فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۴٬۲۳۴ مورد.
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۱
151 - 168
حوزههای تخصصی:
استخراج معادن زغال سنگ در هر نقطه از جهان همواره صدمات هنگفتی برای چشم اندازهای طبیعی و جوامع بیولوژیکی فون و فلور به همراه داشته است. مطالعه حاضر با هدف بررسی خسارت های زیست محیطی و اقتصادی ناشی از فعالیت معدن زغال سنگ سنگ درکا آمل انجام شد. برای ثبت خصوصیات درختان در خارج از محدوده معدن، ترانسکت هایی در چهار جهت اصلی پیاده شد و بر روی آنها پلات های دایره ای 1000 متر مربعی در فواصل 50، 100، 150، 200 و 250 متری اندازه گیری و با قطعات نمونه شاهد مقایسه شد. جهت اندازه گیری شاخص های تنوع زیستی پوشش علفی، تعداد 3 پلات مربعی 5/1×5/1 متر در هر یک از فواصل 5 گانه در هر جهت جغرافیایی اندازه گیری و با قطعات نمونه شاهد مقایسه شد. نتایج نشان داد که شاخص های تنوع زیستی و غنای گونه ای پوشش علفی در فواصل 50، 100 و 150 متری از حاشیه معدن دارای وضعیت نامساعدتری نسبت به فواصل 200 و 250 متری بودند. فراوانی، سطح مقطع و ارزش تجاری درختان سرپا در فواصل 50 و 100 متری از حاشیه معدن دارای کمترین مقدار بود. وضعیت تنوع زیستی گونه های علفی و تراکم و ترکیب درختان جنگلی به دلیل حضور گونه های اصلی و کلیماکس جنگل در فواصل 250 متری و بیشتر، بهتر شده بود. در فواصل 50 و 100 متر از محدوده معدن غالبیت گونه های علفی شدیداً نورپسند و فرصت طلبی همچون تمشک، کارکس، سرخس عقابی و گزنه به واسطه افزایش شدت نور و کاهش تراکم تاج پوشش درختان سرپا مشاهده شد؛ در حالی که با فاصله گرفتن از حاشیه معدن به دلیل افزایش تراکم درختان سرپا و افزایش درصد تاج پوشش، غالبیت گونه های سایه پسند علفی النا، بنفشه، فرفیون، سیکلمن و حتی پامچال بیشتر شد. با توجه به حجم عملیات خاک برداری و خاک ریزی میزان خسارت ایجادشده در این معدن با طول مسیر 7/1 کیلومتر و عرض تخریب 50 متر (مساحت 5/8 هکتار) برابر 000/960/989/1 ریال بوده است. خسارت اقتصادی قطع کامل 1700 اصله درخت جنگلی برابر 000/000/960/6 ریال برآورد شد. مجموع خسارات تخریب خاک و درختان جنگلی در این معدن 000/960/949/8 ریال برآورد گردید. با توجه به نتایج، پیشنهاد می گردد رویکرد جدیدی نسبت به عدم صدور پروانه بهره برداری برای معادن کم بازده در جنگل هایی با ارزش چشم انداز، تنوع زیستی و تفرجی بسیار بالا همچون جنگل های هیرکانی اتخاذ گردد و زغال سنگ موردنیاز کشور از سایر ذخایر معدنی موجود در استان های خارج از محدوده جنگل های هیرکانی تأمین گردد.
الگوی فضایی آسیب پذیری محیط زیست در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۱
1 - 34
حوزههای تخصصی:
شناخت سطح خرد آسیب پذیری محیط زیست از لحاظ فنی و نظری به عنوان نقشه راه دقیق در پایداری محیط زیست عمل می کند. با وجوداین ضعف داده و عدم قطعیت روشی فهم درست مسائل ناشی از آن را مغفول گذاشته است. مقاله پیش رو با استفاده از تصاویر ماهواره ای کدنویسی شده گوگل ارث انجین (GEE) و روش خودهمبستگی فضایی گتیس در قالب نظریه ی «آسیب پذیری» به بررسی و تحلیل الگوهای فضایی آسیب پذیری محیط زیست 397 شهرستان ایران طی سال های 1390 تا 1400 می پردازد. نتایج آزمون گتیس نشان دهنده توزیع نابرابر و الگوهای متنوع آسیب پذیری شهرستان های ایران در ابعاد مختلف ازجمله آلودگی هوا، گازهای گلخانه ای، تغییرات دما و بارش، کاهش آب های زیرزمینی، تهدید تنوع زیستی و فرسایش خاک، به ویژه در مناطق مرکزی، جنوب، شرق و نوار شمالی خواهد بود. به همین ترتیب، این پژوهش با تأکید بر نقش الگوهای فضایی متفاوت در ابعاد «حساسیت» و «قرار گرفتن در معرض خطر»، پیشنهاد می کند که سیاست گذاری های محیط زیستی در ایران باید با توجه به نابرابری های فضایی و متناسب با ویژگی های جمعیتی و بوم شناختی هر منطقه تنظیم شوند. این رویکرد می تواند به بهبود ظرفیت سازگاری و کاهش آسیب پذیری محیط زیستی در مناطق بحرانی کمک کند. استفاده از تکنیک های الگوریتمی برای شاخص سازی آسیب پذیری محیط زیستی و تلفیق داده های فضایی با تحلیل های جمعیتی، چارچوبی مؤثر برای پژوهش های آینده ارائه می دهد که می تواند در برنامه ریزی های ملی و منطقه ای به منظور کاهش فشارهای محیطی و بهبود پایداری محیط زیستی به کار گرفته شود.
