فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۰۱ تا ۷۲۰ مورد از کل ۱۰٬۴۰۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تبیین شاخص های کیفیت زندگی در مناطق شهری سنندج می باشد. پژوهش از نوع هدف کاربردی و براساس ماهیت توصیفی و تحلیلی بوده است. در این پژوهش4 متغیر اصلی و بیش از 42 شاخص عینی و ذهنی کیفیت زندگی شهری درزمینه های اجتماعی- اقتصادی، کالبدی شهر سنندج مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و پیمایشی است و برای تجزیه و تحلیل از مدل ویکور- فازی مبنا استفاده شده است. روش جمع آوری داده ها از طریق پرسشنامه و در مناطق سه گانه شهر سنندج می باشد. برای سنجش پایایی ابزار از آزمون کرونباخ در نرم افزار SPSS استفاده شده است. نتایج برای کل ابعاد رقم 734/0 به دست آمد که دلالت بر پایایی قابل قبول ابزار دارد. نمونه های پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. نوآوری تحقیق از نظر جامع نگری به کلیه شاخص ها است. یافته های به دست آمده از مدل ویکور- فازی نشان داد که شاخص های اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و دسترسی به خدمات در منطقه 3، با بالاترین سطح کیفیت زندگی و منطقه 1و 2 به ترتیب در رده های بعدی طبقه بندی کیفیت زندگی قرار دارند. نتایج نشان دادند: از بین عوامل گوناگون طبیعی و انسانی، چگونگی برنامه ریزی ها، نحوه مدیریت شهری، مشارکت، امنیت، همبستگی اجتماعی وضعیت تصرف واحد مسکونی، دسترسی به مراکز درمانی، کیفیت اوقات فراغت، توسعه فضای سبز و ... در ارتقای کیفیت زندگی شهری سنندج نقش مؤثری دارند. ارتقای کیفیت زندگی در منطقه 3 شهر سنندج با توجه به نتایج پژوهش، تحت تاثیر نقش مدیریت شهری، مشارکت مؤثر در توسعه زیرساخت های شهری و عدالت فضایی در توزیع خدمات شهری، ارتقای شاخص های اجتماعی و اقتصادی از قبیل اشتغال پایدار است.
ارائه مدل تعیین کننده های حس تعلق به مکان در بافت تاریخی شهرهای بندری حاشیه خلیج فارس (مورد: بندر لنگه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۰
302 - 319
حوزههای تخصصی:
حس تعلق به مکان از ارکان اصلی پایداری بافت های تاریخی طی دوره های گذشته تاکنون بوده است. ضعف و یا کاهش حس تعلق به مکان به عنوان یک چالش ریشه ای و پنهان، علاوه بر آسیب های اجتماعی، روحی و جسمی، در بلند مدت موجب بی توجهی شهروندان به محیط شهر و حتی فضاها و مسائل کلان تر اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی سیاسی و ... می شود. از این رو شناسایی عوامل موثر بر حس تعلق به مکان در بافت های تاریخی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. هدف پژوهش کمی و کاربردی حاضر که با ترکیبی از روش های توصیفی تحلیلی و علی و با رویکرد مدلسازی معادلات ساختاری انجام گرفته است، شناسایی تعیین کننده های حس تعلق به مکان در بافت تاریخی شهر بندر لنگه است. جامعه آماری پژوهش را کلیه سرپرستان خانوار ساکن در بافت تاریخی تشکیل می دهد که از میان آن ها 190 نفر به عنوان نمونه آماری برآورد شده و به صورت کاملاً تصادفی مورد پرسشگری قرار گرفته اند. ابزار اصلی پژوهش برای گردآوری داده های میدانی، پرسشنامه محقق ساخته است که روایی و پایایی آن با طی نمودن فرایندهای مربوطه، تأیید شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS و Amos Graphic استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد وضعیت کلی حس تعلق به مکان با میانگین 022/4 بالاتر از حد متوسط است. نتایج مدل ساختاری تعیین کننده های حس تعلق به مکان نشان داد مدل ساختاری طراحی شده قابلیت برازش بالایی دارد و توانسته است 75 درصد واریانس متغیر وابسته را تبیین نماید. در مدل ساختاری مذکور اثر کل چهار متغیر مدت اقامت، وضعیت درآمد، دسترسی به خدمات و امکانات رفاهی تفریحی و سرمایه اجتماعی به ترتیب با مقادیر 402/0، 379/0-، 342/0 و 308/0، به لحاظ آماری معنی دار بوده است و متغیر امنیت با اثر کل 167/0، اثر آماری معناداری بر حس تعلق به مکان نداشته است.
