فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۶۱ تا ۱٬۹۸۰ مورد از کل ۶٬۴۱۴ مورد.
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۶ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
605 - 627
حوزههای تخصصی:
رشد شتابان شهرنشینی بدون برنامه ریزی و سیاست گذاری، پیامدهای جبران ناپذیری در تعادل فضایی کشور دارد. به همین دلیل، شناخت و تحلیل جامع رشد شهرنشینی و ابعاد و عوامل مرتبط با آن، بسیار ضروری و مهم است. هدف پژوهش توصیفی-تحلیلی و هم بستگی حاضر تبیین الگوی فضایی شهرنشینی و سنجش ارتباط شهرنشینی با عوامل گوناگون صنعتی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، زیرساختی، خدمات و امکانات، بهداشتی-درمانی و توسعه کشاورزی است. بدین منظور اطلاعات آن به روش اسنادی جمع آوری شد. سنجش الگوی فضایی شهرنشینی در کشور با استفاده از مدل های موران و گری و روش تحلیل نقاط داغ، در نرم افزار Arc GIS صورت گرفت. همچنین از آزمون ضریب هم بستگی پیرسون در نرم افزار SPSS برای سنجش ارتباط شهرنشینی با عوامل فوق استفاده شد. براساس یافته های مدل های موران و گری، الگوی فضایی شهرنشینی در کشور طی سال های 1375-1390 حالت متمرکز و خوشه ای داشته که این تمرکز روبه افزایش بوده است. الگوی شهرنشینی نیز با الگوی توسعه صنعتی در کشور مطابقت زیادی دارد. نتایج آزمون ضریب هم بستگی پیرسون نشان دهنده ارتباط مثبت و معنادار رشد شهرنشینی با عوامل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و زیرساختی و بیانگر عدم ارتباط معنادار با شاخص های خدماتی، امکاناتی، بهداشتی، درمانی و توسعه کشاورزی است؛ بنابراین، به رغم آنکه جنبه های مثبت شهرنشینی در برخی شاخص های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و زیرساختی قابل مشاهده است، نباید از مشکلات و نارسایی های فراوان در وضعیت خدماتی-امکاناتی و بهداشتی-درمانی شهرها غافل شد. با وجود این، جریان شهرنشین شدن همچنان مورد توجه است و توسعه کشاورزی و ارتقای وضعیت معیشتی روستاییان نیز جذابیت کافی زندگی در روستا را فراهم نکرده است.
معیارهای موثر بر شکل گیری تصویر ذهنی زنان از فضای شهری مطلوب مطالعه موردی: شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هفتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲۸
3 - 16
حوزههای تخصصی:
رابطه فرد_محیط در سطوح فردی مرتبط با احساس، ادراک، ارزش ها و تجربیات ذهنی و... و در سطوح اجتماعی مانند گروه های مختلف اجتماع و یا گروه هایی که به لحاظ سن وجنس مشابهند، شکل گرفته است؛ بنابراین ویژگی های هر گروه و قشر باید در هر سطح مورد بررسی قرار گیرد. از طرفی جنسیت مانند عواملی همچون محل سکونت، سن، شرایط اجتماعی_اقتصادی، قومیت، سطح درآمد بر ادراک و شناخت محیط تأثیر می گذارد. بنابراین پرداختن به مفاهیم ذهنی فرد و شکل گیری تصویر ذهنی از محیط و تأثیر آن در رفتار و همچنین قضاوت نسبت به انتخاب مکان مطلوب، برای زنان ضرورت می یابد. این مقاله با بررسی عوامل تأثیرگذار در شکل گیری تصویر ذهنی زنان، به منظور امکان به وجود آمدن محیطی مطلوب از دید این گروه اجتماعی، ترجیحات فضایی آنان را ارزیابی نموده است. آنچه اهمیت دارد، شناسایی و ارزیابی معیارهای اصلی انتخاب زنان در تعیین مکان مطلوب با توجه به معانی بر گرفته از تصاویر ذهنی ارزیابانه است. هدف این پژوهش، بازیابی معیارهای مؤثر بر مطلوبیت مکان از دید زنان و ارزیابی تصویر ذهنی شکل گرفته آنها از فضاهای عمومی شهر تهران است. رویکرد تفسیر گرایانه پدیدارشناسی برای توصیف معانی ضمنی و احساسات و عواطف بازنمایی شده از تصویر ذهنی زنان در تجربه فضاهای شهری مطلوب شهر تهران انجام گرفته و ماهیتی توسعه ای دارد. به این منظور 15 مصاحبه عمیق به صورت نمونه گیری هدف مند صورت گرفت. مصاحبه ها ضبط شده و داده های به دست آمده از آن به صورت جداول مکتوب شده و با آنالیز تکرار پذیری تجزیه و تحلیل گردید. نتایج گویای آن است که انتخاب مکانی که از دریچه تصویر ذهنی زنان مطلوب ارزیابی شده است، به معانی مشترکی مرتبط با مفاهیم آزادی، عدالت، امنیت، منزلت مکان، دارای وجهه اجتماعی_فرهنگی، هویت تاریخی، زیبایی، شیک و پر از جزئیات، آرام و دنج، دارای حریم در عین وسعت، سرسبزی، روحیه شاد و سلامت تمایل دارد.
