فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۴۱ تا ۱٬۷۶۰ مورد از کل ۴٬۲۲۷ مورد.
منبع:
گردشگری و توسعه سال هفتم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۱۵)
59 - 77
حوزههای تخصصی:
شناسایی، مقایسه و رتبه بندی نقاط قوت و ضعف احتمالی مهارت-های ارتباطی-احساسی کارکنان هتل ها به عنوان یک روش هوش رقابتی محسوب می شود که باعث هموار کردن مسیر توسعه این مهارت ها به طور مؤثر خواهد شد. پژوهش حاضر قصد دارد تا سه گروه هتل ایران را بر مبنای مهارت های قومی-فرهنگی کارکنان آنها در رابطه با مهمانان رتبه-بندی کند. در این راستا، سه گروه هتل اسپیناس (دو هتل)، پارسیان (سه هتل) و آریا (سه هتل) انتخاب و از پرسشنامه برای گردآوری داده ها استفاده شد. به منظور تحلیل داده ها و رتبه بندی سه گروه هتل فوق، ترکیب سه روش فازی، فرایند تحلیل سلسله مراتبی و مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج بیانگر آن است که نمونه آماری خبرگان به ترتیب، اهمیت بیشتری برای ابعاد احساس و بیان همدلی، اتخاذ دیدگاه همدلی، پذیرش تفاوت های فرهنگی و آگاهی همدلی قایل می باشند. همچنین، مهارت های قومی-فرهنگی کارکنان متعلق به گروه هتل های تحت بررسی به ترتیب از اسپیناس به آریا و پارسیان رتبه بندی می شود. به بیان دقیق تر، ضرایب نهایی نسبی هر یک از سه گروه فوق به-ترتیب 3455/0، 3285/0 و 3260/0 حاصل شد. این ضرایب نشان می دهد که اختلاف کمی بین این سه گروه هتل به لحاظ عملکرد مهارت های قومی-فرهنگی کارکنان آنها وجود دارد.
تحلیل الگوهای فضایی طبقات شاخص عدم آسایش (DI) در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مطالعه هدف آن است که در یک مطالعه جامع الگوهای فضایی تنش های گرمایی ایران در یک مقیاس منطقه ای با استفاده از شاخص عدم آسایش ( DI ) مورد بررسی قرار گیرد. لذا در راستای رسیدن به این هدف، داده های روزانه میانگین دما و رطوبت نسبی برای یک دوره آماری 30 ساله (2016-1987) برای 74 ایستگاه همدید از سازمان هواشناسی ایران اخذ شد. سپس داده های روزانه دما و رطوبت نسبی با استفاده از معادله شاخص عدم آسایش ( DI ) به مقادیر روزانه شاخص عدم آسایش ( DI ) تبدیل شدند. در نهایت در یک مقیاس سالانه، فراوانی روزهای همراه با تنش گرمایی برای هر ایستگاه به طور جداگانه شمارش و نقشه های توزیع فضایی آنها تهیه شدند. نتایج این تحقیق نشان داد که توزیع فضایی مجموع تمامی طبقات مختلف شاخص عدم آسایش ( DI ) از الگوهای اقلیمی شناخته شده در ایران پیروی می کنند به طوریکه نواحی مرتفع و کوهستانی غرب و شمال غرب ایران به دلیل پایین بودن ظرفیت رطوبتی هوا و همچنین پایین بودن میانگین دمای روزانه دارای کمترین روزهای همراه با تنش گرمایی بوده اند.، با توجه به عرض جغرافیایی پایین و نزدیکی به منابع رطوبتی، ایستگاه های جنوبی ایران به خصوص ایستگاه هایی که در نوار ساحلی خلیج فارس و دریای عمان قرار گرفته اند دارای بیشترین فراوانی روزهای همراه با تنش گرمایی بوده اند. علاوه بر این، مشخص شد که به ازای هر 100 متر ارتفاع از سطح دریا 9 روز از مجموع فراوانی روزهای همراه با تنش گرمایی در ایران کم می شود. این روند کاهشی به گونه ای است که از ارتفاع 2300 متری به بالاتر تنش گرمایی مشخصی در ایران مشاهده نمی شود.
