فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۴۱ تا ۸۶۰ مورد از کل ۴٬۲۲۷ مورد.
منبع:
ژئوپلیتیک سال هفدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۶۴)
231 - 262
حوزههای تخصصی:
Iraq is a prominent identity crisis example. Ethnic and religious multiplicity have caused political and social conflicting divisions. Shiites, Kurds, and Sunnis are the main group players. Kurdish and Arab are ethnic, Shiite and Sunni are religious groups. Islamic Revolution made fundamental changes in Iran’s foreign policy orientation. In Iraq simultaneously, Saddam took power. Different ethnicities and identities had no expressing opportunity. US invasion and Ba''athist overthrow brought Iraq into a new and unstable phase, and various groups and ethnicities expressed their conflicting political and social identity goals and demands. Regional countries particularly Iran have expanded their influence in Iraq by changing the foreign policy orientation, to prevent others from increasing their effect. This study is to analyze and investigate identity crisis impact in Iraq on Iran’s foreign policy orientation emphasizing post-Saddam era (2003-2020) applying Constructivism Theory. The descriptive-analytical method and library resources used in collecting data and information.
نقش گردشگری دانش محور در توسعه جوامع محلی ( مطالعه موردی: ژئوپارک قشم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۲۶)
189 - 202
حوزههای تخصصی:
ژئوتوریسم، گردشگری مبتنی بر دانش است که با حفاظت از میراث های زمین شناسی، با رونق-بخشی به اقتصاد محلی، افزایش دانش جامعه و حفظ فرهنگ بومی نقش مهمی در توسعه پایدار ایفا می کند. ژئوپارک های روستایی (پارک های زمین شناسی) به عنوان مقصدهای جدید گردشگری دانش محور، یک نوآوری برای انتقال دانش زمین است که می تواند راهکاری نوین برای دستیابی به توسعه پایدار روستایی باشد. هدف پژوهش حاضر، مطالعه تاثیر ژئوتوریسم و ژئوپارک قشم به عنوان تنها ژئوپارک جهانی ایران، در توسعه روستاهای جزیره قشم است. روش جمع آوری داده ها مبتنی بر روش های اسنادی و پیمایشی است. ابزار اصلی جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته است که روایی آن با کسب نظرات از کارشناسان مربوطه و پایایی آن با محاسبه ی ضریب آلفای کرونباخ، به تایید رسیده است. تحلیل اطلاعات نیز با استفاده SPSS، Lisrel و GIS صورت گرفت. جامعه آماری تحقیق، خانوارهای 20 روستای جزیره که در محدوده 23 ژئوسایت ژئوپارک قشم واقع شده اند، است. نتایج مطالعه اسنادی موجود نشان می-دهد میزان رشد فرصت های شغلی در مناطق روستایی جزیره طی سال های 1385- 1390 و 1390 – 1395، به ترتیب 53/2 و 64/4 درصد بوده است و 98/28 درصد از مهاجرت ها به روستاهای جزیره قشم با هدف جستجوی کار و یا جستجوی کار بهتر بوده است. نتایج مطالعه میدانی نیز نشان می دهد از مجموع سه هدف اصلی شبکه جهانی ژئوپارک، گسترش ژئوتوریسم و تأسیس ژئوپارک قشم به ترتیب در بعد حفاظت از میراث تاریخی و طبیعی 98 درصد، در بعد آموزش و حفظ فرهنگ بومی 84 درصد و در نهایت در بعد رونق اقتصاد جامعه محلی 83 درصد تأثیرگذار بوده است.
سناریونویسی در گردشگری پزشکی کلان شهر مشهد با تأکید بر گردشگری مذهبی
منبع:
گردشگری و اوقات فراغت دوره ۶ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۱
141 - 154
حوزههای تخصصی:
گردشگری صنعتی است که توسعه اقتصادی و درعین حال توسعه پایدار را به دنبال دارد. گونه های مختلفی از گردشگری وجود دارد و برنامه ریزان می توانند با شناخت علایق و سلایق گوناگون، زیرساخت های مادی و معنوی را برای آن ها فراهم کنند. در این پژوهش، با مدنظر قراردادن دو گونه از گردشگری یعنی گردشگری پزشکی و گردشگری مذهبی، سناریوهایی در این دو حوزه گردشگری تدوین شده است. هدف از تحقیق حاضر آینده پژوهی در گردشگری پزشکی شهر مشهد به منظور دستیابی به درکی بهتر از شرایط آینده گردشگری پزشکی مشهد است که با روش کمّی (پیمایش) و رویکرد سناریونویسی شوارتز انجام شده است. با تحلیل داده ها و بر اساس ماتریس بحرانی، دو پیشران خدمات گردشگری پزشکی بهینه و رضایتمندی گردشگر از خدمات پزشکی انتخاب شده و سناریوهای چهارگانه طلایی (قاصدک)، فاجعه (خرزهره)، میانه1 (دلهره) و میانه 2 (هراس) بر اساس منطق سناریونویسی تدوین شده است. سناریوی مطلوب در این پژوهش سناریوی طلایی (قاصدک) درنظر گرفته شده است که در آن با دو پیشران افزایش خدمات گردشگری بهینه و افزایش رضایت گردشگران پزشکی مواجه ایم. بر اساس نتایج تحقیق، راه رسیدن به این سناریوی مطلوب تلاقی افزایش خدمات گردشگری پزشکی مذهبی با افزایش رضایتمندی گردشگران پزشکی مذهبی است.
