فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۵۰۱ تا ۲٬۵۲۰ مورد از کل ۴٬۲۲۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
شهر جهرم با جمعیّتی بالغ بر 129213 نفر به عنوان یکی از شهرهای متوسط کشور در جنوب استان فارس واقع شده است. این شهر از نظر دسترسی مطلوب به خدمات شهری خصوصاً خدمات درمانی با مشکل مواجه است. موضوع دسترسی به خدمات شهری از جمله مسائل مهمی است که ابعاد گوناگون امور شهری را تحت تأثیر قرار می دهد.هدف از این پژوهش شناسایی وضعیت موجود از نظر توزیع فضایی- مکانی خدمات بهداشتی- درمانی و مکان گزینی بهینه ی آن است. برای رسیدن به این هدف از سامانه ی اطلاعات جغرافیایی، نرم افزار Expert choice و Excleاستفاده شده است. لایه های مورد نیاز شامل، همجواری با کاربری های سازگار، دسترسی به شبکه ی ارتباطی، نزدیکی به ایستگاه های آتش نشانی، تراکم جمعیّت، فاصله از مراکز بیمارستانی موجود، فاصله از مسیل ها، فاصله از جایگاه های سوخت رسانی، فاصله از مراکز آموزشی، شیب زمین، نزدیکی به مرکز شهر و نزدیکی به فضای سبز در سامانه ی اطلاعات جغرافیایی تهیه شد. مقایسه های زوجی به وسیله ی نرم افزار Expert choiceانجام گرفت و وزن معیارها مشخص و با ترکیب لایه های اطلاعاتی نقشه ی نهایی تهیه شد. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که مکان فعلی مراکز بیمارستانی شهر جهرم با معیارهای علمی و ضرورت های این کاربری مطابقت ندارد و نیاز کنونی شهر جهرم با توجه به سرانه های شهری حداقل 5 بیمارستان است.
زمینه های ژئوپلیتیک تحول در سیاست خارجی ترکمنستان
حوزههای تخصصی:
رویکردهای فعّال سازی/خام وش سازی در ژنگان سیاست خارجیِ کشورها وجود دارد. ژن وم هایِ جغرافیاپایه با رویکردهای دوگانه ی ژئوپلیتیک یا ژئوپاسیفیک، فعّال سازی می گردند. در رویکرد ژئوپاسیفیک، بازیگران تلاش دارند هویّت سیاسی خود را در عرصه ی بین المللی مبتنی بر عضویت در سازمان های منطقه ای و بین المللی، ایفای نقش میانجی منازعات منطقه ای، اتّخاذ راهبردهایِ تنش زدا، پذیرش اصلِ همکاری های متقابل براساس منافع مشترک، شکل دهند؛ در حالی که، در رویکرد ژئوپلیتیک، دست یابی به منافع، براساس اصلِ رقابت پی گیری می گردد. در هر دو رویکرد، ژنوم های زایل کننده ی قدرت ملّی، غیرفعّال می گردند. ترکمنستان از جمله کشورهایی است که پویش هایِ ژئوپلیتیکِ فراتر از واقعیت های جغرافیایی داشته است؛ زیرا، با گرفتاری های ژئوپلیتیک(محصورشدگی در خشکی، فقدان تاریخ مستقلِّ سیاسی، سیطره ی پیشینیِ نظام کمونیستی و فقدان عمق استراتژیک) مواجه است، اما توانسته در سیاست خارجی، کنش هایی کامروا داشته باشد. در این مقاله، کوشش می شود چهره یِ نوین سیاست خارجی ترکمنستان، براساس سازه ی مفهومیِ ژنومِ ژئوپلیتیک، واکاوی شود: شناخت پتانسیل های اقتصادی و فعّال سازی ژنوم های جایگاه یابی در اقتصاد سیاسی جهان، مسیرسازی برای انتقال انرژی، شناخت و فعال سازیِ پتانسیل های ژئوکالچر، شناخت موقعیّت ژئواستراتژیک و اتّخاذ راهبردهای تنش زدا در عرصه ی سیاست خارجی.
توسعه عمودپرواز بدون سرنشین طیف نگار برای تصویربرداری هوایی اراضی کشاورزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به منظور کاربرد سامانة سنجش ازدور هوایی برای پایش و مدیریت اراضی و باغات کشاورزی، عمودپرواز بدون سرنشین طیف نگاری (کشتبان) توسعه داده شد. این سامانه شامل دو بخش اصلی هوایی و زمینی است. بخش هوایی شامل اجزای مکانیکی پرواز، بوردهای پایش و کنترل، سامانة OSD، سامانة موقعیت یابی جهانی، باتری لیتیوم- پلیمر قابل شارژ، دوربین چندطیفی و سامانة تثبیت دوربین است. بخش زمینی نیز شامل رادیوکنترل، ایستگاه گیرندة زمینی و نرم افزار پایش است. ارتباط بخش های هوایی و زمینی به صورت دورسنجی با برد یک کیلومتر است. به منظور ارزیابی عمودپرواز، چندین مرحله پرواز انجام گرفت و قدرت مانورپذیری و پایداری دستگاه بررسی شد. همچنین تصاویر چندطیفی برداشت شده پردازش و کیفیت آنها ارزیابی شد. براساس نتایج این پژوهش، توانتفکیک زمینی در ارتفاع پروازی 250-10 متر برابر با 95-6/3 میلی متر در پیکسل به دست آمد.همچنین صحت کلی نقشة طبقه بندی شدة 94 درصد و ضریب کاپا 90/0 به دست آمد. به طور کلی، نتایج این پژوهش نشان داد عمودپرواز بدون سرنشین طیف نگار قادر به تصویربرداری هوایی چندطیفی با توان تفکیک مکانی زیاد است.