مطالعه نقش عوامل محیط انسان ساخت در فعالیت پیاده روی افراد در محلات مسکونی مطالعه موردی: منطقه 7 کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۱ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
65 - 78
حوزههای تخصصی:
علی رغم اینکه افزایش فعالیت بدنی در میان مردم تبدیل به یکی از اولویت های بهداشت عمومی شده است، میزان فعالیت بدنی افراد پایین و ناکافی است. در این میان پیاده روی رایج ترین و قابل دسترس ترین نوع فعالیت بدنی است که تقریباً تمامی گروه های سنی بدون پرداخت هزینه می توانند از آن بهره مند گردند. این پژوهش باهدف اصلی، بررسی اثرات محیط انسان ساخت در میزان پیاده روی افراد در منطقه 7 تهران انجام گردید. روش تحقیق توصیفی و تحلیلی است. جمع آوری اطاعات به دو صورت اسنادی و میدانی انجام گرفت. جامعه آماری این تحقیق شامل افراد بالای 15 سال منطقه 7 تهران و حجم نمونه از طریق فرمول کوکران 384 نفر به دست آمد. واحد تحلیل فرد و سطح تحلیل محله می باشد. فرایند کار در دو مرحله کلی انجام گرفت: در مرحله اول ابتدا محلات منطقه 7 تهران بر اساس شاخص پیاده مداری، در سه سطح محلات باقابلیت پیاده مداری بالا، قابلیت پیاده مداری متوسط و قابلیت پیاده مداری پایین طبقه بندی گردید. سپس در مرحله بعد میزان پیاده روی افراد در داخل محدوده محله خود از طریق پرسشنامه و خود اظهاری پاسخگویان به دست آمد. نتایج حاصل نشان داد که تفاوت معناداری بین میزان پیاده روی ساکنان محلات باقابلیت پیاده مداری متفاوت وجود دارد. به این صورت که افراد ساکن در محلات باقابلیت پیاده مداری بالا در محدوده محله خود، بیشتر اقدام به پیاده روی می کنند. همچنین نتایج حاکی از این است که بین تراکم مسکونی و پیوستگی خیابانی با پیاده روی ارتباط معنادار وجود دارد ولی ارتباطی بین اختلاط کاربری و میزان پیاده روی افراد وجود ندارد.
ظرفیت سنجی فرم محلات بر اساس الگوی شهر فشرده مطالعه موردی: شهر بابلسر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۱ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
79 - 95
حوزههای تخصصی:
از موضوعات اساسی در راستای نیل به توسعه شهری پایدار شناخت الگوی کالبدی شهر و تلاش برای دستیابی به فرم شهری مطلوب است. هدف این مطالعه سنجش ظرفیت فرم محلات بر مبنای الگوی فشرده است. روش پژوهش به لحاظ ماهیت از نوع توصیفی-تحلیلی و به لحاظ هدف از نوع کاربردی می باشد. به منظور گردآوری اطلاعات از بلوک های آماری سال 1390 مرکز آمار ایران استفاده شده است. برای استخراج و طبقه بندی اطلاعات این پژوهش از نرم افزار (GIS) بهره گرفته شده است. از روش آنتروپی برای تعیین میزان اختلاط محلات 22 گانه شهر استفاده شده است، و به منظور رتبه بندی فرم محلات از روش کوپراس (COPRAS) استفاده شد. نتایج نشان می دهد که شاخص های اصلی مرتبط با فرم فشرده از وضعیت مطلوبی در محلات شهرک ساحلی، شهرک دانشگاه، شهرک آزادگان و نخست وزیری برخوردارند و این محلات از شرایط مساعدتری برای پیاده سازی الگوی فشرده برخوردارند، ولی محله هایی مثل بی بی سرروزه که مقدار Qj به دست آمده بیشترین اختلاف را با سایر محلات دارد از کمترین پتانسیل و ظرفیت لازم برخوردار است. طبق نتایج الگوی رشد در اکثر محلات، فرم پراکنده ای را نشان می دهد که در صورت توجه به مزایای فرم فشرده و در سایه برنامه ریزی صحیح و مدیریت کارآمد، می تواند پایداری بیشتری را برای محلات ایجاد نماید.
بررسی حس تعلق مکانی در مجتمع های مسکونی و نقش طبیعت بر آن (مطالعه موردی: مجتمع های مسکونی اکباتان، پردیسان، زیتون و مهرگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال نهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۴
183 - 200
حوزههای تخصصی:
طبیعت و فضاهای سبز، عاملی است که موجب تبدیل یک فضا به مکانی با خصوصیات حسی و رفتاری ویژه برای ساکنان می شود. این حس، عامل مهم در شکل گیری حس تعلق مکانی بوده و نهایتاً منجر به ایجاد محیط های با کیفیت می شود. توجه به فضاهای سبز شهری و بوستان های محلی، بیشتر با هدف تأمین حداقل فضای سبز مورد نیاز برای شهرها صورت می پذیرد؛ اما مسئله اصلی اینجاست که با وجود اثرگذاری این فضاها بر حس تعلق مکانی ساکنان، کیفیت و چگونگی این تأثیرات تبیین نمی شوند؛ بنابراین بررسی نقش طبیعت در راستای تقویت حس تعلق مکانی در جوامع شهری، بسیار ضروری و پراهمیت جلوه می کند. بر این اساس پژوهش حاضر به بررسی میزان تأثیرگذاری طبیعت بر حس تعلق مکانی در مجتمع های مسکونی اکباتان تهران، پردیسان قم، زیتون اصفهان و مهرگان قزوین پرداخته است. روش تحقیق از نوع توصیفی - تحلیلی و همبستگی است و تجزیه وتحلیل ها بر اساس 360 پرسش نامه تکمیل شده توسط ساکنان این 4 مجتمع مسکونی انجام گرفت. پس از بارگذاری و وزن دهی عوامل سنجش طبیعت و تعلق مکانی از طریق محاسبه مقدار کای اسکوئر در سطح معناداری (0.05>P)، نتایج حاصله به با کمک نرم افزارهای Lisrel و SPSS نشان داد ارتباطی معنادار و مثبت بین دو متغیر طبیعت و حس تعلق مکانی در نمونه های مورد مطالعه برقرار است. ضریب تأثیر طبیعت در تعلق مکانی ساکنان در مجتمع های مسکونی اکباتان (0.87)، پردیسان (0.42)، زیتون (0.91) و مهرگان (0.37) به دست آمده است. همچنین با توجه به اینکه مقدار RMSEA در مجتمع های مسکونی به ترتیب برابر با (0.054)، (0.042)، (0.061) و (0.040) به دست آمده، رابطه بین طبیعت با تعلق مکانی مورد تأیید قرار گرفته است.
