فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۴۱ تا ۱٬۰۶۰ مورد از کل ۱۰٬۴۰۶ مورد.
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۰
147 - 159
حوزههای تخصصی:
امروزه مکان گزینی بهینه ایستگاه های آتش نشانی یکی از ضروریات مهم در زمینه کارآمدی و واکنش به موقع مدیریت شهری به مخاطرات احتمالی است. روش های بهینه سازی فضایی به دلیل ویژگی های خاص فضایی و مکانی مسائل مرتبط با تسهیلات شهری کاربرد گسترده ای در این زمینه دارند. از عمده ترین این موارد می توان به روش های مبتنی بر میان یابی و حداکثر پوشش خدماتی اشاره کرد. شهر زابل در وضعیت موجود دارای دو ایستگاه آتش نشانی عملیاتی است که به دلیل وسعت زیاد شهر و توسعه فیزیکی سریع آن، توانایی پاسخ گویی مطلوب به حوادث و اتفاقات شهری را ندارد ازاین رو نیازمند تجدیدنظر جدی و افزایش تعداد ایستگاه ها تا حد مطلوب است. تحقیق حاضر از لحاظ روش شناسی توصیفی، ازلحاظ هدف کاربردی و مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و بررسی های میدانی است. این پژوهش با تکیه بر سناریو نگاری یک مدل بهینه سازی فضایی چندهدفه را ارائه می نماید که اهداف مرتبط با حد میانه و حداکثر پوشش خدماتی در زمینه استقرار ایستگاه های آتش نشانی در شهر زابل را باهم ترکیب کرده و درنهایت با استفاده از روش بهینه سازی پارتو شدت بهبود دسترسی با فرض مقادیر مختلف q (تعداد ایستگاه آتش نشانی) را نمایش می دهد. یافته های حاصل از سناریو های پژوهش نشان داد که با افزایش تعداد معینی از ایستگاه ها در بخش های مختلف شهر، دسترسی با شدت های متفاوتی بهبود پیدا می کند، برای مثال با فرض استقرار تعداد 6 ایستگاه در فواصل مشخصی نسبت به هم دیگر، دسترسی در مقایسه با وضعیت موجود تا 9 درصد بهبود پیدا می کند و در صورت افزایش این تعداد تا 12 مورد دسترسی تا 60 درصد ارتقا پیدا می کند.
تحلیل تغییرات دسترسی به خدمات بیمارستانی شهر زنجان با استفاده از روش اندازه گیری دسترسی مکانی بالقوه در فاصله زمانی 1385- 1395(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت سلامت در سطح جامعه، دسترسی مکانی بالقوه به بیمارستانها موضوع این تحقیق است. بدین منظور میزان دسترسی به بیمارستانهای شهر زنجان در سطح بلوک با سه روش حوزه پوشش شناور دو مرحله ای، حوزه پوشش شناور دو مرحله ای بهبود یافته و حوزه پوشش شناور سه مرحله ای در دو مقطع زمانی 1385 و 1395 مورد بررسی قرار گرفته است. مبنای این سه روش، عرضه و تقاضا و در روش سوم عرضه و تقاضا به علاوه رقابت بین تسهیلات می باشد. از سوی دیگر از آنجا که ماهیت دسترسی به صورت اصولی بر مبنای شبکه خیابانها تعریف میشود، محاسبات دسترسی متکی بر تحلیل شبکه بوده است و از این رو تحلیلها با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی به انجام رسیده است. نتایج کار نشانگر اختلاف دسترسی بلوک ها و در نتیجه نابرابری فضایی در سطح شهر در هر دو مقطع مورد بررسی است. همچنین میزان دسترسی در مقایسه دو مقطع نیز متفاوت بوده، به طوری که دسترسی به بیمارستان های شهر در هر سه روش در سال 95 بیشتر از سال 85 بوده است. تفاوتهای مورد انتظاری نیز بین نتایج سه روش دیده میشود به این صورت که به دلیل اعمال رقابت بین مراکز خدماترسان، مقادیر دسترسی حاصل از روش سوم کمتر از دو روش دیگر میباشد. با توجه به نتایج تحقیق، علیرغم بهبود کلی وضعیت شهر از نظر دسترسی به بیمارستان، شاهد نابرابری دسترسی به تسهیلات بیمارستانی در سطح شهر هستیم. راهکار کاهش این نابرابریها، ساخت بیمارستانهای جدید در نواحی مواجه با کمبود یا توسعه شبکه دسترسی این نواحی است.
تحلیل تأثیر عوامل انسانی و محیطی بر تضاد ذی نفعان در حوضه آبریز زاینده رود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همزمان با افزایش بحران آب در حوضه های آبریز، درگیری های بین ذی نفعان آن در حال تشدید است. افزایش تضاد در حوضه های آبریز می تواند ناشی از عوامل مختلف انسانی و طبیعی، از جمله حکمرانی و مدیریت ضعیف منابع و تغییرات اقلیم باشد. هدف پژوهش بررسی عوامل طبیعی و انسانی مؤثر بر شدت مناقشات میان ذی نفعان مختلف حوضه زاینده رود، بررسی راهبردهای پیشنهادی مدیران و سیاست گذاران و تحلیل راهبردهای اجرا شده طی سالیان اخیر جهت کاهش مناقشات در حوضه زاینده رود بوده است. در این تحقیق از روش شناسی کیفی مبتنی بر نظریه داده بنیاد استفاده شد. نمونه ای از افراد کلیدی از بین کارشناسان و مدیران سازمان های مرتبط، با بهره گیری از نمونه گیری هدفمند به روش گلوله برفی، انتخاب شدند و داده ها با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختارمند گردآوری شدند. نتایج نشان داد که عوامل انسانی از جمله عوامل اجتماعی - فرهنگی، افزایش تقاضا برای آب، سیاست های انتقال بین حوضه ای آب و عوامل حکمرانی از دیدگاه کارشناسان مرتبط بیشترین تأثیر را در مدیریت تضاد داشتند. همچنین عوامل محیطی نظیر تغییرات اقلیم از جمله کاهش بارش و منابع آب، سبب تشدید تضاد در حوضه شده اند. از سوی دیگر، تأثیر عوامل انسانی نظیر حکمرانی و سیاست های اخذشده در بحران آب و تضاد ناشی از آن بسیار تأثیرگذارتر از عوامل طبیعی بوده است. برخی از راهبردها همچون مدیریت راهبردی، انتقال آب بین حوضه ای، و افزایش نظارت برای مدیریت تضاد ناشی از بحران آب در حوضه به کار گرفته شده اند. از سوی دیگر، تعدادی از مدیران و سیاست گذاران معتقدند که برخی راهکارهای اجراشده نه تنها به کاهش تضاد در حوضه کمکی نکرده اند، بلکه سبب افزایش تنش نیز شده اند.