اولویت بندی استقرار صنایع روستایی در شهرستان مرودشت با استفاده از شاخص مرکزیت و مدل AHP(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه مناطق روستایی درکشورهای درحال توسعه با چالش ها و مشکلات متعددی مانند گسترش فقر و تخریب فزآینده منابع طبیعی روبرو می باشند. از این رو بسیاری صاحب نظران توسعه روستایی معتقدند که یکی از مهم ترین راهکارهای مبارزه با فقرو جلوگیری از تخریب منابع طبیعی، استراتژی صنعتی شدن روستاها می باشد. در واقع صنعتی شدن روستاها می تواند سنگ بنای توسعه در مناطق روستایی کشورهای درحال توسعه باشد. شهرستان مرودشت امروزه به عنوان یکی از مهم ترین قطب های جمعیت روستایی در سطح استان فارس می باشد. عدم وجود برنامه های مناسب درحوزه توسعه روستایی باعث شده این شهرستان با مسائل و مشکلات روبرو باشد و همین مشکلات زمینه را برای مهاجرت های روستایی فراهم نموده است. در این مقاله کوشش است که با استفاده از مدل های شاخص مرکزیت و AHP نسبت به مکان یابی و اولویت بندی استقرار صنایع در سطح مناطق روستایی این شهرستان اقدام شود. تحقیق حاضر بر مبنای هدف، کاربردی و بر اساس ماهیت و روش توصیفی– تحلیلی می باشد. بر اساس نتایج، سیزده روستای محمدآباد، سیوند، بیدگل، فتح آباد سفلی، زنگی آباد، کوشک، کوه سبز، احمدآباد کته، حصار دشتک، خانمین، مهجن آباد، شول بزی و مجدآباد به عنوان سایت های مورد نظر انتخاب شدندکه از بین روستاهای مذکور، روستای فتح آباد سفلی با امتیاز نهایی 2402/0 به عنوان مساعدترین سایت برای استقرار صنایع روستایی در شهرستان انتخاب شد.
بررسی عوامل مؤثر بر تغییر کاربری اراضی کشاورزی (نمونه موردی: مناطق روستایی شهرستان رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: در حال حاضر تغییر بی رویه اراضی کشاورزی یکی از چالش های مهم بخش کشاورزی ایران است. تغییر کاربری اراضی سالیانه بخش عمده ای از اراضی کشاورزی را از چرخه تولید خارج می کند. هدف اصلی این پژوهش شناسایی عوامل مؤثر بر تغییر کاربری اراضی کشاورزی در شهرستان رشت و ارائه راهکارهای مناسب می باشد.
روش: روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی– تحلیلی است که بر اساس متغیرهای اقتصادی، اجتماعی و طبیعی به عنوان عوامل مؤثر بر تغییر کاربری اراضی زراعی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته است. در این پژوهش بر اساس نمونه گیری خوشه ای (کلاستر) از 294 روستای شهرستان رشت تعداد 50 روستای دشتی و کوهپایه ای که بیشترین تغییر کاربری اراضی را طی دهه اخیر داشته اند، انتخاب و سپس بر اساس جدول مورگان از خانوارهای هر روستا تعدادی برحسب نمونه گیری تصادفی انتخاب شده است که مجموعاً 150 خانوار موردبررسی و پرسشگری قرار گرفته اند.
یافته ها: بررسی ها نشان می دهد که روند تغییر کاربری در اراضی زراعی، باغی و جنگلی شهرستان رشت طی سال های اخیر به ویژه از سال 1369 آغاز شده است. بر اساس اطلاعات تصاویر ماهواره ای طی سال های 1382 الی 1392 معادل 35042 هکتار از اراضی زراعی که مستعدترین زمین های شهرستان بوده و نیز 4832 هکتار از جنگل ها و مراتع تغییر کاربری داده است. عوامل مؤثر بر این تغییر کاربری در قالب متغیرهای اقتصادی (گرانی نهاده های کشاورزی، پایین بودن قیمت محصولات زراعی، و...)، اجتماعی (بی سوادی و کم سوادی زارعین، عدم تخصص، و...)، طبیعی (فرسایش خاک و...) مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که مسئله تغییر کاربری اراضی کشاورزی در این شهرستان عمدتاً متأثر از عوامل اقتصادی می باشد تا سایر عوامل، بنابراین با شناخت این عوامل سعی شده راهکارهای مناسب در این خصوص ارائه شود.
محدودیت ها/راهبردها: مهم ترین محدودیت این پژوهش عدم وجود آمار و اطلاعات دقیق از میزان تغییرات کاربری اراضی کشاورزی جنگلی در شهرستان رشت توسط سازمان های ذی ربط بوده است.