بررسی عوامل مؤثر بر نرخ شهرنشینی در استان های ایران: روش اقتصادسنجی فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره یازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۲
49 - 60
حوزههای تخصصی:
در مراحل مختلف تاریخی، کشورها اشکال مختلفی از شهرنشینی را با توجه به تأثیرات مختلف سیاسی، اقتصادی، جغرافیایی و شرایط فرهنگی و سیستم های اجتماعی توسعه داده اند. مطاالعات تجربی در زمینه فاکتورهای مؤثر بر نرخ شهرنشینی، به منظور درک میزان، روند و الگوی شهرنشینی و همچنین پیامدهای آن در زمینه های اجتماعی و اقتصادی برای هدایتِ توسعه سالم و پایدارِ آینده شهرنشینی اهمیت دارد. راهبرد های رشد و توسعه نوین، با تمرکز بر شهرها، راه را برای تغییرات ساختاری- عملکردی هموار کرده است. امروزه شهرها با توجه به توسعه زیرساخت های اقتصاد شهری، نقشی برجسته در اقتصاد جهانی و منطقه ای بازی می کنند. با توجه به رشد سریع شهرنشینی در ایران طی سال های اخیر، بررسی عوامل مؤثر بر شهرنشینی از جنبه سیاست گذاری در زمینه شهری مهم و ضروری است. هدف این مطالعه بررسی اثر عوامل مؤثر بر شهرنشینی در استان های ایران با رویکردی اقتصادی طی دوره زمانی 1396-1385 با روش اقتصادسنجی فضایی ترکیبی است. نتایج بیانگر وجود خودهمبستگی فضایی و همچنین تأیید مدل دوربین فضایی (SDM) در برابر سایر روش های فضایی است. سایر نتایج نشان داد که ارزش افزوده بخش های کشاورزی، صنعت و خدمات و نرخ بیکاری مناطق روستایی، اثرات مثبت و معنی داری بر نرخ شهرنشینی در هر استان و استان های مجاور داشته است. همچنین شاخص قیمت مناطق و مساحت زمین های کشاورزی در مناطق روستایی اثر منفی و معنی دار بر نرخ شهرنشینی داشته است. مطالعات آینده در این زمینه می توانند به بررسی مقایسه ای تأثیر متغیرهای کلان اقتصادی بر نرخ شهرنشینی در استان های مختلف به صورت انفرادی پرداخته و تفاوت های منطقه ای در نرخ شهرنشینی در مناطق مختلف را توضیح دهند.
تعیین مؤلفه های موثر در مشارکت شهروندان در قالب نظریۀ دام اجتماعی و اثر تماشاگر (نمونۀ موردی: شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این بررسی با تأکید بر مشارکت مالی که پیچیده ترین نوع مشارکت تلقی می شود، سعی شد با استفاده از نظریه دام اجتماعی و اثر تماشاگر، عوامل مؤثر بر مشارکت شهروندان مشهدی، مورد تجزیه وتحلیل قرار گیرد. بدین منظور، عوامل اساسی مؤثر بر پرداخت عوارض نوسازی و خودرو، تعیین و اثر هریک از آن ها ارزیابی شد. روش تحقیق از نوع توصیفی و تحلیلی بود و داده های مورد نیاز از نمونه ای به حجم 300 نفر در قالب دو گروه مشارکت کننده و غیرمشارکت کننده، به دست آمد. داده های گردآوری شده با استفاده از آزمون های تحلیل واریانس و آزمون تی با دو گروه مستقل تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که نگرش مشارکت کنندگان و غیرمشارکت کنندگان در ارتباط با عوامل مؤثر متفاوت بوده و بالاترین اثر مربوط به آگاهی از نحوه عمل پرسنل شهرداری و نزدیکان فرد و همچنین وجدان اخلاقی وی در رابطه با پرداخت عوارض است. در این روند اعتماد یا عدم اعتماد به توانمندی پرسنل شهرداری و همچنین نوع گرایش اعضای شورای شهر (اصلاح طلب یا اصولگرا) تأثیر آشکاری بر پرداخت عوارض نداشت. مطابق با این یافته، تبلیغات بی هدف و ارائه مشوق های ارائه شده، جایگاه چندانی در مشارکت مردم ندارد و چاره کار، شکل گیری و بسط سرمایه اجتماعی است.
بررسی عوامل مؤثر بر توسعه گردشگری آرام در میان گردشگران شهری بر پایه نظریه رفتاری هدف محور، مطالعه موردی: شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۹ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
67 - 85
حوزههای تخصصی:
گردشگری شهری عاملی بسیار مهم در توسعه شهرها محسوب می ش ود که توسعه و م دیریت خردمندان ه آن، نیازمن د برنام ه ریزی مبتنی بر خواسته های گردشگران می باش د. گردشگران نیز در پی کسب تجربه های عمیق، تعامل بیشتر با مردم محلی و کسب اطلاعات بیشتر در مورد مهارت های محلی، س نت ها و کیفیت های منحصربه فرد مکان های مورد بازدید که گردشگری آرام را می سازند هستند. هدف از پژوهش حاضر بررسی عوامل مؤثر بر توسعه گردشگری آرام در میان گردشگران شهری بازدیدکننده از شهر مشهد می باشد. این پژوهش از حیث هدف، کاربردی و از حیث ماهیت، توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش حاضر، گردشگران شهر مشهد در بازه زمانی مشخص می باشند، که با توجه به نامشخص بودن تعداد جامعه، با استفاده از جدول مورگان و شیوه نمونه گیری خوشه ای دومرحله ای، تعداد نمونه آماری برای جامعه نامحدود یعنی ۳۸۴ نفر انتخاب شده است. جهت تجزیه وتحلیل داده های پژوهش از مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار لیزرل استفاده شد. یافته ها حاکی از آن است که متغیرهای تئوری هدف محور (نگرش، هنجارهای ذهنی، کنترل رفتار ادراک شده، احساسات مثبت و احساسات منفی) بر تمایل گردشگران تأثیر مثبت معناداری دارند. همچنین ویژگی های گردشگری آرام (دانش از اصالت، جست وجوی اطلاعات بیرونی و ادراک از اصالت) بر تمایل گردشگران تأثیر مثبت و معناداری دارند و همچنین در آخر تمایل گردشگران بر قصد رفتاری آن ها تأثیر مثبت و معناداری دارد که با توجه به نتایج به دست آمده این فرضیه بیشترین تأثیر را نشان داد.
