با ضریب فریدمن 25/5 و انحراف معیار 489/0) به ترتیب در اولویت های پایانیِ 71 تا 74 قرار گرفتند.
تحلیل وضعیت و تعیین استراتژی های مبتنی بر سناریو در تاب آوری کلانشهرهای ایران(موردپژوهی؛ کلانشهر اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر، مطالعه درباره ی ضرورت و اهمیت به کارگیری اصول تاب آوری شهری و عوامل مؤثر بر آن در زمینه کاهش خطرات در شهرها توجه بسیاری از صاحب نظران را به خورد جلب کرده است. در این میان ضررورت توجه به رویکرد آینده پژوهی و از آن جمله نقش و جایگاه آن در ارتقای تاب آوری از اهمیت بیشتری برخوردار است. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش توصیفی تحلیلی مبتنی بر رویکرد آینده پژوهی است. هدف این مقاله سنجش تاب آوری شهری و تدوین استراتژی های مبتنی بر سناریو در مبحث تاب آوری می باشد که با ترسیم تصاویری از آینده صورت گرفته است. برای آینده نگری تاب آوری شهری از تعداد 35 نفر از متخصصین در حوزه شهری پرسش گری به عمل آمد و نتایج حاصل از بررسی آنان برای شناسایی عوامل کلیدی بر شکل دهی تاب آوری اجتماعی در آینده مورد استفاده قرار گرفت. سپس به منظور سنجش تاب آوری اجتماعی از آزمون های آماری کولموگروف- اسمیرنوف و تی تک نمونه ای، استفاده شد. در بخش آینده پژوهی نیروهای پیشران با تکنیک دلفی مشخص و سپس این عوامل بر اساس میزان اهمیت و عدم قطعیت، اولویت بندی شده و برای نوشتن سناریوهای محتمل از نرم افزار (Micmac) استفاده شده است. با توجه به میانگین ارزش تاب آوری اجتماعی که عددی زیر میانگین نظری (میانگین نظری4) را نشان می دهد، می توان گفت که تاب آوری اجتماعی کلانشهر اهواز از وضعیت خوبی برخوردار نیست. و نتایج به دست آمده از نرم افزار Micmac، از بین این عوامل پایین بودن میزان درآمد (با امتیاز 422) تاثیرگذارترین عامل کلیدی در تاب آوری این کلان شهر و دارای بیشترین اثرگذاری مستقیم و شاخص پایین بودن مشارکت با مجموع 201619 ارزش ستونی محاسبه شده، دارای بیشترین میزان اثرپذیری بوده اند.
عوامل موثر بر تعاملات اجتماعی شهروندان آپارتمان نشین (مطالعه موردی: شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: افزایش سریع جمعیت شهری که حاصل آن از هم گسیختگی پیوندهای اجتماعی خانواده ها و تضعیف سنت های فرهنگی در اغلب شهرهای بزرگ کشور است، موجب بروز مشکلات فراوانی در روابط اجتماعی گردیده است. آپارتمان-نشینی به عنوان زیرمجموعه ای از زندگی شهری، یکی از موضوعاتی است که در سال اخیر، به دلیل افزایش جمعیت و به دنبال آن، نیاز به مسکن جدید ضمن گسترش، پیامدها و چالش هایی جدید را به وجود آورده است.روش تحقیق: روش تحقیق با رویکرد کمی و روش پیمایشی بوده است. جامعه آماری شامل کلیه شهروندان آپارتمان نشین 15 سال به بالای شهر شیراز و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران شامل 600 نفر بوده است. روش نمونه گیری، خوشه ای و ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته بوده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و Amos استفاده شده است.یافته ها: نتایج مدل معادله ساختاری نشان داد اعتماد اجتماعی (253/0)، امنیت اجتماعی (178/0)، امکانات مذهبی (164/0)، امکانات رفاهی (133/0)، رضایت از زندگی آپارتمان نشینی (190/0)، حمایت اجتماعی (168/0) و سبک زندگی (133/0) تاثیر مثبت و معنی داری بر تعاملات اجتماعی شهروندان آپارتمان نشین شهر شیراز دارد. شبکه های اجتماعی (130/0-) تاثیر منفی و معنی داری بر تعاملات اجتماعی شهروندان آپارتمان نشین شهر شیراز دارد. بخش ساختاری مدل نشان داد متغیر اعتماد اجتماعی با اثر مستقیم (253/0) بیشترین مقدار واریانس تعاملات اجتماعی را تبیین کرده است.نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد با افزایش عوامل اجتماعی و فرهنگی، تعاملات اجتماعی شهروندان آپارتمان نشینی نیز افزایش پیدا می کند.
