فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۵۴۱ تا ۵٬۵۶۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
تهران ازجمله شهرهای دارای بافت فرسوده است و برخی از محلات مختلف آن با ناهنجاری های اجتماعی ناشی از آن روبه رو هستند. ازاین رو پژوهشگر با اتکا به اسناد موجود و مبرهن بودن فرسودگی بافت محله اتابک آن را به عنوان نمونه موردی پژوهش خود انتخاب نموده تا مهم ترین آثار آن را جهت مطالعات آتی و دستیابی به، به روزترین وضعیت محله ارائه نماید. از همین رو یکی از مهم ترین اهداف این پژوهش بررسی مهم ترین تأثیرات اجتماعی نوسازی بافت فرسوده از منظر ساکنین محله اتابک هست، چهارچوب نظری تحقیق مبتنی بر رویکرد تلفیقی مشتمل بر تأثیرات اجتماعی ،فرهنگی و اقتصادی بافت فرسوده است. روش تحقیق نیز ازنظر هدف کاربردی و مبتنی بر تدوین پرسشنامه محقق ساخته و بررسی اسناد کتابخانه ای است. پرسشنامه محقق ساخته مولفه های اجتماعی فرهنگی و اقتصادی را با تأکید بر همه فاکتورهای تأثیرگذار در50 گویه اصلی مورد سنجش قرار داده و حجم نمونه نیز با استفاده از فرمول کوکران تعداد 377 نفر از شهروندان محدوده مورد مطالعه جهت پاسخوئی انتخاب گردیدند. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS19 و آزمون های آن صورت گرفته است، روایی و پایایی پرسشنامه با انجام پیش آزمون با ضریب آلفای کرونباخ برای تمامی معیارها مورد تأیید بوده است. نتایج حاکی از این مطلب است که شرایط اجتماعی فعلی محدوده مورد مطالعه ناشی ازتأثیرات فاکتورهای اقتصادی،مدیریتی و .. است و بین هر کدام از آن ها رابطه مطلوب و معناداری وجود دارد.
بررسی و تحلیل روند تحولات نظام شهری مطالعه موردی: استان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۲ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
79 - 92
حوزههای تخصصی:
در کشور ایران بعد از اصلاحات اراضی و طرح های توسعه ای و سیاست های اتخاذ شده تحولات چشمگیری در نظام های شهری به وجود آمد که منجر به شکاف و فاصله فزاینده بین شهرهای بزرگ و مراکز استان ها شده است. وجود چنین شکافی موجب مسائل و مشکلات در سطح مناطق و شهرها شده است. این پژوهش با هدف بررسی تحولات نظام شهری مناطق جنگ زده غرب کشور به بررسی تحولات نظام شهری استان کرمانشاه پرداخته است. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی و با بهره گیری از داده های سرشماری سال های 55 تا 95 از مرکز آمار برای داده های کمی و بهره گیری از نظرات خبرگان برای داده های کیفی پژوهش بوده است. روش های تجزیه و تحلیل اطلاعات مدل ها و تکنیک های برنامه ریزی شهری و روش سوارا می باشد. نتایج تحقیق نشان می دهد شهر کرمانشاه و اسلام آباد غرب به عنوان شهر اول و دوم در سلسله مراتب شهرهای استان در طی این سال های مورد بررسی بوده است. شهرهای قصرشیرین و سرپل ذهاب در سال های جنگ تحمیلی در رده های آخر قرار می گیرند. اما بعد از جنگ دوباره تقریبا به حال اولیه خود بر می گیرند. به طور کلی ساختار و و نظام شهری استان کرمانشاه همانند سایر استان های کشور و کشورهای در حال توسعه کاملا نامتعادل می باشد و با شرایط نخست شهری مواجه است. نتایج حاصل از روش سوارا نیز نشان داد که عامل اداری – سیاسی و جنگ تحمیلی از مهمترین عوامل موثر بر تحولات نظام شهری استان کرمانشاه در چند دهه اخیر بوده اند.
مطالعه تطبیقی خانه های سنتی کرمانشاه و سنندج در دوره قاجار و پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به دلیل تغییرات پیش آمده سبک زندگی در قرن گذشته، خانه های سنتی به طرز فاجعه آمیزی در معرض تخریب قرار دارند. با توجه به اینکه بخش اعظم بناهای تاریخی را خانه های سنتی تشکیل می دهند، می توان به اهمیت بررسی و توجه به این نوع بناها پی برد. بنابراین، مسأله شناخت خانه های سنتی و دسته بندی الگوهای بکار رفته در آن ها، جهت شناخت و دسته بندی بناهای مشابه می تواند حائز اهمیت باشد. هدف از این پژوهش، تشویق به بازگشت گذشته و تقلید از معماری سنتی نیست؛ بلکه پاسداشت این گنجینه گران بهای تاریخی و دریافت چگونگی رخت بربستن مفاهیم فضایی گرانقدر این خانه ها می باشد. به دلیل آنکه بیشترین تعداد خانه های تاریخی موجود در کرمانشاه و سنندج، قاجاری و پهلوی می باشند، در این مقاله، به مطالعه تطبیقی خانه های دوره قاجار و پهلوی پرداخته شده است، روش تحقیق مورد استفاده ترکیبی می باشد. پژوهش حاضر در پی پاسخ به این پرسش است که آیا یافته های حاصل از بررسی معماری سنتی خانه ها می تواند به برگیری الگویی جهت طراحی امروزی راهگشا باشد یا خیر؟ در نهایت، یافته این پژوهش این بوده است که توجه به عناصر تشکیل دهنده خانه های سنتی به دلیل انعطاف پذیری با خواسته های امروزی توان پاسخگویی به برگیری الگویی جهت طراحی به روز را خواهد داشت.
