فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۲۱ تا ۷۴۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۳
79 - 101
حوزههای تخصصی:
در طی سال های اخیر توجه به ویژگی های محیط مسکونی و رضایتمندی از مسکن اهمیت ویژه ای یافته است ولی توجه به ویژگی های گروه های درآمدی متفاوت به خصوص قشرهای آسیب پذیر جامعه همچون مددجویان چندان مورد توجه واقع نبوده است. این در حالی است که با شناخت محیط مسکونی این گروه ها بیشتر می توان در برنامه ریزی ها و سیاست گذاری ها به آن ها توجه نمود و نهایتاً باعث بهتر شدن محیط مسکونی و در نهایت رشد شهری و توسعه ی پایدار شهر شد. در این راستا هدف پژوهش حاضر رضایت سنجی اقشار کم درآمد شهری از کیفیت مولفه های محیط مسکونی شهرستان نیر می باشد.این تحقیق از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت، توصیفی و تحلیلی است. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل مطالعات اسنادی و پیمایشی از طریق توزیع پرسش نامه بوده است. جامعه آماری پژوهش مشتمل بر مدد جویان شهری کمیته امداد و بهزیستی شهر نیر می باشد که به صورت تصادفی در دسترس بوده، جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS استفاده شده است. در این راستا از آزمون های tتک نمونه ای و t مستقل و هم چنین تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی شفه بهره برده شده است. یافته های حاصل از آزمونt تک نمونه ای نشان داد رضایتمندی مددجویان از محیط مسکونی شان با میانگین عددی (05/3) بالاتر از حد متوسط(3) می باشد و تحلیل واریانس یک طرفه از تاثیر ویژگی های فردی دلالت بر تأثیرگذاری سن بر رضایتمندی بود. با توجه به نتایج تحقیق، ایجاد امکانات بیشتر جهت دسترسی به مراکز بهداشت و درمان و ایجاد پارک ها و فضای سبز می تواند باعث کاهش مشکلات ساکنان و افزایش سطح رضایت مندی این اقشار از مسکن خود گردد.
پهنه بندی کشت درخت بِه در استان اردبیل با استفاده از روش های AHP، ANP، Antropy shanon، DEMATEL و WLC
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۳
460 - 483
حوزههای تخصصی:
درخت بِه، بعد از سیب و گلابی مهم ترین میوه در گروه دانه دارها است. میوه بِه از دیرباز موردتوجه بوده در سال های اخیر در استان های مختلف کاشت یکدست باغ میوه بِه توسعه پیداکرده است. بر همین اساس پهنه بندی کشت درخت بِه، متناسب با شرایط اقلیمی و محیطی موردنیاز است. هدف از این تحقیق شناسایی نواحی کشت درخت بِه در استان اردبیل با روش های چندمعیاره، با استفاده از شاخص های؛ بارندگی، متوسط دما، کمینه دما، بیشینه دما، ارتفاع، شیب و عمق خاک در محیط GIS است. برای تعیین معیار وزنی شاخص ها و پهنه بندی اقلیم کشاورزی درخت بِه، از روش های AHP، ANP، Antropy shanon، DEMATEL و WLC استفاده گردید که روش های AHP، ANP و DEMATEL در تعیین ارزش وزنی شاخص ها و روش های Antropy shanon و WLC در پهنه بندی اقلیم کشاورزی بیشترین نقش داشتند. نتایج تحلیل روش ها نشان داد که؛ متوسط دما و بیشینه دما مهم ترین شاخص در طول دوره رشد درخت بِه در استان اردبیل هستند؛ اما شاخص های باران، کمینه دما، ارتفاع، شیب و عمق خاک در بعضی نواحی استان محدودیت های را برای کشت درخت بِه ایجاد می کنند. نتایج پهنه بندی اقلیمی روش ها، بیانگر آن است که؛ حدود 27 درصد از مساحت استان اردبیل خیلی مناسب، 31 درصد مناسب، 20 درصد کمی مناسب و 22 درصد نامناسب برای کشت درخت بِه است. نواحی شمال استان و محدوده شهرستان های گیوی و خلخال مناطق مناسب برای کشت درخت بِه بر اساس روش های موردمطالعه شناخته شده اند.
تحلیلی بر نقوش سنگ قبرهای شهرستان الشتر در دوران اسلامی
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۳
580 - 606
حوزههای تخصصی:
قبور و قبرستان ها، بیش از آن که محلی برای تدفین و به خاک سپردن مردگان باشند، بخش اعظمی از اندیشه و زندگی، زندگان را به خود مربوط می سازند. آثار برجای مانده از قدیمی ترین سنگ قبرهای شهرستان الشتر نشان از آداب و رسوم و آئین های خاک سپاری از دوران کهن تا امروز در زندگی مردم این منطقه دارد. می توان گفت، نقش مایه های تزئینی سنگ قبرهای شهرستان الشتر، دریچه ای به دنیای افکار دینی و فرهنگی این منطقه است. هدف از پژوهش حاضر تحلیل و دسته بندی نقوش سنگ قبرهای شهرستان الشتر می باشد. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی و همچنین همراه با مطالعات میدانی و کتابخانه ای با رویکرد مردم شناسی، نقوش سنگ قبرهای این منطقه را مورد بررسی و مطالعه قرار داده است. براین اساس سوالات اصلی این پژوهش عبارتنداز:1- مضمون و محتوای نقوش تزئینی سنگ قبرها به چند دسته تقسیم می شوند؟ 2- سنگ قبرهای مورد مطالعه متعلق به چه دوره ای هستند؟ سنگ قبرهای قدیمی شهرستان الشتر دارای، نقوش تزئینی گوناگونی همچون: هندسی، شکار، حیوانی، انسانی و گیاهی می باشند و همچنین دارای مضامینی همچون: شکار و چابک بودن، شایستگی زنانه و شیرزنی، تدین و مذهبی بودن، شادابی و آراستگی، اعتقاد به زایش و جهان هستی و مهمانوازی و مهمانداری هستند. نگارندگان بر این عقیده هستند که نقوش و نشانه های این قبور نشأت گرفته از سبک های اصلی زندگی ساکنان این منطقه است؛ از این رو 15 قبرستان مستندنگاری شده و نقوش تزئینی آن ها مورد مطالعه قرار گرفته است.
تجزیه و تحلیل میزان فرونشست زمین در محدوده شهر نیشابور
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۳
698 - 717
حوزههای تخصصی:
یکی از مخاطراتی که طی سال های اخیر در بسیار از مناطق دنیا به خصوص ایران رخ داده، مخاطرات ناشی از فرونشست است. مهمترین علل آن برداشت بی رویه از منابع آب های زیرزمینی همانند سایر مخاطرات محیطی(زلزله، خشکسالی، سیل، طوفان و لغزش و ...) ،خشکسالی است که مشکلات زیادی را برای امور کشاورزی، عمرانی، اقتصادی- اجتماعی دولت به وجود آورده است. شهر نیشابور در سطح دشت نیشابور واقع شده که این دشت از جمله مهم ترین دشت های استان خراسان رضوی که شدید با بحران پدیده فرونشست زمین روبرو است. تکنیک تداخل سنجی راداری یک ابزار قوی با دقتی در محدوده میلی متر در برآورد فرونشست با استفاده از مشاهدات فاز را دارا است. در این تحقیق به منظور پایش میزان فرونشست رخ داده در محدوده شهر نیشابور که بخش کوچکی از دشت نیشابور است، از داده های ماهواره Sentinel 1A سال های 2017 تا 2022 استفاده شده است. نتایج حاصل از بررسی تداخل سنجی راداری نشان داد که در طول دوره آماری در منطقه مورد مطالعه 18 سانتی متر فرونشست اتفاق افتاده است. به علاوه برای پی بردن به علت فرونشست ، اطلاعات چاه های پیزومتری موجود در منطقه اخذ و تغییرات آن ها در طول دوره 1398-1370 بررسی گردید. میزان فرونشست های ثبت شده برای هر دوره به ترتیب 4 سانتی متر برای 2017-2018(1395-1396)، برای دوره 2018-2019(1396-1397) حدود 6 سانتی متر، 5 سانتی متر برای دوره 2019-2020(1397-1398) و 2 سانتی متر برای دوره 2020-2021(1398-1399) و 1 سانتی متر برای دوره 2021-2022(1399-1400) بدست آمد. بعلاوه نتایج تحقیق نشان داد که در محدوده شهر نیشابور ارتباط تنگاتنگی بین افت سطح آب های زیرزمینی و مناطق دارای فرونشست زمین وجود دارد. لازم ذکز است که قسمت شمال شهر که بیش ترین میزان افت سطح آب زیرزمینی 36/78 متر را دارا می باشد و در پهنه فرونشست شدید دارد.