راهکارهای عملی: نتایج مشاهدات میدانی و پرسشگری از بهره برداران بیانگر آن است که مهم ترین عامل تغییر کاربری اراضی زراعی، جنگلی مرتعی عوامل اقتصادی می باشد. مهم ترین راهبرد در این پژوهش اصلاح سیاست های اقتصادی دولت در بخش کشاورزی، اعمال سیاست های حمایتی هدفمند کردن یارانه نهاده ها در بخش تولید حمایت از تولید داخلی می باشد.
اصالت و ارزش: نوآوری مقاله از این جهت است که طی دهه های اخیر با استفاده از پردازش تصاویر ماهواره ای در دو مقطع زمانی و نیز تحلیل عوامل مؤثر بر تغییر کاربری اراضی کشاورزی و جنگلی در شهرستان رشت تحقیق جامعی صورت نگرفته است.
مدل سازی ارتباط بین مساحت و حجم زمین لغزش مطالعه موردی: حوضه بقیع نیشابور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جابجایی توده ای مواد از قبیل زمین لغزش از جمله فرآیندهای دامنه ای مشکل آفرین در حوضه بقیع در دامنه های جنوبی بینالود است، چرا که این پدیده موجب تخریب اراضی، زمین های کشاورزی و مراتع، و نیز افزایش تولید رسوب در خروجی حوضه می شود. بنابراین شناسایی پهنه های حساس به زمین لغزش و همچنین برآورد حجم حائز اهمیت است. در این تحقیق، به منظور برآورد حجم زمین لغزش ابتدا اطلاعات مربوط به عمق و مساحت لغزش ها گردآوری و پس از رعایت فرضیات رگرسیونی، یک مدل رگرسیونی توانی به دست آمد که با 17 رابطه ی ارائه شده در دنیا نیز مقایسه شد. نتایج این تحقیق نشان داد که مقادیر حجم برآورد شده توسط رابطه ارائه شده برای حوضه بقیع همخوانی نسبتأ خوبی با داده های مشاهده ای P Value=0.000,R2=0.692)) و برخی روابط موجود دارد که نشاندهنده ی کارایی رابطه ارائه شده می باشد. همچنین روابطی که در مناطق با زمین لغزش های به مساحت کوچک ایجاد شده اند، برای استفاده در حوضه بقیع کارایی بهتری نسبت به روابطی دارند که از زمین لغزش هایی با مساحت بزرگ بدست آمده اند. با توجه به رابطه ارائه شده، میزان میانگین عمق زمین لغزش ها در حوضه بقیع 314/3 متر برآورد شد که به میزان میانگین عمق مشاهده ای که 069/4 متر بود، نزدیک است.
ارزیابی میزان تاب آوری سکونتگاه ها در برابر مخاطره ی سیلاب در روستاهای منتخب حوضه ی نکارود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برنامه های کاهش و پیشگیری از بروز فجایع از جمله سیاست هایی است که کشورها برای افزایش توان و ظرفیت جامعه شان در برابر بلایا، به دنبال آن هستند. سیلاب از جمله مخاطراتی است که در سال های اخیر خسارات زیادی در مناطق مورد مطالعه بر جای گذاشته است. با توجه به اینکه نمی توان از وقوع رخداد سیلاب جلوگیری کرد، ولی می توان با ارزیابی نقاط تاب آور و آسیب پذیر در برابر خطرات احتمالی، تا حدّ زیادی اثرات ناشی از سیلاب را کاهش داد. هدف از انجام این تحقیق، سنجش میزان تاب آوری و شناسایی نقاط قدرت و ضعف روستاهای تحت تأثیر سیلاب در حاشیه ی نکارود است که بر اساس نمونه گیری تصادفی 8 روستا از بین روستاهایی که تحت تأثیر سیلاب در سال های اخیر بوده اند، انتخاب شدند. روش تحقیق در این مطالعه توصیفی- تحلیلی و ماهیت آن کاربردی است. بر این اساس برای ارزیابی تاب آوری روستاهای مذبور، از چهار بعد اقتصادی، اجتماعی، زیرساختی و نهادی بر اساس مدل مکان محور (DROP) استفاده گردید. در مرحله ی بعد اطلاعات مورد نیاز از خانوارهای روستاهای نمونه در قالب پرسشنامه، جمع آوری و بعد از کدگذاری در SPSS مورد پردازش قرار گرفت. یافته های تحقیق نشان می دهد که سکونتگاه های مورد مطالعه در شرایط متفاوتی از نظر تاب آوری قرار دارند. با در نظر گرفتن هر چهار بعد تاب آوری، مشخص گردید که روستای زرندین سفلی با بیشترین نمره میانگین در رتبه ی اول از لحاظ تاب آور بودن در برابر مخاطره ی سیل قرار دارد. روستاهای کوهسارکنده و زرندین علیا در جایگاه های بعدی هستند. با توجه به نتایج بدست آمده، روستای گلبستان با کمترین میانگین رتبه ی آخر را از نظر میزان تاب آوری بدست آورده است
آشکارسازی تغییرات کاربری اراضی و پوشش گیاهی در شهر یاسوج با استفاده از سنجش از دور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تصاویر چند طیفی سنجش از راه دور برای به دست آوردن درک بهتری از محیط زمین بسیار کارآمد می باشد؛ بنابراین باتوجهبه دگرگونی های گسترده درکاربریاراضیوپوششگیاهی،استفاده ازفناوریسنجشازدور به یکابزارمهمدر بررسی وپایشتغییراتبدل شده است. این پژوهش با هدف ارزیابی تغییرات کاربری و درصد پوشش گیاهی در شهر و نواحی پیرامون یاسوج انجام گرفت. بدین جهت با استفاده از تصاویر سنجندهTM ماهواره LANDSATبه تاریخ: 21 و 22 دسامبر سال های 1998 و 2010؛ 13 و 14 ژوئن سال های 1987و 2010، نقشه های کاربری و شاخص بهنجار شده پوشش گیاهی NDVI با استفاده از خوارزمیک بیش ترین شباهت، فاصله ماهالانویی و حداقل فاصله؛ طبقه بندی نظارت شده تهیه گردید.