بررسی تغییرات مکانی غلظت آلاینده های سرب و کادمیم در خاک سطحی بخش هایی از ایران مرکزی (مطالعه موردی: دشت قم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۸
59-78
حوزههای تخصصی:
آلودگی های زیست محیطی از مهم ترین عوامل مؤثر بر تخریب و تنزل کیفیت اجزای بیوسفر محسوب شده و در این میان فلزات سنگین به دلیل سمیت، تجزیه پذیری و تحرک کم در خاک و تجمع زیستی در گیاهان موردتوجه هستند. این پژوهش با هدف تهیه نقشه پراکنش سرب و کادمیم خاک های سطحی بخش هایی از استان قم به مرکزیت شهر قم، با کاربری های متفاوت کشاورزی، شهری و صنعتی بایر در دو شکل کل و قابل جذب انجام گرفته است. توزیع مکانی این عناصر در خاک های سطحی با کاربری های متفاوت به وسعت 1054 کیلومترمربع بررسی شد. نمونه برداری در 209 نقطه با شبکه بندی منطقه مطالعاتی انجام و مقدار کل و قابل جذب سرب و کادمیم با استفاده از دستگاه جذب اتمی تعیین شد. واریوگرام های همه جهته عناصر مذکور توسط نرم افزار Variowin ترسیم گردید. به دلیل عدم دستیابی به ساختار مناسب تغییر نما در مورد کادمیم، کریجینگ و تهیه نقشه در مورد آن صورت نگرفت. میانیابی به روش کریجینگ نقطه ای و با نرم افزار WinGslib صورت گرفت. به منظور تعیین دقت تخمین های انجام شده از MEE، MSEE استفاده گردید. دامنه تغییرات سرب کل با حداقل 6/9 و حداکثر 4/123 میلی گرم بر کیلوگرم، مقدار 8/113 گزارش می گردد. در این مطالعه حداقل و حداکثر غلظت کادمیوم کل به ترتیب 2/0 و 5/5 بوده است. میانگین غلظت سرب قابل جذب در منطقه مطالعاتی 1/4 میلی گرم بر کیلوگرم با حداقل 5/0 و حداکثر 8/34 میلی گرم بر کیلوگرم است. بر اساس نقشه های پراکنش سرب به نظر می رسد عامل مؤثر بر روند افزایشی این عنصر، نوع کاربری باشد. اراضی با کاربری شهری و صنعتی بیشترین مقدار سرب کل و قابل جذب را دارا بودند که نشان از پتانسیل بالای منطقه برای آلودگی است. لذا لازم است اقدامات مدیریتی لازم جهت جلوگیری از بروز حوادث مخرب زیست محیطی انجام گیرد.
قدرت داستان سرایی رسانه های اجتماعی در توسعه مقصد گردشگری قشم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۲۶)
203 - 220
حوزههای تخصصی:
از زمانی که مقاصد گردشگری در رسانه های اجتماعی معرفی شدند، قدرت گردشگران در توصیف، اظهارنظر، تغییر و تحریف روایت های مربوط به یک مقصد گردشگری با توجه به تجربیات و نظرات شخصی شان، روبه افزایش بوده است و این خود چالش بزرگی را برای سازمان های بازاریابی گردشگری ایجاد کرده است که چگونه در رسانه های اجتماعی داستان های مورد نظرشان را جهت توسعه یک مقصد گردشگری روایت کنند. پژوهش حاضر، با تمرکز بر این چالش، شناسایی ابعاد قدرت داستان سرایی رسانه های اجتماعی آنلاین در توسعه یک مقصد گردشگری را هدف خود قرار داده است. رویکرد این پژوهش، کیفی و جامعه آماری موردمطالعه شامل تمامی داستان های مربوط به مقصد گردشگری قشم بود که در رسانه های اجتماعی آنلاین روایت شده اند. به کمک روش نمونه گیری قضاوتی 108 داستان موردبررسی قرار گرفتند. روایت ها با جست وجو در وب سایت ها و وبلاگ های گردشگری و با استفاده از روش کدگذاری سه مرحله ای باز، محوری و انتخابی در قالب شبکه مضامین تحلیل شدند. نتایج حاکی از شناسایی 9 مضمون سازمان دهنده و 44 مضمون پایه در خصوص قدرت داستان سرایی گردشگری قشم به عنوان مضمون فراگیر بودند. نتایج نشان داد که گردشگران می توانند با استفاده از قابلیت های داستان سرایی و ابعاد آن در رسانه های اجتماعی هویت ها، فعالیت-ها، تجارب و ایده های شان را توصیف نمایند، نقش اجتماعی بسازند، وضعیت خود را ارتقاء دهند، گفتمان هایشان را گسترش داده و با جذب مخاطبان، روایت های مقاصد را تحت تأثیر قرار دهند. استفاده از روش کیفی داستان سرایی از نقاط قوت پژوهش حاضر به شمار می رود، چون در هیچ یک از پژوهش های مشابه داخلی تاکنون برای تحلیل روایت های مربوط به یک مقصد گردشگری از آن استفاده نشده است.
