فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۴٬۳۹۶ مورد.
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۱
35 - 55
حوزههای تخصصی:
فرونشست زمین مخاطره ای است که بسیاری از دشت های ایران ازجمله دشت ایوانکی در استان سمنان را دربرگرفته است. دشت ایوانکی تحت تأثیر وضعیت اقلیمی و توپوگرافی، پتانسیل بالایی از نظر وقوع مخاطره فرونشست دارد. با توجه به اهمیت موضوع، در این پژوهش به برآورد وضعیت فرونشست دشت ایوانکی و تحلیل عوامل مؤثر در وقوع آن پرداخته شده است. در این تحقیق از تصاویر راداری سنتینل 1، تصاویر ماهواره لندست و اطلاعات مربوط به چاه های پیزومتری منطقه به عنوان مهم ترین داده های تحقیق استفاده شده است. مهم ترین ابزارهای پژوهش، GMT ، ArcGIS ، ENVI و SPSS بوده است. با توجه به موضوع و اهداف مورد نظر، در این پژوهش ابتدا به ارزیابی وضعیت فرونشست منطقه در طی سال های 2016 تا 2022 و سپس به ارزیابی تأثیر افت منابع آب زیرزمینی و تغییرات کاربری اراضی در فرونشست رخ داده پرداخته شده است. بر اساس نتایج حاصله، محدوده مطالعاتی در طی دوره زمانی 6 ساله بین 28 تا 533 میلی متر فرونشست داشته که رقم قابل توجهی می باشد. آنالیز مکانی فرونشست رخ داده بیانگر این است که بیش ترین میزان فرونشست مربوط به مناطق جنوبی دشت ایوانکی بوده است که این مناطق نیز سالانه با افت سطح آب زیرزمینی حدود 2 متر مواجه شده است، بر این اساس، یکی از دلایل فرونشست رخ داده، افت منابع آب زیرزمینی بوده است. همچنین بر اساس نتایج حاصله، کاربری نواحی انسان ساخت و اراضی کشاورزی در طی سال های 1992 تا 2022 به ترتیب با 9/6 و 2/7 کیلومترمربع افزایش مواجه شده اند و با توجه به اینکه بیش ترین میزان فرونشست (بیش از 500 میلی متر) در محدوده این کاربری ها بوده است، بنابراین توسعه اراضی کشاورزی و نواحی انسان ساخت، عامل اصلی وقوع فرونشست منطقه بوده است.
پیش بینی خطرپذیری شهر خاش ناشی از مخاطره ی طوفان به روش گامبل و سری های جزئی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۱
339 - 366
حوزههای تخصصی:
این مقاله با هدف پیش بینی خطرپذیری ناشی از بحرانِ طوفان جهت ضرورت توجه به مدیریت بحران شهر خاش انجام شده است. با در نظر داشتن سرعت آستانه ای طوفان به مقدار 15 متر بر ثانیه، گل طوفان های ماهانه، فصلی و سالانه شهر خاش با نرم افزار WRPLOT 8.0.2 ترسیم گردید. به روش گامبل و سری های جزئی به پیش بینی دوره های بازگشت طوفان 1 تا 100 ساله برای بازه زمانی ماهانه، فصلی و سالانه بر مبنای آخرین داده های ثبت شده (از سال 1365 تا 1397) پرداخته شد. نتایج تحلیلی با دو مدل فوق، نشان داد دوره های بازگشت طوفان به روش سری های جزئی با شدت بیشتر و به روش گامبل، با شدت کمتر پیش بینی شده است، در دوره بازگشت 100 ساله شدیدترین طوفان های ماهانه خاش به روش گامبل با شدت های 29 و 1/29 متر بر ثانیه بوده است؛ اما در روش سری های جزئی شدیدترین طوفان های ماهانه برای دوره بازگشت 100 ساله با شدت های 2/32، 7/31 و 4/30 متر بر ثانیه است. روش سری های جزئی به سبب پیش بینی های حد بالاتر، که در ایمنی سازه ها و کاهش خسارات جانی و مالی اهمیت دارد، روش مناسب تری نسبت به توزیع گامبل برای پیش بینی طوفان های خاش و برنامه ریزی جهت مدیریت بهینه بحران به نظر می رسد.
اثر موقعیت ناوه و پشته بادهای غربی بر گستره خشکسالی های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خشکسالی های متوالی سال های اخیر در ایران اهمیت تحلیل ساختارهای جوّی و اثر آن را بر الگوهای بارش و خشکسالی افزایش داده است. هدف از پژوهش حاضر بررسی موقعیت و تغییرات مکانی اجزای کلیدی گردش جوّ و سامانه های همدید منطقه از جمله پشته ها و ناوه های جوّی در ارتباط با گستره خشکسالی های ماهانه ایران است. در این مطالعه از داده های ژئوپتانسیل تراز 500 هکتوپاسکال و بارش داده های ERA5 با دقت 25/0 درجه از سال 1979 تا 2021 استفاده شد. درصد مساحت خشکسالی های ماهانه (سپتامبر تا می) با شاخص RAI در پنج طبقه محاسبه و موقعیت محور و حد جنوبی و شمالی ناوه ها و پشته ها در گستره ای از غرب ایران تا شرق اقیانوس اطلس استخراج و ترسیم شد. نتایج نشان داد که محور ناوه در خشکسالی های فراگیر از 30 درجه شرقی در سپتامبر و می به 10 درجه شرقی در سایر ماه ها و محور پشته در تمام ماه ها در محدوده مرکز تا غرب ایران و در مقابل، محور ناوه ها در ماه های فاقد خشکسالی بین 30 تا 40 درجه شرقی و محور پشته ها در ماه های فاقد خشکسالی از 0 تا 20 درجه شرقی مستقر بوده است. حد جنوبی ناوه ها در خشکسالی های فراگیر در شمال آفریقا و حد شمالی پشته ها در محدوده روسیه تا آسیای میانه مشاهده شد. میزان جابه جایی محور پشته ها بین ماه های خشکسالی فراگیر و فاقد خشکسالی (حدود 50 درجه) بسیار بیشتر از تغییر موقعیت محور ناوه ها بوده است. جابه جایی حد جنوبی ناوه ها و به خصوص حد شمالی پشته ها، کاهش بارش و افزایش خشکسالی را در ماه های دسامبر، ژانویه و مارس (در پژوهش های قبلی به طور مشخص به آن اشاره شده است) توجیه می کند؛ به طوری که در این ماه ها به ترتیب پشته ها و ناوه ها جابه جایی شرق و غرب سو داشته است. این شاید نمایانگر تغییر رژیم بارش ایران متأثر از تغییر اجزای گردش جوّ منطقه در بستر گردش جوّ سیاره ای باشد.