مسیریابی کامل و تحلیل سینوپتیک یک نمونه مطالعاتی از سامانه های منجر به بارش های سنگین بیش از 50 میلیمتر در جنوب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بارش های سنگین و سیل آسای غیرطبیعی در مناطق خشک و کم باران و با پوشش گیاهی تنک در اغلب موارد منجر به رخداد سیلاب های با دبی بالا و غیرقابل پیش بینی شده و همه ساله خسارات زیادی در بخش های تأسیسات زیر بنایی، عمرانی و کشاورزی برای مناطق نیمه جنوبی کشورمان به بار می آورند. هدف اصلی این پژوهش بررسی و شناسایی الگوهای همدیدی و ترمودینامیک بارش های سنگین و مخاطره آمیز جنوب ایران است. بدین منظور از داده های بارش روزانه ایستگاه های منتخب بندرعباس، یزد، کرمان، جیرفت، شیراز و یاسوج و داده های مرکز ملی پیش بینی های محیطی آمریکا برای دوره 44 ساله (2014-1970) استفاده شده است. با بررسی بارش های روزانه بیش از 50 میلی متر ایستگاه های انتخابی، سامانه های بارش سنگین و سیل آسا شناسایی گردید و با استفاده از داده های رقومی فشار تراز دریا، ارتفاع ژئوپتانسیل، سرعت قائم جو، مؤلفه های مداری و نصف النهاری باد، نم ویژه نقشه های مربوطه ترسیم و مورد واکاوی قرار گرفتند. جهت تعیین مسیر و منشأ 105 سامانه ی بارشی ورودی به منطقه موردمطالعه، نقشه های فشار تراز دریا و ارتفاع ژئوپتانسیل تراز 700 و 500 هکتوپاسکال بررسی گردید. یافته ها نشان داد که بارش های سنگین منطقه جنوب ایران در قالب 4 الگوی همدید رخ می دهند. به ترتیب بیشترین تعداد سامانه هایی که برای منطقه بارش شدید داشتند، سامانه های سودانی، ادغامی سودانی-مدیترانه ای روی عراق، ادغامی سودانی-مدیترانه ای در شرق مدیترانه و مدیترانه ای بودند ازلحاظ منابع تغذیه رطوبتی در تراز 1000 هکتوپاسکال دریای عرب، خلیج عدن، سرخ و خلیج فارس نقش داشته اند؛ اما در ترازهای 850 تا 500 هکتوپاسکال خلیج عدن، دریای سرخ و خلیج فارس تأمین رطوبت بارش های سیلابی را بر عهده داشته اند. بیشترین میزان رطوبت مربوط به دریای عرب بوده و مدیترانه کمترین نقش را در انتقال رطوبت داشته است.
بررسی روند تغییرات آستانه های یخبندان(مطالعه موردی: ناحیه شمالغرب ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال هفتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۱۷
69 - 82
حوزههای تخصصی:
یخبندان نوعی پدیده هواشناسی است که در آن آب در مرحله انجماد و یا زیر نقطه انجماد قرار دارد. اگر درجه حرارت در طول شبانه روز کمتر از صفر درجه سانتی گراد باشد، به عنوان پدیده یخبندان نامیده می شود. یخبندان پیامدهای مهمی بر جنبه های گوناگون زندگی انسان، به ویژه فعالیت های کشاورزی و تولید مواد غذایی دارد. در این مطالعه به منظور بررسی روند تغییرات آستانه-های یخبندان در نواحی شمال غرب ایران از رویکرد های ناپارامتری (من-کندال)، پارامتری (ضریب همبستگی پیرسون) و آزمون روند سن استفاده گردید. نتایج تحقیق نشان داد که آزمون های من-کندال و پیرسون در ایستگاههای اردبیل، پارس آباد، ماکو، مراغه و مهاباد روند منفی داشتند به طوریکه از بین این ایستگاه ها فقط ایستگاه اردبیل در سطح اعتماد 05/0 با توجه روش من-کندال روند معنی دار کاهشی را نشان داد و بقیه ایستگاه های ذکر شده روندشان معنی دار نبود. روش آزمون روند سن برای ایستگاه مهاباد در همه مقادیر روند کاهشی ارائه داد درحالی که این روش در ایستگاه مراغه هیچ روندی نداشت. ایستگاه های تبریز و ماکو فقط در مقادیر کم باند 5 درصد روند منفی نشان دادند و برای بقیه مقادیر در دو باند مورد بررسی هیچ روندی را نشان نداد. ایستگاه اردبیل هم به جز مقادیر کم باند 10درصد در بقیه مقادیر روند منفی داشت. ایستگاه های ارومیه، پارس آباد و خوی در برخی مقادیر روند منفی و در برخی هم روند مثبت نشان دادند. بررسی تغییرات آستانه های این پدیده اقلیمی می تواند به تصمیم گیری بهتر در خصوص کشاورزی، مدیریت منابع آب و سازگاری با اثرات تغییر اقلیم در این بخش از کشور کمک کند.
رویکرد تجارت تسلیحاتی روسیه در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا: جنبه های اقتصادی و استراتژیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۵۲)
84 - 103
حوزههای تخصصی:
این مقاله درصدد ارزیابی اهداف روسیه از توسعه تجارت تسلیحاتی با منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا و پیامدهای رویکرد روسیه در این زمینه برای منطقه است. این مقاله استدلال می کند که اهداف روسیه را می توان به دو دسته اهداف اقتصادی و استراتژیک تقسیم بندی کرد. اگرچه در بازه زمانی کوتاه مدت، پیامدهای این سیاست برای منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا در قالب تشدید رقابت تسلیحاتی و افزایش احتمال وقوع جنگ های نیابتی نمود پیدا می کند، در بلندمدت این روند می تواند به عاملی مثبت در راستای تثبیت موازنه قدرت در منطقه میان متحدان آمریکا و دولت های ضدآمریکایی تبدیل شود. در این مقاله، از روش کیفی بر مبنای توصیف و تحلیل روندها بهره گرفته شده است. اگرچه در بحث از فروش تسلیحات روسی، داده های آماری نیز مورد توجه و بررسی قرار گرفته، ماهیت پژوهش و تحلیل نهایی همچنان کیفی است. رویکرد پژوهشی این مقاله، رویکرد استقرایی است و بر اساس آن، تلاش شده از داده های جمع آوری شده بهمنظور دستیابی به یک الگوی مناسب برای تحلیل اهداف و پیامدهای رویکرد تجارت تسلیحاتی روسیه در خاورمیانه و شمال آفریقا بهره گیری شود.
