مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
خاورمیانه و شمال آفریقا
حوزه های تخصصی:
آب عامل مهم تامین سلامت انسان و منبع عمده تهیه مواد غذایی و یکی از عوامل توسعه اقتصادی است. تنها 3% از آب کره زمین قابل شرب است که از این مقدار 7% آن نیز به صورت یخ و کوههای یخی است که غیرقابل استفاده می باشد. خاورمیانه و شمال آفریقا جز کم آب ترین مناطق جهان است. در شرایطی که وجود عوامل طبیعی مانند خشکسالی های متناوب و عدم ذخیره آب شیرین ...
بهداشت باروری؛ اهمیت درآمد یا آموزش؟مطالعه تطبیقی کشورهای جهان با تاکید بر مناطق آسیای میانه، خاورمیانه و شمال آفریقا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بهداشت باروری یکی از ضرورت ها و پیش نیازهای رسیدن به توسعه پایدار در جوامع کنونی به شمار می رود. از همین رو در سال های اخیر جامعه جهانی به مسئله بهداشت باروری توجه ویژه ای نشان داده است. یکی از مهم ترین نشست ها در این خصوص کنفرانس بین المللی قاهره در مورد جمعیت و توسعه است که در سال 1994 تشکیل شد و در آن برنامـهعمل کشورها در خصوص موضوعات مربوط به جمعیت و توسعه تدوین گردید پس از آن برخی کشورها در جهت رشد استانداردهای بهداشت باروری تلاش های زیادی انجام داده اند. با این وجود امروز تفاوت های قابل توجهی بین کشورهای مختلف جهان از حیث میزان بهداشت باروری وجود دارد. هدف این مقاله اولاً معرفی ابعاد مختلف بهداشت باروری و نمایش وضعیت مناطق مختلف جهان در خصوص شاخص های مختلف بهداشت باروری و ثانیاً بررسی مهم ترین متغیرهای اثرگذار بر آن می باشد. در این تحقیق از روش تحلیل ثانویه استفاده شده است. داده ها از گزارش بهداشت باروری (2006) و مجموعه شاخص های پایداری زیست محیطی گرفته شد ه اند. نمونه تحقیق شامل 167 کشور از مناطق مختلف جهـان که اطلاعـات آن هـا در خصوص معر ف های بهداشت باروری موجود بود، می باشد. یافته ها نشان می دهند که تفاوت معناداری در میزان بهداشت باروری بین مناطق مختلف دنیا وجود دارد، به این صورت که این میزان در کشورهای اروپای غربی و آمریکای شمالی بیشتر از مناطق دیگر دنیاست. هم چنین کمترین میزان بهداشت باروری در بین کشورهای آفریقا و بعد آسیا یافت می شود. هم چنین در تبیین عوامل مؤثر بر بهداشت باروری نشان داده شده است که با وجود متغیرهای اقتصادی مثل درآمد سرانه کشورها، تاثیر متغیرهای فرهنگی و به خصوص شاخص آموزش به مراتب بیشتر است.
