مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
توسعه ی شهری
حوزه های تخصصی:
در حال حاضر اکثر شهرها به خاطر محدودیت های فیزیکی توسعه ی شهری با مقوله ی توسعه ی فیزیکی درگیرند. شهر بابلسر نیز با توجه به قرار گرفتن در منطقه ی شمال کشور ایران، نمی تواند به صورت گسترده توسعه یابد چرا که با محدودیت های فیزیکی توسعه ی شهری مانند دریا، رودخانه و وجود زمین ها و باغ های حاصلخیز در روند توسعه ی شهری مواجه است. هدف از این پژوهش دستیابی به متغیرهای مؤثر در توسعه ی فیزیکی شهرها و دستیابی به الگویی که توسعه ی آتی شهر بابلسر را با کمترین خسارت به محیط طبیعی مکان یابی نماید، می باشد. بنابراین با توجه به اهداف این پژوهش، از روش تجزیه و تحلیل وضع موجود و مدل سازی داده ها استفاده شده است. بدین منظور ابتدا برای ایجاد پایگاه داده سیستم اطلاعات جغرافیایی، اطلاعات فضایی محدوده مورد مطالعه از روی نقشه های مربوطه، رقومی و ذخیره گردید و سپس اطلاعات توصیفی، وارد سیستم شده و به اطلاعات فضایی متصل شد، تا قابلیت تجزیه و تحلیل اطلاعات فراهم گردد. سپس با همپوشانی نقشه های مختلف در محیط «GIS»، دو منطقه ی بهینه ی توسعه ی فیزیکی بابلسر مشخص گردید. شهر بابلسر با توجه به محصور بودن در اراضی کشاورزی دو گزینه برای توسعه ی فیزیکی پیش رو دارد: اول توسعه ی شهر از درون که با تخصیص تراکم ساختمانی بیشتر به ساختمان های شهر امکان پذیر است و دوم توسعه به سمت بیرون است. مناسب ترین مکان جهت گسترش آتی شهر جنوب شرقی و در اولویت دوم جنوب غربی بابلسر می باشد.
ارزیابی قابلیت های توسعه ی شهری مراغه با استفاده از مدل ترکیبی SWOT-ANP(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهرهای در حال توسعه، مانند همتایان صنعتی خود با عدم قطعیت های قابل توجهی روبه-رو هستند. اکثر شهرها با مساله ی مدیریت نرخ بی سابقه رشد جمعیت مواجه بوده و در حال حاضر قادر به ادامه و هدایت وضع موجود نیستند. بسیاری از شهرهای جهانِ در حال توسعه، عملکردی بسیار ضعیف تر از ظرفیت بالقوه ی خود دارند، این شهرها در نتیجه ی از دست دادن فرصت ها برای جمعیت شان و به کارگیری توسعه ی غیرمنطقی برای منطقه شان دارای عملکرد ضعیفی هستند. بنابراین به دلیل محیط اقتصادی نامشخص و رقابتی، شهرهای در حال توسعه نیازمند نظم و دیسیپلین برای استفاده ی مؤثر از منابع مالی و انسانی محدودشان در جهت رسیدن به اهداف هستند. باتوجه به اصل توسعه ی درونزای محیطی، هدف اصلی این مقاله ارزیابی قابلیت های توسعه ی شهری مراغه برای انتخاب مناسب ترین استراتژی برای توسعه ی آتی آن می باشد. به عبارت دیگر هدف از این مقاله انتخاب استراتژی های مناسب توسعه جهت ارتقای توانایی شهر برای بهره گیری بهینه از توان های محیطی خود می باشد. روش تحقیق برحسب هدف، روش تحقیق کاربردی و شیوه ی مطالعه برحسب روش و ماهیت، تحقیق توصیفی- تحلیلی می باشد. برای گردآوری اطلاعات از روش های کتابخانه ای، اسنادی، روش مشاهده ی مستقیم و روش های میدانی مانند پرسشنامه و مصاحبه استفاده شده است. بر اساس نتایج تحقیق، مناسب ترین استراتژی برای توسعه ی شهری مراغه، استراتژی توسعه ی آموزش عالی و دانشگاه ها در شهر و تبدیل مراغه به شهری دانشگاهی می باشد. ضمن اینکه استراتژی تقویت عملکرد توریستی و جهانگردی شهر به عنوان استراتژی جایگزین مطرح است.
