فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۰۱ تا ۷۲۰ مورد از کل ۴٬۲۲۷ مورد.
منبع:
ژئوپلیتیک سال هجدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۶۵)
44 - 71
حوزههای تخصصی:
حدود سه دهه است که از طرح اصطلاح قدرت نرم توسط جوزف نای می گذرد. وی در این مفهوم، فرهنگ، ارزش های سیاسی و سیاست خارجی را به عنوان منابع قدرت نرم و توان نظامی و مشوق های اقتصادی را در طیف قدرت سخت و نقطه مقابل قدرت نرم قرار می دهد. این در حالی است که شواهد و مستندات علمی حاکی از این دارند که برخلاف دیدگاه رایج، ظرفیت نظامی نیز می تواند به شرط تبعیت از هستی شناسی قدرت نرم، در این قدرت ایفای نقش نماید. به همین منظور این پژوهش با اتکا بر روش توصیفی- تحلیلی درصدد است به این مسئله پاسخ دهد که توانمندی نظامی یک کشور چگونه و بر اساس چه مولفه هایی می تواند بر قدرت نرم کشور موثر باشد. در همین راستا یافته های پژوهش حاکی از این دارد با توجه به اینکه ماهیت قدرت نرم بر بنیاد جذابیت استوار می باشد لذا منابع مختلفی از یک دولت-ملت، قادر به نقش آفرینی در این شیوه قدرت خواهند بود. از همین رو ظرفیت نظامی یک کشور نیز می تواند به کمک شیوه هایی چون: کمک به آموزش نیروهای نظامی کشورهای خارجی، مشارکت در اعزام نیروهای حافظ صلح در مناطق تحت درگیری و منازعه، کمک به حفظ امنیت بین الملل در چارچوب چند جانبه گرایی، برگزاری یا حضور موثر در آخرین نمایشگاه های تجهیزات نظامی، حفظ و ارتقا روابط نظامی صلح آمیز با کشورهای نظام بین الملل و.. در قدرت نرم نقش فعالی را ایفا نماید.
ارزیابی ارتباط خشکیدگی جنگل و خشکسالی با استفاده از مدل های آماری در استان ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مطالعه ارتباط بین خشکیدگی درختان بلوط ایرانی و خشکسالی در استان ایلام بررسی شده است. هدف اصلی تحقیق معرفی مدلی مناسب از روابط بین خشکیدگی بلوط و خشکسالی می باشد بنابراین از شاخص های SPI و NDVI وآماره شاخص موران و آماره رگرسیون خطی و تصاویر ماهواره ای مودیس و لندست در تحلیل ارتباط خشکیدگی جنگل های ایلام با خشکسالی های رخ داده در منطقه استفاده شده است. داده های بارش 93 ایستگاه باران سنج در طول دوره آماری تحلیل شد و با توجه به ضرایب خشکی شاخص SPI لایه های پهنه بندی خشکسالی استان ایلام برای دو سری زمانی سالهای 2000 تا 2009 و سال های 2010 تا 2019تهیه شد. لایه های رستری سبزینگی از تصاویر ماهواره ای مودیس برای سری های زمانی ذکر شده تهیه شد. نتایچ تحلیل آماره موران همبستگی معناداری بین شاخص SPI و شاخص NDVI در بعد فضایی و مکانی نشان داد. به روش تصادفی ساده 143 نقطه خشکیدگی بلوط در ابعاد 30 مترمربع که هر نقطه معادل یک پیکسل سایز بود با دستگاه GPS ثبت و با شبیه سازی در تصاویر ماهواره ای، لایه نقطه ای خشکیدگی بلوط استخراج شد. هرچند رگرسیون خطی بین نقاط خشکیدگی بلوط استخراج شده با نتایج شاخص SPI و آماره موران معنی دار بود، اما نتایج ارتباط شاخص NDVI و آماره موران تاثیر روند خشکسالی در ابعاد مکانی و زمانی بر روند خشکیدگی بلوط با تحلیل فضایی و رگرسیون غیر خطی از معناداری و تبیین آماری مناسب تر و دقیق تری برخوردار است. بنابراین این روش در تحلیل خشکسالی و خشکیدگی بلوط مطلوب تشخیص داده و معرفی شد.
تبیین دکترین پیرامونی رژیم صهیونیستی اسرائیل در قفقاز و آسیای مرکزی (با تاکید بر آذربایجان و قزاقستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال هفتم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۸
25 - 46
حوزههای تخصصی:
رژیم صهیونیستی اسرائیل از دهه 1960 سعی کرد که با دکترین اتحاد پیرامونی از انزوای ژئوپلیتیکی خارج شده و به ارتباط با سایر کشورها اقدام کند. در این میان مناطقی نظیر مدیترانه، شمال آفریقا، قفقاز و آسیای مرکزی در اولویت اسرائیل قرار گرفت. در این پژوهش با شیوه توصیفی - تحلیلی به بررسی دکترین پیرامونی اسرائیل در منطقه قفقاز و آسیای مرکزی به عنوان دو حوزه ی ژئوپلیتیکی مهم در شمال ایران پرداخته شده است. نتایج حاصل از پژوهش که اکثرا از متون و وب سایت های معتبر خارجی استخراج شده است نشان می دهد که دکترین پیرامونی اسرائیل علی رغم شروع خوب، نتوانست مشارکت های منطقه ای پایدار با پنج کشور (قرقیزستان، تاجیکستان، ارمنستان، ازبکستان و ترکمنستان) ایجاد کند. در نقطه مقابل دکترین پیرامونی اسرائیل در آذربایجان و قزاقستان نسبت به این پنج کشور تا حدودی موفقیت آمیز بوده است. در این راستا محرک های اصلی رژیم اسرائیل برای روابط با آذربایجان و قزاقستان نشان دهنده نتایج یکسانی می باشد نظیر تامین منابع انرژی (40 درصد از آذربایجان و 15-25 درصد از قزاقستان)، وجود دو کشور با جمعیت اکثریت مسلمان و ساختار لائیک و استفاده از این اهرم، استفاده از کشور ایالات متحده آمریکا و لابی های خود در کنگره این کشور برای روابط با آذربایجان و قزاقستان، فروش تسلیحات و همچنین هم مرز بودن این کشورها با ایران و استفاده نظامی و سایبریک از این ظرفیت در راستای استراق سمع.
