مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
آموزش های مهارتی
حوزه های تخصصی:
این مقاله به دنبال شناسایی چالش های آموزش های مهارتی در کشور و ارائه راهبردهای مقابله با آن است. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر نوع داده ها، کیفی است. نمونه مورد مطالعه شامل مسئولان و کارشناسان مرتبط با حوزه آموزش مهارتی در وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و سایر مؤسسات مهم آموزش عالی مرتبط، وزارتخانه کار و امور اجتماعی و وزارتخانه آموزش و پرورش بوده که به صورت هدفمند انتخاب شدند. بر اساس نتایج، سه مورد از مهم ترین چالش های آموزش مهارتی در کشور عبارت است از: فقدان مدل توسعه آموزش عالی، مشخص نبودن میزان سهم آموزش های مهارتی در نظام آموزش عالی کشور و فقدان مهارت های لازم در دانش آموختگان مراکز مهارت آموزی. سه مورد از مهم ترین راهبردهای آموزش مهارتی در کشور عبارت است از: تدوین و تنظیم سیاست های کلی آموزش های مهارتی، امکان افزایش ٥٠ درصدی سهم آموزش های مهارتی در برنامه ششم توسعه کشور و همگرا کردن سیاست ها و تصمیم های مربوط به آموزش های مهارتی با تأسیس «شورای ملی مهارت».
جهانی شدن و ضرورت توسعه آموزش های مهارتی کارکنان در فرودگاه های کشور
منبع:
چالش های جهان سال دوم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲ (پیاپی ۶)
73-102
حوزه های تخصصی:
مقالة حاضر کوشیده است تا با نگاهی به جهانی شدن و ضرورت توسعه آموزش های مهارتی کارکنان در فرودگاه های کشور، نخست به مفهوم شهروند جهانی و اهمیت آن پرداخته و در ادامه مدیریت منابع انسانی، آموزش و توسعه منابع انسانی توصیف گردیده و در نهایت به آموزش های مهارتی منابع انسانی در فرودگاه های کشور و ضرورت آن در عصر جهانی شدن بپردازد. روش تحقیق به کار گرفته شده در این پژوهش از نوع پیمایشی و کتابخانه ای است. این تحقیق از نظر هدف از نوع کاربردی بوده و از نظر شیوه اجرا در زمره تحقیقات همبستگی قرار می گیرد. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه مسافران فرودگاه بین المللی امام خمینی(ره) در شش ماهه پایانی سال 1395 است که 400 پرسشنامه بین این افراد توزیع شده و 384 پرسشنامه برگشت داده شده است. در مرحله بعد بر اساس مدل مفهومی پژوهش، سؤالات و فرضیه های پژوهش، با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته، گویه های استخراج شده در نمونه آماری تحقیق مورد پرسش قرار گرفت. در بخش آمار توصیفی، توصیف داده ها در دو بخش متغیر های زمینه ای و متغیر های اصلی با استفاده از شاخص های فراوانی مطلق، فراوانی نسبی، میانگین، انحراف معیار و واریانس در جداول ارائه گردیده و در بخش استنباطی از آزمون کلموگروف اسمیرنوف و آزمون ناپارامتری کای دو استفاده شده است.
بررسی و نقش آموزشهای مهارتی در کارآفرینی دانش آموختگان دانشگاه جامع علمی و کاربردی(مطالعه موردی؛ مرکز علمی و کاربردی شرکت پست)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهشنامه تربیتی سال دهم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۴۳
73-86
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی و نقش آموزشهای مهارتی درکارآفرینی دانش آموختگان دانشگاه جامع علمی و کاربردی شرکت پست می باشد. این پژوهش از نظر نوع هدف، کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها، توصیفی و از نوع همبستگی می باشد که در سال 1394 انجام شده است. روش انجام تحقیق به صورت میدانی و ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه می باشد. تعداد اعضای جامعه آماری 1500 نفر و اندازه نمونه با استفاده از فرمول کوکران 450 نفر محاسبه گردیده است. روش نمونه گیری تصادفی طبقه ایو برای گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. پایایی پرسشنامه 86/0 از طریق آلفای کرانباخ بدست آمد، داده ها بوسیله نرم افزار SPSS و با استفاده از آزمون یومان ویتنی، تجزیه و تحلیل شدند. و نتایج نشان داد که: نقش آموزشهای مهارتی در ابعاد کارآفرینی دانش آموختگان شاغل و غیر شاغل تفاوتی نداشته ولی نقش این آموزشها در خلاقیت دانش آموختگان شاغل و غیر شاغل متفاوت است.