مطالعه تطبیقی ارزش های تربیت فرزند در آسیای میانه، خاورمیانه و شمال آفریقا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در جهان امروز با وجود شباهت های زیادی که در نتیجه پدیده جهانی شدن در ابعاد و سطوح مختلف زندگی اجتماعی روی داده، هنوز شاهد تفاوت های قابل توجهی در ابعاد و سطوح مختلف زندگی اجتماعی هستیم. مسئله اصلی این پژوهش ارزش های تربیت فرزند است که با توجه به تئوری های مختلف، 9 ویژگی مهم از سوی والدین در جریان جامعه پذیری کودکان مطمح نظر قرار گرفته است. هدف اصلی پژوهش پاسخ به این سؤال است که مهم ترین ارزش هایی که در کشورهای مورد بررسی در خصوص تربیت فرزندان وجود دارند چه هستند؟ آن گاه در مورد شباهت ها و تفاوت هایی که بین هر کدام از کشورها وجود دارند، بحث می شود. روش تحقیق به صورت تحلیل ثانویه می باشد. داده ها از پیمایش جهانی ارزش ها (WVS) و از موج چهارم آن به دست آمده است. نمونه تحقیق شامل 14 کشور از مناطق آسیای میانه، خاورمیانه و شمال آفریقا که داده های آن ها موجود بود، می باشند. نتایج نشان می دهند که با وجود برخی اشتراکات، الگوی ارزشی در خصوص تربیت فرزند در آسیای میانه با الگویی که در خاورمیانه و شمال آفریقا وجود دارد کمی متفاوت است. به علاوه یافته ها نشان می دهند که بین کشورهای مورد بررسی در خصوص اهمیت هر کدام از ارزش ها تفاوت معناداری وجود دارد.
ارتباط بین متغیرهای نهادی و رشد اقتصادی: معرفی شاخص نهادی جدید برای منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع این مقاله اندازه گیری کیفیت نهادی و بررسی رابطه آن با رشد اقتصادی سرانه در خاورمیانه و شمال آفریقا است. برای تخمین الگوهای رشد از تخمین داده های تابلویی در دوره زمانی (2010-2002) استفاده شده است. برای اندازه گیری کیفیت نهادی ابتدا از شش شاخص حکمرانی خوب استفاده شد. نتایج حاصل از تخمین الگوهای رشد نشان داد کیفیت بروکراسی رابطه مثبت و معنی داری با رشد دارد. ثبات سیاسی و کنترل فساد رابطه منفی و اثر بخشی دولتی، حق اظهارنظر و پاسخ گویی و حاکمیت قانون رابطه مثبت اما بی معنی را نشان دادند. سپس الگوی رشد دیگری با شاخص حکمرانی خوب که از ترکیب شش شاخص موجود به روش تحلیل مؤلفه های اصلی به دست آمده بود، تخمین زده شد. نتایج، رابطه مثبت و معنی داری در سطح 10درصد را نشان دادند. برای اندازه گیری کیفیت نهادی در کشورهای منطقه از شاخص جدیدی نیز استفاده شد. این شاخص از ترکیب سه شاخص موجود که دارای علامت مثبت بودند به روش تحلیل مؤلفه های اصلی به دست آورده شد. شاخص جدید نسبت به شاخص های تشکیل دهنده آن (کیفیت بروکراسی، حاکمیت قانون، حق اظهارنظر و پاسخ گویی) و همچنین نسبت به شاخص حکمرانی خوب دارای ضریب مثبت بزرگتر و معنی داری در سطح 1 درصد است.
اثر تبعیض جنسیتی در آموزش بر رشد اقتصادی کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا
حوزه های تخصصی:
تبعیض جنسیتی به معنای نبود تساوی زنان و مردان در برخورداری از امکانات و فرصت هاست. نابرابری جنسیتی، زنان را به عنوان نیمی از جمعیت از فرصت ها و امکانات محروم ساخته و موجب تخصیص غیربهینه منابع می شود. یکی از ابعاد تبعیض جنسیتی، تبعیض در آموزش است، در حالی که آموزش از عوامل مهم اثرگذار بر اشتغال، رفاه افراد و سلامت جامعه است. این پژوهش، اثر تبعیض جنسیتی در آموزش بر رشد اقتصادی منتخبی از کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا را در دوره 1990-2010 مورد بررسی قرار می دهد. از نسبت ثبت نام ناخالص پسران به دختران در مقاطع ابتدایی و دبیرستان به عنوان شاخص نابرابری جنسیتی استفاده شده است. نتایج برآورد با استفاده از داده های تابلویی نشان می دهد که نابرابری جنسیتی آموزشی اثر منفی و معناداری بر رشد اقتصادی داشته و این موضوع، ضرورت توجه به کاهش شکاف جنسیتی برای افزایش رشد اقتصادی را نشان می دهد.