پیش بینی تعداد گردشگران بر اساس رکوردهای اطلاعاتی گوگل ترندز با روش یادگیری ماشینی (موردمطالعه: گردشگران شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال دهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۲۷)
67 - 79
حوزههای تخصصی:
با توسعه صنعت گردشگری و رشد کسب وکارهای مرتبط، کسب اطلاعات به روز در برنامه ریزی صحیح و برآورد دقیق تعداد گردشگران، به منظور به کارگیری کارآمد منابع با هدف توسعه زیرساخت ها و افزایش درآمد، ضروری است. وجود برنامه های دقیق درنهایت به ارتقای سطح رضایت گردشگران ورودی منجر می شود. با توسعه فرهنگ جست وجوگری اطلاعات، گردشگران معمولاً پیش از آغاز سفر، به جست وجوی اطلاعات مربوط به اقامتگاه ها و خدمات گردشگری موجود در مقصد، از طریق منابع اینترنتی، اقدام می کنند. در پژوهش حاضر، با استفاده از داده های منتخب مربوط به پرس وجوهای کاربران سراسر جهان در موتور جست وجوی گوگل درمورد امکانات و توانمندی های گردشگری شهر یزد، تعداد گردشگران آتی این شهر پیش بینی شده است. داده های پژوهش را آمارهای جست وجوی کاربران تشکیل می دهد که از سامانه گوگل ترندز پایین گذاری شده و با استفاده از روش یادگیری ماشینی مدل پیش بینی، طراحی و اعتبارسنجی شده است. پس از آماده سازی و تحلیل داده ها، مشخص شد که پرس وجوهای ثبت شده در گوگل ترندز، قدرت فراوانی (بیش از 95 درصد) در پیش بینی تعداد گردشگران شهر یزد در بازه زمانی سال 2014 تا 2019 در مقاطع ماهانه دارد
نظام حقوقی حاکم بر نظارت بر اماکن گردشگری در حقوق ایران
حوزههای تخصصی:
امروزه به گردشگری به عنوان یکی از مؤلفه های توسعه نگریسته می شود. دولت ها با سرمایه گذاری و تدوین قوانین و مقررات لازم، در تلاش اند تسهیلات بهتری در گردشگری، به عنوان مولد اقتصادی با ضریب تکاثر بالا، ارائه نمایند. در این بین، تأسیسات گردشگری و قوانین و مقررات ناظر بر آن یکی از عناصر حیات بخش و زیر ساختی صنعت گردشگری به شمار می رود. این پژوهش با هدف بررسی نظام حقوقی حاکم بر نظارت بر اماکن گردشگری (به عنوان بستر این صنعت) می کوشد نقاط قوت و ضعف این گونه نظارت ها را بر تأسیسات گردشگری تبیین نماید. پژوهش پیش رو از نوع کاربردی است که با بهره گیری از قوانین و مقررات انجام شده و اطلاعات لازم به روش کتابخانه ای گردآوری شده است. نتایج بیان می دارد که از یک سو وجود قوانین و مقرراتْ افق های نظارتی فعالیت اماکن و تأسیسات گردشگری را شفاف کرده است و از سوی دیگر، وجود نهادهای نظارتی متعدد موجب سرخوردگی سرمایه گذاران و بهره برداران در این حوزه شده است. وجود نهادهای متعدد و متناظر نظارتی باعث خواهد شد فعالان حوزه گردشگری، با هدف خلاصی از تنوع قوانین و مقررات دست وپاگیر، از روش های غیر اخلاقی و غیر قانونی برای پیشبرد فعالیت های خود استفاده کنند.
توزیع مکانی روند فراوانی بارش سالانه در شمال باختری ایران در دوره آماری 1970 تا 2013(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۹
123 - 140
حوزههای تخصصی:
بارش یکی از برجسته ترین عناصر و پدیده های آب و هوایی است. شناخت بارش و به ویژه شناسایی دگرگونی های آن یکی از نخستین گام ها در برنامه ریزی های محیطی مبتنی بر دانسته های آب وهوایی است. یکی از ویژگی های رفتاری بارش دگرگونی های درازمدت آن در راستای زمان (روند) است. به نظر می رسد که روند سری های زمانی بارش بیش از آنکه از الگویی خطی پیروی کند، رفتاری غیرخطی داشته باشد. ازاین رو در این پژوهش کوشش شده است تا توزیع مکانی روند فراوانی بارش سالانه در شمال باختری ایران در دوره آماری 1970 تا 2013 میلادی، با استفاده از الگوهای خطی و چندجمله ای بررسی شود. در این راستا از داده های 219 ایستگاه همدید، آب و هواشناسی و باران سنجی استفاده شده است. یافته ها نشان داد که الگوهای خطی در آشکارسازی روند بارش سالانه در شمال باختری ایران با کاستی های فراوانی همراه هستند؛ به گونه ای که بر پایه یک الگوی خطی فراوانی بارش تنها در 82/21 درصد از شمال باختری ایران روند معنی داری داشته اند. حال آنکه با افزودن الگوهای درجه 2 و درجه 3 روند فراوانی بارش در 1/83 درصد از منطقه معنی دار می شود. چنانچه الگوی دارای بالاترین درجه را پایه گزینش الگوی برتر در هر یاخته بدانیم؛ آنگاه روند فراوانی بارش سالانه در 4/6 درصد از شمال باختری ایران دارای الگوی خطی، در 7/10 درصد دارای الگوی درجه 2 و در 66 درصد از منطقه دارای الگوی درجه 3 است. ازاین رو تنها در 9/16 درصد از منطقه هیچ روند معنی داری رخ نداده است. همچنین دریاچه ارومیه و رشته کوه های مرکزی منطقه نقش آشکاری بر تنوع توزیع مکانی روند بارش داشته اند. به گونه ای که کانون روندهای درجه 2 و دست کم بخش زیادی از روندهای خطی پیرامون دریاچه و در باختر کوه های مرکزی است. ازسوی دیگر گسترش روندهای درجه 3 در تمامی موقعیت های جغرافیایی به غیر از پیرامون دریاچه این گمانه را ایجاد می کند که روندهای درجه 3 بیش تر زیر اثر اطلاعات و رویدادهای بزرگ مقیاس آب وهوا شکل گرفته اند.