ارزیابی کیفیت برنامه درسی در آموزش های مهارتی؛ مطالعه موردی: رشته معماری دانشکده فنی وحرفه ای شریعتی تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، ارزیابی کیفیت برنامه درسی در آموزش های مهارتی رشته معماری دانشکده فنی وحرفه ای شریعتی بوده و با روش ترکیبی اکتشافی انجام شده است. داده های پژوهش از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری شد. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی شامل، صاحب نظران حوزه برنامه درسی، اعضای هیئت علمی دانشگاه های فنی وحرفه ای کشور و کارفرمایان بوده است که با نمونه گیری هدفمند و روش گلوله برفی تعداد 18 نفر از آنها انتخاب شد. جامعه آماری بخش کمّی شامل دانشجویان، دانش آموختگان و مدرسان دانشکده معماری دانشگاه فنی وحرفه ای شریعتی تهران بوده است. حجم نمونه با فرمول کوکران تعیین شده و نمونه ها به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند که شامل 109 دانشجو، 275 دانش آموخته و 82 نفر مدرس بودند. برای تعیین روایی سؤالات مصاحبه و پرسشنامه از روایی محتوا و برای برآورد پایایی پرسشنامه، از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. یافته های به دست آمده از مصاحبه ها به روش مقوله بندی و یافته های به دست آمده از پرسشنامه با استفاده از شاخص های آمار توصیفی و استنباطی مناسب و با استفاده از نرم افزار spss تحلیل شده است. یافته ها نشان می دهد بین برنامه درسی موجود و مطلوب فاصله زیادی وجود دارد. کیفیت برنامه درسی از دیدگاه دانشجویان پایین تر از سطح متوسط و از نظر مدرسان و دانش آموختگان در سطح متوسط ارزیابی شد. بنابراین، براساس نتایج حاصل از این پژوهش، لازم است برنامه های درسی بازنگری و تا حد ممکن برمبنای مهارت محوری و اشتغا ل زایی طراحی و تدوین شوند.
ارائه مدل خط مشی گذاری آموزشی مبتنی بر رویکرد رفتاری در حوزه آموزش های مهارتی در ایران: یک مطالعه کیفی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی ابعاد و مؤلفه های خط مشی گذاری آموزشی مبتنی بر رویکرد رفتاری و ارائه مدل مناسب و در راستای ارتقای وضع موجود انجام گرفته است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی، از نظر نوع داده ها کیفی و از نظر شیوه پژوهش بر اساس نظریه زمینه ای اجرا شده است. مشارکت کنندگان در پژوهش بر اساس اصل اشباع نظری داده ها شامل 14 نفر از افراد صاحب نظر و خبرگان در حوزه خط مشی گذاری آموزشی مبتنی بر رویکرد رفتاری بود که با روش نمونه گیری گلوله برفی و نظری انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختارمند بود. داده ها با نرم افزارMAXQDA2018 ، در سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی تحلیل شد. اعتبار داده ها با روش تأییدپذیری توسط مشارکت کنندگان صورت پذیرفت. بر اساس یافته های پژوهش، ابعاد و مؤلفه های خط مشی گذاری آموزشی مبتنی بر رویکرد رفتاری در حوزه آموزش های مهارتی در شش طبقه شامل پدیده مرکزی (فرایند خط مشی گذاری آموزشی مبتنی بر رویکرد رفتاری)، شرایط علّی، شرایط زمینه ای، عامل مداخله گر، راهبردها، و پیامدها و نتایج شناسایی شد. ارائه مدل مناسب و فراهم کردن شرایط می تواند اثربخشی خط مشی گذاری آموزشی مبتنی بر رویکرد رفتاری توسط سیاست گذاران را برای نظام آموزشی کشور بهبود بخشد. همچنین، لزوم انجام مطالعات بیشتر برای طراحی یک مدل خط مشی گذاری آموزشی مبتنی بر رویکرد رفتاری در حوزه آموزش های مهارتی در ایران را نشان داد.
