فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۰۸۱ تا ۳٬۱۰۰ مورد از کل ۴٬۲۲۷ مورد.
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۳
189 - 224
حوزههای تخصصی:
خشکسالی وضعیتی از کمبود بارندگی و افزایش دما است که در هر منطقه جغرافیایی و در هر اقلیمی، حتی در مناطق مرطوب رخ می دهد که فراوانی و شدت وقوع آن در مناطق خشک و نیمه خشک بیشتر است. خشکسالی بدون اعلام قبلی رخ می دهد و دامنه تأثیر آن بر خلاف وقایع طبیعی دیگر بسیار وسیع می باشد. خسارات ناشی از خشکسالی غیر ملموس ولی بسیار وسیع و پر هزینه است. لذا اساس یک برنامه منظم برای مدیریت بهتر طبق رخدادهای گذشته پایش خشکسالی را ایجاب می کند. شاخص های خشکسالی هواشناسی مستقیماً از روی داده های هواشناسی نظیر بارندگی محاسبه می شوند و در صورت فقدان داده های مذکور، در پایش خشکسالی مفید واقع نخواهند شد. لذا تکنیک سنجش ازدور می تواند ابزاری مفید در پایش خشکسالی به شمار رود. در این تحقیق به بررسی ارتباط بین شاخص خشکسالی هواشناسی (شاخص SPI) و شاخص های سنجش ازدوری VCI، TCI و VHI در استان های اصفهان، چهارمحال و بختیاری، مرکزی و قم پرداخته شده است. در این راستا، با بهره گیری از تصاویر ماهواره مودیس سنجنده ترآ و داده های بارش ایستگاه های باران سنجی و سینوپتیک واقع در منطقه موردمطالعه، آشکارسازی تغییرات رخ داده در بازه زمانی 10 ساله محاسبه گردید. بدین منظور ابتدا با بررسی داده های ایستگاه های موجود و با استفاده از مدل شاخص بارش استاندارد شده (SPI) چهار ماه (فروردین، اردیبهشت، خرداد و تیر) به عنوان نمونه انتخاب شد. در این مطالعه با توجه به دقت زمانی، پوشش طیفی بالا، سهولت دسترسی، عدم نیاز به تصحیح اتمسفری و زمین مرجع نمودن، تصاویر با کد (MOD11A2 و MOD13A2) از محصولات ماهواره مودیس سنجنده ترا مربوط به سال های 2011 تا 2020 به دلیل اطمینان از وجود پدیده ترسالی و خشکسالی استفاده شد و سپس شاخص SPI با شاخص های VCI، TCI و VHI به صورت تلفیقی مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج پایش خشکسالی نشان داد که طی این دوره ده ساله در برخی از سال ها خشکسالی شدید وجود داشته که در همان سال نیز بارش به میزان کمتری رخ داده است. برای مثال در سال 2020 این خشکسالی بسیار شدید بوده است و در سال 2011 ترسالی بسیار شدیدی را نشان داد. نتایج حاصل از همبستگی بین شاخص SPI و شاخص های سنجش ازدوری نشان داد که شاخص SPI بالاترین همبستگی را با شاخص VCI در سطح 01/0 دارد که مشخص گردید تصاویر MODIS و شاخص های ساخته شده دارای قابلیت لازم برای پایش خشکسالی می باشد. نتایج این تحقیق می تواند گزینه مناسبی برای تصمیم گیران به منظور بررسی نظارت، بررسی و حل وفصل شرایط خشکسالی مؤثر باشد و ضرورت تعریف نمایه ای را دو چندان کند.
تبیین اثرات توسعه گردشگری روستایی بر ظرفیت تحمل جامعه محلی: مطالعه موردی روستای کندلوس، شهرستان نوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و چهارم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
53 - 80
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی برای توسعه پایدار گردشگری در روستاها، در پی افزایش حضور گردشگران در این مناطق، امری ضروری است. در این راستا، تحقیق حاضر با هدف برآورد ظرفیت تحمل جامعه محلی نسبت به توسعه گردشگری روستایی انجام شد. روش تحلیل داده ها توصیفی- تحلیلی و جامعه آماری تحقیق شامل متخصصان مرتبط با موضوع تحقیق و اهالی روستای کندلوس (جامعه محلی) بود. روش تعیین ظرفیت تحمل جامعه محلی برگرفته از نظام ارزیابی زیست محیطی باتل مورد استفاده در ارزیابی اثرات زیست محیطی و حدود تغییرات قابل قبول بود. همچنین، به منظور نشان دادن سطح پایداری مقصد گردشگری، از دو نقشه بارومتر پایداری گردشگری (BTS) و آموئبای شاخص های پایداری گردشگری (ATSI) استفاده شد. نتایج نشان داد که بر اساس طبقه بندی بارومتر پایداری پرسکات- آلن، و با توجه به پارامتر حاصل شده (609/0)، ظرفیت تحمل جامعه محلی با قرارگیری در طبقه 80/0-61/0 از وضعیت نسبتاً پایدار برخوردار است.