پهنه بندی پتانسیل خطر وقوع سیلاب حوضه آبخیز قطورچای با روش های تصمیم گیری چندمعیاره ANP و WLC(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال هشتم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
150-135
حوزههای تخصصی:
پهنه بندی خطر سیل در واقع ابزار اساسی برای مدیریت کاهش خطرات سیل است و وسیله ای قانونی در دست دولت و مسئولان برای کنترل و مدیریت کاربری اراضی و برنامه های توسعه هم زمان با کاهش خطرهای سیل و حفاظت محیط زیست است. بنابراین هدف از پژوهش حاضر تعیین پهنه های خطر وقوع سیلاب در حوضه آبخیز قطورچای با استفاده از فرآیند تحلیل شبکه ای ( ANP ) می باشد. سپس با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی ( GIS )، تصاویر ماهواره ای، داده های ایستگاه سینوپتیک، فرآیند تحلیل شبکه و روش تلفیق لایه ها، پتانسیل سیل خیزی حوضه آبخیز قطورچای مدل سازی شده است. نقشه نهایی خطر سیل خیزی بر پایه ترکیبی از عوامل و عناصر اقلیمی و فیزیکی شامل عوامل کاربری اراضی، زمین شناسی، پوشش گیاهی، توپوگرافی، شیب و قابلیت اراضی تهیه شد. وزن هر یک از معیارها با روش ANP و جهت مدل سازی فضایی و تلفیق لایه ها برای تهیه نقشه پتانسیل سیل خیزی از روش WLC استفاده گردید. نتایج حاصل از پهنه بندی ریسک سیل خیزی نشان داد که لایه Qal از زمین شناسی، شیب های کم تر از 3 درصد، واحد تیپ های اراضی خاک 5، 6 و7 و هم چنین فقر پوشش گیاهی به عنوان پهنه های سیلابی شناسایی شدند. نتایج به دست آمده از مدل تحلیل شبکه ای بیانگر این واقعیت است که بخشی از حوضه تحت تأثیر خطر وقوع سیلاب با پتانسیل بسیار بالا قرار دارد، که به طور عمده در پایین دست حوضه واقع شده است. بدین سبب شبکه های رتبه 3 و 4 به عنوان پهنه های سیل خیز و نواحی هدایت کننده سیلاب به نواحی پایین دست می باشند. هم چنین شبکه های رودخانه ای رتبه 5 و بالاتر در محدوده سیلاب دشت ها و یا پایاب رودخانه ای قرار دارند و معمولاً دارای سیلاب های سطحی و گسترده هستند. لذا نواحی مستعد سیلاب و ارائه راهکارهای مؤثر به منظور مدیریت سیلاب یکی از اقدامات اساسی در کاهش خسارت ناشی از سیلاب است.
طراحی الگوی رفتار سازگاری در برابر تغییرات اقلیم: مطالعه موردی زنان شالی کار استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و چهارم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
71 - 110
حوزههای تخصصی:
اثرات منفی ناشی از تغییرات اقلیم و تلاش برای کاهش آنها با تأثیرات متفاوت بر زنان و مردان همراه بوده و نقش زنان، به عنوان بازیگران مهم و دارندگان دانش و مهارت های قابل توجه، در سازگاری با این تغییرات درخور اهمیت است. پژوهش حاضر، با هدف طراحی الگوی رفتار سازگاری با تغییرات اقلیم در بین زنان شالی کار استان مازندران و با بهره گیری از مدل توسعه یافته نظریه انگیزش حفاظت صورت پذیرفت. بدین منظور، 173 نفر از این زنان شالی کار که در سال زراعی 96-1395 به کشت برنج پرداخته بودند، از طریق نمونه گیری طبقه ای با انتساب متناسب انتخاب شدند. به منظور جمع آوری اطلاعات، از پرسشنامه استاندارد استفاده شد. نتایج نشان داد که ارزیابی تهدید و ارزیابی مقابله زنان شالی کار بر رفتار سازگاری آنها با تغییرات اقلیم اثر مثبت و معنی دار دارند؛ همچنین، درک مشکلات دارای بیشترین اثر بر ارزیابی تهدید و نیز هزینه های پاسخ دارای بیشترین اثر بر ارزیابی مقابله با تغییرات اقلیم توسط آنهاست. با توجه به نتایج، پیشنهاد می شود که سازمان های دولتی و خصوصی مرتبط با کشاورزی، منابع طبیعی، تغییرات اقلیم و نیز سازمان های بین المللی همچون هیئت بین الدول تغییرات اقلیم و کنوانسیون سازمان ملل متحد در مورد تغییرات اقلیمی نسبت به آموزش رفتارهای حفاظتی و سازگارانه تر به زنان شالی کار اقدام کنند. نتایج تحقیق حاضر به شناسایی رفتارهای تعیین کننده سازگاری زنان در برابر تغییرات آب و هوایی و مداخلات راهبردی لازم برای سازگاری مؤثرتر آنها کمک می کند.