شناسایی پیشایندهای تاب آوری روبه جلوی کسب وکارهای گردشگری در شرایط تحریم اقتصادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال یازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۳۰)
259 - 276
حوزههای تخصصی:
کسب وکارهای گردشگری در کشور برای ایجاد منابع درآمدی خود به تاب آوری روبه جلو یا پایداری توجه ویژه دارند. لیکن تحریم به منزله محدودیتی اقتصادی سیاسی به عدم اطمینان چشمگیر و شرایط آشفته در بسیاری از صنایع ازجمله صنعت گردشگری منجر شده و شیوع ناگهانی ویروس کرونا نیز آثار تحریم را در این صنعت افزون کرده است. ازاین رو، هدف از پژوهش حاضر شناسایی پیشایندهای تاب آوری روبه جلوی کسب وکارهای گردشگری در شرایط تحریم و اولویت بندی آن ها است. بدین منظور، برای شناسایی آن عوامل، رویکردی کیفی اتخاذ شد و با 18 نفر خبره، که از طریق نمونه گیری گلوله برفی از میان فعالان کسب وکارهای گردشگری انتخاب شدند، مصاحبه شد. براساس داده های به دست آمده، چارچوبی مفهومی با روش تحلیل مضمون تدوین و اعتباریابی شد. سپس، در بخش کمّی، با روش میانگین موزون، مضامین رتبه بندی شدند. پایایی مصاحبه ها با روش دو کدگذار با نرخ توافق 79 به دست آمد. یافته های پژوهش به شناسایی 7 مضمون اصلی، به ترتیب اولویت، شامل حفاظت زیست محیطی برای توسعه گردشگری، توسعه تعاملات اجتماعی با گردشگران، توسعه توان مالی اقتصادی در جذب گردشگری، توسعه توان رقابتی در مقایسه با دیگر کشورهای گردشگرپذیر، ظرفیت سازی نهادی درخصوص جذب گردشگر، مدیریت فرایندهای مرتبط با گردشگری و توسعه قابلیت های انسانی در ارائه خدمات گردشگری و با 21 مضمون سازمان دهنده و 127 مضمون پایه منجر شد. درنهایت، براساس یافته های تحقیق پیشنهادهایی ارائه شده است.
دلایل ژئوپلیتیکی ناامنی و توسعه نیافتگی سیستان و بلوچستان بزرگ در قرون هیجدهم و نوزدهم با رویکرد ژئوپلیتیک تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال هجدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۶۷)
127 - 164
حوزههای تخصصی:
سیستان و بلوچستان بزرگ در طول تاریخ طولانی خود همواره نقش ژئوپلیتیکی برای حکومت مرکزی ایران داشته است. بازی بزرگ ژئوپلیتیکی سده نوزدهم میلادی بریتانیا و روسیه در سیستان و بلوچستان، این منطقه را دستخوش تغییرات گسترده ای در تمامی ابعاد امنیت اجتماعی، سیاسی و اقتصادی نمود که تأثیرات آن تا زمان حال نیز وجود دارد. نظریه نظام جهانی امانوئل والراشتاین بر مبنای رقابت بین کشورهای مختلف در جایگاه های متفاوت ارائه گردیده است. رقابت شدید و گسترده بریتانیا و روسیه تزاری در اواخر سده هیجدهم، سده نوزدهم و اوایل سده بیستم میلادی در شرق و جنوب شرقی ایران و مخصوصاً سیستان و بلوچستان بزرگ، علاوه بر تجزیه منطقه و تغییر جغرافیای سیاسی آن، اثرات مخربی بر اقتصاد طبیعی و سنتی آن، محیط زیست، ناامنی و در نتیجه توسعه نیافتگی این منطقه داشته است. در این پژوهش از رویکرد کیفی و جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش گراندد تئوری و نرم افزار مکس کیو دی ای 2020 استفاده شده است. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که بازی بزرگ ژئوپلیتیکی بریتانیا و روسیه در سده نوزدهم میلادی از دلایل عمده ناامنی و توسعه نیافتگی سیستان و بلوچستان بزرگ بوده است
ارزیابی نقش خشکسالی هواشناسی و هیدرولوژیکی بر خشکیدن دریاچه های بختگان و طشک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال یازدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۴
79 - 100
حوزههای تخصصی:
دریاچه های بختگان و طشک به عنوان دومین دریاچه های ایران از نظر بزرگی، از سال 1387 با بحران کم آبی و خشکی شدید روبرو شده اند. این پدیده سبب به هم خوردن زیست بوم منطقه و بروز کاستی های اجتماعی، بهداشتی و محیط زیستی شده است. هدف از این پژوهش بررسی نقش خشکسالی هواشناسی و هیدرولوژیکی بر خشکیدن این دریاچه ها است. برای این منظور، از داده های دما و بارش اندازه گیری شده در 21 ایستگاه باران سنجی، دبی سنجیده شده در سه ایستگاه هیدرومتری و مساحت حاصل از محاسبه شاخص تفاضلی بهنجار شده آب (با پردازش 46 تصویر ماهواره لندست) استفاده شد. برای تعیین رابطه بین متغیرها از ضریب همبستگی پیرسون و جهت بررسی روند تغییرات هر متغییر از روش رگرسیون خطی استفاده گردید. همچنین برای تعیین اثر خشکسالی اقلیمی و آبشناسی بر تغییرات مساحت دریاچه ها از شاخص های بارش و رواناب استاندارد شده دوازده ماهه استفاده شد. با تعیین روند تغییرات مساحت دریاچه ها در بازه زمانی بین سال های 1352 تا 1399 مشخص شد که وسعت پهنه آبی آنها از سال 1387 روند کاهشی به خود گرفته و از سال 1391 به این سو در بیشتر زمان ها این دریاچه ها خشک بوده اند. با وجود روند افزایشی در دمای حوضه به میزان 4/0 درجه سانتی گراد در هر ده سال، تغییر چشمگیری در مقدار این روند در سال 1387 (همزمان با خشکیدن دریاچه ها) دیده نشده است. بررسی بارش حوضه و آورد رود کر (مهمترین ورودی دریاچه ها) نشانگر وجود روند کاهشی در بارش و آورد رودخانه، بویژه از سال 1387 به این سو است. محاسبه شاخص های بارش و رواناب استاندارد نیز از آغاز خشکسالی هواشناسی و هیدرولوژیکی در حوضه از سال 1387 حکایت دارد. مقدار بارش در دوره خشکسالی به میزان 47 درصد کاهش یافته اما آبدهی ایستگاه هیدرومتری نزدیک به دریاچه کاهش بیش از 95 درصدی را نشان می دهد. بر اساس نتایج این پژوهش، هر چند کاهش بارش و افزایش دما سبب کاهش مساحت دریاچه های بختگان و طشک شده، اما عوامل دیگیری نیز در این رخداد نقش دارند. بنابراین به نظر می رسد که خشکسالی اقلیمی تنها عامل خشکیدن این دریاچه ها نیست. برای تعیین نقش سایر عوامل در این پدیده مخرب، مطالعه نقش عوامل انسانی بر خشک شدن دریاچه ها پیشنهاد می گردد.
راهکارهای توسعه گردشگری فرهنگی در شرایط رکود اقتصادی ایران
منبع:
گردشگری و اوقات فراغت دوره ۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۴
119 - 131
حوزههای تخصصی:
گردشگری فعالیت یا صنعتی بین رشته ای است که با اتکا به فرهنگ غنی و توانمندی های بالقوه باستانی، تاریخی و طبیعی ایران می تواند منافع اقتصادی شایان توجهی را به ارمغان آورد و یکی از مهم ترین عوامل در توسعه اقتصادی باشد. هدف از پژوهش پیش رو شناسایی نقاط قوت و ضعف، و فرصت ها و تهدیدهای گردشگری فرهنگی و ارائه راهکارهای توسعه آن در شرایط رکود اقتصادی ایران است. پژوهش با روش توصیفی تحلیلی انجام شده است. مدل کاربردی پژوهش مدل ترکیبی تحلیل راهبردی سوات (SWOT) و ماتریس برنامه ریزی راهبردی کمّی (QSPM) است. اطلاعات لازم با ابزار پرسش نامه از خبرگان گردآوری شده است. در فرایند تحلیل، از ماتریس ارزیابی عوامل داخلی، که نشان دهنده وضعیت نامساعد عوامل درونی است، و ماتریس ارزیابی عوامل خارجی استفاده شده است. ماتریس عوامل خارجی نشان می دهد که توسعه گردشگری فرهنگی در شرایط رکود اقتصادی ایران از فرصت ها به خوبی بهره برده و از تهدیدها دوری گزیده است. سپس، با استفاده از ماتریس عوامل داخلی خارجی، راهبردهای گروه SO بهترین راهبرد شناخته شدند. درنهایت، با استفاده از ماتریس برنامه ریزی راهبردی کمّی، راهبردهای گروه SO به این ترتیب اولویت بندی شد: مشارکت دادن مردم محلی در برنامه های گردشگری به منظور بهره مندی از منافع گردشگری و حمایت از برنامه های توسعه، افزایش اشتغال زایی و مبادلات اقتصادی در جهت ارتقای کیفیت و رفاه زندگی مردم، بهره مندی از تنوع فرهنگی و ارزان بودن سفر به ایران به عنوان مزیت رقابتی برای جذب بیشتر گردشگران و بهره مندی از سرمایه گذاری های کلان در زمینه اشتغال زایی برای جوانان.