تحلیل اولویت بندی عوامل مؤثر بر عدم مشارکت جوامع محلی در طرح های بیابان زدایی (مطالعه موردی: منطقه عین خوش، استان ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نخستین گام برای افزایش مشارکت مردمی در طرح های بیابان زدایی، شناسایی و مرتفع نمودن موانع مؤثر بر عدم مشارکت مردمی در اجرای پروژه هاست. هدف اصلی این پژوهش، تحلیل اولویت بندی عوامل مؤثر بر عدم مشارکت ساکنان در طرح های بیابان زدایی است. جامعه آماری تحقیق شامل خانوارهای روستای عین خوش شهرستان دهلران ایلام و کارشناسان خبره در امر بیابان زدایی است. یافته های تحقیق نشان داد که اولویت بندی شاخص ها با استفاده از آزمون ناپارامتریک فریدمن برحسب میانگین رتبه از دیدگاه ساکنان منطقه به ترتیب شاخص اقتصادی، طراحی-اجرایی، آموزشی-ترویجی و اجتماعی است. همچنین این اولویت بندی از دیدگاه کارشناسان خبره با استفاده از آزمون FUZZY-AHP به ترتیب اولویت به صورت شاخص طراحی-اجرایی، اقتصادی، آموزشی-ترویجی و اجتماعی است. همچنین نتایج نشان داد که در مجموع از 15 زیرشاخص مؤثر بر عدم مشارکت مردمی در طرح های بیابان زدایی، از دیدگاه کارشناسان خبره، زیرشاخص طراحی-اجرایی با عنوان "عدم برنامه ریزی های کوتاه مدت، میان مدت و درازمدت در امر مشارکت" با میانگین رتبه 68/11 مهم ترین و زیرشاخص اجتماعی با عنوان "مهاجرت و کمبود نیروی جوان در روستا" با میانگین رتبه 59/3 کم اهمیت ترین زیرشاخص است. این در حالی است که از دیدگاه ساکنان منطقه زیرشاخص اقتصادی "نادیده گرفتن درآمد مردم به عنوان انگیزه اقتصادی مستقیم در اجرای طرح های بیابان زدایی" با میانگین رتبه 24/11 مهمترین و زیرشاخص طراحی-اجرایی "عدم تخصیص کامل منابع مالی در زمان اجرای طرح های بیابان زدایی" با میانگین رتبه 63/5 کم اهمیت ترین زیرشاخص است که نشان می دهد شاخص های اقتصادی و طراحی-اجرایی به همراه زیرشاخص های مربوطه مهمترین دلایل عدم مشارکت مردمی در طرح های بیابان زدایی در منطقه مورد مطالعه است.
ارائه الگوی ادراک معنوی گردشگر فرهنگی از سفر (مورد مطالعه: گردشگران خارجی شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال نهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۲۳)
211 - 228
حوزههای تخصصی:
انسان محور گردشگری، متشکل از ابعاد مادی و غیر مادی است که بر روی کره هستی در مسیر شناخت و آگاهی گام بر می دارد. در این میان سفر و به ویژه فرهنگ مردمان یک منطقه، منبع ارزشمند کسب آگاهی به شمار می رود که از آن بهره می جوید. ادراک انسان به عنوان گردشگر فرهنگی، علاوه بر دریافت های ظاهری مبتنی بر حواس، محیط و روابط اجتماعی، به مضامین معنوی مرتبط می گردد که بستر اصلی تمامی دریافت های انسانی را شامل می شود. ادراک معنوی گردشگر فرهنگی از سفر، از جمله اصطلاحات جدیدی است که اولین بار در این تحقیق به عنوان یکی از مفاهیم جدید مطالعات گردشگری ارائه می شود. از این رو الگوی ادراک معنوی گردشگر فرهنگی از سفر ضمن مطالعه موردی بر روی گردشگران فرهنگی خارجی شهر اصفهان پرداخته شده است. این تحقیق به شیوه کیفی، مبتنی بر اکتشاف، از مصاحبه عمیق با خبرگان، مشاهده و مصاحبه با گردشگران خارجی شهر اصفهان در بازه زمانی زمستان 1396 – تابستان 1397 انجام شده است. داده های بدست آمده با روش تحلیل محتوا، ارزیابی و الگوی بدست آمده نیز از نقطه نظر خبرگان راست آزمایی گردید. در پایان این نتیجه حاصل شد که الگوی ادراک معنوی گردشگر فرهنگی از سفر تحت تاثیر عوامل درونی و بیرونی، از مولفه های پیش فرض گردشگر، حقیقت باطنی، حقیقت ظاهری و کنش گردشگر تشکیل شده است که در حین سفر و دریافت های حسی، محیطی و اجتماعی صورت می گیرد.
شناسایی شایستگی های محوری راهنمایان تور بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال نهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۲۵)
63 - 82
حوزههای تخصصی:
راهنمایان تورهای گردشگری نقش موثری در هدایت و تامین نیازمندی های مادی و معنوی و غنای روحی گردشگران دارند. هدف پژوهش حاضر، شناسایی و ارائه شایستگی های محوری راهنمایان تور بین المللی است. روش این مطالعه با توجه به اهداف، توصیفی–کیفی است که مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و روش دلفی است. جامعه آماری پژوهش را خبرگان دانشگاه و راهنمایان تور بین المللی تشکیل می دهند. نمونه گیری به صورت هدفمند بوده و برای شناسایی راهنمایان از شیوه گلوله برفی استفاده شد و داده های جمع آوری شده با مشارکت 28 نفر از خبرگان به اشباع رسید. بر اساس یافته های پژوهش، شایستگی های محوری راهنمایان تور، شامل عوامل مدیریت و رهبری، اخلاق حرفه ای، سلامتی جسمی و آراستگی ظاهری، ویژگی های شخصیتی، تسلط بر قوانین ملی و بین المللی، دانش فنی، آشنایی با فرهنگ های ملی و بین المللی، ارتباطات مؤثر، مهارت های روان شناسی و مهارت های پزشکی به دست آمد. لذا پیشنهاد می شود سیاستگذاران گردشگری برنامه ریزی های راهبردی برای توسعه شایستگی های محوری راهنمایان تور بین المللی از طریق برگزاری سمینارها، کارگاه ها و دوره های آموزشی را انجام دهند.
