مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
روش های تصمیم گیری
حوزه های تخصصی:
امروزه کوشش می شود با استفاده از روش ها و مدل های گوناگون، سطوح برخورداری مناطق مختلف سنجش شوند. این امکان وجود دارد که نتایج حاصل از به کارگیری این روش ها، متفاوت باشند. هدف از انجام پژوهش حاضر، به کارگیری روش های تصمیم گیری چندشاخصه در تعیین سطوح برخورداری دهستان های شهرستان کامیاران است. روش تحقیق توصیفی تحلیلی است و اطلاعات مورد نیاز به روش اسنادی گردآوری شده ا ند. نتایج حاصل از این پژوهش نشان دادند که جایگاه هریک از دهستان های مطالعه شده با روش های چندشاخصة SAW، TOPSIS و WSM یکسان نیست. بین روش های مذکور، روش های TOPSIS و WSM با 28/14 درصد، کمترین میزان تغییرات و روش SAW با 56/28 درصد، بیشترین میزان تغییر را در میان روش های مورد مطالعه داشتند. از نظر سطح برخورداری نیز، دهستان های گاورود، بیلوار و ژاورود در سطح فرابرخوردار، دهستان های امیرآباد و شاهو در سطح میان برخوردار، و دهستان های عوالان و سورسور در سطح فروبرخوردار قرار گرفتند.
تلفیق روش های تصمیم گیری در محیط GIS به منظور مکان گزینی اماکن ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر ارائه ایده ای جدید در مکان گزینی اماکن ورزشی بود. در مرحله اول محدوده مطالعاتی با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی و براساس معیارهای دوازده گانه دوری یا نزدیکی به عناصر و کاربری های مختلف شهری به شش طیف گسسته تقسیم شد که اراضی با حداکثر ارزش با مساحتی برابر 8/1502965 متر مربع، 6 درصد از محدوده را تشکیل می دادند. پس از آن با تشکیل تیم تحقیقاتی، محدوده با بالاترین ارزش، مورد برداشت میدانی قرار گرفت که 5 قطعه زمین A، B، C، D و E به عنوان ورودی های حالت گسسته در نظر گرفته شدند. این قطعه زمین ها، در دنیای واقعی و به لحاظ دیگر معیارها قابل ملاحظه و تحقیق برای ساخت اماکن ورزشی جدید بودند. به منظور اولویت بندی این ورودی ها از چهار روش تاپسیس، الکتر، ساو و تاکسونومی استفاده شد که معیارهای مشترک آنها را قیمت، شرایط ژئومورفیک، قابلیت تملیک، ارزش کاربری موجود، جمعیت، دسترسی و همچنین فاصله از اماکن ورزشی مجاور تشکیل می دادند. در نهایت با جمع بندی نتایج حاصل از روش های یادشده توسط یک مجموعه رتبه بندی جزئی (POSET)، مشخص شد که قطعه زمین C بهترین مکان برای ساخت مکان ورزشی جدید است.
ارزیابی تناسب اراضی به منظور توسعه ی شهری با رویکرد آمایش سرزمین مطالعه موردی: شهرستان اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه ی پایدار شهری، گونه ای از توسعه ی شهری است که می تواند استمرار داشته باشد بدون این که موجب تخریب منابع و نظام هایی شود که به آن ها وابسته است. افزایش روزافزون جمعیّت شهرنشین و در پی آن رشد شهرها، توجه به چگونگی کنترل توسعه ی شهرها با برنامه و حرکت در راستای اصول توسعه ی پایدار را الزامی می کند. در واقع توسعه ی مناسب شهری هنگامی محقق می شود که سرزمین به تناسب قابلیت های آن به کار گرفته شود. هدف این پژوهش ارزیابی تناسب اراضی شهرستان اهواز به منظور توسعه ی شهری می باشد. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش تحقیق توصیفی- تحلیلی می باشد. ابتدا لایه های مناسب در محیط ARCGIS نرمال سازی شده اند و با توجه به این که ماهیّت پژوهش، تصمیم گیری و انتخاب اراضی مناسب می باشد، از روش های تصمیم گیری چندمعیاره استفاده گردید. بدین ترتیب 15معیار مورد نظر با استفاده از پرسشنامه تکنیک Fuzzy Dematel به وسیله ی 15 نفر از نخبگان حوزه برنامه ریزی آمایش سرزمین و برنامه ریزی شهری تکمیل گردید و در نرم افزار Excel وزن معیارها به دست آمد سپس وزن های به دست آمده در تک تک لایه ها ضرب گردید. در نهایت با الگوریتم تکنیکTopsis که در محیط ARCGIS پیاده سازی گشت، لایه ها با هم همپوشانی شدند و نقشه ی اولویّت بندی به منظور توسعه ی شهری در شهرستان اهواز ارائه شده است. مساحت اولویّت ها به این ترتیب می باشد که مساحت اولویّت اول 54975 هکتار، اولویّت دوم 250168 هکتار، اولویّت سوم 75367هکتار، اولویّت چهارم 44658هکتار و اولویّت پنجم 3642هکتار به دست آمده است. اولویّت اول در قسمت های جنوب، جنوب غربی و شمال شرقی قرار گرفته است و بیشتر مساحت آن در زمین های بایر می باشد.