مدل سازی احتمال تغییر رشد شهری با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی و رگرسیون لجستیک (مطالعه موردی: شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال نهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۴
169 - 182
حوزههای تخصصی:
در کشور های در حال توسعه، تمایل زیاد برای تمرکز جمعیت در مناطق شهری و به تبع آن رشد سریع و ناموزون شهر ها سبب شده است که طراحان و برنامه ریزان شهری، استفاده از سیاست ها و راهکار های مناسب را جهت اجتناب از تأثیرات مخرب زیست محیطی و اجتماعی- اقتصادی در دستور کار قرار دهند. در این راستا، اطلاعات مکانی و زمانی مرتبط با الگوهای نرخ رشد، درک بهتری را از فرآیند رشد شهری فراهم نموده و ابزار های مناسب را جهت اخذ سیاست های مدیریتی و برنامه ریزی در اختیار مدیران شهری قرار می دهند. لذا هدف اصلی این پژوهش، محاسبه احتمال تغییر رشد شهر مشهد با استفاده از روش های رگرسیون لجستیک و شبکه عصبی مصنوعی می باشد. برای این منظور، جهت تهیه نقشه کاربری اراضی، از تصاویر ماهواره ای لندست 7 (سال 2002) و لندست 8 (سال 2015) استفاده شد. سپس با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی پرسپترون چند لایه (MLP)، طبقه بندی تصاویر انجام شد و نقشه های کاربری اراضی شهری با دقت کلی 948/0 و شاخص کاپای 936/0 برای سال 2002 و همچنین دقت کلی 817/0 و شاخص کاپای 775/0 برای سال 2015 استخراج شدند. در نهایت، با اجرای رگرسیون لجستیک بین نقشه کاربری اراضی شهری سال 2015 (به عنوان متغیر وابسته) و فاکتور های مؤثر از جمله عوامل فیزیکی و عوامل انسانی به همراه نقشه اراضی سال 2002 (به عنوان متغیر های مستقل)، نقشه پتانسیلی پیشرفت اراضی شهری تهیه شد. ارزیابی مدل رگرسیونی ایجاد شده با استفاده از دو شاخص Pseudo-R<sup>2</sup> و ROC نشان داد که این مدل با مقدار ROC معادل 87/0 و مقدار Pseudo-R<sup>2</sup> برابر 345/0 دارای قابلیت بالایی جهت نمایش تغییرات و تعیین مناطق مستعد تغییر می باشد و می توان برازش مدل را نسبتاً خوب در نظر گرفت.
تدوین چارچوب مفهومی از خوانش نام و پیام مکان در ارتباط با ماهیت و ظرفیت مکان مطالعه موردی: مکان های شهری اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هشتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲۹
71 - 84
حوزههای تخصصی:
خوانش نام مکان در متن شهر به مثابه یکی از ریشه های هویتی آن قادر است به شناخت طبع و طعم فضا و مکان از خلال بازاندیشی ارتباط آن با تمناها و نیازهای زمینه ای و زمانه ای بپردازد. به محض شنیدن این نام است که تصویری از کلیت و پیکره مکان در ذهن شکل می گیرد. ارتباط بین نام یک مکان با محیط طبیعی و مصنوع می تواند همان ارتباط اجزای فرمی و محتوایی آن مکان مفروض شود. وقتی که نام های نخستین (قدیمی) شهر، محله، گذر و یا مکان خاصی از یک شهر به میان می آید، در ذهن شهروند آن مکان با ویژگی های منحصر به فردش تداعی می گردد. ممکن است مدت ها از تخریب کالبدی مکانی بگذرد اما همچنان نام آن در ذهنیت باقی مانده و بر کیفیت، مفهوم و صفت مکان یا روحیات و ذوقیات ساکنان آن اشاره داشته باشد. انطباق یا عدم انطباق نام مکان با عینیت و صفت موجود آن، می تواند عیار بارزی در شفافیت و خوانایی و یا بحران آن تلقی شود. اما در فرایند توسعه شهری معاصر، مسئله ابعاد هویتی، کیفیتی و ذهنیتی نام ها نادیده گرفته می شود. حوزه مطالعات شهری ارتباط عوامل عینی_ذهنی و معنایی_کالبدی نام های مکانی را در امر طراحی شهری و منظر یا مهم نمی داند یا قادر به حساب آوردنش نیست. هدف این مقاله بازشناخت اهمیت این ارتباط و نحوه تکوین فضاها و مکان های شهری با نام گذاری های آنهاست و بر توضیح نحوه بازتاب آن و نیروهای آن بر چشم انداز مکان شهری متمرکز است. نمونه پژوهش، شهر اردبیل و بافت تاریخی آن است که کاوش آن به دلیل برجستگی تاریخی_فرهنگی اردبیل و قدمت بیش از سی قرن آن اهمیت شایانی دارد. اکثر محلات و گذرهای قدیمی در بافت تاریخی شهر حتی امروزه واجد نام های تاریخی و رایج آن روزگار است. در تدوین ادبیات و چارچوب نظری، از اسناد و متون داخلی و خارجی به روش تحقیق توصیفی_تحلیلی برای استخراج و دسته بندی مشخصه ها استفاده شد. شناسایی نام های نخستین مکان ها، بیشتر بر مبنای آثار روشنفکری، نقشه ها، تصاویر، نقاشی و گراوور به همراه برداشت های میدانی و مصاحبه صورت گرفت. پژوهش نشان می دهد عوامل مختلف سیاسی، تاریخی، اجتماعی، فرهنگی و زیست محیطی در نام گذاری سنتی مکان های مختلف شهری و به خصوص شهر اردبیل نقش عمده ای داشته و رنگ و وزن بیشتری را به مقدس بودن، سیاسی و بازرگانی بودن این شهر می دهند. به نظر می رسد نام ها استعاره از بازنمایی همان چیزهایی هستند که در چشم انداز، ظرفیت و ذهنیت شهر بوده و هست و یا می تواند باشد.
تحلیل توزیع خدمات شهری در محلات مسکونی با رویکرد عدالت اجتماعی، مطالعه موردی: شهر دهگلان - کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تحلیل پراکنش فضایی کاربری های خدماتی و سطح بندی محلات شهری در شهر دهگلان واقع در استان کردستان با رویکرد عدالت اجتماعی اجرا گردید. نوع پژوهش کاربردی با ماهیت توصیفی- تحلیلی بود ه است. برای این منظور از مدل های ANP، میانگین نزدیک ترین همسایه، شاخص Moran''s و تکنیک TOPSIS در نرم افزارهای ARC GIS، Super Decision استفاده گردید. نتایج تحقیق وجود نابرابری اجتماعی و فضایی به لحاظ برخورداری از خدمات شهری و تفاوت های چشمگیر بین محلات شهر دهگلان را نشان می دهد. به گونه ای که برخوردارترین محله با درجه 6/0 و محروم ترین محله با درجه 05/0، فاصله زیادی از یکدیگر دارند.
