مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
نیازهای جامعه
حوزه های تخصصی:
اجتهاد ملکه ایست که به واسطة آن مجتهد به استنباط احکام شریعت می پردازد. در این مسیر فقیه نمی تواند خویش را بدون جامعه متبوعش فرض نماید، چرا که اگر چنین پندارد حاصل تلاش او چیزی جز احکام منجمد و به دور از هرگونه منطق علمی و عملی نخواهد بود. او لاجرم باید در استنباط ابتدایی احکام و یا در صورت باز پژوهی نظرات خویش که در مواردی نیز به تغییر فتوای پیشینی اش منتج می گردد، نیازهای جامعه و علاوه بر آن، اقتضائات زمان و مکان پیرامون خود را نیز در نظر بگیرد، چنین توجهی می تواند فتاوایی معقولانه و در نهایت التزام عملی مکلفین آن مذهب را به ارمغان آورد. این امر نه تنها با جاودانگی احکام اسلامی در تعارض نیست بلکه با امر مذموم تبعیت کورکورانة شریعت از جامعه کاملاً متفاوت است.
انطباق آموزش های مدرسه ای با نیازهای جامعه
حوزه های تخصصی:
مسئله انطباق آموزش های مدرسه موضوعی است که در رابطه با آن پژوهش های زیادی نگارش می شود. همچنین در رابطه با مسئله نیازهای جامعه و بررسی روابط و تاثیرات آنها بر روی هم نیز جای بسی تامل است. پژوهش گران در رشته روانشناسی همواره بررسی های علمی و پژوهشی خود را در این رابطه در معرض مخاطبین این رشته قرار داده اند. در مقاله حاضر نیز تلاش شده است که این موضوع بیشتر و دقیق تر بسط داده شود،روش پژوهش به صورت کتابخانه ای و فیش برداری و استفاده از منابع نظری و تئوری درباره انطباق آموزش های مدرسه و نیازهای جامعه بوده است. داده ها پس از گرد آوری تنظیم و تجزیه و تحلیل داده ها از طریق روش کوواریانس صورت گرفت، یافته های تحقیق نشان می دهد که فاکتور های مورد بحث ارتباط عمیق و غیر قابل اجتنابی با هم دارند و رابطه معنا داری بین داده های پژوهش وجود دارد. با توجه به نتایج به دست آمده می توان گفت نظرات پژوهشگران رشته روانشناسی پیرامون مقوله های ارائه شده در این رابطه کاملا صحیح و مبتنی بر واقعیت است. از این رو پیشنهاد می شود مباحث انطباق آموزش های مدرسه و نیازهای جامعه در مراکز آموزش عالی و تحصیلات تکمیلی مطرح گردد. و نتایج تحقیقات به صورت پروپوزال های نظری ارائه گردد.
شناسایی موانع ایجاد همخوانی موضوعات پایان نامه های دوره کارشناسی ارشد علوم تربیتی با نیازهای جامعه از دیدگاه دانشجویان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهشنامه تربیتی سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۵۲
81-100
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی موانع ایجاد همخوانی بین موضوعات پایان نامه های دوره کارشناسی ارشد رشته علوم تربیتی با نیازهای جامعه از نظر دانشجویان انجام شده است. روش انجام این تحقیق به شیوه توصیفی با رویکرد پیمایشی بود. جامعه آماری پژوهش حدود 500 نفر از دانشجویان کارشناسی ارشد گرایش های مختلف رشته ی علوم تربیتی در دانشگاه های اصفهان، آزاد اسلامی خوراسگان و پیام نور اصفهان در سال تحصیلی 94- 1393 بود که از بین آنها با استفاده از جدول کرجسی- مورگان نمونه ای 217 نفری به صورت نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم انتخاب شد. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته، با 24 سؤال بسته پاسخ بود. اعتبار پرسشنامه بر اساس ضریب آلفای کرونباخ 91/0 برآورد گردید که نشان از اعتبار بالای ابزار اندازه گیری دارد؛ و روایی صوری آن نیز توسط کارشناسان و متخصصان علوم تربیتی مورد تائید قرار گرفت. تجزیه وتحلیل داده های پژوهش در سطح آمار توصیفی و استنباطی انجام شده است. در سطح توصیفی برای مشخص کردن توزیع فراوانی و درصد نمرات پاسخ گویان از میانگین، انحراف معیار و درصد و در سطح آمار استنباطی از آزمون t مستقل و t تک نمونه ای استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان داد که از نظر دانشجویان موانع اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی و سازمانی در ایجاد همخوانی بین موضوعات پایان نامه های دوره کارشناسی ارشد با نیازهای جامعه مؤثر هستند.