مروری بر کاربرد روش فراابتکاری جستجوی ممنوعه در حل مسائل مکان یابی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله مروری، جزئیات کاربرد روش فراابتکاری جستجوی ممنوعه، در حل مسائل مکانیابی بررسی می شود. به این منظور، در ابتدا مفهوم مکانیابی و انواع مختلف مسایل مکانیابی معرفی شده و سپس جزئیات روش جستجوی ممنوعه، بطور تفصیلی شرح داده شده است. منظور از مکانیابی، یافتن مکان های جدید مناسب برای برپا کردن مراکز خدماتی است. امروزه به دلیل افزایش رقابت بین شرکت ها، مکانیابی علمی از اهمیت ویژه ای برخوردار شده است. روش های علمی مختلفی برای حل مسائل مکانیابی وجود دارد. در دهه های اخیر روش های فراابتکاری مختلفی برای حل مسائل مکانیابی معرفی شده اند. روش های فراابتکاری، برای حل مسائلی با داده ها و ابعاد زیاد، بدون نیاز به دانستن مسئله، با استفاده از ایده های ابتکاری، سرعت حل را افزایش می دهند. یکی از روش های فراابتکاری، الگوریتم جستجوی ممنوعه است که مبتنی بر جستجوی محلی است و در حل مسائل مکانیابی، نتایج مطلوبی به دست می دهد. این الگوریتم، مولفه ها و اجزای مختلفی دارد که در این مقاله، بطور مشروح معرفی شده اند. همچنین اصلاحات و افزوده هایی که برای بهبود الگوریتم، توسط محققین به آن اضافه شده است، نیز معرفی شده اند
پهنه بندی کشت درخت بِه در استان اردبیل با استفاده از روش های AHP، ANP، Antropy shanon، DEMATEL و WLC
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۳
460 - 483
حوزه های تخصصی:
درخت بِه، بعد از سیب و گلابی مهم ترین میوه در گروه دانه دارها است. میوه بِه از دیرباز موردتوجه بوده در سال های اخیر در استان های مختلف کاشت یکدست باغ میوه بِه توسعه پیداکرده است. بر همین اساس پهنه بندی کشت درخت بِه، متناسب با شرایط اقلیمی و محیطی موردنیاز است. هدف از این تحقیق شناسایی نواحی کشت درخت بِه در استان اردبیل با روش های چندمعیاره، با استفاده از شاخص های؛ بارندگی، متوسط دما، کمینه دما، بیشینه دما، ارتفاع، شیب و عمق خاک در محیط GIS است. برای تعیین معیار وزنی شاخص ها و پهنه بندی اقلیم کشاورزی درخت بِه، از روش های AHP، ANP، Antropy shanon، DEMATEL و WLC استفاده گردید که روش های AHP، ANP و DEMATEL در تعیین ارزش وزنی شاخص ها و روش های Antropy shanon و WLC در پهنه بندی اقلیم کشاورزی بیشترین نقش داشتند. نتایج تحلیل روش ها نشان داد که؛ متوسط دما و بیشینه دما مهم ترین شاخص در طول دوره رشد درخت بِه در استان اردبیل هستند؛ اما شاخص های باران، کمینه دما، ارتفاع، شیب و عمق خاک در بعضی نواحی استان محدودیت های را برای کشت درخت بِه ایجاد می کنند. نتایج پهنه بندی اقلیمی روش ها، بیانگر آن است که؛ حدود 27 درصد از مساحت استان اردبیل خیلی مناسب، 31 درصد مناسب، 20 درصد کمی مناسب و 22 درصد نامناسب برای کشت درخت بِه است. نواحی شمال استان و محدوده شهرستان های گیوی و خلخال مناطق مناسب برای کشت درخت بِه بر اساس روش های موردمطالعه شناخته شده اند.
تعادل بخشی شبکه شهری همکار در نظام فضایی ناحیه با تأکید بر نقش شهرهای کوچک بر اساس روش های تحلیل تصمیم گیری چند معیاره (مطالعه موردی: شهرستان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری سال ۹ بهار ۱۴۰۱ شماره ۳۰
33 - 58
حوزه های تخصصی:
شهرهای کوچک در کشورهای درحال توسعه یکی از ضعیف ترین حلقه های توسعه ی ناحیه ای محسوب می شوند. چنانچه توسعه ای بخواهد ابزاری برای پایداری نواحی محسوب شود، به ناچار برای حفظ زنجیره ی توسعه ی نواحی، منطقی است که به ضعیف ترین حلقه ها توجه بیشتری کند. در ایران و ازجمله شهرستان کرمانشاه به عنوان یک ناحیه ی سیاسی و طبیعی نیز شهرهای کوچک دارای جایگاه بسیار ضعیفی در قیاس با شهرهای بزرگ هستند. کانون توجه برنامه ریزی های توسعه ی اقتصادی، اجتماعی و فضایی شهرهای بزرگ بوده است. این توجه ویژه در پرتو نظریات رشد اقتصادی نظیر قطب رشد تاکنون معطوف به شهرهای بزرگ بوده است. در این راستا، پژوهش حاضر با روش توصیفی – تحلیلی، ضمن تأکید بر رویکرد کاربردی، بر آن است تا نقش تعادل بخشی شهرهای کوچک را در نظام فضایی منطقه با رویکرد توسعه ی یکپارچه ی ناحیه ای مورد بررسی قرار دهد. شیوه ی جمع آوری اطلاعات اسنادی و میدانی است و برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از روش های تحلیل تصمیم گیری چندمعیاره بهره گرفته شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که بخش عمده ای از توان های اقتصادی شهرستان کرمانشاه در نواحی روستایی متمرکز شده است. این توان ها به دلیل فقدان شهرهای کوچکی که می تواند واسط توسعه ی بین نواحی شهرهای بزرگ و نواحی روستایی باشد، تاکنون به طور مناسبی مورد بهره برداری قرار نگرفته اند؛ ازاین رو، در این پژوهش نقش شهرهای کوچک از اولویت های اصلی برای سرمایه-گذاری در راستای توسعه ی منطقه ای شناسایی شدند و براساس یافته های پژوهش، شهر «قلعه» دارای بیشترین توان برای سرمایه گذاری به عنوان شهر میانی ناحیه است.