بررسی میزان تاب آوری شهری با استفاده مدل Waspasو WP (نمونه موردی: شهر ساری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۷
225 - 241
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر بیشتر پژوهش های مرتبط با مخاطرات، پارادایم خود را از مدل کاهش تلفات و خسارت به یک مدل جامع تر تاب آور اجتماع محلی تغییر داده اند. بر این اساس دید گاه ها و نظریه های مدیریت سوانح و توسعه پایدار در پی ایجاد جوامع تاب آور در برابر مخاطرات طبیعی هستند. تاب آوری میزان مقاومت سیستم ها، توانایی آن ها در تحمل تغییر و اختلال و تداوم روابط موجود بین افراد و متغیرهاست. این تحقیق با در نظر گرفتن چنین تعریفی برای تاب آوری به ارزیابی میزان تاب آوری هفت محله شهر ساری (چهارراه بخش هشت- سلمان فارسی- پیروزی، طبرستان، هسته مرکزی شهر-شهرداری سمت دروازه بابل، معلم، منطقه آزاد بعثت- نهضت و شهبند و راه بند) در برابر مخاطرات طبیعی پرداخته است. مبنای تحلیل فضایی در این پژوهش تقسیمات واحدهای برنامه ریزی محلات (مطابق طرح جامع شهر) است. جامعه نمونه برابر با جامعه آماری (18 نفر کارشناسان شهرداری، مسکن و شهرسازی منابع طبیعی و ...) است. هفت شاخص (مقاومت ساختمان، بستر زمین و زیرساخت های شهری، فضاهای باز، محیط کالبدی، کاربری ها، اقتصادی و اجتماعی) طراحی و داده های موردنیاز حاصل شد؛ درنهایت شاخص های مختلف جهت مطلوبیت بخشی به برنامه ریزی مخاطرات محیطی توسط کارشناسان وزن دهی گردید. درواقع ارزیابی میزان تاب آوری شهری و رتبه بندی محلات در شهر ساری از آن عبور می کنند با استفاده از مدل های ارزیابی WP و WASPAS انجام می شود. نتایج تحقیق نشان می دهد که از هفت محله شهر ساری، تنها یک محله ( چهارراه بخش هشت، سلمان فارسی) در وضعیت بسیار خوب و محله طبرستان در وضعیت خوب به لحاظ میزان تاب آوری قرار دارند.
تحلیل کانونی رابطه بین ابعاد سرمایه اجتماعی و مؤلفه های پایداری فعالیت شالی کاران چندکاره در حوضه آبریز دشت هراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و چهارم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
81 - 104
حوزههای تخصصی:
سرمایه اجتماعی به عنوان شالوده و زیربنای توسعه درون زا در یک جامعه به طور عام و جامعه روستایی به طور خاص در نظر گرفته می شود. بر این اساس، هدف تحقیق حاضر بررسی همبستگی کانونی بین ابعاد سرمایه اجتماعی و مؤلفه های پایداری فعالیت شالی کاران چندکاره در حوضه آبریز دشت هراز بود. تحقیق حاضر، از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ روش، توصیفی-پیمایشی بود و جامعه آماری آن را کلیه شالی کاران چندکاره در حوضه آبریز دشت هراز تشکیل می دهند که به علت در دست نبودن بانک اطلاعاتی مناسب، برای نمونه گیری، از روش نمونه گیری گلوله برفی استفاده شد و در نهایت، 182 شالی کار چندکاره شناسایی شدند و در تحقیق مشارکت کردند. نتایج نشان داد که رابطه بین متغیرهای کانونی سرمایه اجتماعی و پایداری فعالیت شالی کاران چندکاره 41/0 است؛ همچنین، هفده درصد از تغییرات متغیر کانونی پایداری فعالیت شالی کاران چندکاره با متغیر کانونی سرمایه اجتماعی تبیین می شود. از این رو، هرچه میزان مؤلفه های شناختی و ساختاری در بین شالی کاران چندکاره بیشتر باشد، به همان نسبت، میزان پایداری بوم شناختی، اجتماعی و اقتصادی بالاتر خواهد بود.
پهنه بندی احتمال وقوع زمین لغزش در پایین دست سد سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش انتخاب بهترین مدل و شناسایی پهنه های خطر زمین لغزش در حوضه های پایین دست سد سنندج است. منطقه مورد مطالعه به مساحت 7/970 کیلومتر مربع در پایین دست سد سنندج قرار دارد و بر روی زون ساختاری سنندج - سیرجان واقع شده است. در این مطالعه از 9 عامل موثر بر زمین لغزش، شامل شیب، جهت شیب، فاصله از گسل، فاصله از جاده، فاصله از آبراهه، لیتولوژی، کاربری اراضی و بارش استفاده شد . با استفاده از تصاویر ماهواره ای Landsat 8 ETM ، تعداد ۲۳۷ نقطه لغزشی مشخص گردید. سپس نقشه پراکنش زمین لغزشهای منطقه تهیه شد. همچنین 89 نقطه غیرلغزشی، به منظور استفاده در مراحل آموزش و آزمایش شبکه عصبی پرسپترون در داخل شیبهای کمتر از 5 درجه مشخص شدند. در مدل شبکه عصبی مصنوعی لایه ی میانی به صورت پیش فرض نرم افزار انتخاب شد. از 70 درصد زمین لغزشهای رخداده، جهت آموزش شبکه عصبی و از 30 درصد مابقی به عنوان داده های زمین مرجع جهت آزمایش و کالیبره کردن مدل استفاده شد. داده ها با استفاده از یک شبکه پرسپترون چندلایه با الگوریتم یادگیری آدام آموزش دیدند. ساختار نهایی شبکه دارای 9 نرون در لایه ورودی، 30 نرون در لایه میانی و 1 نرون در لایه خروجی است. در مدل AHP پس از محاسبه ی وزن نهایی زیرمعیارها، وزن های محاسبه شده را به جدول توصیفی لایه های اطلاعاتی عوامل موثر اضافه نموده و در نهایت نقشه ی پهنه بندی خطر زمین لغزش در منطقه بدست آمد. پس از آماده سازی مدلها، منطقه ی مورد مطالعه با 9 متغیر ورودی تحلیل شد. نتایج تحلیل به صورت نقشه ای با پنج طبقه خطر زمین لغزش برای هر مدل ترسیم گردید. از 5 روش محاسبه میزان خطا جهت صحت سنجی مدلها استفاده شد . بر اساس مدل شبکه عصبی، حدود 31 درصد و مدل AHP ۳۵ درصد از منطقه در محدوده مناطق مطلوب جهت فعالیتهای انسانی قرار دارد. همچنین بر اساس مدل شبکه عصبی حدود 39 درصد و مدل AHP ۳۳ درصد از منطقه در محدوده مناطق نامطلوب و بسیار نامطلوب قرار گرفته اند. مناطق مخاطره آمیز عمدتا در غرب و جنوب غرب حوزه واقع شده اند. مقایسه نتایج صحت سنجی نشان می دهد که مدل شبکه عصبی پرسپترون دارای دقت بهتری نسبت به مدل تحلیل سلسله مراتبی است. بر اساس روش AHP پارامترهای شیب، لیتولوژی و کاربری اراضی بیشترین نقش را در وقوع زمین لغزش منطقه دارند.