طراحی مدل مفهومی ابعاد و مولفه های مدیریت منابع انسانی سبز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، شناسایی ابعاد و مؤلفه های مدل مدیریت منابع انسانی سبز در راستای توسعه پایدار و با استفاده از راهبرد کیفی و روش نظریه داده بنیاد با رویکرد ظاهر شونده (گلیزری) بود. جامعه آماری را مدیران شهرداری مشهد به تعداد 150 نفر تشکیل دادند، با استفاده از روشﻫﺪﻓﻤﻨﺪ ﻗﻀﺎوﺗﯽ ، با 15 نفر از ﺧﺒﺮﮔﺎن تا رسیدن به اشباع نظری مصاحبه نیمه ساختار یافته انجام شد. که در مرحله کدگذاری باز، تعداد 400 کد اولیه شناسایی شد و در مرحله کدگذاری انتخابی، کدگذاری پیرامون مقوله محوری از طریق مقایسه مستمر، مفاهیم و مقولات پژوهش صورت گرفت و 213 کد در 43 مفهوم جمع بندی شد، در مرحله کدگذاری نظری با تلفیق میان مقوله ها توسط یک الگوی ارتباطی، مفاهیم در پنج بُعد فردی شامل مفاهیم؛ نگرش سبز، ارزش سبز، انگیزه سبز، دانش سبز، سلامت سبز، شخصیت سبز، رفتار سبز، ؛ بعد سازمانی شامل مفاهیم؛ پاداش و جبران خدمات سبز، مشارکت سبز، ارزیابی سبز، آموزش سبز، ساماندهی سبز، استخدام سبز، فرهنگ سازمانی سبز، نگهداری سبز، ساختار سبز، روابط مدیریتی سبز، ارتقاء و انتصاب سبز؛ بُعد شهری شامل مفاهیم؛ بودجه ریزی سبز، مدیریت پسماند شهری، شورای شهر، مقررات سبز شهری، طراحی سبز شهری، فرهنگ شهروندی سبز، فرایند اداری سبز، ساختار شهری سبز، حمل و نقل عمومی سبز؛ بعد فراشهری شامل مفاهیم؛ پژوهش سبز، سازمانهای مردم نهاد سبز، رسانه ها، تأمین زنجیره سبز، سازمانهای بین المللی، دولت، قوانین و مقررات فراشهری؛ بعد محیطی شامل مفاهیم؛ عوامل اجتماعی، فرهنگی، جغرافیایی، دینی، سیاسی، اقتصادی، وتکنولوژیکی در مدل احصاء شد.
بررسی الگوی توسعه فیزیکی شهر با رویکرد توسعه میان افزا، مورد مطالعه: شهر میاندوآب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۴ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۲۲)
1303 - 1321
حوزههای تخصصی:
"شهری شدن جوامع"(به مفهوم سکونت اکثریت جمعیت در شهرها)، جریانی جدید و محصول باز توزیع گسترده جمعیت به نفع سکونتگاه های شهری پس از انقلاب صنعتی بوده است. که موجب رشد پراکنده شهرها شده است. تحقیق حاضر باهدف امکان سنجی توسعه فیزیکی درونی شهر میاندوآب، با روش توصیفی تحلیلی انجام شده و از مدل های آنتروپی شان ون و هلدرن برای تحلیل شکل شهر استفاده شده است. همچنین از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی برای مقایسه دو دویی معیارها استفاده شده و وزن نهایی این معیارها نیز با استفاده از نرم افزار Expert choice11 محاسبه شده است. نتایج مدل هلدرن نشان می دهد که، حدود 33 درصد از رشد فیزیکی شهر، مربوط به رشد جمعیت و 67 درصد توسعه فیزیکی شهر درنتیجه عوامل دیگری همچون (بورس بازی زمین و...) بوده و به عبارتی سهم متغیر جمعیت نسبت به عوامل دیگر کمتر بوده و این نتیجه خود دلیلی بر توسعه افقی و پراکنده شهر می باشد. مقدار آنتروپی (G) شهر میاندوآب برای سال 95 برابر با 933/0 می باشد. که نشان دهنده رشد پراکنده شهر و پدیده اسپرال است که در این سال ها در شهر میاندوآب اتفاق افتاده است. همچنین نزدیک بودن مجموع فراوانی آنتروپی (H) یعنی 672/1 به مقدار حداکثر LN(n) یعنی 792/1 بیانگر رشد پراکنده این شهر می باشد. نتایج تحقیق بیانگر آن است که، حوزه های 4،10،19،20،21 با قرار گرفتن در اولویت اول توسعه و حوزه های 2،11،17 در اولویت دوم توسعه درونی، حوزه های 1،15 با اولویت سوم توسعه، حوزه 18 با پتانسیل توسعه درونی کم و مابقی حوزه ها که شمال حوزه های 7،8،12،13،16 می باشد، دارای پتانسیل توسعه درونی خیلی پایین قرارگرفته اند.