توسعه کشاورزی ارگانیک و موانع فراروی آن از دیدگاه کارشناسان کشاورزی
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۳
238 - 247
حوزههای تخصصی:
بر خلاف برنامه هایی که نشان از امنیت تولید بعد از ورود تکنولوژی به کشاورزی داشت، اصلی ترین هدف آن یعنی تولید غذا نیز به خطر افتاده و باعث شده که در دهه های اخیر امنیت و سلامت غذا در قالب پروتکل ها و قراردادهای بین المللی مورد توجه قرار گیرد و تحقیقات متخصصان کشاورزی متوجه کشاورزی ارگانیک گردد. لذا پژوهش حاضر با هدف شناسایی چالش های توسعه کشاورزی ارگانیک و به روش توصیفی- همبستگی انجام گرفت. جامعه آماری تحقیق شامل کارشناسان کشاورزی سازمان جهاد کشاورزی، مرکز تحقیقات کشاورزی و مرکز آموزش کشاورزی استان اردبیل (365=N) بودند که دارای مدرک تحصیلی کارشناسی و یا کارشناسی ارشد در یکی از گرایش های مهندسی کشاورزی بوده و در یکی از سازمان های مذکور اشتغال داشتند که بر اساس فرمول کوکران حجم نمونه 171 نفر تعیین شد. نمونه گیری بر اساس روش طبقه ای با انتساب متناسب بود و در داخل طبقه ها تعداد نمونه مورد نیاز به طور کاملاً تصادفی انتخاب شدند. ابزار اصلیجمع آوری داده ها، پرسشنامه بود که روایی محتوایی آن توسط کارشناسان و صاحبنظران تولیدات ارگانیک تأیید شد. پایایی ابزار سنجش با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ تأیید گردید که مقدار آن 76 .0 به دست آمد. نتایج تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی، حکایت از شناسایی سه چالش اصلی شامل بینشی، اطلاعاتی و اقتصادی داشت. این عوامل درمجموع 28/ 64 درصد از کل واریانس مربوط به متغیرهای چالش های توسعه کشاورزی ارگانیک را تبیین کردند. با توجه به نتایج، توسعه کشاورزی ارگانیک بیش از هر چیز مستلزم توسعه اطلاعات تولیدکنندگان نسبت به تولید محصولات ارگانیک می باشد تا با اتکا به آن و برنامه ریزی در جهت ارائه آموزشهای بنیادین و اساسی به منظور ارتقا سطح دانش تولیدکنندگان، چالش های توسعه کشاورزی ارگانیک را مرتفع نمود .
تبیین توزیع فضایی قدرت بازیگران ژئوپلیتیکی در کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۲۳)
147 - 167
حوزههای تخصصی:
بازیگری و سطوح قدرت از سطح ملی به سطوح پایین تر رسیده و افراد بسیاری در فضای شهرها از قدرت بسیاری برخوردار شده اند و با در اختیار داشتن منابع قدرت آفرین به بازیگری در مقیاس های (محلی، ملی، منطقه ای و جهانی) می پردازند و بر مناسبات قدرت در فضای شهرها تأثیر می گذارند. کلانشهر تهران توسط 25 سازمان دولتی و غیردولتی اداره می گردد که هر یک از این سازمان ها و نهادها، قوانین مقررات خاص خود را دارند. هر کدام از این بازیگران با منابع قدرتی که در اختیار دارند، هویت ها و هستی ها مختلفی دارند. از این رو، پژوهش حاضر با روش توصیفی – تحلیلی در پی پاسخ به این پرسش است که کدام بازیگر باید تهران را به به معنی وسیع اداره کند، و بازیگران ژئوپلیتیکی کلانشهر تهران کدامند؟ نتایج پژوهش نشان می دهد، در میان بازیگران محلی (برج سازان، شهرک سازان و صاحبان پاساژهای تجاری؛ صاحبان کارخانه، صنایع و شرکت های تجاری بزرگ و بیمه؛ استانداری؛ فرمانداری؛ شهرداری و شورای شهر) به عنوان بازیگران ژئوپلیتیکی کلانشهر تهران در سطح محلی می باشند که با قدرتی که در اختیار دارند بر مناسبات قدرت در کلانشهر تهران اثرگذارند. در میان بازیگران ملی (هیئت دولت و وزارتخانه های تابع آن؛ نمایندگان مجلس، بانک ها و مؤسسات مالی؛ قوه قضائیه؛ احزاب سیاسی، نیروهای نظامی و امنیتی و سازمان صدا و سیما) از جمله بازیگران ژئوپلیتیکی در سطح ملی در کلانشهر تهران محسوب می-شوند. در میان بازیگران فراملی (سفارتخانه ها) از جمله بازیگران ژئوپلیتیکی می باشند. مبتنی بر تعداد زیاد بازیگران، یک بازیگر به تنهایی نمی تواند کلانشهر تهران را مدیریت کند بلکه مدیریت کلانشهر تهران مبتنی بر مناسباتی است که میان بازیگران در فضای شهر شکل می گیرد.