تحلیل جدایی گزینی فضایی مهاجران در شهر قاین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه ناحیه ای سال ۲۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۴۷)
203 - 227
حوزههای تخصصی:
یکی از نتایج مهاجرت به شهرها، شکل گیری الگوهای خاصی از جدایی گزینی سکونتی است. هرچند پژوهش های مختلف جدایی گزینی مهاجران در شهرهای بزرگ را تأیید می کنند، ولی کمتر به این موضوع در شهرهای کوچک پرداخته شده است. ازاین رو، تحقیق حاضر تلاشی است برای پاسخ به این پرسش که آیا در شهر کوچکی مانند قاین، مهاجران از نظر فضایی، جدایی سکونتی داشته اند یا خیر. داده های مورد نیاز از بلوک های آماری سرشماری 1395 شهر قاین استخراج و برای سنجش و تحلیل شاخص های جدایی گزینی، وارد نرم افزار Geo-Segregation Analyzer شد. همچنین برای انجام تحلیل های فضایی تکمیلی از نرم افزار Arc GIS و برای تحلیل رگرسیون چندگانه از SPSS استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد در بعد یک نواختی شاخص IS با مقدار 495/0 در حد متوسط، شاخص آنتروپی(H) با حدود 26/0 در حد کم و شاخص جینی با مقدار 685/0 در حد نسبتاً بالا وجود دارد. براین اساس، می توان گفت توزیع مهاجران به صورت یک نواخت نبوده و در برخی بلوک ها بیشتر متمرکز شده اند. بعد مواجهه که با شاخص xPx سنجیده شد، با مقدار 258/0 در حد کم ارزیابی می شود. شاخص دلتا و تمرکز مطلق به عنوان شاخص های بُعد تراکم ، هر دو در حد متوسط؛ اما شاخص خوشه بندی مطلق (ACL) با مقدار 274/0 در حد کم است. البته آماره های فضایی همچون: موران عمومی، G عمومی و Ripley's K Function نشان دهنده این است که مهاجران با الگوی خوشه ای ساکن شده اند. همچنین پایین بودن شاخص مرکزیت گرایی مطلق (ACL) نشانگر گرایش کمتر مهاجران به مرکز شهر است. درکل، براساس بیشتر شاخص ها، جدایی گزینی مهاجران از سایر جمعیت شهر تأیید می شود. همچنین، براساس رگرسیون چندگانه، مهاجران بیشتر در مکان هایی با دسترسی کمتر به خدمات شهری، مساحت مسکونی کمتر و تراکم جمعیتی بیشتر در واحد مسکونی ساکن شده اند.
هویت مکانی خطر زمین لغزش در الموت شرقی (مطالعه موردی: دریاچه اُوان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۰
186 - 209
حوزههای تخصصی:
طرح هویت مکانی و تأثیراتی که این مؤلفه در تحلیل الگوهای پراکندگی پدیده های طبیعی و انسانی و چیدمان آن ها دارد افق های تازه ای در دانش ژئومورفولوژی گشوده است. در این مقاله با اتکا به تکنیک های ترسیمی، ارتباط بنیان های نظری و معرفتی هویت مکانی دریاچه در سطح و مقیاس خاصی تبیین می گردد. به این منظور شواهد ژئومورفیک احصاءشده و نقش آن ها در هویت سازی دریاچه اُوان مورد کنکاش قرار می گیرد. زمین لغزش عمدتاً براثر تعامل بردارهای مختلف رخ می دهد. برای پاسخ گویی به این مسئله علاوه بر پیمایش میدانی، از داده های مدل رقومی ارتفاعی (DEM) 30 متری سنجنده SRTM، استفاده شد. داده های جمع آوری شده بعد از ارزیابی و تصحیح هندسی وارد نرم افزار Arc GIS و Global Mapper گردید و در ارتباط با لیتولوژی، اقلیم و توپوگرافی محل تجزیه وتحلیل گردید. نتایج دال براین است که در شکل گیری دریاچه اوان، تعامل چنین بردارهایی نقش داشته اند: 1- لیتولوژی متفاوت حوضه، 2- شرایط اقلیم معتدل و نیمه مرطوب، 3- همجواری و اتصال لیتولوژی های مختلف براثر گسل، 4- تغییر سطح اساس شاهرود و رود جنه، 5- وجود آب تحت فشار (آرتزین)، 6- تغییر ضخامت و سیمان کنگلومرای اندج در مجاورت دریاچه اُوان، 7- تغییر شرایط توپوگرافی و هیدرولوژی به صورت محلی، بر اثر وقوع زمین لغزش های کوچک.