تحلیلی بر شاخص های زیست پذیری با رویکرد حق به شهر، مطالعه موردی: بندر ماهشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل شاخص های زیست پذیری با رویکرد حق به شهر می تواند نقشی کلیدی در رفع بسیاری از معضلات شهری ایفا نموده و رضایت شهروندان را به همراه داشته باشد. هدف این مطالعه بررسی شاخص های زیست پذیری با رویکرد حق به شهر برای 32 محله مسکونی بندر ماهشهر و تعیین تفاوت های فضایی این حقوق در محله های مختلف شهر است. برای این منظور از ابزار پرسشنامه برای سنجش ابعاد 13 گانه حق به شهر به همراه اطلاعات جمعیتی سازمان آمار استفاده شده است. این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است. برای سنجش تفاوت حق به شهر در محله ها و سطح بندی محلات، نواحی، و مناطق از آزمون های تحلیل واریانس و تحلیل مکانی استفاده شده است. یافته ها نشان داده است که محله های مورد مطالعه از نابرابری فضایی در رضایت شهروندان در ابعاد مختلف حق به شهر رنج می-برند. یافته ها همچنین بیانگر این است که در محله های 2، 29، 35 که تراکم جمعیت پایین تر و امکانات بهتری دارند درجه رضایت از حق به شهر نیز بالاتر اظهار شده و برعکس در محله های 8، 10، 17، 24، و 25 که تراکم جمعیت بیشتر و شرایط نامطلوب تری دارند نارضایتی بیشتری از جانب پاسخگویان اظهار شده است. می توان نتیجه گیری نمود که نابرابری فضایی بندرماهشهر می تواند از یک طرف به دلیل حضور ساکنان غیربومی شاغل در صنایع این شهر و از طرف دیگر به دلیل غلبه دیدگاه نئولیبرال در بین مدیران شهری و استانی در تصمیم گیریهای راهبردی و اجرای برنامه های توسعه شهری باشد. بنابراین، توجه به رویکرد حق به شهر در برنامه ریزی های توسعه اجتماعی، اقتصادی و کالبدی این شهر براساس دیدگاه سیاست گذاری حق محور می تواند نقشی کلیدی در کاهش نابرابری ها و بهبود کیفیت زندگی شهروندان داشته باشد.
ارزیابی کیفیت مقصد گردشگری مرکز شهر تهران مطالعه موردی: بازار بزرگ، منطقه 12 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۷ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
35 - 50
حوزههای تخصصی:
گردشگری، یکی از پویاترین فعالیت های اقتصادی عصر حاضر است که می تواند نقش مهمی در توسعه شهرها و نیل به پایداری ایفا کند. یکی از مهم ترین جاذبه های گردشگری کشور ایران و کلان شهر تهران مجموعه بازارهای سنتی است. بازار یک سیستم اقتصادی و درعین حال فضایی تاریخی با بافتی کهن و جاذبه های گوناگون اقتصادی، معماری، فرهنگی است که از دیرباز به علت چند عملکردی بودن و گره خوردن وجه تاریخی آن با دیگر کاربری ها جذابیت خاصی برای گردشگران داشته است؛ بازار بزرگ تهران علی رغم داشتن چنین ظرفیتی در صنعت گردشگری و استقبال گردشگران، هنوز جایگاه ویژه خود رابین مقاصد گردشگری پیدا نکرده است. یکی از دلایل عمده این مسئله بی توجهی به عناصر کلیدی مقصد گردشگری و ارزیابی نکردن سطح مطلوبیت کیفیت آن هاست که در پژوهش حاضر به این مسئله پرداخته شده است. هدف از پژوهش حاضر ارزیابی میزان مطلوبیت کیفیت مقصد گردشگری بازار تهران است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و به لحاظ هدف کاربردی. است. گردآوری اطلاعات به روش کتابخانه ای- میدانی است. در این مقاله برانیم که کدام یک از شاخص های استانداردشده جهانی قابلیت ارتقا سطح مطلوبیت منطقه 12 تهران به عنوان بخش گردشگری تهران را دارا است؟ به همین منظور با استفاده از مدل SWARA، شاخص ها در اختیار 20 نفر از خبرگان و کارشناسان آشنا به منطقه قرار گرفت و نهایتاً با وزن دهی آن ها از بین شاخص های کیفیت محیط و رضایتمندی گردشگر که هشت معیار اصلی و 37 زیر معیار داشت، شاخص خدمات گردشگری با وزن 5914/0، شاخص زیست محیطی با وزن 2414/0 و شاخص زیرساختی با وزن نهایی 0918/0 از نقش آفرین ترین شاخص ها، در به مطلوبیت رساندن کیفیت مقصد و جلب رضایت گردشگر جهت ارائه راهبردهای بهبود وضعیت محدوده موردمطالعه هستند.