بررسی و تحلیل نقش شهر کنارک در توسعه روستاهای پیرامونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی و تحلیل نقش شهر ساحلی کنارک در توسعه روستاهای پیرامونی آن می پردازد. این پژوهش از نظر هدف «کاربردی» و از نظر شیوه اجرا «توصیفی- تحلیلی» است. جامعه آماری پژوهش 20 روستای حوزه پیرامونی کنارک با جمعیت بالای 10000 نفر بوده است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 382 نفر محاسبه شده است. ابزار گردآوری اطلاعات به دو صورت کتابخانه ای و میدانی بوده است. جهت جمع آوری داده های میدانی از پرسش نامه محقق ساخته استفاده شد که به صورت تصادفی ساده در بین پاسخگویان توزیع شده است. داده های مورد نیاز در قالب 4 شاخص و 24 زیرشاخص جمع آوری گردید. جهت تحلیل یافته های استنباطی از آزمون تی تک نمونه ای، رگرسیون چند متغیره و آزمون تحلیل مسیر و جهت تعیین سطح توسعه یافتگی روستاهای پیرامونی شهر کنارک از روش تحلیل سلسله مراتبی فازی و مدل تاپسیس فازی استفاده شده است. نتایج آزمون تی تک نمونه ای نشان می دهد که شاخص اقتصادی با میانگین 910/2 پایین تر از حد مطلوب و شاخص فرهنگی با میانگین 233/3، شاخص اجتماعی با میانگین 059/3 و شاخص زیربنایی و ارتباطی با میانگین 071/3 بالاتر از حد مطلوب قرار دارند. نتایج تحلیل مسیر بیانگر آن است که شاخص اقتصادی با اثر کلی 742/0 و شاخص زیربنایی- ارتباطی با اثر کلی 621/0 به ترتیب بیشترین تأثیر را بر توسعه روستاهای پیرامونی داشته و شاخص فرهنگی با اثر کلی 199/0 کم ترین تأثیر را داشته است همچنین نتایج آزمون رگرسیون نشان می دهد، بر اساس سطح معنادری به دست آمده (000/0 Sig=)، بین کارکردهای شهر ساحلی کنارک و توسعه روستاهای پیرامونی آن رابطه معنی داری برقرار است. به عبارتی می توان چنین بیان کرد که اثرات شهر ساحلی کنارک بر توسعه روستایی چشمگیر است. لذا پیشنهاد می گردد با گسترش و رونق گردشگری ساحلی در این خطه علاوه بر افزایش اشتغال در شهر کنارک و روستاهای اطراف به بهبود زیرساخت های روستاهای این ناحیه نیز کمک کرد.
تحلیل اثرات اقتصادی فعالیت شهرک های صنعتی بر سکونتگاه های روستایی پیرامونی (مورد مطالعه: شهرک صنعتی شهید سلیمی تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طی دهه های گذشته نگرش به نقش صنایع روستایی به عنوان عامل تأثیر گذار در ساخت اقتصادی نواحی روستایی، سبب شده این صنایع به عنوان مبنایی برای توسعه نواحی روستایی مورد توجه قرار گیرد. اما این صنایع در نواحی روستاهای پیرامونی خود اثرات مثبت و منفی زیادی به ارمغان آورده اند که نیازمند بررسی علمی است. هدف این تحقیق تحلیل اثرات اقتصادی فعالیت شهرک های صنعتی بر سکونتگاه های روستایی پیرامونی در شهرک صنعتی شهید سلیمی تبریز بوده است. این پژوهش از حیث هدف کاربردی و از نظر روش، توصیفی–تحلیلی است. از حیث روش های جمع آوری، پژوهشی کتابخانه-ای-میدانی محسوب می شود. برای انتخاب روستاها از نظر تاثیرپذیری اقتصادی تعداد 14 روستا در شعاع 10 کیلومتری شهرک صنعتی انتخاب شدند که طبق سرشماری سال 1395 دارای 15084 نفر جمعیت و 4629 خانوار بودند که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 306 خانوار روستایی به عنوان نمونه انتخاب شدند. در ادامه به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SMART PLS 3 استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که مهم ترین اثر اقتصادی حاصل از استقرار شهرک صنعتی شهیدسلیمی در روستاهای پیرامونی، ایجاد ارزش افزوده تولیدات کشاورزی با میانگین 366/0 بوده است.
تحلیلی بر ساختار فضایی مناطق کلان شهری از منظر قابلیت های هم افزایی اقتصادی، مورد پژوهی: منطقه کلان شهری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۴ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۲۱)
1059 - 1081
حوزههای تخصصی:
مناطق کلان شهری به دلیل وجود قابلیت های گوناگون از نظر اقتصادی همواره موردتوجه برنامه ریزان و سیاست گذاران بوده اند. این مناطق در ادبیات جهانی به عنوان موتور توسعه کشورها شناخته می شود. ازاین رو، بررسی وضعیت ساختار فضایی نظام فعالیت مناطق کلان شهری که بازنمایی از اقتصاد این مناطق و بیانگر میزان توسعه یافتگی اقتصادی است، ضرورت دارد. نوع ساختار فضایی، بیانگر توسعه منطقه است که هر چه این ساختار فضایی به سمت روابط کارکردی و دوسویه پیش برود، بیانگر توازن منطقه ای و مکمل بودن و هم افزا بودن نظام فعالیتی در منطقه است. روش پژوهش در این تحقیق ترکیبی است. برای سنجش ساختار فضایی ابعاد مورفولوژیکی، کارکردی و جهت تحلیل نظام فعالیت اقتصادی از منظر تخصص گرایی از نظریه جغرافیای اقتصادی جدید بهره گرفته شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که ساختار فضایی منطقه کلان شهری از بعد مورفولوژیکی تک مرکزی است که گرایش به سمت چند مرکزیت دارد و از بعد کارکردی به دلیل شکل گیری مراکز ضعیف کارکردی، گرایش بسیار ضعیف به سمت ساختار فضایی کارکردی دارد. بررسی شاخص های هم افزایی نشان می دهد که شاخص های تخصص گرایی، تنوع گرایی و تمرکزگرایی در تهران روند کاهشی دارد اما این موضوع در سایر شهرستان های منطقه کلان شهری شامل کرج، ساوجبلاغ، ری، پاکدشت، رباط کریم و شهریار تقویت شده است که بیانگر اهمیت اقتصادی این شهرستان ها برای ایفای نقش هم افزا است. اما ساختار فضایی منطقه کلان شهری تهران قابلیت های کمی جهت پشتیبانی از روابط هم افزا میان بازیگران منطقه کلان شهری دارد. در نهایت، فقدان یکپارچگی، انسجام کارکردی و توزیع نامتوازن فعالیت ها موجب ناکارآمدی ساختار فضایی منطقه کلان شهری جهت هم افزایی اقتصادی شده است.
