مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
آنالیز حساسیت
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق ابتدا قابلیتها و استعدادهای نواحی مختلف زیستاقلیمی ایران شناسایی و سپس درجه ناپایداری و شکنندگی آنها ارزیابی شد. برای رسیدن به این هدف از دادههای هواشناسی 142 ایستگاه سینوپتیک و اقلیمشناسی که اطلاعات کافی حداقل در یک دوره نرمال سی ساله (1965ـ 1995) را داشتند، استفاده شد. به منظور بررسی وضع موجود با استفاده از روش هولدریج که یک مدل اقلیم حیاتی است، نوع حوزه حیاتی هر ایستگاه تعیین شد. مبنای طبقهبندی در این روش بر اساس دو متغیر بارش و دمای زیستی سالیانه است. در مرحله بعدی با استفاده از مدل فوق و اجرای سناریوهای فرضی میزان حساسیت نواحی مختلف اقلیمی ایران ارزیابی شد.نتایج این تحقیق نشان میدهد که برخی از نواحی زیستاقلیمی ایران واقع در محورهای کوهستانی زاگرس و البرز، ارتفاعات آذربایجان و خراسان شمالی که دارای چهار فصل منظم و دارای تیپ اقلیمی معتدل سرد هستند، بیشترین تغییرات زیستاقلیمی در شرایط گرمایشی را دارند. نواحی فوق که جزء زیستبومهای استپی کشور به شمار میآیند، حساسیت زیادی را نسبت به سایر گروهها در برابر افزایش دما دارند. این بررسی نشان میدهد که زیستبومهای جنگلی ایران در شمال و غرب کشور نسبت به کاهش بارش حساستر بوده و نسبت به سایر زیستبومها از آسیبپذیری بیشتری برخوردارند.
بررسی عوامل مؤثر در تبخیر و تعرق مرجع، با استفاده از آنالیز حساسیت معادله فائو ـ پنمن ـ مانتیث مطالعه موردی: ایستگاه های یزد، طبس و مروست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از راه های هدررفت آب در مناطق مختلف آب و هوایی ایران، تبخیر و تعرق است. این پدیده سهم مهمی در اتلاف آب به ویژه در مناطق کویر مرکزی کشور دارد و تابع پارامترهای مختلف اقلیمی و ویژگی های توپوگرافی هر منطقه است. اولویت بندی و تعیین شدت تاثیر هر یک از این پارامترها بر روی تبخیر و تعرق می تواند ضمن افزایش شناخت از عوامل مؤثر بر تبخیر و تعرق در هر منطقه، به مدیریت منابع آب در آن منطقه بسیار کمک کند. در این تحقیق اقدام به بررسی و آنالیز میزان حساسیت پدیده تبخیر و تعرق نسبت به تغییر پارامترهای اقلیمی مؤثر بر آن در چند نقطه از استان یزد در ایران مرکزی شده است. بدین منظور ابتدا به تغییر مقادیر پارامترهای ورودی به مدل کراپ وات، به عنوان یکی از معتبرترین مدل های محاسبه تبخیر و تعرق مرجع به روش فائو ـ پنمن ـ مانتیث پرداخته شد، و سپس تاثیر تغییر این پارامترها در هر یک از ماه های سال در ایستگاه های مختلف به صورت کمی محاسبه گردید و مورد مقایسه قرار گرفت. این تغییرات شامل افزایش و کاهش ، و درصد پارامترهای ورودی به مدل بود. نتایج این تحقیق نحوه اولویت بندی پارامترهای اقلیمی و میزان تاثیرگذاری آنها را در ماه های مختلف سال در هر یک از ایستگاه های مطالعاتی نشان می دهد. بر این اساس، تغییرات دو پارامتر بیشینه دما و سرعت باد در سال بیشترین تاثیر را در نوسانات تبخیر و تعرق در هر سه ایستگاه داشته است. همچنین اولویت بندی عوامل مؤثر در تبخیر و تعرق در فصول مختلف متفاوت اند، به طوری که برای مثال در فصل بهار در هر سه ایستگاه دمای بیشینه، سرعت باد و دمای کمینه به ترتیب مؤثر ترین عوامل بوده اند، در حالی که در فصل پاییز سرعت باد، دمای بیشینه و رطوبت نسبی به ترتیب مؤثرترین عوامل بوده اند.
ارزیابی کیفیت خدمات سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران و سنجش رضایتمندی استفاده کنندگان با استفاده از شبکه عصبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ملی کتابداری و سازماندهی اطلاعات (کتاب سابق) سال بیست و سوم پاییز ۱۳۹۱ شماره ۳ (پیاپی ۹۱)
حوزه های تخصصی:
هدف: کیفیت خدمات ارائه شده در مرکز اسناد و کتابخانه ملی ایران براساس مدل تعالی بنیاد اروپایی مدیریت کیفیت ارزیابی شده و سپس با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی، رضایتمندی کاربران از خدمات پیش بینی شده است. روش/ رویکرد پژوهش: روش پژوهش از نوع کاربردی می باشد که به روش پیمایشی و با رویکرد کمّی با توزیع پرسشنامه بین نمونه ای از افراد جامعه است که با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی کیفیت خدمات ارائه شده توسط کتابخانه ملی را مورد ارزیابی قرار می دهد و با انجام آنالیز حساسیت مؤثرترین و کم اثرترین مؤلفه ها تعیین می شود. یافته ها: با انجام آنالیز حساسیت در شبکه مؤثرترین مؤلفه محصولات و خدمات با میانگین مجذور خطای 0613/0 و زیرمؤلفه روزآمدی اطلاعات با میانگین مجذور خطای 1225/0 و کم اثرترین مؤلفه وفاداری با میانگین مجذور خطای 0089/0 و زیرمؤلفه تمایل به معرفی کتابخانه به سایرین با میانگین مجذور خطای 0132/0 تعیین شد. نتیجه گیری: از نظر کاربران کتابخانه، مؤلفه محصولات و خدمات مهم ترین مؤلفه، و وفاداری کم اثرترین مؤلفه است. برای کاربران روزآمدی اطلاعات در اولویت قرار دارد.