ارزیابی توان اکولوژیکی به منظور تعیین عرصه های مناسب توسعه در محدوده ی شهر جدید سهند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه بسیاری از شهرهای کشور ما با توجه به گسترش نامحدود و بدون برنامه ی خود سبب دست اندازی به محیط های طبیعی و از بین بردن آن ها شده اند. اما افزایش روزافزون جمعیّت شهرنشین و در پی آن رشد شهرها، توجه به چگونگی کنترل توسعه ی شهرها و گام برداری در راستای اصول توسعه ی پایدار را الزامی می نماید. شهر جدید سهند که در حدود دو دهه پیش و به منظور جذب سرریز جمعیّت کلانشهر تبریز ایجاد گردیده است، نیز از این قاعده مستثنی نمی باشد. اما به دلیل این که این شهر سال های ابتدایی عمر خود را سپری می کند و از فرصت کافی برای برنامه ریزی صحیح و مناسب جهت توسعه خود برخوردار است، ضرورت توجه به چگونگی رشد و توسعه ی آن، دوچندان می نماید.
در این مقاله به منظور توسعه ی آتی این شهر در نواحی با توان اکولوژیکی مناسب، اراضی صفه سهند بر اساس اصول آمایش سرزمین مورد ارزیابی قرار گرفته است. در واقع هدف اصلی از این مطالعه، تعیین بهترین مکان مناسب برای توسعه ی شهری شهر جدید سهند است که کمترین آثار سوء را در حال حاضر و در بلند مدت به دنبال داشته باشد.
فرآیند ارزیابی توان اکولوژیکی در پژوهش حاضر شامل سه بخش اساسی زیر است که پس از طیّ این مراحل، توان اکولوژیکی در محدوده ی مطالعاتی تعیین گردیده است:
- اول: شناسایی منابع اکولوژیکی؛
- دوم: تجزیه و تحلیل و جمع بندی داده ها؛
- سوم: ارزیابی و طبقه بندی سرزمین.
بدین ترتیب که ابتدا اطلاعات مربوط به منطقه با استفاده از آمار و اطلاعات موجود جمع آوری و سپس منابع اکولوژیکی مورد نیاز تهیه گردید. در مرحله ی بعد بر اساس روش سیستمی تجزیه و تحلیل و جمع بندی داده ها و همچنین تلفیق و ترکیب لایه های اطلاعاتی با تکنیک AHP صورت گرفته است. در ادامه به تعیین توان زیست محیطی محدوده ی مورد مطالعه پرداخته و در نهایت با استخراج واحدهای محیطی و سنجش آن ها بر اساس معیارهای اکولوژیکی، توان ها و استعدادهای بالقوه برآورد گردیده و محدوده های مناسب برای توسعه ی آتی شهر جدید سهند با مساحتی حدود 3200 هکتار پیشنهاد گردید.
ارزیابی تطبیقی از مکان گزینی و توسعه ی مراکز شهری استان مازندران با رویکرد اکولوژیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مکان گزینی و استقرار مناسب شهرها جهت پیشگیری از بحران های محیط زیست و همچنین استفاده ی شایسته و پایدار از امکانات یک منطقه از اهمیت بسزایی برخوردار است. هدف از این تحقیق ارزیابی توان اکولوژیکی استان مازندران و مقایسه ی آن با مکان گزینی و توسعه ی شهرهای موجود است. برای این منظور تحقیق حاضر به روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) انجام شده است. در این راستا ابتدا نقشه ها در محیط GIS رقومی شده و لایه های اطلاعاتی جنس زمین، موقعیت و شکل زمین، ارتفاع از سطح دریا، شیب، جهت دامنه، خطوط هم باران، هم دما، رطوبت نسبی، منابع آب و پوشش گیاهی تهیه گردیدند. سپس برای اجرای مدل به فرمت مناسب تبدیل شدند. آنگاه جهت ارزیابی توان اکولوژیکی توسعه ی شهری و تلفیق لایه های اطلاعاتی از روش شاخص های وزنی استفاده شده است که در نتیجه نقشه ی تناسب اراضی جهت استقرار و توسعه شهرها به دست آمد. نتایج حاصله نشان می دهد که پهنه های با توان مناسب برای توسعه ی شهری، پس از حذف مناطق حفاظت شده و سطوح جنگلی تنها 75/22 درصد از مساحت منطقه را شامل می شود. و نیز با توجه به مقایسه ی محل استقرار شهرهای موجود و محاسبه ی مجموع امتیازهای به دست آمده جهت توسعه مشخص گردید که از مجموع 51 شهر استان 42 شهر در موقعیت مناسب قرار دارند. همچنین مقایسه ی مجموع امتیاز معیارهای اکولوژیکی شهرهای موجود استان و جمعیّت آن ها نشان می دهد که بین استقرار مناسب شهرهای استان و توسعه ی آن ها رابطه ای مستقیم اما نسبتاً ضعیف وجود دارد.