تحلیل رابطه سطح شاخص های کیفیت زندگی روستاییان و توسعه روستایی، مورد مطالعه: بخش جزینک، شهرستان زهک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۴ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۲۲)
1397 - 1413
حوزههای تخصصی:
کیفیت زندگی به عنوان یکی از مفاهیم محوری توسعه در تمام زمینه های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، محیطی، کالبدی و نهادی در سکونتگاه های روستایی مطرح می باشد، ازاین رو پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی – تحلیلی به بررسی و تحلیل رابطه بین سطح شاخص های کیفیت زندگی روستاییان و توسعه روستایی پرداخته است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه خانوارهای روستایی بخش جزینک از توابع شهرستان زهک است که داری 5223 خانوار می باشد حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران تعداد 357 نفر برآورد شد. و اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از مدل آنتروپی و SAW، آزمون های اسپیرمن و تحلیل واریانس در نرم افزار spss مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج سطح بندی با استفاده از مدل SAW و آنتروپی نشان داد، شاخص های کیفیت آموزش و کیفیت اشتغال و درآمد به ترتیب با وزن 189/0 و 113/0 بیشترین میزان را به خود اختصاص داده اند. و شاخص های کیفیت محیط و کیفیت اوقات فراغت به ترتیب با وزن 009/0 و 023/0 کمترین سطح ازنظر شاخص های کیفیت زندگی را در میان روستاهای بخش جزینک دارا می باشند. همچنین؛ روستاهای جزینک، ندام شرقی و صفدر میربیک به ترتیب با نمره نهایی 586/0، 581/0، 576/0 با بیشترین امتیاز و روستاهای قلعه نو، آس قاضی و لچوی به ترتیب با نمره نهایی 494/0، 494/0، 491/0 در رتبه آخر ازنظر شاخص های کیفیت زندگی قرار دارند. نتایج حاصل از آزمون آماری آزمون تحلیل واریانس گویای آن است که؛ بین ابعاد (اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و محیطی) کیفیت زندگی در روستاهای موردمطالعه تفاوت معناداری مشاهده می شود. همچنین نتایج آزمون اسپیرمن گویای آن است که بین سطح شاخص های کیفیت زندگی روستاییان و توسعه روستاهای بخش جزینک، رابطه معناداری وجود دارد، و سطح کیفیت زندگی روستاییان در توسعه روستایی نقش مؤثری دارد.
سنجش فعالیت کارگروه های روستایی در مقابله با همه گیری ویروس کرونا، مطالعه مورد: نواحی روستایی شهرستان خوشاب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۴ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۲۲)
1435 - 1452
حوزههای تخصصی:
اکنون انتشار ویروس کووید 19 در نواحی جغرافیای جهان روندی شتابان دارد. نفوذ کرونا می تواند پیامدهای منفی در سطح کلان و خرد جوامع روستایی داشته و آنان را با مسائل اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی درگیر کند. شیوع این پدیده نهادها، سازمان ها و سایر ارگان ها را به صورت گروهی یا حتی منفرد بر آن داشت که جهت جلوگیری از همه گیری گام های اساسی بردارند. بنابراین تلاش برای کنترل و مدیریت آثار و پیامدهایش، در دستور کارگروه های مختلف دولتی و مردمی قرارگرفته است. بررسی میزان و نحوه تأثیرگذاری فعالیت سازمان ها و نهادها برای مقابله با گسترش این بیماری در نواحی روستایی خوشاب هدف اساسی پژوهش است که جهت تحقق آن در ابتدا فعالیت کارگروه هایی چون شوراها، دهیاری ها و غیره در قالب 14 شاخص مورد تحلیل قرار گرفت. جهت ارزیابی داده های از روش مصاحبه نیمه ساختاریافته با آمار توصیفی و استنباطی (کی-اس و تی) استفاده شد. یافته های پژوهش نشان می دهد سطح معناداری کمتر از 05/0 است که بیانگر نظر نسبتاً مساعد پاسخگویان از فعالیت کارگروه ها در مقابله با کرونا است، نتایج آزمون تی نشان داد که از میان شاخص های عملکرد سازمان ها و نهادها، شاخص فاصله گذاری اجتماعی در رتبه اول، شاخص برخورداری از کادر بهداشتی و درمانی در رتبه دوم و شاخص گسترش دادن زیرساخت های اینترنتی سومین رتبه را داراست، درنهایت بر اساس رتبه بندی روستاها، ازلحاظ تأثیرگذاری نهادها و سازمان ها در مقابله با شیوع ویروس کرونا، بررسی ها بیانگر این مطلب است که روستای بلقان آباد اولین رتبه را در به خدمت گرفتن نهادها و سازمان ها، به خود اختصاص داده اند.
تحلیل سیستمی عوامل کلیدی مؤثر بر برنامه ریزی مسکن پایدار با رویکرد آینده پژوهی(مطالعه موردی؛ مناطق 22 گانه کلانشهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه فضای شهری سال نهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۶)
109 - 126
حوزههای تخصصی:
چشم انداز کنونی کلانشهرِ تهران، آن را شهری پایدار و منسجم با ساختاری مناسب برای سکونت ترسیم می کند تحقق چنین چشم اندازی که مسکن پایدار را به عنوان رکن اصلی لازم می داند نیازمند مداقه است. در این پژوهش هدف شناسایی عواملی است که زمینه سازی تحقق این چشم انداز را فراهم می نماید.که نتایج آن هم در بازترسیم چشم انداز های آتی در افق برنامه های توسعه شهری موثر خواهد بود. روش پژوهش بر اساس هدف کاربردی و شیوه گردآوری اطلاعات اسنادی - میدانی و در یک فرآیند توصیفی تحلیلی انجام شده است.با استفاده از پرسشنامه به روش دلفی از بین 26 عامل در نهایت 18 عامل به عنوان مهمترین عوامل در چهار بُعد اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و زیست محیطی طبقه بندی شد. تحلیل ساختاری با استفاده از نرم افزار میک مک نشان می دهد که عواملی چون؛ زمین، توسعه عمودی، کیفیت و استحکام مساکن، منابع آب، بحران های طبیعی و دسترسی ها جزء عوامل اثرگذار می باشند که برای هر کدام از عوامل راهبردها و سیاست هایی همچون مالیات بر ارزش زمین، احداث سد های زیرزمینی، منطقه بندی ارتفاعی، ورود بخش بیمه به ساخت و سازها و غیره پیشنهاد داده شده است.