بررسی رفتار زیست محیطی زنان روستایی حوضه آبخیز هلیل رود شهرستان جیرفت با استفاده از نظریه رفتار برنامه ریزی شده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و یکم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
97 - 121
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف بررسی رفتار زیست محیطی زنان روستایی حوضه آبخیز هلیل رود شهرستان جیرفت با استفاده از نظریه رفتار برنامه ریزی شده در تابستان 1396 انجام شد. روش تحقیق پیمایشی- توصیفی بود. جامعه آماری در دسترس تحقیق زنان روستایی حوضه آبخیز هلیل رود بودند (1288=N). حجم نمونه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان 297 نفر تعیین شد. برای مطالعه افراد نمونه، از روش نمونه گیری طبقه ای تناسبی استفاده شد. ابزار تحقیق پرسشنامه بود که روایی و پایایی آن مورد تأیید قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که بین متغیرهای زمینه ای تحقیق (نگرش زیست محیطی، هنجار ذهنی و کنترل رفتاری درک شده) و متغیر میانجی (نیت زیست محیطی) رابطه مثبت و معنی دار در سطح خطای یک درصد وجود دارد؛ همچنین، رابطه ای مثبت و معنی دار بین نیت و رفتار زیست محیطی زنان روستایی مورد مطالعه در سطح خطای یک درصد وجود دارد. به طور کلی، متغیرهای زمینه ای توانستند از طریق نیت زیست محیطی، 63 درصد تغییرات رفتار زیست محیطی زنان روستایی مورد مطالعه را تبیین کنند.
تحلیل عملکرد دهیاری ها با رویکرد جنسیتی از دیدگاه مردم و شوراهای اسلامی: مطالعه موردی روستاهای شهرستان بوئین میاندشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و یکم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
123 - 143
حوزههای تخصصی:
تحقیق کاربردی حاضر با هدف تحلیل عملکرد دهیاران با رویکرد جنسیتی در شهرستان بوئین میاندشت به روش توصیفی- تحلیلی انجام گرفت و داده های پژوهش به دو روش میدانی و کتابخانه ای جمع آوری شد.. جامعه آماری شامل خانوارهای ساکن روستاهای دارای دهیاری شهرستان بوئین میاندشت بود (2654=N). نمونه گیری به روش تصادفی و با رعایت انتساب متناسب صورت گرفت و با استفاده از رابطه کوکران، تعداد نمونه 335 نفر به دست آمد. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه بود که پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ برابر با 87/0 به دست آمد. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون های t و رگرسیون لجستیک انجام شد. نتایج تحقیق نشان داد که در حوزه اجتماعی، دهیاران زن عملکرد بهتری نسبت به دهیاران مرد دارند؛ البته در حوزه محیطی- کالبدی، دهیاران مرد از عملکرد بهتری برخوردارند و به طور کلی، عملکرد هر دو گروه از دهیاران در این حوزه نسبت به حوزه های دیگر بهتر است؛ همچنین، در حوزه مدیریت بحران، هر دو گروه از کمترین میانگین برخوردارند. نتایج رگرسیون لجستیک نیز نشان داد که حوزه های اجتماعی و محیطی- کالبدی تأثیر معنی دار در عملکرد دهیاران دارند.
تبیین الگوی عوامل ژئوپلیتیکی تنش در روابط کشورها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال سوم بهار ۱۳۹۷ شماره ۹
10.22067/pg.v3i9.78432
حوزههای تخصصی:
ارزش ها و عوامل جغرافیایی و ژئوپلیتیکی در بسیاری از مواقع نقش عمده ای در بروز تنش بین کشورها ایفا می کنند. که در نهایت تعدادی از آن ها ممکن است تبدیل به منازعه و درگیری نیز شوند. از آن جا که ارزش های جغرافیایی و ژئوپلیتیکی نسبت به سایر عوامل ایجاد کننده تنش از پایداری و دوام طولانی مدت برخوردارند و حکومت ها در کوتاه مدت قادر به حل و فصل تنش ها و منازعات ناشی از آن نیستند، شناسایی و طبقه بندی این دسته از عوامل ضروری است. در این راستا، این پژوهش به دنبال آن است تا ضمن نقد و بازبینی مدل «هایپوتیتکا»ی پیتر هاگت و بیان نواقص و کاستی های آن به ارائه یک الگوی جدید در رابطه با سرچشمه های ژئوپلیتیکی تنش در روابط کشورها که مبین شرایط کنونی فضای بین الملل باشد، بپردازد. بر این اساس بنیاد پژوهش حاضر بر شناسایی و طبقه بندی سرچشمه های ژئوپلیتیکی تنش در روابط کشورها و ارائه آن به صورت یک الگوی جدید قرار دارد و بر این فرض استوار است که مدل پیتر هاگت در شرایط فعلی قادر به تبیین کامل سرچشمه های ژئوپلیتیکی تنش در روابط کشورها نیست. این پژوهش به شیوه توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و بهره گیری از رویکردهای استنباطی و اسنادی صورت گرفته است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که الگوی جامع سرچشمه های ژئوپلیتیکی تنش که مبین شرایط کنونی روابط کشورها باشد، باید عوامل و متغیرهای تنش زای ژئوکالچر، ژئواکونومیک، سیاسی، ژئواستراتژیک، سرزمینی و قلمروی، هیدروپلیتیک، زیست محیطی و عوامل مربوط به کارکرد فضای مجازی را در بر گیرد.