کاربرد مدل TOPSIS در فرایند تحلیل توان های محیطی برای توسعه ی شهری مطالعه موردی : شهرستان های اردبیل، نیر، نمین و سرعین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روند رو به رشد شهرنشینی و به تبع آن رشد شتابان فضای کالبدی شهرها، یکی از نمودهای برجسته در زندگی بشر امروزی تلقی می شود. بر همین اساس، به کارگیری ساز و کارهای کارآمد در کانالیزه کردن توسعه ی فیزیکی شهرها در بسترهای مناسب را می توان امری اجتناب ناپذیر در فرایند برنامه ریزی شهری در نظر گرفت. یکی از این ساز و کارها استفاده از تکنیک های کارآمد در اولویّت بندی تناسب اراضی برای توسعه ساخت و سازهای شهری است. در تحقیق حاضر با انتخاب شهرستان های اردبیل، نیا، نمین و سرعین، به عنوان مطالعه ی موردی، سعی شده است تلفیقی از قابلیت های GIS و مدل TOPSIS، در یک زمینه تجربی از موضوع تحقیق به آزمون گذاشته شده و خروجی های حاصله در قالب نقشه کلاس بندی شده از تناسب اراضی برای توسعه ی شهرها، ارایه گردد. برای انجام این مهم، تشکیل معیارهای ارزیابی، استانداردسازی نقشه های معیار به واسطه ی درجه عضویت در تابع فازی، تعیین وزن معیارها به روش CRITIC و تهیه ی نقشه های استاندارد شده وزنی از جمله اقداماتی بودند که در برایند انجام آن ها، مقدمات لازم برای استفاده ی عملیاتی از مدلTOPSIS در محیط GIS فراهم گردید. بررسی نتایج حاصل از به کارگیری مدل در محدوده ی مورد مطالعه نشان داد که پیکسل های اولویّت دار معرفی شده در خروجی حاصل از مدل، دارای شرایط بهینه از منظر معیارهای تعریف شده هستند. بنابراین این مدل می تواند به عنوان یک سیستم پشتیبان تصمیم گیری (DSS)، در فرآیند انتخاب بسترهای مناسب برای توسعه ی کالبدی شهر مورد استفاده قرار گیرد.
ارزیابی مدل WEPP در برآورد میزان فرسایش و رسوب در اراضی مارنی منطقه خواجه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقش فرسایش خاک، در تولید رسوب و پُر شدن مخازن سدها، از اهمیت جهانی برخوردار است. از آنجا که بسیاری از حوضه های آبخیز در اکثر کشورها ، ازجمله ایران، فاقد ایستگاه های رسوب سنجی هستند، بنابراین باید در چنین مناطقی برای برآورد فرسایش و رسوب از مدل سازی استفاده شود. منطقه مورد مطالعه، ایستگاه های حفاظت خاک مرکز تحقیقات کشاورزی آذربایجان شرقی است که از سازندهای مارنی تشکیل شده است. برای برآورد فرسایش و رسوب، منطقه مورد مطالعه به سه زیرحوضه تقسیم شد و هر زیرحوضه تحت مدیریت متفاوت حفاظت خاک قرار گرفت و در خروجی آنها، میزان فرسایش و رسوب به صورت مستقیم اندازه گیری شد. برای ارائه تصویر مناسبی از توزیع مکانی مقادیر تلفات خاک در سطح منطقه و همچنین بررسی تأثیر روش های مختلف مدیریتی در کاهش هدررفت خاک و نهشته گذاری آن، از مدل ویپ با به کارگیری برنامه ژئوویپ استفاده شده است. نتایج این مدل در قالب نقشه های تلفات خاک و مکان های ترسیب در محیط GIS ارائه شده است. ارزیابی کارایی مدل مذکور از طریق مقایسه مقادیر کمی رسوب مشاهداتی با مقادیر برآوردی صورت گرفته است. نتایج شبیه سازی مدل در محل خروجی هر زیرحوضه، به ترتیب مقادیر 2/23، 3/21 و 5/6 تن در هکتار گزارش شده است؛ در حالی که مقادیر مشاهداتی در این مناطق، به ترتیب 2/20، 7/18 و 8/4 تن در هکتار بوده است. از سوی دیگر مکان های نهشته گذاری در سطح حوضه، مطابقت کاملاًً مناسبی با محل های سازه های مکانیکی (کنتور باند و کنتور ترنج ها) نشان داد. نتایج این پژوهش نشان داد که مدل WEPP کارایی خوبی در شبیه سازی فرسایش و رسوب دارد؛ به طوری که مقایسه آماری نتایج به دست آمده از این روش با نتایج آزمون t نرم افزار STATGRAPHICS بین داده های مشاهده ای، در سطح احتمال 5 درصد اختلاف معنا داری دیده نشد.