استفاده از مدل SWAT در شبیه سازی و آنالیز عدم قطعیت هیدرولوژیک حوزه آبخیز کسیلیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۲
77 - 95
حوزههای تخصصی:
مدل SWAT، ابزاری جهت ارزیابی آب وخاک است که برای بهبود مدیریت حوزه آبخیز توصیه می شود. چرخه مورداستفاده در مدل SWAT کاملاً شبیه چرخه هیدرولوژیکی در طبیعت است. این ابزار، مدیریت مؤثر حوزه آبخیز و تصمیم گیری آگاهانه برای توسعه بهتر آن را حمایت می کند که از نظر زمانی یک مدل پیوسته است. در مطالعه حاضر، هدف تحلیل ارزیابی کارایی مدل نیمه توزیعی- فیزیکی SWAT در شبیه سازی رواناب روزانه و ماهانه، بهینه سازی پارامترهای مؤثر بر بارش- رواناب و آنالیز عدم قطعیت هیدرولوژیک حوزه آبخیز کسیلیان است. در این تحقیق جهت شبیه سازی و آنالیز عدم قطعیت و واسنجی مدل از نرم افزار SWAT-CUP، روش های SUFI-2 و PARASOL استفاده شد. در مرحله واسنجی و اعتبار سنجی رواناب از ضرایب R 2 ، bR 2 و NS بین داده های مشاهده ای و شبیه سازی شده برای صحت سنجی استفاده شد. به طورکلی دقت شبیه سازی در دوره ماهانه بالاتر از دوره روزانه است. همچنین در دوره روزانه طی واسنجی و اعتبار سنجی دقت PARASOL بالاتر از SUFI-2 است، ولی در دوره زمانی ماهانه در واسنجی و اعتبارسنجی دقت SUFI-2 بالاتر است. در کل برحسب ضرورت برای به دست آوردن نتایج دقیق تر نیاز به تکرارهای بیشتری است. با توجه به نتایج ارزیابی، مدل در طی دوره های واسنجی و اعتبارسنجی با شاخص های آماری R 2 ، bR 2 ، MSE، RMSE و ضریب کارایی ENS حاکی از موفقیت آمیز بودن مدل در شبیه سازی دارد که با دقت نسبتاً خوبی فرآیندهای هیدرولوژیکی حوضه را شبیه سازی نموده است. این مدل می تواند برای آنالیزهای بعدی حوضه و زیر حوضه های مربوطه و برای بررسی مؤلفه های مختلف چرخه هیدرولوژیکی مورداستفاده قرار گیرد.
بازتاب فضایی خشکسالی و ارائه راهکارهای کلیدی مدیریت آن (مطالعه موردی: روستاهای بخش مرکزی شهرستان سیب و سوران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال یازدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۴
179 - 198
حوزههای تخصصی:
استان سیستان و بلوچستان و به خصوص شهرستان سیب و سوران درگیر خشکسالی است. بیشترین اثرات این بحران گریبانگیر بخش کشاورزی و به خصوص مناطق روستایی آن است. وقوع پدیده خشکسالی در این شهرستان اثرات مستقیم و غیرمستقیم بسیاری بر زندگی روستاییان داشته است؛ امکان جلوگیری از وقوع این پدیده از نظر عوامل طبیعی و وقوع دوره های خشکسالی وجود ندارد؛ بنابراین نخستین گام برای مقابله و کاهش اثرات پدیده مذکور در ابعاد اقتصادی، اجتماعی و حتی محیط زیستی، شناخت دقیق راهکارهای بنیادی به منظور مدیریت مواجهه با وقوع و تشدید این پدیده خواهد بود. بررسی این موضوع در نواحی روستایی شهرستان سیب و سوران به انجام رسیده است. تحقیق کمی و از نظر هدف کاربردی است. برای انتخاب نواحی روستایی از روش خوشه بندی و براساس نوع معیشت استفاده شد که با توجه به نیاز تحقیق 19 روستا به عنوان نمونه و براساس تعداد خانوارهای روستایی و فرمول کوکران، 300 خانوار به عنوان نمونه تعیین گردید. برای گردآوری داده ها از دو پرسشنامه استفاده شده است: پرسشنامه اول برای شناسایی پیامدها و اثرات فضایی خشکسالی و پرسشنامه دوم در قالب تکنیک دلفی برای تعیین عوامل و راهکارهای مدیریتی مؤثر برای خشکسالی از نظر کارشناسان و خبرگان(30 نفر) بوده است. وقوع مخاطره خشکسالی در نواحی روستایی دارای پیامدهای منفی در ابعاد اجتماعی، زیست محیطی و اقتصادی بوده است. گسترش مشاغل کاذب و غیر قانونی، کاهش آب چشمه ها، چاه ها و منابع آب سطحی و همچنین بی ثباتی معیشت ساکنین از جمله مهمترین پیامدهای منفی خشکسالی بوده است. نبود تنوع شغلی و عدم سرمایه گذاری دولت از مهمترین عوامل تشدید کننده ی اثرات خشکسالی شناسایی شده است که بنا به بررسی صورت گرفته، توسعه استفاده از سیستم آبیاری تحت فشار به عنوان راهکاری مؤثر در جهت مقابله با این عارضه طبیعی شناخته شد.
عوامل مؤثر بر توسعه روستایی با تأکید بر تشکیل خوشه کشاورزی (مطالعه موردی: شهرستان گناباد استان خراسان رضوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و پنجم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
161 - 192
حوزههای تخصصی:
خوشه های کشاورزی از تشکل های نوین کشاورزی هستند که می توانند در توسعه روستایی تأثیر مهمی داشته باشند. مقاله حاضر عوامل مؤثر بر توسعه روستایی به ویژه نقش خوشه های کشاورزی شهرستان گناباد را بررسی نموده است. برای دستیابی به این هدف از شاخص اسکالوگرام، شاخص موقعیت مکانی و روش حداقل مربعات جزئی استفاده شده است. نتایج شاخص توسعه نشان دهنده آن است که روستاهای دهستان حومه که در اطراف شهر گناباد قرار دارند، توسعه یافته، روستاهای دهستان های پسکلوت و زیبد، نسبتاً توسعه یافته و روستاهای دهستان کاخک در طبقه توسعه نیافته قرار گرفتند. همچنین بر اساس نتایج شاخص ضریب مکانی سه محصول پسته، زعفران و جو برای تشکیل خوشه انتخاب شدند. سپس برای تعیین عوامل مؤثر بر توسعه روستایی در مناطق مورد مطالعه از روش حداقل مربعات جزئی استفاده شد و نتایج این بخش نشان داد که تشکیل این خوشه ها بر فرایند توسعه روستایی منطقه مؤثر است. بنابراین پیشنهاد می شود با تشکیل خوشه پسته در بخش مرکزی و خوشه زعفران در بخش کاخک به بهبود وضعیت توسعه روستایی به ویژه در روستاهای توسعه نیافته کمک شود.