طراحی مدل برندسازی شهری مبتنی بر کارآفرینی دیجیتال در صنایع خلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
6 - 17
حوزههای تخصصی:
مقدمه در دنیای امروز، برندسازی یکی از عوامل کلیدی در موفقیت بازاریابی و صادرات محصولات و خدمات است. بازار عرصه رقابت محصول نیست، بلکه عرصه ای برای تقابل برندهای تجاری است [1]. در این بین، برندهایی وجود دارند که هویت یک شهر را نشان می دهند [2]. طی صد سال گذشته، شهرها درصد زیادی از جمعیت جهان را به خود جذب کرده اند. سازمان ملل تخمین می زند که تا سال 2030 بیش از 60 درصد جمعیت جهان در شهرها زندگی خواهند کرد و با سرعتی حدود 55 میلیون نفر در سال رشد می کنند [3]. از طرفی، برندسازی امروزه بیش از گذشته در صنعت خدمات مورد توجه قرار گرفته است [4]. برندسازی شهری، مفهومی جدید است و به عنوان فرایندی معرفی می شود که طی آن، ویژگی های فیزیکی منحصربه فرد شهر تعریف می شود و جوهر مکان را در بر می گیرد [5]. یکی از رویکردهای جدید در توسعه پایدار شهرها، برندسازی آن ها است. برندسازی شهر به سرعت در حال تبدیل شدن به یک ابزار سیاست عمومی محبوب برای دولت ها است، چرا که با تصویر شهر و همچنین دستیابی به انواع اهداف توسعه شهری در ارتباط است [6]. برندسازی شهری به یکی از سیاست های اولیه برای دستیابی به پایداری در بسیاری از کشورها تبدیل شده است. به این ترتیب، می توان از استراتژی های بسیاری برای ایجاد برندسازی شهری و مکان استفاده کرد [7]. علاوه بر این، برندسازی شهری نه تنها به ارتقای تصویری مثبت از شهر محدود نمی شود، بلکه با گسترش بیشتر می تواند آن را به یک تجربه شهری تبدیل کند [5]. با توجه به اینکه توسعه سریع منجر به ایجاد استانداردهای جدید در تقاضای بازار شده و این روند تغییر و رشد تقاضا، به شدت محیط رقابتی و استراتژی ها، مدل ها و فرایندهای تجاری سنتی را تغییر داده است. فناوری های دیجیتال تأثیر قابل توجهی بر نحوه تصور از شهر و ایجاد کسب وکارهای جدید در آن دارند [8]. دیجیتالی شدن تنها به پیشرفت های جدید در کارآفرینی خلاصه نمی شود، بلکه مدل های کسب وکار با یک تغییر بزرگ به سمت محیط های دیجیتال روبه رو هستند. علاوه بر کسب وکارهای جدید ایجادشده از فرصت های به وجود آمده به دلیل دیجیتالی سازی، شعبه ها و کسب وکارهای موجود، از کسب وکار آفلاین به کسب وکار آنلاین تغییر کرده و «کارآفرینی دیجیتال» را به عنوان شکل جدیدی از فعالیت های کارآفرینانه ایجاد می کنند [9]. بنابراین، نیاز به توسعه کسب وکار پایدارتر [11]، تقاضاهای رو به رشد برای کسب وکارهای خدماتی با کیفیت بالا [12 و 13] و افزایش رقابت در بازارها، به تقویت اشکال جدیدی از کارآفرینی دیجیتال در صنایع خلاق در شهرها کمک کرده است [14]، توسعه سریع و اخیر فناوری [14]، باعث شده تا کارآفرینان با تمرکز بر فرصت های تجاری جدید در کارآفرینی دیجیتال نوآوری کرده [15] و با توسعه کارآفرینی دیجیتال در صنایع خلاق، اکنون به عنوان یک محرک کلیدی رشد اقتصادی در نظر گرفته شوند و کارآفرینان نوآور بیشتری را جذب کنند [13]. همان طور که مشاهده می شود، برندسازی شهری مبتنی بر کارآفرینی دیجیتال در صنایع خلاق، آن طور که باید مورد توجه قرار نگرفته و احساس نیاز در بررسی و طراحی مدلی به منظور برنامه ریزی و توسعه در این راستا کاملاً مشهود است. با توجه به کلیه موارد مطرح شده، هدف از انجام این پژوهش، طراحی و ارائه مدل یادشده است. مواد و روش ها پژوهش حاضر از نظر فلسفه دارای پارادایم تفسیری، از نظر هدف توسعه ای- کاربردی و از لحاظ روش در دسته پژوهش های توصیفی است. پژوهش جاری با استفاده از استراتژی مطالعه موردی، شهر تهران را مورد بررسی قرار داده ، که در آن از رویکرد تحلیل محتوای کیفی برای جمع آوری داده ها استفاده شده است. به منظور گردآوری داده ها و مصاحبه با خبرگان، پرسشنامه نیمه ساختار یافته مورد استفاده قرار گرفته است. جامعه آماری شامل خبرگان فعال در حوزه کسب وکارهای صنایع خلاق و کارآفرینان دیجیتال در این حوزه (اساتید و مدیران حوزه صنایع فرهنگی) و همچنین مدیران شهرداری تهران هستند. نمونه گیری زنجیره ای (گلوله برفی) تعداد 23 نفر مورد مصاحبه قرار گرفتند. جهت کدگذاری داده های به دست آمده از مصاحبه ها، از روش کدگذاری سه مرحله ای، کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی استفاده شده است. ضریب پایایی نیز برابر با 0/823 به دست آمد. یافته ها در بخش اول یعنی مرحله کدگذاری باز- بخشی از تحلیل که به طور مشخص به نام گذاری و دسته بندی پدیده از طریق بررسی دقیق داده ها مربوط می شود. به بیان بهتر، در این نوع کدگذاری مفاهیم درون مصاحبه ها و اسناد و مدارک بر اساس ارتباط با موضوعات مشابه طبقه بندی می شوند. به این ترتیب، کدهای اولیه در این بخش استخراج می شوند. کدهای اولیه به دست آمده شامل 172 کد در این مرحله است. در این قسمت به ارائه نمونه ای از کدهای اختصاص یافته به همراه متن مصاحبه مربوطه ذکر شده است. طبق نتایج به دست آمده، در دو مرحله کدگذاری محوری و انتخابی، تعداد 52 کد محوری در ده دسته فرعی (راهبردهای برندسازی، زیرساخت، رقابت پذیری، بازاریابی مکان، زیرساخت ها، عوامل درون سازمانی، عوامل برون سازمانی، اکوسیستم، دانش، خلاقیت و نوآوری و سه دسته اصلی (عوامل برندسازی شهری، عوامل کارآفرینی دیجیتال و عوامل صنایع خلاق) مرتب شدند. بحث و نتیجه گیری نتایج پژوهش جاری نشان داد در هر متغیر، زیرمجموعه ای از عوامل تأثیرگذار وجود دارد. توجه و به کارگیری این عوامل در برنامه ریزی های اقتصادی و توسعه ای، می تواند همچون سکوی پروازی برای آینده برندسازی شهر تهران و البته سایر شهرهای کشور باشد. بنابراین، با توجه شکاف یادشده طراحی مدلی برای برندسازی شهری مبتنی بر کارآفرینی دیجیتال در صنایع خلاق، هدف انجام این پژوهش بیان شده است. برندسازی شهری که خود بر تحرکات سرمایه به شهر اشاره دارد، می تواند در بستر کارآفرینی دیجیتال تقویت شده و با خلاقیت و نوآوری موجود در صنایع خلاق به رشد و توسعه شهری منجر شود و سرمایه های مالی و انسانی بیشتری جذب کند. مقوله زیرساخت در عوامل برندسازی شهری به اهمیت نقش قوانین در ایجاد تصویر احساسی اشاره دارد. قوانین می توانند محدود کننده برخی تبلیغات باشند که از دیدگاه احساسی به تصویر ایجاد شده خدشه وارد کنند. از طرفی، وجود امکانات رفاهی و تفریحی پایه، خدمات و هتل های مناسب برای گردشگران، زیرساخت های شهری همچون حمل ونقل عمومی و ... بر تصویر شهر در ذهن گردشگران به شدت تأثیرگذار است. در مقوله راهبردهای برندسازی نیز تصویر شهری می تواند به تبلیغ دهان به دهان توسط گردشگرانی که به سیاحت در شهر مقصد پرداخته اند، بینجامد. از طرفی، با جذب برندهای مشهور و شناخته شده در صنایع مختلف و به خصوص صنایع خلاق، می توان برند شهر را تقویت کرد و توسعه بخشید. این برندها خود زمینه تبلیغات گسترده برای شهر را فراهم می کنند و هزینه آن را به دوش می گیرند. با حضور این برندها در هر شهری ناخودآگاه تقویت برند شهر روی خواهد داد. در عوامل کارآفرینی دیجیتال در دسته زیرساخت ها، به اهمیت خدمات دیجیتال پایه که بنیان شهری مدرن را تشکیل می دهد و همچنین، نقش مراکز فرهنگی و وابستگی ها بیان شده اند. مراکز فرهنگی زیرساخت فرهنگی را ایجاد می کنند که در نتیجه آن، شهروندان مطالبه گر و مدیران با مسئولیت به تقویت برند شهر می پردازند. از طرفی، توجه به عوامل درون سازمانی در کارآفرینی دیجیتال، می تواند جذب سرمایه های خارج از شهرها را به سمت شهر مقصد به همراه داشته باشد. این مهم نه تنها در مورد سرمایه های مادی، بلکه در سرمایه های دانشی و منابع انسانی نیز صادق است. همچنین، عوامل برون سازمانی می توانند از طریق صنایع پشتیبان کارآفرینانه، از بخش کارآفرینی دیجیتال به توسعه برند شهری کمک کنند. در این مقوله، اقتصاد پویا، تنوع کسب وکارها و حضور کسب وکارهای بین المللی همگی نشانه های توجه به کسب وکار و کارآفرینی به خصوص در بخش دیجیتال و تأثیری که این کسب وکارها می توانند بر توسعه برند شهر داشته باشد، اشاره دارند. عامل خلاقیت و نوآوری در عوامل صنایع خلاق به ایده های متنوعی اشاره می کند که در صورت سرمایه گذاری در آن ها، می تواند در راستای تبدیل شهر تهران به یکی از موفق ترین ابر شهرهای دنیا مؤثر واقع شود. یکی از این عوامل سیلیکون ولی ایرانی است. وجود سیلیکون ولی ایرانی می تواند شرایط توسعه بیشتر این شهر را فراهم آورد.