تعیین ظرفیت بهینه و آنالیز حساسیت سیستم تولید همزمان برق، حرارت و سرما بر پایه محرکه اولیه پیل سوختی برای یک آپارتمان مسکونی
حوزه های تخصصی:
اخیرا بحث های مربوط به انرژی و موضوع گرم شدن جهانی منجر شده است که استفاده از انرژی های نو به شدت مورد توجه قرار بگیرد. یکی از گزینه های مناسب برای این منظور استفاده ازCCHPبا محرکه اولیه پیل سوختی می باشد. مهمترین مزیت سیستم های CCHP کارائی بالا و آلودگی کم شان می باشد. محرکه های سیستم های تولید همزمان می تواند موتور گازسوز، میکرو توربین، پیل سوختی و یا موتور استرلینگ باشد. در بین محرکه های اولیه پیل سوختی به دلیل بازده بالا، آلودگی بسیار کم ، نداشتن قطعات متحرک، مدولار بودن و داشتن رنج های گسترده بهترین گزینه برای CCHPمی باشد. در این مقاله برای یک آپارتمان نمونه در تهران با در دست داشتن دیماند حرارتی، سرمایی و الکتریکی و با ارزیابی اقتصادی ظرفیت بهینه و رژیم کاری پیل سوختی در چهار سناریو مختلف تعیین شده است. سناریوها بر اساس مشخصات وضعیت کنونی و آینده پیل سوختی و با در نظر گرفتن هزینه آلاینده های اجتماعی تعریف شده است. مسئله با هدف ماکزیمم کردن ارزش فعلی خالص با روش حل غیر خطی آمیخته با عدد صحیح حل شده است. و همچنین ظرفیت بهینه و رژیم کاری بویلر کمکیو چیلر جذبی بدست آمده است. نتایج بدست آمده نشان می دهد که استفاده از پیل سوختی در شرایط کنونی اقتصادی نیست ولی در آینده نزدیک و یا با در نظر گرفتن هزینه اجتماعی آلاینده ها اقتصادی خواهد بود. در پایان کارایی طرح در سناریوهای مختلفی با توجه به تغییراتپارامترهای مهم (قیمت سوخت، قیمت برق فروشی به شبکه و هزینه سرمایه گذاری) مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج بدست آمده نشان می دهد که تغییر این پارامترها تاثیر بسزای روی عملکرد سیستم دارند.
آنالیز حساسیت بهینه سازی تولید و تورم در اقتصاد بر مبنای یک مدل کنترل بهینه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله حاضر، تعیین مسیرهای زمانی بهینه متغیرهای اقتصادی تولید، تورم، حجم پول و مخارج دولتی و نیز تحلیل حساسیت این مسیرها می باشد. برای این منظور از یک مدل کنترل بهینه متعین استفاده می شود. در این مدل یک تابعی هدف درجه دوم با توجه به قید مسأله که شامل یک سیستم معادلات کلان پویاست، حداقل خواهد شد. در این روش به مجذور انحراف متغیرهای هدف از ارزشهای باثباتشان وزنهای سیاستی داده شده است. سپس با استفاده از نرم افزار Mathematicaمسیرهای بهینه متغیرهای وضعیت و کنترل محاسبه شده اند. نتایج حاصل از بهینه سازی بیانگر آنست که در صورت اتخاذ سیاست های بهینه، متغیرهای نامبرده به طور قابل توجهی از نوسانات کمتری برخوردار خواهند بود. بر اساس یافته های تحقیق، تحلیل حساسیت مدل نسبت به وزنهای سیاستی بر ارتباط معکوس بین وزنهای سیاستی اعمال شده توسط سیاستگزاران اقتصادی بر روی متغیر هدف با انحراف استاندارد مقادیر بدست آمده مسیرهای بهینه برای آن متغیر تأکید دارد. و نیز این مقاله نشان داد که میتوان از مدل ها و تکنیک های اقتصاد ریاضی در جهت حل مسائل رشد، تولید و تورم استفاده نمود.