تحلیل تغییر غلظت آلاینده ها در دوره همه گیری کووید-19 و ارائه الگوی مبتنی بر یادگیری ماشین جهت پیش بینی آلودگی هوا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۱
310 - 338
حوزههای تخصصی:
در پاسخ به همه گیری کووید-19، دولت ها در سراسر دنیا به دنبال ارائه راهکاری در راستای مدیریت بحران برای کاهش انتشار آلاینده ها ناشی از منابع ترافیکی بودند. ازاین رو، تصمیم بر آن شد که تغییرات آلاینده های هوا و حجم ترافیک به عنوان یکی از زیرمجموعه های شاخص زیست محیطی توسعه پایدار شهری در زمان همه گیری کووید -19 و مقایسه آن با دوره قبل از همه گیری در بازه زمانی 01/11/1396 تا 29/12/1400 موردبررسی قرار گیرد. هدف از این پژوهش، مقایسه غلظت آلاینده ها در دوره همه گیری با دوره قبل از آن و همچنین ارائه الگو برای پیش بینی شاخص کیفیت هوا در کلان شهرهای ایران است. ابتدا داده های جمع آوری شده آلاینده ها از کلان شهرهای ایران پردازش و پاکسازی شدند. بعد از انتخاب ویژگی ها با الگوریتم بهینه سازی ازدحام ذرات، روش های یادگیری ماشین اعمال شد. نتایج نشان می دهد الگوی افزایشی و یا کاهشی یکسانی در غلظت آلاینده ها در دوران کووید-19 نسبت به قبل از آن، در تمامی کلان شهرها دیده نمی شود و تأثیر محدودیت ها بر روی غلظت آلاینده ها در شهرهای مختلف، متفاوت است؛ بنابراین لازم است جهت مدیریت این بحران و همچنین بحران آلودگی هوا که می تواند در انتشار بیماری نقش چشمگیری داشته باشد، برای هر موقعیت شهری، الگوی محدودیت های ترافیکی مختص آن موقعیت تهیه گردد. همچنین نتایج بیانگر این است شاخص کیفیت هوا در اکثر کلان شهرهای ایران نه تنها کاهش نداشته، بلکه افزایش یافته است؛ بنابراین می بایست تدابیر دقیقی برای مدیریت هرگونه بحران مشابه در آینده در جهت کاهش غلظت آلاینده ها و بهبود شاخص کیفیت هوا با توجه به موقعیت مکانی و جغرافیایی هر شهر در نظر گرفته شود.
تاثیر رویدادها و روندهای بین المللی و منطقه ای بر افزایش بازیگری و خواست کُردها در عراق (1991- 2017)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۷۳)
57 - 81
حوزههای تخصصی:
در یکصدسال گذشته کُردها بویژه در عراق در برهه های مختلفی در تلاش برای تجدیدنظر در مناسبات ساختاری و حتی مرزی منطقه بوده اند؛ در این بین روندها و رویدادهای بین المللی و منطقه ای طی سه دهه ی اخیر تاثیر بیشتری بر سرنوشت آنها داشته است. مقاله حاضر که داده های آن از منابع کتابخانه ای و برخط و نیز مصاحبه با مسئولان و متخصصین گردآوری و با روش توصیفی-تحلیلی و استفاده از نظریه مجموعه امنیت منطقه ای به رشته تحریر درآمده، بدنبال یافتن پاسخ این سوال است که رویدادها و روندهای بین المللی منطقه ای در سه دهه ی اخیر چه تاثیری بر وضعیت کُردها در عراق داشته اند؟ فرضیه مقاله تاکید دارد مجموعه تحولات از جمله پایان نظم دوقطبی (1991) و شروع منطقه گرایی از یکسو و تحولات و رویدادهایی نظیر ایجاد منطقه نیمه خودمختار (1991)، حمله آمریکا به عراق (2003)، وقوع بهار عربی (2011) و ظهور داعش (2014) باعث افزایش قدرت بازیگری و نیز خواست کُردها در جهت ارتقای سطح دولت شان از «فدرال-محلی» به «مستقل-ملی» در سال 2017 شده است.
شبیه سازی و پیش بینی برخی متغیرهای اقلیمی توسط مدل چندگانه خطی SDSM و سناریوهای RCP در حوضه آبخیز حاجیلر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۲
244 - 268
حوزههای تخصصی:
مدل های ریزمقیاس نمایی به منظور تولید مقادیر بارش واقعی در یک محدوده محیطی از طریق شبیه سازی مجموعه داده های اتمسفری مورداستفاده قرار می گیرند. هدف از این پژوهش پیش بینی مقادیر عناصر اقلیمی دما و بارش ایستگاه سینوپتیک اهر با مدل ریزمقیاس نمایی SDSM و با استفاده از خروجی مدل تغییر اقلیمی CanESM2 تحت سه سناریو 2.6 RCP، 4.5 RCP و 8.5 RCP ریزمقیاس و برای چهار دوره 18 ساله برای دوره های آینده 2020-2040،2039-2060،2059-2079 و 2080- 2099 بوده است. همچنین از شاخص های آماری میانگین جذر خطا مربع (RMSE) و میانگین خطای مطلق و (MAE) استفاده شده و بررسی روند سالانه این تغییرات با استفاده از آزمون کولموگروف اسمیرنوف و شاپیرو-ویلک است. نتایج پیش بینی ها نشان داد در سناریوهای 2.6 RCP و 4.5 در فصل بهار کاهش بارش به میزان 14 تا 5 میلی متر در ایستگاه سینوپتیک اهر رخ می دهد همچنین متوسط دمای حداکثر از 1/0 تا 56/1 درجه سانتی گراد، متوسط دمای حداقل از 4/0 تا 54/1 درجه سانتی گراد در هر سه سناریو در خلال دوره های زمانی افزایش خواهد یافت. از نظر روند تغییرات بارش فصلی در تمام سناریوها در فصول بارشی کاهش و در ماه های سرد افزایش داشته و در مورد عنصرهای دما در تمام سال این روند معنادار و افزایشی خواهد بود.