تحلیل چالش های سازمان های مردم نهاد (سمن های) زیست محیطی در ایران با نظریه جامعه منشوری ریگز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه، سازمان های غیردولتی[1] (NGO) به طور فزاینده ای در کنار دولت در فرآیندهای توسعه به ذینفعانی مهم تبدیل شده اند. با افزایش مشکلات محیط زیست در ابعاد مختلف آن در ایران، سازمان های مردم نهاد (سمن) زیست محیطی نیز گسترش یافته اند. این مقاله با روشی توصیفی _ تبیینی تلاش دارد بررسی نسبتاً جامعی از مشکلات این نهادها در کشور ارائه داده و نتایج آن را با نظریه جامعه منشوری ریگز[2] تحلیل نماید. جمع آوری اطلاعات به صورت اسنادی و پیمایشی در قالب پرسشنامه ای با هفت بُعد و 45 گویه بوده است. نتایج نشان می دهد بیشترین مشکلات در رابطه ی سمن ها با نهادهای دولتی و عمومی (با میانگین 4.29) و پس ازآن در ابعاد قانونی (با میانگین 4.25)، ساختاری (با میانگین 4.20) و مدیریتی (با میانگین 4.17) هست. از سوی دیگر مشکلات گفته شده، در درون سمن ها و بین سمن ها نیز مشکلاتی را به وجود آورده است که نتوانسته اند آن گونه که باید، در راستای اهداف خود گام بردارند و درگیر مسائل درونی خود نیز شده اند. با توجه به مقدار آماره KMO برابر با 80/0 و سطح معنی داری کمتر از 05/0 در آزمون بارتلت، انجام تحلیل عاملی بر روی متغیرها امکان پذیر بوده و متغیرها امکان عامل شدن را داشته اند. عامل های نهایی نیز توانسته اند میزان واریانس بیشتر از 50/0 را برای هر متغیر تبیین کنند. با توجه به سه ویژگی اصلی نظریه جوامع منشوری ریگز (ناهمگنی، فرم گرایی و تداخل عملکردی) و مشکلات سمن های زیست محیطی می توان گفت که در کشورهایی که با ضعف تاریخی شاخص های مردم سالارانه و ساختار بسیط و متمرکز سیاسی مواجه هستند، اساساً وجود سازمان های غیردولتی، خوشایند چنین ساختارهایی نیست. ازاین رو قوانین و مقررات و نیز ساختار دولتی و سازمانی حمایت چندانی از شکل گیری، تقویت و توسعه این تشکل ها انجام نمی دهند. از سوی دیگر وقتی ساختارهای قانونی حمایت کافی از فعالیت سمن ها نداشته باشند و مسیرهای قانونی مشخص در فرایند فعالیت این نهادها وجود نداشته باشد، اعمال سلیقه از سوی افراد در دستگاه های دولتی افزایش پیدا می کند.
بررسی و تحلیل ماهیت قدرت نرم در سطح دولت های ملت پایه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال ششم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۲
22 - 46
حوزههای تخصصی:
قدرت نرم و تجلی آن از جمله مباحثی است که به یاری جوزف نای به محافل دانشگاهی و سیاستگذاری راه پیدا کرده است.علیرغم اقبال گسترده به این مفهوم، عدم تبیین نظری دقیق از سوی نای، ابهامات متعددی را حول این شکل از قدرت رقم زده است.به طوریکه باوجود انبوهی از ادبیات، پژوهشگران هنوز درک کامل از ماهیت قدرت نرم ندارند. اینکه به واقع قدرت نرم چیست؟ و از چه عناصری شکل گرفته است؟ مسائلی است که هنوز پاسخ معتبری برای آنها یافت نشده .به همین منظور این پژوهش با اتکا بر نظریه داده بنیاد و تحلیل محتوا درصدد فهم عناصر موثر بر این قدرت در سطح دولت-ملت هاست.بر این اساس یافته های علمی پژوهش حاکی از این دارد اگر عناصر قدرت نرم را دستِ کم به منابع، ابزار، ذهنیت بازیگران، رفتار، آثار و حرکات بازیگران تحت اعمال قدرت محدود نماییم.در یک برداشت کلی قدرت نرم در سطح دولت- ملت ها عبارت است از: فرایندی که در آن محرک ها(منابع مادی و معنوی) یک کشور از طریق رفتار جذاب و در قالب ابزاری غیر خشونت آمیز(انواع و اشکال دیپلماسی)روی افکار مردم(نخبگان و عامه مردم) تاثیر گذاشته و موجب آثار، حرکات و رفتار و... در راستای تغییر ذهنیت و رفتار جامعه هدف، نسبت به کشور اعمال کننده می شود
تبیین امنیتی شهرک سازی در کرانه باختری با رویکرد تله فضایی(2020-2000)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال هفدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۶۳)
32 - 60
حوزههای تخصصی:
با تاسیس رژیم اسرائیل و مهاجرت جمعیت شهرک نشین با گرایشات فکری، سیاسی، قومی، نژادی و ... از کشورهای مختلف جهان، شهرک سازی در مناطق اشغالی کرانه باختری فلسطین شکل گرفت. شهرک نشینان با کارکرد مادی و معنوی حضور موثری در ساختار قدرت اسرائیل کسب کرده و وزن ژئوپلیتیکی خود را ارتقاء بخشیده اند و به عنوان بازیگر اصلی در عرصه داخلی و بین المللی اسرائیل نقش ایفا می نمایند، رژیم اسرائیل به شهرک نشینان امکانات مالی، رفاهی، تسهیلات ویژه همراه با آزادی عمل فراقانونی عطا نموده است. شهرک نشینان به مرور کارکردها و مطالباتی داشتند که تحقق آنها تاثیر منفی بر امنیت یهودیان ساکن در داخل اسرائیل داشته است. بطوری که یهودیان داخل اسرائیل هزینه شهرک ها و شهرک نشینان را در عرصه امنیتی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، حقوقی و بین المللی می پردازند. این سوال مطرح می شود که آیا شهرک سازی برای اسرائیل یک تله فضایی است؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که کارکرد شهرک سازی از سال 2000 به بعد در جهت تامین امنیت رژیم صهیونیستی نبوده و موجب تضعیف امنیت رژیم اسرائیل شده که در نتیجه می توان شهرک سازی را تله فضایی عنوان نمود. این پژوهش به لحاظ ماهیت کاربردی و مبتنی بر روش توصیفی- تحلیلی و از طریق گردآوری اطلاعات و بررسی اسناد و مدارک می باشد. این پژوهش به لحاظ ماهیت کاربردی و مبتنی بر روش توصیفی- تحلیلی و از طریق گردآوری اطلاعات و بررسی اسناد و منابع اینترنتی می باشد.