مقایسه مدل های AWBM و SimHyd در مدل سازی بارش – رواناب (مطالعه موردی: حوضه آبریز نازلو چای)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدل سازی بارش - رواناب یک منطقه، یکی از مهمترین تحقیقات هیدرولوژیک در علوم مهندسی آب است. با پیشرفت علوم، امروزه این مهم به صورت کامپیوتری انجام می شود و در این میان مدل های بسیاری ایجاد شده اند. در این مطالعه حوضه آبریز نازلوچای واقع در استان آذربایجان غربی مورد بررسی قرار گرفت و با داده هایی نظیر بارش و تبخیر-تعرق، رواناب روزانه در خروجی حوضه مورد بررسی به دست آمد. رابطه بارش و جریان در حوضه نازلو چای بر مبنای مدل های کامپیوتری مدل-سازی شد. سه ایستگاه کریم آباد، تپیک و مرز سرو درون حوضه انتخاب شدند. طول دوره آماری در این تحقیق 10 سال بود. مدل های AWBM(Australian Water Balance Model) و SimHyd(Simple Hydrology) جهت این تحقیق انتخاب گردیدند. این مدل ها در نرم افزار RRL(Rainfall Runoff Library) موجود و برای بدست آوردن روابط بارش رواناب حوضه طراحی شده اند. آماده سازی داده ها در نرم افزار Arc GIS 9.3 انجام شد. مجموع 224 واسنجی و صحت سنجی برای هر مدل انجام و در نهایت پارامترهای مدل بهینه گردیدند. آنالیز حساسیت نیز برای درک حساسیت مدل به تغییر پارامترها انجام گردید. اثر تغییر پارامترها بر روی نتایج مدل با آنالیز حساسیت روشن شد. هدف از این تحقیق، بهینه کردن پارامترهای مدلهای انتخابی، تعیین روان آب ناشی از بارش و محاسبه جریان خروجی در دوره های زمانی مختلف در خروجی حوضه آبریز نازلوچای بود. کارایی مدل ها برای مقایسه بین مقادیر تولید شده با مقادیر مشاهداتی مورد بررسی قرار گرفت و در این راستا شاخص های کارایی نظیر معیار ناش (Nash-Sutcliffe) و ضریب (R²) مورد استفاده قرار گرفت. در نهایت، نتایج نشان داد که مدلها، تطبیق قابل قبولی با شرایط منطقه مورد مطالعه دارند.
بررسی تغییرات مورفولوژی رودخانه و نقش آن در فرسایش و رسوب گذاری با استفاده از HEC-RAS (مطالعه موردی: رودخانه خرم آباد – دوآب ویسیان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تغییرات مورفولوژیک رودخانه ها از مهم ترین عوامل مؤثر در فرآیندهای ژئومورفولوژیک چرخه فرسایش می باشند. هدف از این تحقیق، مطالعه تغییرات مورفولوژی رودخانه خرم آباد - دوآب ویسیان و بررسی عوامل مؤثر در تغییر شکل هندسی و ایجاد روابط بین آن ها است. به منظور برآورد دبی با دوره بازگشت های مختلف از نرم افزار SMADA جهت برازش داده ها استفاده شد. پس از واردکردن داده های هندسی و جریان، شرایط مرزی برای بازه بالادست، هیدروگراف جریان و برای بازه پایین دست، منحنی سنجه تهیه شد. در طول مسیر رودخانه خرم آباد - دوآب ویسیان، چهار نمونه از مصالح بستر و کناره های رودخانه برداشت و تغییرات دانه بندی رسوبات، وضعیت شیب و اتصال شاخه های فرعی مهم به رودخانه اصلی تعیین و نمونه ها برداشت و آزمایشات دانه بندی صورت گرفت . داده های رسوب به نرم افزار وارد و از رابطه (Ruby) در تعیین سرعت سقوط و انتقال رسوبات و دمای آب استفاده شد. به منظور بررسی ارتباط بین داده های هندسی و هیدرولیکی از خروجی مدل هیدرولیکیHEC-RAS ، به بررسی تناسب روابط رگرسیونی خطی ساده، درجه 2، درجه3 و نمایی پرداخته شد. با تعیین میزان همبستگی بین متغیرها، روابط رگرسیونی، با استفاده از نرم افزار SPSS ، از بین روابط تعیین شده بین دو متغیر) متغیر وابسته و مستقل) رابطه ای که بیش ترین ضریب تعیین، کمترین خطای استاندارد و کمترین سطح معنی داری را داشت به منزله رابطه مناسب انتخاب شد. نتایج حاصل از اجرای مدل نشان داد که ظرفیت حمل رسوب در بازه موردمطالعه رودخانه خرم آباد - دوآب ویسیان متغیر می باشد. مقادیر رسوبات محاسبه شده به وسیله رابطه ایکرز- وایت به عنوان مناسب ترین رابطه نشان داد از بین متغیرهای مستقل ظرفیت رسوب بیش تر به دبی جریان وابسته است. اندازه ذرات رودخانه موردمطالعه مشخص شد که در بازه اول (ایستگاه چم انجیر)، رسوب گذاری، در بازه دوم (بین دو ایستگاه)، فرسایش و در بازه سوم (ایستگاه دوآب ویسیان)، نیز رسوب گذاری رخ می دهد.