زیست بوم نوآوری صنعت گردشگری ایران با تأکید بر زنجیره تأمین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و اوقات فراغت دوره ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۷
209 - 234
حوزههای تخصصی:
امروزه کشورها در رقابتی تنگاتنگ، درحال دستیابی به پیشرفت های درخور توجه در حوزه نوآوری هستند. یکی از مهم ترین بخش هایی که اخیراً در بحث نوآوری مورد توجه قرار گرفته، گردشگری است. همچنین زیست بوم های نوآوری در دهه اخیر اهمیت روزافزونی داشته اند و تاکنون مطالعات و الگوهای متعددی از زیست بوم های نوآوری در صنایع و بخش های مختلف ارائه شده است. صنعت گردشگری نیز می تواند با توسعه زیست بوم نوآوری عملکرد خود را بهبود بخشد. ازآنجاکه با توجه به جست وجوی گسترده نویسندگان پژوهش حاضر، تحقیقی پیرامون زیست بوم صنعت گردشگری کشور با رویکرد نوآوری یافت نشد، پژوهش حاضر قصد دارد با رویکرد توصیفی و با بهره گیری از مطالعه تطبیقی، ضمن تبیین مفهوم زیست بوم نوآوری و مرور تجربیات جهانی، طرحی از زیست بوم نوآوری صنعت گردشگری ایران با تأکید بر زنجیره تأمین ارائه دهد. دلیل این تأکید، اهمیت زنجیره تأمین گردشگری در بحث ارزش آفرینی با توجه به چندوجهی بودن این صنعت، تعدد ذی نفعان و پیچیدگی های حاصل از آن در طول زنجیره تأمین گردشگری است. در پایان، سیستمی برای زیست بوم نوآوری صنعت گردشگری ایران، شامل نقش آفرینان و ذی نفعان مختلف و ارتباطات بین آن ها پیشنهاد شده است.
ظرفیت سنجی توسعه میان افزا در بافت های فرسوده شهری (نمونه: محله صومعه بیجار شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه بی ضابطه شهرها و مشکلات ناشی از آن، سبب شده تا رویکردهای متنوعی برای توسعه درونی شهرها پیشنهاد شود؛ ازجمله این رویکردها می توان به توسعه میان افزای شهری اشاره کرد. بافت های فرسوده شهری بنابر ماهیت خود می توانند بستری مناسب برای این نوع توسعه باشند تا در کنار کاهش فضاهای مسئله دار شهری، از گسترش بی رویه شهری جلوگیری شده و توسعه درونی در شهرها محقق شود؛ اما پیش از هر گونه اقدامی باید ظرفیت این بافت ها برای این نوع توسعه سنجیده شود. براین اساس، هدف این پژوهش بررسی ظرفیت محله صومعه بیجار شهر رشت، که ازجمله محله های واقع در بافت فرسوده شهر رشت به شمار می رود، در راستای توسعه میان افزا است. برای دستیابی به اهداف پژوهش، از روش توصیفی-تحلیلی استفاده شده است. داده هاى مورد نیاز با استفاده از مطالعات اسنادی و بازدید میدانى (برداشت کاربری ها) گردآورى شده و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران برابر با 347 خانوار تعیین شد. درنهایت، داده های به دست آمده با استفاده از آزمون ناپارامتریک علامت، مدل AHP و تحلیل خاکستری تحلیل شده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد که محدوده مورد مطالعه، به جز در بخش اقتصادی، در سایر بخش ها، ازجمله: اجتماعی، زیست محیطی و کالبدی آمادگی لازم را برای اجرای توسعه درونی شهری با رویکرد توسعه میان افزا دارد؛ البته قابل ذکر است که این میزان در همه بلوک های محله مورد مطالعه یکسان نبوده و تفاوت هایی در بین آنها قابل مشاهده است. همچنین، محله صومعه بیجار برخلاف آنچه تصور می شود، آمادگی نسبتاً خوبی برای توسعه از نوع میان افزا دارد. هر چند که به نظر می رسد یکی از مهم ترین موضوع هایی که در این زمینه نیازمند توجه جدی است، اعتمادسازی مسئولان برای ساکنین محله برای اجرای بهینه طرح هایی مانند طرح های توسعه شهری است.
ارزیابی خدمات اکوسیستمی تولید آب بر اساس کاربری و پوشش اراضی در اکوسیستم های منطقه سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۲
27 - 47
حوزههای تخصصی:
تولید آب یکی از مهم ترین خدمات اکوسیستمی تولیدی است که تحت تأثیر ویژگی های کاربری اراضی تغییر می کند. این پژوهش با هدف ارزیابی تولید آب در منطقه سیستان و ارزیابی همبستگی مکانی آن با ویژگی های کاربری اراضی بر مبنای سنجه های تراکم و تعداد لکه، بزرگ ترین لکه، شکل سیمای سرزمین و تراکم لبه انجام شد. مدل اینوست برای ارزیابی تولید آب و رگرسیون وزنی مکانی (GWR) برای بررسی همبستگی مکانی بین تولید آب و سنجه های سیمای سرزمین استفاده شد. مجموع تولید سالیانه آب در منطقه حدود 71 میلیون مترمکعب (به طور میانگین 43 مترمکعب در هکتار) برآورد گردید که بیشترین میزان آن در مناطق غربی و کمترین میزان آن در بخش های شرقی مشاهده شد. اراضی بایر و ساخته شده ها به ترتیب با 65 و 4 مترمکعب در هکتار دارای بیشترین و کمترین میزان تولید آب بودند. نتایج GWR مشخص کرد بین تولید آب با سنجه های موردنظر همبستگی مکانی معناداری وجود دارد (0.95<R2<0.98, p-value<0.01) که بیانگر اثر ویژگی های کاربری اراضی بر فراهم سازی خدمات اکوسیستمی تولید آب است. این مطالعه اطلاعات مفیدی در رابطه با میزان تولید آب و ارتباط آن با ویژگی های مختلف کاربری های اراضی در منطقه مطالعاتی ارائه داده است که می تواند در راستای اتخاذ راهبردهای مناسب برای حفظ منابع آبی مورداستفاده قرار گیرند.