تبیین نقش عوامل جغرافیای انسانی در قدرت دریایی کشورها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قدرت دریایی کشورها از مؤلفه هایی همانند: مؤلفه جغرافیایی - سرزمینی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، دیپلماتیک و نظامی شکل یافته است. پدیده های جغرافیایی با ماهیت انسانی، مؤلفه مهم در ساختار قدرت دریایی کشورها است. تحقیق حاضر به تبیین نقش عناصر مؤلفه جغرافیای انسانی در قدرت دریایی کشورها پرداخته است. وضعیت سیاسی و امنیتی قلمرو سرزمینی کشور (داخل کشور و مرزهای آبی و خشکی)، جمعیت و اجتماع ساحلی، شهرها و بنادر ساحلی، پایگاه های نظامی ساحلی و دریایی، پیوند شبکه های ارتباطی داخل کشور با منطقه ساحلی، مهمترین عناصر مؤلفه جغرافیای انسانی قدرت دریایی کشورها است. این تحقیق از لحاظ هدف بنیادی و از حیث ماهیت و روش، توصیفی - تحلیلی است. ابزار گردآوری اطلاعات از طریق مراجعه به منابع کتابخانه ای، مقالات و اسناد است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش کیفی و استنباطی انجام شده است. عناصر مؤلفه جغرافیای انسانی قدرت دریایی، بطور مصداقی در برخی کشورها مورد بحث قرار گرفته است. یافته های تحقیق مؤید آن است که تمامی عناصر مؤلفه جغرافیای انسانی بنحوی بر قدرت دریایی کشورها تأثیر می گذارد. تنش های سیاسی و امنیتی قلمرو سرزمینی و پایگاه های نظامی دریایی، مهمترین عناصر در بین عناصر مؤلفه جغرافیای انسانی قدرت دریایی است. نقش تمامی عناصر مؤلفه جغرافیای انسانی در قدرت دریایی کشورها، به استثنای وضعیت سیاسی و امنیتی قلمرو سرزمینی، به عنصر ویژگی طبیعی منطقه ساحلی وابسته است. حتی پایگاه های نظامی دریایی که دور از ساحل هستند، بدون ارتباط با منطقه ساحلی و سرزمین اصلی، فاقد قدرت اثربخشی خواهند بود.
پیش بینی روند تغییرات زمین لغزش منطقه شمال قوچان با توجه به عوامل مؤثر بر لغزش به روش شبکه عصبی، اتوماتای سلولی- مارکوف و رگرسیون لجستیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمین لغزش از عمده مخاطرات طبیعی است که هرساله باعث خسارت های جانی و مالی فراوانی می شود؛ بدین دلیل پرداختن به موضوع شناسایی علل و دلایل ایجاد آن و ارائه راهکار جهت کاهش این خسارت ها از اهمیت خاص برخوردار است. منطقه شمال قوچان در ایران به دلیل موقعیت جغرافیایی، ویژگی های طبیعی و زمین شناختی و همچنین تغییر کاربری شدید زمین یکی از مناطق مستعد بروز زمین لغزش است. به منظور شناسایی و تعیین مناطق حساس به لغزش با کمک گرفتن از عوامل مؤثر در آن با استفاده از روش شبکه عصبی، روش آماری مارکوف و رگرسیون لجستیک این پژوهش انجام شد. نقشه زمین لغزش موجود با استفاده از تصاویر ماهواره ای گوگل ارث برای سال های 2004،2010 و 2016 تهیه شد و به دو کلاس، محل های لغزش رخ داده و رخ نداده طبقه بندی شد. مقایسه نقشه شبیه سازی شده سال 2016 هر یک از مدل ها با نقشه طبقه بندی شده واقعی نشان داد که شاخص کاپا در نقشه های حساسیت لغزش ایجادشده توسط مدل شبکه عصبی چند لایه پرسپترون، مدل مارکوف و مدل رگرسیون لجستیک به ترتیب برابر 0.96، 0.72 و 0.86 است. این بدان معنی است که مدل شبکه عصبی پرسپترون مدل مناسبی برای پیش بینی تغییرات زمین لغزش در این منطقه است. نتایج نشان داد، با سست شدن سازندها، تغییر کاربری اراضی به سمت مراتع فقیر و اراضی کشاورزی دیم، افزایش شیب خطر رخداد زمین لغزش زیاد شده است.