تعیین عمر اقتصادی نخلستان های رقم سایر در اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بالا بودن سن نخلستان ها یکی از چالش های مهم بخش خرمای کشور بشمار می آید. این پژوهش با هدف تعیین سن بهینه جایگزینی نخل های فرسوده در نخلستان های رقم تجاری سایر (استعمران) در منطقه اهواز انجام گرفت. داده های مورد نیاز از راه منابع اسنادی، پژوهش پیمایشی و تکمیل پرسش نامه به صورت مصاحبه حضوری گرد آوری شد. بمنظور تعیین سن بهینه جایگزینی نخل ها از رهیافت فارس استفاده شد. در این پژوهش دو سناریو تعریف شد. در سناریوی نخست یا در وضعیت معمولی، نرخ بهره برابر با سود بانکی و در سناریوی دوم یا وضعیت تورمی، نرخ تورم + 4% به عنوان نرخ بهره در نظر گرفته شد. نتایج بدست آمده نشان داد که در سناریوی نخست سن بهینه جایگزینی این رقم برابر با 38 سال است. بر اساس آنالیز حساسیت، با تغییر پارامترهای قیمت و هزینه به میزان 10% و 20%، سن جایگزینی تقریباً به صورت مشابه، ولی در جهت مخالف تغییر می یابد. در سناریوی دوم نیز، نتایج نشان داد که جایگزین کردن نخل در هیچ سنی مقرون به صرفه نیست. در این شرایط کشاورز برای سوددهی اقتصادی یا گریز از زیان های سرمایه گذاری، از جایگزینی نخل های پیر رقم سایر اجتناب خواهد کرد. در این شرایط به دلیل اهمیت بخش کشاورزی در اقتصاد ملی و جایگاه نخل داری در اشتغال زایی و اقتصاد منطقه، نقش دولت به گونه مشخص در حمایت از نخل دار و جلوگیری از مهاجرت روستائیان به شهرها، چه به صورت افزایش آگاهی در این زمینه و چه به صورت حمایت مالی در جهت افزایش بهره وری نخلستان همچون جایگزینی رقم سایر با سایر ارقام پربازده بسیار مهم است. طبقه بندی JEL : D24,D70,D92,N50,O13
تحلیل و مدل سازی همبستگی بین LAI و شاخص های گیاهی حاصل از مشاهدات طیف سنجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی خصوصیات انواع پوشش های گیاهی به عنوان یکی از پارامترهای مؤثر در تبادل انرژی بین جو و سطح زمین در مطالعات زیست محیطی، منابع طبیعی و کشاورزی اهمیت بسیاری دارد. امروزه فناوری سنجش از دور با ارائة اطلاعات طیفی گسترده و متنوع موجب تسهیل در مطالعة پوشش های گیاهی در سطح زمین و به ویژه تخمین پارامترهای بیوفیزیکی آنها شده است. یکی از مهم ترین پارامترهای فیزیکی به کار گرفته شده در تحلیل های مختلف مربوط به مطالعة پوشش های گیاهی، شاخص سطح برگ (LAI) است. در پژوهش حاضر ضمن تحلیل و مدل سازی ارتباط بین LAI و شاخص های گیاهی مختلف، با استفاده از مشاهدات طیف سنجی آزمایشگاهی، به بررسی محدودیت های مدل ریاضی موجود در برآورد LAI، ارائة راهکارهایی به منظور افزایش دقت و صحت نتایج این مدل و همچنین طراحی یک شاخص جدید پرداخته شده است. نتایج نشان دادند که از میان شاخص های گیاهی متداول، دو شاخص Simple Ratio و SAVI-2 دارای کمترین RMSE (حدود 08/0 در واحد LAI) بوده و شدت اشباع شدگی مدلی که برازش داده اند از شاخص های دیگر کمتر است. دو شاخص مذکور کارایی بالاتری در تخمین LAI به ویژه در مناطق با تراکم پوشش گیاهی آنها زیاد، دارند و می توان با اطمینان بالایی در مدل سازی خطی برآورد LAI از آنها استفاده کرد.
ارائه مدلی برای پیش بینی بیماری لیشمانیوز جلدی (سالک) با استفاده از سامانه اطلاعات مکانی و الگوریتم شبکه عصبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سپهر دوره ۲۸ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱۰۹
7 - 24
حوزه های تخصصی:
بیماری سالک، از بیماری های انگلی می باشد که در شمار بیماری های مشترک بین انسان و حیوان قرار می گیرد. این بیماری از شایع ترین فرم بیماری لیشمانیوز است که توسط گونه های مختلف انگل لیشمانیا ایجاد شده و با نیش زدن گونه های مختلف پشه خاکی های ماده عامل فلبوتومینه به انسان، شخص را دچار ابتلا به این بیماری می کند. استان گلستان همواره یکی از کانون های اصلی بروز بیماری سالک در ایران بوده است و به دلیل دارابودن شرایط محیطی و آب و هوایی مساعد، سالانه تعدادی از موارد ابتلا به این بیماری در این استان گزارش می گردد. هدف اساسی این تحقیق تحلیل سالانه توزیع مکانی-زمانی بیماری سالک، بررسی تأثیر عوامل محیطی و آب و هوایی با بروز بیماری و در نهایت ارائه مدلی جهت تهیه نقشه پیش بینی و آسیب پذیری بیماری طی دوره آماری 1392 تا 1394 در سطح دهستان های استان گلستان می باشد. به منظور بررسی ارتباط میان بروز بیماری سالک با متغیرهای محیطی و آب و هوایی و همچنین بررسی وجود خودهمبستگی مکانی میان موارد بروز بیماری، تحلیل های آماری و مکان-آماری به کار گرفته شده اند. جهت مدل سازی بیماری، الگوریتم شبکه عصبی پرسپترون چندلایه مورد استفاده قرار گرفت. به منظور ارزیابی دقت مدل بدست آمده، معیارهایی همچون RMSE ، MAPE و AUC استفاده گردیدند و همچنین جهت تعیین مؤثرترین متغیرها در مدلسازی بیماری، آنالیز حساسیت اجرا شده است. معیارهای ارزیابی گویای این حقیقت بودند که مدل به دست آمده قدرت تشخیص قابل قبولی در پیش بینی بروز بیماری در سطح دهستان های استان گلستان دارد (RMSE1392 = 0.019, RMSE1393 = 0.013, RMSE1394 = 0.017, MAPE1392 = 1.43, MAPE1393 = 1.34, MAPE1394 = 1.40, AUC1392 = 0.846, AUC1393 = 0.873, AUC1394 = 0.859) . همچنین آنالیز حساسیت نشان داد که متغیرهای پوشش گیاهی و متوسط رطوبت هوا مهمترین عوامل در تهیه نقشه پیش بینی و آسیب پذیری توزیع مکانی بیماری سالک در استان گلستان می باشند.