مطالعه نقش عوامل محیط انسان ساخت در فعالیت پیاده روی افراد در محلات مسکونی مطالعه موردی: منطقه 7 کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۱ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
65 - 78
حوزههای تخصصی:
علی رغم اینکه افزایش فعالیت بدنی در میان مردم تبدیل به یکی از اولویت های بهداشت عمومی شده است، میزان فعالیت بدنی افراد پایین و ناکافی است. در این میان پیاده روی رایج ترین و قابل دسترس ترین نوع فعالیت بدنی است که تقریباً تمامی گروه های سنی بدون پرداخت هزینه می توانند از آن بهره مند گردند. این پژوهش باهدف اصلی، بررسی اثرات محیط انسان ساخت در میزان پیاده روی افراد در منطقه 7 تهران انجام گردید. روش تحقیق توصیفی و تحلیلی است. جمع آوری اطاعات به دو صورت اسنادی و میدانی انجام گرفت. جامعه آماری این تحقیق شامل افراد بالای 15 سال منطقه 7 تهران و حجم نمونه از طریق فرمول کوکران 384 نفر به دست آمد. واحد تحلیل فرد و سطح تحلیل محله می باشد. فرایند کار در دو مرحله کلی انجام گرفت: در مرحله اول ابتدا محلات منطقه 7 تهران بر اساس شاخص پیاده مداری، در سه سطح محلات باقابلیت پیاده مداری بالا، قابلیت پیاده مداری متوسط و قابلیت پیاده مداری پایین طبقه بندی گردید. سپس در مرحله بعد میزان پیاده روی افراد در داخل محدوده محله خود از طریق پرسشنامه و خود اظهاری پاسخگویان به دست آمد. نتایج حاصل نشان داد که تفاوت معناداری بین میزان پیاده روی ساکنان محلات باقابلیت پیاده مداری متفاوت وجود دارد. به این صورت که افراد ساکن در محلات باقابلیت پیاده مداری بالا در محدوده محله خود، بیشتر اقدام به پیاده روی می کنند. همچنین نتایج حاکی از این است که بین تراکم مسکونی و پیوستگی خیابانی با پیاده روی ارتباط معنادار وجود دارد ولی ارتباطی بین اختلاط کاربری و میزان پیاده روی افراد وجود ندارد.
تحلیل نقش هیدروپلیتیک هریرود بر چالش های ایران و افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگرش های نو در جغرافیای انسانی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۵۰)
1000 - 1023
حوزههای تخصصی:
امروزه رودخانه های مرزی با توجه به کارکردها در زمینه هایی مانند کشاورزی ، سدسازی ، انرژی ، نفت و صنعت و.. همواره به عنوان مهمترین منافع کشورها محسوب شده است. در طی سال های اخیر اختلافات گسترده ای را در حوزه های روابط بین الملل میان ایران و کشورهای همسایه خویش رخ داده است که بخش عظیمی از این اختلافات ، اختلافات بر سر رودهای مرزی بوده است و در این میان اختلافات ایران با کشور جمهوری افغانستان در این زمینه بیش از سایر کشورهای همسایه بوده است. از این رو پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی و از نظر هدف کاربردی، به تبیین نقش هیدروپلیتیک هریرود بر روابط بین الملل (مطالعه موردی:ایران و افغانستان) پرداخته است . در راستای گردآوری اطلاعات و یافته های تحقیق ، از اسناد کتابخانه ای استفاده گردید . نتایج تحقیق نشان داد که مصرف آب هریرود در افغانستان بیش از سایر کشورهای منطقه می باشد و در زمینه هیدروپلیتیک نیز عوامل سیاسی بر افزایش اختلافات هیدروپلیتیک موثر می باشند که در این زمینه دیدگاه رهبران سیاسی ، احداث سدها و تغییرات مسیر رودخانه هریرود به منظور مصرف کشاورزی و توسعه اقتصادی افغانستان ، مشکلات سیاسی افغانستان و نیز دخالت کشورهای بیگانه در امور داخلی افغانستان از جمله چالش های هیدروپلیتیکی در سطح روابط بین الملل میان دو کشور ایران و افغانستان است .