نتایج نشان داد که بیشترین میزان مساحت در سال 1986 مربوط به کاربری بایر با 2/14 کیلومتر مربع و سپس کاربری مسکونی با 26/3 و فضای سبز با 15/2 کیلومتر مربع کمترین مقدار مساحت را به خود اختصاص داده اند، در مقابل در سال 2010 بیشترین میزان مساحت مربوط به کاربری مسکونی با 27/10 کیلومتر مربع و سپس کاربری بایر با 68/8 کیلومتر مربع و در پایان پوشش گیاهی با 66/0 کیلومتر مربع کمترین مقدار مساحت را در بر گرفته است. همچنین بیشترین میزان تغییرات در این بازه زمانی، مربوط به کاربری مسکونی با 157 درصد (افزایش 7 کیلومتر مربعی) است، اما شاهد روند کاهشی مساحت کاربری های بایر (52/5 کیلومتر مربع) و فضای سبز (49/1 کیلومتر مربع) در طی سال های 1986 تا 2010 می باشیم. همچنین با ترسیم حریم پنج کیلومتری پیرامون شهر، نقشه درصد شاخص پوشش گیاهی تهیه و نشان داد که مساحت درصد پوشش گیاهی بیش از 70 درصد 42/16 کیلومتر مربع و 60 الی 70 درصد 13/55 کیلومتر مربع کاهش و در مقابل مساحت درصد پوشش گیاهی کمتر از 60 درصد 56/71 کیلومتر مربع افزایش داشته است. همچنین ارزیابی دقت کلی خوارزمیک های پایش تغییرات در منطقه نشان داد که روش های بیشترین شباهت و فاصله ماهالانویی بیشترین دقت و روش حداقل فاصله کمترین دقت در استخراج کاربری های سه گانه مسکونی، بایر و فضای سبز دارد.
تبیین مدل ارزش ویژه برند مقصد در صنعت گردشگری
حوزههای تخصصی:
در چشم انداز صنعت گردشگری معاصر، به دلیل رقابت روز افزون مقاصد گردشگری، توسعه برند مقصد به ابزاری استراتژیک در سراسر جهان تبدیل شده است. داشتن برند موفق گردشگری می تواند در افزایش مزیت رقابتی مقصد، جذب گردشگر و در نتیجه افزایش درآمدهای ناشی از صنعت گردشگری و رونق اقتصاد ملی بسیار تاثیر گذار باشد. با این وجود مطالعه در زمینه برند و ارزش ویژه برند مقصد در ابتدای مسیر خود است. در این راستا، پژوهش حاضر تلاشی در جهت ارائه مدلی جامع برای ارزش ویژه برند شهر اصفهان به عنوان مقصد گردشگری و بررسی عوامل مؤثر بر آن است. تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و بر اساس روش گردآوری داده ها از نوع توصیفی- پیمایشی می باشد. داده های مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه ای که روایی و پایایی آن مورد تایید قرار گرفته، جمع آوری شده است. در نهایت 230 پرسشنامه مورد تحلیل قرار گرفت. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، از نرم افزار اسمارت پی ال اس استفاده شده است. یافته های حاصل از پژوهش نشان می دهد آگاهی از برند مقصد، تصویر برند مقصد، کیفیت ادراک شده برند مقصد و هویت برند مقصد از طریق متغیر وفاداری به برند مقصد، بر ارزش ویژه برند مقصد تأثیر می گذارند. همچنین تجربه برند مقصد و شخصیت برند مقصد نیز از طریق تأثیر گذاری بر هویت برند مقصد بر مفهوم برند مقصد تاثیر گذاشته و از این طریق منجر به افزایش ارزش ویژه برند مقصد می گردند.