پیش بینی خطر تخریب جنگل با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی و مدل رگرسیون لجستیک (مطالعه موردی: شهرستان سردشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۰
69 - 92
حوزههای تخصصی:
مدل سازی الگوی مکانی– زمانی در تغییرات پوشش جنگل اطلاعات ارزشمندی را جهت درک بهتر فرآیند تغییر، تعیین عوامل مؤثر مناطق در معرض تغییر فراهم می آورد. در این پژوهش سعی و تلاش ما بر آن بوده تا با استفاده از قابلیت ها و توانایی های فناوری های روز ازجمله سنجش ازدور، سیستم اطلاعات جغرافیایی عوامل موٌثر بر کاهش و تخریب جنگل های غرب ایران را شناسایی کرده و سپس در قالب الگوی محاسباتی مناسب به صورت یک مدل ریاضی بر گرفته از رفتار طبیعت پیاده سازی کنیم. در این پژوهش به منظور بررسی کاهش پوشش جنگلی شهرستان سردشت در استان آذربایجان غربی، از طریق تصاویر سنجندهMSS ، ETM و OLIمربوط به سال های 1356، 1379 و 1397 استفاده گردید. تصاویر ذکر شده مورد پیش پردازش و پردازش قرار گرفتند و به دو طبقه جنگل و غیر جنگل طبقه بندی شدند. برای بررسی ارتباط مکانی کاهش پوشش جنگل با عوامل فیزیوگرافی و انسانی از روش آماری رگرسیون لجستیک استفاده شد. برای به دست آوردن نقشه شایستگی تبدیل اراضی، رابطه رگرسیون لجستیک بین نقشه کاهش پوشش جنگلی سال های 1356 تا 1379 و 1379 تا 1397 و همچنین عوامل مؤثر بر آن، برقرار شد. درنهایت، یک مدل مکانی ساده که توانایی پیش بینی پراکنش مکانی تخریب جنگل را با استفاده از رگرسیون لجستیک دارد، ارائه شد. نتایج نشان داد که در طول 41 سال حدود 33721 هکتار از سطح جنگل های شهرستان سردشت کاسته شده است. با توجه به نتایج مشخص شد که از متغیّرهای توپوگرافی، پارامترهای فاصله از جاده و فاصله از روستا بر میزان تخریب جنگل بیشترین تأثیر را داشته اند.
تحلیل روش شناسی مطالعات جغرافیا در ایران،نقدی بر کمی گرایی افراطی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقد نشانگر پویایی در عرصه های علمی است و علم جغرافیا نیز به عنوان یک علم ریشه دار به ویژه بعد از سال 1923 با نقد انس گرفته است و وجود بسترهای انتقادی را الهام بخش پیشرفت نظریه های علمی و دگرگونی در روش های موجود می داند. اگر صف بندی روش های علمی در جغرافیا را متأثر از دیدگاه های هارتشورن و شیفر و در قالب استثناگرایی و مکتب علم فضایی بدانیم، گرایش های موجود در روش های تحلیل در این علم را نیز می بایست در دو مقوله کمی و کیفی دنبال نماییم. دغدغه جغرافیدانان در به کارگیری کمیت رسیدن به چارچوبی است که بر مبنای آن مطالعات جغرافیایی به قوانینی علمی برسد که بدین منظور به کارگیری استدلال های کمی، علوم جغرافیایی را در رسیدن به این هدف یاری می رساند. براین اساس رویکرد غالب در جغرافیای کشور ما نیز به این طیف فکری گرایش داشته و ابعاد این روش علمی به ویژه دهه اخیر در پایگاه های علمی کشور رشد شتابانی پیدا کرد که مصادیق آن نگارش پایان نامه ها و مقالات فراوان با تحلیل کمی است. این پژوهش به آسیب شناسی روش های کمی در جغرافیای معاصر ایران می پردازد و برای مصادیق این آسیب ها تحلیل محتوای مقالات را در سه مجله علمی - پژوهشی داخلی را دستمایه این بررسی قرار داده است. اطلاعات مورد نیاز این پژوهش با استفاده از منابع اسنادی و بهره گیری از محتوای مقالات فصلنامه های «پژوهش های جغرافیای انسانی»، «مطالعات برنامه ریزی سکونتگاه های انسانی» و «فضای جغرافیایی» به دست آمده است. داده ها با استفاده از اطلاعات مستخرج از این مجلات و تطبیق محتوای این پژوهش ها با مفاهیم، محورها و رسالت های جغرافیدانان مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفته اند. نتایج این پژوهش نشان داد که در 6/92 درصد از تحقیقات شیوه گردآوری اطلاعات به صورت میدانی و در 7/64 درصد از آن ها تکنیک پرسشنامه به عنوان شیوه غالب مورد استفاده قرار گرفته است. در بین سؤالات اساسی جغرافیا هنوز پیگیری چیستی و کجایی پدیده ها غلبه دارد و در 3/79 درصد مقالات شیوه کمی در تحلیل داشته که در بخشی از آنها جهت اثبات بین متغیرها نیازی به همبستگی و تحلیل رگرسیونی وجود نداشته است نتیجه بررسی مقالات در مجلات این پژوهش نشان داد که دغدغه های جغرافیای مدرن در اغلب نوشته های جغرافیایی دیده نمی شود، بطوریکه تنها 30 درصد از پژوهش ها به مسائلی چون «نظریه ای اجتماعی»، «اقتصاد سیاسی» و «نظریه های فرهنگی» پرداخته اند که تا حدی بر محافظه کار بودن پژوهش های جغرافیایی ایران گواهی می دهد.
