مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
مناقشه
حوزه های تخصصی:
تغییر کاربری اراضی نمونه ای از ناکامی سازوکار بازار در حفظ محیط زیست به شمار می رود. از طرفی، افزایش روزافزون جمعیت، گسترش شهرنشینی و فشار توسعه، فضاهای سبز اطراف شهرها را به شدت در معرض تخریب و تبدیل کاربری قرار داده است. در این شرایط ذی نفعان و ذی نفوذان در راستای بهره وری بیشتر و کسب حداکثر سود بوده که منجر به استفاده توسعه دهندگان از اراضی باکیفیت و سبز می شود. در این شرایط تضاد منافع میان توسعه دهندگان و دیگر نهادها منجر به رقابت برای دستیابی به منافع بیشتر و شکل گیری مناقشه می شود. تئوری بازی ها رهیافتی مناسب برای تحلیل مناقشه و رفتارهای غیرهمکارانه ذی نفعان بوده و برای ارائه راهکار در شرایط تضاد منافع کارآمد است. این تحقیق بر اساس تحلیل استراتژیک تعاملات ذی نفعان تغییر کاربری اراضی دارآباد با رویکرد مدل های غیرهمکارانه، استفاده از مدل گراف در حل مناقشه تئوری بازی ها انجام گرفته است. بر اساس نتایج، عامل اصلی تغییر کاربری اراضی منطقه نبود شفافیت های قانونی و وجود بندها و تبصره های مختلف درباره تغییر کاربری اراضی، مشخص نبودن مسئولیت نظارتی و تصمیم گیری شورایی پیرامون تغییر کاربری اراضی است. بر اساس نتایج، پیشنهاد می شود خلأهای قوانین تغییر کاربری اراضی و تبصره های قانونی موجود اصلاح و بروکراسی اداری شفاف سازی شود و اراضی منطقه بر اساس شاخص ارزشمندی اکولوژیکی طبقه بندی و سپس مجوز تغییر کاربری آن ها صادر شود. همچنین پیشنهاد می شود به منظور حمایت از تولید مالکان اراضی نامرغوب، صندوق ذخیره عوارض دریافتی از توسعه دهندگان تأسیس شود. تبیین سازوکار دریافت مالیات از توسعه دهندگان در منطقه و اختصاص آن برای حفظ اراضی مرغوب نیز می تواند از تغییر کاربری جلوگیری کند. به طور کلی با ایجاد تعامل بین گروه های مختلف دخیل در تغییر کاربری اراضی می توان گامی مؤثر در جهت حفظ اراضی مرغوب شهری در جهت رسیدن به توسعه پایدار برداشت.
بررسی قضایی شدن مناقشات روستاییان و عوامل مؤثر بر آن (مطالعه موردی: دهستان رشتخوار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی قضایی شدن مناقشات روستاییان و عوامل مؤثر بر آن است. به طور کلی قضایی شدن مناقشات در روستا به طور بلافصلی با موضوع تحول روستاها از اصلاحات ارضی به بعد پیوند دارد. بنابراین، انتظار می رود بخش عمده ای از این گونه تحولات در روستاها موجبات قضایی شدن مناقشات روستاییان را در سطح روستاها به دنبال داشته باشد.
روش: در این مطالعه، روش تحقیق از نظر هدف، کاربردی و از حیث روش، توصیفی- تحلیلی است. برای تجزیه وتحلیل داده-ها از نرم افزار SPSS، ArcGIS، Expert choice استفاده شده است که با استفاده از این نرم افزار از دو آزمون t تک نمونه ای و کروسکال-والیس استفاده شده است. داده ها بر اساس مطالعات میدانی و با روش نمونه گیری کوکران، از سطح ۳۵۰خانوار نمونه ناحیه، جمع آوری شده اند.