تحلیل رابطه بازآفرینی فرهنگی اجتماعی در توسعه محله ای (مورد مطالعه: محله دیزج جنوبی شهر بناب)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال سیزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۸
153 - 168
حوزههای تخصصی:
اهمیت بازآفرینی شهری از آنجاست که نمایانگر نگاه برنامه ریزان و شهرسازان به حیات مطلوب شهری و تقابل این شیوه زندگی با شیوه زندگی در برخی بافت ها و نواحی شهر است. در واقع بازآفرینی به معنای بازگرداندن حیات اجتماعی، اقتصادی و محیطی به یک منطقه است. این حرکت مکان ها را دگرگون می کند، تصویر اجتماعی از خودش را تقویت می کند و مکان های زنده و جذاب که سرمایه گذاری درونی پایدار را تشویق می کنند، خلق می کند. در این راستا تحقیق حاضر با هدف تحلیل رابطه بازآفرینی فرهنگی اجتماعی با توسعه محله دیزج جنوبی شهر بناب انجام شده است. با توجه به اهداف تحقیق و مؤلفه های مورد بررسی نوع تحقیق کاربردی و روش بررسی آن توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری محله دیزج جنوبی شهر بناب می باشد. اطلاعات مورد نیاز برای بررسی رابطه بازآفرینی فرهنگی اجتماعی و توسعه پایدار محله ای که شامل4 شاخص و 19 معرف بازآفرینی فرهنگی اجتماعی به عنوان متغیر مستقل و 6 شاخص توسعه محله ای به عنوان متغیر وابسته است. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته است. روش نمونه گیری پژوهش به صورت تصادفی ساده و حجم جامعه آماری آن 366 نفر بود. نتایج نشان می دهد که مولفه های اجتماعی و فرهنگی بیشترین تاثیر را در راستای ارتقای توسعه محله دیزج جنوبی داشته اند، به طوری که یک واحد تغییر در انحراف مولفه های اجتماعی و فرهنگی به ترتیب 409/0 و 578/0 واحد تغییر در توسعه محله دیزج جنوبی ایجاد خواهند کرد. به طور کلی تمامی مولفه های بازآفرینی فرهنگی اجتماعی تاثیر مثبت داشته اند، بدین معنی که با افزایش مقدار بازآفرینی فرهنگی اجتماعی محدوده مورد مطالعه، توسعه آن نیز افزایش پیدا می کند.
مکان یابی داروخانه ها و توزیع فضایی بهینه آن در شهر سیرجان در راستای دسترسی مطلوب شهروندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مکان یابی کاربری های بهداشتی-درمانی در نقاط شهری به خصوص داروخانه ها باید به گونه ای باشد که همگان به آن ها به راحتی دسترسی داشته باشند؛ زیرا از یک سو دسترسی مناسب به خدمات بهداشتی-درمانی نقش مهمی در ارتقای سلامت امنیت و آرامش خاطر جامعه داشته و از سوی دیگر شاخص مهمی در راستای تحقق عدالت اجتماعی به شمار می آید. در این راستا، هدف پژوهش حاضر مکان یابی داروخانه ها و توزیع فضایی بهینه آن در شهر سیرجان در راستای دسترسی مطلوب شهروندان است. برای انجام این مطالعه از روش تحقیق توصیفی-تحلیلی استفاده شده است. شیوه جمع آوری اطلاعات، اسنادی، کتابخانه ای و میدانی بوده است. درجهت مکان یابی داروخانه ها و توزیع فضایی بهینه آن در شهر سیرجان در راستای دسترسی مطلوب شهروندان از نرم افزار تحلیل گر ArcGIS و از روش سلسله مراتبی AHP استفاده شده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که با توجه به استانداردها و جمعیت شهر سیرجان، 25 داروخانه روزانه در سطح شهر سیرجان نیاز است که 9 داروخانه روزانه جدید در مکان های پیشنهادی مناسب باید احداث شود. در این راستا نتایج حاصل از پهنه بندی مکان های مناسب درجهت احداث داروخانه در شهر سیرجان نشان داد که حدود 10 درصد از مساحت شهر سیرجان دارای پتانسیل بسیار مناسب و حدود 30 درصد نیز دارای پتانسیل مناسب درجهت احداث داروخانه در سطح شهر است که به ارائه یک مکان پیشنهادی در منطقه یک و 8 مکان پیشنهادی در منطقه دو شهری سیرجان با توجه به ضوابط و کمبودهای موردنیاز پرداخته شد.