واکاوی علل شکاف جغرافیای دانشگاهی و نیازهای جامعه با مدل داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دانشگاه های کارآفرین به عنوان نسل سوم باهدف تربیت نیروهای انسانی کارآفرین و ارتباط با صنعت در نیمه دوم قرن بیستم پا به عرصه ظهور گذاشتند و بسترسازی جهت اشتغال دانشجویان از رسالت های مهم دانشگاه ها به شمار می آید. با توجه به انتقادهایی که از عدم کارایی لازم فارغ التحصیلان دانشگاهی ازجمله جغرافیا در شرایط واقعی اشتغال و هم راستا نبودن پژوهش های جغرافیایی با نیازهای جامعه و احساس شکافی که در این مورد اظهار می شود، هدف این پژوهش بررسی علل شکاف جغرافیای دانشگاهی و نیازهای جامعه تعیین شد. لذا با استفاده از مدل های داده بنیاد و تریپل هلیکس این هدف دنبال شد. ضمن مصاحبه با 30 تن از اساتید، دانشجویان و فارغ التحصیلان شاغل رشته جغرافیا و کدگذاری آن ها و در نظر گرفتن عناصر مدل پارادایمی (علی، زمینه ای، مداخله گر، راهبردها، پیامدها)، مقوله ها و زیر مقوله ها به هر یک از این شرایط منتسب و تشریح شد. نتایج نشان داد که از بین 94 مفهوم شناسایی شده در مصاحبه ها، در مراحل مختلف کدگذاری، به 32 مقوله و درنهایت به 10 مقوله اصلی کاهش یافت. مقوله مرکزی یا هسته، به عنوان «کالایی شدن دانش» شناسایی گردید. کالایی شدن دانش و دانشگاه، در کنار فرایندهای افزایش دهنده تقاضای آموزش و مدرک گرایی در جامعه، کمیت گرایی را تقویت می کند. هم چنین عوامل مداخله گر و زمینه سازی همچون جایگاه نامناسب جغرافیا در ساختار استخدامی کشور، عدم اعتماد و اعتقاد به پژوهش در حوزه اجرایی، به روز نبودن سرفصل ها، ضعف آموزش و مهارت آموزی دانشجویان جغرافیا، باعث کاهش کیفی جریان آموزش و ضعف بازار کار رشته جغرافیا، باعث اقبال بیشتر بخش های دولتی و غیردولتی به رشته های هم جوار با جغرافیا شده است.
واکاوی علل شکاف جغرافیای دانشگاهی و نیازهای جامعه با مدل داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دانشگاه های کارآفرین به عنوان نسل سوم باهدف تربیت نیروهای انسانی کارآفرین و ارتباط با صنعت در نیمه دوم قرن بیستم پا به عرصه ظهور گذاشتند و بسترسازی جهت اشتغال دانشجویان از رسالت های مهم دانشگاه ها به شمار می آید. با توجه به انتقادهایی که از عدم کارایی لازم فارغ التحصیلان دانشگاهی ازجمله جغرافیا در شرایط واقعی اشتغال و هم راستا نبودن پژوهش های جغرافیایی با نیازهای جامعه و احساس شکافی که در این مورد اظهار می شود، هدف این پژوهش بررسی علل شکاف جغرافیای دانشگاهی و نیازهای جامعه تعیین شد. لذا با استفاده از مدل های داده بنیاد و تریپل هلیکس این هدف دنبال شد. ضمن مصاحبه با 30 تن از اساتید، دانشجویان و فارغ التحصیلان شاغل رشته جغرافیا و کدگذاری آن ها و در نظر گرفتن عناصر مدل پارادایمی (علی، زمینه ای، مداخله گر، راهبردها، پیامدها)، مقوله ها و زیر مقوله ها به هر یک از این شرایط منتسب و تشریح شد. نتایج نشان داد که از بین 94 مفهوم شناسایی شده در مصاحبه ها، در مراحل مختلف کدگذاری، به 32 مقوله و درنهایت به 10 مقوله اصلی کاهش یافت. مقوله مرکزی یا هسته، به عنوان کالایی شدن دانش شناسایی گردید. کالایی شدن دانش و دانشگاه، در کنار فرایندهای افزایش دهنده تقاضای آموزش و مدرک گرایی در جامعه، کمیت گرایی را تقویت می کند. هم چنین عوامل مداخله گر و زمینه سازی همچون جایگاه نامناسب جغرافیا در ساختار استخدامی کشور، عدم اعتماد و اعتقاد به پژوهش در حوزه اجرایی، به روز نبودن سرفصل ها، ضعف آموزش و مهارت آموزی دانشجویان جغرافیا، باعث کاهش کیفی جریان آموزش و ضعف بازار کار رشته جغرافیا، باعث اقبال بیشتر بخش های دولتی و غیردولتی به رشته های هم جوار با جغرافیا شده است.
شناسایی موانع ایجاد همخوانی بین موضوعات پایان نامه های دوره کارشناسی ارشد رشته علوم تربیتی با نیازهای جامعه از نظر اعضای هیئت علمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۹ بهار ۱۳۹۵ شماره ۳۳
83 - 103
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی موانع ایجاد همخوانی بین موضوعات پایان نامه های دوره کارشناسی ارشد رشته علوم تربیتی با نیازهای جامعه از نظر اعضای هیئت علمی انجام شده است. روش این مطالعه کمی از نوع توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش، مشتمل بر 50 نفر از اعضای هیئت علمی دانشگاه های اصفهان، آزاد اسلامی خوراسگان و پیام نور اصفهان است که در سال تحصیلی 93- 1392 مشغول به تدریس بودند. در این پژوهش به دلیل محدودیت تعداد اعضای هیئت علمی از روش نمونه گیری سرشماری کامل استفاده شد. برای گردآوری اطلاعات و داده های لازم از پرسشنامه محقق ساخته، با 24 سؤال بسته پاسخ استفاده شد. اعتبار پرسشنامه بر اساس ضریب آلفای کرونباخ 91/0 برآورد شد که نشان از اعتبار بالای ابزار اندازه گیری دارد. روایی آن را نیز کارشناسان و متخصصان علوم تربیتی تائید کردند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار و درصد) استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که از نظر اعضای هیئت علمی، موانع اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی، سازمانی در ایجاد همخوانی بین موضوعات پایان نامه های دوره کارشناسی ارشد با نیازهای جامعه مؤثر است.