تبیین هم بستگی فضایی خدمات عمومی و گردشگری شهری مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال هفتم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۱۵)
130 - 148
حوزههای تخصصی:
شهر مشهد در دهه های اخیر تحولات فضایی فزاینده ای در توسعه خدمات عمومی خود تجربه کرده است. توزیع نامتوازن خدمات عمومی مشهد مسائل مختلفی برای گردشگران و ساکنین بوجود آورده است. پژوهش حاضر دو هدف اصلی را دنبال می نماید. یک هدف بررسی همبستگی فضایی میان خدمات عمومی و خدمات گردشگری شهری از یک طرف و همبستگی فضایی میان خدمات عمومی و جاذبه های گردشگری شهری از طرف دیگر است. هدف دیگر بررسی نابرابری فضایی میان حوزه های شهری در دسترسی به خدمات عمومی است. به همین منظور ابتدا تلاش می شود با رویکردی توصیفی شاخص های دسترسی به خدمات عمومی و خدمات و جاذبه های گردشگری شهری مشهد محاسبه شود. این شاخص ها با استفاده از تکنیک درونیابی وزنی معکوس فاصله (IDW) و مبتنی بر داده های پایگاه اطلاعات شهری مشهد محاسبه می شوند. سپس با استفاده از ضرایب همبستگی پیرسون و تکنیک های تحلیل عاملی و تحلیل خوشه ای همبستگی فضایی میان شاخص های دسترسی مورد آزمون قرار می گیرد. نتایج پژوهش بیانگر همبستگی فضایی معناداری میان دسترسی به خدمات عمومی و دسترسی به خدمات و جاذبه های گردشگری شهری مشهد است. همچنین نابرابری فضایی میان حوزه های مرکزی در مقایسه با حوزه های حاشیه ای شهر مشهد در دسترسی به خدمات عمومی تایید می شود. مجموعه این نتایج بیانگر اثرات فضایی معنادارگردشگری شهری بر توسعه فضایی خدمات عمومی بویژه در حوزه های مرکزی شهر مشهد است.
تحلیلی بر عملکرد خانه های دوم در توسعه پایدار روستاهای کوهستانی: مطالعه موردی بخش چهاردانگه، شهرستان ساری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و یکم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
133 - 159
حوزههای تخصصی:
هدف کلی پژوهش حاضر تحلیلی بر عملکرد خانه های دوم در توسعه پایدار روستاهای کوهستانی در بخش چهاردانگه شهرستان ساری بود. دو پرسشنامه (جامعه میزبان و جامعه مهمان) برای انجام تحقیق طراحی شد و به منظور تحلیل داده ها در محیط نرم افزاری SPSS از آزمون های آماری فراوانی، فای (کرامر V)، فریدمن، کای اسکوئر و ویلکاکسون استفاده شد. نتایج مطالعات نشان داد که پیامد های منفی اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی ناشی از گسترش خانه های دوم در منطقه مورد مطالعه بیش از آثار مثبت آنهاست و آزمون ها در سطح 99 درصد معنی دار است؛ همچنین، از دیدگاه ساکنان، خانه های دوم بر شاخص های اقتصادی (افزایش درآمد، ایجاد اشتغال، و تنوع شغلی)، اجتماعی و فرهنگی (افزایش سطح آگاهی، امنیت و تراکم جمعیت) و زیست محیطی (دفع زباله، آلودگی محیطی، و تغییر کاربری اراضی) اثر گذار است. به منظور کاهش پیامدهای منفی گسترش خانه های دوم، باید مطالعات جامع در خصوص تعیین ظرفیت تحمل حوزه های گردشگری در روستاها تهیه شود و نظارت اجرایی بر ساخت و سازها در محدوده بافت مسکونی روستاها به منظور رسیدن به توسعه پایدار روستایی صورت گیرد.
بررسی عوامل مؤثر بر نیات رفتاری مشتریان هتل های پنج ستاره مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال هفتم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۱۵)
78 - 96
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی تأثیر تصویر نام تجاری، قیمت ادراک شده، اعتماد مشتری و ارزش ادراک شده بر نیات رفتاری مشتریان هتل های پنج ستاره مشهد می پردازد. این تحقیق برحسب هدف، کاربردی و از نظر شیوه گردآوری اطلاعات تحقیقی- توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری در این تحقیق، مشتریان هتل های پنج ستاره مشهد است که در اردیبهشت و خرداد سال 1396 به این هتل ها مراجعه کرده اند و نمونه آماری تعداد 384 نفر در نظر گرفته شده است. از پرسشنامه جهت گردآوری داده-های تحقیق استفاده شده که روائی محتوایی آن با مراجعه به نظر خبرگان و کارشناسان بازاریابی و روائی سازه آن با استفاده از روش تحلیل عاملی تائید گردید. پایایی سوالات پرسشنامه نیز با استفاده از روش آلفای کرونباخ 919/0 محاسبه شد که نشاندهنده پایایی مطلوب است. داده های پژوهش به روش مدل یابی معادلات ساختاری توسط نرم افزار لیزرل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها حاکی از تأثیر مثبت و معنادار تصویر نام تجاری هتل بر قیمت ادراک شده و اعتماد مشتری می باشد؛ اما تأثیر آن بر ارزش ادراک شده تأیید نشد. همچنین تصویر نام تجاری هتل بر نیات رفتاری از طریق اعتماد مشتری و قیمت ادراک شده تأثیر مثبت و معنادار دارد.