ارزیابی و سنجش مؤلفه های برآمده از حق به شهر (نمونه موردی: شهر پیرانشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با نگاهی اجمالی به وضعیت شهر پیرانشهر می توان شیوه نظام سرمایه داری و سود طلبی شخصی و کاهش دخالت ارگان های دولتی را به راحتی مشاهده نمود به گونه ای که در بیشتر موارد شهر به حال خود رها شده است و حق به شهر در بحبوحه سود طلبی های شهروندان و ارگان ها به فراموشی سپرده شده است. حق به شهر امروزه در تقابل چنین مسائل شهری آمده است و تلاش همه را در بازساخت شهری قابل زیست و پایدار می طلبد. در این راستا تحقیق حاضر با هدف ارزیابی حق به شهر در شهر پیرانشهر صورت گرفته است. شاخص هایی که برای ارزیابی این آزادی تغییر و بازساخت شهر در پژوهش حاضر بیان شده اند، شمولیت اجتماعی، دسترسی فضایی، حکمروایی و سرزندگی شهری می باشند. این مؤلفه ها و زیرشاخص های آن ها از دیدگاه مردم با روش تحقیق توصیفی- تحلیلی مورد ارزیابی قرار گرفتند. جهت تحلیل یافته ها از آزمون T- test تک نمونه ای استفاده شده است. در ادامه با استفاده آزمون میانگین محلات پانزده گانه شهر پیرانشهر از لحاظ تحقق حق به شهر رتبه بندی شده اند. نتایج تحقیق نشان دهنده نارضایتی شهروندان در دو مؤلفه حکمروایی شهری و دسترسی فضایی می باشد ولی در شاخص های شمولیت اجتماعی و سرزندگی شهری تا حدودی رضایت شهروندان را به همراه داشته است. در شاخص نهایی که ترکیب سازشی از 4 مؤلفه اصلی و زیرشاخص های آنها می باشد با عنایت به پایین بودن مقدار میانگین از حد متوسط و در سطح اطمینان 95%، می توان چنین اظهار نمود که حق به شهر در شهر پیرانشهر مورد رضایت شهروندان نمی باشد. بررسی میانگین شاخص های حق به شهر در هر یک از محلات شهر پیرانشهر نشان می دهد که محلات 2، 3 و 4 بیشترین میزان رضایتمندی از حق به شهر را اظهار نموند و در مقابل محلات 14، 15 و 7 شهر کمترین میزان رضایتمندی را داشتند.