سنجش کمی اثرات مثبت همه گیری کووید-19 در تغییر کیفیت زندگی کلانشهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر به مثابه سیستمی زنده و ساختاری پویا در تمامی طول تاریخ از بدو تولد تا به امروز رفتاری منعطف در برابر چالش های پیش روی خویش نشان داده است و پیوسته بر آن بوده تا با گذر از مشکلات و بازتولید ارکان خود بتواند چالش ها را به فرصت هایی کارآمد و قابل استفاده در آینده تبدیل کند، در مواجهه با چالش پاندمی کرونا نیز شهر به همین شیوه عمل کرده و رفتار متقابلی را از خود نشان داده است و سعی داشته تا این بحران را نیز به شکل کارآمدی از پیش رو بردارد. از همین رو نیاز است تا برنامه ریزان و مدیران شهری نیز با رویکرد و دیدگاه متفاوتی به شهر و عناصر آن بپردازند. پاندمی کرونا فارغ از اثرات مخربی که بر جسم و روح انسان ها گذاشته، کیفیت زندگی در شهرها و محیط آن ها را نیز مورد تغییر و تحول زیادی قرار داده است به طوری که الگو های زیست جدیدی تشکیل و برخی از ساختار های گذشته کنار گذاشته شده اند . هدف از این پژوهش، شناسایی و سنجش جنبه های مثبت پاندمی کرونا ویروس در زندگی شهروندان و محیط پیرامون آن ها است. برای این منظور پس از مطالعه ادبیات نظری و بررسی اقدامات صورت گرفته در تجارب جهانی ابعاد، عوامل و شاخص های اثرپذیر از پاندمی کرونا شناسایی شده است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی بوده و از طریق پرسش نامه و با استفاده از روش های کمی و کیفی و ابزار تحلیل عاملی تأییدی، به تبیین یافته های مورد نظر پرداخته شده است. نتایج تحلیل ها حاکی از آن است که 14 شاخص، تغییر سبک زندگی و رعایت پروتکل های بهداشتی، افزایش معاشرت های مجازی، کاهش نابرابری بین گروه های دارای دسترسی به کامپیوتر های هوشمند و اینترنت در مقایسه با افراد محروم تر، ترویج و گسترش گردشگری دیجیتال (سفر های مجازی)، توسعه استارت آپ ها و کسب و کار نو پا، افزایش بازارهای تجاری خرد مقیاس، ارتقا تجهیزات پزشکی، افزایش تعامل کشور ها در حوزه سلامت و بهداشت، اهمیت کاشت درختان، استفاده از حمل و نقل عمومی، افزایش ظرفیت حمل و نقل عمومی، تعبیه بیشتر فضاهای باز و سبز در سطح شهر، توجه بیشتر به مناطق محروم و زاغه ها و طراحی مجدد فضاهای عمومی بر اساس شرایط حاکم شهر تهران موجب فراهم سازی اثرات مثبت در دوران پاندمی شهر تهران می باشند. همچنین از دیگر نتایج پژوهش آن که کلانشهر تهران در بعد کالبدی- فضایی (59/4) بیشترین و در بعد اجتماعی (03/3) کمترین میزان اثرپذیری مثبت را در پاندمی کووید را داشته است. از همین رو به منظور بهبود و ارتقاء کیفیت زندگی در محیط های کلانشهری بویژه در دوران پاندمی ها پیشنهادهایی ارائه گردیده شده است.
تحلیل مؤلفه های اصلی در بازگشت مهاجران شهری به خاستگاه های روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهاجرت برگشتی فرایندی است که افراد بعد از تجربه مهاجرت از روستا به شهر و اقامت در مقصد به موطن اصلی خود بازمی گردند. تحقیق حاضر با هدف تحلیل مؤلفه های اصلی در بازگشت مهاجران شهری به خاستگاه های روستایی انجام یافته است. این بررسی از نوع تحقیقات کاربردی و روش بررسی آن توصیفی - تحلیلی و شالوده مطالعات آن بر پیمایش و نیز ابزار گردآوری داده ها ی پرسشنامه محقق ساخته است. قلمرو مکانی بررسی حاضر روستاهای شهرستان اهر و جامعه آماری مهاجران برگشتی به روستاهای شهرستان اهر است. روش نمونه گیری به صورت شبکه ای و گلوله برفی و پر کردن پرسشنامه ها به صورت هدفمند در بین مهاجران انجام گرفته است. روایی پرسشنامه از نوع صوری و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ بیشتر از 7/0 به دست آمده است. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی (شاخص های پراکندگی) و تحلیل عاملی از نوع تحلیل مؤلفه ای صورت پذیرفته است. نتایج تحلیل عاملی نشان داد عوامل مختلفی در برگشت مهاجران نقش داشته است که از بین آن ها عامل های مشارکت اجتماعی و انگیزه اقتصادی به ترتیب با مقدار ویژه 31/4 و 77/3 بیشترین تأثیر را در بین عامل های بارگذاری شده به خود اختصاص داده اند و عامل عمرانی و زیر بنایی کمترین تأثیر را داشته است.
