فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۶۴۱ تا ۲٬۶۶۰ مورد از کل ۱۰٬۴۰۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
سرمایه اجتماعی یکی از ارکان اصلی در توسعه پایدار محلی و توانمندسازی اجتماعی محسوب می شود. هدف از پژوهش حاضر تحلیل سرمایه اجتماعی درون گروهی ذی نفعان محلی روستای بزیجان در شهرستان محلات است. با توجه به تأکید بر مدیریت مشارکتی مبتنی بر سازگاری و تقویت سرمایه اجتماعی، تحلیل روابط اعتماد و مشارکت در بین ذی نفعان محلی امری ضروری است. بدین منظور با استفاده از پرسشنامه های تحلیل شبکه ای و مصاحبه مستقیم با تمامی ذی نفعان محلی (در ساختار گروه های خُرد توسعه روستایی که به دنبال اجرای یک طرح توانمندسازی جامعه روستایی در روستای بزیجان شکل گرفته است)، پیوندهای اعتماد و مشارکت در بین ذی نفعان محلی و گروه های هدف بررسی شد. قبل از اجرای طرح نتایج از کم بودن میزان اعتماد، مشارکت، انسجام و سرمایه اجتماعی حکایت داشت که پس از اجرای این طرح میزان این شاخص ها تا حد مطلوبی افزایش یافته بود. سرعت گردش، تبادل اعتماد و مشارکت بین افراد بعد از اجرای طرح در مقایسه با قبل از اجرای آن، افزایش یافته و اجرای طرح اتحاد و یگانگی بین افراد را افزایش داده بود. همچنین توانمندسازی اجتماعی در این روستا در حد مطلوبی حاصل شده بود. درنهایت می توان گفت اجرای این طرح سرمایه اجتماعی درون گروهی را افزایش می دهد. این امر به نوبه خود رانده شدن اجتماعی را کاهش و رفاه اجتماعی را افزایش می دهد و بر مشارکت گسترده ساکنان روستا اثر می گذارد.
ارزیابی نگرش جامعه روستایی به گردشگری، بر مبنای مدل معادلات ساختاری (مطالعه موردی: منطقه کوهستانی رودبار قصران، شهرستان شمیران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی نگرش و حمایت جامعه محلی از گردشگری در منطقه ای روستایی و کوهستانی می پردازد. هدف اصلی این تحقیق بررسی نگرش ساکنان منطقه به گردشگری و ظرفیت های حمایت و مشارکت آنان و عوامل تأثیرگذار بر این نگرش، بر مبنای نظریه تبادل اجتماعی است. محدوده انجام تحقیق، بخش رودبار قصران است و جامعه آماری آن را 270 نفر از ساکنان روستایی این بخش تشکیل می دهند. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است و داده های مورد نیاز با استفاده از پرسشنامة کنترل شده، جمع آوری گردیده اند. مدل معادلات ساختاری با بهره گیری از نرم افزارهای SPSS و Lisrel، برای تحلیل داده ها، مورد استفاده قرار گرفته است. با یافتن متغیرهای تأثیرگذار، مدل فرضی متشکل از 5 ساختار پنهان مبتنی بر 9 مسیر فرضی طراحی شد، که در تحلیل داده ها شش گویه در سطح معناداری کمتر از 05/0 تأیید شدند. این بدین معناست که اگرچه درک تأثیرات مثبت گردشگری ساختاری است که قوی ترین ارتباط را در تعیین نگرش و حمایت از توسعة آن دارد، اما ساختارهای دیگری نیز در این زمینه دخیل اند، که باید به آنها توجه شود.