بررسی و سنجش اثرات دسترسی مالی رسمی و غیررسمی بر تمایل به ماندگاری افراد در روستا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و چهارم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
171 - 202
حوزههای تخصصی:
امروزه، در کشورهای درحال توسعه، مهاجرت از روستا به شهر از جمله مسائل اجتماعی و اقتصادی مهم به شمار می رود. در مطالعه حاضر، با توجه به اهمیت مسئله ماندگاری در روستاهای ایران، به بررسی رابطه میان ماندگاری افراد در روستاها و اثرات دسترسی مالی از طریق تأمین مالی درونی و بیرونی بر آن پرداخته شد. جامعه آماری پژوهش خانوارهای روستایی شهرستان های گناباد، تربت حیدریه و سبزوار در استان خراسان رضوی بودند که از آن میان، 397 خانوار در قالب حجم نمونه انتخاب شدند. میزان رضایت مندی افراد از سکونت در روستا به عنوان متغیر وابسته (رضایت مندی کم، متوسط و زیاد) و متغیرهای سن، جنسیت، نوع فعالیت، سطح زیر کشت، درآمد، ارزش کل دارایی، پس انداز و دسترسی به اعتبارات رسمی و غیررسمی در قالب متغیرهای مستقل وارد تحلیل شدند. برای تحلیل داده ها، با توجه به وجود ناهمسانی در نمونه مورد بررسی، از شیوه لاجیت ترتیبی چندسطحی استفاده شد. برای تأیید وجود ناهمسانی در شهرستان ها و روستاهای مورد مطالعه، آماره های ضریب همبستگی درون گروهی (ICC) و شاخص اثر طراحی (DE) در نظر گرفته شدند و مقادیر آنها، به ترتیب، برابر با 25/0 و 48/0 به دست آمد. از آنجا که مقادیر دو آماره بیش از 2/0 بوده، اثرات خودهمبستگی درون واحدی شایان توجه ارزیابی شده و وجود ناهمسانی در شهرستان ها و روستاهای مورد مطالعه پذیرفته شد؛ به دیگر سخن، در سطح شهرستان ، دو پارامتر اصلیِ تعداد بانک نسبت به جمعیت شهر و نرخ دستمزد شهری حدود 25/0 واریانس های بین شهرها را نشان می دهند و در سطح روستاها نیز میزان همبستگی درون واحدی برابر با 48/0 بیانگر این است که در بین روستاها، متغیرهای اصلیِ نرخ بیکاری، وجود و عدم وجود منابع آب و متوسط سطح درآمد مردم حدود 48/0 واریانس بین روستاها را شامل می شوند که این ناهمسانی ها موجبات رضایت مندی از طیف زیاد به کم را مهیا می سازد. همچنین، سایر یافته های تحقیق نشان داد که اعطای تسهیلات به خانوارهای روستایی به صورت رسمی (و نه غیررسمی) باعث افزایش انگیزه آنها برای ماندن در روستا می شود و این افراد می توانند با این تسهیلات رسمی دریافتی، کسب وکارهای خود در مناطق روستایی را توسعه بخشیده، رضایت و تمایل بیشتری برای ماندن در روستا و عدم مهاجرت به شهر داشته باشند.
راهبردهای توسعه ساماندهی عشایر حوزه زاگرس: کاربرد نظریه زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و چهارم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
94 - 120
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام تحقیق کیفی حاضر واکاوی راهبردهای توسعه سامان دهی عشایر حوزه زاگرس بر اساس نظریه زمینه ای بود. داده های پژوهش با مصاحبه نیمه ساختارمند و روش نمونه گیری هدفمند با سی نفر از متخصصان، مدیران و صاحب نظران حوزه عشایر گردآوری شد. همچنین، مراحل استخراج نظریه و فرآیند کدگذاری با بهره گیری از نرم افزار MAXqda18 انجام شد. بر پایه یافته های پژوهش، مقولاتی چون عدم موفقیت طرح های پیشین، عدم توجه به پایداری محیط زیست، عدم توجه به سرمایه انسانی، طبیعی و توان بوم شناختی مناطق عشایری، عدم آسیب شناسی فرهنگی- اجتماعی و عدم توجه به اسناد بالادستی به عنوان شرایط علی مؤثر بر توسعه سامان دهی عشایر حوزه زاگرس شناسایی شدند؛ شرایط زمینه ای نیز شامل مقولاتی چون عدم هماهنگی در برنامه ریزی و اجرا، کمبود منابع مالی، موانع فرهنگی، کمبود نیروی انسانی متخصص، موانع فناوری و موانع طبیعی بودند. این در حالی است که تغییر مداوم الگوی زیست، عدم سرمایه گذاری و بازاریابی، بی توجهی به توان های موجود در منطقه، اجرای سیاست های توسعه ای موازی و ناهماهنگی بین استان های حوزه زاگرس نیز به عنوان شرایط مداخله گر مشخص شدند. همچنین، به منظور توسعه سامان دهی عشایر حوزه زاگرس، راهبردهایی چون برنامه ریزی غیرمتمرکز و منطقه ای، نظام مدیریت مشارکتی، نظام مدیریت محلی(ایلی)، ایجاد تعاونی های عشایری، بوم گردی عشایری و ایجاد بازارچه های محلی شناسایی شدند. در نهایت، مشخص شد که توسعه سامان دهی عشایر حوزه زاگرس پیامدهایی از قبیل پایداری محیط زیست، برقراری عدالت اجتماعی، اشتغال پایدار، احیای زیست بوم های جنگل و مرتع، امنیت غذایی و بهره وری را در جامعه مورد بررسی به دنبال خواهد داشت. با استناد به یافته های پژوهش حاضر، ضمن توجه بیشتر به عشایر منطقه در حمایت از تصمیم گیری های سیاست گذاران، برنامه ریزان و مدیران ذی ربط، می توان در راستای دستیابی به توسعه پایدار گام برداشت.
تاثیر تبعیض جنسیتی و عدالت سازمانی بر رفتار های انحرافی در محیط کار با میانجی گری دلبستگی سازمانی(مورد مطالعه: کارکنان هتل های شهر خرم آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال هفتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۱۷)
241 - 257
حوزههای تخصصی:
پژوهش فوق با هدف بررسی تاثیر درک تبعیض جنسیتی و عدالت سازمانی در بروز رفتارهای انحرافی محیط کار در بین کارکنان هتل های شهر خرم آباد انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان هتل های شهر خرم آباد( نفر425) بود که با استفاده از روش نمونه گیری طبقه بندی شده 202 پرسشنامه در بین آن ها توزیع شد. الگوریتم تحلیل داده ها به روش حداقل مربعات جزئی که شامل بررسی مدل های اندازه گیری و برازش مدل ساختاری بود جهت سنجش روابط بین متغیرهای پژوهش مورد استفاده قرار گرفت که برازش مناسب هر دو بخش الگوریتم داده ها نشان دهنده مطلوبیت و قابل قبول بودن پرسشنامه ها و ساختار مکنون در سطح شاخص ها و سوالات مورد استفاده بود. نتایج تحقیق حاکی از تاثیر مثبت درک تبعیض جنسیتی در بروز رفتار انحرافی و تاثیر منفی آن بر دلبستگی سازمانی بود. تاثیر مثبت عدالت سازمانی بر دلبستگی سازمان و تاثیر منفی دلبستگی سازمان بر رفتارهای انحرافی محل کار مورد تایید واقع شد که این امر علی رغم عدم تایید تاثیر مستقیم عدالت سازمانی بر رفتارهای انحرافی سبب تایید تاثیر غیرمستقیم و منفی عدالت سازمانی بر رفتارهای انحرافی در محیط کار شد و در نهایت تایید نقش میانجی دلبستگی سازمان در کاهش رفتارهای انحرافی در محل کار، نیاز به توجه هر چه بیشتر مدیران صنعت هتل داری به برنامه ریزی جهت کاهش تبعیض های جنسیتی و افزایش دلبستگی به سازمان در راستای مدیریت بهتر منابع انسانی را آشکار می سازد.