ارزیابی بافت های فرسوده روستایی با استفاده از مؤلفه های کیفیت محیطی (موردمطالعه: پیرامون کلان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره سیزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۵۰)
262 - 283
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش معرفی و به کارگیری روش جدید و کارآمد CODAS جهت اولویت بندی و ارزیابی بافت های فرسوده روستایی بر مبنای معیارهای اصلی کیفیت محیطی است. روش تحقیق این مقاله توصیفی کاربردی و شیوه جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی است که با استفاده از پرسش نامه، داده های عینی از ۲۶۰ خانوار روستایی و ۱۵ نفر از مدیران محلی در روستاهای فرسوده پیرامون کلان شهر تهران، و داده های ذهنی از ۱۵ نفر از متخصصین علمی جمع آوری، توصیف و تحلیل شد. نتایج پژوهش حاضر بر اساس شش مؤلفه اصلی کیفیت محیطی (به ترتیب اهمیت شامل ظرفیت تحمل/ کاهش ریسک، سرزندگی و تعلق پذیری، بهداشت محیط، دسترسی و تنوع خدمات، امنیت و مقیاس انسانی پیاده، نفوذپذیری) و روستاهای پانزده گانه نشان می دهد که روستای یهر در مقایسه با روستاهای دیگر، شرایط نامطلوب تری را به لحاظ وضعیت کیفیت محیطی به کمک روش کُداس داشته است. سپس به ترتیب، روستاهای کبیرآباد، مشهد فیروزکوه، حسن آباد باقراٌف، حصارکوچک، قوئینک رخشانی، آتشان، جعفرآباد باقراٌف، مزداران، زواره بید، وسطر، حصارمهتر، رامین، قلعه بلند، و صالح آباد شرقی قرار گرفته اند. همچنین در این تحقیق، CODAS به عنوان روشی مناسب و با دقت بسیار بالا برای اولویت بندی سکونتگاه های فرسوده روستایی بر مبنای مؤلفه های اصلی کیفیت محیطی ارزیابی شده است.
تحلیل فضایی- کالبدی شاخص های رشد هوشمند شهری در مناطق چهارگانه (23 محله) یاسوج براساس مدل های تصمیم گیری چند معیاره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد فزاینده جمعیت شهری و مهاجرت به آن باعث تغییرات بالایی در ساختارهای فضایی شهرها شده، جهت کنترل و بهبود این وضعیت، الگوهایی از جمله رشد هوشمند ارائه شده است. این الگو بر افزایش تراکم شهری، اختلاط کاربری ها و کاهش استفاده از اتومبیل تأکید دارد. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی و بهره گیری از 63 شاخص از جنبه های مختلف اقتصادی، اجتماعی، کالبدی، زیست محیطی و دسترسی، به بررسی وضعیت نواحی چهارگانه شهری یاسوج به لحاظ شاخص های رشد هوشمند شهری پرداخته است. در این راستا از مدل تاپسیس جهت رتبه بندی و از مدل تحلیل خوشه ای جهت سطح بندی محلات استفاده شده است. نتایج حاصل بیانگر این بود؛ تنها ناحیه یک در شهر یاسوج از شاخص های رشد هوشمند شهری برخوردار بوده و سایر نواحی واقع در شهر یاسوج (نواحی 2 تا 4) ازاین شاخص ها بی بهره هستند. به طوری که بر اساس مدل تاپسیس نواحی 3 و 4 نیمه برخ وردار و ناحیه 2 محروم می باشند. همچنین، نتایج حاصله در بررسی محلات 23گانه شهر یاسوج براساس شاخص های تلفیقی رشد هوشمند حاکی از آن است که محله 17 کاملاً برخوردار، محله 3 برخوردار، محله 22 نیمه برخوردار و سایر محلات محروم می باشند. نتایج نهایی تحلیل رگرسیونی نشان داد، شاخص های زیست محیطی و کالبدی (کاربری اراضی) در سطح 95 درصد اطمینان با متغیر وابسته (شاخص های تلفیق رشد هوشمند شهری محلات شهر یاسوج) دارای ارتباط معنی داری هستند. براساس نتایج بدست آمده درزمینه محلات با استفاده از شاخص تلفیق، توجه به الگوی رشد هوشمند شهری ضروری می باشد.
ارزیابی اصول معماری منطبق در آفرینش های معماری هم جوار با بناهای ارزشمند، به منظور ارتقاء هویت شهری (مطالعه موردی: بازارهای سنتی کرمان)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر به ارزیابی اصول معماری منطبق در آفرینش های معماری هم جوار با بناهای ارزشمند، به منظور ارتقاء هویت شهری در بازارهای سنتی کرمان پرداخته شد. این تحقیق از نظر هدف اکتشافی - توصیفی، از نظر نوع داده های مورد استفاده کیفی، از نظر محل اجرا میدانی، از نظر روش پیمایشی و از نظر زمانی، مقطعی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مدیران و کارمندان سازمان میراث فرهنگی استان کرمان و همچنین گردشگران بناهای ارزشمند تاریخی شهر کرمان به ویژه بازارهای سنتی می باشد. در این تحقیق برای انتخاب نمونه آماری از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شد که تعداد 65 نمونه برای مدیران و کارمندان سازمان میراث فرهنگی استان کرمان و تعداد 165 نمونه برای گردشگران بازارهای سنتی کرمان و در مجموع 230 نمونه به دست آمد. یافته های تحقیق نشان داد، در سطح اطمینان 95 درصد سیستم سازه و تأسیسات نوین، ایجاد شفافیت فضایی، ویژگی های اقلیمی و حفظ ارزش های منطقه اثر معناداری بر آفرینش های معماری هم جوار با بناهای ارزشمند در بازارهای سنتی کرمان دارد؛ اما ترکیب فناوری های نو با فرم های بومی اثر معناداری بر آفرینش های معماری هم جوار با بناهای ارزشمند در بازارهای سنتی کرمان ندارد. همچنین، اصول معماری منطبق و معماری هم جوار اثر معناداری بر هویت شهری دارد. بنابراین نتایج نشان می دهد، که اگرچه استفاده از تکنولوژی و پیاده سازی کلیه معیارهای فنی و مهندسی و منطقی حاصل از دستاوردهای علوم تجربی در ساختمان سازی، به نحو مطلوبی در معماری هم جوار بناهای ارزشمند بازارهای سنتی کرمان انجام شده است، ولی استفاده از خلاقیت های معمارانه در انواع هندسه ها، احترام و احتیاط در نحوه برخورد با طبیعت، بهره وری کامل از شرایط متنوع اقلیمی , ارزش دادن به فرهنگ بومی به دست فراموشی سپرده شده است.