بررسی غلظت عناصر سنگین موجود در گردوغبار و ارزیابی ریسک سلامت انسانی (مطالعه موردی: شهرستان بیرجند، استان خراسان جنوبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۹
93 - 108
حوزههای تخصصی:
گردوغبار شهری یکی از شاخص های آلودگی به فلزات سنگین در محیط زندگی است. حضور فلزات سنگین در خاک های آلوده چالشی برای محیط زیست محسوب می شود و با ورود به بدن موجودات زنده، می تواند عوارض جبران ناپذیری ایجاد کند؛ بنابراین شناخت مواد آلاینده و چگونگی انتقال، عملکرد و دسترس پذیری آن ها از اهمیت بالایی برخوردار بوده و تأثیرات آن ها بر سلامت انسان و دیگر جانداران به وضوح قابل توجه است. لذا مطالعه حاضر به منظور بررسی تأثیر فلزات سنگین (شامل سرب (Pb)، روی (Zn)، کروم (Cr) و آرسنیک (As)) در گردوغبار شهر بیرجند بر سلامت شهروندان انجام شده است. برای دستیابی به این هدف، 50 نمونه گردوغبار از مرکز شهر بیرجند جمع آوری شدند و با استفاده از روش طیف سنجی جفت شده پلاسمای القایی (ICP-OES) تحلیل شدند. با توجه به نتایج تحقیق میانگین غلظت فلزات مورد مطالعه به ترتیب Pb (93/16)، Zn (55/5)، Cr (04/1) و As (11/6) µg/m³ برآورد گردید. بر اساس میانگین مقادیر RI، فلزات کروم و روی دارای پتانسیل ریسک اکولوژیکی کم هستند و سرب ریسک متوسط و آرسنیک دارای پتانسیل ریسک اکولوژیکی زیاد است. خطر غیر سرطان زایی فلزات سنگین در شهر بیرجند بدون ریسک است؛ اما خطر غیر سرطان زایی برای دو عنصر کروم و آرسنیک برای کودکان بیشتر از بزرگ سالان است. مقادیر CR در کودکان بیشتر از بزرگ سالان است. این مقدار در کودکان برای کروم (4-10×58 /5)، آرسنیک (5-10×98 /5) و سرب (6-10×09 /9) و در بزرگ سالان کروم (4-10×18 /1) و آرسنیک (5-10×27 /1) می باشد که بیشتر از 6-10×1 می باشد. خطرپذیری سرطان برای کودکان تحت شرایط کنترل و نظارت وجود دارد؛ اما ریسک سرطان ناشی از این فلز در گردوغبار برای بزرگ سالان می تواند نادیده گرفته شود.
ضد شکنندگی، چارچوبی جدید برای مدیریت سیستم اکولوژیکی اجتماعی آب های زیرزمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۹
61 - 74
حوزههای تخصصی:
مدیریت آب زیرزمینی برای پایداری خدمات آب از اهمیت بالایی برخوردار است. روش های بسیاری برای مدیریت آب های زیرزمینی استفاده شده است. تاکنون هیچ مطالعه ای در مورد ضد شکنندگی سیستم اجتماعی-اکولوژیکی (SES) آب های زیرزمینی انجام نشده است. ضد شکنندگی سیستم به فرآیندی اطلاق می شود که سیستم از پویایی ها و رویدادهای داخلی و خارجی خوشش می آید زیرا از اختلالات بهره می برد و خدمات خود را بهبود می بخشد. بنابراین هدف پژوهش حاضر ارائه یک چارچوب مفهومی برای مدیریت اجتماعی-اکولوژیکی آب های زیرزمینی است. روش تحقیق بدین شرح است: ابتدا سیستم اجتماعی اکولوژیکی حفاظت از آبهای زیرزمینی و شکنندگی بر اساس اصول موجود تعریف شد. سپس دو مدل ضد شکنندگی و بوم شناسی اجتماعی طالب با استفاده از مفهوم انتقال به هم ارتباط داده شدند. نتایج بحث در مورد رابطه بین دو مدل، نقاط ضعف مرتبط با عدم افشای دقیق افزونگی ضد شکنندگی آب های زیرزمینی را در برابر اختلالات برجسته کرد. در نهایت، یک مدل سازگار اجتماعی-اکولوژیکی ضدشکننده با یک هدف، سه گونه و سه مرحله در سیستم آب زیرزمینی ساخته شد. هدف شامل: حذف اثرات منفی اختلالات و خطرات در سیستم آب زیرزمینی، از جمله روش ها. مراحل انتقال انرژی، انتقال عملکرد و طراحی عنصر شامل: (1) تعیین اثرات اختلال به جای خود اختلال و خطرات، (2) تدوین خط مشی انتقال، و (3) اجرای خط مشی. این مقاله نه تنها ادبیات مدیریت آب های زیرزمینی را گسترش می دهد، بلکه چارچوب مناسبی را برای سیاست گذاران و مدیران آب فراهم می کند و می تواند در برنامه ریزی و مدیریت آب های زیرزمینی مفید باشد.