بررسی نقش پیاده را ه های شهری در توسعه گردشگری پایدار مطالعه موردی؛ خیابان 15 خرداد شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۵ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
131 - 142
حوزههای تخصصی:
خیابان مخصوص عابر پیاده یک شکل از برنامه ریزی حمل و نقل است که به طور گسترده ای با فرهنگ شهری مرتبط است. امروزه در ایران، با سلطه تدریجی حرکت سواره بر فضاها و معابر شهری، از ارزش ها و جاذبه های اجتماعی فرهنگی فضاهای شهری رو به نزول رفته است، ازاین رو موضوع گسترش فضاهای پیاده و ساماندهی آن ها به ویژه در شهر های بزرگ، موردتوجه بیشتری قرار گرفته است. از سال 1388 خیابان 15 خرداد در شهر تهران، با ارائه طرح مسدود شدن عبور وسایل نقلیه از چهارراه گلوبندک تا خیابان ناصرخسرو، به پیاده راه تبدیل شد. مقاله حاضر با عنوان بررسی نقش پیاده راه سازی در توسعه گردشگری پایدار در پی ارزیابی این پیاده راه در توسعه اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی و کالبدی منطقه 12 تهران است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی بوده و داده های آماری آن به روش پیمایشی جمع آوری شده است. تجزیه وتحلیل داده ها ب ا اس تفاده از نرم افزار SPSS و روش های آماری همچون آزمونt تک نمونه ای، آزمون ANOVA، رگرسیون چند متغیره و ضریب همبستگی پیرسون انجام شده است. یافته های به دست آمده از توزیع پرسشنامه میان گردشگران مؤید تأثیر غیرقابل انکار پیاده راه 15 خرداد در توسعه اجتماعی، اقتصادی و کالبدی منطقه 12 تهران است. میانگین های هر یک از مؤلفه ها بیانگر اثرگذاری بالاتر از حد متوسط پیاده راه ها در امنیت منطقه، جذب گردشگران و افزایش آگاهی مردم نسبت به جاذبه های گردشگری و بیانگر توسعه اجتماعی- فرهنگی این محور از دید گردشگران است. از دید کارشناسان نیز نقش پیاده سازی در توسعه اقتصادی و اجتماعی- فرهنگی بالاتر از حد متوسط است همچنین بین پیاده راه سازی و توسعه کالبدی، اقتصادی و اجتماعی- فرهنگی در منطقه 12 تهران رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. در نتیجه پیاده راه 15 خرداد جز تأثیر در افزایش امکانات و خدمات موجود در منطقه توانسته است هم ازنظر اقتصادی (وجود بازار) و هم ازنظر اجتماعی و فرهنگی موجبات گسترش و تسهیل گردشگری شهری و توسعه منطقه 12 تهران را فراهم آورد.
تبیین راهبردهای رویکرد نوزایی شهری با تأکید بر مشارکت مردم (نمونه موردی: محدوده هاشمی نژاد مشهد )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، تبیین راهبردهای رویکرد نوزایی شهری با تأکید بر مشارکت مردم در محدوده هاشمی نژاد مشهد است. نوع تحقیق کاربردی، روش مورد استفاده توصیفی-تحلیلی و برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از مدل هایSWOT و QSPMاستفاده شد. جامعه آماری، در دو سطح شامل 15 نفر کارشناس و تعداد 345 نفر از شهروندان انتخاب و به صورت تصادفی توزیع گردیده است. لذا با واکاوی مبانی نظری و بررسی نمونه های تطبیقی، ابتدا معیارهای نوزایی شهری استخراج شد. در ادامه با نظرخواهی از خبرگان، شاخص های رویکرد نوزایی شهری در محله مذکور که با قرارگیری در محدوده اطراف حرم مطهر، علی رغم حفظ اصالت مکانی، دچار فرسودگی کالبدی و کارکردی گردیده، ارائه شد. سپس با تدوین ماتریس عوامل داخلی و خارجی، امتیاز نهایی محاسبه گردید. نمره نهایی ماتریس ارزیابی داخلی IFE))، برابر 305/2 نشان از وضعیت ضعیف شاخص های نوزایی نسبت به عوامل داخلی و نمره نهایی ماتریس ارزیابی خارجی (EFE)، برابر 509/2 که نشان از وضعیت مطلوب شاخص های نوزایی نسبت به عوامل خارجی هست. درنهایت، ضمن تدوین راهبردهای بهینه با استفاده از ماتریس SWOT و برآورد ضریب جذابیت از طریق نظرسنجی خبرگان، نسبت به اولویت بندی راهبردها در قالب ماتریس برنامه ریزی راهبردی کمی (QSPM)، اقدام گردید که بر این اساس استراتژی« توسعه عرصه های همگانی» ( با نمره جذابیت 862/5)، استراتژی «ایجاد هم پیوندی بین مراکز محلی و بافت سکونتی داخل و خارج محدوده» ( با نمره جذابیت 587/5)، استراتژی «افزایش نظارت مدیریت شهری بر تغییرات کاربری اراضی شهری» ( با نمره جذابیت 586/5) و استراتژی «ارتقاء انعطاف پذیری طرح های فرادست» ( با نمره جذابیت 094/5)، به ترتیب در اولویت اول تا چهارم قرار گرفتند.