سیاست فشار حداکثری آمریکا و راهبرد مهارگریزی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به موازات تحول در موازنه قدرت جهانی، نظم ژئوپلیتیکی خاورمیانه با گذار از عصر آمریکایی به سمت یک وضعیت چندقطبی در حال تغییر است. وضعیتی که ناظر بر افول هژمونی ایالات متحده و ظهور قدرت های منطقه ای به منظور شکل دهی به نظم در حال ظهور خاورمیانه است. در این میان، ایران به عنوان یک دولت انقلابی و یک قدرت تجدیدنظر طلب، با اتخاذ راهبردهای نامتقارن سعی در به چالش کشیدن نظم بین المللی لیبرال و تثبیت موقعیت خود به عنوان یک قدرت منطقه ای نظم ساز است. در نقطه مقابل، ایالات متحده با همراه ساختن متحدان بین المللی و منطقه ای خود و در قالب سیاست فشار حداکثری به دنبال تحمیل انزوای ژئوپلیتیکی، تغییر رژیم و تغییر موازنه قدرت منطقه ای علیه ایران بوده است. با وجود این، راهبرد مهار آمریکا قادر به تضعیف ظرفیت های کنشگری ایران در ژئوپلیتیک در حال تغییر منطقه ای نبوده است. سوال اصلی این است که ایران با بهره گیری از چه استراتژی توانسته در مقابل فشار حداکثری ایالات متحده و متحدان منطقه ای آن به منظور تحمیل انزوای ژئوپلیتیکی، موقعیت و قدرت خود را حفظ کند؟ فرضیه این نوشتار این است که در مقابل فشارحداکثری ایالات متحده، جمهموری اسلامی ایران سیاست مهارگریزی را به عنوان راهبرد اصلی خود برگزیده است. این سیاست که از طریق "بازدارندگی نامتقارن" اعمال می شود در سه قالب بهره گیری از گروه های پروکسی، ارتقای توانمندی موشکی و بازدارندگی دریایی اعمال شده است. ذکر این نکته ضروری است که این پژوهش در قالب روش توصیفی-تحلیلی به بررسی فرضیه تحقیق خواهد پرداخت .
تببین هستی شناسی دولت ناحیه ای کردستان عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال ششم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۲
47 - 63
حوزههای تخصصی:
29 سال از تشکیل اولین دولت ناحیه ای در بخشی از مناطق کردنشین عراق شامل استان های اربیل، سلیمانیه، دهوک و حلبچه می گذرد. اقلیم کردستان و دولت منطقه ای آن از زوایای مختلفی موردمطالعه و بررسی واقع شده است؛ اما تاکنون از منظر هستی شناسی، موردبررسی و مطالعه واقع نگردیده است؛ این مقاله در پی بررسی و شناخت هستی شناسی این دولت ناحیه ای از منظر «ماهیت و چیستی» و «چرایی و ضرورت» می باشد. این پژوهش ازلحاظ ماهیت، توصیفی-تحلیلی می باشد. در این تحقیق روش گردآوری اطلاعات، با توجه به نوع و ابعاد آن به صورت کتابخانه ای می باشد و در تجزیه وتحلیل اطلاعات از روش کیفی استفاده شده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد عوامل مؤثر در تبیین هستی شناسی دولت ناحیه ای کردستان – عراق چندعاملی بوده که برخی از عوامل نقش پایه ای و زیربنایی داشته اند. مهم ترین عامل تأثیرگذار در فرایند شکل گیری دولت ناحیه ای کردستان، مسئله ی هویت طلبی ناحیه ای بوده است. هویت طلبی ناحیه ای زمینه ساز شکل گیری اندیشه ناسیونالیسم قومی و به تبع آن مطالبه ی حق تعیین سرنوشت با توجه به تمایزات جغرافیایی و فرهنگی میان کردستان و سایر بخش های عراق و در چهارچوب الگوهای رایج در سازمان دهی سیاسی فضا یعنی خودمختاری و فدرالیسم بوده است.