مکانیابی نواحی مناسب برای احداث تالاب های مصنوعی شهری با استفاده از منطق فازی(مطالعه موردی: شمال غرب کلانشهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تالابهای مصنوعی سیستم های موثری هستند که جهت کنترل، بازیافت و بالا بردن کیفیت آب رواناب ها، سیلاب ها،پساب های زراعی- صنعتی، کنترل آلودگی، مدیریت فاضلاب های خانگی وصنعتی، ایجاد فضای سبز، حمایت از تنوع زیستی و توسعه چشم اندازاکولوژیکی به کار می روند. در این پژوهش به مکان یابی تالاب های مصنوعی شهری با استفاده از مدل منطق فازی در شمال غرب تهران پرداخته شده است. به همین منظور پس از گردآوری داده ها، لایه های نقشه ای مختلف شامل زمین شناسی، ارتفاع، شیب، بارش، دما، عمق آب زیرزمینی، فاصله تراکم زهکشی و فاصله از شهر در سیستم اطلاعات جغرافیایی تولید شد. سپس نقشه های مختلف وزنی در قالب عملگرهای sum وproductجهت تهیه نقشه گامای 8/0 و 6/0 با یکدیگر تلفیق گردیدند. نتایج بررسی نشان می دهد که در نقشه گامای 6/0 مناطق باپتانسیل بسیارکم برای احداث تالاب های مصنوعی به مانند نقشه گامای 8/0 در شمال منطقه قرار دارد ومناطق با پتانسیل بسیار زیاد در نقشه گامای 6/0 نسبت به نقشه گامای 8/.درصد کمتری از مساحت منطقه را شامل می شود که در نقشه گامای 6/0 شامل8رصدد و در نقشه گامای 8/.شامل19 درصد از مساحت منطقه می باشد.
موانع و محدودیت های موفقیت طرح های خودکفایی و کارآفرینی کمیته امداد امام خمینی(ره) مورد: زنان سرپرست خانوار دهستان هرسم، شهرستان اسلام آباد غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فقر یکی از مهمترین مشکلات نواحی روستایی است که بیشتر ناشی از بیکاری است . در این راستا نهاد های مختلفی در کشور در جهت رفع فقر گام برداشته اند. هدف از این مطالعه سنجش عملکرد و عوامل مؤثر بر موفقیت طرح های خودکفایی و اشتغال زایی کمیته امداد امام خمینی(ره) بوده است. در این مطالعه 103 نفر از زنان سرپرست خانواری که در سال های 96-1393 وام خودکفایی دریافت کرده اند، با استفاده از روش تحقیق کیفی (مطالعه موردی) بررسی شده است که طی 16مصاحبه عمیق و 3 بحث گروهی با تعداد متوسط 5 نفر، محقق به اشباع داده در تحقیق رسیده و برای تجزیه و تحلیل داده ها از تئوری بنیانی بهره گرفته شده است. یافته ها نشان می دهد که موانع ومحدودیت های موفقیت طرح های اشتغال زایی روستاییان در چهار دسته عوامل آموزشی، اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی و حمایت های کمیته امداد قرار می گیرد، در هر مؤلفه عواملی وجود دارد که موجبات عدم موفقیت طرح های خودکفایی می شود، که به تبع آن بهبود زیادی در زندگی این افراد پس از دریافت وام های خودکفایی ایجاد نشده است.
رتبه بندی مراکز دهستان های شهرستان جیرفت به لحاظ شاخص های کیفیت زندگی با استفاده از مدل تاپسیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: موضوع کیفیت زندگی از آغاز دهة 1960 به بعد وارد ادبیات نظری و مطبوعاتی توسعه شد و به یکی از موضوعات موردعلاقه در علوم اجتماعی تبدیل گردید. ارزیابی و رتبه بندی کیفیت زندگی مردمان یک منطقة خاص براساس وضعیت موجود آن منطقه می تواند به ارائة راهکارها و برنامه ریزی های مفیدتری برای کاهش محرومیت آن منطقه بینجامد؛ برهمین اساس، هدف از انجام مطالعة حاضر تحلیل وضعیت شاخص های کیفیت زندگی در مراکز دهستان های شهرستان جیرفت (11 مرکز دهستان) و رتبه بندی این مراکز دهستان بود.
روش: این مطالعه ازلحاظ هدف، کاربردی و ازحیث جمع آوری داده ها، به صورت پیمایشی است. تعداد خانوارهای مراکز دهستان های موردمطالعه 4243 خانوار بودند و سرپرستان خانوارها واحد تحلیل در این مطالعه بودند که با استفاده از جدول نمونه گیری کرجسی و مورگان 350 نفر از آن ها مشخص شدند و به شیوة طبقه ای با انتساب متناسب انتخاب گردیدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه ای با سوالات انتها بسته و باز بود. روایی ابزار تحقیق ازطریق روایی صوری تأیید گردید و برای انجام پایایی پرسشنامه، مطالعة پیش آزمون انجام شد که نتایج آمارة آلفای کرونباخ برای شاخص های مختلف از 71/0 تا 89/0 برآورد شد. برای وزن دهی به شاخص های کیفیت زندگی از تکنیک آنتروپی و برای رتبه بندی دهستان های موردمطالعه، از تکنیک (TOPSIS) استفاده شد.