مولفه هاو شاخص ها ی حکمرانی آموزش های مهارتی در سطح فروملی ومحلی مطالعه موردی استان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهارت آموزی دوره ۷ بهار ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۲۷)
96-73
حوزه های تخصصی:
حکمرانی د رآموزشها ی مهارتی برای توسعه پایدارمنابع انسانی با مشارکت و ساز و کار تعاملی سه بخش دولت، بخش خصوصی و جامعه مدنی امکان پذیراست .این تحقیق با تأکید بر اهمیت توسعه انسانی، در جست و جوی شناخت الزامات تحقق حکمرانی آموزشهای مهارتی برای رسیدن به اشتغال پایدار منابع انسانی می باشد. پژوهش حاضر با هدف ارا ئه الگوی حکمرانی آموزش های مهارتی در سطح فروملی در استان تهران انجام شده است. در بخش کیفی ، یک فرم مصاحبه نیمه ساختار یافته که براساس کد گذاری باز و کدگذاری محوری تهیه و سپس به روی خبرگان از طریق کد گذاری انتخابی به وسیله مصاحبه ، فن دلفی و بارش فکری اجرا شد.این روند تا اشباع نظری استمرار که در این مرحله ابعاد مولفه و شاخص توسط خبرگان مشخص شد. مجددا الگو بر اساس ابعاد،مولفه وشاخص ها ترسیم وتوسط خبرگان مورداعتبار یابی قرار گرفت. در بعد کمی: فرم مصاحبه اشباع شده را از طریق وزن دهی به شاخص ها ، به پرسشنامه تبدیل و بر روی گروه نمونه ای که تصادفی انتخاب شدند اجرا و در نهایت به مدد آزمون تحلیل عاملی تائیدی یافته های بعد کمی توسط کاربران مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت . اعتبار ابزار سنجش در بخش کیفی،به مدد مصاحبه، فن دلفی ،بارش فکری و اجماع سه سویه بدست آمد. در نهایت با بررسیها ی انجام شده سه بعد:آموزشهای مهارتی و کارآفرینی، حکمرانی، آموزشهای مهارتی کیفی وبازار محور و 27 مولفه و 173شاخص سازنده احصاءگردید.
بررسی نقش آموزش های مهارتی بر میزان اشتغال دانش آموختگان دانشگاهی با کمک تکنیک معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهارت آموزی دوره ۳ بهار ۱۳۹۴ شماره ۳ (پیاپی ۱۱)
47-33
حوزه های تخصصی:
از مهم ترین مسائل مبتلا به بازار کار کشور آن است که دانشگاه ها در رشته های گوناگونی بدون توجه به نیاز واقعی بازار کار دانشجو تربیت می کنند، اما بازار کار تنها به آن بخشی از فارغ التحصیلان توجه دارد که بتواند نیاز واقعی خود به نیروی کار را برطرف کند. ناتوانی دانشگاه ها یا بی توجهی دانشجویان به لزوم کسب مهارت های شغلی مورد نیاز بازار کار، باعث شده تا همواره نرخ بیکاری فارغ التحصیلان دانشگاهی که انتظار می رود در وضعیت مناسبی باشد، بیش از سایر گروه ها و تا دو برابر متوسط نرخ بیکاری کشور باشد. در این میان آموزش های مهارتی نقش مهمی را در تشکیل سرمایه انسانی از طریق تربیت نیروی کار ماهر موردنیاز بازار کار درکشورهای مختلف جهان ایفا می کنند . هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش آموزش های مهارتی بر میزان اشتغال دانش آموختگان دانشگاهی است. روش پژوهش مورد استفاده میدانی و پیمایشی بوده که بدین منظور از پرسشنامه توزیعی میان 385 نفر از فارغ التحصیلان دانشگاهی بهره برده شد. به منظور بررسی روایی آن از روش اعتبار محتوا و برای سنجش پایایی آن از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است که میزان آن 0.81 محاسبه شد. همچنین به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و تکنیک معادلات ساختاری بهره برده شد. نتیجه آنکه آموزش های مهارتی 0.33 بر میزان اشتغال فارغ التحصیلان تأثیر داشته اند.
بررسی تأثیر آموزش های مهارتی بر وضعیت رفتار های انحرافی زنان ندامتگاه گرگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
همگام با توسعه علم و تکنولوژی، کیفیت آموزش های مهارتی، در زندان ها گسترش داشته است. امروزه زندانیان زندان ها، از مشکلات و آسیب های جدی که منجر به بروز رفتار های انحرافی بوده است، رنج می برند. آموزش های مهارتی باعث افزایش اعتماد به نفس و آگاه سازی زنان از توانایی های بالقوه خود و بهبود منزلت در خانواده تأثیر زیادی داشته است. هدف این مطالعه شناخت تأثیر آموزش های مهارتی بر وضعیت رفتار های انحرافی زنان ندامتگاه گرگان بوده است. رفتار های انحرافی، شامل شش بعد: ناهنجاری های سرقت، تقلب، عمومی، مواد مخدر، مشروبات الکلی و روابط جنسی می باشند. زنان به عنوان نیمی از جمعیت تاثیر به سزایی در کاهش انحرافات و توسعه جامعه نقش دارند. روش تحقیق پیمایشی بوده و داده ها به روش میدانی جمع آوری شده است. جامعه آماری شامل زنان زندانی ندامتگاه گرگان می باشند که تعداد آن ها 180 نفر بوده است. نمونه آماری کلیه اعضای جامعه آماری را شامل می شود. بنابراین، به جای نمونه گیری از سرشماری استفاده شده است. ابزار تحقیق پرسشنامه محقق ساخته بوده است. اعتبار ابزار به وسیله اعتبار صوری و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ (725/0) مورد تأیید قرار گرفته است. برای آزمون فرضیه های تحقیق از تکنیک ها و روش های آماری پیشرفته متناسب با سطح سنجش متغیر ها استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که میزان تأثیر آموزش های مهارتی بر وضعیت رفتار های انحرافی زنان ندامتگاه بین دو گروه آموزش دیده و آموزش ندیده تفاوت معنی داری وجود ندارد. نتایج دیگر پژوهش نشان داد که بین جنس زن، وضعیت تأهل، تحصیلات، قومیت، مدت محکومیت و انگیزه ارتکاب جرم، وضعیت شغلی، مصرف رسانه ای و سن با رفتار های انحرافی تفاوت معنی داری وجود نداشته است به طوری که زنان بیشتر، متأهلین، بیش از مجردین، و سنین پایین تر بیش از سنین بالاتر و بیکاران بیش از شاغلین به رفتار های انحرافی ششگانه گرایش داشته اند. در بین ابعاد رفتار های انحرافی صرفاً ناهنجاری مصرف مشروبات الکلی تفاوت معنی داری را بین دو گروه آموزش دیده و آموزش ندیده نشان داد. هر چه مدت محکومیت افزایش یابد، رفتار های انحرافی هم افزایش می پذیرد.