واکاوی نگرش متخصصان د ر کیفیت فضایی یکپارچه د ر فضاهای عمومی روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره سیزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۴۹)
86 - 103
حوزههای تخصصی:
د ر د هه های اخیر پژوهش های متعد د ی د ر رابطه با شکل گیری «کیفیت فضایی» انجام شد ه است؛ اما آنچه مشخص است، عد م توجه به رویکرد کل نگر آن د ر حوزه شهرسازی است. بر این مبنا تفکر «کیفیت فضایی» به مثابه یک پایگاه نظری کلی نگر و تأکید بر مقیاس فضای عمومی د ر روستاها، عرصه موضوع جد ید ی را مطرح نمود ه است؛ لذا به منظور ارزیابی کیفیت فضایی د ر فضاهای عمومی روستایی، شناسایی شاخص ها و معیارهای مؤثر بر آن هد ف انجام این پژوهش است. این پژوهش د ارای روش آمیخته (کمی - کیفی) است که بر حسب هد ف بنیاد ی، به لحاظ ماهیت پژوهش، اکتشافی و از حیث گرد آوری د اد ه ها، توصیفی پیمایشی است. جامعه مورد مطالعه 48 متخصص د ر حوزه (طراحی و برنامه ریزی شهری، معماری، معماری منظر، جغرافیا و محیط زیست)، کارشناسان آمار، اقتصاد د انان و جامعه شناسان است که از طریق پرسش نامه حاصل از تحلیل محتوای اسناد ی و پیمایشی د لفی به صورت غیرتصاد فی شبکه ای مورد پرسشگری قرار گرفتند. سه نگرش غالب برای متخصصان به ترتیب اولویت شامل کالبد ی (زیبایی شناسی)، عملکرد ی و معنایی است که بیشترین د رصد واریانس تبیین شد ه مربوط به کالبد ی (زیبایی شناسی) با 76/12 د رصد بود ه که حکایت از اهمیت و ارجحیت این عامل د ارد. شاخص های استخراجی مراحل د لفی با استفاد ه از نرم افزار SPSS، از طریق تحلیل عامل کیو، محاسبه میانگین وزنی و انحراف معیار مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان می د هد سه معیار کیفیت فضایی برای متخصصین به ترتیب اولویت شامل معیار های تناسبات بصری (36/4)، آسایش (22/3) و خاطرات و روید اد های اجتماعی و فرهنگی (78/2)، بیشترین میانگین وزنی و بیشترین تأثیر از د ید گاه جامعه متخصصین د ر کیفیت فضایی یکپارچه از فضاهای عمومی روستا د ارد.
یارانه منصفانه سیستم فوتوولتاییک و باتری خانگی متصل به شبکه برق سراسری با توجه به پیک بار شبکه شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۳ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
1 - 15
حوزههای تخصصی:
این تحقیق به ارایه روشی در سایزینگ سیستم ترکیبی باتری و PV متصل به شبکه با هدف تامین بار مصرفی هنگام پیک بار شبکه و سپس برآورد هزینه و تعیین میزان یارانه منصفانه از جانب دولت می پردازد. سیستم های PV و باتری که امروزه در بسیاری از بخش های خانگی، اداری و تجاری مورد استفاده قرار می گیرند غالبا به شبکه برق سراسری متصل می باشند و سیستم PV و باتری به عنوان سیستم پشتیبان (Backup) در نظر گرفته می شود. مهم ترین کار کرد چنین سیستمی جدا از تامین برق به هنگام قطع شدن برق سراسری، به حداقل رساندن هزینه برق مصرفی از طریق کاهش مصرف برق در هنگام پیک بار شبکه است. از سوی دیگر کارکرد چنین سیستم هایی کم کردن میزان مصرف برق از شبکه سراسری و کم شدن فشار وارد بر شبکه میباشد. گام نخست برای نصب این سیستم ها بدست آوردن اندازه ظرفیت مناسب PV و باتری است به گونهای که بار مصرفی بخش خانگی در هنگام پیک بار شبکه را تامین کند و از این طرق هزینه ها را به حداقل برساند. سپس هزینه سایز بهینه به دست آمده محاسبه می شود و با توجه به در نظر گرفتن دوره ی بازگشت سرمایهی 4 ساله میزان یارانه ای که دولت باید در ازای نصب و راه اندازی این سیستم ها بپردازد محاسبه می شود. در این مقاله سعی شده با شبیه سازی بار مصرفی یک خانه مسکونی ظرفیت مناسب برای سیستم PV و باتری به منظور برآورده کردن نتیجه مذکور به دست آید.
ارزیابی فضاهای شهری برای کودکان بر اساس اصول شهر دوستدار کودک (مطالعه موردی: شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه : کودکان به عنوان قشر کم توان جامعه در فضاها و مکان هایی آموزش می یابند یا به تفریح می پردازند که نه تنها مناسب نیست، بلکه در پاره ای موارد خطراتی را نیز در بردارد؛ و نیازمند مکان هایی مناسب و درخور نیازهای روحی و روانی کودکان هستند. بنابراین برای اینکه کودکان بتوانند در مکان های موردعلاقه خود زندگی کنند و مشارکت خود را در شهر بالا ببرند و حقوق آنها ضایع نشود، شهر دوستدار کودک مطرح شده است. داده و روش : مقاله حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی - تحلیلی می باشد. این پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده که در گردآوری اطلاعات از روش های کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های آماری در نرم افزار SPSS و مدل چندشاخصه AHP فازی استفاده شده است. یافته ها : یافته های حاصل از تی تک نمون ه ای برای سنجش وضعیت بعد کالبدی-فضایی مناسب سازی فضاهای شهری برای کودکان بر اساس اصول شهر دوستدار کودک در محلات مدیریت، رسالت، ادیب و ناصریه با توجه به میانگین به دست آمده کمتر از حد مبنا (3) نشان داد که وضعیت بعد کالبدی-فضایی مناسب سازی فضاهای شهری برای کودکان بر اساس اصول شهر دوستدار کودک در این محلات در وضعیت مناسب و قابل قبولی نیست و فقط در محله شفا دارای وضعیت قابل قبولی از نظر کالبدی-فضایی قراردارد. نتایج حاصل از از مدل AHP فازی نشان داد که شاخص مشارکت موثر با ابزار وجود و بیان عقیده در بعد سازمانی- نهادی با وزن نرمال 331/0 در رتبه اول و بیشترین تاثیر را در مناسب سازی فضاهای شهری برای کودکان براساس اصول شهر دوستدار کودک در شهر کرمان دارد. نتیجه گیری : نتایج حاصل از تی تک نمونه ای نشان داد که مناسب سازی فضاهای شهری برای کودکان بر اساس اصول شهر دوستدار کودک در شاخص های هویت بخشی تاریخی، فرهنگی و مذهبی، مشارکت مؤثر با ابزار وجود و بیان عقیده با کسب میانگین کمتر از حد مبنا در وضعیت نامطلوبی قرار دارند. نتایج حاصل از این پژوهش لازم می داند که به کودکان در شهر کرمان احترام گذاشته شود و در برنامه ریزی های شهری نظرات آن ها اعلام شود تا فضاهایی مناسب و موردپسند آن ها ایجاد شود.