برهان خلف: مکان گزینی سدهای زیرزمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایران کشوری است که در کمربند خشک و نیمه خشک دنیا واقع شده است. پراکنش نامناسب بارندگی و تبخیر زیاد از خصوصیات اصلی این مناطق است بیشتر آب ناشی از بارندگی از طریق تبخیر از دسترس ساکنان آن ها خارج می شود یکی از راه کارهای مناسب در این مناطق جهت ذخیره آب استفاده از سدهای زیرزمینی است. منطقه مورد مطالعه حوضه عامر تپه از توابع شهرستان راین استان کرمان بوده و این تحقیق با هدف مکان یابی سد زیرزمینی با استفاده از نقشه های توپوگرافی ، زمین شناسی و مطالعات انجام شده در منطقه مورد مطالعه به کمک نرم افزار سیستم اطلاعات جغرافیایی و با استفاده از روش برهان خلف انجام گردید. در این پژوهش منطقه مورد مطالعه را به هفت زیرحوضه تقسیم نموده و موارد موثر در مکان یابی سد زیرزمینی از قبیل اقلیم، روان آب، شیب، رسوبات نفوذپذیر، گسل، وجود قنات در پایین دست احداث سد و حجم مناسب آبرفت جهت ذخیره سازی را در هر هفت زیرحوضه بررسی و سپس به حذف پلیگون هایی که فاقد شرایط مناسب جهت احداث سد زیرزمینی بودند، اقدام گردید. در نتیجه زیرحوضه ی c3 به عنوان مکان مناسب جهت احداث سد زیرزمینی تشخیص داده شد.
America and Securitization of Iran after the Islamic revolution 1979 till 2013; continuation or change(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
U.S foreign policy toward Iran had been so uncertain and variable since the beginning of this relation, but alongside fluctuations, some kind of consistency is distinguishable. Until the Islamic revolution of 1979by the Iranian people, Iran was playing a major role in the U.S. anti-communist strategy in the Middle East. U.S grand strategy was based on its confrontation with USSR and Iran was the key for controlling the Middle East and process of underpinning Iran’s power as a liberal ally in the region was at the core of U.S considerations in Iran. After the 1979 revolution, Iran’s priority had changed as a regional actor and it no longer identified itself as a member in the Western coalition based on American foreign policy. On the other hand, U.S. also stopped to identify Iran as a friend and started to demonize the new role Iran was playing in the Middle East and the world. By having these trends in mind, a very fundamental, important question strikes the mind: Did U.S has a turning point in its foreign policy toward Iran after the 1979 or the principle of its foreign policy was fixed and only tactical changes occurred? In order to answer this question I’m going to examine the history of U.S foreign policy toward Iran, particularly the post-revolutionary period. This analysis will be conducted according to the Copenhagen school definition of security and concept of securitization. This theoretical frame work brought us a comprehensive understanding of security and also a relative, useful categorization of security strategy in foreign policy. Different methodological approaches could be used in these frameworks but in this research I have used the discourse analysis method to explore the subject of research. Conclusion of the research shows us that American strategy toward Iran covers both permanent and variable factors but the permanent element was the key and variable factors made changes only in tactical level. U.S foreign policy was basically directed toward securitizing Iran but the world system, regional and national events also made it more powerful. It means that after the Islamic revolution of Iran, U.S. has continuously made an attempt in persuading other actors to securitize Iran. Before the Cold War, this securitization was in a low level but after the Cold War it can be classified as a high-securitization.
A Political Geographic Analysis of Developing State Systems(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study examines the evolution of state systems in seven developing world regions, including Central and South America, North and Sub-Saharan Africa, the Middle East, and Central and Southeast Asia, from the date of political independence to the early twenty-first century. The theoretical framework incorporates two propositions: that the central problem of Third World state formation has been the relative absence of the consolidation of geographic boundaries in response to external military threats, and the limited ability of governments to project their authority over sparsely inhabited territories. Additional hypotheses address the role of population and topography in public administration; the impact of ethno linguistic divisions on governance; the dynamics of domestic protests and violence; the political effect of external challenges to territorial integrity; and the relationship between boundaries and interstate conflict. These are applied at three levels of analysis. The domestic-level model introduces a measure of internal power projection capability that indicates the ability of political elites to administer taxation across territorial space. A second international-level model estimates the impact of these domestic structural variables on the extent of state participation in militarized interstate disputes. The final level addresses possible interdependence between internal and external variables. The outcomes suggest that while several predictors have had a significant impact on trends of consolidation and conflict across systems, there is considerable variation in effects between regions, calling into question common generalizations about the intrinsic qualities of developing states.