شناسایی مولفه های ارتقای ظرفیت خط مشی گذاری آموزش های مهارتی کشور و عوامل موثر بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی مولفه های ارتقای ظرفیت خط مشی گذاری آموزش های مهارتی کشور و عوامل موثر بر آن می باشد. محقق با پیشفرض فلسفی (پارادایم) برساختی (تفسیری) و انتخاب استراتژی داده بنیاد (گراندد) با استفاده از نظرگاه استقرائی اقدام به حل مسئله نموده است. نمونه های پژوهش در قسمت خبرگان از روش نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند تا رسیدن به اشباع نظری مقولات اکتشافی با بهره گیری از تحلیل محتوای پنهان(یا تحلیل تم) در قالب مصاحبه های عمیق پیاده سازی شده به صورت متن، با تعداد 15 نفر صورت پذیرفت.کد گذاری اولیه، مقوله بندی و کد گذاری محوری ، باعث هدایت محقق به سوی اکتشاف 2 مفهوم عوامل موثر و مولفه های ارتقای ظرفیت خط مشی گذاری گردید.عوامل موثر شامل 9 مولفه قانونی ، اقتصادی، فرهنگی ، عملکرد، اعتماد عمومی، سیاست های دولت، استراتژی سازمانی، همکاری های بین المللی و ظرفیت های مدیریتی بودند.مولفه های ارتقا نیز شامل 7 مورد تجزیه و تحلیل و تدوین خط مشی ، اجرای خط مشی گذاری، ارزیابی خط مشی استراتژیک، قابلیت های خط مشی گذاری، زیرساخت های خط مشی گذاری، قابلیت های مشارکت جویانه و انتخاب معتبر بودند. نهایتا استفاده از ابزارهای کد گذاری هم پوشان توسط نرم افزار، درگیری طولانی مدت با ادبیات کمی و کیفی حوزه مورد مطالعه و در نهایت مشورت با خبرگان در قالب یک جلسه کانونی انتخابی محقق را برای تولید نظریه در قالب ارائه فرضیه ارتباط عوامل یاد شده با مولفه های ارتقای ظرفیت و هم چنین ارتباط اعتماد عمومی با انتخاب معتبر رهنمون نمودند.
ارزیابی کیفیت برنامه درسی آموزش های مهارتی رشته کشاورزی؛ مطالعه موردی؛ رشته آموزش و ترویج کشاورزی دانشگاه پیام نور مرکز سمیرم و شهرضا
حوزه های تخصصی:
اولین گام برای ایجاد هر گونه تحول در برنامه ریزی آموزشی که بتواند پاسخ گوی تحولات و تغییرات علمی و اقتصادی باشد توجه به کیفیت برنامه های درسی و ارزیابی آن است. باتوجه به این امر، پژوهش حاضر به دنبال ارزیابی کیفیت برنامه درسی آموزش های مهارتی رشته کشاورزی؛ مطالعه موردی؛ رشته آموزش و ترویج کشاورزی دانشگاه پیام نور مرکز سمیرم و شهرضا از دیدگاه دانشجویان و اساتید این رشته و ارائه پیشنهادات لازم می باشد. در این پژوهش از پرسشنامه محقق ساخت با 51 سوال، استفاده گردید. نمونه مورد مطالعه 6 نفر استاد و 37 نفر از دانشجویان دانشگاه های پیام نور مرکز سمیرم و شهرضا، با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، بودند. با استفاده از مقیاس طیف لیکرت به بررسی میزان مطلوبیت کیفیت برنامه درسی از دیدگاه دو گروه مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج حاکی از این بود که دانشجویان و اساتید مورد مطالعه، به ترتیب کیفیت برنامه درسی آموزش های مهارتی را با میانگین 60/2 و 07/3 برآورد کردند که هر دو در سطح نسبتا مطلوب قرار دارند.