تبیین پراکنش و فشردگی فرم شهری در آمل با رویکرد فرم شهری پایدار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پی افزایش جمعیّت شهرنشین و بروز بحران های محیط زیست و ناپایداری های محیطی در شهرها، یکی از موارد اساسی در راستای نیل به توسعه ی شهری پایدار، شناخت الگوی کالبدی شهر و تلاش برای دستیابی به فرم شهری پایدار است. از میان ایده های متعدّد، شهر فشرده توانست طرفداران بیشتری را به خود اختصاص دهد. هدف این پژوهش مرور انواع فرم های شهری و رابطه ی آنها با مفاهیم پایداری است تا بتواند ضرورت توجّه به ایده ی شهر فشرده را در گفتمان های توسعه ی شهری پایدار تبیین کند. همچنین با هدف ساماندهی الگوی توسعه، فرم شهری آمل مورد سنجش قرار گرفته و الگوی گسترش شهر مشخّص شده است. داده های مورد نیاز پژوهش از سرشماری های عمومی نفوس و مسکن سال های (1385– 1345) و گزارش های مربوط به واحد صدور پروانه های ساختمانی شهرداری آمل کسب شده است. روش اصلی مورد استفاده در این پژوهش، روش تحلیلی توصیفی است. برای سنجش فرم از روش ها و مدل های کمّی و برای شناخت الگوی رشد کالبدی شهر و تهیّه ی نقشه ها از روش خود همبستگی فضایی در Arc Gis استفاده شده است. نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان می دهد که شهر آمل با این که در طول 40 سال گذشته از فرم پراکنده ای برخوردار بوده است، اما در دهه ی اخیر از میزان پراکنش آن کاسته شده و روند تمرکزگرایانه ای را در پیش گرفته است، که این امر شکل گیری بافت های متراکم و فشرده ای را در نواحی داخلی شهر موجب شده است.
ارزیابی تناسب اراضی به منظور توسعه ی شهری با رویکرد آمایش سرزمین مطالعه موردی: شهرستان اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه ی پایدار شهری، گونه ای از توسعه ی شهری است که می تواند استمرار داشته باشد بدون این که موجب تخریب منابع و نظام هایی شود که به آن ها وابسته است. افزایش روزافزون جمعیّت شهرنشین و در پی آن رشد شهرها، توجه به چگونگی کنترل توسعه ی شهرها با برنامه و حرکت در راستای اصول توسعه ی پایدار را الزامی می کند. در واقع توسعه ی مناسب شهری هنگامی محقق می شود که سرزمین به تناسب قابلیت های آن به کار گرفته شود. هدف این پژوهش ارزیابی تناسب اراضی شهرستان اهواز به منظور توسعه ی شهری می باشد. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش تحقیق توصیفی- تحلیلی می باشد. ابتدا لایه های مناسب در محیط ARCGIS نرمال سازی شده اند و با توجه به این که ماهیّت پژوهش، تصمیم گیری و انتخاب اراضی مناسب می باشد، از روش های تصمیم گیری چندمعیاره استفاده گردید. بدین ترتیب 15معیار مورد نظر با استفاده از پرسشنامه تکنیک Fuzzy Dematel به وسیله ی 15 نفر از نخبگان حوزه برنامه ریزی آمایش سرزمین و برنامه ریزی شهری تکمیل گردید و در نرم افزار Excel وزن معیارها به دست آمد سپس وزن های به دست آمده در تک تک لایه ها ضرب گردید. در نهایت با الگوریتم تکنیکTopsis که در محیط ARCGIS پیاده سازی گشت، لایه ها با هم همپوشانی شدند و نقشه ی اولویّت بندی به منظور توسعه ی شهری در شهرستان اهواز ارائه شده است. مساحت اولویّت ها به این ترتیب می باشد که مساحت اولویّت اول 54975 هکتار، اولویّت دوم 250168 هکتار، اولویّت سوم 75367هکتار، اولویّت چهارم 44658هکتار و اولویّت پنجم 3642هکتار به دست آمده است. اولویّت اول در قسمت های جنوب، جنوب غربی و شمال شرقی قرار گرفته است و بیشتر مساحت آن در زمین های بایر می باشد.