مدل سازی ریسک آتش سوزی با استفاده از روش های سنجش ازدور و شبیه سازی رفتار آتش در استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۲
102 - 129
حوزههای تخصصی:
استان گیلان یکی از شاخص ترین نمونه های ریسک آتش سوزی جنگل ها و مراتع در ایران است. در این تحقیق، شاخص ریسک آتش سوزی در این استان بر اساس داده های مکانی و تصاویر ماهواره ای سنجش ازدور که عوامل انسانی و بیوفیزیکی سیمای سرزمین را توصیف می کند، تهیه شد. با استفاده از تصاویر ماهواره ای Landsat-8 OLI/TIRS L1TP سال 2021 و نیز الگوریتم طبقه بندی ماشین بردار پشتیبان (SVM)، طبقه بندی نظارت شده این تصاویر برای تهیه نقشه پوشش زمین منطقه مورد مطالعه انجام شد. شاخص ریسک آتش سوزی (دامنه ارزش از 0/0 تا 1) بر اساس 1) رفتار آتش سوزی (شدت خط آتش و نرخ گسترش آتش که توسط مدل شبیه ساز آتش FlamMap (Finney, 2006) مشخص می شود)؛ 2) تاریخچه آتش سوزی (مربوط به داده های آماری آتش سوزی طی سال های 1992 تا 2022)؛ و 3) عوامل انسانی (با استفاده از رابطه معکوس این تأثیر با فاصله اقلیدسی از جاده ها و سکونت گاه ها) محاسبه شد. با توجه به نتایج مدل سازی، ریسک آتش در منطقه مورد مطالعه از 0/0 تا 68/0 با میانگین 11/0 متغیر بود. مقدار کمینه شاخص ریسک آتش در بخش های پست و کم ارتفاع که عمدتاً توسط مدل های ماده سوختنی غیرقابل سوختن (اراضی لخت، باغ-زراعت آبی، مناطق انسان ساز و مناطق آبی) پوشیده شده است، مشاهده می شود. درحالی که مقدار بیشینه شاخص ریسک آتش در ارتفاعات، جایی که پوشش های جنگلی متراکم و با دسترسی محدود به جاده و تجهیزات اطفای آتش در مقایسه با مناطق کم ارتفاع وجود دارد، مشاهده می شود. شاخص ریسک آتش سوزی محاسبه شده نشان داد که حدود 21 درصد از استان، ازجمله مهم ترین بوم سازگان های جنگلی اولیه و کهن رُست از نظر اکولوژیکی، در برابر آتش سوزی های جنگلی آسیب پذیر است. بر اساس این نتایج، در این مناطق باید منابع مدیریت آتش با تمرکز بیشتری کنترل و برنامه ریزی شود، زیرساخت های پیشگیری از آتش تقویت شود، آموزش پیشگیری از آتش برای ارتقای آگاهی مردم در برابر آتش انجام شود و اقدامات مختلفی برای افزایش تاب آوری بوم سازگان های آسیب پذیر این مناطق باید در نظر گرفته شود.
Patterns of Iran's Activism in Iraq's Geopolitics(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۷۶)
191 - 219
حوزههای تخصصی:
Following the fall of Saddam Hussein in 2003 and the establishment of governments based on the people's votes, due to the long-standing religious and cultural ties between the peoples of Iran and Iraq, the ground for Iran's activism in the geopolitics of this country was provided. Iran's regional policy, while observing the principles of good neighborliness and non-interference, has taken a special and strategic view of these developments and has acted in an effort to secure national interests. In this regard, three patterns regarding Iran's activism in Iraq's geopolitics are proposed, which include the pattern of passive activism or non-participation, interactive activism, and activism based on soft power and economic links. Examining these three patterns and the advantages and disadvantages associated with each one, and analysis regarding which pattern will be more likely to provide Iran's national interests are the main topics of this article. Based on the results of this research, Iran can have a unique position in Iraq's geopolitics due to its relative advantages compared to other actors. Based on this, an effective regional policy to deepen the relations between Iran and Iraq, on the one hand, is focused on social relations that are rooted in culture, religion, language and common race, and on the other hand, it is focused on deepening economic relations and establishing mutual dependence.
مدل موفقیت بوم گردی: پیشایندها و پسایندها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و اوقات فراغت دوره ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۸
199 - 229
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر طراحی مدل موفقیت بوم گردی: پیشایندها و پسایندهاست. روش شناسی پژوهش، کیفی با رویکرد فراترکیب است. منابع اطلاعاتی این مرحله شامل مقالات منتشرشده در پایگاه های علمی بین المللی است که براساس معیارهای فرایند فراترکیب انتخاب شدند. طبق این فرایند، پس از مشخص کردن معیارهای جست وجوی مقالات شامل زمان، زبان، کلیدواژه، عنوان، چکیده، روش تحقیق، محتوا و کیفیت، مقالات فارسی در محدوده زمانی 1380 تا 1402 و مقالات انگلیسی در محدوده زمانی 1998 تا 2023 بررسی شدند؛ درنتیجه تعداد 597 مقاله انتخاب و در نهایت، 55 مقاله که معیارهای مدنظر را داشتند باقی ماندند. پس از آن، فرایند فراترکیب براساس الگوی هفت مرحله ای سندلوسکی و باروسو روی نتایج این 55 مقاله انجام شد. در مرحله کدگذاری باز 100 کد، در مرحله کدگذاری محوری 23 مضمون و در مرحله کدگذاری انتخابی 7 بعد اصلی شناسایی شد. اعتبار کدگذاری ها ازطریق آزمون کاپای کوهن تأیید شد و مدل موفقیت اقامتگاه بوم گردی: پیشایندها و پسایندها ارائه و ترسیم شد. نتایج این پژوهش هفت عامل را به منزله عوامل موفقیت بوم گردی استخراج کرد که ابعاد «قانونی» و «ویژگی های اقامتگاه» جزو پیشایندهای موفقیت، ابعاد «رهبری»، «خدمات» و «بازاریابی» جزو ابعاد موفقیت و بعد «توسعه پایدار» و «پیامدهای اقتصادی و اجتماعی» جزو پسایندهای موفقیت اقامتگاه بوم گردی هستند.