چارچوب مفهومی کلینیک کارآفرینی با محوریت آموزش های غیر رسمی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهشنامه تربیتی سال شانزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۹
155-186
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با محوریت آموزشهای غیررسمی به ویژه مجموعه آموزشهای مهارتی ارائه شده در سازمان آموزش فنی و حرفه ای با رویکرد آمیخته به مرحله اجرا درآمد.روش پژوهش از نظر هدف، بنیادی و از نظر نحوه گردآوری اطلاعات در دو سطح کیفی، رویکرد اشتراوس وکوربین(1998) و کمی(توصیفی از نوع پیمایشی) بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه اساتید دانشگاهی حوزه کارآفرینی، فارغ التحصیلان ودانشجویان رشته کارآفرینی، مدیران سازمانی متولی اشتغال وکارآفرینی وهمچنین کارآفرینان می باشد. ابزار جمع آوری اطلاعات در بخش کیفی مصاحبه ساختاریافته بود که تحلیل اطلاعات آن به شیوه کُد گذاری(باز، محوری و انتخابی) روی نمونه ای مشتمل بر15 نفر ، با روش نمونه گیری گوله برفی انتخاب و با آنها مصاحبه شد و در بخش کمی ابزار اصلی سنجش، پرسشنامه محقق ساخته بود. بر مبنای حداقلی نرم افزار کمترین مربعات جزئی هوشمند حجم نمونه در بخش کمی پژوهش 120 نفر در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد که مولفه آموزشهای کلینیکی (مهارتی) فنی و حرفه ای با 5 مقوله (اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، سازمانی،آموزشی) و با ضریب تاثیر (982/0) ، مولفه دانشگاه اینترنتی( مجازی)با 5 مقوله (بومی سازی، فناوری، حقوقی، پهنه علم و فناوری، تکنولوژی آموزشی ) و ضریب تاثیر (761/0) و در نهایت مولفه آموزش خصوصی با 5 مقوله(فردی، بین فردی، مدیریت، رسانه،رفتاری-روانشناختی ) و ضریب تاثیر (491/0 ) از مهمترین عوامل موثر بر آموزشهای غیر رسمی می باشند و نظریه اولیه تشکیل کلینیک کارآفرینی با محوریت آموزش های غیر رسمی بر اساس مقوله های یاد شده به صورت الگوی مفهومی تدوین و تفسیر گردید.
طراحی و اعتباریابی مدل ارتقای ظرفیت خط مشی گذاری آموزش های مهارتی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهارت آموزی دوره ۱۰ بهار ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۳۹)
۱۰۴-۷۱
هدف پژوهش حاضر طراحی و اعتباریابی مدل ارتقای ظرفیت خط مشی گذاری آموزش های مهارتی کشور میباشد. محقق با پارادایم پراگماتیسم و استراتژی داده بنیاد و معادلات ساختاری دررویکردی آمیخته اقدام به حل مسئله نموده است. نمونه های پژوهش در قسمت خبرگان بصورت غیرتصادفی هدفمند با بهره گیری از تحلیل محتوای پنهان ، به تعداد 15 نفر و در بخش آزمایش مدل توسط نرم افزار GPOWER 3.1 با دقت 95% ، قدرت تعمیم پذیری 90% وبا رعایت چارچوب نمونه گیری، تعداد 215 نفر محاسبه گردید.برای گردآوری داده ها از ابزارهای مصاحبه نیمه ساختار یافته و پرسشنامه احصا شده از کدهای برخاسته از مصاحبه ها در نرم افزار MaxQda2020 استفاده شد. پیش پردازش داده ها با نرم افزارSPSS26 و برای تجزیه و تحلیل مدل SmartPLS3 استفاده شد. با شناسایی مولفه های ارتقاء ظرفیت خط مشی گذاری حوزه پژوهش و عوامل موثر بر آن و اجرای آزمون های PLS ؛ در نهایت شاخص برازش مدل SRMR=0.063 نشان از برازش مطلوب مدل نهایی پژوهش داشته و مقدار 0.69=R2حاکی از قوی بودن پیش بینی تاثیر مذکور می باشد. نمودار تحلیل اهمیت-عملکرد (IPMA) نشان داد شاخص های تلاش برای افزایش مخاطب ؛ اتخاذ تدابیر اعتماد دهنده و محدودیت های بودجه ای نیاز به توجه ویژه سیاستگذاران آموزش های مهارتی داشته، هم چنین ایجاد کانون های تفکر، توجه به سرمایه های انسانی درون سیستمی، مشخص نمودن متولی ثابت برای موضوع فرهنگ سازمانی ،تقویت جایگاه خط مشی گذاری و ارائه آموزش های لازم آن، بازنگری قوانین برای جلوگیری از اتلاف منابع ، بایست در دستور کار قرار گیرد.