Confronting Afghanistan’s Security and Development Challenges: A Contribution of the European Union(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال هجدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۶۸)
151 - 176
حوزههای تخصصی:
Afghanistan is confronting the complexity of security and development challenges for the last several years, and that is affecting the Afghan’s lives and livelihood. Over the past years, it has continuously increased, and due to lack of security as well as the country has faced several incidents after 2014. The war created several problems, and there are major challenges by the Taliban, ISIS, and other critical terrorisation. The study aims to define a system approach that how a fragile system operates and functions. Afghanistan emerges as an example of a fragile state which can be explained through the concept of system approach. The article also looks at the concept of system approach and method takes the case study of Afghanistan to demonstrate the perils of a fragile state since 2014 following international military drawdown. Besides, it also looks at how the EU is responding to these challenges as part of its security and development strategy towards Afghanistan. Concluding remarks observed that a fragile system lacks developments and economic growth which consequences in displacement, emigration and instability in the country consequential in the community or the case of Afghanistan tribal warfare. In past overs years, the EU contributes its development and humanitarian aid to Afghanistan, which is bringing a significant change.
آینده پژوهی توسعه سکونتگاه های غیررسمی مبتنی بر سناریونویسی (مطالعه موردی: کلان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اینکه جهان امروز دستخوش تغییرات، دگرگونی ها و تحولات در عرصه های مختلفی شده، رشد و گسترش اسکان غیررسمی و پیامدهای آن نیز دچار تغییر شده است. امروزه فرایند شکل گیری و گونه شناسی سکونتگاه های غیررسمی متحول شده و این تغییر فرایند و پیچیدگی، ضرورت آینده پژوهی گسترش این پدیده را تبیین می کند. هدف این پژوهش، آینده پژوهی توسعه سکونتگاه های غیررسمی و ارائه سناریوهای محتمل آینده در افق زمانی 1410 با استفاده از نظریه آینده پژوهی بود است.پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر ماهیت، توصیفی-تحلیلی بود. اطلاعات موردنیاز از طریق مطالعات میدانی و اسنادی گردآوری شد. برای تجزیه و تحلیل متغیرها، از روش تحلیل اثرات متقاطع و نرم افزار سناریو ویزارد استفاده شد. براساس روش سناریونویسی، با استفاده از قابلیت های نرم افزار سناریوویزارد ، سه سناریوی قوی، چهار سناریوی ایستا و پنج سناریوی بحرانی استخراج شد. نتایج نشان می دهد، 27 درصد از وضعیت توسعه سکونتگاه های غیررسمی در آینده مطلوب بوده و 67 درصد ثابت و بحرانی است. کلان شهر تهران با سه گروه سناریوهای توسعه سکونتگاه های غیررسمی در آینده روبه روست. مطلوب ترین سناریو گروه اول است که بر شالوده طراحی و تأثیرگذاری مطلوب سیاست ها و برنامه های تأمین مسکن و مدیریت مطلوب، به رسمیت شناختن مالکیت غیررسمی و مهار کامل آن، برنامه ریزی متناسب با توسعه سکونتگاه ها برای افزایش امنیت محلات، برقراری ارتباط مؤثر و کارآمد شوراها با مردم و حل مشکلات ساکنان است. راهکارهای ارتقای توسعه سکونتگاه های غیررسمی شامل رسمی کردن مالکیت زمین غیررسمی، ایجاد سازمان سامان دهی سکونتگاه های غیررسمی برای کاهش تعدد سازمانی و نبود هماهنگی ها و ایجاد مسکن ارزان قیمت و قابل استطاعت است.
تدوین الگوی مفهومی تفسیر میراث در ژئوپارک ها براساس روش های معتبر جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال یازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۳۰)
69 - 85
حوزههای تخصصی:
تدوین الگوی مفهومی تفسیر میراث در ژئوپارک، براساس روش های معتبر استفاده شده در ژئوپارک های کشورهای پیشرفته و عضو شبکه جهانی ژئوپارک ها می تواند در ارتقای ژئوپارک های عضو شبکه جهانی برای کسب کارت سبز مجدد از طریق بازرسان یونسکو یا برای ثبت پرونده ژئوپارک های درحال تأسیس در فهرست شبکه جهانی ژئوپاک هادر کشور نقش مؤثری داشته باشد. این پژوهش جزو پژوهش های کیفی بوده که با روش تحلیل مضمون انجام شده است. برای انجام این پژوهش،نخست مضامین تفسیر میراث در کشورهای پیشرفته با استفاده از روش تحلیل مضمون و براساس حوزه پژوهش از میان سیزده کتاب رفرنس جهانی اصلیاز سال 1957 تا 2019 و بررسی ضمنی محتوای وب سایت های 147 ژئوپارک عضو شبکه جهانی تحت حمایت یونسکو شناسایی شد. سپس مضامین استخراج شده آموزش گردشگران در مطالعه ژئوپارک های کشورهای پیشرفته با ابعاد هفت گانه آموزش گر(مفسر)، محتوا، ابزار، مکان، اصول، شیوه ها و مخاطب و مولفه های سی گانه آن از متون شناسایی شد. دراین پژوهش،علاوه برشناسایی ابعاد و مؤلفه های تفسیر میراث در ژئوپارک ها،به طور ویژه برای ترویج و درک آسان تر جامعه دانشگاهی اجرایی داخل کشور، این نتیجه حاصل شد که تفسیر میراث در صنعت گردشگری از منظر مفهوم سازی، همان «آموزش غیررسمی گردشگران با رویکرد تفسیری» است؛ بنابراین مدیران، مسئولان و دست اندرکاران ژئوپارک های درحال تأسیس یا راه اندازی شدهکشور باید برای بهبود وضعیت کمّی و کیفی ژئوپارک ها و توسعهگردشگری پایدار، به نقش هم زمان همهابعاد هفت گانه آموزش گردشگران توجه و براساس آن ها برنامه هایی طراحی، تدوین و اجرا کنند.