تحلیل رفاه ذهنی کشاورزان در شرایط خشکسالی: مطالعه موردی شهرستان کوهدشت
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۳
248 - 263
حوزههای تخصصی:
بروز خشکسالی های مکرر در نقاط خشک و نیمه خشک روستایی، نه تنها خانوارهای کشاورز را با مشکلات اقتصادی و اجتماعی روبرو می سازد، بلکه رفاه ذهنی آنان را نیز تحت تاثیر قرار می دهد. از این رو، پژوهشی با هدف تحلیل رفاه ذهنی کشاورزان در شرایط خشکسالی با استفاده از روش پیمایش انجام شد. کشاورزان شهرستان کوهدشت (23600=N) به عنوان جامعه آماری در نظر گرفته شد و از بین آنها نمونه ای به حجم 379 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شد. داده ها به کمک پرسشنامه جمع آوری شد که روایی صوری آن توسط گروهی از متخصصان موضوعی تأیید گردید. برای سنجش میزان پایایی پرسشنامه نیز، یک مطالعه راهنما انجام شد و میزان آلفا کرونباخ مقیاس های سنجش در حد قابل قبولی بدست آمد. یافته های پژوهش نشان داد با توجه به این که معیشت بیشتر خانوارها بر پایه کشاورزی استوار است، خشکسالی، رفاه ذهنی کشاورزان را تحت تأثیر قرار داده است. بر این اساس، عواطف مثبت و رضایت از زندگی بالاترین رتبه را در سنجش رفاه ذهنی کشاورزان داشته اند. از سوی دیگر، میان رفاه ذهنی کشاورزان خرده مالک و غیرخرده مالک، دیم کار و آبی کار، سالخورده و غیرسالخورده، کمتر برخوردار و برخوردار تفاوت معنی داری وجود داشت. بنحوی که کشاورزان غیرخرده مالک، آبی کار، مسن و متمول از رفاه ذهنی بیشتری برخوردار بودند. بر اساس یافته های پژوهش، توصیه هایی برای افزایش رفاه ذهنی کشاورزان در مواجهه با خشکسالی ارائه گردید
عوامل مؤثر بر رفتار مصرف غذای ارگانیک در بین دانش آموزان شهر ایرانشهر با استفاده از نظریه رفتار برنامه ریزی شده
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۳
427 - 440
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه بررسی رفتار مصرف مواد غذایی ارگانیک دانش آموزان بر اساس تئوری رفتار برنامه ریزی شده بود. جامعه آماری این پژوهش را دانش آموزان مقطع متوسطه شهرستان ایرانشهر تشکیل می دهند که نمونه با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شد. داده ها با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته که ویژگی های جمعیت شناختی و متغیرهای مستقل نگرش، هنجارذهنی، کنترل رفتاری درک شده و عوامل محیطی و همچنین متغیر وابسته رفتار مصرف مواد غذایی ارگانیک را اندازه گیری می کرد، جمع آوری شد. پایایی و روایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ و تحلیل عاملی تاییدی و داده ها با روش های آمار توصیفی و استنباطی به روش مدل سازی معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که نگرش، هنجار ذهنی، کنترل رفتاری درک شده و عوامل محیطی تأثیر مثبت و معناداری بر رفتار مصرف مواد غذایی ارگانیک داشته و حدود 60 درصد از واریانس رفتار را تبیین نموده اند. بنابراین می توان نتیجه گرفت که دانش آموزان ایرانشهری از آگاهی و دیدگاه مطلوبی نسبت به مصرف مواد غذایی ارگانیک برخوردارند و در صورت مساعد بودن شرایط، تمایل به مصرف مواد غذایی ارگانیک دارند.
عوامل مؤثر بر عملکرد صندوق های خرد زنان روستایی (مطالعه موردی: شهرستان همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی عوامل مؤثر بر عملکرد صندوق های خرد زنان روستایی با تأکید بر عوامل آموزشی و ترویجی در شهرستان همدان بود. پژوهش حاضر مبتنی بر روش توصیفی-همبستگی است که در آن تأثیر عوامل فردی زنان روستایی (سن، سواد، میزان سرمایه، تأهل و...)، عوامل اقتصادی، عوامل اجتماعی و فرهنگی، عوامل سیاستی و حمایتی و عوامل آموزشی و ترویجی بر عملکرد صندوق های خرد زنان روستایی مورد بررسی قرار گرفت. جامعه آماری این پژوهش شامل اعضای صندوق های خرد زنان روستایی شهرستان همدان بودند که تعداد آن ها 230 عضو در 9 صندوق می باشد. حجم نمونه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان، تعداد 140 عضو تعیین و بر اساس روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای با انتساب متناسب انتخاب گردید. برای شناسایی عوامل مؤثر بر عملکرد صندوق خرد زنان روستایی (متغیر وابسته) و شناسایی اثرهای مستقیم و غیرمستقیم این عوامل بر یکدیگر از تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج نشان داد که متغیرهای مستقل در مجموع 7/65 درصد از تغییرات سطح عملکرد صندوق را تبیین می کنند. متغیر عوامل اجتماعی، اثر مستقیم (336/0) و اثرغیرمستقیم (185/0) بر عملکرد صندوق خرد زنان روستایی داشت و در مجموع اثر علی این متغیر 521/0 بود که از نظر اولویت در جایگاه اول تأثیرگذاری قرار گرفت و بیشترین نقش را در تبیین متغیر وابسته پژوهش (عملکرد صندوق) داشت. پس ازآن، متغیر «عوامل آموزشی و ترویجی» با اثر علی 382/0 «عوامل سیاست گذاری و مدیریتی» با اثر علی 318/0، «سابقه عضویت در صندوق» با اثر علی 152/0، و «عوامل اقتصادی» با اثر علی 130/0 به ترتیب در رتبه های بعدی قرار گرفتند.