ارزیابی و تحلیل حساسیت روش های مختلف برآورد تبخیر و تعرق گیاه مرجع در اقلیم سرد و معتدل (مطالعه موردی: زیر حوضه سقز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پدیده تبخیر و تعرق باعث تلفات آب و رطوبت از سطوح آبی، خاک و پوشش گیاهی می شود و محاسبه آن از طریق روشی مناسب با توجه به میزان اندک نزولات جوی و محدودیت منابع آب در ایران از اهمیت زیادی برخوردار است. پژوهش حاضر سعی در ارزیابی و پهنه بندی تبخیر و تعرق گیاه مرجع ( ET o ) و ارائه آن در قالب نقشه ی پهنه بندی به عنوان ابزاری اساسی برای مدیریت آب دارد. در این بررسی از میانگین های دراز مدت داده های دما، رطوبت، ساعات آفتابی و سرعت باد در هفت ایستگاه هواشناسی و داده های تشتک تبخیر ایستگاه سقز برای تعیین روش مناسب تخمین ET o ا ستفاده شد. تبخیر و تعرق گیاه مرجع بر مبنای اطلاعات اقلیمی هر یک از ایستگاه ها به 14 روش محاسبه شد. روش های محاسباتی شامل روش های ترکیبی بر پایه پنمن، روش تشعشعی-دمایی، روش دمایی و روش تشعشعی می باشد. مناسب ترین روش محاسباتی براساس آماره های ضریب تبیین ( R 2 ) و Sutcliffe) - Nash ) صورت گرفت. پهنه بندی تبخیر و تعرق گیاه مرجع بر اساس اطلاعات جغرافیایی ایستگاه های هواشناسی و بهره گیری از نرم افزار GIS انجام گردید. نتایج تحقیق نشان می دهدکه بهترین روش برای این منطقه به عنوان اقلیم سرد و معتدل روش تشعشعی فائو با ضریب تبیین 0/89و Nash با مقدار 0/86در ایستگاه بیجار و روش بلانی کریدل با ضریب تبیین 0/94و Nash با مقدار 0/92در ایستگاه سنندج است و ضریب تشتک تبخیر در این منطقه مقادیر 96/0-84/0 برآورد گردید. همچنین نتیجه پهنه بندی نشان می دهد که غرب حوضه بدلیل ارتفاع بیشتر تبخیر و تعرق کمتری نسبت به شرق حوضه دارد. ساعات آفتابی، دمای بیشینه و دمای کمینه در اولویت اول از عوامل موثر بر تبخیر و تعرق در این منطقه با تحلیل حساسیت تعیین گردید.
ارزیابی ریسک اجرای طرح جنگلداری بر تغییرات تراکم مکانی پوشش گیاهی زیرآشکوب جنگل با رهیافت مدل سازی شبکه عصبی مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش مدل سازی تغییرات مکانی تراکم پوشش گیاهی زیرآشکوب جنگل با توجه به ساختار اکوسیستم جنگل و فعالیت های طرح جنگلداری به عنوان یک مخاطره زیست محیطی می باشد. واحدهای همگن محیط زیستی با استفاده از منابع اکولوژیکی و سیستم اطلاعات جغرافیایی ، تهیه گردید . در این تحقیق به کمک شبکه های عصبی مصن وعی ، تراکم پوشش گیاهی زیرآشکوب جنگل بر اساس متغیرهای اکولوژیکی و انسانی شبیه سازی شد. شبکه پرسپترون چندلایه با یک لایه پنهان و 4 نرون در هر یک از لایه های مخفی و آرایش نهایی 1-4-23، با توجه به بیشترین مقدار ضریب تبیین آزمون شبکه (معادل 8576/0) و کمترین مقدار میانگین مربعات خطا و میانگین خطای مطلق (به ترتیب معادل 866/0 و 736/0)، بهترین عملکرد بهینه سازی توپولوژی را نشان می دهد. بر اساس نتایج آنالیز حساسیت، عوامل اکولوژیکی و انسانی شامل تراکم تاج پوشش توده، تراکم دام در جنگل، شدت فرسایش خاک و شدت کوبیدگی آن به ترتیب بیشترین تاثیر را در تغییرات پوشش گیاهی زیرآشکوب جنگل از خود نشان دادند. نتایج حاصله در این تحقیق در چهارچوب روش تجزیه و تحلیل سیستمی منجر به مدل سازی پوشش گیاهی زیرآشکوب جنگل در ارزیابی مخاطرات محیط زیستی طرح های جنگلداری و طراحی سامانه پشتیبان تصمیم گیری شده است که می تواند راه گشای تصمیم گیری در مورد ساختار طرح و اجرای پروژه های مشابه در مکان های مشابه باشد.