تحلیل فضایی فرونشست سطح زمین با استفاده از تداخل سنجی راداری (موردمطالعه: دشت مرکزی شهرستان قاین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۴
99 - 126
حوزههای تخصصی:
فرونشست زمین یکی از مخاطرات مهم ژئومورفیک است که دارای حرکتی کُند بوده و در بلندمدت آثار مخربی برجای می گذارد. در این تحقیق به منظور تحلیل فضایی میزان جابجایی از داده های سنتینل A1 در بازه زمانی 3 ساله (2020- 2017) و روش تداخل سنجی راداری و نرم افزار (SNAP)، تغییرات سطح زمین را در بازه زمانی مذکور استخراج کرده ایم. همچنین مشاهدات میدانی برای صحت سنجی و بررسی نتایج تحقیق صورت گرفت. نتایج نشان داد که میزان فرونشست زمین از سال 2017 تا سال 2020 افزایش داشته است؛ به طوری که از 2.6 سانتی متر در سال 2017 به 7.8 سانتی متر در سال 2020 رسیده است. همچنین هیدروگراف معرف آب زیرزمینی در دشت مرکزی قاین نیز افت محسوسی داشته است؛ به طوری که میزان افت تراز آب در سطح دشت حدود 1.30 متر در طول 5 سال (از سال 2014 تا مارس 2020) بوده است؛ یعنی حدوداً سالی 26 سانتی متر افت سطح آب های زیرزمینی را داشته ایم. ضمن اینکه تحلیل خودهمبستگی فضایی و شاخص موران (0.984)، خوشه ای بودن رخداد فرونشست تحت تأثیر تغییرات سطح آب در منطقه موردمطالعه را تأیید کرد. نتایج همبستگی نیز نشان داد که بین عامل تغییرات تراز سطح آب و نرخ فرونشست زمین، همبستگی کمی وجود داشته (p= -0.138) که این ارتباط غیرمستقیم است؛ یعنی هر چه میزان برداشت آب زیرزمینی بیشتر باشد (یا سطح تراز آب کمتر شود)، میزان فرونشست نیز بیشتر می شود؛ اما با توجه به سطح معناداری (sig= 0.585) این ارتباط معنادار نیست.
مقایسه تطبیقی میزان درآمدزایی تولید گیاهان دارویی نسبت به سایر تولیدات زراعی در روستاهای شهرستان کلات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه ناحیه ای سال بیستم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۴۰)
117 - 101
حوزههای تخصصی:
کشت گیاهان دارویی از دیرباز جایگاه ویژه ای در نظام های سنتی کشاورزی ایران داشته و نقش مهمی درتنوع اقتصادی روستاییان دارد و فعالیت زراعی موجب افزایش درآمد، کاهش بیکاری و به تبع آن کاهش فقر روستاییان شده است. با کاشت گیاهان دارویی می توان از طریق برنامه ریزی مدون، ضمن توسعه اقتصادی و تأمین نیاز صنایع داخلی و کسب درآمد ارزی درخور توجه، به شکوفایی و توسعه پایدار کشور کمک کرد. این مطالعه با هدف مقایسه تطبیقی میزان درآمدزایی تولید گیاهان دارویی در مقایسه با سایر محصولات زراعی در روستاهای شهرستان کلات، انجام شد و به دنبال آن است تا از این طریق انگیزه های مهاجرتی روستاییان کاهش یابد. پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی است و از حیث روش توصیفی- تحلیلی محسوب می شود. جمع آوری اطلاعات از طریق شیوه های اسنادی و میدانی انجام شد. در مطالعه موردی مربوط به کشت گیاهان دارویی منطقه از روش پیمایشی استفاده شد. جامعه نمونه پژوهش روستاهایی بودند که تولید گیاهان دارویی در آن ها انجام می شد. یافته های پژوهش نشان می دهد، تولید گیاهان دارویی 1/50 درصد کل درآمد بخش کشاورزی را در منطقه موردمطالعه تشکیل می دهد. همچنین کاشت هر هکتار گیاهان دارویی در مقایسه با سایر محصولات زراعی، به طور میانگین 6/523 درصد درآمدزایی بیشتر ایجاد می کند. نتایج پژوهش نشان می دهد، درآمدزایی هر هکتار از تولید گیاه دارویی بیش از پنج برابر سایر محصولات زراعی است که در صورت توجه بیشتر به این فعالیت می توان درآمد و سطح رفاه روستاییان را افزایش و انگیزه های مهاجرتی آنان را کاهش داد.