تحلیل جامعه شناختی پیامدهای فرهنگی توسعه ی شهرهای متوسط در ایران در سال 1396-1397 (مطالعه ی موردی: مرند)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال نهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۱
33 - 58
حوزه های تخصصی:
در راستای تحقق توسعه ی پایدار شهری باید شرایطی فراهم شود تا امکان بسترسازی توسعه ی پایدار انسانی و بهبود رفاه اجتماعی شهروندی، فراهم گردد که در این بستر می توان به برقراری عدالت اجتماعی، طراحی اقلیمی هماهنگ با محیط زیست انسانی، تقویت ساختارهای همبستگی اجتماعی همچون تعهد و مسؤولیت پذیری، تقویت بنیان های اجتماعی و خانوادگی و احیای محیط زیست همگانی و ایجاد انتظام ساختاری در فضای شهری برای ادراک زیباشناختی و خوانایی شهری و بهبود بهره گیری از فضاهای شهری و افزایش رضایت شهروندی و یکپارچگی بخشی به ساختار بصری محیط و منظر شهری اشاره کرد .هدف این مطالعه، تحلیل جامعه شناختی پیامدهای فرهنگی توسعه ی شهرهای متوسط در ایران طی ده سال گذشته و مطالعه ی موردی مرند است که طی سالهای 96 و 97 مورد پژوهش واقع شده است. جامعه آماری این پژوهش افراد بالای 15 سال ساکن شهر مرند در طی سالهای 96-97 بودند. روش نمونه گیری، نمونه گیری مختلط یعنی طبقاتی و خوشه ای چندمرحله ای بود. در مجموع، 2600 پرسش نامه تکمیل شد که برای تمامی مقاصد آماری کفایت می کرد. در این تحقیق بر روی شاخص های نیازهای ساکنان تحلیل عاملی در هشت عامل انجام شد. آزمون بارتلت با معیار کایزر معادل 840/0 و معنادار بود؛ این امر حاکی از اعتبار این آزمون است. تحلیل عاملی انجام شده کاملاً با شاخص بندی محقق با توجه به مطالعات اسنادی هماهنگ بود که نتایج آن آورده می شود. نتایج آزمون فریدمن نشان می دهد در سطح نیازهای کالبدی و اجتماعی در شهر ، در مجموع، نیازهای زیر برای ساکنان دارای اولویت بوده اند: نیاز به تعاملات اجتماعی ساکنان با یکدیگر و نیاز به امکانات و تسهیلات رفاهی، به ترتیب با متوسط رتبه 34/7 و 18/7 در صدر قرار داشته اند و نیاز به امنیت و احساس تعلق به شهر به ترتیب با متوسط رتبه 26/4 و 74/2 در رتبه های آخر بوده اند. بقیه نیازها در سطح بینابینی قرار گرفته اند.در کل، نتایج نشان می دهد ایجاد فضاهای عمومی به عنوان بستری برای تعاملات اجتماعی یک درخواست مبرم است.