بررسی وضعیت عوامل آمیخته بازاریابی خدمات آموزش های مهارتی مورد: مراکز آموزش فنی و حرفه ای استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهارت آموزی دوره ۱۰ بهار ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۳۹)
۱۴۰-۱۲۷
هدف از این تحقیق شناسایی و تعیین وضعیت عوامل آمیخته بازاریابی خدمات آموزش فنی حرفه ای بود روش تحقیق این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نوع آمیخته؛ کیفی (تحلیل مضمون محتوایی) و کمی (پیمایشی) بود؛ جامعه آماری این تحقیق را در بخش کیفی خبرگان و کارشناسان آگاه به اصول بازاریابی و خدمات آموزش فنی حرفه ای در استان مازندران به تعداد 16 نفر در بخش کیفی و در بخش کمی 35 نفر تشکیل دادندبا استفاده از تکنیک تحلیل مضمون محتوایی ابتدا 6 عامل اصلی با 22 شاخص استنتاج شد سپس با استفاده از پرسشنامه با طیف لیکرت و تکنیک آمار استنباطی وضعیت موجود مراکز تعیین شدند؛ نتایج تحقیق نشان از وجودعوامل موقعیت مکانی، شواهد فیزیکی، فرآیند موسسه، افراد موسسه، خدمات آموزشی و ترفیع در خدمات آموزش مراکز فنی حرفه ای استان مازندران داده است؛ با توجه به میزان میانگین ها و با توجه به میزان t و سطح معنی داری می توان با 95 درصد اطمینان بیان کرد که وضعیت عامل خدمات آموزشی درآمیخته بازاریابی خدمات آموزش فنی حرفه ای استان مازندران پایین تر از متوسط و در وضعیت مطلوب قرار ندارد. وضعیت عامل موقعیت مکانی، در وضعیت متوسط وضعیت عامل ترفیع، زیر متوسط و مطلوب نیست. وضعیت عامل شواهد فیزیکی، در وضعیت متوسط وضعیت عامل افراد مراکز، عامل افراد مراکز پایین تر از متوسط و وضعیت عامل فرآیند مراکز، مطلوب است.
نقش آموزش های مهارتی در رشد هوش های چندگانه کودکان پیش دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهارت آموزی دوره ۱۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۴۴)
۱۱۶-۱۰۱
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش آموزش های مهارتی در رشد هوش های چندگانه کودکان پیش دبستانی، انجام پذیرفت. روش پژوهش نیمه آزمایشی با گروه های آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه نوآموزان پیش دبستانی (5 الی 6 ساله) شهرستان محمود آباد در سال تحصیلی 1401 –1400 که به روش نمونه گیری تصادفی ساده، تعداد 64 نفر انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش (32 نفر) و کنترل (32 نفر) قرار گرفتند. ابزار اندازه گیری متغیرها، پرسشنامه هوش چندگانه گاردنر بود که روایی صوری و محتوایی از نظر متخصصان تایید شد و ضریب آلفای کرونباخ برابر 79/0 محاسبه شد. در سطح اطمینان 95 درصد (05/0 = α) تحلیل کواریانس یک متغیری (آنکوا) نشان داد، آموزش های مهارتی در رشد هوش های چندگانه کودکان پیش دبستانی شهرستان محمود آباد تاثیر مثبت معنی داری دارد. هم چنین، آموزش های مهارتی در رشد هوش کلامی-زبانی، هوش منطقی-ریاضی، هوش بصری- مکانی، هوش حرکتی-جسمانی، هوش موسیقیایی، هوش میان فردی، هوش درون فردی و هوش طبیعت گرا، تاثیر مثبت معنی داری دارد.