تحلیل و ارزیابی آسایش حرارتی در فضاهای باز شهر رشت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۹
86 - 102
حوزههای تخصصی:
فضاهای باز موفق و مطلوب، مردم را تشویق به گذراندن وقت خود جهت انواع فعالیتهای فرهنگی، ورزشی، تجاری و تردد در این مکانها می نمایند. لذا توجه به معیارهای کیفی در برنامه ریزی و طراحی این فضاها اهمیت زیادی دارد. جریان باد نقش مهمی در کیفیت و پایداری فضاهای باز شهری و همچنین عاملی مهم و تأثیرگذار روی تبادل گرما، رطوبت، انتقال ذرّات و تهویه محیط شهری جهت برقراری آسایش حرارتی است. هدف این پژوهش، تحلیل و ارزیابی اثر اقلیم بر شرایط آسایش و راحتی فیزیولوژیک انسان در فضاهای باز شهری است. پژوهش از نوع کاربردی است که با روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است. داده های مورد استفاده شامل متوسط حداقل، حداکثر و ماهانه پوشش ابر، ساعت آفتابی، دما و سرعت باد در دوره آماری40 ساله (2019-1979) است. ابزارهای اصلی تحلیل نیز شامل شاخصهای پن واردن، برودت باد و بیکر و نرم افزارهایExcel ، Arcgis و Autocad است. محدوده مورد مطالعه در این تحقیق شهر رشت در استان گیلان است. یافته ها نشان می دهد که وزش بادهای مطلوب از سمت شمال شرقی و بادهای نامطلوب بیشتر از جهت های غرب و شمال غربی است و روند روبه رشد افزایش تغییرات آن از میانگین سالانه به خصوص در دهه اخیر مشهود و قابل توجه است. عدم آسایش سرمایی فقط در دو ماه ژانویه و فوریه دیده می شود. مقدار کالری از دست رفته روزانه و ساعتی در ماه فوریه دارای بیشترین مقدار و در ماه جولای دارای کمترین مقدار است. همچنین مقدار کالری رسیده از تابش آفتاب نیز در ماه دسامبر کمترین و در ماه جولای بیشترین مقدار است. روزهای چهار ماه جولای، آگوست، ژوئن و سپتامبر نه تنها به سایه بلکه به جریان هوای طبیعی جهت برقراری آسایش حرارتی نیاز دارند و دوره گرم سال بین ساعات 11صبح تا 17 عصر دو ماه جولای و آگوست بوقوع می پیوندد. با توجه به ﺟﻬﺖ وزش ﺑﺎد در ﻓﺼﻞ ﺗﺎﺑﺴﺘﺎن، ﺷﺒﮑﻪ ارﺗﺒﺎﻃﯽ ﺷﻬﺮ رﺷﺖ ﺑﺮای ورود اﯾﻦ ﺟﺮﯾﺎﻧﻬﺎ ﺑﻪ ﺷﻬﺮ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﻪ ﺻﻮرت ﺷﻤﺎﻟﯽ و ﺟﻨﻮﺑﯽ ﺑﺎﺷﺪ ﺗﺎ ﺑﺘﻮاﻧﺪ با ورود اﯾﻦ ﺟﺮﯾﺎﻧﻬا ﺑﺎﻋﺚ ایجاد کوران، ﺗﻠﻄﯿﻒ ﻫﻮا و ﮐﺎﻫﺶ رﻃﻮﺑﺖ ﺑﺎﻻی ﺷﻬﺮ ﺷﻮد. اما این ﺑﺎدﻫﺎ با برخورد ﺑﻪ ﺳﺎﺧﺖ و ﺳﺎزﻫﺎی وﺳﯿﻊ و ﺑﺎ ارﺗﻔﺎع زﯾﺎد که بدون برنامه ریزی مناسب در قسمت ﺷﻤﺎﻟﯽ ﺷﻬﺮ ایجاد شده اند دﭼﺎر ﻣﺸﮑﻞ ﺷﺪه و از ورود ﻣﻨﺎﺳﺐ آن ﺑﻪ داﺧﻞ ﺷﻬﺮ ﺟﻠﻮﮔﯿﺮی می شود.
ارزیابی خسارات ناشی از زلزله در مناطق شمال شهر تبریز (مناطق 1، 5 و 10)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۰
1 - 22
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر آسیب پذیری لرزه ای مناطق شمالی شهر تبریز (مناطق 1، 5 و 10) مورد ارزیابی قرار گرفته است. ارزیابی آسیب پذیری لرزه ای در طی پنج مرحله شامل: ارزیابی مکانی معیارهای موثر بر آسیب پذیری، فازی سازی معیارهای ارزیابی، استخراج وزن معیارها با استفاده از مدل AHP، روی هم گذاری و ترکیب معیارها و در نهایت محاسبه ضریب آسیب پذیری لرزه ای شهر به انجام رسید. نتایج حاصل از مدل AHP نشان داد که معیارهای فاصله از گسل و تراکم مسکونی هر دو با ضریب وزنی 229/0 و معیار تراکم جمعیت با ضریب وزنی 162/0 مهم ترین معیارهای موثر بر آسیب پذیری لرزه ای مناطق شمالی شهر تبریز می باشند. پهنه بندی آسیب پذیری لرزه ای نشان داد که تقریبا تمامی مناطق شمالی شهر نسبت به مخاطره زلزله از آسیب پذیری بالا تا بسیار بالایی برخوردارند. در حالت تطبیقی بالغ بر 6/16 درصد از فضاهای شهری مناطق مطالعاتی در کلاس با آسیب پذیری لرزه ای زیاد و 6/5 درصد در کلاس با آسیب پذیری لرزه ای بسیار زیاد واقع شده اند. این فضاها عمدتا شامل کاربری های مسکونی واقع در محلات غربی منطقه 1 و محلات مرکزی منطقه 10 می باشند. بر اساس ضریب آسیب پذیری لرزه ای برای زلزله ای با شدت 10 مرکالی حجم تخریب در این محلات بین 65 تا 100 درصد خواهد بود. از دلایل آسیب پذیری لرزه ای بسیار بالای بخش های غربی منطقه 1 و بخش های مرکزی منطقه 10 می توان به مجاورت با گسل بزرگ تبریز، تراکم بالای جمعیتی و مسکونی، فقدان یا محدودیت شدید فضاهای باز شهری، ریزدانه بودن بخش قابل توجهی از ساختمان ها، وجود بافت فرسوده و حاشیه نشینی اشاره نمود.