اثرات آموزش های مهارتی سازمان آموزش فنی و حرفه ای بر ایجاد کسب و کارهای خانگی زنان روستایی (مورد: شهرستان دامغان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آموزش های فنی و حرفه ای نقش مهمی در تشکیل سرمایه انسانی از طریق تربیت نیروهای ماهر مورد نیاز بازار کار در کشورهای مختلف جهان ایفا می کنند. این آموزش ها در کشورهای در حال توسعه نه تنها عهده دار تربیت نیروی کار مورد نیاز بخش های مختلف اقتصاد این کشورها می باشند بلکه از طریق بسترسازی خوداشتغالی، به حل مشکل بیکاری نیز کمک می نمایند. در این راستا ارائه آموزش های هدفمند و برنامه ریزی شده توسط سازمان آموزش فنی و حرفه ای در مناطق روستایی خصوصاً در بخش مشاغل خانگی و تقویت و توسعه فرهنگ کارآفرینی با استفاده از ظرفیت های موجود نقشی کلیدی را ایفا می نماید که در ساماندهی سکونتگاه های غیررسمی و بافت های فرسوده و ناکارآمد شهری و رفع ناپایداری آن ها، سال های زیادی است که در کانون توجه تصمیم سازان و دولت های مختلف قرار دارد و از این منظر به عنوان چالش نظام برنامه ریزی در مناطق روستایی به آن پرداخته شده است. برنامه های بازآفرینی روستایی به صورت مشخص در زمینه توانمندسازی جامعه هدف، آموزش و بالا بردن سطح آگاهی عمومی، مشارکت جویی مردم در برنامه های اصلاحی و بهبود زیرساخت های اجتماعی و خدماتی به صورت پررنگ وارد شده است. این پژوهش به طور کلی به بررسی اثر آموزش های مهارتی سازمان آموزش فنی و حرفه ای بر خلق کارآفرینانه کسب و کارهای خانگی توسط بانوان روستایی و محلات کم برخوردار شهرستان دامغان می پردازد. پس از بررسی چارچوب نظری و پیشینه پژوهش اقدام به طراحی پرسشنامه برای سنجش متغیرها و توزیع آن بین نمونه های جامعه هدف توزیع و در نهایت تعداد 146 پرسشنامه گردید. با توجه به پیمایشی بودن روش تحقیق، اقدام به بررسی پایایی پرسشنامه ها و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS گردید. نتایج به دست آمده نشان داد که آموزش های مهارتی بر راه اندازی کسب و کارهای خانگی بانوان تاثیر مثبت و معنی داری دارد.
مروری بر تکامل الگوها و نسل های مراکز رشد در پارک های علم و فناوری
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۲
67 - 88
حوزههای تخصصی:
شرکت های نوپا و تازه تأسیس، بویژه در سال های ابتدایی شروع بکار خود با ریسک ها، بحران ها، چالش ها و مشکلات فراوانی مواجهند که در صورت عدم سازگاری و تاب آوری با شرایط، گاهی منجر به ورشکستگی و توقف فعالیت کسب وکار آنان خواهد گردید. لذا توجه ویژه و در نظر گرفتن سازوکارهای حمایتی هدفمند و ساختارمند برای این شرکت های کوچک در سال های ابتدایی، تداوم حیات کاری آن ها را تضمین خواهد نمود. در این راستا مراکز رشد به عنوان یکی از مهم ترین و بنیادی ترین عناصر شناخته شده که زیرساخت های لازم برای فعالیت کسب وکارهای نوپا را تا حدود زیادی فراهم می نماید. هدف از مطالعه حاضر، مروری بر تاریخچه راه اندازی پارک های علم و فناوری در دنیا، مراکز رشد، اجزای تشکیل دهنده آن و انواع امکانات، تجهیزات و خدماتی است که از طریق این مراکز به شرکت های کوچک و متوسط مستقر در پارک های علم و فناوری ارائه می شود. همچنین، سیر تکاملی الگوها و مدل های انکوباسیون مورد بحث قرار گرفته و سپس نسل های مختلف مراکز رشد در طی زمان، معرفی و تحلیل شده اند. در نهایت، نقش دانشگاه ها به عنوان حامیان ارزشمندی برای جوانان سرشار از ایده و خلاقیت مطرح شده و ارائه دروس جدید و موردنیاز بازار کار در حوزه کارآفرینی و کسب وکار در رشته های مختلف، تأسیس مراکز رشد دانشگاهی با ایجاد هسته های کارآفرینی و آموزشِ مهارت های عملی در راستای توانمندسازی هرچه بیشتر دانشجویان توصیه شده است. همچنین، رصد و شناخت عمیق مراکز رشد موفق در دنیا، اقدامی اثرگذار برای الگوبرداری، بومی سازی و ارتقای روش های حمایت از هسته های کارآفرین در کشور خواهد بود.
بررسی تأثیر دارایی ها بر پایداری معیشت زنان روستایی در شهرستان گچساران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۵۵)
554 - 569
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر دارایی های معیشتی بر پایداری معیشت زنان روستایی در شهرستان گچساران انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل 300 نفر از زنان روستایی که در طرح های توسعه ای آبادانی و پیشرفت منظومه ذی نفع بوده اند، به صورت تصادفی در شهرستان گچساران بود که به روش تصادفی ساده 139 نفر انتخاب و پیمایش شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه بود. روایی ابزار پژوهش توسط اساتید گروه ترویج و توسعه دانشگاه تهران و متخصصان موضوعی تأیید شد، پایایی آن نیز با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ طی توزیع 30 پرسش نامه در مرحله پیش آزمون محاسبه و مقدار آن 73/0 به دست آمد. برای انجام آزمون های آماری از نرم افزارهای LISREL8.8 و SPSS26 استفاده شد. نتایج نشان داد که متغیرهای مستقل موردمطالعه (پنج سرمایه) درمجموع توانستند 13/60 درصد از واریانس متغیر وابسته یعنی معیشت پایدار زنان روستایی را تبیین کردند. همچنین، شاخص های برازندگی نیکویی برازش نیز نشان داد که مدل ساختاری پژوهش از برازش مناسب و قابل قبولی برخوردار است. به علاوه، شاخص سرمایه انسانی به ضریب (61/0= λ) اهمیت و اولویت اول را برای سنجش معیشت پایدار زنان روستایی به خود اختصاص داد. بر این اساس، ازجمله راهکارهای بهبود میزان معیشت زنان روستایی عبارت اند از: 1) سازمان ها و سایر مسئولان برنامه ریز و سیاست گذار به فعالیت های زنان روستایی توجه لازم را مبذول دارند و زمینه ارتقای معیشت آن ها را با توجه به شرایط موجود ارتقا دهند. 2) به منظور کمک به زنان و خانواده های فقیر و آسیب پذیر روستایی، می توانند با ارائه مساعدت-های مالی مناسب مانند راه اندازی صندوق های خرد روستایی اقدام کنند.
رهیافت فضایی راهبردی در خوشه بندی پیشران های موثر بر توسعه زیست محیطی شهر خرم آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به رشد شهرنشینی درگستره محیطی، مساله محیط زیست و دست یابی به پایداری زیست محیطی شهر امری ضروری است. بنابراین هدف مقاله حاضر شناسایی و خوشه بندی پیشران های موثر بر توسعه زیست محیطی شهر خرم آباد با رویکرد فضایی راهبردی است. روش جمع آوری داده ها به صورت اسنادی- پیمایشی بوده که فرایند تجزیه و تحلیل آنها در دو بخش صورت گرفته است. در بخش اول جهت تحلیل توسعه فضایی شهر، در قالب نرم افزار ArcGIS 10.2 و ENVIتغییرات کاربری اراضی محدوده مورد مطالعه طی یک دوره 31 ساله مورد ارزیابی قرار گرفته و در بخش دوم جهت شناسایی پیشران های توسعه زیست محیطی شهر خرم آباد، از روش پیمایشی (پرسشنامه ای) در قالب نمونه گیری هدفمند استفاده شده که بر اساس آن 62 عامل موثر بر آینده زیست محیطی شهر خرم آباد در 5 بُعد کلی (اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی، نهادی و مدیریتی، زیست محیطی و کالبدی) گردآوری گردید. این عوامل در قالب یک ماتریس متاقطع 62 *62 در نرم افزار میک مک مورد تحلیل ساختاری قرار گرفته که از میان آنها 10 پیشران کلیدی با تاثیرگذاری بالا مشخص شد. نتایج این پژوهش نشان داد که ارتقاء میزان پایداری زیست محیطی در شهر خرم آباد و شهر هایی همانند آن با عنایت به گستردگی ابعاد زیست محیطی، در گرو استفاده از تفکر بلندمدت و گذار از ملاحظات زودگذر با نگاه به اصول توسعه پایدار است، تا در قالب یک برنامه ریزی فضایی -راهبردی و مشارکت محور، بتوان به توسعه زیست محیطی مناسب دست یافت.