پهنه بندی پتانسیل خطر وقوع سیلاب حوضه آبخیز قطورچای با روش های تصمیم گیری چندمعیاره ANP و WLC(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال هشتم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
150-135
حوزههای تخصصی:
پهنه بندی خطر سیل در واقع ابزار اساسی برای مدیریت کاهش خطرات سیل است و وسیله ای قانونی در دست دولت و مسئولان برای کنترل و مدیریت کاربری اراضی و برنامه های توسعه هم زمان با کاهش خطرهای سیل و حفاظت محیط زیست است. بنابراین هدف از پژوهش حاضر تعیین پهنه های خطر وقوع سیلاب در حوضه آبخیز قطورچای با استفاده از فرآیند تحلیل شبکه ای ( ANP ) می باشد. سپس با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی ( GIS )، تصاویر ماهواره ای، داده های ایستگاه سینوپتیک، فرآیند تحلیل شبکه و روش تلفیق لایه ها، پتانسیل سیل خیزی حوضه آبخیز قطورچای مدل سازی شده است. نقشه نهایی خطر سیل خیزی بر پایه ترکیبی از عوامل و عناصر اقلیمی و فیزیکی شامل عوامل کاربری اراضی، زمین شناسی، پوشش گیاهی، توپوگرافی، شیب و قابلیت اراضی تهیه شد. وزن هر یک از معیارها با روش ANP و جهت مدل سازی فضایی و تلفیق لایه ها برای تهیه نقشه پتانسیل سیل خیزی از روش WLC استفاده گردید. نتایج حاصل از پهنه بندی ریسک سیل خیزی نشان داد که لایه Qal از زمین شناسی، شیب های کم تر از 3 درصد، واحد تیپ های اراضی خاک 5، 6 و7 و هم چنین فقر پوشش گیاهی به عنوان پهنه های سیلابی شناسایی شدند. نتایج به دست آمده از مدل تحلیل شبکه ای بیانگر این واقعیت است که بخشی از حوضه تحت تأثیر خطر وقوع سیلاب با پتانسیل بسیار بالا قرار دارد، که به طور عمده در پایین دست حوضه واقع شده است. بدین سبب شبکه های رتبه 3 و 4 به عنوان پهنه های سیل خیز و نواحی هدایت کننده سیلاب به نواحی پایین دست می باشند. هم چنین شبکه های رودخانه ای رتبه 5 و بالاتر در محدوده سیلاب دشت ها و یا پایاب رودخانه ای قرار دارند و معمولاً دارای سیلاب های سطحی و گسترده هستند. لذا نواحی مستعد سیلاب و ارائه راهکارهای مؤثر به منظور مدیریت سیلاب یکی از اقدامات اساسی در کاهش خسارت ناشی از سیلاب است.
بررسی ارتباط بین معیارهای بیابان زایی و تغییر کاربری اراضی: ارائه متدولوژی عملیاتی پایش با استفاده از مدل IMDPA(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۹
69 - 86
حوزههای تخصصی:
ارائه یک مدل ﭘﺎیﺶ بیابانزایی بر اساس تغییرات کاربری زمین/کاربری پوشش و ارتباط آن با معیارهای بیابان زایی ﺑﻪ ﻣﻨﻈﻮر ارزیﺎﺑی ﺑیﺎﺑﺎنزایی در منطقه مورد مطالعه ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از فناوری ﺳﻨﺠﺶ از دور و ﺗﺼﺎویﺮ ﻣﺎﻫﻮارهای ﺑﺎ ﻗﺪرت ﺗﻔکیک ﻃیﻔی و ﻣکﺎﻧی ﺑﺎﻻ هدف این تحقیق اﺳﺖ. در یک دوره آماری 24 ساله، نقشه شدت بیابان زایی با استفاده از مدل IMDPA بر اساس معیارهای آب، اقلیم، پوشش گیاهی و خاک تهیه گردید. نقشه کاربری اراضی منطقه برای سه دوره 1370، 1382و 1394 شامل شش کاربری کشاورزی، مرتع، اراضی شوره زار، نیزار و رودخانه، تهیه شد. نتایج نقشه شدت بیابان زایی نشان داد که شدت بیابان زایی در ابتدا دوره از سال 1370 تا 1382 افزایش یافته است. به طوری که در سال 1370 حدود 6/9 درصد منطقه در کلاس کم و 4/90 درصد منطقه در کلاس متوسط بیابان زایی قرار گرفته است. از سال 1382 کلاس شدید در قسمت های شمال شرقی و مرکز منطقه مطالعاتی مشاهده شده که 3/8 درصد منطقه را شامل می شود و کلاس های کم و متوسط به ترتیب حدود 7/8 و 4/87 درصد منطقه را در بر گرفته اند. روند بیابان زایی از سال 1382 تا 1394 کاهشی است به طوری که در سال 1394 کلاس کم، متوسط و شدید به ترتیب حدود 8/14، 85 و 1/0 درصد از کل منطقه را شامل می شوند . همچنین ارزش عددی شدت بیابان زایی در هر کاربری نشان داد که بیشترین تاثیر را به ترتیب کاربری مرتع، کشاورزی و مناطق مسکونی داشته و کم ترین تأثیر را کاربری نیزار در بیابان زایی منطقه داشته است. برای بررسی بهتر ارتباط معیارهای بیابان زایی و تغییرکاربری، مدل های مختلف بر داده های حاصل، برازش داده شد و از بهترین مدل برای تعیین ارتباط بین نوع کاربری اراضی و شدت بیابان زایی استفاده شد. از بین کاربری های مختلف با توجه به ضریب همبستگی، بهترین ارتباط بین شدت بیابان زایی و تغییر کاربری را کاربری شوره زار با 96/0R2 = داشت.