ارزیابی راهبردی ساختار فضایی شهرها با تأکید بر الگوهای نوین آمایش شهری، نمونه پژوهش: شهر یاسوج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی فضایی سال یازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۴۲)
117 - 144
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، شناسایی و تحلیل پیشران های توسعه و همچنین تدوین سناریوهای مطلوب توسعه در شهر یاسوج بر پایه رویکرد آینده پژوهی و سناریونویسی می باشد. روش پژوهش حاضر از نوع تحلیل راهبردی کیفی/ کمی و منطبق بر رویکرد ساختاری و شبه ریاضی و منطبق برگزینش چندگانه موضوعات و روش های آینده نگاری و سناریو مبنا است. حجم جامعه آماری پژوهش حاضر، کلیه خبرگان و کارشناسان که با موضوع توسعه منطقه ای، توسعه شهری، آمایش شهری و رویکرد آینده پژوهی و سناریونویسی، آشنایی کامل دارند. همچنین روش نمونه برداری، نمونه برداری هدفمند و نمونه آماری، تعداد 30 نفر از خبرگان، کارشناسان، اساتید دانشگاهی، مدیران اجرایی استان و دانشجویان دکتری مرتبط با موضوع توسعه منطقه ای، توسعه شهری، آمایش شهری و رویکرد آینده پژوهی و سناریونویسی، به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار اصلی تجزیه وتحلیل داده ها و اطلاعات پژوهش، نرم افزار آینده پژوهی (Micmac) مبتنی بر تحلیل اثرات متقاطع و نرم افزار سناریونویسی مورفول (Morphol) مبتنی بر مدل مورفولوژیکی اینرسی است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که، توسعه مطلوب و هدفمند شهر یاسوج مبتنی بر توجه به ابعاد و مؤلفه های 17 پیشران کلیدی (اشتغال با وزن عددی (95/0)، قدرت تصمیم گیری در سطوح ملی (89/0)، بورس بازی زمین (70/0)، حکمروایی خوب (70/0)، سهم بخش خصوصی از اقتصاد (65/0)، مدیریت آب (70/0)، حمل ونقل (67/0)، مدیریت هوشمند شهری (52/0)، اشتغال پایدار روستایی (53/0)، صنایع دستی (46/0)، تحمل اجتماعی (89/0)، مدیریت قومی و قبیله ای (47/0)، فرهنگ شهروندی (37/0)، تولیدات کشاورزی (37/0)، جاذبه های گردشگری (30/0)، گیاهان دارویی (45/0) و ساختار فضایی فعالیت ها (45/0)، می باشد. همچنین نتایج حاصل از تحلیل و برنامه ریزی سناریو مبنا نشان می دهد که قلب و هسته مرکزی و همچنین شاکله توسعه ی شهر یاسوج بر مبنای راهبرد گردشگری (48/0) است.
ارزیابی توان اکولوژیکی توسعه شهری با استفاده از روش ANP و منطق فازی در GIS (مطالعه موردی: شهر جدید بهارستان (اصفهان))(مقاله علمی وزارت علوم)
آنچه در فرآیند ارزیابی توان اکولوژیک مد نظر قرار می گیرد، تاثیر متقابل منابع اکولوژیک پایدار و ناپایدار است که به صورت ویژگی های هر اکوسیستم خرد اثرات متقابل بر یکدیگر و محیط زیست می گذارند؛ لذا ذکر این نکته ضروری است که بهره مندی از طبیعت به گونه ای که کمترین زیان به محیط وارد شود و در کنار آن بهترین بهره وری برای انسان به دست آید، مدنظر است. به همین منظور با توجه به هدف اصلی در این تحقیق، شهر جدید بهارستان واقع در استان اصفهان، جهت ارزیابی توان اکولوژیک به منظور توسعه شهری بر اساس اصول آمایش سرزمین، با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی(GIS) مورد مطالعه قرار گرفت. بر این اساس ابتدا مطالعات پایه انجام و نقشه های موضوعی منطقه تهیه و سپس رقومی سازی شد . آنگاه مدل رقومی ارتفاعی (DEM) با استفاده از نقشه توپوگرافی در محیط Arc gis 10.2 تولید شد. سپس با همپوشانی و تلفیق نقشه های ارتفاع، شیب، جهت، انواع خاک، بافت خاک، عمق خاک، پوشش گیاهی، زمین شناسی، کاربری اراضی، اقلیم و فاصله از گسل با روش های ANP و منطق فازی در محیط Arc gis 10.2، نقشه توان اکولوژیکی توسعه شهری تهیه شد. نتایج کلی بیانگر آن است که کل محدوده ی توسعه با مساحتی حدود 068/3264 هکتار در قسمت جنوب شرقی و شمالی بهارستان قرار دارد که با تدقیق این محدوده و در نظر نگرفتن محدوده هایی که در ارتباط با تأمین اراضی مناسب توسعه کارآیی ندارند، محدوده ای حدود 717/2800 هکتار جهت برنامه ریزی توسعه ی آتی شهر بهارستان در نظر گرفته شده است