یافته ها: یافته های به دست آمده حاکی از آن است که در آزمون t تک نمونه ای، تفاوت معناداری بین ابعاد در نظر گرفته شده (اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی، کالبدی- فیزیکی) وجود دارد (۵ /۰>p)؛ ولی در آزمون کروسکال- والیس این تفاوت در بعد کالبدی- فیزیکی قابل مشاهده نیست (۵/۰
تبیین ناسازگاری های میان معرفت شناسی عام پلانتینگا با معرفت شناسی دینی وی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره نوزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۷۰
47 - 64
حوزه های تخصصی:
اگر بر مبنای این فرض که فروع یک نظریه باید با اصل آن سازگار باشند به سراغ نسبت میان معرفت شناسی عام و معرفت شناسی دینی پلانتینگا برویم، درمی یابیم بسیاری از دعاوی مناقشه برانگیز پلانتینگا در قلمروی معرفت شناسی دینی (که به نظریه ی پایه بودن باور به خدا مشهور است) با معرفت شناسی عام او که در قالب نظریه ی تضمین یا ضمانت تبلور یافته است، ناسازگاری هایی دارد؛ به نحوی که به دشواری می توان پذیرفت دعاوی یادشده بتواند از نظریه ی تضمین یا ضمانت به دست آید. اهم موارد دلالت کننده بر ناسازگاری که در این مقاله بررسی شده اند، عبارت اند از: الف) نظریه ی معرفت شناسی عام پلانتینگا مدعی است با کارکرد صحیح قوای معرفتی می توان به باورهای به احتمال بسیار صادق دست یافت، ولی محصول کارکرد صحیح حس خداشناسی را باورهای یقینی و پایه می داند؛ ب) در معرفت شناسی عام، از ضمانت داشتن باور، صادق بودن آن را نتیجه می گیرد، ولی به زعم او، در باورهای دینی، صدق باور، ضمانت آن را به بار می آورد؛ ج) براساس نظریه ی کارکرد صحیح، اگر قوه ای فعلیت نیابد، کارکرد صحیح خود را از دست می دهد و به باور صادق مؤدی نخواهد بود، ولی در کارکرد حس خداشناسی احتمال دارد قوه ی فعلیت نیافته، کارکرد صحیح و طبیعی داشته باشد و به باور صادق مؤدی شود؛ د) ساختار تجربه ی دینی، از تجارب عام متفاوت است؛ ه) عنصر وضعیت مناسب در باورهای عام نقش بسزایی ندارد، ولی در باورهای دینی موجب تولید باور خطاناپذیر می شود.
حقوق همبستگی، مکانیسم های متناقض بین المللی و مکانیسم های متناسب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نسل سوم حقوق بشر عبارت از حقوق همبستگی است، که مبتنی بر برادری و همبستگی می باشد. کارل وسک این حقوق را مفهوم جدیدی از حیات بین المللی تلقی می نماید. به رغم این، همبستگی در مسیر حقوقی خود در محتوای متون و همچنین در عرصه بین المللی و اجرائی بیش از سه نسل دیگر تحت حاکمیت مکانیسم های متناقض استفاده از این حقوق قرار گرفته است، که نهایتاً موجب دور شدن این حقوق از اهداف جهان سوم و حتی نتیجه بخش بودن آن به نفع کشورهای قدرتمند شده است. جهت بازگشت این حقوق به مسیر مورد انتظار کشورهای توسعه نیافته و تحقق برادری واقعی، مکانیسم های متناسب استفاده از این حقوق مطرح و پیشنهاد شده است. این مکانیسم ها از منظر مبانی فقه و حقوق اسلامی در آیات متعدد قرآن کریم از جمله (آیه 12 سوره حجرات) در خصوص مراعات امنیت شخصیت افراد، حتی در گفتارهای دوستانه اجتماعی و (آیه 92 سوره آل عمران) در تلقی نیکی به معنی بخشیدن بهترین ها و نیز مواردی از نهج البلاغه منعکس می باشد.