اثر عوامل انسانی بر شکل گیری بنگاههای صنعتی در استان های ایران با تأکید بر رهیافت داده های تابلویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انسان ها به طور طبیعی با محیط اطراف خود در تعامل هستند. زمانی که افراد در منطقه به خصوصی تصمیم به راه اندازی بنگاه خود می گیرند، ناگزیرند اثر برخی از عوامل انسانی را در این اقدام خود در نظر بگیرند. اهمیت درک این موضوع، در ادامه فعالیت بنگاه ها و موفقیت یا عدم موفقیت آنان و نیز فراهم آوردن موجبات توسعه اجتماعی و اقتصادی در آن منطقه، نمایان می گردد. چرا که کارآفرینان و سیاستگذاران با آگاهی از این عوامل خواهند توانست برای پیشرفت خود و مناطق مختلف کشور، به طور دقیق و صحیح هدف گذاری نمایند. هدف از این پژوهش، شناسایی تأثیر عوامل انسانی بر شکل گیری بنگاه های صنعتی در کلیه استان های ایران است. مطالعه حاضر از نوع توصیفی علّی معلولی بوده که در آن عوامل انسانی در سه شاخص جمعیت، درآمد خانوارها و نرخ بیکاری تشریح شده و مدل اقتصاد سنجی با استفاده از روش داده های تابلویی برآورد گردیده است. داده های مورد نیاز پژوهش از مرکز آمار ایران برای دوره زمانی 1390- 1386 به تفکیک 30 استان کشور گردآوری شده و با استفاده از دو نرم افزارEviews.6 و Stata.12 از طریق مدل اثرات ثابت مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج حاصل از این مطالعه معنی دار بودن معادله رگرسیون را تأیید کرد. همچنین مشخص گردید سه عامل انسانی جمعیت، درآمد خانوار ها و نرخ بیکاری اثر منفی و معنی داری بر شکل گیری بنگاه های ی صنعتی در کلیه استان های ایران دارند
تحلیل پیامدهای اجرای طرح یکپارچه سازی اراضی در مزارع شالیزاری (مطالعه موردی: روستای ولشکلا شهرستان ساری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: از آنجایی که تحقیق جامعی در راستای شناسایی پیامدها و نتایج طرح های یکپارچه سازی انجام نشده است، تحقیق حاضر باهدف تحلیل پیامدهای اجرای طرح یکپارچه سازی اراضی در روستای ولشکلا شهرستان ساری اجرا گردید.
روش: تحقیق حاضر به لحاظ هدف، کاربردی است و ماهیت تحلیلی دارد. برای گردآوری اطلاعات از مطالعات کتابخانه ای و پیمایش میدانی استفاده شده است. ابزار تحقیق پرسشنامه است که روایی و پایایی آن با استفاده از نظرات متخصصان و ضریب آلفای کرونباخ (833/0) مورد تأیید قرار گرفت. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل کلیه شالیکاران روستای ولشکلا در شهرستان ساری است که زمین شالیزاری شان تحت یکپارچه سازی قرار گرفته است (300=N). با استفاده از جدول نمونه گیری کرجسی و مورگان، نمونه آماری به تعداد 169 نفر تعیین گردید که در نهایت تجزیه وتحلیل داده ها بر روی 140 پاسخگو با استفاده از نرم افزار SPSS انجام شد.
یافته ها: نتیجه تحلیل عاملی 5 عامل را به عنوان پیامدها و اثرات حاصله از اجرای طرح یکپارچه سازی اراضی شالیزاری در منطقه مورد نظر شناسایی نمود که به ترتیب اهمیت عبارت اند از: پیامد اقتصادی، زیست محیطی، اجتماعی، فنی و فرهنگی. بر اساس یافته های تحقیق، یکپارچه سازی اراضی تأثیر ملموس و مثبتی بر وضعیت اقتصادی مردم داشته است. علاوه بر این، بهبود شاخص های زیست محیطی از جمله دستاوردهای اجرای طرح های یکپارچه سازی مطرح شده است. به طورکلی، پنج عامل شناسایی شده درمجموع 42/80 درصد از واریانس مربوط به پیامدهای اجرای طرح یکپارچه سازی اراضی را تبیین نمودند.
محدودیت ها: ایجاد انگیزه و ترغیب کشاورزان به پاسخگویی سؤالات تحقیق، عمده ترین چالش پژوهش حاضر بوده است.
راهکارهای عملی: با توجه به نتایج تحقیق مبنی بر اثرات مثبت اجرای طرح به ویژه در ابعاد اقتصادی، اکولوژیکی و اجتماعی، انتقال تجربیات و توجیه منافع حاصله به سایر مناطق مستعد اجرا یا مشمول طرح، می تواند به عنوان یک اقدام مؤثر بر پذیرش طرح توسط کشاورزان و ایجاد آمادگی آن ها برای اجرای طرح یکپارچه سازی محسوب گردد.
اصالت و ارزش: با توجه به اهمیت منطقه موردمطالعه به عنوان یک منطقه استراتژیک و پایلوت اجرای طرح یکپارچه سازی و به دلیل عدم انجام تحقیقی که پیامدهای اجرای طرح را بررسی کرده باشد، پژوهش حاضر تدوین و اجرا گردیده است. نتایج حاصله می تواند راهگشای اتخاذ تصمیمات و اقدامات مسئولین مربوطه در برنامه ریزی های آتی گردد.