حکومت سازی طالبان در افغانستان؛ چالش های ژئوپلیتیکی فرا ملی و راهکارهای آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۷۵)
98 - 133
حوزههای تخصصی:
حکومت برای نظم بشر یک اصل و حکومت سازی برای کشورها مهم ترین بخش برای بقای کشورهاست. کشورهایی که پیش تر به آسایش اجتماعی و قدرت ملی رسیده اند، قبل تر از همه در امر حکومت سازی موفق شده اند. ساختن یک حکومت کارآ و مردمی آن هم در کشوری مثل افغانستان (موقعیت حائل)، قطعاً با چالش های فراوان ژئوپلیتیکی در مقیاس های فروملی و فراملی روبه رویند. چالش های ژئوپلیتیکی در مقیاس فراملی در کشوری مثل افغانستان از تأثیرگذارترین مؤلفه ها در امر حکومت سازی است. تحقیق حاضر در تلاش است تا ضمن درک موانع و چالش های ژئوپلیتیکی طالبان در مقیاس فراملی برای ساخت یک حکومت مردمی و کارآ در افغانستان، به بررسی راهکارهای عملیاتی عبور از این چالش ها نیز بپردازد. تحقیق حاضر به لحاظ هدف کاربردی و از حیث ماهیت و روش توصیفی-تحلیلی است. همچنین شیوه ی جمع آوری اطلاعات به صورت هم پیمایشی(مصاحبه و پرسشنامه ای) و هم به شیوه ی کتابخانه ای صورت گرفته است. پس از گردآوری داده ها، به کمک روش کیو و استفاده از نرم افزارSpss اقدام به تحلیل گفتمان و الگوهای نظری نخبگان سیاسی راجع به مساله موردنظر پرداخته شد. یافته های تحقیق حاکی از آن است که اشتراکات سرزمینی-تمدنی با کشورهای همسایه، راهبردهای متضاد و مداخلات کشورهای همسایه، منطقه و قدرت های بزرگ در افغانستان و موقعیت ژئوپلیتیکی حائل افغانستان از مهم ترین چالش های حکومت سازی در افغانستان به حساب می آیند. همچنین ایجاد روحیه همکاری و حتی مشارکت با کشورهای جهان برای مبارزه با گسترش تروریسم جهانی، تعامل با نهادهای بین المللی حقوق بشری، سیاسی و اقتصادی و اتخاذ سیاست بی طرف فعال در سطح سیاست بین المللی به عنوان راهکارهای مهم گذار از این چالش ها شناسایی شده است.
بنیادها و بروندادهای ژئوکالچری تأثیرگذار بر سیاست خارجی ج.ا.ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۷۵)
162 - 193
حوزههای تخصصی:
موضوع این پژوهش بررسی و تحلیل بنیادها و بروندادهای ژئوکالچری تأثیرگذار بر سیاست امنیت ملی ج.ا.ایران در دوران گذار نظام بین الملل است. چارچوب نظری این پژوهش نظریه سازه انگاری و دال محوری آن یعنی هویت است. از آنجا که دال محوری نظریه سازه انگاری فرهنگ و هویت است، برای فهم و تحلیل سیاست امنیت ملی ج.ا.ایران در دوران گذار نظام بین الملل، نیاز است منابع ژئوکالچری(فرهنگی هویتی) ایرانی به درستی تبیین و تشریح گردد تا بتوان به درک درستی از سیاست امنیت ملی کشور برای سیاست گذاری صحیح جهت دست یافتن به وزن ژئوپلیتیک و جایگاه در خور قابلیت های مادی و معنوی کشور در نظم جهانی پیش رو دست یافت. در این خصوص در راستای تبیین عوامل ژئوکالچری(فرهنگی هویتی) ایرانی، سه گام اساسی صورت گرفته است:
در گام اول به مبانی ژئوکالچری ایرانی(دین و مذهب، تاریخ و جغرافیا) پرداخته شده است. در گام بعدی، لایه های فرهنگی- هویتی ایرانی شامل: 1. لایه فرهنگی- هویتی ایران باستان، 2. لایه فرهنگی- هویتی ایرانی اسلامی، 3. لایه فرهنگی- هویتی مدرن و 4. لایه فرهنگی- هویتی انقلاب اسلامی، که بسترساز فرهنگ و هویت ایرانی بوده اند، تشریح شده است. در گام نهایی، بروندادهای فرهنگی- هویتی ایرانی که منبعث از مبانی فرهنگی- هویتی بوده و در بستر لایه های فرهنگی- هویتی قوام یافته اند و به عنوان مولفه های ژئوکالچری بار سیاسی پیدا نموده اند، تبیین شده است.