آینده نگاری کارکرد شهرهای کوچک در سیستم شهری ناحیه مرکزی استان فارس تا افق 1410(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کارکرد شهرهای کوچک و تحولات آن تابع عوامل مختلفی است که بایستی در برنامه ریزی شهرهای کوچک مدنظر قرار گیرد و این خود لزوم و اهمیت آینده نگاری کارکرد شهرهای کوچک در نظام سکونتگاهی را نشان می دهد. هدف اصلی این پژوهش، آینده نگاری کارکرد شهرهای کوچک در شبکه شهری ناحیه مرکزی استان فارس در افق 1410 است. این پژوهش ضمن شناسایی عوامل کلیدی مؤثر در کارکرد شهرهای کوچک موجود در سیستم شهری ناحیه مرکزی استان فارس، سناریو های محتمل و ممکن را در افق 10 سال آینده این محدوده ترسیم و روند کلی را آینده نگاری می کند. این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر روش جمع آوری داده ترکیبی از روش های اسنادی و پیمایشی، از نظر روش تحقیق تحلیلی و همچنین از نظر زمانی آینده نگر است. با توجه به ماهیت پژوهش از روش های تحلیل ساختاری و سناریونگاری در دو نرم افزار میک مک و سناریو ویزارد بهره گرفته شد. نتایج پژوهش نشان داد 15 عامل کلیدی در کارکرد شهرهای کوچک موجود در محدوده مورد مطالعه تأثیرگذار است. این ۱۵ عامل براساس تحلیل سناریونگاری به 45 آینده محتمل می انجامند. پس از تحلیل وضعیت های احتمالی 12 سناریو با بالاترین سازگاری استخراج شد که در بین آن ها وضعیت آینده کارکرد شهرهای کوچک در سیستم شهری ناحیه مرکزی استان فارس در اکثر سناریو ها بیشتر ادامه دهنده شرایط فعلی با روندی مطلوب است.
سنجش سطح توسعه یافتگی دهستان های استان لرستان با استفاده از روش ویکور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
99 - 136
حوزههای تخصصی:
توسعه صرفاً پدیده ای اقتصادی نیست و بسیاری از جوامع به منظور تقویت پایه های توسعه و رفع و تعدیل عدم تعادل ها و انبوه مسائل و مشکلات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خود، نیازمند برنامه ریزی و شناسایی امکانات و منابع بالفعل و بالقوه شان هستند. پژوهش حاضر به منظور تعیین درجه توسعه یافتگی دهستان های استان لرستان و رتبه بندی آن ها بر اساس میزان توسعه یافتگی با استفاده از روش آنالیز ویکور و تاپسیس انجام شده است. در این پژوهش با استفاده از آخرین آمار و اطلاعات مربوط به سال 1395 و بر اساس ادبیات موجود، صد و ده متغیر در قالب هشت شاخص (آموزشی، جمعیتی، زیربنایی، اقتصادی، بهداشت و درمان، خدماتی، فرهنگی، رفاهی و عملکردی کشاورزی) مورد بررسی و مطالعه قرار گرفته است. نتایج حاکی از آن است که توزیع امکانات و خدمات بین دهستان های این استان به صورت ناهمگن صورت گرفته است؛ به طوری که دهستان شیروان، رتبه اول را دارا بوده و عنوان منطقه توسعه یافته را کسب کرده است. دهستان های بازوند و گودرزی نیز رتبه های دوم و سوم را دارند که جزء مناطق در حال توسعه محسوب می شوند و دیگر دهستان ها جزء مناطق نسبتاً محروم و محروم هستند. همچنین دهستان های گل گل، کرگاه غربی، رومیانی، ژان، شیروان، ازنا، چالانچولان و چم سنگر به ترتیب در شاخص های آموزشی، جمعیتی، زیربنایی، اقتصادی، بهداشت و درمان، خدماتی، فرهنگی، رفاهی، عملکردی کشاورزی رتبه های اول را دارا بودند. استناد به یافته های این پژوهش می تواند به منظور بهبود مدیریت و سیاست گذاری توسعه دهستان های مورد مطالعه در راستای دستیابی به توسعه پایدار توسط سیاست گذاران، برنامه ریزان و مدیران ذی ربط مورد بهره برداری قرار گیرد.
بررسی نقش بیمه کشاورزی بر اقتصاد روستایی ایران با تمرکز بر بخش کشاورزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
251 - 274
حوزههای تخصصی:
اقتصاد روستایی به ویژه بخش کشاورزی آن با مخاطرات گوناگونی مواجه بوده و سیاست ها و ابزارهای حمایتی، در چنین شرایطی، نقش مهمی در حفظ رشد اقتصادی آن دارند. در این مطالعه برای بررسی اثر بیمه کشاورزی بر ارزش افزوده کشاورزی ایران از روش تخمین حداقل مربعات معمولی کاملاً اصلاح شده (FMOLS) استفاده شد. دوره زمانی مورد مطالعه، داده های سالانه 98-1368 بود. ضریب نفوذ بیمه کشاورزی با استفاده از آمارهای موجود، محاسبه شد. نتایج، حاکی از اثرگذاری مثبت و معنی دار متغیرهای موجودی سرمایه خالص کشاورزی، نیروی کار کشاورزی، بهره وری موجودی سرمایه خالص کشاورزی، بهره وری نیروی کار کشاورزی و ضریب نفوذ بیمه کشاورزی در دوره زمانی مزبور بر رشد اقتصادی این بخش بوده است. در راستای تداوم رشد اقتصادی مناطق روستایی کشور با تکیه بر بخش کشاورزی در آینده، بر افزایش هدفمند سرمایه گذاری کشاورزی، کاهش استهلاک سرمایه های کشاورزی، توسعه بیمه محصولات و دارایی های کشاورزی و بهبود رابطه مبادله به نفع مناطق روستایی و کشاورزی تأکید می شود.
مکان یابی مجتمع های ورزشی با رویکرد پدافند غیرعامل با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (مورد مطالعه: شهر اهواز)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال دوزادهم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۸
92 - 115
حوزههای تخصصی:
شهر اهواز به عنوان هفتمین کلان شهر ایران با دارا بودن مرکزیت صنایع، مرکزیت سیاسی، موقعیت مرزی و امنیتی، تنوع قومیتی، فرهنگی اجتماعی به عنوان یکی از شهرهای مهم ایران شناخته می شود اما توجه به بحث دفاع غیرعامل شهری در آن مورد غفلت واقع شده است. مجتمع های ورزشی نیز از جمله کاربری های مهم در هنگام وقوع بحران و آسیب در شهرها هستند. بنابراین، از دیدگاه پدافند غیرعامل شهری ضرورت توجه به توزیع و جانمایی مناسب کاربری های حیاتی از جمله مجتمع های ورزشی برای شهر اهواز امری اجتناب ناپذیر است. هدف این پژوهش مکان یابی مجتمع های ورزشی با رویکرد پدافند غیرعامل با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی در شهر اهواز است در این راستا در این پژوهش با استناد به منابع موجود معیارهای مناسبی به منظور تشخیص و تعیین مکان بهینه مجتمع های ورزشی بر اساس رویکرد پدافند غیرعامل تعیین گردد. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش شناسی توصیفی-تحلیلی است. گردآوری داده ها با استفاده از اسناد و اطلاعات موجود شهر اهواز و همچنین با روش پیمایش مبنی بر نظر سنجی و مصاحبه با کارشناسان بوده است. در جهت رسیدن به اهداف پژوهش با به کارگیری داده های مکانی و انجام تحلیل های مربوطه در سیستم اطلاعات جغرافیایی و مدل تصمیم گیری چن د معیاره SAW اقدام شده است. در گام بعدی با استفاده از ابزار پرسشنامه AHP-FUZZY اقدام به وزن دهی به شاخص ها گردید. بدین ترتیب جامعه آماری این پژوهش متخصصین حوزه شهری شهر اهواز و حجم نمونه از طریق اشباع نظری به تعداد 30 کارشناس است. نتایج پژوهش نشان داد که 60/0 درصد از مساحت شهر کاملا نامناسب،74/3 درصد نامناسب، 44/21درصد متوسط، 92/46 درصد مناسب و 30/27 درصد کاملا مناسب می باشد. نتایج نهایی پژوهش نشان داد که بخش های مرکزی و شمالی شهر اهواز گستره مناسبی برای مکانیابی مجتمع های ورزشی هستند و این بخش ها می توانند برای ساخت مجتمع های ورزشی مورد استفاده قرار گیرند.