بررسی مؤلفه های تاب آوری شهری با تاکید بر سوانح طبیعی (سیل) در شهر تبریز (مطالعه موردی: مناطق 2، 3، 4 و 7 شهر تبریز)
منبع:
سیاستگذاری شهری و منطقه ای دوره ۱ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
1 - 20
حوزههای تخصصی:
مفهوم تاب آوری به سرعت در حال پیشرفت و توسعه در شهرها است. توسعه یک چارچوب ارزیابی برای ارزیابی میزان تاب آوری مناطق شهری می تواند یک روش موثر برای استفاده از مسائل مربوط به تاب آوری در فرآیند برنامه ریزی شهری باشد. براساس هدف پژوهش "بررسی مولفه های تاب آوری شهری با تاکید بر سوانح طبیعی (سیل) در شهر تبریز" مساله این تحقیق اندازه گیری میزان تاب آوری در ابعاد مدیریت شهری و اجتماعی، اقتصادی، نهادی و کالبدی به منظور مقابله با اثرات سوانح طبیعی (سیل) در شهر تبریز و تبیین عملی نقش تاب آوری و یا تقویت تاب آوری عوامل و مولفه های تبیین کننده وضعیت موجود است. روش تحقیق بصورت توصیفی-تحلیلی و پیمایشی می باشد. در همین رابطه جامعه ی آماری تحقیق جمعیت مناطق 2، 3، 4 و 7 شهر تبریز که حجم نمونه هم 382 نفر از ساکنین شهر تبریز می باشد. با توجه به جمع آوری داده ها، برای تحلیل آماری از روشهای آماری میانه، مد، میانگین، آزمون (On sample T-test) و از نرم افزار SPSS استفاده شد. برای بررسی وضعیت مناطق مورد مطالعه شهر تبریز نسبت به در وضعیت تاب آوری شهری از مدل ANP استفاده گردید. باتوجه به یافته های تحقیق مشخص شدکه مدیریت شهری در تاب آوری شهری در مواجه با سوانح طبیعی سیل در وضعیت مطلوبی قرار ندارد و همچنین مشخص شد که الویت بندی مولفه های تاب آوری و بکارگیری آنها در زمان بروز سوانح طبیعی در بازگشت مناطق مورد مطالعه شهر تبریز به وضعیت قبل از سانحه سیل موثر است. همچنین مناطق (2، 3، 4 و 7) شهر تبریز نسبت بهم در وضعیت تاب آوری متفاوتی قراردارند.
ارزیابی مکان یابی مسکن مهر با تأکید بر بعد محیطی (نمونه موردی: مسکن مهر شهر ایذه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه فضای شهری سال نهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۸)
103 - 120
حوزههای تخصصی:
مسکن از نیازهای اولیه و اساسی هر انسان به شمار می آید. در کشورهای مختلف، دولت ها اقدامات و برنامه ریزی های جامعی در زمینه تأمین مسکن اقشار مختلف به ویژه طبقات کم درآمد انجام داده اند. طی چند سال اخیر، به منظور پاسخگویی به انتظارات قانونی و عرفی در زمینه مسکن برای اقشار کم درآمد، دولت سیاست احداث مسکن مهر را در پیش گرفته است.دراجرای این سیاست به خصوص از بعد محیطی مباحث دامنه داری در جریان است. از این رو هدف این پژوهش ارزیابی مکان یابی مسکن مهر با تأکید بر بعد محیطی در شهر ایذه می باشد. پژوهش حاضر از نظر روش، توصیفی- تحلیلی و دارای ماهیت توسعه ای- کاربردی است. داده های موردنیاز با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و اسنادی گردآوری گردید. تعداد 8 معیار در قالب معیارهای فاصله از شیب زمین، کاربری اراضی ، فاصله از شکل زمین، فاصله از گسل، فاصله از رودخانه؛ فرسایش خاک، ژئوموفولوژی مؤثر در تحقیق مورد بررسی قرار گرفتند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تکنیک AHPFUZZY بر پایه نظرسنجی از کارشناسان و تعیین وزن معیارها در بازه (0-1) در محیط ArcGIS، با استفاده FUZZY OVERLAY و عملگر GAMMA بهره گرفته شده است. نتایج حاکی از آن است از لحاظ محیطی مکانیابی مسکن مهر شهر ایذه در وضعیت متوسطی قرار گرفته است. همچنین مکانیابی مسکن مهر ایذه می توانست در جای بهتری نسبت به جای کنونی از نظر شاخص های محیطی باشد.