بررسی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر پذیرش اینترنت در توسعه گردشگری سلامت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال هفتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۱۷)
100 - 118
حوزههای تخصصی:
گردشگری و اقتصاد مربوط به آن در حال حاضر، در تغییر و تحول بوده و یکی از ارکان اصلی اقتصاد تجاری جهان است و نقش حیاتی را در اقتصاد جهانی ایفا می کند. گردشگری درمانی به عنوان یکی از ابعاد گردشگری، هرگونه مسافرت برای درمان بیماری را در بر می گیرد و به توسعه پایدار و پویایی اقتصاد کشور کمک می نماید. این پژوهش با هدف بررسی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر پذیرش اینترنت در توسعه گردشگری درمانی انجام شده است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش را گردشگران خارجی که به منظور فعالیت-های درمانی به شرکت های گردشگری درمانی شهر مشهد مراجعه می کنند تشکیل داده است که با استفاده از نمونه گیری قضاوتی(در دسترس)، 271 نفر از گردشگران (بیماران)، به عنوان نمونه انتخاب شدند. جهت جمع آوری اطلاعات در این پژوهش از پرسشنامه استاندارد شده چن و همکاران(2004) به دو زبان فارسی و عربی با پایایی 91% و جهت آزمون فرضیات و اولویت بندی عوامل موثر بر آن از معادلات ساختاری و نرم افزار AMOS و SPSS18 استفاده شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که به ترتیب عوامل سازگاری، سودمندی ادراک شده،کیفیت خدمات ادراک شده، اعتماد ادراک شده، سهولت ادراک شده بر پذیرش اینترنت تأثیر گذار است که منجر به توسعه گردشگری درمانی می شود.
بررسی عوامل اثرگذار بر انگیزه گردشگران رویداد در انتخاب مقصد گردشگری و اثر آن بر وفاداری گردشگران (نمونه موردی: جشنواره گل و گلاب قمصر و نیاسر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال هفتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۱۴)
135 - 155
حوزههای تخصصی:
رویدادهایی مانند جشنواره های فرهنگی – هنری، رویداد های ورزشی و جشنواره های آیینی از عوامل مهم جذب گردشگر به شمار می روند. هر ساله در فصل بهار در مناطق کوهپایه ای و کوهستانی شهرستان کاشان جشنواره فرهنگی و آیینی گل و گلاب برگزار می گردد که هزاران گردشگر را به سوی خود جذب می کند. هدف پژوهش بررسی عوامل اثرگذار بر انگیزه گردشگران بازدیدکننده از رویداد گلابگیری در دو منطقه قمصر و نیاسر است. در ادامه اثر آن بر وفاداری گردشگران و تمایل به بازدید مجدد از جشنواره مورد سنجش قرار گرفته است. روش بررسی توصیفی- تحلیلی است و ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته ای با 34 سوال عمومی و تخصصی است که روایی آن به روش صوری و پایایی آن با آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت. داده های گردآوری شده با استفاده از نرم افزار spss و Amos مدل سازی و تحلیل شده است. نتایج مدلسازی معادلات ساختاری گویای این واقعیت است که انگیزه خرید عرقیات گیاهی سالم و سنتی مرغوب تولید شده در این منطقه با شهرت ملی و جهانی خود بیشترین انگیزه کششی را با وزن رگرسیونی 98/0برای گردشگران داشته اند. پس از آن جشنواره گل و گلاب به عنوان رویدادی فرهنگی، جایگاه دوم انگیزه کششی برای حضور گردشگران در این منطقه با بار عاملی 96/0 را به خود اختصاص داده است. همچنین اثر گذاری انگیزه گردشگران بر وفاداری آنان نسبت به مقصد گردشگری با وزن رگرسیونی 65/0 و سطح معناداری کمتر از 05/0 مورد تأیید قرار می گیرد
پهنه بندی سیل با استفاده از مدل هیدرولیکی HEC-RAS در پایین دست حوزه آبخیز خرم آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال هفتم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۶
211 - 226
حوزههای تخصصی:
یکی از راه کارهای اساسی برای کنترل و کاهش اثرات مخرب سیل، شناسایی مناطق سیل گیر در حوزه های آبخیز است. پهنه بندی سیل یکی از بهترین روش ها برای برنامه ریزی و شناسایی مناطق تحت تاثیر سیل می باشد. بدین منظور در حوزه آبخیز خرم آباد واقع در استان لرستان با معرفی شرایط مرزی جریان، دبی حداکثر لحظه ای با دوره بازگشت های مختلف، مقاطع عرضی و فاصله آنها و ضریب زبری مانینگ برای هر مقطع به مدل هیدرولیکی HEC-RAS، این مدل اجرا و نیم رخ سطح آب در دوره های بازگشت مختلف سیل به دست آمد. نتایج حاصل از پهنه بندی نشان داد که پهنه سیل مربوط به دبی با دوره بازگشت دو ساله با 125/145 مترمکعب بر ثانیه مساحتی برابر با 63/8 کیلومتر مربع و پهنه سیل مربوط به دبی با دوره بازگشت 100 ساله با 781/553 مترمکعب بر ثانیه مساحتی برابر با 10 کیلومتر مربع در منطقه تحت تاثیر قرار می دهد. به طوری که سیل با دوره بازگشت 100 سال حدوداً 4/4 کیلومتر مربع از اراضی دیم واقع در محدوده، 4/2 کیلومتر مربع از اراضی مرتعی، سطحی نزدیک به 4/1کیلومتر مربع از اراضی مسکونی، 6/1 جاده و 2/0 از اراضی رهاشده را تحت تاثیر قرار می دهد. به همین ترتیب برای سایر دوره بازگشت ها نیز مشاهده شد که بیشترین سطح درگیر سیل به ترتیب به اراضی زراعی دیم، مراتع، جاده، اراضی مسکونی و زمین های رهاشده مربوط می شود.