تحلیلی بر برنامههای توسعه اقتصادی و صنعتی کشور از منظر مفهوم همافزایی اقتصادی – فضایی با تاکید بر منطقه کلانشهری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۳ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
180 - 197
حوزههای تخصصی:
همافزایی اقتصادی به عنوان انگاره جدید به دنبال بهرهگیری از مزیت همکارانه میان بخشهای مختلف اقتصادی برای نیل به توسعه اقتصادی است. از اینرو، واکاوی این انگاره در طرحهای و برنامههای توسعه میتواند مسیر جدیدی در سیاستگذاری و تأکید مجدد برای اقتصاد فضا به عنوان بخش مغفولمانده در نظام برنامهریزی باشد. پژوهش حاضر به دنبال ارزیابی برنامههای توسعه از نظر عملکرد در بخش صنعتی است. روش پژوهش ترکیبی است. در بخش کیفی به تحلیل محتوای برنامههای توسعه پرداخته شده است. در بخش کمی شاخصهای سنجش همافزایی اقتصادی- فضایی مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان میدهد برنامههای توسعه به صورت کامل نتوانسته است صنایع کلیدی را شناسایی کند. افزون بر آن، استراتژیهای توسعه نتوانسته است موجب ایجاد توسعه صنعتی در منطقه شود. بنابراین، پژوهش حاضر با بهرهگیری از شاخصهای همافزایی اقتصادی اقدام به شناسایی صنایع کلیدی در منطقه کلانشهری تهران کرده است. شاخصها برای شناسایی صنایع شامل میزان اشتغال، نقش فرامنطقهای از نظر تولید ارزشافزوده و ضریب خوشهای شدن، ضریب تخصصی شدن و بیشترین روابط پیشین و پسین است. افزون بر آن، اقدام به شناسایی این صنایع از نظر قابلیت شکلگیری زنجیره ارزش و به بیانی، مزیت همکارانه میان شهرستان کرده است. در نهایت، این پژوهش ساختار فضایی و چارچوب نهادی پشتیبان ایجاد همافزایی، در منطقه کلانشهری تهران پیشنهاد شده است.
امکان سنجی آمادگی الکترونیکی ایجاد شهرداری هوشمند (نمونه موردی نسیم شهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۳ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
100 - 113
حوزههای تخصصی:
شهرداری هوشمند و یا به بیانی شهرداری الکترونیک، از جمله زیر ساخت های اساسی شهر هوشمند قلمداد می شوند که بسترها و زمینه های لازم را جهت تشکیل دولت الکترونیک و برنامه ریزی شهری فراهم می کنند. امروزه شهرداری هوشمند یکی از بهترین راهکارها جهت ساده سازی امور وفرایندهای اداری و مقابله با افزایش بوروکراسی اداری، کاهش ترددهای درون شهری و به تبع آن کاهش آلودگی هوا در شهرها محسوب می شود. هدف این پژوهش، ارزیابی آمادگی فرهنگی، مدیریتی، اجتماعی و الکترونیکی نسیم شهر جهت ایجاد شهرداری هوشمند و ارائه راهکارهایی جهت تحقق آن می باشد. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت، توصیفی و کمی می باشد. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه و در مواردی مصاحبه و بررسی اسناد، فرم ها و مدارک، منابع اطلاعاتی سازمانی است. جامعه آماری پژوهش از سه گروه شامل: مدیران شهرداری، متخصصان فاوا و کاربران اینترنت در نسیم شهر تشکیل می شود. تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل عاملی اکتشافی انجام گرفت. یافته های تحقیق نشان می دهد که در کل آمادگی های لازم جهت ایجاد شهرداری هوشمند در نسیم شهر وجود ندارد. لذا در نتیجه گیری پیشنهاد شده است که ابتدا تدابیر، زیرساخت ها و زمینه های لازم فراهم شود تا امکان پذیری اجرای طرح توجیه و محقق شود.