شناسایی و اولویت بندی عوامل موثر بر مشارکت سیاسی روستائیان شهرستان رشت طی سال های 1379 تا 1399(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال ۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۴
144 - 164
حوزههای تخصصی:
حوزه های روستایی بعنوان پهنه جمعیتی می توانند نقش مهمی در سر نوشت انتخابات ها داشته باشند., و همواره در سالهای گذشته نقش تعین کننده ای در نتایج انتخابات داشته اند لذا هدف از انجام تحقیق حاضر بررسی الگوی مشارکت سیاسی روستاییان شهرستان رشت طی دو دهه اخیر می باشد. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از منظر روش توصیفی با رویکردی پیمایشی است. جامعه آماری شامل کلیه سرپرستان خانوارهای روستایی است که در روستاهای مورد مطالعه سکونت دارند. براساس آمار و اطلاعات به دست آمده تعداد 18617 خانوار در روستاهای پیرامونی شهر رشت سکونت دارند و بر طبق این آمار و براساس فرمول کوکران تعداد 376 نفر به عنوان تعداد نمونه انتخاب گردید. روش جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای و میدانی و از طریق فیش و پرسشنامه است. برای کمی سازی متغییرها تعداد 37مورد سوال طراحی و مورد تحلیل آماری قرار گرفت .روش تجزیه وتحلیل با استفاده از آمار توصیفی و استباطی و از ابزار تجزیه وتحلیل نرم افزار SPSS22،وSmart PLS2 و صورت گرفته است . براساس نتایج به دست آمده در این تحقیق نشان می دهد شاخص های علاقمندی به شرکت در انتخابات (815/0)، وضعیت اقتصادی (671/0)، وضعیت فرهنگی (566/0)، جریانات سیاسی (481/0) به عنوان عواملی دست اول و شاخص رسانه ها (585/0) به عنوان عامل درجه دوم و قوم گرایی (215/0)، تحصیلات (768/0) و مشارکت (749/0) به عنوان عوامل دسته سوم بر میزان مشارکت سیاسی روستاییان در شهرستان رشت اثر گذار هستند ،لذا توجه به پسکرانه ها و حوزه های روستایی به ویژه عوامل اقتصادی – اجتماعی وشاخصهای مربوطه آنها تاثیر بیشتری در پویایی و مشارکت سیاسی مناطق روستایی به همراه خواهد داشت.
واکاوی تغییرات زمانی - مکانی و پیش بینی آینده یخبندان های استان همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سرما و یخبندان، یکی از مخاطرات اقلیمی است که همه ساله باعث ایجاد خسارت در فعالیت های مختلف می گردد. از سوی دیگر تغییر اقلیم سبب تغییرات مکانی و زمانی یخبندان می شود. هدف این پژوهش تحلیل تغییرات زمانی - مکانی و پیش بینی آینده یخبندان های استان همدان است. جهت پیش نگری دمای حداقل روزانه استان از مدل CanESM2 استفاده شد و ریزمقیاس نمایی داده های مدل های گردش کلی با استفاده از مدل LARS-WG صورت گرفت. شبیه سازی پارامترهای فوق برای دوره 30 ساله (2050-2021) و تحت سه سناریوی RCP2.6، RCP4.5 و RCP8.5برای ایستگاه های منتخب انجام شد. نتایج حاصل از بررسی ماهانه دمای کمینه در ایستگاه های مطالعاتی استان نشان داد که دمای کمینه در دوره (2050-2021) در همه ایستگاه های مورد بررسی بر طبق هر سه سناریو و در همه ماه های سال نسبت به دوره پایه افزایش خواهد داشت. متوسط دمای کمینه استان برابر با 2/5 درجه سلسیوس است که این مقدار در دهه های آتی بر اساس سناریوهای RCP2.6، RCP4.5 و RCP8.5 به ترتیب به 6، 2/6 و 3/6 درجه سلسیوس خواهد رسید که بیشترین تغییرات مربوط به ایستگاه نوژه و کمترین آن مربوط به همدان است. توزیع فضایی آغاز و پایان یخبندان در دوره آینده بیانگر آن است که یخبندان در نواحی شمال شرقی و شمالی استان زودتر از سایر مناطق استان شروع و دیرتر خاتمه می یابد در حالی که در نواحی جنوبی استان دیرتر شروع و زودتر به پایان می رسد. نتایج حاصل از بررسی تغییرات آغاز یخبندان در دهه آینده نسبت به دوره پایه نشان داد که در همه ایستگاه های مورد مطالعه آغاز یخبندان بین 3 تا 11 روز کاهش خواهد یافت.