پتانسیل سنجی شبکه های باور بیزین در برآورد و ارزیابی میزان فرسایش بادی (منطقه مورد مطالعه: دشت دهلران- ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۲
67-86
حوزه های تخصصی:
جهت برآورد شدت فرسایش بادی در اکوسیستم های مختلف باید از شاخص ها و روش های مناسب استفاده نمود. در این تحقیق، میزان فرسایش بادی دشت دهلران واقع در استان ایلام با استفاده از شاخص های مؤثر در معیار فرسایش بادی مدل IMDPA ارزیابی و با استفاده از شبکه های باور بیزین (BBN) یک مدل علت و معلولی برای پیش بینی شدت فرسایش بادی این منطقه استفاده شد. با توجه به نتایج حاصل از معیار فرسایش بادی مدل IMDPA،20 درصد از منطقه مطالعاتی در کلاس فرسایش بادی کم، 54 درصد از منطقه در کلاس فرسایش بادی متوسط و 26 درصد از منطقه نیز در کلاس فرسایش بادی زیاد قرار گرفت. براساس امتیازات داده شده به هر یک از شاخص های معیار فرسایش بادی در سطح واحدکاری، رخساره های اراضی برداشت، اراضی رها شده و دشت ریگی ریزدانه بیشترین نقش را در میزان فرسایش بادی منطقه داشته اند. با استفاده از مرور منابع و نظر کارشناسان یک مدل BBN قابلیت تحلیل سناریوهای مختلف ایجاد شد که نحوه ارتباط بین این شاخص ها و میزان فرسایش بادی در جداول احتمال شرطی ذخیره شده است. براساس حساسیت سنجی مدل شبکه های باور بیزین مهم ترین پارامترهای تشدید کننده فرسایش بادی در منطقه مورد مطالعه به ترتیب، سرعت و وضعیت باد، فراوانی سرعت باد بیش از 6 متر بر ثانیه و پوشش حفاظتی سطح زمین می باشد. صحت سنجی مدل BBN ایجاد شده با انجام حساسیت سنجی در نرم افزار نتیکا و مقایسه با نتایج معیار فرسایش بادی مدل IMDPAانجام شد. ضریب تبیین بین خروجی معیار فرسایش بادی مدل IMDPA و BBN نشان داد که نتایج حاصل از هر دو مدل دارای همبستگی معنی دار(R2> 0.60, p ˂ 0.05) می باشد. این مطالعه نشان داد که ارائه مدل فرسایش بادی به شکل شبکه باور بیزین می تواند بررسی نتایج سناریوهای مختلف را تسهیل نموده و عدم قطعیت حاصل از ارتباطات متغیرها را نمایش دهد.
تأثیر الگوی توزیع بارش و معادله نفوذ در شبیه سازی سیلاب شهری مطالعه موردی: حوضه عبدالسلام کنگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۱
179 - 196
حوزه های تخصصی:
یکی از پرکاربردترین مدل های شبیه سازی هیدرولوژیکی و هیدرولیکی جریان در شبکه دفع آبهای سطحی شهری، مدل SWMM است. این مدل همچون سایر مدل های جامع، در برگیرنده دامنه گسترده ای از داده ها و اطلاعات ورودی است. در چنین شرایطی احتمال دارد به دلیل عدم دسترسی به داده های واقعی یا پایین بودن دقت اندازه گیری آنها، نتایج مدل چندان قابل اطمینان نباشند. میزان این عدم قطعیت بسته به حساسیت مدل به داده های ورودی متفاوت است. هدف از پژوهش حاضر بررسی حساسیت مدل SWMM به الگوها و زیرمدل های مورد استفاده در آن می باشد. بدین ترتیب که ضمن بررسی تاثیر 5 تیپ توزیع مصنوعی الگوی بارندگی، 4 طول گام زمانی تعریف داده های بارش، 3 مدل نفوذپذیری و نهایتا 2 روش روندیابی هیدرولیکی بر دبی حداکثر سیلاب، حساسیت مدل به این الگوها و زیرمدل ها مورد بررسی و مقایسه قرار گرفته است. به منظور تحلیل حساسیت مدل، از دو روش گرافیکی و آنالیز همبستگی استفاده گردید. بر اساس نتایج حاصله، بیشترین حساسیت مدل به طول گام های زمانی بارندگی تشخیص داده شد که در آن با تغییر گام زمانی از 15 دقیقه به 90 دقیقه، دامنه تغییرات نسبی دبی اوج به 5/26 % و 5/37 % هم رسید. بعد از آن مدل، با ضرایب اسپیرمن حدود 1، نسبت به معادله نفوذ انتخابی، از بیشترین حساسیت برخوردار بود اما میزان حساسیت مدل به تیپ الگوی توزیع بارندگی، بسته به شرایط تعریف شده برای شبیه سازی، متغیر تشخیص داده شد.
تحلیلی بر شاخص هزینه تولید انرژی تجدید پذیر در ایران (مورد مطالعه: نیروگاه فتوولتائیک مقیاس خانگی)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
انرژی تجدیدپذیر نقش مهمی در دستیابی به صرفه جویی در انرژی و کاهش انتشارآلاینده ها ایفا می کند. به عنوان یک منبع انرژی تجدید پذیر پایدار و سازگار با محیط زیست ، سامانه های انرژی فتوولتائیک برای تحقیق و توسعه مورد توجه سیاستمداران بخش انرژی کشور است. با این حال ، محاسبه هزینه تولید انرژی فتوولتائیک و تعیین قیمت برق تضمینی بر اساس آن عاملی است که مانع تجاری سازی این صنعت نو ظهور می شود. در این مقاله یک مدل ریاضی برای محاسبه هزینه تولید برق پروژه های فتوولتائیک بر اساس تجزیه و تحلیل دوره عمر نیروگاه به کارگرفته شده است. حداقل مبلغ خرید برق تضمینی توسط آن محاسبه شده است.تجزیه و تحلیل حساسیت برای بررسی تأثیر متغیرهای مختلف بر LCOE پروژه های PV انجام شده است. نتایج تحلیل حساسیت نشان داد که فاکتور ظرفیت تاثیرگذارترین متغیر در تعیین مقدار LCOE است. این تحقیق از دولت برای تدوین سیاست های تشویقی برای صنعت پشتیبانی می کند .