سنجش شاخص های کالبدی مؤثر بر مؤلفه زیبایی شناسی در توسعه های شهری معاصر مطالعه موردی: نواحی آماده سازی شده در شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هشتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲۹
45 - 58
حوزههای تخصصی:
در طرح های آماده سازی زمین به عنوان مهم ترین الگوی توسعه شهری دهه های اخیر باوجود تأکید بر برنامه ریزی کاربری زمین، جمعیت و حمل ونقل، توجه کمتری به کیفیت های محیطی شده است. همین امر سبب گردیده تا این بافت های شهری شرایط بسیار سطح پایینی از جنبه های کیفی محیط و سیما و منظر شهری دارا باشند و در نتیجه نتوانند برای ساکنان خود، محیطی جذاب و آرام ایجاد کنند. پژوهش حاضر با هدف شناسایی و سنجش شاخص های کالبدی مؤثر بر مؤلفه زیبایی شناسی از دیدگاه شهروندان ساکن در سه محدوده که در دهه های اخیر و در نتیجه طرح های آماده سازی زمین شکل گرفته اند، انجام شده است. این پژوهش از نوع پژوهش های کاربردی و با روش پیمایشی و همبستگی و به کمک پرسشنامه و مطالعات اسنادی انجام شده است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران معادل 100 خانوار در هر کدام از مناطق مورد مطالعه برآورد شده و از شیوه نمونه گیری تصادفی نیز برای تکمیل پرسشنامه ها استفاده شده است. روایی ظاهری پرسشنامه به کمک اساتید دانشگاه یزد و پایایی آن به وسیله آزمون آلفای کرونباخ تأیید گردید. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون های آماری رگرسیون خطی چندگانه و آزمون همبستگی پیرسون استفاده شده و از آزمون های دوربین واتسون جهت بررسی هم خطی متغیرها و کولموگراف_اسمیرنوف برای تشخیص نرمال بودن توزیع داده های پژوهش و همچنین برای تبیین معنی داری مدل رگرسیونی چندگانه از روش تحلیل واریانس ANOVA استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که از شاخص های بیست گانه مطالعه شده، در هر کدام از محدوده ها تمامی شاخص ها دارای اثر مستقیم و معنی دار بر مؤلفه زیبایی شناسی هستند. به صورت کلی شاخص های عدم تکرار و یکنواختی بدنه ها، تناسب عرض معابر شهری و پیوستگی جداره مهم ترین شاخص های مشترک مؤثر بر مؤلفه زیبایی شناسی بوده و دارای رابطه مستقیم و معنی دار از دیدگاه شهروندان هستند.
سنجش پیاده روی ایمن در محدوده میدان ارگ شهر کرمان با تأکید بر پویایی فضای شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال هشتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲۹
179 - 200
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین جنبه های حضور انسانی در فضاهای شهری که سبب پویایی این فضاها و نیز افزایش نقش اجتماعی آن ها می شود، حرکت پیاده است. امروزه با سلطه تدریجی حرکت سواره بر فضاها و معابر شهری که موجب تجاوز به حریم پیاده و افزایش آلودگی هوا و صوتی شده است، ایمنی عابران پیاده بیش از پیش مورد توجه است. در این راستا هدف پژوهش حاضر، سنجش پیاده مداری ایمن در محدوده میدان ارگ شهر کرمان با تأکید بر پویایی شهری است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی مبتنی بر شیوه میدانی است. جامعه آماری پژوهش را افراد پیاده رو و ساکن محدوده میدان ارگ تشکیل می دهند که به صورت تصادفی، 284 نفر از افراد پیاده رو و ساکن در طول یک هفته و 30 نفر از متخصصان به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. پایایی داده های مورد استفاده به وسیله آزمون کرونباخ 818/0 محاسبه شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون آماریT تک نمونه ای و همچنین به منظور اولویت بندی ضریب اهمیت و تأثیر شاخص ها از مدل DEMATEL استفاده شد. نتایج حاصل از آزمون T تک نمونه ای برای سنجش مطلوبیت پیاده مداری ایمن در شاخص های پویایی شهری نشان می دهد، بین حد مبنا (3) و مقدار محاسبه شده (28/2) اختلاف معناداری وجود دارد. همچنین نتایج مدل DEMATEL نشان می دهد، از بین شاخص های مؤثر بر پیاده مداری ایمن محدوده میدان ارگ، شاخص ایمنی و امنیت با مقدار 852/8 بیشترین تعامل و شاخص جذابیت و سرزندگی با مقدار 712/8 کمترین تعامل، شاخص ایمنی و امنیت با مقدار 586/1 مؤثرترین عامل و شاخص فعالیت های اجتماعی با مقدار 241/1- تأثیر پذیرترین عامل هستند.
مدل سلسله مراتبی ارزیابی سازگاری روانی در جهت نیل به آسایش حرارتی و حس مکان در فضاهای شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هفتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲۸
79 - 90
حوزههای تخصصی:
در راستای بسط مفهوم ادراک شهروندان و تفاوت آن با احساس در فضاهای شهری (که در ذیل پژوهش های روان شناسی محیط قرار می گیرد) در این مطالعه یکی از شاخه های ملموس تر از مفهوم آسایش، یعنی آسایش حرارتی، مورد تمرکز قرار گرفته است. این مقاله سعی دارد به مدل تجربی مرتبط با مطالعات سنجش سازگاری روانی حرارتی دست یابد تا در پژوهش های آتی بتوان آن را در چند نمونه موردی فضای شهری، با رویکرد مشارکتی و کسب نظرات افراد پیاده حاضر در فضا محک زد. پیش فرض اصلی این پژوهش عبارتست از این که: «به نظر می رسد بین سازگاری روانی برای رسیدن به آسایش حرارتی با سطوح مختلف حس مکان در فضاهای عمومی شهری ارتباط معنی داری وجود دارد» . روش تحقیق در گام نخست توصیفی و با تکیه بر مطالعات اسنادی است و در مرحله بعد، مدل تجربی ساخته شده با استفاده از فرآیند مفهوم سازی و پس از مطالعه مبانی و تجارب موفق جهانی استخراج شده است. ابتدا به وسیله 27 نفر از خبرگان امر(که در همه بخش های حس مکان، روان شناسی محیط و ادراک محیطی و آسایش حرارتی تا حدودی مسلط هستند) با استفاده از روش رفت و برگشتی دلفی تدقیق شده و سپس از طریق مدل تحلیل سلسله مراتبی AHP رتبه بندی ابعاد، معیارها و زیرمعیار های موجود در مدل تجربی پرداخته شده و به کمک نرم افزار Expert Choice وزن هر کدام از معیارها در مقایسه با سایر معیارهای هم سطح خود به دست آمده و در واقع از طریق مدل تجربی سنجش مفهوم مورد بررسی، ارزش گذاری شده است تا ابزاری برای مطالعات میدانی این مدل فراهم آورد. ساختار این مدل نیز در دو بخش سنجش حس مکان و سنجش سازگاری روانی آسایش حرارتی تنظیم شده است. نتایج تحلیل سلسله مراتبی در بخش حس مکان نشان می دهد، وزن بعد روانی بسیار بیشتر از بعد مکانی است. در مورد زیر بعد های مربوط به بعد روان شناختی نیز بیشترین تأثیر مربوط به معیار رفتاری در یک فضای شهری است. بنابراین برنامه ریزی برای مدیریت رفتارها در فضای شهری عاملی بسیار مهم تر از برنامه ریزی کالبدی به منظور ارتقای آسایش ادراک شده شهروندان است. در زیر بعد رفتاری نیز مهمترین معیار مربوط به نوع فعالیت های موجود در محیط است و پس از آن میزان رفتارهای مشارکت جویانه قرار دارند. همچنین در بخش معیارهای مؤثر در سنجش سازگاری روانی نیز، بیشترین امتیاز با اختلاف زیاد مربوط به معیار طبیعی بودن و پس از آن مدت زمان حضور، سپس تجربه، انتظارات، کنترل ادراکی بر فضا، عوامل زیبایی شناسانه و حضور جمعیت هستند.