اولویت بندی موانع مشارکت مردمی در اجرای طرح های بیابان زدایی: تجربه جوامع محلی از اجرای طرح های بیابان زدایی در شهرستان گرمسار، استان سمنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال ۱۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
۱۲۱-۱۰۹
حوزههای تخصصی:
بیابان زایی موضوع پیچیده ای است، که هم ناشی از فرآیندهای طبیعی و هم فعالیت های انسانی است. این امر شامل تخریب زمین در اثر عوامل مختلفی مانند فرسایش بادی و آبی، تخریب پوشش گیاهی و کاهش منابع آب است. توسعه پایدار انسانی، به سه عنصر کلیدی بستگی دارد: مردم، منابع و مشارکت. هدف از این پژوهش، شناسایی معیارها و شاخص های مؤثر بر عدم مشارکت پایدار جوامع روستایی در طرح های بیابان زدایی، اولویت بندی این معیارها و شاخص ها بر اساس دیدگاه ساکنان محلی و ارائه راهکارهایی برای افزایش مشارکت روستائیان می باشد. جوامع در طرح های بیابان زدایی این تحقیق، روستاهای غیاث آباد، شورقاضی و محسن آباد شهرستان گرمسار می باشند، که دارای طرح های موجود بیابان زدایی هستند. بعد از ارزیابی اولیه مناطق، صحبت با ساکنین محلی، معیارها و شاخص های مناسب جهت تهیه پرسشنامه مشخص گردید و بین افراد توزیع گردید. جهت تحلیل پرسشنامه ها، آزمون فریدمن برای اولویت بندی شاخص ها استفاده شده است. نتایج نشان داد، که معیار آموزشی، مهم ترین معیار عدم مشارکت مردمی در طرح های بیابان زدایی از دیدگاه جوامع محلی (رتبه 69/2) می باشد و معیارهای اجتماعی (63/2)، اقتصادی (35/2) و برنامه ریزی (33/2) از دیدگاه جوامع محلی در مراحل بعدی اولویت قرار گرفتند. همچنین، آزمون فریدمن نشان داد، که از دیدگاه جوامع محلی، شاخص عدم استفاده از گروه های مروج بومی، به ترتیب با میانگین رتبه 72/11 و 33/10 به عنوان مهم ترین شاخص موثر بر عدم مشارکت مردمی در طرح های بیابان زدایی شناسایی شدند.
ارزیابی اثرات سیاست های دولت در توسعه ی اقتصادی مناطق روستایی (مطالعه موردی: روستاهای شهرستان آستارا)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
لازمه ی رسیدن به توسعه ی ملی، ارتقاء سطح توانمندی های جوامع روستایی در بخش اقتصادی است. در این راستا، ارزیابی سیاست های موجود در راستای توسعه ی اقتصادی جوامع روستایی ضروری تلقی می گردد. بدین منظور پژوهش حاضر با هدف ارزیابی تأثیر سیاست های دولت بر توسعه ی اقتصادی روستاهای شهرستان آستارا با تأکید بر برنامه های چهارم و پنجم توسعه نگارش شده است. روش تحقیق در پژوهش حاضر آمیخته (کمی-کیفی) با هدف کاربردی و ماهیت تحلیلی-اکتشافی می باشد. جامعه ی آماری تحقیق نیز شامل مدیران، مسئولان و کارشناسان مسائل روستایی استان گیلان و شهرستان آستارا بوده که با استفاده از فرمول کوهن در سطح اطمینان 95 درصد، 70 نفر به عنوان حجم نمونه تعیین گردیده است. همچنین در راستای تحلیل اطلاعات از آزمون های تی تک نمونه ای و رگرسیون خطی و لگاریتمی در نرم افزار SPSS استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که میزان اشتغال در طول برنامه های چهارم و پنجم توسعه در روستاهای شهرستان آستارا روند صعودی، هرچند با شیب کند، داشته است. همچنین مراکز تجاری-صنعتی تحت حمایت سازمان میراث فرهنگی و گردشگری با رشد 56/26 درصدی طی برنامه ی چهارم و رشد قابل ملاحظه ی 7/155 درصدی در طی برنامه ی پنجم توسعه روبه رو بوده است. صنایع غذایی روستایی نیز طی دوره ی چهارم توسعه افزایش 5/87 درصدی را داشته است که این مقدار در طول برنامه ی پنجم توسعه نیز همچنان روند رو به رشد ولی با شیب کمتر را نشان می دهد. از طرفی بررسی 5 سیاست عمده در طول هرکدام از برنامه های چهارم و پنجم نشان می دهد که تأثیر برنامه ی پنجم بر توسعه ی اقتصادی روستاهای شهرستان آستارا به مراتب بیشتر بوده است.
ارزیابی خطر آتش سوزی در جنگل های زاگرس با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی و روش بهترین- بدترین (BWM) (مطالعه موردی: شهرستان دوره چگنی، استان لرستان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۹
68 - 85
حوزههای تخصصی:
به دلیل اثر تغییر اقلیم، فراوانی و شدت آتش سوزی جنگل ها به طور مداوم در حال افزایش است. ارزیابی خطر آتش سوزی جنگل بخش مهمی از پیشگیری آتش است، زیرا برنامه ریزی قبل از آتش نیاز به ابزارهای پایش یک منطقه از نظر زمان و مکان که در آن وقوع آتش محتمل تر است، یا وقتی که آتش آثار منفی شدیدتری خواهد داشت، دارد. آتش جنگل از مهم ترین مخاطرات طبیعی در بوم سازگان های جنگلی زاگرس در غرب ایران است. این مطالعه به منظور تجزیه و تحلیل خطر آتش سوزی و بررسی عوامل موثر بر آتش سوزی در محدوده جنگلی شهرستان دوره چگنی انجام شد. هدف اصلی مطالعه حاضر تلاش برای تهیه نقشه پهنه بندی خطر آتش سوزی با ترکیب داده های توپوگرافی و سایر داده های کمکی از طریق سیستم اطلاعات جغرافیایی و استفاده از روش بهترین-بدترین برای منطقه مورد مطالعه است. نقشه خطر آتش سوزی از طریق نمره دهی و وزن دهی لایه های عوامل موثر آتش سوزی (پوشش گیاهی، شیب، جهت، ارتفاع، اقلیم و فاصله از سکونت گاه ها و جاده ها) بدست آمد. بر اساس نتایج، منطقه مورد مطالعه به چهار کلاسه خطر آتش سوزی طبقه بندی شد. مناطق با خطر آتش خیلی زیاد (7 درصد) و زیاد (11 درصد) در منطقه مورد مطالعه شناسایی شد. همچنین به ترتیب 8 و 74 درصد از منطقه مورد مطالعه در کلاسه های خطر آتش متوسط و کم قرار گرفت. این تجزیه و تحلیل به مدیران زمین در درک الگوهای آسیب پذیری و خطر آتش در سیمای سرزمین کمک می کند. با استفاده از تجزیه و تحلیل نتایج، سرمایه گذاری ها در شرایط محدودیت منابع، بازسازی جنگل، تیمارهای ماده سوختنی و سایر اقدامات کاهش آسیب آتش می تواند در نواحی با خطر آتش سوزی زیاد هدف گذاری شود.