تهیه و تحلیل نقشه خطر سیلاب با استفاده از مدل هیدرولیکی HEC RAS و RAS MAPPER (مطالعه موردی: رودخانه سوک چم کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۹
19 - 37
حوزههای تخصصی:
سیل یکی از بلا های طبیعی رایج است که می تواند زیر ساخت های شهری و روستایی و جان و اموال را با خطر مواجه کند. هدف از انجام این پژوهش تهیه و تحلیل نقشه خطر سیل دو روستای خنچه و بارونق در امتداد بخشی از رودخانه سوک چم است. ابتدا نقشه توپوگرافی با استفاده از Google Earth و Global mapper ساخته شد. سپس با استفاده از نقشه توپوگرافی ساخته شده در محیط نرم افزار AutoCAD Civil 3D برای بازه مطالعاتی سطح ایجاد گردید. سپس با استفاده از سطح ساخته شده مقاطع عرضی، پروفیل طولی، کانال رودخانه، سواحل سیل گیر راست و چپ رودخانه سوک چم در محیط نرم افزار AutoCAD Civil 3D ساخته شد. برای شبیه سازی سیلاب در دوره بازگشت های 25، 50، 100، 200 ساله، مقاطع عرضی ساخته شده به نرم افزار HEC RAS انتقال داده شد. برای تبدیل دبی حداکثر روزانه به دبی حداکثر لحظه ای با توجه به مقدار P-value آزمون کولموگروف-اسمیرنوف (9/0) از روش فیل – استینر استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل فراوانی سیلاب نشان داد توزیع لوگ پیرسون نوع 3 مناسب ترین توزیع است. بر اساس نتایج حاصل، سطح سیل گیری برای دوره بازگشت های 25، 50، 100، 200 ساله به ترتیب 77/0، 9/0، 15/1، 47/1 کیلومترمربع به دست آمد. با توجه به نقشه خطر سیل در دوره بازگشت 100 ساله (پهنه پر خطر) به ترتیب حدود 5/41 و 5/4 درصد از دو روستای خنچه و بارونق در معرض خطر سیلاب متوسط تا خیلی زیاد قرار دارند. ایجاد دیواره های ساحلی و سامان دهی رودخانه در طول مسیر عبور رودخانه از این دو روستا امری ضروری است که می تواند خطرات ناشی از سیل را تعدیل نماید. استفاده از نقشه های تهیه شده برای انجام اقدامات کنت رل س یل، سامانه های پیش بینی و هشدار سیل، بیمه سیل و به طورکلی جهت اقدامات سازه ای و غیرس ازه ای مه ار س یل در منطقه پیشنهاد می شود.
ارزیابی و تحلیل میزان تاب آوری روستاها در برابر مخاطرات محیطی: مطالعه موردی روستاهای شهرستان سردشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و چهارم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
63 - 90
حوزههای تخصصی:
با توجه به شرایط خاص جغرافیایی روستاهای شهرستان سردشت در استان آذربایجان غربی، این روستاها در برابر تهدیدات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و منطقه ای مستعد وقوع حوادث می باشند. تحقیق حاضر، با تمرکز بر مفهوم تاب آوری، به بررسی و تحلیل تاب آوری روستاهای شهرستان سردشت در برابر مخاطرات طبیعی و انسانی در ابعاد گوناگون بر اساس موقعیت جغرافیایی آنها پرداخت. تحقیق به روش توصیفی و تحلیلی و گردآوری داده ها به شیوه های اسنادی و میدانی انجام شد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه و روش نمونه گیری طبقه بندی تصادفی بود. در بعد اقتصادی، نتایج تحقیق نشان داد که سرمایه و پس انداز کشاورز (در روستاهای دره ای)، اشتغال (در روستاهای دره ای)، درآمد حاصل از فعالیت های غیرکشاورزی (در روستاهای مرزی)، درآمد حاصل از وجوه ارسالی از شهر (هم در روستاهای کوهستانی و هم در روستاهای حاشیه شهر) و مالکیت املاک و تعداد زمین (در روستاهای مرزی) شاخص های دارای اهمیت بالا در تاب آوری به شمار می روند.
پایش نرخ جابجایی رانش زمین با استفاده از تکنیک پراکنش کننده های دائمی تصاویر راداری سنتینل 1 (مطالعه موردی: رانش مشایخ، شهرستان ممسنی فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال دهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۸
151 - 170
حوزههای تخصصی:
رانش زمین از جمله مخاطرات طبیعی است که به واسطه حرکات آرام، مستمر و تدریجی آن، پایش جابجایی و تغییرات آن مستلزم استفاده تکنیک های خاصی می باشد. در این راستا تکنیک تداخل سنجی پراکنش کننده های دائمی با برخورداری از پوشش زمینی وسیع و نیز قدرت تفکیک زمانی و مکانی بالا، یکی از دقیق ترین و کم هزینه ترین فنون سنجش از دور، برای شناسایی و نمایش جابجایی-های بوجود آمده در سطح زمین است. از آنجایی که روستای مشایخ شهرستان ممسنی فارس چندین سال است که با معضل رانش زمین درگیر است و این پدیده باعث تخریب تدریجی خانه ها و مزارع روستاییان شده است، این پژوهش سعی دارد تا با استفاده از تکنیک مذکور جابجایی توده رانشی را مورد ارزیابی و پایش قرار دهد. بدین منظور 75 تصویر راداری از سنجده سنتینل 1 طی 3 دوره از سال 2014 تا 2019 انتخاب و با روش پراکنش کننده های دائمی پردازش گردید. بر اساس نتایج به دست آمده حداکثر نرخ جابجایی صورت گرفته در سطح توده رانشی از تاریخ 2 اکتبر 2014 تا 31 می 2016 به میزان 1/5 سانتیمتر در سال، طی زمان 18 جولای 2016 تا 28 دسامبر 2017 به میزان 3/5 سانتیمتر در سال و در طول زمان 9 ژانویه 2018 تا 27 جولای 2019 به 7/5 سانتیمتر در سال رسیده است. علاوه بر آن مساحت توده رانشی از 5/3 کیلومتر مربع به 4 کیلومتر مربع گسترش یافته است. نتایج پژوهش حاکی از جابجایی مداوم، مستمر و پیشرونده گستره رانشی مشایخ در منطقه مورد مطالعه می باشد.