یافته ها: نتایج کلی نشان داد در دامنة صفر تا یک، روستای خاتون آباد با درجة کیفیت زندگی 7235/0 در رتبة اول و روستای هلیل با درجة 1097/0 در رتبة آخر قرار دارد. سایر نتایج نشان داد روستاهای موردمطالعه با میانگین درجة کیفیت زندگی 3680/0 در ازلحاظ کیفیت کلی زندگی در وضعیت نامناسبی قرار دارند.
راهکارهای عملی: براساس یافته های این مطالعه، پیشنهاد می شود توجه بیشتری به ارتقای برخی از شاخص های کیفیت زندگی مانند درآمد، مسکن و تغذیه به ویژه در مناطق کمتر توسعه یافته نظیر هلیل، اسلام آباد، دولت آباد، سربیژن، رضوان، سقدر و گنج آباد شود.
بررسی و تحلیل اثرات توسعه بر محیط با کاربرد مدل تخریب (مطالعه موردی: شهرستان بروجن، استان چهارمحال و بختیاری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر، زمینه های تسلط فزاینده بشر بر طبیعت فراهم آمد؛ تعادل بین آنها به زیان ""طبیعت"" به هم خورد و افزایش تخریبِ مراتع و جنگل ها، فرسایش خاک، مصرف فزاینده منابع تجدید ناپذیر، آلودگی آب، خاک و هوا حاصل گردید. در مورد شهرستان بروجن (منطقه مورد مطالعه) نیز شرایط فوق صدق می کند. لذا در این پژوهش که از نوع توصیفی- تحلیلی با رویکرد سیستمی است، سعی گردید با کاربرد مدل تخریب، میزان تخریب و ناپایداری منطقه که به دنبال تغییرات شتابان ناشی از فرایند توسعه در دهه های اخیر به وقوع پیوسته است، تعیین گردد. مدل تخریب یک روش تجزیه و تحلیل سیستمی است و در دسته بندی کلی مدل ها، جزء مدل های اطلاع رسان می باشد. نتایج حاصل از کاربرد مدل مذکور نشان داد که: هیچ واحدکاری به لحاظ دامنه تخریب فاقد محدودیت نیست. 7/7 % از وسعت منطقه در سطح 2 توسعه(مناسب برای توسعه)، 2/69 % در سطح 3 (قابل توسعه با برنامه ریزی مناسب)، 4/15 % در سطح 4 (غیر قابل توسعه) و 7/7 % دارای محدودیت توسعه بوده و باید مورد حفاظت قرار گیرند. همچنین با توجه به نتایج مذکور، مشخص گردید که در بیش از 96% از منطقه، تخریب با نوساناتی وجود دارد.
الگوی سیاستگذاری مداخله دولت درمدیریت زمین شهری ایران(مطالعه ی موردی:شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدیریت زمین شهری از عرصه های کلیدی جهت پیشبرد توسعه پایدار در کشورهاست. دولت ها برای رسیدن به اهداف توسعه پایدار ناگزیرند سیاست هایی خاص متناسب با شرایط کشور و جامعه خود اتخاذ نمایند. این پژوهش می خواهد مداخله دولت در مدیریت زمین شهری ایران را مورد واکای قرار دهد. سئوالات اصلی این پژوهش عبارتند از 1) دلایل ناکارآمدی سیاست های مداخله دولت در مدیریت زمین شهری چیست وچرا؟ و 2)الگوی مناسب سیاستگذاری مداخله مناسب دولت در مدیریت زمین شهری چیست ودلایل مناسب بودن ان کدام هستند؟ و برای پاسخگویی به این سئوالات از تلفیقی از روش های کمی- پیمایشی و کیفی استفاده گردید. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که فقدان چشم انداز مشخص و به تبع آن سیاست ها و نهادهای ناهماهنگ؛ تصمیم گیری متمرکز و غیرمشارکتی و تصدی گری بالا بدون ظرفیت نهادی لازم از مهمترین دلایل ناکارآمدی سیاستگذاری مدیریت زمین شهری است از این رو؛ الگوی مناسب سیاستگذاری مداخله دولت در مدیریت زمین شهری عبارت است از: مدیریت یکپارچه زمین شهری مبتنی بر(تدوین چشم انداز شفاف و سیاست راهبردی یکپارچه و تفویض بخشی از اختیارات دولت به پایین ترین سطح نهادهای محلی به همراه ظرفیت سازی لازم)
تفرجگاههای عمومی و لزوم برنامه ریزی پارک سازی درایران
حوزههای تخصصی:
مطالعات طرح جامع تهران ، گزارش ارائه نتایج کارگاه ها
حوزههای تخصصی:
راه همبولت پیشتاز جغرافیای جدید
حوزههای تخصصی:
تحلیل جایگاه پیرانشهر بر اساس شاخص های استراتژی توسعه شهری
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، ارزیابی شهر پیرانشهر بر اساس اصول چهارگانه استراتژی توسعه شهری و شاخص های آن است تا با دیدی مشارکتی و با مشارکت ساکنان و ذی نفعان پیرانشهر به سؤال اصلی پژوهش که ""آیا شاخص های استراتژی توسعه شهری در پیرانشهر در وضع مطلوبی قرار دارد؟""، پاسخی از دیدِ ساکنان این شهر داده شود. روش پژوهش توصیفی تحلیلی و روش جمع آوری داده ها نیز به صورت میدانی با استفاده از ابزار پرسشنامه بوده که بدین ترتیب، داده های تحقیق از سه گروه جامعه آماری یعنی شهروندان، مسوولین و نخبگان، جمع آوری و جهت تحلیل این داده ها از نرم افزارهای SPSS و Lisrel استفاده شده است. همچنین برای تصویرسازی داده ها نرم افزار ArcGis به کار رفته است. نتایج نشان می دهد که میانگین کلی گروه هایِ شهروندان، مسوولین و نخبگان به ترتیب معادل 42/2، 31/2 و 15/2 بوده و هر سه گروه وضعیت پیرانشهر را به لحاظ برخورداری از شاخص های CDS مطلوب ارزیابی نکرده اند. تفاوت دیدگاه گروه ها با استفاده از آزمون مانووا حاکی از تفاوت معنادارِ دیدگاه گروه های شهری دارد، به گونه ای که بین دیدگاه گروه ها در رابطه با همه شاخص های CDS به جز شاخص ""حکمروایی"" تفاوت معناداری وجود دارد. استنباط آماری مدل معادلات ساختاری در رابطه با معنی داری تفاوت ها و اثرگذاری متغیرها بر یکدیگر نیز نشانگر آنست این نسبت در مدل گروه ""شهروندان"" به صورت ""رابطه منفی"" در ضریب همبستگی بین شاخص های CDS ارزیابی شده است که ناشی از تمرکزگرایی شدید اداری و مدیریتی، کم توجهی به یکپارچگی نهادهای حکومتی و نبود نظام مناسب رقابتی و بانکی بودن است که سبب تفاوت معنی دار بین محلات شهری در سطح توسعه شهری شده است. در نهایت بر پایه استدلال آماری آزمون کروسکال والیس، محله ""فرهنگیان"" با بیشترین میانگین رتبه ای (18/255) در رتبه اول قرار دارد و بنابراین، این گونه استنباط می شود که ساکنان محلات پیرانشهر در رابطه با وضعیت شاخص های CDS دیدگاه متفاوتی داشته اند.
جغرافیای سیاسی جهان اسلام
حوزههای تخصصی:
ارزیابی ویژگی های کمی وکیفی مسکن در ایران طی سال های 1390-1345(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله، با هدف بررسی روندتحولات 45 ساله مسکن درایران بااستفاده از10 شاخص کمی وکیفی صورت گرفته است. به منظور تأمین داده های موردنیاز، ازنتایج سرشماری های عمومی نفوس ومسکن سال های 1345 تا 1390استفاده شده است. روش تحقیق حاضر ازنوع توصیفی - تحلیلی و ازنظرهدف ،کاربردی است. یافته ها نشان می دهد که بخش دولتی نقش خودرا درساخت مسکن درطول دهه های اخیرکاهش داده وبه سیاستهای حمایتی ازساخت مسکن انبوه و کوچک سازی آن روی آورده است. به لحاظ کمی، نرخ رشدمسکن درطول 45 سال گذشته 5/3 درصدبوده، درحالی که میزان رشدجمعیت بطورمتوسط 5/2 درصدبوده است. بااین حال ، درهمه دوره های موردمطالعه بیش ازیک میلیون واحدمسکونی کمبود مسکن درکشور وجودداشته است.ازنظرکیفی،تعدادواحدهای بادوام از7/11 درصد در1345 به 9/78 درصد در1390 افزایش یافته ومیزان مالکیت مسکن نیزدرایران همواره بالای 67 درصدبوده است. طبق برآوردانجام شده، ایران تاسال 1404 تعداد8/7 میلیون واحدمسکونی نیازداردکه سالانه بطورمتوسط 411 هزارواحد باید ساخته شود.