تحلیل سازه های اثرگذار بر مشارکت اجتماعی مردم در پروژه های بنیاد برکت (موردمطالعه: روستاهای شهرستان سروآباد - استان کردستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۵۱)
434 - 451
حوزههای تخصصی:
یکی از ابعاد مهم توسعه در میان جوامع روستایی، توجه به بعد اجتماعی است به طوری که، شکست یا موفقیت طرح های توسعه روستایی بستگی به درجه مشارکت و درگیری اجتماعات محلی در آن ها دارد. مطالعه حاضر به دنبال تحلیل سازه های اثرگذار بر مشارکت اجتماعی روستائیان در پروژه های عمرانی بنیاد برکت (وابسته به ستاد اجرایی فرمان حضرت امام (ره)) در بازه زمانی 1397-1399 روستاهای شهرستان سروآباد استان کردستان است. روش شناسی پژوهش کمی و بر اساس روش پیمایش است و برای گردآوری داده ها از ابزار پرسش نامه استفاده شده است. جامعه آماری شامل تمامی افرادی ذی نفع در پروژه های بنیاد برکت در دهستان های اورامان، پایگلان، بیساران و ژریژه شهرستان سروآباد و روستاهای تحت پوشش هستند. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران و نمونه گیری سهمیه ای متناسب، 385 نفر بالای 18 سال تعیین شد و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS23 انجام شد. نتایج نشان داد بین متغیرهای عدالت اجتماعی، اعتماد نهادی، رضایتمندی مردم از طرح های عمرانی، تعلق اجتماعی، پایگاه اجتماعی - اقتصادی و میزان آگاهی مردم از پروژه های بنیاد برکت با میزان مشارکت اجتماعی مردم در پروژه های بنیاد برکت رابطه معنادار و مثبت وجود دارد. همچنین بین متغیرهای احساس امنیت، نوگرایی و وضعیت تأهل با مشارکت اجتماعی مردم در پروژه ها رابطه ای یافت نشد. درنهایت می توان گفت ظرفیت های بالای توسعه منطقه در بخش های توسعه انسانی، گردشگری و باغداری از یک سو و نرخ زیاد بیکاری، عدم سرمایه گذاری بخش دولتی و توسعه نیافتگی منطقه از سوی دیگر، زمینه پذیرش طرح ها و ایده های نو در میان مردم را فراهم ساخته و این امر گزاره های سنت کلاسیک توسعه (مقاومت روستائیان در برابر ایده های نو) را فروریخته است.
بررسی عملکرد مبلمان شهری در ارتقای کیفیت محیط شهری و رضایتمندی و سرزندگی شهروندان (مورد مطالعه خیابان ملت شهرکرد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۰
211 - 223
حوزههای تخصصی:
در شهرکرد به عنوان یکی از شهرها میانی که در سال های اخیر شاهد مهاجرت گسترده از شهرها و روستاهای اطراف بوده است، لزوم توجه به بهینه سازی مبلمان شهری و نقش آن در کیفیت محیطی، رضایت شهروندان و سرزندگی آنها بیش از پیش مدنظر می باشد. هدف از پژوهش حاضر بررسی عملکرد مبلمان شهری در ارتقای کیفیت محیط شهری و رضایتمندی و سرزندگی شهروندان در خیابان ملت شهرکرد می باشد. تحقیق حاضر از روشهای تحقیق توصیفی، تحلیلی استفاده کرده است. همچنین این پژوهش از نظر هدف، کاربردی-توسعه ای است. جامعه آماری پژوهش مشتمل بر جمعیت شهر شهرکرد در سال 1395 به تعداد 190441 نفر می باشند که حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران به تعداد 384 نفر به شیوه تصادفی در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش مشتمل بر پرسشنامه(مبلمان شهری، کیفیت محیط شهری، رضایتمندی، سرزندگی شهروندان) با 42 سوال می باشد. روایی پرسشنامه به شیوه صوری بوده که به تایید کارشناسان و اساتید مربوطه به تعداد 5 نفر رسیده و روایی سازه ای که بر اساس تحلیل عاملی تاییدی می باشد و پایایی آن نیز بر اساس آلفای کرونباخ به میزان 79/0 مورد تایید واقع شده است. تجزیه و تحلیل داده ها بر اساس تحلیل معادلات ساختاری در نرم افزار ایموس صورت پذیرفته است. نتایج بیانگر آن است که به طور کلی عملکرد مبلمان شهری در ارتقای کیفیت محیط شهری و رضایتمندی و سرزندگی شهروندان در خیابان ملت شهرکرد اثرگذار بوده است و این امر به گونه است که ضریب تأثیر رابطه بین عملکرد مبلمان شهری و رضایت 72/0، رابطه بین عملکرد مبلمان شهری و کیفیت محیطی 36/0و رابطه بین عملکرد مبلمان شهری و سرزندگی 29/0 بوده است. بر این اساس سازماندهی مبلمان شهری به عنوان یکی از مهم ترین عناصر محیط شهری، سهم بسزایی در مطبوعیت و مطلوبیت فضا از نظر شهروندان دارد و عدم برنامه ریزی یا برنامه ریزی ناقص در زمینه مبلمان شهری، به عدم کارایی این عناصر دامن می زند.
واکاوی اثربخشی پانزده خصلت بنیادی مدنظر الکساندر در طراحی نماهای شهری در جهت ارتقاء حس تعلق (مطالعه موردی: میدان شهرداری شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال یازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۳۹
105-118
حوزههای تخصصی:
هویت کالبدی به معنای صفات و خصوصیاتی است که جسم شهر و بنا را از غیر متمایز کرده و شباهتش را با خودی آشکار می کند. نمای ساختمان نیز بخشی از کالبد هر شهر محسوب و عاملی مؤثر در هویت بخشی به مجموعه شهری است، درحالی که نمای ساختمان امروزه دچار نابسامانی شده و این نابسامانی در منظر شهری بیشتر ناشی از تقلیدهای کورکورانه و اعمال سلیقه شخصی طراحان و همچنین عدم واکاوی تأثیر نظرات متخصصین در مرحله عملیاتی و سنجش تأثیر آن بر شهروندان است؛ لذا این پژوهش باهدف باز شناسایی اثربخشی پانزده خصلت مؤلفه های بنیادی مطرح شده توسط کریستوفر الکساندر در طراحی نماهای شهری ساختمان های گیلانی و تأثیر آن در ایجاد حس تعلق و حیات و سرزندگی شهروندان گیلانی مورد سنجش قرار گرفته است. روش مطالعه کتابخانه ای و پیمایشی از طریق ارائه (مصاحبه و پرسش نامه) است و جهت شناسایی اثربخشی مؤلفه ها پاسخ های چهارصدنفره به وسیله تکنیک های داده کاوی و تجزیه وتحلیل اطلاعات و خارج کردن پاسخ های غیرصحیح برای یافتن رابطه بین متغیرهای مستقل و وابسته استفاده گردیده و نتایج این پژوهش بیان می دارد که از دیدگاه اکثر شهروندان مراکز نیرومند، تضاد، ناهمگونی، فضای خالی، پژواک، سادگی، شکل خوب، مرزبندی، فضای معین، تکرار متناوب، جدایی ناپذیری بالاترین تاثیر را در ایجاد حس تعلق و سرزندگی دارد و همچنین پرسش شوندگان نسبت به معیار تقارن موضعی نظر کاملاً متفاوتی با الکساندر داشته و تقارن محض را ترجیح می دهند.