تدوین الگوی توسعه ی شهر هوشمند با تأکید بر شاخص های شهر آموزش دهنده (مطالعه موردی: شهر قائن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه با توجه به افزایش مسائل و مشکلات شهرها ناشی از گسترش فزاینده ی شهرنشینی، کاربست رویکردهای نوین در برنامه ریزی شهرها به منظور دست یابی به توسعه ی پایدار ضرورتی اجتناب ناپذیر می باشد. در این راستا، یکی از رویکردهای تأثیرگذار بر توسعه ی پایدار شهرها، برنامه ریزی به منظور هوشمندسازی آنها بوده است. با توجه به اهمیت رویکرد هوشمندسازی در برنامه ریزی شهرهای امروزی، هدف از تحقیق حاضر تدوین الگوی توسعه ی شهر هوشمند با تأکید بر شاخص های شهر آموزش دهنده در شهر قائن می باشد. از این رو، روش تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت تحلیلی-اکتشافی بوده که به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزار AMOS استفاده شده است. قابل ذکر است که جامعه ی آماری تحقیق شامل نخبگان دانشگاهی و مدیران شهری قائن بوده و با توجه به مشخص نبودن تعداد حجم جامعه ی آماری، از طریق فرمول کوهن در سطح اطمینان 95 درصد، 90 نفر به عنوان حجم نمونه تعیین شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که مهمترین متغیرهای تأثیرگذار بر تحقق پذیری شهر هوشمند در شهر قائن به ترتیب عبارتند از مدیریت هوشمند، محیط هوشمند، شهروند هوشمند، اقتصاد هوشمند، تحرک هوشمند و زندگی هوشمند که میزان تأثیرگذاری آنها بر مبنای مدل ساختاری 89/0، 81/0، 73/0، 65/0، 58/0 و 52/0 محاسبه شده است. همچنین نتایج حاکی از آن است که رویکرد آموزش (شهر آموزش دهنده) می تواند نقش محوری در تحقق شاخص های شهر هوشمند قائن از طریق برنامه ریزی در سه بعد امکانات آموزشی، محیط شهری و شهروندان ایفا نماید. در این راستا می توان گفت که حدود 64 درصد از تحقق شهر هوشمند قائن را وجود و تحقق شاخص های شهر آموزش دهنده تبیین می کند.
بررسی و تحلیل پراکنده رویی شهری با تأکید بر تحولات تقسیمات سیاسی (نمونه مطالعاتی: شهر قم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری سال ۶ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۱
137 - 159
حوزه های تخصصی:
رشد و گسترش کالبدی شهر فرآیندی است که بر تمام ساختارهای شهر اثر می گذارد. یکی از عوامل اثرگذار بر رشد و توسعه کالبدی شهرها اقدامات سیاسی دولت است. هدف مقاله حاضر بررسی و تحلیل پدیده ی پراکنده رویی شهری در شهر قم با تأکید بر تغییر و تحولات تقسیمات سیاسی است. پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی، از حیث روش ترکیبی از روش های اسنادی و پیمایشی در سطح اکتشافی می باشد که با به کارگیری ترکیبی از مدل های کمی و کیفی صورت گرفته است. روش جمع آوری اطلاعات مطالعات کتابخانه ای و میدانی است. در این پژوهش برای بررسی پراکنده رویی شهری از مدل های هلدرن، درجه توزیع متعادل، درجه تجمع، شاخص تمرکز هرفیندال، تراکم جمعیت و برای بررسی اثرات تحولات تقسیمات سیاسی بر پراکنده رویی شهری از مدل تحلیل ساختاری استفاده شده است. نرم افزارهای مورداستفاده در این پژوهش MIC MAC و ARC GIS می باشد. نتایج مدل های کمی نشان داد که بعد از ارتقا شهر قم به مرکز استان در سال 1375، روند پراکنده رویی شهری بسیار تشدید شده است. نتایج مدل تحلیل ساختاری هم نشان داد که تحولات تقسیمات سیاسی، می تواند از طریق عواملی مانند مستقر شدن نمایندگان سیاسی دولت، تمرکز شدید سرمایه ها، قوانین و سیاست های دولتی و افزایش میزان مهاجرت میزان پراکنده رویی شهری را افزایش دهد.