تحلیل رفتارهای پیشگیرانه در مقابله با ویروس کرونا مورد: نواحی روستایی شهرستان دشتستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ویروس کووید 19 در سال 1398(2020) به یک تهدید همه گیر جهانی تبدیل شده است. تأثیر اقتصادی و اجتماعی این تهدید به سرعت در مناطق روستایی گسترش یافته است. بنا بر شواهد، این تأثیر به صورت طولانی مدت بوده و دارای اثرات مستقیم و غیرمستقیم در نواحی روستایی است، رفتارهای پیشگیرانه مردم و سیاست های دولت در کنترل انتقال ویروس بویژه در نواحی روستایی، کلید اصلی مهار این بیماری همه گیر، و به عنوان یک اقدام پیشگیرانه است، پژوهش حاضر با هدف تحلیل رفتارهای پیشگیرانه جهت مقابله با ویروس کرونا به عنوان رویکردی در حوزه سلامت و بهداشت روستایی انجام گرفت. این پژوهش از نوع پژوهش های توصیفی-همبستگی است که با استفاده از روش پیمایش آنلاین انجام شد. جامعه آماری مورد مطالعه، جوانان روستایی شهرستان دشتستان در استان بوشهر بودند که 305 نفر از آن ها به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بود. روایی محتوایی پرسشنامه با نظر پانلی از کارشناسان و متخصصان در زمینه موضوع مورد پژوهش مورد تأیید قرار گرفت. روایی سازه و پایایی ترکیبی آن نیز از طریق برآورد مدل اندازه گیری و پس از انجام اصلاحات لازم به دست آمد. نتایج نشان داد که رفتار پیشگیرانه جوانان روستایی در مقابله با ویروس کرونا به صورت مرحله ای و در سطح بالایی قرار داشت. همچنین دو متغیر منافع درک شده و راهنمای عمل بر نگرش جامعه روستایی، و نیز دو متغیر نگرش و هنجارهای ذهنی بر تمایل ساکنان روستاها و در نهایت تمایل، خودکارآمدی و راهنمای عمل بر رفتار پیشگیرانه جوانان روستایی در مقابله با ویروس کرونا اثرگذار بوده است. براساس مدل یکپارچه تئوری رفتار برنامه ریزی شده و مدل اعتقادات سلامت، متغیرهای تمایل، نگرش، منافع درک شده، راهنمای عمل، هنجار ذهنی و خودکارآمدی در مجموع قادرند 66 درصد از تغییرات رفتار پیشگیرانه جوانان روستایی را تبیین کنند. نتایج این مطالعه نه تنها شواهد تجربی بیشتری را برای رفتار پیشگیرانه جوانان روستایی در مقابله با ویروس کرونا ارائه می دهد، اطلاعاتی برای تدوین سیاست ها و دستورالعمل های وزارت بهداشت برای پیشگیری و جلوگیری از شیوع بیشتر این بیماری در روستاها ارائه کرده است.
شناسایی عوامل کلیدی مؤثر بر وضعیت آینده برنامه ریزی مسکن اقشار کم درآمد کلان شهر تبریز با رویکرد آینده پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۸
39 - 50
حوزههای تخصصی:
در بیشتر موارد پرداختن به آینده با اتکا به پیش بینی و تحلیل روندها، مشکلات بی شماری در اجرای برنامه ها به وجود آورده است. این مشکلات در برخی موارد ناشی از بی توجهی به تأثیرگذاری نیروهای پیشران و عوامل کلیدی مؤثر بر تسهیل حل مشکلات و چالش های آتی است. با توجه به اهمیت خاص تأمین مسکن برای اقشار آسیب پذیر جامعه شهری و لزوم برنامه ریزی نوین در جهت شناخت و مدیریت چالش های آینده، آینده پژوهی در این عرصه به یک ضرورت انکارناپذیر تبدیل شده است. در این راستا پژوهش حاضر با بهره گیری از رویکرد نوین آینده پژوهی و اصول پارادایم هنجاری به بحث و بررسی در ارتباط با عوامل تأثیرگذار بر وضعیت آینده برنامه ریزی مسکن اقشار کم درآمد کلان شهر تبریز می پردازد. هدف این پژوهش، شناسایی عوامل کلیدی مؤثر بر وضعیت آینده برنامه ریزی مسکن اقشار کم درآمد کلان شهر تبریز می باشد. بدین منظور برای شناسایی عوامل مؤثر بر وضعیت آینده سیستم از روش دلفی استفاده شد؛ که در نتیجه آن 59 عامل اولیه مؤثر بر وضعیت آینده سیستم شناسایی شدند. در ادامه برای استخراج عوامل کلیدی تأثیرگذار بر روند آینده سیستم، روش تحلیل تأثیرات متقاطع به وسیله نرم افزار MICMAC به کار گرفته شد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که سیستم مورد مطالعه، سیستمی ناپایدار بوده و در صفحه پراکنش متغیرها، پنج دسته از عوامل (عوامل تأثیرگذار، دووجهی، مستقل، تأثیرپذیر و تنظیمی) قابل شناسایی هستند. در نهایت نرم افزار MICMAC از مجموع 59 عامل اولیه، 13 عامل را به عنوان عوامل کلیدی مورد شناسایی قرار داد. این عوامل به عنوان بازیگران اصلی، نقش کلیدی در بهبود وضعیت آینده برنامه ریزی مسکن اقشار کم درآمد کلان شهر تبریز ایفا می کنند.
ارزیابی نظام ملی نوآوری در حوزه مدیریت شهری در کلانشهر تهران و ارائه مدل مناسب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش ارائه مدل ارزیابی نظام ملی نوآوری در حوزه مدیریت شهری بود. با توجه به هدف، پژوهش ذیل از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجراء توصیفی- پیمایشی بوده است. ابزار گردآوری اطلاعات در این تحقیق از طریق پرسشنامه 21 گویه ای استفاده شده بود. جامعه مورد پژوهش شامل کلیه متخصصان، اساتید دانشگاهی و از طریق روش نمونه گیری در دسترس تعداد 186 نفر انتخاب شدند. روایی ابزار روایی سازه ای و پایایی ابزار از طریق آلفای کرونباخ 993/0 بدست آمده بود. نتایج حاصل از اجرای پژوهش نشان داد، در مجموع با استفاده از چرخش متعامد از نوع وریماکس شش عامل (از میان هفت عامل اولیه) استخراج شده بود. ارزش ویژه عامل اول 75/27 و ارزش عامل دوم 27/3 و ارزش عامل سوم نیز 44/2 ارزش عامل چهارم 54/1، ارزش عامل پنجم 439/1 و ارزش عامل ششم 27/1 بوده است. این شش عامل بر روی هم 87/69 درصد از واریانس نظام ملی نوآوری در حوزه مدیریت شهری را تبیین کرد. در ضمن با توجه به t محاسبه شده در سطح اطمینان 95% و سطح معنی داری بدست آمده نشان می دهد، از نظر نمونه مورد پژوهش وضعیت نظام ملی نوآوری در حوزه مدیریت شهری در بعد شرایط بازار، در بعد قوانین و مقررات و در بعد آموزشی-علمی و پژوهشی در حد ضعیف و در بعد زیر ساخت های فناوری اطلاعات و ارتباطات و سرمایه گذاری دولتی و منابع انسانی درحد مطلوبی قرار داشته است.