سنجش قابلیت توسعه اکوتوریسم در مناطق روستایی با تأکید بر خطرپذیری محیطی در تصمیم گیری (مورد مطالعه: استان مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سرزمین دوره هفدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۲۵)
587 - 618
حوزه های تخصصی:
امروزه، اکوتوریسم صنعتی کلیدی و مهم در عرصه توسعه اقتصادی کشورها به شمار می رود. این صنعت همواره با مفهوم خطر در تصمیم گیری جهت انتخاب مکان های با پتانسیل بالا همراه بوده است و هدف از این مطالعه سنجش قابلیت توسعه اکوتوریسم در مناطق روستایی با تأکید بر خطرپذیری محیطی در تصمیم گیری بود. در این مطالعه، از دوازده معیار مکانی استفاده شد. جهت ارزیابی مفهوم خطر در تصمیم گیری از روش میانگین وزنی مرتب شده (OWA)، جهت محاسبه وزن و اهمیت معیارها از روش فرایند تحلیل شبکه ای (ANP)، جهت رتبه بندی روستاهای مناسب از روش تاپسیس، و جهت ارزیابی دقت مدل سازی از روش آنالیز حساسیت استفاده شد. نتایج نشان داد بین معیارهای مورد استفاده معیارهای فاصله از اراضی ساخته شده و فاصله از گسل به ترتیب دارای بیشترین و کمترین وزن اند. با افزایش و کاهش درجه خطرپذیری به ترتیب مساحت کلاس پتانسیل بالا افزایش و کاهش می یابد؛ به صورتی که در درجه خطرپذیری= 0 کمتر از 1 درصد و در درجه خطرپذیری= 1 به میزان 35 درصد از مجموع مساحت کل منطقه در کلاس پتانسیل خیلی بالا قرار دارد. بررسی روستاهای مناسب در خطرپذیری= 5/0 جهت توسعه اکوتوریسم نشان داد از مجموع روستاهای استان مازندران تنها 55 روستا در مناطق با پتانسیل خیلی بالا قرار گرفته اند که از این میان روستای عالی کلا با فاصله نسبی 8505/0 توانمندترین روستا جهت توسعه اکوتوریسم است. در نهایت، نتایج آنالیز حساسیت ثبات قابل قبول نتایج مدل در سناریوهای مختلف و به عبارتی قابلیت اطمینان بالای نتایج مدل را نشان داد.
طراحی نظام تصمیمگیری در حوزه نظارت بخش عمومی با رویکرد الکترونیکی در دیوان محاسبات کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع و هدف مقاله: پژوهش حاضر در صدد طراحی نظامی برای تصمیمگیری در حوزه نظارت بخش عمومی (رویکرد الکترونیکی) بوده و هدف آن ابتدا تعریف مفاهیم، روش ها و تکنیک های نوین در ” حسابرسی هوشمند“ و ” هوشمندسازی نظارت“ و در نهایت طراحی نظری و عملی این نظام است. روش پژوهش: روش پژوهش حاضر پیمایشی، هدف توسعه ای -کاربردی (اکتشافی)، ماهیت توصیفی، حوزه داده ها کمی و کیفی، مؤلفه های مکانی و زمانی کتابخانه ای و میدانی است. برای تغییر ” رویکرد کار- تعداد محور“ موجود به ” رویکرد وجه- کار محور“ از مفهوم کلی ” آنالیز حساسیت“ با اعمال شاخص های نسبی حسابرسی استفاده شده است. یافته های پژوهش: طراحی نظام تصمیمگیری مبتنی بر استفاده از بسترهای فناوری اطلاعات به کمک تکنیک های نوین ” سنجش نسبی حسابرسی عملکرد“ به منظور ارزیابی میزان بهره وری نسبی مدیران همتراز و ” سنجش نسبی خوداظهاری حسابرسی بخش عمومی“ در راستای ” پرسشگری هوشمند“ می باشد. نتیجه گیری، اصالت و افزوده آن به دانش: با تمرکز نظارت برپایه اظهارنامه دستگاه اجرایی می توان به صورت منسجم و یکپارچه به کلیه وظایف دستگاه های اجرایی طبق قانون، نظارت هوشمندانه ای اعمال نمود.
آنالیز حساسیت ویژگی های ساختاری برعملکرد حرارتی نمای دوپوسته جعبه ای با تهویه طبیعی در اقلیم گرم و خشک ایران (مطالعه موردی: شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۳
103 - 118
حوزه های تخصصی:
نمای دوپوسته یک عنصر معماری جذاب از نظر بصری است. فرایندهای فیزیکی در نمای دوپوسته پویا و در برهم کنش مداوم با یکدیگر هستند و به ویژگی های هندسی و حرارتی عناصر مختلف نما بستگی دارند. متغیرهای مستقل موثر در عملکرد حرارتی نمای دوپوسته جعبه ای باتهویه طبیعی، شامل عمق حفره، سطح مقطع دریچه ها، جنس، موقعیت و زاویه سایه بان و جنس شیشه ها و متغیر های وابسته شامل، دمای شیشه داخلی، سرعت جریان هوا و شار گرمایی عبوری ازشیشه داخلی است. هدف این مقاله، تعیین میزان تاثیر هر کدام از متغیرهای مستقل بر عملکرد حرارتی نمای دوپوسته جعبه ای دارای تهویه طبیعی در فصل تابستان است. برای تحلیل رفتار حرارتی نما، شبیه سازی با استفاده از نرم افزار فلوئنت انجام شد. نتایج نشان داد، استفاده یاعدم استفاده ازسایه بان، بیشترین تاثیر رادر تغییرات دما (تا3.7%) و شار گرمایی عبوری ازشیشه داخلی (تا%61) و سطح مقطع دریچه ها، بیشترین تأثیر را بر سرعت جریان هوا درحفره میانی (تا115%) دارند.