دیپلماسی هسته ای جمهوری اسلامی ایران در تقابل با ایالات متحده آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیاست خارجی بخشی خطیر در زندگی، رفتار و زمامداری تمام دولت - ملتها به شمار می رود. اما در سال های اخیر به موازات پیچیده تر شدن روابط بین دولت ها، اهمیت آن حتی بیشتر نیز شده است. افزایش اجتناب ناپذیر در تعداد بازیگران بین المللی شامل سازمان های چندجانبه، بازیگران غیردولتی و حتی اشخاص، سیاست گزاری را پیچیده تر ساخته است. اعلام دستیابی ایران به فناوری چرخه سوخت هسته ای حوزه های گوناگون حسات در منطقه را تحت تاثیر قرار داده است . دراینمقالهبهاهمیتشناختاستراتژیآمریکادررابطهبابرنامههستهایجمهوری اسلامیایرانپرداختهشد. در واقع هدف از نگارش مقاله حاظر پاسخ به اینکه استراتژیاصلیآمریکادربرخورد بامناقشههسته ایایرانچیست؟ نگارندگان مقاله با استفاده از روش توصیفی تحلیلی ، استراتژی آمریکا را ، مانع شدن برای دستیابی این مهم می داند و جمهوری اسلامی ایران با بهره گیری از پتانسیلهای بالقوه ی دیپلماسی خود در مقابل دشمن ادبیات مقاومت پیش می گیرد
برساخت اجتماعی محصولات تراریخته در ایران: پژوهشی کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
در دو دهه گذشته، محصولات تراریخته، موضعی برای اختلاف نظر و مناقشه بوده اند. هدف این مقاله، بررسی ادعاهای مطرح شده در این مناقشه و شناسایی کنشگران و مدعیانی است که آن ها را طرح می کنند. مقاله حاضر، یک مطالعه موردی کیفی است که داده های آن از طریق مصاحبه با کنشگران کلیدی و فعال در این حوزه، مناظره های دانشگاهی، و متون مرتبط با این مناقشه، شامل متون تخصصی و غیرتخصصی، گرد آوری شده و برای تحلیل آن ها نیز از روش تحلیل تماتیک استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد که دو شبکه موافق و مخالف با تولید این محصولات شکل گرفته است که هریک دربردارنده کنشگرانی است که نقطه اشتراک آن ها دیدگاهی است که در مورد محصولات تراریخته دارند. شبکه موافقان، محصولات تراریخته را در چارچوب های امنیت غذایی، محیط زیست پاک، غذای سالم، و تولید ملی قرار می دهند؛ چارچوب امنیت غذایی برای متقاعد کردن وزارت جهاد کشاورزی، چارچوب محیط زیست پاک برای اقناع و جلب توجه سازمان محیط زیست، و غذای سالم برای جلب حمایت وزارت بهداشت به کار می رود و تولید ملی نیز موردحمایت تمام برنامه ریزان و سیاست گذاران است. اما مخالفان، با برجسته کردن مخاطرات این محصولات که شامل مخاطرات ایمنی زیستی و امنیتی است، در پی جلب حمایت کنشگران ذی ربط هستند. چیرگی هریک از این چارچوب ها، پیامدهای متفاوتی برای مسئله غذا و نظام های مرتبط با آن خواهد داشت.
تحلیل عوامل مکانی موثر بر قضایی شدن مناقشات روستاییان (مورد مطالعه: دهستان رشتخوار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انسان به عنوان موجود اجتماعی، با زندگی در میان سایر هم نوعان ادامه حیات می دهد. زندگی افراد جامعه در کنار یکدیگر، در عین حال که عامل رشد و پیشرفت انسان بوده، سبب می شود تا بین منافع و حقوق آنان تعارض و تزاحم بوجود آید و همین امر باعث ایجاد مناقشه بین افراد نیز شده است. از این رو، عوامل مکانی در سکونتگاه های روستایی نیز یکی از عواملی است اختلاف و مناقشه بر سر آن زیاد است و با موضوع قضایی شدن مناقشات پیوند دارد. از این رو هدف تحقیق حاضر، بررسی تحلیل عوامل مکانی موثر بر قضایی شدن مناقشات روستاییان در دهستان رشتخوار بوده است و عواملی همچون اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی در بین350 خانوار روستایی به عنوان نمونه آماری از بین خانوارهای روستایی دهستان رشتخوار در شهرستان رشتخوار واقع در استان خراسان رضوی در قالب پیمایشی مبتنی بر پرسش نامه محقق ساخته و مطالعات اسنادی مورد بررسی قرار گرفته است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS، ArcGIS، Expert choice استفاده شده است. یافته های تحقیق از یک سو، مؤید آن است که از بین شاخص های مورد توجه عوامل مکانی موثر در بررسی قضایی شدن مناقشات روستاییان، شاخص های اختلاف بر سر زمین با میانگین(20/4)، اختلاف بر سر آب(12/4)، نگذشتن از منافع خود با میانگین(90/3)، به ترتیب بالاترین میانگین را در خانوارهای مورد مطالعه به خود اختصاص داده است. از سویی دیگر، نتایج بدست آمده از آزمون کروسکال – والیس، حاکی از نقش پررنگ عوامل اقتصادی با میانگین(435/51) در بین عوامل مکانی موثر بر قضایی شدن مناقشات روستاییان می باشد.