بررسی تغییرات پرفشار جنب حاره تراز 500 هکتوپاسکال نیوار ایران با رویکرد تغییر اقلیم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال هفتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۸
1 - 16
حوزههای تخصصی:
پرفشار جنب حاره آزور بارزترین و دائمی ترین سیمای گردش وردسپهری در منطقه جنب حاره نیمکره شمالی و ایران به شمار می رود. بررسی آثار و منابع منتشرشده در رابطه با تغییرات پرفشار جنب حاره ای نشان می دهد که یک تحقیق جامع درباره تغییرات این پرفشار در فصول مختلف لازم است. افزایش یا کاهش شاخص شدت و شاخص گسترش شرقی و شمالی پرفشار جنب حاره در سطح ۵۰۰ هکتوپاسکال، تعیین کننده اصلی دوره های خشک و مرطوب در ایران است. ازاین رو هدف این مطالعه، تبیین تغییرات زمانی _ مکانی پرفشار جنب حاره و به عبارتی تعیین مرز شمالی و شرقی و همچنین شدت این سیستم در فصول مختلف بر روی ایران بوده است. بدین منظور داده های فرمت NC ارتفاع ژئوپتانسیل ساعت 12GMT طی یک دوره 68 ساله (1948- 2015) از پایگاه داده مرکز پیش بینی محیطی/ مرکز ملی پژوهش های جوی نوآ اخذ گردید و برای طبقه بندی فصلی و تهیه نقشه های مورد نظر در مراحل بعدی به فرمت های استاندارد و مورد نظرتبدیل شدند. نقشه و نمودارهای سری زمانی میانگین پرفشار جنب حاره در نیوار ایران بیانگر افزایش شاخص سطح و شدت در همه فصول باشد. شیب خط روند تمامی فصول افزایشی بوده و میانگین ارتفاع ژئوپتانسیل در نیوار ایران با آهنگ 87/5 ژئوپتانسیل متر در هر 10 سال افزایش یافته و در سال 2015 به حداکثر آنومالی مثبت رسیده است.
بررسی اثرات تغییر اقلیم بر الگوی انباشت گرمایی مناطق کشت درخت سیب در ایران در دوره آینده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییر اقلیم مهم ترین چالش پیش روی بشر است. زیر بخش باغبانی یکی از بخش های حساس به تغییرات اقلیمی است. در مطالعه حاضر برای آشکار سازی اثرات تغییر اقلیم بر وضعیت انباشت گرمایی مناطق کشت درخت سیب در ایران، از داده شبیه سازی شده برونداد مدل جفت شده HadGEM2-ES از سری مدلهای CMIP5 ، براساس سناریوهای واداشت تابشی RCP8.5 و RCP4.5 به عنوان سناریوهای بدبینانه و خوشبینانه، استفاده شد. نتایج نشان داد که انباشت گرمایی مناطق کشت درخت سیب در دوره آینده نسبت به دوره پایه افزایش خواهد یافت. به طور نمونه، در آستانه زیستی درخت سیب براساس سناریوی RCP8.5 در دوره آینده میانی (2055-2020) و آینده دور (2090-2056)، به ترتیب 1132 و2171 درجه روز فعال بر انباشت گرمایی افزوده خواهد شد. این شرایط به ترتیب معادل 51 و 42 درصد افزایش پتانسیل گرمایی مناطق کشت درخت سیب خواهد بود. براساس سناریوی RCP4.5 ، به ترتیب 390 و 680 درجه روز فعال، معادل 3/9 و 1/15 درصد افزایش انباشت گرمایی نسبت به دوره پایه رخ خواهد داد. از نظر توزیع فضایی کم ترین انباشت گرمایی در مناطق شمال غرب و البرز مرکزی محدوده کشت درخت سیب رخ خواهد داد. در چشم اندازهای طبیعی کم ارتفاع، دره ها و دشت های نواحی شمال شرق، نیمه جنوبی زاگرس مرکزی و اطراف دریاچه ارومیه، پتانسیل و انباشت گرمایی بالاتری در آینده رخ خواهد داد. بنابراین یکی ازاثرات تغییر اقلیم بر درختان میوه، از طریق افزایش انباشت گرمایی در دوره آینده رخ خواهد داد. افزایش پتانسیل یا انباشت گرمایی موجب کاهش طول دوره رشد درختان میوه خواهد شد. در واقع درختان میوه سیکل رویشی و زایشی خود را زودتر تکمیل خواهند کرد.