آشکارسازی تغییرات ساختمان ها از تصاویر ماهواره ای کوئیک برد با استفاده از الگوریتم درخت تصمیم گیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استخراج محدوده ساختمان ها از تصاویر ماهواره ای نه تنها نقش انسان را در تولید نقشه های شهری کاهش می دهد بلکه در زمان و هزینه تولید این نقشه ها صرفه جویی قابل توجهی صورت خواهد گرفت. همچنین امکان تهیه نقشه محدوده ساختمانها در بازه های زمانی کوتاه مدت سالیانه، ماهیانه و حتی کوتاه تر را نیز فراهم می آورد. شهرداریها و سایر ارگانهای شهری نیاز به نقشه های بروز از ساختمانها و سایر عوارض شهر دارند. روش انتخابی برای انجام این کار بر اساس اطلاعات هر پیکسل(Pixel Base) و با استفاده از الگوریتم درخت تصمیم گیری (Decesion Tree) است. به این صورت که با تعیین حد آستانه های مناسب با توجه به ویژگیهای طیفی هر پدیده نسبت به حذف مرحله ای عوارض اقدام و در نهایت کلاس ساختمانها با توجه به هدف مطالعه استخراج گردید. عملیات فوق بر روی تصاویر دو زمانه مربوط به سالهای ۲۰۰۸ و ۲۰۱۲میلادی انجام و سپس نقشه تغییرات ساختمانها استخراج گردید و درنهایت نقشه خروجی با نقشه های رقومی املاک در وضع موجود که از ممیزی سطح شهر تولید شده مقایسه و دقت روش انتخابی مورد ارزیابی قرار گرفته است.
ارزیابی طرح های هادی و نقش آن در توسعه ی کالبدی روستا از دیدگاه روستاییان (مطالعه ی موردی: شهرستان جهرم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با گذشت بیش از دو دهه از آغاز اجرای طرح های هادی در نواحی روستایی کشور و صرف هزینه های زیاد در مراحل مختلف تهیّه و اجرای آن، شاهد آثار گوناگون در زمینه های کالبدی فضایی، همچون دگرگونی در بافت کالبدی روستا، تغییر در الگوی ساخت مسکن، ناهماهنگی در شبکه ی معابر روستا، تسهیل در امر رفت وآمد روستاییان و ... هستیم. هدف از پژوهش در این مطالعه، ارزیابی آثار کالبدی اجرای طرح های هادی در توسعه ی سکونتگاه های روستایی در قسمتی از کشور است. روش پژوهش توصیفی تحلیلی است که برای گردآوری اطلاعات از روش های میدانی و اسنادی کمک گرفته شده و بر اساس آن با توجّه به حجم جامعه ی آماری (4025 خانوار)، حجم نمونه ی خانوارهای مورد پرسشگری بر پایه ی فرمول کوکران برابر 298 خانوار بوده است. یافته های پژوهش نشان می دهد، بیشترین اثرگذاری طرح های هادی در روستاها در بُعد بازگشایی و نوسازی شبکه ی معابر روستایی روی داده است، به گونه ای که 6/77 درصد اثرگذاری طرح ها در رابطه با متغیّر شبکه ی معابر قرار می گیرد و در کنار آن، میانگین وزنی 88/2 اثرگذاری طرح هادی را در این متغیّر تبیین می کند، امّا در سایر متغیّرها، یعنی مسکن روستایی و کاربری اراضی، توفیق چندانی در محیط های روستایی حاصل نشده است. با توجّه به یافته های پژوهش، راهکارهای اجرایی مانند، ظرفیت سازی نهادی و قانونی در جهت تسهیل و افزایش مشارکت مردمی در توسعه ی کالبدی نقاط روستایی، تخصیص اعتبارات کافی و برنامه ی مدّون مالی برای اجرای کامل طرح ها، جلوگیری از ورود عناصر و قوانین مکتوب شهری به حوزه های روستایی و بازنگری آنها و... پیشنهاد می شود .