درهم تنیدگی مناقشه ایران -آمریکا و روند صلح خاورمیانه: بررسی دوره باراک اوباما و دونالد ترامپ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روابط بین الملل دوره ۱۲ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۴۶)
221 - 247
بن بست سیاسی روابط ایران و امریکا، با حدوث انقلاب اسلامی و استمرار تعارض آکنده از تشتّت روابط بین دو کشور، پس از سپری شدن چهار دهه، این سؤال را برای خردِ پرسشگر مطرح می کند که با توجه به تطور تاریخی ایران و امریکا و تکاثر منافع منطقه ای، همراه با لحاظ کردن فرصت های پیش آمده برای ترمیم و بهبود روابط دو کشور و تأثیر آن بر خاورمیانه، چرا با ورود به دهه پنجم انقلاب، مجاری دیپلماتیک دو کشور همچنان مسدود است. چه متغیرهای بر این مساله تاثیر می گذارد، در این مقاله این موضوع بررسی شده است که بین مناقشه ایران و آمریکا از طرفی و مناقشه فلسطین یا به عبارتی روند صلح خاورمیانه پیوند وجود دارد، پیوندی در هم تنیده شده که حل و فصل مناقشه ایران و آمریکا را به روند صلح خاورمیانه گره زده است، از طرفی خاتمه دادن به مناقشه اسراییل با فلسطینی ها بدون موافقت جمهوری اسلامی ایران اگر ناممکن نباشد بسیار دشوار است لذا بر این پیچیدگی ها در دوره اوباما و ترامپ تمرکز شده است.. در این مقاله از روش تبیینی برای تجزیه و تحلیل رابطه بین متغیرها استفاده شده است و روش گردآوری داده ها نیز به روش کتابخانه ای و اسنادی است.
رویکرد آمریکا به کشمکش فلسطین - اسراییل 2015- 2001(مقاله علمی وزارت علوم)
در این مقاله سعی بر آن است که تأثیر سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا بر مناقشه اسراییل و فلسطین در یک دهه اخیر مورد بررسی قرار بگیرد. پرسش اصلی این مقاله این است که سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا در دوران ریاست جمهوری «جرج دبلیو بوش» و «باراک اوباما» چه تأتیری بر حل وفصل مناقشه بین فلسطین و اسراییل داشته است؟ با توجه به اینکه در این مناقشه شش مولفه مهم امنیت، اختلافات سرزمینی و مرزی، مسئله آوارگان فلسطینی، اسکان یهودیان در شهرک ها، آب و بیت المقدس نقش دارند، سیاست خارجی آمریکا در ارتباط با شش موضوع مذاکرات صلح، کمک های اقتصادی و نظامی، لابی یهودیان در کنگره، امنیت، شهرک های اسراییلی و آوارگان فلسطینی مورد ارزیابی قرار گرفته است. همچنین برای یافتن پاسخ سوال اصلی با به کارگیری یک روش مقایسه ای، سیاست خارجی دولت جرج بوش با سیاست خارجی باراک اوباما در قبال مناقشه فلسطین- اسراییل مقایسه شده و درپایان این گونه نتیجه گیری شده است که سیاست خارجی آمریکا در مواجهه با این مناقشه نه یک صلح پایدار به وجود آورده است و نه منجر به یک جنگ تمام عیار شده است، بلکه عامل ثبات در وضعیت این مناقشه بوده است.