تحلیل مناسبات میان نهادی در مدیریت بازآفرینی شهری پایدار بافت های فرسوده مطالعه موردی: کلانشهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هشتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲۹
19 - 30
حوزههای تخصصی:
از تشریک مساعی نهادی در مدیریت شهری با عنوان ماحصل فعالیت های درون و میان نهادی سازمان های شهری یاد می شود که مکمل عمل جمعی بوده و در فرآیند مدیریت شهری دارای ویژگی های اعتماد، همکاری، مشارکت، تعامل، تسهیل گری و انسجام است. دراین راستا موجبات شکل گیری نقش کنشگران مدیریت بازآفرینی شهری پایدار در حوزه های سیاست گذاری اجرایی، مدیریت اجرایی، توسعه گری اجرایی و تسهیل گری و تعامل نهادی می شود. پژوهش حاضر به بررسی ظرفیت تشریک مساعی میان نهادی مدیریت بازآفرینی بافت های فرسوده شهرهای ایران به صورت عام و کلانشهر اهواز به صورت خاص می پردازد. جامعه آماری این پژوهش اعضای ستاد بازآفرینی شهری پایدار است. روش پژوهش از نوع توصیفی_تبیینی با رویکرد تحلیل کمی و کیفی است و به همین منظور اطلاعات مورد نیاز بر پایه رجوع به اسناد معتبر علمی، برداشت های میدانی و پرسشنامه از کارشناسان و مصاحبه با مدیران نهادهای عضو ستاد بازآفرینی بافت های فرسوده شهری به عنوان کنشگران مدیریت بازآفرینی شهری کلانشهر اهواز جمع آوری شده است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از تکنیک های آماری همبستگی پیرسون، رگرسیون چندمتغیره در غالب نرم افزار SPSS و همچنین از نرم افزار تحلیل شبکه های اجتماعی UCI NET برای تجزیه و تحلیل مصاحبه های نیمه ساختاریافته انجام گرفته، استفاده شده است. نتایج بیانگر این است که با توجه به نقش هر کنشگر، باید ارتقای ظرفیت های نهادی، متناسب با ضرورت ها و الزامات تحقق بازآفرینی شهری پایدار به عنوان پیش فرض در نظر گرفته شود و با استفاده از رویکرد نونهادگرایی تلاش اصلی بر استفاده از ظرفیت های تعاملی و تشریک مساعی مبتنی بر ارتباط و همکاری میان کنشگران، در مقابل ایجاد ساختارهای جدید باشد. به منظور تحقق رهیافت مدیریت یکپارچه در بازآفرینی شهری پایدار در سطح کلانشهر اهواز ضروری است هر کدام از کنشگران این حوزه در رهیافتی مشارکتی، وضعیتی متناسب با منابع قدرت و علایق و منافعی که دارند ایفای نقش نمایند. در این راستا تنظیم روابط متقابل میان کنشگران و همکاری میان آنها باید مبتنی بر برنامه بلندمدت و در نظر گرفتن منافع عمومی باشد.
ارزیابی و تحلیل گردشگری شهری در توسعه کارآفرینی زنان
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره دوم بهار ۱۳۹۷ شماره ۴
56-70
حوزههای تخصصی:
ارتقای فعالیت های کارآفرینانه زنان، محرکی مؤثر برای رشد و توسعه اقتصاد و بهبود کیفیت زندگی آنها محسوب می شود. زنان به دلیل فراهم نبودن زمینه، تاکنون از بسیاری از پتانسیل ها برای کارآفرینی بهره نبرده-اند. یکی از زمینه های مطلوب برای ارتقا کارآفرینی زنان، توجه به گردشگری و صنعت توریسم در مناطق مختلف می باشد. زنان نقش کلیدی و مهم در توسعه گردشگری ایفا می کنند و حتی برخی از بزرگترین هتل های جهان با مدیریت زنان اداره می شود. زنان با کمترین ریسک، با آگاهی کامل از استعدادهای قوی درون خویش می توانند به اشتغال در زمینه های محلی و گردشگری دست یابند. بنابراین در این راستا، پژوهش حاضر با هدف ارزیابی و تحلیل نقش گردشگری شهری در توسعه کارآفرینی زنان شهر ایلام به روش توصیفی- تحلیلی انجام گرفته است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه زنان (15-29 ساله) شهر ایلام تشکیل می دهد که 384 نفر از آنها به روش کوکران به عنوان حجم نمونه انتخاب و بین آنها پرسشنامه استاندارد به صورت تصادفی ساده توزیع شد. پرسشنامه مذکور، پرسشنامه متناسب سازی شده ایمنی قشلاق و همکاران است که روایی و پایایی آن (آلفای 898/0) قبلاً مورد تأیید قرار گرفته است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون رگرسیون خطی ساده استفاده شد. نتایج حاصل از بررسی فرضیات نشان داد گردشگری شهری عاملی تأثیرگذار و مهم در توسعه کارآفرینی زنان شهر ایلام است. همچنین گردشگری شهری عاملی تأثیرگذار و مهم در افزایش ریسک پذیری، افزایش خلاقیت و نوآوری، افزایش اعتماد به نفس و کاهش تقدیرگرایی در بین زنان شهر ایلام می باشد.