اثرگذاریِ بیداری اسلامیِ خاورمیانه عربی بر روابط بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به حضور اسلام به عنوان عنصر تعریف کننده اصلی ملت های خاورمیانه و از سوی دیگر، شکست و بی اعتباری گفتمان ها و الگوهای معاصرِ مدعی و کنشگر در صحنه سیاسی این منطقه، اسلام و جهت گیری اسلامی، انتخاب طبیعی ملت های خاورمیانه است. این موضوع از آن جهت حائز اهمیت است که این بیداری و وقوع خیزش های جدید در منطقه خاورمیانه عربی، نشان از دوران جدید در عرصه روابط بین الملل داشته که ممکن است سبب ساز نوعی انتقالِ ژئوپولیتیکِ درحالِ شکل گیری شده و استقرارِ وضع و نظریه های جدیدی از روابط بین الملل را به همراه داشته باشد. از این رو، مقاله حاضر با رویکردی توصیفی تحلیلی در پی ارزیابی تأثیر نقش اسلام و موضوعیت آن در تحولات اخیر بوده و در این راستا بر این باور است که آنچه در این جنبش های مردمی اثرگذار واقع شده است، عامل هویت و ساخت و احیای هویت اسلامی است که بیش از مؤلفه های دیگر خودنمایی می کند.
نقش ملاحظات فرهنگی و ایدئولوژیک در سیاست خارجی ترکیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این نوشتار مبانی فرهنگ و ایدئولوژیک سیاست خارجی دولت ترکیه مورد بررسی قرار می گیرد. سؤال این است که بنیادی ترین عوامل فرهنگی و ایدئولوژیک در سیاست خارجی ترکیه در سده اخیر چه بوده اند؟ در فرضیه نوشتار به کمالیسم و اسلام گرایی همانند دو مرجع معنایی سیاست خارجی ترکیه نگریسته شده است. برای تقویت فرضیه از روش علی- تبیینی با اتکا بر اطلاعات و داده های موجود در مورد موضوع نوشتار استفاده شده است. کمالیسم یا آتاترکیسم دربرگیرنده مبانی و اصول مختلفی است که از میان آنها ملی گرایی، سکولاریسم، و غرب گرایی در سیاست خارجی نقش مشخص تری ترکیه بازی کرده اند. در همان حال، سیاست خارجی دولت ترکیه در دوره های خاصی تا حدی تحت تأثیر ملاحظات اسلام گرایانه قرار داشته است. دولت حزب عدالت و توسعه به رهبری اردوغان تلاش کرده است تا بر تلفیق منسجمی از هر دو تفکر کمالیسم و اسلام گرایی متکی بوده و در سیاست خارجی اش به ترویج هر دو متمایل شود.
تأثیر بیداری اسلامی بر اتحاد راهبردی آمریکا- اسرائیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحولات بیداری اسلامی علاوه بر آثار مختلف در حوزه سیاست داخلی کشورها، تأثیرات عمیقی بر محیط امنیتی منطقه ای و بین المللی به جا گذاشته است. صرف نظر از این تبعات، آنچه بیشتر رخ می نمایاند موضع گیری های متفاوت بازیگران جهانی در مورد این تحولات و کشورهای بستر آنهاست؛ بر این اساس، هر یک از دولت ها بنابر منافع ملی و اهداف سیاست خارجی خود، جهت گیری متفاوت و بعضاً چندگانه و متناقضی در مواجهه با این قیام ها اتخاذ کرده اند. شواهد موجود نشان می دهد که بیداری اسلامی، تغییرات قابل توجهی را در روابط سیاسی بین کشورها به وجود آورده، به گونه ای که اتحاد استراتژیک میان آمریکا و اسرائیل که از مستحکم ترین روابط دوسویه در دوره معاصر بوده را نیز تحت تأثیر قرار داده است. در این ارتباط، پرسشی که در مقاله حاضر به دنبال پاسخ بدان هستیم این است که «برداشت آمریکا و اسرائیل نسبت به تحولات بیداری اسلامی چگونه بوده و چنین برداشتی، چه تأثیراتی بر اتحاد راهبردی میان دو کشور داشته است». در نهایت، مقاله این فرضیه را به بحث می گذارد که «هرچند برداشت های متفاوت آمریکا و اسرائیل در کنار تعاریف متفاوت این دو از اهداف و منافع در برخورد با تحولات انقلابی خاورمیانه، عامل واگرایی نسبی در روابط دو کشور بوده است؛ اما با توجه به برجستگی مؤلفه منافع راهبردی مشترک، این پیوند استراتژیک کماکان تداوم یافته است». روش تحقیق در این مقاله، از نوع تحقیق تبیینی بوده و گردآوری اطلاعات نیز مبتنی بر شیوه اسنادی- کتابخانه ای است.