تبیین عوامل اقتصادی و اجتماعی مؤثر بر تغییرات کاربری اراضی روستاهای پیراشهری رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه بحث ها و نگرانی در مورد تغییرات محیطی و تغییرات کاربری زمین به طور جدی مورد توجه قرار گرفته است. هدف اصلی از انجام این پژوهش شناسایی عوامل اقتصادی و اجتماعی تأثیرگذار بر تغییرات کاربری اراضی روستاهای پیرامون شهر رشت. بر این اساس 37 روستای پیرامون این شهر به عنوان نمونه موردی بررسی شدند. روش پژوهش توصیفی و تحلیلی بود. برای گردآوری اطلاعات از ابزار پرسشنامه و برای تجزیه و تحلیل اطلاعات نیز از آزمون تی و روش تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. نتایج نشان داد در بین عوامل اقتصادی کاهش درآمد بخش کشاورزی در روستاها، با نمره میانگین 93/4 بیشترین تأثیرگذاری را بر تغییرات کاربری اراضی روستاها داشته است. عوامل کاهش سطح زیر کشت، نداشتن بودجه کافی برای خرید ماشین آلات کشاورزی، نبود حمایت مالی در مراحل تولید و نداشتن بودجه کافی برای خرید بذر ، کود و سم نیز در رتبه های بعدی قرار داشتند. در بین عوامل اجتماعی عامل بیکاری با نمره میانگین 98/3 در رتبه اول و بیشترین تأثیرگذاری را داشته است. همچنین عوامل تمایل نداشتن نسل جدید به فعالیت کشاورزی، نگرش کشاورز به لزوم رفاه در زندگی و افزایش جمعیت گردشگران در رتبه های بعدی قرار داشتند. نتایج روش تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که عوامل اقتصادی در مقایسه با عوامل اجتماعی از اهمیت و تأثیرگذاری بیشتری بر مسئله پژوهش دارند. در بین عوامل اقتصادی خشکسالی و کمبود آب کشاورزی مسائل زیادی را برای کشاورزان دامن زده و مانع انجام فعالیت های کشاورزی شده است.
تدوین مدل مدیریت مقصد گردشگری با تأکید بر ورزش های ساحلی، مطالعه موردی: شهرهای ساحلی هرمزگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۹ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
17 - 31
حوزههای تخصصی:
صنعت گردشگری به عنوان یکی از مهم ترین پدیده های هزاره سوم، طی نیم قرن گذشته با رشد تصاعد گونه خود تأثیر بسزایی در رشد و پویایی اقتصادی و تبادلات فرهنگی کشورها داشته است. این پژوهش در راستای شناخت عوامل مؤثر بر مدیریت مقصد گردشگری ورزشی در سواحل استان هرمزگان انجام شد. فاکتورهای اثرگذار بر توسعه گردشگری ورزش های ساحلی از طریق مصاحبه با کارشناسان تهیه و پرسش نامه ای بر اساس 6 معیار و 60 زیر معیار تدوین گردید. جامعه تحقیق شامل گردشگرانی بود که در ورزش های ساحلی فعالیت داشتند. پرسشنامه ها برمبنای جدول مورگان بین 387 گردشگر توزیع شد. پایایی پرسش نامه با آزمون آلفای کرونباخ و روایی آن با تحلیل عاملی تأییدی انجام شد. نرمال بودن داده ها با آزمون کولموگروف- اسمیرنوف و همبستگی آن ها با ضریب همبستگی بررسی شد. سپس برای رتبه بندی اثر معیارها و زیرمعیارهای اصلی از آزمون فریدمن استفاده شد. ضریب همبستگی گویای وجود ارتباط معنی دار در سطح 99% بین معیارهای اصلی پژوهش بود. آزمون فریدمن نشان داد که معیارهای 1) اقتصادی- بازاریابی، 2) تأسیسات زیربنایی، 3) روابط عمومی و تبلیغات، 4) اجتماعی- فرهنگی، 5) سیاسی- امنیتی و 6) مدیریتی به ترتیب بیش ترین اهمیت را در توسعه گردشگری ورزش های ساحلی در استان هرمزگان دارد. بدین ترتیب، تشویق و حمایت از سرمایه گذاران خصوصی، ایجاد ساختارهای زیربنایی و بهسازی خدمات کیفی و بازاریابی ورزش های ساحلی نقش اصلی را در دستیابی به توسعه اقتصادی- ورزشی سواحل هرمزگان دارد.
تحلیل نقش عوامل اجتماعی و فرهنگی در توسعه گردشگری بوم گردی شهرستان زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۹ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
33 - 47
حوزههای تخصصی:
در صورت عدم برنامه ریزی و مدیریت مناسب، توسعه گردشگری می تواند تأثیرات منفی عمده ای بر توسعه اقتصادی، محیط فیزیکی و ساختار فرهنگی اجتماعی جامعه برجای بگذارد. بر این اساس دستیابی به توسعه گردشگری بوم گردی موفق و پایدار به گونه ای که بتواند به اهداف خود دست یافته و تأثیرات و پیامدهای کمتری برای مقاصد ایجاد نماید نیازمند شناخت ساختارهای و عوامل تشکیل دهنده جوامع میزبان بخصوص عوامل فرهنگی و اجتماعی تأثیرگذار می باشد. در این تحقیق تلاش شد نقش عوامل اجتماعی و فرهنگی در توسعه گردشگری بوم گردی زنجان مورد بررسی قرار گیرد. مطالعه حاضر ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر روش توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری این تحقیق شامل اساتید دانشگاه، کارمندان سازمان میراث فرهنگی، خبرگان حوزه گردشگری و... مشتمل بر 396 نفر بود که حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 213 نفر برآورد گردید. روایی ابزار تحقیق با استفاده از مدل تحلیل عاملی تأییدی و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ محاسبه شده است. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSSو AMOS با روش آمار توصیفی و مدل سازی معادلات ساختاری انجام شد. یافته ها نشان داد که عوامل فرهنگی با میزان ضریب مسیر 48/0 بر توسعه گردشگری بوم گردی تاثیر مثبت و معناداری دارد به گونه ای که این عامل قادر است که 23 درصد از واریانس متغیر وابسته را تببین نماید. همچنین نتایج پژوهش نشان داد که عوامل اجتماعی با میزان ضریب مسیر 38/0 بر توسعه بوم گردی زنجان تاثیر مثبت و معناداری دارد به گونه ای که این عامل قادر است که 4/14 درصد از واریانس متغیر وابسته را پیش بینی نماید.