تحلیلی بر ماهیت فضای عمومی در پروژه های بزرگ مقیاس گردشگری شهری بر اساس نظریه «تولید اجتماعی فضا» (مطالعه موردی: شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۵ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
135 - 159
حوزههای تخصصی:
یکی از چالش های حاکم بر فضاهای عمومی معاصر که پیامدهای آن در سال های اخیر، گردشگری شهری را تحت تأثیر قرار داده است، خصوصی سازی فضای عمومی است که از بارزترین نمودهای آن، می توان به ظهور و توسعه پروژه های بزرگ مقیاس گردشگری شهری اشاره کرد. در این مقاله باهدف شناخت ویژگی های این نوع فضای عمومی و نحوه تولید آن، به مطالعه دو پروژه بزرگ مقیاس باغ کتاب تهران و بوستان ولایت پرداخته شد. در این راستا، نظریه تولید اجتماعی فضا به عنوان مدل نظری پشتیبان پژوهش، مورد آزمون تجربی قرار گرفت. گردآوری داده ها بر اساس روش اسنادی، مشاهده، گفتگو و پرسشگری انجام گردید. نمونه آماری تحقیق شامل اسناد، گزارش ها، سخنرانی ها و متون موجود در خصوص دو پروژه مذکور و همچنین 100 نفر از کاربران فضای عمومی هر سایت بودند. برای تجزیه وتحلیل از روش های آماری و روش تحلیل محتوای کیفی بر مبنای نظریه داده بنیاد استفاده شد. نتایج نشان دادند که بازنمایی فضای عمومی در محیط فکری سازندگان پروژه باغ کتاب مبتنی بر سه گفتمان «فضای یاد دهنده»، «ماندگاری پروژه»، «مقیاس انسانی طراحی و معماری» و در پروژه بوستان ولایت شامل «توسعه جنوب شهر»، «کنترل فضای عمومی»، «تفریحی سازی فضای عمومی» و «توجه به ایدئولوژی اسلامی در طراحی فضای عمومی» می باشد. این گفتمان ها هرکدام به نحوی، منجر به شکل گیری، هدایت و کنترل کنش های فضایی در این دو پروژه شده اند. این کنش های فضایی به دلیل داشتن برخی ویژگی های منفی، موجب نارضایتی کاربران از تجربه حضور در این فضاها شده و نهایتاً به طرد کاربران و عدم استفاده دائمی و مستمر آن ها از فضای عمومی منجر شده اند.
بررسی تطبیقی سطح امنیت در پارک های شهری از منظر عدالت فضایی (مطالعه موردی: پارک های شهری مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۶ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
307 - 330
حوزههای تخصصی:
پارک ها و فضای سبز شهری از مهم ترین عوامل مؤثر در شکل دهی پایداری اجتماعی هستند و یکی از شاخص های توسعه یافتگی جوامع محسوب می شوند. زمانی می توان از این فضاها استفاده مطلوب کرد که فرد در آن احساس امنیت و آرامش کند. نابرابری در کیفیت طراحی، خدمات رسانی و امکانات این مکان ها، سبب مطلوب نبودن آن می شود؛ بنابراین، در پژوهش حاضر بررسی تطبیقی سطح امنیت در پارک های شهری با رویکرد عدالت فضایی صورت گرفت. محدوده مورد مطالعه پارک های ملت و کوه سنگی شهر مشهد در مناطق توسعه یافته شهر، و پارک های وحدت و رجا در مناطق کمتر توسعه یافته هستند. در پژوهش کاربردی و توصیفی-تحلیلی حاضر، اطلاعات به دو روش کتابخانه ای و میدانی جمع آوری شده است. برای سنجش سطح امنیت، 22 معیار با نظر متخصصان تعیین شد. وزن دهی معیارها نیز با مدل تحلیل سلسله مراتبی و به کارگیری دیدگاه های متخصصان صورت گرفت. به منظور رتبه دهی پارک ها از روش تحلیل رابطه خاکستری استفاده، و اطلاعات اولیه با پرسشنامه هاستخراج شد. با استفاده از فرمول کوکران، 384 پرسشنامه به دست آمد، اما برای اطمینان بیشتر 400 پرسشنامه تکمیل شد. براساس یافته های پژوهش، وضعیت امنیت در پارک های واقع در مناطق توسعه یافته شهر مشهد از مناطق کمتر توسعه یافته مناسب تر است؛ به طوری که پارک ملت در توسعه یافته ترین سطح، و پارک وحدت در پایین ترین سطح توسعه قرار دارند.