برآورد میزان فرسایش خاک و تولید رسوب در حوضه آبخیز کنگیر در استان ایلام با استفاده از مدل E.P.M(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال هفتم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۶
1 - 22
حوزههای تخصصی:
فرسایش خاک امروزه یکی از خطرات جدی برای منابع طبیعی هر کشور محسوب می گردد و در بسیاری از مناطق جهان و نیز ایران فرسایش یکی از مخاطرات طبیعی تلقی می گردد. امروزه وجود سامانه های دقیق و مدل های ریاضی مختلف فرسایشی امکان ذخیره اطلاعات پایه و به روز را به پژوهشگران می دهند تا بتوانند میزان فرسایش و تولید رسوب را در حوضه های آبخیز برآورد کنند. در تحقیق حاضر با استفاده از مدل فرسایش E.P.M ((Erosion Potential Method به بررسی و میزان فرسایش پذیری حوضه آبخیز کنگیر در استان ایلام پرداخته شده است. در گام اول با استفاده از نقشه های توپوگرافی 1:50000 مرز حوضه مشخص گردید. همچنین از نقشه های رقومی آبراهه ها، زمین شناسی، کاربری اراضی، بارش، پوشش گیاهی، تصاویر ماهواره اییIRS و ETM+ مربوط به سال 1393 استفاده گردید. منطقه موردمطالعه در قسمت شمالی استان ایلام و در حوضه استحفاظی شهرستان ایوان قرار دارد. این منطقه ازجمله مناطق پر بارش استان ایلام بوده و متوسط سالیانه بارش در این ناحیه بیش از 700 میلی متر است. وجود سازندهای حساس به فرسایش و کوهستانی بودن منطقه و شیب زیاد سبب شده که منطقه موردمطالعه از مناطق مستعد جهت فرسایش خاک باشد. میزان فرسایش ویژه در این حوضه در سال معادل 5/13 تن در هکتار در سال برآورد گردید که معادل 961 مترمکعب در کیلومترمربع در سال می باشد. مقدار ضریب رسوب دهی حوضه کنگیر 81/0 محاسبه گردید. به طوری کلی نتایج تحقیق نشان دهنده فرسایش پذیری متوسط حوضه آبخیز است که به ترتیب بیشترین فرسایش متعلق به قسمت های غربی و جنوب غربی و کمترین فرسایش مربوط قسمت های مرکز و شمال غربی حوضه آبخیز موردمطالعه است.
رابطه میان مدیریت دانش مرتبط با زلزله و تاب آوری (مطالعه موردی: داوطلبان آموزش دیده محله سرآسیاب کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در طی چند دهه اخیر، جوامع جهانی برای کاهش خسارات ناشی از وقوع بلایای طبیعی و افزایش توانایی های اجتماعات محلی سعی در غنا بخشیدن به رویکردهای مدیریت بحران داشتند. به دنبال این تلاش ها، در کنفرانس بین المللی هیوگو در ژاپن، تاب آوری جوامع محلی به عنوان رویکردی جامع مطرح شد. علاوه براین، بر دانش نیز به عنوان ابزاری برای دستیابی به مدیریت بلایای طبیعی اثربخش و کارا، و در پی آن رسیدن به تاب آوری تأکید شد. از طرف دیگر چون شهر کرمان از نظر وضعیت نسبی بودن خطر زلزله در سطح بسیار زیاد درجه بندی شده است، هدف کلی از این تحقیق رابطه میان مدیریت دانش مرتبط با زلزله و تاب آوری می باشد. روش تحقیق توصیفی- پیمایشی از نوع همبستگی بوده که برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه استفاده گردید. پرسش نامه مورد استفاده در این تحقیق محقق ساخته می باشد که روایی آن توسط استادان راهنما و مشاور و دیگر متخصصین تأیید گردید. همچنین ضریب پایایی پرسش نامه ۸۵۱/ برآورد گردید. نمونه آماری این تحقیق ۱۰۳ نفر می باشد که با استفاده از جدول مورگان و به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون های تی تک نمونه ای، تی دو نمونه ای، آنوا و همچنین از آزمون ضریب همبستگی پیرسون برای تأیید یا رد فرضیات استفاده شد. نتایج نشان داد که میان مدیریت دانش مرتبط با زلزله و تاب آوری رابطه مثبت و معناداری وجود دارد؛ علاوه بر این تمامی فرضیات فرعی نیز مورد تأیید قرار گرفتند. از طرفی دیگر نتایج حاصل از مقایسه میانگین ها حاکی از آن است که میانگین مدیریت دانش بین دو گروه زن و مرد تفاوتی ندارد، اما میانگین مدیریت دانش در گروه های باتجربه و بی تجربه، تحصیلی و سنی متفاوت است و میانگین تاب آوری در بین تمامی گروه ها متفاوت است.