سنجش سواد ژئوپلیتیکی مدیران سیاسی و امنیتی استان های مرزی (موردمطالعه: خراسان جنوبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سازمان دهی سیاسی فضا و چگونگی مدیریت آن امروزه به یکی از دغدغه های اصلی مطالعات جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک تبدیل شده است. اهمیت این موضوع زمانی دوچندان می شود که برخی از مناطق و مکان های جغرافیایی در هر کشوری وجود دارند که دارای شرایط خاص و ویژه ای هستند که مستلزم شناخت جغرافیایی و درک ژئوپلیتیکی عمیق تری هستند. ازاین رو مدیران سیاسی و امنیتی که به نوعی در مدیریت سیاسی این گونه فضاها نقش دارند علیرغم توان مدیریتی بالا باید دارای سواد ژئوپلیتیکی بالایی نیز باشند. استان خراسان جنوبی به عنوان یکی از استان های مرزی در شرق ایران دارای شرایط ژئوپلیتیکی خاصی است که شناخت آن ها کمک شایانی به گسترش امنیت پایدار و همچنین توسعه همه جانبه این استان خواهد کرد. بنابراین ، بالا رفتن سواد ژئوپلیتیکی مدیران سیاسی و امنیتی استان خراسان جنوبی نقش به سزایی در توسعه و امنیت پایدار استان خواهد داشت . ازاین رو ، پژوهش حاضر که ازنظر ماهیت توصیفی - تحلیلی و از حیث هدف کاربردی و از جهت جمع آوری داده ها از نوع تحقیقات پیمایشی است؛ برای سنجش سواد ژئوپلیتیکی مدیران سیاسی و امنیتی به توزیع 32 پرسشنامه بین مدیران سیاسی، امنیتی و مذهبی استان خراسان جنوبی اقدام کرد. برای بررسی سطح سواد ژئوپلیتیکی و مولفه های آن در بین مدیران و مسئولان از آزمون t تک گروهی استفاده گردید و با توجه به اینکه مقدار آماره t منفی است (7.03-)، می توان گفت در سطح اطمینان 95% میزان سواد ژئوپلیتیکی در بین مدیران و مسئولان، نامطلوب و در سطح پایین بوده است.همچنین به منظور بررسی تأثیر سواد ژئوپلیتیکی بر عملکرد مدیران از تحلیل رگرسیونی استفاده گردید. در مدل رگرسیونی خطی معناداری در سطح اطمینان 95 درصد بین سواد ژئوپلیتیکی و متغیر وابسته عملکرد مدیران وجود داشت. همچنین مقدار ضریب همبستگی (R) مدل 71/0 است.به عبارتی در سطح اطمینان 95 درصد متغیر سواد ژئوپلیتیکی پیش بینی کننده متغیر وابسته عملکرد مدیران است به طوری که متغیر سواد ژئوپلیتیکی تأثیر معناداری بر بهبود عملکرد مدیران دارد(یعنی افزایش شاخص سواد ژئوپلیتیکی باعث افزایش عملکرد مدیران است). درمجموع نتایج و یافته های تحقیق حاکی از آن است که هرچند علاقه مندی به مباحث ژئوپلیتیکی در مدیران وجود داشته است اما میزان سواد ژئوپلیتیکی در سطح پایینی بوده است ولی اکثر پاسخ دهندگان به نقش سواد ژئوپلیتیکی در ارتقا عملکرد مدیران استانی اذعان داشتند.
مدل سازی ریسک کاهش تنوع و انقراض گونه های گیاهی در پارک ملی سرخه حصار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال هشتم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
157-170
حوزههای تخصصی:
شناسایی کامل مخاطرات و اولویت بندی آن ها در جهت عدم آسیب به طبیعت از اولین گام های مدیریت منابع طبیعی می باشد. لذا معرفی یک سیستم جامع قابل ارزیابی، درک و ارزشیابی، درجهت کنترل مخاطرات ضروری می باشد این پژوهش با هدف مدلسازی و پیش بینی میزان مخاطرات محیطی به دنبال افزایش تخریب در محیط های طبیعی به کمک شبکه عصبی مصنوعی (ANN) انجام گرفت. به این ترتیب تعداد 600 نمونه خاک و پوشش گیاهی در واحدهای همگن اکولوژیک برداشت شد. نمونه های خاک با روش ترانسکت نواری به توجه به عمق خاک و در چهار پروفیل (cm5،10،15،20) تهیه شد. نمونه های گیاهی نیز با روش سطح حداقل و با استفاده از پلات های مربع 2 2 با توجه به نوع، تراکم و پراکنش پوشش گیاهی برداشت شد. نمونه برداری در دو زون امن و سایر استفاده ها مدل سازی با کمک ANN در محیط متلب انجام شد. مدل بهینه پرسپترون چندلایه با دو لایه پنهان، تابع تانژانت سیگموئید و 19 نورون در هر لایه و ضریب تبیین 90/0 انتخاب شد. نتایج آنالیز حساسیت نشان داد، رطوبت وزنی خاک در شدت کاهش تنوع زیستی و ریسک سیل و همچنین افزایش ریسک انقراض گونه های اندمیک منطقه اثرگذار خواهد بود، و پس از آن وزن مخصوص ظاهری و حقیقی و تخلخل خاک و فاصله از جاده نقش کلیدی در تخریب پوشش گیاهی، افزایش سیل و افزایش ریسک انقراض پوشش گیاهی را دارند. لذا پیشنهاد می شود اقدامات مرتبط با احیای خاک و پوشش گیاهی در این پارک به منظور کاهش تخریب های آتی هرچه سریعتر انجام شود.