تحلیلی بر نقش پدافند غیرعامل در کلان شهر تبریز با رویکرد مدیریت بحران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدیریت بحران مجموعه ای از چاره جویی ها و تصمیماتی است که در مقابله با بحران انجام می شود و هدف آن کاهش روند بحران، کنترل و رفع بحران است. پدافند غیرعامل به ویژه در زیرگروه بحران های انسانی پدیده ای پویا و متحرک است. ازاین رو می تواند در اولویت تلاش های علمی و پژوهشی قرار بگیرد. بنابراین نقش پدافند غیرعامل در این زمینه پررنگ تر شده است. هدف اصلی این پژوهش تحلیل نقش پدافند غیرعامل در مواقع بروز بحران های طبیعی در سطح کلان شهر تبریز است. این پژوهش از نظر هدف، از نوع کاربردی و از نظر روش، توصیفی تحلیلی است. برای بررسی و تحلیل سؤالات استنباطی چندگانه از آزمون تحلیل عاملی استفاده شده است. از نظر کارشناسان نتایج تحلیل عاملی عوامل سازمانی، عوامل جغرافیایی و اقلیمی و همچنین عوامل اجتماعی، اقتصادی و سیاسی مربوط به برنامه ریزی پدافند غیرعامل در کلان شهر تبریز بیانگر این است که مجموع همگی گویه ها بار عاملی بالاتر از 50 درصد را نشان می دهند و این بدین معنی است که ارتباط و همبستگی بین عوامل مورد بررسی (کالبدی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی)، فضای عاملی را به طور کامل پوشش داده است. از نظر کارشناسان، نتایج برنامه ریزی پدافند غیر عامل در کلان شهر تبریز نشان داد که تحلیل عاملی عوامل سازمانی با بار عاملی90/87 %، تحلیل عاملی عوامل جغرافیایی و اقلیمی با بار عاملی75/64 %، تحلیل عاملی عوامل اجتماعی، اقتصادی و سیاسی با بار عاملی 99/79 % و همچنین تحلیل عاملی عوامل جغرافیایی و اقلیمی با بار عاملی75/64 % فضای مفهومی متغیر را پوشش می دهند؛ لذا نتیجه گیری می شود که متغیرهای مورد بررسی در ارتباط با برنامه ریزی پدافند غیرعامل دارای اعتبار بوده، ارتباط آن ها را مورد تائید قرار می دهند.
واکاوی نقش اقتصاد سیاسی اسلامی بر زیست پذیری شهری (مطالعه موردی: شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از نیازهای زیربنایی سازمان یابی فضایی شهرها، برنامه ریزی با توجه به ساختار فرهنگی و ایدئولوژیکی حاکم بر زندگی شهروندان است. در این رابطه، اقتصاد سیاسی اسلامی یکی از نیروهای اصلی در شکل گیری و تداوم سیاست های برنامه ریزی شهرهای اسلامی بویژه ایران می باشد. این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی بدنبال بررسی میزان تأثیر اقتصاد سیاسی اسلامی بر شاخص های زیست پذیری شهری با مورد شناسی شهر زنجان است. جمع آوری اطلاعات با مطالعات میدانی و کتابخانه ای انجام شد. جامعه آماری شامل جمعیت 430871 نفری شهر زنجان است که با روش نمونه گیری جدول مورگان 384 نمونه انتخاب شده است. برای تحلیل داده ها از آزمون K-S، تحلیل مسیر و مدل معادلات ساختاری با نرم افزار SPSS و PLS استفاده شد. طبق یافته ها، وضعیت شاخص زیست پذیری شهر زنجان با میانگین 3/3 و مؤلفه اقتصاد سیاسی اسلامی با میانگین 54/3 است. این مقدار نشان از عملکرد مطلوب شاخص ها دارد. همچنین، طبق نتایج محاسبات آزمون تحلیل مسیر، مقدار اثر کل مؤلفه اقتصاد سیاسی اسلامی بر زیست پذیری شهر زنجان برابر 408/0 بوده، که نشانگر رابطه مطلوب و معنادار است. بدین ترتیب، برای بهبود زیست پذیری شهر زنجان، رعایت حقوق شهروندی، حفظ محیط زیست، جلوگیری از رانت خواری و تغییر کاربری اراضی و افزایش دانش مردم و بینش مسئولین ضروری به نظر می رسد.