تاثیرگذاری شهرهای جدید پیوسته در ساماندهی مادر شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد شتابان جمعیت کشور و در پی آن گسترش چشمگیر توسعه شهری، باعث افزایش تراکم جمعیت، آلودگی محیط زیست، توسعه بی رویه کالبدی شهرها و عدم توسعه متوازن گردیده است. همچنین افزایش آگاهی های شهروندان برحجم مطالبات و خواسته¬های آنان در زمینه خدمات شهری افزوده است. از میان خواسته های جمعیت شهرنشین، حل معضل مسکن جایگاه ویژه ای دارد. پاسخ اصولی به این نیاز شالوده توسعه موزون را پی ریزی می نماید. قانون گذاری، برنامه ریزی، تهیه طرح و اجرای شهرهای جدید در ادوار زمانی به شکل های مختلف در کشور یکی از راهکارهایی است که در پاسخ به این موضوع طراحی و اجرا گردیده است. هدف این پژوهش بررسی نقش و ساختار شهری خانه اصفهان و ملک شهر از نمونه شهرهای جدید پیوسته به شهر اصفهان، در خصوص ساماندهی و هدایت توسعه کالبدی شهر اصفهان می باشد. روش پژوهش، توصیفی- موردی و پیمایشی است، محقق از طریق اسناد و مدارک موجود و با استفاده از روش میدانی بسیاری از اطلاعات حاصله را کارشناسی نموده و مورد تجزیه و تحلیل قرار داده است. از یافته های این تحقیق می توان به موفقیت نسبی در دستیابی به اهداف اولیه شهرهای جدید پیوسته خانه اصفهان و ملک شهر اشاره کرد. این موفقیت در برنامه ریزی، طراحی، اقبال عمومی و رسیدن به جمعیت افق طرح و در کنار اینها تخریب اراضی مستعد حومه شمالی شهر اصفهان و همین طور استقرار صنایع آلاینده و اثر شدید آلودگی آنها بر این دو نو شهر می باشد. همچنین نقد و بررسی مقایسه ای طرح شهرهای جدید پیوسته با شهرهای جدید اقماری در زمینه اندازه شهر، فاصله از شهرمادر، هزینه ها، جذب جمعیت، تحقق پذیری و دستیابی به اهداف از یافته های این تحقیق است.
بررسی پتانسیل زمین لغزش با استفاده از مدل های تصمیم گیری چندمعیاره (AHP و TOPSIS) در استان چهارمحال و بختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت نواحی مستعد پدیده زمین لغزش و رتبه بندی آنها به عنوان یک مخاطره عمده در مناطق کوهستانی ایران را می توان یکی از گام های اولیه در برنامه ریزی های توسعه ای و عمرانی دانست. در مقاله حاضر وضعیت زمین لغزش های استان چهارمحال و بختیاری با استفاده از مدل های TOPSIS و AHP مورد ارزیابی قرار گرفت. در این روش ها گزینه های مورد نظر را شهرستان های استان (شهرکرد، کوهرنگ، فارسان، بروجن، اردل و لردگان) و معیارهای مؤثر را نیز شیب، کاربری اراضی، سازندهای زمین شناسی، ارتفاع، تراکم آبراهه ها، بارش سالانه و فاصله از جاده تشکیل می دهند. پس از تهیه لایه های اطلاعاتی مورد نیاز در محیط GIS و امتیازدهی به هر کدام از معیارهای مؤثر، در نهایت نتایج بکارگیری مدل های مذکور نشان می دهد که عامل زمین شناسی با وزن تقریبی 2669/0 مهم ترین و شاخص تراکم آبراهه ها با وزن تقریبی 0192/0 کم اهمیت ترین معیارها می باشند. همچنین بررسی وضعیت پتانسیل رخداد زمین لغزش در محدوده مورد مطالعه، حاکی از وجود تفاوت در نتایج بدست آمده از بکارگیری مدل های AHP و TOPSIS است. تفاوت مذکور شرایط را برای استفاده از استراتژی های اولویت بندی (میانگین رتبه ها، بردا و کپ لند)، با ترکیب نتایج حاصل از مدل های AHP و TOPSIS فراهم کرد. نتایج به دست آمده از این امر نشان دهنده وجود بیشترین پتانسیل رخداد این پدیده طبیعی در شهرستان های اردل، کوهرنگ و فارسان و کمترین پتانسیل در شهرستان بروجن می باشد.