تبیین الگوی گردشگری با محوریت توسعه منطقه ای (مورد مطالعه: شهر ساری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه ناحیه ای سال ۲۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۴۷)
139 - 168
حوزههای تخصصی:
یکی از توان های مهم هر منطقه، می تواند گردشگری در آن باشد. حفاظت و توسعه گردشگری سایت های میراث جهانی (WH) همیشه یک مسئله علمی کلیدی و فوری بوده است. کشور ما به لطف وجود مواهب طبیعی و پیشینه تاریخی دارای ظرفیت گردشگری بالایی است که در این میان، یکی از پرجاذبه ترین آنها شهر ساری به عنوان مرکز استان مازندران با اقلیم معتدل خزری به شمار می رود. شهرستان ساری سرشار از جاذبه های طبیعی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی و ورزشی بوده است؛ اما متأسفانه چندان که شایسته است گردشگری در این ناحیه رشد نکرده است. این پژوهش بر آن است تا با هدایت توسعه و بهره گیری از توان های موجود در منطقه که بارزترین آن در استان مازندران و شهر ساری توان های گردشگری است، به تعادل و توازن منطقه ای در این استان و ارتقاء توان های شهر ساری دست یابد. پژوهش حاضر به لحاظ روش، توصیفی و به لحاظ هدف، کاربردی است. جامعه آماری، خبرگان و متخصصان در زمینه گردشگری در شهر ساری بوده که 45 خبره از میان جامعه با روش نمونه گیری خوشه ای هدفمند انتخاب شده اند. ابزار جمع آوری اطلاعات در پژوهش حاضر، پرسش نامه بوده است که میان 45 نفر از متخصصان و خبرگان در زمینه گردشگری توزیع شده است. برای تحلیل اطلاعات از روش دیمتل فازی[1] استفاده شده و یافته ها نشان داده است که میزان تأثیرگذاری شاخص «اقلیم» بر بهبود گردشگری شهر ساری با محوریت توسعه منطقه ای نسبت به سایر شاخص ها بیشتر است و شاخص «جهانی شدن و رقابت» در مرحله بعدی قرار دارد. همچنین، میزان تأثیرپذیری شاخص «اتصال به فنّاوری نوین جهانی (اینترنت)» نیز از سایر شاخص ها بیشتر است. درنهایت نیز برای گردشگری شهر ساری با محوریت توسعه منطقه ای، الگویی طراحی شده است. [1]. Fuzzy dematel
ارزیابی اثرات تغییر اقلیم بر محیط زیست و نیاز آبی تمساح پوزه کوتاه (گاندو)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۲
53 - 70
حوزههای تخصصی:
زیستگاه های گیاهی و جانوری بسیار ارزشمندی در کشور پهناور ما ایران، قرار دارد. یکی از این مناطق، بخشی از جنوب شرق استان سیستان و بلوچستان می باشد که بعنوان زیستگاه تمساح پوزه کوتاه مردابی، تنها گونه نماینده از راسته تمساح ها در کشورمان، شناخته می شود. حفظ این گونه ارزشمند و محیط زیست آن در شرایط گرمایش زمین، خشکسالی های پی در پی و تغییرات اقلیمی آینده نیازمند برنامه ریزی و مدیریت منابع آب است. برای رسیدن به این هدف، نرم افزار WEAP برای شبیه سازی و مدل سازی منابع آب موجود در منطقه حفاظت شده تمساح پوزه کوتاه مردابی انتخاب و پس از شبیه سازی هندسه منطقه، با تعریف هشت سناریو، سیاست های مدیریتی مختلف برای بهینه سازی مصرف منابع آب در شرایط تغییر اقلیم بررسی شد. در این تحقیق ریزمقیاس نمایی و تولید داده های هواشناسی منطقه تحت تاثیر تغییرات اقلیمی در آینده به کمک نرم افزار LARS-WG انجام شد. نتایج نشان داد که با ادامه شرایط فعلی در افق زمانی مورد مطالعه (بیست سال) 75/27 میلیون مترمکعب تقاضای تامین نشده وجود دارد که رشد جمعیت و ادامه سیاست های ژئوپلتیکی توسعه تجارت و صنعت باعث افزایش شدت تنش و تقاضای آبی در منطقه خواهد شد. حتی سناریو صرفه جویی و مدیریت تقاضای آب هرچند با کاهش ده درصدی مصرف، تا حدی بر کاهش میزان عدم تامین تقاضا تاثیرگذار است، اما کافی نمی باشد.