بررسی توزیع مالکیت اتومبیل و موتورسیکلت در سطح کشور، مقایسه تطبیقی آمار سرشماری 85 و 90
حوزههای تخصصی:
امروزه رشد روزافزون جمعیت شهرها موجب توسعه ی آن ها در محیط های پیرامونی و بروز پدیده ی پراکندگی شهری شده است. گسترش افقی شهرها علاوه بر آثار مخرب زیست محیطی، منجر به افزایش وابستگی به اتومبیل و تسلط الگوی جا به جایی اتومبیل محور در سطح شهرها شده است. یکی از دلایل تشدید کننده ی این امر، افزایش مالکیت اتومبیل است. از سوی دیگر توجه به چگونگی توزیع مالکیت اتومبیل و موتورسیکلت در سطح کشور، به دلیل نقش آن در برنامه ریزی حمل و نقل و زیرساخت ها در سطح کلان ملی ضروری می نماید. بنابراین، پژوهش حاضر به بررسی چگونگی این توزیع و همچنین ارتباط رشد مالکیت اتومبیل و موتورسیکلت با رشد تعداد خانوارها در سطح شهرستان های کل کشور پرداخته است. داده های مورد نیاز از اطلاعات تعداد خانوار و تعداد اتومبیل و موتورسیکلت در اختیار آن از آمار سرشماری عمومی نفوس و مسکن کل کشور سال های 85 و 90 در سطح شهرستان ( 358شهرستان در سال 1385 و 387 شهرستان در سال 1390) استخراج شده است. تحلیل داده ها در محیط نرم افزار GIS و با بهره گیری از شاخص توزیع فضایی موران (برای سنجش درجه ی خودهمبستگی فضایی) و آماره G (برای تعیین الگوی قرارگیری خوشه ها) انجام شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که توزیع مالکیت اتومبیل و موتورسیکلت در سال های 85 و 90 از الگوی خوشه ای پیروی کرده و رشد مالکیت اتومبیل در سطح شهرستان ها بیشتر از رشد تعداد خانوارها بوده است؛ البته این افزایش ناشی از تمایل خانوارهای روستایی به تملک تعداد بیشتر اتومبیل است.
اقتصاد سیاسی فضا و تعادل منطقه ای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برقراری توازن و رسیدن به تعادل در بین مناطق، به عوامل عدیده ای بستگی دارد که ثروت و قدرت از مهم ترین آنها به شمار می رود. هندسه ی توزیع و ترسیب این دو عامل، تحت امر جریان اقتصاد سیاسی حاکم بر فضا شکل می گیرد. با توجه به نقش بنیادین رویکرد اقتصاد سیاسی در تولید فضا و ایجاد ناهمسانی فضایی، در این تحقیق تلاش شده است تحلیلی فضایی از رویکرد اقتصاد سیاسی حاکم بر ایران در دهه ی اخیر صورت پذیرد و ضمن ارزیابی توازن منطقه ای کشور، چگونگی نقش یابی اقتصاد سیاسی فضا بر نامتعادل سازی منطقه ای در ایران تبیین و تشریح شود. تحقیق حاضر با روشی توصیفی – تحلیلی و همبستگی صورت گرفته است و داده های مورد نظر در قالب 28 شاخص و متغیر برای دوره ی آماری 93-1384 از مطالعات اسنادی تهیه شده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از نقشه های توزیع درصدی در محیط نرم افزار GEO DaTM، روش های تصمیم گیری چندمعیاره TOPSIS و COPRAS، آماره موران محلی در محیط GIS 10 و رگرسیون خطی در SPSS استفاده شده است. نتایج نشان داد در جریان توزیع قدرت و ثروت کشور بین مناطق، گرایش و ساخت تک قطبی در اقتصاد سیاسی حاکم بر فضا وجود دارد. همچنین رویکرد فضایی اقتصاد سیاسی، منجر به پایابی نابرابری منطقه ای و شدت بخشی به نامتوازنی فضایی شده است که در نتیجه ی آن، یک قطب و خوشه برخوردار از مواهب اقتصادی – اجتماعی در فضای سرزمینی متشکل از مناطق تهران، البرز و اصفهان پدیدار شده است.
بررسی موانع توسعه صنعت گردشگری بین المللی در ایران با تأکید بر گردشگری ورودی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری یکی از نیازهای انسان مدرن است و در میان بخشهای مختلف اقتصادی، بیشترین رشد و درآمدزایی داشته است. رونق یا کسادی گردشگری در کشورها به عوامل مختلفی بستگی دارد. ایران به عنوان یکی از کشورهای دارای جاذبه های فراوان تاریخی فرهنگی و طبیعی دارای جایگاه مناسبی از نظر جذب گردشگر بین المللی نیست. از این رو، این تحقیق به دنبال شناخت عوامل مؤثر بر عدم توسعه صنعت گردشگری در ایران است. روش انجام تحقیق به شیوه توصیفی کمی و ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه و جامعه آماری 75 نفر متشکل از صاحبنظران، متخصصان و برخی مدیران دولتی بوده است. تجزیه و تحلیل داده ها به وسیله نرم افزار SPSS انجام شده است و از آزمونهای تحلیل واریانس یک طرفه و T تک نمونه ای برای سنجش تأثیر معناداری عوامل بر صنعت گردشگری ایران و از آزمون فریدمن برای رتبه بندی عوامل استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که عوامل سیاسی داخلی و خارجی، نهادی و سازمانی، زیربنایی و اقتصادی تأثیر معناداری بر عدم توسعه گردشگری در ایران دارند و عوامل فرهنگی و دینی، امنیتی و جاذبه های گردشگری تأثیر معناداری به عنوان موانع توسعه صنعت گردشگری در ایران ندارند.