ارزیابی، مدل سازی و پیش بینی توسعه ی شهری نیشابور با تأکید بر زلزله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جغرافیایی مناطق خشک دوره ۹ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۶
16 - 31
حوزه های تخصصی:
در روند توسعه ی شهری بسیاری از زمین های کشاورزی اطراف و حاشیه شهرها تغییر کاربری یافتند و از طرفی مکان گزینی و توسعه ی بی برنامه شهرها در بسیاری از موارد منجر به نادیده گرفتن مخاطرات طبیعی گردید و مخاطرات طبیعی از عوامل تهدیدکننده ی امنیت شهرها هستند که یکی از مهم ترین این مخاطرات طبیعی، زلزله است. پژوهش حاضر با هدف بررسی و پیش بینی تغییرات کاربری اراضی با تأکید بر زلزله در شهر نیشابور انجام گرفته است که از نظر هدف، کاربردی بوده و از تصاویر سنجنده ی ETM مربوط به سال های ۲۰۰۰ و ۲۰۰۹ و سنجنده ی OLI مربوط به سال 2018 از ماهواره ی لندست بهره گیری شده است و برای تجزیه وتحلیل داده ها در محیط نرم افزاری Arc GIS استفاده گردید. همچنین از مدل IDW جهت پهنه بندی، از مدل AHP < /span>برای وزن دهی نظرات کارشناسان و برای پیش بینی توسعه ی شهر تا سال 2030 از مدل زنجیره ی مارکوف و CA مارکوف استفاده شد. نتایج تحقیق نشانگر آن است که سمت توسعه ی آینده ی شهر نیشابور بیش تر تمایل به سمت شمال و شمال شرق دارد؛ درحالی که محدوده ی مذکور در پهنه ی خطر متوسط زلزله قرار دارد و جنوب و جنوب غربی شهر در پهنه ی خطر کم بوده، درحالی که سمت توسعه ی آینده نخواهد بود و تا سال 1409 (2030 میلادی) بهترین جهت برای توسعه ی شهر به سمت جنوب و جنوب غربی است. به طورکلی قسمت شمالی شهر که عمده محدوده ی شهر و سمت توسعه ی شهر است، دارای خطر بیش تری است؛ چراکه در پهنه زلزله های با عمق کم قرار بوده و در پهنه ی زلزله های بیش از 7/4 ریشتر بوده و فاصله ی کم تری را با گسل های فعال دارد و سمت جنوب که سمت توسعه ی شهر هم نیست دارای خطرات احتمالی کم تری است
ارزیابی قابلیت اراضی حوضه ی رودخانه ی شور (شهرستان قروه) برای توسعه ی مناطق شهری با استفاده از مدل های فازی و ANP(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۴ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۱۲
1 - 23
حوزه های تخصصی:
رشد جمعیت و به تبع آن رشد مراکز مسکونی، صنعتی و غیره سبب گسترش نامتوازن مناطق مسکونی و پیشروی به سمت مناطق نامساعد شده است. شهرستان قروه از جمله شهرستان هایی است که به دلیل رشد چشمگیر جمعیت در سال های اخیر گسترش زیادی داشته است، که بسیاری از آن ها بدون توجه به مسائل هیدروژئومورفولوژیکی صورت گرفته است. بنابراین هدف اصلی این پزوهش شناسایی مناطق مستعد حوضه ی رودخانه ی شور جهت اهداف توسعه ی شهری می باشد. این تحقیق مبتنی بر روش های میدانی کتابخانه ای و نرم افزاری می باشد. در این تحقیق به منظور ارزیابی و پهنه بندی مناطق مساعد برای توسعه ی شهری شهرستان قروه از 8 عامل، لیتولوژِی، گسل، شیب، جهت شیب، ارتفاع، فاصله از رودخانه، پوشش گیاهی و کاربری اراضی استفاده شده است. روش کار به گونه ای است که پس از تهیه ی لایه های اطلاعاتی، ضرایب و تعیین ارزش آن ها با استفاده از مدل ANP برآورد شده است. سپس در محیط GIS نقشه های همپوشانی تهیه و یکسان سازی عوامل و تهیه ی نقشه ی فازی با استفاده از گامای فازی انجام شده است. در پایان منطقه ی مورد مطالعه از نظر مساعد بودن به منظور اهداف توسعه ی شهری به پنج منطقه تقسیم شده است. نتایج حاصل بیانگر آن است که مناطق مرکزی و حاشیه ی نزدیک رودخانه ی اصلی و محدوده ی اطراف شهر قروه، به دلیل دسترسی به رودخانه ی اصلی، تغییرپذیر بودن نوع کاربری اراضی موجود در منطقه، ارتفاع پایین و نداشتن شیب زیاد، دارای بالاترین امتیاز جهت اهداف توسعه ی شهری هستند.