تاثیر پارامترهای اقلیمی بر توزیع پوشش گیاهی در ایران مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی تاثیر پارامترهای اقلیمی بر توزیع پوشش گیاهی در ایران مرکزی با استفاده از شاخص NDVI می باشد. برای شناخت پراکنش و توزیع پوشش گیاهی از روش های نوین ناحیه بندی PCA، خوشه بندی و روابط مکانی استفاده شد. بدین منظور دو متغیر اقلیمی (میانگین دما و رطوبت نسبی) از داده های هشت ایستگاه سینوپتیک در بازه زمانی آماری (1986-2018) انتخاب گردید. متناسب با فاصله های ایستگاه ها و تغییرات مکانی شاخص NDVI، شبکه ای به ابعاد 15*15 کیلومتر بر روی ایران مرکزی گسترانده شد. در این بررسی برای اطلاع از روند تغییرات شاخص NDVI از آزمون من-کندال به وسیله نرم افزار (MINITAB) استفاده شد. نتایج این بررسی نشان داد که میزان پراکنش پوشش گیاهی در ایران مرکزی با استفاده از شاخص NDVI بین 2/0- تا 64/0+ است. همچنین توزیع و تراکم پوشش گیاهی دارای رشد کمتر از یک درصد می باشد. نتایج این بررسی نشان می دهد متغیر اقلیمی دما بیشترین تأثیر را بر توزیع و تراکم پوشش گیاهی در ایران مرکزی دارد. بررسی توزیع و تراکم پوشش گیاهی ایران مرکزی با استفاده از روش PCA نشان داد که توزیع و تراکم پوشش گیاهی ایران مرکزی متاثر از هشت عامل است که عامل اول و دوم به تنهایی 56/81 درصد رفتار پوشش گیاهی را در ایران مرکزی تبیین می نمایند. درنهایت با انجام تحلیل خوشه ای سلسله مراتبی و با روش ادغام وارد بر روی ماتریس نمرات عامل ها، سه ناحیه توزیع و پراکنش پوشش گیاهی نامنظم، متوسط و یکنواخت در ایران مرکزی شناسایی و نمایش داده شدند.
پتانسیل یابی منابع آب زیرزمینی شهرستان سقز با استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی فازی (FAHP) در بستر GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر با افزایش جمعیت، توسعه صنعتی، برداشت بی رویه غیرمجاز، افزایش سطوح زیر کشت و خشکسالی، بهره برداری از منابع آب زیرزمینی چندین برابر شده است. با استمرار این عمل، سطح آب های زیرزمینی روزبه روز کاهش یافته است؛ بنابراین شناسایی منابع آب زیرزمینی، استفاده بهینه و مدیریت آن به معنای برداشت پایدار و همیشگی از این منابع گران بها است. در این مطالعه برای پتانسیل یابی منابع آب زیرزمینی در حوضه آبخیز شهرستان سقز از روش تحلیل همپوشانی وزنی با استفاده از تکنیک های تصمیم گیری چندمعیاره (MCDM) فرایند تحلیل سلسله مراتبی فازی (FAHP)همراه با علم سیستم اطلاعات مکانی (GIS) و دانش سنجش از دور (RS) استفاده شد. جهت پیاده سازی، داده های ۷۴۰ حلقه چاه و 14 معیار زمین شناسی، هواشناسی، توپوگرافی، هیدرولوژی و محیطی در بستر GIS برای تولید نقشه پتانسیل یابی منابع آب زیرزمینی تهیه و پردازش شد. با استفاده از منحنی عملکرد سیستم (ROC) برای صحت سنجی نقشه پتانسیل منابع آب زیرزمینی برآوردشده با تجزیه و تحلیل توزیع سازی از چاه های باز موجود، مقدار 83.7%AUC = به دست آمد که نشان می دهد مدل مورد بررسی با موفقیت آب های زیرزمینی را پیش بینی کرده است. تجزیه و تحلیل های آماری نیز نشان داد، 7/8 درصد و 5/18 درصد از کل مساحت شهرستان سقز به ترتیب در منطقه با پتانسیل بسیار خوب و خوب، 5/31 درصد در پتانسیل متوسط، 3/34 درصد به ترتیب در منطقه با پتانسیل ضعیف و 7 درصد نیز در منطقه با پتانسیل بسیار ضعیف قرار دارند. یافته های این پژوهش می تواند به سیاست گذاران و مدیران در برنامه ریزی و مدیریت پایدار منابع آب زیرزمینی کمک کند.
ارزیابی تناسب مکانی برای توسعه اکوتوریسم در حوزه آبخیز ابیانه- برزرود استان اصفهان با استفاده از تحلیل سلسله مراتبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال یازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۳۲)
225 - 244
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، شناسایی، ارزیابی و معرفی پهنه های مستعد گردشگری نوع اکوتوریسمی در حوضه آبریز «ابیانه برزرود» به دلیل پتانسیل های منحصربه فرد طبیعی و فرهنگی – تاریخی و انسانی است. فاکتورهای مؤثر در مکان یابی مناطق مستعد در این تحقیق، شامل نُه متغیر زیست محیطی است که پس از رقومی سازی نقشه های پایه و تهیه پرسش نامه تحلیل سلسله مراتبی (AHP) از کارشناسان خبره درخصوص اهمیت نسبی معیارها و زیرمعیارها به نسبت هم نظرسنجی شد. در این پژوهش، معیارهای جاده، رودخانه، پوشش گیاهی و خدمات اقامتی بیشترین تأثیر را در انتخاب مکان مناسب اکوتوریسم به خود اختصاص دادند و پس از آن، به ترتیب اثرگذاری، معیارهای رستوران، چشمه، مظهر قنات و محدوده روستا قرار گرفته اند. در محیط سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS) با استفاده از نرم افزار اکسپرت چویس براساس وزن های به دست آمده از مدل یادشده و پردازش آن، نقشه رتبه بندی درجات تناسب برای اکوتوریسم در سه رده ضعیف، متوسط و خوب تهیه شد. این نقشه، با 59 مکان کنترلی در بازدیدهای میدانی صحت سنجی شد و کلیه مکان های مستعد گردشگری در محدوده خوب قرار گرفته اند که صحت این نقشه را تأیید می کند. جذاب ترین مناطق حوضه، که حدود 25 درصد سطح حوضه را شامل می شود، با رتبه خوب، در قسمت های مرکزی حوضه و در راستای مسیر مواصلاتی بین روستاهای منطقه قرار دارد. مناطق با جذابیت متوسط، که حدود 46 درصد سطح حوضه را دربر می گیرد، عمدتاً در بخش جنوبی حوضه و در محدوده منطقه حفاظت شده محیط زیست واقع شده است. مناطق با جذابیت کم با میزان گسترش حدود 29 درصد مساحت منطقه، عمدتاً در شمال غرب و جنوب غرب حوضه گسترش دارد و به صورت لکه هایی نیز در سایر مناطق حوضه ملاحظه می شود.