فلسفه جغرافیای سیاسی از رهیافت اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال هفتم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۲۷
57 - 84
حوزههای تخصصی:
جغرافیای سیاسی یکی از شاخه های دانش جغرافیا است. علم جغرافیای سیاسی به عنوان معرفت درجه اول و فلسفه علم جفرافیای سیاسی به عنوان معرفت درجه دوم شناخته می شود. در این پژوهش به بررسی فلسفه جغرافیای سیاسی از رهیافت اسلام پرداخته شده است. بنابراین با مفروض قرار دادن این که اولاً اسلام در تمامی زمینه های سیاسی و اجتماعی از مبانی نظری قابل دفاعی برخوردار بوده و ثانیاً، به دلیل خلأ موجود در حوزه فلسفه جغرافیای سیاسی از منظر تفکر اسلامی، چنین تحقیقی انجام شده است. بر این اساس، ضمن مراجعه به متون و منابع اسلامی از جمله قرآن کریم، منابع روایی، متون فقه سیاسی، تاریخی و نیز آثار اندیشمندان مسلمان در این رابطه، صورتبندی لازم با محتوایی مُستدل از جغرافیای سیاسی اسلامی تدوین گردیده است. تحقیق حاضر به روش توصیفی- تحلیلی به ویژه تحلیل محتوا انجام گرفته و نتایج حاصله نشان می دهد که اندیشه اسلامی در حوزه علوم اجتماعی و به طور خاص در رشته جغرافیای سیاسی، مبتنی بر رهیافتی موسوم به رهیافت عقلانیّت وحیانی است.
بررسی تغییرات مسیر رودخانه مارون با روش میانگین جهت دار خطی و اثر آن بر کاربری اراضی حاشیه رودخانه در محدوده شهرستان بهبهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال هفتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۱۷
231 - 244
حوزههای تخصصی:
برای بررسی لندفرم های رودخانه ای و شناخت تغییرات پیچان رودها و پیش بینی حرکت آنها از روش های مختلفی می توان استفاده کرد. در این تحقیق تغییرات مسیر رودخانه مارون در محدوده شهرستان بهبهان به طول 55 کیلومتر در فاصله زمانی 16 سال با استفاده از تصاویر سنجنده ETM+ ماهواره 7 Landsat و سنجنده OLI ماهواره Landsat 8 به ترتیب برای سال های 1999 و 2015 بررسی شده است. در این مطالعه از روش میانگین جهت دار خطی استفاده شده است. این روش میانگین کلی جهت بردارها را نشان می دهد که در این مطالعه خط و بردار همان مسیر رودخانه است. مسیر رودخانه بعد از رقومی شدن با توجه به عامل زمین شناسی به چهار بازه تقسیم شد و میانگین جهت دار خطی برای هر کدام از چهار بازه محاسبه گردید. بررسی ها نشان داد هر چهار بازه دارای تغییرات طول و مسیر هستند. نتایج نشان داد که طول رودخانه در سال 1999 برابر با 54897 متر بوده و در سال 2015 به 55532 متر رسیده است. میزان جابه جایی نقطه میانگین مرکزی در کل محدوده مطالعاتی برابر با 180 متر بوده است. بیشترین میزان تغییرات طولی در بازه چهار به مقدار 88 متر بوده است. تغییر طول در بازه مورد مطالعه 635 متر در مدت شانزده سال بوده است که بازه 4 بیشترین سهم را از این تغییرات داشته است. در فاصله زمانی مورد بررسی کاربری اراضی حاشیه رودخانه در بازه های 1 و 2 تغییر نکرده است، اما زمین های بایر حاشیه رودخانه در بازه های 3 و 4 به مرتع و بیشه زار تبدیل شده اند.
هرمنوتیک و مخاطرات ژئومورفولوژیک؛ با تأکید بر ارزیابی و پهنه بندی مخاطرات زمین لغزش در منطقه رودبار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۳
215-238
حوزههای تخصصی:
مباحث روش شناسی در مخاطرات ژئومورفولوژیک ازجمله ابزارهای علمی و فکری هستند که هیچ دانش پژوه جدی در این رشته نمی تواند، خود را از آنها معاف کند. به همین دلیل در این نوشتار به کمک دو نوع روش شناسی مبتنی بر روش اثباتی (پهنه بندی درجات خطر با مدل تحلیل شبکه) و فرا اثباتی (تفسیر هرمنوتیکی پهنه های خطر)، کوشش شده است، نتایج کمّی حاصل از مطالعه حاضر را با تفسیر و فهم نقشه به سمت کاربردی تر شدن سوق دهد. با توجه به وقوع زلزله سال 1369رودبار و ناپایدارشدن دامنه های مشرف بر محیط شهری رودبار و نیز کاربری های اراضی نامتجانس، وقوع زمین لغزش در محیط شهری این منطقه به عاملی مخاطره آمیز تبدیل شده است. این نوشتار تلاش دارد به ارزیابی و پهنه بندی حساسیت خطر زمین لغزش در سکونتگاه های منطقه رودبار بپردازد. به همین منظور با استفاده از فرایند تحلیل شبکه و تعیین معیارهای پیشنهادی مبتنی بر بازدیدهای میدانی و مطالعات کتابخانه ای در وقوع خطر زمین لغزش شهری، این معیارها در دو خوشه اصلی مخاطرات طبیعی و زیست محیطی طبقه بندی گردید. در مرحله بعد با تهیه لایه های اطلاعاتی از عناصر مزبور و ارزش گذاری آنها، این لایه ها در محیط ARCGIS مورد تحلیل قرار گرفت و نقشه نهایی پهنه بندی خطر زمین لغزش در محدوده کنترل کننده رودبار با درجات خطر کم (4 درصد)، متوسط ( 71 درصد) و بالا ( 25درصد) تعیین گردید که نشان دهنده تسلط فرایندهای مخاطره زا در محدوده شهری است. در گام پایانی به منظور کاربردی نمودن و فهم عمیق یافته ها، نقشه خروجی در سطوح هرمنوتیک متن و ذهن فعال مورد تفسیر هرمنوتیک قرار گرفت. همچنین نمونه ای از تفسیر هرمنوتیکی از عینک دیگر صاحب نظران علوم جغرافیایی با هدف میان رشته ای شدن این خروجی مورد بررسی قرار گرفت. چنانچه هنر یک ژئومورفولوژیست، تبدیل نمودن متن های غیرفعال به فعال جهت استفاده کاربردی تحلیل های ناشی از پدیده های ژئومورفیک در سایر گرایش های علوم جغرافیایی نظیر مطالعات آب و هواشناسی، جغرافیای شهری، جغرافیای روستایی، جغرافیای سیاسی و... است.