اثرات آموزش های مهارتی سازمان آموزش فنی و حرفه ای بر ایجاد کسب و کارهای خانگی زنان روستایی (مورد: شهرستان دامغان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آموزش های فنی و حرفه ای نقش مهمی در تشکیل سرمایه انسانی از طریق تربیت نیروهای ماهر مورد نیاز بازار کار در کشورهای مختلف جهان ایفا می کنند. این آموزش ها در کشورهای در حال توسعه نه تنها عهده دار تربیت نیروی کار مورد نیاز بخش های مختلف اقتصاد این کشورها می باشند بلکه از طریق بسترسازی خوداشتغالی، به حل مشکل بیکاری نیز کمک می نمایند. در این راستا ارائه آموزش های هدفمند و برنامه ریزی شده توسط سازمان آموزش فنی و حرفه ای در مناطق روستایی خصوصاً در بخش مشاغل خانگی و تقویت و توسعه فرهنگ کارآفرینی با استفاده از ظرفیت های موجود نقشی کلیدی را ایفا می نماید که در ساماندهی سکونتگاه های غیررسمی و بافت های فرسوده و ناکارآمد شهری و رفع ناپایداری آن ها، سال های زیادی است که در کانون توجه تصمیم سازان و دولت های مختلف قرار دارد و از این منظر به عنوان چالش نظام برنامه ریزی در مناطق روستایی به آن پرداخته شده است. برنامه های بازآفرینی روستایی به صورت مشخص در زمینه توانمندسازی جامعه هدف، آموزش و بالا بردن سطح آگاهی عمومی، مشارکت جویی مردم در برنامه های اصلاحی و بهبود زیرساخت های اجتماعی و خدماتی به صورت پررنگ وارد شده است. این پژوهش به طور کلی به بررسی اثر آموزش های مهارتی سازمان آموزش فنی و حرفه ای بر خلق کارآفرینانه کسب و کارهای خانگی توسط بانوان روستایی و محلات کم برخوردار شهرستان دامغان می پردازد. پس از بررسی چارچوب نظری و پیشینه پژوهش اقدام به طراحی پرسشنامه برای سنجش متغیرها و توزیع آن بین نمونه های جامعه هدف توزیع و در نهایت تعداد 146 پرسشنامه گردید. با توجه به پیمایشی بودن روش تحقیق، اقدام به بررسی پایایی پرسشنامه ها و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS گردید. نتایج به دست آمده نشان داد که آموزش های مهارتی بر راه اندازی کسب و کارهای خانگی بانوان تاثیر مثبت و معنی داری دارد.
شناسایی موانع تجاری سازی نوآوری ها و اختراعات مهندسان و کارآموزان حوزه آموزش های فنی وحرفه ای کشور
منبع:
آموزش مهندسی ایران سال ۲۰ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۷۹
139 - 154
هدف این پژوهش شناسایی و معرفی موانع تجاری سازی نوآوری ها و اختراعات مهندسان و کارآموزان حوزه ی آموزش های فنی و حرفه ای کشور است. روش پژوهش ترکیبی است. این پژوهش با استفاده از نظر خبرگان به بررسی موانع نهادی، سازمانی، مالی، انسانی موردنیاز تجاری سازی فناوری در این سازمان می پردازد. جامعه تحقیق این پژوهش صاحبنظران آموزش های فنی و حرفه ای، مخترعان و نوآوران این سازمان هستند. از میان هشت مولفه شناسایی شده، وجود قوانین و مقررات اداری، به عنوان مهم ترین مانع و عدم شناخت و آگاهی نخبگان از فرآیند تجاری سازی کم اهمیت ترین مانع شناخته شدند. میانگین ارزش هر هشت مولفه نشان داد که هر هشت مورد تاثیر قابل توجهی به عنوان موانع تجاری سازی نوآوری های سازمان دارند. دستاوردهای این پژوهش می تواند مورد استفاده مشاورین شغلی و آموزشی مراکز آموزش فنی و حرفه ای به منظور راهنمایی و هدایت مربیان و کارآموزان مخترع و نوآور و سیاست گذاران و مدیران آموزش های فنی و حرفه ای جهت برنامه ریزی و سیاست گذاری قرار گیرد.
آسیب شناسی آموزش های مهارتی بر مبنای الگوی سه شاخگی: مطالعه موردی استان کردستان
منبع:
آموزش مهندسی ایران سال ۲۱ بهار ۱۳۹۸ شماره ۸۱
85 - 97
تحقیق حاضر با هدف شناسایی آسیب های موجود در سازمان آموزش فنی و حرفه ای (شامل سه بعد فرایند، ساختار و محیط) انجام شده است. رویکرد پژوهش حاضر از نظر روش، کیفی بود و سازمان مورد مطالعه آموزش های فنی و حرفه ای استان کردستان بود و لذ،ا مشارکت کنندگان در پژوهش طیف متنوعی از مدیران و کارشناسان بودند. ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختار یافته بود. مصاحبه ها با توجه به سطح اشباع نظری تا 18 نفر انجام شد. بر اساس یافته ها، سازمان آموزش فنی و حرفه ای استان کردستان در هر سه بعد فرایندی، ساختاری و محیطی دچار آسیب است. بعضی از راهبردهای مهم این پژوهش عبارت از: توجه به پتانسیل های منطقه ای در فرایند نیازسنجی آموزشی، برنامه ریزی برای ارتقای مهارت های کلیدی اقتصاد دانش بنیان همانند خلاقیت، نوآوری و کارآفرینی، برنامه ریزی برای آموزش مهارت های نرم همانند کار تیمی و اخلاق کار به کارآموزان و پیاده سازی مدیریت یکپارچه آموزش های مهارتی است.