Food Security Status among Rural Households in Sarpolzahab and its Association with Socio-Economic and Agricultural Factors(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose- Food security (FS) is defined as sustainable access to safe and nutritious food for a healthy and active life. The present study was designed to investigate and determine FS status of rural households and the relevant influential factors. It was conducted on 432 rural households in six subdistricts of two districts of Sarpolzahab, West of Iran, in 2016. Design/methodology/approach- The samples were selected using random cluster sampling, and FS status was assessed using United States Department of Agriculture (USDA) household FS questionnaire. Therefore, both socio-economic questionnaire and the household FS questionnaire were completed during a face to face interview. Data were analyzed using the statistical software package SPSS-22. Chi-square, Mann-Whitney, Kruskal-Wallis, and forward multiple logistic regression were used for data analysis. Findings- Prevalence of food insecurity (FI) in all of the surveyed households was 65.3%, and household FS status between the subdistricts had a significant difference (P< 0.01). The results of the study showed that the prevalence of FI in the subdistricts of Posht-Tang and Sarab (83.3% and 76.4%, respectively) was higher than other subdistricts. Number of household’s members, land ownership, education of household’s head, activity status, and household’s income had significantly relationship with household FI (P< 0.01). Practical implications- The high prevalence of FI is a major threat to the abnormal utilization of environmental resources in this realm. Therefore, given the impact of horticultural activities and diverse cultivation on household FS, macro and regional policies should be provided to increase the diversity of products through agroforestry and intercropping. Original/value- This research presents the basic information on the FS status of rural households in Sarpolzahab and some related socio-economic factors the results of which can help planners and managers to implement interventions to improve the FS and welfare of rural households.
تبیین اثرات سیاست های بهسازی و نوسازی بافت های فرسوده شهری (موردپژوهی: منطقه 12 شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از جمله سیاست های مؤثر و حساس توسعه شهری را می توان برنامه های مداخله در بافت های فرسوده شهری دانست که در ابعاد مختلف اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، زیست محیطی و کالبدی قابل تجزیه و تحلیل هستند که شناسایی وضعیت کالبدی - عملکردی این بافت ها به منظور برنامه ریزی و مدیریت حفظ و نگهداری آنها از اقدامات اولیه و مهمی است که باید صورت پذیرد. وجود بافت های فرسوده شهری در شهر تهران و اجرای سیاست هایی توسط دولت و شهرداری با هدف احیای آن، دارای آثار متفاوت بر بافت شهری و کیفیت زندگی شهروندان بوده است که سنجش آثار این سیاست ها، مزیت ها و ضعف های این طرح ها را مشخص می کند. بنابر این هدف این پژوهش، تبیین آثار سیاست های مداخله در بافت فرسوده در منطقه 12 شهر تهران می باشد. روش این مقاله، توصیفی- تحلیلی بوده و ابزار جمع آوری داده ها بصورت پرسشنامه و جهت تحلیل از T تک نمونه ای، آزمون همبستگی اسپیرمن، آزمون فریدمن از نرم افزار Spss و جهت تحلیل عاملی تأییدی از نرم افزار Liserel مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که سیاست های اجرا شده در راستای بهسازی و نوسازی بافت فرسوده منطقه 12 منجر به بروز ناپایداری شده و همچنین رابطه معناداری بین سطح مولفه های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، کالبدی و زیست محیطی و اجرای سیاست های بهسازی و نوسازی وجود دارد. بنابراین تحلیل سیاست ها مبتنی بر بازآفرینی پایدار شهری یکپارچه نگر بوده و تمامی ابعاد که تحت تأثیر اجرای سیاست ها در بافت فرسوده صورت می پذیرد را مورد سنجش قرار می دهد. نتایج تحلیل عاملی نشان از برازش مناسب این مدل جهت سنجش آثار سیاست های بهسازی و نوسازی در مناطق شهر تهران دارد.