ارزیابی محدوده های پیشنهادی طرح تفصیلی برای کاربری فضای سبز شهری با استفاده از تحلیل شبکه ای (ANP) در (GIS) (مطالعه موردی: ناحیه جوادیه منطقه 16 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بافت فرسوده شهری ازجمله معضلات مهم شهرهای کشور است. ناحیه جوادیه نیز یکی از نواحی شهری است که از مشکل بافت فرسوده و کمبود خدمات شهری رنج می برد. با توجه به کمبود کاربری فضای سبز در سطح ناحیه جوادیه، پیشنهادهایی در طرح تفصیلی به منظور تأمین فضای سبز این محدوده مطرح شده است؛ این پژوهش باهدف ارزیابی پیشنهادهای طرح تفصیلی بر اساس معیارهای مکان یابی کاربری فضای سبز صورت گرفته است. پ ژوهش حاضر ازنظر ه دف ک اربردی و ازنظر روش توصیفی- تحلیلی بوده است. جمع آوری اطلاعات در دو مرحله صورت گرفته است؛ در مرحل ه اول پیشینه و چارچوب نظری تحقیق با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و اس نادی صورت گرفته و معیارها استخراج شده و در مرحله بعد نی ز با استفاده از روش دلفی متخصصین (15 نفر) و توزیع پرسشنامه، ارجحیت معیارها نسبت به یکدیگر سنجیده شده و به وزن هایی برای هریک از معیارها با استفاده از فرآیند تحلیل شبکه ای دست یافتیم. بر این اساس معیار نزدیکی به مراکز ثقل جمعیتی با اهمیت 36.57 درصد بیشترین اهمیت را نسبت به سایر معیارها دارا است. معیارهای نزدیکی به مراکز آموزشی، نزدیکی به راه های دسترسی، دوری از پارک های موجود و نزدیکی به مراکز فرهنگی در رتبه های بعدی ازنظر اهمیت معیارها قرار دارند. درنهایت با استفاده از تلفیق فرآیند تحلیل شبکه ای و سیستم اطلاعات جغرافیایی محدوده هایی که مناسب ایجاد فضای سبز در ناحیه جوادیه هستند شناسایی شدند. بر اساس این پژوهش، پیشنهادهای طرح تفصیلی منطبق بر محدوده های دارای اولویت مطلوب برای ایجاد فضای سبز نبوده است. به منظور برطرف کردن این مشکلات و با توجه به انعطاف پذیری برنامه ریزی سناریویی، پیشنهاد می شود در طرح های آتی شهری، از رویکرد برنامه ریزی سناریویی استفاده شود. می توان از نتایج این پژوهش برای پیشنهاد ایجاد فضای سبز شهری در طرح هایی که در این محدوده تهیه خواهد شد، استفاده شود.
سنجش و ارزیابی میزان تاب آوری بافت های فرسوده شهری در برابر مخاطرات محیطی ( نمونه موردی : بافت فرسوده کلان شهر کرج )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه معضلات و مشکلات بافت های فرسوده شهری یکی از مسائلی است که در حوزه شهرسازی شهروندان را با مشکلات متعددی مواجه ساخته است و همچنین یکی از مهم ترین چالش های شهری با توجه به نبود زیرساخت های مناسب شهری و افت عملکرد این بافت ها از نظر ابعاد کالبدی، اجتماعی، اقتصادی و نهادی در مواجه با مخاطرات می باشد. در این پژوهش به سنجش و ارزیابی میزان تاب آوری بافت های فرسوده شهر کرج در برابر مخاطرات محیطی پرداخته شده است. این پژوهش کاربردی است و با استفاده از روش توصیفی_تحلیلی، با هدف شناسایی شاخص ها و عوامل مؤثر بر ابعاد تاب آوری در بافت فرسوده شهر کرج و ارائه چارچوبی به منظور سنجش ابعاد تاب آوری در بافت های فرسوده شهری انجام پذیرفته است. جامعه ی آماری مشتمل بر 100 نفر از نخبگان دانشگاهی، افراد خبره و تصمیم گیر در حوزه مرتبط با تحقیق است. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از آزمون های t تک نمونه ای، آزمون F و تحلیل مسیر در محیط نرم افزار SPSS استفاده گردیده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که ابعاد تاب آوری در بافت فرسوده شهر کرج از نظر بعد کالبدی_ محیطی، بعد اجتماعی، بعد سازمانی_نهادی و بعد اقتصادی به ترتیب دارای میانگینی معادل 3.49، 3.23، 3.01 و 3.42 و کمتر از میانگین مفروض (4) می باشند؛ از این رو بافت فرسوده شهر کرج از نظر ابعاد تاب آوری آسیب پذیر است. همچنین نتایج آزمون تحلیل مسیر نیز نشان داد بعد کالبدی به صورت مستقیم 0.523 درصد در تاب آوری بافت فرسوده شهر کرج تأثیرگذار است.