تأثیر گردشگری بر توسعه پایدار شهری از منظر اقتصادی: مطالعه موردی شهرستان بستان آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
130 - 142
حوزههای تخصصی:
مقدمه با افزایش یافتن شهرنشینی، تنزل یافتن درآمد خانواده ها، ضعیف شدن صنعت کشاورزی، نیازمندی به فعالیت های پررونق و جایگزین ضرورت می یابد. با توجه به دلایل یادشده تمرکز کردن به مسئله گردشگری در توسعه یابی پایدار شهری با بهره گیری مناسب از منابع طبیعی و انسانی، علاوه بر رشد اقتصادی می تواند موجب ترویج کشاورزی و تولید صنایع دستی محلی شود و در بهبود شرایط زیست محیطی تأثیرگذار باشد [1]. در بسیاری از شهرهایی که از صنعت کشاورزی بهینه ای برخوردار هستند و به دلایل عنوان شده دچار افت اقتصادی شده اند، توجه کردن به مشاغلی که باعث رشد و توسعه اقتصادی شوند همانند صنعت گردشگری - به عنوان مکمل صنعت کشاورزی- می تواند تضمینی در بهبود شرایط زندگی شهروندان شود [2]. مطالعاتی که تا کنون در رابطه با مفاهیم اقتصادی گردشگری انجام شده، نا متوازن بوده است. پژوهش های انجام شده، موضوعاتی همچون تقاضای گردشگری، پیش بینی نوسان های تقاضا و اثرات تکاثری گردشگری بر سایر حوزه های اقتصادی را تشریح کرده و به سایر ابعاد اقتصادی گردشگری همچون بُعد عرضه کمتر توجه شده است. اما پژوهش هایی که در مورد ساختار تولید و ارائه خدمات گردشگری انجام شده، به بررسی عرضه محصولات و خدمات گردشگری پرداخته اند. توجه و تمرکز به ساخت وسازها در مناطق پر گردشگر شهری، مرمت آثار سنتی و تاریخی گسترده در شهر، رسیدگی به مراکز تفریحی به اقتصاد گردشگری کمک می کند. پیشرفت روزافزون در توسعه پایدار گردشگری شهری در مقابل رقبا، تمرکز به خواسته های گردشگران، پشتیبانی کردن از بخش های خصوصی و مردم در جهت فراهم کردن خواسته های گردشگران، برنامه ریزی های توسعه ای مختلف در زمینه گردشگری شهری باید مهم تلقی شده و با مدیریت دقیق به اجرا درآورده شوند. اشاعه دادن شناخت از گردشگری شهری در داخل یا خارج از کشور، گسترش دادن مراکز فرهنگی، ترویج گردشگری شهری، آموزش گردشگری شهری از لحاظ رشد و توسعه اقتصادی می توانند در پایدار گردشگری شهری مؤثر واقع شوند [3]. مهم ترین عوامل توسعه پایدار گردشگری شهری در کشور می توانند عدول دیدگاه مردم و مسئولان در جذب گردشگر شهری، طرز برخورد مناسب با گردشگر شهری، کنترل کردن مشکلات آنان، دقت در روند اطلاع رسانی و... محسوب شوند [4]. اقتصاد گردشگری؛ سنجش کردن سفرها و عواقب و پیامدهای اقتصادی آن ها معنا می شود [5]. علم اقتصاد در بسیاری از حوزه ها همچون اثرات اقتصادی و کنترل آثار گردشگری و نیروهای بازار، تقاضای گردشگران به عرضه و کالاهای گردشگری نقش ایفا می کند. یک اقتصاددان، گردشگری را از منظر مدل اقتصادی، موجودی حساب ها، معاملات خارجی، کسب درآمد، تولید ناخالص ملی و آینده پژوهی اقتصادی و... بررسی می کنند. در صنعت گردشگری جاذبه های شهری، خدمت رسانی های رفاهی به جای کالا به گردشگر ارائه می شود و دیدار آن ها از منطقه ها و جاذبه های گردشگری، به عنوان تقاضا محسوب می شود [6]. مطالعه اقتصاد گردشگری؛ بررسی موضوعاتی همچون تقاضا، بنگاه ها و بازارها، وابستگی ها و تعاملات بین المللی آن ها، عرضه و ساختارهای بازار، قیمت گذاری و محاسبه ارزش افزوده فعالیت های گردشگری است. در واقع مطالعه تمامی ابعاد، اثرات، نتایج و عوامل اقتصادی مؤثر بر صنعت گردشگری است. یکی از راه های داشتن گردشگری و توسعه پایدار اقتصادی و زمینه های بهبود وضعیت درآمدی ساکنان شهرستان بستان آباد در حوزه گردشگری، توجه به زیرساخت هایی همچون ساخت هتل ها، مسافرخانه ها، هتل آپارتمان ها و... است که بدون در نظر گرفتن موارد یادشده و عدم سرمایه گذاری در بخش های مختلف گردشگری نمی توان به توسعه گردشگری رسید که مستلزم توجه کافی به سرمایه گذاری در بخش های مختلف به صنعت گردشگری در کشور است. می توان امید داشت که با سرمایه گذاری و برنامه ریزی در صنعت گردشگری، شهرستان بستان آباد می تواند به قطب بزرگ گردشگری در منطقه تبدیل شود، به نحوی که در میان مدت و بلندمدت درآمدهای ارزی حاصل از آن به عنوان عاملی مؤثر بر برون رفت از اقتصاد تک محصولی مطرح شود [7]. بنابراین، شهرستان بستان آباد با توجه به رویکرد اقتصادی و از نظر کسب درآمد از طریق جاذبه های توریستی و توسعه پایدار اقتصاد مورد بررسی قرار گرفت. بازدیدکنندگان از جاذبه های گردشگری به عنوان جامعه آماری پژوهشی انتخاب شد. از فرمول کوکران برای محاسبه نمونه های آماری استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده از مدل سلسله مراتبی و روش پرالونگ استفاده شد. به این منظور، این پرسش در این پژوهش مطرح شده است: عوامل مؤثر در گردشگری شهرستان بستان آباد با رویکرد کسب درآمد از جاذبه های توریستی و توسعه پایدار اقتصادی شهرستان چیست؟ مواد و روش پ ژوهش پیش رو با توجه به اهداف و مؤلفه های مورد بررسی از نوع کاربردی است. جامعه آماری مورد مطالعه گردشگران، بازدیدکنندگان جاذبه های گردشگری شهرستان هستند. نمونه آماری بر اساس فرمول کوکران برای گردشگری 354 نفر محاسبه شده است. برای جمع آوری اطلاعات از روش کتابخانه ای (اسنادی) و میدانی استفاده شده است. ابزار جمع آوری اطلاعات کتاب ها، مقالات علمی پژوهشی، پایان نامه ها، طرح های پژوهشی و سایر اسناد و مدارک ازجمله پرسشنامه هستند. برای تکمیل داده ها از آمارهای رسمی سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، دفاتر خدمات گردشگری، راهنماهای تور، بروشورهای سازمان های فعال در عرصه گردشگری استفاده شده است. برای تعیین ارزش هریک از جاذبه های گردشگری شهرستان بستان آباد از روش پرالونگ، به منظور تجزیه وتحلیل میزان اثرگذاری شاخص های مختلف اقتصادی در توسعه گردشگری در این شهرستان