رویکرد تجارت تسلیحاتی روسیه در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا: جنبه های اقتصادی و استراتژیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۵۲)
84 - 103
حوزه های تخصصی:
این مقاله درصدد ارزیابی اهداف روسیه از توسعه تجارت تسلیحاتی با منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا و پیامدهای رویکرد روسیه در این زمینه برای منطقه است. این مقاله استدلال می کند که اهداف روسیه را می توان به دو دسته اهداف اقتصادی و استراتژیک تقسیم بندی کرد. اگرچه در بازه زمانی کوتاه مدت، پیامدهای این سیاست برای منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا در قالب تشدید رقابت تسلیحاتی و افزایش احتمال وقوع جنگ های نیابتی نمود پیدا می کند، در بلندمدت این روند می تواند به عاملی مثبت در راستای تثبیت موازنه قدرت در منطقه میان متحدان آمریکا و دولت های ضدآمریکایی تبدیل شود. در این مقاله، از روش کیفی بر مبنای توصیف و تحلیل روندها بهره گرفته شده است. اگرچه در بحث از فروش تسلیحات روسی، داده های آماری نیز مورد توجه و بررسی قرار گرفته، ماهیت پژوهش و تحلیل نهایی همچنان کیفی است. رویکرد پژوهشی این مقاله، رویکرد استقرایی است و بر اساس آن، تلاش شده از داده های جمع آوری شده بهمنظور دستیابی به یک الگوی مناسب برای تحلیل اهداف و پیامدهای رویکرد تجارت تسلیحاتی روسیه در خاورمیانه و شمال آفریقا بهره گیری شود.
گونه شناسی سیاست خارجی ترکیه در خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۲۷ زمستان ۱۳۹۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۸
965 - 987
حوزه های تخصصی:
اصل عدم دخالت در مسائل خاورمیانه به عنوان اولویت استراتژی سیاست خارجی ترکیه در بیشتر دوران قرن بیستم مطرح بود. اما در طول دهه گذشته، ترکیه به طور قابل ملاحظه ای از سنّت کمالیستی و درون گرای خود فاصله گرفته و تبدیل به یکی از بازیگران فعّال و تأثیرگذار در منطقه شده است. از این رو بعد از به قدرت رسیدن حزب عدالت و توسعه در سال 2002 ترکیه در چارچوب استراتژی مشکلِ صفر با همسایگان، روابط نزدیک تری را با رقبای دیرینه خود یعنی سوریه، جمهوری اسلامی ایران و عراق برقرار نمود. همچنین آنکارا در حل اختلافات بین رژیم صهیونیستی و سوریه (2010-2008) و همین طور پرونده هسته ای ایران نقش میانجی به خود گرفت. روابط دیپلماتیک ترکیه با ایران و گروه فلسطینی حماس موجب ایجاد اختلافاتی با آمریکا و رژیم صهیونیستی شد و این ابهام را به وجود آورد که آیا ترکیه تمایلات غربی خود را کنار گذاشته و به اسلام گرایی متمایل شده است و یا این که این تنها یک حرکت دیرهنگام به سمت شرق برای کامل کردن حلقه روابط خارجی ترکیه است. اکنون، این سئوال مطرح است که چگونه می توان سیاست خارجی نوین ترکیه را براساس چنین رویکردی در قبال تحولات اخیر منطقه، توصیف و درک نمود. در این نوشتار سعی بر آن است تا با شناخت لایه های زیرین مؤثر بر چرخش ترکیه در استراتژی پیشین خود، به تبیین گونه شناسی سیاست خارجی نوین این کشور در منطقه و در قبال خیزش های اخیر خاورمیانه، پرداخته شود.