چندگانگی روستابودگی و بازنمایی هویت های جنسیتی در بخش کشاورزی (مطالعه موردی: روستاهای بخش قوشخانه، شهرستان شیروان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر تحقیقات بسیاری بر این نکته اتفاق نظر دارند که با تحولات جهانی اقتصاد کشاورزی و چندکارکردی شدن فعالیت ها، ارتباطات جنسیتی در روستاها رو به تعادل است. درمقابل این پس زمینه فکری برخی از مطالعات هنوز به این معتقدند که هویت فعلی زنان روستایی به بازنمایی هایی از سنت درونی جوامع محلی برمی گردد. درواقع با هویت متکثر جنسیتی مبتنی بر چندگانگی محیط سکونتگاه های روستایی روبه رو هستیم. هدف تجربی مقاله انعکاس هویت های متفاوت فعالیت زنان و ابعاد پیچیده مرتبط با آن در 30 سکونتگاه روستایی بخش قوشخانه از توابع شهرستان شیروان است. قاعدتاً باید رویکردی کیفی با هدف بسط مدل سه گانه فضای هالفاکری در دستور کار قرار گیرد: شناخت رخدادهای اجتماعی برای استخراج گفتمان های متنوع جهانی و ملی، تبادل اطلاعات با 90 نفر از زنان محلی از طریق مصاحبه نیمه ساخت یافته و با اصول مندرج در روش شناسی کیو برای استخراج گفتمان های محلی و درادامه دخالت دادن هستارهای موقعیتی و طبیعی در تغییرات هویتی زنان. نتایج به دست آمده جایگاه متفاوت زنان قوشخانه را در گفتمان مردسالاری به عنوان عامل اول و گفتمان مزارع خانوادگی را به عنوان عامل دوم نشان می دهد؛ چیزی که باوجود تحولات جهانی اقتصاد کشاورزی و چندکارکردی شدن، بیانی از تداوم سنت پیشین ارتباطات جنسیتی در اذهان مردم است. همچنین کار زنان بیشتر با سازوکارهای درون خانوادگی مرتبط است تا جریان های بیرونی. ضمن اینکه عوامل موقعیتی و طبیعی نیز در به کار واداشتن زنان قوشخانه بی تأثیر نبوده است.
نقش نوسازی و بازسازی بافت فرسوده بر کیفیت زندگی شهری (نمونه موردی: محله شاهزاده قاسم شهرستان گرگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش نوسازی و بازسازی بافت فرسوده بر کیفیت زندگی شهری در محله شاهزاده قاسم شهرستان گرگان می باشد. جامعه آماری پژوهش، تمامی خانوارهای ساکن محله شاهزاده قاسم گرگان بوده که بر اساس نقشه طرح جامع در منطقه دو شهرداری گرگان واقع درخیابان چاله باغ، حدود 450 خانوار می باشد که در محوطه ای به مساحت حدود 17240 مترمربع واقع شده است. با توجه به ماهیت این تحقیق، سرپرستان خانوارها به عنوان عناصر و واحدهای جامعه آماری در این پژوهش فرض شده اند. به منظور جمع آوری اطلاعات از ابزار پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. روایی پرسشنامه توسط اساتید راهنما و مشاور و پایایی آن بوسیله آزمون آلفای کرونباخ مورد تایید قرار گرفت. به منظور سنجش نرمالیته بودن داده ها از آزمون های کلموگروف - اسمیرنوف و برای آزمون فرضیات از آزمون نسبت دو جمله ای ( Binomial - Test ) در نرم افزار SPSS استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داده که نوسازی و بازسازی بافت فرسوده محله شاهزاده قاسم گرگان، باعث افزایش کیفیت زندگی اهالی این محله گردیده است.
تحلیلی بر ظرفیت های فرهنگی – اجتماعی تأثیرگذارِ بافت های فرسوده بر توسعه درون زا (مطالعه موردی: کلانشهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: بافت های فرسوده به عنوان بخش هایی از شهر که از چرخه تکاملی حیات آن جدا گشته و به شکل کانون مشکلات و نارسایی ها درآمده ، دارای ظرفیت ها و قابلیت های نهان بسیاری هستند که اگر به فعلیت برسند می توانند در فرایند توسعه شهر به عنوان نیروی محرک استفاده شوند. از اینرو هدف این تحقیق سنجش ظرفیت های فرهنگی – اجتماعی تأثیرگذار بافت های فرسوده بر توسعه درون زا در کلان شهر تبریز می باشد. روش: روش تحقیق در پژوهش حاضر از نظر نوع کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی – تحلیلی می باشد که برای جمع آوری اطلاعات از روش اسنادی – میدانی (پیمایشی) استفاده شده است. جامعه ی آماری پژوهش شامل ساکنان بافت فرسوده، مدیران، کارشناسان و نخبگان دانشگاهی آگاه بر مسائل و مشکلات شهری در کلان شهر تبریز است که حجم نمونه بر اساس روش نمونه گیری گلوله برفی 200 نفر برآورد شده است. یافته ها: یافته های تحقیق نشان می دهد هفت مؤلفه ی اجتماعی– فرهنگی تحقیق، توسعه درون زای بافت فرسوده کلان شهر تبریز را 72 درصد تبیین می کنند که در بین متغیرهای تحقیق بیشترین مولفه تأثیرگذار بر توسعه ی درون زا عبارت است از علاقمندی به ادامه سکونت در بافت، احساس امنیت در بافت، کمک همسایگان در حل مشکلات، شاهد شکل گیری وقایع مختلف در بافت بودن و میزان مشارکت در انتخابات شوراهای شهر که به ترتیب با ارزش 936/0، 936/0، 933/0، 929/0 و 921/0 می باشند. نتایج: بیشترین تأثیر مؤلفه های اجتماعی – فرهنگی موجود بر توسعه اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و کالبدی بافت های فرسوده به ترتیب با ارزش 792/0، 760/0، 663/0 و 553/0 می باشد.
