مطالب مرتبط با کلیدواژه

بحران های بین المللی


۱.

نقش ژئوپلیتیک در تشدید بحران های بین المللی (مطالعه موردی: بحران سوریه)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ژئوپلیتیک بحران های بین المللی بحران سوریه علایق ژئوپلیتیک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۶ تعداد دانلود : ۲۶۳
در ایجاد، گسترش و تشدید بحران های بین المللی متغیرهای متعددی نقش آفرینی می کنند؛ در این میان متغیر  ژئوپلیتیک وزن ویژه ای دارد. هدف این مقاله نیز بررسی رابطه بین این دو متغیر با استفاده از روش توصیفی –تحلیلی است. هرچه موقعیت ژئوپلیتیک کشور بحران زده از حیث دارا بودن منابع طبیعی و حضور در یک منطقه استراتژیک حائز اهمیت برای قدرت های بزرگ، برجسته تر باشد؛ بحران بوجودآمده استعداد بیشتری برای تبدیل شدن به یک بحران بین المللی را خواهد داشت. این فرضیه در مورد بحران سوریه به آزمون گذاشته می شود. مدعای پژوهش پیش رو درباره بحران سوریه این است که موقعیت برجسته ژئوپلیتیکی(منابع مادی، ارزشی و استراتژیک) سوریه یکی از عوامل اصلی تشدید بحران این کشور در طول 10 سال گذشته بوده است. به عبارت دیگر اگر سوریه موقعیت فعلی ژئوپلیتیکی(حضور در مرکز خاورمیانه، همسایگی با اسرائیل و دریای مدیترانه، حضور در مرکز رقابت های منطقه ای بین جریان محافظه کار و انقلابی منطقه و منابع نفتی و گازی) را نداشت؛ بحران در این کشور تشدید نمی شد.
۲.

بررسی نقش « هویت» در بحران های بین المللی: مطالعه موردی بحران سوریه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هویت بحران های بین المللی سازه انگاری مایکل برچر بحران سوریه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۱۵ تعداد دانلود : ۲۴۱
هویت را می توان حلقه اتصال نظریه سازه انگاری با مطالعات نظری مرتبط با بحران های بین المللی دانست. هویت ها پایه و اساس منافع و نقش ها می باشند و بازیگران بر اساس هویتی که برای خود متصور هستند دوست و دشمن خود را مشخص می کنند. لذا هدف مقاله پیش رو پاسخ به این پرسش است که «هویت» چه نقشی در «بحران های بین المللی» ایفا می کند؟ در پاسخ به این پرسش با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی این فرضیه آزمون می شود که  اگر بازیگرانی با هویت های متعارض، درگیر یک بحران شوند؛ آن بحران تشدید شده و به احتمال زیاد منجر به شیوه های خشن مدیریت بحران خواهد شد. بهترین نمونه این فرضیه نیز بحران سوریه است. شروع بحران سوریه به شدت متاثر از بحران هویت در داخل دولت سوریه بود؛ به همین دلیل دو تعارض هویتی (نوسلفی- علوی) و (کردی- عربی) در بحران برجسته شد و در ادامه نیز دو محور انقلابی و محافظه کار به رهبری ایران و عربستان و همچنین بازیگر سوم یعنی اردوغان با تمایلات عثمانیگری خود وارد بحران شده و تمام توان خود و نیروهای نیابتی و متحدین خود را برای حذف «دگرهای» هویتی خود بکار گرفتند. 
۳.

مدیریت بحران: ادراک تهدید و اعمال خشونت(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۵۷ تعداد دانلود : ۱۳۵
بازیگران جهان سیاست در مواجهه با بحران های بین المللی تا کنون از تکنیک ها و الگو های مختلفی برای مدیریت  بحران ها بهره برده اند.این الگو ها و تکنیک ها را می توان در دو گونه کلی مدیریت بحران مسالمت آمیز و مدیریت  بحران غیر مسالمت آمیز شناسایی کرد؛ البته نوع سومی نیز وجود دارد که ترکیبی از این دو دسته است. مکتب استنفورد یکی از نحله های است که در دسته دوم قرار گرفته و بر مدیریت خشونت بار بحران ها تمرکز دارد. از این رو سوال اصلی پژوهش، این است که چه عواملی سبب اتخاذ رویکردهای خشونت بار توسط دولت ها در مدیریت بحران های بین المللی می شود؟ فرضیه ای که مطرح می شود این است که بازیگران  درگیر در بحران ها، بنا به ادراک تهدید اهداف و منافع خود، از بیشترین میزان خشونت برای مدیریت بحران های بین المللی بهره می برند و بین شدت تهدید درک شده و شدت خشونت بکار گرفته شده در مدیریت بحران های بین المللی یک رابطه همبستگی مثبت برقرار است. یافته های تحقیق برمبنای الگوی مکتب استنفورد، حاوی این نکته است که یک عنصر بحران آفرین در  میان تصمیم گیرندگان کشور الف ذهنیتی را مبتنی بر ادراک تهدید ایجاد می کندکه پاسخ به این تهدید، به کنش های متقابل شکننده تر  و خشونت بار تر میان کشورهای الف و ب و احتمالاً دولت های دیگر منتهی خواهد شد و این گونه یک مارپیچ تصاعدی کنش متقابل خشونت آمیز در تعاملات این بازیگران شکل  خواهد گرفت. روش تحقیق در این پژوهش از نوع توصیفی تحلیلی و شیوه گردآوری داده ها،کتابخانه ای و اینترنتی  می باشد
۴.

نقش نهادهای بین المللی و منطقه ای در مدیریت بحران های بین المللی (مطالعه موردی: بحران سوریه)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۱۳۶ تعداد دانلود : ۹۸
نهادگرائی نئولیبرال وظیفه نهاد ها و سازمان های بین المللی و منطقه ای را تعدیل آنارشی و توسعه همکاری بین اعضا و حل و فصل مسالمت آمیز منازعات و بحران های بین المللی می داند؛ اما نگاهی به عملکرد نهادها در بحران های بین المللی به وضوح نشان می دهد که در عمل و نه در تئوری حق با نئورئالیست ها می باشد که بر این باورند نهادهای بین المللی و منطقه ای تنها پدیده های سیاسی هستند که بازتابی از اهداف و منافع بازیگران قدرتمند می باشند و کارآمدی آنها به شدت به این اصل کلیدی وابسته است که اهداف آنها با منافع قدرت های بزرگ در یک راستا و همسو باشد. برای آزمون این فرضیه در پژوهش حاضر، بحران سوریه به طور موردی بررسی می شود. مدعای پژوهش پیش رو درباره بحران سوریه این است که تعارض منافع قدرت های بزرگ در شورای امنیت و همچنین قدرت های منطقه ای حاضر در اتحادیه عرب درباره بحران سوریه علت اصلی شکست سازمان ملل و اتحادیه عرب در مدیریت مسالمت آمیز بحران سوریه بود. روش پژوهش توضیحی و تبیینی با راهبرد قیاسی و گونه کاربردی می باشد.