وا کاوی تعاملات اجتماعی در بازار تاریخی تبریز با تأ کید بر بعد کالبدی فضا؛ نمونه مورد مطالعه: سرای امیر و سرای دودری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره یازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۲
87 - 102
حوزههای تخصصی:
انسان فطرتاً موجودی اجتماعی است و فضای احاطه کننده وی، محل شکل گیری و برقراری روابط اجتماعی اوست. میزان و چگونگی اثرگذاری محیط بر عملکرد انسان، همواره یکی از دغدغه های مهم طراحان محیطی بوده است. در این بین بازارها به عنوان مکان هایی عمومی، پررونق و پر رفت و آمد، در درجه بالایی از اهمیت قرار دارند. هدف از این تحقیق دستیابی به مؤلفه های اثرگذار کالبد بر تعامل موجود در آن و بررسی میزان نقش فضای بازار تبریز به عنوان نمونه زنده و پویایی از بازارهای سنتی ایران، بر تعاملات موجود در آن است. در این تحقیق از دو روش توصیفی_تحلیلی و روش پیمایشی برای بررسی تعاملات اجتماعی و تأثیر کالبد بر میزان تعاملات استفاده شده که پس از به دست آوردن مؤلفه های نحو فضای بازار و تعاملات اجتماعی به بررسی تأثیر بازار بر تعاملات و مقایسه تطبیقی فعالیت های مختلف یک مجموعه به وسیله نرم افزار تخصصی نحو فضا (دپث مپ) می پردازد؛ سپس با کمک پرسشنامه، میزان تأثیر کالبد بر تعاملات موجود در بازار را ارزیابی می کند. از جمله سراهای این بازار دو سرای امیر و دودری هستند که از نظر کارکرد و شکل هندسی متفاوت از یکدیگر بوده و تعاملات متفاوتی ایجاد می نمایند. نتایج تحقیق حاکی از آن است که سه عامل ارتباط، هم پیوندی و کنترل تأثیر مستقیمی بر میزان دسترسی، نفوذپذیری و انعطاف پذیری فضایی دارند که هر سه این عوامل از جمله عوامل ارتقای تعاملات اجتماعی از منظر نحو فضا هستند؛ بررسی نحو فضا در هر دو سرا نشانگر تأثیر مرکزی بودن فضا و ورودی ها بر ارتقای رفت و آمد و متمرکز کردن مخاطب و محوری بودن این دو مورد بر جذب کمتر مخاطب و ایجاد فضاهای دنج برای تعاملات اجتماعی است. بررسی عوامل کالبدی بیانگر تأثیر مثبت کف سازی مناسب، امکان رؤیت، خوانایی، استفاده از عناصر طبیعی در میزان تعاملات اجتماعی بوده و هرکدام از مؤلفه های مبلمان مناسب، دسترسی و فضاهای مکث در دو سرا متفاوت بوده که بیانگر تفاوت در میزان تعامل در دوسرا هستند.
کاربرد مدل هکمن در تعیین عوامل مؤثر بر انتخاب استراتژی های مقابله با ناامنی غذایی مورد: بخش حلب، شهرستان ایجرود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ناامنی غذایی و فقر غذایی می تواند علاوه بر اثرات منفی بر سلامت جسمی، تبعات اجتماعی و اقتصادی و روحی و روانی به همراه داشته باشد، ازاین رو شناخت عوامل مؤثر بر شکل گیری ناامنی غذایی ضروری است. هدف پژوهش حاضر بررسی وضعیت ناامنی غذایی و شناخت مهم ترین عوامل مؤثر در به کارگیری استراتژی های غذایی و غیرغذایی مقابله با ناامنی غذایی هست. تحقیق حاضر از نظر نوع کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی - تحلیلی است. جامعه آماری تحقیق حاضر خانوارهای ساکن در بخش حلب، شهرستان ایجرود استان زنجان می باشد. روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی (پرسش نامه) و روش تجزیه وتحلیل اطلاعات هم به صورت آمار توصیفی و مدل هکمن و برای محاسبه میزان ناامنی غذایی از روش (مقیاس ناامنی غذایی) استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد، 49.41 درصد خانوارها دارای امنیت غذایی، 31.76 درصد خانوارها دارای ناامنی غذایی بدون گرسنگی، 10.59 درصد خانوارها ناامنی غذایی با گرسنگی متوسط و 8.24 درصد خانوارها دارای ناامنی غذایی با گرسنگی شدید هستند. همچنین نتایج مدل هکمن نشان می دهد، مهم ترین عامل تأثیرگذار در استراتژی غیر غذایی، درصد درآمد به دست آمده از بخش غیرکشاورزی است که دراین بین عوامل درصد درآمد به دست آمده از بخش خدمات با ضریب 246/0، شغل فرعی با مقدار ضریب 328/0 و میزان درآمد با ضریب 289/0 دارای بیشترین تأثیر هست. باتوجه به یافته ها، پیشنهاد تحقیق حاضر جهت کاهش ناامنی غذایی تنوع فعالیت های اقتصادی هست.