طراحی الگوی ارزیابی توانمندی فنّاورانه در صنعت هتل داری مطالعه موردی هتل های زنجیره ای پارسیان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۲۹)
249 - 266
حوزههای تخصصی:
با توجه به نقش روزافزون فنّاوری در توسعه رقابت و نیز رشد اقتصادی، در سال های اخیر به ارزیابی توانمندی فنّاورانه در کشورهای پیشرفته توجه بسیاری شده است. از مهم ترین عوامل اصلی موفقیت به کارگیری فنّاوری به منظور کسب مزیت رقابتی، آگاهی و شناخت سطح قابلیت فنّاورانه بنگاه و استفاده مناسب از آن هاست. صنعت هتل داری نیز به منزله صنعت فنّاوری محور، یکی از صنایع مهم و راهبردی در دنیای امروز به شمار می رود. هدف از پژوهش حاضر، اولویت بندی شاخص های ارزیابی توانمندی فنّاورانه با هدف ارزیابی توانمندی فنّاورانه و تدوین راهبرد در هتل های زنجیره ای پارسیان تهران است. نتایج حاصل از این اولویت بندی، به تدوین سیاست های آینده این هتل کمک شایانی می کند. در این پژوهش، پس از مرور ادبیات موضوع، 32 شاخص، که ویژگی های دقیق شاخص های عملکرد را داشتند، شناسایی شدند. پس از طراحی پرسش نامه براساس 32 شاخص یادشده و تأیید رواییِ خبرگان، تعداد 80 پرسش نامه جمع آوری شد. پس از اطمینان از پایایی پرسش نامه، با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ و همچنین اطمینان از مناسب بودن داده ها برای انجام تحلیل عاملی از طریق شاخص کی ام او و آزمون بارتلت، به تحلیل عاملیِ اکتشافی داده های به دست آمده پرداخته شد و 31 شاخص مطالعه شده در قالب 8 عامل دسته بندی و براساس بار عاملی شان اولویت بندی شدند. این ارزیابی با توجه به شرایط حال حاضر هتل مدنظر و به منظور گردآوری داده های واقعی انجام شد و پس از بررسی تطبیقی شاخص ها و همچنین بیان معیارهای ارزیابی این شاخص ها، الگوی ارزیابی توانمندی فنّاورانه هتل، طراحی شد. براساس نتایج پژوهش، عامل اول که توانمندی نگه داری و حمایتی است، بالاترین اولویت را کسب کرده است و از میان شاخص های این عامل، اعلام قیمت یا مزایده و مذاکره درباره شرایط فروش کالا یا خدمت و همچنین توانمندی طرح ریزی، نظارت و هماهنگی فعالیت های بازاریابی و فروش، بالاترین بار عاملی را دارند.
شبیه سازی تغییرات دمای ایران زمین بر پایه ی سناریوهای مختلف RCP(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال دهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۸
85 - 106
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش شناخت و پایش مکانی وردایی دمای کمینه، بیشینه و میانگین هوا بر روی گستره ی ایران زمین بر پایه ی سناریوهای مختلف خط سیر غلظت گازهای گلخانه ای RCP گزارش پنجم هیأت بین دول تغییر اقلیم است. برای نیل به این هدف از سه دسته داده، داده های روزانه دمای کمینه، بیشینه و میانگین برای 42 ایستگاه همدید ایران زمین طی دوره ی پایه (1/1/1979) تا (31/12/2005) برابر با 9862 روز، داده های مربوط به 26 سنجه ی جوی مرکز ملی پیش بینی محیطیNCEP طی بازه ی زمانی یاد شده و داده-های مربوط به سناریوهای تغییر اقلیم بر پایه ی بیلان تابش RCP4.5 ,RCP2.6 و RCP8.5 طی بازه ی زمانی(1/1/2006) تا (31/12/2100) بر روی ایران زمین، استفاده شد. در دوره ی پایه، برای ریزمقیاس کردن از روش آماری چندمتغیره و انتخاب متغیرهای پیش بینی کننده بر پایه ی همخطی نبودن آنها و بیشترین نقش بر متغیر پیش بینی شونده(دما) انجام شد. بعد از استخراج میزان خطا در دوره ی پایه، مقادیر خطا در دوره های آتی و دوره ی پایه حذف شد. یافته ها بیانگر آن است که روش گزینش سنجه های پیش بینی کننده جوی بکارگرفته شده برای ریزمقیاس نمایی آماری عملکرد مناسبی در برآورد مقادیر دما دارد و برای حذف همبستگی خطی بین متغیرهای پیش بین و شناخت بهتر رفتار سنجه های جوی از طریق انتخاب متغیرهای تأثیرگذار و اساسی بسیار مناسب است. به طور کلی نتایج شبیه سازی سناریوهای بیلان تابش بیانگر افزایش معنادار دمای کمینه، بیشینه و میانگین هوای گستره ی ایران زمین طی قرن بیست و یکم است. نیمه ی غربی کشور افزایش دمای بیشتری را تجربه خواهند کرد. برپایه ی سناریوهای بیلان تابشی RCP2.6، RCP4.5 و RCP8.5 دمای کمینه ی ایران به ترتیب حدود 35/0 ، 6/0 و بیش از 1 درجه ی سانتی گراد بیشتر از دوره ی پایه را تجربه خواهد کرد. دمای بیشینه ی ایران از سال 2070 به بعد شتاب بیشتری به خود خواهد گرفت و نرخ افزایش نسبت به دوره ی پایه 2005-1979 بیش از 1 درجه ی سانتی گراد خواهد شد. شبیه سازی سناریوی RCP8.5 برای گستره ی ایران نشان داد که نرخ افزایش میانگین پهنه ای تغییرات دمای شبانه روزی ایران از دهه ی 2040 به بعد نسبت به دوره ی پایه از مرز 5/0 درجه ی سانتی گراد خواهد گذشت و در پایان قرن بیست و یکم به سه برابر یعنی 5/1 درجه ی سانتی گراد خواهد رسید.