بررسی سیر تکوینی اسناد حِرف مهندسان و کاردان های فنی ساختمان(مقاله علمی وزارت علوم)
پژوهش حاضر به هدف فرانمودن روند تدوین اسناد حِرف مهندسان و کاردان های فنی ساختمان با رویکرد کیفی و بیان توصیفی- تحلیلی صورت گرفته است و دربردارنده ی مراحل تجزیه و تحلیل شغلی، بیان دیدگاه ها و تصمیمات اتخاذ شده در حین تدوین اسناد توسط کارگروه تحلیل حرفه است. در انتخاب اعضای کارگروه از روش نمونه گیری زنجیره ایی استفاده شده و متشکل از خبرگان عرصه مهندسی ساختمان استان فارس و نماینده سازمان آموزش فنی و حرفه ای بوده است. با هم اندیشی اعضای کارگروه تحلیل حرفه با توجه به صلاحیت های درنظر گرفته شده در نظام مهندسی ساختمان کشور ، سه گرایش شغلی اصلی شامل محاسبه، اجرا و نظارت برای مهندسان ساختمان مشخص شد که با شناسایی کارها و رسیدن به توافق جمعی، مولفه های شایستگی هر شغل تعیین شد و مجموعا 60 استاندارد شایستگی و ارزشیابی در این بخش حاصل گردید و در خصوص حرفه کاردان های فنی ساختمان نیز با توجه به حدود صلاحت دارندگان پروانه اشتغال به کار کاردانی با تشخیص سه وظیفه شغلی شامل: اجرا، نظارت و کارهای عمومی ساختمان با شناسایی کارها و شایستگی های هر شغل، 60 استاندارد شایستگی و ارزشیابی تدوین گردید.برای مطالعه و اعتبار بخشی استانداردهای مستخرج، از نظر سایر نهادها و دانشگاه ها نیز استفاده شد. این استانداردها بعنوان سنگ بنای آموزش های مهارتی، ضمن ایجاد مسیر توسعه حرفه ایی موجب بهبود عملکرد شغلی و توانمند سازی مهندسان و کاردان های فنی ساختمان شده و با یک الگوی بومی زنجیره ی دانش، کسب مهارت و اشتغال را تکمیل می کند.
بررسی تناسب میان آموزش و تربیت فنی و حرفه ای و توزیع اشتغال در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: در حال حاضر تناسب میان آموزش و تربیت فنی و حرفه ای و نیازمندی های بازار کار، دغدغه بسیاری از سیاست گذاران، کارفرمایان و همچنین افراد جویای کاری به شمار می آید؛ زیرا تناسب میان این آموزش ها و نیاز بازار کار، نقش بسزایی در بهبود اشتغال نیروی انسانی دارد. در همین راستا پژوهش حاضر، با هدف بررسی تناسب میان سهم آموزش و تربیت فنی و حرفه ای و اشتغال نیروی انسانی در بخش های صنعت، خدمات و کشاورزی کشور انجام شده است. روش: مطالعه حاضر در زمره پژوهش های کاربردی قرار می گیرد که با رویکرد کمی، به روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از داده های ثانویه انجام شده است. فارغ التحصیلان هنرستان های فنی حرفه ای و کاردانش، مهارت آموختگان آموزش های غیررسمی سازمان آموزش فنی و حرفه ای، فارغ التحصیلان دانشگاه فنی و حرفه ای و جامع علمی-کاربردی و همچنین داده های وضعیت اشتغال بخش های صنعت، خدمات و کشاورزی کشور در سال 1398، جامعه آماری پژوهش حاضر را تشکیل داده اند. یافته ها: تجزیه وتحلیل داده ها حاکی از آن است که میان توزیع آموزش های فنی و حرفه ای و اشتغال در سه بخش صنعت، خدمات و کشاورزی تناسب معناداری وجود ندارد. توزیع آموزش فنی و حرفه ای با اشتغال در خوشه های صنعت و خدمات، به ترتیب بیشترین و کمترین میزان نبود تناسب را دارند. همچنین میان رتبه استان ها در تناسب میان سهم آموزش های فنی و حرفه ای و شاغلان در خوشه های بررسی شده، تفاوت معناداری وجود دارد؛ به این ترتیب که استان های اصفهان، سمنان و یزد، بیشترین میزان تناسب را دارند و استان های گیلان، کرمانشاه و کردستان، بیشترین نبود تناسب را دارند. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد که در حال حاضر میان توزیع آموزش های فنی و حرفه ای و اشتغال، نبود تناسب درخور توجهی وجود دارد که این امر چالش های بیکاری نیروی تحصیل کرده و مهارت آموخته، به ویژه در خوشه صنعت و کشاورزی را تشدید می کند.