آنالیز حساسیت ضریب زبری مانینگ رودخانه ها در مدل HEC-RAS جهت تعیین پهنه های سیلاب (مطالعه موردی: رودخانه کر- استان فارس)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
کاربرد سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور در برنامه ریزی دوره ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
86 - 108
حوزه های تخصصی:
رودخانه ها یکی از معدود پدیده های طبیعی می باشند که علیرغم خسارات و زیانهای بیشماری که از دیرباز به انسانها وارد نموده اند ، بدلیل تأثیر ویژه در زندگی بشر و شکل گیری تمدنها همواره انسان ها را به اراضی حاشیه رودخانه فراخوانده اند . در ایران نیز بدلیل وسعت زیاد ، اقلیم متعدد و تراکم زمانی و مکانی بارش ها در اکثر حوضه های آبخیز ، همه ساله شاهد سیلاب های عظیمی در اکثر مناطق کشور بوده که بسیاری از آنها ، خسارات جانی و مالی فراوانی را به بار می آورند. این تحقیق بازهای به طول حدود 10 کیلومتر از رودخانه کر (پایین دست ایستگاه هیدرومتری چمریز) انتخاب شد و پس از تهیه آمار حداکثر دبی لحظهای رودخانه در دو حالت قبل و بعد از احداث سد ملاصدرا، اثر احداث سد بر روی جریان رودخانه بررسی شد. سپس با در نظر گرفتن دبی رودخانه به ازای دبی با دوره بازگشت 25 سال برای دو حالت قبل و بعد از احداث سد مدل جریان ماندگار رودخانه مذکور توسط نرم افزار HEC-RAS تهیه و سپس با یکدیگر مقایسه شدند. در ادامه بر اساس دبی با دوره بازگشت 25 سال بعد از احداث سد اقدام به تغییر ضریب زبری مانینگ به میزان 50 درصد از مقدار اولیه گردید و مجدداً مدل HEC-RAS اجرا گردید.احداث سد نقش بسزایی در کاهش سیلاب رودخانه کر داشته است، بطوری که احداث سد مذکور باعث شده است که برخی از پارامترها مانند تراز سطح آب، سرعت جریان آب، مساحت جریان آب، میزان دبی در رودخانه و همچنین سیلاب دشتهای آن کاهش یابد.نتایج آنالیز حساسیت برخی از پارامترها نسبت به ضریب زبری مانینگ نشان دادکه باکاهش ضریب زبری مانینگ،برخی ازپارامترها نظیرترازسطح آب و مساحت جریان نیزکاهش و پارامترهای نظیر سرعت جریان آب، دبی رودخانه، دبی رودخانه در ساحل سمت راست و چپ افزایش یابد و بالعکس.
آنالیز حساسیت داده های نقشه ای استاندارد ایران جهت اجرای مدل شبیه سازی چندجهتی جریان های سطحی در مناطق خشک – محدوده مطالعاتی استان بوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جغرافیایی مناطق خشک دوره ۴ تابستان ۱۳۹۳ شماره ۱۶
109 - 125
حوزه های تخصصی:
زیان های مالی و انسانی ناشی از روان شدگی جریان های سطحی از جمله سیلاب ها و نشت مواد شیمیایی مضر لزوم مدل سازی و پیش بینی این مخاطرات را الزامی می نماید. در این راستا بررسی میزان صحت مدل مزبور از نظر میزان شباهت با شرایط واقعی و همچنین آنالیز ترکیبی دقت نتایج حاصله ناشی از داده ها و الگوریتم استفاده شده در مدل حائز اهمیت می باشد. در این مقاله مدلی براساس یکی از الگوریتم های شبیه سازی جریان های سطحی چندجهتی موسوم به D-Infinity، که از سطح بالاتری از صحت و نزدیکی به واقعیت نسبت به سایر مدل های مطرح برخوردار می باشد، را ارائه نموده است. همچنین دقت مدل مزبور از طریق بکارگیری روش MonteCarlo برای آنالیز حساسیت مدل در نتیجه استفاده از داده های استاندارد موجود در ایران، بالاخص داده مدل ارتفاعی رقومی زمین در محدوده مناطق خشک و بیابانی که مستعد ایجاد جریان های سطحی ناشی از وقوع پدیده هایی چون بارش و مشخصا منطقه مطالعاتی استان بوشهر، مطالعه گردیده است. نتایج حاصله مؤید وجود ارتباطی مستقیم میان تغییرات ارتفاعی، شیب و انحنا با جهت جریان است که در شرایط واقعی نیز چنین وضعیتی حاکم است و سطح حساسیت هر یک را تشریح می نماید. در این میان پارامتر شیب با آماره های کشیدگی 8477/0 و نرمی 1936/4 بعنوان مناسبترین پارامتر، از لحاظ تمایل به سمت ثبات و مقاومت در برابر نویز، برای ارزیابی ثبات جریان معرفی شده است.