ارزیابی خطر لرزه ای منطقه بدخشان (شمال شرق افغانستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۹
133 - 150
حوزههای تخصصی:
منطقه بدخشان، در شمال شرق افغانستان دارای زمین شناسی پیچیده ای است. با استفاده از داده های کاتالوگ لرزه خیزی آسیای میانه با بروز رسانی (سال های 2011-1909) از سایت سازمان زمین شناسی آمریکا از سال 2011-2021 کاتالوگی تهیه گردید. با در نظر گرفتن آخرین زلزله با بزرگای 7.2 در سال 2015 ضرایب b به بیشترین مقدار 1.0 و a به مقدار 7.9 در سطح و عمق محاسبه گردید. افزایش مقادیر عددی a,b در نیمه مرکزی به طور کامل مشهود بوده است. نتایج حاکی از آن است روند حاضر، برخلاف راستای گسل اصلی شمال بدخشان (جهت شمالی- جنوبی) است. بیشترین فراوانی زلزله های ≥4 در عمق 70-150 کیلومتر، زلزله های ≥5 در عمق 300-150 کیلومتر و درنهایت زلزله های ≥6 در عمق 300-150 کیلومتر در راستای شرقی غربی رخ می دهد. این منطقه دقیقاً برخورد صفحه دالان پامیر به مرکز بدخشان می باشد. این مهم نشان می دهد در منتهی الیه دالان پامیر از شرق به غرب گسیختگی هایی در عمق های 0-150 کیلومتر در حال ایجاد شدن هستند. دو روند شرقی-غربی و شرقی- جنوبی مشهود است. در خصوص زمین لرزه های کم عمق مربوط به 50 کیلومتر بالایی پوسته، سازوکار غالب از نوع نرمال است که حکایت از کشش پوسته در این بخش دارد. جهت نیروی کششی با توجه به سازوکار ژرفی زمین لرزه ها، در امتداد شرقی-غربی است. همین مسئله، موضوع برخورد قاره ای و سپس فرورانش به سمت جنوب بدخشان را بیشتر تأیید می کند. نوآوری این پژوهش شناسایی روندهای لرزه ای است که در منطقه موردمطالعه به ندرت تحقیق شده است و کاربرد آن برای شناسایی نواحی پرخطر جهت ساخت وسازها می باشد.
بررسی مقادیر دبی حداکثری بر وقوع سیلاب در ساختار گامای بدون بعد (مطالعه موردی: حوضه ژئومورفیک شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۹
25 - 44
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدفِ مطالعه جامع، مدیریت دبی های موثر بر وقوع سیلاب های شهری حوضه شیراز انجام شده است. حوضه آبریز شیراز با مساحت 10/1865کیلومترمربع و اقلیم خشک و نیمه خشک، همراه با پوشش گیاهی متوسط، به دلیل خشکسالی ها و تغییرات کاربری اراضی است. که نشان دهنده شرایط سیلابی حوضه در زمان رخداد رگبارهای ناگهانی است. روش تحقیق آماری- تحلیلی و نوع آن کاربردی است. بدین منظور در جمع آوری داده ها از آمار درازمدت بارش در ایستگاه بارانسنجی حوضه شیراز طی دوره 50 ساله و دبی حداکثر روزانه 44 ساله در منطقه استفاده شده است. سپس به منظور انتخاب توزیع مناسب، داده های هر ایستگاه در محیط "Excel" وارد شده و اقدام به استخراج ماکزیمم دبی، و خروجی ها و ضوابط جبری در نرم افزار Graphers 16 محاسبه و تهیه شده است. در مرحله بعد بر اساس ضریب نکویی برازش پیرسون مقادیر مکعب تفاضل دبی هر سال از میانگین و تقسیم مجدد آن بر میانگین، طی تحلیل کای دوی پیرسون-اویلر در یک ساختار ارگودیک محاسبه شده است.در ادامه جهت احتمال سنجی کای دوی حول مقادیر میانگین دبی های رودخانه خشک، از تابع احتمال گامای با درجه آزادی 44 سال دبی پیک، و روش انتگرال جز به جز ریمان برای احتمال وقوع واریانس دبی های واقع شده در رودخانه خشک برای پیش یابی فاصله اطمینان و احتمال وقوع استفاده شده است. در نهایت این تحقیق نشان داد که، استفاده از ساختار گروه بندی گامای بدون بعد، که مبتنی بر یک هولومورفیسم مرکب از کیاس افزاینده و فراکتال کاهنده بوده، دارای روندی بسیار قابل اعتبار با کرولیشن 0.8 درصد و ضریب همبستگی89 درصد را برای مقادیر دبی 44 ساله رودخانه خشک با گرادیان شیب 30 درصد (16 درجه و 42 دقیقه ) بوده، بسیار واقعی تر نسبت به دیگر گروه بندی ها بوده، و برای احتمال سنجی اثر وقوع دبی های پیک در سالیان آینده و مدیریت بهتر وقوع سیلاب های شهری، موثرتر است.
واکاوی راهبرد خودکفایی و تهدید امنیت آبی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال ۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۴
104 - 124
حوزههای تخصصی:
خودکفایی در محصولات اساسی همواره یکی از اهداف اصلی نظام جمهوری اسلامی ایران بوده است که از ابتدای انقلاب اسلامی در قوانین و اسناد بالادستی ایران انعکاس یافته است. هدف از این پژوهش، واکاوی سیاست خودکفایی و تأثیر آن بر منابع زیستی و امنیت آبی ایران است. به طور کلی، راهبرد خودکفایی با هدف مقاوم سازی اقتصاد و کاهش آسیب پذیری ایران در برابر تهدیدات خارجی تصمیم سازی و سیاستگذاری شده است. در این راستا، سیاست امنیت غذایی، کشاورزی محور اشتغال زایی و توسعه، خوداتکایی و اقتصاد مقاومتی هم پوشانی زیادی با راهبرد خودکفایی داشته است. سوال اصلی پژوهش این است که سیاست خودکفایی چه تأثیری بر امنیت آبی ایران داشته است. صورت بندی فرضیه پژوهش بیان می کند که سیاست و راهبرد خودکفایی زمینه ساز تهدید امنیت آبی ایران شده است و ادامه این سیاست موجب تشدید خطرات محیط زیستی شده و می تواند امنیت ملی ایران را تهدید کند. این پژوهش به روش توصیفی و تحلیلی انجام شده و داده های مورد نیاز تحقیق از اسناد و قوانین بالادستی ایران و به ویژه شش برنامه پنج سال توسعه جمهوری اسلامی ایران اخذ شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که سیاست خودکفایی نه تنها به اهداف خود دست نیافته است بلکه زمینه ساز تهدید امنیت آبی ایران شده است که ادامه این روند می تواند امنیت ملی ایران را نیز تهدید کند.