نابرابری امید زندگی در بدو تولد: مطالعه مقایسه ای ایران و کشورهای منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه انجمن جمعیت شناسی ایران سال ۱۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۶
405 - 443
حوزه های تخصصی:
در نیم قرن اخیر، امید زندگی در بدو تولد در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا (منا) و از جمله ایران افزایش چشمگیری یافته است. بااین حال تفاوت های مهمی در این شاخص در کشورهای این منطقه وجود دارد. این مطالعه در تلاش است تا تفاوت امید زندگی در بدو تولد ایران با کشورهای منطقه منا را با تمرکز بر اهمیت نسبی سهم هر کدام از گروه های سنی- جنسی و علل مرگ روشن نماید. مطالعه حاضر، پژوهشی کمی است که با استفاده از تحلیل ثانویه داده های موجود انجام گرفته است. در این تحقیق، اطلاعات مرگ برای ایران و همچنین کشورهای منا بر حسب تمامی علل مرگ و نیز مرگ ومیر به تفکیک سن و جنس از برآوردهای مطالعه جهانی بار بیماری ها سال 2019 گرفته شده است. سپس، با کاربرد تکنیک جدول عمر، امید زندگی دو جنس در بدو تولد برای ایران و کشورهای منا محاسبه شده و در ادامه، با استفاده از روش تجزیه، سهم گروه های سنی و علل مرگ در تفاوت امید زندگی ایران و منا شناسائی گردیده است. نتایج نشان داد که امید زندگی برای مردان ایرانی 4/3 و برای زنان 5/3 سال بالاتر از رقم متناظر برای کشورهای منطقه منا بود. همه گروه های سنی مردان و زنان (به جز گروه سنی 19-15 سال، 24-20 سال و 29-25 سال در مردان)، مشارکت مثبتی در بالاتر بودن شاخص امید زندگی ایرانیان داشته اند. برپایه نتایج، تفاوت های مشاهده شده در مرگ ومیرهای اطفال زیر یک سال و همچنین بیماری های قلبی و عروقی بیشترین سهم را به ترتیب از نظر اهمیت نسبی گروه های سنی و اهمیت علل اصلی مرگ در تبیین فزونی امید زندگی ایران در مقایسه با کشورهای منا داشته اند. از بین علل مرگ، تنها حوادث ترافیکی است که تأثیر منفی بر امید زندگی مردان در کشور (با سهم 05/0-) ایجاد نموده است.. به طورکلی، یافته های این تحقیق بیانگر این است که ایران در مقایسه با کشورهای منطقه منا از نظر تکوین مراحل گذار اپیدمیولوژیک پیشرو بوده است. بنابراین، به نظر می رسد که از این پس، ارتقاء بیشتر شاخص امید زندگی در کشور عمدتا منوط به کنترل مرگ ومیرهای غیرواگیر و در سنین سالمندی است علاوه بر آن، کاهش میزان مرگ ومیر جوانان در اثر حوادث ترافیکی در ایران باید در برنامه ریزی های سیاستی مدنظر قرار گیرد.