درآمدی بر بازتولید فضاهای مسکونی در نواحی حاشیه نشین: مطالعه موردی منطقه سیلاب تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بازتولید فضاهای مسکونی در بخشی از منطقه حاشیهنشین سیلاب تبریز میپردازد. اهمیت این موضوع بیشتر از آنرو است که بخش قابل توجهی از جمعیت شهر تبریز در نواحی حاشیهنشین اسکان دارند و هر ساله در اثر فرایندهای اجتماعی و اقتصادی نامناسب به تعداد آنها افزوده میشود. با توجه به اینکه با این روند رشد، امکان تأمین و ارائه مسکن رسمی و استاندارد، حداقل در کوتاهمدت، منتفی است بنابراین ارائه طرحهای مسکونی متناسب با وضعیت اجتماعی، اقتصادی، جغرافیائی و کالبدی ساکنان اجتنابناپذیر مینماید.
مقاله حاضر در چارچوب فرایند برنامهریزی و طراحی فضاهای مسکونی به صورت پیمایشی انجام میپذیرد. این مطالعه علاوهبر آمار و اطلاعات و نقشههای موجود، از مصاحبه حضوری، تنظیم و تکمیل پرسشنامه، طبقهبندی، برداشتهای میدانی از محل همراه با بیان تصویری بهره میگیرد. بررسی فضاهای مسکونی منطقه سیلاب تبریز نشان میدهد که علاوه بر ارتقا کیفیت فضاهای زیستی، بهرهبرداری بهینه از فضاها و تقویت مصالح ساختمانی، بایستی آموزش اصول معماری توزیعی (چیدمان) و توسعه فضاهای چندمنظوره با توجه به شرایط حاکم بر اقلیم منطقه، معیشت و سنت سکونت ساکنان، مورد توجه قرار گیرد.
امکان سنجی بکارگیری اصول نوشهرگرایی در بازآفرینی پایدار محلات ناکارآمد و مسأله دار شهری با تأکید بر رشد هوشمند (مورد پژوهی: بخش مرکزی شهراهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه بافت های ناکارآمد و مسأله دار شهری به عنوان یکی از معضلات شهرها جلوه گر شده اند. از این رو برای رسیدن به شهری کارا و منسجم می بایست وضعیت این بافت ها ساماندهی شود. در این راستا پژوهش حاضر به دنبال بازآفرینی پایدار بخش مرکزی شهر اهواز با توجه به اصول نوشهرگرایی و رشد هوشنمند است. روش اتخاذ شده در این پژوهش تحلیلی-توصیفی و با هدف کاربردی است. داده ها و اطلاعات مورد نیاز به دو شیوه اسنادی-کتابخانه ای (رجوع به طرح ها و تحقیقات صورت گرفته در محدوده و تحقیقات مرتبط با موضوع و مراجعه به ادارات و شرکت های دخیل در محدوده و...) و میدانی- پیمایشی (توزیع پرسشنامه، انجام مصاحبه و مذاکره با ساکنین و مسئولین، برداشت های میدانی مبتنی بر مشاهده و ...) صورت گرفته است. تعداد 300 پرسشنامه با استفاده از روش کوکران برآورد، توزیع و جمع آوری گردید. نرم افزار بکار برده شده Expert Choice و روش تحلیل مورد استفاده، تحلیل سلسله مراتبی AHP و SWOT می باشد. یافته ها نشان می دهد که در بین شاخص های نوشهرگرایی تقویت فضای سبز عمومی، ساماندهی دسترسی ها، تنوع مسکن، تنوع معماری و زیبایی شناسی دارای بیشترین اهمیت هستند. همچنین نتایج حاصل از اجرای مدل سلسله مراتبی AHP نشان داد که در بین سه شاخص هویت، کیفیت کالبدی و ساماندهی دسترسی ها، شاخص ساماندهی دسترسیها اهمیت بیشتری نسبت به دو شاخص دیگر، از نگاه کارشناسان برخوردار می باشد.