نقش فرهنگ سیاسی نخبگان اجرایی با رویکرد توسعه محوری در جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحولات سیاسی اقتصادی کشورها نشان می دهد که تحولات هر جامعه ای به نقش نخبگان حاکم اجرائی و فکری وابسته است و دیدگاه ها و عملکرد آنان در اجرای برنامه های سیاسی اقتصادی و اجتماعی، گسترش تشکل های مدنی و نحوه محقق شدن خواسته های مردم به میزان سرنوشت سازی مؤثر است. سؤال اصلی مقاله حاضر این است که فرهنگ سیاسی نخبگان اجرائی چه تأثیری بر توسعه نیافتگی ایران در دولت های پس از انقلاب اسلامی داشته است؟ روش این مقاله توصیفی پیمایشی است. نمونه آماری مقاله 100 نفر است و تحلیل یافته ها نیز با استفاده از دو روش پیمایشی و کیفی (مصاحبه نیمه عمیق) انجام شده است. برای تحلیل پرسشنامه ها از آلفای کرونباخ استفاده شده است. نتایج مقاله نشان می دهد که جامعه مورد مطالعه دارای فرهنگ سیاسی متنوعی بوده است و برای آزمون فرضیه تأثیرگذاری و تعیین کنندگی فرهنگ سیاسی نخبگان اجرائی در توسعه نیافتگی ایران بر اساس مدل ( اینگلهارت ) از سه شاخص استفاده سده است که نتایج نشان می دهد که فرهنگ سیاسی نخبگان اجرائی در توسعه نیافتگی دولت های ایران در پس از انقلاب مؤثر بوده است.
تحلیل مقیاس طرح های بازآفرینی شهری و اثرات آن بر کیفیت زندگی ساکنان با تأکید بر تجربه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۱
99 - 112
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین چالش های کلانشهرهای امروز، وجود محله های شهریِ نابسامان و فقیر شهری در فضاهای حاشیه ای است. مجموعه سیاست ها و برنامه های بازآفرینی برای رویارویی با چنین چالشی، در طی سده بیستم تلاش کرده است تا کیفیت زندگیِ بهتری برای ساکنینِ واقع در چنین فضاهای فقیر شهری ایجاد کند. اما چنین اقداماتی، کمتر با موفقیت قابل توجهی همراه بوده است. پیش فرض پژوهش حاضر این است که یکی از دلایل اصلیِ چنین شکست هایی، کم توجهی به مقیاسِ برنامه ها و طرح های بازآفرینی شهری بوده است. بر این اساس در این پژوهش، دو پرسش اصلی طرح شده است: نخست، چرا مفهوم مقیاس باید در محوریت برنامه های بازآفرینی شهری قرار بگیرد و چنین محوریتی چگونه می تواند به کارآمدترسازیِ برنامه ها و ارتقای کیفیت زندگی ساکنین شهریِ هدف کمک کند؟ و دوم، وضعیت پروژه های بازآفرینی شهری، بر اساس معیارها و شاخص های موردنظر در این پژوهش، چه اثراتی بر کارایی پروژه و وضعیت کیفیت زندگی ساکنین هدف می تواند داشته باشد؟ برای پاسخ به چنین پرسش هایی، از دو روش شناسی زمینه گرا برای تحلیل مفهوم مقیاس و پیمایشی_داده نگر برای سنجش کیفیت زندگی استفاده شده است. منابع داده و اطلاعات، شامل سرشماری ها و پرسشگری و همچنین کتابخانه ای_اسنادی، برنامه ها و طرح ها و تکنیک های تجزیه و تحلیل نیز شامل همبستگی و رگرسیون(برای سنجش کیفیت زندگی) و فرا_تحلیل(در مقیاس شناسی) بوده است. نتایج این پژوهش در چهار نمونه شهر رشت، همدان، سنندج و گرگان نشان می دهد که همبستگی معناداری بین تعداد پروژه های بازآفرینی، انرژی اولیه و موقعیت مکانی آنها (متغیرهای مستقل) و اثرگذاری آنها بر کیفیت زندگی ساکنین هدف (متغیر وابسته) وجود دارد. وجود چنین همبستگی بدین معناست که برنامه های بازآفرینی شهری در ایران می تواند از طریق توجه بنیادی به مقیاس برنامه بازآفرینی، تأثیر بیشتری در ارتقای کیفیت زندگی ساکنین هدف داشته باشد.
جستاری پیرامون مسئله قانون در جغرافیا با تأکید بر جغرافیای سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۰ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۵)
749 - 771
حوزههای تخصصی:
مسئله قانونمندی در جغرافیا از دیرباز موضوع مجادلات بسیاری بوده و در سطحی گسترده تر در حوزه فلسفه علوم طبیعی و اجتماعی مطرح شده است. در حوزه علوم اجتماعی، همواره دو رویکرد در زمینه قانونمندی این علوم وجود دارد. در برخی مکاتب با اتکا به رویکرد رئالیستی، بر همانندی علوم طبیعی و اجتماعی اصرار شده است، اما مکاتب ایدئالیستی، علوم اجتماعی را متفاوت از علوم طبیعی می دانند و قانونمندی این علوم را انکار می کنند. در علم جغرافیا، مکاتبی مانند محیط گرایی، رفتارگرایی، فضایی و سیستمی، با تکیه بر رویکرد طبیعت گرایی، دانش جغرافیا را دانشی قانونمند می دانند. درحالی که پیروان مکاتبی از جمله امکان گرایی، استثناگرایی و مکاتب رادیکال (انتقادی و پست مدرن) به این قانونمندی اعتقادی ندارند. هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی مسئله قانون در جغرافیا از منظری متفاوت با توجه به دو رویکرد فوق است. همچنین قانونمندبودن یا نبودن دانش جغرافیا در این مطالعه تحلیل می شود. از دیدگاه ما، از آنجا که جغرافیا جزء علوم اعتباری است نه حقیقی، قانونمندی مبتنی بر فراوانی مصادیق نیست. برخلاف دیدگاه جغرافی دانان طبیعت گرا، حتی اگر یک گزاره جغرافیایی، گزاره ای شخصی محسوب شود و میان موضوع و محمول آن رابطه علی باشد، آن گزاره در حکم قانون و قاعده ای کلی خواهد بود که قابل تعمیم به همه مکان ها و فضاهاست. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد جغرافیا در زمره علوم قانونمند است که این مسئله با اتکا به رویکرد رئالیستی و به کمک تحلیل های منطقی و معرفت شناختی در مطالعه حاضر مشخص شده است.