تحلیل پتانسیل خطر آتش سوزی در جنگل های زاگرس: بررسی تغییرات مکانی و زمانی و عوامل مؤثر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال ۱۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
۱۱۵-۱۰۱
حوزههای تخصصی:
آتش سوزی جنگل پدیده ای طبیعی و در عین حال یک تهدید بالقوه با اثرات محیطی، اکولوژیکی و فیزیکی می باشد. با توجه به اهمیت پیش بینی خطر آتش سوزی جنگل، این تحقیق مناطق خطر وقوع حریق در جنگل های زاگرس را شناسایی و به بررسی تغییرات پتانسیل خطر آتش سوزی در سری های زمانی مختلف پرداخته است. جهت رسیدن به این هدف، با فازی سازی لایه ها از روش تحلیل شبکه ای و روش میانگین وزنی مرتب استفاده گردید. آتش سوزی جنگل های زاگرس شهرستان لردگان با استفاده از تصاویر ماهواره لندست و مادیس در بازه زمانی سال های 2000، 2007 و 2014 مشخص و عوامل مؤثر برآتش سوزی بررسی شد. سپس مناطق پرخطر طبقه بندی و مساحت مناطق مستعد آتش سوزی و تعداد زون ها مشخص گردید. در روش تحلیل شبکه ای، بیشترین وزن ها را عوامل فاصله از مناطق مسکونی و جاده، شاخص GVMIو حداکثر دمای روزانه هوا (به ترتیب با وزن های 209/، 198/0، 09/0 و 0716/0) بدست آوردند. تحلیل سری زمانی نقشه ها نشان داد از عوامل مؤثر بر وقوع حریق در مناطق بحرانی، عامل فاصله از جاده و مناطق مسکونی، شیب، جهت، شاخص GVMI، NDVI و حداکثر دما بیشترین تأثیر را در ایجاد حریق داشتند. سناریوی سطح ریسک پایین و مقدار اندک جبران نیز با میزان ROC بالاتر از 7/0 به عنوان بهترین مدل ریسک آتش سوزی جنگل برآورد گردید. بر اساس یافته ها، تهیه نقشه مناطق مستعد آتش سوزی و همچنین بررسی و تحلیل سری زمانی عوامل مؤثر بر آتش سوزی در سال های مختلف، به عنوان گامی موثر در کمک به حافظان جنگل و مسئولین و جهت برنامه ریزی و اجرای عملیات پیشگیرانه در مناطق پرخطر مفید است.
تحلیلی بر نقش عوامل طبیعی اثرگذار در توسعه آینده شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه رشد جمعیت و گسترش فیزیکی در شهرهای ایران به خصوص شهر اهواز روندی رو به افزایش دارد. الگوی گسترش شهری در شهر اهواز نیز به تبع جریان سریع شهرنشینی در ایران در چندین سال گذشته تحت تأثیر روند شهرنشینی، گسترش جمعیت و افزایش مهاجرت به سمت و سویی جدید رفته به گونه ای که طرح جامع نتوانسته است الگویی مناسب برای گسترش این شهر ارائه دهد. بنابراین یکی از مهم ترین مسائلی که در برابر توسعه این شهر قرار دارد، مکان توسعه آتی آن است و در این راستا پارامترهای طبیعی از عوامل اصلی و تعیین کننده جهات توسعه ی فیزیکی شهر اهواز محسوب می شوند. هدف: هدف این پژوهش، تحلیل نقش عوامل طبیعی اثرگذار در توسعه آینده شهر اهواز و ارائه مکان مناسب با توجه به این عوامل جهت توسعه آتی این شهر است.. روش شناسی تحقیق: پژوهش حاضر از نظ ر ه دف ک اربردی و از لحاظ روش شناسی، توصیفی- تحلیلی است. قلمرو پژوهش حاضر نیز شهر اهواز است. در این پژوهش ابتدا با استفاده از نرم افزار GIS به بررسی وضعیت توسعه کالبدی شهر اهواز پرداخته شده، سپس جهات گسترش شهر از دید عوامل ژئومورفولوژیکی و طبیعی در محیط ARC GIS با استفاده FUZZY OVERLAY و عملگر GAMMA مورد بررسی قرار گرفته است. قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی این پژوهش، شهر اهواز می باشد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که در برنامه ریزی برای توسعه شهر اهواز قابلیت و مخاطرات طبیعی نادیده گرفته شده اند و توسعه فیزیکی این شهر بدون توجه به محدودیت های ژئومورفولوژی به وقوع پیوسته است. نتایج: بر اساس نقشه نهایی وضعیت مناطق مستعد توسعه از لحاظ ژئوموفولوژیکی، بخش قابل توجهی از قسمت شمالی شهر اهواز در وضعیت نامناسب، در غرب وضعیت بیشتر نامناسب، در شرق وضعیت متوسط و در جنوب نیز وضعیت مناسب را نشان می دهد. بنابراین مناطق جنوبی شهر اهواز برای توسعه آتی این شهر مناسب تر است.
Globalization and Marsh’s Environment-Population in Iraq using GIS Analysis(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۷۴)
171 - 185
حوزههای تخصصی:
Iraq's Hammar marsh was a key region for food production economically. The Hammar marsh's ecosystem had started to deteriorate by 1980 because of the war. Ever since then it has had serious issues brought on by both natural and human causes. We highlight these issues, their links, and how social and economic forces led to environmental deterioration in this essay by focusing on globalization. We measured changes in ecological, economic, and social systems using a variety of metrics during the last 20 years in order to quantify the issues and chronicle the changes. Significant climatological changes, including decreases in precipitation and humidity as well as temperature rises, have influenced environmental deterioration in the Hammar marsh. The Hammar marsh's social structures were also subjected to a great deal of stress, including as conflict and sanctions. To determine how the environment has changed across three periods between 2002, 2012, and 2022, we computed and examined categorization changes in Landsat images. Throughout the research region, changes in climatological variables were linked to changes in the vegetation and water.
مروری بر جایگاه برنامه ریزی و توسعه منطقه ای در برنامه های توسعه قبل و بعد از انقلاب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سیاسی فضا دوره ۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۲۲)
9 - 19
حوزههای تخصصی:
براساس بررسی های انجام شده از دیرباز توسعه متوازن و پایدار از جمله اهداف اساسی کشور بوده است. به طوری که با نوساناتی توجهاتی در سیاست گذاری ها و برنامه ریزی های توسعه قبل و بعد از انقلاب اسلامی به مقوله "توسعه منطقه ای" صورت پذیرفته است و به تعبیری از جمله مولفه هایی بوده اند که تحلیل اثرات آنها بر چهره پردازی نظام ملی در مقیاس خرد و کلان بسیار اهمیت دارد. اگرچه با مشاهده وضعیت کنونی، به نظر می رسد کیفیت زندگی مردم و سطح رفاه اجتماعی ایشان دستخوش نابرابری های عظیمی از منظر توزیع منابع مالی، زیرساخت ها و امکانات رفاهی شده است. بنابراین می توان گفت عدم توفیق برنامه ریزی توسعه منطقه ای و تقسیم کار فضایی، موجب افزایش نابرابری و فاصله در بین مناطق مختلف کشور شده است. بنابراین توجه به مغایرت های منطقه ای و غلبه کردن بر آن در سطوح توسعه هر یک از مناطق به منظور ایجاد ساختار منطقی در تقسیم کار و ایجاد انواع تخصص که با بهترین وجه وظایف توسعه ملی را برآورد سازند، ارتباط برنامه ریزی ملی با برنامه ریزی توسعه منطقه ای را بیش از پیش ضروری می نماید.