مناقشه دوم قره باغ و پیامدهای آن بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران
منبع:
دانش تفسیر سیاسی سال چهارم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۱۳
181-198
حوزه های تخصصی:
جنگ دوم بین آذربایجان و ارمنستان در سپتامبر 2020پس از 44 روز با میانجیگری روسیه به آتش بس ختم شد. این مقاله به تاثیر جنگ قره باغ و توافق بر سر ملی ایران پرداخته است. با این پرسش اصلی که چه آثار و پیامدهایی برای امنیت و ملی جمهوری اسلامی ایران است؟ بر اساس تحقیقات مقاله برهم خوردن موازنه قدرت در قفقاز جنوبی و توافقنامه آتش بس ناشی از آن در شکل های مختلف ایجابی و سلبی بر امنیت و امنیت جمهوری اسلامی ایران تأثیرگذار بوده است که مهم ترین آن ها عبارت اند از: نقش آفرینی بیشتر روسیه در مرزهای شمال غربی ایران، احتمال دور شدن جغرافیای درگیری از مرزهای ایران، دستیابی ایران به اراضی هم مرز و ارتباط مجدد مرز نسبتاً با آذربایجان و نظایر این ها است. مهم ترین راه های پیش روی ایران در حل با بحران این ها نیز شامل مواضع بیطرفانه و درعین حال ایفای نقش میانجیگری فعال برای حفظ و ایفای جایگاه راهبردی ایران به طرف های درگیر و بازیگران منطقه ای است. حضور فعال در مناطق جدید آزاد شده، افزایش مسیرهای مواصلاتی و ترانسیتی با جمهوری آذربایجان در مناطق تازه آزاد شده است.
مؤلفه های پایش مناقشه و همکاری در حوضه های آبریز فرامرزی و پیاده سازی آن در حوضه آبریز دجله و فرات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۷۳)
268 - 306
حوزه های تخصصی:
پایش همکاری و تعارضات در حوضه های فرامرزی جهت مدیریت پایدار منابع آبی مشترک و امنیت منطقه ای ضروری می باشد. بخصوص اینکه تغییراقلیم، توسعه طرح های آبی و عدم توازن قدرت بین کشورهای ساحلی بستر را برای تشدید مناقشات در این حوضه ها مهیاتر نموده است. واقعیتی که پایش پویای وضعیت مناقشات و همکاری را ضرورت می بخشد. مقاله حاضر تلاش دارد تا روش شناسی را بدین منظور ارائه دهد و برای تشریح آن، حوضه فرامرزی دجله و فرات به عنوان منطقه مطالعاتی درنظر گرفته شده است. بدین منظور، مؤلفه هایی برای توسعه چنین سامانه هایی احصاء شدند که مهم ترین آنها عبارت بودند از: الف) درک صحیح از مسائل حوضه و محرک های داخلی و خارجی مؤثر بر مناقشه و همکاری، ب) پایش طرح های توسعه و تبعات آنها بر موافقت نامه ها و یا مغایرت آنها با کنوانسیون های بین المللی، ج) پایش رسانه و گفتمان مسئولین کشورها و د) پایش نحوه فعالیت کمیته های فنی مشترک و بعضاً فراتر از آن، «شوراهای عالی همکاری راهبردی» بین کشورها. در نهایت، نمایش مجموعه اطلاعات فوق با استفاده از ابزارهای استانداردی مانند مقیاس های BAR و iBAR یا ماتریس TWINS. قطعاً عملیاتی شدن این سامانه ها یک کار میان رشته ای است که نیازمند تعامل متخصصان مختلف مانند حوزه های روابط بین الملل، مهندسی منابع آب و علوم سیاسی می باشد.