تحلیلی بر برنامه ریزی راهبردی فضایی سیاست های مسکن با استفاده از مدل متا-سوات مطالعه موردی: شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هشتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲۹
59 - 70
حوزههای تخصصی:
تأمین مسکن مناسب برای زندگی مطلوب به عنوان نخستین توقع جوامع از حکومت ها مطرح و دولت ها بسته به دیدگاه های خود ناگزیر از توجه به مقوله تأمین مسکن بوده اند. با توجه به ناکارآمدی رهیافت های ﺳﻨﺘﯽ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ رﯾﺰی در ﺣﻞ ﻣﻌﻀﻼت و ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ به ﭘﯿﭽﯿﺪﮔﯽ روزاﻓﺰون رواﺑﻂ ﺑﯿﻦ ﻋﺮﺻﻪ ﻫﺎی ﻓﻌﺎﻟﯿﺘﯽ، در دﻫﻪ اﺧﯿﺮ ﺑﺎ ﺗﻐﯿﯿﺮ روﯾﮑﺮد از برنامه ریزی به منظور رﺷﺪ اﻗﺘﺼﺎدی ﺻﺮف، برنامه ریزی فضایی راهبردی با ارائه سیاست های اجرایی مسکن در جهت دستیابی به عدالت اجتماعی می تواند راهگشا باشد. این تحقیق توصیفی _تحلیلی است. بدین منظور ابتدا در مرحله جمع آوری داده ها از مطالعات اسنادی و در مرحله پیمایشی بنا به ماهیت موضوع از پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق، شهر کرمانشاه است. برای آنالیز و روشنگری پرسشنامه ها از مدل متا سوات استفاده شده است. این پژوهش بعد از شناخت مسائل و مشکلات شهر و کسب نظر از کارشناسان و متخصصان حوزه مسکن، درنهایت با اجماع نظر نخبگان به این نتیجه رسید که تأثیرگذارترین برنامه ها، سیاست انبوه سازی مسکن و مسکن مهر بوده است. باوجود همه اقدامات از بعد کمی، شهر کرمانشاه در دهه 90 با کمبود نزدیک به 20 هزار واحد مسکونی برای شهروندان خود روبه رو است. ارائه تسهیلات مسکن برای گروه های مختلف درآمدی، تشویق بخش خصوصی برای ساخت و تأمین مسکن از طریق شیوه های صنعتی با آموزش و فرهنگ سازی و تسهیلات مادی برای انبوه سازان و بخش خصوصی، اجباری کردن مقررات ملی ساختمان و نظارت بهینه و برخورد قهری با متخلفان، مهم ترین راهبردهای این پژوهش برای برنامه ریزی توسعه مسکن در شهر کرمانشاه است.
ارزیابی مدیریت استفاده از فرصت های ناشی از زلزله 1382 بم از دیدگاه گردشگران ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۵ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
1 - 20
حوزههای تخصصی:
بحران های محیطی بر گردشگری تأثیرات مثبت و منفی دارد که تأثیرات مثبت آن شامل فرصت هایی در زمینه گردشگری سیاه، فرهنگی و مذهبی است. هدف پژوهش حاضر شناسایی فرصت های ناشی از زلزله دی ماه 1382 برای توسعه گردشگری و میزان استفاده مؤثر از این فرصت ها به منظور توسعه گردشگری شهر بم است. نوع پژوهش توصیفی- تحلیلی، و شیوه گردآوری داده ها اسنادی و میدانی است. به منظور سنجش روایی و پایایی پرسشنامه، از نظرات کارشناسان و آلفای کرونباخ استفاده، و داده های گردآوری شده در محیط SPSS تحلیل شده است. جامعه نمونه 270 نفر از گردشگران داخلی هستند که در سال 1393 به شهر بم وارد شدند. روش توزیع جامعه نمونه تصادفی ساده است و یافته ها نشان می دهد مردم جهان بم را با ارگ و زلزله می شناسند و زلزله جزئی از هویت شهر شده است. درنتیجه، خرابه های ناشی از زلزله فرصت های مناسبی برای توسعه گردشگری شهر بم ایجاد کرده که البته هنوز بالفعل نشده و به طور مؤثر به کار نرفته است، با این حال مدیران به منظور بازگرداندن بازارها و محصولات گردشگری مقصد به پیش از فاجعه، بر رویکرد بازسازی کامل تأکید دارند. در این رویکرد گردشگرانی که به دلیل تغییر در ویژگی های مقصد افزایش می یابند، نادیده گرفته می شوند؛ مانند افرادی که به دیدن سایت های فاجعه و خرابی های ناشی از زلزله علاقه مند هستند یا افرادی که تمایل دارند روز گرامیداشت قربانیان را ببینند. درمجموع، زلزله بم ویژگی های مقصد گردشگران این شهر را تغییر داده و فرصت های نوینی را در زمینه توسعه گردشگری ایجاد کرده است.
تدوین الگوی برنامه ریزی راهبردی محله محور با تأکید بر رویکرد شهر سالم (مطالعه موردی: محله ساربان شهر بجنورد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش، برنامه ریزی راهبردی مبتنی بر مؤلفه های سلامت در محله ی ساربان می باشد. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی صورت پذیرفته و از نوع پژوهش های کاربردی است. بدین منظور ابتدا شاخص های سنجش سلامت محله ای تدوین و سپس داده های حاصل از سنجش مؤلفه های سلامتی به شیوه تحلیل استراتژیک جهت فرآیند برنامه ریزی راهبردی مشخص گردید. برای ارائه راهبردها از روش سوات و برای تعیین اولویت آن ها از ماتریس کمی برنامه ریزی راهبردی(QSPM) استفاده شد. یافته ها نشان می دهد که برخورداری از سلامت عمومی، درصد پایین افسردگی، موقعیت ممتاز مکانی در شهر، قابلیت ایجاد فضاهای باز و عمومی، امکان یکپارچگی شبکه حمل ونقل همگانی، از مهم ترین نقاط قوت و فرصت، تمایل کم به استفاده از دوچرخه و حمل ونقل عمومی، درصد مشارکت پایین ساکنان، ارزش اقتصادی پایین زمین، نامطلوبیت خدمات و امکانات ساربان محله نسبت به سایر محلات بجنورد نیز از مهم ترین نقاط ضعف و تهدید محله محسوب می شوند. با توجه به نتایج حاصل از تحلیل این عوامل، برنامه ریزی راهبردی مبتنی بر سلامت در محله ساربان منوط به اتخاذ راهبردهای اقتضایی می باشد که برنامه های اجرایی مناسب آن نگاشته شد. بروز نابرابری در محلات، کیفیت هایی را از شهرهای کنونی دریغ ساخته که شهروندان و محیطی سالم در رأس آن ها قرار دارد. ادامه روند موجود منجر به ازدست رفتن فرصت های شهربجنورد برای دستیابی به توسعه پایدار، پیامدهایی نظیر آلودگی، چالش های مدیریتی، افزایش هزینه های زیرساختی و اثرات منفی بر کل سیستم شهر محسوب می شود .بدین ترتیب لزوم دیدی راهبردی با رویکردی نوین چون شهر سالم را مشخص می کند.