جهان شهرها و نقشه های جدید ژئوپلیتیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همزمان با شتاب گرفتن فرایند «جهانی شدن» به خصوص «جهانی شدن اقتصاد» گروهی از اندیشمندان دست به نظریه پردازی های جدید زده و مدعی این مطلب شدند که فرایند جهانی شدن اهمیت «مکان ها» را از بین برده و «فاصله و مرز» دیگر معنایی ندارد. آنها مدعی شدند (جغرافیا دیگر مرده است) و «نقشه های جغرافیایی» چندان در دنیای جدید کارآمد نیستند. در پاسخ به این نظرات، جغرافی دانان زیادی دست به انجام یک سری تحقیقات انتقادی و تدوین مقالاتی در نقد این ادعا زدند. یکی از این کارها تهیه «نقشه های جدید ژئوپلیتیکی» است. در این پژوهش با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و رایانه ای به این مسئله پرداخته شد که جهانی شدن چه تأثیری روی نقشه ژئوپلیتیکی داشته و آیا جهانی شدن، نقش جغرافیا و نقشه های سیاسی را کمرنگ کرده است. همانطور که می دانیم شهرها در عرصه جهانی شدن خارج از مرزهای سیاسی خود به نقش آفرینی های جدیدی دست زدند و گاه اهمیتی فراتر از حکومت های خود پیدا کردند. «نقشه های جدید ژئوپلیتیکی» بجای تمرکز روی کشورها و مرزهای واقعی به سمت نقشه هایی رفته که به ترسیم «روابط شهرها» توجه می کند و در آن مرزهای واقعی چندان اهمیتی ندارد. در این راستا کارهای ارزنده ای انجام گرفته که یکی از آنها کار تیلور و همکارانش است. در «نقشه های جدید ژئوپلیتیکی» تمرکز روی ارتباطات بین شهرها در سراسر جهان است. ترسیم ارتباطات شهرهای سراسر جهان به بازنمایی جدید از «فضای اقتصاد جهانی جریان ها» کمک می کند که تکمیل کننده و نه جایگزین «فضای سیاسی بین المللی مکان ها» هستند. به عبارتی دیگر نقشه های جدید جریان های اقتصادی شهرهای جهانی تنها مکملی برای نقشه سیاسی بین المللی کشورها هستند که برای فهم تغییرات اجتماعی جدید تحت شرایط جهانی شدن یک چهارچوب فضایی مناسب را فراهم می آورند.
تحلیل دینامیکی پیامدهای اجتماعی- اقتصادی شرکت کشت و صنعت روژین تاک در شهرستان کرمانشاه با استفاده از نرم افزار ونسیم(Vensim)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از راهبردهای توسعه ی روستایی راه اندازی صنایع فرآوری محصولات کشاورزی و همچنین کشت و صنعت ها در مناطق روستایی می باشد. اگرچه این کارخانجات با هدف بهبود زندگی کشاورزان در مناطق روستایی احداث می شوند، با این حال نباید پیامدهای آن ها را نادیده گرفت. با توجه به پیچیدگی پیامدهای اجتماعی- اقتصادی طرح های توسعه، استفاده از تحلیل دینامیکی به عنوان تکنیکی مؤثر در تحلیل پیامدهای اجتماعی- اقتصادی ضروری به نظر می رسد. لذا هدف از این پژوهش کیفی تحلیل دینامیکی پیامدهای اجتماعی و اقتصادی شرکت کشت و صنعت روژین تاک در شهرستان کرمانشاه می باشد. جامعه ی مورد مطالعه ی این پژوهش را کشاورزان بالای 30 سال که قبل از احداث کارخانه ی روژین تاک در روستاهای تپه افشار، احمدوند، تازه آباد، توللی، سرابله و نظام آباد واقع در منطقه ی میان دربند و الهیارخانی زندگی می کردند، تشکیل داد. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و از طریق تکنیک گلوله برفی از مجموع این روستاها 120 نفر انتخاب شدند. در این تحقیق به منظور گردآوری اطلاعات از تکنیک های مصاحبه ی انفرادی و گروه متمرکز بهره گرفته شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از یک مدل سیستم دینامیکی با استفاده از نرم افزار ونسیم(Vensim) مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج تحلیل دینامیکی نشان داد که شرکت کشت و صنعت روژین تاک در منطقه ی الهیارخانی و میان دربند رابطه ی مستقیمی با موارد زیر داشته است: 1. ترویج کشت گوجه فرنگی 2. توسعه ی کسب و کار بخش کشاورزی و غیر کشاورزی3. اشتغال زایی 4.کاهش هزینه ی حمل و نقل محصول 5. تغییر الگوی کشت. بعلاوه افزایش درآمد و بهبود وضع اقتصادی یکی دیگر از پیامدهای مثبت ایجاد صنایع تبدیلی است که منجر به مهاجرت معکوس به روستاهای مورد مطالعه شده است. از طرفی افزایش بار ترافیکی از جمله تغییراتی است که منجر به آلودگی صوتی و تصادف در منطقه شده است. سیاست گذاران توسعه ی روستایی استان می توانند نتایج این مطالعه را مبنایی برای سنجش ریسک در برنامه ریزی صنایع روستایی آینده به کار گیرند. .