ارزیابی میزان هدررفت خاک در کاربری های اراضی حوزه آبخیز نیرچای با استفاده از مدل RUSLE و تصاویر ماهواره ای لندست (سنجنده OLI)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۹
6 - 20
حوزههای تخصصی:
فرسایش خاک یک مشکل جهانی است که منابع آب و خاک را تهدید می کند و تغییرات کاربری اراضی یکی از عوامل مهم در فرسایش خاک است. هدف از این پژوهش ارزیابی میزان هدررفت خاک در کاربری های اراضی حوزه آبخیز نیرچای با استفاده از مدل RUSLE در استان اردبیل است. به منظور اجرای این تحقیق ابتدا تصویر ماهواره ای منطقه مورد مطالعه مربوط به سال 1400 و ماه خرداد از مرکز تحقیقات زمین شناسی آمریکا دریافت و پس از تصحیحات اتمسفری و رادیومتریک با استفاده از روش طبقه بندی نظارت شده به شیوه ماشین بردار پشتیبان اقدام به تهیه نقشه کاربری اراضی شد. سپس به منظور برآورد میزان فرسایش از مدل RUSLE استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل و تولید نقشه ها در اجرای این تحقیق نیز از نرم افزارهای SPSS 21، Excel، ArcGIS 5.4، Archydro و ENVI 5.3 استفاده شد. لایه پارامترهای مدل RUSLE شامل لایه فرسایندگی باران، لایه خاک، لایه توپوگرافی، لایه پوشش گیاهی و عامل حفاظتی خاک هم چنین آمارهای مختلف مربوط به ایستگاه های باران سنجی، هیدرومتری، نقشه های توپوگرافی 1:50000، زمین شناسی 1:100000 هم چنینDEM (20 متر منطقه) و نیز بهره گیری از سیستم اطلاعات جغرافیایی GIS و سنجش از دور استفاده شده است. نتایج این مطالعه نشان داد که مقدار متوسط فرسایش سالانه خاک برای کل حوضه در دامنه بین 5/0 تا 25/14 تن در هکتار در سال متغیر است. هم چنین بررسی روابط رگرسیونی بین فاکتورهای مدل RUSLE و مقدار فرسایش سالانه خاک نشان داد که فاکتور توپوگرافی (LS) با بالاترین مقدار ضریب تعیین R^2=0/93 بیش ترین اهمیت را در برآورد فرسایش سالانه خاک به وسیله مدل RUSLE دارد.
بررسی و پایش آلایندهای جوی بر روی ایران با استفاده از ماهواره سنتینل 5(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آلودگی هوا می تواند اثرات منفی جدی بر سلامت انسان از جمله بیماری های قلبی عروقی و تنفسی داشته باشد. پایش و کنترل آلاینده های هوا برای حفاظت از سلامت عمومی و محیط زیست بسیار مهم است. کشور ایران مانند بسیاری از کشورهای در حال توسعه با آلودگی هوا به ویژه در کلان شهرها و شهرهای صنعتی خود مواجه است. یکی از ابزارهای قدرتمند در پایش آلودگی هوا، روش های مبتنی بر سنجش از دور می باشد.هدف این مطالعه استفاده از داده های ماهواره ای با وضوح نسبتاً بالا برای پایش کیفیت هواو میزان آلودگی هوا با استفاده از تصاویر سنجنده سنتینل-5(Sentinel-5P)است.در این مطالعه، پایشی جامع براساس مقادیر برخی از مهمترین آلاینده های هوا (از جمله AI،O3،NO2،SO2,CH4وCO)، با استفاده از تصویرهای ماهواره سنتینل-5 برای کشور ایران در سالهای 2019 -2023 صورت گرفته است. نتایج این تحقیق نشان داد ، که انتشار گاز های مونو اکسید کربن و دی اکسید گوگرد روند کاهشی(در ماه های ژوئن بعنوان نمونه ماه مورد بررسی) داشته ، اما گاز دی اکسید نیتروژن،گاز متان، گاز ازن و آئروسلها روند افزایشی را طی ماه های ژوئن 2021 تا 2023 داشته اند. به طور کلی، آلودگی هوا در بخش های شمالی کشور، به ویژه در شهرهای بزرگ و چند تجمع بزرگ شهری بسیار جدی تر است، در مطالعه حاضر ، بررسی شد که چگونه سطح شش آلاینده هوا در کشور ایران در ماه های ژوئن 2019 تا 2023 متغیر و متفاوت هستند. از دیگر نتایج مهم این تحقیق این است که در مجموع میزان آلودگی هوا در سالهای 2020-2023 در مقایسه با سال 2019 با روندی افزایشی مواجه شده است. همچنین پایش صورت گرفته بوسیله تصویرهای ماهواره سنتینل-۵ نشان می دهد که در سال های اخیر، تهران آلوده ترین هوا را به لحاظ مجموع گازهای مونوکسید کربن، دی اکسید نیتروژن، دی اکسید گوگرد و ذرات معلق (گرد و غبار) داشته است. همچنین تغییرات غلظت آلاینده ها از الگوی خاصی تبعیت نمی کند. همچنین مشخص شد سامانه GEE قادر است حجم زیادی از داده ها را در زمان بسیار اندک با دقت بالا پردازش کند.