و مدل تحلیل سلسله مراتبی استفاده شده است. یافته ها اولین گام در فرایند تحلیل سلسله مراتبی، ایجاد یک ساختار سلسله مراتبی از موضوع مورد بررسی است. در آن اهداف، معیارها، زیرمعیارها، گزینه ها و ارتباط بین آن ها نشان داده می شود. بنابراین یک سلسله مراتب چهارسطحی متشکل از هدف، معیارها، زیرمعیارها و گزینه ها وجود دارد. پس چهار معیار توان اقتصادی، ظرفیت های گردشگری، جاذبه های گردشگری و میزان خدمات بر اساس اهمیتی که نسبت به هم دارند، ارزش گذاری می شوند. به گونه ای که برای اهمیت برابر عدد 1، برای اهمیت قوی عدد 5، برای اهمیت خیلی قوی عدد 7 و برای مقادیر واسطه ای عدد 4 در نظر گرفته می شود و برای ستون های جدول معکوس اعداد و وزن های فوق اعمال می شوند. ماتریس نرمال از تقسیم حاصل جمع ستون های ماتریس زوجی بر اعداد ماتریس زوجی به دست می آید. برای تبیین ضریب اهمیت (وزن) معیارها و زیرمعیارها، دوبه دو آن ها را با هم مقایسه می کنند که بر اساس آن و با توجه به هدف بررسی، شدت برتری معیار i نسبت به معیار j تعیین می شود. تمامی معیارها دوبه دو با هم مقایسه می شوند. یکی از مزیت های فرایند تحلیل سلسله مراتبی امکان بررسی سازگاری در قضاوت های انجام شده برای تعیین ضریب اهمیت معیارها و زیرمعیارها است. مکانیزمی که ساعتی برای بررسی ناسازگاری در قضاوت ها در نظر گرفته شده، محاسبه ضریبی به نام ضریب سازگاری است که از تقسیم شاخص ناسازگاری به شاخص تصادفی بودن به دست می آید. چنانچه این ضریب کوچک تر یا مساوی 0/1 باشد، سازگاری در قضاوت ها مورد قبول است وگرنه باید در قضاوت ها تجدید نظر شود. در روش پرالونگ، ارزش گردشگری تالاب قوری گل و آب گرم معدنی بستان آباد (پربازدیدترین عناصر گردشگری شهرستان) به روش زیر به دست آمد: میانگین شاخص های گردشگری، معماری، زیبایی ظاهری، فرهنگی و تاریخی، اجتماعی - اقتصادی و امکانات رفاهی و خدماتی که از طریق نمره دهی به 5 سطح مختلف انجام می شوند، به دست آمد. (طیف لیکرت) مقیاس یا طیف لیکرت پنج سطحی شامل پنج گزینه برای پاسخ است. مقیاس لیکرت پنج سطحی معمولاً برای اندازه گیری و سنجش رضایت استفاده می شود. این امتیازها بر اساس نظرات و دیدگاه های متخصصان و خبرگان به دست آمده است. در این روش ارزش بهره وری کنونی تالاب قوری گل و آب گرم معدنی بستان آباد نیز مورد ارزیابی قرار گرفته است. در واقع، میزان کیفیت بهره وری، ارزش بهره وری اقتصادی را مورد ارزیابی قرار می دهد تا توانمندی بالقوه و بالفعل این مکان ها مشخص شود. نتایج حاصل از ارزیابی صورت گرفته از ارزش گردشگری تالاب قوری گل و آب گرم معدنی بستان آباد نشان می دهد که شاخص زیبایی ظاهری باارزش 0/75 و 0/875، معیار اجتماعی – اقتصادی برای تالاب قوری گل با ارزش 0/7 و معیار گردشگری با ارزش 0/8125 برای آب گرم معدنی بیشترین نقش را در جذب گردشگران داشته اند (جدول 5). در مجموع از دیدگاه گردشگران ارزش گردشگری این دو اثر بسیار زیاد است و نیازمند سرمایه گذاری در بخش های مختلف این دو اثر است که باید مد نظر نهادهای متولی این اثرات قرار گیرد. نتیجه گیری نتایج حاصل از ارزیابی ارزش گردشگری برخی از جاذبه های مهم گردشگری این شهرستان مانند تالاب قوری گل و آب گرم معدنی بستان آباد، نشان می دهد شاخص زیبایی ظاهری با ارزش 0/75 و 0/875 و معیار اجتماعی – اقتصادی برای تالاب قوری گل با ارزش 0/7 و همچنین، معیار گردشگری با ارزش 0/8125 برای آب گرم معدنی بیشترین نقش را در جذب گردشگران داشته است و بر اساس تحلیل سلسله مراتبی و معیارهای آن، شاخص سازگاری برابر 0/0335 و نرخ سازگاری آن 0/0373 است و شاخص های توان اقتصادی شهرستان بستان آباد شامل پتانسیل های ارزشمند در حوزه صنایع دستی (قالی)، محصولات کشاورزی (هویج و سیب زمینی)، سوغاتی (فطیر بستان آباد) که منشأ شکل گیری واحدهای تجاری و ایجاد اشتغال هستند و با مقدار 0/6033 بیشترین نقش در رونق گردشگری در این شهرستان را دارند.
بررسی اثرات تغییر الگوی کشت از برنج به کیوی در توسعه مناطق روستایی، مطالعه موردی استان گیلان (دیدگاه خانوارهای روستایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۲۳)
127 - 145
حوزههای تخصصی:
تولید محصولات کشاورزی مقرون به صرفه همواره از دغدغه های مهم کشاورزان است. به طوری که الگوی کشت به عنوان یکی از عوامل تأثیرگذار در رشد و توسعه بخش کشاورزی است که می تواند به بهبود بخش اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی در روستاها کمک کند، الگوی کشت بیان گر سطح زیر کشت محصولات مختلف در یک زمان معین است. انتخاب هر الگوی کشت، به دلیل چند بعدی بودن کشاورزی می تواند پیامدهای مهمی در زندگی کشاورز و جامعه ی روستایی داشته باشد(پورطاهری و همکاران،1393،1). برای پی بردن به میزان تأثیر گذاری تغییرالگوی کشت که سئوال تحقیق است ، مطالعات کتابخانه ای و میدانی در رابطه با روستاهای شهرستانهای آستارا، تالش و رودسر استان گیلان صورت گرفت. به این منظور 390 خانوار در روستاهای این سه شهرستان که دست به تغییر الگوی کشت از برنج به کیوی زدند، به عنوان نمونه انتخاب شدند. یافته های تحقیق باسوالهای ضریب آلفای کرون باخ برای تمامی ابعاد و شاخص ها، میزان به دست آمده بیشتر از 70/0 بوده است، نشان داد که تفاوت معناداری در سطح آلفا 0/01 بخش های اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی در دوره ی قبل و بعد از تغییر الگوی کشت وجود دارد. در شاخصهای اجتماعی به جز مؤلفه مشارکت در مؤلفه های ماندگاری و آگاهی کشاورز پیرامون فعالیت کشاورزی، میانگین ها نشان از رشد شاخص دارند و در شاخصهای اقتصادی کیفیت اشتغال،رفاه و امنیت اقتصادی این رشد محسوس تر نیز هست. براین اساس می توان گفت الگوی کشت مرکبات در توسعه ی روستاهای مورد مطالعه نقش مؤثری را ایفا نموده است