ارزیابی و اولویت بندی عوامل مؤثر در به کارگیری مدیریت دانش محور در شهرداری سبزوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به دنبال شناخت عوامل زمینه ای تاثیرگذار بر پیاده سازی مدیریت دانش در شهرداری سبزوار و تحلیل وضعیت شهرداری از این حیث می باشد. با توجه به آنکه شهرداری ها سازمان های محلی هستند که به طور روزمره با تعداد زیادی از مردم رودررو می باشند. کیفیت عملکرد شهرداری ها با توجه به دامنه ی خدمات رسانی گسترده آنها می تواند منجر به بهبود کیفیت زندگی شهروندان گردد. در شرایط کنونی بهبود عملکرد شهرداری ها و نیل به توسعه شهری پایدار، نیازمند استفاده آنها از رویکردهای دانش محور و مدیریت دانش در این سازمان می باشد. روش تحقیق توصیفی و تحلیلی و مبتنی بر داده های پیمایشی می باشد. جامعه آماری کارمندان شهرداری سبزوار در سال 1396 می باشد. یافته ها بر اساس تحلیل عاملی گویه های پژوهش نشان داد که در راستای پژوهش های پیشین، مهمترین عوامل زمینه ساز پیاده سازی مدیریت دانش در شهرداری سبزوار شامل منابع انسانی، ساختار سازمانی دانش محور، سرمایه اجتماعی سازمانی، رهبری، فناوری اطلاعات و منابع مالی می باشد. نتایج نشان داد که وضعیت شهرداری سبزوار به لحاظ عوامل زمینه ساز تحقق مدیریت دانش اصلاً مناسب نمی باشد و از میان عامل های فوق الذکر، تنها در حوزه سخت افزاری یعنی فناوری اطلاعات شهرداری توانسته است امتیازی در حد متوسط (البته نه خوب یا خیلی خوب) را کسب کند و در سایر عامل ها که عمدتاً ناظر بر بعد نرم افزاری موضوع می باشند، وضعیت شهرداری با امتیاز زیر میانگین در شرایط نامطلوبی قرار داشته است. با توجه به تعداد اندک پژوهش ها در خصوص مدیریت دانش در شهرداری ها، پیشنهاد می گردد که مطالعات و بررسی های بیشتری در این خصوص بایستی صورت گیرد.
تحلیل مکانی فضایی بازارهای هفتگی روستایی بر مبنای نظام سلسله مراتب روستایی در شهرستان آق قلا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازارهای ادواری هفتگی از قدیم در شهرهای مختلف رواج داشته و یکی از مشخصه های اصلی شهرها شناخته می شده است. در چند دهة اخیر این بازارها که یکی از پدیده های نوظهور در جغرافیای اقتصادی و اجتماعی است، به سرعت در نقاط روستایی نیز برپامی شوند. با توجه به جایگاه مهم این بازارها در زندگی روستاییان، شناخت تحولات و روابط بین آن ها و نواحی روستایی پیرامونی، همچنین میزان انطباق آن با طرح های فرادست بسیار ضروری است. هدف از انجام تحقیق حاضر، شناخت بازارهای ادواری روستایی شهرستان آق قلا و تحلیل میزان انطباق مکان یابی آن ها با نظام سلسله مراتبی سکونتگاه های روستایی است. این تحقیق، توسعه ای کاربردی و از حیث روش شناسی نیز اکتشافی و توصیفی تحلیلی است. شیوة جمع آوری داده ها و اطلاعات پژوهش، اسنادی و میدانی و ابزار اصلی تحقیق، پرسش نامه محقق ساخته ای است که با توجه به وضعیت جامعه آماری در دو نوع خریداران - فروشندگان تهیه شد. تعداد 342 پرسش نامه، تکمیل و به کمک روش های آمار توصیفی و آمار استنباطی (آزمون های کای اسکوئر، من ویتنی) تجزیه و تحلیل شد.نتایج این تحقیق نشان می دهد بر اساس مدل های مختلف (کمترین فاصله، جمعیت و وزن دهی خدمات)، بازارهای هفتگی روستایی که در مراکز دهستان برپاشده اند با مراکز منظوم ها و مجموعه های روستایی انطباق بیشتری دارند و به دلیل توجه دولت و حجم جمعیت از شعاع عملکردی بیشتری برخوردارند؛ در مقابل، آن بازارهایی که در روستاهای عادی شکل گرفته اند و با مراکز حوزه های روستایی منطبقند، به سبب جمعیت کمتر، عملکرد ضعیف تری دارند.