شناسایی مدل علی مکانی فضاهای عمومی شهری با رویکرد پدافند غیرعامل مطالعه موردی: شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۵ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
81 - 97
حوزههای تخصصی:
پدافند غیرعامل ماهیت وجودی اش بر کاهش آثار بحران با استفاده از روش های غیرنظامی استوار است. رعایت اصول پدافند غیرعامل در برابر تهدیدات از ابتدایی ترین اصول در جهت دستیابی به استانداردهای مطلوب آسایش شهری است. یکی از عناصر اصلی موجود در شهر که در بحث مدیریت پدافند غیرعامل به ویژه در زمان بعد از بحران بسیار اهمیت دارد شناسایی مکان مناسب در فضاهای عمومی شهری است. در این راستا پژوهش حاضر باهدف شناسایی مدل مکان های فضاهای عمومی شهری با رویکرد پدافند غیرعامل انجام شده است. این پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش توصیفی- تحلیلی می باشد، جامعه آماری این پژوهش را خبرگان و کارشناسان تشکیل می دادند. خبرگان به روش گلوله برفی و از میان اساتید دانشگاهی و پژوهشگران فعال انتخاب شدند. حجم نمونه آماری پژوهش را 25 نفر از کارشناسان و متخصصان برنامه ریزی شهری تشکیل داده اند. در این راستا ده معیار بررسی شدند. به منظور دستیابی به هدف پژوهش از فن دیمتل فازی استفاده شد. یافته های حاصل از پژوهش نشان می دهد که بر اساس مقادیر D-R، از بین معیارهای ده گانه شناسایی شده، معیار دسترسی به معابر اصلی با مقدار (034/1) تأثیرگذارترین معیار در تعیین مکانی فضاهای عمومی شهری با رویکرد پدافند غیرعامل بود. همچنین بر اساس مقادیر D+R، معیار تراکم ساختمانی با مقدار 908/2 به عنوان بااهمیت ترین معیار شناسایی شد. از دیگر نتایج این پژوهش با توجه به مقادیر D-R به دست آمده، از بین معیارهای ده گانه موردبررسی قرارگیری شش معیار (دسترسی به معابر اصلی، دسترسی به فضای باز، سازگاری کاربری ها و رعایت هم جواری ها)، تراکم جمعیت، تراکم ساختمانی و مشخصات فیزیکی بناها) در گروه علت و چهار معیار (دسترسی به مراکز امدادی و درمانی، رعایت سلسله مراتب دسترسی، فاصله از کاربری های پرخطر، تنوع کاربری ها) در گروه معلول اشاره نمود.
مدل سازی فضایی گاوداری های صنعتی در مناطق روستایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فعالیت های اقتصادی و صنایع اغلب در مناطق خاصی تمرکز می یابند. صنایع مرتبط با فعالیت های کشاورزی به خصوص صنایع دامی نیز از چنین الگویی پیروی می کنند. شناسایی الگوهای فضایی گاوداری های صنعتی و نیروهایی که موجب استقرار آنها در مناطق خاص می شود از اهمیت زیادی برخوردار است زیرا می تواند نقش مهمی در طراحی برنامه های آمایشی با هدف توزیع بهینه صنایع دامی متناسب با توانمندی های مناطق داشته باشد. این پژوهش با هدف مدل سازی توزیع فضایی گاوداری های صنعتی و تعیین کننده های اصلی آن در سطح استان های ایران انجام شده است. داده های پژوهش مربوط به تعداد گاوداری های فعال به تفکیک استان ها و مستخرج از نتایج آمارگیری، از گاوداری های صنعتی کشور در سال های 1392، 1395و 1398 می باشد. از رگرسیون وزنی جغرافیایی پواسن(GWPR) برای مدل سازی روابط بین توزیع فضایی گاوداری های صنعتی و تعیین کننده ها استفاده شد. نتایج نشان می دهد که توزیع فضایی و زمانی گاوداری های صنعتی در دوره های مورد بررسی تغییرپذیری فضایی و زمانی کمی دارند. به طورکلی، گاوداری های صنعتی فعال عمدتاً در مناطق مرکزی، جنوب(استان فارس) و شمال شرق تمرکز یافته اند، این الگو در طی دوره های مورد بررسی تقریباً ثابت بوده است اما در سال 1398 تاحدودی مناطق شمال غربی نیز بدان افزوده شده است. نتایج مدل نشان می دهد که 84 درصد از انحراف تبیین شده مربوط به متغیرهای مورد بررسی(درصد تولید جو، درصد تولید علوفه، میانگین ارتقاع، تولید ناخالص داخلی، متوسط دما، متوسط بارش، تراکم شبکه راه و درصد جمعیت) است. نتایج ضرایب محلی مدل GWPR نشان داد که مقادیر آن در سراسر فضا یکسان نیست و باتوجه به شرایط محلی تغییر می کند. همچنین مدل GWPR عملکرد بهتری در مقایسه با مدل GPR دارد.