ارزیابی طرح مسکن مهر به لحاظ معیارهای کمی و کیفی مسکنِ مناسب (مطالعه موردی: مسکن مهر شهرضا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسکن یکی از مهم ترین نیازهای انسان بعد از خوراک و پوشاک می باشد. اما این نیاز در غالب کشورهای در حال توسعه به علت رشد سریع جمعیت شهرها، تبدیل به مشکلی جدی گردیده است. از جمله شهرهایی که با مشکل کمبود مسکن درگیر بوده است، شهر شهرضا می باشد. این شهر با توجه به موقعیت جغرافیایی خاص و قرار گیری در مرکز ارتباطی سه استان اصفهان، فارس، چهارمحال و بختیاری به عنوان یک شهر مهاجر پذیر محسوب شده و در چند دهه اخیر پذیرای مهاجرت های گسترده ای به ویژه از روستائیان و گروه های کم درآمد بوده است. این موضوع باعث شده تا اسکان غیر رسمی به شدت در شهر شهرضا افزایش یافته و این شهر مورد توجه دولت برای طرح مسکن مهر در اواخر دهه 1380 قرار گیرد. با توجه به اهمیت مسکن مهر در شهر شهرضا به دلیل مساحت گسترده آن، در این مقاله طرح مسکن مهر در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و کالبدی مورد ارزیابی قرار گرفته است. روش تحقیق در این پژوهش روش توصیفی تحلیلی بوده و برای گردآوری داده ها از روش کتابخانه ای و میدانی (مشاهده، پرسشنامه و مصاحبه) استفاده شده است. همچنین به منظور تحلیل داده ها از روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) بهره گرفته شده است. نتایج نشان می دهد که بعد اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و کالبدی از نمره 1 به ترتیب نمره 86/0، 72/0، 49/0 و 67/0 را دریافت کرده اند. بنابراین بعد اقتصادی وضعیت مناسب، بعد اجتماعی وضعیت نسبتأ مناسب، بعد زیست محیطی وضعیت متوسط و بعد کالبدی وضعیت نسبتأ مناسب را دارد. همچنین طرح مسکن مهر شهر شهرضا در ارزیابی نهایی نمره 72/0 را به خود اختصاص داده که نشان از اجرای نسبتأ مناسب این طرح در شهر شهرضا می باشد.
بازآفرینی شهری اجتماع محور از طریق آموزش براساس فلسفه رئالیسم اسلامی در بافت تاریخی محله سرخاب تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آنچه در پژوهش حاضر مورد مطالعه قرار گرفته است، در پاسخ به عوامل سبب ساز عدمِ تحقق مشارکتِ محلی در فرآیند توسعه محلات بافت های تاریخی، تبیین اصول آموزشِ اجتماعی مبتنی بر فلسفه رئالیسم اسلامی و سنجش میزان تأثیرگذاری مؤلفه های مؤثر در بازآفرینی شهری اجتماع محور در یکی از محلات تاریخی تبریز می باشد که علیرغم برخورداری از هویت تاریخی و مذهبی، به دلیل وجود مسائل متعدد اجتماعی، کالبدی و اقتصادی نیازمند برنامه ریزی جامعی است تا مشارکت مردم را در توسعه محلی جلب نماید و کیفیت زندگی را افزایش دهد. روش تحقیق به لحاظِ هدفِ تحقیق توسعه ای و بر اساس ماهیت موضوع توصیفی-پیمایشی محسوب می گردد. در تبیینِ مبانی فلسفی پژوهش از طریق مطالعه اسنادی به روشِ تحلیل محتوا و استدلال منطقی، پایه های فلسفی نظریه اعتباریات به شیوه رئالیسم اسلامی علامه طباطبایی و همچنین دیدگاه های نوینِ جلب مشارکتِ مردمی در فرآیند بازآفرینی شهری اجتماع محور اخذ گردیده است. با مقایسه نتایج حاصل از اجماع نظر خبرگان از یک سو و جمع آوری و تحلیل دیدگاه های ساکنان از سوی دیگر، چنین نتیجه گیری می شود که میزان تأثیر گذاری اجرایِ آموزش های اجتماعی در محله مورد مطالعه بر هر چهار مؤلفه بازآفرینی شهری اجتماع محور اعم از اجتماعی-کالبدی، اجتماعی-اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی و اجتماعی-زیست محیطی، بالاتر از حد متوسط است.