تحلیل تاثیر هویت ملی بر قدرت نظامی کشورها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال ۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۴
165 - 185
حوزههای تخصصی:
هویت به معنی «چه کسی بودن» است، اینکه یک فرد یا یک گروه انسانی خود را چگونه می شناسد و می خواهد چگونه بشناساند یا چگونه شناخته شود. در بین سطح و ابعاد مختلف هویت مانند هویت محلی، ملی، منطقه ای، قومی، زبانی، دینی؛ هویت ملی از اهمیت بیشتری برخوردار است از آن روی که نقش و تاثیر زیادی بر ابعاد مختلف حکمروایی به ویژه امنیت ملی دارد. در دنیای پرتنش امروز، تقویت هویت ملی و در نتیجه قدرت نظامی، برای حفظ امنیت و تمامیت ارضی کشورها از اهمیت ویژه ای برخوردار است. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی و با استناد به منابع معتبر کتابخانه ای و مطالعات میدانی، به دنبال بررسی نقش و تاثیر هویت ملی بر قدرت نظامی کشورها است. اطلاعات پژوهش به دو شیوه کتابخانه ای و میدانی گردآوری شده است. در بخش مطالعه میدانی، بر اساس مبانی نظری، پرسشنامه ای طراحی و در اختیار صاحب نظران وکارشناسان مرتبط قرار گرفت. یافته های پژوهش کتابخانه ای و میدانی نشان می دهد احساس تعلق مکانی و وطن دوستی به عنوان یکی از مؤلفه های مهم هویت ملی، بیشترین تأثیر را بر تقویت روحیه جنگاوری در نیروهای نظامی دارد.همچنین هویت ملی بواسطه تاثیر مثبت بر روحیه خودباوری، تولید فناوری های مدرن نظامی و در نهایت ایجاد روحیه ملی در نیروهای نظامی جهت دفاع از تمامیت ارضی و امنیت ملی؛ نقش مهمی در تقویت قدرت نظامی کشور ها دارد. در تحلیل آماری و با توجه به نرمال بودن داده ها از آزمون تی تک نمونه ای استفاده شدو نتایج مطالعه میدانی حاکی از آن است که کارشناسان، ارتباط مستقیمی بین تقویت هویت ملی و افزایش آمادگی نیروهای نظامی برای دفاع از تمامیت ارضی کشور قائل هستند.این پژوهش با ارائه مدل مفهومی نوین از رابطه بین هویت ملی و قدرت نظامی، می تواند به سیاست گذاران و برنامه ریزان نظامی در تقویت بنیان های دفاعی کشور کمک کند.
تحلیل شاخص های سلامت محیط زندگی با رویکرد حق به محیط سالم (مورد مطالعه: منطقه 20 شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سلامت جسم و روان در گرو زیستن در یک محیط سالم است. عوامل و پدیده های گوناگونی سلامت محیط زندگی را تعیین می کنند و شناخت آنها، زمینه ساز برنامه ریزی ارتقاء آنهاست. هدف این تحقیق، واکاوی مؤلفه های تاثیرگذار بر سطح سلامت محیط زندگی در منطقه 20 شهرداری تهران و آشکارسازی الگوی نابرابری فضایی آنهاست. روش تحقیق توصیفی - تحلیلی بوده و در آن از داده های اسنادی و پیمایشی استفاده شده است. برای توصیف و تحلیل داده ها، از توابع آماری و توابع سیستم اطلاعات جغرافیایی به ویژه ابزار تحلیل فضایی و درون یابی فضایی استفاده شده است. بر اساس تحلیل یافته های تحقیق، میانگین 29/2 در دامنه ارزش گذاری 1 تا 5، دلالت بر سطح ضعیف سلامت محیط شهری در محدوده مورد مطالعه دارد. بیشترین ضعف مربوط به مؤلفه های بعد اقتصادی به ویژه در میزان پس انداز، قدرت خرید کالاهای فرهنگی، توانایی مالی برای انجام سفرهای تفریحی و سرانه زیربنای مسکونی نمایان است. دسترسی به فضای سبز و بوستان های شهری و با ارزش متوسط 43/3 و 55/4 وضعیت مطلوب تری را نسبت به سایر شاخص ها نشان می دهند. از نظر توزیع مکانی نیز شاخص ها، در حاشیه های منطقه، سطح سلامت محیط به مراتب نامطلوب تر از پهنه های داخلی نمایان می سازند. گستردگی بافت فرسوده، ساخت و سازهای غیررسمی و وسعت نسبتاً زیاد فضاهای متروکه از عوامل داخلی مهم افت سطح سلامت محیط هستند. اما تأثیرپذیری محله های حاشیه ای منطقه در سه ضلع شرقی، جنوبی و غربی به دلیل مجاورت منطقه با حریم شهر در بالاترین سطح است. استقرار صنایع آلاینده، عبور کانال های فاضلاب شهری، فراوانی کارگاه های غیرمجاز و فاقد استاندارد، فزونی و تراکم مشاغل غیر رسمی، سکونت و اشتغال غیرقانونی اتباع بیگانه بیشترین تأثیر را بر افت سطح سلامت محیط حاشیه ها گذاشته است. با آن که سطح سلامت محیط در کل منطقه زیر متوسط بوده، تمایز بین محله های درونی و حاشیه ای از نظر دسترسی به مؤلفه ها و شاخص های شهر سالم محرز شده و بیانگر الگوی نابرابر مرکز حاشیه است که در نتیجه آن، وضعیت حق دسترسی به محیط سالم در محله های درونی منطقه به طور نسبی بهتر از محله های حاشیه ای پدیدار گردیده است.