عوامل بازدارنده توسعه طبیعت گردی در آبشار آب سفید الیگودرز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال یازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۳۲)
245 - 260
حوزههای تخصصی:
توسعه طبیعت گردی صرفاً به دلیل وجود زیبایی و جذابیت مناطق اکوتوریستی رخ نخواهد داد. این امر پس از قابلیت طبیعی هر منطقه، نیازمند پیدایش و وجود عوامل گوناگونی مانند زیرساخت های رفاهی، راه دسترسی، امنیت گردشگران، بازاریابی و تبلیغات و مواردی از این قبیل است؛ به طوری که ممکن است نبود یا حتی کمبود برخی از این موارد به منزله عوامل بازدارنده توسعه طبیعت گردی در هر منطقه اکوتوریستی به شمار آید. پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل بازدارنده توسعه طبیعت گردی در آبشار آب سفید الیگودرز انجام شد. برای شناسایی عوامل بازدارنده، بیست مصاحبه نیمه ساختاریافته با صاحب نظران استانی انجام شد. تحلیل داده های گردآوری شده از مصاحبه ها، به شناسایی 34 مفهوم، در قالب 6 دسته کلان موانع منجر شد. سپس از روش دلفی فازی دومرحله ای برای دستیابی به توافق گروهی بین صاحب نظران و رتبه بندی عوامل بازدارنده استفاده شد. طبق نتایج، عوامل بازدارنده توسعه طبیعت گردی در آبشار آب سفید الیگودرز به ترتیب عبارت بودند از: موانع فرهنگی و اجتماعی با میانگین 829/0، معرفی ضعیف منطقه با میانگین کل فازی زدایی 811/0، موانع سرمایه گذاری و برنامه ریزی مالی با میانگین کل فازی زدایی 803/0، موانع زیربنایی و زیرساختی با میانگین کل فازی زدایی 779/0، موانع امنیتی با میانگین کل فازی زدایی 767/0 و مشکلات دسترسی و اطلاعاتی با میانگین کل فازی زدایی 648/0. ازاین رو پیشنهاد کلی این تحقیق، برنامه ریزی دقیق، جذب حمایت های مالی و تلاش سازمان های تصمیم گیرنده مدیریت طبیعت گردی شهرستان الیگودرز و استان لرستان برای رفع و کاهش موانع یادشده ازطریق پیشنهادهای اجرایی ارائه شده در این پژوهش است.
پهنه بندی گستره خطر فرونشست زمین در دشت سراب، با بهره گیری از الگوریتم های تحلیل چند معیاره MARCOS و CODAS(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۴
149 - 172
حوزههای تخصصی:
یکی از مخاطرات پیش روی دشت های کشور، مخاطره فرونشست است که سبب بروز مشکلات و معضلات فراوان در زمین های کشاورزی، جاده ها، خطوط انتقال نیرو و انرژی می گردد. دشت سراب نیز در طی سال های اخیر با افت شدید سطح آب زیرزمینی مواجه بوده که این عامل سبب گردیده تا این منطقه در معرض وقوع مخاطره فرونشست قرار گیرد. هدف این پژوهش بررسی و تحلیل مهم ترین عوامل دخیل در ایجاد خطر فرونشست دشت سراب و مشخص کردن سطوح مستعد که احتمالاً در آینده درگیر فرونشست خواهند شد، با بهره گیری از الگوریتم های چند معیاره MARCOS و CODAS است. با توجه به نتایج حاصل از پهنه بندی خطر فرونشست؛ معیار های عمق آب، کاربری اراضی و شیب؛ به ترتیب با ضریب وزنی 194/0، 171/0 و 159/0، مهم ترین عوامل دخیل در ایجاد خطر فرونشست محدوده مطالعاتی می باشند. با توجه به خروجی حاصل از روش MARCOS، به ترتیب؛ 50/167 و 09/276 کیلومتر مربع از مساحت دشت سراب و طبق نتایج حاصل از به کارگیری روش CODAS، 13/187 و 03/279 کیلومتر مربع از مساحت محدوده، در طبقه پرخطر و بحرانی قرار دارد. به علاوه، نقشه مستخرج از الگوریتمMARCOS و CODAS با عمق سطح آب چاه ها به ترتیب؛ دارای مقدار ضریب همبستگی 77/ و 81/0 می باشند و بین خروجی هر دو روش با نقشه سطح آب همبستگی دیده می شود. به نظر می رسد، نتایج حاصل از مطالعه حاضر، می تواند به مدیران سازمانی و برنامه ریزان منابع اراضی و خاک، در زمینه حفاظت و مدیریت منابع آبی و مخاطرات طبیعی و جلوگیری از تخریب سرزمین کمک شایانی نماید.